گزارش تصویری / دیدار تیمهای فوتبال نفت آبادان و تراکتورسازی تبریز | |
آبادان - خبرگزاری مهر : دیدار تیمهای فوتبال صنعت نفت آبادان و تراکتور سازی تبریز از سری رقابتهای لیگ برتر فوتبال بعد از ظهر امروز جمعه با نتیجه یک بر صفر به سود تیم تراکتورسازی به پایان رسید. | |
محمدرضا دهداری |
خبرگزاری فارس: مدیررسانهای باشگاه نفت آبادان از انتخاب علی فیروزی به عنوان سرمربی جدید این باشگاه خبر داد.
خبرگزاری فارس: هواداران نفت آبادان با لیگ برتر وداع کردند.
نفتیهای آبادان که این فصل حال و روز خوشی را نداشته و با نتایج ضعیف خود مشتری دائم انتهای جدول بوده و هستند با شکست روز گذشته در برابر تراکتورسازی تبریز آن هم در برابر هزاران هوادار، ناکامیهای خود در این فصل را ادامه دادند تا زمزمههای تغییرات در کادرفنی این تیم بیشتر به گوش برسد.
هرچند آلفردو کاسیمیرو پرتغالی به شدت با رفتن از این تیم مخالف است و صریحاً نیز اعلام کرده اهل استعفا دادن نیست.
به هر حال شکست روز گذشته نفتیها در برابر تراکتورسازی تبریز این تیم را به کاندیدای شماره یک سقوط به لیگ یک تبدیل کرده است.
بازی نهچندان قابل قبول طلاییپوشان در برابر تراکتورسازی موجب شد تا صبر هواداران نفت سرانجام پس از 22 هفته به سر آید و شعارها بر علیه بازیکنان، کادرفنی و مسئولان این تیم آغاز شود.
اعتراضاتی که باتوجه به نتایج فاجعهبار نفت در این فصل تا حدودی طبیعی، قابلپیشبینی و میتوان آنرا به حق دانست.
تماشاگران آبادانی که به تیم خود عشق میورزند و با این تیم زندگی میکنند گویی دریافتهاند که تیم محبوبشان برای بقاء در لیگ برتر به چیزی شبیه معجزه نیاز دارد و به همین دلیل در حالی که 12 هفته تا پایان لیگ باقی مانده است از هماکنون با لیگ برتر خداحافظی کردند.
نمایش بد نفتیها در این دیدار موجب شد تا هواداران از دقیقه 70 بازی با شعار
لالالای لای لالالای لای تیم نفت از لیگ برتر دیگه بای بای
از اکنون خود را برای وداعی تلخ با لیگ برتر آماده کنند.با توجه به وضعیت کنونی نفت آبادان و قرارگرفتن این تیم روی نوار ناکامیها به نظر میرسد پیشبینی هواداران آبادانی از آینده تیم خود در پایان فصل درست و منطقی باشد.
خبرگزاری فارس: سرمربی تیم فوتبال فولاد خوزستان گفت: در شرایط کنونی فولاد خوزستان از آمادگی زیادی برخوردار است و به این دلیل برای برد مس کرمان به این استان سفر کردهایم.
*فولاد بسیار آماده است
وی اظهار داشت: فولاد خوزستان در شرایط کنونی از نظر جسمانی و روحیه بسیار آماده است و به این دلیل هیچ نگرانی در این باره وجود ندارد.فرکی افزود: مس کرمان در هفتههای گذشته خوب نتیجه نگرفته است و تیمهایی که در ردههای پایینتر جدول قرار دارند روحیه زیادی برای کسب امتیاز داشته و به این دلیل بازی با این تیم میتوان خطرناک باشد.وی خاطرنشان کرد: همه سه بازی گذشته مس کرمان را آنالیز کردهایم و به این دلیل رفتارهای این تیم را شناسایی و مورد بررسی قرار دادهایم و حمله و دفاع تیم خود را برای این بازی آماده کردهایم.
*بازیکنان جایگزین بسیار آماده هستند
سرمربی فولاد خوزستان در ادامه گفتوگو با خبرنگار فارس در اهواز بیان کرد: فولاد خوزستان به دلایلی در این بازی آرش افشین و مهرداد جماعتی را در اختیار ندارد و به این دلیل باید از بازیکنان جایگزین این دو استفاده کرد.ی با بیان اینکه بازیکنان جایگزین این دو بسیار آماده و با روحیه هستند و قطعا در این بازی خوب خواهند درخشید، گفت: در این باره مجال برای نشان توانمندیهای خود پیدا کردهاند.فرکی از اعلام نام بازیکنان جایگزین این دو بازیکن کلیدی خودداری کرد و گفت: فولاد باید در این هفته امتیاز کسب کند و امیدواریم با برد از کرمان راهی اهواز شویم.به گزارش خبرگزاری فارس، فولاد خوزستان در شرایط کنونی با 37 امتیاز و 21 بازی برگزار شده در رده چهارم و مس کرمان با 21 بازی و 28 امتیاز در رده 12 جدول رقابتهای لیگ برتر قرار دارد که امروز از سری بازیهای پایانی هفته 22 لیگ برتر ساعت 15:30 در ورزشگاه تختی کرمان به مصاف هم میروند.
خبرگزاری فارس: همایش دوچرخه سواران رامهرمز به مناسبت روز هوای پاک به مسافت 4 کیلومتر برگزار شد.
خبرگزاری فارس: تیم صنعت نفت آبادان در یک بازی خانگی نتیجه را به تیم تراکتورسازی تبریز واگذار کرد تا این تیم آذری بتواند به طور موقت صدرنشین جدول لیگ برتر شود.
خبرگزاری فارس: در سیزدهمین دوره مسابقات کاراته کای قهرمانی آسیا و اقیانوسیه دو نفر از کاراته کاهای نوجوان رامهرمز صاحب دو مدال طلا و برنز شدند.
خبرگزاری فارس: سرمربی تیم فوتبال صنعت نفت آبادان با رد هرگونه نیت استعفا از تیمش گفت: بازی خوبی ارائه دادیم اما بعد از خوردن گل تمرکز خودمان را در بازی از دست دادیم.
خبرگزاری فارس: مربی تیم تراکتورسازی تبریز گفت: نتیجه نگرفتن پرتغالیها در ایران را قبول ندارم و این تنها نظر شما خبرنگاران است.
تونی در ادامه در خصوص وضعیت تیم صنعت نفت آبادان گفت: باید بگویم با این بازی که داشتند جایگاه این تیم در انتهای جدول نبود و نیست.وی در مورد اینکه گفته میشود مربیان پرتغالی در ایران نتیجه نمیگیرند گفت: این موضوع را اصلاً قبول ندارم.سرمربی تیم تراکتورسازی تبریز خاطرنشان کرد: این موضوع نظر خبرنگارها است و اصلا معنا ندارد
راهیابی تیم هیات خوزستان به لیگ برتر تیراندازی کشور
ورزشی 10:25:35 1391/10/30
تیم هیات تیراندازی خوزستان با کسب عنوان نایبقهرمانی لیگ دسته یک کشور، مجوز صعود به لیگ برتر را به دست آورد.ناجی منصوری، رییس هیات تیراندازی استان در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان اظهارکرد: این رقابتها روز گذشته (29 دیماه) در سالن 80 خطه آزادی تهران برگزار شد که ما به مصاف تیم علوم انتظامی تهران رفتیم.وی ادامهداد: نماینده استان توانست در دو بخش تفنگ و تپانچه بادی، تیم علوم انتظامی را شکست دهد و باتوجه به برد تیم سیستانوبلوچستان مقابل اردبیل، خوزستان در جایگاه دوم قرار گرفت و تیمهای سیستانوبلوچستان و اردبیل به ترتیب در مکانهای اول و سوم ایستادند. با کسب این نتایج، تیمهای سیستانوبلوچستان و خوزستان به لیگ برتر راه پیدا کردند.رییس هیات تیراندازی خوزستان با بیان اینکه تیم استان در بخش تفنگ توانست جایگاه اول را به دست آورد، گفت: بازیکنان استان عملکرد بسیار خوبی به ویژه در بخش تفنگ داشتند به صورتیکه توانستند در این بخش عنوان نخست را کسب کنند.وی عنوانکرد: از لحاظ کیفی، بازیکنان استان رکوردهای بسیار خوبی به ثبت رساندند. ما سال گذشته در لیگ دسته دو بودیم و توانستیم به لیگ دسته یک راه پیدا کنیم و امسال هم با برنامهریزیای که داشتیم، به لیگ برتر کشور صعود کردیم. درمجموع عملکرد خوبی داشتیم و از همان ابتدا با هدف صعود به لیگ برتر وارد مسابقات شدیم.منصوری در پایان درباره سطح رقابتها خاطرنشانکرد: کیفیت مسابقات بسیار بالا بود و تمام تیمها به ویژه سیستانوبلوچستان، خوزستان و اردبیل، رکوردهای خوبی به ثبت رساندند. با صعود تیم هیات خوزستان به لیگ برتر کشور، تعداد تیمهای لیگ برتری خوزستان به دو تیم رسید. هماکنون در مسابقات لیگ برتر کشور، تیم ملیحفاری اهواز حضور دارد.
در هفته پنجم لیگ برتر فوتسال بانوان کشور/
تیم صنعت نفت آبادان تیم شورای شهر نوشهر را با شکست بدرقه کرد
آبادان - تیم فوتسال بانوان صنعت نفت آبادان از هفته پنجم لیگ برتر موفق شد میهمانش تیم شورای شهر نوشهر را شکست دهد. به گزارش خبرنگار ایرما تیم فوتسال بانوان صنعت نفت آبادان جمعه شب گذشته میزبان تیم شورای شهر نوشهر بود که در پایان موفق شد با چهار گل به برتری دست یابد.ˈسهیلا ملمولیˈ و ˈنسیمه غلامیˈ هر کدام دو بار در این بازی برای تیم صنعت نفت آبادان گلزنی کردند.این دیدار در سالن 17 شهریور آبادان برگزار شد.ˈمریم الله پورˈ و ˈمهناز میر احمدیˈ کار قضاوت این دیدار را بر عهده داشتند.تیم فوتسال نفت آبادان این پیروزی 9 امتیازی شد.
حکایت تلخ شکست های اخیر تیم فوتبال نفت آبادان و گله هواداران
آبادان - تیم فوتبال نفت آبادان به رغم حمایتها و شور و هیجان هوادارانش که در گرما و سرما، باران و شرجی همواره از آن پشتیبانی کرده اند، در فصل جاری لیگ برتر با کسب نتایج ضعیفی موجب گله مندی هواداران خود شده است.آبادان را به عنوان مهد فوتبال ایران می شناسند و شور شوق و علاقه وافر مردم این دیار به فوتبال زبان زد عام و خاص است.شاید کمتر کسی این شعار ˈآبادان برزیلتهˈ را نشنیده باشد که حکایت از مشابهت فوتبال و برخی ویژگی های این دیار با کشور برزیل است. آبادانی که تامین کننده بازیکنان بسیاری از تیمهای مطرح کشور و حتی مربیان و سرمربیان بوده و هنوزهم هست و برای اثبات این مدعا حضور پیشکسوتان بزرگی چون دهداری در فوتبال ایران و سرمربیان حاضر چون قاسمپور درمس کرمان، مجتبی تقوی درسایپا و بسیاری دیگر نام برد.
بسیاری از علاقمندان فوتبال می گویند: آبادان با این همه ویژگی و پیشینه فرهنگی و ورزشی حال چه شده که نماینده این شهر باید در جدول لیگ برتر فانوس بدست باشد. آنها افزودند: بعد ازناکامی های تیم نفت در نیم فصل اول و نارضایتی های شدید هواداران، مدتها ورزشگاه تختی آبادان شاهد برگزاری مسابقات با اندک تماشاگر بود.اما با تغییراتی که در نیم فصل دوم در این تیم صورت گرفت و احساس می شد که تیم متحول شده و انتظارات هواداران را براورده خواهد کرد برای حمایت از آن خیلی ها قهر را کنار گذاشته و پای بسیاری از هواداران به ورزشگاه تختی باز شد اما باز هم این تیم هواداران را نا امید کرد.
برخی هواداران تیم فوتبال نفت آبادان بعد از شکست چهار بر یک این تیم برابر نفت تهران به خبرنگار ایرنا گفتند: توقع این شکست را نداشتیم اما تیم آنقدر ضعیف است که باید منتظر نتایج عجیب و غریب از آن بود. ˈپویا سامانیˈ یکی از این هواداران گفت: جای تعجب است که با گذشت 21 هفته از لیگ برتر تیم نفت تنها یک برد دارد و با این نتایج حیثیت فوتبال آبادان زیر سوال رفته است. وی اظهار داشت: با تغییر مدیرعامل باشگاه گفته می شد وضعیت تیم بهبود خواهد یافت اما نه تنها وضعیت بهتر نشد بلکه بدتر از گذشته هم شد. این هوادار تیم نفت تصریح کرد: قرار شد در نیم فصل دوم بازیکنانی به تیم افزوده شوند که مثمر ثمر باشند اما بازیکنانی جذب شدند که عملا هیچ ثمره ای برای تیم ندارند.
ˈعلیرضا سعیدیˈ دیگر هوادار تیم صنعت نفت گفت: تیم صنعت نفت در این فصل آبروی فوتبال آبادان را زیر سوال برده و ما هواداران دیگر طاقت این شکست های زنجیره ای را نداریم. وی اظهار داشت: صالحی مدیرعامل باشگاه نفت قول داده بود در نیم فصل دوم با جذب بازیکنان بزرگ شرایط تیم متفاوت خواهد شد اما بازیکنانی مثل سیامک سرلک، حسین کعبی، هوگو ماچادو و هادی رمضانی جذب شد که در تیم های قبلی خود جایی نداشتند.
سعیدی افزود: اکنون مدیرعامل باشگاه سرمربی را مقصر این ناکامی ها می داند اما مقصر اصلی خود مدیریت باشگاه است که از پس مشکلات درونی تیم بر نمی آید. ˈعباس سورانیˈ رییس انجمن هواداران صنعت نفت نیز با انتقاد از مدیریت باشگاه صنعت نفت گفت: صالحی با آمدنش به آبادان قول داد مشکلات برطرف و تیم روند صعودی را پیش بگیرد اما مشکلات روز به روز بیشتر شد. وی اظهار داشت: مسوولان باشگاه نفت بعد از چند شکست متوالی انتخاب کاسیمیرو را احترام به خواسته هواداران دانستند که این گفته صحت ندارد. رییس انجمن هواداران صنعت نفت افزود: صالحی قول داده بود در نیم فصل دوم بازیکنان بزرگی را جذب کند اما بازیکنانی جذب شدند که به مشکلات تیم افزوده شد.
سورانی گفت: حضور بازیکنان غیر بومی و درجه چندم که هیچ تیمی حاضر به جذب آنها نیست باعث کسب این نتایج ضعیف شده هر چند که آنها در برخی بازی ها حتی بی تفاوت مقابل حریفان به میدان می روند. مسعود رضاییانˈ عضو علل بدل هیات مدیره صنعت نفت در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: برکناری مدیرعامل فعلی دردی را دوا نمی کند بلکه حضورش به تیم کمک خواهد کرد. وی اظهار داشت: تیم اکنون در موقعیتی نیست که تغییرات مدیریتی به آن کمک کند و باید با همین داشته ها لیگ را ادامه دهیم. رضاییان در خصوص جذب بازیکنان در نیم فصل دوم خاطر نشان کرد: تمامی بازیکنان جذب شده در نیم فصل دوم طبق خواسته کاسیمیرو به تیم اضافه شدند و حتی برخی از آنها مورد تایید مدیرعامل هم نبودند. تیم فوتبال نفت آبادان که روزیکشنبه با نتیجه چهار بر یک مغلوب نفت تهران شد هم اینک با 14 امتیاز در رده هجدهم لیگ برتر قرار دارد.
هواداران آبادانی بیشتر نگران سقوط این تیم از لیگ برتر هستند از این رو از مسوولان و دست اندرکاران می خواهند تا فرصت باقی است برای حیثیت فوتبال آبادان چاره اندیشی کنند.
خبرگزاری فارس: مشاور عالی معاون فرهنگی وزارت علوم، رئیس دانشگاه علوم و فنون خرمشهر را به به لحاظ حمایت از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی به عنوان برتر کشوری انتخاب کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس/a> از خرمشهر و به نقل از روابط عمومی دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، مشاور عالی معاون فرهنگی وزارت علوم در نشست مشترک معاونان فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها و نمایندگان وزیر در هیئت نظارت بر تشکلهای اسلامی که در وزارت علوم برگزار شد، دانشگاههای برتر فرهنگی اجتماعی و معاونان برتر فرهنگی اجتماعی دانشگاهها در سال تحصیلی 90 ـ 91 را معرفی کرد.
احمد علمشاهی با اشاره به معاونان برگزیده فرهنگی اجتماعی دانشگاهها گفت: علیرضا مخبر دزفولی معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه چمران اهواز، فرزاد جهان بین معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه بینالمللی امام خمینی، حجتالاسلام محمدرضا خدایی معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه لرستان، محمد رهنما معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه زابل به عنوان معاونان برگزیده دانشگاه در سال 90 - 91 شناخته شدند.
وی گفت: حجتالاسلام دکتر سیدصدرالدین شریعتی رئیس دانشگاه علامه طباطبایی از نظر اجرای سیاستهای فرهنگی وزارت علوم برگزیده شناخته شد.
مشاور عالی معاون فرهنگی وزارت علوم تصریح کرد: مسعود صدرینسب، رئیس دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر نیز به عنوان رئیس دانشگاه برتر از نظر حمایت از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شناخته و برگزیده عنوان شد و عباس محمدیان رئیس دانشگاه حکیم سبزواری از نظر حمایت از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی قابل تقدیر شناخته شد.
علمشاهی اضافه کرد: دانشگاه فردوسی مشهد از میان دانشگاههای مادر به عنوان دانشگاه برگزیده فرهنگی اجتماعی شناخته شد، دانشگاه محقق اردبیلی از میان دانشگاههای بزرگ به عنوان دانشگاه برتر اعلام شد، دانشگاه هنر اسلامی تبریز از میان دانشگاههای متوسط به عنوان دانشگاه برتر و دانشگاه سلمان فارسی از میان دانشگاههای کوچک به عنوان دانشگاه برتر شناخته شدند.
وی ادامه داد: دانشگاه صنعتی اصفهان، علم و صنعت ایران و سیستان و بلوچستان از گروه دانشگاههای مادر قابل تقدیر شناخته شدند و همچنین دانشگاه شهید مدنی آذربایجان و دانشگاه شاهد از میان دانشگاههای بزرگ، دانشگاه صنعتی شیراز و ایلام از میان دانشگاههای متوسط و دانشگاه تربت حیدریه و صنعتی اراک از میان دانشگاههای کوچک به عنوان دانشگاههای قابل تقدیر شناخته شدند.
علمشاهی در ادامه به شاخصهای انتخاب رئیس و معاون فرهنگی برگزیده اشاره کرد و گفت: مهمترین شاخصهای در این انتخاب اهتمام به حوزه فعالیتهای فرهنگی اجتماعی و سیاسی و شرکت در شورای فرهنگی دانشگاه، ارتباط و تعامل با دانشجویان، حضور در برنامههای فرهنگی، میزان نقدپذیری، برخورداری از سند راهبردی فرهنگی، میزان اعتبارات هزینه شده، نمره اکتسابی دانشگاه در کارنامه فرهنگی و همچنین نمره به دست آمده از نظرسنجی فعالان فرهنگی دانشگاه بوده است.
عصرایران - در جریان برگزاری همایش سرطان اعلام شد که با رشد فزاینده ابتلا به سرطان در کشور به خصوص سرطانهای دستگاه گوارشی مواجه هستیم.
از طرفی یکی از اعضای هیات رییسه مجلس اینطور خبر داد که از باقیمانده سموم و کودهای شیمیایی در میوه ها به عنوان عامل یک سوم سرطانها در کشور نام برده می شود.
این هشدارها درحالی مطرح میشود که یکی از مسوولان حوزه علمی کشور از عدم وجود اراده ای جدی برای تولید افت کش های ارگانیک و زیست سازگار خبر می دهد و در توضیح می گوید: موضوع پیچیده است چراکه پای منافع هنگفتی در واردات سموم شیمیایی در میان است.
بنابراین، برای آگاهی از وضعیت استفاده بی رویه از سموم شیمیایی و شناخت مضرات و اثرات آنها بر سلامت مردم و اقدامات صورت گرفته در جلوگیری از روند پیشرو در کشور، خبرگزاری دانا با دکتر حسین الله مرادی بنیانگذار مرکز پژوهش مجتمع امام صادق(ع) که با همکاران این مرکز موفق به دستیابی به فناوری تولید آفتکشهای زیستسازگار موسوم به «سموم سبز» در کشور شدهاند، به گفت وگو پرداخت که مشروح آن در پی می آید.
*به عنوان یک محقق و کسی که در مجموعه خود درمورد ارتقای سلامت محصولات غذایی، کار تحقیقاتی انجام داده اید، در مورد استفاده از سموم شیمیایی در تولید محصولات کشاورزی توضیح دهید.
یک سم همانطور که می تواند آفتها را در محصولات غذایی و کشاورزی کنترل کند، می تواند برای انسان و حیوانات و گیاهان ایجاد مسمومیت کند و سلامت عمومی جامعه را به خطر بیندازد.
لذا استفاده ازسموم شیمیایی در کنترل آفات گیاهی یک تیغ دو لبه است که اگر درست به کار نرود اول آفت ها را از بین می برد و بعد انسانها را.
سموم به صورت تدریجی وارد بدن مصرفکننده میشوند، لذا آثار مهلک خود را ناگهانی بروز نمیدهند.
به همین دلیل است که با مرور زمان و با توجه به میزان تجمع سم، بدن مصرفکننده شروع به واکنش میکند. این آثار در ارگانهایی مانند پوست، دستگاه عصبی، دستگاه گوارش و غدد درون ریز و خون، خود را نشان میدهند.
اما معمولا آسیب پذیرترین بخش، دستگاه گوارش است که بیش از اندامهای دیگر مورد آسیب قرار میگیرد. درواقع سم به بزرگترین غده دستگاه گوارش یعنی کبد وارد میشود و آن را به تدریج تخریب می کند.
* چطور شد تصمیم گرفتید روی تولید سموم ارگانیک کشاورزی کار کنید؟
موضوع استفاده از سم، سالهاست مورد توجه محافل بهداشتی جهان قرار دارد و کشورهای پیشرفته، در استفاده از سموم شیمیایی بسیار محتاط عمل میکنند و در تلاش اند از روشهای بیولوژیک و زیست سازگار، برای دفع آفات نباتی بهره بگیرند.
در کشورهای درحال توسعه مانند ایران به دلیل مشکلات فرهنگی و اقتصادی به این ملاحظات کمتر توجه می شد اما خوشبختانه دولت این موضوع را در اولویت های خود قرار داده است.
مرکز پژوهش امام صادق (ع)، حدود سه سال قبل متوجه وخامت اوضاع در استفاده از سموم شیمیایی در برخی مناطق کشور شد و وظیفه خود دانست که برای حمایت از سلامت جامعه روی این موضوع کار کند.
این مرکز بنای خود را در استفاده از محصولات گیاهی برای دفع آفات گذاشت ، محصولاتی که اصولا برای هیچ چیزدیگری جز آفت مورد نظر مضر یا کشنده نیستند.
* تجربه تان از کار برای تولید سموم سبز وارگانیک چگونه بوده است؟
علیرغم به مرحله تولید رساندن حداقل ۵ نوع مختلف از این آفت کش ها و استقبال مسوولان، موانع برای تولید این آفتکشها، بیش از چیزی است که به نظر می رسد.
یعنی با توجه به اینکه مراحل ساخت این محصولات را تا به اینجا طی کردهایم، ولی هنوز درگیر بروبیاهای اداری هستیم و نتوانستهایم به مرحله تولید انبوه و توزیع این محصولات برسیم.
این در حالی است که نیاز کشور به چنین محصولی روشن است و دانش و فن آوری آن در پژوهشگاه امام صادق(ع) موجود است.
* درباره این موانع دقیقتر توضیح دهید.
مدتها طول کشید تا کارهای اداری برای اخذ مجوز انجام گیرد. در حالیکه این روند از طریق یک شبکه اینترنتی و بدون مراجعه حضوری باید انجام شود ولی بدون مبالغه ما بیش از ۱۰بار در طول یک سال اخیر به سازمان مربوطه مراجعه کردیم.
درمرحله بعد ، برای اخذ پروانه بهره برداری گفتند که باید برای هر آفتکش مبلغ ۱۰ تا ۱۱میلیون تومان بپردازیم تا در یک دوره پنج شش ماهه درباره آن بررسی و تصمیم گیری شود.
من نسبت به اصل این بررسی علمی اعتراضی ندارم زیرا امری لازم است اما اینکه به جای ترغیب و تشویق یک موسسه تحقیقاتی، درخواست واریز ۵۰میلیون تومان برای بررسی ۵آفت کش را دارند عجیب به نظر میرسد چرا که مرکز پژوهش امام صادق(ع) برای ارتقای سطح سلامت جامعه تلاش کرده و وظیفه ای که به عهده همان موسسات بوده را انجام داده است.
* بعد از این موانع مسوولان چه تصمیمی گرفتند؟
در نهایت تصویب شد تا برای راه اندازی خط تولید این آفت کش های ارگانیک تسهیلاتی اختصاص یابد. اما بیش از ۲ماه است در تلاشیم سردر بیاوریم کجای کار هستیم؟! چراکه هرجا می رویم، تازه یک زمان چهارماهه جدید جلوی ما می گذارند در حالی که برای حذف سموم شیمیایی از سفره مردم حتی یک روز را نباید از دست داد.
تردیدی در حسن نیت این افراد وجود ندارد اما سازوکار طراحی شده باعث ناامیدی مراجعه کنندگان می شود.
در واقع وقتی ما به عنوان یکی از مجموعه های علمی مورد وثوق کشور تا این اندازه سرگردان میشویم، تکلیف دانشمندان و محققینی که به طور مستقل کار می کنند، ناگفته پیداست.
این درحالیست که مسوولان عالی رتبه قول همکاری میدهند و واقعا هم این کار را می کنند، ولی عملا کار در ردههای پایینتر در جایی گره میخورد.
* آیا در این میان بحث هایی نظیر حضور مافیای وارد کننده سموم شیمیایی نیز صحت دارد؟
بگذارید به جای مافیا بگوییم خانواده اقتصادی. خانواده اقتصادی چای، خانواده اقتصادی سم، خانواده اقتصادی گندم و خانواده اقتصادی شکر.
