سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار میراث فرهنگی خوزستان

 

رمز و رمزگشایی قدمتی به اندازه تاریخ خط و نقشی بزرگ در رقم زدن تاریخ بشر دارد. با اینکه به نظر می‌رسد کامپیوتر کشف رموز را ساده کرده است، اما هنوز رمزهایی قدیمی هستند که ناگشوده مانده‌اند و به همین دلیل هم معروف شده‌اند.

۱- خط نیا-ایلامی
خط نیا-ایلامی قدیمی‌ترین خط شناخته‌شده ایران‌زمین است که حدود ۳۰۰۰ سال پیش و در منطقه‌ای وسیع از شوش، پایتخت ایلامی‌ها، گرفته تا "تپه یحیی" در استان کرمان به کار می‌رفته است.
تاکنون حدود ۱۶۰۰ لوح گلی که با این خط نوشته شده، پیدا شده‌اند که بیشتر آنها از زیگورات چغازنبیل در شوش، آنشان ، تپه یحیی در جیرفت کرمان و تپه سیلک کاشان به دست آمده است.گقته می‌شود که این خط ۱۲۰۰ نشانه دارد. با اینکه مضامین این کتیبه‌ها معلوم شده‌اند اما این خط هنوز رمزگشایی نشده است. در سال ۲۰۱۲ میلادی، دکتر "جیکوب دال"، استاد دانشکده مطالعات شرقی دانشگاه اکسفورد، متن این کتیبه‌ها را در کلیک وبسایتی منتشر کرد تا با تلاش جمعی متخصصان و تازه‌کارهای علاقمند، رمز این خط شکسته شود.

۲- دست‌نوشته وُینیچ
این دست‌نوشته که حدس زده می‌شود در اوایل قرن پانزدهم میلادی در ایتالیا و به دست نویسنده‌ای ناشناس نوشته شده باشد، لقب "اسرارآمیزترین دست‌نوشته تاریخ" را دارد.این دست‌نوشته به نام ویلفرید وُینیچ نامیده شده است که آن را در سال ۱۹۱۲ میلادی خریداری کرد.این کتاب شبیه کتاب‌های گیاه‌شناسی است، اما تصاویر گیاهانی که در آن دیده می‌شود، شبیه گیاهان شناخته‌شده نیست و متن آن هم به هیچ متن شناخته شده‌ای شباهت ندارد.هنوز هیچ‌کس از این کتاب سر در نیاورده است. با این حال بررسی‌ها نشان می‌دهد که کتاب به صورت سازماندهی شده و منسجم نوشته شده است. بنابراین مجموعه‌ای تصادفی از نشانه‌ها نیست، البته بسیاری، در اینکه این متن حاوی اطلاعاتی باشد، اظهار تردید کرده‌اند.

۳-شاگ بورو
شاگ بورو عمارتی بزرگ و قدیمی است در منطقه استفوردشر در مرکز بریتانیا.در باغ این عمارت، سنگ‌نگاره‌ای از جنس مرمر قرار دارد به نام "لوح چوپان".این نقش برجسته از روی نقاشی نیکلا پوسن (۱۵۹۴–۱۶۶۵) نقاش فرانسوی ساخته شده است. پوسن این نقاشی را دوبار کشیده است.
نقش برجسته چوپان از روی نسخه دوم ساخته شده است و در آن، چند مرد و زن چوپان در کنار یک مقبره دیده می‌شوند.
نام این نقاشی Et in Arcadia ego است که یعنی، "من هم در آرکادیا هستم" و در واقع، اشاره‌ای به این است که مرگ همه جا هست.سنگ‌نگاره شاگ بورو از معروف‌ترین رمزهای دنیاست و بسیاری، آن را مربوط به محل جام مقدس می‌دانند؛ جام یا ظرفی که گفته می‌شود عیسی مسیح در شام آخر از آن نوشیده و دارای خواص جادویی است. در زیر این نقش برجسته، ده حرف که با نقطه از هم جدا شده‌اند، دیده می‌شود: O.U.O.S.V.A.V.V. & D.M

