سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار انتظامی استان

 

فرمانده انتظامی خوزستان، ازکشف 12 تن و 830 کیلوگرم انواع برنج خارجی احتکار شده به ارزش 350 میلیون ریال در شهرستان اهواز خبر داد.

سردار محمدرضا  اسحاقی، فرمانده انتظامی خوزستان، اظهار کرد: در راستای مبارزه با قاچاق کالا و برخورد قاطع با اخلال گران اقتصادی، ماموران مبارزه با کالای قاچاق پلیس آگاهی استان، موفق به شناسایی انبار برنج‌های احتکار شده در نقطه‌ای از شهرستان اهواز شدند.
وی افزود: ماموران مبارزه با کالای قاچاق با انجام کارهای گستره اطلاعاتی و تعقیب و مراقبت، موفق به شناسایی محل احتکار اجناس در یکی از نقاط اهواز شدند که پس از هماهنگی با مقام قضایی و در یک عملیات غافلگیرانه متهم را در انبار خود دستگیر کردند.
اسحاقی عنوان کرد: ماموران پلیس در بازرسی از انبار، مقدار 12 تن و 830 کیلوگرم انواع برنج خارجی احتکار شده شامل 5 تن برنج تولید کشور اوروگوئه و 7 تن و 830 کیلوگرم برنج هندی با مارک سپهر در مجموع به ارزش تقریبی بیش از 350 میلیون ریال کشف و ضبط کردند.
فرمانده انتظامی خوزستان با اشاره به معرفی متهم به مرجع قضایی، نقش پلیس آگاهی خوزستان در برخورد با قاچاقچیان را مهم ارزیابی کرد و گفت: هر چه در کارهای اطلاعاتی قوی‌تر عمل کنیم، قطعا نتایج بهتری نیز در اجرای عملیات‌ها به دست می‌آوریم.

طنز

 

 

                    نامه به یک پراید 

 
http://www.magiran.com/ppic/3291/2604/16-9.jpg

  سلام پراید!

    روزگار، ما را به جایی رسانده که به پراید نامه بنویسیم. (فکر کن!) پراید عزیزم، شنیده ام مرز هجده میلیون تومان را رد کرده ای. ای قشنگ تر از پریا از این به بعد، انصافا، تنها تو کوچه نریا. چون با این وضعیت ... کلابچه های محل دزدن و خدای نکرده زبانم لال یکجا تو رو می دزدند.  

    پراید خوبم، انژکتورت را قربان، ای لاستیکت تو حلقم، ای فدای برجستگی صندوق عقب تو، ای دور رینگت بگردم، فکر می کردی یک زمان به مدد تلاش شبانه روزی مسئولین مروبطه هجده میلیون تومان بشوی؟!

    ای پراید، ای نازنین،
ای ماکسیما مخفی، ای طرح ژنریک بنز، ای پرادو مینیمال تو الان در شرایطی هستی که می توان لنت هایت را طوطیای چشم کرد. تو الان در موقعیتی هستی که دود اگزوزت صد مرتبه از هوای فرحزاد مصفی تر است! تو چنان مقام و منزلتی داری که مردم عاشق جیب چاک تو هستند. یعنی قیمتت جیب جر می دهد، باقلوا! من در حسرت آن لحظه خواهم سوخت که سایپا سر در کارخانه اش بیلبورد بزند «این ور پراید اوفینا/ اون ور پراید اوفینا».

    
ای تراول چک متحرک، ای هر دور لاستیک تو شیش ماه کار کردن من، ای که دیروز در حد غضنفر بودی و امروز اما یک پا «ارزو» شدی. همینطور که در خیابان ها حرکت می کنی و از مردم دل می بری به جان مسوولان با بالاگرفتن برف پاک کن هایت دعا کن. آنها و فقط آنها چنان در حوزه اقتصاد کیمیاگری بلد بودند، که توانستند نه مس، که لگنی مانند تو را طلاکنند: طلای هجده عیار! باز من نمی دانم چرا این مردم ناسپاس از مسوولان انتقاد می کنند. قیمت پراید امروز، قیمت زانتیای یک سال پیش است. آیا این امر به راحتی به دست می آید؟ این دوستان ناممکن ها را برای ما ممکن کرده اند. ای الهی آخ و همینطور بچه ها متشکریم از بیخ.

معارف اسلامی

 

این دعاها را حتما یاد بگیرید
 
چه دعاها و آیاتی برای در امان ماندن خانه، جان، ناموس و مال و... از دزد و متجاوز مفید است؟
به گزارش جهان، در منابع حدیثی، دعاهای در جهت حفظ و سلامت جان و مال انسان از هر شر و بلایی؛ مانند سرقت و... آمده است؛

 
نظیر این دعا: «وَ مِنْهُ عَنِ الْخَضِرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ بْنِ مُسْلِمٍ وَ مُحَسِّنِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ أَوْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ کُلُّ مَنْ قَالَ هَذِهِ الْکَلِمَاتِ وَ اسْتَعْمَلَ هَذِهِ الْعُوذَةَ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ ضَمِنْتُ لَهُ أَنْ لَا یَغْتَالَهُ مُغْتَالٌ مِنْ سَارِقٍ فِی اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَقُولُ بَعْدَ صَلَاةِ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ أَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِمَغْفِرَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِرَحْمَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِسُلْطَانِ اللَّهِ الَّذِی هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ وَ أَعُوذُ بِکَرَمِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَمْعِ اللَّهِ مِنْ شَرِّ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ وَ کُلِّ مُغْتَالٍ وَ سَارِقٍ وَ عَارِضٍ وَ مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ وَ الْعَامَّةِ وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ دَابَّةٍ صَغِیرَةٍ أَوْ کَبِیرَةٍ بِلَیْلٍ أَوْ نَهَارٍ وَ مِنْ شَرِّ فُسَّاقِ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ وَ فُجَّارِهِمْ وَ مِنْ شَرِّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ دَابَّةٍ رَبِّی آخِذٌ بِناصِیَتِها إِنَّ رَبِّی عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»؛‏[1]

 
راوی از امام باقر، یا امام صادق(ع) نقل می‌کند هرکس این کلمات را هر شب بخواند من برایش ضمانت می‌کنم که از شر و آزار هر شروری در امان باشد. بعد از نماز عشا بگوید: «پناه می‌برم به بزرگى خدا، پناه می‌برم به قدرت خدا، پناه می‌برم به مغفرت خدا، پناه می‌برم به رحمت خدا، پناه می‌برم به سلطان خدا که او به هر چیزی توانا است، پناه می‌برم به گذشت خدا، پناه می‌برم به آمرزش خدا و پناه می‌برم به رحمت خدا از شرّ هر گزنده و کشنده و از شرّ هر جاندار کوچک و بزرگ در شب و روز، و از شرّ بدکاران عرب و عجم، و از شرّ بدکاران جن و انس و از شرّ هر حیوانی که پروردگار من بر او تسلط دارد (اما سلطه‌اى با عدالت! چرا که) پروردگار من بر راه راست است!».‏

 
البته آیات و سوره‌هایی نیز در ضمن روایات آمده است؛[2] نظیر:
 
۱. «إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذی نَزَّلَ الْکِتابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحین»؛[3] ولى و سرپرست من، خدایى است که این کتاب را نازل کرده و او همه صالحان را سرپرستى مى‏کند.
 
۲. «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمینِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا یُشْرِکُون»؛[4] آنها خدا را آن‌گونه که شایسته است نشناختند، در حالى‌که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمان‌ها پیچیده در دست او خداوند منزّه و بلند مقام است از شریک‌هایى که براى او مى‏‌پندارند.
 
پی نوشت:
 
[1]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۸۳، ص ۱۲۷، مؤسسة الطبع و النشر، بیروت، چاپ اول، 1410ق.

 [2].کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۲، ص ۶۲۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.

 [3]. اعراف، ۱۹۶.

 [4]. زمر، ۶۷.

 
منبع : شفقنا

اخبار برگزیده

 

 *شنیده ایم در جلسات راهبردی نظام از یادداشت روز دوشنبه 16 بهمن روزنامه کیهان با عنوان"چه کسانی درپی انتقام بودند ؟!" به عنوان منصفانه ترین و دقیق ترین تحلیل از جلسه یکشنبه استیضاح شیخ الاسلامی در مجلس شورای اسلامی نام برده شده است. این یادداشت بدون نام نویسنده منتشر شد.

*در جلسه شورای اصلاحات برای معرفی کاندیدای ریاست جمهوری رای گیری شده است. در این رای گیری بیشترین آرا به ترتیب متعلق به افراد ذیل بوده است:

1-علیرضا بهشتی 2-بیژن زنگنه 3-حبیب الله بیطرف 4-محمد صدر 5-مصطفی محقق داماد6 -اسحاق جهانگیری 7-محمد رضا عارف.
 اعضای مجمع روحانیون تاکید بیشتری بر کاندیداتوری محقق داماد دارند اما اعضای حزب کارگزاران معتقد به معرفی کاندیدا از شورای مرکزی کارگزاران هستند. با توجه به بیماری محمد علی نجفی، برای وی رای گیری انجام نشد و حسن روحانی هم از لیست شورای اصلاحات کنار گذاشته شد.

 *سعید حجاریان به صف حامیان کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی پیوسته است. وی جلسات متعددی با اصلاح طلبان داشته تا آنها را برای دعوت و حمایت از نامزدی هاشمی متقاعد کند.

 *حضور کاملیا انتخابی فرد خبرنگار فراری روزنامه توقیف شده "زن" در لابی هتل محل اقامت تیم ایرانی و تلاش وی برای مصاحبه و دیدار با  اعضای هیات قابل تامل بود. وی که پس از فرار از ایران، به آمریکا و سپس اسرائیل رفت هم اکنون برای روزنامه مصری الاهرام کار می کند.

 *عبدالله نوری در جلسه اصلاح طلبان با رد هر گونه پیش شرط برای ورود به صحنه انتخابات گفته است:"حکایت ما اصلاح طلبان حکایت دختر 14 ساله نیست ما همچون زن مطلقه سه شوهر دیده ای هستیم که ناز ما دیگر خریدار ندارد و به هر قیمت ممکن باید خود را به نظام تحمیل کنیم."

 *شنیده ایم منصور اصانلو که به دلیل اقدامات براندازانه مدتی را در زندان به سر می برده است اخیرا از کشور خارج و به ترکیه رفته است. وی که با هدف راه اندازی تشکل های کارگری به صورت غیر قانونی از کشور خارج شده درصدد اخذ پناهندگی از یک کشور اروپایی است.

 *ف- م همسر یکی از بازیگران سینما مطرح که برای سفر به آمریکا از همسرش جدا شده بود اخیرا در صدد سفر به مالزی و راه اندازی کلاس های حلقه کیهانی است. وی ماموریت یافته این کلاس ها را برای دانشجویان ایرانی مقیم مالزی برگزار نماید. برخی از دستگیر شدگان فتنه 88 از شرکت کنندگان جلسات عرفان های انحرافی بودند.

* یکی از خانم های مدعی ارتباط با حضرت حجت (عج) در قم دستگیر و پس از محاکمه به زندان محکوم شده است. وی با طرح عقایدی انحرافی همچون عدم جواز تقلید از مراجع و لزوم عمل به احتیاط، حیوانی بودن ازدواج، عدم جواز رفتن به حج و حرمت سلام کردن زنان به مردان و... مریدانی را دور خود جمع کرده بود.  

گزارش ناهنجاری های اجتماعی

 

دبیر کل حزب اسلامی کار: این آمار پسندیده نیست
۹ میلیون بیسواد مطلق داریم و ۲۵۰ هزار زندانی
کد مطلب : 8751
 
گروه جامعه: در حالی که حدود ۴ میلیون بیکار در کشور وجود دارد، اشتغال ایجاد نمی‌شود، پولی که باید برای اشتغال هزینه شود برای رضایت زود گذر مردم به صورت نقد در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند.
۹ میلیون بیسواد مطلق داریم و ۲۵۰ هزار زندانی
دبیر کل حزب اسلامی کار با اشاره به زیر ساختهای تولید اظهار داشت: برخی از سیاست‌ها و تصمیماتی که در شرایط فعلی اتخاذ شده است صحیح نیستند و ما باید نسبت به سرنوشت کشور و انقلاب حساس باشیم. وقتی ده‌ها بیمار سرطانی و بیمار خاص در بد‌ترین شرایط با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند ورود هزاران خودروی لوکس در چند ماه گذشته با ارز مرجع زجر آور است. این‌ها چه کسانی هستند که خونشان رنگین‌تر از سایرین است و از بیماران خاص و سرطانی مهم‌تر و عزیز‌تر هستند.

به گزارش ایلنا، حسین کمالی در مراسم جشن دانشجویان دانشگاه کار به مناسبت دهه فجر گفت: طی چند سال اخیر تغییراتی در قیمت نفت صورت گرفت و درآمد کشور افزایش پیدا کرد و از لحاظ درآمد موقعیت خوبی پیدا کردیم. طی ۶ یا ۷ سال گذشته نزدیک به ۶۵۰ میلیارد دلار درآمد نفتی کشور بوده است. با این درآمد می‌شد صنعت و کشاورزی کشور را بازسازی و بازآفرینی کرد. اما اتفاقی که امروز افتاده است اتفاق متفاوتی است.

وزیر کار دولت‌های سازندگی و اصلاحات گفت: امروز همزبانی به جای همدلی نشسته است و برخی مسئولین با خود را دلسوز مردم نشان دادن رفتاری را پیشه کرده‌اند که پسندیده نیست. در حالی که حدود ۴ میلیون بیکار در کشور وجود دارد، اشتغال ایجاد نمی‌شود، پولی که باید برای اشتغال هزینه شود برای رضایت زود گذر مردم به صورت نقد در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند. طی ۱۹ ماه گذشته ۴۵ هزار میلیارد تومان صرفه جویی دولت از محل افزایش قیمت حامل‌های انرژی بوده است و ۵۰ هزار میلیارد تومان از محل درآمدهای نفتی به آن اضافه شده است.

حسین کمالی تصریح کرد: حدود ۹۵ هزار میلیارد تومان بین مردم توزیع شده است و با این پول می‌شد ۹۵ هزار کارخانه و موسسه تولیدی و خدماتی یک میلیارد تومانی در روستا‌ها و شهر‌ها ایجاد کرد. با این کار می‌شد مشکل اشتغال ازدواج مسکن، تدریس و درمان جوانان را رفع و یا میزان آن را کاهش داد. متاسفانه فکر می کنند که عقل مردم در چشم‌هایشان متمرکز است و شاید به دلیل فشار اقتصادی دریافت مستقیم پول برایشان در اولویت است تا سرمایه گذاری‌های اساسی و اما مردم امروز به خوبی مشاهده می‌کنند که چندین برابر پولی که دریافت کرده‌اند بابت تورم باز پرداخت می‌کنند. از یک کار‌شناس اقتصادی پرسیدند نظرتان در مورد هدفمندی یارانه‌ها در مرحله دوم چیست؟ شخص مورد نظر گفت نتیجه اجرای مرحله اول را ببینید و در مورد مرحله دوم تصمیم بگیرید. ببینید صنعت و کشاورزی به چه حالی درآمده است. اکثریت قریب به اتفاق بنگاه‌های اقتصادی دچار مشکل شده‌اند و بسیاری از آن‌ها تعطیل شده‌اند.

وی با اظهار تأسف در مورد وضعیت صنایع وکشاورزی اظهار داشت: تولید ما بر اساس اقتصاد رقابتی شکل نگرفته است و حرکت ناسنجیده در شفاف سازی اقتصادی هم به این قضیه کمک کرد تا همهٔ اقتصاد کشور آسیب پذیر شود و این موضوع متفاوت از بحث تحریم‌ها و موضوع نفت است. این هدفمند سازی نبود، هدف شفاف سازی بود. شفاف سازی به این معنا که مقدمات شناخت مزیت‌ها فراهم شود که با چند نرخه شدن ارز همه آرزو‌ها نقش بر آب شد.

کمالی خاطر نشان کرد: شاید با درآمد حاصله از افزایش بهای حامل‌ها می‌شد به بیکاران مقرری بیکاری داد. روشی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا جریان دارد و در کشور ما خبری از آن نیست. چند میلیون آدم بیکار در کشور زندگی می‌کنند که هیچ پولی به خانه نمی‌برند. ما نسبت به این افراد احساس همبستگی نمی‌کنیم؟
وی در ادامه گفت:نزدیک به ۲۵۰ هزار زندانی در کشور وجود دارد. ۲۸ درصد از این‌ها به خاطر سرقت وارد زندان شده‌اند. هیچگاه یک بررسی جامعه‌شناختی انجام
وقتی ده‌ها بیمار سرطانی و بیمار خاص در بد‌ترین شرایط با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند ورود هزاران خودروی لوکس در چند ماه گذشته با ارز مرجع زجر آور است
شده است که ببینیم این افراد برای چه دست به سرقت زده‌اند. آیا حکومت اسلامی وظیفه‌ای در مورد این افراد ندارد؟ آیا نباید بررسی کند که این افراد چه مشکلاتی داشته‌اند و آیا تنها طمع ورزی و تن پروری و مفت خوری عامل این کار بوده است؟ چه اینان و جامعه آسیبهایی را دیده‌اند؟ چه عواملی باعث شده این افراد دزدی کنند؟ آیا همه این افراد فطرتا و به صورت مادرزاد دزد آفریده شده‌اند؟ باید به مشکلات به صورت علت و معلولی نگاه کرد. باید بررسی کرد که این افراد چرا به این سمت کشیده شده‌اند.

وزیر کار دولت اصلاحات و نماینده دوره‌های اول تا سوم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در خصوص دیگر زندانیان کشور گفت: ۴۳ درصد از همین زندانی‌ها معتادین هستند. آیا این افراد به خاطر خوشگذرانی معتاد شده‌اند؟ افسردگی ناشی از مسائل و مشکلات اجتماعی و اقتصادی ضرر و زیان‌های جبران ناپذیری را به جامعه اسلامی وارد می‌سازد. متاسفانه فقط اطراف خودمان و مسائل و مشکلات خویش را می‌بینیم.

کمالی وجود تعداد زیاد بیسوادان کشور را مایه تاسف دانست و گفت: در کشوری که علما حکومت می‌کنند پسندیده نیست که نزدیک به ۹ میلیون بی‌سواد مطلق وجود داشته باشد. در همین منطقه در قزاقستان بیسوادی مطلق صفر است. حتی در ترکمنستان و لیبی افریقایی بیسوادی مطلق صفر است. در حالی که در کشور ما بیش از ۹ میلیون نفر بیسواد مطلق وجود دارد که ۳۰۰ هزار نفر از این افراد کارفرما‌ها هستند این‌ها چگونه می‌خواهند برای بنگاه‌های اقتصادی خود برنامه ریزی کنند و کار را پیش ببرند؟ من در جایی شنیدم که کسی می‌گفت پول یارانه‌ها هدیه دولت به مردم است. این پول مال مردم است. من نمی‌گویم دولت پولی از خودش ندارد. دولت تنها مدیریت منابع را از طرف مردم انجام می‌دهد و باید به گونه‌ای از منابع استفاده کند که همه بهره‌مند شوند. پیرزن معلولی هم که در خانه نشسته است از این پول سهم دارد.

کمالی در ادامه اظهار داشت: مقررات به گونه‌ای وضع شده که هرکس پول دارد می‌تواند وام بگیرد و هرکس ندارد نمی‌تواند. چه کسانی این مقررات را می‌گذارند. چه کسی می‌گوید این مقررات عادلانه است. هزاران جوان بیکار تحصیل کردهو متخصص در حال حاضر در کشور هستند که می‌خواهند کار کنند، سرمایه گذاری کنند، تولید کنند نمی‌توانند وام بگیرند چون وثیقه ندارند. کسی که فقیر است ضامن ندارد و نمی‌تواند وام بگیرد. آنقدر عرصه را تنگ کرده‌اند که حتی یک کارگر نمی‌تواند ضامن کارگر دیگری شود. باید حتما یک کاسب کار یا کارمند دولت بیاورند تا بتوانند یک وام جزئی یک یا دو میلیونی بگیرند.

وی خطاب به اساتید و دانشجویان گفت: می‌دانم که مطرح کردن این مطالب در سالگرد پیروزی انقلاب اصلا زیبا نیست، شاید بهتر بود من از موفقیت‌ها و پیروزی‌ها می‌گفتم. چون دلم می‌خواست با درآمد سرشار نفت که هدیه الهی به ملت ماست این اتفاق‌ها بیفتد و ما یک اقتصاد موفق داشته باشیم اما وضعیت صنعت و کشاورزی مناسب نیست چه کسی است که مملکت و انقلابش را دوست داشته باشد اما نخواهد ملت و انقلابش سربلند باشد؟ این‌ها عیب جویی نیست طرح مشکل برای یافتن راه حل است برای این است که راه را پیدا کنیم.
دبیر کل حزب اسلامی کار ادامه داد یکی از مسئولین اظهار داشته است با چاه‌های نفت و گاز جدیدی که در دریای عمان پیدا کرده‌ایم ایران به رتبه دوم منابع نفت و گاز دنیا می‌رسد. به هر رتبه‌ای که برسیم وقتی مدیریت غلط باشد تمام منابع و درآمد‌ها از بین می‌رود. اینگونه تولید و اقتصاد را اداره کردن هنر نیست. طی همه سالهای گذشته اقتصاد رقابتی و اقتصاد برگرفته شده از مزیتهای تولیدی در کشور ما پایه گذاری نشده است. همه این صنایعی که وجود دارند به جز معدودی از آن‌ها که مزیت در آن‌ها وجود دارد محکوم به شکستند. من سالهاست این موضوع را تذکر داده و تکرار می‌کنم اما کسی از من نپرسید چرا فکر می‌کنی که این حرف‌ها را می‌زنی؟ و چرا این واحد‌ها محکوم به شکست هستند؟. کمالی گفت: وزیر صنایع چند هفته قبل اعلام کرده که قرار است ۶ هزار میلیارد تومان پول بین واحدهای تولیدی برای افزایش سرمایه در گردش توزیع کنند و فکر می‌کنند این کار درمان درد است. متاسفانه کارگران دارند تاوان اشتباهات کسانی را می‌دهند که این گونه سیاست‌ها را دنبال کرده‌اند.
 
 
رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران:
آمار جرائم در کشور هر روز بیشتر می‌شود
کد مطلب : 8737
 
گروه جامعه: یک جامعه شناس علت افزایش آمار جرائم طی یک سال گذشته را ناشی از نوعی ناهنجاری در جامعه تعریف کرد و گفت : خشونت و بزهکاری سازمان‌یافته مربوط به اقشار برخوردار جامعه است که تعدادشان هم زیاد نیست، اما اکنون شرایط به گونه‌ای شده که ۱۰هزارتومان پول نقد در جیب هم می‌تواند با خطر زورگیری مواجه شود.
آمار جرائم در کشور هر روز بیشتر می‌شود
سعید معیدفر گفت: افزایش جرائم و ناهنجاری های اجتماعی طی یک سال اخیر علت های متفاوتی می تواند داشته باشد، نکته ای که حائز اهمیت است این است که چه عواملی زمینه ساز گسترش آسیب ها و ناهنجارهای اجتماعی طی یکسال اخیر شده اند.  وقتی که تصور نظم و ثبات در یک جامعه ای تغییر پیدا می کند، این موضوع بر روی شرایط روانی انسان ها نیز تاثیر می گذارد و آنها را وادار به موضع گیری در برابر قانون و مسائل اجتماعی می کند. اکنون جامعه دچار بی‌هنجاری شده است.

این جامعه شناس گفت: مسلماً وقتی شرایط اجتماعی، یک شرایط منسجم و دارای همبستگی باشد و در آن شرایط افراد احساس خوبی از استقرار نظم و امنیت داشته باشند، احتمال خطا کردن پایین می آید. به عبارت دیگر چون شرایط روانی جامعه مثبت است میزان ناهنجاری ها نیز کاهش پیدا می کند. اما وقتی تصور انسان ها از شرایط اجتماعی تغییر می کند و احساس بی هنجاری، بی ثباتی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بکنند باعث بر هم ریختن شرایط روحی و روانی یک جامعه می شود و این مسبب افزایش جرائم در جامعه است.

سعید معید‌فر در مورد علل و عوامل رخداد این آسیب‌ها گفت: وقتی تلقی فرد از جامعه این باشد که هر چیزی حساب و کتاب خود را دارد و اگر بخواهد موفق شوند باید تن به مقررات و قوانین بدهند، اینجا فرد آمادگی تبعیت
شرایط به گونه‌ای شده که ۱۰هزارتومان پول نقد در جیب هم می‌تواند با خطر زورگیری مواجه شود
از نظم اجتماعی را دارد. اما اگر این معیارهای اجتماعی به هم بخورد و فرد بفهمد که با تبعیت از مقررات به جایی نمی رسد و قانون در تمام سطوح رعایت نمی شود باعث ایجاد هرج و مرج می شود. 

این جامعه‌شناس تأکید کرد: در یک سال اخیر به دلیل دگرگونی در حوزه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شرایط خاصی بر جامعه حاکم شده است. به نوعی نگرانی اجتماعی و احساس بی نظمی در جامعه نسبت به گذشته بالاتر رفته است. در چنین شرایطی جامعه محیای بی نظمی می شود. معید‌فر اشاره کرد: در هرجامعه ای، زمینه وقوع جرم همواره محیا است اما هنگامی که آمارجرائم در یک دوره افزایش پیدا می کند، این ناشی از شرایط نابه سامان سیاسی واقتصادی است. این یک هشدار و آلارم است و به اصطلاح جامعه شناسان جامعه در حال علامت دادن است که وضعیت اجتماع در حال به هم ریختن است. بنابراین باید آمادگی این را داشته باشیم که جرم و جنایت افزایش پیدا بکند. 

وی با اشاره به مشکلات اقتصادی تأکید کرد: ممکن است در یک سال گذشته علت این جرائم، مسائل اقتصادی باشد اما به لحاظ جامعه شناسی این بحران اقتصادی نیز خود تابع بحران های اجتماعی و سیاسی است و مشکلات اقتصادی به یک باره به وجود نمی آید. ممکن است وضعیت اقتصادی جامعه زیاد به هم ریخته نباشد اما به دلیل نابه سامانی های اجتماعی و سیاسی، با یک سخنرانی، یک صحبت و حرکت نابخردانه شرایط جامعه زیر و رو می شود.وی معتقد است: عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با هم رابطه ای تنگاتنگ دارند و تغییر در یکی، تغیر در دو جزء دیگر را در پی خواهد داشت. ما در یک سال گذشته ناملایمات اقتصادی و سیاسی زیادی داشتیم اما این نابسامانی ها ناشی از مشکلاتی است که پیشتر در زمینه های اقتصادی
اکنون خانوده ایرانی یکی از کانون های خشونت شده است
و اجتماعی به وجود آمده بودند. من در سالهای گذشته با موضوع فروپاشی اجتماع مخالف بودم و همواره می گفتم در شرایط فروپاشی اجتماعی نیستیم چون پتانسیل هایی برای استقرار نظم را داریم. 

معید‌فر وضعیت فعلی را نگران‌کننده دانست و افزود: اما این روزها به این نتیجه رسیده ام که بسیاری از این پتانسیل ها در حال تهی شدن است، علائم آن هم بحران های جدی است که در خانواده ایرانی در حال اتفاق است. خانواده ایرانی تنها نهادی است که توانسته است تاکنون در کشاکش بحران های بزرگ جامعه مانند ضربه گیر عمل کند، اما امروزه این فشارها آنقدر سهمگین شده که همانطور که ملاحظه می کنید خانواده هم دچار سختی هایی شده است. 

به گفته این استاد دانشگاه، اکنون خانوده ایرانی یکی از کانون های خشونت شده است. آمارهایی که منتشر می شود نشان می دهد که بسیاری از قتل ها در محیط خانه و خانواده در حال وقوع است. درصد بالایی از قتل ها، قتل پدر و مادر، همسران و برداران به طرز فجیع در خانواده انجام می گیرد. اینها حاکی از این است که خانواده ای که تاکنون می توانست به عنوان ضربه گیر عمل کند و جلوی فروپاشی را بگیرد امروز به دلیل تلاطم های اقتصادی و اجتماعی قدرت خود را از دست داده است. 

این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر بحران معیشتی را که در حال شدت گرفتن است اضافه کنیم، این تکمیل می شود. بنابراین یک علامت بسیار هشدار دهنده ای از روند فروپاشی اجتماعی را مشاهده می کنیم. دیگر علت بروز جرائم، به وضعیت ارزشها و هنجارهای اجتماعی درون جامعه
امروزه در جامعه به دلیل هدف گذاری ناصحیح به جای اینکه احترام زیادی به ارزشهای جامعه داشته باشیم آنها را رها کرده ایم
ما بستگی دارد. آنچه یک جامعه را حفظ می کند ارزشهای یک جامعه و اعتمادی که نسبت به آن ارزشها در آن جامعه وجود دارد، است. بر اساس آن ارزشها، هنجارهای اجتماعی و قواعدی که بین آدمها مورد احترام است تنظیم می شود. متاسفانه امروزه در جامعه به دلیل هدف گذاری ناصحیح به جای اینکه احترام زیادی به ارزشهای جامعه داشته باشیم آنها را رها کرده ایم. امروزه انسجامی که در بحث ارزشها که باید بین دولت و مردم وجود داشته باشد، دچار خدشه شده است. یعنی دولت که باید حافظ و کمک کننده ارزشهای موجود اجتماعی باشد عملاً خود را از این حوزه خارج کرده است و به ارزشهای دیگر می پردازد که اولویت کمتری دارند.

این جامعه شناس افزود: اکنون دو دسته ارزشهایی که یکی در متن اجتماعی و دیگری در دولت وجود دارد با هم در تزاحم قرار گرفته اند و همدیگر را طرد می کنند. تقابل میان این دو حوزه ارزشهای دولت و ارزشهای جامعه باعث انشقاق و حذف ارزشهای اجتماعی شده و از طرف دیگر هم دولت به نوعی با لجاجت، روبروی ارزشهای اجتماعی قرار گرفته است. نتیجه این قضیه نیز این است که مانع یک انسجام ارزشی می شود.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران گفت: این باعث ایجاد بحران مشروعیت می شود و وقتی که این اتفاق افتاد، خود به خود هنجاری که بر مبنای آن شکل گرفته نیز اعتبار خود را از دست می دهد. در چنین جامعه ای که یک نوع تضادی میان بدنه و سر ایجاد شده، موجب گشته که هم ارزشهای اجتماعی در چالش جدی قرار گیرند و هم هنجاری که مبتنی بر این ارزشها هستند.

معید‌فر در خاتمه افزود: با این اوضاع، نرخ رشد جرائم نیز بیشتر می شود، اگر اکنون کمی کنترل داریم نیز به دلیل وجود نیروهای انتظامی و امنیتی است. امروزه فشاری که بر روی نیروی انتظامی است باعث شده که این نیرو طاقت خود را از دست بدهد. قتل ستار بهشتی یکی از علائم بود، نیرویی که تحت فشار است دیگر نمی تواند ضابطه مند عمل کند. 
 

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل

 

حمایت از مشایی توسط مخالفین لاریجانی!
جزئیات حمله به لاریجانی در حرم حضرت معصومه
کد مطلب : 8768
 
گروه سیاسی: سخنرانی علی لاریجانی نماینده مردم قم و رئیس مجلس شورای اسلامی در جمع راهپیمایان ۲۲بهمن قم، با تشنج و درگیری نیمه تمام ماند و کفن پوش‌ها با مُهر و کفش به جایگاه هجوم بردند!
 
جزئیات حمله به لاریجانی در حرم حضرت معصومه
 
به گزارش ایلنا، علی لاریجانی نماینده مردم قم و رئیس مجلس که ظهر امروز به عنوان سخنرانی اصلی جشن پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در شبستان امام خمینی(ره) حرم حضرت معصوم(س) قم، نتوانست سخنرانی خود را به پایان برساند، چرا که عده ای حدود ۱۰۰ نفر از حامیان محمود احمدی نژاد که برخی از آن ها کفن پوش بودند، بلافاصله پس از آن که علی لاریجانی پشت تریبون قرار گرفت، شروع به سردادن شعارهایی از جمله "لاریجانی، بصیرت، بصیرت"، "خواص بی بصیرت، مایه ننگ ملت" و... کردند، اما لاریجانی بی توجه به این شعارها، سخنرانی خود را ادامه داد.
بعد از حدود دو الی سه دقیقه که سخنرانی لاریجانی همراه با هیاهوی این افراد ادامه داشت، به یک باره پرتاب مهرهای نماز حرم حضرت معصومه(س) به سمت علی لاریجانی و بعد از آن پرتاب کفش و نعلین نیز شروع شد، که بازهم علی لاریجانی به سخنرانی خود ادامه داد و به همین دلیل برخی از مردم قم و روحانیون حوزه علمیه که حامی نماینده شهرشان بودند، در جلوی جایگاه سخنرانی قرار گرفته و دست های خود را روی هوا نگاه داشتند تا مهرهای نمازی که به سمت جایگاه پرتاب می‌شود، به لاریجانی برخورد نکند.
علی لاریجانی یک بار خطاب به افراد شعاردهنده گفت آقایان حالا بنشینید، که این افراد شدت اعتراض خود را بیشتر کرده و رفته رفته از نقاط مختلف شبستان امام خمینی(ره) خود را به نزدیک ترین نقطه سخنرانی رساندند و نرده‌هایی که در صفوف اول و جایگاه چیده شده بود را انداخته و به سمت جایگاه سخنرانی حمله ور شدند که به همین دلیل محافظین رئیس مجلس مجبور شدند، وی را از شبستان امام خمینی(ره) بیرون ببرند.

پس از آن احمد امیرآبادی فراهانی نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی که در دوران انتخابات مجلس نهم در لیست جبهه پایداری و حامیان آیت الله مصباح قرار داشت، روی جایگاه رفت و معترضین را به آرامش دعوت کرد. حجت الاسلام سعیدی امام جمعه قم بلافاصله پشت تریبون قرار گرفت و خطاب به افراد حاضر در شبستان امام خمینی(ره) گفت: ای امیدهای دل رهبری، گوش به فرمان او حرکت کنید. خاطرنشان می‌شود که شبستان امام خمینی(ره) حرم حضرت معصومه(س) در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۸۵ نیز شاهد بی حرمتی عده ای از شاگردان آیت الله مصباح یزدی به آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود، یعنی درست یک سال بعد از تهمت‌هایی که محمود احمدی نژاد نسبت به آیت الله هاشمی رفسنجانی زد، اما حال بعد از سخنان محمود احمدی نژاد در یکشنبه گذشته در مجلس شورای اسلامی و مسائلی که در مورد خانواده لاریجانی مطرح کرد، بازهم شبستان امام خمینی(ره) شاهد یک اقدام مشابه سال ۸۵ بود.
برخی از مردم قم بعد از پایان این جلسه می گفتند جشن پیروزی انقلاب به کام مردم قم تلخ شد.

گفتنی است صبح امروز علی لاریجانی به محض ملحق شدن در بین مردم قم در راهپیمایی ۲۲ بهمن مورد استقبال جمعی از مردم قرار گرفت و آن‌ها باشعار الله اکبر، رئیس با ولایت حمایت حمایت؛ مورد استقبال مردم قرار گرفت. بلافاصله بعد از این اقدام جمعی از حامیان محمود احمدی‌نژاد که در چهارراه شهدای قم پوسترهایی از محمود احمدی‌نژاد و رهبر مقام معظم انقلاب را با شعار زنده باد بهار و تو به ما جرأت طوفان دادی را به دست داشتند؛ به دنبال علی لاریجانی شعارهای لاریجانی بصیرت بصیرت و رئیس بی‌ولایت نمی‌خواهیم سردادند.

روایت خبرگزاری دولت و خبرگزاری مهر

خبرگزاری دولت (ایرنا) در گزارشی نوشت: هنگام سخنرانی رییس مجلس ؛ مردم ولایتمدار قم با سردادن شعارهایی مانع از ادامه سخنان وی شدند. لاریجانی تلاش بسیاری کرد که مردم را به آرامش دعوت کند اما مردم با سردادن شعار همچنان مانع از ادامه سخنرانی وی شدند. محافظان لاریجانی، وی را از محل خارج کردند و پس از آن آیت الله سعیدی تولیت آستان مقدس حضرت معصومه (س) و امام جمعه موقت قم به جای لاریجانی به ایراد سخن پرداخت.
خبرگزاری مهر هم نوشت: با حضور لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در میدان شهدا و گفتگو با خبرنگاران، دهها نفر از راهپیمایان با حرکت در پشت سر وی شعارهای "بصیرت، بصیرت" سر دادند. همچنین این افراد با در دست داشتن پوسترهایی که بر روی آن شعار "زنده باد بهار" نقش بسته بود، شعارهایی در حمایت از رئیس جمهور و کاندیداتوری مشایی سر دادند.
 
 

تصاویر: برهم زنندگان جلسه سخنرانی رئیس مجلس در حرم حضرت معصومه

شماری از معترضان صبح امروز با شعار دادن و حمله فیزیکی و پرتاب کفش، مهر و سنگ به سمت تریبون سخنرانی مراسم 22 بهمن در صحن حرم حضرت معصومه در قم، مانع از ادامه سخنرانی علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی شدند.





















 
 
مراقب ورزشکاران ایرانی در فرودگاه‌های خارج از کشور باشید
به گزارش مشرق به نقل از سراج۲۴، اخیرا نامه‌ای از سوی حراست وزارت ورزش در اختیار فدراسیون‌ها قرار گرفته که در آن از مربیان خواسته شده مراقب ورزشکاران در فرودگاه‌های خارجی باشند. در این نامه ذکر شده است «به تازگی در فرودگاه های کشورهای خارجی ورزشکاران ایرانی را به مسیحیت ترغیب می کنند»
و به همین دلیل از مربیان و مسئولان خواسته شده ورزشکاران را توجیه و در صورت مشاهده چنین  موضوعی با آرامش با این مسئله برخورد کنند. 
در چند سال اخیر تلاش‌های زیادی از سوی برخی کشورها برای گرایش ورزشکاران مسلمان ایرانی به ادیان دیگر صورت گرفته است.
 
دو کارشناس ارشد امنیت ملی امریکایی به دولت امریکا توصیه کردند همه موانع عملیات براندازانه علیه ایران را متوقف کند.
به گزارش مشرق، فلینت لورت و هیلاری مان لورت در روز 28 دی 1391 با حضور در شعبه نیویورک بنیاد کارنگی به مناسبت رونمایی کتاب جدید خود با عنوان «سفر به تهران؛ چشم انداز تعامل ایران و امریکا» سخنرانی کردند.

به گزارش ایران هسته ای، این دو نفر که اخیرا در تهران بوده اند، به دولت امریکا توصیه کرده اند باید دیدگاه های خود را درباره ایران به طور اساسی تغییر بدهد.      

نکات مهم مطرح در این سخنرانی چنین است:

 - قدرت امریکا در منطقه رو به افول است و ایران کشوری است که بیشتری بهره را از این روند روند افول قدرت برده است. مقایسه وضعیت قعلی ایران وامریکا در قیاس با 10 سال قبل  بویژه نوع حکومت های منطقه و سیاست آنها در قبال ایران و امریکا موید این امر است.

- علی غم اینکه اوباما در سال 2009 اعلام کرده بود که متوجه شده سیاست های امریکا در خاورمیانه ناکارآمد است و بنا دارد این سیاست های را تغییر بدهد، اما عملا همان سیاست های جرج بوش را در پیش گرفت. دولت اوباما در روند تهدید ایران از بوش پیشی گرفته به گونه ای که هر نوع تعامل با ایران به عنوان یک ضرورت استراتژیک برای امریکا بسیار دشوار شده است. در حال حاضر و در مقایسه با دوران بوش توازن قوا به نفع ایران و به ضرر امریکا به هم خورده است.

- سیاست های اتخاذ شده از سوی ایران، ثبات این کشور و پیشرفت های آن باعث جلب نظر کشورهای منطقه به سوی ایران شده است. آنچه باعث شده نفوذ ایران در منطقه بیشتر شود نه قدرت نظامی یا توسل به شیوه هایی چون تحریم بلکه قدرت نرم ایران بوده که برای غرب چندان قابل درک نیست.

- سوال این است که واکنش مردم بحرین به استفاده امریکا از پایگاه نظامی خود در خاک این کشور علیه ایران چه خواهد بود. تا 5 سال پیش امریکایی ها تصور می کردند مردم بحرین در بدترین وضعیت انفعالی عمل خواهند کرد. اما امروز شرایط بسیار متفاوت است. این امر به موفقیت قدرت نرم ایران باز می گردد.

- ایران سال ها از گروه هایی مانند حماس، حزب الله، گروه های شیعه در عراق و حتی اخوان مصر حمایت کرده و امروز نتیجه این حمایت ها را می بیند. درحال حاضر این گروه ها با نفوذترین گروه های منطقه به حساب می آیند.

- دولت امریکا و سیاستگذاران این کشور به جای شناسایی قدرت و نفوذ ایران در منطقه همواره سعی کرده اند ایران را یک حکوت نامشروع جلوه بدهند که به زودی توسط مردم خود سرنگون خواهد شد. اما آنچه باعث شده در 30 سال گذشته بر خلاف پیش بینی ها سرنگون نشود نوع حکومت داری این کشور است که از آمیخته ای از سیاست و موازین دینی و استقلال در سیاست خارجی است و این همان چیزی است که اکثریت مردم ایران می پسندند.

- کسانی که در امریکا خود را به عنوان کارشناس امور ایران مطرح کرده آن اطلاعات کافی درباره واقعت های صحنه این کشورند ندارند. در همین زمینه تحلیلگران ایران عمدتا کسانی هستند که با نظام عناد داشته و از زمان انقلاب کشور را ترک کرده اند و دائما می خواهند به ما بگویند کشور در حال فروپاشی است. تا زمانی که دولت امریکا سیاست های خود درباره ایران را بر پایه تحلیل های این گونه افراد قرار بدهد اشتباهات امریکا ادامه خواهد داشت. بر پایه همین تحلیل ها بود که دولت امریکا در سال 2009 تصور می کرد میرحسین موسوی بر احمدی نژاد غلبه خواهد کرد.  بسیاری از تحلیلگران در امریکا پیروزی موسوی را قطعی می دانستند و منتظر حل مشکل استراتژیک امریکا در منطقه بودند. اما احمدی نژاد پیروز شد و این تحلیلگران نتیجه انتخابات را مخدوش اعلام کردند. بعد از آغاز بهار عربی در سال 2011 هم این تحلیلگران عقیده داشتند به زودی این ناآرامی ها به ایران هم سرایت خواهد کرد به طور ی که جرج سوروس در سی ان ان پیش بینی کرد نظام ایران بیش از یک سال دوام نخواهد آورد.

- امریکا باید مدل چین را درباره ایران در پیش بگیرد. امریکا باید مشروعیت ایران رامورد شناسایی قرار دهد، با آن رابطه برقرار کند و عملیات براندازانه بر ضد آن را متوقف نماید.

- (در پاسخ به طلا دولتشاهی از اعضای گروه های ضد انقلاب درباره نقض حقوق بشر در ایران:) باید به این موضوع از منظر منافع استراتژیک امریکا نگاه کرد. اینکه این موضوع بهانه ای باشد که ما منافع استراتژیک تعامل با ایران را کنار بگذاریم ما با آن موافق نیستیم. در حالی که ما ایران را به عنوان بزرگترین حامی گروه های تروریستی معرفی می کنیم عربستان مهم ترین متحد ما گروه های افراطی را مورد حمایت قرار می دهد و به انواع سلاح ها تجهیز می کند. گروه های سلفی و القاعده بدون حمایت سعودی نمی توانند دوام بیاورند.

*دو سازمان اصلی متولی تحریم ایران در امریکا اداره کنترل دارایی های خارجی OFAC که تحریم ها طراحی توسعه و اجرا می کند. شبکه اجرائیات جرائم مالی FINCEN که ماموریت آن ضمن بررسی و ترجمه اسناد سری بانک ها گزارش های مربوط به فعالیت های مشکوک نهادهای مالی و بانک ها را جمع آوری و تحلیل می کند.
 
احمدی‌نژاد: برخی می‌خواهند انتخابات را مدیریت و مهندسی کنند
در مورد مسائل اخیر حرف‌های مهمی دارم که در آینده خواهم گفت
کد مطلب : 8765
 
گروه سیاسی: رییس‌جمهور در سخنرانی امروز خود در راه‌پیمایی سالگرد ۲۲ بهمن بار دیگر و بدون نام بردن و بطور تلویحی به برخی اظهارات واکنش نشان کرد و گفت: کسی خود را جای مردم نپندارد و با کوته فکری نخواهد که به جای ملت تصمیم بگیرد. شنیده شد که برخی می‌خواهند انتخابات را مدیریت کنند من با افتخار می‌گویم که ملت راه خود را می‌شناسد.
در مورد مسائل اخیر حرف‌های مهمی دارم که در آینده خواهم گفت
وی با بیان این‌که انتظار نیست که دولت هم از خارج و هم از داخل تحت فشار باشد، گفت: البته در مورد مسائل اخیر و برخی موضوعات داخلی صحبت‌های مهمی است که باید با ملت در میان بگذارم، اما امروز به خاطر این‌که طعم شیرین پیروزی انقلاب در کام مردم تلخ نشود و به خاطر رهبری عزیزمان آن را به وقت مناسب دیگری در آینده موکول می‌کنم.

رییس جمهور گفت:‌ این دولت تا آخرین روز مسوولیت مثل روز اول کار خواهد کرد و با افتخار همه توان خود را وقف ملت خواهد کرد. ما یک جان ناقابل داریم که این جان ناقابل ما فدای ملت، انقلاب و فدای آرمان‌های الهی انقلاب می‌شود. وی هم‌چنین به برگزاری انتخابات سال آینده اشاره و خاطرنشان کرد: انتخابات و انتخاب حاکمان حق ملت است و قانون اساسی مترقی ما که والاترین میثاق ملی و دستاورد انقلاب است، به صراحت بر این حق تاکید کرده است.

احمدی‌نژاد اظهار کرد: اصل ۶ و ده‌ها اصل دیگر به روشنی بر این حق ملت پافشاری و تاکید کرده و اصولا کشور و حاکمیت متعلق به مردم است و آنها حق دارند حاکمان خود را انتخاب کنند. اراده‌ی مردم نیز موتور و نشان‌دهنده سمت‌وسوی حرکت کشور است. کسی فکر نکند که رای مردم فقط یک کاغذ و یک عدد است، این‌طور نیست آراء مردم تجمیع اراده‌های مردم است که از طریق منتخب ملت در کشور جاری می‌شود. احمدی نژاد که پیش از این به دلیل امضا نکردن مصوبات مجلس مورد انتقاد واقع شده بود خاطرنشان کرد: هیچ سندی را نباید علیه مصالح ملت امضا کنیم و این خادم کوچک هرگز این کار را نخواهم کرد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: اخیرا ادبیات خود آنها عوض شده است و با ادبیات بهتری صحبت می‌کنند. می‌گویند می‌خواهیم گفت‌وگو کنیم. ما نیز می‌گوییم گفت‌وگو خیلی بهتر است از درگیری. ملت ایران همیشه اهل تفاهم بوده است، ولی گفت‌وگو دارای آدابی است.
رییس جمهور با تاکید بر این‌که گفت‌وگو باید در سایه احترام و عدالت باشد، نه فشار، خطاب به دولت مردان آمریکایی گفت: اگر اسلحه را از روی ملت ایران بردارید، من خودم گفت‌وگو می‌کنم.