درستش این است که گروههایی آمدهاند و در بعضی از محصولات سرمایهگذاری کرده اند و عملا بازار آن محصول را در دست دارند . این به خودی خود یک ایراد نیست زیرا بالاخره بازار هر کالا را بهتر است یک گروه زبده در دست داشته باشند به شرط آن که کنترل شوند.
ولی چون عملا مهاری برای آنها وجود نداشته، یکه تاز میدان شده اند. به عنوان مثال در بازار سم، گروههایی در این حوزه هستند که سم را از هند و چین و یا از اروپا وارد می کنند. طبیعی است که بعد از سالها، نمی خواهند بازار را از دست بدهند.
ممکن است بعضی از این افراد قدرتهای بیش از اندازه ای پیدا کرده باشند. مدیران دولتی هم عموما افراد شریف و سالمی هستند که گاه از درستی شان سوء استفاده می شود و سرپیچی سازمان تحت امرشان موید این نکته است.
کارشناسان عالی رتبه و دانشمندان همین دستگاههای مورد بحث، در محافل خصوصی و دوستانه خبر سوء استفاده از درستی برخی مدیران را به عنوان یک درد دل درز می دهند.
در مجموع معتقدم مانعی که نمیگذارد چرخ تولیدکننده و مبتکر با سرعت بیشتری جلو رود، یک دست غیبی نیست بلکه از بدنه همین سیستم خارج میشود. این افراد، هنرمندانه خود را پنهان کردهاند و هنرمندانهتر نفوذ خود را اعمال میکنند.چراکه پای منافع هنگفتی در میان است.
نمونه هایی را می توانید از استفاده گسترده از سموم دفع آفات در کشور شرح دهید؟
بسیاری از میوهها و محصولات کشاورزی، به دلیل عدم نظارت کافی، دوز بالایی از سم را دریافت میکنند.
امسال در شمال کشور شاهد بودیم که علیرغم استفاده مکرر از سم، آفت زیتون به خوبی کنترل نشد و کشاورز مجبور به استفاده بیشتر از سم شد. این سم حالا به همراه روغن زیتون و به صورت مستقیم وارد بدن مردم خواهدشد.
در کرمان نیز، آفت پسیل پسته ضررهای بسیاری به باغداران وارد کرد و در نهایت خسارت زیادی به کیفیت محصول رسید زیرا در جنگ بین باغدار و آفت، سم زیادی مصرف شد. آنقدر زیاد که به پسته برخی باغها با احتیاط باید دست زد!
ولی همین محصول بزودی بسته بندی میشود و به دست مردم میرسد.
* سموم شیمیایی چگونه جذب محصولات کشاورزی میشود و راه تشخیص محصولات مسموم و با غیر مسموم چیست؟
پوست ، اندام واسط بین میوه و محیط اطراف آن است. بنابراین، وقتی سمی روی میوه پاشیده میشود، تا عمقی از آن نفوذ میکند و بسته به نوع و میزان مصرف سم، این سموم داخل پوست حل یا ذخیره میشوند.
یعنی برای رهایی از آن چارهای جز جدا کردن پوست باقی نمیماند.
تصور کنید در گوجه فرنگی، کیوی، خیار، کاهو، کلم، پیاز، سیب زمینی، هویج، چغندر و شلغم چگونه می توانید بین پوست و به اصطلاح گوشت گیاه فاصله قائل شوید؟
حتی گاهی ناچار میشوید بیشتر از ضخامت معمولی پوست را از میوه جدا کنید ولی این هم کافی نیست. لذا باور این که سم شیمیایی به لایههای درونی میوه نفوذ نکردهاست غیر واقع بینانه است.
به جرات میتوان گفت در کشور اکثر محصولات گیاهی در معرض مقادیر زیاد سموم شیمیایی هستند که یک دلیل آن، قیمت پایین این سموم است.
سم آنقدر ارزان است که کشاورز به محض اینکه احساس کرد باغ و مزرعهاش در معرض خطر آفت است به سراغ آن می رود و پنهان از دید کارشناسان، میزان نامشخصی از سم را استفاده می کند.
البته مناطقی که با استفاده از کارشناسان خبره از این تراژدی در امان می مانند کم نیستند ولی در بازار عرضه و مصرف این امر قابل تفکیک نیست.
* براین اساس این سمها دائما وارد بدن همه مردم میشوند. اما چاره چیست؟
این موضوع به سادگی قابل حل شدن نیست. در کشور شمار زیادی افراد بیسواد و کم سواد وجود دارد. این افراد نمی دانند که سم چگونه تهدیدشان میکند.
هجدهمین شماره نشریه راوی خوزستان با عناوین ذیل منتشر شد : موش زبل در بیمارستان اهواز ، گاز گرفتن لب بیمار توسط یک موش ، گفتگو با زن کارآفرین نمونه استان ، اختلاف نظر دو سیّد در رابطه با کوت عبدالله ،علت سرطان سینه در بین زنان خوزستانی ، بررسی خودکشی های سالیان اخیر در خوزستان و ... منتشر شد.
هجدهمین شماره نشریه راوی خوزستان با عناوین ذیل منتشر شد :
- موش زبل در بیمارستان اهواز
- گاز گرفتن لب بیمار توسط یک موش
- گفتگو با زن کارآفرین نمونه استان
- اختلاف نظر دو سیّد در رابطه با کوت عبدالله
- علت سرطان سینه در بین زنان خوزستانی
- بررسی خودکشی های سالیان اخیر در خوزستان
- علت اصلی خودکشی در خوزستان
- نقش اختلافات خانوادگی در خودکشی های استان
- تحلیلی بر کلپیپ خودکشی دخت جوان در کارون
و ...
با مطالبی از : دکتر دواساز ، غلامرضا شریفی ، کریم طالقانی ، محمودی، زنگنه ، وحیدی و.....
این نشریه را می توانید در کیوسک های مطبوعاتی سراسر خوزستان تهیه نمایید یا با برای تهیه آن با شماره 2239346 - 0611 و 09178327440 تماس بگیرید.
*در جلسه 30 نفره جریان فتنه با اصلاح طلبان، بحث های مفصلی درباره حضور یا عدم حضور آنان در انتخابات شده است. موسوی خوئینی ها طرفدار حضور در انتخابات با شرط آزادی زندانیان و رفع حصر از موسوی و کروبی بوده است. عبدالله نوری گفته شرط گذاری برای نظام خنده دار است و باید در هر شرایطی در انتخابات شرکت کنیم . خاتمی هم از ضرورت حضور اصلاح طلبان در انتخابات گفته است.
*شنیده ایم که هاشمی رفسنجانی در دیدار تعدادی از دانشجویان، خبر از زندگی آزاد موسوی و کروبی داده و گفته است من که پیگیری کردم گفتند حصر این افراد تقریبا برداشته شده است. برخی نزدیکان کروبی هم مدعی شده اند کروبی در حال حاضر زندگی بدون حصر داشته و تنها تیم حفاظتی با خود دارد.
*در جلسه اخیر اصلاح طلبان مصوب شده که به صورت نامه یا حضوری و یا تلفنی به صورت گسترده از مواضع اخیر عسگر اولادی تقدیر به عمل آورند. در این جلسه درباره نگارش نامه محمد خاتمی به عسگر اولادی و انتشار علنی آن هم بحث هایی مطرح شد که اکثریت حاضران آن را به ضرر عسگراولادی دانستند.
*گروهک منافقین که آواره پادگان های بغداد شده در پیامی به تیم های داخلی اش راهبرد مضحک "سه ب" را برای به آشوب کشیدن کشور در آستانه انتخابات و در نهایت سرنگونی نظام ارسال کرده است. شعار سه ب، از این فرمان گرفته شده است: بند از بند بند رژیم بگسلید!
* جلسه انتخاباتی طیف مجاهدین و مشارکت در هفته گذشته برگزار شد. اکثر حاضران معتقد بودند پس از دو سال سکوت چگونه می شود بدنه حامیان را برای ورود به انتخابات اقناع کرد؟ نمی شود پس از دو سال سکوت حالا دم از فعالیت سیاسی زد. در حالی که موسوی سکوت کرده ما چه بگوییم؟ این جلسه بدون جمع بندی خاصی پایان یافت.
*حمیدرضا جلایی پور در جلسه ای گفته تنها محمد خاتمی می تواند باعث اجماع اصلاح طلبان شود. وی همچنین از بررسی گزینه اصولگرای معتدل در صورت نیامدن خاتمی در اردوگاه اصلاح طلبان سخن گفته است.
*علیرغم تکذیب دفتر آیت الله شاهرودی مبنی بر عدم کاندیداتوری ایشان در انتخابات ریاست جمهوری، حلقه انحرافی در حال ترویج شایعه راه اندازی ستادهای انتخاباتی آیت الله شاهرودی است.
*برخی اطرافیان هاشمی رفسنجانی می گویند پس از انصراف ناطق نوری از کاندیداتوری، گزینه مطلوب هاشمی در حال حاضر حسن روحانی است. این افراد مدعی هستند در صورت نیامدن روحانی، وی از کاندیداتوری ولایتی و سپس لاریجانی حمایت خواهد کرد.
*رفتار 48 زائر ایرانی ربوده شده در سوریه، گروگان گیران را سخت تحت تاثیر اخلاق و منش آنها قرار داده بود به گونه ای که در هفته های اخیر به امام جماعت زائران که یک روحانی بود اقتدا می کردند و نماز خود را به جماعت می خواندند.
*برخی منابع از احتمال نگارش نامه عفو از سوی علی اکبر جوانفکر و قرار گرفتن نام وی در لیست عفو 22 بهمن خبر می دهند. حامیان جوانفکر می گویند وی در صورت آزاد شدن، از رئیس جمهور حکم معاونت خواهد گرفت.
*در ارزیابی های صورت گرفته درباره عملکرد صدا و سیما در سالگرد 9 دی، مباحث مطرح شده توسط محمدجواد لاریجانی از حیث تبیین فتنه 88، بازخوانی نقش عوامل داخلی و خارجی و ارزیابی مدیریت رهبر انقلاب در مهار فتنه88، بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است.
*راهبرد انتخاباتی جریان انحراف برای انتخابات ریاست جمهوری عبارت است از:1-در پاسخ به عدم حل مشکلات کشور باید افراد و نهادهایی را مقصر جلوه دهیم و در مواردی هم که نمی توانیم مقصر پیدا کنیم از نداشتن اختیار سخن بگوییم. 2-باید دو قطبی ها و دوگانه های انتخاباتی را در قالب مافیا و دیو و فرشته رقم بزنیم. 3-مطالبات همه طیف ها از بی بندوبارها گرفته تا حزب اللهی ها از زبان ما گفته شود.
*سازمان امنیت ترکیه(میت) در نامه ای به اردوغان نخست وزیر ترکیه خواستار خروج هر چه سریع تر این کشور از بحران سوریه شده است. سازمان "میت" تاکید کرده اگر امروز پای خود را از بحران سوریه بیرون بکشیم بهتر از فرداست چرا که همگرایی میان مخالفان بشار اسد تبدیل به واگرایی شده و مطمئنا در سال های آینده ترکیه با چالش بزرگی به نام تکفیری ها و القاعده مواجه خواهد شد.
*آمریکا و اسرائیل دو راهبرد را در قبال سوریه اتخاذ کرده اند. راهبرد اول ادامه نبردها در سوریه و تخریب زیر ساخت های این کشور همچون تاسیسات آب و برق و گاز و مخابرات و راه ها و فرودگاه ها و در نهایت به زانو در آوردن دولت و ارتش این کشور است. راهبرد دوم هم تجزیه سوریه و تقسیم این کشور به سه بخش کردی، سنی و علوی است تا دیگر کشوری به نام محور مقاومت از نقشه مقاومت محو شود.
رویترز نوشت: کشف ذخائر عظیم سنگرستی و پیشرفتهای چشمگیر در زمینه فناوری استخراج نفت و گاز از این منابع به آمریکا امکان میدهد تا سال ۲۰۲۰ از بزرگترین واردکننده انرژی جهان به صادرکننده بزرگ این فرآوردهها تبدیل شود.
به گزارش سرویس بین الملل انتخاب ؛ این برآورد حاصل بررسیهای محرمانه سازمان اطلاعات فدرال آلمان است
به باور کارشناسان سازمان اطلاعات فدرال آلمان، موقعیت جدید آمریکا در بازار انرژی اوضاع سیاسی خاورمیانه را تغییر خواهد داد و موقعیت این کشور را در برابر قدرت روزافزون چین تحکیم میکند.
پیشی گرفتن از روسیه و عربستان
فعالیتهای آمریکا در حوزه استخراج نفت و گاز محبوس در سنگهای رستی در حال حاضر در داکوتای شمالی و تگزاس متمرکز است اما این منابع تقریبا در تمام ایالتها شناسایی شدهاند.
آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی میکند ایالات متحده تا هفت سال دیگر روسیه و عربستان سعودی را به عنوان بزرگترین تولیدکنندگان کنونی نفت و گاز جهان پشت سر خواهد گذاشت.
تحلیلگران سازمان اطلاعات فدرال آلمان معتقدند موقعیت آمریکا در سال ۲۰۲۰ پیامدهای سنگینی در مناسبات سیاسی، اقتصادی و ژئوپولتیک بینالمللی، به ویژه در رقابت با قدرتهای نوظهوری چون چین به دنبال خواهد داشت.
به گزارش نشریه اقتصادی "فرمات"، یافتههای جدید در آمریکا در اوضاع کشورهای کناره خلیج فارس نیز تاثیر بسیار خواهد داشت. بر این اساس حضور سیاسی و نظامی چشمگیر آمریکا در خاورنزدیک و میانه در حال حاضر از وابستگی این کشور به واردات نفت ناشی شده است.
در گزارش یاد شده پیشبینی میشود که آمریکا به زودی از واردات نفت بینیاز خواهد بود. در چنین حالتی تنگه هرمز اهمیت خود را دستکم برای ایالات متحد از دست میدهد، زیرا صنایع آمریکا دیگر به واردات نفت کشورهای عربی از این مسیر وابسته نخواهند بود.
از دست رفتن اهمیت منطقه خلیج فارس برای آمریکا میتواند چین را با معضلات تازهای روبرو کند. این کشور با رشد پر شتاب اقتصادی در آینده نزدیک، واردکننده نیمی از نفت صادراتی کشورهای عربی خواهد شد.
این در حالی است که چین هنوز از قدرت نظامی کافی برای تضمین امنیت گذرگاهها و آبهای بینالمللی برخوردار نیست. این وظیفه را در حال حاضر به طور عمده ناوگان دریایی ایالات متحده بر عهده گرفته و چین نیز از آن بهرهمند میشود.
تحلیلگران معتقدند کاهش اهمیت امنیت راههای آبی برای ایالات متحده تامین انرژی مورد نیاز چین را به مسئلهای مخاطرهآمیز تبدیل میکند که در نهایت امتیازی برای آمریکا در رقابت با غول نوظهور خواهد بود
به گزارش مشرق به نقل از فردا، سینه تاریخ آکنده است از جنایت هایی که آمریکا در سرار جهان به اسم دفاع از بشریت انجام داده است. متنی که می خوانید پژو هشی است بی نظیر درباره این جنایت ها که زوایای خاص و پشت پرده و نحوه ساماندهی آنان را فاش می کند. این گزارش را پرفسور میشل چوسوودوفسکی در 4 ژانویهی 2013 در وبسایت«گلوبال ریسرچ» منتشر کرده است.
استفاده از جوخههای مرگ (Death squads) بخشی از سیاستهای قدیمی ارتش و سازمان امنیت امریکا است. تاریخی طولانی و مهیب در امریکا وجود دارد و این تاریخ حاکی از پرداخت سیستماتیک هزینهها و حمایتهای پنهانی از تیپهای وحشت (terror brigades) و ترورهای چهرههای مشخص تا زمان جنگ ویتنام دارد.
جوخهی قتل در السالوادور
استخدام نیرو و آموش تیپهای وحشت در عراق و سوریه براساس مدل «انتخاب سالوادور» انجام گرفته است. این «مدل تروریستی» کشتار گستردهی جوخههای مرگ با اسپانسری امریکا در امریکای مرکزی در نیمهی دوم قرن بیستم است. این مدل از اقدامات ترویستی اولین بار در السالوادرو انجام گرفت، کشوری که در مقابل دیکتاتوری نظامی طرفدار امریکا به انقلاب برخواسته بود و تخمین زده میشود 75 هزار نفر در این دوران توسط این جوخههای قتل کشته شدند.
شکلگیری جوخههای قتل در سوریه براساس تاریخچه و تجربهی تیپهای وحشت امریکایی در عراق صورت گرفت و این امر تحت برنامهی «ضد شورش» پنتاگون برنامهریزی و اجرایی شد.
تاسیس جوخههای قتل در عراق
سفیر امریکا در عراق، جان نِگروپونت
تاسیس جوخههای قتل در عراق طی سالهای 2004 و 2005 با اسپانسری امریکا زیرنظر مستقیم سفیر امریکا در این کشور جان نِگروپونت (John Negroponte) اجرایی شد، او در ژوئن 2004 از طرف وزارت امور خارجهی امریکا راهی بغداد شده بود.
نِگروپونت «مردِ عمل» بود. او از سال 1981 تا 1985 سفیر امریکا در هندوراس بود. او نقشی کلیدی در این دوران در حمایت و سرپرستی کنترای نیکاراگوئه مستقر در هندوراس داشت و همچنین بر فعالیتهای جوخههای قتل ارتش هندوراس نظارت میکرد.
«تحت نظر ژنرال گوستاوو آلوارِز مارتینِز، دولت نظامی هندوراس رابطهای بسیار نزدیک با دولت ریگان داشت و در همین دوران چندین مخالف سیاسی توسط برنامههای مرسوم و کلاسیک جوخههای قتل "ناپدید" شدند.»
در ژانویهی 2005، پنتاگون بررسی چنین موضوعی را رسماً تایید کرد:
«شکلگیری جوخههای بهمنظور ترور رهبران جنبش مقاومت عراق تا بتوان از این طریق، تغییری استراتژیک به نفع امریکا در منطقهی عراق داشت، مشابه آنچه با چریکهای چپگرا 20 سال قبل در امریکای مرکزی انجام داده بودیم.»
تحت پروژهی اصطلاحاً «انتخاب ال سالوادور»، نیروهای امریکایی و عراقی نیروی چریکی برای کشتن یا دزدیدن رهبران جنبش مقاومت عراق اعزام شدند، آنها این چریکها را حتی به داخل خاک سوریه فرستادند، جایی که بخشی از این رهبران پناه گرفته بودند...البته جوخههای ترور و فرار موضوعی غیرمرسوم هستند و احتمالاً سری باقی میمانند.تجربهی آنچه «جوخههای قتل» خوانده میشد در امریکای مرکزی همچنان موضوعی تازه باقی مانده است، حتی همین الان و همچنان به تصویر امریکا در این منطقه سایه میاندازد.
در آن زمان، دولت ریگان سرمایه و آموزش در اختیار نیروهای ناسیونالیستی قرار داد تا به قبیلههای شورشی سالوادورین حمله کنند و سپس دولت امریکا با کشتهها همدردی کرد...
جان نِگروپونت، سفیر امریکا در بغداد، نمایندهی اول امریکا در همین دوران در کشور هندوراس بود.جوخههای قتل در آن زمان ابزاری خشن در دست سیاستمداران امریکای لاتین بودند...در اوایل دههی 1980 دولت رئیس جمهور ریگان سرمایه و کمک به آموزش کانتراسهای نیکاراگوئایی در هندوراس داشت با این هدف که رژیم ساندینیستی نیکاراگوئه را سرنگون کند. پشنهاد پنتاگون در عراق براساس همین مدل انجام گرفت
همچنین هنوز روشن نیست که چه کسی میخواهد مسئولیت این برنامه را به عهده بگیرد – پنتاگون یا سیا. چنین عملیاتهای پوششی از لحاظ سنتی توسط سیا انجام میگرفتند و بازوی اجرایی از طرف دولت در این موارد محسوب میشوند، و همچنین با این کار، به مقامات امریکایی قانوناً اجازه میدهند تا وجود چنین مواردی را تکذیب کنند.(برگرفته از «جوخههای قتل» به سبک ال سالوادور بهمنظور مقابله با گروههای شورشی نظامی امریکا – تایمز آنلاین، 10 ژانویهی 2005)
هرچند هدف مشخص «گزینهی سالوادوری عراق» این عنوان شده بود تا «مخالفان را کنار بزنند» اما در عمل تیپهای وحشت با اسپانسری امریکا در کشتار روزمرهی مردم عراق همراه شدند با این نظر که خشونت را بخشی روزمره از زندگی مردم کنند. در عمل، سیا و امآی6 بر واحدهای «القاعده در عراق» نظارت داشتند که عملیاتهایشان ترور نظاممند جمعیت شیعه عراق بود. این مساله هم اهمیت بسیاری دارد، جوخههای مرگ آموزش و مشاوره از نیروههای عملیات ویژهی امریکا دریافت میکردند.
روبرت استیفن فورد
سفیر سابق امریکا در سوریه بین سالهای 2004 و 2005، بخشی از تیم نِگروپونت در انجام عملیات خود در عراق بود. در ژانویهی 2004، او نمایندهی امریکا در شهر نجف با جمعیت شیعه منصوب شد.
جان نِگروپونت و روبرت استفن فورد مسئولیت سربازگیری برای جوخههای قتل عراقی را بر عهده گرفتند. در حالیکه نِگروپونت از دفتر خود در سفارت امریکا در بغداد این عملیات را زیرنظر داشت، فورد که زبان عربی و ترکی را روان صحبت میکرد، ماموریت به انجام رساندن قراردادهای استراتژیک با گروهکهای نظامی را خارج از «منطقهی سبز بغداد» بر عهده گرفت.
دو مقام دیگر در سفارت، با نامهای هنری اِنشِر (معاون فورد) و ماموری جوانتر در بخش سیاسی به نام جِفری بیلز، نقش مهمی در این تیم بازی کردند و توانستند «گروههای مختلف و گوناگون عراقی، مخصوصاً افراطیون را وارد این برنامه کنند.» (نیویورکر، 26 مارچ 2007). عضو مهمِ دیگر تیم نِگروپونت جیمز فرانکلین جِفری، سفیر امریکا در آلبانی (2002 تا 2004) بود. در سال 2010، جِفری سفیر امریکا در عراق شد (2010 تا 2012).
جیمز استیل
نِگروپونت همچنین از دوران کاری خود در هندوراس، کلنلِ بازنشسته، جیمز استیل را به این تیم اضافه کرده بود:
«استیل در بغداد با عنوان مشاور برای امنیت نیروهای عراقی فعالیت میکرد ولی درحقیقت بر انتخاب و آموزش اعزای سازمان بدر و ارتش مهدی نظارت داشت، این دو گروه عمدهی نظامی شیعه در خاک عراق بودند و از این کار به منظور هدف قرار دادند رهبران و شبکههای سنی در خاک عراق استفاده کردند. برنامهریزی شده بود یا نه، این جوخههای قتل از کنترل خارج شدند و تبدیل به علت اصلی مرگ در عراق بعد از یورش سال 2003 شدند.
عمدی بود یا نبود، جنازههای شکنجه شده هر روز در خیابانهای بغداد یافت میشد و این نتیجهی کار جوجههای قتل بود که زیرنظر جان نِگروپونت آموزش و اجرایی شده بودند. همین فعالیتها بود که عراق را امروز تبدیل به یک جهنم کرده است. (داهِر جمالی، مدیریتِ شرارت: نِگروپونت و تیم جدید عراق دولت بوش، Antiwar.com، 7 ژانویهی 2007)
کلنل استیل مسئول این بود تا برنامهی ال سالوادرو را طبق برنامهریزی پیش ببرد و در نتیجه دهها هزار نفر از مردم این کشور «ناپدید» شدند یا به قتل رسیدند، شامل بر اسقف اسکار رموِرو و چهار راهبهی امریکایی الاصل.
کلنل استیل بعد از دستیابی به منصب خود در بغداد واحدی ضدشورشی به نام «کماندوهای ویژهی پلیس» تاسیس کرد و این واحد زیرنظر وزارت کشور عراق کار میکرد.گزارشهایی تاییدکنندهی این موضوع وجود دارند که «ارتش امریکا بسیاری از زندانیها را به تیپ گرگ آورد، تیپی که واحد دوم ترسناک کماندوهای ویژژه را شکل دادند و این گروه زیرنظر کلنل استیل فعالیت میکرد:
سربازهای امریکایی و مشاوران امریکایی گوشهای ایستاده و هیچ کاری نمیکردند، در همین حال، نیروهای تیپ گرگ زندانیها را کتک میزدند و شکنجه میکردند. کماندوهای وزارت کشور کتابخانهی عمومی سامره را اشغال کردند و آنجا را تبدیل به مرکز بازجویی خود کردند. در زمان مصاحبهی جیمز استیل با روزنامهی نیویورک تایمز در سال 2005، مصاحبه مرتب با صدای فریادهای هولناک از داخل مرکز بازجویی قطع میشد. گفته میشود استیل قبلاً مشاور عملیات ضدشورش در ال سالوادور بوده است. (داهِر جمالی، مدیریتِ شرارت: نِگروپونت و تیم جدید عراق دولت بوش، Antiwar.com، 7 ژانویهی 2007)
بِرنی کِریک در آکادمی پلیس بغداد با دو نگهبان ویژهی خود در جولایی 2003
چهرهی مه دیگر که نقش در برنامهی ضدشورش عراق بازی کرد، فرماندهی سابق پلیس نیویورک، بِرنی کِریک بود. او در سال 2007 بهخاطر 16 مورد جعل، حکم مجرمیت از دادگاه فدرال دریافت کرد.
کِریک توسط دولت بوش استخدام شد تا بعد از اشغال عراق در سال 2003، سازماندهی و آموزش نیروهای پلیس عراق را مدیریت کند. او در دوران کاری کوتاه خود در سال 2003، نقش وزیر داخلی دولت موقت عراق را نیز بازی میکرد و سه واحد وحشت در داخل نیروی پلیس عراق نیز خلق کرد: «کِریک در راستای شکلدهی به نیروهای پلیس عراق، خودش را به جایگاه وزیر داخلی عراق بالا کشیده است. مشاوران پلیس بریتانیایی او را "ترمیناتور بغداد" میخوانند.» (مجلهی سالن، 9 دسامبر 2004)
تحت نظارت نِگروپونت از داخل سفارت امریکا در بغداد، موجی از کشتار در خفای شهروندان و ترورهای هدفمند بیپروا شروع شده و اوج گرفته بود. مهندسها، پزشکان، دانشمندان و روشنفکران در فهرستهای ترور قرار داشتند.