جدا شدن این ده حرف با نقطه، نشان می‌دهد که این حروف به همین ترتیب باید پشت سر هم قرار بگیرند. چوپان‌های تصویر هم با انگشت به دو تا از حروف اشاره می‌کنند. این رمز یکی از معروف‌ترین رمزهای دنیاست و بسیاری، آن را مربوط به محل جام مقدس می‌دانند؛ جام یا ظرفی که گفته می‌شود عیسی مسیح در شام آخر از آن نوشیده و دارای خواص جادویی است.در سال ۲۰۱۱ میلادی، رسانه‌های بریتانیا از قول ای جی مورتن، مورخ انگلیسی، نقل کردند که این رمز گشوده‌شده و پیامی عاشقانه بوده بین جورج آدامز و همسرش که در این عمارت زندگی می‌کردند اما بعضی رمزگشایان معتقدند که این پیام رمز مربوط به گروهی است به نام "دیر صهیون". این رمز هنوز به عنوان یکی از مهم‌ترین رمزهایی که شکسته نشده‌اند شناخته می‌شود، چون به گفته رمزگشایان، شکستن رمزی به این کوتاهی، نیاز به تطبیق آن با شواهد تاریخی دارد.

۴- رمز بیل (Beale) در سال ۱۸۸۵ میلادی، فردی به نام جیمز وارد اعلامیه‌ای در ویرجینیای آمریکا منتشر کرد با عنوان "اسناد بیل".
در این اعلامیه گفته شده بود که مردی به نام "توماس جفرسون بیل" گنجینه‌ای از طلا و جواهر را در محلی نامعلوم مخفی کرده که ارزش آن به پول امروز حدود ۶۵ میلیون دلار است.در اطلاعیه اضافه شده بود که محل این گنج در سه نوشته ذکر شده است که همه به رمز هستند.به گفته وارد، بیل این متن‌ها را در جعبه‌ای نزد یک مهمانخانه‌دار به امانت گذاشته و به او گفته بود که اگر تا ده سال بعد، از او یا گماشتگانش خبری نشد، جعبه را باز کند.البته قرار بود بیل کلید کشف این رمز را بعدها در اختیار مهمانخانه‌دار قرار دهد. اما نه از بیل خبری می‌شود و نه از کلید کشف رمز.
مهمانخانه‌دار این صندوق را در اختیار دوستش قرار می‌دهد و او ۲۰ سال برای کشف رمز، وقت صرف می‌کند و موفق می‌شود که یکی از متن‌ها را رمزگشایی کند.این متن به مقدار دقیق طلا و نقره و جواهرات و محل تقریبی دفن آنها اشاره می‌کند. اما متن‌های دیگر هنوز ناگشوده مانده‌اند.البته برخی محققان درباره صحت این داستان اظهار تردید کرده‌اند. آنها معتقدند که هیچ ردی از فردی به نام بیل وجود ندارد و در واقع، همه او را با انتشار اعلامیه وارد می‌شناسند، بنابراین وارد و بیل یکی هستند. جو نیکل، محقق آمریکایی، معتقد است که رمز بیل داستانی کاملا تخیلی است که شباهت زیادی به قصه "گاو صندوق مخفی" فراماسون‌ها دارد.با اینکه تلاش‌های بسیاری برای گشودن دو رمز باقیمانده انجام شده است، اما هیچکدام تاکنون به نتیجه نرسیده است.

۵- کریپتوس
در سال ۱۹۹۰ میلادی، هنرمند آمریکایی جیمز سنبورن، سازه‌ای به نام کریپتوس ساخت و در محوطه کلیک سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) نصب کرد.این سازه یک صفحه مسی شکل است که در واقع، ورق کاغذی است که از پرینتر بیرون آمده است.
از چهار رمزی که روی این سازه حک شده‌اند، سه رمز کشف شده است، اما رمز چهارم با اینکه کارکنان سیا و رمزگشایان حرفه‌ای و تازه‌کار روی آن کار کرده‌اند، هنوز نامکشوف مانده است و به عنوان یکی از معروف‌ترین رمزهای ناگشوده دنیا شناخته می‌شود.

در سال ۲۰۰۳ میلادی، یک گروه در یاهو راه‌اندازی شد تا فعالیت ۲۰۰۰ نفری را که برای گشودن این رمز کار می‌کنند، هماهنگ کند.در سال ۲۰۰۶ میلادی سنبورن روشن کرد که در متن چهارم، یک حرف برای اینکه به زیبایی اثر لطمه نخورد، جا افتاده است و چند مورد اشتباه دیگر هم در آن وجود دارد. در سال ۲۰۱۰ میلادی، سنبورن رمز پنج حرف دیگر را اعلام کرد و به این ترتیب کلمه برلین به دست آمد. برخی رمزگشایان معتقدند رمزهایی که تاکنون ناگشوده مانده‌اند یا واقعا حاوی اطلاعات مهمی نیستند یا اینکه در رمز اشتباه وجود دارد. با این حال، چنین رویکردی باعث نشده است کسانی که به دنبال لذت حل معما هستند، از تلاش برای شکستن قفل این رمزها دست بکشند.
  