احمدی‌نژاد همچنین گفت: امروز ایران هسته‌یی شده و دشمنان ملت ما ناراحت هستند و به بهانه هسته‌یی شدن می‌خواهند مانع حرکت ملت ایران شوند. رییس‌جمهور ادامه داد: آنها در این رابطه انواع فشارها را وارد کرده‌اند، ولی ملت ایران به لطف خداوند و عنایت امام عصر(عج) و در یک مقاومت الهی و بی‌نظیر پیروز شد. احمدی‌نژاد با بیان این‌که آنها با این بهانه می‌خواهند به ملت ایران فشار بیاورند، تصریح کرد: اخیرا ادبیات خود آنها عوض شده است و با ادبیات بهتری صحبت می‌کنند. می‌گویند می‌خواهیم گفت‌وگو کنیم. ما نیز می‌گوییم گفت‌وگو خیلی بهتر است از درگیری. ملت ایران همیشه اهل تفاهم بوده است، ولی گفت‌وگو دارای آدابی است و همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، نمی‌شود یک اسلحه بالای سر ملت ایران نگه داشت و بعد بگویید، مذاکره کنید و انتظار مذاکره داشته باشید.

رییس‌جمهور با تاکید بر این‌که گفت‌وگو دارای آدابی است و اهدافی را دنبال می‌کند، گفت: گفت‌وگو باید برای تفاهم، عدالت و رفع سوء تفاهم‌ها و تقویت همگرایی باشد. نباید از گفت‌وگو به عنوان وسیله‌ای برای تحمیل نظرات استفاده کرد. احمدی‌نژاد تصریح کرد: به صراحت می‌گویم اصلاح گفتار و بیان لازم است، اما کافی نیست. اگر اسلحه را از روی ملت ایران بردارید، من خودم گفت‌وگو می‌کنم. گفت‌وگو باید در سایه احترام و عدالت باشد، نه فشار. احمدی نژاد در پایان سخنان خود نیز گفت: زنده بار بهار،زنده باد بهار،زنده باد بهار.
  

اخبار روز خوزستان

 

مدیر کل کتابخانه های عمومی خوزستان از آغاز ثبت نام آزمون استخدامی نهاد کتابخانه های عمومی خبرداد. به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی خوزستان، لفته منصوری اظهار داشت: نهاد کتابخانه های عمومی به منظور تکمیل نیروهای متخصص و مورد نیاز خود از طریق برگزاری آزمون و انجام مصاحبه، ازمیان افراد واجد شرایط، در رشته های شغلی کتابداری و فناوری اطلاعات، دعوت به همکاری می کند.

وی افزود: علاقه مندان می توانند جهت ثبت نام به پورتال نهاد کتابخانه های عمومی کشور به آدرس www.iranpl.ir مراجعه نمایند.

منصوری همچنین شرایط اختصاصی داشتن حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی و یا سطح دو حوزه و یا مدارک بالاتر در رشته های تحصیلی متناسب با رشته های شغلی مورد نیاز، صادره از یکی از دانشگاه ها و موسسات مورد تایید وزارت علوم تحقیقات و فناوری/ بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و یا مراکز مدیریت حوزه های علمیه، را از ملزومات این استخدامی ذکر کرد.

وی درمورد شرایط سنی استخدامی گفت: حداکثر سن 30 سال تمام تا تاریخ 29 اسفند ماه سال جاری برای مقطع کارشناسی، کسب حداقل معدل 14 در آخرین مدرک تحصیلی (یا گواهی موقت پایان تحصیلات) یا مدرک معادل مورد قبول، که داوطلب با ارائه آن، قصد شرکت در آزمون را دارد.

منصوری در ادامه گفت: متقاضیان جذب با دارا بودن یکی از این مدارک تحصیلی با در نظر گرفتن رشته شغلی انتخابی و رعایت سایر شرایط مندرج می­توانند در آزمون دعوت به همکاری نهاد کتابخانه­های عمومی کشور، شرکت کنند.

مدیر کل کتابخانه های استان خوزستان گفت: مدارک مورد نیاز جهت ورود به محل برگزاری آزمون اصل رسید بانکی مبنی بر پرداخت مبلغ 200 هزار ریال به شماره حساب 147279558 نزد بانک تجارت شعبه فلسطین- کشاورز، به شماره کد 322 به نام نهاد کتابخانه های عمومی کشور، قابل پرداخت در کلیه شعب بانک تجارت به عنوان حق ثبت نام، کارت ورود به جلسه آزمون، همراه داشتن اصل شناسنامه یا کارت ملی است.
منصوری گفت: مراحل جذب شامل: ثبت نام متقاضیان که از تاریخ 20 بهمن ماه جاری تا28 بهمن ماه جاری در سامانه اینترنتی ثبت نام، به آدرس « WWW.IRANPL.IR » انجام می پذیرد. تاریخ مذکور قابل تمدید، نیست.

 

مدیر توسعه منابع انسانی شرکت ملی گاز ایران از استخدام نیروهای مورد نیاز این شرکت در رشته های مختلف تحصیلی خبر داد.

به گزارش خوز نیوز به نقل از شرکت ملی گاز ایران، سیروس امیری افزود: شرکت ملی گاز ایران برای تأمین نیروی انسانی شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی (عسلویه) ، شرکتهای پالایش گاز بید بلند / سرخون و قشم / شهید هاشمی نژاد / فجر جم و شرکتهای گاز استانهای ایلام/ بوشهر/ خوزستان/ سیستان و بلوچستان و شرکت انتقال گاز ایران (مناطق عملیاتی ۲، ۵، ۶، ۷، ۸ و ۹) نسبت به جذب نیرو اقدام می نماید.

وی در رابطه با رشته های تحصیلی مورد نیاز شرکت ملی گاز ایران گفت: این شرکت در مقاطع کارشناسی ارشد ( مهندسی مکانیک ، مهندس شیمی ، مهندسی عمران، مهندسی برق، مهندسی کامپیوتر، مهندسی صنایع، حسابداری، شیمی، مدیریت دولتی، مدیریت صنعتی، مدیریت بازرگانی، حقوق، بهداشت ) کارشناسی ( مهندسی مکانیک، مهندسی شیمی، مهندسی عمران، مهندسی برق، حسابداری، مدیریت دولتی، مدیریت صنعتی، مدیریت بازرگانی، حقوق قضایی ) و کاردانی (مکانیک، کامپیوتر، برق و شیمی)، از بین فارغ التحصیلان واجد شرایط تعدادی نیروی انسانی متعهد و متخصص را از طریق برگزاری آزمون کتبی، آزمون استعداد و روانشناختی ، مصاحبه حضوری فنی و تخصصی، گزینش و طب صنعتی استخدام می نماید.

وی در پایان سخنان خود اضافه کرد: جهت سهولت افراد متقاضی مقرر شده این آگهی از طریق روزنامه های کثیر الانتشار و در رادیو و تلویزیون و نیز سایت شرکت ملی گاز ایران اطلاع رسانی شود.

داوطلبان جهت ثبت نام و دریافت اطلاعات بیشتر ار تاریخ ۱۹/۱۱/۹۱به آدرس http://tamin.nigc.ir مراجعه فرمایند.
 

اخبار میراث فرهنگی خوزستان

 

رمز و رمزگشایی قدمتی به اندازه تاریخ خط و نقشی بزرگ در رقم زدن تاریخ بشر دارد. با اینکه به نظر می‌رسد کامپیوتر کشف رموز را ساده کرده است، اما هنوز رمزهایی قدیمی هستند که ناگشوده مانده‌اند و به همین دلیل هم معروف شده‌اند.

۱- خط نیا-ایلامی
خط نیا-ایلامی قدیمی‌ترین خط شناخته‌شده ایران‌زمین است که حدود ۳۰۰۰ سال پیش و در منطقه‌ای وسیع از شوش، پایتخت ایلامی‌ها، گرفته تا "تپه یحیی" در استان کرمان به کار می‌رفته است.
تاکنون حدود ۱۶۰۰ لوح گلی که با این خط نوشته شده، پیدا شده‌اند که بیشتر آنها از زیگورات چغازنبیل در شوش، آنشان ، تپه یحیی در جیرفت کرمان و تپه سیلک کاشان به دست آمده است.گقته می‌شود که این خط ۱۲۰۰ نشانه دارد. با اینکه مضامین این کتیبه‌ها معلوم شده‌اند اما این خط هنوز رمزگشایی نشده است. در سال ۲۰۱۲ میلادی، دکتر "جیکوب دال"، استاد دانشکده مطالعات شرقی دانشگاه اکسفورد، متن این کتیبه‌ها را در کلیک وبسایتی منتشر کرد تا با تلاش جمعی متخصصان و تازه‌کارهای علاقمند، رمز این خط شکسته شود.

۲- دست‌نوشته وُینیچ
این دست‌نوشته که حدس زده می‌شود در اوایل قرن پانزدهم میلادی در ایتالیا و به دست نویسنده‌ای ناشناس نوشته شده باشد، لقب "اسرارآمیزترین دست‌نوشته تاریخ" را دارد.این دست‌نوشته به نام ویلفرید وُینیچ نامیده شده است که آن را در سال ۱۹۱۲ میلادی خریداری کرد.این کتاب شبیه کتاب‌های گیاه‌شناسی است، اما تصاویر گیاهانی که در آن دیده می‌شود، شبیه گیاهان شناخته‌شده نیست و متن آن هم به هیچ متن شناخته شده‌ای شباهت ندارد.هنوز هیچ‌کس از این کتاب سر در نیاورده است. با این حال بررسی‌ها نشان می‌دهد که کتاب به صورت سازماندهی شده و منسجم نوشته شده است. بنابراین مجموعه‌ای تصادفی از نشانه‌ها نیست، البته بسیاری، در اینکه این متن حاوی اطلاعاتی باشد، اظهار تردید کرده‌اند.

۳-شاگ بورو
شاگ بورو عمارتی بزرگ و قدیمی است در منطقه استفوردشر در مرکز بریتانیا.در باغ این عمارت، سنگ‌نگاره‌ای از جنس مرمر قرار دارد به نام "لوح چوپان".این نقش برجسته از روی نقاشی نیکلا پوسن (۱۵۹۴–۱۶۶۵) نقاش فرانسوی ساخته شده است. پوسن این نقاشی را دوبار کشیده است.
نقش برجسته چوپان از روی نسخه دوم ساخته شده است و در آن، چند مرد و زن چوپان در کنار یک مقبره دیده می‌شوند.
نام این نقاشی Et in Arcadia ego است که یعنی، "من هم در آرکادیا هستم" و در واقع، اشاره‌ای به این است که مرگ همه جا هست.سنگ‌نگاره شاگ بورو از معروف‌ترین رمزهای دنیاست و بسیاری، آن را مربوط به محل جام مقدس می‌دانند؛ جام یا ظرفی که گفته می‌شود عیسی مسیح در شام آخر از آن نوشیده و دارای خواص جادویی است. در زیر این نقش برجسته، ده حرف که با نقطه از هم جدا شده‌اند، دیده می‌شود: O.U.O.S.V.A.V.V. & D.M

جدا شدن این ده حرف با نقطه، نشان می‌دهد که این حروف به همین ترتیب باید پشت سر هم قرار بگیرند. چوپان‌های تصویر هم با انگشت به دو تا از حروف اشاره می‌کنند. این رمز یکی از معروف‌ترین رمزهای دنیاست و بسیاری، آن را مربوط به محل جام مقدس می‌دانند؛ جام یا ظرفی که گفته می‌شود عیسی مسیح در شام آخر از آن نوشیده و دارای خواص جادویی است.در سال ۲۰۱۱ میلادی، رسانه‌های بریتانیا از قول ای جی مورتن، مورخ انگلیسی، نقل کردند که این رمز گشوده‌شده و پیامی عاشقانه بوده بین جورج آدامز و همسرش که در این عمارت زندگی می‌کردند اما بعضی رمزگشایان معتقدند که این پیام رمز مربوط به گروهی است به نام "دیر صهیون". این رمز هنوز به عنوان یکی از مهم‌ترین رمزهایی که شکسته نشده‌اند شناخته می‌شود، چون به گفته رمزگشایان، شکستن رمزی به این کوتاهی، نیاز به تطبیق آن با شواهد تاریخی دارد.

۴- رمز بیل (Beale) در سال ۱۸۸۵ میلادی، فردی به نام جیمز وارد اعلامیه‌ای در ویرجینیای آمریکا منتشر کرد با عنوان "اسناد بیل".
در این اعلامیه گفته شده بود که مردی به نام "توماس جفرسون بیل" گنجینه‌ای از طلا و جواهر را در محلی نامعلوم مخفی کرده که ارزش آن به پول امروز حدود ۶۵ میلیون دلار است.در اطلاعیه اضافه شده بود که محل این گنج در سه نوشته ذکر شده است که همه به رمز هستند.به گفته وارد، بیل این متن‌ها را در جعبه‌ای نزد یک مهمانخانه‌دار به امانت گذاشته و به او گفته بود که اگر تا ده سال بعد، از او یا گماشتگانش خبری نشد، جعبه را باز کند.البته قرار بود بیل کلید کشف این رمز را بعدها در اختیار مهمانخانه‌دار قرار دهد. اما نه از بیل خبری می‌شود و نه از کلید کشف رمز.
مهمانخانه‌دار این صندوق را در اختیار دوستش قرار می‌دهد و او ۲۰ سال برای کشف رمز، وقت صرف می‌کند و موفق می‌شود که یکی از متن‌ها را رمزگشایی کند.این متن به مقدار دقیق طلا و نقره و جواهرات و محل تقریبی دفن آنها اشاره می‌کند. اما متن‌های دیگر هنوز ناگشوده مانده‌اند.البته برخی محققان درباره صحت این داستان اظهار تردید کرده‌اند. آنها معتقدند که هیچ ردی از فردی به نام بیل وجود ندارد و در واقع، همه او را با انتشار اعلامیه وارد می‌شناسند، بنابراین وارد و بیل یکی هستند. جو نیکل، محقق آمریکایی، معتقد است که رمز بیل داستانی کاملا تخیلی است که شباهت زیادی به قصه "گاو صندوق مخفی" فراماسون‌ها دارد.با اینکه تلاش‌های بسیاری برای گشودن دو رمز باقیمانده انجام شده است، اما هیچکدام تاکنون به نتیجه نرسیده است.

۵- کریپتوس
در سال ۱۹۹۰ میلادی، هنرمند آمریکایی جیمز سنبورن، سازه‌ای به نام کریپتوس ساخت و در محوطه کلیک سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) نصب کرد.این سازه یک صفحه مسی شکل است که در واقع، ورق کاغذی است که از پرینتر بیرون آمده است.
از چهار رمزی که روی این سازه حک شده‌اند، سه رمز کشف شده است، اما رمز چهارم با اینکه کارکنان سیا و رمزگشایان حرفه‌ای و تازه‌کار روی آن کار کرده‌اند، هنوز نامکشوف مانده است و به عنوان یکی از معروف‌ترین رمزهای ناگشوده دنیا شناخته می‌شود.

در سال ۲۰۰۳ میلادی، یک گروه در یاهو راه‌اندازی شد تا فعالیت ۲۰۰۰ نفری را که برای گشودن این رمز کار می‌کنند، هماهنگ کند.در سال ۲۰۰۶ میلادی سنبورن روشن کرد که در متن چهارم، یک حرف برای اینکه به زیبایی اثر لطمه نخورد، جا افتاده است و چند مورد اشتباه دیگر هم در آن وجود دارد. در سال ۲۰۱۰ میلادی، سنبورن رمز پنج حرف دیگر را اعلام کرد و به این ترتیب کلمه برلین به دست آمد. برخی رمزگشایان معتقدند رمزهایی که تاکنون ناگشوده مانده‌اند یا واقعا حاوی اطلاعات مهمی نیستند یا اینکه در رمز اشتباه وجود دارد. با این حال، چنین رویکردی باعث نشده است کسانی که به دنبال لذت حل معما هستند، از تلاش برای شکستن قفل این رمزها دست بکشند.
  
 
 

آیا لایه نگاری یک تپه پیش از تاریخ به دست دو دانشجو پایه و اساس علمی دارد؟

مجتبی گهستونی: دو دانشجوی باستان شناسی اهل شوش که هنوز تحصیلات خود را به پایان نرسانده اند مجوز لایه نگاری یک محوطه باستانی پیش از تاریخ را در رامهرمز کسب کرده اند. مجوز این لایه نگاری از سوی خانم محمدی رییس پژوهشگاه در نبود رییس پژوهشکده باستان شناسی صورت گرفته است. این محوطه در سال 1967 توسط هنری رایت و الیزابت کارتر مورد بررسی وشناسایی قرار گرفت ولی تاکنون در فهرست آثار ملی کشور هم ثبت نگردیده است. یکی از این دو نفر سابقه هیچ سرپرستی هیات را ندارد و در نوشهر دانشجو است و دیگری هم با تجربه اندک خود دانشجو دانشگاه یک موسسه در تهران است.

این دو مهلت دارند که از تاریخ 15 بهمن تا 20 اسفند عملیات لایه نگاری را انجام دهند. برای نظارت بر انجام لایه نگاری این پروژه مجوزی به نام یک دانشجوی رشته باستان شناسی به شماره 940/200/912 به تاریخ 27 دی 1391 از تهران به اداره کل میراث صادر شد که به دلیل پایین بودن رتبه دانشجویی وی نسبت به دو نفری که مجوز دریافت کرده اند مطلع شدیم امروز به دلیل پیگیری های دوستداران میراث فرهنگی این مجوز باطل شده که البته هیچ اطلاع رسانی رسمی دز این باره صورت نگرفته است.

تعدادی از مخالفان این مجوز می گویند صدور چنین مجوزهایی به معنی بازی کردن با تاریخ و فرهنگ یک کشور است و امتیاز دادن به بعضی افراد نباید به هر قیمتی اتفاق بیفتد. تپه خرمن خاک در غرب رامهرمز قرار دارد و 03/0 هکتار مساحت تقریبی دارد و متعلق به دوره پیش از تاریخ است. آنچه که در این خصوص جلب توجه می کند، ضرورت و اولویت در لایه نگاری این طرح (‌تپه خرمن خاک ) است؟

با توجه به اینکه این تپه هنوز تعیین عرصه و حریم نشده و ثبت در فهرست آثار ملی کشور هم نیست و به همین دلیل (عدم حمایت قانون) در معرض تخریب و حفاری غیرمجاز دشمنان میراث فرهنگی می باشد، چه نیاز و ضرورتی باعث گردیده که با وجود کمبود بودجه و منابع مالی سازمان میراث فرهنگی، این لایه نگاری با بودجه میراث فرهنگی استان خوزستان صورت بگیرد؟ در صورتیکه با بودجه اختصاص داده شده به لایه نگاری می توان همین تپه و یا محوطه های در خطر را که در استان خوزستان بسیار هستند را تعیین عرصه و حریم و به ثبت در فهرست آثار ملی رساند.

از مصوبات شورای پژوهشی پژوهشکده باستانشناسی این است که تا تپه و محوطه ای تعیین عرصه و حریم نگردد و ثبت در فهرست آثار ملی نشود اجازه کاوش و لایه نگاری را ندارد!

در بند سوم قعطنامه پایانی کنگره یازدهم باستان شناسان آمده است: ضرورت تخصص‌گرایی در سرپرستی فعالیت‌های میدانی، سرپرستان کاوش‌ها و گمانی زنی‌ها می‌بایست الزاما در دوره مورد نظر صاحب تخصص علمی و عملی باشند و تشخیص احراز این تخصص با پژوهشکده باستان‌شناسی است ؟!!

یک باستانشناسی که تازه مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه آزاد شهرستان گرفته و پس از دو سال تلاش در آموزشگاه غیر انتفاعی ( نه در چندین دانشگاه رقابتی دولتی و نه در چند دانشگاه آزاد ) بعنوان دانشجوی کارشناسی ارشد قبول شده، حال چگونه می تواند (بدون اینکه قبلا سرپرستی یک بررسی ساده و یک معاون هیئت) یکی از تپه های مهم دشت رامهرمز را لایه نگاری نماید؟!

در ضمن از مصوبات دیگر پژوهشکده این است که برای لایه نگاری و کاوش حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد می باشد. نه دانشجوی ارشد !!!

با اینکه ناظر این پروژه کیست ؟ مدرک تحصیلی ایشان چیست؟در کل ناظر به کسی گفته می شود توان نظارت بر کیفیت و سلامت کار را داشته باشد. یعنی اینکه کارشناس آن رشته و تخصص باشد.

چطور امکان دارد یک دانشجوی کارشناسی باستانشناسی می تواند کارشناس باشد آن هم از نوع ناظر !!! بر کار یک دانشجوی کارشناس ارشد؟!!! آن هم بر روی یک پروژه تخصصی لایه نگاری؟

برای لایه نگاری تپه خرمن خاک چگونه است که سرپرستان کم تجربه و تازه کار تعین می شوند، ناظر هم که دانشجو کارشناسی باستان شناسی انتخاب می شود و استاد راهنما هم که در امریکا ساکن می باشد!!

واقعا ما در کجا و به چه فکر می کنیم ؟ هدف چیست ؟ چرا دانشجوی کارشناسی ارشد ما استاد راهنما را از موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو آمریکا (‌نکته: موسسه مطالعاتی شرق شناسی یک مرکز مطالعاتی آمریکایی است) انتخاب می نمایید مگر ما استاد راهنما در ایران نداریم؟

سوال مهم و اساسی که مطرح می شود اینست که

1-چه کسانی در پشت پرده اینگونه فعالیتهای باستانشناسی هستند؟

2-با برنامه ریزی های از راه دور به دنبال چه اهدافی هستند؟

3- آیا دانشجویان و باستانشناسان جوان ساده لوح، پوششی برای اجرای برنامه های آنان هستند؟

4- چرا اینگونه فعالیت های علمی باید با بودجه دولتی و برای افراد خارج نشین انجام گیرد؟

5- آیا توصیه ها و سفارشات افراد خارج نشین در انتخاب محل بررسی، کاوش و لایه نگاری و همچنین صدور مجوز پژوهشکده (غیر قانونی ) و تخصیص بودجه سفارشی ، موثر بوده است؟

در اینجا به یاد سخنان درد آلود دکتر مجید زاده می افتیم که در یازدهمین همایش باستان شناسی فرمودند: مجوزهایی که پیش از این در پژوهشکده به باستانشناسانی داده می‌شد ولی فعالیتهای میدانی توسط دانشجویان انجام می گرفت و در نهایت مقاله و حاصل کار را به اسم خود چاپ می کردند. این یک واقعیت است و اینها تنها دشمنان باستانشناسی ایران هستند.

حال جای سوال دارد که در این فاصله زمانی کمی که از یازدهمین کنگره گذشته است و با آن قطعنامه پایانی، این مجوز لایه نگاری تپه خرمن خاک توسط کدام عزیز صادر و امضا شده است و از آن مهم تر ناظر پروژه به این مهمی آیا باید یک دانشجوی ترم آخری کارشناسی باستان شناسی باشد که هنوز هم واحد عملی دانشگاهی خود را پاس نکرده است؟!!! (اگر چه گفته می شود امروز مجوز حضور ناظر پروژه باطل شده است)

همچنین پیگیری های ما حاکی از آن است که ناظر این پروژه و لایه نگاران انتخاب شده در پی اشیا فرهنگی کاوش های شیشه گر و نیاکان در جوبجی، سرتلی و تل برمی و تحقیقات خانمی که طراحی های سفال گنجینه جوبجی را انجام داده اند هستند. برای چی؟

خبرهای دریافتی حکایت از آن دارد که یکی از اعضای این تیم دو نفره لایه نگار همزمان با این پروژه مجوز بررسی شناسایی غرب کرخه در محدوده شوش که حوزه تمدنی وسیعی را در بر می گیرد را دریافت کرده است.

نکته آخر اینکه اگرچه دانشجویان نیز باید مورد حمایت قرار بگیرند و تجربه کسب کنند اما راه حل آن دادن مجوز پروژه های مهم نیست بلکه آنها باید از کار در بخش های مختلف هیت ها کار را تجربه کنند تا به مدارج بالاتر دست پیدا کنند. چرا که بسیاری دیگر می گویند اگر قرار است مجوز در سایت های مهم به باستان شناسان داده شود پس چرا خودی و غیر خودی می کنند.

 

 چرا صدای دوستداران میراث فرهنگ بلند می شود؟

گفت وگوی شفاف یک فعال میراث فرهنگی در با هنرنیوز؛ چرا صدای دوستداران میراث فرهنگ بلند می شود؟

یک فعال میراث فرهنگی در خوزستان گفت: تعداد آثار ثبت شده در خوزستان حدود یک هزار اثر است اما به اندازه ده محوطه هم وجود ندارد که حریم مصوب یا ابلاغی داشته باشد.

مجتبی گهستونی- دبیرانجمن تاریانا خوزستان- در گفت و گو با هنرنیوز با بیان این که محوطه‌ها و آثار تاریخی بسیاری از هزاره‌های قبل میلاد تا کنون باقیمانده و ما از آن به عنوان میراث فرهنگی یاد می‌کنیم که برخی به ثبت رسیدند، اظهار کرد: تعداد آثار ثبت شده در خوزستان حدود هزار اثر است اما به اندازه ده محوطه هم وجود ندارد که حریمش مصوب یا ابلاغ شده باشد!

وی ادامه داد: خوزستان در بین سال‌های ۷۵ تا ۹۰ به ترتیب در سال ۷۸ یک اثر، سال ۸۰ با ۶اثر، سال‌های ۸۱ ، ۸۲ و ۸۴ هر کدام یک اثر (سال ۸۳ هیچ اثری تعیین حریم نشده است) و در سال ۸۵ با ۵اثر و سال ۸۶ با بیشترین اثر دارای حریم مصوب یعنی ۱۸ اثر و پس از آن در سال ۸۷ با یک اثر و سال ۸۸ هیچ اثری دارای حریم مصوب سال‌های شگفتی را پشت سر گذاشته است. این تعداد در سال ۸۹ به ۲ اثر و در سال ۹۰ به ۶ اثر رسید که در مجموع ۴۲ اثر دارای حریم مصوب است.

او تأکید کرد: این درحالی است که خوزستان از سال ۷۵ تا پایان سال ۹۰ حدود ۸۱۶ اثر ثبتی داشته است که بیشترین اثر ثبتی مربوط به سال‌های ۸۰ و ۸۱ به ترتیب با ۱۴۲ و ۱۴۱ اثر است.همچنین خوزستان با ثبت ۵۰۴ بنا حدود ۶۰ درصد آثار ثبتی را به بناها تعلق داده است. همچنین با ثبت ۳۳۷ تپه و محوطه تاریخی حدود ۴۰ درصد آثار ثبتی را به تپه‌ها و محوطه‌های باستانی اختصاص داده است.

گهستونی گفت: اما در بخش حریم بناهای ثبتی تنها ۲۱ اثر دارای حریم و در بخش محوطه‌ها تنها ۶ اثر دارای حریم است که این تعداد تا پایان سال ۸۹ در مجموع ۲۷ اثر دارای حریم را شامل می‌شود.

او درباره ابلاغ نشدن حریم اظهار کرد: این بدان معنا است که اصلاً تعیین حریمی در مورد آن صورت نگرفته است. امروز وقتی به اثری تجاوز می‌شود و کارشناسان بخواهند در دستگاه قضا شکایت کنند نخستین پرسش قاضی این است که اثر ثبت ملی شده یا نه؟ دومین پرسش آن است که حریم این اثر ثبتی کجاست؟ اگر حریم فرضی در نظر بگیرید و بخواهید به کارشناس و قاضی تفهیم کنید با این رویه میراث فرهنگی راه به جایی نمی‌برد.

دبیرانجمن تاریانا خاطرنشان کرد: امروز بیشتر آثار مورد تعرض، محوطه‌ها و بناهایی هستند که تعیین حریم در موردشان صورت نگرفته است. با این حال در جاهایی که تعیین حریم صورت می‌گیرد شاهد تعرض‌هایی هستیم.

او عنوان کرد: محوطه‌های تاریخی جندی شاپور در سال ۱۳۱۰ ثبت ملی شده و طی سال‌های اخیر تعیین حریم شد اما در حریم این اثر جاده کشیدند، کشاورزی انجام می‌دهند. این منطقه توسط هیئت‌های هفت نفره پیش از انقلاب به روستاییان جهت کشت و زرع سپرده شد که تا زمان حال کشاورزان روی آن کار می‌کنند. در جدیدترین اتفاق طی روزهای گذشته از سوی غلامعلی باغبان مدیر میراث فرهنگی شهرستان دزفول مجوز کاربری مسکونی در هفت هکتار بر روی محوطه ثبت و تعیین عرصه و حریم شده جندی شاپور صادر شد!

وی تأکید کرد:در جدیدترین اتفاق طی روزهای گذشته از سوی غلامعلی باغبان مدیر میراث فرهنگی شهرستان دزفول مجوز کاربری مسکونی در هفت هکتار بر روی محوطه ثبت و تعیین عرصه و حریم شده جندی شاپور صادر شد!

وی با بیان این که رویکرد اینچنینی منجر به تبدیل تپه‌های تاریخی به دشت شده است، متذکر شد: این دست اندازی در محوطه‌های تاریخی باعث تخریب‌ها، تعرض‌ها و گاه خسارات زیان باری شده است.

گهستونی اظهار کرد: تعیین حریم شوشتر، هفت تپه و چغازنبیل مصوب و ابلاغ شده است اما باز هم در هفت تپه بزرگترین مشکل ساخت و سازهای فراوانی است که در دهه‌های گذشته صورت گرفته که همچنان ادامه دارد. شاید در کنار موزه هفت تپه هیچ سازه جدیدی وجود نداشته باشد، اما محوطه هفت تپه که محدود به مقبره و موزه نیست شامل دهها تپه باستانی است با محوطه بسیار وسیعی که امروز آن تپه‌ها جای خود را به مزارع نیشکر و خانه‌های سازمانی شرکت نیشکر هفت تپه و کاغذ پارس داده است.

او افزود: امروز بیشتر از آنکه میراث فرهنگی در هفت تپه باستانی که قدمتش از چغازنبیل و شوش بیشتر است حرف نخست را بزند سیطره نیشکر و کاغذ این مانور را انجام می‌دهد. امروز اگر می‌بینید قطار شهری در اهواز مترو می‌زند و هیچ استعلامی از میراث فرهنگی نمی‌کند و صدای دوستداران میراث فرهنگی بلند می‌شود که ممکن است در مسیر مترو آثاری باشد، به دلیل عدم تعیین حریم است. در هرمز اردشیر یکسری کاوشهای صوری انجام می‌شود و در نهایت پرونده آن بسته و راکد می‌ماند و گزارش آن به دوستدارن میراث یا افکاری عمومی در رسانه‌ها داده نمی‌شود.

این فعال میراث فرهنگی تصریح کرد: بزرگترین مشکل هرمز اردشیر چیست؟ این که هنوز تعیین حریم نشده است. همین مسأله را در مورد آثار دیگر هم داریم. امروز اگر بر روی پل سفید اهواز که پل دوره‌ی پهلوی اول است مجسمه بر روی عرصه نصب می‌کنند توجیه شهرداری این است که اصلا عرصه و حریم ندارد! و میراث فرهنگی به عنوان دستگاه متولی ابلاغی انجام نداده است. یا اگر استاندار در روزهای گذشته به شهرداری دستور می‌دهد پل سیاه اهواز که مهمترین پل دوره معاصر است و بر روی خرابه‌های یک پل دوره ساسانی ساخته شده را بازسازی کند برای آن است که هنوز حریم برای آن تعیین نشده است.

وی با اشاره به دهها تعرض و ساخت و ساز به محوطه‌های شوش شهری کهن که آثارش پابرجاست ، اظهار کرد: تعیین حریم طی سالیان اخیر ابلاغ نشده به دلیل این عدم ابلاغ ممکن است اتفاقات ناگواری بیفتد. در عرصه و حریم آثار تاریخی هتل، پارکینگ، بانک، مدرسه و...می‌سازند. طبقاتشان را نوسازی می‌کنند چون ضوابط و مقررات میراث فرهنگی خیلی محکم نیست و نتوانسته نقش حاکمیتی خود را اعمال کند و به مسوولین تفهیم نماید در نتیجه اتفاقات ناگوار زیادی برای شوش می‌افتد.

او توضیح داد: در همان شوش به محوطه ایوان کرخه موجی از تعرضات صورت گرفته است. در اثر غفلت‌های میراث فرهنگی بدون در نظر گرفتن معیارهایی کارشناسی در فاصله ۱۰۰متری عرصه ایوان کرخه به عنوان محوطه تاریخی مجوز یک سیلو ۶۰ هزار تنی داده می‌شود که این سیلو‌ها می‌تواند سیصد سال ماندگاری و حیات داشته باشد. یا در نتیجه تعرض‌های مختلف از ایوان کرخه تنها خرابه‌هایی باقی مانده است.

  

 

اخبار انتظامی استان

 

فرمانده انتظامی استان خوزستان از کشف اموال مسروقه، یک شرکت نفتی چینی به ارزش 12 میلیارد ریالی در خوزستان خبر داد.

به گزارش خوزنیوز به نقل از  پایگاه اطلاع رسانی پلیس، سردار"اسحاقی" فرمانده انتظامی استان خوزستان در تشریح جزئیات این خبر گفت: در پی وقوع یک فقره سرقت از یک شرکت نفتی چینی مستقر در شهرستان هویزه، بلافاصله موضوع در دستور کار پلیس آگاهی این شهرستان قرار گرفت.

این مقام ارشد انتظامی بیان داشت: ماموران پلیس آگاهی با انجام کار های اطلاعاتی گسترده، محل اختفای سارق، در یکی از روستا های شهرستان دشت آزادکان را شناسایی، و پس از هماهنگی با مقام قضایی، در یک اقدام غافلگیرانه وی را در مخفیگاهش دستگیر کردند.

وی افزود: کاراگاهان پلیس آگاهی در بازرسی دقیق محل مخفیگاه سارق، اموال مسروقه، مخصوص حفاری به ارزش 12 میلیارد ریال، را کشف و ضبط کردند.

فرمانده انتظامی استان خوزستان در ادامه تصریح کرد: سارق دستگیر شده، در بازجویی فنی و پلیسی به سرقت اموال شرکت نفتی چینی با همدستان خود اعتراف کرد.

سردار"اسحاقی" با اشاره به اینکه تلاش درجهت دستگیری همدستان سارق، ادامه دارد در خاتمه خاطر نشان کرد: متهم دستگیر شده پس از تشکیل پرونده، جهت سیر مراحل قانونی راهی مراجع قضایی گردید.
 
 
جانشین فرماندهی انتظامی استان خوزستان، از کشف مواد غذایی احتکار شده، به ارزش 650 میلیون ریالی در شهرستان اهواز خبر داد.

به گزارش خوزنیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پلیس، سرهنگ"عبدالله نظرپور" جانشین فرماندهی انتظامی استان خوزستان در تشریح جزئیات خبر گفت: در راستای مبارزه با قاچاق کالا و برخورد قاطع، با اخلال گران اقتصادی، موضوع به صورت ویژه در دستور کار مأموران مبارزه با کالای قاچاق پلیس آگاهی استان قرار گرفت.

این مقام مسئول بیان داشت: ماموران مبارزه با کالای قاچاق، با انجام کار های گستره اطلاعاتی و تعقیب و مراقبت، موفق به شناسایی محل احتکار اجناس در یکی از نقاط اهواز شدند که پس از هماهنگی با مقام قضایی و در یک عملیات غافلگیرانه متهم را در انبار خود دستگیر کردند.

وی افزود: ماموران پلیس، در بازرسی از انبار، مقدار 13 تن انواع برنج احتکار شده شامل، 4 تن برنج زرین مهر، 9 تن برنج طبیعت، 180عدد نوشیدنی سن کوئیک، 2256 قوطی آناناس، 50 کارتن سس فلفل گلوریا به ارزش تقریبی بیش از 650 میلیون ریال کشف و ضبط کردند.

سرهنگ"نظرپور" با اشاره به معرفی متهم به مرجع قضایی در خاتمه، نقش پلیس آگاهی استان خوزستان را در برخورد با قاچاقچیان، بسیار مهم ارزیابی کرد و افزود: هر چه در کارهای اطلاعاتی قوی تر عمل کنیم، به طور قطع، نتایج بهتری در اجرای عملیات ها به دست می آوریم.

اخبار نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی

 

 عضو هیئت رئیسه کمیسیون انرژی مجلس در واکنش به خروج نخبگان نفت و گاز از کشورگفت: دولت و وزارت نفت باید در این خصوص تدبیر بیشتری داشته باشند،چراکه منابع انسانی و نخبگان ،اصلی‌ترین ومهم‌ترین سرمایه‌های کشور بوده که غفلت از آن عواقب جبران ناپذیری را برای صنعت نفت و گاز در پی خواهد داشت.

به گزارش خوزنیوز، سید حسین دهدشتی در گفت و گو با  خانه ملت، با بیان اینکه با افزایش قیمت دلار باید در حقوق پرداختی نخبگان صنعت نفت کشور تجدید نظر شود، گفت: غفلت‌های صنعت نفت در این مورد مشهود است، لذا برای جلوگیری از خروج این نخبگان، دولت باید در پرداخت‌های خود به این قشر تجدید نظر کند.

نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه بیش از ۸۰ درصد صادرات و واردات کشور از طریق دریا صورت می‌گیرد، افزود: مدتی است که حقوق پرداختی به حوزه دریانوردی، دریانوردان و ملوانان به ریال پرداخت شده که این امر نیز نگرانی‌هایی را بوجود آورده است.

وی بحث خروج نخبگان از کشور را تنها در حوزه نفت و گاز ندانست و تصریح کرد: خروج نخبگان از کشور بحثی است که بسیاری از صنایع ما را تهدید کرده و نگرانی‌هایی را بوجود آورده، اما در این مورد حوزه نفت و گاز به دلیل وجود تحریم‌های دشمنان و همچنین بالا رفتن قیمت دلار، از اهمیت ویژه‎ای برخوردار است.

دهدشتی در پاسخ به این سوال که تا به حال دولت و وزارت نفت در مورد خروج نخبگان از کشور چه تدابیری اتخاذ کرده است، اظهار داشت: دولت و وزارت نفت باید در این خصوص تدبیر بیشتری داشته باشند، چراکه منابع انسانی و نخبگان، اصلی‌ترین ومهم‌ترین سرمایه‌های کشور بوده که غفلت از آن عواقب جبران ناپذیری را برای صنعت نفت و گاز در پی خواهد داشت.

عضو هیئت رئیسه کمیسیون انرژی مجلس با بیان اینکه جاذبه‌های دیگر کشورها باعث نمی‌شود تا نیروهای وزارت نفت تعلقشان به نظام کم رنگ شود، خاطر نشان کرد: اگرچه نخبگان صنعت نفت در مقابل کاستی‌ها سکوت کرده‌اند اما این امر نباید باعث بی توجهی وزارت نفت به مشکلات این قشر باشد، لذا کمیسیون انرژی مجلس نیز در این مورد ورود یافته و به رسیدگی مشکلات نخبگان صنعت نفت و گاز کشور خواهد پرداخت.  

همزمان با گرانی ارز، برخی از شرکت‌های نفت و گاز جهان برای شکار نخبگان ایرانی با به ‌کارگیری دلالان هندی برنامه‌ریزی وسیعی انجام داده‌اند، چراکه در تمامی شرکت‌های بین‌المللی حقوق کارکنان به ‌صورت دلاری پرداخت شده، که اختلاف ارزش دلار و تومان در داخل کشور در مهاجرت کارشناسان نخبه از صنعت نفت تاثیر گذار بوده است.

اخبار اقتصادی خوزستان

 

خراسان نوشت:

در حالی که هیئت دولت در ۲۳ خرداد سال ۹۱ با تصویب یک پیشنهاد، برای واگذاری سهام شرکت فولاد خوزستان تصمیماتی گرفت و آن را به دستگاه های اقتصادی اجرایی ابلاغ کرد، یک نهاد مسئول با ارسال گزارشی برای رییس جمهور هشدار داده است که مصوبه مذکور نوعی اخلال در وظایف دستگاه های مسئول در اجرای سیاست های کلی اصل ۴۴ و غیرقانونی است.

تصاویر با مزه وطنی

 

عکس هایی از نوشته های جالب پشت ماشین ها








یک خبر ورزشی

 

 سازمان لیگ برتر از تغییر زمان دیدار دو تیم ملوان بندر انزلی و فولاد خوزستان خبر داد.
به گزارش خوزنیوز به نقل از سایت رسمی فدراسیون فوتبال، دیدار دو تیم ملوان بندر انزلی و فولاد خوزستان در هفته بیست و ششم ساعت 15:15 برگزار می شود.
پیش از این قرار بود این دیدار ساعت 16:00 در استادیوم تختی انزلی برگزار شود.

یک خبر از سوسنگرد

 

مسیر نیمه‌کاره سوسنگرد - حمیدیه همچنان جان مسافران را می‌گیرد

 

مسیر سوسنگرد حمیدیه یک سال پیش برای انجام عملیات تعریض به پیمانکار سپرده شد ولی متاسفانه پس از برداشتن شانه راه، کار تعریض جاده متوقف شد.

 رییس پلیس راه خوزستان گفت: فقدان شانه راه در محور سوسنگرد - حمیدیه موجب کشته شدن هفت نفر و تصادفات جرحی و خسارتی بسیاری در مدت اخیر شده است.

به گزارش ایسنا، قاسم قدرتی اظهار کرد: مسیر سوسنگرد حمیدیه یک سال پیش برای انجام عملیات تعریض به پیمانکار سپرده شد ولی متاسفانه پس از برداشتن شانه راه، کار تعریض جاده متوقف شد.

وی افزود: با برداشتن شانه راه، ‌رانندگان در زمان خطر فضایی برای فرار ندارند و با توجه به اختلاف سطح 50 سانتی‌متری سطح جاده، مجبور می‌شوند به مسیر چپ وارد شوند که موجب تصادف شاخ به شاخ می‌شود.

قدرتی گفت:‌ این مسیر هر چه سریع‌تر باید تعریض شود یا در صورت نبود امکانات مالی و نداشتن توان اجرایی برای تعریض، شانه راه بازسازی شود. تا آن زمان، مدیریت لازم برای کنترل تصادفات نیز اعمال خواهد شد و تابلوهای سرعت نیز نصب می‌شود. همچنین شیارهای لغزاننده باید در جاده نصب شود تا میزان تصادفات به حداقل برسد.

رییس پلیس راه خوزستان ادامه داد: البته نصب تابلوها و شیارهای لغزاننده تنها بخشی از اقدامات لازم برای کاهش تصادفات در این مسیر است و بخش دیگر آن به احتیاط رانندگان مربوط است. رانندگان باید در طول 10 کیلومتری که این جاده فاقد شانه راه است، با سرعت مجاز و رعایت سبقت مجاز رانندگی کنند و از انجام حرکات خطرناک بپرهیزند.

وی با بیان این‌که بیش از 300 خودرو در این مسیر در مدت اخیر توقیف شده است، افزود: در این مسیر یک ایستگاه پلیس راه مستقر است، ولی این ایستگاه باید همه مسیرهای مرزی را پوشش دهد و حجم کار آن بالا است.

گزارش آب و هوای استان خوزستان

 

سه شنبه خوزستان بارانی می شود  

بررسی نقشه‌های پیش‌یابی نشان می‌دهد که یک سامانه بارشی از اواخر دوشنبه از شمال غرب وارد کشور می‌شود و تا پایان هفته سبب وزش باد، بارش باران و برف و سپس کاهش دما در مناطق مختلف می‌شود. به گزارش ایسنا، بر این اساس، سه شنبه (24 بهمن) بارش متناوب باران و برف و وزش باد در استانهای آذربایجان‌ غربی، آذربایجان شرقی، کردستان، کرمانشاه، ایلام، خوزستان، اردبیل، گیلان، زنجان، همدان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، قزوین، البرز، تهران، قم، مرکزی و سپس در غرب اصفهان، یزد، کرمان و برخی نقاط فارس و بوشهر پیش‌بینی می‌شود.

همچنین در روز چهارشنبه (25 بهمن) نیز بارش متناوب برف و باران، وزش باد در استانهای گیلان، مازندران، گلستان، خراسان شمالی، سمنان، تهران، قم، البرز، آذربایجان شرقی، اردبیل، مرکزی، لرستان، اصفهان، یزد، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، کرمان، فارس، هرمزگان، سیستان و بلوچستان پیش‌بینی می‌شود. شایان ذکر است که دمای هوا در روز سه شنبه در نیمه غربی بطور نسبی کاهش می‌یابد. در روز چهارشنبه در بیشتر نقاط کشور از شمال به جنوب دمای هوا بین 8 تا 3 درجه کاهش می‌یابد.

یک خبر از دزفول

 

دزدی به سبک فیلمهای وسترن  

به گزارش  دزنا ۲۴″ به نقل از پایگاه خبری انصارحزب الله دزفول، صبح با پیامکی بیاد فیلمهای وسترن افتادم که عده ای راهزن جلوی جمعی را می گرفتند و با تهدید و تیراندازی اموال را به غارت می بردند و بعد سریع فرار می کردند.

متن پیامک بدین شرح بود:  شب گذشته یکی از همشهریان به عروسی دعوت بودند در راه برگشت در جاده بیرونی دزفول دونفر جلویش را می گیرند و با تهدید اسلحه خودش و خانمش را پیاده کرده و ماشین آنها را می برنند در ضمن محبت می کنند و می گویند ماقصد اذیت نداریم ،فقط از ماشین پیاده بشید و برای خودتون دردسر درست نکنید. خلاصه این همشهری عزیز و مال باخته به پلیس اطلاع می دهد و پلیس نیز سریع وارد عمل می شود ، اما دزدان همچنان فراری هستند و فعلا خبری از ماشین نشده است.

*حال مسئولان محترم دزفول و استان؛ امنیت نیاز اصلی هر جامعه ای است ! چه باید کرد؟! همچنان باید منتظر خبرهایی از این دست باشیم؟! آیا وقت آن نیست تا بار دیگر طرح جدی جمع آوری سلاح غیر مجاز در دستور کار قرار گیرد؟ راهکار مسئولان چیست؟ برخورد قاطع و علنی با ناقاصان امنیت خواست به حق مردم این دیار است  

 

 

 

 

 

برخورد پژو آردی با پایه بتنی پل هوایی یک نفر کشته بر جای گذاشت 

به گزارش دزنا ۲۴″ رییس سازمان اتش نشانی وخدمات ایمنی دزفول درمصاحبه ای به خبرنگارما گفت ” روزگذشته مورخ ۱۸ بهمن ماه ۹۱ طی تماسی با سامانه ۱۲۵ این سازمان مبنی بر ، برخورد یک خودرو با پایه بتنی پل رو گذر واقع در جاده شوشتر ، سه راهی شهرک حمزه ، ستاد فرماندهی عملیات سریعا اکیپی متشکل از ۶ نفر آتش نشان به همراه خودرو امداد و نجات را روانه محل حادثه کرد .

مرتضی همایون نسب  اظهارکرد “  خودرو فوق (پژو آر دی )که در مسیر رفت از جاده دزفول به شوشتر در حرکت بود با انحراف به راست جاده با پایه بتنی پل رو گذر واقع در سه راهی شهرک حمزه که در حال ساخت میباشد برخورد کرد ،

وی همچنین تصریح کرد : بعلت شدت برخورد خودرو با پایه بتنی متاسفانه راننده خودرو جان خود را از دست داد ، ماموران آتش نشانی با تلاش زیاد و استفاده از وسائل امداد و نجات جنازه راننده را که درون خودرو گیر افتاده بود بیرون آوردند و تحویل ماموران سازمان باغ بهشت حاضر در محل دادند.