ماکس فولِر توانسته است جزئیات این ترورهای هولناک را در برنامههای ضدشورش با اسپانسری امریکا را به شکلی خلاصه بیان کند:
حضور جوخههای قتل اولین بار در ماه می امسال (2005) پررنگ شد... چندین جنازه یافت شدند... در مناطق برهوت و خالی بغداد جنازهها پیدا میشدند. تمامی قربانیها دستبند خورده بودند، چشمانشان با چشمبند بسته شده بود و به سرشان شلیک شده بود و بدن بسیاری از آنها نشان از شکنجههای هولناکی میداد...
کماندوهای پلیس در کنار تیپ گرگ تحت نظارت برنامهی ضدشورش امریکا با مدیریت وزارت کشور عراق عمل میکردند:
کماندوهای پلیس تحت سرپرستی کهنهسربازهای رزمندهی بخش ضدشورش امریکا آموزش میدیدند و تحت نظر همین کهنهسربازها عمل میکردند. این کماندوها برابر عملیاتهای نظامی مشترک دو کشور عمل میکنند و همکار واحدهای ویژهی عملیاتی بسیار خاص امریکایی فعالیت خود را انجام میدهند. (رویترز، نشنال ریویو آنلاین)
... یک چهرهی کلیدی در گسترش کماندوهای عملیات ویژه جیمز استیل بود، او نیروی عملیاتی ویژهی سابق در ارتش امریکا است که دندانش در ویتنام خرد شده بود قبل از اینکه مسئول بخش ارتش امریکا در ال سالوادر در اوج جنگ داخلی این کشور بشود...
یک چهرهی دیگر استیون کاستیل بود که ارشدترین مشاور امریکا داخل وزارت کشور عراق بود. او با ظاهر موجه خود، با دندانهای سفید و قامت چشمگیر خود بحثهای مربوط به نقص حقوق بشر را «شایعه و طعنه» میخواند. او همانند استیل تجربهی فراوانی از دورهی حضور خود در امریکای لاتین کسب کرده بود، او در یک مورد شخصاً در شکار ارباب کوکائین پابلو اسکوبار در جنگهای مرتبط به مواد مخدر در دههی 1990 در کلمبیا حضور داشت.
سابقهی گذشتهی کاستیل اهمیت فراوانی داشت چون این مدل از نقشهای حمایتی مرتبط به جمعآوری اطلاعات و تهیهی فهرستهای قتل از نشانههای مخصوص حضور امریکا در برنامههای ضدشورشی است و شامل بر برنامههای مخفیانه میشود که به شکل قتلهای مجزا از هم و موردی نمایان میشوند.
چنین نسلکشیهای برنامهریزی شده کاملاً با آنچه امروز (2005) در عراق رخ میدهد، همخوان است... همچنین برابر با اطلاعات اندک ما از کماندوهای عملیات ویژهی پلیس است که به وزارت کشور توانایی عملیاتهای یورشی ویژه را میدهند (از طریق کمکهای وزارت دفاع امریکا). مراکز فرماندهی کماندوهای پلیس برای حفظ چنین جایگاهی، تبدیل به مجموعهای گسترده در سرتاسر کشور شده است که برابر خواستههای امریکا، عملیاتهای خود را فرماندهی میکنند، کنترل میکنند، با همدیگر ارتباط یکپارچه دارند و از کمکهای رایانههای و اطلاعاتی امریکا نیز سود میبرند. (مکس فولِر، فاینشنیال تایمز)
زیربنای این عملیات در سال 2005 توسط نِگروپونت چیده شد و تحت نظر جانشین وی، زلمی خلیلزاد این عملیات دنبال شد. فورد پیشبرد این عملیات را تضمین میکرد تا زمانیکه در سال 2006 سفیر امریکا در الجزیره شد، هرچند در سال 2008 در سمت جانشین رئیس اصلی کمیسون به سفارت امریکا در بغداد بازگشت.
عملیات «کنتراهای سوری»: آموختههای تجربهی عراق
نسخهی هولناک عراق از «گزینهی سالوادور» تحت نظر سفیر امریکا جان نِگروپونت «مدل اصلی» شکلگیری کنتراهای «ارتش آزاد سوریه» شد. فورد بدون هیچ شکلی در شکلگیری کنتراهای شورشی سوری نقش داشت و این فعالیت را بعد از کسب سمت جدید خود در بغداد از سال 2008 میلادی شروع کرده بود.
فورد در جولای سال 2001 در شهر حماه سوریه
در سوریه قرار بود نسخهی بدلی از درگیریها بین سنیها، الواطیها، شیعهها، کردها، دَروزیها و مسیحیها خلق بشود. البته در نسخهی سوریه قرار بود ماجرایی کاملاً متفاوت از عراق دنبال بشود، هرچند شباهتهایی بین برنامههای دو کشور از نظر عملیاتهای مخرب و قتلها، وجود داشت.
گزارشی منتشر شده در اشپیگل در مورد درگیریهای خونین شهر حماه در سوریه تایید میکند که به شکلی سازمان یافته قتلعام گسترده در این شهر صورت گرفته و این مجله این روش کشتار را با روش کشتار جوخههای قتل امریکایی در عراق مقایسه کرده است.مردم حماه را به شکل روزمره «زندانی» درنظر میگیرند (بهخاطر گرایش شیعه یا علوی آنان) و سنیها را «خائن» خطاب میکنند. خائنها شهروندان سنی هستند که با شورش این بخش از کشور را تصرف کردهاند و مخالفت خود با نقش وحشت و مرگ در ارتش آزاد سوریه نشان میدهند.
«از تابستان گذشته (2011) تاکنون، ما شاهد اعدام نزدیک به 150 مرد بودیم، این نزدیک به 20 درصد زندانیهای ما بود. این را عبو رامی میگوید... هرچند قاتلین حماه بیشتر دلمشغول قتلعام خائنین درون خود بودند تا اینکه دلمشغول قتلعام زندانیها باشند: اگر ما یک جاسوس سنی را بیابیم، یا اگر یک شهروند به انقلاب ما خیانت کند، ما سریع عمل میکنیم. این را یک رزمنده میگوید. به گفتهی عبو رامی، آنها از شروع شورشها تا کنون بین 200 تا 250 خائن را به مرگ محکوم و حکم آنان را اجرا کرده است.» (اشپیگل، 30 مارچ 2012)
این پروژه در گام اول به نیروگیری و آموزش مردم محلی پرداخت. جوخههای مرگ با همراهی لبنانیها و اردنیهای سلفی شکل گرفته بود که از اواسط مارچ 2011 از مرز اردن وارد سوریه میشدند. وقتی فورد در ژانویهی 2011 با سمت سفیر امریکا وارد دمشق شد، بخش عمدهای از کارها صورت گرفته بود.
فورد در اوایل سال 2010 به عنوان نقش سفیر امریکا در سوریه منصوب شد. روابط دیپلماتیک امریکا و عراق از سال 2005 از هم گسسته بود به دنبال آنکه رفیق حریری، نخستوزیر لبنان ترور شده بود و در این رابطه واشنگتن سوریه را مقصر میشناخت. فورد تنها دو ماه قبل از شروع درگیریها در سوریه وارد این کشور شد.
ارتش آزاد سوریه (FSA)
واشنگتن و همپیمانان این کشور در سوریه نکات اساسی «گزینهی سالوادوری عراق» را پیاده کردند و از همان ابتدا، ارتش آزاد سوریه را شکل دادند و زیر مجموعهی تروریستی گوناگون آن، از جمله شاخهی القاعده در سوریه به نام النصره را حمایت کردند.هرچند خلق ارتش آزاد سوریه در جوئن 2011 اعلام شد، نیروگیری و آموزش اعضای خارجی این ارتش از زمانی بسیار پیش از این شروع شده بود.
این ارتش از بسیاری از جهات، چهرهای بدلی دارد. رسانههای غرب این ارتش را سازمانی خلق شده در نتیجهی درگیریهای گسترده اعلام میکنند که علیه دولت میجنگد. با این حال، هیچ اشارهای به ساختار کنترل و فرماندهی این ارتش نمیشود.
این ارتش، یک واحد نظامی حرفهای نیست، بلکه شبکهای از تیپهای تروریستی گوناگون و گسترده است که هر کدام در عمل در بخشهای مختلف کشور به انجام عملیاتهای خود مشغول هستند.
هرکدام از این سازمانهای تروریستی، به شکلی مستقل از هم عمل میکنند. ارتش آزاد سوریه فرماندهی و کنترل لژیونهای مختلف بخشهای نظامی خود را برعهده ندارد. این کار را نیروهای ویژهی نظامی و امنیتی انجام میدهند که اسپانسرشان امریکا و ناتو است و درون این گروهکهای تروریستی، نفوذ کردهاند.
این نیروهای ویژه با آموزشهای ویژه در خاک سوریه عمل میکنند، بسیاری از آنها را شرکتهای خصوصی امنیت استخدام کردهاند و مرتب با نیروهای امریکایی و ناتو در تماس هستند و کمکهای نظامی و امنیتی از مراکز این کشورها، مخصوصاً از خاک ترکیه، دریافت میکنند. این نیروهای ویژه بی هیچ شکلی همچنین در برنامههای بمبگزاری علیه ساختمانهای دولتی و نظامی و موارد مشابه دست دارند.
جوخههای قتل نیروهای خود را علاوه بر سوریه از کشورهای حاشیهی خلیج فارس دریافت میکنند و کمک امریکا، ناتو، کشورهای عرب حوزهی خلیج فارس و ترکیه را پشت سر خود دارند. همچنین نیروهای ویژهی کشورهای دیگر (مثلاً SASهای بریتانیایی و Parachutistesهای فرانسوی نیز در کنار آنان حاضر هستند) و شرکتهای خصوصی امنیت نیز برابر قراردادهای خود با پنتاگون و ناتو، به این نیروهای ویژه کمک میکنند. گزارشهای رسانهای تایید میکنند که 200 تا 300 نفر از نیروهای استخدام خصوصی شرکتهای امنیتی توسط دولت سوریه تاکنون بازداشت شدهاند.
جبههی النصره
جبههی النصره را بخشی از القاعده حساب میکنند – این گروه را موثرترین گروه شورشی «اپوزیسون» در سوریه خطاب میکنند و این گروه مسئولیت بخش عمدهای از مهمترین بمبگزاریها را قبول کرده است. این گروه دشمن امریکا خوانده شده است (در فهرست وزارت امور خارجه از گروههای تروریستی نام این جبهه دیده میشود) با این وجود عملیاتهای گروهک النصره نشان دهنده حضور آموزشهای امنیتی اطلاعاتی امریکا است، این گروه از تکنیکهای وحشت و سلاحهای غربی استفاده میکند. برنامههای خشن اجرا شده توسط النصره علیه شهروندان عادی سوریه (درحقیقت عملیاتهای پوششی غرب در خاک سوریه) مشابه عملیاتهای جوخههای قتل امریکایی در خاک عراق است.
رهبر النصره عبو عدنان در آلِپو میگوید: «جبههی النصره شامل کهنهسربازان سوری است که در جنگ عراق حاضر بودهاند، مردانی که همراه خود تجربه آوردهاند – مخصوصاً تجربهی استفاده از سلاحهای پیشرفته و این تجربه در خاک سوریه استفاده میشود.»
همانند عراق، خشونت گسترده و نژادی بهشکلی فعالانه گسترش یافته است. در سوریه، جوامع علوی، شیعه و مسیحی هدف جوخههای قتل با اسپانسری امریکا و ناتو قرار گرفتهاند. جوامع علوی و مسیحی هدفهای اصلی این برنامههای ترور هستند. این موضوع را سرویس خبری واتیکان تایید میکند:
مسیحیان ماهها است در آلِپو قربانی مرگ و نابودی جنگها میشوند، وضعیت جنگ، شهر را تحتتاثیر خود قرار داده است. محلههای مسیحینشین در ماههای اخیر، توسط نیروهای شورشی مسلح به سلاح سنگین مورد هدف قرار گرفتهاند و مردمان عادی بسیاری کشته شدهاند.بعضی از گروهکها در این اپوزیسون قدرتمند، عضو گروههای جهادی هستند، «به خانهها و ساختمانهای مسیحیها حمله میکنند، مقیمان این خانهها را آواره میکنند و سپس ملک آنان را تصرف میکنند (یعنی پاکسازی قومیتی و عقیدتی میکنند) (اخبار واتیکان، 19 اکتبر 2012)
اسقف میگوید که رزمندههای سنیِ سلفی به جنایات خود علیه شهروندان عادی ادامه میدهند و همچنان برای عملیاتهای خود نیرو جذب میکنند. سنیهای افراطی مسلح با غرور تمام در یک جنگ مقدس به نبرد مشغول شدهاند، . وقتی تروریستها سعی میکنند با هدف قبلی خود هویت مذهبی را کنترل کنند، آنها از یک نفر خواستند تا حضور جغرافیایی خودمان را تا زمان موسی بگویم. آنها خواستند دعا کنم که علویها از اینجا بروند. علویها شانسی در این شرایط نخواهند داشت.» (همان مرکز، 6/4/2012)
گزارشهای خبری تایید میکنند از شروع شورشها در مارچ 2011 تاکنون مجموعهای از نیروهای سلفی و القاعده به شکل جوخههای مرگ و تیپهای وحشت همراه با نیروهای افراطی اخوان المسلمین وارد سوریه شدهاند. علاوه بر این، مجموعهای از نیروهای مجاهدین از زمان جهاد سیاه در دوران اشغال افغانستان توسط شوروی سوسیالیستی همراه با کمک فرماندهان ارشد ناتو و ترکیه، به گفتهی منابع اطلاعاتی اسرائیلی، در این معرکه حاضر شدهاند:
«کمپینی شکل گرفته تا هزاران مسلمان داوطلب از کشورهای خاورمیانه و رزمندگان مسلمان از کشورهای دیگر را به شورشیهای سوری ملحق کند. ارتش ترکیه پناهگاه این داوطلبان است، به آنها آموزش داده و آنها را از مسیرهای امن خود وارد خاک سوریه میکند.» (DEBKAfile، ناتو به شورشیها سلاحهای ضد تانک میدهد، 14 آگوست 2011)
شرکتهای خصوصی امنیت و به کارگیری نیروهای مزدور
به گفتهی گزارشهای خبری، مجموعهای از نیروهای مخفی مزدور از خاورمیانه و کشورهای شمال آفریقا، با مدیریت شرکت خصوصی امنیتی Gulf States در حال انجام فعالیتهای خود هستند.هرچند گزارشهای خبری اشاره نمیکنند از این نیروها در خاک سوریه استفاده شده باشد اما به آموزش آنها در خاک قطر و امارات اشاره شده است.
در شهر نظامی زیاد در امارات «یک ارتش پنهانی شکل میگیرد.» این ارتش را شرکت خدمات Xe مدیریت میکند که قبلاً با عنوان Blackwater فعالیت میکرد (مترجم: این شرکت به دلیل جنایتهای سازمان یافته در خاک عراق، تعطیل شد و با نامی دیگر دوباره شروع به کار کرد.) قرارداد امارات برای ساخت کمپ نظامی برای آموزش مزدورها در جولایی 2010 امضا شده است، نه ماه قبل از آنکه سلاخیهای مردم در لیبی و سوریه شروع بشود.
یک سرباز مزدور بخش خصوصی
در پیشرفتهای اخیر، شرکتهای امنیتی با ناتو و پنتاگون قرارداد بستهاند و اکنون مشغول آموزش جوخههای قتل «اپوزیسون» بهمنظور استفاده از سلاحهای شیمیایی هستند:
«ایالات متحدهی امریکا و برخی کشورهای همپیمان اروپایی آن از قراردادهای وزارت دفاع استفاده میکنند تا شورشیهای سوری را آموزش بدهند چگونه از زرادخانهی سلاحهای شیمیایی در خاک سوریه استفاده کنند، یک مقام ارشد امریکایی و چندین دیپلمات ارشد این موضوع را شنبه به سیانان گفتهاند.» (گزارش خبری سیانان، 9 دسامبر 2012)
نام شرکتهای فعال در این موضوع هنوز عنوان نشده است.
پشت دربهای بستهی وزارت امور خارجهی امریکا
فورد تنها بخشی از یک تیم کوچک است که داخل تیمی بزرگتر درون وزارت امور خارجهی امریکا قرار میگیرد که آموزش و استفاده از تیپهای تروریستی را برنامهریزی و اجرایی میکنند، فورد همراه با دِرِک کولِت و فردیک سی. هوف، شریک سابق تجاری ریچارد آرمیتاژ فعالیت میکنند که پیش از این «دلال ویژهی سوریه» در واشنگتن بود. دِرک کولِت اخیراً بهسمت مشاور وزارت دفاع در امور بینالمللی امنیت (ISA) منصوب شده است.
این تیم تحت حمایت و سرپرسی مشاور سابق وزارت امور خارجه در امور خاور نزدیک، جِفری فِلتمَن فعالیت میکند.
جِفری فِلتمَن
تیم فِلتمَن ارتباطی مستقیم با فرآیند سربازگیری و آموزش مزدورها در ترکیه، قطر، عربستان سعودی و لیبی دارد (به کمک رژیم حاکم بعد از قذافی، ششصد رزمندهی گروه رزمندگان اسلامِ لیبی (LIFG) به سوریه منتقل شدهاند بعد از آنکه ماهها در طول سال 2011 در ترکیه آموزش دیده بودند.)
فِلتمَن ارتباط مستقیم با وزیر امور خارجهی عربستان سعودی شاهزاده سعود ال فیصل دارد و همینطور با وزیر امور خارجهی قطر شیخ حامد بن جسیم در ارتباط مستقیم است. او همچنین مسئول دفتر مستقر در دوحهی «همکاریهای ویژهی امنیتی» است که در سوریه فعال است و در آن نمایندگان آژانسهای امنیتی واشنگتن و کشورهای غربی فعالیت میکنند، نمایندگانی که پیش از این در لیبی فعال بودند. شاهزاده بندر بن سلطان، عضو شاخص و بانفوذ عربستان سعودی و مسئول سازمان امنیت عربستان نیز بخشی از این گروه است. (پرس تیوی، 12 ماه می 2012)
در ژوئن 2012، جفری فِلتمَن توسط سازمان ملل به عنوان ژنرال مشاور در زمینهی امور بینالملل انتخاب شد، یک منصب استراتژیک که در عمل سیاستهای سازمان ملل (در خدمت واشنگتن) را به عنوان «قطعنامه در خدمت پایان دادن به درگیریها» در کشورهای مختلف جهان، بررسی و مکتوب اعلام میکند. (مناطقی درگیر مانند سومالی، لبنان، لیبی، سوریه، یمن و مالی.) در این طعنهی تلخ، این کشورهایی هستند که هدف عملیاتهای پنهانی امریکا قرار داشتهاند.
فِلتمن در همراهی با وزارت امور خارجهی امریکا، ناتو و کشورهای حاشیهی خلیج فارس، در دوحه، مرد واشنگتن نیز پشت سر اخذر ابراهیمی است تا «پیشنهاد صلح» را آماده و عملی کنند.
در همین حال، در حالی که مذاکرات صلح سازمان ملل فقط به شکل حرف باقی ماندهاند، امریکا و ناتو سربازگیری و آموزش مزدورها را در پاسخ به کشتههای سنگین نیروهای شورشی «اپوزیسون» سرعت بخشیدهاند.
«پایان بازی» امریکا برای سوریه دیگر تغییر رژیم نیست بلکه نابودی سوریه به شکل یک کشور تصویب شده است.توسعهی جوخههای مرگ «اپوزیسون» بهمنظور قتلعام شهروندان عادی تنها بخشی از جنایات در جریان امریکا در خاک سوریه است.
«تروریسم در نقاب حقوق بشر» توسط شورای حقوق بشر سازمان ملل انتخاب شده است و به کشورهایی اشاره میکند که ناتو به بهانهی «دخالت بشر دوستانه» برنامهی یورش به آنها را میریزد تا «مسئولیت خود در حمایت از بشریت» را انجام بدهد.
معمولاً جنایتهای انجام گرفته توسط جوخههای مرگ امریکا و ناتو را به گردن دولت بشار اسد میاندازند. به گفتهی عضو ارشد شورای حقوق بشر سازمان ملل، ناوی پلای:
«میشد جلوی این حجم گسترده از مرگ را گرفت اگر دولت سوریه راه متفاوتی را بهنسبت این سرکوب بیرحمانه انتخاب کرده بود، راهی صلحبار و قانونی در اختیار معترضان قرار میداد تا شهروندان غیرمسلح حرف خود را بزنند.»
برنامهی خاموش واشنگتن میگوید سوریه باید از یک ملت واحد تجزیه بشود – چه از لحاظ نژادی و چه از لحاظ مذهبی – و به چندین کشور «مستقل» و کوچک، تقسیم بشود.
در ادامه اجرای طرح های جدید تصمیمات کشوری که ظاهرا در بسیاری از شهرهای استان در حال اجراست این بار 3 روستای شهرستان رامهرمز به بخش ارتقاء جایگاه یافتند.
بر اساس تصمیمات جدید سه روستای بزرگ ابوالفارس، رود زرد و سلطان آباد که روی هم رفته قریب به 50 هزار نفر جمعیت دارند و سال ها در نوبت ارتقاء جایگاه به بخش مانده بودند این بار با پیگیری نماینده پرتلاش و اجرایی اما کم حرف و کم هیاهوی این شهر به بخش تبدیل و از این پس از نعمات این تبدیل وضعیت برخوردار خواهند بود.
هر چند شوشان معتقد است صرفاً تعویض نام بخش با روستا چاره ای کار نیست و مسئولین استانی ضمن اهتمام بیش تر و اختصاص منابع و اعتبارات لازم و فراهم آوردن مقدمات این نظیر است می توانند در زدودن غبار محرومیت از این مناطق و حل مشکلات مردم نقش موثرتری ایفا کنند که امیدواریم با همت مردم و نماینده مردمی و مسئولان اجرایی این مهم محقق شود.
به گزارش «تابناک»، همین چند سال پیش بود که دوستش علی تجویدی در هشتاد و شش سالگی رفتنی شد و چون تجویدی در دهه های اخیر بسیاری پر کشیدند و همایون خرم را تنها گذاشتند. استاد سخنران بزرگداشت رفیقان و رویدادهای موسیقیایی گشته بود و رخ به رخ با اهالی موسیقی از جایگاه یارانش می گفت که او را تنها گذاشته بودند و صدای آرشه ویولنش را در این عالم کم نظیرتر ساخته بودند.
برخی از سخنرانی های استاد درباره موسیقی ایرانی در مراکز هنری و فرهنگی اروپا و آمریکا همچون دانشگاه UCLA، دانشگاه گیلان، دانشگاه پزشکی شیراز (درباره استاد صبا و موسیقی ایرانی)، انجمن موسیقی فارس (درباره استاد ابوالحسن صبا)، دانشگاه علامه طباطبایی (درباره مقامات موسیقی ایرانی)، فرهنگسرای ارسباران (درباره استاد علی نقی وزیری)، دانشگاه صنعتی اصفهان (درباره مشخصات موسیقی ایرانی) بخشی از آنچه بود که تجویدی را به یاد یاران رفته می انداخت.
پیرمرد با اینکه می دانست در سراشیبی زندگی است و در گام های آخر به سر می برد، تا انتها یک نفس برای ارتقا و توسعه موسیقی ایران زمین کوشید و بسیاری از جوانان خواننده و نوازنده همچون پیشکسوتان عرصه موسیقی ایرانی، افتخار همکاری با او را یافتند و نام این آهنگساز و نوازنده شهیر کشورمان همچون برگ افتخاری در شناسنامه نواهایشان ثبت و ضبط شد.
آهنگسازی برای «تنها ماندم» (1379) با صدای محمد اصفهانی و «رسوای زمانه» (1388) با خوانندگی «علی رضا قربانی» در کنار چندین کنسرتی که با محوریت این دو آلبوم یا دیگر آهنگ ها اجرا شد، بخشی از همراهی استاد خرم با چهره های جوان در سال هایی بود که به شدت کم کار شده بود.
ادامه ابرناکی و غبار محلی تا یکشنبه 9110-25414-5 کد خبر |
ارشناس پیشبینی ادارهکل هواشناسی خوزستان گفت: ابرناکی توام با غبار محلی تا روز یکشنبه بر استان حاکم خواهد بود. رضا امیرینژاد در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) _منطقه خوزستان_ اظهار کرد: آسمان استان امروز و فردا ابری تا تمام ابری و در برخی ساعات توام با وزش باد قابل ملاحظه همراه با غبار محلی خواهد بود. وی افزود: وضعیت ابرناکی در خوزستان برقرار است ولی بارش باران حتی در نقاط مرتفع استان پیشبینی نمیشود. امیرینژاد گفت: تغییرات دمایی نیز در نقشههای هواشناسی مشاهده نمیشود و وضعیت دمای استان فعلا تغییری نخواهد یافت. |
کریس کوک محقق اقتصادی و استاد دانشگاه لندن که ارتباطات نزدیکی با اقتصاد و مسئولان اقتصادی ایران دارد، در مطلبی با اشاره به تحریمهای فعلی ایران و وضعیت اقتصادی کشور در برخورد با معضلاتی از جمله عدم توان انتقال منابع حاصل از نفت به داخل، دست به ارائه راهکاری برای ایران زده است که در نوع خود بسیار جالب توجه است و راهکاری که به عقیده کوک این اجازه را به اقتصاد ایران میدهد که مجدداً قدرت ریال را باز گرداند.
به گزارش تابناک، وضعیت آشفته اقتصاد ایران، نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری، تحریمها غرب علیه کشور و بحران اقتصادی از مواردی است که کوک در این مطلب آنها را مد نظر قرار داده و پیرامون آنها به ارائه راهکار پرداخته است.
کوک در این مطلب آورده که:
تمامی تلاش در اقتصاد این روزهای ایران برای ساختن اهرمهایی برای راه اندازی اقتصاد داخلی، به خصوص از مسیر زیر ساختها مورد آزمایش قرار گرفته است، اما فقدان کارشناسی و عملکرد کارشناسانه در بازار مالی باعث بروز مشکلات شده است.
انتشار اوراق قرضه نفتی (سلف نفتی) طی این مدت مورد بحث قرار گرفته است و حتی ایجاد پولی جدید از سوی بانک مرکزی ایران که از سیستم مبادلات دلاری بینالملل محروم شده نیز مورد بحث قرار گرفته است. اخیراً پیرامون این مسائل از بنده سوال شده است و نظر من را راجع به این سیاستها جویا شدهاند که دیدگاه من به شرح زیر است:
انتشار پول از سوی خزانه
هیمان مینسکی میگوید: هر کسی میتواند اقدام به انتشار و چاپ پول کند، اما مسئله در اینجا است که این پول مورد قبول دیگران واقع شود.