 
 

آیا لایه نگاری یک تپه پیش از تاریخ به دست دو دانشجو پایه و اساس علمی دارد؟

مجتبی گهستونی: دو دانشجوی باستان شناسی اهل شوش که هنوز تحصیلات خود را به پایان نرسانده اند مجوز لایه نگاری یک محوطه باستانی پیش از تاریخ را در رامهرمز کسب کرده اند. مجوز این لایه نگاری از سوی خانم محمدی رییس پژوهشگاه در نبود رییس پژوهشکده باستان شناسی صورت گرفته است. این محوطه در سال 1967 توسط هنری رایت و الیزابت کارتر مورد بررسی وشناسایی قرار گرفت ولی تاکنون در فهرست آثار ملی کشور هم ثبت نگردیده است. یکی از این دو نفر سابقه هیچ سرپرستی هیات را ندارد و در نوشهر دانشجو است و دیگری هم با تجربه اندک خود دانشجو دانشگاه یک موسسه در تهران است.

این دو مهلت دارند که از تاریخ 15 بهمن تا 20 اسفند عملیات لایه نگاری را انجام دهند. برای نظارت بر انجام لایه نگاری این پروژه مجوزی به نام یک دانشجوی رشته باستان شناسی به شماره 940/200/912 به تاریخ 27 دی 1391 از تهران به اداره کل میراث صادر شد که به دلیل پایین بودن رتبه دانشجویی وی نسبت به دو نفری که مجوز دریافت کرده اند مطلع شدیم امروز به دلیل پیگیری های دوستداران میراث فرهنگی این مجوز باطل شده که البته هیچ اطلاع رسانی رسمی دز این باره صورت نگرفته است.

تعدادی از مخالفان این مجوز می گویند صدور چنین مجوزهایی به معنی بازی کردن با تاریخ و فرهنگ یک کشور است و امتیاز دادن به بعضی افراد نباید به هر قیمتی اتفاق بیفتد. تپه خرمن خاک در غرب رامهرمز قرار دارد و 03/0 هکتار مساحت تقریبی دارد و متعلق به دوره پیش از تاریخ است. آنچه که در این خصوص جلب توجه می کند، ضرورت و اولویت در لایه نگاری این طرح (‌تپه خرمن خاک ) است؟

با توجه به اینکه این تپه هنوز تعیین عرصه و حریم نشده و ثبت در فهرست آثار ملی کشور هم نیست و به همین دلیل (عدم حمایت قانون) در معرض تخریب و حفاری غیرمجاز دشمنان میراث فرهنگی می باشد، چه نیاز و ضرورتی باعث گردیده که با وجود کمبود بودجه و منابع مالی سازمان میراث فرهنگی، این لایه نگاری با بودجه میراث فرهنگی استان خوزستان صورت بگیرد؟ در صورتیکه با بودجه اختصاص داده شده به لایه نگاری می توان همین تپه و یا محوطه های در خطر را که در استان خوزستان بسیار هستند را تعیین عرصه و حریم و به ثبت در فهرست آثار ملی رساند.

از مصوبات شورای پژوهشی پژوهشکده باستانشناسی این است که تا تپه و محوطه ای تعیین عرصه و حریم نگردد و ثبت در فهرست آثار ملی نشود اجازه کاوش و لایه نگاری را ندارد!

در بند سوم قعطنامه پایانی کنگره یازدهم باستان شناسان آمده است: ضرورت تخصص‌گرایی در سرپرستی فعالیت‌های میدانی، سرپرستان کاوش‌ها و گمانی زنی‌ها می‌بایست الزاما در دوره مورد نظر صاحب تخصص علمی و عملی باشند و تشخیص احراز این تخصص با پژوهشکده باستان‌شناسی است ؟!!

یک باستانشناسی که تازه مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه آزاد شهرستان گرفته و پس از دو سال تلاش در آموزشگاه غیر انتفاعی ( نه در چندین دانشگاه رقابتی دولتی و نه در چند دانشگاه آزاد ) بعنوان دانشجوی کارشناسی ارشد قبول شده، حال چگونه می تواند (بدون اینکه قبلا سرپرستی یک بررسی ساده و یک معاون هیئت) یکی از تپه های مهم دشت رامهرمز را لایه نگاری نماید؟!