مجموعه اخبار و گزارشات سیاسی و اقتصادی

 

مرتضوی: خودم از فاضل لاریجانی فیلم گرفتم
 
سعید مرتضوی دخالت مدیران دولتی در فیلمبرداری پنهانی از فاضل لاریجانی را رد کرده و گفته که خودش از وی فیلم گرفته است.به گزارش جهان، خبرگزاری دولتی ایرنا نوشت:
یکی از پرسنل سازمان تامین اجتماعی از احضار هشت نفر از مسوولان حوزه ریاست این سازمان به دادستانی تهران در خصوص فیلم مرتبط با ˈسعید مرتضوی ˈ و ˈفاضل لاریجانیˈخبر داد.
سید ˈمحمد حسینی ˈ با اشاره به اینکه ˈفاضل لاریجانیˈ از مرتضوی به عنوان نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی شکایت کرده است؛ اظهارداشت:همه پرسنل حوزه ریاست شاهد و گواه مراجعه و حضور فاضل لاریجانی در سه نوبت به دفتر ریاست سازمان تامین اجتماعی بوده اند و این مراجعه از درب ورودی تا سایر مراحل ثبت و ضبط گردیده و قابل انکار نیست. 
وی افزود: احضارشدگان به دادستانی تهران در اظهارات خود گفته اند که اصرار و پیگیری غیر معمول ف... ل... برای وصل شدن به آقای بابک ز... و پیشنهاد پرداخت 30 میلیارد تومان برای انعقاد تفاهم نامه و انجام معامله با سازمان بوده است. حسینی گفت: آقای مرتضوی بعد از درخواست وی و تاکید بر انجام این تفاهم نامه،مراجع بازرسی دفتر رییس جمهوری را در جریان کامل اتفاقات رخ داده قرار داده است.
وی اظهار داشت:براساس اظهارات هشت تن از پرسنل احضار شده حوزه ریاست سازمان تأمین اجتماعی مشخص شد که مرتضوی در تمام مراحل پاسخ گویی و ادای توضیح به مقامات قضایی صراحتا اذعان کرده که خودشان این جلسه را ثبت و ضبط کرده اند و علت آن را دفاع از خود پیرامون گزارشات و شائبه هایی دانسته است.
 
 
 
 
اقدام غیرمتعارف سفیرایران‌ +عکس
 
هفته گذشته تصویری از اقدام غیرمتعارف علیرضا شیخ عطار سفیر ایران در آلمان و کلادیا رث رئیس حزب سبز آلمان در رسانه های این کشور منتشر شد.
به گزارش جهان به نقل از انتخاب، این ماجرا و انتشار عکس و فیلم آن، باعث ایجاد موجی از انتقادات در رسانه های آلمانی نیز شده است. در این تصویر شیخ عطار و رث در حالیکه دستان خود را به نشانه ی شادی در کنفرانس امنیتی مونیخ به هم می زنند دیده می شوند. سخنگوی حزب سبز در این رابطه بیانیه ای صادر و از سابقه ی آشنایی و چرایی این اقدامش سخن گفته است.
 


 
 
وی در این جوابیه آورده است: رث، شیخ عطار را از زمان کارهای پارلمانی و همراهی اعضای پارلمان ایران در برلین می شناسد.  سخنگوی حزب سبز در توجیه این اقدام خود، به استدلالی بی ربط بسنده کرده که «خانم رث همیشه از اپوزوسیون ایران حمایت کرده است و این اقدامش هم در جهت آزاد ساختن جعفر پناهی بوده است» !  
وی خاطرنشان کرد: رث تا به حال با سفیر ایران دست نداده است و پیش از این به او  در خصوص آزادی جعفر پناهی نامه ای نوشته است!
 
 
 
بررسی دلایل حمایت روسیه از سوریه
تاریخ انتشار : شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۰۹:۰۷
 
یکی از مهم‌ترین دلایل حمایت روسیه از سوریه نگرانی مسکو از روی کار آمدن یک دولت اسلامی مبتنی بر عقاید سلفی‌ـ‌وهابی در سوریه است؛ چرا که در این صورت نه تنها روسیه منافعی را که در حال حاضر در سوریه دارد از دست خواهد داد، بلکه این دولت تهدیدی علیه امنیت و ثبات مناطق مسلمان‌نشین روسیه است.
به گزارش جهان به نقل از فارس، از زمان شروع ناآرامی‌ها در سوریه، روسیه از نظام حاکم بر سوریه حمایت کرده و مخالفان را تحت عنوان تروریست، رادیکال‌های اسلامی و سلفی نام برده است. مسئله‌ای که در اینجا مطرح است، چرایی این حمایت همه‌جانبه‌ی روسیه است. طیف گسترده‌ای از توضیحات و ادله توسط کارشناسان روسی و غربی در مورد دلایل حمایت روسیه از سوریه مطرح شده است؛ حتی برخی از آن‌ها در تضاد با منافع کلی روسیه در خاورمیانه‌ی عربی است.
 
اهم این دلایل عبارت‌اند از: پایگاه نظامی روسیه در بندر طرطوس سوریه در مدیترانه، فروش تسلیحات نظامی به ارتش سوریه، حوزه‌ی رقابتی و تضاد منافع شرق و غرب و حوزه‌ی نفوذ. در این میان، به نگرانی روسیه از قدرت‌یابی سلفی‌ها در سوریه کمتر پرداخته شده است. در واقع، یکی از مهم‌ترین دلایل حمایت روسیه از اسد ریشه در نگرانی عمیق این کشور از گسترش اسلام سلفی‌ـ‌وهابی به جمهوری‌های سابق شوروی در قفقاز و آسیای مرکزی و جمهوری‌های مسلمان‌نشین این کشور دارد. روسیه خود را متحد سوریه نمی‌داند، بلکه سوریه را به عنوان هدف می‌نگرد. روسیه نیز مانند سوریه توسط تروریست‌های سلفی، که از طرف غرب پشتیبانی می‌شوند، ثبات و امنیتش در خطر است.
 
با هر قتل و کشتار در سوریه، ترس روسیه از سلفی‌ها فزونی می‌یابد. بعد از عملیات‌های تروریستی رادیکال‌های اسلامی در سوریه به طور مشخص مواضعمقامات روسیه در مورد حامیان سلفی‌ها، به خصوص کشورهای عربی از جمله عربستان، تندتر می‌شود ومکرراً تأکید می‌کنند با افزایش خون‌ریزی‌ها رسیدن به توافق مشکل می‌شود.
 
در نوشتار حاضر، در پی بررسی تأثیرات سقوط بشار اسد برای روسیه و به طور مشخص پاسخ به این سؤال که «تهدید قدرت‌یابی اسلام سلفی‌ـ‌وهابی در سوریه و منطقه برای روسیه چیست؟» هستیم. از نظر نگارنده، نگرانی روسیه از اسلام سلفی‌ـ‌وهابی و نفوذ عربستان در آسیای مرکزی و قفقاز و جمهوری‌های مسلمان‌نشین روسیه، جایی که جمعیت گسترده از مسلمانان زندگی می‌کنند، سیاست و رویکرد روسیه نسبت به تحولات منطقه به ویژه نسبت به بحران سوریه را شکل می‌دهد.
 
گسترش اسلام سلفی‌ـ‌وهابی در حوزه‌ی امنیت روسیه

 
بعد از فروپاشی شوروی و بروز هرج‌ومرج در جمهوری‌های تازه استقلال‌یافته، فضا برای تبلیغات و نفوذ قدرت‌های فرامنطقه‌ای و همچنین قدرت‌های منطقه‌ای از جمله ایران، ترکیه و عربستان باز شد. مجاهدین رادیکال افغانستان، وهابی‌های عربستان و دیگر گروه‌های اسلام‌گرا از پاکستان و ترکیه و دیگر کشورها به سمت مناطق مسلمان‌نشین شوروی سابق حرکت کردند. از بین این گروه‌ها، جنبش «فتح‌الله گولن» ترکیه سازمان‌یافته‌ترین و منظم‌ترین گروه بود. این گروه، که در ترکیه بر سیاست‌های اردوغان نیز نفوذ قابل توجهی دارد، توانست با سازمان‌دهی و نظم و اهداف مشخص موفق‌تر از دیگر گروه‌های اسلام‌گرا در جمهوری‌های شوروی سابق عمل کند (Engdahl، 2012).
 
رشد جریان‌های تندرو اسلامی در روسیه و خارجِ نزدیک هزینه‌های زیادی بر روسیه تحمیل کرده و این امر همواره از نگرانی‌های جدی مقامات مسکو بوده است. در نگاه پوتین، تهدید اسلام‌گرای‌های رادیکال در داخل مرزهای روسیه و همچنین در جمهوری‌های سابق شوروی از مهم‌ترین چالش‌های امنیتی روسیه است. جمعیت بیشتر جمهوری‌های سابق شوروی را که روسیه آن‌ها را به عنوان «خارجِ نزدیک» حیات خلوت خود می‌داند، مسلمانان تشکیل می‌دهند. همچنین حکومت این کشورها همه به نوعی به سیستم دیکتاتوری اداره می‌شود که مستعد راه‌اندازی حرکت‌های مردمی علیه نظام‌های حاکم می‌باشند. بنابراین روس‌ها نگران هستند که وقوع ناآرامی و تغییر در این کشورها موجب قدرت گرفتن سلفی‌ها در این کشورها شده و بدین ترتیب روسیه در محاصره‌ی رژیم‌های افراطی در آید.
 
سلفی‌گری و پروژه‌ی بی‌ثبات‌سازی روسیه
 
تعالیم وهابی‌ـ‌سلفی در بطن خود هیچ‌گونه تحملی در قبال سایر ادیان مانند مسیحیت و آیین یهود و حتی سایر مذاهب اسلامی مانند تشیع، که از اسلام سنی تبعیت نمی‌کنند، ندارد. سلفی‌ها خشونت را ابزاری مشروع برای مقابله با آنچه دشمنان اسلام می‌خوانند می‌دانند. فعالان سلفیِ خشونت‌طلب از بی‌ثباتی و هرج‌و‌مرج در برخی کشورهای عربی، مانند سوریه، سوءاستفاده می‌نمایند و تلاش می‌کنند اعتقادات خود را گسترش دهند و هم مسلک‌های خود را در این کشورها به در پیش گرفتن رفتارهای اجتماعی محافظه‌کارانه‌ای وادار کنند. سلفی‌ها اعتقادی به تغییر سیاسی آرام و تدریجی ندارند.
 
برداشت وهابی‌ـ‌سلفی از اسلام به مدت نیم‌قرن مهم‌ترین محصول صادراتی سعودی‌ها به جهان اسلام بوده است. بسیاری از سلفی‌های تندرو در دانشگاه امام محمد در عربستان سعودی آموزش دیده‌اند. از سال‌های دهه‌ی 1970، تبلیغ وهابیت و سلفی‌گری توسط سازمان‌های غیردولتی، که توسط عربستان تأسیس و حمایت مالی می‌شوند، صورت می‌گیرد؛ سازمان‌هایی مانند اتحادیه‌ی جهانی اسلام، سازمان بین‌المللی امداد اسلامی، مؤسسه‌ی جهانی جوانان مسلمان و سازمان الحرمین (نحله، 1391).
 
عربستان سعودی سعی دارد همواره گرایش‌های وهابی را در بین مسلمانان جهان گسترش دهد. هم‌گرایی عربستان با غرب و به ویژه با آمریکا جهت فشار و براندازی دولت بشار اسد و حمایت از مخالفان وی نشان از تلاش عربستان سعودی جهت آوردن سوریه به اردوگاه سلفی‌هاست؛ امری که برای روسیه از هر کابوسی وحشتناک‌تر است.

در این راستا، بعد از فروپاشی شوروی عربستان، برای جذب مسلمانان روسیه و جمهوری‌های سابق شوروی به افکار سلفی و وهابی، مبلغان زیادی را به این منطقه اعزام کرده است. تنها چند سال بعد از فروپاشی، روس‌ها شاهد ظهور و گسترش وهابیت نه تنها در خود روسیه، بلکه در تمام کشورهای منطقه بودند. روس‌ها کشورهای عربی به خصوص قطر و عربستان را محکوم به دخالت در امور داخلی خود می‌کردند (Mudallali، 2012). دلیل پایین بودن سطح روابط تجاری روسیه با کشورهای عربی همچون عربستان و قطر به علت وجود همین نگرانی‌های روسیه از جانب این دو کشور است.
 
افزایش نفوذ اسلام رادیکال در بین مخالفان سوریه عزم روسیه را برای حمایت بیشتر از اسد تقویت می‌کند. همان طور که گفته شد، کشورهایی مانند عربستان و قطر به شدت از سلفی‌ها در سوریه حمایت مالی و تسلیحاتی می‌کنند.
 
به عقیده‌ی برخی از کارشناسان بحران در سوریه، که در ماه‌های نخست حتی به ظاهر هم که شده بیشتر حالت آزادی‌خواهانه داشت، در ماه‌های اخیر، بیشتر به سمت فعالیت‌های سلفی گرایش پیدا کرده است (Chauhan، 2012). عربستان و قطر به دنبال تقویت گروه اکثریت سنی در سوریه در برابر اقلیت علوی حاکم بر سوریه هستند. پیروزی سلفی‌ها در سوریه موجب تقویت فعالیت و اقدامات این گرایشات افراطی در آسیای مرکزی و در نتیجه فراهم کردن زمینه برای مداخلات بین‌المللی در این منطقه خواهد شد. روسیه، با تمام توان، مصمم است که از پیروزی سلفی‌ها در سوریه جلوگیری کند.
 
جمهوری‌های مسلمان‌نشین روسیه و جمهوری‌های سابق شوروی از جمله ازبکستان، قرقیزستان و حتی استان مسلمان‌نشین سین کیانگ چین همواره هدف عملیات‌های اطلاعاتی و تخریبی مختلف آمریکا و ناتو بعد از پایان جنگ سرد (سال 1991) بوده‌اند. واشنگتن تلاش داشته است، با دست‌کاری و تهییج گروه‌های تندرو، باعث بروز هرج‌ومرج و بی‌ثباتی در این مناطق مسلمان‌نشین چین، آسیای مرکزی و جمهوری‌های مسلمان‌نشین روسیه‌ی فدراتیو شود و به دنبال کنترل این اوضاع این منطقه از دست روسیه خارج شود و زمینه‌ی دخالت و حضور آمریکا در منطقه را فراهم سازد (Engdahl، 2012). این هدف از طرق مختلف از جمله از طریق سازمان‌های غیردولتی صورت گرفته است. در حال حاضر، این هدف به طور مشخص در سوریه جهت مقابله با دولت این کشور دنبال می‌شود. به معنای واقعی کلمه، مقامات روسیه به صورت واضح ارتباط بین جریان‌های اسلامی افراطی در آسیای مرکزی و سوریه و حمایت آمریکا از این جریانات را درک کرده‌اند. مقامات مسکو می‌دانند اگر جلوی موفقیت جریان‌های افراطی اسلامی در سوریه را نگیرند، به زودی این جریانات را از طریق قفقاز در خانه‌ی خود خواهند دید.
 
در واقع، ترور رهبران بلندپایه‌ی اسلام معتدل توسط سلفی‌ها در تیرماه سال جاری بخشی از بازی خطرناک آمریکا به وسیله‌ی بنیادگرایان اسلامی در سطح جهانی است که در حال تبدیل شدن به خطرناک‌ترین عملیات اطلاعاتی آمریکا در سال‌های اخیر می‌شود (Engdahl، 2012). البته قبلاً نیز سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و متحدانش با سازمان‌های مذهبی افراطی در کشورهای مختلف کار کرده‌اند، ولی چیزی که بازی آمریکا در مرحله‌ی کنونی را خیلی خطرناک می‌کند گستردگی و غیر قابل کنترل بودن آن است. بازی جدید آمریکا از زمین تونس شروع شده، به لیبی و مصر تسری پیدا کرده و تا سوریه و احتمالاً قفقاز و آسیای مرکزی کشیده خواهد شد. در این راستا، آمریکا با گروه القاعده، سلفی‌ها و وهابیون عربستان و جنبش فتح‌الله گولن در ترکیه جهت رسیدن به منافع خود همکاری کرده است.
 
نگرانی از سلفی‌های سوریه یکی از مهم‌ترین دلایل حمایت روسیه از بشار اسد
 
تا کنون در مورد انگیزه‌های حمایت روسیه از بشار اسد دلایل زیادی مطرح شده است که به برخی از آن‌ها در بالا اشاره شد، اما یک تصویر واضح از موضع روسیه در خصوص بحران سوریه این است که موضع روسیه در قبال این کشور نشئت‌گرفته از 30 سال مبارزه‌ی مسکو با تجاوز گروه‌های تندرو وهابی‌ـ‌سلفی به قلمرو خود است. حمایت آمریکا و برخی کشورهای عربی، از جمله عربستان، از اسلام وهابی‌ـ‌سلفی در سه دهه‌ی گذشته، که از افغانستان شروع شد و به قفقاز شمالی، بالکان، خاورمیانه‌ی عربی و در حال حاضر سوریه کشیده شده است، هزینه‌های زیادی بر روسیه تحمیل کرده است.
 
بنابراین هرچند که صحبت از فروش تسلیحات، پایگاه نظامی، رقابت شرق و غرب، حوزه‌ی نفوذ و خیلی چیزهای دیگر در مورد دلیل حمایت روسیه از سوریه حائز اهمیت است؛ اما مهم‌ترین دلیل حمایت روسیه از سوریه نگرانی مسکو از روی کار آمدن یک دولت اسلامی مبتنی بر عقاید سلفی‌ـ‌وهابی در سوریه است؛ چرا که در این صورت نه تنها روسیه منافعی را که در حال حاضر در سوریه دارد، از دست خواهد داد، بلکه این دولت تهدیدی علیه امنیت و ثبات مناطق مسلمان‌نشین روسیه است.
 
ریشه‌ی نگرانی‌های روسیه از اسلام‌گرایان افراطی به مبارزه‌ی شوروی با مجاهدین افغانستان در سال‌های 1979 تا 1989 بر می‌گردد که در آن اتحاد جماهیر شوروی درگیر یک جنگ تمام‌عیار در افغانستان شد. مجاهدین از طرف واشنگتن، ریاض و اسلام‌آباد به لحاظ مالی تسلیحاتی و اطلاعاتی حمایت می‌شدند. مجاهدین افغانستان در این درگیری‌ها مسلح به انواع تسلیحات آمریکایی بودند (lauria، 2012).
 
علی‌الاحمد، مدیر مؤسسه‌ی امور خلیج (فارس) در واشنگتن، معتقد است: «در افغانستان رژیم طرفدار روسیه هرچند دیکتاتوری بود، ولی سکولار بود، حق رأی وجود داشت و برخی آزادی‌ها را به رسمیت می‌شناخت؛ ولی با کمک آمریکا این رژیم سقوط کرد و با یک حکومت بنیادگرای دینی مورد حمایت آمریکا جایگزین شد. در سوریه نیز آمریکا و متحدانش خواسته یا ناخواسته در حال پیاده‌سازی چنین الگویی هستند. نتیجه‌ی این سیاست آمریکا می‌تواند شکست دولت سوریه، بروز هرج‌ومرج، قدرت‌گیری سلفی‌ها و افغانستانی دیگر برای آمریکا و جهان باشد. آینده‌ی سوریه می‌تواند حاکمیت فعلی سکولار مورد حمایت روسیه، که آزادی مذاهب را پذیرفته است و در آن مسیحیان، علویان و بازرگانان سنی مورد حمایت و حفاظت هستند، باشد یا دیکتاتوری افراطی مذهبی مورد حمایت آمریکا و اعراب با آزادی کمتر.
 
آمریکا در حال تکرار تاریخ است و در هر دو مورد یک طرف قضیه روسیه و منافع این کشور بوده است. آمریکا اعلام می‌کند از دمکراسی و حقوق بشر از جریان‌های معقول و منطقی حمایت می‌کند، ولی در عمل نتیجه‌ی سیاست‌های آمریکا ایجاد پناهگاه‌هایی برای تروریست‌ها، بمب‌گذاران و جریان‌های تندرو است.» (Engdahl، 2012) نکته‌ی جالب توجه اینجاست که آمریکا، به نام دمکراسی، از گروه‌های تندرو حمایت می‌کند که این گروه‌ها تلاش دارند روند انتقال دمکراتیک قدرت و اصلاحات سیاسی قانونی را در کشورهای عربی تضعیف کنند. آن‌ها با دمکراسی، آن گونه که در سراسر دنیا فهمیده می‌شود، مخالف‌اند چون آن را حاصل بشر و مخالف حکومت خدا می‌دانند.
 
مطمئناً تنها یک دلیل نمی‌تواند حمایت همه‌جانبه‌ی روسیه از سوریه را توضیح دهد، اما تهدید سلفی‌ها و وهابی‌ها روسیه را روز‌به‌روز به سوریه نزدیک‌تر می‌کند و توجیه‌گر همه‌ی تلاش‌های روسیه جهت حل‌و‌فصل دیپلماتیک بحران سوریه است. حمایت عربستان و قطر از مخالفان بشار اسد، به ویژه سلفی‌ها، نشان‌دهنده‌ی این است که دغدغه‌ی عربستان و متحدانش در سوریه نبود دمکراسی و دیکتاتوری نیست، بلکه تنها هدف این کشورها برکناری بشار اسد و روی کار آوردن یک دولت سلفی در سوریه است. مسئله‌ای که خط قرمز روسیه در سوریه می‌باشد. بنابراین، نگرانی روسیه از اسلام سلفی و گسترش آن در آسیای مرکزی و قفقاز شمالی سیاست و رویکرد روسیه نسبت به تحولات سوریه را شکل می‌دهد.(*)
 

جمعیت زندانیان ایران ۳۳ هزار نفر کم شد

مهر نوشت:

بر اساس آخرین آمارهای جهانی بیش از 10 میلیون نفر در 218 کشور جهان زندانی هستند که این مرکز اعلام کرده است آمار زندانیان در ایران از 250 هزار به 217 هزار نفر کاهش یافته است.
آمار کلی و جزئی زندانیان در تمام کشورهای جهان در مدیریت آموزش و پژوهش سازمانهای بین المللی و سازمانهای مردم نهاد نقش به سزایی ایفا می کند به نحوی که می توان بررسی وقوع جرم، پیشگیری از وقوع جرم، رفتار صحیح با زندانیان، حقوق زندانی و اصلاح قوانین کیفری و جزایی در کشورهای جهان را به عنوان مهمترین مولفه های پژوهشی دانست.

مرکز مطالعات بین المللی زندانهای جهان سالهاست که با جمع آوری آخرین آمار زندانیان جهان از بیش از 220 کشور توانسته است بستر مناسبی برای تحقیقات و پژوهشهای کارشناسان، جرم شناسان و جامعه شناسان فراهم کند البته این آمار نمی تواند به طور صد در صد صحیح باشد زیرا در برخی از کشورها همچون آمریکا و رژیم اشغالگر قدس زندانهای مخفی مانند ابوغریب و گوانتانامو وجود دارد که آمار زندانیان به طور رسمی اعلام نمی‌شود.
بر اساس آخرین آمارهای این مرکز که روز گذشته اعلام شد آمار زندانیان ایران در این سایت از 250 هزار به 217 هزار نفر کاهش یافته است.

بر اساس این گزارش، 222 کشور جهان آمار زندانیان خود را به این مرکز جهانی هر 6 ماه یک بار اعلام می کنند که بر اساس آخرین آمارها کشور دانمارک با 8 زندانی کمترین و آمریکا با بیش از 2 میلیون و 239 هزار زندانی بیشترین آمار زندانیان جهان را از آن خود کرده است.

آمار زندانیان ایران در حالی است که غلامحسین اسماعیلی رئیس سازمان زندانهای کشور گفته است: 43 درصد زندانیان را مجرمان مواد مخدر و 28 درصد زندانیان را سارقان تشکیل می دهند که این آمار چند ماهی است که ثابت است.

اسماعیلی می گوید: ایران برای زندانهای خود یک نهاد و سازمانی مستقل از پلیس و قاضی تعریف کرده است در حالی که در اکثر نقاط جهان زندانها زیر نظر پلیس اداره می شود. اگر امروز شرورترین افراد و گروهها و مخوف ترین گروههای قاچاق و توزیع مواد مخدر را به سازمان زندانها تحویل دهند عنوان و اتهام زندانیان برای ما اهمیت ندارد چرا که وظیفه ما نگهداری از زندانیان است و زندانی نزد ما یک امانت است. ما وظیفه بازجویی و کشف جرم نداریم چرا که این وظیفه نهادهای کشف جرم است.

اسماعیلی از سوادآموزی، مشاوره و روان درمانی، آموزشهای دینی و اعتقادی، آموزش مهارتهای زندگی و حرفه آموزی زندانیان در زندانهای کشور خبر داد و افزود: البته در زندانهای دنیا موضوع اشتغال زندانیان اجرا شده ولی با زندانهای ایران یک تفاوت دارد و آن این است که اشتغال در زندانهای دنیا بیگاری است ولی در زندانهای ایران زندانی برای خودش کار می کند و درآمد دارد.
 

بشار اسد 7 وزیرش را تغییر داد

بشار اسد رئیس جمهور سوریه با صدور بخشنامه ای هفت وزیر کابینه این کشور را تغییر داد.به گزارش واحد مرکزی خبر ؛ دولت سوریه متشکل از 34 وزارتخانه به ریاست وائل الحلقی است که براساس بخشنامه جدیدی رئیس جمهور به 35 وزارتخانه افزایش یافت.بر اساس این بخشنامه ، وزارت کار و امور اجتماعی به دو وزارتخانه مستقل تبدیل شده است.
همچنین افراد جدیدی برای تصدی وزارتخانه های دارایی ، نفت، کشاورزی ، مسکن و توسعه عمرانی و نیز تعمیرات عمومی و شهرسازی معرفی شدند.در کابینه جدید ، وزیران وزارتخانه های اصلی از جمله دفاع ، اقتصاد ، امور خارجه ، کشور  و اطلاع رسانی ابقا شدند.
 
 

واکنش آمریکا به سخنان رهبر معظم انقلاب: توپ در زمین ایران است!

ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت امور خارجۀ آمریکا، در نخستین واکنش به سخنان رهبر معظم انقلاب در مورد مذاکره با این کشور بار دیگر تاکید کرد که «توپ در زمین ایران است»!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت امور خارجۀ آمریکا، در نخستین واکنش به سخنان رهبر معظم انقلاب در مورد مذاکره با این کشور بار دیگر تاکید کرد که «توپ در زمین ایران است»!

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب ؛ وی در حالی که ایران را به مذاکره ترغیب می کرد، تهدید کرد: در صورت خودداری از پاسخگویی مشخص به نگرانی‌های جهانی دربارۀ برنامۀ اتمی ایران در مذاکرات آتی در قزاقستان با فشارهای بیشتری روبرو خواهند شد.

رهبر انقلاب چند روز پیش با بیان این که «مذاکره تحت فشار و در شرایط نابرابر عاری از معنا است» تاکید کردند: اسلحه را مقابل ملت ایران می گیرید و می گویید یا مذاکره یا شلیک می کنیم! اما بدانید فشار و مذاکره با هم سازگار نیست و ملت مرعوب این چیزها نخواهد شد. رهبری همچنین خاطرنشان کردند که توپ در زمین آمریکایی هاست.

سخنگوی وزارت امور خارجۀ آمریکا در ادامه گفته است که توقف تحریم‌ها علیه این کشور به رفتار جمهوری اسلامی ایران بستگی دارد.ویکتوریا نولند، سپس از نمایندگان ایران خواسته است که با آمادگی لازم برای انجام گفتگوهای جدید بر سر برنامۀ اتمی این کشور چه در ملاقات‌های جمعی چه در گفتگوهای دو جانبه در اجلاس قزاقستان حضور یابند.

اعتبار افزایی یا تحقیر ایران؟

تصور کنید! مصاحبه مطبوعاتی رییس جمهور ایران با مشاوران شیخ الازهر! ...و تاسف بیشتر آنکه آقای نمایندگان الازهر، سخنان تندی علیه ایران و مواضعش به زبان آوردند.. البته آقای رییس جمهور در واکنش به چنین اقدامی ضمن تهدید به خروج از کنفرانس گفتند «بگید اگر ادامه بدن ما می ریم»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :


مصطفی حق بین، سرویس سیاسی انتخاب - محمود احمدی نژاد در حالی سفر سه روزه ی خود به مصر با اشتیاقی وصف نشدنی آغاز کرد که همتای مصری او، در اجلاس مهم عدم تعهد تنها 3 ساعت در تهران بود و پس از سخنرانی، فوراً ایران را ترک کرد!

نگارنده معتقد است، سفر اخیر آقای رییس جمهور مملو از اشکالاتی بود که شاید بیش از آنکه اشکالاتش متوجه ایشان باشد، از ناپختگی طراحان و برنامه ریزان این سفر حکایت دارد. البته مطلقاً چنین نبوده و قطعاً اتفاقات خوبی نیز در این سفر افتاده است. کیست که اصل سفر به مصر را (که اینک در اختیار دولتی است مسلمان و به زعم خودشان، میانه رو و مخالف سفلی گری و سکولاریزم) بیهوده توصیف کند؟ اما سخن ، در چگونگی و چرایی روش هایی است که می توانست فرصتی مهم و تاریخی را برای کشور به ارمغان آورد.

در این مورد و در میان دهها مسئله ، تنها به سه مورد اشاره می کنم:

اول:

آقای احمدی نژاد روز نخست در اقدامی عجیب که باعث وهن ایران است، ابتدا با شیخ عبوس الازهر دیداری کوتاه داشت و سپس با نماینده شیخ الازهر کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد!

درواقع صحیحش چنین است که جناب شیخ، حاضر نشدند رییس جمهور ایران را در کنفرانس خبری مشایعت کنند و در این حال، جناب رییس جمهور با حضور مشاوران !! الازهر به کنفرانس خبری رفت!

تصور کنید! مصاحبه مطبوعاتی رییس جمهور ایران با مشاوران شیخ الازهر! ...و تاسف بیشتر آنکه آقای نمایندگان الازهر، سخنان تندی علیه ایران و مواضعش به زبان آوردند.. البته آقای رییس جمهور در واکنش به چنین اقدامی ضمن تهدید به خروج از کنفرانس گفتند «بگید اگر ادامه بدن ما می ریم»





آیا چنین کنفرانس شلوغ و مملو از بی نظمی می تواند در شان رییس جمهور ایران باشد؟

طبعاً از جناب رییس جمهور نمی توان توقع داشت برنامه های سفر را خود بچیند ، گرچه می توان انتظار داشت با مشاهده چنین برنامه هایی، برای جلوگیری از تحقیر ملت ایران، از حضور در چنین برنامه هایی خودداری ورزند!

اما در این میان، سخن اصلی با طراحان و برنامه ریزان این سفر است، چگونه آقایان مدعی اصول دیپلماتیک به خود اجازه می دهند ، چنین برنامه هایی را برای رییس جمهور ایران طراحی کنند؟ حضور در کنفرانس خبری رییس جمهور با مشاوران و نمایندگان الازهر؟! توهین و تحقیر از این واضح تر؟! متاسفانه مشاهده یک دور کامل برنامه های سفر اخیر، حکایت از بی تجربگی و ضعف شدید مشاوران و برنامه ریزان این سفر دارد!

دوم:

لطفاً به این جملات توجه کنید:

«شخصا آماده هستم در یکی از کارخانه های مصر کار کنم» ، «سفر به مصر هدیه الهی به ملت ایران و من بود» «حاضریم وام بزرگی بدون هیچ پیش شرطی به مصر بدهیم» «ایران به دنبال توسعه سطح روابط دیپلماتیک و باز کردن سفارتخانه‌ها با مصر است» ، «آماده ایم سفارت مصر در تهران را باز کنیم» و...

اشتباه نکنید! این جملات، مربوط به معاون دفتر حافظ منافع ایران در مصر نیست! سخنان رییس جمهور ایران است.... این ها تنها بخشی از تمجیدهای مکرر و یک طرفه ی جناب احمدی نژاد از مصر، پیش از سفر و در حین سفر است! و لابد باید توقع داشت، طرف مقابل نیز جملاتی مشابه بر زبان براند، اما زهی خیال باطل، سخنگوی رئیس‌جمهور مصر اعلام کرد: نزدیکی روابط با ایران در گرو موضع تهران در برابر بحران سوریه و همچنین پذیرش افکار عمومی مصر و کشورهای عربی شرط ایجاد رابطه ایران - مصر است!

پس از این موضع از بالای مصری ها، علی اکبر صالحی وزیر خارجه ایران خبر از «لغو یک‌جانبه روادید شهروندان مصری‌ توسط ایران» داد! بی آنکه از طرف مقابل، زحمت و حرکتی مثبت، هر چند کوچک دیده شود! به واقع چه عنوان و اسمی می توان برای چنین اقدام و سخنانی، انتخاب کرد؟ تا اینجای سفر، اعتبارافزایی ملت ایران بود یا تحقیرش؟

نکته جالب آنکه رییس جمهور ایران در عمده تصاویر، علامت پیروزی را به حضار و عکاسان نشان می دهد.

سوم:

... و نکته آخر آنکه 4 فرد ضد ایرانی که در اقدامی هماهنگ و جهت تحقیر ایران و تشیع به رییس جمهور ایران (که در این سفر نماینده رسمی ملت ایران بودند) حمله کردند، با بی توجهی دولت مصر مواجه شده و این 4 نفر پس از مدتی کوتاه با 75 دلار وثیقه آزاد شدند!

این افراد در مصاحبه های متعدد با روزنامه های مصری، ضمن تشکر از مقامات امنیتی برای «برخورد بسیار خوبشان» گفتند می خواستند رییس جمهور ایران را خفه کنند و اگر بتوانند باز هم چنین می کنند!

مهاجم سوری به رییس جمهور
اصل این خبر از اساس از سوی دفتر حافظ منافع ایران تکذیب شد!
و .... رییس جمهور ایران نیز روز گذشته در میان است استقبال 100 نفر وارد تهران شد. مشایی در فرودگاه خطاب به استقبال کنندگان «خود جوش» گفت: سفر احمدی نژاد به مصر، تشییع جنازه اسرائیل بود.نتیجه گیری هر سه مورد، باشد به عهده بینندگان و مخاطبان گرانقدر!

معاون سابق رئیس ستاد مشترک امریکا:

حمله به ایران مستلزم اشغال این کشور به مدت دهها سال است/تهدید به حمله ابزار دیپلماسی است

وی با بیان اینکه ایران هنوز تصمیم به ساخت سلاح هسته ای نگرفته است گفت: آنها به به دنبال چیزی هستند که حاکمیت ملی شان را تضمین کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
ژنرال جیمز کارت رایت معاون سابق رئیس ستاد مشترک امریکا ضمن تاکید بر پیگیری راه حل دیپلماتیک در قبال تهران گفت که حمله نظامی به ایران مستلزم اشغال این کشور به مدت دهها سال است.

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب، وی که در کنفرانسی به میزبانی مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی سخن می گفت افزود: از ابزار دیپلماسی که شامل مذاکرات مستقیم و فشار بیشتر می شود، در قبال ایران استفاده نشده است. ژنرال جیمز کارت رایت ادامه داد: تهدید به حمله نظامی می تواند جزئی از تلاش ها در جهت فشار به ایران برای دستیابی به راه حلی از طریق مذاکره باشد.
این مقام سابق آمریکایی اضافه کرد: اگر بازدارندگی در خصوص ایران هدف است پس مهم است که ابتدا بدانیم، چگونه باید هنر بازدارندگی را مدیریت کنیم.

وی تصریح کرد: در واقع، استقرار قدرتمند نیروی نظامی از سوی آمریکا می تواند باعث تشدید درگیری در منطقه شود.به گفته ی ژنرال کارت رایت ، بمباران تاسیسات هسته ای ایران تنها تونایی این کشور برای غنی سازی بیشتر را به تاخبر می اندازد.

معاون سابق ستاد مشترک آمریکا خاطرنشان کرد: ایران به دانش هسته ای دست یافته است و این موضوع باعث می شود که بتواند حتی پس از حمله نظامی هم به فعالیت های هسته ای خود ادامه دهد.
وی با بیان اینکه ایران هنوز تصمیم به ساخت سلاح هسته ای نگرفته است گفت: آنها به به دنبال چیزی هستند که حاکمیت ملی شان را تضمین کند.
کارت رایت ادامه داد: در حقیقت، کشورها با ساخت سلاح هسته ای به دنبال اطمینان از حاکمیت ملی شان هسند.وی تاکید کرد: تنها زمانی باید به فکر حمله نظامی بیافتیم که مطمئن شویم از تمام ابزار دیپلماسی در قبال ایران استفاده کرده ایم. 
 
 
 
 
اگر می‌توانستم احمدی‌نژاد را خفه می‌کردم!
هویت فرد مهاجم سوری و اظهارات عجیبش
کد مطلب : 8705
گروه بین‌الملل: مهاجم سوری به احمدی‌نژاد در گفتگو با خبرگزاری انادولو گفت: اگر می‌توانستم به احمدی‌نژاد حمله و او را خفه می‌کردم!
هویت فرد مهاجم سوری و اظهارات عجیبش
روزنامه‌های مصری عکس این مهاجم را منتشر کرده‌اند که با تصویر مهاجم در فیلم منتشر شده از حمله به احمدی نژاد تطابق دارد. به نوشته روزنامه مصری الیوم، وی که خلیل جاسم نام دارد افزود: اگر احمدی‌نژاد را مجددا ببینم هم مرتکب چنین کاری می‌شوم!
وی خاطرنشان کرد: من امام جمعه مسجدی در حلب بودم اما از سال ۲۰۰۴ در مصر مقیم شده‌ام تا در الازهر شریعت اسلامی بخوانم. او در تشریح و توجیه اقدامش مدعی شد: هنگامی که در سوریه یک ایرانی تک تیرانداز یا لباس شخصی می‌دیدیم، بسیار ناراحت می‌شدیم. اما آن جا ارتش آزاد آنها را دستگیر و محاکمه می‌کرد. اما وقتی احمدی‌نژاد را در کشور مهم جهان عرب یعنی مصر می‌بینی، آن هم در حالی که از بشار اسد با اسلحه حمایت می‌کند تا مردم و خانواده‌ات را روبروی چشمانت بکشد، چنانچه دستت به او برسد، خفه‌اش می‌کنی!

فرد مهاجم به رییس‌جمهور اسلامی ایران همچنین درباره جرئیات حادثه گفت: ماجرا هنگامی آغاز شد که برای خرید وسایل مورد نیازم، از طنطا به قاهره رفتم. شماری از جوانان که عکس های احمدی نژاد را در دست داشتند توجهم را جلب کردند، بسیار ناراحت شدم. تصمیم گرفتم منتظر او باشم تا پس از پایان نماز مغرب و عشا از مسجد الحسین خارج شود. همزمان با خروج احمدی‌نژاد، برخی از جوانان شروع به شعار دادن برای او کردند. ناگهان به یاد ... کشتار سوری‌ها و تصاویر زنانی که شیون می‌کنند افتادم. به سوی او رفتم تا با دستم او را بزنم اما با ممانعت نیروهای امنیتی موفق نشدم، به همین دلیل کفش خود را برداشتم و به سمت او پرتاب کردم! خلیل در پایان تصریح کرد: ماموران امنیتی پس از حمله به احمدی‌نژاد با کمال احترام مرا بردند و آرامم کردند. مدتی با آنها نشستم و به آنها اطلاعاتی درخصوص خودم دادم و سپس از پیش آنها رفتم.

گفتنی اینکه، دادستانی قاهره دستور داد ۴ نفر بازداشت شده به اتهام حمله به کاروان حامل احمدی‌نژاد در مقابل دفتر شیخ الازهر با وثیقه آزاد شوند. این افراد متهم هستند که عصر روز سه شنبه گذشته با استفاده از لنگه کفش به کاروان حامل احمدی نژاد حمله کرده بودند. این افراد با سپردن هر یک ۵۰۰ جنیه (واحد پول مصر) معادل ۷۶ دلار آزاد شدند.
  
 
 
پاسخ سفیر ایران در برلین به یک جنجال رسانه‌ای
مصافحه‌ای در کار نبود/به نشانه احترام دست بلند کردم

خبرگزاری فارس: سفیر ایران در برلین هرگونه مصافحه و دست دادن با خانم «کلادیا رث» رئیس حزب سبزهای آلمان را به شدت تکذیب کرد و گفت: من دستم را به نشانه احترام بلند کردم و خانم رث نیز دستش را بلند کرد ولی هیچ ملامسه‌ای صورت نگرفت.

خبرگزاری فارس: مصافحه‌ای در کار نبود/به نشانه احترام دست بلند کردم 

در پی انتشار تصاویری مبنی بر مصافحه (دست دادن) علیرضا شیخ عطار سفیر جمهوری اسلامی ایران در برلین و «کلادیا رث» رئیس حزب سبزهای آلمان در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ در برخی رسانه‌ها، خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس در تماس با شیخ عطار درباره تصاویر و اخبار منتشره سؤال کرد که وی ضمن رد هرگونه مصافحه گفت: روز یکشنبه هفته گذشته زمانی که در سالن کنفرانس امنیتی مونیخ نشسته و منتظر حضور علی‌اکبر صالحی وزیر امور خارجه در محل سخنرانی بودم، خانم رث از کنار من رد شد و احوالپرسی کرد.

وی با این توضیح که سالن کنفرانس شبیه سالن سینماست و من بین 2 ردیف صندلی نشسته بودم، اظهار داشت: به لحاظ شرعی و با توجه به مقررات، ما با زنان دست نمی‌دهیم و به همین خاطر من دستم را به نشانه احترام بلند کردم، نه اینکه دستم را به نشانه دست دادن دراز کنم، و خانم رث نیز دستش را بلند کرد. البته فاصله کم بود، ولی هیچ ملامسه‌ای صورت نگرفت.

شیخ عطار با اشاره به اینکه روزنامه بیلد حامی صهیونیست‌ها و همچنین گروهک تروریستی منافقین است، ادامه داد: حتی در مقررات استخدامی این روزنامه از خبرنگاران و کادر اداری تعهد کتبی گرفته می‌شود که از اسرائیل انتقاد نکنند. خبرنگار بیلد هم از این صحنه عکس و فیلم گرفت و روز چهارشنبه در ستون «کارت قرمز» این روزنامه منتشر کرد.

سفیر ایران در آلمان ادامه داد: در این ستون هر هفته گاف‌های یکی از شخصیت‌ها و مقامات آلمانی منتشر می‌شود و در واقع هدف این روزنامه، بنده نبودم؛ بلکه خانم کلادیا رث بود.

وی در توضیح بیشتر گفت: خانم رث و حزب سبزها علی‌رغم اینکه در برخی مسائل از جمله مباحث حقوق بشری با ما اختلاف نظر دارند، ولی در بحث خطرناک و تروریست بودن منافقین با ما هم عقیده هستند و منافقین با این اقدام می‌خواستند فشاری به خانم رث وارد کنند.

شیخ عطار اضافه کرد: در این ستون از خانم رث انتقاد شده که چرا شما که مدعی دفاع از حقوق بشر هستید با سفیر ایران احوالپرسی کرده‌اید؛ او زمانی که در کردستان استاندار بوده به دستورش صدها نفر به دار آویخته شده‌اند.

وی گفت: در پی انتشار این مطلب من در نامه‌ای خطاب به این روزنامه این اتهامات (صدور دستور اعدام صدها نفر در کردستان) را رد کردم که منتشر نشد.

سفیر ایران در برلین خاطرنشان کرد: روزنامه دی‌ولت مطلبی را به نقل از خانم رث منتشر کرد که در آن عنوان شده «من به سفیر ایران دست نداده‌ام، سفیر ایران دستش را بلند کرد و من نیز دستم را بلند کردم. من در این گفت‌وگو از دولت ایران خواستم که اجازه دهد جعفر پناهی در فستیوال فیلم برلین شرکت کند.»

شیخ عطار در توضیح این اقدام و انتشار این تصویر عنوان کرد: آنها با این کار می‌خواستند به دلیل مخالفت رث با منافقین ضرب شستی به وی نشان داده و از سوی دیگر چهره من را به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران مشوه و جنایتکار جلوه دهند.وی اضافه کرد: متأسفانه سایت‌های داخل کشور بدون اینکه در جریان کم و کیف ماجرا باشند با استناد به سایت «بالاترین» اقدام به انتشار این خبر کرده‌اند.

 

در تازه‌ترین گزارش مجله اقتصادی اکونومیست
تهران در ردیف ارزان‌ترین شهرهای جهان معرفی شد

خبرگزاری فارس: مجله اقتصادی اکونومیست، در تازه‌ترین گزارش خود در حوزه ارزان‌ترین و گران‌ترین شهرهای جهان که هر ۲سال یک‌بار منتشر می‌شود، ۱۰ شهر ارزان و گران جهان را معرفی کرد که تهران در فهرست شهرهای ارزان قرار گرفته است.

خبرگزاری فارس: تهران در ردیف ارزان‌ترین شهرهای جهان معرفی شد 

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از یورونیوز، بر اساس این نظر سنجی شهر توکیو در رده نخست گران‌ترین شهرها و شهر کراچی پاکستان نیز در ردیف ارزان‌ترین شهر قرار گرفتند.

این گزارش که به تازگی منتشر شده و برپایه هزینه زندگی در سراسر جهان محاسبه شده است، پس از مقایسه قیمت‌های 160 محصول از قبیل غذا، لباس، لوازم خانگی و هزینه اجاره، امکانات و اماکن تفریحی، پایتخت ژاپن را در صدر گران‌ترین‌ها قرار داد.

از سوی دیگر در فهرست ارزانترین‌ها، شهر کراچی پاکستان در رده نخست قرار گرفته درحالی که 4 شهر دیگر نیز که در فهرست 5 کشور ارزان جهان قرار دارند از شبه قاره هند و از کشورهای هند، نپال، بنگلادش و سریلانکا هستند.

کراچی، بمبئی، دهلی نو، کاتماندو، بخارست، کلومبو، پاناما سیتی، جده و تهران در فهرست ارزانترین شهرها و توکیو، اوزاکا، سیدنی، ملبورن، سنگاپور، زوریخ، کاراکاس، ژنو در فهرست گرانترین شهرها قرار گرفته‌اند. 

اخبار انتظامی استان

 

کشف 1500 لیتر گازوئیل قاچاق در رامشیر
اجتماعی  12:9:54 1391/11/21

9111-15914-5 کد خبر

 

دادستان عمومی و انقلاب شهرستان رامشیر از کشف 1500 لیتر گازوئیل قاچاق در این شهرستان خبر داد.به گزارش به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) _منطقه خوزستان_ رضا جرفی‌پور گفت: ماموران نیروی انتظامی هنگام گشت‌زنی در حوزه استحفاظی جاده رامشیر، یک دستگاه وانت نیسان را متوقف کردند که در بازرسی از این خودرو، مقدار 1500 لیتر سوخت از نوع گازوئیل کشف و ضبط شد.وی افزود: این محموله فاقد هرگونه برگ عبور بوده و به صورت قاچاق حمل شده است.