در طی تحقیقاتم در دانشگاه لندن، پیرامون عملیاتهای تاریخی سیستم مالی انگلستان به تحقیقات پرداختم – زیرا پیش از تشکیل بانک انگلستان در 1694 بوده است – تا متوجه شوم که آیا در این سیستم درسی و تجربهای وجود دارد که بتواند منجر به انعطاف بیشتر سیستم مالی مدرن شود.
در واقع درسهایی برای فراگیری وجود داشت.
تا سال 1694 حاکمیت در انگلستان برای تأمین هزینههای خود به سادگی اقدام به انتشار ژتونهای اعتباری به مالیات دهندگان با روش تخفیفی مینمود. به عبارت دیگر پرداخت کننده مالیات به این طریق میتوانست مالیات خود را با پرداخت معادل 8 پوند کالا و خدمات در مقابل 10 پوند مالیات به حاکمیت و خزانه داری پرداخت کند.
به این ترتب اگر مالیات پرداز بایستی در سال 10 پوند مالیات میداد، با این طریق و با استفاده از ژتون اعتباری از دو پوند تخفیف یا 25% تخفیف مالیاتی برخوردار میشد و اگر 8 پوند مالیات میپرداخت از 12.5 درصد تخفیف و به همین سان.
انتشار پول ناشی از فروش انرژی
در واقع نه بانک مرکزی و نه هیچ یک از بانکهای خصوصی در دنیا نمیتوانند اقدام به انتشار پول ناشی از فروش انرژی کنند، زیرا اساساً تولید کننده انرژی نیستند. اما بانک مرکزی ممکن است واجد نقش صلاحیت پولی باشد که از این مسیر انتشار پول را کنترل کند. برای مثال در هنگکنگ هیچ بانک مرکزی وجود ندارد و مرجع پولی هنگکنگ است که انتشار دلار از سوی بانکهای خصوصی را کنترل و نظارت میکند.
نکته مهم و قابل توجه در اینجا است که پول و درآمد ناشی از فروش انرژی برای آنکه در مبادلات قابل قبول باشد، بایستی به شکل عمومی قابل بازگشت باشد. .برای مثال خود نفت به شکل عمومی برای افراد قابل استفاده نیست زیرا تنها در پالایشگاه کاربرد دارد. در نتیجه اقدام ایران برای فروش اوراق نفت و سرمایه گذاری بر روی بشکه نفت، به نظر چندان با استقبال عمومی مواجه نخواهد شد.
اما مبنا قرار دادن این پول بر روی سوختهای کربنی همچون گاز طبیعی، گازوئیل، بنزین و نفت کوره مسئلهای متفاوت است.
«پترو ریال»
توصیه من انتشار و اعتبار دهی از طریق نسل جدید از پتروریال از طریق تولید کنندگان سوخت کربنی است (به خصوص تولید کنندگان دولتی) که در قبال میزان مشخصی از گاز طبیعی در پرداخت قابل بازگشت است. (در واقع منظور کریس کوک آن است که در قبال فروش میزان مشخصی از گاز طبیعی از سوی تولید کنندگان، به انتشار پول یا همان پترو ریال در کشور از سوی فروشندگان اقدام شود)
اهمیت و نکته جالب این روش در این است که به این طریق بهای سوختهای کربنی در ایران ممکن است مجدداً به سطح بهای جهانی نزدیک شود، و در قبال آن یارانهها از طریق "پترو ریال" به افراد پرداخت شود و نه به طریق تورم زایی که اکنون بانک مرکزی از طریق متعارف صورت میدهد.
این امر از سویی میتواند به شکلی اساسی رفتار ایرانیان را به سمت صیانت و حفاظت از انرژی، سرمایه گذاری در انرژیهای تجدید پذیر و پروژههای حفاظت از انرژی سوق دهد.
طبیعتاً در این روش واحد پول انرژی بایستی کاملاً شفاف باشد و مرجع پولی کشور بایستی همکاری نزدیکی با تولید کنندگان در خصوص اعتبار دهی داشته باشد. این روش بر مبنای این واقعیت است که یک واحد انرژی تنها واحد مطلق است.
این پول حاصل از انرژی در نتیجه میتواند به عنوان استانداردی ملی، منطقهای و حتی جهانی برای ثبات مالی در نظر آورده شود.
همانگونه که سال پیش به اعضای اتاق بازرگانی تهران گفتم، ایرانیان بایستی از آمریکا برای قطع دسترسی آنها به سیستم دلار متشکر باشند زیرا اکنون این احتمال وجود دارد که یک سیستم با ثبات و ممتاز به کار گرفته شود، سیستمی که اساساً و به شکلی محکم بر مبنای ارزشهای اعتقادی بنا میشود.
«کافه هنر اهواز» کار رسمی خود را به زودی با برپایی آیین گشایش آغاز میکند.
این کافه هنر هر هفته به اجرای برنامههایی مانند شب شعر،شاهنامهخوانی، اجرای نمایش، جلسات نقد فیلم، نقاشی، معرقکاری،اجرای موسیقی زنده و دعوت از هنرمندان برجسته این عرصهها اهتمام میورزد.
از دیگر برنامههای «کافه هنر اهواز» میتوان از راهاندازی باشگاه هنرمندان و عضوگیری در سامانه اطلاعرسانی، فعالیت هنری (شامل همایش، گردهمایی، کنسرتها،جشنها، جنگها و نمایش ها) درسطح استان خوزستان نام برد.
از مهمترین رشتههای مورد توجه در این کافه هنر میتوان به هنرهای تجسمی (نقاشی، طراحی،تندیسگری، عکاسی و چاپ)، هنرهای نمایشی (تئاتر)، موسیقی و ادبیات (شعر و داستان)، سینما و معماری اشاره کرد.
این کافه هنر در اهواز ـ کیانپارس ـ بین خیابانهای 18 و 19 شرقی ـ طبقه فوقانی هایدا ـ مجتمع دنیا واقع شده است.
«پژوهش در شروه خوانی جنوب» امروز جمعه 29 دیماه با حضور جمعی از شروه خوانان آبادان و استان بوشهر ساعت 19 در تالار مهر این شهرستان برگزار میشود.
این برنامه در راستای تقدیر از استاد مصیب کمیزی و با حضور جمعی از شروهخوانان مطرح این عرصه حسین کشتکار بوشهری، علی خدری، احمد ابتدایی و رشیدی برگزار میشود.
شروه واژهای ناب و ایرانیست که به صدای پا و هر صدای آهسته تعبیر میشود و در یک جمله مهمترین آهنگ و سوز و ساز جنوب است.
این سروده از دل برخاسته، بیشتر مواقع در مایه دشتی، شوشتری، ترک و نوا خوانده میشود.
شروه به صورت منفرد و تک نفری با نوایی سوزناک اجرا میشود که البته باید آن را با مرثیه خوانی متفاوت دانست زیرا این آوای جنوبی در قالب دو بیتیهاییست که محتوای این دو بیتیها بسیار از غم دور میباشد اما شکل و شیوه قرائت و خواندن آنها به صورت شروه خواه ناخواه با ریتمی غمآلوده همراه است.
علی شوهانی در تشریح این خبر اظهار کرد: در راستای طرح کنترل محورهای مواصلاتی، پرسنل عملیات ویژه پلیس مبارزه با مواد مخدر فرماندهی انتظامی استان خوزستان در معیت پرسنل پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان بهبهان در محور جاده زیدون به بهبهان به یک دستگاه خودروی زانتیا مشکوک و به راننده آن دستور ایست دادند.
وی افزود: راننده خودرو به دستور ماموران اعتنا نکرده و به حرکت خود ادامه داد که در یک اقدام غافلگیرانه پس از چند دقیقه تعقیب و گریز توسط ماموران پلیس دستگیر شد.
رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر فرماندهی انتظامی استان خوزستان گفت: ماموران پلیس پس از توقیف خودرو در بازرسی از آن مقدار 270 کیلوگرم مواد مخدر از نوع تریاک که به طرز ماهرانهای در صندوق خودرو جاسازی شده بود را کشف و ضبط کردند.
این مسئول در پایان خاطرنشان کرد: راننده خودرو دستگیر و پس از تشکیل پرونده راهی مراجع قضایی شد.
خبرگزاری فارس: مدیر مؤسسه فرهنگی موعود با اشاره به سالروز آغاز امامت امام زمان(عج)، گفت: با زیارت اربعین به استقبال از آغاز امامت ولیعصر(عج) میرویم که نشان میدهد راه شناخت ایشان از مسیر امام حسین(ع) میگذرد.
در این نشست اسماعیل شفیعی سروستانی مدیر موسسه فرهنگی موعود و کارشناس مهدویت به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی با اشاره به اینکه دشمن سعی داشت با دغلکاری و حیله، واقعه کربلا را در دشت نینوا باقی بگذارد، افزود: کاروان اهلبیت(ع) پس از بازگشت از شام در اولین مجالی که پیدا میکنند در اربعین حسینی به دشت کربلا بر میگردند و به زیارت میروند، لذا از اربعین عاشورا قیام میکند، یعنی قیام دوباره حسین(ع) از اربعین اتفاق میافتد.
*زینب کبری(س) نحوه زندگی کردن را معنا کرد
شفیعی سروستانی سخنان خود را در سه سرفصل با موضوع «زیارت سرخ، معنی زندگی غیبت»، «مرامنامه شیعه بودن» و «عهد امام و عهد با امام» ارایه کرد و گفت: مسیر خروج عاشورا از مجرای اربعین اتفاق میافتد، اگر مرگ با شهادت امام حسین(ع) ظهور و بروز پیدا میکند، حضرت زینب کبری(س) نحوه زندگی کردن را معنا میکند.
*عشق به اهلبیت(ع) چه ثمراتی دارد
وی با اشاره به آیه 23 سوره شوری «...قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى...»، مزد نبوت را نیکی به اهلبیت دانست و ادامه داد: در تفسیر قمی از محمد بن مسلم و او از امام صادق(ع) شنید که حضرت فرمود: منظور از «قربی» در این آیه اهلبیت هستند. در روایت آمده است که «أَلا مَنْ مـاتَ عَلى حُبِّ آلِ مُحَمّد مـاتَ شهیدا»؛ هر که با دوستی آل محمد بمیرد، شهید مرده است، همچنین عکس این موضوع نیز بیان شده است: «أَلا وَمَنْ مـاتَ عَلى بُغْضِ آلِ مُحَمَّد جـاءَ یَوْمَ الْقِیـامَةِ مَکْتُوبٌ بَیْنَ عَیْنَیْهِ آیِسٌ مِنْ رَحْمَةِ الله»؛ آگاه باشید! کسى که با بغض و کینه آل محمّد(ص) بمیرد، در روز قیامت مىآید، در حالىکه بر پیشانىاش نوشتهاند: این، مأیوس و ناامید از رحمت الهى است!
*معنای واژه زیارت از منظر آیتالله جوادی آملی
مدیر مؤسسه موعود با اشاره به تعریف واژه زیارت از منظر آیتالله عبدالله جوادی آملی، ابراز داشت: سوز مشتاقانه، آگاهانه و عاشقانه است که از سرای دل آغاز میشود، از راه دل عبور میکند و سرانجام نیز از منزل دل به مقصد و مقصود میرسد و بار بر زمین مینهد.
وی با تأکید بر اینکه جان شیعه با عشق حسین(ع) ظهور پیدا میکند، افزود: با زیارت اباعبدالله شیعه معنای زندگی را دریافت میکند، حال کسی که در کربلا حسین(ع) را بگذارد و بدون حسین(ع) به شهرش بازگردد و تحولی در او ایجاد نشود، همانند کسی است که حسین(ع) را در کربلا تنها گذاشته است.
*عشق به مهدی(عج) در کلام امام حسین(ع)
شفیعی سروستانی با اشاره به بخشهایی از فرازهای زیارت امام حسین(ع) در عید فطر و عید قربان، بیان داشت: امام حسین(ع) در قالب دعا میفرماید: «پروردگارا در سایه احسانت، زیارت مولایم را برای من آسان بگردان و مرا از زیارت او محروم و ناکام مفرما و مرا از ذمه او وا مرهان...»، بیشک امام حسین(ع) به خاطر بخشیده شدن گناهان امت به کربلا نرفت، بلکه به خاطر برای بپا داشتن امر خدا و احیای دین به کربلا رفت.
*جایگاه ارزش زیارت امام حسین(ع)/ معنای زیارت سیدالشهدا(ع)
وی با بیان اینکه زیارت امام حسین(ع) مجرای اظهار ولایت و معرفت است، ادامه داد: امام صادق(ع) از زبان خداوند متعال می فرماید: «ارزش مکه در برابر کربلا مانند خیسی سر سوزن در برابر دریاست»، معنای زیارت امام سیدالشهدا(ع) به معنی اتصال مردم به حسین، به معنای اعلام بودن با حسین و تداوم حضور در کاروان حسین(ع) است و در غیر این صورت از کاروان حسین جدا میافتد.
سردبیر ماهنامه موعود با بیان اینکه سفارش به زیارت امام حسین(ع) در روایات بسیاری نقل شده است، خاطرنشان کرد: معاویه بن وهب از امام صادق(ع) نقل میکند: «هرگز زیارت حسین(ع) را به خاطر ترس رها مکن و کسی که زیارت آن حضرت را واگذارد و به سبب ترس زیارت نکند، حسرت فراوان خواهد برد».
*زیارت امام حسین(ع) در اربعین چه معنایی دارد؟/مرامنامه شیعه چیست؟
وی با اشاره به اینکه انسان از پیام زیارت اربعین متوجه میشود که هنوز قیام امام حسین(ع) به اتمام نرسیده است، به بازخوانی زیارت عاشورا به عنوان مرامنامه شیعه که از جانب خداوند بیان شده است، پرداخت و افزود: زندگی شیعه، همان حیات معناداری است که در جغرافیای حق طلبی و جهاد جلوه مییابد، زیارت زائر به منزله برافراشته نگهداشتن پرچم و قیام است، زیارت در حقیقت پاس داشتن امر خواست.
شفیعی سروستانی «تولی» و «تبری» را دو بال پرواز شیعه دانست و بیان داشت: تولی و تبری دو اصطلاح قرآنی است که از دیدگاه شیعه از جمله فروع دین و از واجبات شمرده میشود، این دو واژه به ترتیب به معنای دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا است.
*ارکان شیعه از منظر زیارت عاشورا
وی در ادامه به بیان مبادی و مبانی شیعه مطابق با زیارت عاشورا پرداخت و افزود: «فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً أسَّسَتْ أساسَ الظُّلْمِ وَالجَوْرِ عَلَیْکُمْ أهْلَ البَیْتِ»، بیانگر ارکان شیعه است که توسط امام حسین(ع) پیریزی شد و توسط امام زمان(ع) ساخته خواهد شد، این عبارت «وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَأزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الّتِی رَتَّبَکُمُ اللهُ فِیها» بیان کننده استراتژی ظالم است که همواره ادامه دارد، چرا که در بخشی از زیارت عاشورا به بیان عمل ظالمانه آنها میپردازد «وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَأزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الّتِی رَتَّبَکُمُ اللهُ فِیها».
مدیر مؤسسه موعود با اشاره به ذکر عامل میدانی ظلم در زیارت عاشورا «وَلَعَنَ اللهُ آل زِیَاد وَآلَ مَرْوانَ وَلَعَنَ اللهُ بَنِی اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَلَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجانَةَ وَلَعَنَ اللهُ عُمَرَ بْنَ سَعْد وَلَعَنَ اللهُ شِمْراً»، گفت: این افراد عملههای بنیامیه و حتی عملههای بنیاسرائیل هستند، با توجه به این مباحث ما نمیتوانیم تفکراتی را بپذیریم که فاقد خداگرایی هستند مانند اومانیسم و سکولاریسم.
*جبهه حق و باطل در زیارت عاشورا
وی با بیان اینکه قوای لجستیکی و روحیهساز و رضایت دهنده به قتل امام حسین(ع) مورد لعن خداوند قرار گرفتهاند، افزود: سلسله تولی و تبری در زیارت عاشورا مطرح شده است، به طوری که جبهه حق در «السَّلام عَلَى الحُسَیْن، وَعَلَى عَلیِّ بْنِ الحُسَیْنِ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَیْنِ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَینِ» و جبهه باطل در «بَرِئْتُ إلى اللهِ وَإلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَمِنْ أشْیاعِهِمْ وَأتْباعِهِمْ وَأوْلِیائِهِمْ» مشخص شده است.
*شناخت امام زمان(ع) از چه مسیری ممکن است
شفیعی سروستانی با اشاره به سه نقطه عطف «کربلا با حسین(ع)»، «ظهور مقدمه امام زمان(عج)» و «قیامت کبری» اذعان داشت: پیوندی که با آخرین روز عزاداری اباعبدالله(ع) با ماه ربیعالاول وجود دارد و با زیارت اربعین به استقبال از آغاز امامت ولیعصر(عج) میرویم، نشان میدهد راه شناخت امام زمان(عج) از مسیر امام حسین(ع) میگذرد، به عبارتی دیگر شناخت امام عصر(عج) شناخت حسین زمان است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: «حرکت به سوی امام، تسلیم امام شدن و تجدید عهد با امام» سه تکلیف شیعه در عصر غیبت است.
بر اساس تحقیقات و مطالعاتی که مارک گازیوروسکی، تاریخ نگار آمریکایی انجام داده و اخیرا منتشر شده است، دیپلمات ها و ماموران آمریکایی حدود یک سال پیش از حمله عراق به ایران و آغاز جنگی که هشت سال به طول انجامید، دولت مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت ایران را از این حمله احتمالی مطلع کرده بودند.
به گزارش سرویس بین الملل انتخاب به نقل از بی بی سی، گازیوروسکی تاریخ نگار آمریکایی که پیش از این کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را مورد مطالعه قرار داده بود، نتیجه مطالعه خود را بر اساس اسناد سفارت آمریکا در تهران و گفت و گو با آمریکایی های مذاکره کننده با دولت آقای بازرگان در فاصله اردیبهشت تا مهر ۱۳۵۸، منتشر کرده است.
مجله فکری - تحلیلی اندیشه پویا که در تهران منتشر می شود، در شماره پنجم خود این گزارش را به همراه گفت و گویی با آقای گازیوروسکی منتشر کرده است.
بر اساس این گزارش "مقامهای سفارت آمریکا از اردیبهشتماه ۱۳۵۷ با نهضت آزادی ایران که مهدی بازرگان رهبریاش میکرد، ارتباط برقرار کرده بودند؛ آن زمان نشانههای انقلاب کمکم هویدا شده بود. جان اِستمپل، مأمور سیاسی وزارت امورخارجه آمریکا، اوایل ماه با یکی از اعضای نهضت آزادی، دیدار کرده بود و با همدیگر در مورد شرایط موجود مملکت بحث کرده بودند. او هرازگاهی با دیگر رهبران نهضت آزادی دیدار داشت و درباره موقعیتی که داشت شکل میگرفت و پیش میرفت، بحث میکردند."
تماس با نهضت آزادی پیش از انقلاب تا اشغال سفارت
بر اساس این گزارش آقای اِستمپل ۱۹ دیماه ۱۳۵۷ برای اولین بار عباس امیرانتظام را دید، "عباس امیرانتظام مهندسی ۴۶ ساله و تاجری بود که ابتدا در دانشگاه تهران و بعدتر در پاریس و برکلی درس خوانده بود و پس از فارغالتحصیلی چند سالی را در آمریکا کار تجاری کرده بود."
با انتخاب مهدی بازرگان به نخستوزیری دولت موقت ایران، عباس امیرانتظام هم معاون نخستوزیر و سخنگوی دولت شد.
بر اساس تحقیق تازه منتشر شده، "عباس امیرانتظام سفارت آمریکا را از اتفاقات مهم باخبر میکرد و هرازگاهی از آمریکا کمک میخواست، مثلا برای ترغیب شاپور بختیار، نخستوزیر، به استعفا و برنامهریزیها برای بازگشت مسالمتآمیز آیتالله خمینی به کشور."
مارک گازیوروسکی می نویسد "اگرچه امیرانتظام احتمالا بیشترین میزان تماس را با آمریکاییها داشته اما مقامهای سفارت آمریکا در آن برهه گفتوگوهای مشابهی با مقامهای ایرانی دیگری هم داشتند، از جمله با خود مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی وزیر امورخارجه، ناصر میناچی وزیر ارشاد، احمد مدنی وزیر دفاع، و حتی رئیس شورای انقلاب، محمد بهشتی."
در بهار ۱۳۵۸ همچنان که بهتدریج ناآرامیهای عربها، کُردها، و دیگر اقلیتها در ایران شروع می شد، رهبران ایران دچار این نگرانی شده بودند که نکند پای برخی قدرتهای خارجی درمیان باشد.
"محتملترین متهم عراق بود اما بسیاری فکر میکردند محرک این ناآرامیها آمریکا، اسرائیل، اتحاد جماهیر شوروی، گروههای چریکی فلسطینی، و یا دیگر کشورهای عربنشیناند. بر اساس تحقیق آقای گازیوروسکی عباس امیرانتظام و دیگران در گفتوگوهایشان با مقامهای سفارت آمریکا این نگرانیها را طرح میکردند."
اما بهرغم این بیمیلی، ۲۶ اردیبهشتماه "گزارش کمابیش ملایم و بیخطری درباره وضعیت افغانستان به آقای امیرانتظام داده شد. طی دیداری در روز ۳ خردادماه، امیرانتظام به یکی از مقامهای سفارت گفت این گزارش به دردشان خورده اما ایران واقعا نیازمند اطلاعاتی در مورد تهدیدهای پیشروی امنیت داخلیاش است."
بر اساس تحقیق تازه منتشر شده این تاریخ نگار آمریکایی، اوایل تیرماه بروس لینگن که قرار بود صرفا مدت کوتاهی در ایران بماند ــ جای چارلز ناس کاردار سفارت را تا زمان انتصاب سفیر تازه آمریکا در ایران گرفت و سرپرست سفارتخانه شد. لینگن برای اولین بار ۱۶ تیرماه با امیرانتظام دیدار کرد . . . لینگن شفاها شرح مختصری در مورد ارزیابی کنونی آمریکا درباره موضع عراق در قبال ایران داد، از جمله اطلاعاتی برگرفته از تلگرافی متعلق به اواسط خردادماه از بخش منافع ایالات متحدِ سفارت آمریکا در بغداد که گزارش شایعات و مشاهداتی از تحرکات عظیم یگانهای مسلح عراقی از شمالشرق این کشور به جنوبشرق بود، جایی که ایران آسیبپذیرترین موضع ممکن را در برابر حملهای احتمالی داشت."
خروج عباس امیرانتظام از ایران با ماموریت سفارت
اوایل مرداد سال ۱۳۵۸ عباس امیرانتظام به سمت سفیر ایران در کشورهای اسکاندیناوی منصوب شد و از ایران رفت. مأموریت اصلی او در این بر اساس گزارش تازه منتشر شده "ادامه دادن تماسهایش با مقامهای آمریکایی بود، کاری که بیرون ایران راحتتر میتوانست انجام دهد، و نیز ترغیب مهاجران ایرانی به بازگشت به وطن."
تماس مقام های ایران و آمریکا از همان ابتدای ماموریت آقای امیرانتظام آغاز شد. محقق آمریکایی می نویسد که عباس امیرانتظام دوباره درخواست اطلاعاتی در مورد تهدیدات خارجی علیه امنیت ملی ایران کرد و گفت این مهمترین کاری است که آمریکا میتواند برای بهبود روابط دوجانبهاش با ایران انجام دهد. امیرانتظام همچنین گفته بود که آیتالله روح الله خمینی این گفتوگوها را تأیید کرده، اگرچه بر اساس اسناد به دست آمده تاریخ نگار آمریکایی درباره صحبت این ادعا تردید کرده است.
پس از آن عباس امیرانتظام به اتهام جاسوسی بازداشت، محاکمه و به اعدام محکوم شد. حکم او سپس حبس ابد تقلیل یافت. آقای امیرانتظام قدیمیترین زندانی سیاسی جمهوری اسلامی محسوب میشود.
بر اساس گزارش مارک گازیوروسکی اوایل شهریورماه ۱۳۵۸ بخشهایی از جامعه اطلاعاتی آمریکا به این نتیجه رسیده بودند که عراق در حال آماده شدن برای حملهای احتمالی به ایران میشود.
پیش بینی وزارت دفاع آمریکا از حمله عراق به ایران
"یکی از نخستین تحلیلها در این باره، متعلق به هُوارد تایچِر بود، از تحلیلگران پنتاگون که در مارس ۱۹۷۹ [اسفندماه ۱۳۵۷] گزارشی تهیه کرد که نشان میداد ظرفیتهای نظامی عراق به میزان قابل توجهی بالا رفته و پرسشهایی را در مورد مقاصد و نیات رهبران این کشور مطرح میکرد. ماه ژوئن [خردادماه] مرکز ملی ارزیابی اطلاعات به این نتیجه رسید که عراق برتری نظامی قابل توجهی نسبت به ایران دارد و حدس واحد منافع ایالاتمتحد سفارت آمریکا در عراق این بود که عراق احتمالا میخواهد ضربشستی سریع به ایران نشان بدهد."
گزارش دیگری در گزارش آقای تایچر نشان از افزایش عظیم نیروهای مسلح و خودروهای تانک بر عراق، اسنادی دال بر خواست این کشور برای دستیابی به سلاحهای هستهای، افزایش سریع و روزافزون درآمد نفتیاش، و لفاظیهای ستیزهجویانه پانعربی صدام حسین داشت.
نویسنده گزارش تازه منتشر شده مذاکرات پنهانی ایران و آمریکا در سال ۱۳۵۸می نویسد یکی از مقامهایی که این گزارشها را دید، دیوید نیوسام معاون وزیر خارجه آمریکا بود.
"نیوسام و احتمالا دیگر مقامهای بلندپایه آمریکا که چشمانداز جنگ میان این دو کشور به لحاظ استراتژیک مهم، گوشبهزنگشان کرده بود، به این نتیجه رسیدند که آمریکا باید در مورد این فعالیتهای عراق اطلاعاتی به دولت بازرگان بدهد تا آنها بتوانند برای بازداشتن عراق از این حمله اقداماتی انجام بدهند و از این طریق جلوی وقوع جنگ را بگیرند."
آمریکا و تلاش برای فعال کردن تاسیسات دیدبانی در ایران
مارک گازیوروسکی می نویسد "در این برهه مقامهای آمریکایی بهدنبال راههایی برای ادامه فعالیتهایشان در تأسیسات دیدبانی الکترونیک تَکسمَن بودند. یکی از فکرهایی که به ذهنشان رسید، راهاندازی مجدد یکی دیگر از تأسیسات دیدبانی الکترونیک با اسم رمز آیبِکس بود تا بعد از این که دیدند آیبِکس چهقدر میتواند به دردشان بخورد، برای ترغیب مقام های ایرانی به راهاندازی مجدد تَکسمَن تلاش کنند."