در ضمن از مصوبات دیگر پژوهشکده این است که برای لایه نگاری و کاوش حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد می باشد. نه دانشجوی ارشد !!!

با اینکه ناظر این پروژه کیست ؟ مدرک تحصیلی ایشان چیست؟در کل ناظر به کسی گفته می شود توان نظارت بر کیفیت و سلامت کار را داشته باشد. یعنی اینکه کارشناس آن رشته و تخصص باشد.

چطور امکان دارد یک دانشجوی کارشناسی باستانشناسی می تواند کارشناس باشد آن هم از نوع ناظر !!! بر کار یک دانشجوی کارشناس ارشد؟!!! آن هم بر روی یک پروژه تخصصی لایه نگاری؟

برای لایه نگاری تپه خرمن خاک چگونه است که سرپرستان کم تجربه و تازه کار تعین می شوند، ناظر هم که دانشجو کارشناسی باستان شناسی انتخاب می شود و استاد راهنما هم که در امریکا ساکن می باشد!!

واقعا ما در کجا و به چه فکر می کنیم ؟ هدف چیست ؟ چرا دانشجوی کارشناسی ارشد ما استاد راهنما را از موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو آمریکا (‌نکته: موسسه مطالعاتی شرق شناسی یک مرکز مطالعاتی آمریکایی است) انتخاب می نمایید مگر ما استاد راهنما در ایران نداریم؟

سوال مهم و اساسی که مطرح می شود اینست که

1-چه کسانی در پشت پرده اینگونه فعالیتهای باستانشناسی هستند؟

2-با برنامه ریزی های از راه دور به دنبال چه اهدافی هستند؟

3- آیا دانشجویان و باستانشناسان جوان ساده لوح، پوششی برای اجرای برنامه های آنان هستند؟

4- چرا اینگونه فعالیت های علمی باید با بودجه دولتی و برای افراد خارج نشین انجام گیرد؟

5- آیا توصیه ها و سفارشات افراد خارج نشین در انتخاب محل بررسی، کاوش و لایه نگاری و همچنین صدور مجوز پژوهشکده (غیر قانونی ) و تخصیص بودجه سفارشی ، موثر بوده است؟

در اینجا به یاد سخنان درد آلود دکتر مجید زاده می افتیم که در یازدهمین همایش باستان شناسی فرمودند: مجوزهایی که پیش از این در پژوهشکده به باستانشناسانی داده می‌شد ولی فعالیتهای میدانی توسط دانشجویان انجام می گرفت و در نهایت مقاله و حاصل کار را به اسم خود چاپ می کردند. این یک واقعیت است و اینها تنها دشمنان باستانشناسی ایران هستند.

حال جای سوال دارد که در این فاصله زمانی کمی که از یازدهمین کنگره گذشته است و با آن قطعنامه پایانی، این مجوز لایه نگاری تپه خرمن خاک توسط کدام عزیز صادر و امضا شده است و از آن مهم تر ناظر پروژه به این مهمی آیا باید یک دانشجوی ترم آخری کارشناسی باستان شناسی باشد که هنوز هم واحد عملی دانشگاهی خود را پاس نکرده است؟!!! (اگر چه گفته می شود امروز مجوز حضور ناظر پروژه باطل شده است)

همچنین پیگیری های ما حاکی از آن است که ناظر این پروژه و لایه نگاران انتخاب شده در پی اشیا فرهنگی کاوش های شیشه گر و نیاکان در جوبجی، سرتلی و تل برمی و تحقیقات خانمی که طراحی های سفال گنجینه جوبجی را انجام داده اند هستند. برای چی؟

خبرهای دریافتی حکایت از آن دارد که یکی از اعضای این تیم دو نفره لایه نگار همزمان با این پروژه مجوز بررسی شناسایی غرب کرخه در محدوده شوش که حوزه تمدنی وسیعی را در بر می گیرد را دریافت کرده است.

نکته آخر اینکه اگرچه دانشجویان نیز باید مورد حمایت قرار بگیرند و تجربه کسب کنند اما راه حل آن دادن مجوز پروژه های مهم نیست بلکه آنها باید از کار در بخش های مختلف هیت ها کار را تجربه کنند تا به مدارج بالاتر دست پیدا کنند. چرا که بسیاری دیگر می گویند اگر قرار است مجوز در سایت های مهم به باستان شناسان داده شود پس چرا خودی و غیر خودی می کنند.