 

کشف 3 هزار لیتر مشروبات الکلی در بهبهان
اجتماعی  12:8:31 1391/11/21

9111-15814-5 کد خبر

 

دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بهبهان از کشف سه هزار لیتر مشروبات الکلی در این شهرستان خبر داد.به گزارش به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) _منطقه خوزستان_ احمدعلی خزائی اظهار کرد: پس از اطلاع از وجود مرکز تولید و توزیع مشروبات الکلی دراین شهرستان، دستور قضایی برای ورود به محل و دستگیری متهم صادر شد.وی افزود: این مرکز در قلعه کوچکی در میان زمین‌های کشاورزی متعلق به شخصی به هویت ب.ک، واقع شده است که ماموران پاسگاه انتظامی درونک بهبهان در بازرسی از این محل، موفق به کشف سه هزار لیتر مشروبات الکلی دست‌ساز و ابزار و ادوات تولید مشروبات از این محل شدند.خزائی ادامه داد: متهم مذکور در زمان ورود به محل، حضور نداشت و تلاش برای دستگیری وی ادامه داد، ضمن این که وی به اتهام سرقت پمپ‌های آب کشاورزی نیز تحت تعقیب است.دادستان بهبهان گفت: مشروبات الکلی به انبار ویژه منتقل شد و پرونده مذکور در دادسرای این شهرستان در دست رسیدگی است.

با تلاش شورای حل اختلاف دزفول انجام شد؛
حل و فصل پرونده مالی 17 میلیارد ریالی
اجتماعی  12:13:4 1391/11/21

 

با تلاش شوراهای حل اختلاف دزفول، یک پرونده مالی 17 میلیارد ریالی حل و فصل شد.به گزارش به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) _منطقه خوزستان_ علی‌رضا قنبری، رییس مجتمع مرکزی شوراهای حل اختلاف دزفول، با اعلام این خبر افزود: این پرونده که در شعبه 67 مورد رسیدگی قرار گرفت و منجر به صلح و سازش میان طرفین شد، بین تعاونی مسکن یکی از ادارات دزفول و یکی از شرکت‌های پیمانکاری ساختمانی تعاونی مذکور مطرح بود.وی ادامه داد: موضوع این اختلاف، طلب شرکت پیمانکاری از شرکت تعاونی یکی از ادارات دزفول در مورد ساخت دو مجتمع آپارتمانی، یکی به مبلغ هفت میلیارد ریال و دیگری به ارزش 10 میلیارد ریال بود که با تلاش این شورا، مجموعا با پرداخت هفت میلیارد ریال در سه قسط سه ماهه از طرف کارفرما به شرکت مذکور، منتهی به سازش شد.

 

در شوش؛
حکم 12 کارمند متخلف صادر شد
اجتماعی  12:14:12 1391/11/21

9111-16214-5 کد خبر

 

رییس دادگستری شهرستان شوش گفت: 12 نفر از کارمندان اتحادیه شرکت‌های تعاونی روستایی به اتهام جعل اسناد غیررسمی، خیانت در امانت و تحصیل مال نامشروع، از سوی دادگاه این شهرستان محکوم شدند.

به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) _منطقه خوزستان_ جمشیدی اظهار داشت: شعبه 102 دادگاه جزایی این شهرستان پس از رسیدگی به اتهام متهمان، هر کدام از آنان را به تحمل پنج سال حبس تعزیری و به عنوان تتمیم مجازات به 15 سال محرومیت از استخدام در سازمان‌ها و ادارات دولتی و اداراتی که به کمک دولت اداره می‌شوند، محکوم کرد.وی افزود: همچنین متهمان ردیف اول تا سوم به 10 سال تبعید از محل زندگی خود، محکوم شدند.

مجموعه اخبار ورزشی خوزستان

 

خوزستان میزبان مسابقات تیراندازی تراپ جنوب کشور
ورزشی  11:50:21 1391/11/21

9111-19781-5 کد خبر
 

رقابت‌های تیراندازی تراپ (اهداف‌پروازی) منطقه جنوب کشور به میزبانی خوزستان در شوش برگزار خواهد شد. ناجی منصوری، رییس هیات تیراندازی استان در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ـ منطقه‌خوزستان ـ اظهارکرد: این رقابت‌ها روز پنجشنبه (26 بهمن‌ماه) با حضور هشت تیم در شوش برگزار می‌شود. وی ادامه‌داد: تیم‌های همدان، ایلام، لرستان، چهارمحال و بختیاری، بوشهر و سه تیم از خوزستان در این مسابقات با یکدیگر رقابت می‌کنند.

 رییس هیات تیراندازی خوزستان با بیان این‌که شرایط لازم را برای میزبانی فراهم کرده‌ایم، گفت: در تاریخ تیراندازی استان برای اولین بار است که میزبان مسابقات تراپ کشور خواهیم بود. وی عنوان‌کرد: آمادگی نمایندگان خوزستان برای شرکت در این مسابقات بسیار خوب است و امید داریم که بتوانند جایگاهی را به دست آورند. چهارمحال‌وبختیاری و همدان تیم‌های قدرتمندی هستند و از رقیبان ما محسوب می‌شوند. منصوری یادآورشد: ما امسال برای کسب تجربه در لیگ برتر تراپ کشور شرکت کرده‌ایم و مطمئنا حضور نمایندگان استان در رقابت‌های کشوری، به حضور قدرتمندانه ما در فصل بعد لیگ برتر تراپ کشور کمک خواهد کرد.

  

 

لیگ برتر فوتسال بانوان کشور
حفاری صدرنشین باقی ماند/نفت آبادان به رده سوم صعود کرد
ورزشی  11:3:7 1391/11/21

 

تیم‌های ملی‌حفاری اهواز و صنعت نفت آبادان، هفته هشتم رقابت‌های لیگ برتر فوتسال بانوان کشور را با پیروزی پشت سر گذاشتند.

 به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ـ منطقه‌خوزستان ـ روز پنجشنبه (19 بهمن‌ماه) ملی‌حفاری و نفت‌آبادان به ترتیب میهمان و میزبان تیم‌های کاسپین قزوین و متین وارنا ورامین بودند که توانستند حریفان خود را با نتایج 5 بر صفر و 2 بر یک شکست دهند.

در این دیدار‌ها، فهمیه زارعی دو گل، فاطمه پاپی و آرزو صدقیانی هر کدام یک گل و مدافع کاسپین نیز یک گل برای حفاری به ثمر رساندند. هر دو گل نفت‌آبادان را نیز نسیمه غلامی وارد دروازه متین وارنا ورامین کرد. ملی‌حفاری و نفت‌آبادان، روز پنجشنبه (26 بهمن‌ماه) در هفته نهم رقابت‌های لیگ‌برتر کشور به ترتیب میزبان پرسپولیس تهران و میهمان مس‌پارس اصفهان هستند. با نتایج به دست آمده در هفته هشتم، ملی‌حفاری اهواز با 22 امتیاز صدرنشین باقی ماند و صنعت نفت‌آبادان با 18 امتیاز به رده سوم صعود کرد.

  

 

اعلام نفرات اعزامی خوزستان به مسابقات کشتی آزاد جوانان کشورورزشی  10:51:16 1391/11/21

9111-19581-5 کد خبر

 

نمایندگان خوزستان در رقابت‌های قهرمانی کشتی آزاد جوانان کشور به مصاف حریفان خود می‌روند.

 به گزارش ایسنا منطقه‌خوزستان و به نقل از روابط عمومی هیات کشتی استان، اعضای تیم منتخب خوزستان به منظور اعزام به مسابقات قهرمانی کشتی آزاد جوانان کشور که طی روزهای 25 تا 27 بهمن‌ماه در تبریز برگزار خواهد شد، معرفی شدند. بر این اساس در وزن 50 کیلوگرم داریوش رستمی (میانکوه)، 55 کیلوگرم فائز عراری‌زاده (بندرامام ره)، 60 کیلوگرم جمال عبادی(امیدیه)، 66 کیلوگرم مرتضی حاجی‌زاده(شوشتر)، 74 کیلوگرم حامد سلیمانی (مسجدسلیمان)، 84 کیلوگرم سیدمحمدحسن دهبان‌پور(امیدیه)، 96 کیلوگرم امیر مدملیل (اهواز) و 120 کیلوگرم مجتبی مرادی (دزفول) به عنوان بازیکن، حیدر ناصری (امیدیه)، سعید سبحانی (دزفول) و سیدمهدی ایوبی(شوشتر) به عنوان مربی و جمشید جمالی‌زاده (بندرامام ره) به عنوان سرپرست، تیم استان را جهت حضور در این رقابت‌ها تشکیل می‌دهند.

 

 


 

به مناسبت دهه فجر
مسابقات فوتبال جام شهدای رغیوه هفتکل آغاز شد

خبرگزاری فارس: مسئول برگزاری مسابقات فوتبال جام شهدای رغیوه هفتکل گفت: همزمان با دهه مبارک فجر مسابقات فوتبال جام شهدای رغیوه هفتکل کار خود را آغاز کرد.

خبرگزاری فارس: مسابقات فوتبال جام شهدای رغیوه هفتکل آغاز شد
 

عدنان شجیرات امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در هفتکل اظهار کرد: این مسابقات به منظور گرامیداشت یاد و خاطره شهدای گلگون کفن منطقه رغیوه برگزار می‌شود.وی افزود: منطقه رغیوه در دوران دفاع مقدس هفت شهید والامقام به نام شهید مهدی شجیرات، شهید علی خالدی، شهید جعفر شجیرات، شهید فاضل احمدیان، شهید حمید نبگانی، شهید جاسم شجیرات و شهید عبدالصاحب غلامی را تقدیم به آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی کرده است.ی خاطرنشان کرد: این مسابقات با حضور هشت تیم از روستاهای ابوطباره، رغیوه، دره بید، کندک یک، سالمیه، نفت سفید، کندک سه و شجیرات برگزار می‌شود.مسئول برگزاری مسابقات فوتبال جام شهدای رغیوه هفتکل تصریح کرد: تیم‌های شرکت کننده در این مسابقات در زمین فوتبال روستای دره بید با هم به رقابت می‌پردازند و این روستا میزبان تیم‌های فوتبال روستاهای بخش رغیوه خواهد بود.وی به زمان برگزاری این مسابقات اشاره کرد و گفت: مسابقات فوتبال روستاهای بخش رغیوه به مدت 10 روز برگزار می‌شود که در پایان مسابقات از تیم‌های برتر تجلیل خواهد شد.شجیرات اضافه کرد: علاوه بر تیم‌های برتر، از بازیکنان با اخلاق و زننده بیشترین گل نیز تقدیر خواهد شد و تیم بااخلاق نیز معرفی می‌شود.

وی هدف از برگزاری این مسابقات را تقویت روحیه نشاط در بین جوانان روستایی عنوان کرد و اظهار کرد: امیدواریم که بتوانیم ورزش‌های همگانی را هر چه بیشتر در روستاها ترویج دهیم.

  

 

با شکست تیم ذوب آهن
فولاد رکورد شکست‌ناپذیری را ادامه داد

خبرگزاری فارس: فولاد با شکست دادن تیم ذوب آهن اصفهان رکورد شکست‌ناپذیری را ادامه داد.

خبرگزاری فارس: فولاد رکورد شکست‌ناپذیری را ادامه داد 

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، عصر امروز در چارچوب هفته بیست‌ و پنجم لیگ برتر فوتبال کشور دو تیم فولاد خوزستان و ذوب آهن اصفهان روبه‌روی هم قرار گرفتند.این دیدار که در ورزشگاه تختی اهواز برگزار شد با نتیجه دو بر یک به سود فولاد خوزستان به پایان رسید.در این دیدار دکو اسماعیل فوفانا در دقیقه 9 برای ذوب‌آهن گل زنی کرد تا نیمه نخست این بازی به سود این تیم به پایان برسد.

 

سرمربی تیم ذوب آهن اصفهان:
ذوب آهن پتانسیل سقوط نکردن را دارد/ باید بدشانسی‌ دقایق آخر را دور کنیم

خبرگزاری فارس: سرمربی تیم فوتبال ذوب آهن اصفهان با اشاره به اینکه تیمش پتانسیل ابقا در لیگ برتر دارد گفت: باید کاری کنیم که بدشانسی‌ دقایق آخر از تیم ما دور شود.

خبرگزاری فارس: ذوب آهن پتانسیل سقوط نکردن را دارد/ باید بدشانسی‌ دقایق آخر را دور کنیم 

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، فرهاد کاظمی پس از شکست تیمش مقابل فولاد خوزستان در نشست خبری جمع خبرنگاران اظهار کرد: فوتبال خوبی را امروز از دو تیم شاهد بودیم در حالی که زمین بازی اصلاً خوب نبود.وی گفت: با وجود شکست از فولاد بازی خوبی داشتیم و بازیکنانم خوب بازی کردند.

سرمربی ذوب آهن با اشاره به شکست‌ها و تغییر نتایج بازی‌های تیمش در پایان بازی‌ها خاطرنشان کرد: باید کاری کنیم که بدشانسی‌های دقایق آخر را بهر طریق ممکن از تیم دور کنیم.کاظمی با اشاره به اخراج یکی از بازیکنانش تصریح کرد: بعد از 10 نفره شدن کمی در بحث روانی دچار مشکل شدیم و اخراج بازیکنم تمرکز ما را در بازی به هم ریخت.

سرمربی ذوب آهن خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد این استرس به خاطر آن است که بازیکنانم فکر می‌کنند در دقایق آخر حتما باید گل بخوریم و هنوز نتوانسته‌اند باور کنند که باید گل بزنیم.وی افزود: این نتایج رضایت کننده نیست اما به ابقا در لیگ ایمان داریم.وی گفت: این تیم صددرصد در لیگ می‌ماند و پتانسیل این کار را هم دارد. 

 

 

سرمربی فولاد خوزستان:
هدف آسیایی شدن فولاد است/ تماشاگران ما را غافلگیر کردند

خبرگزاری فارس: سرمربی تیم فوتبال فولاد خوزستان گفت: حضور 10 هزار تماشاگر ما را غافلگیر کرد و این موضوع نوید آسیایی شدن ما را داد.

خبرگزاری فارس: هدف آسیایی شدن فولاد است/ تماشاگران ما را غافلگیر کردند 

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، حسین فرکی پس از پیروزی 2 بر یک تیمش برابر ذوب‌آهن اصفهان در نشست خبری اظهار داشت: بازی بسیار خوبی را از دو تیم شاهد بودیم.وی گفت: هیجان در هر دو نیمه بازی بالا بود و هر دو تیم به دنبال کسب پیروزی بودند.سرمربی فولاد خوزستان ادامه داد: تیم فولاد با یک بازی برتر و متمرکز به پیروزی رسید که این حق تیم اهوازی بود.

 

هفته بیست و پنجم لیگ برتر/
3 امتیاز سهم تقابل خوزستانی‌ها و اصفهانی‌ها در لیگ برتر

خبرگزاری فارس: تقابل نمایندگان خوزستان و اصفهان در لیگ برتر سه امتیاز برای هریک به همراه داشت.

خبرگزاری فارس: 3 امتیاز سهم تقابل خوزستانی‌ها و اصفهانی‌ها در لیگ برتر 

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، هفته بیست و پنجم رقابت‌های لیگ برتر باشگاه‌های کشور روز گذشته با برگزاری چهار دیدار ادامه یافت.
اظمی با اشاره به حضور چشمگیر تماشاگران اهوازی افزود: ما جلوی این همه تماشاگر توانستیم خوب بازی کنیم اما متاسفانه با بدشانسی موقعیت‌های خوب‌مان از دست رفت.سرمربی ذوب آهن اصفهان خاطرنشان کرد: ما برای پیروزی به اهواز آمده بودیم و اصلا دنبال یک امتیاز نبودیم.

* فولاد پیروز جدال آهنین

در یکی از بازی‌های این روز و در ورزشگاه تختی اهواز تیم فولاد خوزستان میزبان ذوب‌آهن اصفهان بود.دیداری که در آن دو تیم با انگیزه‌هایی متفاوت وارد میدان مسابقه شدند. در یک سو فولاد خوزستانی که در این فصل چهره مدعی به خود گرفته و در رده سوم قرار دارد برای حفظ جایگاه خود و ماندن در جمع مدعیان و در سوی دیگر ذوب‌آهن اصفهان که با نتایج ضعیف این فصل خود در ورطه سقوط قرار گرفته و آمده بود تا با کسب امتیاز از این دیدار به آینده امیدوار باشد.آغاز مسابقه نیز به کام نماینده اصفهان بود و در دقیقه هشت این دیدار روی اشتباه مدافع فولاد خوزستان این ذوب‌آهن بود که به گل نخست دست یافت و نیمه نخست را پیروز به رختکن رفت.

اما در نیمه مربیان حسین فرکی بار دیگر شایستگی‌های خود را به نمایش گذاشت و فولاد با ارائه یک بازی قابل قبول ابتدا در دقیقه 55 توسط مهدی نوری و سپس در واپسین دقایق مسابقه و در حالی که همه منتظر شنیدن سوت پایان مسابقه بودند لوسیانو پریرا در نود و سومین دقیقه بازی گل پیروزی‌بخش سرخ‌پوشان اهوازی را به ثمر رساند تا در روزی که همه مدعیان قهرمانی پیروز شدند فولاد نیز از غافله عقب نماند.در سوی دیگر اما ذوب‌آهن به سرنوشت بازی هفته قبل دچار شد و در لحظات پایانی نتیجه مساوی را با شکست تغییر داد.فولاد خوزستان با این برد ضمن ارتقاء در شکست‌ناپذیری خود به 18 هفته انتقام شکست بازی رفت را از ذوبی‌ها گرفت و با 45 امتیاز در رده سوم باقی ماند.

ذوب آهن نیز با قبول شکست در این مسابقه امتیازات خود را در همان عدد 22 ثابت گذارد تا بیش از پیش خطر سقوط به لیگ دسته اول را احساس کند.

* سپاهان فاتح جدال زردها

اما در دیگر بازی این هفته تقابل دیگر نمایندگان خوزستان و اصفهان رقم خورد.در این دیدار تیم سپاهان در ورزشگاه فولادشهر اصفهان میزبان صنعت نفت آبادان بود.سپاهانی‌ها در این مسابقه با ارائه یک بازی برتر در برابر نفت آبادان سه گل زدند و سه امتیاز گرفتند.زردپوشان اصفهانی در دقایق 21 توسط امین جهان‌عالمیان، 42 و 53 نیز توسط محرم نویدکیا به سه گل دست یافت.

شاگردان کرانچار در این دیدار از ضعف مفرط خط دفاع نفت آبادان بهترین بهره را بردند و سه امتیاز بی دردسر را به اندوخته‌های خود اضافه کردند.

سپاهان با امتیازات این دیدار 44 امتیازی شدند و با یک بازی کم‌تر نسبت به سایر حریفان خود همچنان جایگاه چهارمی را حفظ کرد.ما نفت آبادان بخت برگشته در این دیدار تقریباً حرفی برای گفتن نداشت و هربار سپاهانی‌ها اراده می‌کردند خود را به دروازه طلایی‌پوشان آبادانی می‌رساندند.

هرچند در صحنه‌هایی تیم نفت خود را به دروازه سپاهان رساند اما نتوانست از این فرصت‌های پراکنده خود بهره ببرد.ضعف مفرط خط دفاعی نفتی‌ها و اشتباهات آماتورگونه مدافعین این تیم در آفسایدگیری و دفع موقعیت‌های حریف یکی از ضعیف‌ترین نمایش‌های نفت را در این دیدار رقم زد.شاگردان علیرضا فیروزی در این مسابقه به جای بهبود عملکرد خود با سرمربی جدید، نمایشی پرانتقاد به ویژه در خط دفاعی از خود ارائه کردند تا امیدها برای بقاء این تیم در رقابت‌های لیگ برتر در فاصله 9 هفته به پایان رقابت‌ها به یاس تبدیل شود.

نفت آبادان با قبول شکست در این دیدار در همان امتیاز 15 باقی ماند تا یکی از ضعیف‌ترین فصول حضور خود در لیگ برتر را با قرار گرفتن در جایگاه هجدهمی جدول رقم بزند.نکته جالب توجه بازی‌های هفته بیست و پنجم تقابل دو نماینده خوزستان و دو نماینده اصفهان بود که در نهایت این دو تقابل سه امتیاز برای هریک از آنها به دنبال داشت.ک

فرکی در خصوص عملکرد تیم اصفهانی ذوب‌آهن عنوان کرد: پیش از بازی هم گفتم که بازی سختی داریم و ممکن است به مشکل بخوریم که همینطور هم شد.

وی با اشاره به برتری ذوب‌آهن در نیمه نخست ابراز داشت: بین دو نیمه به بازیکنان گفتم که با تلاش و تمرکز می‌توانیم پیروز شویم و بازیکنان فولاد در نیمه دوم با شایستگی و با اعتماد به نفس، بازی زیبایی را به نمایش گذاشتند.

سرمربی تیم فولاد خوزستان در ادامه  با اشاره به حضور بیش از 10 هزار تماشاگر در ورزشگاه اظهار داشت: حضور این تعداد تماشاگر ما را غافلگیر کرد و به حساسیت بازی افزود.وی خاطرنشان کرد: قطعاً حضور و تشویق هواداران در طول 90 دقیقه بزرگترین شارژ روحی برای بازیکنان تیم ما بود.

فرکی با قدردانی از همراهی خوب تماشاگران گفت: از همه هواداران که تیم محبوب خود را پشتیبانی می‌کنند، تشکر می‌کنم و دست تک‌تک آنها را می‌بوسم.

وی با اشاره به وضعیت تیم فولاد در جدول لیگ برتر گفت: ما به رتبه خود در جدول لیگ برتر قانع نیستیم.سرمربی فولاد خوزستان افزود: هواداران مطمئن باشند که هدفمان همان شعار تماشاگران فولاد است.

فرکی در پایان اضافه کرد: شعار «فولاد آسیایی» در واقع هدف مشترک ما و هواداران است. 

 

اما در نیمه دوم این دیدار مهدی نوری از فولاد خوزستان در دقیقه 55 اولین گل را برای تیمش به ارمغان آورد.

لوسیانو پریرا در دقیقه 92 این دیدار و در وقت اضافه توانست رکورد شکست‌ناپذیری تیمش را ادامه دهد.فولاد خوزستان با این برد توانست رکورد شکست‌ناپذیری خود را حفظ کند.

شاگردان حسین فرکی آخرین شکست خود را در نیم فصل برابر ذوب‌آهن در دیدار رفت داشتند.

حاشیه‌های دیدار فولاد خوزستان و ذوب آهن

مسئولان فرهنگی باشگاه فولاد با این توجیه که نباید پرچم یک کشور و باشگاه بیگانه را در ورزشگاه جمهوری اسلامی ایران به اهتزاز در بیاوریم به برخی از تماشاگران اجازه ندادند پرچم برزیل و همچنین پرچم باشگاه بارسلونا در ورزشگاه به اهتزاز در بیاید.بیش از 10 هزار تماشاگر امروز در ورزشگاه تختی اهواز این بازی را تماشا کردند که این استقبال نسبت به بازی‌های گذشته فولاد بی‌نظیر است و دلیلش هم برگزاری مسابقه در یک روز تعطیل و همچنین همزمان نبودن بازی استقلال با بازی فولاد است.رضا رویگری هنرپیشه سینما و تلویزیون در ورزشگاه تختی حضور داشت و از سوی تماشاگران خوزستانی به گرمی تشویق شد هواداران وی را رویگری فولادی نامیدند.به مناسبت گرامیداشت درگذشت رضا داوودی دروازه‌بان فقید فوتبال خوزستان بازیکنان فولاد با روبان مشکی به میدان آمدند. 

 

اخبار مرکز استان - اهواز

 

فرمانداری اهوازازعموم مردم برای حضوردر راه پیمایی 22بهمن دعوت کرد

اهواز- فرمانداری اهواز از عموم مردم انقلابی اهواز دعوت کردتا با حضوردر راهپیمایی دشمن شکن 22 بهمن جلوه دیگری از میثاق الهی خود با ولی امر مسلمین حضرت آیت الله خامنه ای را به نمایش گذارند .

به گزارش شنبه روابط عمومی فرمانداری اهواز،مردم انقلابی ایران، همه ساله به شکرانه این نعمت الهی و در پاسخ به هجمه های دشمنان کوردل، در راه پیمایی با شکوه 22 بهمن عشق خود به انقلاب اسلامی و مکتب اسلام را به نمایش می گذارند.

این بیانیه افزوده است: 22 بهمن فرصت دوباره ای برای بیعت با آرمان های حضرت امام خمینی (ره) و نمایش شکوه همبستگی ملت مسلمان ایران در پیروزی از منویات مقام معظم رهبری است که عزت و اقتدار ایران اسلامی را بار دیگر برای همه جهانیان به نمایش می گذارد .

لازم به ذکر است مسیر راه پیمایی، فلکه ساعت، نبش خیابان عارف - میدان مولوی - پل سلمان فارسی - خیابان سلمان فارسی- چهار راه آبادان و ساعت آغاز راه پیمایی یکشنبه 22 بهمن ماه ساعت 10 صبح است.

ک/1 7158/641

یک خبر فوری

 

سرمربی نفت آبادان سکته مغزی کرد/ فیروزی در اهواز بستری شد 

خبرگزاری فارس: علی فیروزی سرمربی تیم فوتبال نفت آبادان پس از شکست در مقابل سپاهان اصفهان سکته کرد و در بیمارستانی در اهواز بستری شد.

خبرگزاری فارس: سرمربی نفت آبادان سکته مغزی کرد/ فیروزی در اهواز بستری شد 

به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، علیرضا فیروزی سرمربی تیم فوتبال نفت آبادان پس از دیدار تیمش با سپاهان در اصفهان در چارچوب هفته بیست و پنجم لیگ برتر فوتبال کشور که به شکست سه بر صفر نفت آبادان منجر شد در راه بازگشت از اصفهان دچار سکته مغزی شد.فیروزی بلافاصله پس از وقوع این حادثه در اهواز بستری شد.علیرضا فیروزی مربی نام آشنای فوتبال آبادان پس از اخراج آلفردو مربی پرتغالی تیم آبادانی سکان هدایت تیم شهرش را بر عهده گرفته بود.

این مربی پیش از این در دهه 70 هدایت زرد پوشان آبادانی را بر عهده داشت که موفق شد به همراه این تیم عنوان بهترین تیم شهرستانی را به دست بیاورد.تلاش خبرنگار فارس خوزستان برای اطلاع از حال عمومی سرمربی تیم صنعت نفت آبادان تاکنون به نتیجه نرسیده و مسئولان باشگاه نفت تاکنون به تماس‌های مکرر انجام شده پاسخی نداده‌اند.خبرهای تکمیلی متعاقبا اعلام می‌گردد.

طنز تصویری

 

طنز تصویری

 

زندگی خانم ها و آقایان در سه عکس (طنز)

خانم ها :


زمان مجردی


زمان متاهلی


بعد از طلاق



اما

آقایان :

یک تحلیل سیاسی

 

در این سفر، طرف های ایرانی، از جمله شخص رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ، باز هم خواستار "روابط نامحدود با مصر" شدند ولی طرف مقابل ، همانند قبل، روی خوش نشان نداد و حتی سخنگوی ریاست جمهوری مصر اعلام کرد که ایران برای برقراری رابطه با مصر، اول باید در سیاست سوریه ای خود تجدید نظر کند و سپس بتواند نظر مثبت افکار عمومی جهان عرب را کسب کند.همچنین برغم این همه اصرار مقامات ایرانی بر روابط حسنه با مصر ، رئیس دفتر مرسی نیز که در مراسم جشن پیروزی انقلاب در محل اقامتگاه حافظ منافع ایران شرکت کرده بود گفت که ایران، یادآور خون هایی است که در سوریه ریخته می شود.
عصرایران - محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهوری اسلامی ایران ، سه شنبه هفته گذشته برای شرکت در نشست سران کشورهای اسلامی به مصر رفت و جمعه به تهران بازگشت.

درباره این سفر ، نکات زیر قابل ذکر است:

1 - برغم آن که ایران و مصر روابط دیپلماتیک کامل ندارند ، حضور رئیس جمهور کشورمان در این اجلاس ، اقدامی مثبت و رو به جلو ارزیابی می شود چه آن که محمد مرسی نیز در اجلاس عدم تعهد تهران شرکت کرده بود و لذا حضور رئیس جمهور ایران در اجلاسی با میزبانی مصر نیز ، می توانست تسریع کننده پروسه احیای روابط تهران - قاهره باشد.

استقبال رسمی مرسی از احمدی نژاد در فرودگاه قاهره


2 - یکی از انتقاداتی که بر سفر احمدی نژاد به مصر وارد است این که چرا او ، یک روز زودتر از اجلاس به مصر رفت و یک روز بعد از نشست به تهران باز گشت . در حالی که محمد مرسی ، برای شرکت در اجلاس عدم تعهد ، فقط 6 -5 ساعت را در تهران گذراند و حتی منتظر پایان اجلاس هم نشد؟!

خوش آمدگویی به احمدی نژاد


هر چند این نقد قابل تأمل است اما باید طول مدت حضور هر یک از طرفین در خاک دیگری را بر مبنای اهداف از پیش تعیین شده شان سنجید.
مصر ، ریاست پیشین جنبش عدم تعهد را بر عهده داشت و مرسی ، برای تحویل سمت ریاست به ایران ، راهی تهران شده بود. اما ایران ، اهدافی راهبردی در مصر برای خود تعریف کرده است و لذا احمدی نژاد کوشید با حضور بیشتر در این کشور و دیدارهای مختلف و گفت و گوهای متعدد رسانه ای ، موج خبری در مصر راه بیندازد و به تبیین دیدگاه های نظام جمهوری اسلامی در مصر بپردازد تا مصری ها ، ولو برای چند روز معدود هم که شده ، صدای جمهوری اسلامی را بی واسطه رسانه های عربی و غربی بشنوند.
لذا انتقاد بر دو روز بیشتر ماندن احمدی نژاد در مصر ، با توجه به شرایط موجود چندان نمی تواند متقن باشد.

3 - سفرهای دیپلماتیک ، آداب خاص خود را دارند و یک رئیس جمهور حق ندارد به هر علتی ، جایگاهی که بر مبنای آن به سفر رفته است را نادیده بگیرد و از شأن آن بکاهد.
البته بخش عمده مسؤولیت در این باره ، بر دوش بخش تشریفات ریاست جمهوری است. با این حال در این سفر بعضاً شاهد بودیم که شأن ریاست جمهوری اسلامی ایران و در واقع شأن ایران و ملت ایران ، نادیده گرفته شد.

تقاضای دیدار با رئیس الازهر ، از سوی ریاست جمهوری و رویدادهای بعدی آن ، مصداق بارز این مسأله است.
شیخ احمد الطیب ، شیخ الازهر در دیدار احمدی نژادبا او ، انتقادات زیادی را متوجه ایران کرد و میزبان خوبی برای رئیس جمهور کشورمان نبود. حتی در عکس های منتشره از سوی منابع ایرانی و مصری از این دیدار ، کاملاً مشهود است که شیخ الازهر ، عمدتاً با چهره ای عبوس و جدی است و احمدی نژادکه مدام می خندد و دست تکان می دهد و علامت پیروزی نشان می دهد یا در کنار او نشسته یا هنگام راه رفتن ، عقب تر از او حرکت می کند!

دیدار احمدی نژاد با شیخ الازهر


احمدی نژاد و شیخ الازهر
احمدی نژاد و شیخ الازهر


پیش از این ، دو مقام ایرانی با شیخ الازهر ، دیدار کرده بودند: یکی امانی ، رئیس دفتر حافظ منافع ایران در مصر و دیگری ، صالحی ، وزیر خارجه کشورمان.
در هر دو دیدار هم شیخ الازهر ، سخنانی کما بیش نظیر آنچه در دیدار با احمدی نژاد گفت ، بر زبان رانده بود و لذا قابل پیش بینی بود که این بار هم نظیر همان سخنان مداخله جویانه و عمدتاً عاری از واقعیت را خواهد گفت.

از این رو ، به حضور رسیدن رئیس جمهور ایران برای شنیدن همان سخنان چه الزامی داشت و اساساً آیا شأن رئیس جمهور ایران بود که در این شرایط برای ملاقات با شیخ الازهر تقاضای وقت کند و به دفتر او برود؟!

اما بدتر از این ، زمانی بود که جلسه مشترک احمدی نژاد و شیخ الازهر تمام شد. در همه دنیا رسم چنین است که وقتی دو مقام با یکدیگر جلسه مشترک برگزار کردند ، هر دوی آنها بعد از اتمام جلسه ، به میان خبرنگاران می آیند و کنفرانس مطبوعاتی ، برگزار می کنند.

با این حال ، بعد از اتمام نشست ، شیخ الازهر ، به کنفرانس مطبوعاتی نرفت و مشاورش را فرستاد تا با رئیس جمهور ایران کنفرانس مطبوعاتی مشترک برگزار کند!
با کمال شگفتی ، هم تشریفات ریاست جمهوری و هم خود احمدی نژاد ، زیر بار این مساله رفتند و بدین ترتیب ، شاید برای اولین بار، یک رئیس جمهور یک کشور بزرگ ، با مشاور الازهر ، کنفرانش خبری مشترک برگزار کردند! نتیجه نیز مشخص بود: مشاور الازهر که شیخی سالخورده بود و طبیعتاً از آداب دیپلماسی چیزی نمی دانست ، هر آنچه از اتهام و افترا بود ، در حضور احمدی نژاد بار ایران کرد و آش آنقدر شور شد که صدای احمدی نژاد نیز درآمد که اگر این شیخ این طور ادامه دهد ، من جلسه را ترک می کنم!

کنفرانس مطبوعاتی مشترک رئیس جمهور یاران با مشاور الازهر!

کنفرانس احمدی نژاد با مشاور شیخ الازهر
جالب اینجاست که رسانه های حامی احمدی نژاد ، تهدید احمدی نژاد به ترک جلسه را همانند دستاوردی بزرگ ستودند و هیچ کدامشان نگفتند که اصلاً چرا رئیس جمهور کشورمان بعد از جلسه با رئیس الازهر ، تن به برگزاری کنفرانس مطبوعاتی با مشاور او داد تا چنین اتفاقی بیفتد و چنان تهدیدی کند؟!

این ، مانند آن است که رئیس جمهور یک کشور بزرگ خارجی ، مانند مصر به یران بیاید ، قبل از سفر ، درخواست ملاقات با مثلاً رئیس حوزه علمیه قم را بدهد و رئیس حوزه هم قبول کند که او را به حضور بپذیرد. سپس این دو با هم جلسه بگذارند و بعد از جلسه هم رئیس جمهور مصر بپذیرد که با مشاور حوزه کنفرانس مطبوعاتی بگذارد.

بی هیچ تردیدی باید گفت که این دیدار و حواشی آن ، با اصول سه گانه سیاست خارجی (عزت،حکمت،مصلحت) که توسط مقام معظم رهبری اعلام شده کوچکترین همخوانی ای ، ندارد. شاید به همین دلیل است که سایت ریاست جمهوری ، تصاویر کنفرانس خبری با مشاور الازهر را با عنوان کنفرانس خبری با خود شیخ الازهر مخابره کرد!

سایت ریاست جمهوری

احمدی نژاد در الازهر

نکته رنج آور دیگری که مشاور شیخ الازهر در گفت و گو با روزنامه المدینه فاش ساخته این است که شیخ الازهر ، برخلاف پروتکل های خود الازهر ، که طبق آن ، باید در مقابل در این نهاد از مهمان استقبال می کرده ، به استقبال او نرفته و منتظر ورود او به داخل شده و در داخل از او استقبال کرده است. در واقع ، نه تشریفات نهاد ریاست جمهوری و نه ، دفتر حافظ منافع ایران در مصر ، پیش از جلسه ، این ریزه کاری های مهم را ندیده بودند و باید پاسخگو باشند.

4 - حضور احمدی نژاد در میان مردم مصر ، از اقدامات مثبت این سفر بود و توانست مانور تبلیغی خوبی برای کشورمان داشته باشد. دقیقاً به همین خاطر است که برخی گروه های ضدایرانی کوشیدند با اقداماتی مانند حمله به احمدی نژاد و پرتاب کفش به طرف او ، ابعاد تبلیغی این حضور را که با استقبال مردم هم همراه بود ، تحت الشعاع قرار دهند.
عزالدین خلیل جاسم که سه شنبه گذشته به احمدی نژاد حمله کرد و بعد از بازداشت آزاد شد

مع الوصف ، مواجهه برخی مقامات ایرانی با حاشیه های این دیدارهای مردمی ، ناشیانه و منفعلانه بود. از جمله ، رئیس دفتر حافظ منافع ایران ، از اساس حمله به احمدی نژاد را انکار کرد و مشایی هم گفت که فیلم حمله را بررسی کرده و کفشی ندیده است!

این درحالی است که به سمت احمدی نژاد کفش پرت شد و فیلمش را بسیاری از رسانه های منتشر کردند. لذا بهتر بود به جای انکار آنچه رخ داده ، بر وجوه مثبت این دیدارها  و استقبالی که مردم مصر از احمدی نژاد کردند تأکید می شد ولی وقتی آقایان تکذیب کردند ، رسانه ها ، بار دیگر فرصت یافتند به بهانه تکذیب خبرشان ، تصاویر حمله را منتشر کنند تا این بار ، علاوه بر تأکید بر وقوع حمله ، به مخاطبان خود بگویند که دولتمردان ایرانی صداقت ندارند.

استقبال مردمی  از احمدی نژاد در منطقه مسجد الحسین


این در حالی است که اساساً اقدام چند نفر در تعرض به رئیس جمهورمان در برابر استقبالی که مصری ها از او کردند ، چندان قابل اعتنا نبود چه آن که ایران ، در مصر ، هم حامی دارد و هم مخالف. شاید بتوان گفت عاقلانه ترین موضع را مهمانپرست ، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان داشت که بدون تکذیب حمله گفت: این حمله نشان دهنده موضع دولت مصر نبود.

5 - بهره برداری مناسب از فرصت اجلاس برای گفت و گو با سران دیگر کشورها و حل برخی مسائل با استفاده از فرصت قاهره ، از نقاط مثبت این سفر بود که مهم ترین آن را می توان امضای بیانیه دو کشور ایران و سنگال برای از سرگیری روابط دانست.

6 - هر چند احیا و ارتقا روابط دو کشور بزرگ ایران و مصر ، می تواند اتفاق مثبتی در روابط فیمابین و مناسبات منطقه ای باشد ، ولی قرار نیست در این میان ، ایران نازکش مصری ها باشد و از موضع پایین و ملتمسانه خواستار برقراری رابطه با قاهره شود.

متأسفانه در این سفر ، طرف های ایرانی ، از جمله شخص رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ، باز هم خواستار "روابط نامحدود با مصر" شدند ولی طرف مقابل ، همانند قبل ، روی خوش نشان نداد و حتی سخنگوی ریاست جمهوری مصر اعلام کرد که ایران برای برقراری رابطه با مصر ، اول باید در سیاست سوریه ای خود تجدید نظر کند و سپس بتواند نظر مثبت افکار عمومی جهان عرب را کسب کند.
همچنین برغم این همه اصرار مقامات ایرانی بر روابط حسنه با مصر ، رئیس دفتر مرسی نیز که پنجشنبه شب در مراسم جشن پیروزی انقلاب اسلامی ایران در محل اقامتگاه حافظ منافع ایران در قاهره ، شرکت کرده بود ، برخلاف شؤون متعارف در چنین آیین هایی ، گفت که ایران ، یادآور خونهایی است که در سوریه ریخته می شود.
همچنین در این سفر ، وزارت خارجه کشورمان اعلام کرد که به طور یکجانبه ، لغو روادید می کند تا مصری ها بتوانند بدون ویزا به ایران بیایند. این در حالی است که مصر ، به ایرانی ها ویزای سفر هم نمی دهد!

واقعاً تا کی باید مقامات کشورمان از مصری ها بخواهند که بیایید روابط دیپلماتیک داشته باشیم و مصری ها هم طاقچه بالا بگذارند و هر چه خواستند بگویند و به خود اجازه بدهند تحقیرمان کنند؟!

7 - عدم حضور نماینده ای از طرف مقام معظم رهبری در آیین بدرقه و استقبال از احمدی نژاد ، برخلاف دفعات قبل ، می تواند هشداری برای احمدی نژاد (به ویژه بعد از عدم توجه او به تذکر رهبری در خصوص عدم اختلاف زایی) باشد که باید از سوی رئیس جمهور بسیار جدی گرفته شود.

بدرقه کنندگان ، همه شان از دولت و منصوبان احمدی نژاد بودند
بدرقه احمدی نژاد

 استقبال کنندگان رسمی نیز همه از دولت بودند

استقبال از احمدی نژاد


8 - راه اندازی استقبال های به اصطلاح خودجوش(!) بعد از بازگشت از سفرهای دیپلماتیک ، بدعت ناروایی است که این بار هم شاهدش بودیم. قبل از بازگشت احمدی نژاد ، رسانه های دولتی ، از مردم دعوت کردند که در استقبال شرکت کنند و نهایتاً خود دولتی ها توانستند حدود صد نفر از خودی هایشان را به خروجی مخصوص پاویون مهرآباد ببرند و نام آن را استقبال خودجوش مردمی بگذارند.



این کارها ، روش های نخ نما شده ای است که در داخل جواب نمی دهد و مردم ، دولتمردان خود را بر مبنای کارنامه شان قضاوت می کنند نه بر اساس آنچه خبرگزاری های دولتی بر اساس "عکس های با نمای بسته و بازی با کلمات" ، مخابره می کنند.

تصاویر دیدنی از گوشه کنار جهان

 

تصاویری نفس گیر و دیدنی

 لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید

S A L I  J O O N

 


 

 

2S A L I  J O O N

 


 

 

4S A L I  J O O N

 


 

 

 

6S A L I  J O O N

 


 
   11S A L I  J O O N

 


 

 13S A L I  J O O N

 


 

 

14S A L I  J O O N

 


 

 

15S A L I  J O O N

 


 

 

16S A L I  J O O N

 


 

 

17S A L I  J O O N

 


 

 

18S A L I  J O O N

 


 

 

 

20S A L I  J O O N

 


 

 

21S A L I  J O O N

 


 

 

22S A L I  J O O N

 


 

 

23S A L I  J O O N

 


 

 

24S A L I  J O O N

 


 

 

25S A L I  J O O N

 


 

 

28S A L I  J O O N

 


 

 

30S A L I  J O O N

 


 

 

32S A L I  J O O N

 

 

34S A L I  J O O N

 


 

 

35S A L I  J O O N

 


 

 

36S A L I  J O O N

 


 

 

38

 

39S A L I  J O O N

 


 

 

40S A L I  J O O N

 


 

 

41S A L I  J O O N

 


 

 

42S A L I  J O O N

 


 

 

43

 44S A L I  J O O N

 


 

 

46

 


 

 9S A L I  J O O N

 


 
 50 

52S A L I  J O O N

 


 

 

53S A L I  J O O N

 


 

 

54S A L I  J O O N

 


 

 

55S A L I  J O O N

 


 

 

56S A L I  J O O N

 


 

 

58S A L I  J O O N

 


 

 

59S A L I  J O O N

 


 
  

63S A L I  J O O N

 


 

 

64S A L I  J O O N


حدیث روز برای خوانندگان محترم وبلاگ

 

حضرت آیت ا... بهجت می فرمایند:در شداید و گرفتاری ها، بهترین ذکر این است که از پیامبر(ص) به ما رسیده است.
در محضر بزرگان فرصتی است برای آموختن نکاتی که در هیچ کتابی یافت نمی‌شود و در واقع راه میان‌بری است به سوی خوبی‌ها و درستی‌ها که تقدیم به همه کاربران عزیز می‌گردد.

عارف گران قدر، حضرت آیت ا... بهجت می فرمایند:«در شداید و گرفتاری ها، بهترین ذکر این است که از پیامبر(ص) به ما رسیده که فرموده اند: «امان لامتی من الم لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم، لا ملجاء و لامنجا من ا... الاالیه.» یعنی این سخن ایمنی از ناراحتی برای امت من است. هیچ دگرگونی و نیرویی جز به خداوند والا و بزرگ تحقق نمی یابد و هیچ پناهگاه و جایگاه نجاتی از خدا جز به سوی خدا نیست.»

برگرفته از کتاب «نکته های ناب» -ص ۷۲
 

یک خبر از آبادان

 

«سینما رکس» ثبت ملی نشد
فرهنگی و هنری  9:39:2 1391/11/21

9111-14080-5 کد خبر

مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی‌ - فرهنگی‌ گفت: دو پرونده‌ی «سینما رکس» در آبادان و «محل ترور نافرجام مقام معظم رهبری» (مسجد ابوذر) در تهران در همایش شورای سیاست‌گذاری ثبت آثار تاریخی و مکان - رویدادهای انقلاب اسلامی ارائه نشدند.

آتوسا مومنی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) توضیح داد: پرونده‌ی سینما «رکس» به کمیته‌ی تخصصی شورای ثبت آثار تاریخی آورده شد، ولی به‌دلیل اشکال‌هایی که در آن وجود داشت،‌ در همایش مطرح نشد تا اصلاحات مورد نیاز روی آن انجام شود. پرونده‌ی «مسجد ابوذر تهران» نیز به‌دلیل کامل نشدن تا پایان زمان همایش، در این دوره مطرح نشد.

او با اشاره به ارائه شدن 350 پرونده شامل آثار تاریخی غیرمنقول و مکان - رویدادهای انقلاب اسلامی در هشتمین همایش سیاست‌گذاری ثبت آثار تاریخی، اظهار کرد: از این تعداد، 200 اثر تاریخی بررسی شدند که 170 اثر با تأیید اعضای شورای ثبت در فهرست آثار ملی به ثبت رسیدند. همچنین 150 پرونده شامل مکان - رویدادهای انقلاب اسلامی بررسی شدند که 117 پرونده مورد تأیید اعضای شورای ثبت بودند.

وی با تأکید بر این‌که تعدادی از پرونده‌ها به‌صورت مشروط در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده‌اند، گفت: این گروه از پرونده‌ها مشکلات فنی نداشتند، به همین دلیل توانستیم آن‌ها را ثبت کنیم؛ اما کارشناسان این پرونده‌ها موظف شدند آن‌ها را در مدت زمانی کوتاه تکمیل کنند.

مومنی همچنین درباره‌ی ثبت تعدادی از آثار تاریخی یا مکان - رویدادها در گستره‌ی استانی یا دسته‌بندی‌هایی مانند دفاع مقدس یا مکان - رویدادهای بعد از انقلاب اسلامی، بیان کرد: در همایش قبلی ثبت آثار معنوی کشور که آیین‌های عاشورایی بررسی شدند، یک فایل‌بندی‌ جدید روی فهرست آثار معنوی کشور ایجاد شد تا آیین‌های عاشورایی را بتوانیم به آن لینک کنیم. اکنون نیز در فهرست میراث تاریخی این کار را انجام دادیم تا هریک از آثار تاریخی را با توجه به محوریت آن اثر، به‌صورت سامان‌دهی‌شده بتوانیم در فهرست آثار ملی به ثبت برسانیم. به همین دلیل، لوح‌های جداگانه‌ای را مانند ثبت مکان - رویدادها، گستره‌ی آثار با توجه به نوع ارزش و جایگاه آن اثر یا مکان - رویداد روی فهرست آثار تاریخی ایجاد کردیم.

مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی - فرهنگی همچنین درباره‌ی ثبت تعدادی از مکان - رویدادها در فهرست آثار ملی در سال‌های گذشته به‌عنوان یک اثر تاریخی و لزوم ثبت دوباره‌ی آن‌ها به‌عنوان مکان - رویداد، اظهار کرد: در این همایش، حدود شش اثر با این اتفاق مواجه شدند که «میدان آزادی» و «مسجد کرمان» از جمله‌ی این آثار بودند. این مکان‌ها هرچند قبلا در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده‌اند، ولی با توجه به نوع اتفاق‌ها و اهمیت این آثار در دوران انقلاب اسلامی، باید به‌عنوان یک مکان - رویداد ثبت می‌شدند.