تَکسمَن برای رصد آزمایشهای موشکی شوروی طراحی شده بود، آیبِکس را هم برای جمعآوری اطلاعات در مورد تحرکات نیروهای نظامی، ارتباطات رادیویی، و دیگر فعالیتهای نظام متداول همسایههای ایران در کناره مرزها طراحی کرده بودند. اگرچه قسمتهایی از آیبِکس را در جاهای دیگری هم میشد استفاده کرد، اما عمده پیکربندیاش برای رصد فعالیتهای نظامی داخل خاک عراق طراحی شده بود.
بر اساس این گزارش "اوایل دهه پنجاه که فکر تأسیس آیبِکس مطرح شد، رفتار عراق در قبال ایران بسیار خصمانه بود. پیش از وقوع انقلاب ایران، بیشتر بخشهای سیستم آیبکس فعال شده بودند، از جمله پایگاههای زمینی استراقسمع که امکانات الکترونیک داشتند، و سه هواپیمای سی۱۳۰ که میتوانستند پیامهای رادیویی را رصد کنند و از داخل حریم هوایی ایران بهصورت مورب عکسهایی بگیرند."
"مقامهای آمریکایی تصمیم گرفتند به همتاهای ایرانیشان در مورد آیبکس و چگونگی راهاندازی آن اطلاعات بدهند، هم به این قصد که به آنها امکانی را برای رصد تدارکات عراق بهمنظور حمله به ایران بدون تکیه به اطلاعات آمریکا بدهند و هم به این امید که چنین اقدامی راهگشایشان برای راهاندازی مجدد تَکسمَن باشد."
تاریخ نگار آمریکایی می نویسد که در جریان دیدار مقام های آمریکایی با عباس امیرانتظام سفیر ایران در استکهلم مجموعه کتابچههایی را دربرگیرنده دستورالعملها و نیز راهنماهایی را برای بهرهبرداری از آیبکس فراهم کرد و ۱۳ مهرماه آنها را تحویل امیرانتظام دادند.
مقام های آمریکایی بعد "موضوع تأسیسات تَکسمَن را پیش کشیدند و امیرانتظام قول داد موضوع را با مقامهای ایران مطرح و مقدمات دسترسی دوباره آمریکاییها به تَکسمَن را فراهم بیاورد."
دیدار با وزیر خارجه ایران در تهران
بر اساس گزارش تازه منتشر شده دو مقام آمریکایی روز ۲۳ مهرماه با پرواز به ایران با ابراهیم یزدی وزیر خارجه وقت و امیرانتظام که برای شرکت در این جلسه باز از استکهلم به تهران آمده بود دیدار کردند. قرار بود مصطفی چمران، وزیر دفاع، هم در این جلسه حاضر باشد اما در کردستان مجروح و بستری شده بود. هیچ فرد دیگری در این جلسه نبود.
مقام های آمریکایی به دولتمردان ایرانی در این جلسه گفتند که "اسناد متقنی مبنی بر انجام مانورهایی نظامی از سوی عراق وجود دارد که فقط میتوان با گزینه آماده شدن برای حملهای احتمالی به ایران توجیهشان کرد."
مورخ آمریکایی درباره مطلع بودن آیت الله خمینی از مذاکرات دولت موقت و آمریکا تردید نشان داده است
مقام های آمریکایی بر اساس این گزارش در توضیح نشانه های این رویارویی احتمالی گفته بودند "مانورهایی با حضور مشترک یگانهایی مختلف و تمرینهایی برای گسیل و حرکت سریع یگانهایی بزرگ در مسیر شط العرب (اروند رود) رودی که مشخصکننده جنوبیترین بخش مرز میان عراق و ایران است، در جریان است."
"عراق همچنین مقادیر عظیمی ابزارآلات و تمهیدات جنگی را در این منطقه دارد جاساز میکند، این ابزارآلات و تمهیدات را پنهان و استتار میکند، و مشغول اجرای طرحهای مهندسی نظامیای است که حمله به ایران را برایش تسهیل خواهند کرد."
کوتاه مدتی بعد با اشغال سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ اعضای دولت موقت به همراه مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت به نشانه اعتراض به شرایط کشور، کناره گیری کردند.
مورخ آمریکایی می نویسد مهدی بازرگان و همکارانش "اطلاعات موجود را به جانشینانشان ندادند، اطلاعات در مورد تدارکات حمله عراق به ایران و اینکه چهطور میتوان بهیاری آیبکس این تدارکات را رصد کرد. مقامات ایران غافل از تهدیدی که از سوی عراق متوجهشان بود، پاکسازی نیروهای مسلح را ادامه دادند. آنها همچنین بهرغم درگیریهای مکرر با نیروهای عراقی طی ماههای پیش از حمله، تلاشی برای تقویت استحکامات دفاعیدر مناطق مرزی نکردند."
به نوشته این گزارش آنزمان ایران فقط دو لشگر از نیروهای مسلح و دو لشگر موتوریزه پیادهنظام در غرب کشور داشت که آنها هم همگی از مرزها فاصله گرفته بودند. درمقابلِ این یگانها، عراق پنج لشگر از نیروهای مسلح، دو لشگر موتوریزه پیادهنظام، و پنج لشگر منظم و حرفهای پیادهنظام داشت.
عراق سی و یکم شهریور ۱۳۵۹ رسما به ایران حمله نظامی کرد.
گازیوروسکی مینویسد: "طی دو روز اول حمله، نیروهای عراقی به هیچ یگان نظامی ایرانی که در حد تیپ باشد، برنخوردند. چند هفته نخست نبرد، هزاران کشته و زخمی ایرانی به جا گذاشت و ایران صدهاکیلومتر مربع از خاکش را از دست داد، تا اینکه سپس توانست، در پی اشتباهات عراقیها و قهرمانیهای نیروهای نظامی نامنظم ایرانی، جلوی یورش عراق را بگیرد."
موزه شهر وین در محله نیوبائو (Neubau) در کنار سالنهای کنسرت و تئاتر بخش فرهنگی این شهر را تشکیل می دهند.
وین مهد غذاهای خوشمزه جهان است . پنیر وینی را فقط می توان در قدیمی ترین رستوران این شهر یعنی (steirereck) یافت.
این شهر به قهوه های خوش عطر و طعمی نیز معروف است . قهوه سنتی وین که در سال 1683 اختراع شد مخلوطی از خامه زده شده با اسپرسو است .
زیباترین معماریهای قرون وسطی در دوره باروک را می توان در شهر وین یافت.
این شهر در زمستان زیباتر است . «دنیای یخ» در مساحت گسترده در میدان «سیتی هال» جلوه ای دیگر به زمستان می دهد.
بهره وری و تخصص پلیس وین ، عامل اصلی برقراری نظم در این شهر است .
153 هزار دانشجو در دانشگاه های وین مشغول تحصیل هستند.
این شهر با 4 هزار و 500 ایستگاه با کیفیت ترین خدمات حمل و نقل را ارائه می کند.
وین مهد پرورش موسیقیدانان بزرگی همچون موتزارت ، بتهوون ، استراس و برامس است.
«شون برون» (Schonbrunn) قدیمی ترین باغ وحش جهان است که در سال 1752 در وین تأسیس شده است.
بزرگترین زمرد سبز جهان به وزن 2860 قیراط در خزانه داری سلطنتی وین است.
«رایزنراد» (Riesenrad) قدیمی ترین چرخ و فلک جهان است که سال 1897 در وین ساخته شد.
وین مرکز اروپا و بزرگترین میزان کنگره های بین المللی است .
خبرگزاری فارس: در حالی که اغلب کارشناسان خاورمیانه از تشدید اختلاف سلفی ها و اخوانی ها بعد از انقلاب مصر در این کشور خبر دادند ،مرکز الازهر به عنوان خاستگاه اخوانی ها میزبان نشستی شده تا از حمایت جریان سلفی و نیز حاکمان ثروتمند سعودی اطمینان حاصل کنند.
سلفیها و وهابی ها که با حمایت همه جانبه عربستان در حزبی بنام النور جمع شدند در انتخابات پارلمانی سال گذشته مصر به مبارزه با اخوانی ها برخاستند که نتیجه آن گرفتن 20 درصد از کرسی های مجلس توسط این گروه بود
دو جریان سلفی و اخوانی به رغم آنکه در مقاطعی از تاریخ بویژه بعد از عزیمت سید قطب(پایه گذار اخوان المسلمین) به عربستان همسویی داشته اند اما طی سه دهه دوران حکومت مبارک و ائتلاف دیکتاتوری مصر با سعودیها ، اختلاف نگرشهای جدی میان آنها بروز کرد به گونه ای که در این مدت اخوانی ها پرچمدار دفاع از مبارزه جهادی علیه اسرائیل شدند اما علمای وهابی به توجیه مشی مصالحه ریاض پرداخته یا در قبال آن سکوت پیشه کردند. این اختلاف نظر بعد از تولد شاخه القاعده که که در سازمان خود ترکیبی از شاگردان اخوانی و سلفی را جای داد و علم مبارزه با حضور بیگانگان در سرزمینهای اسلامی از جمله جزیره العرب را بر داشت به اوج رسید.
اما اکنون خبر می رسد که الازهر برای نزدیک کردن این دو جریان مدعی خاورمیانه فعال شده است
در ضیافت اخیر الازهر شماری از علمای وهابیت از جمله محمد العریفی مفتی ضد شیعه این جریان حضور یافتند
گفته می شود أحمد الطیب شیخ و رییس دانشگاه الازهر ،الشیخ محمد العریفی استاد دانشگاه عربستان سعودی و مبلغ وهابیت و عبدالله النفیسی معاون شیخ الازهر و برخی از مقامات دولتی سخنرانان این نشست بودند. از همین روست که برخی ناظران مصری گرفته اند اخوانی ها و الازهر مصر بعد از رفراندوم قانون اساسی با سلفیهای مصر(حزب النور) متحد شده و برای مواجهه با جبهه نیرومند سکولارها و لیبرالها اختلافات سنتی خود را کنار گذاشته اند و به نظر می آید نشست اخیر در دانشگاه الازهر با همین هدف انجام می گیرد
البته آنگونه که رسانه های عربی توصیف کرده اند دوستیها و علایق میان العریفی و الطیب قبل از این شکل گرفته بود زمانی که العریفی یک خطبه تبلیغاتی در وصف مصر در اوج بحران ایراد کرد و در آن مصر را «ام المجاهدین ، امّ الدنیا و مرکز نزول پیامبران» نامید و همین خطبه موجب شد شیخ الازهر پیام تلگراف و سپاس به وی تقدیم دارد
العریفی پیش از این به دلیل ایراد خطبه های ضد شیعی و نیز دشنام گویی به مراجع دینی از جمله آیت الله سیستانی با بایکوت دولتهای کویت و عراق روبرو شد و حتی مقام های سعودی مدعی شدند که وی را تنبیه کرده و مدتی از ایراد خطبه منع کرده اند
البته برخی از ناظران نیز معتقدند که هدف این همسویی جدید میان دو جبهه سلفی و اخوانی رویارویی با بلوک قدرتمند شیعه از لبنان تا ایران است. به باور این ناظران،دو جریان اخوانی ها و سلفی ها با آنکه بعد از انقلابهای عربی بویژه دو جنبش مصر و تونس خود را در مقام فاتحان انقلاب دیدند اما هر دو در مرحله تثبیت و تاسیس نظام با بحران ها و چالشهای جدی مواجه شده اند.
یک رشته از موانع آنها به مقاومت و ترس شدید جریان های لیبرال بر می گردد که تفکر سلفیها در عرصه حکومت را مساوی طالبانیسم می بینند اما مانع دیگر آنها از پرچمداری جریان شیعه بویژه در عرصه مقاومت خاورمیانه بویژه دفاع از فلسطین و لبنان بر می گردد. برهمین اساس گفته می شود با ائتلافی که در حال حاضر سعودیها، قطریها و ترکیه تشکیل داده اند اخوانیون و سلفیون امیدوارند که بتوانند دست کم در بحران سوریه مانع از غلبه و پیروزی علویها شوند
در این راستا گفته می شود که سعودیها برای جلوگیری از نزدیکی بیشتر ایران به مصر انقلابی ارتباطات جدیدی را با مرکز الازهر شروع کرده و العریفی را ماموریت تحت الشعاع قرار دادن سفر مهم وزیر خارجه ایران به قاهره نزد احمد الطیب فرستاد
حبیب فوزی
مأموریت شناسایی و نظارت هوایی بیشترین حجم کاری پهپادها را در سراسر دنیا به خود اختصاص داده است. یکی از مزیت های مهم این وسائل در مأموریت های شناسایی، توانایی پرواز چند ساعته تا چند روزه روی هدف به صورت مداوم است، کاری که از عهده ماهواره های جاسوسی که عموماً در ارتفاعات نچندان بالا مستقر هستند بر نمی آید و هواپیماهای سرنشین دار هم بیشتر به دلیل محدودیت های تحمل انسان امکان پرواز طولانی مدت را ندارند.
در عملیات های رزمی هم که بخش مهم دیگر مأموریت های پهپادها را تشکیل می دهد، حذف خطر آسیب دیدن خلبان به عنوان بخشی از توان دفاعی که هم به سرعت قابل جایگزینی نیست و هم هزینه ای چند میلیون دلاری برای آموزش و تمرین وی صرف می شود، حذف تبعات ناشی از به اسارت درآمدن او توسط دشمن، ارزانتر تمام شدن طیفی از مأموریت های تهاجمی در صورت اجرا توسط پهپاد و آماده به کار بودن بالاتر آنها نسبت به هواپیماهای سرنشین دار برخی از مزیت های مهم این وسائل هوایی هستند.
به علاوه در کاربردهای پلیسی و امنیتی، مأموریت های جستجو و نظارت هوایی، پایش مرزها و حفاظت از منابع طبیعی هم پهپادها روز به روز بیشتر جای خود را باز می کنند در حالی که اغلب، نیاز به افزودن امکانات بیشتر و تغییرات طراحی نسبت به نمونه نظامی ندارند.
از اینرو کشورهای مختلفی برای رفع نیازهای داخلی و کسب منافع اقتصادی از طریق فروش سامانه های بدون سرنشین در بازارهای نظامی و غیرنظامی دست به کار ساخت نمونه های مختلفی از پهپادها شده اند. در این گزارش به معرفی پهپادهای ساخته شده توسط چند کشور مهم منطقه و مقایسه ای کوتاه با مشابه ایرانی آنها می پردازیم. پیش از این در گزارش های مستقلی نمونه های گوناگون پهپادهای ایرانی را معرفی کرده بودیم.
هند؛ همکاری های مشترک از ابتدا
کشور تاریخی هندوستان سابقه ای به نسبت طولانی و بیش از نیم قرن در صنایع هوافضایی دارد. مونتاژ هواپیماهای جنگی روسی و انگلیسی اولین تلاش های این کشور در این عرصه را شکل داد که با تلاش های ناموفق برای ساخت نمونه بومی هواپیمای جنگنده پیگیری شد.
فعالیت های این کشور در زمینه پهپادها از همان ابتدا به کارهای صهیونیست ها در این عرصه گره خورد. به عقیده برخی کارشناسان پس از موفقیت رژیم اشغالگر قدس در استفاده عملیاتی از پهپاد در 1982، هندی ها هم در سال بعد اولین نمونه پهپاد را با کمک گرفتن از این رژیم برای بسترسازی در جهت راه اندازی زیرسامانه های مختلف لازم، به تولید رساندند، تا 4 سال بعد مشغول کار روی بخش هایی نظیر ارسال و دریافت تصاویر و کنترل و هدایت بوده و در 1988 برنامه طراحی و ساخت یک پهپاد شناسایی را آغاز نمودند.
حاصل این برنامه پهپاد «نیشهات» بود که در 1995 اولین پرواز خود را به انجام رساند. این پهپاد از یک طرح ساده و شناخته شده استفاده نموده و مانند بسیاری از پروژه های دفاعی هندی، مسیری بسیار طولانی را برای توسعه و رسیدن به تولید انبوه پیموده است به طوریکه بخشی از آزمایش های نهایی آن در سال 2002 به پایان رسید.
شاید دلیل این امر دسترسی این کشور به محصولات صنایع غربی و شرقی و خریداری پهپادهای مختلف خارجی خصوصاً نمونه هایی مانند هرمس اسرائیلی باشد در حالی که کشورهایی مانند آفریقای جنوبی که از نظر منابع با هند چندان قابل مقایسه نیستند سریعتر از هندی ها طرح هایی در این رده رابه نتیجه رساندند.
رقابت تاریخی هند با چین و پاکستان خصوصاً در زمینه موازنه قوای نظامی باعث شد تا با ادامه دادن همین مسیر و ارتباط با صنایع هوافضایی کشورهای دیگر خصوصاً روسیه و البته رژیم صهیونیستی، در عصر دسترسی کشورهای در حال توسعه به فناروی های پیشرفته، کاستی های خود را تا حدود زیادی جبران کرده و امروزه نمونه های جدیدی از پهپاد را با کمک شرکت های خارجی ساخته و به خدمت بگیرند.
در زمینه پهپادهایی با موتور جت، «لاکشیا» نخستین نمونه هندی است که در سال 1985 برای اولین بار پرواز کرد و با 15 سال تأخیر در سال 2000 وارد تولید شد. مأموریت های آن شامل هدف پروازی سرعت بالا و شناسایی است. بیشینه سرعت این پهپاد کمتر از 850 کیلومتر بر ساعت و برد آن نیز کمتر از 150 کیلومتر است.
پهپاد لاکشیا
خانواده پهپادهای «راستوم» با سه نمونه مختلف، دسته دیگری از پهپادهای هندی هستند که نام خود را از یک متخصص هوافضایی هندی گرفته اند. راستوم-1 که با الهام از هواپیمای «لانگ-ئی-زد» طراحی شده توسط برت روتان ساخته شد، در سال 2009 نخستین پرواز خود را انجام داده و طبق طراحی باید به مداوت پروازی 12 ساعت دست یابد. این پهپاد 5.12 متر طول، 7.9 متر دهانه بال، بیشینه سرعت 225 کیلومتر بر ساعت و سقف پرواز 8000 متر دارد.
«راستوم-اچ» با طراحی کاملاً متفاوت با راستوم-1، پهپادی بزرگ برای مأموریت های طولانی به مدت 24 ساعت است که به برد و سقف پرواز بالاتری نیز دست می یابد. این پهپاد 9.5 متری با دهانه بال 20.6 متر، قادر به حمل 350 کیلوگرم محموله بوده، به بیشترین برد 1000 کیلومتر و سقف پرواز 10668 متر دست می یابد.
راستوم-اچ
راستوم-اچ شباهت بسیاری به پهپاد اسرائیلی «هرون» دارد که باز هم نشان دهنده ارتباط صنعت پهپادی آنها با هند است. نمونه ای از این پهپاد با نام راستوم-2 برای اجرای مأموریت های تهاجمی تحت توسعه قرار دارد.
مهمترین طرح پهپادی هندی ها که در مراحل ابتدایی طراحی است، پهپاد تهاجمی «آئورا» نام دارد که با استفاده از طرح بال پرنده شباهت های زیادی با پهپادهایی نظیر «آر-کیو-170»، «نئورون» و «فانتوم ری» یافته است. هم از نظر علوم مختلف هوافضا و هم از بابت زیرسامانه های عملیاتی، این پهپاد یک جهش رو به جلو برای صنعت پهپادی هند به شمار می رود. قرار است این پهپاد کمتر از 15 تن جرم و دست کم 9هزار متر سقف پرواز داشته و در سال 2015 نخستین پرواز خود را به انجام برساند.
طرحی منتشر شده از پهپاد هندی آئورا
پاکستان؛ آهسته و پیوسته
سابقه پاکستان در صنایع هوایی هر چند با همسایه شرقی اش هند چندان قابل مقایسه نیست اما در زمینه پهپادها به مراتب بیشتر تلاش کرده است.
پاکستانی ها از اوائل دهه 1980 فعالیت های پهپادی خود را آغاز نموده و هر دو بخش خصوصی و دولتی آن در این زمینه فعالیت می کنند.
بیش از 30 نمونه پهپاد مختلف در این کشور ساخته شده که بیشتر شامل پهپادهای کوچک و متوسط با مداوت پرواز چند دقیقه تا کمتر از 8 ساعت است. برخی نمونه ها مانند پهپاد «فالکو» که تحت امتیاز ایتالیا ساخته می شود، به مداومت پرواز 14 ساعت دست یافته و البته از نظر زیرسامانه ها نیز در رده پیشرفته ترین پهپادهای پاکستان قرار می گیرند.
ظاهراً ساختار محبوب طراحان پاکستانی، بدنه استوانه ای یا مکعب مستطیلی، بال بالا، دم H شکل متصل به بالها و یک موتور ملخی در انتهای بدنه است که البته در بسیاری از پهپادهای متوسط دنیا نیز از گذشته تاکنون استفاه شده است.
به جز یک نمونه پهپاد هدف با نام «نیشان-تی-جی-1000» با موتور توربوجت به نظر می رسد بقیه نمونه های پاکستانی از موتورهای ملخی استفاده می کنند.
نمونه موتور جت از پهپاد نیشان
از جمله پهپادهای طراحی شده توسط این کشور می توان به «فلامینگو» با برد بیش از 200 کیلومتر، سقف پرواز تا 4200 متر، طول 5.18 و دهانه بال 7.31 متر و مداومت پروازی 6 تا 8 ساعت اشاره نمود.
فلامینگوی پاکستان
نمونه ای دیگر از محصولات پاکستانی، پهپاد «جاسوس» با دهانه بال نزدیک به 5 متر، سرعت 130 کیلومتر بر ساعت، برد 80 تا 100 کیلومتر، سقف پرواز حدود 3050 متر و مداوت پروازی 4 تا 5 ساعت است.
پهپاد جاسوس-2 پاکستان
پهپادهای عملیاتی پاکستان در مأموریت های شناسایی، هدف پرنده، عملیاتی انتحاری و آموزش هدایت پهپاد به کار می روند و طرح هایی برای ساخت پهپادهای مسلح نیز در این کشور دنبال می شود.
عمده انواع بومی پهپادهای پاکستانی دارای ساختار مشابهی هستند و در واقع هر چند از نظر کمیت، محصولات این کشور قابل توجه است اما سطح پیشرفتگی آنها تفاوت قابل توجهی با یکدیگر ندارند.
ترکیه؛ حرکت بلند پروازانه
کشور ترکیه با مونتاژ جنگنده آمریکایی اف-16 تجارب خوبی در برخی زمینه های تولید یک محصول پیشرفته هوایی بدست آورد هر چند که این به هیچ وجه به معنی ایجاد توانمندی طراحی بومی نبود.
تنوع محصولات پهپادی ترک ها با بیش از 10 نمونه مختلف، کم نیست اما جدی ترین حرکت این کشور در عرصه پرنده های بدون سرنشین با رونمایی از پهپاد آنکا(که تیها هم نامیده می شود) مشخص گردید.
صنایع هوایی ترکیه سال هاست در سایه ارتباط با صنایع پیشرفته دنیا اعتبار مناسبی برای خود کسب کرده که مونتاژ جنگنده اف-16 برای نیروی هوایی ارتش این کشور از نتایج چنین ارتباطی بود هر چند تاکنون حضور بین المللی پررنگی در مقایسه با صنایع کشورهای غربی از ترکیه دیده نشده است. بعلاوه سابقه ساخت تجهیزات و زیرسامانه های هواگردها نیز در ترکیه وجود دارد نظیر برخی سامانه های مخابراتی و یا تسلیحات هوایی.
به جز چند نمونه پهپاد کوچک و دست پرتاب، نمونه هایی هم در رده متوسط در بین محصولات این کشور دیده می شود. البته فرماندهان نظامی و سیاسی ترک به در اختیار گرفتن سریع بهترین محصولات غربی و البته رژیم صهیونیستی بیشتر اعتقاد داشته اند تا توسعه بومی محصولات. البته پهپادهای هدف نیز توسط صنایع این کشور ساخته شده است.
طرح پهپاد آنکا با دو نمونه اصلی شناسایی با مداوت پروازی بالا و رزمی برنامه ریزی شده است که نمونه اول در سال 2010 نخستین پرواز خود را انجام داده و طبق زمان بندی باید تا قبل از پایان سال 2012 به تولید برسد.
این پهپاد بزرگ با طول 8 متر، دهانه بال 17.3 متر، جرم 1600 کیلوگرم و برخورداری از یک موتور توربوپراپ به بیشترین سرعت 217 کیلومتر بر ساعت، برد نهایی 4896 کیلومتر، سقف پرواز 9144 متر و مداوت پروازی 24 ساعت دست می یابد.
پهپاد آنکا؛ محصول جاه طلبانه ترکیه
برخی کارشناسان نظامی عقیده دارند طراحان ترکیه ای با استفاده از مشاوران آمریکایی و اسرائیلی موفق به طراحی این پهپاد شده اند که تفاوت فاحشی با سایر محصولات ترکیه از نظر ابعاد و مقدورات پروازی دارد. حتی در صورت صحت نداشتن این مدعا، شباهت ساختاری آنکا با پهپادهایی چون پریدیتور آمریکا و هرمس-450 اسرائیل(که در اختیار ترکیه نیز هست) مشهود بوده و الگو برداری از این پهپادها را تأیید می کند که البته امری مرسوم برای کشورهای در حال توسعه تلقی می شود.
در هر صورت پهپاد آنکا برای کشور ترکیه یک گام جهشی محسوب می شود و سطح کیفی طراحی و تولید قابل قبول آن و اعتماد نظامیان ترک نشان دهنده عزم جدی این کشور در به نتیجه رساندن این برنامه است. خصوصاً که نمونه رزمی آن و تبلیغات گسترده برای ارائه آنکا در بازارهای بین المللی نیز مؤید همین مطلب است.
و اما ایران...
کشورمان ایران نیز که امروزه یکی از مهمترین قدرت های در منطقه غرب و جنوب غرب آسیا محسوب می شود از سال ها پیش و در واقع اواسط جنگ تحمیلی 8 ساله و تقریباً همزمان با هند و پاکستان فعالیت های خود بر روی هواپیماهای بدون سرنشین را آغاز کرده و امروز با گذشت بیش از دو دهه، ده ها نمونه از پهپادهای کوچک تا بزرگ را به تولید انبوه و استفاده عملیاتی در مناطق مختلف کشور رسانده است. محصولاتی که طی شدن روند گام به گام در توسعه آنها قابل تشخیص است.