 

 چرا صدای دوستداران میراث فرهنگ بلند می شود؟

گفت وگوی شفاف یک فعال میراث فرهنگی در با هنرنیوز؛ چرا صدای دوستداران میراث فرهنگ بلند می شود؟

یک فعال میراث فرهنگی در خوزستان گفت: تعداد آثار ثبت شده در خوزستان حدود یک هزار اثر است اما به اندازه ده محوطه هم وجود ندارد که حریم مصوب یا ابلاغی داشته باشد.

مجتبی گهستونی- دبیرانجمن تاریانا خوزستان- در گفت و گو با هنرنیوز با بیان این که محوطه‌ها و آثار تاریخی بسیاری از هزاره‌های قبل میلاد تا کنون باقیمانده و ما از آن به عنوان میراث فرهنگی یاد می‌کنیم که برخی به ثبت رسیدند، اظهار کرد: تعداد آثار ثبت شده در خوزستان حدود هزار اثر است اما به اندازه ده محوطه هم وجود ندارد که حریمش مصوب یا ابلاغ شده باشد!

وی ادامه داد: خوزستان در بین سال‌های ۷۵ تا ۹۰ به ترتیب در سال ۷۸ یک اثر، سال ۸۰ با ۶اثر، سال‌های ۸۱ ، ۸۲ و ۸۴ هر کدام یک اثر (سال ۸۳ هیچ اثری تعیین حریم نشده است) و در سال ۸۵ با ۵اثر و سال ۸۶ با بیشترین اثر دارای حریم مصوب یعنی ۱۸ اثر و پس از آن در سال ۸۷ با یک اثر و سال ۸۸ هیچ اثری دارای حریم مصوب سال‌های شگفتی را پشت سر گذاشته است. این تعداد در سال ۸۹ به ۲ اثر و در سال ۹۰ به ۶ اثر رسید که در مجموع ۴۲ اثر دارای حریم مصوب است.

او تأکید کرد: این درحالی است که خوزستان از سال ۷۵ تا پایان سال ۹۰ حدود ۸۱۶ اثر ثبتی داشته است که بیشترین اثر ثبتی مربوط به سال‌های ۸۰ و ۸۱ به ترتیب با ۱۴۲ و ۱۴۱ اثر است.همچنین خوزستان با ثبت ۵۰۴ بنا حدود ۶۰ درصد آثار ثبتی را به بناها تعلق داده است. همچنین با ثبت ۳۳۷ تپه و محوطه تاریخی حدود ۴۰ درصد آثار ثبتی را به تپه‌ها و محوطه‌های باستانی اختصاص داده است.

گهستونی گفت: اما در بخش حریم بناهای ثبتی تنها ۲۱ اثر دارای حریم و در بخش محوطه‌ها تنها ۶ اثر دارای حریم است که این تعداد تا پایان سال ۸۹ در مجموع ۲۷ اثر دارای حریم را شامل می‌شود.

او درباره ابلاغ نشدن حریم اظهار کرد: این بدان معنا است که اصلاً تعیین حریمی در مورد آن صورت نگرفته است. امروز وقتی به اثری تجاوز می‌شود و کارشناسان بخواهند در دستگاه قضا شکایت کنند نخستین پرسش قاضی این است که اثر ثبت ملی شده یا نه؟ دومین پرسش آن است که حریم این اثر ثبتی کجاست؟ اگر حریم فرضی در نظر بگیرید و بخواهید به کارشناس و قاضی تفهیم کنید با این رویه میراث فرهنگی راه به جایی نمی‌برد.

دبیرانجمن تاریانا خاطرنشان کرد: امروز بیشتر آثار مورد تعرض، محوطه‌ها و بناهایی هستند که تعیین حریم در موردشان صورت نگرفته است. با این حال در جاهایی که تعیین حریم صورت می‌گیرد شاهد تعرض‌هایی هستیم.

او عنوان کرد: محوطه‌های تاریخی جندی شاپور در سال ۱۳۱۰ ثبت ملی شده و طی سال‌های اخیر تعیین حریم شد اما در حریم این اثر جاده کشیدند، کشاورزی انجام می‌دهند. این منطقه توسط هیئت‌های هفت نفره پیش از انقلاب به روستاییان جهت کشت و زرع سپرده شد که تا زمان حال کشاورزان روی آن کار می‌کنند. در جدیدترین اتفاق طی روزهای گذشته از سوی غلامعلی باغبان مدیر میراث فرهنگی شهرستان دزفول مجوز کاربری مسکونی در هفت هکتار بر روی محوطه ثبت و تعیین عرصه و حریم شده جندی شاپور صادر شد!