وی همچنین درباره‌ی چگونگی حفاظت از مکان - رویدادهای به ثبت رسیده، گفت: برخی قوانین برای حفاظت از این نوع مکان - رویدادها تهیه شده است و در حال تدوین قوانین حفاظتی برای آن‌ها هستیم. نوع حفاظت از این مکان - رویدادها کالبدی نیستند. این مکان - رویدادها یادآور و زنده‌کننده‌ی خاطره‌ی رویدادهای ملی کشورند و باید همیشه در ذهن‌ها باقی بمانند.

او افزود: بعد از تدوین کامل قوانین حفاظت از مکان - رویدادهای تاریخی، متن این قوانین به هیأت دولت فرستاده می‌شود تا پس از تصویب، قوانین ابلاغ شوند. این کار انجام می‌شود تا به‌صورت قانونی‌تر و مطمئن‌تر بتوانیم آن را اجرایی کنیم.

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های متنوع

 

امریکا هم از مذاکره معارضین سوری با بشار اسد بجای اقدامات نظامی حمایت کرد/

پس از پیروزی دیپلماتیک ایران در عراق؛ ایران به موفقیت استراتژیک در پرونده سوریه نزدیک می‎شود/ابتکار عمل در دست ایران ؛ بازی غرب در زمین دیپلماسی ایران   

 دیگر ایران ، روسیه و چین تنها کشورهایی به حساب نمی آنید که خواهان گفتگوی "معارضین" با دولت اسد برای پایان دادن به بحران 23 ماه سوریه هستند. کشورهای غربی و حتی مخالفان افراطی نیز دم از گفتگو با دولت اسد می‎زنند تا راهی برای خروج از بن بستی که در آن گرفتار شده اند بیابند، چنانکه سنخنگوی کاخ سفید هم از گفتگوی معارضان با دولت بشار اسد سخن گفته و در این باره معاذ الخطیب را به عنوان نماینده به رسمیت شمرده است تا به این ترتیب ایران در آستانه دست یافتن به یک پیروزی استراتژیک دیگر پس از پیروزی در موضوع عراق در منطقه خاورمیانه باشد.  به گزارش رجانیوز، هفته گذشته بود که  معاذ الخطیب،"رهبر ائتلاف مخالفان اسد" در اظهارات مهمی از آمادگی برای مذاکره با نظام سوریه خبر داد تا به این ترتیب از پایان فاز نظامی در بحران بیست و یک ماهه سوریه و ورود این بحران به فاز سیاسی مبتنی بر خواسته دولت بشار اسد و حامیان منطقه ای او خبر داده باشد.  معاذ الخطیب مجددا همین سخنان را در کنفرانس امنیتی مونیخ و در دیدار با وزیر امور خارجه ایران تکرار کرد تا نشان دهد این گفته نه یک اشتباه لفظی یا برداشت غلط رسانه ای، بلکه یک رویکرد جدید در تعامل با دولت بشار اسد و بحران سوریه است.  نفس دیدار صالحی و الخطیب اهمیت ویژه ای برای کارشناسان، رسانه‎ها و طرف های درگیر در بحران سوریه داشت. چرا که این برای اولین بار بود رهبر مخالفان دولت اسد روبروی یک مقام ایرانی قرار می گرفت. اگر این دیدار تنها به  یک "احوالپرسی دیپلماتیک" نیز ختم می شد و دستاورد دیگری نداشت باز هم اتفاق مهمی به حساب می آمد چرا که بیانگر آب شدن یخ میان مخالفان و جبهه موافقان اسد بود، حال آنکه در این دیدار کوتاه الخطیب و صالحی تاکید کردند که برای پایان دادن به بحران سوریه یک راه حل توافقی پیدا کنند. توافقی که خیلی زود زوایای آن روشن شد. معاذ الخطیب فردای دیدار با صالحی گفت: «دست های خود را به سوی حکومت سوریه برای گفتگوی مستقیم دراز می‌کنیم و از بشار اسد می‌خواهیم که در قبال گفتگوها مواضع خود را به صورت واضح ابراز کند. وی همچنین محور گفتگوها را چندین موضوع از جمله تشکیل حکومت انتقالی دانست و گفت که مخالفین با فاروق الشرع به عنوان نماینده حکومت موافق هستند. الخطیب در ادامه گفتگوی خود با شبکه الجزیره اظهار داشت که ابتکار عمل هم اکنون در دست حکومت است و موافقت و یا مخالفت با گفتگوها با مقامات کشور است.» تمایل مخالفان برای گفتگو با حکومت اسد در حالی است که  آنها با شروع درگیری‎ها در سوریه اولین پیش شرط برای هر اقدام دیپلماتیک را برکناری اسد از قدرت عنوان و با هر طرح گفتگویی که طی آن بخواهند با نمایندگان حکومت دور یک میز بنشینند به شدت مخالفت می کردند. پس از اعلام آمادگی الخطیب برای مذاکره با حکومت اسد، آمریکا نیز که همانند وی، برکناری اسد از قدرت را اولین قدم برای پایان دادن به بحران سوریه می‎دانست ، بلافاصله اعلام کرد که این کشور معاذ الخطیب را به عنوان نماینده مخالفان در گفتگو با حکومت سوریه به رسمیت می شناسد. در همین زمینه «ویکتوریا نولاند»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ضمن اعلام حمایت از طرحی معاذ الخطیب برای مذاکره با نظام «بشار اسد»، رئیس‌جمهوری سوریه، گفت اگر نظام دمشق کمترین توجهی به برقراری صلح و ثبات در سوریه داشته باشد باید پای میز مذاکره بنشیند و از هم اکنون با ائتلاف مخالفان سوریه وارد مذاکره شود. آمریکا به طور جدی از طرح الخطیب حمایت می‌کند. با این حال ، تاکید غرب و مخالفان اسد برای آغاز گفتگوها در حالی است که جمهوری اسلامی، آذر ماه سال جاری طرحی 6 ماده ای برای پایان دادن به درگیری ها در سوریه و برقرای آرامش در این کشور به طرف های درگیر ارائه داد.طرحی که "گفت‌وگوهای ملی فراگیر با حضور نمایندگان طیف‌ها و گرایش‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و دولت سوریه" یکی از بندهای اساسی آن بود. با این حال آنزمان مخالفان اسد با رد طرح ایران بر بر برکناری اسد تاکید داشتند، هر چند که پس از گذشت دو ماه ، غرب برای پایان دادن به بحران سوریه به سمت ایران آمد.  صادق الحسینی ، کارشناس مسائل بین المللی درباره علت انتخاب ایران به عنوان میانجی در بحران سوریه گفته است: «آمریکایی ها به این نتیجه رسیده اند برای آنکه ابزار در دستشان از جمله معاذ الخطیب  و دیگران زیر پای فیل‎ها له نشوند، به دنبال وساطت و نجات خود بگردند و همین امر آنها را به سمت ایران سوق داده است.  ایرانی که طرح 6 ماده ای خود را جامع و مانع می‎داند و می‎تواند این طرح را با طرح اسد تطبیق داده و مبنای گفتگوها قرار دهد»  البته رایزنی های ایران درباره سوریه هنوز به پایان نرسیده است. احمدی نژاد قرار است در حاشیه اجلاس سران کشورهای اسلامی با سران مصر و ترکیه نشستی برگزار کنند. صالحی نیز با داود اوغلو ، همتای ترک خود دیدار کرد و قرار است این دیدارهای دیپلماتیک با دیگر مقامات کشورهای اسلامی ادامه یابد.   پس از پیروزی در عراق؛  اینبار سوریه میدان پیروزی تفکر ایرانی است  با اینحال، به نظر می‎رسد با وجود بیش از 20 ماه از آغاز فشار دیپلماتیک و نظامی علیه دولت بشار اسد و حتی به رسمیت شناختن معارضین سوری از سوی برخی کشورهای اروپایی، این روزها آنچه راه حل بحران سوریه شده است، حرف ایران باشد. موضوعی که به صورت مشابه در عراق نیز اتفاق افتاد تا امریکا و غرب که با هدف استیلا بر عراق به این کشور لشکرکشی کرده بود، نتواند در مقابل تدبیر ایران در این موضوع دوام بیاورد و سرانجام مجبور به خروج نظامیان از عراق و پذیرش دولت نوری المالکی به عنوان یک دولت نزدیک به ایران بجای دولت صدام حسین باشد. ظاهرا این بار نیز لشکر کشی نیابتی امریکا به سوریه جواب نداده است و این ایران است که می‎رود حرف خود را در این بحران به کرسی بنشاند. تا نه تنها زیر بار برکناری اسد نرفته باشد، بلکه معارضین سوری را که با سلاح‎های غربی و پول نفت و گاز قطر و عربستان و تلاش دیپلماتیک ترکیه 20 ماه سرزمین شام را به خاک و خون کشانده‎اند، به پای میز مذاکره بکشاند.   صالحی: معاذ الخطیب عملگرا است  جزییات دیدار صالحی و معاذالخطیب همچنان برای رسانه‎ها جذاب است. علی اکبر صالحی که به منظور شرکت در چهل و نهمین کنفرانس امنیتی مونیخ به آلمان سفر کرده بود در پایان سه روز فعالیت دیپلماتیک فشرده ،قبل از ترک برلین به مقصد قاهره، درباره دیدار خود با معاذ الخطیب، جزئیاتی ارائه کرد.  وزیر امور خارجه در پاسخ به سوالی درخصوص محتوای دیدارش با احمد معاذ الخطیب به عنوان رییس گروه ائتلاف مخالفان سوری درحاشیه نشست مونیخ که بازتاب بسیار زیادی در رسانه های بین المللی داشته،گفت:دیدار بسیار خوب و مفیدی بود و ایشان را یک انسان دلسوز و علاقمند به حل بحران سوریه دیدم.صالحی خاطرنشان کرد: احساس کردم که آقای خطیب یک انسان واقع گرا است که بخاطر همین ویژگی‎اش ازسوی برخی افراد و گروه‎ها تحت فشار قرار گرفته است.   وی افزود: در گفتگوهایی که با مقام های اروپایی داشتم آنها نیز مواضع اخیر اتخاذ شده از سوی آقای الخطیب را تایید می‎کردند. صالحی خاطرنشان کرد: من فکر می‎کنم که ایشان در نهایت با بینش و پیشینه خود بتواند جریان معارضه در سوریه را در جهتی هدایت کند که در نهایت به نفع ملت این کشور باشد بدون اینکه نسخه‎ای از خارج برای این کشور پیچیده شود. وزیرامورخارجه تصریح کرد: آقای الخطیب برای گفتگو با دولت سوریه اعلام آمادگی کرده و این خودش عمل‎گرایی و واقع‎گرایی وی را نشان می‎دهد . صالحی ادامه داد: البته ایشان شرایطی هم برای گفتگو دارد و این طبیعی است که طرفین شرایط خود را داشته باشند و اگر فرایند گفتگو ها آغاز شود در خلال آن می توان بسیاری از مسائل مورد سوء تفاهم را حل کرد . کد خبر:149866 -

 

  ابعاد عادی سازی روابط صهیونیستی – سعودی؛

 رژیم صهیونیستی و عربستان با عادی سازی روابط به دنبال چه هستند؟

اگر بخواهیم به بیان دیدارهای سری و محرمانه انجام شده میان صهیونیست ها و سعودی ها طی سال های اخیر بپردازیم، تاریخی سرشار از ملاقات ها میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی را ملاحظه خواهیم کرد. به گزارش مشرق، سفر "اورلی ازولای"، خبرنگار روزنامه صهیونیستی "یدیهوت آحارانوت" در آغاز سال 2008 میلادی به عربستان سعودی که به همراه هیأت همراه "جرج بوش" پسر، رئیس جمهوری وقت آمریکا به وقوع پیوست، نخستین سفر صهیونیست ها به پاک ترین و مقدس ترین سرزمین نبود. پس از آن نیز شیخ "عبد العزیز آل شیخ"، مفتی عربستان سعودی گروهی از رجال دینی یا همان خاخام های صهیونیست را جهت شرکت در کنفرانس مصالحه و آشتی مذهبی که قرار بود، در ریاض برگزار شود و شخصیت های دینی بزرگی از ادیان سه گانه آسمانی در آن حضور یابند، دعوت کرد. گزارش های مطبوعاتی حاکی است که مفتی عربستان سعودی تلفنی با "اهارون عفرونی"، نماینده جمعیت دوستی عربی – صهیونیستی تماس برقرار کرده و از او دعوت به عمل آورده است. به خصوص پس از موضع گیری عربستان سعودی در قبال جنگ ژوئیه 2006 میلادی علیه "حزب الله" لبنان بحث درباره روابط سعودی – صهیونیستی افزایش یافته است. جنگی که طی آن عربستان سعودی موضع خود مبنی بر استمرار جنگ تا سرنگونی و اضمحلال حزب الله را به گوش صهیونیست ها رساند. سپس مساله ملاقات بین شاهزاده "بندر بن سلطان" که در آن زمان مشاور امنیت ملی عربستان سعودی بود با "ایهود اولمرت"، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی طی ضیافت تدارک دیده شده توسط "ملک عبد الله ثانی"، پادشاه اردن مطرح شد . علاوه بر آن دیدارهایی میان سعودی ها و صهیونیست ها در سطوح اطلاعاتی انجام گرفت، ملاقات هایی که اولمرت هیچ گاه آنها را نفی نکرد.
"ترکی فیصل" شاهزاده سعودی و رئیس سابق سرویس امنیتی عربستان و "دانی ایالون" معاون وزیر امور خارجه وقت رژیم صهیونیستی اسناد زیادی درباره وجود روابط متمایز میان رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی که مقدس ترین بر اماکن جهان اسلام تسلط و کنترل دارد، موجود است ... از طریق این تحقیق تلاش خواهیم کرد که تغییر و تحولات روی داده در در روابط دو رژیم وهابی سعودی و صهیونیستی طی دوره گذشته را رصد کنیم. سفرهای صهیونیست ها به عربستان سعودی مطبوعات خارجی و به ویژه غربی عادت دارند که در هر دوره ای به آخرین تحولات موجود در روابط میان رژیم صهیونیستی و نظام حکومتی عربستان سعودی بپردازند. در ماه ژانویه سال 2008 میلادی خبرنگار روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارانوت" به عربستان سعودی سفر می کند و این روزنامه صهیونیستی در صفحه اول خود در تاریخ 15 ژانویه 2008 اعلام می کند که "ارولی ازولای"، خبرنگار این روزنامه به همراه "جرج بوش" پسر، رئیس جمهوری وقت آمریکا وارد عربستان سعودی شده است. این روزنامه صهیونیستی در ادامه تصویری از خبرنگار خود را در عربستان سعودی منتشر کرد. ارولی ازولای درباره سفر خود چنین گفت: پس از رسیدن هواپیما به فرودگاه بین المللی ریاض نماینده وزارت اطلاع رسانی عربستان سعودی به من کارت رسمی خبرنگاری داد و من دفتر موقتی را برای روزنامه یدیعوت آحارانوت در پایتخت عربستان افتتاح کردم. این خبرنگار طی گزارشی که از ریاض داشته می‌ گوید: زمانی که به دفتر روزنامه رسیدم و تابلویی را ملاحظه کردم که بر رویش به زبان انگلیسی نوشته شده بود: «روزنامه یدیعوت آحارانوت» غافلگیر شدم. وی تأکید می کند که تمامی این اقدامات با آگاهی و موافقت مقامات رسمی عربستان سعودی صورت گرفته بود. ارولی ازولای می افزاید: خبر رسیدن یک خبرنگار صهیونیست به ریاض حسن کنجکاوی همه را برانگیخته بود. این موجب شد تا پس از گذشت مدت زمانی اندک سه نماینده از تلویزیون رسمی عربستان سعودی به آن محل استقرار من بیایند و از من بخواهند که با حضور در یک برنامه زنده سیاسی در تلویزیون موافقت کنم. من با این درخواست موافقت کردم و نشستی سیاسی با شرکت یک خبرنگار صهیونیست چند روز پس از آن برگزار شد. این خبرنگار صهیونیست تأکید می کند: نماینده وزارت اطلاع رسانی عربستان سعودی در لابی هتل محل اقامتم منتظرم بود و به من گفت: امیدوارم که این بار صلح میان اسرائیل و تمامی کشورهای عربی برقرار شود. به گفته این خبرنگار یکی از مسئولان سعودی به وضعیت سلامتی "آریل شارون"، نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی توجه زیادی داشت و مدام از من سوال می کرد: چرا روزنامه های اسرائیلی پیگیری اخبار مربوط به وضعیت جسمانی او را متوقف کرده اند؟ این خبرنگار صهیونیست تصریح می کند: حدود 10 ماه قبل نیز به همراه "بان کی مون"، دبیرکل سازمان ملل به عربستان سعودی سفر کرده بودم، اما این بار برخلاف دفعه قبل امور به طوری عادی جریان یافت و گفت‌وگو با مسئولان سعودی در لابی هتل محل اقامتم و دفتر روزنامه یدیعوت آحارانوت در ریاض و در مقابل دیدگان همه انجام شد. وی می افزاید: من دفعه قبل واقعاً به عنوان یک اسرائیلی از این ترس داشتم که از طرف عربستانی ها مورد آزار و اذیت قرار گیرم، اما این بار اصلا چنین احساسی نداشتم. این روزنامه نگار صهیونیست ادامه می دهد: مسئولان سعودی آموزش هایی را به من دادند که مفادش این بود که وقتی می خواهم از هتل محل اقامتم خارج شوم، باید پوششی روی سرم قرار دهم. من به توصیه آنها چنین کردم و برای گردش در ریاض، پایتخت عربستان سعودی از هتل خارج شدم و اقدام به نگارش دیده ها و شنیده ها و برداشت هایم کردم که از جمله آنها ابراز خشم عربستانی ها از تشدید اقدامات امنیتی در کشور توسط نیروهای امنیتی و پلیس به مناسبت سفر رئیس جمهوری آمریکا به عربستان بود. همچنین این خبرنگار نارضایتی خود را از رستوران های عربستان سعودی اعلام می کند، زیرا آنها اجازه نشستن زن و مرد در کنار هم را نمی دادند. او می گوید: من مجبور شدم، رستوران مک دونالد در ریاض را ترک کنم، زیرا دوست نداشتم زنان عربستانی را ملاحظه کنم که به دلیل داشتن حجاب با دشواری ساندویچ می خوردند! چند ماهی از این اتفاق نگذشته بود که رسانه های عربستان سعودی در پایان مارس 2008 از دعوت شیخ عبدالعزیز آل شیخ مفتی عربستان سعودی از خاخام های صهیونیست جهت شرکت در کنفرانس آشتی مذهبی که قرار بود در ریاض برگزار شود، سخن گفته و پرده برداشتند. کنفرانسی که قرار بود در آن شخصیت های دینی بزرگی از ادیان سه گانه آسمانی شرکت داشته باشند. این رسانه ها اعلام کردند که مفتی عربستان یک هفته پیش از آن با "اهارون عفرونی"، نمانیده تشکل دوستی عربی – صهیونیستی تماس گرفته و او را برای حضور در کنفرانس و سفر به عربستان دعوت کرده بود. فرستادگان شیخ برای گفت‌وگو با رژیم صهیونیستی اگر بخواهیم به بیان دیدارهای سری ومحرمانه انجام شده میان صهیونیست ها و سعودی ها طی سال های اخیر بپردازیم، تاریخی سرشار از ملاقات ها میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی را ملاحظه خواهیم کرد. در ماه مارس 2007 رسانه ها خبری را منتشر کردند که از ملاقات "عادل الجبیر"، سفیر عربستان سعودی در آمریکا با "افرایم سنیه"، معاون وقت وزیر جنگ رژیم صهیونیستی پرده برمی داست. این ملاقات در چارچوب دیدارهای سه جانبه میان عربستان، آمریکا و رژیم صهیونیستی در خصوص طرح صلح اعراب - اسرائیل که عربستان سعودی پیشنهاد دهنده آن بود، انجام شد. این دیدار اندکی قبل از نشست سران اتحادیه عرب رخ داد. عادل الجبیر سفیر عربستان سعودی در امریکا مسئولان سعودی بسان همیشه این خبر را نفی و اعلام کردند که این گزارش ها صحت ندارد. اما روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت تأکید کرد: "دیوید ولش"، رئیس بخش خاورمیانه وزارت خارجه آمریکا این دو نفر را گردهم آورده تا با هم گفت‌وگو کنند. به گفته این روزنامه سنیه با جبیر- که یکی از افراد بسیار نزدیک پادشاه عربستان سعودی به شمار می آید- دست داده و به او گفته است: من از ملاقات رو در رو با شما خوشحال هستم ... برای مشکلات موجود در منطقه ما چه اتفاقی خواهد افتاد؟ جبیر نیز در پاسخ می گوید: امیدوارم حل مشکلات موجود در هفته های آتی در مسیر درست آن قرار گیرد. این دیدار نخستین دیدار انجام شده میان سعودی ها و صهیونیست ها نبود، بلکه قبل از آن ملاقات های زیادی میان دو طرف انجام شده بود. در ژانویه 2007 "ترکی الفیصل"، سفیر بر کنار شده عربستان سعودی در آمریکا در مراسم استقبال برگزار شده توسط رسانه های صهیونیستی در آمریکا شرکت کرده بود. برحسب توصیف "ویلیام داروف"، مدیر دفتر تشکل های متحد یهودی در واشنگتن حضور یک دیپلمات سعودی در مراسمی که تشکل های یهودی آن را سازماندهی کرده بودند، امری بی سابقه بود. در سپتامبر 2006 روزنامه های عربی و غربی درباره دیداری سخن گفتند که در آن ایهود اولمرت، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی و بندر بن سلطان، مشاور وقت امنیت ملی عربستان سعودی در امان، پایتخت اردن شرکت داشتند. دیداری که بخشی از تلاش جرج بوش برای حمایت از اولمرت پس از مصائب و شکست رژیم صهیونیستی در جنگ علیه حزب الله محسوب می شد. "دانیال آیالون"، سفیر سابق رژیم صهیونیستی در واشنگتن در این باره می گوید: ملاقات سعودی - صهیونیستی در سطح بالا انجام شده بود. روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت اقدام به انتشار جزئیات دیدار برگزار شده میان اولمرت و بندر بن سلطان کرد، دیداری که عربستانی ها آن را نفی می کردند. "شیمون شویر"، تحلیلگر مشهور سیاسی رژیم صهیونیستی در شماره پنج شنبه 28/9/2006 روزنامه یدیعوت آحارانوت می نویسد: ملاقات اولمرت با مسئولان عربستان سعودی در پایتخت اردن با حضور ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن صورت گرفت. این روزنامه می افزاید: "مائیر داگان"، ژنرال بازنشسته و رئیس موساد این نشست را از طریق هماهنگی با پادشاه اردن ترتیب داده بود. پس از موافقت شاهزاده بندر بن سلطان با این ملاقات، معاونان اولمرت اقدام به مشخص کردن آخرین مواضع مربوط به خواسته های این نشست کردند. پس از گذشت چند روز این روزنامه نگار صهیونیست به نقل از منابع بلند پایه رژیم صهیونیستی اعلام کرد که اولمرت را در ساعات پایانی شب از خواب بیدار کرده و به سرعت او را به یکی از فرودگاه های نظامی سرزمین های اشغالی [اسرائیل] منتقل کردند و از آنجا یک بالگرد نظامی وابسته به نیروی هوایی اسرائیل او را به امان، پایتخت اردن منتقل کردند که "یورام تورب وش"، مدیر دفتر او و "گادی چامنی" از ژنرال های رژیم صهیونیستی و رئیس موساد نیز همراهش بودند. زمانی که بالگرد در پایتخت اردن فرود آمد، ملک عبدالله پادشاه اردن در انتظار هیأت بلند پایه صهیونیستی بود. آنها به صورت کاملا محرمانه به یکی از کاخ های پادشاه اردن منتقل شدند. بنابر اظهار یدیعوت پس از گذشت یک ساعت، دیدار با حضور سران سعودی آغاز شد و آنها با هم شام خوردند. طی این دیدار که چند ساعت به طول انجامید به خطرات ناشی از تلاش ایران برای تولید و دستیابی به سلاح هسته ای و گسترش تروریسم شیعی در منطقه پرداخته شد. یدیعوت می افزاید: اولمرت و مذاکره کنندگان سعودی که اسامی آنان مشخص نشده است، در خصوص ادامه همکاری میان دستگاه های اطلاعاتی سعودی و صهیونیستی درباره برنامه هسته ای ایران با هم توافق رسیدند. همچنین اولمرت طی این دیدار گفت: تا زمانی که جنبش حماس در رأس قدرت است و تا زمانی که "گیلاد شالیت" در زندان گروه های مقاومت فلسطینی باشد، اسرائیل دست به اقدام قابل ملاحظه ای نخواهد زد. همچنین در اثنای این دیدار اعلام شد که ادامه به دست گرفتن زمام امور و قدرت توسط حماس در نوار غزه به نفع فلسطینیان نیست. پادشاه اردن نیز در جریان این دیدار با طرح اولمرت موافقت کرد، طرحی که اولمرت بر اساس آن اعلام کرد، در قبال آزادی گیلاد شالیت حاضر است، بیش از یک هزار زندانی را از زندان های اسرائیلی آزاد کند. این خبرنگار صهیونیست می افزاید: طی این ملاقات مسأله پروندة هسته ای ایران مطرح شد و اولمرت با درخواست "کاندولیزا رایس"، وزیر وقت امور خارجه آمریکا درباره ضرورت تشکیل جبهه ای از کشورهای میانه رو عربی برای رویارویی با ایران، سوریه و حزب الله موافقت کرد و اشاره شد که آمریکایی ها از مذاکرات سری جاری میان اسرائیل و عربستان سعودی آگاهی داشته اند. شیمون شیور، نویسنده مقاله اشاره می کند که در دورة ریاست مائیر داگان بر سازمان جاسوسی اسرائیل موسوم به موساد روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی در منطقه و از جمله عربستان سعودی توسعه و گسترش قابل توجهی یافته بود. این نویسنده صهیونیست می نویسد: داگان، رئیس موساد در برابر مهمانان خارجی که وارد دفترش در مقر – کابینه رژیم صهیونیستی در تل‌ آویو می شدند، به هدایای دریافت شده از کشورهای عربی افتخار می کرد و می گفت: از زمانی که مسئولیت موساد را بر عهده گرفته توانسته است، در بسیاری از کشورهای عربی نفوذ کند. به نوشته این نویسنده صهیونیست بسیاری از پادشاهان و رؤسای جمهوری عربی هدایای زیادی را به او اهدا کرده اند که بیشتر آنها شمشیرهای طلاکاری شده با سنگ های قیمتی بود. شیور می گوید: هدایایی که میان اولمرت و مسئولان سعودی در دیدار شبانه سری آنها رد و بدل شد، مشخص نیست، اما بر اساس اعلام منابع عالی رتبه اولمرت زمانی که در سحرگاه آن شب به تل آویو بازگشت از نتایج این دیدار بسیار خرسند و راضی بود. اولمرت در روز پنج شنبه 28/9/2006 طی گفت‌وگویی با رادیو رژیم صهیونیستی گفت: در این اواخر با فردی از خاندان حاکم بر عربستان سعودی ملاقات داشته است... اولمرت در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره دیداری که رسانه های صهیونیستی به آن اشاره کرده بودند، گفت: ما در این باره تصمیم گرفته ایم که با صدور بیانیه ای این امر را نفی کنیم، اما شما مجبور به تأیید این بیانیه نیستید. در پی حوادث 11 سپتامبر سال 2011 میلادی عادل الجبیر- که در آن زمان در وزارت امور خارجه عربستان سعودی فعالیت می کرد - تلاش کرد تا هیأتی از یهودیان آمریکایی عضو کنگره را به عربستان سعودی بیاورد تا حملات لابی های یهودی علیه عربستان سعودی پس از این حملات متوقف شود. جبیر بنا به نوشته روزنامه صهیونیستی "جیرو زالیم پست" توانست ملک عبدالله، پادشاه سعودی را قانع به دعوت از "توماس فریدمن" – رئیس سابق بخش خاورمیانه روزنامه آمریکایی واشنگتن پست و رئیس دفتر این روزنامه در سرزمین های اشغالی [اسرائیل] به مدت 10 سال – کند تا برای انجام یک مصاحبه مطبوعاتی با ولی عهد سعودی در آن زمان به عربستان سفر کند. در این گفت‌وگو پادشاه عربستان سعودی به فریدمن درباره طرحی عربستانی گفت که برای نخستین بار از به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی، برقراری روابط دیپلماتیک و عادی سازی روابط با این رژیم سخن می گفت به شرط آن که اسرائیل به مرزهای 5 ژوئیه سال 1967 عقب نشینی کند. این طرحی بود که در نشست سران عرب در بیروت در سال 2002 تصویب شد تا طرح عربی برای صلح با اسرائیل باشد. با توجه به توانایی جبیر و روابط عمومی که از آن برخوردار است، مأموریت برقراری رابطه با گروه های یهودی و صهیونیستی و هماهنگی با آنها به او سپرده شد. روزنامه جیروزالیم پست درباره این نقش نوشت: جبیر از آغاز دهه نود در تلاش برای برقراری رابطه و هماهنگی با گروه های یهودی و صهیونیستی از جمله لابی یهودی - صهیونیستی آمریکا موسوم به "ایپاک" بود و قبل از آن نیز با "یوسی بیلین" در زمانی که یکی از وزرای وقت کابینه رژیم صهیونیستی بود، ملاقات کرده بود. در همین راستا مجله "نیویورکر" در 5/3/2007 گزارشی را از "سیمون هرش" منتشر کرد و طی آن از اسرار استراتژیک آمریکا در خاورمیانه ملتهب و ماهیت مأموریت رژیم های عربی هم پیمان واشنگتن و روابط آنها با رژیم صهیونیستی پرده برداشت که اینجا به بندهای مربوط به عربستان سعودی اشاره می شود که اظهار می کند: تحولات سیاسی، عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی را به سمت "هم پیمانی استراتژیک جدید" سوق می دهد، به خصوص که هم ریاض و هم تل آویو؛ ایران را تهدیدی علیه موجودیت خویش می دانند و به همین دشمن مشترک موجب شده تا دو طرف وارد مذاکرات مستقیم شوند. سعودی ها معتقد بودند که ثبات بالا در رژیم صهیونیستی به ایران اجازه نفوذ کمتری در منطقه اعطا خواهد کرد. طی سال گذشته سعودی ها، صهیونیست ها و دولت بوش به سلسله ای از توافقات غیررسمی درباره گرایش های استراتژیک جدیدشان دست یافتند که این امر شامل عوامل متعددی می شود که مهم ترین آنها عبارتست از: اطمینان رژیم صهیونیستی از این که امنیتش در سطح بالایی قرار دارد و واشنگتن، عربستان سعودی و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس نیز در نگرانی این کشور درباره ایران شریک هستند. در واقع باید گفت، ریاض از دهه شصت قرن بیست رابطه خود را با رژیم صهیونیستی و تشکل های یهودی حامی این رژیم در آمریکا آغاز کرده بود که این امر با استقبال آمریکایی ها همراه بود، اما این روابط به طور علنی نبود، بلکه محدود به کانال های دیپلماتیک باز میان دو طرف بود و تئوریسین این کانال ها کسی جز شاهزاده بندر بن سلطان، سفیر وقت سعودی ها در واشنگتن نبود که مطبوعات اسرائیلی او را حلقه ارتباطی میان رژیم صهیونیستی و کشورهای همجوار آن می نامیدند. بندر ارتباطاتی قدیمی با صهیونیست ها داشت. در این خصوص "نوسپمیس مالیو" نویسنده آمریکایی – نویسنده زندگی نامه امیر سعودی – اشاراتی به روش های مورد استفاده بندر جهت برقراری روابط با صهیونیست ها دارد. "استیو رودان"، خبرنگار صهیونیست روزنامه جیرو زالیم پست در 17/9/1994 می نویسد: جنگ سال 1991 خلیج فارس نقطه عطفی در عرصه صنایع نظامی اسرائیل بود، زیرا باعث شد تا سلاح های اسرائیلی به طور گسترده به آمریکا و هم پیمانان عرب آن فروخته شود. برای مثال عربستان سعودی در آن زمان موشک های توماهوک، توپ های ضد زره، هلی کوپترهای جاسوسی بدون سرنشین و دستگاه های دریانوردی را از اسرائیل خریداری کرد، علاوه بر آن شرکت "تاس اسرائیل 14" پل های نظامی را ساخت که هر یک از آنها یک میلیون دلار هزینه داشتند. میلمن و راویف به عنوان دو کارشناس امنیتی می افزایند: اسرائیل همچنین عربستان سعودی را به دوربین های دید در شب و دستگاه های مین گذاری تجهیز کرد و ژنرال شوارتزکف، فرمانده نیروهای هم پیمان علیه عراق دستور داد تا تمامی نوشته های عبری بر روی سلاح ها پاک شود تا ماهیت واقعی طرف تولید کننده آنها برای کسی روشن نشود. آغاز هم پیمانی روابط عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی روابطی دیرینه و قدیمی است، به گونه ای که اسناد موجود نشان می دهد، این رابطه از دهه شصت قرن بیست میلادی میان دو طرف وجود داشت، یعنی حداقل از زمان جنگ یمن. در آن دوره عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در تضعیف "جمال عبد الناصر"، رئیس جمهوری وقت مصر منافع مشترکی داشتند، توافقی که شکست سال 1967 را به دنبال داشت. جنگ یمن (1962 - 1970) جنگ یمن را می توان نقطه آغاز روابط رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی به شمار آورد. در آن زمان برای نخستین بار مقامات مسئول دو طرف توسط "جولیان ایمری"، عضو مجلس نمیندگان انگلیس و از محافظه کاران کینه توز علیه مصر با هم دیدار کردند. دنکان ساندیز – ایمری در کتابش "درگیری در یمن" می نویسد: به ملک فیصل، پادشاه وقت عربستان سعودی خبر دادم که موفقیت عبد الناصر در یمن خطری برای تامین نیازهای نفتی ما خواهد بود، به همین دلیل همه طرف های ذینفع باید در برابر وی مقاومت کنیم. او می گوید: من همان کسی بودم که به فیصل پیشنهاد کردم تا یمن را به عنوان دامی برای عبدالناصر قرار دهد تا آن را غرق در جنگ داخلی کند و این امر مستلزم شکل گیری چارچوبی سیاسی برای مبارزه با ناصریسم خواهد بود که این امر از طریق اعطای نقش به رژیم صهیونیستی و کاهش دشمنی سعودی ها محقق می شد. همچنین این روزنامه در شماره منتشره می 2008 خود اعلام کرد که دو هواپیمای رژیم صهیونیستی جهت کمک به نیروهای طرفدار نظام امام بدر در زمان درگیری وی با ارتش مصر مشارکت داشتند، ارتشی که جهت حمایت از انقلاب در دهه شصت قرن بیست گذشته به یمن اعزام شد. انقلاب 1963 یمن همچنین بر اساس اعلام روزنامه فوق نیروی هوایی رژیم صهیونیستی چند پرواز را بر فرار یمن انجام و طی عملیات موسوم به "صلصله" سلاح و ساز و برگ های نظامی را برای طرفداران امام بدر فرو ریخت. بنابر اعلام این روزنامه هواپیما های رژیم صهیونیستی در جنگ علیه ارتش مصر و نیروهای انقلابی یمن 14 پرواز هوایی را انجام داده و طی آن اقدام به فروریختن سلاح، ساز و برگ های نظامی، مواد غذایی و تجهیزات پزشکی جهت کمک به نیروهای طرفدار امام بدر- آخرین أمام یمن – فرو ریختند. روزنامه مذکور اسنادی محرمانه از این اقدامات و تصاویر و همچنین تصاویری از برخی از کسانی که آنها را طرفداران اما بدر می نامید و سلاح ها و تجهیزات نظامی صهیونیستی در دستانشان بود، را منتشر کردند. ایمری در کتابش اذعان می کند که "عدنان خاشقجی" – که یکی از نزدیک ترین افراد به ملک فهد، پادشاه وقت عربستان سعودی به شمار می آمد - قبل از آن که روابط عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی طی دهه های هفتاد و هشتاد قرن بیست میلادی علنی شود، با رژیم صهیونیستی رابطه داشته است و می افزاید، او کسی بود که بودجه لازم جهت خرید سلاح و به کارگیری مزدوران صهیونیست، انگلیسی، فرانسوی، بلژیکی و آفریقای جنوبی را فراهم و آنها را جهت حمایت و مسلح کردن قبایل یمنی طرفدار عربستان و پادشاهان سعودی و مخالف عبدناصر به یمن اعزام کرد و برای این که این رابطه ارتباطات مستمر باقی بماند، دفتر ارتباطات سعودی – صهیونیستی را تحت پوشش فعالیت های بازرگانی و تجاری راه اندازی کرد. بسیاری از اسناد صهیونیستی به عمق روابط صهیونیستی – سعودی اشاره دارد و این روابط را روابط سیاسی و استراتژیک توصیف می کند. این حقیقتی است که بسیاری از اسناد صهیونیستی بر صحت آنها تأکید دارد که در این جا به برخی از نمونه اشاره می کنیم: عدنان خاشقجی، مزدور سعودی آمریکا و رژیم صهیونیستی - "هرش گودمن" در 11/10/1980 مقاله ای را در روزنامه جیرو زالیم پست به رشته تحریر در می آورد که بیانگر تفاهم آشکار در روابط عربستان سعودی و صهیونیستی به خصوص طی سال های 1967- 1973 است. او می نویسد: اگر مصر به عربستان سعودی کم جمعیت و طرفدار غرب دست اندازی کند، حاکمان سعودی می دانند که رژیم صهیونیستی برای دفاع از سعودی ها جهت حمایت از منافع غرب دخالت خواهد کرد. در ماه می سال 1994 یوسی میلمان و دان راویف از کارشناسان امور اطلاعاتی و امنیتی، تحقیقی را با عنوان "دوستان عمل گرا" منتشر کرده و در آن به اسرار هم پیمانی صهیونیستی - سعودی پرداختند. در این تحقیق آمده بود که "سعودی ها به طور رسمی و علنی در حالت جنگ ظاهری با رژیم صهیونیستی هستند، اما تصمیم گیرندگان حاضر در این رژیم می دانند که عربستان سعودی کشوری است که به منافع رژیم صهیونیستی کمک می کند و هماهنگی میان آل سعود و صهیونیست ها همواره در بالاترین سطوح بوده و عربستان سعودی علی رغم بکارگیری گفتمان ضد صهیونیستی همواره با رژیم صهیونیستی در ارتباط بوده است. در عرصه اطلاعاتی نیز افسران عملیاتی سازمان جاسوسی موساد با افسران امنیتی و دستگاه های اطلاعاتی خاندان حاکم سعودی بارها ملاقات کرده و درباره روش های تضعیف نیروهای ملی گرا و ترقی خواه در منطقه عربی با هم تبادل نظر کرده اند، اما سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا موسوم به سیا همیشه از ارتباطات سری میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی آگاه بوده و مشوق آن بوده است. - "الکساندر بلای"، پژوهگشر مرکز تحقیقات ترومن در مقاله ای در فصلنامه "جیرو زالیم کوارتری" با عنوان به سمت همزیستی مسالمت آمیز صهیونیستی – سعودی می نویسد: عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی روابط دوستانه ای را با هم برقرار کرده اند و در پی حوادث انقلاب سال 1962 یمن همواره با یکدیگر در ارتباط بوده اند، چون آنها هدف مشترکی را دنبال می کردند، یعنی "مقابله با دشمن مشترک" که در مقاباه با پیروزی نظامی عبد الناصر در جزیره العرب نمود پیدا می کرد. او در جای دیگر می گوید که مصاحبه ای را با "آهارون ریمیز" (1970-1965) سفیر سابق رژیم صهیونیستی در لندن انجام داده و او از روابط دوستانه موجود میان ملک سعود و ملک فیصل با رژیم صهیونیستی آگاهی و با آنها روابط تنگاتنگی داشته است. - در جریان کنفرانسی که در سال 1978 میلادی در واشنگتن جهت بحث درباره توازن استراتژیک در خاورمیانه برگزار شد، یکی از کارشناسان نظامی رژیم صهیونیستی گفت که وی طی 15 سال گذشته حداقل سه تلاش صورت گرفته برای براندازی حاکمان سعودی از طریق ترور پادشاه را ناکام گذاشته است و سرویس های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در این موضوع دخالت کرده و تلاش های مربوط به اجرای ترور را ناکام گذاشتند، زیرا رژیم صهیونیستی از اهمیت حفظ رژیم آل سعود در منطقه جهت خدمت به اهداف استراتژیک اسرائیلی آگاه هستند. این کارشناس مسائل استراتژیک اسرائیل می افزاید: روزنامه "دافار" در سال 1978 میلادی مطالبی را منتشر کرد که تایید کننده سخنان اوست. او می گوید: تعدادی از نزدیکان "شیمون پرز"، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی به همراه دو نفر از ما با فرستادگان سعودی نشستی را برگزار کردیم و طی این نشست صهیونیست ها اطلاعاتی در خصوص برنامه ریزی برای ترور تعدادی از افراد خاندان حاکم سعودی ارائه کردند تا در مقابل رژیم سعودی خدماتی را به رژیم صهیونیستی ارائه کند. اما درباره ماهیت این خدمات سخنی نگفت. - "ساموئل سیواو" در کتاب خود با عنوان "اسناد سری اسرائیل" می گوید: رژیم سعودی گزارش های اطلاعاتی دوره ای را درباره اوضاع خاورمیانه و تحلیل و ارزیابی آنها را از مسئولان اسرائیلی دریافت می کند. این پژوهشگر می افزاید: خاشقجی با فرستاده پرز در سال 1983 در لندن به حضور "رابرت ماک ورلین"، مشاور امنیت ملی آمریکا در دولت ریگان ملاقات کرد. خاشقجی در این دیدار گزارش سری 47 صفحه ای را به نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی ارائه کرد که شامل جزئیات دقیقی درباره اوضاع منطقه بود. او همچنین در گزارش خود پیشنهاد کرده بود تا برنامه توسعه اقتصادی برای خاورمیانه شبیه "طرح مارشال" تدوین کند. او همچنین پیشنهاد کرد تا آمریکا، عربستان سعودی و کویت مبلغی به میزان 300 میلیارد دلار جهت سرمایه گذاری در رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی که توافقنامه صلح را قبول می کنند، اختصاص دهند. روزنامه صهیونیستی "معاریو" در تاریخ 19/11/1991 اعلام کرد که شاهزاده بندر بن سلطان سفیر وقت عربستان سعودی در واشنگتن با گروهی از رهبران یهودی – صهیونیست مقیم نیویورک در منزل "تسفی شالوم"، میلیونر یهودی ملاقات کرده است و سفیر عربستان سعودی در جریان این دیدار تأکید کرده که ریاض هیچ مخالفتی با سیاست های اسرائیل در منطقه ندارد. او تأکید کرد که این سیاست کاملا به نفع رژیم سعودی است و بندر شخصا بر سازماندهی سفر محرمانه هیاتی از فعال ترین عناصر جنبش صهیونیسم به عربستان سعودی در آن سال نظارت داشته است... "دیوید کمحی" ریاست هیأت صهیونیستی را بر عهده داشت و در دیدارهایش با مسئولان سعودی خواسته هایی را به شرح زیر مطرح کرد: فشار بر کشورهای عربی جهت تعجیل در لغو تحریم های عربی علیه اسرائیل، قطع کمک های مالی به انتفاضه فلسطین و اقدام از طریق دوستان عربستان سعودی جهت توقف عملیات نظامی در لبنان. فرستاده فهد در سرزمین های اشغالی "هرش گودمن" کارشناس نظامی رژیم صهیونیستی در تاریخ 12/10/1980 در روزنامه جیرو زالیم پست نوشت: در دوره ما بین شکست اکتبر و جنگ اکتبر 1967 - 1973 تفاهم نانوشته ای میان اسرائیل و عربستان سعودی وجود داشت که به اسرائیل اجازه می داد، در صورتی مورد حمله مصر قرار گیرد، اسرائیل به نیابت از آمریکا اجازه دخالت مستقیم در عربستان سعودی سرشار از ثروت و مورد حمایت غرب داشت. پژوهشگران رژیم صهیونیستی بر این باورند که اسرائیل دو بار عربستان سعودی را نجات داده است. اول: در آغاز دهه شصت قرن بیست از طریق همکاری اسرائیل در جنگ یمن علیه عبد الناصر و دوم: در سال 1967 که طی آن اسرائیل اقدام به اشغال صحرای سینا و شکست دادن ارتش مصر کرد. بلای تأکید می کند: عربستان سعودی و اسرائیل روابط دوستانه و ارتباطات صمیمی را به طور مستمر پس از جنگ یمن با هم داشتند که هدف آنها از این روابط ممانعت از تجاوز نظامی عبد الناصر به جزیره العرب بود. بلای تأکید می کند اهارون، سفیر سابق اسرائیل در لندن طی سال های 1965- 1970 از عمق روابط برقرار شده توسط ملک سعود، پادشاه وقت عربستان سعودی با اسرائیلی ها در مواجهه با دشمن مصری سخن گفته است. این مسأله ای است که "فرد هالیدی" در کتاب خویش "جزیره العرب بدون پادشاهان" بر آن تأکید کرده و می نویسد: فیصل از اسرائیل درخواست کرد که برای حمایت از او در برابر عبد الناصر دخالت کند. در این راستا اسرائیل نیز سلاح های زیادی را در اختیار سعودی ها قرار داد و با استفاده از هواپیماهای انگلیسی سلاح ها را در مناطق تحت نفوذ قبایل حمایت کننده پادشاهی یمن فروریخت». ابعاد عادی سازی روابط صهیونیستی – سعودی "بشیر صقر" در تحقیقی با عنوان "نگاهی به ابعاد عادی سازی روابط سعودی – صهیونستی" به روند عادی سازی روابط میان ریاض – تل آویو پرداخته که از بیش از ربع قرن گذشته آغاز شده است. وی در این خصوص به اسنادی اشاره می کند که نشان دهنده نقش برخی از اعضاء "گروه ویکتوریا" و به طور مشخص عدنان خاشقجی، میلیاردر سعودی است. شخصی که مستحق لقب "سفیر پرنده" عربستان سعودی است... در کنار او شاهزاده بندر بن سلطان سفیر سابق عربستان در واشنگتن را می توان "تئوریسین عادی سازی روابط سعودی – صهیونیستی" به شمار آورد. عدنان قاشقجی تاجر معروف سلاح بوده و ارتباطات تنگاتنگی با تمامی پادشاهان سعودی داشت. به مرور زمان دوستی آنها به دستگاه های اطلاعاتی آمریکا کشیده شد و آنها به همراه هم در حمایت از جنگ یمن با استفاده از مزدوران، سلاح و همچنین کمک مالی رژیم صهیونیستی جهت انتقال مزدوران و نظامیان چترباز از جده و جیبوتی به یمن جهت مشارکت در سرنگونی نظام جمهوری تازه زاده شده اقدام کردند. به دلیل این که قاشقجی دوست و شریک "دیوید کیمحی"، رئیس وقت سازمان موساد در عرصه تجارت سلاح بود و از طریق کیمحی، وی با بسیاری از مسئولان اسرائیلی از جمله بیگن، پرز، شارون و ... آشنا شد ( روزنامه هازیه 15/4/1987 ). او با موافقت ملک فهد و زیر نظر شاهزاده بندر بن سلطان، سفیر وقت عربستان سعودی در واشنگتن ملاقات های متعددی را با بسیاری از حکام و سیاستمداران عرب و اسرائیلی انجام داد و گزارش هایی را به دستگاه های اطلاعاتی آمریکا ارائه کرد. برای مثال او گزارشی را می نویسد و آن را به رابرت مک ورلین، مشاور وقت رئیس جمهوری آمریکا در امور امنیت ملی در 17/5/1983 ارائه می کند. در این گزارش 47 صفحه ای ادعا شده است که تمامی دولت های عربی به طور ضمنی قبول دارند که بیت المقدس از زمان امضای توافقنامه سازش در دست اسرائیل باقی بماند. (صاموئل سینان- خبرنگار صهیونیستی در کتابش درباره روابط عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی به این نکته اشاره می کند). گفته می شود، روابطی میان "کمال ادهم" و عدنان خاشقجی با دیوید کمحی، رئیس سابق موساد و "شویمر"، مدیر سابق کارخانه های هواپیماسازی رژیم صهیونیستی از طریق همکاری با شاهزاده بندر بن سلطان و فهد بن عبدالعزیز، پادشاه وقت سعودی وجود داشت که این افراد در دهه هشتاد به "گروه ویکتوریا" معروف شدند. این گروه در عرصه تجارت سلاح و تسلیحات نظامی فعالیت داشت و همان گروهی است که یهودیان را از اتیوپی به سرزمین های اشغالی منتقل کرد. خاشقجی در جشن تولد 55 سالگی خود در شهر کن فرانسه به "سامدار پیری"، خبرنگار روزنامه یدیعوت آحارانوت در قاهره گفت: "عملیات موسی" جهت مهاجرت یهودیان فالاشای اتیوپی به سرزمین های اشغالی که توسط آمریکا، اسرائیل و سودان از طریق اراضی سودان انجام شد، طی یک نشست سری در مزرعه خصوصی اش در کنیا در سال 1982 طرح ریزی شد. وی می افزاید: در این جلسه جعفر نمیری، آریل شارون و همسرش، نیمرودی و همسرش، شویمر و ناحوم امدونی رئیس وقت دستگاه اطلاعات اسرائیل حضور داشتند (روزنامه مصری الدستور 20/8/1990). در این جلسه سامدار پیری سخنانی درباره همکاری امنیتی میان خاشقجی و اسرائیلی ها بر زبان می آورد و قاشقجی با نصیحت به صهیونیست ها گفت: پیشنهاد می کنم که قدرت را به دوستان آریل شارون بدهید که در این صورت همه چیز رو به راه خواهد شد. مبادلات تجاری و بازرگانی الکساندر بلای، خبرنگار روزنامه جیرو زالیم کوارتلی درباره مبادلات تجاری و بازرگانی سعودی – صهیونیستی می گوید: زمانی که نفت بنادر عربستان سعودی را ترک می کند و وقتی به عرصه دریا می رسد، مسیر کاروان نفت تغییر می کند و نفت عربستان سعودی تخلیه و اسناد و مدارک مربوط به آن تغییر کرده و جعل می شود تا محموله ها تحویل بنادر اسرائیلی شود...» مجله "اکونومیست" انگلیس در این ارتباط می نویسد: اسرائیل از نفت عربستان سعودی که از بندر "ینبع دریای" سرخ استخراج می شود، محافظت می کند و بر اساس توافقی سری میان اسرائیل، عربستان سعودی و مصر؛ اسرائیل از بخش شمالی دریای سرخ، مصر از بخش جنوبی و غربی آن حمایت می کند و در مقابل از کمک های مالی عربستان سعودی بهره مند می شوند. این روزنامه در ادامه می افزاید: روابط سری عربستان سعودی و اسرائیل فقط به تجارت سلاح و نفت محدود نمی شود، بلکه شامل عرصه های متعدد می گردد، از جمله این که شرکت ها و حکومت عربستان سعودی اقدام به وارد کردن سیستم های کامپیوتری اسرائیلی می کند (یدیعوت آحارانوت 16/12/93)، همچنین توافقنامه های رسمی جهت صدور مرکبات اسرائیلی از جمله پرتقال و لیمو از طریق اردن به عربستان سعودی امضاء شده است (معاریو 4/1/94). روزنامه معاریو همچنین در 29/10/1993 نوشت که چندین شرکت سعودی با دفتر "کرنی شمرون" از شوراهای محلی شهرک های صهیونیست ارتباط برقرار کرده و آمادگی خود را برای خرید ساختمان های مسکونی در شهرک های صهیونیست نشین اعلام کرده اند. معاریو می نویسد: این روابط فقط به این موارد محدود نمی شود، بلکه تل آویو مذاکراتی را با دولت قطر جهت استفاده از گاز طبیعی این کشور انجام شده است، امری که باعث ایجاد رقابت میان تجار عرب شده است، به طوری که تجار سعودی حاضر در اسرائیل آمادگی خود را اعلام کرده اند که توافقنامه هایشان با اسرائیل علاوه بر نفت شامل فروش گاز نیز بشود. (دافار 1/2/1994). "سلیج هاریسون" در کتاب خود با عنوان "جنگ دارای ابعاد محدود" ابعاد عملیات حمایت مالی و روش هایی را برملا می کند که سعودی ها به واسطه آن اقدام به حمایت از اسرائیل می کند و می نویسد: برای مثال یکی از مقامات بلند پایه دستگاه های اطلاعاتی آمریکا به او اطلاع داده که سازمان سیا در سال 1986 مبلغ 35 میلیون دلار از دارایی های عربستان سعودی جهت خرید برخی از سلاح هایی که اسرائیلی ها طی جنگ لبنان در سال 1982 به غنمیت گرفته بودند، را به اسرائیل پرداخت کرده اند، سپس سلاح ها را جهت توزیع در میان مجاهدان حاضر در افغانستان از طریق هوایی به پاکستان منتقل ساخته اند (مذاکرات مجلس سنای آمریکا در سال 1987 ص 203). روزنامه آمریکایی "نیویورک تایمز" نیز در تاریخ 6/3/1987 می نویسد: آل سعود از بانک ملی تجاری جده که تحت کنترل موسسه پول عربستان سعودی نیست، برای حمایت مالی از سیاست های پنهانی و سری اشان در جهان عرب و اسلام و خدمت به منافع آمریکا استفاده می کنند و بانک فوق از طریق بانک دیگری به نام A.B.C در جزایر کایمان اموال را به میامی آمریکا ارسال می کند. عادی سازی روابط ورزشی روزنامه آمریکایی "واشنگتن پست" در خصوص رابطه عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی در عرصه ورزشی در تاریخ 24/7/1989 نوشت: تیم بیسبال "نش وادی شارون" اسرائیل با یک تیم سعودی در سالن "رامشتاین" در آلمان غربی مسابقه داده است. عادی سازی شیوخ در حالی که "مجله الفجر" که در قدس اشغالی منتشر می شود، در تاریخ 14/5/1992 اعلام کرد که "تدی کولیک"، شهردار قدس اشغالی با "شیخ ادریس"، مشاور انجمن عالی اسلامی ریاض ملاقات کرده است. کولیک می گوید که شیخ ادریس با هواپیمای شرکت "عال" اسرائیل از قاهره وارد قدس شد و می افزاید: این نخستین سفری بود که یک شخصیت دینی و اسلامی در این سطح به سرزمین های اشغالی انجام دادهاست. کولیک در این دیدار مجسمه ای مسی از قبه الصخره را به شیخ ادریس می دهد. این درحالی است که شیخ ادریس ابزار تمایل می کند که مجسمه ای از دیوار "ندبه" نیز داشته باشد. توجیهات رابطه سعودی – صهیونیستی "عبد الباری عطوان"، سردبیر روزنامه فرامنطقه ای "القدس العربی" اطلاعات زیادی درباره اقدامات صهیونیستی – سعودی برای فراهم کردن زمینه مرحله آینده عادی سازی روابط و رابطه مستقیم ریاض – تل آویو ارائه می دهد که می توان این اقدامات را در موارد زیر ملاحظه و خلاصه کرد: یک: شاهزاده "ترکی الفیصل"، سفیر وقت عربستان سعودی در واشنگتن و رئیس سابق دستگاه اطلاعات اولین کسی بود که آشکارا و علنی از روابط تل آویو – ریاض سخن گفت. وی در زمان شرکت در کنفرانس اقتصادی دافوس که دور خاورمیانه آن در شرم الشیخ مصر در بهار سال 2006 میلادی برگزار شد، از یک خبرنگار صهیونیست استقبال کرد. او با این خبرنگار گفت و گویی مشروح انجام داد که شامل مجموعه ای از نصیحت ها به "ایهود اولمرت"، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی درباره چگونگی پیشبرد روند صلح در منطقه بود. تقریبا یک ماه پس از آن شاهزاده ترکی الفیصل تأکید کرد که کشور متبوعش با استفاده از تمامی ابزارها تلاش می کند تا فلسطینی ها را در خصوص پیروی از روش مقاومت مسالمت آمیز به سبک "مهاتما گاندی"، رهبر هند قانع و آنها را به صرف نظر کردن از مبارزه مسلحانه وادار کند، زیرا این نوع مبارزه به دلیل تفاوت آشکار در موازنه قوا به نفع اسرائیلی ها برای فلسطینیان بی فایده خواهد بود. دو: حکومت عربستان سعودی زمانی که با موضع گیری عجولانه از طریق سخنگوی رسمی اش اسارت دو نظامی صهیونیست توسط حزب الله در جنوب لبنان را محکوم کرد، این واکنش و موضع گیری به شدت ناظران سیاسی را غافلگیر کرد. اسارتی که باعث تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان شد و عربستان سعودی، حزب الله را مسئول این حملات و نتایج ناشی از آن دانست، بدون آنکه رژیم صهیونیستی که لبنان و بیروت پایتختش را بمباران می کرد و صدها کودک را می کشت، محکوم کند و این موضعی بود که اولمرت را آشکارا به تمجید از سعودی ها واداشت و این موضع گیری را تحولی بزرگ در این جنگ دانست، زیرا این نخستین بار بود که تجاوز رژیم صهیونیستی با تأیید عربی و سعودی و محکومیت سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله همراه می شد، امری که نصرالله را وادار کرد تا از اعراب بخواهد اگر مقاومت را تأیید نمی کنند، حداقل در قبال آن بی طرف بمانند. سه: عبد الباری عطوان در ادامه افشاگری هایش می گوید که من به شخصه مهمان برنامه "نیوز نایت" شبکه بی بی سی به عنوان یکی از مهم ترین برنامه های سیاسی این شبکه بودم. این برنامه در هفته آخر آگوست سال 2006 و در اوج حمله رژیم صهیونیستی به لبنان به طور زنده پخش می شد. مسأله ای که باعث غافلگیری ام شد این بود که در این برنامه قبل از شروع گفت و گوی مستقیم، گزارشی پخش شد که در آن "مامون فندی"، یکی از مهم ترین نویسندگان نزدیک به ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه سعودی با صدا و تصویر ملاحظه می شد. او که همچنین یکی از اعضای هیأت سعودی بود که با بوش و کاندو لیزا رایس در 21 آگوست 2006 ملاقات کرده بود. مامون فندی در سخنان خود گفت که اسرائیل و عربستان سعودی در سنگر مشترکی در کنار هم قرار دارند و از تعبیر (in the same page) استفاده کرد. او گفت: اسرائیل از جمله طرف هایی است که خدمات زیادی به عربستان سعودی کرده است، از جمله این خدمات کمک به عربستان سعودی در زمان سقوط جمال عبدالناصر، رئیس جمهوری وقت مصر و "صدام حسین"، دیکتاتور معدوم عراق بود و اکنون نیز برای شکست حزب الله به عنوان دشمن عربستان تلاش می کند. همان طوری که توضیح داده شد، رابطه محرمانه میان دو رژیم وارد دور جدیدی شد، این مسأله ای است که سیمون هرش، نویسنده آمریکایی آن را توضیح داده و مجله نیویورکر در 5/3/2007 آن را منتشر کرده و طی آن به زوایای پنهان و استراتژیک حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه و ماهیت مأموریت هایی که حکومت های عربی هم پیمان واشنگتن در آنها دست دارند و روابط شان با رژیم صهیونیستی پرداخته است. هرش درباره رابطه میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی می گوید: تحولات سیاسی عربستان سعودی و اسرائیل را به سمت "هم پیمانی استراتژیک جدید" سوق یافته است، به خصوص در حالی که هر دو کشور ایران را تهدیدی علیه موجودیت خویش می دانند، وارد مذاکرات مستقیم شده اند. دست‌نوشته ملک عبد العزیز که با تصرف فلسطین توسط صهیونیسم موافقت و خود را سرسپرده انگلیس می‌خواند سعودی ها معتقد هستند که ثبات و استقرار در سرزمین های اشغالی [اسرائیل] به ایران زمینه نفوذ کمتری در منطقه اعطا خواهد کرد. طی سال گذشته سعودی ها، صهیونیست ها و دولت بوش به سلسله ای از توافقات غیررسمی درباره گرایش های استراتژیک جدید دست یافتند که موارد بی شماری متعددی را شامل می شود که مهم ترین این اتفاق نظرها عبارت بودند از: اطمینان دادن به اسرائیل از این که امنیتش در سطح بالایی قرار دارد و واشنگتن، ریاض و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس نیز در نگرانی ریاض، تل آویو، واشنگتن درباره ایران شریک هستند. عادی سازی روابط از طریق طرح های ابتکاری سیاست رسمی عربستان سعودی از زمان ترور ملک فیصل، پادشاه اسبق عربستان سعودی همواره در جهت صلحی گام برمی داشت که رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد. میلمان و راویف در کتاب "تمامی جاسوس های شاه" نوشته اند: دستگاه اطلاعات و جاسوسی اسرائیل موسوم به موساد به دلیل تحرکات مستقل خاشقجی، نیمرودی و آل شویمر به همراه شماری از مسئولان اسرائیل غافلگیر شده است، از جمله این تحرکات از طریق آریل شارون انجام می شد که به بعدها به سمت وزیر جنگ و نخست وزیری رژیم صهیونیستی منصوب شد، طی سخنرانی دسامبر سال 1981 درباره گستره منافع امنیتی و استراتژیک اسرائیل از اواسط آفریقا و شمال آن تا پاکستان سخن گفت. میلمان و راویف در ادامه افزوده اند: آن سه نفر سندی که امیر فهد آن را نوشته بود، برای ارائه به مقامات صهیونیستی تهیه کردند که "طرح صلح فهد" نامیده شد. "سایروس فانس" در خاطراتش از سفر ملک فهد به آمریکا چنین می گوید: زمانی که از ملک فهد درباره اسرائیل پرسیده شد، او جواب داد، امسال سال مبارکی جهت دستیابی به راه حلی اساسی و مهم برای مشکلات عربی - اسرائیلی است. او درباره تنش در روابط عربستان سعودی با آمریکا به عنوان بزرگ ترین حامی رژیم صهیونیستی سخنی نگفت و حتی برخی از اختلاف دیدگاه های موجود میان سعودی ها و آمریکایی ها را نوعی اختلاف میان دوستان برشمرد. کارتر در خاطراتش نقل می کند: سادات تمایل داشت که در ملأ عام و به صورت علنی اعلام کند که تمایلی به تشکیل دولت – کشور مستقل فلسطینی ندارد. او معتقد بود که چنین موضعی میان او، سعودی ها و عرب های میانه رو مشترک است. از سوی دیگر سعودی ها هیچ گاه دیدگاهشان درباره کمپ دیوید و عدم تشکیل دولت مستقل فلسطینی را اعلام نمی کنند و هیچ گونه طرح جدی را در این زمینه نه مطرح کرده و نمی کنند که منجر به حل عادلانه مسأله فلسطین شود، بلکه سازش و همزیستی با رژیم صهیونیستی را تنها طرح پیشنهادی خود می دانند. همچنین ملک فهد طرح شکست خورده "فاس" که دارای هشت نقطه بود، را ارائه کرد که مهمترین بندهای آن عبارت بود از: عقب نشینی اسرائیل از تمامی اراضی اشغالی 1967 و قدس اشغالی، بر چیده شدن شهرک های صهیونیست نشین ساخته شده توسط رژیم صهیونیستی در اراضی عربی پس از سال 1967میلادی، قرار گرفتن نوار غزه و کرانه باختری در دوره انتقالی تحت نظر سازمان ملل برای مدتی که نباید از چند ماه فراتر رود، تأکید بر حق کشورهای منطقه جهت زندگی مسالمت آمیز که بالطع رژیم صهیونیستی را نیز دربر می گیرد. این طرح با عدم پذیرش قاطع کشورهای سوریه، لیبی، یمن و الجزایر مواجه شد، اما بقیه کشورها از جمله کشورهای حوزة خلیج فارس این طرح را به پیروی از عربستان سعودی تأیید کردند، اما در حقیقت این طرح چیزی جز واداشتن آمریکا به اشاعه روح شکست و سرخوردگی و دست کشیدن از حقوق مشروع مسلمانان و به خصوص ملت فلسطین نبود. نقش عربستان سعودی در خصوص اقرار به امنیت رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناختن این امر نیازی به اثبات و ادله ندارد. سپس طرح ملک عبد الله بن عبد العزیز، پادشاه کنونی عربستان سعودی مطرح شد که مضمونش را "توماس فریدمن"، خبرنگار آمریکایی این گونه فاش کرد تا این طرح نخستین تمایل رسمی عربی برای عادی سازی کامل با رژیم صهیونیستی در صورت عقب نشینی کامل از اراضی 1967 را ترسیم کند. این طرح از مهم ترین ارکان و اصول و مبادی نزاع اعراب – اسرائیل یعنی حق بازگشت آوارگان فلسطینی صرف نظر می کرد، مسأله ای که بعدها در نشست سران عرب در سال 2002 میلادی در بیروت با فشار سوریه جبران و زمانی که در نشست سران طرح سعودی پذیرفته شد، به طرح عربی مبدل گشت. بر اساس نصیحت ترومن، رئیس جمهوری وقت آمریکا به ملک عبدالعزیز،‌ بنیانگذار پادشاهی سعودی در سال 1939 عربستان از دو سیاست پیروی می کند که یک بخش آن علنی و دارای مصرف عربی است و بخش دوم آن در خفاست و در "فشار بر فلسطینی ها" خلاصه می شود. روزنامه صهیونیستی "هاآرتص" در سال 1987 میلادی اعلام کرد که شاهزاده بندر بن سلطان، سفیر وقت عربستان سعودی در واشنگتن گفته است که عربستان سعودی به سازمان آزادیبخش فلسطین به ویژه "یاسر عرفات"، رهبر وقت این سازمان جهت صدور بیانیه ای که بر اساس آن رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد، فشار می آورد. این موضوعی است که خاشقجی نیز از آن سخن گفته و از تلاش برای برگزاری نشستی میان عرفات و شیمون پرز در کنفرانس "فاس" در مراکش پرده برداشته و آن را تأیید کرده بود. - رادیو رژیم صهیونیستی در 19/11/1991 اعلام کرد: شاهزاده بندر بن سلطان اعلام کرده است، عربستان سعودی خود را یکی از طرف های منازعه در چالش های خاورمیانه نمی داند و اکنون این کشور تلاش می کند تا میان طرف های عربی جهت حل مسالمت آمیز بحران با اسرائیل میانجی گری کند. این اظهارات در حالی از رادیو رژیم صهیونیستی پخش می شد که بندر بن سلطان در حال تدارک استقبال از هیأت آمریکایی – صهیونیستی در ریاض بود. وی از مقامات رژیم صهیونیستی درخواست کرده بود، برای حضور در این نشست و سفر به عربستان سعودی تا از گذرنامه های غربی استفاده کنند. این هیأت متشکل از فعال ترین عناصر جنبش صهیونیسم در عرصه آمریکا بود. هیأت فوق از مسئولان عربستانی درخواست کرد تا بر کشورهای عربی جهت لغو تحریم های اسرائیل فشار آورند و حمایت از جنبش مقاومت مسلحانه فلسطین را متوقف سازند و ارائه کمک به انتفاضه را قطع کنند و عملیات نظامی در لبنان را متوقف و "ران أراد"، خلبان صهیونیست اسیر شده در لبنان را آزاد کنند. (روزنامه الشعب المقدسیه 2/11/1992). - اما بمب اصلی را بر حسب نوشته روزنامه صهیونیستی معاریو بندر بن سلطان طی نشستی که با اقلیت یهودی در نیویورک در منزل تسفی شالوم، میلیاردر یهودی داشت، منفجر کرد "نشستی کاملا سری و دوستانه که در جریان آن بندر بن سلطان تأکید کرده بود که ریاض اما و اگری درباره سیاست اسرائیل در مواجهه با خشونت در مناطق اشغالی ندارد" و این بدین معنا بود که عربستان سعودی موافق کشتار فلسطینی ها توسط رژیم صهیونیستی است. - اما این تمام کار نبود، بلکه بندر بن سلطان اظهاراتی دیگری نیز داشت که آن را در جریان دیدار با شماری از رهبران یهودی بیان و روزنامه هآرتص آن را منتشر کرد. وی گفته بود: "عربستان آمادگی پذیرش راه حل مبتنی بر تاسیس کشور - دولت مستقل فلسطینی ندارد و این کشور فقط برپایی اتحاد میان فلسطینی ها و اردن و تشکیل اتحاد کنفدرالی متشکل از فلسطینی‌ ها و اردنی ها را تأیید خواهد کرد". راز توجه عربستان سعودی به قضیه فلسطینی نکته ای که در اینجا لازم است در ادامه بحث به آن اشاره کنیم، اهداف حکام سعودی در زمینه توجه به قضیه فلسطینی است که در این جا به دو عامل اصلی اشاره می کنیم: 1- با توجه به این که عربستان سعودی لباس اسلام بر تن کرده است، برایش مناسب نیست که از مهم ترین قضیه حال حاضر جهان اسلام یعنی قضیه فلسطینی و اشغال اراضی اسلامی به دست صهیونیست ها چشم پوشی کند و اگر این کشور تظاهر به این توجه و اهتمام نکند حیثیت و آبروی خود را در جهان اسلام از دست خواهد داد و این امر مشکلات داخلی و خارجی بی شماری را برایش در پی خواهد داشت. نویسنده کتاب "عربستان سعودی" تاکید می کند، سیاست ریاض در قبال نزاع اعراب – اسرائیل با تناقضات بسیاری همراه است، زیرا دوستی با آمریکای حامی رژیم صهیونیستی با خواسته های ریاض مبنی بر ایفای نقش رهبری جهان عرب و حمایت و محافظت از حرمین شرفین منافات دارد. 2- ماهیت نقش ارائه شده به عربستان سعودی از سوی کشورهای بزرگ حامی رژیم صهیونیستی. این کشورها به عربستان سعودی مأموریتی مبنی بر گسترش روحیه سازش و قبول شروط ذلت بار ارائه کرده اند و ماهیت این نقش اقتضا می کند که عربستان سعودی اقدامی چشمگیر را در قبال فلسطینی ها انجام دهد. این سخنی است که "کور دهل"، وزیر اسبق امور خارجه آمریکا بر آن تأکید و اعلام کرده است، یهودیان باید بدانند که حضور آمریکا در عربستان سعودی برای پیشبرد امور به جلو امری ضروری است، همچنین تلاش می شود تا با کمک های مادی و استراتژی های حمایتی و استفاده از مسئولان سعودی؛ اعراب و مسلمانان به طرق مستقیم و غیرمستقیم قانع شوند که گسترش دایره نزاع فلسطین برای رژیم صهیونیستی به راحتی امکان پذیر است،‌ اما آنها باید از این امر جلوگیری کنند و یکی از راه‌های مقابله با این موضوع کنار گذاشتن مقاومت است. نقش آل سعود عبدالعزیز آل سعود و فرزندانش پس از او نقشی را پذیرا شدند که آمریکا برایشان جهت اجرا در منطقه ترسیم کرده بود. این امر حمایت از نظام حکومتی سعودی را تضمین می کرد، نظامی که نیازمند تأیید مردمی در داخل و انسجام سیاسی با محیط پیرامونی اش بود... از زمان جنگ سرد هر کدام از دو اردوگاه سوسیالیستی و سرمایه داری برای تشکیل شبکه ای از پیمان های نظامی، سیاسی و اقتصادی جهت تنگ کردن فضا برای دشمنان شان در جبهه مقابل تلاش می کردند. در این راستا آمریکا پایگاه "ظهران" در جزیره العرب یا همان عربستان سعودی را تاسیس کرد تا بزرگ ترین پایگاه هوایی آمریکا در منطقه لقب بگیرد. این پایگاه شماری جنگنده بمب افکن پیشرفته و دوربرد را در خود جای می داد که تهدیدی علیه جنوب اتحاد جماهیر شوروی سابق به شمار می آمد. این نخستین نقش مزدوری واگذار شده به عربستان سعودی بود تا این کشور به یکی از نقاط تهدید استراتژیک اتحاد جماهیر شوروی مبدل شود. در راستای تکمیل این نقش "ملک سعود بن عبدالعزیز"، پادشاه وقت عربستان سعودی پس از رسیدن به قدرت اعلام کرد، شوروی بزرگ ترین کشور ملحد و کافر در جهان است و دشمن شماره یک عربستان سعودی به شمار می آید و این کشور تمام تلاش خود را جهت پیشگیری از هرگونه گسترش نفوذ شوروی در منطقه خاورمیانه انجام می دهد. در اتفاقی عجیب "بن گورین" نیز از تل آویو چنین اعلامیة مشابهی را علیه اتحاد جماهیر شوروی و علی رغم وجود سفارتخانه شوروی در این رژیم صادر کرد. به این ترتیب آشکار شد که نقش کارکردی عربستان کاملا با نقش کارکردی رژیم صهیونیستی منسجم است. این نقش باعث می شد تا رژیم صهیونیستی و آل سعود به همراه هم به طور مستقیم یا غیرمستقیم به ایجاد تشنج و اختلال در کشورهای عربی دست بزنند. آل سعود و رژیم صهیونیستی توافق کرده بودند که این گونه کشورها را کشورهای طرفدار اردوگاه سوسیالیسم و یا مراکز نفوذ کمونیسم جهانی بنامند. مطابقت دیدگاه عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی در انقلاب 23 ژوئیه مصر تصادفی نبود. صهیونیست ها و آل سعود مصر را دشمن مشترک می دانستند و تلاش کردند تا نظام جدید مصر را متزلزل و مشکلاتی را برای آن ایجاد و حتی برای سرنگونی اش اقدام و تلاش کنند. بحران در روابط مصر و آل سعود به حدی رسید که روابط میان این دو کشور در سال 1957 میلادی و در پی تجاوز سه گانه به مصر به سطح قطع روابط سیاسی منجر شد. در این زمان رژیم سعودی اصل "آیزو نهاور"، رئیس جمهوری اسبق آمریکا در مخالفت با ملل عربی را پذیرفته و به اجرا گذاشت. وضعیت در سال 1958 نیز بر همین منوال بود و ملک سعود علیه وحدت مصر و سوریه توطئه کرد و برای راه اندازی کودتای نظامی در این دو کشور تلاش های بسیاری انجام داد، امری که سرانجام باعث خروج سوریه از جمهوری متحده عربی شد. مشخص شدن نقش شرم آور سعودی ها در آن توطئه ها قطع روابط دیپلماتیک میان جمهوری متحدة عربی و آل سعود را به دنبال داشت... در پی وقوع انقلاب سوسیالیستی علیه رژیم عقب مانده یمن؛ مصر از نیروهای انقلابی یمن و آل سعود از رژیم حاکم بر این کشور حمایت کردند و عربستان سعودی از تمامی امکانات مالی و نظامی خود برای حفظ رژیم حاکم بر یمن استفاده کرد. آمریکا به عنوان پاداش مشارکت آل سعود در جنگ علیه ارتش مصر کمک نظامی به ارزش 500 میلیون دلار به آل سعود پرداخت کرد. پس از آن که انگلیس در سال 1978 میلادی اعلام کرد که قصد دارد تا از منطقه خلیج فارس عقب نشینی کند، آمریکا تلاش کرد تا شکاف استراتژیک به وجود آمده ناشی از عقب نشینی انگلیسی ها از منطقه را پر کند. بنابراین برای رسیدن به این هدف لازم بود بر عربستان سعودی تکیه کرد و آن را ستون اصلی حضور خویش در منطقه و حامی منافعش قرار دهد که این امر با هماهنگی کامل با تکیه گاه امنیتی اش در منطقه، یعنی شاه ایران انجام می شد. علی رغم شرایط متشنجی که منطقه طی سال های بعد با آن مواجه شد، از جمله جنگ اکتبر سال 1973، امضای توافقنامه کمپ دیوید میان سادات و رژیم صهیونیستی، وقوع انقلاب اسلامی در ایران و سقوط شاه به عنوان هم پیمان عربستان سعودی و وقوع جنگ ایران و عراق؛ آل سعود این نقش کارکردی و مزدوری را حفظ کردند. بر کسی پوشیده نیست که آل سعود نقش محوری را در شکل گیری محوری منطقه ای هم پیمان با آمریکا علیه عراق در سال 1990 میلادی ایفا کرد و خاک کشور خود را در اختیار آمریکایی ها قرار داد تا مرکز عملیات و فرماندهی آمریکایی ها برای انجام عملیات طوفان صحرا و دیگر عملیات هایشان علیه عراق شود. تا پیش از این آمریکایی ها و انگلیسی ها نگرانی هایی در این خصوص داشتند که مبادا آل سعود از استقرار نیروهای خارجی در اراضی جزیره العرب که کشوری اسلامی به شمار می آید، جهت هدف قرار دادن کشوری عربی یا اسلامی ممانعت به عمل آورد، اما چنین نشد و آل سعود با استقرار نظامیان آمریکایی و انگلیسی در خاک کشور خود موافقت کرد. این موافقت به دنبال خود تظاهرات و اعتراض هایی را در جهان عرب از جمله در خود عربستان به دنبال داشت و مردم کشورهای عربی از حاکمان سعودی خواستند که به نظامیان متجاوز خارجی اجازه حضور در سرزمین های اسلامی و اقدام جهت ویرانی یک کشور عربی و مسلمان را ندهند، اما امرای سعودی گوش هایشان را بر تمام این خواسته ها و مطالبات عربی – اسلامی بستند و از نظامیان خارجی در اراضی و آب های منطقه ایشان استقبال کردند و با آنها در جنگ علیه عراق شرکت کردند، بدون آن که حرمت سرزمین اسلامی و یا خون اعراب مسلمان را حفظ کنند. همان سناریو را آل سعود در جنگ دوم خلیج فارس نیز به اجرا گذاست و در جریان آمریکا و هم پیمانانش به اشغال عراق، غارت ثروت ها و تسلط بر مردم عراق مبادرت کردند و اراضی جزیره العرب و بنادر آن نقطه آغاز تجاوز دوم غرب علیه عراق بود و کشورهای غربی از پایگاه های نظامی موجود در این کشور برای تخریب شهرها و روستاهای عراق و کشتن صدها عراقی بی گناه استفاده کرد. آل سعود به پیمان نامقدس خود با آمریکایی ها همچنان وفادار هستند و به طور مستمر نقش تعیین شده توسط آمریکایی ها برای خویش را در تمامی مراحل و در تمامی شرایط منطقه ای اجرا می کنند. آمریکایی ها طی دهه های گذشته بر این باور بوده اند که ساختار سیاسی عربستان سعودی برای آمریکایی ها سود و منفعت به همراه دارد و به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت آنها و رژیم صهیونیستی در منطقه کمک می کند. مزدوران نفتی اما دومین نقش کارکردی و مزدوری آل سعود نقشی است که اهمیتش کمتر از مزدوری سیاسی نیست. این نقش به نفت مربوط می شود که یک محصولی استراتژیک و بسیار مهم در سطح جهان و به خصوص برای کشورهای غربی تلقی می شود. این نقش به دقت برای آل سعود ترسیم شده و آنها متعهد به اجرای بندهای آن به گونه ای شده اند که رضایت غرب و کشورهای بزرگ صنعتی را تأمین کنند، بدون آن که به منافع مردم عربستان سعودی و یا سایر کشورهای تولید کننده نفت توجهی داشته باشند که اکثرشان از جمله کشورهای در حال توسعه هستند و نفت ستون اصلی اقتصاد آنها را تشکیل می دهد. آمریکایی ها از آل سعود می خواهند که به طور مستمر جاری ساختن نفت در رگ های کشورهای صنعتی غربی را ادامه دهند تا هرگونه علت ناگهانی و غیرمنتظره تأثیر منفی بر رشد اقتصاد غربی نداشته باشد. کشور عربستان سعودی بزرگ ترین صادر کنندة نفت جهان تلقی می شود، به طوری که صادرات نفت این کشور از 13.5 میلیون بشکه نفت در روز بیشتر است، یعنی 45 درصد از مجموع صادرات منطقه اوپک را دربر می گیرد که شامل 16 کشور تولید کنندة نفت است. همچنین بزرگ ترین ذخایر نفتی کشف شده در جهان در کشور عربستان سعودی قرار دارد که معادل 26 درصد از مجموع ذخایر نفتی جهان است. این وضعیت برتری در عرصه تولید و ذخیره نفت به آل سعود فرصت حاکمیت در عرصه تولید کلی نفت اوپک و همچنین حاکمیت در عرصه میانگین قیمت جهانی نفت را داده است. سعودی ها این دو شاخص مهم را در خدمت آمریکا و هم پیمانان غربی اش به خدمت گرفته اند. علی رغم افزایش سرسام آور قیمت کالاهای صنعتی تولید شده در غرب آل سعود قیمت جهانی نفت را در مرزهایی نگهداشته است که طی سه دهه پا بر جا مانده و تغییری نکند، موضوعی که باعث تباه شدن اکثر تولیدات جهانی نفت را به دنبال داشته است. اگر آمریکا و هم پیمانان غربی اش صدها میلیارد دلار سود به دلیل کاهش قیمت نفت به دست آورند، کشورهای تولید کننده نفت و از جمله عربستان سعودی دقیقا برابر همان سودها ضرر می کنند. معمولا با افزایش تقاضای جهانی برای نفت؛ نفت خام نیز با افزایش قیمت مواجه می شود. در این زمان آل سعود دخالت کرده و افزایش تولید نفت را اعلام می کنند تا قیمت نفت را در همان قیمت قبلی نگه دارند، امری که باعث وارد شدن خسارت به کشورهای تولید کننده نفت می شود. بر اساس یک گزارش آمریکایی که در اواخر سال 1981 میلادی صادر شد، اعلام گردید: عربستان سعودی سیاست محافظه کاری و همکاری نفتی با غرب را وفاداری به تعهداتش در قبال توافقنامه حمایت آمریکا از نظام حکومت آل سعود می داند. در کنار تثبیت قیمت جهانی نفت آل سعود معمولا از سیاست اشباع بازارهای جهانی با کمیت بالایی از نفت تبعیت می کند، کمیتی که بیشتر از نیازهای عملی این بازارها به شمار می آید و باعث می شود تا کشورهای تولید کننده نفت توانایی کنترل بازارها و قیمت جهانی نفت را از دست بدهند و کشورهای صنعتی بر بازار جهانی نفت تسلط داشته باشند. کشورهای در حال توسعه تولید کننده نفت در صورت سرپیچی از قیمت های تعیین شده توسط عربستان سعودی مجازات می شوند. هنگامی که جنگ ایران و عراق آغاز شد و پس از آن به مدت 8 سال به طول انجامید و تأسیسات نفتی هر دو کشور ایران و عراق صدمه دید و توانایی صادراتی تهران و بغداد کاهش یافت، برآوردها و انتظارات نشان داد که باید در انتظار افزایش جهانی قیمت نفت در نتیجه کاهش عرضه در بازارها باشیم، اما "احمد زکی الیمانی" وزیر سابق نفت عربستان سعودی اعلام کرد که ریاض آمادگی دارد تا هرگونه کمبود نفت در بازارهای جهانی را جبران کند. بنابراین در نتیجه این اقدام عربستان سعودی، جنگ ایران و عراق مدت 8 سال طول کشید و طی آن صدها هزار نفر از دو طرف کشته شدند، بدون آن که قدرت های غربی جهت توقف آن اقدامی به عمل آورند. معادله مربوط به عدم اقدام قدرت های غربی بسیار ساده بود: تا زمانی که منافع کشورهای صنعتی بزرگ از استمرار جنگ تأثیر نپذیرد، ادامه جنگ تا بی نهایت برای آنها مهم نبود. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که اظهارات الیمانی عامل کشته شدن هزاران نفر از طرف های ایرانی و عراقی بود و اگر آل سعود این پیشنهاد سخاوتمندانه را مطرح نمی کرد، کشورهای بزرگ غربی برای توقف این جنگ با استفاده از استفاده از راهکارهای مختلف اقدام می کردند تا جریان صدور نفت برای آنها با مشکلی مواجه نشود، امری که برای فعال شدن مکانیزم های اقتصادی آنها ضروری بود. دیدگاه خطرناک تر آل سعود اندکی قبل از تجاوز عراق علیه ایران اتخاذ شد، زمانی که عربستان سعودی اعلام کرد که کاهش تولید نفت ناشی از جنگ علیه عراق را جبران خواهد کرد. موضوعی که در جنگ کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا علیه عراق در سال 1993 نیز اتخاذ و موجب شد، بسیاری از کشورها و ناظران امور بین الملل این حمایت های سعودی را به منزله تشویق کشورهای غربی جهت ملحق شدن به محور آمریکایی و مشارکت در جنگ علیه عراق قلمداد کنند، زیرا سعودی ها آنها را مطمئن کرده بودند که در صورت مشارکت آنها در جنگ اشغال و تخریب عراق واردات نفتی آنها هیچ گونه تأثیری نخواهد پذیرفت. آنچه گفته شد بخش هایی از روابط سعودی – صهیونیستی است که میزان نفوذ و اهمیت نقش عربستان سعودی در خیانت به قضیه فلسطین را به تصویر می کشد و ما را به یاد این گفته ملک عبد العزیز، بنیانگذار پادشاهی سعودی می اندازد که گفت: اگر فلسطینی ها از من پیروی کنند، باید بگویم که پیروی از روش های مسالمت آمیز تنها راه رسیدن به خواسته هایشان است.  

اخبار فرهنگی . هنری . ادبی

عکاسان خوزستانی برگزیده جشنواره عکس گردشگری «دالاهو»
فرهنگی و هنری  9:45:57 1391/11/21

9111-14180-5 کد خبر

 

نخستین جشنواره عکس گردشگری "دالاهو" با هدف ارج نهادن به ارزش‌های هنر عکاسی در گردشگری برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ آثار رسیده به جشنواره عکس گردشگری دالاهو  بر طبق سیاست‌های کلی مندرج در فراخوان  با رویکرد  "گردشگری از نگاه دوربین" مورد بررسی و نقد داوران (افشین بختیار، حسن غفاری و آرش حمیدی) قرار گرفت.

در این جشنواره که  با استقبال خوب جامعه عکاسان و گردشگری روبه‌رو شد ۶۳۱ هنرمند با ۴۰۱۱ اثر شرکت کردند که از این میان ۷۶ اثر از ۵۴ هنرمند منتخب جشنواره شدند.

امین نظری (دبیر عکس ایسنای خوزستان)، مهران همراهی و سید مدیار شجاعی‌فر به عنوان نمایندگان خوزستان در بخش نهایی و نمایشگاهی این جشنواره حضور دارند.

نمایشگاه آثار منتخب از ۲۳ بهمن تا سوم اسفند 91 در فرهنگسرای ارسباران تهران در معرض دید علاقه‌مندان قرار خواهد گرفت. همچنین مراسم تقدیر و تشکر از برگزیدگان در تاریخ سوم اسفند ماه و مصادف با اختتامیه نمایشگاه برگزار می‌شود

تاریخ انقلاب اسلامی

 

"طرفداران روح اله خمینی در اهواز"
مروری بر یکی از اسناد ساواک
سیاسی  9:54:33 1391/11/21

9111-6273-5 کد خبر

 

اردیبهشت سال 57 در حالی آغاز شد که پرچم هیات ها در مساجد، حسینیه ها و تکایا به مناسبت ایام فاطمیه در اهتزاز بود و برخی از سخنرانان، متاثر از حوادث فروردین ماه ایران، به خصوص جنایاتی که در شهرهای یزد، اهواز و جهرم صورت گرفت و تعدادی از مردم به شهادت رسیدند، علیه رژیم سلطنتی شاه سخن راندند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)_منطقه خوزستان، گزارش های منابع نفوذی ساواک از این هیات ها در تهران و دیگر شهرهای کشور، ازجمله شهرهای استان خوزستان قابل توجه است.

تلاش های اصلی روحانیون و مردم در این ماه، آمادگی برای برپایی مراسم چهلم شهدای شهرهای یزد، اهواز و جهرم بود. بنا بر گزارش های متعدد، تلفنگرام ها و بولتن هایی که تاریخ این ماه را بر پیشانی خود دارند، اقدامات و تدارکات گسترده ای برای بزرگداشت این شهدا در 19 اردیبهشت انجام شد.

امام خمینی (ره) به مناسبت اربعین شهدای بزد اعلامیه ای منتشر کردند که خیلی زود در ایران تزیع شد. امام در این اعلامیه راهکارهای تازه ای برای ادامه مبارزه پیش روی مردم گذاشتند. اعلامیه دیگر مراجع تقلید در ایران به مناسبت چهلم شهدای یزد، اهواز و جهرم این بار با امضای مشترک آقایان گلپایگانی، نجفی مرعشی و شریعتمداری منتشر شد.

مراسم چهلم شهدای بزد، اهواز و جهرم در روز 21 اردیبهشت در تهران برپا شد. از چند روز قبل اعلامیه ای که دهها روحانی مقیم تهران آن را امضا کرده بودند، به صورت پنهانی توزیع شد، و به اطلاع مردم رساند که این مراسم در مسجد جامع بازار برگزار خواهد شد. آن روز چهره تهران با تانک ها و نفربرهایی که در خیابان های منتهی به بازار موضع گرفته بودند و نیز نیروهای ضد شورش، عوض شد. پس از پایان مراسم، بارها شعار "مرگ بر شاه" زیر سقف های قوسی بازار پیچید. شاه نیز سفر خود به کشورهای اروپای شرقی را به تعویق انداخت و شخصا رهبری نیروهای نظامی مستقر در تهران را به عهده گرفت. در این روز گلوله های زیادی شلیک شد، ولی کسی آسیب ندید.

در سال های منتهی به انقلاب، در استان خوزستان و مخصوصا در شهر اهواز، به پیشگامی روحانیون این شهر حرکت های انقلابی بسیاری انجام می شد که در بسیاری از اسناد و گزارش های به جا مانده از ساواک، به این حرکت ها اشاره شده است.نیروهای ساواک در گزارش ها و اسناد خود، تعابیر ضد شاه را توسط کد انعکاس می دادند و به عنوان مثال محمدرضا پهلوی، در گزارش های ساواک با عنوان "منصور" و یا عدد "66" ذکر می شد. در بیشتر گزارش های ساواک نظرهایی داده شده و در این گزارش ها، از نظر دهنده با کلمات رمز یاد شده است؛ این کلمات رمز معمولا اسامی روزهای هفته است.

در یکی از اسناد "خیلی محرمانه" ساواک که در تاریخ 21 اردیبهشت 57 نوشته شده، اینگونه آمده است:

"گزارش خبر

موضوع: طرفداران روح اله خمینی در اهواز

برابر اطلاع نمایندگان خمینی و کسانی که سهم امام و خمس جمع آوری و وجوهات را برای خمینی به عراق می فرستند عبارتند از:

1)صدری کتابفروش روبروی زندان قدیم 2)سید حسین امام، امام جمعه مسجد جامع اهواز 3)حاج سیدعلی شفیعی پیشنماز مسجد سر سچه 4)حاج سید مصطفی علم الهدی، پیشنماز مسجد مرعشی خیابان حافظ 5)ابن العلم پیشنماز مسجد صاحب الزمان خیابان احمدی

نظریه سه شنبه- کرارا شنیده شد که این افراد جهت خمینی سهم امام و خمس جمع آوری و به طرق مختلف می فرستند.

نظریه سه شنبه- 1)منبع تحت آزمایش می باشد 2) به منبع آموزش لازم داده شد تحقیق نماید چه کسانی خمس و سهم امام خود را به نامبردگان پرداخت می نمایند و این وجوهات به چه طریق برای خمینی ارسال می گردد.

نظریه 26- ضمن تایید نظریه سه شنبه بر هبر عملیات دستور داده شد کسانیکه وجوهات خود را به نمایندگان خمینی پرداخت می نمایند به نحو مقتضی با تهیه مشخصات کامل شناسایی نمایند." 

 

 

چند خاطره از وزیر شعاری که در بستر بیماری‌ست
 
ماجرای گفتگوی آیت الله طالقانی با امام(ره) در شب 22 بهمن/ لقب وزیر شعار ابداع چه کسی بود؟

رجانیوز: دعای قنوت نماز عید فطر با صدای حاج محمود مرتضایی‌فر، یکی از خاطرات مشترک ما ایرانی‌هاست. کسی که حضورش بعنوان مکبر در نماز‌های جمعه تهران باعث شده است تا «وزیر شعار» برای سال‌ها چهره همیشه حاضر در این میعادگاه هفتگی باشد. اما چند وقتی است که حاج آقا مرتضایی‌فر در بستر بیماری افتاده است. به همین مناسبت و در آستانه 22 بهمن ماه چند خاطره پراکنده از او را بازنشر داده ایم.

 

تفاوت من با بلال حبشی

آشنایی بنده با آیت الله طالقانی به دهه ۳۰ بر می‌گردد. محل کسب و کار من به مسجد هدایت نزدیک بود و من برای شرکت در نماز جماعت به آنجا می‌رفتم. اکثر کسانی که در نماز جماعت مسجد هدایت شرکت می‌کردند، تحصیل‌کرده‌هایی بودند که به معارف و احکام اسلام علاقه داشتند و آنجا را برای خود به صورت یک پایگاه در آورده بودند.

از آنجا که بسیار به مرحوم طالقانی علاقه داشتم، پس از مدتی داوطلبانه عهده‌دار انجام بعضی از برنامه‌های مسجد از جمله گفتن اذان، دعای پس از نماز و اعلام برنامه‌ها در مراسم عزاداری و اعیاد شدم. مرحوم طالقانی بسیار مرا تشویق می‌کردند و مورد لطف و عنایت قرار می‌دادند.

یادم هست یک بار که اذان دادم، پیرمردی پیش آمد و شانه مرا بوسید و خطاب به مرحوم طالقانی گفت: «محمود آقا بلال زمانه ماست.» آقای طالقانی لبخندی زدند و گفتند: «بلال سیاه بود. آقا محمود ما سفید و خوب چهره است. » من در پاسخ گفتم: «آقا! فرق من با بلال این است که او چهره‌اش سیاه بود و قلبش سفید و من برعکس هستم!»

 

بجای آقای هاشمی منبر رفتم

یک بار به مناسبت جشن‌های نیمه شعبان، مرحوم طالقانی چون خودشان ممنوع‌المنبر بودند، از آقای هاشمی دعوت کردند که در یکی از دهات طالقان سخنرانی کنند. آقای هاشمی به خاطر مشکلی که برایشان پیش آمده بود، نتوانستند به طالقان بیایند. آقای طالقانی به من گفتند: «آقا محمود! من ممنوع‌المنبر هستم و نمی‌توانم صحبت کنم. تنها کسی که الان این کار از دستش بر می‌آید و می‌تواند این مجلس را اداره کند، خود شما هستی. برو و این کار را بکن. » من طبق دستور ایشان در آن چند روز مجلس را اداره کردم که بسیار هم مورد رضایتشان واقع شد.

 

پاتک آیت الله طالقانی به ممنوع المنبری

یک بار آیت الله طالقانی در ماه مبارک رمضان، بین دو نماز، پشت به محراب ایستادند و خطاب به حضار گفتند: «من از سخنرانی منع شده‌ام. می‌خواهم فاصله دو نماز برایتان در باره نماز جمعه یک مسأله شرعی را عنوان کنم. نماز جمعه، واجب تخییری است و در دین اسلام اهمیت خاصی دارد. علت چیست که در تمام دنیا نمازجمعه برگزار می‌شود، ولی شیعیان از این کار استنکاف می‌کنند، حال آنکه در قرآن سوره‌ای به نام جمعه آمده و تمام فرقه‌های اسلامی نماز را برگزار می‌کنند. پاسخ این است که برگزاری نماز جمعه در سه مقطع واجب است: اول حضور امام زمان(عج)، دوم حضور نماینده ایشان که برای اقامه نماز تعیین شده باشد و سوم به شرط آنکه حاکم عادلی بر کشور حکومت کند. تا کنون هیچ یک از این شرایط محقق نشده است و لذا شیعیان، نماز جمعه را به معنای وسیع و واقعی‌اش برگزار نکرده‌اند، زیرا اولاً امام زمان(عج) غایب هستند، ثانیاً کسی از سوی ایشان برای انجام این کار تعیین نشده است و ثالثاً حاکم عادلی بر کشور حکومت نمی‌کند. از آنجا که نماز جمعه، یک نماز حکومتی است، برگزاری آن تأیید حکومت وقت محسوب می‌شود و شیعه در طول تاریخ و در زمان حال نخواسته و نمی‌خواهد با برگزاری این نماز، حکومت را تأیید کند».

ایشان در پوشش پاسخ به یک مسأله شرعی، هر چه را که لازم بود بالای منبر بگویند، گفتند و در واقع یک هدف سیاسی را دنبال کردند. همان شب مأموران ساواک به منزل ایشان ریختند و به خاطر اینکه شاه را غیر عادل نامیده بودند، دستگیرشان کردند.

 

بعد از صحبت با امام شدیدا گریه کردند

من بارها از زبان مرحوم طالقانی شنیدم که می‌گفتند امام(ره) مؤید‌من‌عندالله است. روز ۲۱ بهمن ساعت ۴ بعد از ظهر بود که حکومت رژیم شاه اعلام حکومت نظامی کرد و به مردم دستور داد که از ساعت ۴ بعد از ظهر به بعد، از خانه‌های خود خارج نشوند. امام (ره) بلافاصله این حکم را لغو کردند و از همه مردم خواستند به خیابان‌ها بریزند. عده‌ای نزد مرحوم طالقانی آمدند و از ایشان خواستند از امام (ره) استدعا کنند که اعلامیه لغو حکومت نظامی را پس بگیرند. اینها معتقد بودند رژیم شاه، خونخوار و پلید است و قتل عام به راه خواهد انداخت. آقای طالقانی با مدرسه علوی تماس گرفتند و تقاضا کردند با امام (ره) حرف بزنند. صحبت آن دو بسیار طولانی شد. صحبت‌هایشان که تمام شد، مرحوم طالقانی گوشی را گذاشتند و به گوشه‌ای رفتند و شروع کردند به گریه کردن.

ما که شاهد این صحنه بودیم تصور کردیم خدای ناخواسته بین ایشان و امام‌(ره) اختلافی پیش آمده و امام‌(ره) حرفی زده‌اند که آقای طالقانی ناراحت شده‌اند. بعد که آرام شدند، بعضی از دوستان علت گریه ایشان را پرسیدند. مرحوم طالقانی گفتند: «هر چه استدلال آوردم، امام نپذیرفتند. وقتی دیدند قانع نمی‌شوم، فرمودند: «اگر دستور و نظر حضرت ولی‌عصر(عج) باشد، باز هم نمی‌پذیرید؟» وقتی این طور فرمودند، عرض کردم هر جور صلاح می‌دانید عمل بفرمایید و ما هم تابع شما هستیم». مرحوم احمد آقا پس از رحلت مرحوم طالقانی می‌فرمودند: «هر وقت تلویزیون چهره ایشان را نشان می‌دهد، اشک در چشم‌های امام جمع می‌شود.»

 

اولین نمازجمعه

من تا قبل از اعلام رسمی اقامه نماز جمعه توسط آیت‌الله طالقانی از موضوع خبر نداشتم. صبح روز ۵ مرداد به دانشگاه تهران رفتم تا اگر کمکی از دستم برمی‌آمد، انجام بدهم. بدیهی است که منافقین و لیبرال‌ها به هیچ‌وجه تمایل نداشتند که من مکبّر نمازجمعه باشم، چون می‌دانستند که من وابسته به حزب جمهوری اسلامی و از علاقه‌مندان به شهید بهشتی و آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هستم. یکی از آنها نزد آیت‌الله طالقانی رفته و کسب تکلیف کرده بود. ایشان فرموده بودند: «من محمود آقا را سال‌هاست که می‌شناسم. هیچ کس نمی‌تواند مثل او این مراسم را اداره کند». و به این ترتیب من مکبّر نمازجمعه شدم.

آن روز تریبون مناسبی برای برگزاری نمازجمعه وجود نداشت و از یک کانتینر به عنوان جایگاه استفاده کردند. مرحوم طالقانی روی سقف کانتینر ایستادند و خطبه‌ها را ایراد کردند. ایشان با عصایی در دست و با کهولت سن از نردبام جایگاه بالا رفتند و خطبه‌ها را ایرادکردند. درهنگام اقامه نماز به بنده فرمودند: «من سوره جمعه را حفظ هستم، اما ممکن است حین نماز بخش‌هایی را فراموش کنم. شما قرآن را باز کنید و اگر چنین شد، به یاد من بیاورید.» من هم همین کار را کردم.

در فاصله نماز جمعه و نماز عصر ناگهان یادم آمد که پیامبر(ص) و اصحابشان، پس از فتح مکه دعای وحدت خواندند، پس چه خوب است که ما هم به شکرانه پیروزی شکوهمند انقلاب و برگزاری آیین پرشکوه نماز جمعه، دعای وحدت بخوانیم. این پیشنهاد بسیار مورد استقبال و توجه مرحوم طالقانی قرار گرفت و بعدها هم در نماز جمعه‌های تهران و بعضی از شهرستان‌ها خوانده شد. در هر حال من افتخار این را داشتم که در ۵ نماز جمعه مکبّر ایشان باشم.

 

با حمایت شهیدان رجایی و باهنر ماندم

پس از رحلت آیت‌الله طالقانی، عده‌ای شیطنت‌هایی کردند که من کنار گذاشته شوم، ولی شهیدان رجایی و باهنر که از سوابق من باخبر بودند پافشاری کردند که کس دیگری نمی‌تواند نمازجمعه را اداره کند. با حمایت این بزرگواران بود که کار من ادامه پیدا کرد. البته من با برخی از یاران نزدیک امام (ره) در ارتباط بودم و از آنها راهنمایی می‌گرفتم.

 

خواستم به امام پیام سلامتی آقا را بدهم

روز قبل از آخرین جمعه سال ۶۳ صدام اعلام کرده بود که نماز جمعه تهران را به خاک و خون خواهد کشید. این شایعه بین مردم پیچیده بود، با این همه جمعیت در همه جا موج می‌زد. مقام معظم رهبری در حال سخنرانی بودند که بمب منفجر شد و موج و حرارت آن تا تریبون هم رسید، ولی خوشبختانه ایشان صدمه نخوردند و اصرار داشتند که به صحبت‌های خود ادامه بدهند.


من نگران بودم که نکند به جان ایشان سوءقصد شود و از ایشان درخواست کردم به کنار جایگاه بروند تا من مردم را آرام کنم. از سویی می‌دانستم امام(ره) نمازجمعه را از رادیو گوش می‌دهند و قطعاً نگران سلامتی آقا بودند. به‌سرعت پشت میکروفون رفتم و دو بار تکرار کردم: «رئیس‌جمهور محترم جمهوری اسلامی هم اکنون به خطبه‌های عالمانه خود ادامه می‌دهند. » در واقع می‌خواستم با این حرف، هم مردم را آرام کنم و هم خبر سلامتی آیت‌الله خامنه‌ای را به اطلاع امام‌(ره) و مردم برسانم. جالب این بود که این حادثه کمترین تأثیری بر لحن آقا نگذاشت و ایشان با همان صلابت همیشگی به ایراد خطبه‌ها ادامه دادند، گویی هیچ اتفاقی روی نداده است. مردم هم بر جای خود باقی ماندند و نماز برگزار شد. در آن حادثه ۱۴ نفر به شهادت رسیدند.

 

تذکری که امام به من دادند

بله، یک بار مداحی آمده بود و اشعاری خواند و از مردم اشک گرفت. امام(ره) توسط آقای توسلی پیام دادند که مداحان باید اشعار حماسی بخوانند. ما مرد جنگیم و این گونه اشعار مناسب نیستند.

اینگونه بود که تکبیر جا افتاد

در روز بازگشت حضرت امام (ره) به وطن و سخنرانی ایشان در بهشت زهرا، هنگامی که ایشان فرمودند من دولت تعیین می‌کنم و توی دهن این دولت می‌زنم، عده‌ای از خبرنگاران که پایین جایگاه نشسته بودند، هیجان‌زده شدند و کف زدند. من هم که احساساتی شده بودم، بی‌اختیار کف زدم، ولی ناگهان متوجه شدم در محضر بزرگان چه خبطی کرده‌ام و شروع کردم به تکبیر گفتن و مردم هم تکرار کردند و از آن پس به جای احسنت گفتن، تکرار سه بار الله اکبر باب شد و الحمدلله تا امروز هم ادامه دارد.

 از آن روز به من گفتند وزیر شعار!

مرحوم آیت‌الله توسلی یک بار مرا دیدند و گفتند: «خبر داری وزیر شعار شده‌ای؟» گفتم: «این لقب از کجا نصیب من شده؟» گفتند: «دیروز امام از احمدآقا حال شما را پرسیدند و ایشان گفتند منظورتان وزیر شعار است؟ امام با شنیدن این حرف خندیدند.» از آن زمان بود که این لقب روی من ماند.

کد خبر:149936 -

اخبار روز خوزستان

 

توان 20 درصدی صادرات انرژی تولیدی برق خوزستان
اقتصادی  9:0:31 1391/11/21

9111-13774-5 کد خبر

 

معاون بهره‌برداری سد و نیروگاه‌ سازمان آب و برق خوزستان گفت: خوزستان سهم حدود 14 درصدی از کل برق تولیدی کشور و سهم 84 درصدی از تولید انرژی برق‌آبی کشور را به خود اختصاص داده است.

حبیب‌اله جعفری در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه‌خوزستان، اظهارکرد: در حال حاضر توان تولید انرژی برق‌آبی در نیروگاه‌های در کل حوضه‌های آبریز استان 9 هزار مگاوات می‌باشد.

وی افزود: سالانه در حوزه کارون 19 هزار و 265 گیگاوات ساعت، در حوزه دز 2 هزار و 683 گیگاوات ساعت، در حوزه کرخه 930 گیگاوات ساعت و در حوزه مارون 190 گیگاوات ساعت انرژی برق‌آبی قابل تولید است.

جعفری تصریح‌کرد: در خوزستان توان صادرات حدود 20 درصد از انرژی تولیدی برق وجود دارد اما هنوز راه‌کار ویژه و مجوز لازم برای این مساله محقق نشده است. سازمان آب و برق خوزستان پیگیر تحقق صادرات برق به کشورهای همسایه می‌‌باشد.

معاون بهره‌برداری سد و نیروگاه‌ سازمان آب و برق خوزستان در ادامه وضعیت نیروگاه‌های سد گتوند علیا اشاره و خاطرنشان‌کرد: توان تولید سالانه انرژی برق در سد گتوند 4 هزار و 500 گیگاوات ساعت است. نیروگاه‌های سد گتوند برای تامین نیاز و مصارف مناطق پایین دست استان و تولد انرژی برق راه‌اندازی شده‌اند.

وی در خصوص آورد مخازن سدهای استان گفت: در حوزه آبریز استان شامل سدهای گتوند، کارون 4، کارون سه و شهید عباس‌پور، دز، کرخه و مارون آورد آب 6 هزار و 91 میلیون مترمکعب بوده که سهم حوزه کارون بزرگ از این میزان 4 هزار و 343 میلیون مترمکعب است.

جعفری افزود: آورد حوزه کارون بزرگ در همین مقطع زمانی یک هزار و 894 مترمکعب است که آورد کارون بزرگ در سال جاری نسبت به مدت مشابه سال‌گذشته 129 درصد و نسبت به متوسط بلندمدت 9 درصد افزایش دارد.

معاون بهره‌برداری سد و نیروگاه‌ سازمان آب و برق خوزستان اظهارکرد: اگرچه نسبت به سال‌گذشته در حوزه کرخه آورد قابل ملاحظه‌ای داشتیم اما این میزان آورد امسال نسبت به متوسط بلندمدت 19 درصد کاهش داشته است. همچنین آورد در حوزه مارون نسبت به سال‌گذشته 31 درصد و نسبت به متوسط بلندمدت 23 درصد افزایش را نشان می‌دهد.

تصاویر بسیار زیبا از طبیعت دلنواز

 

پرواز بر فراز مزارع گلهای لاله در شمال هلند

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

KamyaB.Ir | کمیاب‌ترین های وب فارسی

گزارش اداره هوا شناسی خوزستان

 

مدیر کل هواشناسی خوزستان خبر داد
پایداری شرایط جوی تا یک هفته آینده در خوزستان 

خبرگزاری فارس: مدیر کل هواشناسی خوزستان از پایداری هوا حداقل تا یک هفته آینده در خوزستان خبر داد و گفت: بارانی در نقشه‌ها دیده نشده است. 

سعود دهملایی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اهواز اظهار داشت: از اواخر امروز زبانه‌های سیستم پرفشار بر روی استان تأثیرگذار خواهد بود که باعث جنوبی شدن جریانات جوی بر روی استان خواهد شد و طی امروز ابرناکی و احتمال بارش‌های پراکنده و خفیف در استان وجود خواهد داشت که از اواخر وقت به‌تدریج شاهد کاهش ابرناکی خواهیم بود.

وی افزود: مناطق شمالی استان و ارتفاعات نیمه شمالی صاف تا نیمه ابری با احتمال بارش پراکنده و خفیف و در بعضی ساعات وزش باد و غبار، مناطق مرکزی و غربی صاف تا نیمه ابری با احتمال بارش پراکنده و خفیف و در بعضی ساعات وزش باد و غبار، مناطق ارتفاعات نیمه شرقی و جنوب شرقی صاف تا نیمه ابری با احتمال بارش پراکنده و خفیف و در بعضی ساعات وزش باد و غبار و مناطق ساحلی و جنوبی صاف تا نیمه ابری با احتمال بارش پراکنده و خفیف و در بعضی ساعات وزش باد و غبار همراه خواهد بود.

مدیر کل هواشناسی خوزستان خاطرنشان کرد: وضعیت هوا صاف تا قسمتی ابری همراه با غبار، جهت باد شمال غربی، سرعت باد 15 تا 35 کیلومتر در ساعت و ماکزیمم سرعت باد 45 کیلومتر در ساعت خواهد بود.

دهملایی تأکید کرد: در شبانه روز گذشته امیدیه با 23.1 و ایذه با 6.2 درجه سانتیگراد به ترتیب گرم‌ترین و خنک‌ترین نقاط گزارش شده‌اند و حداکثر دمای اهواز به 21.3 و حداقل به 9.2 درجه سانتیگراد خواهد رسید. 

 

یک خبر سیاسی

استقبال از کاروان مصر

"ابوالفضل علمدار، مشایی را نگه دار"، " ما اهل ایران نیستیم، محمود تنها بماند"/ احمدی نژاد با همه استقبال کنندگان "خودجوش" دست داد/ مشایی: من کسی نیستم که به عشق من آمدید

شعارهای این افراد از این قرار بود "احمدی زنده باد، مشایی پاینده باد"، "احمدی زنده‌باد رجایی پاینده باد"، عشقه عشقه عشقه احمدی‌نژاد رو عشقه"، "احمدی دلاور، پیرو خط رهبر"، "دکتر دوست داریم"، "احمدی بت شکن، بت کوچک را بکشن"، "صلی علی محمد یاور رهبر آمد"، "خامنه ای زنده باد، احمدی پاینده باد"، "توپ تانک، اهانت دیگر اثر ندارد"، " چپ ، راست، کارگزار، علیه خدمتگزار"،"احمدی مشایی دو یاور ولایی" ، " ابوالفضل علمدار، مشایی را نگه دار"، " ما اهل ایران نیستیم، محمود تنها بماند"
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
در بازگشت محمود احمدی نژاد و همراهانش از سفر چهار روزه به مصر که با هدف شرکت در اجلاس سران سازمان همکاری های اسلامی انجام شد، طبق اعلام قبلی پایگاه اینترنتی روزنامه دولتی ایران مراسم استقبال از وی از سوی حدود 100 نفر از حامیان وی در فرودگاه مهر آباد انجام شد.

به گزارش سرویس سیاسی انتخاب، رئیس جمهور نیز که از داخل اتومبیل نسبت به ابراز احساسات آنان پاسخ می داد، تقریبا با تمام جمعیت دست داد.

حضور احمدی نژاد در میان این افراد حدود 10 دقیقه به طول انجامید و شعاردهندگان بی وقفه به شعارهای خاص و عموماً خلاقانه! خود ادامه می دادند.

شعارهای این افراد از این قرار بود "احمدی زنده باد، مشایی پاینده باد"، "احمدی دلاور، پیرو خط رهبر"، "دکتر دوست داریم"، "احمدی بت شکن، بت کوچک را بکشن"، "صلی علی محمد یاور رهبر آمد"، "خامنه ای زنده باد، احمدی پاینده باد"، "توپ تانک، اهانت دیگر اثر ندارد"، " چپ ، راست، کارگزار، علیه خدمتگزار"، " ابوالفضل علمدار، مشایی را نگه دار"، " ما اهل ایران نیستیم، محمود تنها بماند"

احمدی نژاد برای دقایقی با حضور در میان حامیان خود برای آنها سخنرانی و از حضورشان در فرودگاه قدردانی کرد. رییس جمهور خطاب به جمعیت گفت: از حضور برادران و خواهران مومن، انقلابی و عاشق ارزش‌های انقلابی برای این حضور تشکر می‌کنم. حضور شما سبب شد که ما محکم‌تر شویم و ان‌شاءالله راه انقلاب و آرمان‌های ما پیروز است.

وی ادامه داد: ما در مسیر پیروزی هستیم و دشمنان در مسیر سراشیبی سقوط هستند.

همچنین رییس جمهور 2 انگشت خود را به نشانه پیروزی بلند کرد و به حاضران گفت ما در مصر همین علامت را نشان دادیم.

این سخنان رییس جمهور با تکبیر مردم مواجه شد و پس از آن خودروی رییس جمهور محل را ترک کرد.

مشایی: پایدار تر از رئیس جمهور نسبت به ولایت فقیه کسی نیست

یکی از استقبال کنندگان خطاب به مشایی با صدای بلند گفت رئیس جمهور 35 میلیونی ایران! مشایی در برابر این ابراز احساسات تجمع کنندگان از اتومبیل خود پیاده شد و با آنها گفتگو کرد.

وی خطاب به حاضران که تاکید داشتند برای دیدن وی از صبح آمده اند، گفت: برای چه آمده اید من که کسی نیستم که به عشق من آمده باشید.

مشایی ادامه داد: من از اینجا رد می شدم و با تاخیر آمدم که شما رفته باشید اما وقتی شما را دیدم خجالت کشیدم که بروم. از اینکه تشریف آوردید تشکر می کنم.

وی طی سخنانی در جمع هواداران خود گفت: بیش از هر زمان دیگری به وحدت نیاز داریم و پیگیر خط ولایت هستیم پای آرمان های خود ایستاده ایم. انقلاب به راست و چپ تعلق ندارد بلکه صاحب اصلی آن مردم هستند. امروز آرمان های امام را باید عمیق تر دنبال کنیم و این پیگیری باید به دور از گرایشات برخی احزاب و شخصیت ها باشد. مردم در خط ولایت و رهبری هستند و پایدار تر از رئیس جمهور نسبت به ولایت فقیه کسی نیست. حاضر است حتی جانش را هم بدهد.

در این لحظه حاضران با شعار "الله اکبر، خامنه ای رهبر"، " مرگ بر ضد ولایت فقیه" سخنان وی را تایید کردند.

حامیان مشایی همچنین شعار های "دورود بر مشایی"، "چپ، راست، کارگزار، علیه اسفندیار"، "مشایی دوست داریم" سر می دادند.

مشایی در ادامه با اشاره به حضور احمدی نژاد در مصر گفت: به شما مژده می دهم حضور رئیس جمهور در مصر به معنی تشییع جنازه اسرائیل بود.

وی همچنین خطاب به حاضران تاکید کرد: این حضور من در میان شما انتخاباتی نیست و تلقی انتخاباتی از آن نشود. امروز مهمترین تکلیف دولت کار، تلاش و خدمت است.

یک نفر از میان جمعیت در اقدامی که برنامه ریزی شده نشان می داد ، خطاب به مشایی از وی پرسید، بهار از نظر شما یعنی چه، که مشایی پاسخ داد: من وقتی کلمه بهار را می شنوم یاد بهار هستی و آفرینش می افتم زیرا هر بهاری در هر سرزمینی و در دل و جان هر انسانی ریشه اش امام زمان که بهار آفرینش است.

 

 

 

یک خبر از اندیمشک

 

فرماندار اندیمشک گفت: براثر ریزش کوه در یکی از روستاهای دشت‌لاله بخش الوار گرمسیری، سه منزل مسکونی صددرصد تخریب و یک نفر در این حادثه مجروح شد.

خداداد محمدی اظهار کرد: روز دوشنبه بر اثر زلزله‌ای که در حوزه خرم‌آباد رخ داد، به دلیل هم مرز بودن با لرستان لرزشی در منطقه دشت‌لاله از توابع الوار گرمسیری شهرستان اندیمشک ایجاد شد که منجر به ریزش کوه در یکی از روستاهای این منطقه شد.

وی ادامه داد:‌ در این حادثه هشت خانه روستایی دچار خسارت شدند که سه خانه صددرصد تخریب شده و یک زن نیز مصدوم شد که برای درمان به اهواز انتقال یافت.

فرماندار اندیمشک اظهار داشت: نیروهای امدادی و پشتیبانی برای کمک‌رسانی به ساکنان این منطقه در کم‌ترین زمان به منطقه اعزام شدند و با همکاری هلال احمر، بنیاد مسکن و اداره راه و شهرسازی، آواربرداری و ارایه خدمات در حال انجام است.

محمدی عنوان کرد: ساکنان سه منزل مسکونی تخریب شده در چادرهایی اسکان اضطراری داده شدند که پس از پایان عملیات آواربرداری، اقدامات جهت ساخت‌‌ دوباره خانه‌ها انجام خواهد شد.

وی افزود: با هماهنگی‌هایی که با مجموعه‌های بنیاد مسکن، راه و شهرسازی و هلال احمر انجام شد قرار بر این شد که بنیاد مسکن از طریق بانک‌های عامل به خسارت‌دیدگان این حادثه تسهیلات مقاوم‌سازی اعطا کند، راه و شهرسازی نیز عملیات آواربرداری را انجام دهد و هلال احمر کمک‌های امدادی را به ساکنان این منطقه ارایه دهد.
مرجع / ایسنا

گزارش یک حادثه

 

شهر حسینیه در شمال استان خوزستان امروز دوبار به دلیل وقوع زلزله لرزید.

بر اساس اعلام مرکز لرزه نگاری دانشگاه تهران، در ساعت 14:45 امروز (جمعه) زلزله ای به بزرگی 3.7 ریشتر شهر حسینیه از توابع الوار گرمسیری در استان خوزستان را لرزاند.
همچنین در ساعت 13:48 نیز زمین لرزه ای به بزرگی 2.1 ریشتر در این منطقه ثبت شده است.
روز گذشته نیز زمین لرزه ای به میزان 3.4 ریشتر در جایزان، از توابع امیدیه ثبت شد.
مرجع / ایسنا

یک خبر ورزشی

 

در هفته بیست و پنجم رقابت های لیگ برتر فوتبال کشور، فولاد از سد ذوب آهن گذشت و نفت شکست دیگری را تجربه کرد / فولاد با این نتیجه 45 امتیازی شد و در جای سوم قرار گرفت. شاگردان فرکی 17 هفته متوالی است که شکستی در کارنامه خود نداشته انددر هفته بیست و پنجم رقابت های لیگ برتر فوتبال کشور، فولاد از سد ذوب آهن گذشت و نفت شکست دیگری را تجربه کرد.دیدار تیم های فولادخوزستان و ذوب آهن اصفهان در حالی از ساعت 15 و 30 دقیقه امروز در ورزشگاه تختی اهواز آغاز شد که هر دو تیم به سه امتیاز بازی نیاز داشتند؛ فولاد برای تداوم شکست ناپذیری اش و ذوب آهن برای فاصله گرفتن از قعر جدول.

پیش از شروع بازی حسین فرکی و حسین ابن قاسم و همچنین تعدادی از بازیکنان فولاد به سمت نیمکت ذوب آهن رفتند و با اهدای دسته گل، از این تیم استقبال کردند.هر دو تیم بازی را هجومی شروع کردند و در دقیقه 9، روی سانتر مهدی رجب زاده از روی نقطه کرنر و ضربه سر اسماعیل فوفان، ذوب آهن به گل اول رسید.بعد از این گل، رفته رفته بازیکنان فولاد توپ و میدان را در اختیار گرفتند تا با استفاده از بازی سرعتی خود بتوانند گل خورده را جبران کنند که موقعیت های زیادی را هم ایجاد کردند اما هر چه زدند به در بسته خورد.در نیمه دوم نیز فولادی ها برای جبران گل خورده به بازی آمدند و حملاتی روی دروازه حریف ایجاد کردند تا این که در دقیقه 55، مهدی نوری با ضربه سر، گل اول تیمش را به ثمر رساند.

در دقیقه 70 اسماعیل فوفان و مهدی نوری درگیری کوچکی داشتند که با دخالت داور برای پایان درگیری همراه شد. پنج دقیقه پس از این درگیری، فوفان با خطایی که روی شهاب کرمی انجام داد با کارت قرمز مستقیم داور مواجه و از زمین بازی اخراج شد. در ادامه فولاد برای کسب سه امتیاز بازی و زدن گل برتری تلاش

یک خبر از آبادان

 

برای نخستین بار در کشور نمایشگاه کروکودیل (تمساح) در آبادان گشایش یافت.مدیرعامل موسسه خیریه حیات سبز آبادان در این خصوص گفت: در این نمایشگاه حیات وحش، هفت گونه کروکودیل در ابعاد مختلف و دو تمساح خشک شده و انواع گونه های پرندگان آواز خوان، زینتی و شکاری به نمایش گذاشته شده است.رسول رافعی افزود: نمایشگاه مذکور در زمینی به مساحت سه هزار و 500 متر در بوارده جنوبی روبروی باشگاه اروند دایر شده است.وی اظهار کرد: درآمد حاصله از فروش بلیت این نمایشگاه به نیازمندان، بیماران صعب العلاج و کمک به خانواده های معتادان اهدا می شود.راقعی تصریح کرد: نمایشگاه کروکودیل از امروز 20 بهمن ماه سال تا 30 فروردین ماه سال آینده به مدت 70 روز برای بازدید علاقمندان دایر است.
مرجع / مـهـر

اخبار وگزارشات سیاسی و اقتصادی و تحلیل

 

جعفر خاشع/ بررسی دلایل حمایت روسیه از سوریه؛
تهدید سلفی‌های سوریه برای خارج نزدیکِ روسیه
یکی از مهم‌ترین دلایل حمایت روسیه از سوریه نگرانی مسکو از روی کار آمدن یک دولت اسلامی مبتنی بر عقاید سلفی‌ـ‌وهابی در سوریه است؛ چرا که در این صورت نه تنها روسیه منافعی را که در حال حاضر در سوریه دارد از دست خواهد داد، بلکه این دولت تهدیدی علیه امنیت و ثبات مناطق مسلمان‌نشین روسیه است.
گروه بین‌الملل برهان/ جعفر خاشع؛ از زمان شروع ناآرامی‌ها در سوریه، روسیه از نظام حاکم بر سوریه حمایت کرده و مخالفان را تحت عنوان تروریست، رادیکال‌های اسلامی و سلفی نام برده است. مسئله‌ای که در اینجا مطرح است، چرایی این حمایت همه‌جانبه‌ی روسیه است. طیف گسترده‌ای از توضیحات و ادله توسط کارشناسان روسی و غربی در مورد دلایل حمایت روسیه از سوریه مطرح شده است؛ حتی برخی از آن‌ها در تضاد با منافع کلی روسیه در خاورمیانه‌ی عربی است. اهم این دلایل عبارت‌اند از: پایگاه نظامی روسیه در بندر طرطوس سوریه در مدیترانه، فروش تسلیحات نظامی به ارتش سوریه، حوزه‌ی رقابتی و تضاد منافع شرق و غرب و حوزه‌ی نفوذ. در این میان، به نگرانی روسیه از قدرت‌یابی سلفی‌ها در سوریه کمتر پرداخته شده است. در واقع، یکی از مهم‌ترین دلایل حمایت روسیه از اسد ریشه در نگرانی عمیق این کشور از گسترش اسلام سلفی‌ـ‌وهابی به جمهوری‌های سابق شوروی در قفقاز و آسیای مرکزی و جمهوری‌های مسلمان‌نشین این کشور دارد. روسیه خود را متحد سوریه نمی‌داند، بلکه سوریه را به عنوان هدف می‌نگرد. روسیه نیز مانند سوریه توسط تروریست‌های سلفی، که از طرف غرب پشتیبانی می‌شوند، ثبات و امنیتش در خطر است. با هر قتل و کشتار در سوریه، ترس روسیه از سلفی‌ها فزونی می‌یابد. بعد از عملیات‌های تروریستی رادیکال‌های اسلامی در سوریه به طور مشخص مواضعمقامات روسیه در مورد حامیان سلفی‌ها، به خصوص کشورهای عربی از جمله عربستان، تندتر می‌شود ومکرراً تأکید می‌کنند با افزایش خون‌ریزی‌ها رسیدن به توافق مشکل می‌شود.
در نوشتار حاضر، در پی بررسی تأثیرات سقوط بشار اسد برای روسیه و به طور مشخص پاسخ به این سؤال که «تهدید قدرت‌یابی اسلام سلفی‌ـ‌وهابی در سوریه و منطقه برای روسیه چیست؟» هستیم. از نظر نگارنده، نگرانی روسیه از اسلام سلفی‌ـ‌وهابی و نفوذ عربستان در آسیای مرکزی و قفقاز و جمهوری‌های مسلمان‌نشین روسیه، جایی که جمعیت گسترده از مسلمانان زندگی می‌کنند، سیاست و رویکرد روسیه نسبت به تحولات منطقه به ویژه نسبت به بحران سوریه را شکل می‌دهد.
گسترش اسلام سلفی‌ـ‌وهابی در حوزه‌ی امنیت روسیه
بعد از فروپاشی شوروی و بروز هرج‌ومرج در جمهوری‌های تازه استقلال‌یافته، فضا برای تبلیغات و نفوذ قدرت‌های فرامنطقه‌ای و همچنین قدرت‌های منطقه‌ای از جمله ایران، ترکیه و عربستان باز شد. مجاهدین رادیکال افغانستان، وهابی‌های عربستان و دیگر گروه‌های اسلام‌گرا از پاکستان و ترکیه و دیگر کشورها به سمت مناطق مسلمان‌نشین شوروی سابق حرکت کردند. از بین این گروه‌ها، جنبش «فتح‌الله گولن» ترکیه سازمان‌یافته‌ترین و منظم‌ترین گروه بود. این گروه، که در ترکیه بر سیاست‌های اردوغان نیز نفوذ قابل توجهی دارد، توانست با سازمان‌دهی و نظم و اهداف مشخص موفق‌تر از دیگر گروه‌های اسلام‌گرا در جمهوری‌های شوروی سابق عمل کند (Engdahl، 2012).
رشد جریان‌های تندرو اسلامی در روسیه و خارجِ نزدیک هزینه‌های زیادی بر روسیه تحمیل کرده و این امر همواره از نگرانی‌های جدی مقامات مسکو بوده است. در نگاه پوتین، تهدید اسلام‌گرای‌های رادیکال در داخل مرزهای روسیه و همچنین در جمهوری‌های سابق شوروی از مهم‌ترین چالش‌های امنیتی روسیه است. جمعیت بیشتر جمهوری‌های سابق شوروی را که روسیه آن‌ها را به عنوان «خارجِ نزدیک» حیات خلوت خود می‌داند، مسلمانان تشکیل می‌دهند. همچنین حکومت این کشورها همه به نوعی به سیستم دیکتاتوری اداره می‌شود که مستعد راه‌اندازی حرکت‌های مردمی علیه نظام‌های حاکم می‌باشند. بنابراین روس‌ها نگران هستند که وقوع ناآرامی و تغییر در این کشورها موجب قدرت گرفتن سلفی‌ها در این کشورها شده و بدین ترتیب روسیه در محاصره‌ی رژیم‌های افراطی در آید.
سلفی‌گری و پروژه‌ی بی‌ثبات‌سازی روسیه
تعالیم وهابی‌ـ‌سلفی در بطن خود هیچ‌گونه تحملی در قبال سایر ادیان مانند مسیحیت و آیین یهود و حتی سایر مذاهب اسلامی مانند تشیع، که از اسلام سنی تبعیت نمی‌کنند، ندارد. سلفی‌ها خشونت را ابزاری مشروع برای مقابله با آنچه دشمنان اسلام می‌خوانند می‌دانند. فعالان سلفیِ خشونت‌طلب از بی‌ثباتی و هرج‌و‌مرج در برخی کشورهای عربی، مانند سوریه، سوءاستفاده می‌نمایند و تلاش می‌کنند اعتقادات خود را گسترش دهند و هم مسلک‌های خود را در این کشورها به در پیش گرفتن رفتارهای اجتماعی محافظه‌کارانه‌ای وادار کنند. سلفی‌ها اعتقادی به تغییر سیاسی آرام و تدریجی ندارند.
برداشت وهابی‌ـ‌سلفی از اسلام به مدت نیم‌قرن مهم‌ترین محصول صادراتی سعودی‌ها به جهان اسلام بوده است. بسیاری از سلفی‌های تندرو در دانشگاه امام محمد در عربستان سعودی آموزش دیده‌اند. از سال‌های دهه‌ی 1970، تبلیغ وهابیت و سلفی‌گری توسط سازمان‌های غیردولتی، که توسط عربستان تأسیس و حمایت مالی می‌شوند، صورت می‌گیرد؛ سازمان‌هایی مانند اتحادیه‌ی جهانی اسلام، سازمان بین‌المللی امداد اسلامی، مؤسسه‌ی جهانی جوانان مسلمان و سازمان الحرمین (نحله، 1391).
عربستان سعودی سعی دارد همواره گرایش‌های وهابی را در بین مسلمانان جهان گسترش دهد. هم‌گرایی عربستان با غرب و به ویژه با آمریکا جهت فشار و براندازی دولت بشار اسد و حمایت از مخالفان وی نشان از تلاش عربستان سعودی جهت آوردن سوریه به اردوگاه سلفی‌هاست؛ امری که برای روسیه از هر کابوسی وحشتناک‌تر است.
مقامات روسیه به صورت واضح ارتباط بین جریان‌های اسلامی افراطی در آسیای مرکزی و سوریه و حمایت آمریکا از این جریانات را درک کرده‌اند. مقامات مسکو می‌دانند اگر جلوی موفقیت جریان‌های افراطی اسلامی در سوریه را نگیرند، به زودی این جریانات را از طریق قفقاز در خانه‌ی خود خواهند دید.
در این راستا، بعد از فروپاشی شوروی عربستان، برای جذب مسلمانان روسیه و جمهوری‌های سابق شوروی به افکار سلفی و وهابی، مبلغان زیادی را به این منطقه اعزام کرده است. تنها چند سال بعد از فروپاشی، روس‌ها شاهد ظهور و گسترش وهابیت نه تنها در خود روسیه، بلکه در تمام کشورهای منطقه بودند. روس‌ها کشورهای عربی به خصوص قطر و عربستان را محکوم به دخالت در امور داخلی خود می‌کردند (Mudallali، 2012). دلیل پایین بودن سطح روابط تجاری روسیه با کشورهای عربی همچون عربستان و قطر به علت وجود همین نگرانی‌های روسیه از جانب این دو کشور است.
افزایش نفوذ اسلام رادیکال در بین مخالفان سوریه عزم روسیه را برای حمایت بیشتر از اسد تقویت می‌کند. همان طور که گفته شد، کشورهایی مانند عربستان و قطر به شدت از سلفی‌ها در سوریه حمایت مالی و تسلیحاتی می‌کنند. به عقیده‌ی برخی از کارشناسان بحران در سوریه، که در ماه‌های نخست حتی به ظاهر هم که شده بیشتر حالت آزادی‌خواهانه داشت، در ماه‌های اخیر، بیشتر به سمت فعالیت‌های سلفی گرایش پیدا کرده است (Chauhan، 2012). عربستان و قطر به دنبال تقویت گروه اکثریت سنی در سوریه در برابر اقلیت علوی حاکم بر سوریه هستند. پیروزی سلفی‌ها در سوریه موجب تقویت فعالیت و اقدامات این گرایشات افراطی در آسیای مرکزی و در نتیجه فراهم کردن زمینه برای مداخلات بین‌المللی در این منطقه خواهد شد. روسیه، با تمام توان، مصمم است که از پیروزی سلفی‌ها در سوریه جلوگیری کند.
جمهوری‌های مسلمان‌نشین روسیه و جمهوری‌های سابق شوروی از جمله ازبکستان، قرقیزستان و حتی استان مسلمان‌نشین سین کیانگ چین همواره هدف عملیات‌های اطلاعاتی و تخریبی مختلف آمریکا و ناتو بعد از پایان جنگ سرد (سال 1991) بوده‌اند. واشنگتن تلاش داشته است، با دست‌کاری و تهییج گروه‌های تندرو، باعث بروز هرج‌ومرج و بی‌ثباتی در این مناطق مسلمان‌نشین چین، آسیای مرکزی و جمهوری‌های مسلمان‌نشین روسیه‌ی فدراتیو شود و به دنبال کنترل این اوضاع این منطقه از دست روسیه خارج شود و زمینه‌ی دخالت و حضور آمریکا در منطقه را فراهم سازد (Engdahl، 2012). این هدف از طرق مختلف از جمله از طریق سازمان‌های غیردولتی صورت گرفته است. در حال حاضر، این هدف به طور مشخص در سوریه جهت مقابله با دولت این کشور دنبال می‌شود. به معنای واقعی کلمه، مقامات روسیه به صورت واضح ارتباط بین جریان‌های اسلامی افراطی در آسیای مرکزی و سوریه و حمایت آمریکا از این جریانات را درک کرده‌اند. مقامات مسکو می‌دانند اگر جلوی موفقیت جریان‌های افراطی اسلامی در سوریه را نگیرند، به زودی این جریانات را از طریق قفقاز در خانه‌ی خود خواهند دید.
در واقع، ترور رهبران بلندپایه‌ی اسلام معتدل توسط سلفی‌ها در تیرماه سال جاری بخشی از بازی خطرناک آمریکا به وسیله‌ی بنیادگرایان اسلامی در سطح جهانی است که در حال تبدیل شدن به خطرناک‌ترین عملیات اطلاعاتی آمریکا در سال‌های اخیر می‌شود (Engdahl، 2012). البته قبلاً نیز سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و متحدانش با سازمان‌های مذهبی افراطی در کشورهای مختلف کار کرده‌اند، ولی چیزی که بازی آمریکا در مرحله‌ی کنونی را خیلی خطرناک می‌کند گستردگی و غیر قابل کنترل بودن آن است. بازی جدید آمریکا از زمین تونس شروع شده، به لیبی و مصر تسری پیدا کرده و تا سوریه و احتمالاً قفقاز و آسیای مرکزی کشیده خواهد شد. در این راستا، آمریکا با گروه القاعده، سلفی‌ها و وهابیون عربستان و جنبش فتح‌الله گولن در ترکیه جهت رسیدن به منافع خود همکاری کرده است. 
نگرانی از سلفی‌های سوریه یکی از مهم‌ترین دلایل حمایت روسیه از بشار اسد
تا کنون در مورد انگیزه‌های حمایت روسیه از بشار اسد دلایل زیادی مطرح شده است که به برخی از آن‌ها در بالا اشاره شد، اما یک تصویر واضح از موضع روسیه در خصوص بحران سوریه این است که موضع روسیه در قبال این کشور نشئت‌گرفته از 30 سال مبارزه‌ی مسکو با تجاوز گروه‌های تندرو وهابی‌ـ‌سلفی به قلمرو خود است. حمایت آمریکا و برخی کشورهای عربی، از جمله عربستان، از اسلام وهابی‌ـ‌سلفی در سه دهه‌ی گذشته، که از افغانستان شروع شد و به قفقاز شمالی، بالکان، خاورمیانه‌ی عربی و در حال حاضر سوریه کشیده شده است، هزینه‌های زیادی بر روسیه تحمیل کرده است. بنابراین هرچند که صحبت از فروش تسلیحات، پایگاه نظامی، رقابت شرق و غرب، حوزه‌ی نفوذ و خیلی چیزهای دیگر در مورد دلیل حمایت روسیه از سوریه حائز اهمیت است؛ اما مهم‌ترین دلیل حمایت روسیه از سوریه نگرانی مسکو از روی کار آمدن یک دولت اسلامی مبتنی بر عقاید سلفی‌ـ‌وهابی در سوریه است؛ چرا که در این صورت نه تنها روسیه منافعی را که در حال حاضر در سوریه دارد، از دست خواهد داد، بلکه این دولت تهدیدی علیه امنیت و ثبات مناطق مسلمان‌نشین روسیه است.
ریشه‌ی نگرانی‌های روسیه از اسلام‌گرایان افراطی به مبارزه‌ی شوروی با مجاهدین افغانستان در سال‌های 1979 تا 1989 بر می‌گردد که در آن اتحاد جماهیر شوروی درگیر یک جنگ تمام‌عیار در افغانستان شد. مجاهدین از طرف واشنگتن، ریاض و اسلام‌آباد به لحاظ مالی تسلیحاتی و اطلاعاتی حمایت می‌شدند. مجاهدین افغانستان در این درگیری‌ها مسلح به انواع تسلیحات آمریکایی بودند (lauria، 2012).
علی‌الاحمد، مدیر مؤسسه‌ی امور خلیج (فارس) در واشنگتن، معتقد است: «در افغانستان رژیم طرفدار روسیه هرچند دیکتاتوری بود، ولی سکولار بود، حق رأی وجود داشت و برخی آزادی‌ها را به رسمیت می‌شناخت؛ ولی با کمک آمریکا این رژیم سقوط کرد و با یک حکومت بنیادگرای دینی مورد حمایت آمریکا جایگزین شد. در سوریه نیز آمریکا و متحدانش خواسته یا ناخواسته در حال پیاده‌سازی چنین الگویی هستند. نتیجه‌ی این سیاست آمریکا می‌تواند شکست دولت سوریه، بروز هرج‌ومرج، قدرت‌گیری سلفی‌ها و افغانستانی دیگر برای آمریکا و جهان باشد. آینده‌ی سوریه می‌تواند حاکمیت فعلی سکولار مورد حمایت روسیه، که آزادی مذاهب را پذیرفته است و در آن مسیحیان، علویان و بازرگانان سنی مورد حمایت و حفاظت هستند، باشد یا دیکتاتوری افراطی مذهبی مورد حمایت آمریکا و اعراب با آزادی کمتر. آمریکا در حال تکرار تاریخ است و در هر دو مورد یک طرف قضیه روسیه و منافع این کشور بوده است. آمریکا اعلام می‌کند از دمکراسی و حقوق بشر از جریان‌های معقول و منطقی حمایت می‌کند، ولی در عمل نتیجه‌ی سیاست‌های آمریکا ایجاد پناهگاه‌هایی برای تروریست‌ها، بمب‌گذاران و جریان‌های تندرو است.» (Engdahl، 2012) نکته‌ی جالب توجه اینجاست که آمریکا، به نام دمکراسی، از گروه‌های تندرو حمایت می‌کند که این گروه‌ها تلاش دارند روند انتقال دمکراتیک قدرت و اصلاحات سیاسی قانونی را در کشورهای عربی تضعیف کنند. آن‌ها با دمکراسی، آن گونه که در سراسر دنیا فهمیده می‌شود، مخالف‌اند چون آن را حاصل بشر و مخالف حکومت خدا می‌دانند.
مطمئناً تنها یک دلیل نمی‌تواند حمایت همه‌جانبه‌ی روسیه از سوریه را توضیح دهد، اما تهدید سلفی‌ها و وهابی‌ها روسیه را روز‌به‌روز به سوریه نزدیک‌تر می‌کند و توجیه‌گر همه‌ی تلاش‌های روسیه جهت حل‌و‌فصل دیپلماتیک بحران سوریه است. حمایت عربستان و قطر از مخالفان بشار اسد، به ویژه سلفی‌ها، نشان‌دهنده‌ی این است که دغدغه‌ی عربستان و متحدانش در سوریه نبود دمکراسی و دیکتاتوری نیست، بلکه تنها هدف این کشورها برکناری بشار اسد و روی کار آوردن یک دولت سلفی در سوریه است. مسئله‌ای که خط قرمز روسیه در سوریه می‌باشد. بنابراین، نگرانی روسیه از اسلام سلفی و گسترش آن در آسیای مرکزی و قفقاز شمالی سیاست و رویکرد روسیه نسبت به تحولات سوریه را شکل می‌دهد.(*) 
 
 
عبدالله عبدالهی؛
چرا اثرگذاری رسانه‌‌های ایرانی در جنگ نرم پایین است؟
به نظر می‌رسد در شرایط جنگ نرم، جز در پاره‌ای از موارد، عمده‌ی رسانه‌های داخلی در مجموع، نمره‌ی بالایی را از آن خود نمی‌کنند و به واقع در بسیاری از موارد در پازل دشمن بازی می‌کنند. با این وصف، این پرسش مطرح می‌شود که چرا رسانه‌های ایرانی در جنگ نرم کم‌خاصیت‌اند؟
گروه سیاسی برهان/ عبدالله عبدالهی؛ آنچه در ذیل می‌آید تحلیلی است بر فضای رسانه ای کشور در عرصه‌ی جنگ نرم که در 3 بخش اصلی «توصیف، تبیین و توصیه» و به منظور توصیف شرایط فعلی، تبیین چرایی شرایط فعلی و در نهایت توصیه‌هایی برای نیل به شرایط مطلوب تدوین شده است.
توصیف:
قرار گرفتن جمهوری اسلامی ایران در شرایط جنگ نرم واقعیتی انکارناپذیر است؛ جنگی که هدف آن اقناع افکار و ارضای قلوب به منظور مسخ و در دست گرفتن اراده‌ی ملت‌ها برای تغییر باورها و ارزش‌هاست. در این جنگ، بدون شک «رسانه» اعم از خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها، رادیو، تلویزیون، سینما و... از نظر انتقال پیام، مهم‌ترین ابزار به حساب می‌آیند و نقش تعیین‌کننده‌ای برای مشخص شدن پیروز میدان دارند.
در حال حاضر، کمتر کسی ممکن است در این نظر تردید داشته باشد که مجموع رسانه‌های متعلق به طیف حامیان نظام نمره‌ی بالایی را در جنگ نرم از آن خود نمی‌کنند و به جز بعضی برهه‌ها که برخی از رسانه‌های کشور مانند صداوسیما و برخی خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها به واسطه‌ی حضور نیروهای متدین و متعهد عملکرد قابل قبولی داشتند، در مجموع و در شرایط فعلی نمی‌توان به عملکرد مجموعه‌ی این رسانه‌ها نمره‌ی بالایی داد، چه آنکه غالباً رسانه‌های کشور از تعیین میدان بازی و در دست گرفتن سرنخ جریان‌های خبری راجع به جمهوری اسلامی ایران در سطح بین‌الملل عاجزند و شاید بتوان این گونه عنوان کرد که عموماً میدان بازی در عرصه‌ی رسانه توسط رسانه‌های استکباری تعیین می‌شود و رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران حتی اگر با قواعد خودی خوب بازی کنند، در نهایت ثمره‌ی چندانی از این اقدام خود نمی‌برند.
توضیح آنکه امروزه رسانه‌ها 2 کارویژه‌ی عمده و اصلی را دنبال می‌کنند:
اول آنکه به مخاطب خود دیکته می‌کنند که «به چه چیزی فکر کند» و ثانیاً اینکه «چگونه فکر کند.»
امروزه و با پیشرفت اصول مدیریت رسانه، برخی رسانه‌های بزرگ و باسابقه‌ی دنیا تنها با یکی از این 2 کارویژه می‌توانند به تمام اهداف خود دست یابند و آن کارویژه همان است که به مخاطب خود دیکته کنند که «به چه چیزی فکر کند!»
رسانه‌ی رژیم سلطنتی انگلیس (بی‌بی‌سی) که امروزه در اصول خبرنویسی و مدیریت پیام، گوی سبقت را از بسیاری از رسانه‌های بزرگ غربی ربوده است، در شعارهای خود که بر روی سایت اینترنتی‌اش نیز مندرج است، بر این نکته تأکید می‌کند که «بی‌بی‌سی به شما نمی‌گوید چگونه فکر کنید!»
آری این رسانه‌ی بزرگ دنیا با پیشرفت اصول خبرنویسی و مدیریت پیام و شگردهای خاص خود توانسته است تنها از طریق «موضوع‌سازی» به مدیریت افکار عمومی بپردازد و مخاطب را وادار نماید به آن چیزی که بی‌بی‌سی می‌خواهد فکر کند.
نتیجه آنکه اگر «موضوع‌سازی» و تعیین «مهم‌ترین سوژه‌های روز» را که مردم دنیا باید فکر و ذهن و تحلیل خود را به آن معطوف کنند یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین کارکردهای رسانه تلقی کنیم، بایستی به این امر اذعان داشته باشیم که اکثر قریب به اتفاق موضوع‌سازی‌های رسانه‌ای در دنیا حتی راجع به جمهوری اسلامی ایران از طریق رسانه‌های متعلق به کشورهای عضو جبهه‌ی استکبار انجام می‌شود و رسانه‌های ایرانی اگر هم بخواهند موفقیتی کسب کنند، تنها در خنثی‌سازی این موضوع‌سازی‌ها و جریان‌سازی‌های صورت‌گرفته توسط رسانه‌های غربی و مرتجع عربی خواهد بود.
علی‌رغم توانایی‌های خارق‌العاده‌ی رهبر انقلاب در تغییر و تعویض زمین بازی در عرصه‌ی دیپلماسی بین‌الملل، رسانه‌های ایرانی حتی از دنبال کردن این مسیر نیز عاجزند و در بهترین حالت، بیش از چند روز توانایی تبیین، طرح و موضوع‌سازی سخنان معظم له را ندارند.