خانواده پهپادهای متوسط مهاجر و ابابیل در نقش های شناسایی و هدف پرنده، پهپادهای موتور جت و دوربرد شاهد و کرار با همین مأموریت ها و طرح های جدیدی همچون پهپاد سفره ماهی از معروف ترین نمونه های ایرانی هستند که پیش از این به معرفی آنها پرداخته بودیم. سفره ماهی دارای یک طراحی پیشرفته از نوع نزدیک به طرح های تلفیقی بال و بدنه است که در پهپادهای جدید و در حال توسعه در دنیا دیده می شود.
پهپادهای کوچک و متوسط هر سه کشور هند و پاکستان و ترکیه مشخصات قابل مقایسه و قابل رقابتی دارند و پرداختن به مقایسه ای جزئی بین آنها هدف این گزارش نیست.
دو کشور ایران و پاکستان در زمینه تنوع محصولات رده متوسط به هم بیشتر نزدیک هستند و هند و ترکیه به دلایلی که گفته شد کمتر بر روی تأمین نیاز از طریق محصولات صرفاً بومی تأکید داشته اند.
همچنین به جز محصولات پاکستانی جدید که فقط مونتاژ این کشور بوده و نه بومی، ضعف در زیرسامانه های لازم برای کنترل از راه دور در محصولات این کشور مشهود است. در حالی که بیشترین برد اعلام شده برای پهپاد های ایرانی که بدون کمک کشورهای خارجی توسعه یافته اند به 1000 کیلومتر می رسد.
پهپادهای شاهد با برد 700 و کرار با برد 1000 کیلومتر، هر دو مشخصات عملیاتی برتری هم از نظر سرعت و هم از برد و سقف پرواز نسبت به لاکشیای هندی و نیشان پاکستانی دارند در حالی که ترک ها هیچ نمونه قابل رقابتی با این دو محصول ایرانی ندارند.
پهپاد کرار، مسلح به بمب
با مقایسه ای بین سایر محصولات ایرانی که حاصل کار چندین مجموعه مختلف صنعتی هستند و بر مبنای اطلاعات رسمی منتشر شده مشاهده می شود در تمامی رده های پهپاد از نمونه هایی با دهانه بال کوچکتر از 20 سانتیمتر تا بیش از 10 متر، محصولاتی در کشورمان ساخته شده است و تنها در رده پهپادهایی مانند راستوم-اچ هند و آنکای ترکیه تاکنون اطلاعات زیادی اعلام نشده هر چند که در بین پهپادهای جدید نمایش داده شده در حاشیه رزمایش پیامبر اعظم-7، دست کم یک نمونه می تواند در این رده قرار بگیرد.
رسمی ترین اطلاعات منتشر شده از پهپادهای ایرانی با مداومت پرواز بالا در مورد پهپاد شاهد129 است که قابلیت پرواز به مدت 24 ساعت را داشته و همچنین امکان شلیک موشک سدید را دارد. بنابر این باید گفت تنها همین نمونه از پهپادهای کشورمان از هم اکنون با نسل بعدی راستوم-اچ و آنکای ترکیه که قرار است قابلیت شلیک موشک پیدا کنند رقابت می کند. البته از نوع پیشران مورد استفاده در شاهد129 صحبتی به میان نیامده و در صورت استفاده از موتور توربوجت یا توربوفن باید آن را در سطحی بالاتر از آنکا و راستوم-اچ قرار داد زیرا توان رسیدن به سرعتهای بالاتری نسبت به این دو را خواهد داشت که با موتور توربوپراپ به دلیل محدودیت های ذاتی آن نمی توان رسید. برد بسیار زیاد این پهپاد که 1700 تا 2000 کیلومتر عنوان شده، دیگر موضوعی است که باید به عنوان یک ویژگی مهم به آن اشاره کرد.
نکته مهم اینجاست که متخصصان کشورمان از همان ابتدای راه صنعت پهپاد، در تحریم دولت ها و صنایع خارجی قرار داشته و با اتکا به توان داخلی موفق به توسعه و تولید بیش از 500 فروند از انواع مختلف هواپیماهای بدون سرنشین در این سال ها شده اند.
البته الگوبرداری از طرح های موفق و مطرح خارجی نیز در برخی پهپادهای جدید ایرانی مشهود است که به عنوان یک راه حل میانبر پذیرفته شده در طراحی محصولات، مورد قبول است اما توسعه زیرسامانه های مختلف حتی موتور و تولید انبوه آنها در داخل کشور به انجام می رسد که سبب سرپا ماندن صنعت پهپاد در کشورمان حتی با وضع تحریم های شدیدتر در چند سال اخیر شده است.
بنابراین به جرأت می توان گفت جایگاه جمهوری اسلامی ایران در این صنعت نه تنها در منطقه بلکه در دنیا بسیار بالا بوده همانگونه که افتخاراتی نظیر تصویربرداری طولانی مدت و عبور از روی ناوهای هواپیمابر و ناوشکن های نیروی دریایی آمریکا و پایگاه های این کشور در زمان اشغال عراق در چند سال گذشته نیز اثبات عملی این جایگاه بوده است.
گروه گزارش ویژه مشرق؛ افرادی که با بحث جنگ سرد بین شوروی و ایالات متحده پس از اتمام جنگ دوم جهانی آشنایی دارند، امکان بسیار کمی دارد که نام سناتور جوزف مک کارتی (Joseph R. McCarthy ) را نشنیده باشند.
مک کارتی سناتوری است که جهان او را با سخنرانی مشهوری که در بین گردهمایی زنان حزب جمهوریخواه آمریکا در شهر ویلینگ واقع در ویرجینیای غربی بود، میشناسد. او در این سخنرانی اشاره به لیستی 205 نفره میکند که با اسناد معتبر، وابستگی آنها به کمونیستها یا طرفداری و هواداری این طرز تفکر اثبات میشود. بلافاصله تمامی این سخنرانی در رسانههای دولتی آمریکا پوشش داده میشود و فضا سازی برای این سخنرانی فراهم میشود که تا چهار سال جامعهی آمریکا به خصوص سه قشر کارمندان سیاسی دولت، هنرمندان و فرهیختگان مورد بیمهریهای عمیقی حول این موضوع میشوند.
طی سالهای 1950 الی 1954 میلادی است که اسم سناتور جوزف مک کارتی به عنوان یکی از چهرههای ماندگار در عرصهی سیاست و حکومت ایالات متحدهی آمریکا علی الخصوص حد فاصل جنگ سرد شوروی و آمریکا (1945 الی 1989 میلادی) شناخته شد.
در این گزارش کوشش خواهیم کرد، شمهای از این دوران اختناق چهار ساله در آمریکا- که در ادبیات سیاسی به دورهی مککارتیسم نیز شهرت دارد- را نشان دهیم.
زمینههای شکلگیری جریان مک کارتیسم در ایالات متحده آمریکا
پس از پایان جنگ جهانی دوم، همان طور که اغلب کارشناسان پیشبینی میکردند، با قدرت گرفتن شوروی و آمریکا در جهان سیستم دوقطبی در جهان به وجود آمد که منافع نظام بینالمللی در راستای این دو قطب تعریف میشد. در تعریف کاپلان از این وضع شاهد این هستیم که چندین مولفه شمرده میشود و ما در اینجا به ذکر چهار مولفه اکتفا میکنیم. او نام این سیستم را "دو قطبی انعطاف ناپذیر" مینامد: 1. هر قدرت برتر خودش دارای یک مجموعه و چندین زیر مجموعه است. 2. در این سیستم زمینهی اتحاد و ائتلاف وجود ندارد (اگر هم پیمانی دارند در مورد کاهش تسلیحات است. 3. بازدارندگی یکی از ویژگیهای اصلی این سیستم است. 4. هر یک از بازیگران برای اینکه رقیب خود را کنار بزنند و به عنوان ابر قدرت شناخته شوند، مجبور به افزایش توان خود در مقابل قطب مقابل است. تداوم این مولفه توسط هر یک از طرفین منجر به بروز منازعه و تنش میشود.
با این مقدمه کوتاه در این قسمت، وقتی وارد فضای بعد از جنگ جهانی دوم از دید آمریکاییها میشویم، یک شتابزدگی نامعقولی در این برهه انجام میشود و به نوعی سیاست خارجی آمریکا را تا حدود 45 سال شکل میدهد. سردمدار این شتابزدگی هری ترومن، سی و سومین رئیس جمهور آمریکاست که پس از فوت ناگهانی روزولت به عنوان معاون رئیس جمهور، طبق قانون اساسی آمریکا به ریاست جمهوری میرسد.
هری ترومن تا آن زمان علاقهی چندانی به سیاست نداشت و از مهمترین برنامههای کشورش، مثل برنامههای هستهای یا برخی جلسات سری اطلاع چندانی نداشت. پس از گذر مدتی از ورود تصادفی او به بالاترین عرصهی مدیریتی- اجرایی در حکومت آمریکا (ریاست جمهوری)، ابتکار عمل به دستان هری ترومن میافتد. هری ترومن و همکارانش (سناتور مک کارتی هم جزو همین حلقه بود) اقدام به تدوین مشی سیاست خارجی جدیدی میکنند که چندین سال پس از گذر از دوران ریاست جمهوری ترومن به دکترین "سد نفوذ و مهار شوروی" مشهور میشود. این دکترین از ابعاد مختلفی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
بعد سیاسی این دکترین در این گزارش مورد نظر ماست. در سال 1946 میلادی استالین در سخنرانی جنجالی صحبت از رویارویی غیر قابل اجتناب سرمایهداری و کمونیسم میکند. فرد دوم سفارت آمریکا در شوروی به نام جورج اف- کنان (George F.kennan) تحلیلی از صحبتهای استالین به آمریکا ارسال میکند که 2 محور عمده آن به شرح ذیل است: اول اینکه، رهبران شوروی پس از انقلاب بلشویکی 1917 میلادی خود، ترس از ناامنی داشتهاند که این ترس به حوزهی سیاست خارجی این کشور نیز کشیده شده است. دوم، مسالهی عزم کمونیسم بر نابودی کاپیتالیسم است.
به تدریج این طرز تفکر در ردههای مختلف خارجی ایالات متحده باب شد و آمریکا اولویت اول سیاست خارجی خود را نابودی شوروی و محو آن از نقشهی جهان، قرار داد. منتقدین این دکترین معتقد به این نکته بودند که بزرگترین اشتباهی که منجر به ظهور عصر چپاول جهانی به نفع دو دولت- ملت اتخاذ همین استراتژی از طرف ترومن بود. ترومن با این کار خویش راه هر گونه مصالحه را بست و فضای تقابلی سنگینی بین دو کشور رقم زد. یکی از ایرادهای آمریکاییها به شوروی این بود که کمونیستها به دنبال صدور انقلاب خویش هستند و لذا پیگیری مسائل داخلی باید به نمایندگان معتمد دولت سپرده میشد تا بتوانند از نفوذ کمونیسم در داخل کشور جلوگیری نمایند. یکی از این نمایندگان سناتور مک کارتی، نمایندهی محافظه کار (جمهوریخواه) سنا بود.
عملیاتی شدن جریان
بعد از ظهور انقلاب بلشویکی در شوروی، اثرات این انقلاب به ایالات متحده هم رسیده بود و جوانان آمریکایی که گرایشات سوسیالیستی- کمونیستی داشتند به سمت تشکیل گروهی در آمریکا رفتند که در سال 1941 میلادی حدود 75000 عضو پیدا کرد. بعد از شروع موج دوم اختلافات آمریکا و شوروی در دوره موسوم به جنگ سرد این گروه و اعضایش تحت تعقیب قرار گرفتند. تشدید گسترش کمونیسم در اذهان روسای آمریکا در سال 1949 به صورت تصاعدی بود.
شورویها زودتر از انتظار کارشناسان مسائل نظامی و استرتژیک به بمب اتم دست پیدا نموده بودند. در همان سال مائو ضد سرمایه دار، در چین توانسته بود بر قدرت تسلط یابد. در واقع سال 1949 یکی از تلخترین سالها برای آمریکاییها بود. در سال 1950 جنگ دو کره را شاهد هستیم که هزینه های سنگین ناشی از فشار کره شمالی و چین کمونیست بر کره جنوبی، طاقت آمریکا را کم کرده بود. دستگیری دو تن از مقامات با دسترسی بالا در سیستم به اتهام فروختن اطلاعات مربوط به انرژی هستهای در سال 1950 نوید آغاز دورهای سیاه و پر از اختناق را در آمریکا برای مدتی محدود و شاید نامحدود میداد.
سناتور مک کارتی منتخب مردم ایالت ویسکانسین (Wisconsin) از حزب جمهوریخواه بود و تلاش بر این داشت که خطر کمونیسم را مهم و خیلی بزرگتر از آنچه هست، جلوه دهد. برای مقابله با خطر کمونیسم در داخل کشور ادارهی اف بی آی تاسیس شد و ماموریت یافت که با مک کارتی در زمینهی تحقیقات افراد منتسب به دولت (به صورت مستقیم و غیر مستقیم) همکاری نماید. همچنین سه کمیته دولتی برای پیگیری فعالیتهای ضد آمریکایی تشکیل شد. کمیته فعالیتهای ضد آمریکایی، کمیته امنیت داخلی و کمیته دائمی تحقیقات در بازهی چهار ساله فعالیتهای خود حدود 109 پرونده در مورد فعالیتهای کمونیستی افراد و مجموعهها بررسی نمودند. سخنرانی او در مورد "لیست سیاه هالیوود" است که او از انجمنی مخفی در بین هنرمندان خبر داد که زیر نظر کمیته فعالیتهای ضد آمریکایی هستند. اگر بخواهیم مک کارتیسم را به طور نسبی تعریف نماییم، "اتهام خیانت و جاسوسی بدون ارائه دلایل مبرهن و شفاف" نگاه نسبتا خوبی در ادامهی گزارش به ما میدهد.
آثار و پیامدهای جریان مککارتیسم
بسیار سخت و دشوار است که بتوانیم در مورد آثار و پیامدهای جریان مککارتیسم بر جامعهی آمریکایی سخن بگوییم؛ چون به هیچ عنوان نمیشود، آثار کیفی و روانی این عمل را بر مردم آمریکا سنجید. تا آنجایی که امکان دارد مباحث مربوط به قربانیان ظاهری این جریان را بررسی خواهیم کرد. حدود صدها نفر به عنوان مجرم شناخته شده و راهی زندانها شدند.
بین ده الی دوازده هزار نفر شغل خود را از دست دادند؛ در بسیاری از موارد هنگامی که احضاریهای برای فرد جهت شرکت در دادگاه به دست فرد میسید، موجبات اخراج او از محل کارش فراهم میشد. در واقع، قربانیان طرح مک کارتی بیچارگانی بودند که هیچ وقت توانایی پاسخگویی به اتهامات واردشده بر علیهشان را پیدا نکردند. نمونهی جالبی از این قربانیان در زمینهی فیلمسازی و بازیگری مشاهده میشود. 300 نفر از بازیگران و کسانی که در زمینهی فیلم مشغول به کار هستند، صرف ادعاهای بدون سند شغل خود را ازدست دادند. اکثر افراد این نمونه، به کشورهای دیگری گریختند و اقلیت آنها در جامعهی آمریکایی- تا زمان پایان مککارتیسم- منزوی و مورد اهانت واقع شدند. در زیر تعدادی از قربانیان مککارتیسم (چه در لیست سیاه هالیوود و چه در سایر زمینهها) را مشاهده میکنید:
نلسون آلگرن (Nelson Algren) | نویسنده |
المر برنستین (Elmer Bernstein) | آهنگساز و ارکستر |
دیوید بوم (David Bohm) | فیزیکدان و فیلسوف |
برتولت برچت (Bertolt Brecht) | شاعر و نمایشنامهنویس |
چارلی چاپلین (Charlie Chaplin) | بازیگر و کارگردان |
آرون کاپلاند (Aaron Copland) | آهنگساز |
بارتلی کروم (Bartley Crum) | وکیل |
هووارد داسیلوا (Howard Da Silva) | بازیگر |
کارل فورمن (Carl Foreman) | نویسنده "روز بزرگ" |
جان گارفیلد (John Garfield) | بازیگر |
جک گیلفورد (Jack Gilford) | بازیگر |
راث گوردون (Ruth Gordon) | بازیگر |
لی گرانت (Lee Grant) | بازیگر |
داشیل هامت (Dashiell Hammett) | نویسنده |
الیزابت هاوس (Elizabeth Hawes) | نویسنده و فعال حقوقی |
لیلین هلمن (Lillian Hellman) | نمایشنامهنویس |
لنا هورن (Lena Horne) | خواننده |
جولیوس داسین (Jules Dassin) | کارگردان |
دولرس دل ریو (Dolores del Río) | بازیگر |
هووارد فست (Howard Fast) | نویسنده |
به طور کلی آثاری که در منابع مختلف و از دیدگاههای مختلف در مورد مک کارتیسم وجود دارد، میتوان بدین گونه جمعبندی نمود:
1. بسته شدن راههای انتقاد از دولت و سیاستهایش.
2. به وجود آمدن فضای بیاعتمادی میان مسئولین رد بالای حکومتی و سرریز آن به مردم عادی جامعه.
3. فرار نخبگان از کشور علی الخصوص نخبگان هنری و فرهنگی.
4. از دست رفتن نیروی کار متخصص و مجرب در بخشی از بدنهی نهادهای سیاسی دولت.
نگاه انتقادی
در تابستان سال 1946 فردی به نام ساموئل کلاوز ( Samuel Klaus) از مقامات امنیتی ایالات متحده خاطراتی 160 صفحهای در مورد فعالیتهای دولت شوروی علیه آمریکا منتشر میکند. این خاطرات نقطه عطفی در تحولات مربوط به اقدامات امنیتی پس از جنگ سرد تلقی میشود. این لیست شامل افرادی میشد که متهم به کار کردن برای شوروی در سیستمهای امنیتی و غیره دولت هستند. (مزد بگیر دولت آمریکا هستند و برای شوروی جاسوسی میکنند).
در این لیست افراد به دو گروه "مظنونین" و " طرفدارن" شورویها تقسیم میشوند. در این لیست نام 90 تن از کارمندان دولت به چشم میخورد که جزو مظنونین و طرفدارن شورویها محسوب میشدند. پس از گذشت چهار سال از انتشار این خاطرات، اظهار نظرهایی همسو و غیر همسو با جهتگیریهای کتاب در محافل سیاسی و امنیتی انجام شد.
یکی از کسانی که موافقت عجیبی با جهتگیریهای نویسنده این خاطرات داشت مک کارتی بود. بعدها که طرح مک کارتی در سنای آمریکا به تصویب رسید و مورد اجرا در آمد، خاطرات ساموئل کلاوز از انظار عمومی ناپدید شد. یکی از مشکلات در مورد بررسی مساله، اکتشاف در مورد منابع مک کارتی است.
همیلتون نویسنده کتابی در موضوع مک کارتی ابراز میدارد که هیچ وقت نتوانست آن خاطرات را بدست بیاورد. حتی در آرشیو اسناد ملی که معمولا از هر نوع سندی در آنجا ذخیره برداری میکنند، چیزی پیدا نشده بود. ادعای این نویسنده در مورد اسناد پیدا نشده این است که: " کارمندان ثبت و نگهداری اسناد معمولا انسانهای دقیق و باریکبینی هستند، امکان ندارد که این افراد در نگهداری سندی که به آنها سپرده شده تا از آن نهایت مراقبت را به عمل آورند، کوتاهی کرده باشند.
لذا اصلا اسنادی به آنها سپرده نشده بود، که بخواهند از آن مراقبت نمایند". این نشان میدهد که این اسناد بسیار برای آمریکاییها سری و یا بهتر بگوییم تلخ بوده که پس از گذشت حدود نیم قرن از آن دوران قصد ندارند اسناد مربوط به آن دوره را رونمایی کنند. شاید هم سندی وجود ندارد و همه ی این کارها بر مبنای توهمات مک کارتی و همکیشانش بوده است و نه خاطرات دست نیافتنی ساموئل کلاوز. سند سخنرانی مشهور مک کارتی که در فوریه 1950 م، ادعای کمونیست بودن 205 نفر را میکند، در هیچ کتابخانهای پیدا نشد.
این در حالی است که روزنامههای آن زمان مثل نیویورک تایمز بازتاب گستردهای از سخنرانی او داشته بودند یا در کتابخانه ایالت ویلینگ ویرجینیای غربی (محل سخنرانی) تمامی اسناد مربوط به قرن نوزدهم میلادی یافت میشد اما سندی که ادعا بکند همچنین سخنرانی توسط مک کارتی در شهر Wheeling انجام شده، پیدا نشد. میکروفیلم مربوط به 2 ماه ژانویه و فوریه 1950 از لیست ناپدید شده بود و لیست از مارس 1950 ادامه پیدا کرده بود. پرسش از مسئولین کتابخانه مذکور هم با توجیههای تکراری در قبال نبود اسناد این دو ماه روبه رو شده است.
انتقاد کلیتر و مهمتری هم به اسناد مربوط به این دوره وارد است. جامعه اطلاعاتی آمریکا نمیتواند ادعا کند که آن اسناد را بعد از 50 سال، به خاطر رعایت مسائل حفاظتی انتشار نداده است. خیلی از اسناد سری ایالات متحده که تاریخ وقوع حوادثشان بعد از مساله مک کارتی است، منتشر شده است، در حالی که این اسناد هیچ وقت منشر نشدهاند. به زعم نگارنده این سطور، در صورت انتشار این اسناد حتی در زمان حال، افکار عمومی آمریکا و جهان به خاطر جنایتهایی که علیه قربانیان بیگناه آن دوره انجام شد، منزجر خواهد شد و هیچ وقت احترامی درخور آمریکا به عنوان مهد آزادی بیان، برای سیاستمداران فعلی آمریکایی باقی نخواهد گذاشت.این اطلاعاتی هم که برای پاسخ به افکار عمومی داده شد، در عین مجمل و مبهم بودن توسط دایره های ضد اطلاعاتی تهیه شده بود که به نوعی مردم و رسانههای مستقل را اقناع نماید. با این دید، واقعا تا چه حدی میتوان به گزارههای دستگاههای مسئول در آن زمان اعتماد نمود؟
مک کارتی در قرن بیست و یکم
پس از فروپاشی شوروی در سال 1990 میلادی آمریکا با بحران هویت در تعریف دشمن مواجه شد. در این بازه جرج بوش پدر با مطرح نمودن دکترین نظم نوین جهانی و بیل کلینتون با طرحهای توسعهی اقتصادی خویش خواستند خلا مربوط به فقدان دشمنی که بتوان "همهی کاستیها و ضعفها را به او نسبت داد" کاملا احساس شد. سیاستمداران و کارشناسان آمریکایی به فکر طراحی دشمنی جدید افتادند که با این "غیریت سازی" بتوانند تسلط خود را بر جهان تثبیت نمایند. روی کار آمدن جرج بوش پسر بر سریر قدرت طیفی را در آمریکا به قدرت رساند که دو باره بتوانند راه و روش مک کارتی را این بار در مقابله با اسلام زنده کنند.
نئوکانها (نئومحافظه کاران) در تیم سیاست خارجی بوش پسر بودند که مولفههای کلی آنها برای ادارهی سیاست خارجی در عرصهی کلان بدین شکل بود: یک- اعتقاد راسخ به هژمونی آمریکا. دو- جهان گرایی و نهادینه کردن ارزشهای آمریکایی در کل جهان. سه- حمایت بی قید و شرط از رژیم صهیونیستی. چهار- پیوند خوردن افکار مذهبی با قدرت سیاسی.
این افراد دارای باورهای راستگرایانه مسیحی بودند و در ادبیات سیاسی جهان اسلام از آنها به عنوان "مسیحیان صهیونیست" نیز یاد میشود. مشی کلی آنها در سیاست خارجی مبتنی بر کاربرد زور در عرصهی بینالمللی است. آنها اعتقاد دارند که حاکمیت آمریکا در جهان توسط گروهها تروریستی کوچک مورد تردید واقع شده است و برای مقابله با آن نظامیگری و نابودی فیزیکی این گروهها را ضامن بقای هژمون (ابر قدرت) آمریکا میدانند.
مولفههای سیاست خارجی این طرز تفکر آمریکایی در مقابلهی با جهان اسلام به طرح "خاورمیانه بزرگ" نیز مشهور است. اهداف آمریکاییها از طرح مسالهی خاورمیانه بزرگ چیزی جز نهادینه کردن حضور (و به تعبیری بهتر، چپاول) آمریکا در منطقه، تامین امنیت رژیم صهیونیستی، تسلط بر بازار عظیم منطقه و از همه مهمتر کنترل اسلامگرایی در منطقه نبود. ثمرهی این طرح ریخته شدن خون دهها هزار نفر از بیگناهان مسلمان در کشورهای افغانستا و عراق بود.
وقوع نوع دیگری از جریان مک کارتیسم جدید از 11 سپتامبر 2000 تا سال 2006 نشان داد که افرادی که در آمریکا هستند که حاضرند به هر وسیلهای سلطه خود را بر جهان ادامه دهند. آنها درصدد این هستند که تمامی مردم دنیا را به روشی که خودشان میپسندند، اداره نمایند. بنابراین بقیه مردم در نگاه اینها، بردگانی بیش نیستند که در عصر پیشرفت و تکنولوژی باید دنباله رو سیاستهای از پیش تعیین شده این طیف باشند.
مآخذ و منابع:
1. M.Stanton Evans, BLACKLISTED BY HISTORY, History The Untold Story of Senator Joe McCarthy and His Fight Against Americas Enemies, 2007
2. http://www.chegg.com/homework-help/definitions/mccarthyism-43
3. http://en.wikipedia.org/wiki/McCarthyism
4. http://oald8.oxfordlearnersdictionaries.com/dictionary/joseph-mccarthy
5. http://www.bookrags.com/research/mccarthyism-aaw-04/
6. http://www.archives.gov/education/lessons/mccarthy-telegram
چگونه علیرغم تمام معاهدات بینالمللی، آمریکا از تسلیح اسرائیل
به انواع تجهیزات حمایت نموده و همواره در کنار این رژیم بوده است؟
ریشههای این رابطه عمیق در اصلاحات پروتستانی قرار دارد که توجهات را بار دیگر معطوف به عهد عتیق و معاملات خدا با یهودیان معطوف نمود. تقریبا 1500 سال بعد، ارزیابی جدید از جایگاه یهودیت در برنامههای الهی ظاهر شد. در گزارش حاضر سعی میگردد تا نگاهی مختصر به کلیسای اوانجلیکی آمریکا، اعتقادات آن و چگونگی تکامل و نیز تأثیر آن بر سیاست خارجی آمریکا انداخته شود.
آیا سنت اوانجلیکی آمریکا که روز به روز به طرفداران آن نیز افزوده میشود
باعث اتحاد شوم بین آمریکا و اسرائیل شده است؟
اعتقاد به قریبالوقوع بودن آخرالزمان و بازگشت مسیح
در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم با بروز ناآرامیهای شدید در دو سوی آتلانتیک بدبینی بسیاری بر جوامع حاکم شد. جنگ استقلال آمریکا (1984-1975)، انقلاب فرانسه (1793-1789) و سپس جنگیهای ناپلئونی (1815-1809) بذر فرا رسیدن آخرالزمان را در میان مردم پراکندند. بالاخص فتوحات ناپلئون و محدودیتهای شدیدی که وی برای دستگاه پاپ ایجاد نمود و نیز تلاش وی برای اتحاد اروپا و پادشاهی بر تمام این قاره باعث گردید برخی مفسرین دینی وی را دجال بنامند.
جنگهای دو سوی آتلانتیک باعث گردیدند تا
اعتقاد به قریب الوقوع بودن آخرالزمان در میان مسیحیان رواج یابد
برای مثال، چارلز فینی (Charles Finney) در سال 1935 پیشبینی نمود که مسیح ممکن است طی سه سال آتی ظهور نماید. جوزف میلر (Joseph Miller) بازگشت مسیح را 21 مارس 1843 اعلام نمود و چارلز راسل پیشبینی کرد که مسیح در سال 1914 پادشاهی خود را بنیان خواهد نمود. برای چندین سال متمادی پیشبینیهای راسل که در آنها متون مقدس با مسائل جاری پیوند داده شده بودند در بیش از 1500 روزنامه در آمریکا و کانادا منتشر میگشتند. فردی به نام جان نلسون داربی (John Nelson Darby) با برگذاری کنفرانسهایی در انگلستان و ایرلند بین سالهای 1826 تا 1833 باعث پذیرش این پیشبینیها از سوی اوانجلیکها شد.
جان نلسون داربی را میتوان پدر اوانجلیکانیسم آمریکا نامید
ترویج مسیحیت صهیونیسم در آمریکا
همانگونه که گفته شد بروز جنگها و ناآرامیهای شدید در دو سوی آتلانتیک باعث رواج افکار آخرالزمانی در میان مسیحیان بالاخص اوانجلیکها شد. در آمریکا نیز برای مثال در زمان جنگ استقلال این کشور، جرج سوم، پادشاه بریتانیا، به صورت دجال ترسیم میگشت. دربی بین سالهای 1859 تا 1872 با سفرهای زیادی به اقصی نقاط آمریکا دیدگاههای خود در مورد کلیسای در حال افول و اسرائیل احیاء شده را به ترویج داده و تأثیر زیادی بر اوانجلیکانیسم آمریکایی گذارد. در غیاب یک جنبش صهیونیستی یهودی، مسیحیت صهیونیستی از میان آموزه های وی سر برآورد.
گابلین، مودی، بلکاستون و اسکوفیلد
جزو معروفترین مبلغین مسیحیت صهیونیستی در دوران ترویج این نحله فکری شوم بودند
بدین ترتیب داربی در کنار اوانجلیکهای دیگری چون جیمز بروکز (James Brookes)، آرنو گابلین (Arno Gaebelein)، دی. ال. مودی (D. L. Moody)، ویلیام ای. بلکاستون (William E. Blackstone) و سی.آی. اسکوفیلد (C. I. Scofield) به ترویج آموزههای مسیحیت صهیونیستی در آمریکا پرداخت. فعالیتهای اوانجلیکها طی دو قرن ادامه یافته و با روی کار آمدن رؤسای جمهوری چون کارتر، ریگان و جرج بوش به اوج خود میرسد.
اما تولد دولت اسرائیل چه ربطی به آخرالزمان مسیحی دارد؟
صهیونیسم مسیحی اصالتا یک جنبش سیاسی بین مسیحیان پروتستان بشارتی است که وجود رژیم اسرائیل را تحقق پیشگوییهای کتاب مقدس و از جانب خدا دانسته و معتقد است که این کشور باید از نظر اقتصادی، معنوی، سیاسی و تکنولوژیک مورد حمایت بی قید شرط قرار گیرد زیرا تشکیل دولت یهود در سرزمینهای فلسطین یکی از نشانههای ظهور مسیح است.
مسیحیان صهیوینستی تشکیل دولت اسرائیل در سرزمین فلسطین را زمینهساز ظهور مسیح میدانند
صهیونیسم مسیحی معتقد است که برکت خدا با ملتهایی خواهد بود که در کنار اسرائیل میایستند و لعنت او با آنهایی که چنین نمیکنند. هفت ویژگی اساسی را میتوان در الهیات خاص مسیحیت صهیونیست برشمرد که هر کدام از آنها بر اساس کتاب مقدس قابل ارزیابی است. همه مسیحیانی که خود را به نوعی مسیحی صهیونیست میدانند به همه این هفت اصل معتقد نبوده یا حداقل به یک میزان به آن التزام ندارند. در هر صورت این هفت اصل خلاصهای از خصوصیات ممیزه صهیونیسم مسیحی در اختیار ما قرار میدهد که آن را از دیگر جنبشها متمایز میسازد:
1. روش تفسیری شدیدا .تحتاللفظی از کتاب مقدس
2. قوم یهود به عنوان قوم برگزیده خدا باقی میمانند
3. بازسازی و تصرف ارض موعود
4. اورشلیم، پایتخت انحصاری و ابدی یهودیان
5. بازسازی معبد یهودیان
6. ناسازگاری با اعراب و مسلمانان
7. بیم از وقوع حارماگدون
تولد دوباره صهیونیسم مسیحی اوانجلیکی آمریکا
دوران کارتر و شکوفایی دوباره
در نظر اوانجلیکها تشکیل دولت اسرائیل در سال 1948 به منزله تحقق پیشبینیهای کتب مقدس بود. "جنگ شش روزه" در سال 1976 نیز باعث افزایش چشمگیر علاقه اوانجلیکیها به اسرائیل و صهیونیسم گشت.
مجموعهای از رویدادها در سال 1976 صهیونیسم مسیحی را به خبر اول رسانههای آمریکایی تبدیل نمود. جیمی کارتر با معرفی خود به عنوان یک مسیحی "دوباره متولد شده" حمایت جناح راست اوانجلیکی را کسب نمود. یک سال پس از آن در اسرائیل مانخیم بیگن و حزب افراطی لیکود به قدرت رسیدند. یک ائتلاف سه گانه به تدریج بین راست سیاسی، اوانجلیکها و لابی یهود پدیدار گشت. در سال 1978، جیمی کارتر تصدیق نمود که اعتقادات صهیونیستی وی بر خطمشی آمریکا در خاورمینه تأثیر گذارده است. وی طی سخنانی گفت:
"بازگشتی به سرزمینی مقدس که یهودیان چند صد سال پیش از آنجا رانده شده بودند ... تأسیس دولت اسرائیل به منزله تحقق پیشبینی متون مقدس است."
دهه 80 و روی کار آمدن جیمی کارتر در آمریکا و مناخیم بگین در اسرائیل
به منزله تولد دوباره صهیونیسم مسیحی اوانجلیکی بود
با این حال زمانی که وی با سیاستهای شهرکسازی اسرائیل مخالفت نمود حمایت صهیونیستها و اوانجلیکها را از دست داد و آنها نیز شروع به پشتیبانی از رونالد ریگان در انتخابات 1980 نمودند. انتخاب ریگان باعث قدرتگیری روزافزون جنبش صهیونیسم مسیحی شد.
ریگان و اوج قدرت صهیونیسم مسیحی
در دوران ریگان صهیونیستهای مسیحی مطرحی چون جری فالول (Jerry Falwell)، مایک اوانز (Mike Evans) و هال لیندسی (Hal Lindsey) نفوذ زیادی یافته و رابطه مستقیمی با اعضاء و رهبران کنگره برقرار نمودند. وی حتی در سال 1982 از فالول دعوت نمود تا در شورای امنیت ملی در مورد احتمال بروز یک جنگ آرماگدونی هستهای با روسیه کمونیستی صحبت نماید.
پیروزی ریگان در انتخابات سال 1980
قدرت روزافزونی برای جنبش صهیونیسم مسیحی در پی داشت
ریگان در سخنانی که در شماره آوریل 1984 روزنامه واشنگتنپست چاپ شد چنین گفت:
"میدانید، زمانی که به پیشگوییهای پیامبران قدیمی در عهد عتیق رجوع کرده و علائم آرماگدون را میبینم، با خود میگویم که آیا ما نسلی هستیم که قرار است شاهد این واقعه باشد. نمیدانم که آیا شما اخیرا هیچکدام از این پیشگوییها را دیدهاید یا نه اما باور کنید این پیشگوییها زمانه ما را توصیف میکنند."
در دوران ریگان، صهیونیست مسیحیهای مطرحی چون
جری فارول، مایک اوانز و هال لیندسی نفوذ فراوانی یافتند
اگرچه رؤسایجمهور بعدی پیشفرضهای دینی ریگان و کارتر را نداشتند اما آنها نیز به مانند اسلاف خود حمایت شدیدی از جنبش صهیونیسم به عمل آوردند.
صهیوینسم مسیحی در زمان معاصر
جان هاگی، پیامبر جدید صهیونیستهای مسیحی
کشیش جان هاگی، بنیانگذار و کشیش ارشد کلیسای کورنر استون (Cornerstone Church)، یکی از صهیونیست مسیحیان بسیار افراطی است که به نظر میرسد روح جری فالول [کشیشی که توهینش به پیامبر در شبکههای آمریکایی خشم مسلمانان جهان را برانگیخت] که در سال 2007 جان سپرد در وی حلول کرده است. کلیسای وی که در تگزاس قرار دارد بیش از 19/000 عضو دارد. وی همچنین مدیر عامل یک "تلویزیون اوانجلیکایی جهانی" است که برنامههای خود را در 160 ایستگاه تلویزیونی، 50 ایستگاه رادیویی و هشت شبکه پخش نموده و به بیش از 99 میلیون در 200 کشور جهان دسترسی دارد. (پخش برنامه و تبلیغ آموزهها از طریق موعضههای تلویزیونی در میان مسیحیان صهیونیسم بسیار رایج بوده و به تلهونجلیکانیسم معروف است) وی در سال 2006 با حنایت 400 رهبر دیگر مسیحی سازمان "مسیحیان متحد برای اسرائیل" را بنیان نهاد.
جان هاگی، کشیش کلیسای کورنراستون؛ پیامبر جدید صهیونیسم یهودی
وی سال گذشته اعلام داشت: "من به مدت 26 سال جامعه اوانجلیکی را از تلویزیون به پیش راندهام. انجیل کتابی حامی اسرائیل است. اگر یک مسیحی میگوید که "من به کتاب مقدس ایمان دارم"، من میتوانم وی را یکی از حامیان اسرائیل سازم یا اینکه باید ایمان خود را رد نمایند."
هاگی در مارس 2007 در نشست آیپک اعلام داشت: "اژدهای خفته صهیونیسم مسیحی بیدار شده است. هماکنون 50 میلیون مسیحی فریاد دولت اسرائیل را سر میدهند." وی در ادامه افزود: "هماکنون سال 1938 است. ایران آلمان است و احمدینژاد هیتلر جدید. ما باید تهدید هستهای ایران را متوقف نماییم و در کنار اسرائیل بایستیم."
جان هاگی در صحن داخلی کلیسای خود
فرضیه هاگی مبنی بر اینکه مسیحیان معتقد به انجیل حامی اسرائیل خواهند بود، هماکنون نظریه غالب در میان اوانجلیکیها است
جان هاگی در 19 جولای 2006 و در مراسم افتتاح سازمان "مسیحیان متحد برای اسرائیل" پس از پخش پیام جرج بوش و در حضور سه سناتور آمریکایی و سفیر اسرائیل گفت: "آمریکا باید در حمله نظامی پیشگیرانه به ایران به اسرائیل بپیوندد تا برنامه خدا برای اسرائیل و غرب را اجراء نماید... یک رویارویی آخرالزمانی با ایران که در کتب مقدس پیشبینی شده و منجر به ظهور دوباره مسیح خواهد شد."
وضعیت و جمعیت کنونی مسیحیان صهیونیست
"مجمع مؤسسه پیو در حوزه زندگی دینی و عمومی" تخمین میزند که در حدود 20 الی 40 میلیون مسیحی صهیونیست در آمریکا زندگی میکنند. "ائتلاف متحده برای اسرائیل" (UCI) در حدود 200 سازمان را بر شمرده و ادعا میکند که این سازمانها دارای 40 میلیون عضو فعال هستند. دیگر سازمانهای صهیونیست مسیحی عبارتند از: "سفارت مسیحی بینالمللی اورشلیم" (ICEJ)، "پلهای صلح" (BFP) و "دوستان مسیحی اسرائیل" (CFI). این سازمانها در کنار "اتحاد مسیحیان برای اسرائیل" (CUFI) و ""ائتلاف متحده برای اسرائیل" (UCI) یک ائتلاف گسترده را تشکیل میدهند که نه تنها برنامه صهیونیسم مسیحی بلکه خطمشی آمریکا در خاورمیانه را نیز تحت تأثیر قرار میدهند.
"سفارت مسیحی بینالمللی اورشلیم"، "پلهای صلح" ،"دوستان مسیحی اسرائیل"، "اتحاد مسیحیان برای اسرائیل"
و ""ائتلاف متحده برای اسرائیل" از جمله سازمانهای اوانجلیکی حامی اسرائیل هستند
برنامه کاری این سازمانها هماکنون عبارت است از:
· لابیگری با کاخ سفید و کنگره به نیابت از اسرائیل
· تهیه بودجه مهاجرت یهودیان روسیه به اسرائیل از طریق سازمانهایی چون اگزوباس (Exobus) و "سفارت مسیحی بینالمللی اورشلیم"
· مرتبط ساختن کلیساهای اوانجلیکایی با شهرکهای غیرقانونی یهودی از طریق سازمانهایی چون "جوامع دوستان مسیحی اسرائیل" (COIFC).
· تبلیغات در جهت انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس تا تضمین شود این شهر به عنوان پایتخت جداییناپذیر مردم یهودی به رسمیت شناخته میشود.
· بدنام ساختن رهبران فلسطینی که به صورت دموکراتیک انتخاب شدهاند و مانعتراشی بر سر راه تشکیل دولت فلسطینی
· بدنام کردن رهبران مسیحی حامی عدالت و مخالف صهیونیسم و همچنین شبکهها و سازمانهای غیر دولتی حامی صلح و عدالت در کلیساهای غیراوانجلیکایی.
منابع و مآخذ:
1. http://www.stephensizer.com/2012/11/evangelical-theology-american-politics-in-the-middle-east/
2. http://www.fardanews.com/fa/news/36970/
3. http://theunjustmedia.com/ChristianZionists/Evangelicaltheologicalsocietydefiningevangelicalisms.htm
4. http://www.mideastweb.org/zionism.htm
5. https://www.rca.org/sslpage.aspx?pid=1046
6. http://www.wildolive.co.uk/against_christian_zionism.htm
7. http://www.theocracywatch.org/christian_zionism.htm
8. http://www.informationclearinghouse.info/article12516.htm
9. http://www.stephensizer.com/books/christian-zionism/
10. http://www.washingtonpost.com/blogs/guest-voices/post/understanding-christian-zionism/2012/09/19/abd47aa6-0282-11e2-8102-ebee9c66e190_blog.html
11. http://www.thedailybeast.com/articles/2012/07/10/christian-zionism-an-overdue-reality-check.html
مخابرات خوزستان ضمن عذرخواهی از کاربران اینترنت خود ، خسارت کاربران را جبران نماید.
مخابرات خوزستان به جای وعده به کاربران ضمن عذرخواهی خسارات کاربران را جبران نموده و تدابیر لازم برای جلوگیری از تکرار مشکلات اینترنت را اتخاذ نماید. |
تلفن ثابت :
ضریب نفوذ تلفن (ثابت و همراه) و اینترنت از شاخصه های توسعه هر کشور در دنیای امروز به شمار میروند. که خوشبختانه این ضریب در کشور ما بعد از ورود بخش خصوصی به این عرصه بسیار گسترش یافته است.
اما در کنار گسترش نفوذ تلفن و مخابرات در کشور به دلیل نبود زیر ساختهای مناسب متاسفانه کاستیهایی زیادی نیز به همراه داشته است. از عدم پوشش کامل تلفن های همراه و اختلال در آنها به ویژه هنگام بارندگی و شرایط جوی مختلف و حتی موقعیتهای ساختمانهای شهری گرفته تا نفوذ آب در پستهای مخابراتی و قطع تلفن ثابت مشترکین.
امروزه تلفن های ثابت دارای قابلیتهای مختلفی مانند کنفرانس تلفنی ، مکالمه تصویری ، سرویسهای ویژه ، ارسال پیام کوتاه و ... اند که متاسفانه در ایران دارای کمترین امکانات ممکنه بوده و حتی برای خیلیها باید جالب باشد که بدانند امکان ارسال و دریافت پیامک از تلفن ثابت نیز مقدور است چیزی که ما فقط در اخبار و رسانه ها از دنیای تکنولوژی میشنویم ، امکاناتی که دیگر یک موضوع کاملاً پیش پا افتاده در مخابرات بین المللی است.
موبایل:
در تلفن همراه که دیگر سخنی نگویم سنگین تر است که تا چند سال قبل برای سرویس پیام کوتاه هم باید درخواست کتبی میدادیم تا این سرویس فعال شود و یا اینترنتی که بود و نبود آن چندان تفاوتی در تلفنهای همراه ندارد و فقط هزینه کمر شکن ان در حالت عادی برای چند ثانیه اتصال به اینترنت است. پیام تصویری ، مکالمه تصویری و سرویسهای 3G دیگر را که همانا بهتر است حتی به ذهنمان خطور نکند.
و اما اینترنت :
اینترنت به عنوان یک ابزار و شاید مهمترین ابزار ارتباط گسترده جمعی در جهان امروز شناخته میشود و همه روزه توسط شرکتهای مختلف در سراسر جهان شاهد رکورد شکنی برای دستیابی به سرعتهای بالا و کاهش هزینه تمام شده و در نتیجه رفاه کاربران هستیم.
پس از ارائه خطوط یک گیگابیتی به کاربران خانگی در آمریکا توسط شرکت EBP و همچنین آزمون انجام گرفته در انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا و ثبت رکورد ۱۸۶ گیگابایت بر ثانیه ای برای اینترنت، حالا نوبت به شرکت آلمانی دویچه تلکام رسیده که با پروژه فراماسونی OSIRIS رکورد جدیدی در سرعت انتقال اطلاعات را بر جای بگذارد.
تیم تحقیقاتی این شرکت موفق شده که با انتقال اطلاعات در فیبرنوری میان برلین و هانوفر، سرعت 512 گیگابیت بر ثانیه را به نام خودشان ثبت کنند. باید توجه داشت که برای این آزمایش تنها از یک کانال طول موج فیبر نوری مورد نظر استفاده شده است! و با توجه به تعداد کانال های هر فیبر نوری، خروجی مجموع یک فیبر می تواند عدد سرسام آوری باشد.
و اما در سایه واگذاریهای زیاد تلفن ثابت مخابرات تصمیم گرفت در کنار فروشندگان و isp هایی که به کار عرضه اینترنت مشغولند وارد شود و در این تجارت پرسود جا نماند. ولی همانطور که گفته شد متاسفانه کارهای زیرساختی مناسبی انجام نشده است و هنوز خطوط تلفن به جای استفاده کامل از فیبرنوری از کابل مسی و حتی pcm استفاده میکنند که امکان اتصال مناسب به اینترنت را فراهم نمیکند در این میان خطوطی نیز به کاربران مختلف عرضه شد که بهترین آن از نظر سرعت به گفته مخابرات 2 مگابایت بوده است چیزی که حداقل در خوزستان و به ویژه در ایذه تا واقعیت کمی متفاوت است و همین سرعت نیز کمتر به اندازه واقعی خود میرسد.
جوانی که خود را کارشناس نرم افزار معرفی میکند اظهار داشت : ما بنا به نیاز تخصصی رشته خود یک حط 2 مگ از مخابرات گرفته ایم که به دلیل مشکلات خطمان اشتراک 1 مگ اختصاص داده شده و هزینه 2 مگ از ما دریافت میشود. اما متاسفانه در چند ماهی که از اشتراکمان میگذرد هر موقع با مرکز پشتیبانی تماس میگیریم اشکال را سراسری معرفی نموده و رفع آن را زمانی نامعلوم بیان میکنند.
جوان دیگری که خود را دانشجوی مهندسی نفت معرفی میکند از کندی شدید سرعت گلایه داشته و تاکید میکند که اشتراک خود از مخابرات را تخلیه و از دیگر شرکتهای ارائه دهنده اینترنت اشتراک تهیه خواهم کرد.
و بسیاری موارد دیگر که در اینجا به دلیل رعایت اختصار از آن صرف نظر میکنیم.
مرکز پشتیبانی 2020 مخابرات نیز به دلیل مشکلات کاربران متاسفانه همیشه از صف طولانی برخوردار بوده است که در روزهای آتی حداقل صف بالای 20 نفر میباشند که این باعث معطل شدن حداقل نیم ساعته کاربران در پشت تلفن برای چند دقیقه مکالمه با پشتیبان میشود که در آخر هم با جواب کلیشهای " مشکل سراسری است ما در حال تلاش برای رفع مشکل در چند روز آیند هستیم " مواجه میشوند.
معلوم نیست این چند روز آینده کی و چه زمان خواهد آمد؟
در پایان بهتر آنست که مخابرات خوزستان به جای و عده و عید برای آینده نامعلوم از کاربران عذرخواهی نموده و تمام این چند ماه خرابی مستمر را در قالب پهنای باند به کاربران مسترد گرداند تا حداقل در این زمینه شاهد احقاق حقوق کاربران باشیم .
عرضه توانمندی های تخصصی مناطق نفت خیزجنوب درنمایشگاه خوزستان دربصره
به گزارش روابط عمومی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب در این نمایشگاه که از چهارشنبه 27 دی در مرکز نمایشگاه های بین المللی بصره آغاز به کار کرد و تا 30 دی دایر است، 65 شرکت توانمندی های خود را در زمینه صادرات، خدمات فنی و مهندسی، تولیدات پتروشیمی، مصالح ساختمانی و مواد غذایی و کشاورزی در معرض بازدیدکنندگان عموم قرار می دهند.
شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب به عنوان بزرگ ترین شرکت تولید کننده نفت ایران در زمینه معرفی و ارائه توانمندی های فنی و تخصصی در خصوص مطالعه و توسعه میدان ها و مخازن نفت و گاز، ساخت قطعات و تجهیزات صنعت نفت و زمینه های صدور این خدمات این نمایشگاه حضور یافته است.
در آیین افتتاح این نمایشگاه که به همت شرکت نمایشگاه های بین المللی خوزستان برگزار شده است، مدیرعامل و شماری از مدیران شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، استاندار و جمعی از مدیران اجرایی استان، مدیران و نمایندگان شرکت های حاضر در نمایشگاه و تعدادی از مقام ها و مسوولان کشور عراق حضور دارند.
بصره دومین شهر بزرگ و سومین شهر مهم عراق است که با بیش از 406 هزار نفر جمعیت، حدود 118 کیلومتر با خلیج فارس فاصله دارد و استان همجوار خوزستان است.ک /1
همایون خرم" درگذشت+عکس
راهیابی عکاسان خوزستانی به جشنواره «کار، تعاون، اشتغال» 9110-24680-5 کد خبر |
دبیرخانه نخستین جشنواره «کار، تعاون، اشتغال» که به همت روابط عمومی وزارت تعاون برگزار میشود اسامی راهیافتگان به این جشنواره را اعلام کرد. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ پس از ارزیابی و داوری بیش از پنج هزار قطعه فایل عکس ارسالی به دبیرخانه این جشنواره اعضای گروه داوری متشکل از محمود مروتی، کریم متقی، افشین شاهرودی، حسن غفاری و پیمان هوشمندزاده تعداد 86 قطعه عکس به صورت تک عکس و مجموعه از 62 عکاس شرکتکننده را شایسته حضور در نمایشگاه آثار این جشنواره دانستند. |
اخراج از اردوی تیم ملی حاصل مصاحبه علیه رییس فدراسیون 9110-25581-5 کد خبر | ||
ملیپوش خوزستانی تنیس روی میز، مصاحبه اخیرش را عامل اخراج از اردوی تیم ملی دانست. افشین نوروزی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره حوادث اتفاق افتاده در اردوی تیم ملی تنیس روی میز گفت: من مصاحبهای را با رسانهها داشتم و یکسری مسایل را در این مصاحبه مطرح کرده بودم. زمانی که زارعپور رییس فدراسیون از این مصاحبه مطلع شد عنوان کرد که باید به کمیته انضباطی بروم و اگر این گونه نشود، رای کمیته انضباطی صادر خواهد شد. از سوی دیگر هم اعلام کردند که من را از آکادمی تنیس روی میز اخراج کنند. وی ادامه داد: جعفرپور سرمربی تیم ملی به صورت اساماسی به من گفت که نباید به اردوی تیم ملی بیایم و زمانی که چهارشنبه به تمرین بدنسازی رفتم، مربی بدنسازی گفت که اجازه انجام بدنسازی را دارم اما مسایل مربوط به آکادمی مربوط به خود جعفرپور است. زمانی که ظهر برای تمرین به آکادمی رفتم، مسوول آکادمی گفت که آقای زارعپور اعلام کرده اجازه ورود به این محل را ندارید. من هم عنوان کردم که اگر ممنوعیتی وجود دارد باید به صورت کتبی به من اعلام شود نه اینکه به صورت شفاهی این موضوع را بگویند. در شرایطی که بعد از دو سال اردوی تیم ملی برگزار شده میگویند اردو را ترک کن. این در حالی است که من را به صورت کتبی به اردو دعوت کردهاند و اگر نباید به اردو بیایم هم باید به صورت کتبی اعلام شود. این ملی پوش خوزستانی ادامه داد: من به تمرین بازگشتم و در این بین دو، سه مرتبه کارمندان آکادمی آمدند و خواستند که اردو را ترک کنم. حتی به صورت زشتی جلوی چشم بازیکنان رده جوانان و نوجوانان با من برخورد کردند و این در شرایطی بود که حتی به رستوران آکادمی گفته بودند که به من ناهار ندهند و باید از آکادمی اخراج شوم. موضوع به اینجا رسید که درنهایت گفتند من محل اردو را ترک نمیکنم، مگر اینکه بخواهید زور بگویید یا اینکه به صورت مکتوب این موضوع را اعلام کنید و به من اعلام کردند که اگر اردو را ترک نکنی، موضوع به حراست و نیروی انتظامی کشیده میشود. من هم سر حرف خودم ماندم، در نتیجه موضوع به حراست مجموعه ورزشی انقلاب کشیده شد و دو نفر از حراست برای بیرون کردن من آمدند و آقای زارعپور یک نامه به حراست مجموعه ورزشی نوشته بود که به دلیل احضار من به کمیته انضباطی از ورودم به آکادمی جلوگیری شود و یک رونوشت از این نامه را هم به من دادند.پس از کش و قوسهای فراوان درنهایت دبیر فدراسیون دستخطی را به من داد و به صورت رسمی اعلام کرد که از اردو بروم. من هم درنهایت محل اردو را ترک کردم و به خانه برگشتم تا در روز شنبه در کمیته انضباطی شرکت کنم. وی درباره اینکه مگر چه موضوعی را در مصاحبه خود مطرح کردید به ایسنا گفت: من در مصاحبه خود انتقادهایی را از عملکرد فدراسیون در رابطه با ملیپوشان داشتم که موضوعات کلی بود و درباره برگزار نشدن اردوی تیم ملی موضوعاتی را مطرح کردم و گفته بودم که یکسری از افرادی که پیش از این مخالف فدراسیون بودند و درگیریهایی را در طی دو سال گذشته ایجاد کرده بودند، حالا با فدراسیون کار میکنند و در مصاحبه خود به عملکرد فدراسیون اشاره کرده بودم که باعث پایین آمدن رنکینگها شده بود. نوروزی ادامه داد: کاری که آنها با من در اردوی تیم ملی کردند غیراخلاقی بود و نباید چنین برخوردی میشد. اگر آنها صلاح دیدهاند که من در اردوی تیم ملی نباشم اول باید میگذاشتند که کمیته انضباطی تشکیل شود و بعد تصمیم میگرفتند چون ممکن است من با دلیل و صحبتهای خود در کمیته انضباطی محکوم نشوم. به هر حال اینکه پیش از تشکیل کمیته انضباطی من را اخراج کنند، کار منطقی ای نیست.وی در پایان خاطرنشان کرد که روز شنبه در کمیته انضباطی برای روشن شدن موضوعات پیش آمده حاضر خواهد شد.
|
هیات شطرنج خوزستان در میان پنج استان برتر کشور 9110-24781-5 کد خبر | ||
رییس هیات شطرنج خوزستان گفت: شطرنج خوزستان جزو استانهایی است که رتبه خوبی در کشور دارد و میتوان گفت جزو پنج استان برتر کشور هستیم و به نظرم در دو، سه سال اخیر نیز شطرنجبازان استان عملکرد خوبی داشتهاند. عبدالامیر خطیبزاده در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)ـ منطقه خوزستان ـ اظهارکرد: امسال سال سختی را داریم چرا که اعزامهایی را در ردههای سنی مختلف به مسابقات قهرمانی کشور که انتخابی تیمملی نیز است، را پیشرو داریم که هزینههای بسیاری را برای ما در بر خواهد داشت و این در حالی است که بودجه کافی نداریم. وی ادامهداد: مسابقات شطرنج زمانبر است و باتوجه اینکه بهمنماه رقابتهای قهرمانی کشور را در ردههای سنی هشت، 10، 12، 14، 16، 18 و زیر 21 سال پیشرو داریم و این مسابقات 9 تا 10 روز طول میکشد، باتوجه به اینکه اکنون بضاعت مالیمان خوب نیست، فشار بسیاری روی ما است. رییس هیات شطرنج خوزستان گفت: هزینه اعزام بازیکنانمان در دو بخش آقایان و بانوان به این رقابتها، باتوجه به تورم موجود و افزایش قیمت بلیطها بسیار میشود. در کل امیدوارم مشکلی پیش نیاید و بتوانیم شطرنجبازان استان را به این مسابقات اعزام کنیم و در تمام ردههای سنی، نماینده داشته باشیم. وی بیانکرد: با ادارهکل ورزش و جوانان استان تعاملات بسیار خوبی داریم و گرشاسبی به ما قول داده است که به محض اینکه بودجه برسد، این بودجه را در اختیار هیات ما و سایر هیاتها قرار دهد. خطیبزاده درباره فعالیت هیاتهای شهرستانی گفت: عملکرد شهرستانهای آبادان، ماهشهر، شوشتر و اهواز خوب است و برنامههایی داریم تا سایر شهرستانها نیز فعال شوند. شهرستانهایی مانند خرمشهر و اندیمشک هنوز هیات ندارند اما با مسوولان اداره ورزش و جوانان این شهرستانها رایزنی کردهایم و درصدد هستیم که رییس این هیاتها را مشخص کنیم تا شروع به فعالیت کنند و ما هم قول دادهایم تا یکسری تجهیزات و امکانات که در حد توانمان است، در اختیار آنها قرار دهیم.
|
به گزارش باوی نیوز (Bavi-News.ir)به نقل خبرگزاری مهر،عضوگیری منافقین و برقراری ارتباط با داخل کشور که عموماً با هدف جاسوسی و تخلیه اطلاعاتی صورت میگیرد موضوع جدیدی نیست، اما مجموعه این اقدامات منافقین که در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی پیوسته در دستور کار عوامل این گروهک بوده است، در اکثر مواقع با یک وجه اشتراک یعنی مخفیسازی ماهیت منافقین، همراه بوده است.
به عبارت دقیق تر نفرت ایرانیها از منافقین که به دلیل آشنایی با سابقه خیانتها و جنایتهای این گروه تروریستی حاصل شده است، عوامل این گروهک را برآن داشته تا در ارتباط گیریهای خود با رعایت پوششهای مختلف از نشان دادن آرم و نام سازمان منافقین خودداری کنند.
نگاهی به سوابق منافقین در مبادرت به تخلیه تلفنی که اوج آن در دوران دفاع مقدس صورت میگرفت، یا بررسی اقدامات این گروه در مبادرت به قاچاق انسان از ایران به عراق و انتقال افراد به پادگان اشرف که اوج آن در دهه 60 و 70 بوده و عموماً توسط عوامل این گروهک در ترکیه و با ارائه وعده کار و زندگی در اروپا صورت میگرفته است، شاهدی بر این ادعاست.
هرچند سعی عوامل منافقین برای ارتباط با داخل کشور به منظور عضوگیری یا تخلیه اطلاعاتی هیچگاه از شرح وظایف سازمانی اعضای این گروه حذف نشده، اما بنا به مقتضیات زمان و فعل و انفعالات سیاسی در داخل یا خارج کشور، شدت و ضعف پیدا کرده است.
به گزارش موسسه راهبردی دیده بان، در مقطع زمانی سال 88، منافقین برای جذب افراد و دسترسی به اطلاعات به روز از داخل کشور، اقدام به راهاندازی یک وبسایت خبری با نام «آژانس ایران خبر» نموده و همچنین با ورود گسترده به فضای مجازی و بهرهگیری هدفمند از درگاههای الکترونیکی سعی کردند تا از فضای اغتشاشات نهایت بهرهبرداری را کنند.
آغاز به کار آژانس خبری منافقین در آستانه انتخابات ریاست جمهوری
البته با توجه به افشاگریهای رسانههای داخلی در خصوص این آژانس خبری، فعالیت این سایت تا حد زیادی کمرنگ و بعداً در مقطعی متوقف شد. با این حال در چند ماه اخیر به دلیل نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری و همچنین حواشی مربوط به این انفاق، دوباره سایت آژانس ایران خبر فعالیت خود را آغاز کرده و همزمان با این سایت فعالیتهای منافقین در شبکههای مجازی خصوصاً فیسبوک و ارسال ایمیل برای ارتباط گیری به شدت افزایش یافته است.
جوانان و کاربران فعال شبکه های مجازی هدف آژانس خبری منافقین و پیشنهاد کار
این فعالیتها متاسفانه بیشتر قشر جوان، دانشجویان و البته کاربران فعال شبکههای مجازی را هدف قرار داده است، این افراد که عموماً با روشهای تخلیه اطلاعاتی، جاسوسی و جذب گروههای ضدانقلاب آشنایی ندارند، در برابر پیغامهای ارسال شده از سوی عوامل منافقین با پوشش پیشنهاد کار به عنوان یک خبرنگار آزاد و با رویکرد حمایت از حقوق بشر ظرفیتی بالقوه برای به دام افتادن محسوب میشوند.
در انتهای این گزارش به معرفی دو نمونه از صفحات فیسبوک و البته یک نمونه از پیغامهای ارسال شده از سوی عوامل منافقین برای آغاز ارتباط اشاره شده است، اما با توجه به کثرت این صفحات به معرفی نوع اطلاعات درخواست شده از سوی عوامل منافقین میپردازیم تا قشر مستعد این نوع آسیب در صورت برخورد با اینگونه درخواستها برای برقراری ارتباط، هوشیار بوده و با شناخت کافی از افتادن به دام منافقین در امان باشند.
عناوین "خبرنگار" و "فعال حقوق بشر" نقابی برای پنهان کردن هویت منافقین در فضای مجازی
عوامل گروهک منافقین از طریق شبکههای اجتماعی با نامهای مستعار یا از طریق ارسال ایمیل به صورت تصادفی اقدام به برقراری ارتباط با کاربران اینترنت در ایران می کنند. عوامل این گروهک فعالیت خود را با عناوینی همچون خبرنگار یا فعال حقوق بشر معرفی کرده و درخصوص مشکلات اقتصادی، تجمعات اعتراضی، حضور فیزیکی نیروهای انتظامی و نظامی در خیابانها، مجازات و برخورد با مجرمین (مانند اعدام در ملاء عام) تقاضای خبر و عکس و فیلم می کنند.
تاثیرات تحریمها بر زندگی مردم و کارخانجات، مشکلات معیشتی مردم ناشی از تورم و گرانی و اخبار دستگیریها، تعطیلی کارخانجات و کارگاههای تولیدی، هرگونه تجمع و تحصن در خیابان و حتی تصادف یا نزاعخیابانی، نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی و...، هرگونه برخورد نیروهای انتظامی با مجرمین، حضور کودکان کار، زنان خیابانی یا متکدیان در معابر عمومی، هرگونه خرابی یا معضلات و مشکلات شهری، هرگونه شعارنویسی سیاسی یا اعتراضی نمونه هایی از درخواست های عوامل منافقین برای ارسال اخبار و تصاویر است.
عوامل این گروهک بابت انجام هر کدام از این موارد با توجه به نوع اطلاعات اعم از خبر، عکس یا فیلم پرداخت مبالغی را وعده می کنند.
خبرگزاری فارس: در هفته بیست و دوم لیگ برتر فولاد خوزستان به مصاف کویرنشینان مس میرود و نفت آبادان با تراکتورسازی تبریز مصاف خواهد کرد.به گزارش خبرگزاری فارس از خوزستان، هفته بیست و دوم رقابتهای فوتبال لیگ برتر باشگاههای کشور جام خلیج فارس از بعدازظهر جمعه با برگزاری هفت دیدار برگزار میشود.در یکی از دیدارهای حساس این هفته تیم فوتبال صنعت نفت آبادان میزبان تراکتورسازی تبریز در یک جدال کاملاً پرتغالی خواهد بود.طلاییپوشان آبادانی که با نتایج ضعیف خود در هفتههای اخیر و به ویژه شکست سنگین هفته قبل مقابل نفت تهران کور سوی امید خود برای بقاء در لیگ برتر را کم و کمتر کردهاند، در این دیدار در برابر تراکتوری قرار میگیرند که با قرار گرفتن در جایگاه دوم جدول جزو مدعیان لیگ امسال به شمار میرود.
نفتیها که روی کاغذ هنوز شانس بقاء در لیگ را دارند(هرچند بسیار سخت) در این دیدار خانگی چارهای جز کسب پیروزی ندارد هرچند باتوجه به نتایج این تیم نباید انتظار حضور پرشور هواداران را در این بازی داشت.
به هر حال تماشاگران و حتی بازیکنان این تیم از تساویهای پیدرپی بازیهای خانگی به ستوه آمدند و در این دیدار به هر نتیجهای جز مساوی میاندیشند.
آلفردو نیز که پس از شکست در برابر نفت تهران به شدت نیمکت خود را لرزان میبیند در این هفته به دلیل انجام عمل جراحی راهی کشورش شده بود و قرار است امروز به آبادان بازگردد.
در سوی دیگر تراکتورسازی تبریز قرار دارد که باتوجه به نتایج مناسب خود در رقابتهای این فصل هماکنون در جایگاه دوم جدول قرار دارد و یکی از مدعیان اصلی قهرمانی محسوب میشود.
شاگردان تونی اولیویرا در این دیدار نیز با توجه به وضعیت نفت آبادان امیدوارند عدم نتیجهگیری نفتیها در بازیهای خانگی همچنان ادامه داشته باشد و با کسب امتیازات این دیدار خود را در جمع بالانشیان جدول حفظ کند.این دیدار تقابل اندیشههای دو سرمربی پرتغالی دو تیم است که بازی نفت آبادان و تراکتورسازی تبریز را به جدالی کاملاً پرتغالی تبدیل کرده است.دیدار رفت دو تیم در تبریز با حساب سه بر دو به سود قرمزپوشان تبریز به پایان رسید.
هماکنون تراکتورسازی تبریز با 38 امتیاز در جایگاه دوم است و نفت آبادان با 14 امتیاز قعرنشین جدول ردهبندی مسابقات در پایان هفته بیست و یکم است.
کویر نوردی فولاد
دیگر نماینده خوزستان در رقابتهای این فصل باشگاههای کشور نیز در این هفته روز شنبه میهمان کویرنشینان مس کرمان خواهدبود.
تیم فولاد خوزستان که با حسین فرکی در این فصل به تیمی متحول شده تبدیل و هماکنون با قرارگرفتن در جمع بالانشینان جدول یکی از مدعیان است در این دیدار بازی سختی را در برابر مس در کرمان خواهد داشت.این تیم که از هفته نهم رقابتها تاکنون شکستی را در برابر حریفان متحمل نشده است برای تداوم رکوردشکستناپذیری خود باید در این هفته کویرنوردی کند.
در سوی دیگر مس کرمانی قرار دارد که در نیمههای راه ابراهیم قاسمپور سرمربی خود را برکنار و لوکا بوناچیچ کروات را جایگزین وی کرد.لوکا که از نیمفصل دوم سکان هدایت مس را برعهده گرفته است به سه امتیاز این دیدار خانگی برای جدا شدن تیمش از نیمههای پایین جدول و بهبود جایگاه این تیم نیازی مبرم دارد.
این دیدار تقابل دو خط حمله متفاوت لیگ از لحاظ آمار و عملکرد نیز میباشد.در یک سو خط حمله فولاد که با 35 گل جزو بهترین خطوط حمله تیمهای لیگ برتر است قرار دارد و در سوی دیگر خط حمله مس که باوجود گلزنی همچون رضا عنایتی در این فصل آنچنان زهردار نبوده و با 15 گل جزو ضعیفترینها محسوب میشود.به هر حال باید به انتظار نشست تا ببینیم اندیشههای حسین فرکی خواهد توانست امتیاز یا امتیازاتی از کویر برای خوزستان به ارمغان بیاورد یا اندیشههای مرد کروات مسیها نتیجه را به سود کرمانیها رقم میزند.هماکنون فولاد خوزستان با 37 امتیاز در جایگاه سوم جدول ردبندی قرار دارد و مس کرمان نیز با 28 امتیاز یازدهم است.
خبرگزاری فارس: سرپرست تیم فوتبال صنعت نفت آبادان گفت: سجاد مشکلپور به دلیل مصدومیت از ناحیه بینی، عباس مرداسی و حسین کعبی نیز به دلیل محرومیت در دیدار فردا مقابل تراکتورسازی، تیم را همراهی نخواهند کرد.
مهدی غفاری امروز در گفتوگو با خبرنگار ورزشی فارس در آبادان اظهار کرد: سجاد مشکلپور به دلیل مصدومیت از ناحیه بینی در این دیدار غایب خواهد بود و عباس مرداسی و حسین کعبی نیز به دلیل محرومیت در این دیدار ما را همراهی نخواهند کرد.وی در مورد وضعیت تیم نفت اضافه کرد: تمرینات شادابی را پشت سر گذاشته و در غیاب آلفردو تمرینات منظمی را بازیکنان انجام دادند.سرپرست تیم فوتبال صنعت نفت آبادان با ابراز امیدواری از کسب امتیاز در بازی فردا خاطرنشان کرد: کاسیمیرو امروز به آبادان خواهد آمد و فردا نیز بر روی نیمکت تیم صنعت نفت خواهد بود.وی در پایان ابراز امیدواری کرد: فردا پایان بدشناسیهای تیم صنعت نفت خواهد بود و بازیکنان در ادامه مسابقات با روحیه بهتری در میدان حاضر خواهند بود.به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، تیم فوتبال صنعت نفت آبادان عصر جمعه ساعت 15:30 در ورزشگاه تختی آبادان میزبان تیم تراکتورسازی خواهد بود که در این دیدار تیم آبادانی سه تن از مدافعان خود را به همراه نخواهند داشت.
خبرگزاری فارس: سرپرست اردوی تیم ملی قایقرانی کشور در آبادان گفت: 12 قایقران در مرحله دوم اردوی تیم ملی در این شهرستان حضور دارند.سیدغدیر رمضانی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در آبادان اظهار کرد: مرحله دوم اردوی تیم ملی قایقرانی کشورمان با حضور قایقرانان منتخب ملی در آبادان آغاز شده است.وی افزود: در تستگیری که در پایان مرحله اول از قایقرانان انجام گرفت 12 قایقران منتخب به مرحله دوم اردوی تیم ملی دعوت شدهاند.سرپرست اردوی تیم ملی قایقرانی کشور در آبادان ادامه داد: این مرحله از اردو به مدت 20 روز و تا اواسط بهمنماه امسال در آبادان پیگیری میشود.رمضانی تصریح کرد: نفرات حاضر در اردوی تیم ملی خود را برای حضور در رقابتهای جهانی و آسیایی آماده میکنند.وی اضافه کرد: بر این اساس تیم ملی قایقرانی جوانان کشورمان اسفندماه در مسابقات جهانی که در تاجیکستان برگزار میشود حضور یافته و تیم ملی بزرگسالان نیز اردیبهشت ماه سال آینده در مسابقات قهرمانی آسیا که در چین برگزار میشود حضور خواهند یافت.سرپرست اردوی تیم ملی قایقرانی کشور در آبادان در خصوص علت انتخاب آبادان به عنوان محل برگزاری اردوهای تیم ملی نیز خاطرنشانکرد: فدراسیون قایقرانی به دنبال کاهش هزینههای خود است و برگزاری این اردو در داخل کشور و در آبادان صرفهجویی زیادی برای آنها به همراه داشته است.رمضانی افزود: علاوه بر این پیستهای قایقرانی موجود در آبادان به پیستهای اروپایی بسیار شبیه است.وی گفت: همچنین شرایط مناسب اقلیمی آبادان در این فصل سال نیز از دلایل دیگر انتخاب این شهرستان به عنوان محل اردوی تیم ملی بوده است.سرپرست اردوی تیم ملی قایقرانی کشور در آبادان تصریح کرد: در تستگیری که از قایقرانان حاضر در اردو انجام شده است رکوردهای آنها بسیار مناسب و رضایتبخش بوده است.
خبرگزاری فارس: رئیس اداره ورزش و جوانان آبادان از برگزاری مسابقات تکواندوی کشور ویژه دهه
فجر در این شهر خبر داد.به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، غلامرضا خنفری در جلسه ظهر امروز شورای فرهنگی عمومی شهرستان آبادان که در محل سالن اجتماعات فرمانداری منطقه برگزار شد، اظهار کرد: اداره تربیتبدنی آبادان همگام با دیگر ارگانهای اجرایی شهرستان آبادان و با حضور هیئتهای مختلف ورزشی در ویژه برنامههای دهه فجر شرکت میکند.وی افزود: به همین منظور مسابقات رزمی کشوری و مسابقات تکواندو کشوری به صورت آزاد با حضور همه ورزشکاران علاقهمند این رشته و به دو شکل فضای باز و سالنی در شهرستان آبادان برگزار میشود.رئیس اداره ورزش و جوانان شهرستان آبادان ادامه داد: مسابقات تکواندو در شاخه باز در مکان یادمان والفجر 8 اروندکنار و شاخه سالنی آن به میزبانی آبادان در سالن تربیت بدنی منطقه برگزار میشود.
*افتتاح زورخانه پوریای ولی در آبادان
وی در ادامه با اشاره به افتتاح زورخانه پوریای ولی در شهرستان آبادان بیان کرد: افتتاح زورخانه پوریای ولی در شهرستان آبادان از جمله برنامههای افتتاحیه اداره ورزش و جوانان در منطقه همزمان با خجسته ایام دهه فجر است.خنفری در پایان گفت: شرکت همه اعضا و ورزشکاران هیئتهای ورزشی شهرستان در راهپیمایی روز 22 بهمن ماه اختتامیه برنامههای ایامالله دهه فجر این اداره در شهرستان آبادان است.
پیشکسوتان آبادانی،هواداران را به حمایت از تیم فوتبال نفت دعوت کردند
به گزارش خبرنگار ایرنا تیم صنعت نفت اینروزها حال و روز خوبی در لیگ برتر ندارد و نتیجه نگرفتن این تیم در لیگ هواداران آبادانی را از آینده تیم ناامید کرده است هر چند که این تیم هنوز فرصت برای جبران این نتایج ضعیف دارد.
برخی پیشکسوتان فوتبال آبادان معتقدند تیم صنعت نفت برای خارج شدن از بحران نیاز به حمایت دارد و پیروزی بر تراکتورسازی می تواند این تیم را در شرایط روحی مناسبی قرار دهد.
ˈامید حمدی اصلˈ روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: تیم نفت که در آستانه تغییر کادر فنی قرار دارد تا پایان فصل فرصت زیادی برای جبران نتایج ضعیف خود دارد و پیروزی بر تراکتور سازی تنها آغاز موفقیت های این تیم خواهد بود.وی اظهار داشت: هواداران آبادانی باید برای موفقیت صنعت نفت برابر تراکتورسازی به ورزشگاه بیایند زیرا حضور همه جانبه در ورزشگاه به بازیکنان نفت انگیزه خواهد داد.
بازیکن دهه 70 و ملی پوش پیشین تیم صنعت نفت گفت: صنعت نفت همیشه مدیون هواداران خود بوده و اکنون این هواداران هستند که باید به کمک این تیم بیایند تا نفتی ها از بجران خارج شوند.
حمدی اصل تصریح کرد: سقوط صنعت نفت به لیگ یک فوتبال آبادان را دچار بحران خواهد کرد و برای جلوگیری از سقوط این تیم از لیگ برتر باید همه دست در دست هم بگذارند.
ˈعیسی دارمˈ دیگر پیشکسوت فوتبال آبادان نیز گفت: تراکتورسازی حریف قدرتمندی برای صنعت نفت می باشد اما برای شکست دادن این تیم نیاز به حمایت هواداران است.
وی اظهار داشت: دیدار این دو تیم همیشه زیبا و جذاب بوده هر چند که درسال های اخیر تیم صنعت نفت برابر تراکتورسازی پیروز نشده است.دروازه بان سابق تیم صنعت نفت افزود: تیم صنعت نفت با قرار داشتن در قعر جدول همه را ناامید کرده است اما هنوز فرصت برای جبران است.دارم تصریح کرد: تیم نفت اکنون نیاز به حمایت دارد و این حمایت از سوی هواداران صورت خواهد گرفت.
وی گفت: هواداران آبادانی فردا به ورزشگاه بیایند و تا پایان بازی یکصدا و همدل تیم نفت را حمایت کنند تا ضمن انگیزه دادن به بازیکنان، ترس را در دل بازیکنان تراکتورسازی ایجاد کنند.ˈمظفر شاملیˈ رییس هیات فوتبال آبادان و پیشکسوت فوتبال این شهر هواداران را به حضور در ورزشگاه دعوت کرد و گفت: هر زمان که هواداران از تیم صنعت نفت حمایت کردند این تیم نتیجه گرفته و اکنون زمان آن فرا رسیده که آنها به کمک تیم بجران زده خود بیایند.
وی اظهار داشت: تیم نفت تا پایان بازی های لیگ برتر فرصت زیادی برای فرار از سقوط به لیگ یک دارد اما برای رسیدن به این مهم نیاز به حمایت و پشتوانه هواداران خود دارد.
این پیشکسوت افزود: اکنون زمان قهر تماشاگران با تیم صنعت نفت نیست بلکه زمان حمایت است و این تماشاگران فهیم در بازی برابر تراکتورسازی با حضور در ورزشگاه تیم خود را تنها نگذازند.
شاملی گفت: آبادان هواداران فوتبال فهیمی دارد که خود می دانند در این زمان باید به حمایت تیم محبوب شهر خود بیایند.
در همین راستا مسوولان باشگاه نفت آبادان نیز برای جذب هواداران به ورزشگاه تماشای چند دیدار گذشته و دیدار اتی این تیم را با تراکتور سازی رایگان اعلام کرده اند.
تیم فوتبال صنعت نفت آبادان فردا از هفته بیست و یکم لیگ برتر در ورزشگاه تختی این شهر میزبان تیم مدعی قهرمانی تراکتور سازی تبریز است.
سرمربی تیم فوتبال یادآوران شلمچه:
ˈعزیز فرسیاتˈ روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: نیروی زمینی برابر ما بازی خوبی انجام داد و تلاش زیادی برای کسب سه امتیاز داشت.وی اظهار داشت: در این بازی روی ضد حملات برنامه ریزی کرده بودیم و صاحب چند موقعیت خوب هم با این تاکتیک بدست آوردیم.
سرمربی تیم فوتبال یادآوران شلمچه خاطر نشان کرد: البته تیم نیروی زمینی هم چند موقعیت خوب داشت که مدافعین و دروازه بان ما اجازه استفاده از این موقعیت ها را به آنها ندادند.
فرسیات گفت: کسب یک امتیاز در بازی خارج از خانه برای ما نتیجه خوبی است اما شرایط تیم در جدول به گونه ای می باشد که نیاز به سه امتیاز داشتیم.وی تصریح کرد: البته با توجه به داشته های ما در این بازی عملکرد خوبی داشتیم و نتیجه مساوی برای هر دو تیم عادلانه بود.سرمربی تیم فوتبال یادآوران شلمچه اظهار داشت: در این دیدار دو بازیکن کلیدی خود را بدلیل مصدومیت نداشتیم و اگر این دو بازیکن را در اختیار داشتیم شاید به سه امتیاز دست می یافتیم.
تیم فوتبال یادآوران شلمچه روز گذشته از هفته شانزدهم لیگ دسته اول در تهران برابر میزبانش نیروی زمینی تهران به نتیجه مساوی بدون گل دست یافت و با 12 امتیاز همچنان در قعر جدول گروه ب این رقابت ها جای دارد.