وی تأکید کرد:در جدیدترین اتفاق طی روزهای گذشته از سوی غلامعلی باغبان مدیر میراث فرهنگی شهرستان دزفول مجوز کاربری مسکونی در هفت هکتار بر روی محوطه ثبت و تعیین عرصه و حریم شده جندی شاپور صادر شد!

وی با بیان این که رویکرد اینچنینی منجر به تبدیل تپه‌های تاریخی به دشت شده است، متذکر شد: این دست اندازی در محوطه‌های تاریخی باعث تخریب‌ها، تعرض‌ها و گاه خسارات زیان باری شده است.

گهستونی اظهار کرد: تعیین حریم شوشتر، هفت تپه و چغازنبیل مصوب و ابلاغ شده است اما باز هم در هفت تپه بزرگترین مشکل ساخت و سازهای فراوانی است که در دهه‌های گذشته صورت گرفته که همچنان ادامه دارد. شاید در کنار موزه هفت تپه هیچ سازه جدیدی وجود نداشته باشد، اما محوطه هفت تپه که محدود به مقبره و موزه نیست شامل دهها تپه باستانی است با محوطه بسیار وسیعی که امروز آن تپه‌ها جای خود را به مزارع نیشکر و خانه‌های سازمانی شرکت نیشکر هفت تپه و کاغذ پارس داده است.

او افزود: امروز بیشتر از آنکه میراث فرهنگی در هفت تپه باستانی که قدمتش از چغازنبیل و شوش بیشتر است حرف نخست را بزند سیطره نیشکر و کاغذ این مانور را انجام می‌دهد. امروز اگر می‌بینید قطار شهری در اهواز مترو می‌زند و هیچ استعلامی از میراث فرهنگی نمی‌کند و صدای دوستداران میراث فرهنگی بلند می‌شود که ممکن است در مسیر مترو آثاری باشد، به دلیل عدم تعیین حریم است. در هرمز اردشیر یکسری کاوشهای صوری انجام می‌شود و در نهایت پرونده آن بسته و راکد می‌ماند و گزارش آن به دوستدارن میراث یا افکاری عمومی در رسانه‌ها داده نمی‌شود.

این فعال میراث فرهنگی تصریح کرد: بزرگترین مشکل هرمز اردشیر چیست؟ این که هنوز تعیین حریم نشده است. همین مسأله را در مورد آثار دیگر هم داریم. امروز اگر بر روی پل سفید اهواز که پل دوره‌ی پهلوی اول است مجسمه بر روی عرصه نصب می‌کنند توجیه شهرداری این است که اصلا عرصه و حریم ندارد! و میراث فرهنگی به عنوان دستگاه متولی ابلاغی انجام نداده است. یا اگر استاندار در روزهای گذشته به شهرداری دستور می‌دهد پل سیاه اهواز که مهمترین پل دوره معاصر است و بر روی خرابه‌های یک پل دوره ساسانی ساخته شده را بازسازی کند برای آن است که هنوز حریم برای آن تعیین نشده است.

وی با اشاره به دهها تعرض و ساخت و ساز به محوطه‌های شوش شهری کهن که آثارش پابرجاست ، اظهار کرد: تعیین حریم طی سالیان اخیر ابلاغ نشده به دلیل این عدم ابلاغ ممکن است اتفاقات ناگواری بیفتد. در عرصه و حریم آثار تاریخی هتل، پارکینگ، بانک، مدرسه و...می‌سازند. طبقاتشان را نوسازی می‌کنند چون ضوابط و مقررات میراث فرهنگی خیلی محکم نیست و نتوانسته نقش حاکمیتی خود را اعمال کند و به مسوولین تفهیم نماید در نتیجه اتفاقات ناگوار زیادی برای شوش می‌افتد.

او توضیح داد: در همان شوش به محوطه ایوان کرخه موجی از تعرضات صورت گرفته است. در اثر غفلت‌های میراث فرهنگی بدون در نظر گرفتن معیارهایی کارشناسی در فاصله ۱۰۰متری عرصه ایوان کرخه به عنوان محوطه تاریخی مجوز یک سیلو ۶۰ هزار تنی داده می‌شود که این سیلو‌ها می‌تواند سیصد سال ماندگاری و حیات داشته باشد. یا در نتیجه تعرض‌های مختلف از ایوان کرخه تنها خرابه‌هایی باقی مانده است.

  

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد