سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار استانداری خوزستان

در ماههای پایانی دولت دهم اظهار شد:

سید جعفر حجازی استاندار خوزستان در دیدار با معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سخنانی را مطرح کرد که در حافظه شهروندان خوزستان سابقه ای مانند آن نمی توان یافت.حجازی در حالی در ماههای پایانی دولت دهم، انتقاداتی را به دولت وارد کرد که خود به عنوان نماینده ارشد دولت در استان پس از شش سال تصدی استانداری خوزستان می بایست پاسخگوی این انتقادات در برابر افکار عمومی مردم استان باشد...

سیدجعفر حجازی استاندار خوزستان در دیدار با معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سخنانی را مطرح کرد که در حافظه شهروندان خوزستان سابقه ای مانند آن نمی توان یافت.

حجازی در حالی در ماههای پایانی دولت دهم، انتقاداتی را به دولت وارد کرد که خود به عنوان نماینده ارشد دولت در استان پس از شش سال تصدی استانداری خوزستان می بایست پاسخگوی این انتقادات در برابر افکار عمومی مردم استان باشد.

استاندار خوزستان گفت: متاسفانه در تهران به جای اینکه حق استانهای محروم داده شود، حق بدی آب و هوای خوزستان نادیده گرفته شد و به کارکنان این استان تعلق نگرفت.

سید جعفر حجازی در دیدار با معاون حقوقی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و مدیران شورای هماهنگی این وزارتخانه در استان گفت: شانه های خوزستان هنوز به طور کامل از زیر بار جنگ تحمیلی بیرون نرفته است. هنوز زخمهای جنگ بر پیکر استان دیده می شود و به زمان نیاز دارد. البته بازسازی اقتصادی به این سادگی ها نیست. با اینکه سرمایه گذاری ها و پروژه های زیادی در استان انجام شده است اما آن طوری که باید و شاید نتوانسته در وضعیت معیشتی مردم تاثیر مستقیم بگذارد.

حجازی ادامه داد: از سوی دیگر مردم نمی توانند سرمایه گذاری ها و کارهای انجام شده را با همدیگر جمع کنند زیرا در کوچه پس کوچه ها و مناطق حاشیه ای کمبود امکانات پرسشهایی برای آنها ایجاد می کند که خوزستان با این همه پول و ثروتی که در دل خود دارد و به دست می آورد و کارهایی که در آن صورت می گیرد چرا همپای دیگر استانها پیشرفت نکرده و عقب مانده است.

وی افزود: این در حالی است که بهترین درآمدهای کشور را ما داریم اما مردم از پائین ترین وضعیت معیشتی برخوردارند و فاصله طبقاتی هم نسبت به کشور بسیار است. بیشترین سپرده گذاری ها در بانکهای استان صورت می گیرد اما جزو استانهای متوسط به پائین هستیم. کارهای اصلی پیمانکاری دست خوزستانی ها نیست زیرا رتبه یک نداریم. در حقیقت پول در داخل استان گردش پیدا می کند اما بر می گردد.

وی در پاسخ به پرسش معاون حقوقی، مجلس و امور استان های وزارت تعاون، کار و رفاه مبنی بر در نظر گرفتن امتیازهای ویژه برای نیروهای شاغل در دستگاه ها به منظور تشویق به ماندن در استان و کاهش بار مهاجرت از استان گفت: با اینکه تلاش زیادی برای گرفتن حق مرزی و بدی آب و هوا انجام شد اما در پایتخت به جای ایجاد راهکار برای قشرهای دیگر، حق و حقوق خوزستانی ها و دیگر استانهای محروم را نادیده گرفتند و مسکوت گذاشتند. ما همچنان پیگیر این موضوع هستیم زیرا بدی آب و هوا روی زندگی مردم تاثیر سوء گذاشته و موجب افزایش هزینه های آنان شده است.

استاندار خوزستان همچنین از 12 هزار و 600 پست خالی در دستگاه های دولتی و پیگیری برای انجام امور سه هزار نیروی آماده به کار و قبول شده در آزمون خبر داد.

وی با اشاره به تلاش مدیران استان در انجام امور گفت: مدیران ما در انجام کار تلاش می کنند اما باید پیگیر مطالبات مردم و گرفتن حق و حقوق استان باشند و در این راه سماجت کنند. خوشبختانه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی همکاری ها و حمایتهای لازم را انجام داده اند اما انتظار داریم که توجه بیشتری به استان داشته باشند زیرا انجام کار بیشتر در توان این وزارتخانه هست.

حجازی افزود: در شهرها و روستاهای استان به ویژه در مناطق جنگ زده بسیاری از مردم هستی و نیستی خود را از دست داده اند اما ما برای آنان چه کرده ایم؟ هر کاری که دولتهای ما برای مردم این دیار انجام داده اند معادل نیمی از استانهای دیگر بوده است.

وی تاکید کرد: این وزارتخانه در زمینه های مختلف از اشتغال گرفته تا توانمندسازی مردم و خدمات تامین اجتماعی و... در استان فعال تر عمل کند. خانواده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی می تواند عقب ماندگی ها را در زمینه های مختلف و با تخصیص تسهیلات ویژه جبران کند.

استاندار خوزستان همچنین خواستار حمایتهای وزارت خانه از دستگاه های زیرمجموعه خود در استان به ویژه انجام مصوبه های سفر ریاست جمهوری شد.

مرجع / مـهـر

اخبار روز خوزستان

برگزاری دوازدهمین نمایشگاه الکامپ خوزستان

اهواز- خبرگزاری مهر: مدیرعامل شرکت نمایشگاههای بین المللی خوزستان از افتتاح دوازدهمین نمایشگاه الکامپ در محل نمایشگاههای بین المللی خوزستان خبر داد.

رحیم جلیلی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: همزمان با دومین نمایشگاه حفاظتی، امنیتی، دوربینهای مداربسته و سیستم های ارتباطی که صبح امروز افتتاح شد، دوازدهمین نمایشگاه الکامپ خوزستان نیز برگزار می شود.

وی افزود: با توجه به اینکه امروزه توجه به تکنو لوژی و فن آوری های جدید یکی از مهمترین ابزار و عوامل پیشرفت و ترقی جوامع محسوب می شود و ارتباطات وسیع و همه جانبه، دنیای مجازی، دیتاها و علوم رایانه مرزهای جغرافیایی را در هم شکسته و ملل و اقوام و عقاید و بینش ها را به هم نزدیک و نزدیکتر نموده ، در همین راستا برگزاری نمایشگاه های تخصصی می تواند کمک های بسیار شایانی را در این امر به متخصصان و فعالان بخش الکامپ، رایانه و اینترنت کند.
جلیلی تصریح کرد: در ادامه آشنایی با جدیدترین تکنولوژی ها و محصولات و سیستم ها و دستاوردهای امروزه در این بخش، تبادل اطلاعات و دانش فنی و رقابت سالم بین صاحبان این صنعت از مهمترین اهداف برگزاری این نمایشگاه است.
وی اظهار امیدواری کرد که همه متخصصان و علاقمندان بتوانند ضمن بازدید از نمایشگاه با علوم و تکنولوژی و فناوری های جدید آشنا و در ارتقای کمی و کیفی و بالا بردن سطح دانش خود نسبت به رفع نیازهای مربوط در این بخش اقدام کنند.
مدیرعامل شرکت نمایشگاههای بین المللی خوزستان گفت: دوازدهمین نمایشگاه الکامپ با حضور 35 شرکت از استانهای تهران، اصفهان و خوزستان از تاریخ 11 آذرماه به مدت 4 روز از ساعت 10 تا 12 در محل دایمی نمایشگاه های بین المللی خوزستان برگزار می شود.

اخبار برگزیده

ارتباط بی بی سی با برخی هنرمندان
مشرق نوشت: شبکه بی بی سی در صدد است شبکه ای از هنرمندان را در داخل کشور ساماندهی کند تا در برهه هایی چون انتخابات آنها را به میدان آورد. مسوولان این شبکه اخیرا قراردادی به مبلغ 150 میلیون با یک پیکر تراش داخل کشور به نام علاء الدین منعقد کرده اند تا وی تندیسی از وضعیت نابسامان اقتصادی کشور را برای آنان بسازد.

صفحه فیسبوک پسر احمدی‌نژاد /عکس
منبع: باشگاه خبرنگاران



سفر محرمانه مشایی به کرمانشاه
روزنامه جمهوری اسلامی مدعی شد:
 
از کرمانشاه خبر می‌رسد روز سه شنبه 30 آبانماه اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور، در یک سفر کاملاً محرمانه وارد کرمانشاه شد.
 
خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی در کرمانشاه نوشت: مدتی است زمزمه‌های حضور انتخاباتی رئیس دفتر رئیس‌جمهور که در بین اهالی رسانه و سیاسیون مدودف ایران لقب گرفته برای ادامه سیاست‌های احمدی نژاد بسیار شدت یافته است.
 
هفته گذشته هم استان کرمانشاه در روز سه شنبه 30 آبان با ورود غیرمنتظره مشایی به کرمانشاه شکل و بویی انتخاباتی به خود گرفت.
 
در جلسه‌ای در سالن استانداری که با حضور اندک مدیران استانی برگزار شد بعد از سخنرانی، مشائی با قدردانی از استقبال گرم استاندار کرمانشاه از وی به عنوان دوست بسیار صمیمی خود یاد کرد.
 
این حضور با اعتراض بعضی از سیاسیون، نهادها و سازمانهای استان مواجه شد و استاندار آماج سؤال‌های بی‌پاسخ قرار گرفت.

جشن تولد اصلاح طلبان لندن نشین/تصاویر

مشرق: تعدادی از عناصر اپوزیسیون لندن نشین، در روز 16 نوامبر و همزمان با ماه محرم، مراسم جشن تولد محمدعلی همایون کاتوزیان را در دانشگاه امنیتی سواز لندن برگزار کرده اند.

محمدعلی همایون کاتوزیان، تحصیلکرده جامعه شناسی و اقتصاد است و 70 سال سن دارد، عمده مقالات و کتاب‌های او درباره ایران نگاشته شده است.

کاتوزیان تا مقطع فوق لیسانس خود را قبل از انقلاب اسلامی و در انگلستان دریافت کرده و پس از انقلاب نیز در خارج کشور به اقامت خود ادامه داده است.

کاتوزیان از جمله هواخواهان محض "صادق هدایت" بشمار می رود. آثار، مقالات و کتب کاتوزیان مملو از تعریف و تمجید های بی حد و حصر در ستایش این نویسنده ضد دین است!
وی هم چنین مقالاتی درباره خدمات(!) افراد سکولاری هم چون احمد کسروی که توسط فدائیان اسلام ترور شد و نیز گروهک معلوم الحال نهضت آزادی دارد!

 برگزار کننده جشن تولد کاتوزیان ، محمدرضا جلایی پور از فعالان فتنه سال 88 بوده است. این در حالی است که از دانشگاه سواز نیز به عنوان مرکزی امنیتی برای آموزش برخی چهره های اپوزیسیون ایرانی نام برده می شود.

جلایی پور کسی است که در جریان حوادث فتنه سال 88 به ایران آمد اما به دلیل خرابکاری دستگیر شد و پس از آزادی مجدداً به انگلستان بازگشت.


تصویر آگهی جشن تولد کاتوزیان توسط اپوزیسیون

مجری جشن تولد مذکور که "احمد سام" رئیس روزنامه اطلاعات در لندن و از منصوبین سیدمحمود دعایی نیز در آن حضور داشته، فرناز قاضی زاده مجری بی بی سی و از عناصر فراری از ایران بوده است.


قاضی‌زاده، خبرنگار سابق روزنامه‌هایی مثل نشاط و یاس نو بود که خود و شوهرش (سینا مطلبی) در اوایل دهه 80 ایران را ترک کردند. وی در خارج از کشور نیز به فعالیت علیه نظام ادامه داد و در سایت ضد انقلاب روز و همچنین شبکه بی‌بی‌سی فارسی به فعالیت پرداخت.


قاضی‌زاده و همسرش چندی پیش، طی مراسمی در شبکه بی‌بی‌سی رسماً به فرقه ضالّه بهائیت گرویدند.

به گزارش مشرق، در این برنامه، عطاءالله مهاجرانی (وزیر ارشاد خاتمی) و مسعود بهنود (فعال ضد انقلاب) نیز بعنوان سخنران حضور داشته اند.


بهنود و مهاجرانی در یک قاب

فرزندان احمد سام(امیرعلی و امیرحسین) نیز در این برنامه به اجرای موسیقی زنده پرداخته اند که با پایکوبی حاضرین نیز همراه بوده است.

در این جشن تولد همچنین یک شعر نیز توسط شاعری ناشناس با عنوان آلزایمر قرائت شد که به تمسخر امام خمینی(ره) می پرداخت.

کارکنان شبکه بی بی سی فارسی نیز حضور چشمگیری در این جشن تولد داشته اند.


دانشگاه SOAS کجاست؟

دانشگاه سواز که با عنوان "مرکز عالی مطالعات شرقی- آفریقایی دانشگاه لندن" فعالیت می کند بیشتر کارکردی استعماری در کشور انگلستان دارد و همچنین محلی است برای تربیت دیپلمات ها و نیروهای امنیتی انگلیسی در حوزه های فرهنگ، زبان، سیاست و تاریخ کشورهای مستعمره انگلستان، که رابطه پنهانی با نهاد های امنیتی انگلستان بالاخص MI6 دارد.

در این دانشگاه امنیتی چه می گذرد؟

این دانشگاه امنیتی که تحت نظر مدیران ارشد انگلیسی و اروپایی قرار دارد، اکثر دانشجویان خود را از موسسات دولتی اروپایی و آمریکایی انتخاب می کند و کم تر دیده می شود که افرادی از آسیا و همچنین کشورهای آفریقایی وارد این دانشگاه شوند و زیر نظر اساتید این دانشگاه تحصیلات خود را ادامه دهند.

این دانشگاه که بخشی اعظمی از بودجه خود را از سازمان های دولتی انگلیسی ارتزاق می کند، سال گذشته با انتشار اطلاعیه ای در دانشگاه سواز از دانشجویانی که به زبان های عربی، فارسی، چینی و اردو مسلط هستند خواسته بود که برای فعالیت در دستگاه امنیتی انگلیس موسوم به MI6 خود را به مرز آمادگی های لازم برسانند.


به گفته دانشجویان و افراد حاضر در این دانشگاه شرایط و شبکه اجتماعی برای آشنایی دانشجویان با سرویس های اطلاعاتی برای ورود به این نهادهای امنیتی کاملا فراهم است.

بر اساس این گزارش تا کنون خبرنگاران افرادی چون حسین درخشان، مسیح علی نژاد، پرستو دوکوهکی و  لیلا خدا بخشی از ایران در این دانشگاه تحصیل کرده اند.

این دانشگاه دارای یک دپارتمان رسانه به نام دانشکده مطالعات شرق‌شناسی و آفریقا شناسی است که ایرانیان مرتبط با این دانشگاه در این دانشکده آموزش‌های لازم را می‌بینند.

رئیس گروه رسانه این دانشگاه خانم "آنابل سر برنی" است که فعال ترین عضو این دانشگاه در حوزه "ایران" نیز محسوب می شود. وی دارای تابعیت ایرانی _ انگلیسی می باشد و همسر ایرانی او در حال حاضر مشغول تدریس در دانشکده های علوم ارتباطات ایران است.


اکثر دانشجویانی که در گروه "رسانه" خانم سربرنی مشغول فعالیت اند ایرانی هستند که خرج تحصیل و زندگی آنها را تماماً دولت انگلیس از طریق BRITISH COUNCIL (بخش فرهنگی وزارت امورخارجه انگلیس) تقبل می نماید.

آنابل سربرنی نیز برای شرکت در همایش ها و برگزاری کلاسهای آموزشی سفر های متعددی به ایران داشته است.

حسین درخشان که از وی به عنوان بنیانگذار سایت های مستهجن و ضد امنیتی ایران نام برده می شود، با توصیه نامه گری سیک – عضو شورای امنیت ملی آمریکا – در این دانشگاه پذیرفته و مشغول به تحصیل شد.

گری سیک


بسیاری ازفارغ التحصیلان سواز در NGO های حقوق بشری و یا رسانه ای استخدام می شوند و تبدیل می شوند به عوامل غیرمستقیم انگلیس در کشورهای استعماری و مورد هدف خودشان و این کاری است که کل نظام آموزشی اروپا و آمریکا می کند.

چند تن از اساتید ایرانی مقیم در معرفی دانشجویان و خبرنگاران به این دانشگاه فعال هستند.


در دانشگاه سواز اساتیدی چون نیما مینا (مدرس زبان ادبیات فارسی)، الهه رستمی پور(استاد گروه توسعه و متخصص جامعه مدنی و فعال در گروه ضد جنگ کمپین ایران که با شرین عبادی و ملی مذهبی ها از جمله پیمان و مرضیه مرتاضی لنگرودی رابطه نزدیکی دارد)، مسعود کارشناس (استاد اقتصاد)، افشین ادیب مقدم (گروه خاورمیانه)، لاله خلیلی (مدرس گروه رسانه ها و سینما)، زیبا میر حسینی، معصومه طرفه و نرگس فرزاد مشغول به تدریس هستند.
عناصر بهایی مقیم انگلیس، نفوذ ویژه ای در جذب اساتید و دانشجویان این دانشگاه دارند.




رئیس پلیس فتای تهران بزرگ برکنار شد
 فارس: در ادامه رسیدگی مرجع قانونی به پرونده ستاربهشتی و پس از روشن شدن ابعاد مختلف پرونده به دستور سردار احمدی‌مقدم رئیس پلیس فتای تهران بزرگ برکنار شد.

در ادامه رسیدگی مرجع قانونی به پرونده ستار بهشتی و پس از روشن شدن ابعاد مختلف قضیه به دستور سردار اسماعیل احمدی‌مقدم رئیس پلیس فتای فرماندهی انتظامی تهران بزرگ به علت قصور و ضعف و نظارت کافی بر عملکرد پرسنل تحت امر و روند رسیدگی پرونده متوفی از سمت خود برکنار شد. گفتنی است نیروی انتظامی قبلا نیز اقدام خود را تابع نتیجه بررسی قانونی به این پرونده اعلام کرد.


اخبار کارگری و صنعتی

16 درصدبازنشستگان خوزستان به مناطق خوش آب وهوا مهاجرت کردند

اهواز- مدیرصندوق بازنشستگی استان خوزستان گفت: امسال 16 درصد بازنشستگان استان خوزستان به مناطق خوش آب و هوای کشور مهاجرت کرده اند. 

ˈعلیمراد شیریˈ شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: در حال حاضر 49 هزار و 617 نفر بازنشسته در استان خوزستان وجود دارد که 4 درصد بازنشستگان کشور را تشکیل می دهند.
این مقام مسوول بیان داشت: 50 درصد بازنشستگان خوزستانی را کارکنان آموزش و پرورش تشکیل می دهد.شیری با بیان اینکه صندوق بازنشستگی استان خوزستان از سال 87 در زمینه ارتقای شاخص های خود روند رو به رشدی را داشته افزود: بسیاری از شاخص های این صندوق رشد کرده و بسیاری از امتیاز ها از مرکز برای بازنشستگان گرفته شده است که می توان به امتیاز اعمال سابقه جنگی رزمندگان درجنگ تحمیلی به حقوق بازنشستگان اشاره کرد.

وی همچنین به راه اندازی خانه های مهرتوسط این صندوق در استان خوزستان اشاره کرد و گفتˈ دو خانه در شهرستان اندیمشک و اهواز افتتاح شده است و یک خانه نیز در شهرستان دزفول در حال احداث است.

اخبار انتظامی استان

ماموران انتظامی خوزستانی رشوه 107میلیونی را رد کردند

اهواز-رییس بازرسی فرماندهی انتظامی استان خوزستان از رد رشوه 107میلیون و 500هزار ریالی توسط ماموران استان خبر داد.

پایگاه اطلاع رسانی پلیس شنبه به نقل از سرهنگ سید محمد صالحی با اعلام این خبر گفت: این ماموران چهار تن از همکاران کلانتری های 15اهواز و11دزفول هستند.
وی افزود: در پی کشف 25گرم مواد مخدر توسط ماموران کلانتری 15اهواز متهم در حین انتقال به کلانتری به رییس وقت کلانتری سرگرد حجت اله چابک سوار ،سروان حامد سواری وستوان میرزا محمد یوسف وند از عوامل گشت کلانتری مبلغ 70میلیون ریال پیشنهاد رشوه می دهد که ماموران وظیفه شناس ضمن امتناع از دریافت رشوه متهم را به کلانتری منتقل وپس از تشکیل پرونده تحویل مقامات قضایی دادند.همچنین در پی دستگیری فردی کلاهبردار توسط ماموران کلانتری 15اهواز فردی از بستگان متهم به رییس کلانتری سروان بهروز میرزاوند پیشنهاد مبلغ 37میلیون و500هزار ریال رشوه به همراه یک فقره چک سفید امضا می نماید که این مامور وظیفه شناس ضمن رد رشوه با تنظیم صورتجلسه و تشکیل پرونده متهمان دستگیر شده را به مراجع قضایی تحویل می دهد.
سرهنگ صالحی در خاتمه با بیان اینکه نمی توان بر شرافت وصداقت یک پلیس قیمت گذاشت ،از زحمت ها وتلاش این ماموران وظیفه شناس قدردانی و تشکر کرد.

گزارش آب و هوای استان خوزستان

شروع مجدد بارندگی در خوزستان
اهواز- خبرگزاری مهر: رئیس اداره پیش بینی هواشناسی استان خوزستان از شروع مجدد بارندگی در استان خوزستان خبر داد.

بهرام جنتی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: با توجه به اینکه در لایه میانی جو جریانات پایدار و در سطح زمین سیستم پرفشار استان را تحت تاثیر قرار داده، شاهد افت دما و سرمای هوا در استان هستیم.

وی افزود: براین اساس انتظار می ‌رود با تغییر سوی جریانات و جنوبی شدن آنها از اواسط هفته مجددا شاهد ناپایداری و بارندگی در استان خوزستان باشیم.

جنتی در خصوص وضعیت جوی استان طی 24 ساعت گذشته، گفت:در شبانه روز گذشته شوش با 25 و دهدز با 2 درجه سانتیگراد به ترتیب گرمترین و خنکترین نقاط در استان خوزستان گزارش شده‌اند.

وی تصریح کرد: حداکثر دمای اهواز به 23 و حداقل به 11 درجه سانتی گراد خواهد رسید.

رئیس اداره پیش بینی هواشناسی استان خوزستان وضعیت هوا در استان را صاف همراه با مه پیش بینی کرد و افزود:جهت باد به سمت شمال غربی، سرعت باد 15 تا 25 کیلومترو میزان  دید: 5 تا 3 گاهی کمتر از یک کیلومتر خواهد بود.

جنتی آسمان استان را در شبانه روز آینده، صاف تا قسمتی ابری در برخی نقاط همراه با مه یا مه رقیق و گاهی توام با وزش باد پیش ‌بینی کرد.

یک خبر از آبادان

 

معضل اخاذی برای پارک خودرو در آبادان


این روزها در هر کوچه و خیابان حتی در پس کوچه و باریکه‌هایی که نمی‌توان بر آنها نامی نهاد وجود پارکبان‌ها به‌صورت محرز و آشکار چشم و دل هر رهگذر و شهروندی را می‌آزارد.
دیربازی‌ست در هر کوچه و خیابان حتی در پس کوچه و باریکه‌هایی شهرمان وجود افرادی به اصطلاح پارکبان‌ به چشم می‌خورد و اما آنچه در این میان بیشتر شهروندان را آزار می‌دهد سکوت مدیران شهری بر این ناعدالتی است.
این روزها در هر کوچه و خیابان حتی در پس کوچه و باریکه‌هایی که نمی‌توان بر آنها نامی نهاد وجود پارکبان‌ها به‌صورت محرز و آشکار چشم و دل هر رهگذر و شهروندی را می‌آزارد.پارکبان‌هایی که فعالیت آنها بنا به گفته مسئولان شهری زیر هیچ نهاد و یا ارگان نظارتی وجود ندارد و البته همین مسئولان متفق‌القول هستند که نحوه فعالیت این پارکبان‌ها کاملاً غیرقانونی است.این پارکبان‌ها با رشد قارچ‌گونه خود و بدون ترس و واهمه از هرگونه نظارت بر کارشان تا می‌توانند جیبشان را از خودروسواران از همه با خبر می‌چربند.با وجود اینکه تاکنون پیگیری‌هایی بسیاری در خصوص حذف این ناهنجاری در شهرستان آبادان صورت گرفته اما این معضل همچنان بر قوت خود باقی بوده و به جرأت می‌توان گفت روز به روز نیز تقویت می‌شود.پارکبانان که در این روزها با پارو کردن پول سر از پا نمی‌شناسند با شکار لحظه‌ها و پارک هر خودرویی در هر نقطه‌ای از شهر از آب گل آلود ماهی گرفته و بر کیسه زر خود سکه‌‌ای دیگر می‌افزایند.

به نگاهی گذرا به هر منطقه و محله‌ای در این شهر می‌توان به بی‌توجهی و عدم نظارت بر پارکبان‌ها در آبادان به خوبی پی برد و آن را به‌عنوان پدیده‌ای در کشور نام نهاد.

در این رابطه صحبت برخی شهروندان را انعکاس داده که می‌خوانیم...

*برای پارک خودروی خودم مجبور به پرداخت رشوه می‌شوم

احمد رحیمی 42 ساله ساکن منطقه امیری آبادان  اظهار کرد: تمام کوچه پس کوچه‌های منطقه امیری را پارک‌بان‌ها احاطه کرده‌اند.وی افزود: برای پارک کردن خودروی شخصی‌ام روبه‌روی درب منزل نیز باید به پارکبان‌ها رشوه دهم، رشوه می‌گویم چون نمی‌توان فعالیت غیرقانونی این افراد را پذیرفت و هر آن به دلیل عدم پرداخت 500 تومان احتمال دارد خودروی من مورد لطف خط خطی شدن این آقایان پارکبان قرار بگیرد.این شهروند آبادانی خاطرنشان کرد: با وجود اینکه تاکنون در این خصوص شکایت‌های متعددی به شهرداری کرده‌ایم اما تاکنون هیچ توجه و برخوردی با اینگونه افراد صورت نگرفته است!وی اضافه کرد: منزل ما پارکینگ ندارد به همین دلیل برای پارک خودرو‌ درب منزلم هر روز با پارکبان‌ها دچار مشکل می‌شوم و نمی‌دانم این موضوع تا چه زمانی باید ادامه داشته باشد!رحیمی در پایان با ابراز گلایه‌مندی از شهرداری تصریح کرد: امیدوارم مسئولان شهری به‌ویژه شهردار هر چه سریع‌تر نسبت به رفع این معضل ناتمام در شهرستان اقدام کند تا شهروندان بیش از این در پارک خودروی خود در محله و محدوده سکونتشان دچار مشکل نشوند.

*پارکبان‌ها از مردم اخاذی می‌کنند

زهرا ریاحی 35 ساله نیز در خصوص این معضل دیرینه در شهرستان چنین عنوان کرد: وجود پارکبان‌ها در هر گوشه و کنار این شهر به ویژه در معابر و مناطق پر تردد واقعاً همه مردم را کلافه کرده است.وی افزود: چندی پیش برای خرید به بازار رفتم که به محض پارک خودروام در یکی از کوچه‌های نسبتاً دورتر از محل خرید با سر و کله پارکبانی مواجه شده که سریعاً اقدام به نوشتن یک قبض کرد.این شهروند آبادانی ادامه داد: با کمی بحث مجبور به پرداخت 500 تومان هزینه شده که همین امر سبب شد تا با نیروی انتظامی تماس گرفته و خواستار رسیدگی به این وضع شوم.وی با گلایه‌مندی از وضعیت بی‌نظارتی بر پارکبان‌های سطح شهرستان بیان کرد: چرا برای پارک در هر منطقه‌ای از شهر باید به پارکبان‌ها پول پرداخت شود؟ این افراد زیر نظر چه نهاد یا سازمانی فعالیت می‌کنند؟ چرا هیچ کس نمی‌پرسد که اینها چگونه و چرا از مردم اخاذی می‌کنند؟!ریاحی همچنین عنوان کرد: اگر مخالف خواست پارکبان‌ها پولی پرداخت نکنیم اجازه پارک خودرویمان را نمی‌دهند و مجبوریم به منطقه‌ای دیگر رفته و به پارکبانی دیگر هزینه پارک بپردازیم!وی در پایان از مسئولان نظارتی نظیر شهرداری، نیروی انتظامی و فرمانداری خواست در این خصوص موضوع را با دقت بیشتری دنبال کنند.

*این بیماری در حال شیوع است!

دیگر شهروند آبادانی در این خصوص تصریح کرد: واقعاً تاسف انگیز است که حتی در خیابان‌های اصلی این شهر هیچکس وجود پارکبان‌ها و نحوه فعالیت غیرقانونی آنها را نمی‌بیند؟وی با اشاره به اینکه شهرستان آبادان همواره میزبان مهمانان و مسافران از شهرهای دور و نزدیک است به‌ویژه این امر در روزهای تعطیل و ایام آخر هفته به خوبی نمایان و مشهود می‌شود، گفت: یارکبان‌های آبادان واقعاً خوش به حالشان است زیرا با وجود نبود پارکینگی با ظرفیت بالا و قابل قبول در سطح شهر خوب می‌توانند از این راه سود و درآمد کسب کنند.این شهروند اضافه کرد: شاید مسئولان نظارتی و قضایی باید وارد کار شوند زیرا تاکنون که اقدام مؤثری از سایر ارگان‌ها و دستگاه‌های موجود در شهر در خصوص رفع این معضل انجام نگرفته است.

*مسئولان شهری قادر نیستند، مسئولان استانی ورود کنند

وی با اشاره به اینکه رشد پارکبان‌ها در آبادان چون بیماری مسری و واگیردار در حال شیوع است، گفت: پارکبان‌های سطح شهر تنها سودجویانی هستند که روز به روز به راحتی در حال پر کردن جیب خود از راه غیر شرعی و غیرقانونی هستند.این شهروند در پایان اظهار کرد: اگر مسئولان شهری توانایی نظارت بر پارکبان‌ها را ندارند باید این موضوع به استان گزارش داده شود تا از مرجع و از راهی دیگر بتوان معضل آن را ریشه‌یابی و حذف کرد.

*نظارت شهرداری کمرنگ است

دیگر شهروند آبادانی نیز  عمده دلیل رشد روزافزون پارکبان‌ها را در سطح شهر چنین عنوان کرد: شاید در سایه نظارت‌های کمرنگ شهرداری بر عملکرد شرکت‌های پارکبان بوده که امروز شرکت‌های غیرقانونی و پارکبان‌های تقلبی در سطح شهر شکل گرفته‌اند.

اما سخن یکی از پارکبان‌ها قابل توجه است!

یکی از ماموران به اصطلاح پارکبان‌ در یکی از مراکز مهم و مرکزی شهر که مامور اخاذی از مردم در یکی از خیابان‌ها است می‌گوید: خودمان هم میدانیم که این پول گرفتن‌ها الکی است اما چکار کنیم باید به یک طریقی در این شهر نان خورد. وی گفت: من یک کارگرم از 500 تومان دریافتی تنها 100 تومان عاید من می‌شود و مابقی را آقای ... که الان در حال ساخت و ساز ساختمان در منطقه ... می‌برد. وی که نمی‌خواست نامش عنوان شود افزود: چون می‌دانند این کار غیر قانونی است به ما گفتن در مقابل برخی افرادی که اعتراض می‌کنند و با مسئولان ارتباط دارند سریع کوتاه بیاییم و از آنها هزینه نگیریم! وی گفت: امیدوارم ما زیر نظر شهرداری قرار بگیریم و از بیمه هم بهره‌مند شویم حداقل خیالمان از ادامه کارمان راحت‌تر خواهد بود. وی افزود: صاحب کار ما با همه ارتباط دارد و نمی‌گذارد کسی جلوی کارش را بگیرد که اگر اینطور نبود الان بیش از 5 یا 6 سال است که دارد فعالیت می‌کند چرا کسی توی شهر جلوی آن را نگرفته است!.

و اما صحبت‌های شهردار آبادان...

*تاکسیرانی و شهرداری نسبت به پارکبان‌ها اقدام قضایی کرده‌اند

محمودرضا شیرازی در خصوص معضل پارکبان‌ها در منطقه چنین عنوان کرد: من با فعالیت پارکبان‌ها به شیوه کنونی کاملاً مخالف هستم.وی افزود: به صراحت می‌گویم شهرداری مجوز هیچ پارکبانی را صادر نکرده است و البته سازمان تاکسیرانی در این راستا متولی است و اگر بخواهد به پارکبانی اجازه کار و فعالیت بدهد باید با ما هماهنگ کند.شهردار آبادان ادامه داد: این معضل با وجود پیگیری‌های قضایی و استانی همچنان برقرار است و موجبات نارضایتی بسیاری از شهروندان را فراهم آورده است.وی بیان کرد: در حال حاضر سازمان تاکسیرانی در حال برنامه‌ریزی است که پارکبان‌ها را در نقاطی از شهر که ضرورت دارد به مزایده گذاشته و آنهایی که مستعد و آماده هستند در آن شرکت کرده و اقدام به فعالیت قانونی می‌کنند.شیرازی گفت: هم واحد حقوقی شهرداری و هم واحد حقوقی سازمان تاکسیرانی هر دو اقدام قضایی نسبت به پارکبان‌های سطح شهرستان کرده که اکنون مراحل آن در دادگاه در حال پیگیری است.وی در پایان از شهروندان خواست با سعه صادر بیشتری با شهرداری تعامل داشته و همکاری کنند.*شرکت‌های محافظتی - مراقبتی زیر نظر مؤسسه انتظام و پلیس پیشگیری خوزستان هستندفرمانده انتظامی آبادان نیز در خصوص نحوه نظارت بر پارکبان‌های این شهر امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در آبادان اظهار کرد: نیروی انتظامی تنها وظیفه نظارت بر کار پارکینگ‌ها و پارکبان‌ها را در منطقه بر عهده دارد.احمد چنداز افزود: شرکت‌هایی محافظتی ـ مراقبتی در راستای ارائه خدمات پارکینگی وجود دارند که زیر نظر مؤسسه انتظام و پلیس پیشگیری استان خوزستان کار خود را انجام می‌دهند.

*پارکبان‌ها زیر نظر مستقیم شهرداری هستند

فرمانده انتظامی آبادان با بیان اینکه برخی اوقات شبهاتی ایجاد می‌شود که برخی پارکینگ‌ها متعلق به نیروی انتظامی بوده و درآمد حاصل از آن نیز به جیب این اداره می‌رود، افزود: با صراحت می‌گویم که هیچ پارکینگی در آبادان متعلق به نیروی انتظامی نیست.وی با بیان اینکه بر اساس اساسنامه، احداث پارکینگ یکی از اموری است که با همت و تعامل شهرداری یا بخش خصوصی انجام می‌شود، گفت: بر این اساس پارکبان‌ها زیر نظر مستقیم شهرداری بوده و مسئولیت آنها بر عهده این ارگان است.احمد چنداز با بیان اینکه در این راستا در صورت مشاهده تخلفات شهروندان می‌توانند با مراجعه و یا تماس با نیروی انتظامی منطقه، درصدد رفع مشکل خود برآیند.

*معضل پارکبان‌ها حذف می‌شود/ مجوزها را لغو می‌کنیم

مدیرعامل سازمان تاکسیرانی آبادان نیز در این زمینه در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی فارس در آبادان عنوان کرد: در نظر داریم همه پارکبان‌های سطح شهر را جمع‌آوری کرده و مجوز‌های آنها را لغو و باطل کنیم.وی افزود: پیش از این هر پارکبان، گوشه‌ای از شهر را در اختیار گرفته و بنا به گفته خودشان مجوز را از نیروی انتظامی، دادستانی و فلان ارگان گرفته و با بهانه کردن این عذر، درآمدهای هنگفتی به جیب می‌زدند اما امروز با اجرای این برنامه در سطح شهرستان درصدد حذف کامل معضل پارکبانی در آبادان هستیم.عبدالحسین مکوندی در پایان گفت: از شهروندان می‌خواهیم در این راستا با تاکسیرانی، شهرداری و نیروی انتظامی تعامل بیشتری داشته و موارد تخلف را گزارش دهند.با این همه توضیحات اما باز هم نمی‌توان ضعف و بی‌تفاوتی مدیریت شهری را در خصوص حذف و ریشه‌کن کردن معضل پارکبان‌ها در سطح شهرستان نادیده گرفت!با وجود اینکه صحبت‌های ضد و نقیضی در خصوص اهداف اعطای مجوز به پارکبان‌های شهری و نحوه فعالیت آنها به گوش می‌رسد اما هیچ عذر و بهانه‌ای نمی‌تواند رشد بی‌رویه و  روزافزون افرادی را سد کرد که با وجود پنهان شدن نام و نشانشان امروز در گوشه‌ای نشسته و سیل درآمدهای نابه‌جای حاصله از این راه را به سوی خود هدایت می‌کنند.

چند تصویر جالب

 

تصاویـری برگزیـده از شگفتی های سیاره زمیـن





































































































































































منبع:پرشین استار

سیاره‌ی زمین بر اساس فاصله تا خورشید، سومین سیاره‌ی منظومه شمسی است که در فاصلهٔ حدود ۱۵۰ میلیون کیلومتری از ستاره‌ی خورشید قرار دارد. فاصلهٔ زمین تا خورشید به گونه‌ایست که شرایط محیطی آن قابلیت زیستن را به موجودات زندهٔ کربنی می‌دهد و تاکنون تنها سیاره‌ای بوده است که وجود حیات در آن ثابت شده است. وقتیکه فضانوردان برای اولین بار به فضا رفتند و با چشم سر زمین را مشاهده کردند، آن را سیاره آبی (آبی رنگ) نامیدند و این جای تعجب نیست. زیرا 70 درصد از سیاره ما را اقیانوس ها پوشانیده و 30 درصد باقیمانده آن زمین خشک و سفت است که بالاتر از سطح دریا قرار دارد.شکل زمین را می توان بصورت کره ای که در قطبین پهن شده تصور نمود. در واقع یک گوی است، اما گردش زمین باعث می گردد تا در استوا متورم شود. بدین معنی است که اندازه گیری از قطب تا قطب دیگر حدود 43 کیلیومتر کمتر از قطر زمین در استوای آن می باشد. با اینکه بلندترین کوه روی زمین البرز، اما دورترین کوه از مرکز زمین کوه چیمبورازو در اکوادور می باشد.کره خاکی ما سرشار از دیدنی ها و شگفتی های کشف شده یا ناشناخته است اما آنچه مسلم است زمین یگانه سیاره ایست که دارای صفحه ای هموار در منظومه شمسی است و خداوند بزرگ ویژگی های حیات را در آن قرار داده است که این خود یک واقعیت جالب توجه است ...

اخبار انتظامی خوزستان

کشف 39 فقره سرقت در کلانشهر"اهواز"
 
گروه استان ها – فرمانده انتظامی شهرستان اهواز استان"خوزستان" از کشف 39 فقره انواع سرقت و دستگیری 13 نفرسارق در این رابطه خبر داد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس، سرهنگ "سیدحسین سید حقیقی" در تشریح جزئیات این خبر گفت: ماموران کلانتری های کلانشهر اهواز در راستای ارتقاء امنیت اجتماعی، به گشت زنی در حوزه های استحفاظی خود پرداختند. این مقام انتظامی بیان داشت: ماموران پلیس در حین گشت زنی موفق شدند تعداد 13 نفرسارقان منزل، مغازه، محتویات خودرو و دیگر سرقت ها را شناسایی و دستگیر کنند. سرهنگ سید حقیقی در ادامه افزود: ماموران در بازجویی های بعمل آمده از متهمان، به 39 فقره انواع سرقت شامل 3 فقره مغازه، 30 فقره محتویات و قطعات خودرو،4 فقره منزل و 2 فقره سایر سرقت ها اعتراف کردند. فرمانده انتظامی کلانشهر اهواز در خاتمه خاطر نشان کرد: در این راستا هر 13 سارق دستگیر شده، پس از تشکیل پرونده، جهت سیر مراحل قانونی راهی مراجع قضایی شدند. 
 
 
دستگیری سارقان کیف قاپ 320 میلیونی در"خوزستان"

گروه استان ها - جانشین فرماندهی انتظامی استان"خوزستان" از دستگیری سارقان کیف قاپ و استراد مبلغ 320 میلیون ریال به مالباخته در این استان خبر داد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس، سرهنگ"عبدالله نظرپور"در تشریح جزئیات خبر گفت: در پی وصول یک فقره پرونده نیابت قضایی از دادسرای عمومی شهرستان گناوه استان بوشهر، مبنی بر سرقت کیف قاپی از خانمی به هویت معلوم، شناسایی و دستگیری سارقان در دستور کار پلیس آگاهی این استان قرار گرفت. این مقام مسئول بیان داشت: کاراگاهان آگاهی با انجام تحقیقات گسترده و استفاده از شگردهای تخصصی و پلیسی موفق به شناسایی 2 نفر سارق به هویت 1- (آقای ر - م) 2- (خانم ن – گ) شدند که پس از هماهنگی با مقام قضایی و در یک عملیات تعقیب و مراقبت آنان را دستگیر، و دو عدد کیف زنانه مسروقه را کشف و ضبط کردند. وی افزود: متهمان در بازجویی فنی ماموران پلیس، به بزه ارتکابی مبنی بر سرقت کیف دستی مالباخته، و برداشت مبلغ 320 میلیون ریال از کارت عابر بانک وی معترف شدند. سرهنگ"نظرپور" با اشاره به استراد مبلغ یاد شده به مالباخته، در خاتمه خاطر نشان کرد: متهمان دستگیر شده پس از تشکیل پرونده، جهت سیر قانونی به مراجع قضایی معرفی شدند.
 
 
امداد رسانی به سیل زدگان روستاهای شهرستان شادگان"خوزستان"
 
گروه استان ها - در پی بارندگی های چند روز گذشته در شهرستان شادگان، باعث آب گرفتگی شدید معابر و طغیان رودخانه ها در روستاهای اطراف این شهرستان گردید. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس، فرمانده انتظامی شهرستان شادگان و جمعی از پرسنل این فرماندهی به همراه دیگر ارگان های دولتی از جمله هلال احمر و بسیج در یک حرکت خودجوش، به مردم این روستاها امداد رسانی کردند.
انهدام باند سارقان احشام و اعتراف آنان به 41 فقره سرقت در"خوزستان"
 
گروه استان ها- فرمانده انتظامی شهرستان ایذه استان خوزستان از انهدام باند سارقان احشام در این شهرستان خبر داد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس، سرهنگ "اسماعیل صفری"در تشریح این خبر گفت: در پی کسب اخبار مبنی بر اینکه مدتی است در یکی از روستاهای حوزه استحفاظی این شهرستان اقدام به سرقت احشام می شود، لذا رسیدگی به موضوع در دستور کار ماموران این پلیس قرار گرفت. این مقام انتظامی بیان داشت: ماموران پلیس با استفاده از منابع و شگردهای پلیسی به دو نفر مظنون شدند، که به تعقیب و مراقبت های نامحسوس از آن ها پرداختند. وی افزود: ماموران پلیس با زیر نظر گرفتن متهمان، آن ها را که قصد انتقال احشام سرقتی را به شهرستان شهرکرد داشتند، را دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل کردند. سرهنگ صفری در ادامه اظهار داشت: متهمان در بازجویی های فنی و پلیسی، لب به اعتراف گشودند و به 41 فقره سرقت احشام طی سال های گذشته اذعان و 6 نفر از دیگر همدستان خود را معرفی نمودند. فرمانده انتظامی شهرستان ایذه در پایان خاطر نشان کرد: در این زمینه دیگر همدستان وی دستگیر و جهت سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی شدند.
 

یک خبر از بهبهان

کدام واقعیت می گوید: اعضای شورای شهر یا شهردار بهبهان

فرماندار:استیضاح غیرقانونی است/مودت:استیضاح قانونی است

باذلی محبوب: استیضاح از نظر مدیرکل امور شهری استانداری خوزستان غیرقانونی است و ما نیز این نامه را به استاندار ارسال می‌کنیم تا وی نظر خود را در این باره بیان کند/مودت:شهردار در سخنانی ناحق از عدم اجازه شورا برای عزیمت وی به تهران برای جذب اعتبارات گفته است
شهردار بهبهان با انتقاد از ارسال نامه عزل وی در بحرانی‌ترین روز این شهر به واسطه آبگرفتگی شدید در مناطق گفت: یکی از سدهای آبخیزداری به علت حجم آب جمع شده در پشت آن شکسته شده است.

علیرضا بهادری  اظهار کرد: میزان بارندگی در شب گذشته و امروز در نوع خود بی سابقه بوده و برخی از نقاط شهر را دچار مشکل کرده است.

وی افزود: مناطق شیخ معصومی، پشت ساختمان کار و دانش، تامین اجتماعی، میدان شیراز و پارک بعثت از جمله نقاطی هستند که بیشترین مشکلات را داشته‌اند.

شهردار بهبهان خاطرنشان کرد: یکی از سدهای آبخیزداری در بیابان‌های بالادست بهبهان به علت حجم آب جمع شده در پشت آن شکسته شده و آب بسیاری به صورت رودخانه وارد شهر شد که برای اولین بار منطقه شیخ معصومی را دچار آبگرفتگی شدید کرده است.

وی ادامه داد: میزان این آبگرفتگی به حدی است که آب در برخی از منازل مردم به یک متر رسیده است و ما در حال تلاش برای حل این مشکل جدی هستیم.

بهادری تصریح کرد: به منظور حل این مشکل از ساعات اولیه حادثه یک دستگاه لودر را به منطقه اعزام و سیل‌بند را بستیم تا از میزان آب جاری شده به شهر بکاهیم.

وی با بیان اینکه ساعاتی پس از نیمه شب امکان بارندگی بیشتری وجود دارد، گفت: چون این بارندگی و آبگرفتگی در شب اتفاق افتاده است، میزان خطر آن افزایش یافته است و تلاش می‌کنیم با وجود اینکه خسارت مالی فراوانی به مردم و شهر وارد شده، تلفات جانی نداشته باشیم.

شهردار بهبهان در ادامه بیان کرد: آبخیزداری باید در بالادست سیل‌بندهایی را به منظور کنترل آب‌های ناشی از بارندگی ایجاد کند و این برعهده ما نیز نیست هرچند در سال گذشته شهرداری دو سیل‌بند در این مناطق ایجاد کرده است ولی کافی نیست.

وی در خصوص آبگرفتگی‌های سطح شهر نیز گفت: میزان بارندگی و ‌آب‌های سطح شهر به حدی است که کارگذاشتن پمپ‌های مکنده آب جوابگو نیست اما مشکل خاصی نیز پیش نیامده و اگر 15 دقیقه بارندگی کم و یا قطع شود، این آبگرفتگی‌ها خود به ‌خود با سیستم کانال‌های شهری برطرف می‌شوند.

بهادری در پایان با انتقاد شدید از عملکرد شورای شهر بهبهان در این موقعیت اظهار کرد: شورای شهر ما ساعت هشت صبح امروز نامه عزل من را نوشته و به فرمانداری ارسال کرده است و در حالی که خانه‌های مردم را آب گرفته بود، ما در مسئله استیضاح بوده‌ایم که این خود عامل مهمی در از دست دادن وقت بود.


رئیس شورای شهر بهبهان در پاسخ به اظهارات شهردار:

 

نامه عزل شهردار بهبهان از قبل آماده بود / شهردار فرافکنی نکند

رئیس شورای شهر بهبهان در موضع‌گیری سریع نسبت به اظهارات شهردار  گفت: نامه عزل شهردار قبل از عاشورا آماده شده بود اما به احترام این ایام ارسال نشد و به امروز موکول شد و ربطی به بارندگی امروز ندارد.

کوروش مودت در خصوص سخنان علیرضا بهادری شهردار این شهر مبنی بر ارسال نامه عزل وی در صبح امروز در حالی که شهر دچار آبگرفتگی شدید شده است، اظهار کرد: این نامه از قبل از تاسوعا و عاشورا آماده بود اما شورای اسلامی شهر به احترام دهه محرم و این روزهای معنوی از ارسال این نامه به فرمانداری صرف‌نظر کرده و آن را به امروز موکول کرد.

وی با بیان اینکه شهردار بهبهان فرافکنی می‌کند، افزود: موضوع بارندگی و احتمال آبگرفتگی از قبل به شهرداری اطلاع داده می‌شود و تیمی در این دستگاه امور مهار مشکلات و رفع آبگرفتگی‌ها را بر عهده دارد و این نامه ربطی به این موضوع ندارد.

رئیس شورای اسلامی شهر بهبهان با بیان اینکه همه اعضای این شورا نیز از آغاز آبگرفتگی‌ها به نقاط مختلف شهر سرکشی کرده‌اند، گفت: هر مسئولی تا آخرین لحظه باید به کار و وظیفه خود عمل کرده و از کوچک‌ترین تلاشی نیز دریغ نکند.

وی با بیان اینکه میزان بارندگی امروز بهبهان بسیار زیاد بوده است، تصریح کرد: دستگاه‌های شهرداری برای حل مشکلات این چنینی نیز تکمیل نبوده و همه مسئولان در تلاش بودند تا کمبود تجهیزات برای رفع آبگرفتگی‌ها و مشکلات شهر برطرف شود.

مودت در خصوص سخنان شهردار بهبهان در شورای اداری این شهرستان نیز بیان کرد: شهردار در سخنانی ناحق از عدم اجازه شورا برای عزیمت وی به تهران برای جذب اعتبارات گفته است در صورتی که به هیچ وجه چنین سخنی صحیح نبوده و هرگاه وی قصد رفتن به این شهر را داشته حداقل یکی از اعضای شورای شهر نیز با وی همراه بوده‌ است.

وی در پایان با بیان اینکه در فرصتی مناسب به تمام سخنان بهادری پاسخ خواهد داد، خاطرنشان کرد: ما به شهردار بهبهان فرصتی 17 روزه دادیم و وی می‌توانست در این فرصت با جذب اعتبار و تلاش برای تکمیل پروژه‌ها، رضایت شورا که در حقیقت رضایت مردم بهبهان است را جلب کند، اما این کار را نکرد.

 

فرماندار بهبهان در واکنش به اظهارات شهردار:

 

سدهای آبخیزداری بهبهان سالم هستند/ استیضاح شهردار غیرقانونی است

فرماندار بهبهان در واکنش به اظهارات شهردار گفت: سدهای آبخیزداری بهبهان در بالادست منطقه شیخ معصومی کاملاً سالم هستند و معضل پیش آمده ناشی از به‌وجود آمدن مشکلی در یکی از سدهای کوچک ساخت شهرداری بود.

فرهاد باذلی‌محبوب  در خصوص آبگرفتگی شدید منطقه شیخ معصومی این شهر اظهار داشت: در منطقه بالادست شیخ معصومی سه سد آبخیزداری وجود دارد که در حال حاضر نیز هر سه سالم هستند و مشکلی ندارند اما سال گذشته شهرداری برای مهار آب‌های سرریز شده از این سدها اقدام به ایجاد 2 سد کوچک خاکی کرد که در بارندگی روز گذشته یکی از آنها دچار مشکل شد.

وی افزود: این موضوع باعث ورود آب به منطقه شیخ معصومی شد و تعدادی از منازل را نیز دچار آبگرفتگی کرد.

فرماندار بهبهان تصریح کرد: بلافاصله پس از این اتفاق با کمک همه دستگاه‌ها و حتی مردم مشکل ایجاد شده در آن منطقه و سد بالا دست به بهترین صورت مدیریت شد.

وی از بارش 73 میلیمتر باران طی چند روز گذشته خبر داد و گفت: کل بارندگی سال گذشته بهبهان 256 میلیمتر بوده اما در فصل پاییز امسال حدود 193 میلیمتر باران باریده‌است.

باذلی‌محبوب خاطرنشان کرد: با آغاز بارندگی، ستاد بحران کاملاً آماده شده و به هر دستگاهی مأموریت‌های لازم داده شد و توانستیم به خوبی آب‌ها را مهار کنیم.

وی در خصوص ارسال نامه برکناری علیرضا بهادری شهردار بهبهان توسط شورای اسلامی این شهر به فرمانداری نیز گفت: این استیضاح از نظر مدیرکل امور شهری استانداری خوزستان غیرقانونی است و ما نیز این نامه را به استاندار ارسال می‌کنیم تا وی نظر خود را در این باره بیان کند.

فرماندار بهبهان در پایان خاطرنشان کرد: بنابر ماده 73 شوراها، مسیر استیضاح قانونی طی نشده است و به همین دلیل استیضاح و تعیین سرپرست جدید مورد قبول قانون نیست.

یک خبر از خرمشهر

نماینده مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی گفت:

دولت باید تکلیف مدیران بی‌کفایت خوزستان را مشخص کند 

با صراحت به برخی مسئولان استانی اعلام می‌کنم دست از سیاسی بازی و دروغگویی بردارید و به فکر خدمت صادقانه به مردم محروم و ولایت‌مدار خرمشهر باشید

نماینده مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی گفت: وضعیت خرمشهر بسیار تاسف‌انگیز است و مردم انتظار دارند رئیس جمهور به داد این شهر برسد.
عبدالله سامری اظهار کرد: خرمشهر با مشکلات زیادی دسته و پنجه نرم می‌کند و متاسفانه هیچکس به دردهای این شهر رسیدگی نمی‌کند.

وی افزود: شهری با آن همه عزت و پیشینه درخشان، امروز تنها با یک بارندگی زیر آب می‌رود و مسئولان آن نیز هیچ ابایی از این وضعیت ندارند.

نماینده مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: با وجود آنکه از دو روز گذشته استانداری خوزستان و مدیریت بحران و حوادث مترقبه استان نسبت به بارندگی و آبگرفتگی شدید معابر هشدار داده بود اما متاسفانه مدیران شهری خرمشهر هیچ برنامه پیشگیرانه‌ای را در دستور کار خود قرار نداده بودند به طوریکه امروز مدارس و اکثر مناطق این شهر به دلیل زیر آب رفتن معابر شهر تعطیل شدند.

سامری افزود: آیا حق مردم خرمشهر این است که با یک بارندگی تمام اموراتشان مختل و فلج شود.

وی با اشاره به اینکه برخی از مسئولان استانی از اینکه با رسانه‌ها به صورت شفاف و صریح در خصوص مشکلات مردم مصاحبه می‌کنم به شدت هراس دارند اظهار کرد: من با مردم خرمشهر عهد بستم هیچ چیزی را از آنها پنهان نگذارم و به مسئولان استانی هشدار می‌دهم اگر جلوی برخی فسادهای موجود در شهر را نگیرید به زودی اسناد این فسادها را در رسانه‌ها افشا خواهم کرد.

نماینده مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: هیچکس نمی‌تواند عامل جلوگیری از انعکاس واقعیت‌های موجود از زبان نماینده‌ها در رسانه‌ها شود.

وی گفت: من بارها اعلام کردم و امروز بار دیگر تکرار می‌کنم دولت باید تکلیف برخی مدیران بی‌کفایت در استان و خرمشهر را مشخص کند.

سامری افزود: نمی‌توان داعیه خدمت به مردم را داشت اما شاهد بی‌توجهی به آنها بود.

وی خاطرنشان کرد: من با صراحت به برخی مسئولان استانی اعلام می‌کنم دست از سیاسی بازی و دروغگویی بردارید و به فکر خدمت صادقانه به مردم محروم و ولایت‌مدار خرمشهر باشید.

وی تصریح کرد: مسئولان استانی به نصایح حکیمانه و مدبرانه مقام معظم رهبری توجه کنند و خدمت به مردم را تنها سرلوحه کار خود قرار دهند.

یک خبر از دزفول

طرف تر از شوشتر چه می گذرد
حمایت قاطع مسئولان و رجال سیاسی دزفول از فرماندار دزفول

مسئولان و مردم شوشتر بدانند که چنین اقداماتی نیز می توان انجام شود؛ مردم و مسئولان هوشیار باشند

 

*به دنبال فشارهای “سید جعفر حجازی” استاندار خوزستان در خصوص تحمیل گزینه ای به عنوان معاون سیاسی فرمانداری ویژه دزفول و حضور غیره مترقبه مدیرکل سیاسی استانداری خوزستان در فرمانداری ویژه دزفول جهت معارفه این شخص و متعاقب آن عدم پذیرش فرد مذکور از سوی “عبدالرضا احسانی نیا”، فرماندار ویژه دزفول به عنوان معاونت سیاسی فرمانداری ویژه دزفول، سیل حمایت مسئولین، رجل سیاسی و رزمندگان و سرداران ۸ سال دفاع مقدس از این عمل شجاعانه فرماندار مردمی دزفول را در پی داشت.

با گذشت قریب به ۱۸ ماه که فرمانداری دزفول بوسیله سرپرست اداره می شد بالاخره حکم فرمانداری دزفول بنام احسانی نیا صادر شد و این در حالی بود که در متن حکم صادر شده برای وی از سوی استاندار خوزستان نکات قابل توجه و مبهمی بچشم می خورد که از جمله آنها می توان به عدم درج کلمه “ویژه” پس از نام”فرمانداری” و همچنین عدم اشاره به این نکته که فرماندار دزفول بعلت اینکه در راس یک فرمانداری ویژه است وفق قانون باید در حکم آن پست معاون استاندار نیز درج شود که در حکم احسانی نیا درج نشده بود.
متاسفانه از این دست نامهربانی ها استاندار با مردم و مسئولین دزفول از زمان تصدی این پست از سوی حجازی بارها دیده شده است، از کم کردن بودجه شهرستان دزفول بعنوان دومین شهر بزرگ استان گرفته تا عدم سرکشی استاندار به این شهر و حتی بلوکه کردن و منحرف کردن بودجه هایی که مستقیما جهت جذب در دزفول مصوب می شدند البته نباید از نقش مخرب برخی لابیگریهای کسانی که دشمنی آنها با مردم دزفول بدیهی است، در این نوع برخورد استاندار گذشت.
پس از عدم پذیرش گزینه تحمیلی استاندار جهت تصدی معاونت سیاسی فرمانداری ویژه دزفول توسط احسانی نیا بسیاری از مسئولین ارشد شهرستان و رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس در کنار رسانه های محلی و مردم از این حرکت سنجیده فرماندار حمایت نمودند البته پیش از این نماینده ولی فقیه و امام جمعه دزفول، حجت الاسلام والمسلمین “سید محمدعلی قاضی دزفولی” در خطبه های هفته گذشته نسبت به تحمیل افرادی بعنوان معاونین فرماندار ویژه دزفول و دخالت برخی افراد در عزل و نصب ها هشدار داده بود ولی متاسفانه استاندار خوزستان بدون توجه به این تذکرات و هشدارهای خیرخواهانه سناریو خود را در این زمینه اجرا نمود.
پس از عدم پذیرش فرد مذکور توسط فرماندار دزفول خبرنگار ما طی تماسی با حجت الاسلام والمسلمین قاضی نظر وی را در خصوص این حرکت فرماندار جویا شد که وی ضمن تقدیر و تمجید از این حرکت شجاعانه فرماندار ویژه دزفول حمایت قاطع خود را از فرماندار اعلام نمود و گفت: فرماندار باید در خصوص انتخاب و عزل و نصب مدیران و معاونان خود آزاد باشد و هیچ کس در هر جایگاهی اجازه ندارد در این زمینه سیاست ها و افراد مورد نظر خود را با هر انگیزه ای با فشار به فرماندار تحمیل نماید.
قاضی دزفولی افزود: خوشبختانه در زمینه حمایت از فرماندار اتفاق نظر خوبی بین مسئولین شهرستان و مردم شریف دزفول وجود دارد که امیدوارم استاندار محترم به نظر مردم و مسئولان دزفول احترام گذاشته و رویه مناسبی در قبال پایتخت مقاومت ایران اسلامی اتخاذ نماید.
در این خصوص سید احمد آوایی نماینده پیشین دزفول در مجلس شورای اسلامی و از فرماندهان ارشد هشت سال دفاع مقدس به خبرنگار ما گفت: در زمانی که بنده فرمانده سپاه دزفول بودم و آقای “غرضی” استاندار خوزستان بود ایشان از بنده می خواستند که جهت تصدی پست های کلیدی همچون فرمانداری و بخشداری شهرهای استان نفرات نخبه ای از فرزندان دزفول را معرفی نمایم که این خود نشان از توانایی فرزندان دزفول در عرصه مدیریت است، حال چگونه است که برای تصدی یک پست معاونتی فرماندار باید یک نیروی دست چندمی را از یک شهر دیگر به دزفول تحمیل نماید، قطعا این کار استاندار خوزستان صرفا جهت تحقیر مردم شریف دزفول بوده و این امر نشات گرفته از سوء استفاده استاندار از نجابت مردم دزفول است.
آوایی افزود: بنده بعنوان کسی که هشت سال در کسوت نماینده مردم شریف دزفول مشغول خدمت بوده ام و هم اکنون به عنوان یک شهروند که از هیچ تلاشی جهت پیشرفت و سربلندی دزفول دریغ نمی کند، از تصمیم و عملکرد شجاعانه فرماندار دزفول حمایت نموده و امیدوارم که آقای احسانی نیا با قدرت بر این موضع خود باقی بماند.
در ادامه این حمایت ها شورای اسلامی شهر دزفول با تشکیل جلسه اضطراری با حضور اعضا و تنی چند از سرداران، رزمندگان و یادگاران ۸ سال دفاع مقدس در موضعی واحد حمایت قاطع خود را از فرماندار دزفول اعلام نمودند.
در این خصوص رئیس شورای اسلامی شهر دزفول در جمع خبرنگاران رسانه ها گفت: در حالیکه دزفول پس از اهواز مهمترین، بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر استان بشمار رفته و در کشور به عنوان سمبل مقاومت و ایثار شناخته شده است متاسفانه استاندار هیچ تعلق خاطری به دزفول ندارد و مدت هاست که جریانی در حال شکل گیری است که هدف آن ضربه زدن به مردم دزفول و نادیده گرفتن حقوق آنها است.
سید مصطفی عظیمی فر افزود: انتصاب افراد در سمت های مختلف باید بر اساس توانایی ها، شایشتگی ها و تخصص آنها باشد خصوصا در سمت هایی که به صورت مستقیم با مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و عمرانی شهرستان در ارتباط هستند و مردم و مسئولان نسبت به آنها حساسیت ویژه ای دارند.
عظیمی فر تصریح کرد: شورای اسلامی شهر دزفول بر اساس وظیفه ذاتی خود که دفاع از حق و حقوق مردم دزفول است، حمایت همجانبه خود را از فرماندار سختکوش و رزمنده، مهندس عبدالرضا احسانی نیا اعلام کرده و در این خصوص رایزنی های مختلفی را با شخصیت ها و مسئولین ارشد استانی و کشوری شروع کرده است.
تعداد دیگری از اعضای شورای شهر دزفول نیز در سخنان جداگانه ای در جمع اصحاب رسانه و مطبوعات حمایت شورای شهر دزفول را از فرماندار ویژه دزفول اعلام نمودند.

تاریخ معاصر خوزستان

 
 

مجتبی گهستونی: در بلوار ساحلی خرمشهر که به شهر خون و حماسه معروف است تابلویی ایستاد در مقابل رخسار مردم که نام یک قهرمان بر او است.شاید با پرسش از بسیاری جوانان وقتی درباره شناختشان از نام حک شده بر تابلو خیابان بپرسی پاسخ چندان قابل توجهی نیابی اما بزرگسالان خوب به یادشان هست که دریابان غلامعلی بایندر کیست.او دلاورمردی بود که به عنوان نخستین فرمانده نیروی دریای ایران، در شهریور ١٣٢٠ تسلیم در برابر دشمن متجاوز انگلیسی را تحمل نکرد چهره در رخ خاک کشید.

اما مقبره این قهرمان ملی در خرمشهر و در یک مکان نظامی است که جز اندک نظامی که بایندر را بشناسد کسی دیگر از مزار و یادمان او اطلاع ندارد. انتظار می رود که ترتیبی اتخاذ شود تا حضور بر مقبره او آسنا شود تا هم نسل جوان با چنین افرادی آشنا شوند و هم اینکه مسئولین یادشان بیفتاد که ر شیدمردانی مثل بایندر هم حضور دارند که باید برایشان یادمان گرفته شود.

حمله به جنوب و شمال ایران در دوم شهریور 1320 توسط دو دولت شوروی و انگلیس که روزی شمال و جنوب ایران در تسخیر آنان بود به این خاطر صورت گرفت که رضاخان به خواسته متفقین برای اخراج نیروهای آلمانی توجه نکرد. انگلیسی ها و روس ها تصمیم به حمله را در حالی گرفتند که آلمان و متحدانش (اسپانیا و ایتالیا) وضعیت ناگواری را برای ارتش متفقین در اروپا فراهم کرده بودند و تنها راه رهایی از این شرایط، عبور از ایران بود.

با شروع تهاجم توسط روس و انگلیس، در شمال کشتی‌های روسی با خشونت بندر انزلی را به توپ بستند و باعث کشته‌ شدن ناو سروان یدالله بایندر شدند. در جنوب هم مقاومت دلیرانه‌ای در بندر خرمشهر که پایگاه نیروی دریایی ایران به سرپرستی دریادار غلامعلی بایندر بود، صورت گرفت که در همان ساعات اولیه بسیاری از افسران جان باختند.

غلامعلی بایندر در سال 1277خورشیدی متولد شد که تحصیلات متوسطه خود را در مدرسه دارالفنون به پایان رسانده و سال 1299 از مدرسه نظام مشیرالدوله با درجه ستوان‌ دومی فارغ ‌التحصیل شد.

سال 1310 و در شرایطی که با درجه سرگردی مسوولیت فرماندهی هنگ توپخانه لشکر یک مرکز را عهده‌دار بود، برای تشکیل نیروی دریایی ایران به همراه یک گروه 200 نفری جهت آموزش به ایتالیا عزیمت و پس از خاتمه آموزش به همراه ناوهای خریداری شده جدیدب ه کشور مراجعت و نیروی دریایی نوین ایران را در آب‌های گرم خلیج همیشه فارس، عملیاتی کرد.

جوانان خوزستانی و ایرانی حتما باید بدانند که دریابان غلامعلی بایندر در حالی در سال 1310شمسی‌ به‌ سمت‌ کفیل‌ فرماندهى‌ نیروی‌ دریایى ‌جنوب‌ منصوب‌ و عازم‌ آنجا شد که حضور بایندر در این منصب برای پاسداری از حریم مرزهای آبی ایران بخصوص اروندرود اهمیت زیادی داشت.

اروندرود در مقاطع زیادی از تاریخ، کانون اختلافات بین ایران با همسایگان غربی بود. براساس آخرین قرارداد منعقده بین ایران و پادشاهی عثمانی (قبل از استقلال عراق) مربوط به پروتکل 1292 هجری شمسی (مطابق با 1913 میلادی) و تحدید حدود 1914 میلادی بود که طی آن برای نخستین بار اروندرود، از دهانه آن و به طول 81 کیلومتر به دولت عثمانی واگذار و ورود اتباع ایرانی به اروندرود به منزله ورود به خاک عثمانی تلقی می‌شد تا این که دولت ایران پس از استقلال عراق و به رسمیت شناختن دولت آن کشور، طی یادداشتی به جامعه بین‌الملل و دولت عراق اعلام کرد که قراردادهای منعقده با دولت عثمانی از نظر ایران فاقد اعتبار است.

متعاقب این اعلام نظر روابط 2 کشور رو به تیرگی گذاشت و مذاکرات فی‌مابین آغاز شد. دولت انگلیس که نقش عمده‌ای در استقلال عراق داشت به منظور تأمین منافع گوناگون خود در هند و تسلط بر خلیج فارس، با گماردن یک افسر انگلیسی به سمت رئیس بندر بصره و ایجاد زمینه حضور وی در جلسات متشکله بین 2 دولت ایران و عراق، عملا با دستیابی ایران به امتیاز حاکمیت مشترک در اروندرود مخالفت کرد که نتیجه آن صدور عهدنامه جدیدی در سیزدهم تیر ماه 1316 (مطابق با 1937 میلادی) بین ایران و عراق بود.

در عهدنامه اخیر که باز هم با نفوذ استعمارگرانه انگلیس تدوین شده بود، خط تالوگ (خط عمیق رودخانه) در بخش کوچکی از مسیر اروندرود به‌عنوان مرز مشترک معین شده و بقیه خط مرزی در حد کم‌عمق ساحل ایران منظور و مقرر شد که ظرف مدت یک سال قراردادی جهت تشکیل اداره مشترک اروندرود تنظیم و به امضای طرفین برسد. رضاخان پس از پذیرش عهدنامه و بدان جهت که در قرارداد اخیرالذکر امتیازات بیشتری از دست ندهد طی حکمی فرمانده وقت نیروی دریایی (ناخدایکم غلامعلی بایندر) را به عنوان نماینده دولت ایران در امور دریایی، به وزارت امور خارجه معرفی کرد.

از ماموریت‌های‌ مهم‌ بایندر در این‌ منصب‌ سفر به‌ جزیره تنب‌ همراه‌ گروهى‌ از افراد نیروی‌ دریایى‌ در سال 1313شمسی‌ بود. او ضمن‌ بازدید از آنجا رسما به‌ مقامات‌ نیروی‌ دریایى‌ انگلیس‌، مستقر در تنب‌ اعلام‌ کرد که‌ این‌ جزیره‌ بخشى‌ از ایران‌ است‌؛ وی‌ با این‌ کار موجبات نگرانى‌ و اعتراض‌ وزارت‌ خارجه بریتانیا را فراهم ‌آورد. در سال 1312 به دستور غلامعلی بایندر فرماندهی نیروی دریایی ‏ایران ناو پلنگ به بندر باسعیدوی جزیره قشم رفته و با پایین آوردن پرچم انگلیس، ‏پرچم ایران را در این بندر به اهتزاز درمی‌آورد. این اقدام، هیجان گسترده‌ای در بحرین و ساحل جنوبی ‏خلیج فارس ایجاد می‌کند، اما انگلیس‌ها نیز ساکت نمی‌نشینند و اعتراضات گسترده و پیاپی را علیه دولت ایران اقامه می‌کنند.

شهید بایندر که 48 ساعت قبل از شهادت علاوه بر مسوولیت فرماندهی نیروی دریایی، به سمت فرماندهی کل منطقه جنوب خوزستان نیز منصوب شده بود و تیپ مستقل مرزی را تحت امر داشت در ساعت 4 بامداد سوم شهریور 1320، با شنیدن صدای انفجار، با سرعت از منزل خارج و با استفاده از قایق موتوری و زیر آتش مسلسل نیروهای مهاجم انگلیسی، خود را به مقر فرماندهی رسانده و پس از صدور دستورات لازم به افسران ستاد و فرماندهان، به تلگرافخانه رفته و گزارش وقایع و هجوم نیروهای انگلیسی را به تهران و اهواز مخابره می‌کند. آنگاه با حضور در قرارگاه گردان مرزی، عده‌ای را مامور مقاومت در برابر مهاجمین کرده و خود که مسلح به یک قبضه تفنگ برنو بود به اتفاق سروان ولی‌الله مکری‌نژاد که معاون فرمانده گردان یکم هنگ 8 توپخانه بود با اتومبیل و از راه خشکی عازم خرمشهر شد، تا ستاد فرماندهی عملیات را در منطقه حفار تشکیل دهد. اما چند دقیقه بعد از حرکت، با نیروهای موتوریزه مهاجمین انگلیسی مواجه و در حین مقاومت و جنگ و گریز با آنان در شرایطی که تلاش می‌کردند تا با استفاده از پستی و بلندی‌های منطقه، خود را به نهر جاسبی برسانند با رگبار مسلسل متجاوزان انگلیسی در حوالی پاسگاهی نزدیک بی‌سیم خرمشهر به شهادت رسیدند.

دریادار بایندر با توجه‌ به‌ اقامت‌ چند ساله‌ در کشورهای‌ اروپایى‌ به‌ زبان‌های‌ انگلیسى‌، فرانسه‌، ایتالیایى‌ و ترکى‌ تسلط داشت‌ و به‌ این‌ زبان‌ها به‌ خوبى‌ تکلم‌ مى‌کرد. در ایام‌ اقامتش‌ در جنوب‌ به‌ تحقیقات‌ و مطالعات‌ قابل‌ توجهى‌ درباره خلیج‌ فارس دست‌ زد که‌ نتایج‌ برخى‌ از آنها را بعدا منتشر کرد که بخشی از آثار او عبارتند‌ از: 1. نقشه خلیج‌ فارس‌ (تهران‌، 1310ش‌)؛ 2. خلیج‌ فارس‌ (خرمشهر، 1317ش‌)، 3. جغرافیای‌ خلیج‌ فارس‌ (تهران‌، 1319ش‌)، 4. اصول‌ دریانوردی‌؛ 5. آیین‌نامه‌های‌ توپخانه‌ در 6 جلد، 6. راهنمای‌ ناوی،7. مقالاتى‌ در مجله ارتش، 8. دستور تیر توپخانه سبک‌، 9. آیین‌نامه مشق‌ پای‌ توپ‌ کوهستانى‌.

بخشی از متن وصیتنامه شهید دریابان غلامعلی بایندر

تو ای ایرانی، که در این سرزمین پهناور زیست می کنی و خلیج فارس را تنها به این انگیزه که بخشی از وطن توست دوست می داری. ای هموطن که کرانه های سوزان خلیج فارس زادگاه توست و این ژرفای زندگی‌بخش، مرواریدهایش را نثار تو می سازد تا مزد تلاشت را از کام کوسه ها به درآری و ماهیانش را هدیه فرزندانت، تا قوت آنان را تامین کنی و تو که فرسنگ ها دورتر از این دریای ایرانی، خلیج فارس را تنها از روی نقشه جغرافیا می شناسی. آیا هرگز با خود اندیشیده‌ای که این آب تلخ و شور پهناور، بهترین پاسدار تاریخ تو، شرف تو و ملیت توست؟

تو ای ایرانی که در گوشه‌ای از این آب و خاک به سر می بری و به فرهنگ و تمدن اسلامی خویش می بالی و افتخار می کنی؛ هیچ می‌دانی که همین دریا، زاده فرهنگ و تاریخ و تمدن تو بوده است؟

هیچ می دانید که اگر روزگاری، که هرگز چنان روزی مباد، ایران این مرز دریایی خود را از دست بدهد و یا نیروی لازم برای پاسداری از آب‌های آن نداشته باشد، همه ما چون پرنده‌ای اسیر در قفس زادگاهمان زندانی خواهیم شد.

تو ای ایرانی، همواره به یاد داشته باش که اگر چنان روزی فرارسد، همه شیرینی های زندگی در کامت شرنگ خواهد شد.اگر می خواهی این سرزمین، بزرگ و سربلند بماند و تو که فرزند و زاده این سرزمینی از این سربلندی ببالی و افتخار کنی، اگر می خواهی که شایسته نام ایران و قوم ایرانی باشی، نخست این مایه زندگی خود را پاسدار باش، این مرز محافظ را نیرو بخش و آن را چنان که به میراث برده‌ای به دست آیندگان بسپار.

اخبار حوادث

از سوی اداره استاندارد صورت گرفت
توقیف 7 نمایندگی قطعات دوگانه‌سوز در خوزستان 

خبرگزاری فارس: کارشناس اداره نظارت بر اجرای استاندارد خوزستان گفت: در راستای اجرای طرح هماهنگ استاندارد (طاها) کارشناسان این اداره کل هفت نمایندگی نصب قطعات دوگانه سوز خودرو را به دلیل تخلف و بی توجهی به اخطارها توقیف کردند.

خبرگزاری فارس: توقیف 7 نمایندگی قطعات دوگانه‌سوز در خوزستان 

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز به نقل از روابط عمومی اداره کل استاندارد خوزستان، بهزاد پورکیهان اظهار داشت: کارشناسان این اداره کل از ابتدای سال تاکنون بیش از 60 نمایندگی نصب  قطعات دو گانه‌سوز را مورد بازدید و بازرسی قرار داده و به 16 نمایندگی تذکر و اخطار داده شده تا از نصب و استفاده از قطعات غیر استاندارد خودداری نمایند.

وی افزود: در این مدت هفت نمایندگی نیز به علت تخلف و عدم توجه به اخطارها، توقیف شده و به واحد حقوقی برای سیر سایر مراحل قانونی معرفی شده‌اند.

پورکیهان تصریح کرد: بازرسی از تمام نمایندگی‌های نصب قطعات دوگانه‌سوز در شهرستان‌های اهواز، شوشتر، رامهرمز، ویس و ملاثانی صورت پذیرفته است و در آینده‌ای نزدیک نیز سایر شهرستان‌های استان مورد بازرسی قرار خواهند گرفت.

کارشناس اداره نظارت بر اجرای استاندارد خوزستان از شهروندان خواست در صورت مشاهده هر گونه تخلف و موارد مشکوک مراتب را برای بررسی با تلفن 517، سامانه رسیدگی به شکایات مردمی اداره کل استاندارد خوزستان در میان بگذارند. 

 

 

 

 

یک خبر از ایذه

با گذشت 6 ماه از ساخت
کتابخانه پیان ایذه خاک می‌خورد

خبرگزاری فارس: کتابخانه روستای پیان از توابع شهرستان ایذه با وجود گذشت 6 ماه از احداث و تکمیل عملیات ساختمانی، افتتاح نشده و خاک می‌خورد.

خبرگزاری فارس: کتابخانه پیان ایذه خاک می‌خورد 

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز به نقل از روابط عمومی اداره کل کتابخانه‌های خوزستان، فرماندار ایذه در آخرین نشست انجمن کتابخانه‌های عمومی این شهرستان بر لزوم افتتاح کتابخانه عمومی در روستای پیان در دهه مبارک فجر سال جاری تاکید کرد.قدرت الله حمزه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ایذه را مکلف کرد تا یک ماه آینده تجهیز و نصب انشعابات کتابخانه روستای پیان را حل کنند تا کتابخانه مذکور برای افتتاح در دهه فجر آماده شود.به گفته وی، این کتابخانه با زیربنای 300 متر مربع 6 ماه است که ساختمان آن تکمیل شده است ولی تاکنون مورد بهره‌برداری قرار نگرفته است و مشکلات جزئی کتابخانه باید برطرف شود تا کتابخانه کامل در اختیار عموم مردم برای بهره‌وری قرار گیرد.فرماندار ایذه گفت: در هفته کتاب امسال کتابخانه عمومی راسفند در ایذه افتتاح شد که بسیار مورد استقبال مردم روستا قرار گرفت و از آنجا که ثمره و برکات انقلاب اسلامی، رسیدگی به وضعیت مناطق محروم است، باید تکمیل و راه‌اندازی کتابخانه عمومی پیان هم در دستور کار ادارات موظف قرار گیرد و گزارش کارهای انجام شده را ارائه دهند.وی همچنین خواستار شناسایی مکان‌های بدون استفاده در روستاها برای راه‌اندازی کتابخانه توسط بخشداران مرکزی، دهدز و سوسن شد.حمزه تصریح کرد: توسعه کتابخانه‌های عمومی از اولویت‌های کاری در این شهرستان است.به گزارش خبرگزاری فارس، شهرستان ایذه با دارا بون پنج باب کتابخانه عمومی فعال دارای 8 هزار و 250 نفر عضو است

اخبار اقتصادی استان

نماینده مردم دزفول در مجلس خبر داد
ورشکستگی واحدهای صنعتی شهرک صنعتی دزفول

خبرگزاری فارس: نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی از ورشکستگی برخی واحدهای صنعتی در شهرک صنعتی این شهرستان خبر داد و بر اتخاذ تدابیر و چاره‌‌اندیشی برای خروج از این بحران تاکید کرد.

خبرگزاری فارس: ورشکستگی واحدهای صنعتی شهرک صنعتی دزفول 

عباس پاپی‌زاده امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در دزفول اظهار داشت: برخی واحدهای صنعتی در شهرستان دزفول به ورشکستگی رسیده و دچار بحران شده‌اند که باید برای رفع مشکلات در این بخش و حمایت از اشتغال پایدار در این زمینه اقداماتی انجام شود.وی افزود: بحران مالی، مشکلات اقتصادی، گران شدن مواد اولیه و نبود زیرساخت‌ها در شهرک صنعتی دزفول باعث شده این واحدهای صنعتی با مشکل مواجه شوند.منتخب مردم دزفول در مجلس نهم خاطر نشان کرد: باید در این باره رایزنی کرد و برای رفع مشکلات در این زمینه چاره‌ای اندیشید زیرا ورشکستگی و تعطیلی این واحدها مشکلات مربوط به بیکاری و عواقب آن را در جامعه تشدید می‌کند.پاپی‌زاده تاکید کرد: در برخی از بخش‌های شهرک صنعتی دزفول نیازمند حمایت جدی‌تر از واحدهای صنعتی هستیم و باید حداقل‌های مورد نیاز برای این واحدها تامین شود.

*دزفول فاقد صنایع بزرگ است

نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی همچنین با بیان اینکه این شهرستان فاقد صنایع بزرگ است، این مسئله را علت دشواری حل مشکلات بیکاری دانست.وی با تاکید بر حمایت از صنایع کوچک، افزود: باید همه دستگاه‌های خدمات‌رسان در این باره تلاش کنند.عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه باید برای احداث صنایع بزرگ در دزفول اقداماتی شود، خاطر نشان کرد: باید بر اساس آمایش سرزمین در شهرستان دزفول برای احداث صنایع بزرگ پیشنهادهایی بدهیم و در این زمینه باید سرمایه‌گذاران بخش خصوصی نیز حضوری فعال داشته باشند.پاپی‌زاده تاکید کرد: باید از حضور سرمایه‌گذار بخش خصوصی در بخش اشتغال حمایت جدی شود زیرا در این بخش تنها کمک کار دولت برای رفع مشکل بیکاری، بخش خصوصی است.

* واحدهای صنعتی کوچ می‌کنند

نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی همچنین از خروج برخی واحدهای صنعتی خبر داد و گفت: برخی واحدهای صنعتی موجود در دزفول در حال فروش ماشین‌آلات خود برای جمع کردن شرکت‌ و یا برای خروج از استان در حال برنامه‌ریزی هستند.پاپی‌زاده با تاکید بر اینکه باید به صورت میدانی مشکلات را بررسی کرد، افزود: باید به صورت میدانی برای رفع مشکلات اقدام و از این واحدهای مشکل‌دار بازدید کرد.وی تاکید کرد: در بخش فرآوری محصولات کشاورزی به شدت دچار مشکل هستیم و باید در اسرع وقت برای رفع این واحدهای صنعتی از مجاری قانونی و دستگاه‌های متولی اقدام کنیم.پاپی‌زاده خاطر نشان کرد: در شرایط کنونی برای رفع مشکلات در حوزه صنایع شهرستان دزفول با وزرای صنعت، معدن و تجارت و اقتصاد و دارایی دیدار داشته‌ایم و در این باره تصمیماتی نیز اتخاذ شده است.

یک خبر از استاندار خوزستان

عیادت استاندار خوزستان از "مریم"، مجروح حادثه اتوبوس دانش‌آموزان
اجتماعی  10:26:53 1391/09/11
919-9114-5 کد خبر
RSS :: پرینت

بعد ازظهر جمعه( 10 آذرماه) سیدجعفر حجازی، استاندار خوزستان از مریم باباخانیان، دانش‌آموز مصدوم بروجنی در بیمارستان گلستان اهواز عیادت کرده و روند درمان وی را مورد بررسی قرار داد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) _منطقه خوزستان_ دکتر حبیب حی‌بر، رییس بیمارستان گلستان، با ارایه گزارش از روند درمان بیماران از بدو ورود به بیمارستان، گفت: سالانه حدود 100 هزار بیمار به اورژانس بیمارستان گلستان مراجعه می‌کنند که از این تعداد بیش از 18هزار بیمار بستری می‌شوند و حدود 80 هزار بیمار به درمانگاه‌های این بیمارستان مراجعه می‌کنند. این بیمارستان با آمادگی برای رویارویی با حوادث و بحران‌ها، از ابتدای ورود مصدومان کاروان راهیان نور بروجن، با آمادگی کامل نسبت به درمان، مراقبت و پرستاری از ایشان اقدام کرد.

دکتر محمدحسین سرمست، رییس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، نیز روند رسیدگی به مصدومان را بسیار مطلوب عنوان کرد و گفت: نیروهای امدادی و فوریت‌های پزشکی استان که در مسیر ماموریت بودند، پس از 6 دقیقه به اتوبوس واژگون شده امدادرسانی کردند و با توجه به گستردگی حادثه، از نیروهای دیگر از جمله هلال احمـر و سپاه‌سد امداد خواستند که خوشبختانه همکاری بسیار خوب بود و مجروحان با استانداردهای لازم به بیمارستان گلستان اهواز اعزام شدند و سریعا در بیمارستان گلستان ستاد بحران را تشکیل و رسیدگی به مصدومان آغاز شد.

به گزارش خبرنگار ایسنای خوزستان، دکتر سیدجعفر حجازی، استاندار خوزستان، با قدردانی از کادر درمانی بیمارستان گلستان، اظهار کرد: بیمارستان گلستان اهواز از بیمارستان‌های مهم دوران دفاع مقدس است و روحیه مواجهه با بحران‌ها و سختی‌ها از دوران دفاع مقدس در این بیمارستان به یادگار مانده و هم اکنون نیز شاهدیم که پرستاران و پزشکان این بیمارستان با این روحیه عالی به بیماران خدمت می‌کنند.

وی گفت: برای تعمیر، توسعه، تجهیز و افزایش نیروی انسانی بیمارستان گلستان اهواز برنامه‌ریزی شده و امیدواریم با پیگیری‌هایی که در حال انجام است، ساختمان‌های جدید این بیمارستان زودتر به بهره‌برداری برسند، چرا که هر چه در خصوص افزایش توانمندی درمانی در این بیمارستان تلاش شود، سطح سلامت استان و افزایش استانداردهای مواجهه با بحران و سختی‌ها نیز افزایش می‌یابد .

وی رسیدگی به مجروحین این حادثه ناگوار را بسیار عالی توصیف کرد و افزود: تلاش بیمارستان گلستان، موجب التیام آلام بازماندگان حادثه شده است.

محمدرضا باباخانیان، پدر مصدوم حادثه‌دیده "مریم باباخانیان"، نیز از زحمات پزشکان، پرستاران و کارکنان بیمارستان گلستان قدردانی کرده و گفت: از تلاش‌های کادر درمانی بسیار تشکر می‌کنیم و همچنین از پیام رهـبری و کلیه مسئولان و عیادت‌کنندگان فرزندمان هم سپاسگزاریم و امیدواریم با لطف خداوند، دعای مردم و تلاش چشمگیر کادر پرستاری و پزشکی بیمارستان گلستان، مریم هرچه زودتر سلامت خود را به دست آورد.

دکتر مظفر اخلاصی، پزشک راهیان نور که در لحظات اولیه حادثه به همراه کاروان بود، نیز گفت: از ابتدای حادثه، رسیدگی به مصدومان بسیار خوب بود و پس از اعزام مصدومان به بیمارستان رسیدگی‌ها بسیار خوب و مناسب انجام شد و تا کنون نیز مردم شهر بروجن و خانواده‌های مصدومان، از خدمات ارایه‌شده در بیمارستان گلستان اهواز بسیار راضی هستند و رسیدگی‌ها التیامی بود در سختی و ناگواری حادثه.

به گزارش خبرنگار ایسنا _منطقه خوزستان_ "مریم باباخانیان" مجروح بازمانده از حادثه واژگونی اتوبوس دانش‌آموزان در محور دهدز، از شب حادثه تا کنون در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان گلستان اهواز بستری است. وی که به دلیل جراحات وارده در حالت کما به سر می‌برد، هم‌اکنون با هوشیاری 10 نسبت به گذشته بهبود رضایت‌بخشی داشته است.

یک خبر از شادگان

بارندگی‌ها به اراضی کشاورزی شادگان آسیب زد
اقتصادی  8:32:57 1391/09/11

919-5874-5 کد خبر

 

سرپرست جهاد کشاورزی شادگان گفت: بارندگی‌های اخیر به اراضی کشاورزی این شهرستان که کشت پاییزه را شامل می‌شد، آسیب وارد کرد.

حمید مطرودی در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه‌خوزستان، اظهارکرد: بر اثر بارندگی‌های زیاد، طغیان رودخانه و انهار شادگان و تخریب سیل‌بندها و ورود سیلاب از بالادست به اراضی، خسارت زیادی به بخش کشاورزی شادگان وارد شد که میزان ارزش این خسارت‌ها هنوز مشخص نیست.وی افزود: برای تعیین میزان دقیق خسارت وارده به اراضی کشاورزی، ارزیابی و بررسی‌های لازم در حال انجام است.مطرودی تصریح‌کرد: بخشی از این اراضی خسارت‌دیده تحت‌پوشش بیمه بوده‌اند اما برخی به دلیل قرار داشتن در اوایل دوره کشت، موفق به بیمه‌گذاری محصول خود نشده بودند.سرپرست جهاد کشاورزی شادگان از اداره بیمه خواست نسبت به پرداخت خسارت‌ها اقدام و نسبت به ترمیم سیل‌بندها که در جریان بارندگی تخریب شده‌‌اند و تامین بیل مکانیکی و لودر اقدامات لازم را انجام دهد.مطرودی گفت: در جریان بارندگی‌های اخیر اراضی گندم، سبزی و صیفی و نخیلات آسیب دیده‌اند. امسال قرار است 40 هزار هکتار از اراضی شادگان زیرکشت محصولات پاییزه برود.

یک خبر از باغملک

باغملک شهری با سازه‌های آبی ـ تاریخی
فرهنگی و هنری  11:39:13 1391/09/11

919-4780-5 کد خبر
 

شهرستان باغملک در شمال شرقی استان خوزستان معروف به شمال استان خوزستان است.