برای مثال، در بحبوحه‌ی یکی از بزرگ‌ترین اتفاقات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران (شانزدهمین اجلاس غیرمتعهدها) سوژه‌سازی برخی رسانه‌های غربی از جمله بی‌بی‌سی از «جیگر» کافی بود تا تعدادی از رسانه‌های کشور به این زمین کشیده شوند و بخشی از نیروی خود را معطوف به آن سازند!

این گفته بدان معنی است که علی‌رغم توانایی‌های خارق‌العاده و استثنایی رهبر معظم انقلاب اسلامی برای تغییر و تعویض زمین بازی در عرصه‌ی دیپلماسی بین‌الملل، رسانه‌های ایرانی حتی از دنبال کردن مسیر حکیمانه و فوق‌العاده هوشمند مقام معظم رهبری نیز عاجزند و در بهترین حالت، بیش از چند روز توانایی تبیین، طرح و موضوع‌سازی سخنان معظم له را ندارند و در نهایت با تاکتیک‌های پیچیده‌ی رسانه‌های غربی و عدم درک صحیح مدیران رسانه‌ای کشور از کارکرد رسانه، فوراً زمین بازی تغییر می‌یابد و این رسانه‌های ایرانی هستند که به یک ابزار صرفاً منفعل در برابر رسانه‌های غربی تبدیل می‌شوند.
تبیین:
آنچه در فوق آمد تحلیلی بود از دید نگارنده بر فضای فعلی نبرد میان رسانه‌های وفادار به جمهوری اسلامی ایران با رسانه‌های متعلق به جبهه‌ی استکبار که در ذیل برخی از دلایل کم‌خاصیتی رسانه‌های ایرانی در این نبرد ذکر خواهد شد:
شاید بتوان مهم‌ترین ضعف رسانه‌های وفادار به جمهوری اسلامی را در ضعف مفرط نیروی انسانی آن جست‌وجو کرد و متأسفانه باید گفت که اگر این ضعف در بین مدیران رسانه‌ها بیشتر از اعضای تحریریه نباشد، کمتر از آن نیست.
الف) عدم درک صحیح از «جنگ نرم»؛
جنگ نرم جنگی جبهه‌ای و همه‌جانبه است که در آن تمام بخش‌های یک جامعه و کشور درگیر نبردی بر سر موجودیت یا عدم موجودیت می‌شوند. با این حال متأسفانه، همانند اغلب بخش‌های فرهنگی کشور، در عرصه‌ی رسانه نیز هنوز درک صحیحی از واژه‌ی «جنگ» در عبارت «جنگ نرم» وجود ندارد، چه آنکه «جنگ» نزاع بر سر «موجودیت» است و در صورت شکست جمهوری اسلامی در این جنگ نرم، بایستی ماهیت وجودی جمهوری اسلامی را پایان‌یافته تلقی کنیم. با این وجود، عملکردی که در عرصه‌ی رسانه‌ای کشور شاهد آن هستیم عملکردی متناسب با شرایط جنگی نیست.
ب) ضعف مفرط نیروی انسانی، چه در بخش مدیران و چه در بخش تحریریه؛
شاید بتوان مهم‌ترین ضعف رسانه‌های وفادار به جمهوری اسلامی را در ضعف مفرط نیروی انسانی آن جست‌وجو کرد. متأسفانه باید گفت که اگر این ضعف در بین مدیران رسانه‌ها بیشتر از اعضای تحریریه نباشد، کمتر از آن نیست.
متأسفانه تا به امروز بسیاری از مدیران رسانه‌ای کشور، به دلیل عدم آموزش کافی، درک صحیح و راهبردی از مسئله‌ی رسانه ندارند و بسیاری از آن‌ها صرفاً به دلیل آنکه خبرنگار زیرکی بوده‌اند یا در تنظیم و ویراستاری خبر مهارت داشته‌اند به درجه‌ی مدیریت رسانه نائل شده‌اند، بدون آنکه در حوزه‌ی مدیریت منابع انسانی و به خصوص «کارکردهای راهبردی رسانه» و «فهم رسانه» مطالب کافی اندوخته و آن‌ها را در عرصه‌های مناسب آزموده باشند.
از طرف دیگر، خبرنگاران و اعضای تحریریه‌ها در رسانه‌های کشور نیز همچنان با متدهای آموزشی چند دهه‌ی پیش فعالیت می‌کنند و اولاً، به دلیل نبود آموزشگاه‌های حرفه‌ای کافی در عرصه‌ی رسانه در کشور و ثانیاً، به دلیل عدم آشنایی تعداد قابل توجهی از اساتید کشور با متدهای روز دنیا در عرصه‌ی خبرنگاری و خبرنویسی، همچنان در حال و هوای خبرنگاران دهه‌ی 60 به سر می‌برند و فعالیت‌های رسانه‌ای خود را بیش از آنکه «هدف‌محور» و «راهبردی» ببینند، «غریزی» و «واکنشی» می‌انگارند و به همین دلیل، معمولاً اغلب رسانه‌های کشور، بیش از آنکه بتوانند کارکرد رسانه‌ای داشته باشند و «مخالفان را منفعل»، «موافقان را کارآمد» و «خاکستری‌ها را جذب» کنند، تقریباً به رسانه‌های محفلی و بولتنی تبدیل شده‌اند که در بهترین حالت به محلی برای رجوع موافقان طیف فکری خودشان تبدیل می‌شوند.
ج) ضعف در منابع مالی و تعدد غیرعاقلانه‌ی رسانه‌های مشابه همسو؛
از جمله دیگر علل اصلی ضعف جبهه‌ی رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران کمبود منابع مالی کافی برای رسانه‌ها به منظور کسب جایگاه و وجهه‌ای بین‌المللی است، اما در این زمینه باید به این نکته‌ی اساسی توجه شود که فقر مالی رسانه‌های اصلی وفادار به جمهوری اسلامی بیش از آنکه از کمبود منابع مالی در نظام سرچشمه بگیرد، به نبود «مدیریت عاقلانه» در جبهه‌ی رسانه‌ای کشور مربوط می‌شود.
تعدد غیرعاقلانه‌ی رسانه‌های مشابه با کارویژه‌های یکسان، که بسیاری از تولیداتشان کاملاً شبیه به یکدیگر و به نوعی بازنویسی از همدیگر است، نه تنها «تکثر» رسانه‌های ارزشی محسوب نمی‌شود، بلکه اقدامی است غیرعقلایی که تنها موجبات سوخت‌وسوز فرصت‌ها و نابودی منابع مالی و همچنین سردرگمی مخاطب را فراهم می‌آورد.
به عنوان نمونه، می‌توان به پیامک چند خبرگزاری و سایت خبری در کشور اشاره کرد که تقریباً از لیست مخاطبان یکسانی برخوردارند و پیامک‌های این رسانه‌ها در اکثر موارد شبیه به یکدیگر و تنها به فاصله‌ی زمانی چند ثانیه ارسال می‌شود. این در حالی است که ارسال پیامک‌ها با چنین حجمی، منابع مالی نسبتاً فراوانی را مصروف خود می‌سازد. از طرف دیگر، تعدد سایت‌های کم‌بیننده و غیرحرفه‌ای نیز از جمله اقدامات توجیه‌ناپذیر در این عرصه است.
علاوه بر اسراف بیت‌المال، یکی از آفت‌های اساسی این اقدامات غیرعاقلانه «پراکندگی نیروهای حرفه‌ای» در میان رسانه‌های وفادار به جمهوری اسلامی است، چه آنکه در برخی از موارد (هرچند اندک) شاهد آن هستیم که برخی از نیروهای رسانه‌ای جبهه‌ی فرهنگی انقلاب، پیش از آنکه حتی خبرنویسی و خبرنگاری را به طور کامل فراگیرند و تجربه‌ی کافی در این زمینه کسب کنند، فوراً به عنوان سردبیر یک سایت خبری منصوب می‌شوند! همین امر موجبات سطحی شدن برخی از سایت‌های متعلق به جبهه‌ی فرهنگی انقلاب را فراهم ساخته است. البته ناگفته نماند که تعداد قابل توجهی از سایت‌های متعلق به جبهه‌ی فرهنگی انقلاب اسلامی از نیروهای حرفه‌ای و متعهد برخوردار هستند.
خلاصه آنکه اگر نیروهای حرفه‌ای رسانه‌ای نظام به جای پراکندگی در چند 10 خبرگزاری و سایت خبری و... در یک یا چند رسانه‌ی قوی مجتمع می‌شدند، بدون شک تأثیرگذاری بیشتری از این رسانه‌ها شاهد بودیم.
تعدد غیرعاقلانه‌ی رسانه‌های مشابه با کارویژه‌های یکسان، که بسیاری از تولیداتشان کاملاً شبیه به یکدیگر و به نوعی بازنویسی از همدیگر است، نه تنها «تکثر» رسانه‌های ارزشی محسوب نمی‌شود، بلکه اقدامی است غیرعقلایی که تنها موجبات سوخت‌وسوز فرصت‌ها و نابودی منابع مالی و همچنین سردرگمی مخاطب را فراهم می‌آورد.
د) عدم درک صحیح از کار جبهه‌ای در عرصه‌ی رسانه؛
جنگ نرم یک جنگ جبهه‌ای است که در آن بخش‌های مختلف از قبیل رسانه، سینما، آموزش و پرورش و بخش‌های متعدد و مختلف دیگر بایستی با پیگیری «راهبردها»، «سیاست‌ها» و «برنامه‌ها»ی مشخص و مدون، عملکردهای خود را در نهایت به سمت «هدف واحد و مشخص» همگرا کنند.
خاصّه آنکه بایستی در ذیل هر کدام از این بخش‌ها نیز چنین رویکردی در سطح جزئی‌تر پیگیری شود. برای مثال، در حوزه‌ی رسانه، اولاً عملکرد مجموع رسانه‌های نظام بایستی در قالب راهبردها و سیاست‌های مشخص و همگرا با سایر بخش‌ها به سمت هدفی واحد نیل کند و ثانیاً هر کدام از رسانه‌ها نیز بایستی عملکردهای فردی خود را «در عین متفاوت بودن از نظر شکل» در نهایت به یک سمت‌وسوی مشخص هدایت کنند.
با وجود عملکردی کاملاً هدفمند در عرصه‌ی رسانه از سوی جبهه‌ی استکبار، چنین هماهنگی و عملکرد هدفمند و راهبردی در رسانه‌های خودی دیده نمی‌شود و اگر نگوییم که بسیاری از رسانه‌های وفادار به نظام به دلیل منسجم و تشکیلاتی عمل نکردن، در نهایت به خنثی کردن دیگر رسانه‌ها و یا بازی در پازل دشمنان روی می‌آورند، در بهترین حالت باید گفت که تقریباً هیچ 2 رسانه‌ی مدافع نظام در کشور وجود ندارد که به صورتی کاملاً تشکیلاتی و منسجم، در عین اختلاف شکل و ظاهر و رویکرد ظاهری، در نهایت چند راهبرد مشخص را دنبال کنند. 
 
 
 
 
تطبیق نظریه‌ی «فرانس فانون» بر انقلاب اسلامی؛
فرزندانی که بر انقلاب شوریدند
آیا این ایده‌ی فرانس فانون، که انقلاب فرزندان خود را می‌خورد، در مورد انقلاب اسلامی نیز منطبق با واقعیت است؟ آیا افرادی که ادعای فرزندی انقلاب را نموده‌اند تا کنون توانسته‌اند این ادعا را ثابت کنند؟ آیا آن‌ها به راستی فرزندان انقلاب بودند یا با پیروزی انقلاب به امید کسب غنیمت به میدان آمده‌اند؟
گروه تاریخ برهان/ سید محسن موسوی‌زاده جزایری؛ درست در مقطعی که امواج انقلابی در کشور به رهبری امام (رحمت الله علیه) شکل گرفته بود، هنوز ملی‌گرا‌یان دم از سلطنت مشروطه و لزوم اصلاحات می‌زدند. جبهه‌ی ملی اگرچه در انقلابی که ماهیتش اسلامی بود نقشی کم‌رنگ داشت، اما از همان فردای پیروزی انقلاب، بارها و بارها، علیه اینکه می‌توان بر اساس دستورات اسلام کشور را اداره کرد موضع‌گیری نمود. به عنوان مثال، «حسن نزیه» به صورت علنی علیه امکان اجرای دستورات اسلام موضع گرفت.
بررسی شکل‌گیری انقلاب و نقش گروه‌هایی که مدعی فرزندی انقلاب را دارند، به خوبی نشان می‌دهد که آن‌ها بیشتر از آنکه فرزند انقلاب باشند، گروه‌هایی بودند که با مشاهده‌ی امواج انقلاب در صدد برآمدند تا از فرصت ایجادشده به بهترین نحو برای کسب قدرت استفاده کنند. با این حال، این افراد نتوانستند بعد از انقلاب ماهیت خود را پنهان کنند. از این رو، با موضع‌گیری علیه ارزش‌های انقلاب و اسلام، همواره ماهیت خود را نشان دادند.
«فرانس فانون»، اندیشمند الجزایری، دهه‌ها پیش بر اندیشه‌ای پا فشرد که بعدها ترجیع بند بسیاری از ضدانقلابیون یا داعیه‌داران اصلاحات شد. آن گزاره این بود: «انقلاب فرزندان خود را می‌بلعد.»این‌گونه بود که انقلاب در لباس ظالمی درآمد که فرزندانش را که در پیروزی آن نقش داشتند، نابود کرده است.
حال سؤالی که پیش می‌آید این است که برفرض صحت داشتن چنین فرضیه‌ای، آیا می‌توان آن را به همه‌ی انقلاب‌ها تعمیم داد. در این چارچوب، ابتدا باید این موضوع را بررسی کرد که آیا افرادی که ادعای فرزندی انقلاب را نموده‌اند ،تا کنون توانسته‌اند این ادعا را ثابت کنند؟ آیا آن‌ها به راستی فرزندان انقلاب بودند یا گروه‌هایی بودند که پیروزی انقلاب را بهترین فرصت برای سهم‌خواهی تلقی کرده و به امید کسب غنیمت به میدان آمده‌اند؟ پاسخ به این سؤال نیازمند مرور کردن نقش گروه‌های مدعی در پیروزی انقلاب اسلامی است تا مشخص شود این مدعیان چه نقشی در پیروزی این حرکت تاریخی مردم ایران داشته‌اند.
حزب توده
هرچند قبل از کودتای 28 مرداد 1332 ه.ش. حزب توده یکی از متشکل‌ترین مخالفان حکومت پهلوی به حساب می‌آمد، اما بعد از کودتا و در سال 1334 به دنبال کشف شاخه‌ی نظامی دچار ضربه‌ی سنگینی شد؛ به طوری که هزاران نفر از اعضایش در دادگاه‌های نظامی محاکمه شدند. این مسئله باعث شد تا از این حزب گروه کوچکی به نام «تشکیلات تهران»، که شامل چند ده نفر ساکن در تهران، خوزستان و اصفهان می‌شد، باقی بماند. در سال‌های بعد، ساواک با نفوذ به تشکیلات تهران و با جلب همکاری فردی به نام «شهریاری» اقدام به شناسایی افراد مبارز با گرایشات چپ پرداخت. با این حال، آنچه که در دهه‌ی 40 و 50 باعث ضربه‌ی بیشتر به این حزب شد، تغییر سیاست رژیم و بهبود روابط با شوروی بود. این مسئله باعث شد تا آن‌ها با اشاره‌ی شوروی تحرکی علیه رژیم شاه نداشته باشند. این خط‌مشی حزب توده باعث شد تا در دهه‌ی قبل از انقلاب، آن‌ها در بین گروه‌های مبارز به شدت منفور شوند.(1)
بدین ترتیب، حزب توده مدت‌ها هیچ فعالیتی علیه شاه نکردند. تنها خروج شاه از ایران در دی 57 و انتقاد علنی روس‌ها از شاه بود که باعث شد آن‌ها، به تحریک شوروی، کمیته‌ی مرکزی خود را سازمان‌دهی کنند. این گروه، که هیچ نقشی در پیروزی انقلاب نداشت، بعد از 22 بهمن 57 سعی کرد تا خود را مدافع مواضع حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) نشان دهد. در نهایت، در سال 1362 جاسوسی این حزب برای شوروی کشف گردید و خیانت این گروه به کشور، آن هم در مقطعی که ایران در حال جنگ بود، بر همگان آشکار شد.(2)
مجاهدین خلق (منافقین)
سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را سه تن از شاگردان «مهندس بازرگان»، «محمد حنیف‌نژاد»، «سعید محسن» و «حسن نیک‌بین» معروف به «عبدی» در سال 1344 پایه‌گذاری کردند. اعضای این گروه شیفته‌ی مبارزه‌ی مسلحانه بودند. در سال‌های اولیه‌ی شکل‌گیری، اعضای این گروه، با اعتقاد به اینکه مبارزه علیه شاه از یک خلأ ایدئولوژیکی رنج می‌برد، کوشیدند تا با در هم آویختن باورهای دینی خود و نظریه‌های مارکسیتی برای مبارزه‌ی انقلابی ایدئولوژی جدیدی ارائه کنند. مارکسیسم به عنوان علم مبارزه در نظر بنیان‌گذاران سازمان اهمیت داشت و به همین دلیل از همان ابتدای امر گرایش‌های مارکسیستی در آثار منتشرشده‌ی سازمان به چشم می‌خورد.(3)
سازمان مجاهدین (منافقین) عملیات نظامی خود را در مرداد 1350 آغاز کرد. نخستین عملیات بر هم زدن جشن‌های2500ساله‌ی شاهنشاهی بود. پس از بمب‌گذاری در تأسیسات برق تهران و تلاش برای ربودن یک هواپیمای شرکت ایران‌ایر، 9 تن از مجاهدین دستگیر می‌شوند؛ یک نفر از آن‌ها زیر شکنجه اطلاعاتی داد که به دستگیری 66 عضو دیگر انجامید. طی ماه‌های بعد، همه‌ی اعضای کادر رهبری گروه یا اعدام شدند یا در درگیری‌های خیابانی جان خود را از دست دادند.(4)
در سال 1350، سازمان مجاهدین خلق بیانیه‌ی اعلام مواضع ایدئولوژیک خود را منتشر کرد و طی این بیانیه به طور رسمی مارکسیست شد. پس از انتشار این بیانیه آن دسته از اعضای سازمان، که حاضر به پذیرش مارکسیسم نشدند، تصفیه شدند و برخی از آنان به قتل رسیدند. این اتفاقات باعث شد تا آن‌ها دیگر از حمایت نیروهای مذهبی برخوردار نباشند. به این ترتیب، تا نزدیکی پیروزی انقلاب اسلامی چیزی از این سازمان باقی نمانده بود.(5) با این حال، مجاهدین خلق بعد از انقلاب مدعی شدند که آن‌ها بیشترین تأثیر را بر روند پیروزی انقلاب داشتند. از این رو، به دنبال سهم‌خواهی برآمدند.
بدین ترتیب، مروری بر کارنامه‌ی سازمان مجاهدین خلق از سال 58 تا خرداد 60، که به طور رسمی با انقلاب وارد جنگ مسلحانه شدند، نشان می‌دهد همواره جز ایجاد آشوب در جامعه و ایجاد تفرقه و دست داشتن در فعالیت‌های تجزیه‌طلبی در برخی از استان‌های کشور فعالیت مؤثری نداشتند. مسئله‌ای که منجر شد، برای همیشه، توسط مردم ایران تا بعد از 30 خرداد 60 حذف شوند.
جبهه‌ی ملی
ملی‌گرایان همواره خود را یکی از مدعیان انقلاب می‌دانستند. این در حالی است که مروری بر کارنامه‌ی آن‌ها نشان می‌دهد که این گروه از زمان کودتای 28 مرداد تا شروع امواج انقلاب در عمل هیچ فعالیتی که منجر به تحرک در جامعه‌ی ایران بشود نداشته‌اند.
در واقع، این گروه بعد از کودتای 28 مرداد در ابتدا سعی کرد خود را تحت عنوان «نهضت مقاومت ملی» نشان دهد، اما در همان سال‌ها اعضای این گروه به 20 نفر هم نمی‌رسید و کل فعالیتشان محدود به صدور چند اعلامیه می‌شد. ملی‌گرایان اگرچه در سال 1339 سعی کردند تا با ایجاد جبهه‌ی ملی دوم خود را بازسازی کنند، اما چون دچار اختلافات درونی گسترده بودند، هرگز نتوانستند به صورت یک تشکل منسجم فعالیت کنند و در نهایت، بعد از کنار گذاشتن امینی توسط شاه به حاشیه کشیده شدند. با این حال، یک بار دیگر در سال 1344 اقدام به تشکیل جبهه‌ی ملی سوم کردند، اما آنقدر اختلافاتشان گسترده بود که باز هم تلاش‌شان محکوم به شکست شد.(6) علاوه بر این، آغاز نهضت امام خمینی (رحمت الله علیه) بعد از قیام 15 خرداد و رویگردانی مردم از هرگونه خط سازش‌کار در مبارزه، باعث شد تا جبهه‌ی ملی در دهه‌های 40 و 50 بیش از پیش به حاشیه رانده شود.
در سال 56، بعد از اعلام سیاست «کارتر» درباره‌ی حمایت از حقوق بشر، ملی‌‌گرایان اقدام به راه‌اندازی جبهه‌ی ملی چهارم کردند. جالب اینجاست درست در مقطعی که امواج انقلابی در کشور به رهبری امام (رحمت الله علیه) شکل گرفته بود، هنوز ملی‌گرا‌یان دم از سلطنت مشروطه و لزوم اصلاحات می‌زدند؛ مواضعی که درست در مقابل نهضت مردمی تلقی می‌شد. با این حال، «سنجابی» بعد از ملاقات با امام (رحمت الله علیه) در پاریس سعی کرد تا مواضع خود را اصلاح و اعلام کند سلطنت پایگاه قانونی ندارد.(7) جبهه‌ی ملی اگرچه در انقلابی که ماهیتش اسلامی بود نقشی کم‌رنگ داشت، اما از همان فردای پیروزی انقلاب، بارها و بارها، علیه اینکه می‌توان بر اساس دستورات اسلام کشور را اداره کرد موضع‌گیری نمود. به عنوان مثال، «حسن نزیه» به صورت علنی علیه امکان اجرای دستورات اسلام موضع گرفت. این مسئله و عناد با اسلام به حدی تداوم یافت که آن‌ها علیه لایحه‌ی مجازات اسلامی، که به لایحه‌ی قصاص معروف شد، موضع‌گیری کردند. مسئله‌ای که باعث طرد آن‌ها از سوی امام (رحمت الله علیه) در همان ابتدای انقلاب شد.
چریک‌های فدایی خلق
در پی عملکرد ضعیف حزب توده در کودتای 28 مرداد، برخی از افرادی که تمایلات کمنیستی داشتند اقدام به راه‌اندازی تشکیلات جدیدی نمودند، «گروه جزنی یا سیاهکل» و «گروه چریک‌های فدایی خلق». این افراد راه مبارزه‌ی مسلحانه را در پیش گرفتند. گروه جزنی در سال 46 سعی کرد تا با دستبرد به یک بانک، فعالیت مسلحانه‌ی خود را شروع کند؛ اما اعضای آن شناسایی و دستگیر شدند. با این حال، بقایای این گروه با تغییر الگوی مبارزه و تحت عنوان اینکه می‌خواهند مبارزات را از شهر به جنگل‌های شمال بکشانند، به شمال کشور رفتند؛ اما طی درگیری با ساواک دستگیر و بسیاری از آن‌ اعدام شدند. سرانجام چند گروه مارکسیستی در سال 50، که باقی‌مانده این جریان بودند، با یکدیگر ادغام و سازمان چریک‌های فدایی خلق را تشکیل دادند، اما در همان سال 50 شناسایی و دستگیر شدند. این گروه‌ها تا سال 57 فعالیتی نداشتند، اما در بدو پیروزی انقلاب با ارائه‌ی تحلیل‌های خیالی کمنیستی سعی کردند تا نشان دهند انقلاب ایران اسلامی نبوده است.(8) این گروه بعد از انقلاب به دنبال بی‌توجهی مردم به آن‌ها سعی کرد تا با ایجاد ناامنی در استان‌های مرزی و به خصوص در بین قومیت‌ها تا از انقلاب سهم‌خواهی کنند.
نهضت آزادی
بخشی از افرادی که در جبهه‌ی ملی خط‌مشی مذهبی‌تری داشتند، در اوایل دهه‌ی 40، اقدام به راه‌اندازی «نهضت آزادی» کردند. با این حال، دستگیری آن‌ها در همان سال‌های ابتدایی دهه‌ی 40 مانع از هر گونه فعالیت توسط این گروه شد. بدین ترتیب، از اواسط دهه‌ی 40 و 50 نهضت آزادی بیشتر شکل محفلی به خود گرفت و نتوانست اقدام مؤثری علیه شاه در کشور انجام دهد و بخشی هم که در خارج از کشور تحت عنوان نهضت آزادی فعال بود، در عمل چندان مورد توجه مبارزان قرار نگرفت. این سازمان، بعد از سال‌ها رخوت و رکود، اولین اعلامیه خود را در 6 شهریور 57 صادر کرد و مردم را دعوت به راهپیمایی نمود. همان زمان رهبران این گروه نظیر توسلی اعلام می‌کردند که حداقل چند سال نیاز دارند تا خود را بازسازی کنند. از این رو، بخشی از آن‌ها در آن مقطع بیانیه‌هایشان را تحت عنوان جمعیت دفاع از آزادی منتشر می‌کردند. البته در این زمان افرادی از این گروه سعی کردند تا با مذاکره با آمریکا خود را به عنوان «آلترناتیو» رژیم شاه نشان دهند تا آینده‌ی خود را تضمین کنند. به عنوان مثال، «مهندس توسلی» از خرداد تا آذر 57 مذاکراتی با «استمپل»، مسئول دفتر سیاسی سفارت آمریکا در ایران، داشت.(9)
در نهایت اینکه این نهضت در بدو پیروزی انقلاب سعی کرد تا مواضع رادیکال‌تری بگیرد؛ به طوری که این مسئله باعث شد تا بعد از پیروزی انقلاب خود را از عوامل اصلی نهضت اسلامی ایران قلمداد کند. با همه‌ی این احوال، مواضع غیراصولی افراد این گروه، که بعد از پیروزی انقلاب خود را در دولت موقت سامان‌دهی کرده بودند، باعث شد تا همواره مورد انتقاد مردم قرار گیرند. به عنوان مثال، در مقطعی‌ که کشور نیاز به سازمان‌دهی و نهادینه شدن انقلاب داشت، با تأکید بر شکل‌گیری مجلس مؤسسان به جای مجلس خبرگان، سعی داشتند تا روند کشور را به سوی اهداف مورد نظر خود هدایت کنند. همچنین در همین مقطع، با موضع‌گیری صریح، مخالفت خود را با گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی نشان دادند و حتی به این هم بسنده ننمودند و تلاش کردند تا مجلس خبرگان را منحل کنند که البته با هوشیاری امام (رحمت الله علیه) نقشه‌ی آن‌ها نقش بر آب شد.
کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایران
این کنفدراسیون، که از سوی دانشجویان محصل ایرانی در خارج از کشور مانند «بنی‌صدر»، «قطب‌زاده»، «کاتوزیان» تشکیل شده بود، از همان بدو تشکیل نشان داد که افراد فعال در آن، بیشتر از آنکه به دنبال نقاط مشترک برای فعالیت باشند، بر گروه و دسته‌ای که از آن برآمده‌اند پافشاری دارند. این مسئله باعث شد تا همواره جدال بین افرادی که تمایلات کمنیستی داشتند و افرادی با گرایشات مذهبی در این کنفدراسیون جریان داشته باشد؛ به طوری که در مقطعی افراد مذهبی‌تر از آن خارج شدند. این مسئله باعث شد تا این کنفدراسیون در سال‌هایی که مبارزه علیه شاه در جریان بود، بیشترین انرژی‌اش صرف اختلافات داخلی شود و عملاً نقشی در مبارزات داخل کشور نداشته باشد.(10)
افرادی از این جریان بعد از انقلاب مانند بنی‌صدر سعی کردند تا خود را از عوامل اصلی انقلاب تلقی نمایند و با تظاهر به مذهبی بودن بتوانند نظر مردم را جلب کنند. با این حال، این جریان با خیانت‌هایی که بنی‌صدر در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران داشت و آشوب‌هایی که در مقاطع مختلف، مثل 9 اسفند 59 و در نهایت اتحاد با منافقین به راه انداخت، توسط مردم طرد شد.
نتیجه
بررسی شکل‌گیری انقلاب و نقش گروه‌هایی که مدعی فرزندی انقلاب را دارند به خوبی نشان می‌دهد که آن‌ها بیشتر از آنکه فرزند انقلاب باشند، گروه‌هایی بودند که با مشاهده‌ی امواج انقلاب در صدد برآمدند تا از فرصت ایجادشده به بهترین نحو برای کسب قدرت استفاده کنند. با این حال، این افراد نتوانستند بعد از انقلاب ماهیت خود را پنهان کنند. از این رو، با موضع‌گیری علیه ارزش‌های انقلاب و اسلام، همواره ماهیت خود را نشان دادند. هرچند در این زمان امام (رحمت الله علیه) با نشان دادن عطوفت اسلامی همواره در صدد ارشاد آن‌ها بر آمدند و سعی کردند تا آن‌ها را به دامان مردم برگردانند، اما عمق انحراف آن‌ها باعث شد تا به دامان دشمنان انقلاب بیفتند. در نهایت اینکه به نظر می‌رسد گروه‌هایی که مدعی فرزندی انقلاب را دارند، بیشتر افرادی بودند که مانند منافقین صدر اسلام، که هنگام جهاد از همراهی مسلمانان خودداری کردند و در هنگام پیروزی ادعای همراهی با مجاهدان را داشتند، سعی کردند تا خود را در دستاوردهای انقلاب اسلامی سهیم کنند.(*)
منابع:
1. زیباکلام، صادق (1378)، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات روزنه، چاپ سوم، صص 241 و 242.
2. رفیع‌زاده، عظیم (1387)، ریشه‌های انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات مرزفکر، چاپ اول، صص 118 و 119.
3. حسینی‌زاده، سید محمدعلی (1386)، اسلام سیاسی در ایران، قم، انتشارات دانشگاه مفید، صص 219 و 220.
4. آبراهامیان، یرواند (1383)، ایران بین دو انقلاب، تهران، ترجمه‌ی‌ احمد گل‌محمدی و محمد ابراهیم فتاحی، نشر نی، چاپ دهم، ص 600.
5. حسینی‌زاده، سید محمدعلی (1386)، همان، ص 221.
6. زیباکلام، صادق (1378)، همان، صص 245 و 246.
7.صلاحی، سهراب (1386)، پژوهشی در تحولات معاصر ایران، تهران، انتشارات دانشگاه امام حسین (علیه السلام)،
صص 383 و 384.
8. رفیع‌زاده، عظیم (1387)، همان، صص 122 تا 124.
9. صلاحی، سهراب (1386)، همان، صص 394 تا 396.
10. زیباکلام، صادق (1378)، همان، صص 392 تا 396.
* سید محسن موسوی‌زاده جزایری؛ پژوهشگر تاریخ معاصر/انتهای متن/ 
 
 
 
 
محسن رضایی در قم:

سوء مدیریت کمک به اهداف آمریکا است/ استفاده از فتنه و انحراف در فشار به ایران

امام در شب قبل از 22 بهمن دستور شکستن حکومت نظامی را داد و گفت که در اسلام حکومت نظامی نداریم.

به گزارش مشرق، محسن رضایی در مراسم بزرگداشت دهه مبارک فجر که پنجشنبه شب از سوی مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم در مسجد امام زین‌العابدین(ع) قم برگزار شد در سخنانی سال 1355 شمسی را سال اوج یأس و ناامیدی انقلابیون دانست و گفت:‌ در چنین شرایطی که تمام راه‌ها و شیوه‌های لیبرالی، انتخاباتی، جبهه ملی، نهضت آزادی، گروه‌های چریکی و مبارزه مسلحانه به بن‌بست رسیده بود امام نهضت خود را پیگیری کرد.

وی با بیان اینکه جرقه نهضت در دی‌ماه سال 56 از قم زده شد، اظهار داشت: ابتدا تجمعات محدود شکل گرفت و در ادامه این تجمعات میلیونی شد و سراسر ایران را فرار گرفت.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه انقلاب با تحمل رنج‌ها و مشقت‌های فراوان و فشارهای سخت و سنگین به ثمر نشست، خاطرنشان کرد: بعد از پیروزی انقلاب هم تا زمانی که نظام تثبیت شد فشار‌های بسیار سنگینی از جمله جنگ، کودتا، زد و خورد‌های مسلحانه منافقین در سراسر کشور و شورش‌های کردستان و سیستان و بلوچستان به ملت ما وارد شد.

وی با اشاره به اینکه هزاران شهید جان خود را تقدیم اسلام و انقلاب کردند تا انقلاب تثبیت شد و امنیت و دفاع در کشور شکل گرفت، ابراز داشت: استقلال، آزادی و تاسیس یک نظام سیاسی جدید جمهوری اسلامی به جای نظام فاسد و پوسیده شاهنشاهی از جمله دستاورد‌های این انقلاب است.

رضایی با بیان اینکه در حادثه دفاع مقدس قدرت نظامی خود را باز یافتیم،‌ تاکید کرد: ما به برکت دفاع مقدس تبدیل به قدرت بازدارنده شدیم به گونه‌ای که دشمنان نمی‌توانند به ایران حمله کنند.

* ایران توان خفه کردن آتش جنگ در نطفه را دارد

وی با اشاره به اینکه از زمان پایان جنگ تاکنون آمریکا و اسراییل سه بار قصد داشتند به ایران حمله کنند، تصریح کرد: ایران اکنون تبدیل به یک قدرت بازدارنده شده و قبل از اینکه جنگی رخ دهد می‌تواند جنگ را در نطفه خفه کند این یک واقعیت بوده و دستاورد‌های عظیم نظامی ایران موید این امر است.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه به برکت انقلاب ما بر روی پای خود ایستادیم و توان و عزت خودمان را باز یافتیم، ابراز داشت: باید شاکر دستاورد‌های انقلاب باشیم و شکر آزادی، استقلال، امنیت و جمهوری اسلامی این است که ما از این‌ها به درستی استفاده کنیم.

وی با اشاره به اینکه ما اگر از این نعمت‌های الهی درست استفاده نکنیم به عذاب گرفتار می‌شویم، خاطرنشان کرد: هر کدام از این صندلی‌هایی که ما دولتمردان بر روی آن می‌نشینیم به بهای خون هزاران شهید تثبیت شده است و ما حق نداریم در روز روشن،‌ در مقابل این همه چشم و این همه ماهواره، شأن جمهوری اسلامی را زیرپا بگذاریم.

رضایی با طرح این سئوال که چرا از آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی و حمایت‌های رهبری بد استفاده می‌کنیم، اظهار داشت: این انقلاب به سادگی به دست نیامده است بلکه یک آرزوی دیرینه چند صد ساله ملت ایران است که با این همه هزینه و فداکاری به دست آمده که لازم است ما آن را حفظ کنیم و ادامه دهیم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه ما نباید چشمان خود را بر روی واقعیات ببندیم، به حمایت ایران از سوریه و حماس اشاره کرد و گفت: ما توانستیم با حمایت از سوریه ماشین جنگی ناتو را متوقف و با حمایت از حماس ماشین جنگی مدرن اسراییل را زمین‌گیر کنیم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: با این وجود چرا باید در گوشت، مرغ و برنج با گرانی مواجه باشیم، البته ما باید ریشه مشکلات را در خارج از انقلاب و نظام بیابیم.

وی با بیان اینکه سال‌هایی که ما در آن قرار گرفتیم سال‌های بسیار سرنوشت‌سازی است و می‌توان شرایط را با سال‌های اوایل انقلاب مقایسه کرد گفت: آمریکایی‌ها با تمام قدرت آمده‌اند و در فکر این هستند که انتقام شکست‌های قبلی را بگیرند.

رضایی بر ضرورت رفع مشکلات اقتصادی تاکید کرد و گفت: اگر ما این مشکلات را برطرف نکنیم با دست خودمان به موفقیت دشمنان کمک کرده‌ایم.

* سوء مدیریت کمک به اهداف آمریکا است

وی با بیان اینکه خودتحریمی، خودزنی و سوء مدیریت بزرگترین کمک به آمریکایی‌ها و غربی‌ها است ابراز داشت:‌ اینگونه آنها نیاز به آتش توپخانه و عملیات ندارند زیرا ما به اندازه کافی به آنها کمک می‌کنیم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام هدف قرار دادن اقتصاد را از توطئه‌های آمریکا دانست و گفت: البته آنها برای اینکه موفق شوند از حوادثی مثل فتنه و انحراف استفاده فراوانی خواهند کرد.

وی با بیان اینکه هزار تومان امروز 300 تومان سال گذشته است اظهار کرد: می‌خواهند پول ملی ایران را ساقط و بی‌خاصیت کنند که این مسئله شوخی نیست.

رضایی با تاکید بر اینکه ما باید برای یک وضعیت جهادی خودمان را آماده کنیم نه رقابت با یکدیگر خاطرنشان کرد: سال‌ آینده سال پیروزی نظام و ملت ایران است نه پیروزی فلان فرد یا گروه.

وی آزمون انقلاب، جنگ و زندگی را آزمون بسیار مهم آینده کشور دانست و گفت: ما سیاسیون و نیرو‌های انقلابی و متعهد باید یک تجدید نظر جدی در خودمان انجام دهیم و خود را برای یک مبارزه جدی آماده کنیم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه سرزمین اصلی مبارزه، اقتصاد است، تصریح کرد: البته فرهنگ هم بسیار مهم است زیرا در حال حاضر مورد تهاجم فرهنگی نیز قرار داریم.

وی تاکید کرد: موفقیت در سرزمین اقتصاد و زندگی بدون فرهنگ، معنویت، برادری و وحدت و رعایت ارزش‌های الهی و انقلابی امکان‌پذیر نیست همانطور که در جنگ نمی‌توانستیم بدون تکیه بر ارزش‌های الهی موفق شویم.

رضایی شرایط کنونی را حساس ارزیابی کرد و گفت: من به عنوان سرباز انقلاب از همه نیروهای وفادار به انقلاب می‌خواهم که خود را برای عبور از یک آزمون مهم و سرنوشت‌ساز آماده کنند.

وی تصریح کرد: ملت بزرگ ایران با یک درخشش بی‌نظیر از این حادثه هم عبور می‌کند و آنچنان درسی به دشمن خواهد داد که یک بار دیگر به اشتباه خود اعتراف کنند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به حضور نیرو‌های انسانی توانمند در سطح کشور خاطرنشان کرد: ما آن قدر نیروی انسانی توانمند داریم که اگر هیچ منبع دیگری هم نداشتیم این حادثه را پشت سر می‌گذاشتیم.

وی در ادامه با بیان اینکه ما یک راه بسیار سرنوشت‌سازی را در پیش گرفته و بخش مهمی از این راه را پشت سرگذاشتیم، ابراز داشت: باید برای حفظ دستاورد‌هایی که به دست آوردیم بکوشیم.

رضایی با اشاره به اینکه بخش دیگری از این راه باقی مانده است، از این بخش به عنوان زندگی، اقتصاد و اخلاق نام ‌برد و گفت:‌ در حالی که ما در حال برنامه‌ریزی بودیم تحریم‌های اقتصادی را برای ما در نظر گرفتند.

* فرهنگ، اخلاق و اقتصادمان در شأن جمهوری اسلامی نیست

وی با بیان اینکه فرهنگ، اخلاق و اقتصاد ما در شأن این انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران نیست تاکید کرد: ما نیازمند یک زندگی معنوی و مادی پیشرفته و یک اخلاق اسلامی و اقتصاد بزرگ هستیم که در سال‌های آینده به فضل پروردگار این امر تحقق پیدا خواهد کرد.

* امام فرمود در اسلام حکومت نظامی نداریم

رضایی با تبریک ایام‌الله دهه مبارک فجر به ذکر خاطره‌ای از شب 22 بهمن سال 57 پرداخت و گفت: شب 22 بهمن (یک روز مانده به پیروزی انقلاب) من و دوستانم حلقه دوم بیت امام را در خیابان ایران بر عهده داشتیم.

وی گفت: تقریبا ساعت چهار بود از داخل بیت اطلاع‌ دادند که امام پیام مهمی داده است و به همه نیرو‌های انقلابی بگویید تا این پیام را اجرا کنند، سئوال کردیم پیام چیست؛ گفتند حکومت بختیار اطلاعیه داده است که از ساعت پنج به بعد حکومت نظامی است و کسی حق ندارد در خیابان‌ها باشد و همه به خانه‌های خود بروند؛ امام فرموده در اسلام حکومت نظامی نداریم و از مردم بخواهید در صحنه باشند.

دبیرمجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: قرار بود به ما خیابان‌ها رفته و به مردم بگوییم به خانه‌ها نروند و به خیابان‌ها بریزند و به حکومت نظامی توجهی نکنند به همین منظور یک وانت گرفتیم و پشت وانت سوار شدیم؛ من یک کلاشینکف داشتم به دست گرفتم و بقیه دوستان نیز سلاح‌های دیگری داشتند که به دست گرفتند و چفیه‌های عربی به سر و صورت خود بستیم و رفتیم.

وی اضافه کرد: از میدان 17 شهریور تا میدان خراسان این اسلحه‌ها به دستمان بود و الله‌اکبر می‌گفتیم و از مردم می‌خواستیم که به خیابان‌ها بریزند و به اطلاعیه حکومت نظامی توجهی نداشته باشند و مردم هم که در خیابان بودند ما را نگاه می‌کردند.

رضایی افزود: تقریبا بار دوم و سوم بود که این خیابان را طی می‌کردیم که آرام آرام جمعیت وارد خیابان شد و هر لحظه هم که می‌گذشت مردم دل و جرأت بیشتری پیدا می‌کردند و بیشتر به خیابان‌ می‌آمدند.

* مردم گفتند از فلسطین نیروی کمکی آمده است

وی یادآور شد:‌ همین طور که داشتیم دور می‌زدیم که یک بار دیگر بیاییم دیدیم مردمی که اطراف خیابان بودند وقتی چفیه‌های عربی ما را می‌دیدند می‌گفتند از فلسطین برای ما نیروی کمکی رسیده بیایید در صحنه.

فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: بعداً که من از احمد‌آقا سئوال کردم جریان این دستور امام چه بود که ایشان این قدر محکم گفت که مردم به خیابان‌ها بریزند و به خانه نروند، ایشان گفت: اتفاقا برای امام هم این تصمیم‌گیری بسیار سخت بود چون جان ده‌ها هزار نفر انسان در خطر بود و حکومت تانک‌ها را برای مردمی که دست‌خالی بودند می‌فرستاد.

وی تصریح کرد: احمدآقا گفت در همان زمان آیت‌الله طالقانی با امام تماس می‌گیرد و از ایشان می‌پرسد شما که می‌گویید مردم به خیابان‌ها بریزند می‌دانید چه جریانی در حال اتفاق افتادن است؛ اگر این تانک‌ها بیایند حمام خون به راه می‌افتد. نقل می‌کنند که امام به ایشان می‌گویند آقای طالقانی مگر این دستور من است.

رضایی افزود: ‌در خاطرات بختیار هم آمده است اگر آن شب آیت‌الله خمینی این دستور را نداده بود ما کار انقلاب را تمام کرده بودیم؛ یعنی یک لحظه غفلت تمام انقلاب را از دست می‌داد.