  به گزارش ایسنای خوزستان این شهرستان دارای جاذبه‌های طبیعی، تاریخی و باستانی است. کوه‌های سر به فلک کشیده آن از درختان متنوع بلوط، بن، کلخنگ، زیتون و انواع گیاهان طبیعی تره کوهی، کرفس (کلوس) پوشیده و رودخانه‌های جاری در دامنه این کوه‌ها جاری است.آسیاب‌ها، قنات‌ها، پل‌ها و بیاره‌ها که در نقاط مختلف این شهرستان حکایت از رونق کشاورزی در گذشته دارد در کنار آسیاب‌های مال آقا، رباط، ابوالعباس، باغملک، رود زرد کاید رفیع و کلاس مدین مجموعه سازه‌های آبی ـ تاریخی این شهرستان را تشکیل می‌دهند.  همه این سازه‌های آبی در مسیر رودخانه مال آقا که به رود زرد معروف می‌باشد قرار دارند. رود زرد در اصل رود زر یا طلا معروف بود که در گذشت زمان به رود زرد مصطلح شده است.این رودخانه را به این علت رود زر یا طلا می‌گفتند که کشاورزی و باغداری زیادی در مسیر آن  از قدیم الایام وجود داشته است. شواهد تاریخی مانند همین آسیاب‌ها، قنات‌ها، پل‌ها و بیاره‌ها قدمت آنها به  گذشته‌ای حدود 400 و 500 سال می‌رسد و بعضی از آنها مانند پل بیاره مال آقا به دوره ساسانی می‌رسد. از دیگر شواهد تاریخی به سنگ‌های آسیاب به شکل مدور و با قطری حدود 5/1 متر می‌توان اشاره کرد. از معروف‌ترین این سنگ‌ها باید به سنگ آسیاب منجنیق اشاره کرد که قدمت آن حدودا به قرن چهارم هجری می‌رسد و روی این سنگ کلماتی مانند اشهد ان لا الله الا و الله اکبر به خط کوفی حکاکی شده است. این سنگ، سنگ آسیاب روغن‌کشی است که در وسط آن سوراخی قرار دارد که چوب در آن گذاشته‌اند و با طناب آن را به حیواناتی مانند گاو و اسب اهرم می‌کردند و دانه‌های روغنی بین دو سنگ قرار می‌دادند و آن را می‌چرخاندند تا از آن روغن بگیرند. آسیاب‌های تاریخی نهنگ، پلنگ، گل، بلبل، سنبل و ابوالعباس از دیگر این آسیاب‌ها است.از ابتدای رودخانه مال آقا (زرد) تا انتهای این رودخانه در شهرستان باغملک که رود زرد کاید رفیع و کلاس مدین سادات می‌باشد صدها کیلومتر قنات وجود دارد. از قنات مال آقا، قنات ابوالعباس، قنات باغملک و قنات رود زرد کاید رفیع در گذشته جهت انتقال آب به زمین‌های بلند استفاده می‌کردند. از این رو، با وجود سازه‌های آبی در این شهرستان می ‌توان باغملک را مانند شوشتر به شهرستان سازه‌های آبی نام‌گذاری کرد. وجود این گونه آثار تاریخی می‌تواند این شهرستان را به بهترین نمایشگاه و موزه آب‌ها در کشور معرفی کند.

مجموعه اخبار ورزشی خوزستان

مدیر عامل باشگاه فولاد خوزستان:
ساختار فولاد با تزریق بازیکن قویتر می‌شود/ تقویت خطوط میانی، دفاع و حمله 

خبرگزاری فارس: مدیر عامل باشگاه فولاد خوزستان گفت: در خطوط میانی، دفاع و حمله تیم فولاد خوزستان نیازمند جذب بازیکن جدید و در حال رایزنی هستیم.

خبرگزاری فارس: ساختار فولاد با تزریق بازیکن قویتر می‌شود/ تقویت خطوط میانی، دفاع و حمله 

سیف‌اله دهکردی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اهواز اظهار داشت: فولاد خوزستان در شرایط کنونی وضعیت بسیار خوبی دارد اما در برخی خطوط تیمی مانند دفاع و میانی نیازمند تقویت است و باید در اسرع وقت در نیم‌فصل برای جذب بازیکن جدید اقدام کنیم.

وی خاطر نشان کرد: به دنبال جذب بازیکنان جدید هستیم و برخی گزینه‌ها را نیز در دست بررسی داریم و با برخی بازیکنان وارد گفت‌وگو شده‌ایم.

دهکردی با اشاره به اینکه بازیکنان نباید دچار غرور شوند، افزود: بازیکنان با برد مقابل استقلال تهران برای رسیدن به صدر جدول حرکت بسیار خوبی انجام دادند اما نباید دچار غرور نشوند و در این باره باید برای رسیدن به صدر جدول بسیار تلاش کرد.

* فولاد خوزستان به دنبال سهمیه آسیایی

مدیر عامل باشگاه فولاد خوزستان اظهار داشت: فولاد به دنبال کسب سهمیه آسیایی است و به این دلیل تلاش داریم تا با کسب حداکثر امتیازات از بازی‌های پیش رو برای کسب سهمیه گام‌های اساسی برداریم.دهکردی خاطر نشان کرد: فولاد خوزستان به دنبال رسیدن به صدر جدول است و باید راه رسیدن به صدر جدول را بسیار هموار طی کند.

وی تاکید کرد: فولاد خوزستان دارای وضعیت مناسبی است و در شرایط کنونی در رتبه سوم جدول رقابت‌ها قرار دارد اما باید  برای رسیدن به جایگاهی بهتر در جدول تیم فولاد تقویت شود.

*دیدگاه‌ها به فولاد خوزستان تغییر کرد

مدیر عامل فولاد خوزستان تاکید کرد: فولاد خوزستان با برد مقابل استقلال تهران، دید همه را به خود معطوف کرده است و  می‌کوشد تا جایگاهی بهتر برای خود در جدول رقابت‌ها به دست آورد.

دهکردی خاطر نشان کرد: فولاد خوزستان روندی روبه رشد را آغاز کرده و باید این روند روبه رشد و کسب امتیازات از بازی‌های آینده نیز حفظ شود.به گزارش خبرگزاری فارس، فولاد خوزستان در شرایط کنونی با کسب 26 امتیاز از 16 بازی توانسته است با تفاضل گل بهتر به جایگاه سومی جدول رقابت‌های لیگ برتر فوتبال برسد. 

 

 

 

حفاری قهرمان لیگ برتر بدمینتون بانوان خوزستان شد
ورزشی  8:59:46 1391/09/11
919-8081-5 کد خبر
RSS :: پرینت

در مسابقات لیگ برتر بدمینتون بانوان خوزستان، ملی‌حفاری عنوان قهرمانی را ازآن خود کرد.

به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، این رقابت‌ها نهم آذرماه با حضور چهار تیم در سالن انقلاب اهواز برگزار شد.

در این مسابقات که در رده‌های سنی جوانان و بزرگسالان انجام شد، بدمینتون‌بازان تیم‌های ملی‌حفاری، پتروشیمی بندرامام، نفت اهواز و نفت آبادان با یکدیگر رقابت کردند.

در پایان این مسابقات، تیم ملی‌حفاری در جایگاه نخست قرار گرفت، نفت اهواز عنوان دوم را ازآن خود کرد و نفت آبادان در مکان سوم ایستاد.

همچنین باتوجه به این‌که پتروشیمی بندرامام در جایگاه چهارم قرار گرفت و نتوانست مقامی را به دست آورد، از لیگ برتر بانوان خوزستان به لیگ دسته یک سقوط کرد.

 

 

مدیر عامل باشگاه صنعت نفت آبادان:
فردوسی‌پور دیگر آن عادل که قبلاً می‌شناختم نیست 

خبرگزاری فارس: مدیرعامل تیم صنعت نفت آبادان گفت:‌ فردوسی‌پور دیگر آن عادل قبل که می‌شناختم نبوده و فکر می‌کنم که با ذهنیت به بازی‌های صنعت نفت پرداخته می‌شود.

خبرگزاری فارس: فردوسی‌پور دیگر آن عادل که قبلاً می‌شناختم نیست 

خلیل صالحی امروز در گفت‌و‌گو با خبرنگار ورزشی فارس در آبادان اظهار داشت: در دیدار با ذوب آهن چهار صحنه مشکوک پنالتی برایمان وجود داشت که متاسفانه تنها دو صحنه به نمایش درآمد.

وی در همین خصوص اضافه کرد: زمان زیادی از برنامه را اختصاص به هدایتی و هدیه او به علی کریمی می‌دهند. در حالیکه حرف زیادی از تیم فوتبال صنعت نفت آبادان با این همه هوادار و حق تضییع شده‌اش زده نمی‌شود.

وی افزود: اگر هم اعلام می‌شد این صحنه پنالتی بوده است امتیازات ما بازنمی‌گردد اما هواداران از من خواستند اجازه ندهم حق تیم ضایع شود.

مدیر عامل باشگاه صنعت نفت آبادان با انتقاد از مجری برنامه نود خاطرنشان کرد: فردوسی‌پور دیگر آن عادل قبل که می‌شناختم نبوده و فکر می‌کنم که با ذهنیت به بازی‌های صنعت نفت پرداخته می‌شود.

وی در خصوص نقل انتقالات صنعت نفت در نیم فصل مسابقات لیگ برتر فوتبال کشور گفت و تصریح کرد: تا به امروز با هیچ بازیکنی صحبت نکرده و صنعت نفت لیستی هم برای بازیکنی که نمی‌خواهد ندارد. روزنامه‌ها اسامی برخی بازیکنان را اعلام کرده‌اند در صورتی که هنوز هیچ تصمیمی نگرفته و با این اقدامات تنها روحیه بازیکنان برای بازی آخر مقابل پیکان تضعیف می‌شود.

صالحی ادامه داد: کاسیمیرو اعلام کرده یکی دو بازیکن جدید را می‌خواهد و لیست نهایی را نیز به زودی به ما می‌دهد. تغییرات در تیم را دقیقاً با نظر سرمربی و کمیته فنی انجام داده و بنده هیچ دخالتی در این کار نخواهم داشت. این‌که برخی می‌گویند صالحی مدافع می‌خواهد در حالیکه کاسمیرو نیاز به مهاجم دارد شایعه‌ای بیش نیست.

مدیر عامل باشگاه صنعت نفت آبادان در مورد اینکه آیا مذاکره‌ای با ابراهیم طالبی برای پذیرفتن هدایت این تیم داشته‌اند، اظهار داشت: اصلا او را نمی‌شناسم و هیچ مذاکره‌ای هم در این ارتباط نداشتم. گفتند ما با او تماس گرفتیم و من به عنوان مدیرعامل باشگاه اعلام که هیچ تماسی با طالبی نداشته‌ام.

وی با اشاره به شایعاتی مبنی بر اختلاف وی با کاسیمیرو گفت: هیچ اختلاف سلیقه‌ای در تیم ما وجود ندارد. فوتبال آبادان در حال حاضر در شرایطی قرار ندارد که من از طالبی که او را  نمی‌شناسم استفاده کنم.صالحی در پایان افزود: کاسیمیرو کارش را با قدرت انجام می‌دهد. یک بازی تا پایان نیم فصل داریم و بعد از آن هم در مورد تصمیمات فنی تیم هیچ دخالتی نکرده و کار را طبق نظر کاسمیرو و کمیته فنی دنبال می‌کنیم. 

 

 

سرخ‌پوشان اهوازی 720دقیقه بدون باخت/شکست‌ناپذیری فولادمردان مقابل نفت تداوم می‌یابد؟
ورزشی  9:46:59 1391/09/11
919-8181-5 کد خبر
RSS :: پرینت

تیم فوتبال فولادخوزستان هشت هفته است که در رقابت‌های لیگ برتر شکست نخورده و امیدوار است که دیدار آخر خود را در نیم‌فصل اول نیز بدون شکست پشت سر بگذارد.

 

به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، سرخ‌پوشان اهوازی که در چند هفته ابتدایی رقابت‌های لیگ برتر نتایج راضی‌کننده‌ای کسب نکردند، این روزها روی نوار نباختن قرار گرفته‌اند و 720 دقیقه است که شکست‌ناپذیر بوده‌اند.

 

حاصل تلاش شاگردان فرکی در هشت هفته ابتدایی رقابت‌ها، چهار شکست برابر تیم‌های سپاهان، مس، راه‌آهن و ذوب‌آهن، سه تساوی مقابل داماش، آلومینیوم و پرسپولیس و یک پیروزی برابر سایپا و درمجموع کسب شش امتیاز بود اما روند موفقیت‌های فولادی‌ها از دیدار با ملوان آغاز شد؛ جایی که آن‌ها در خانه، قوی سپید انزلی را یک بر صفر شکست دادند و پا به رقابتی تنگاتنگ با حریفان گذاشتند.

 

شاگردان فرکی در ادامه در دیداری پر گل، پیکان را با پنج گل در هم کوبیدند. پیروزی 3 بر یک برابر نفت آبادان، تساوی یک بر یک مقابل گهر، برد 2 بر یک برابر فجرسپاسی، تساوی صفر بر صفر مقابل صبا، پیروزی 3 بر 2 برابر تراکتور و برد شیرین 3 بر 2 مقابل شاگردان قلعه‌نویی، فولاد بدون ادعا را تا رده سوم جدول بالا آورد و حالا این تیم خود را تا رسیدن به صدر جدول دور نمی‌بیند.

 

حسین فرکی و شاگردانش در دیدار برابر صدرنشین بدون هراس از موقعیت این تیم، با ارایه یک بازی زیبا و روان، ژنرال و شاگردانش را نیز از پیش رو برداشتند تا شایستگی خود را نشان دهند و اثبات کنند که هفت هفته بدون باخت به دلیل اتفاقات و یاری شانس نبوده است. فولاد در آخرین نبرد خود در نیم‌فصل نخست باید با نفت تهران رده دهمی مصاف دهد.

 

این دیدار از چند جنبه می‌تواند حائز اهمیت باشد که ازجمله آن می‌توان به تقابل حسین فرکی سرمربی پیشین نفت با شاگردان سابقش اشاره کرد. شکست نخوردن در این دیدار از این جهت که فولادی‌ها با روحیه خوبی نیم‌فصل را به پایان برسانند و رکودی کم‌نظیر از نباختن‌های متوالی در لیگ ایران به جا بگذارند، نیز برای آن‌ها اهمیت دارد.

 

در حال حاضر تیم فولاد با 26 امتیار، پس از استقلال و سپاهان 31 و 30 امتیازی در رده سوم جای گرفته است. سرخ‌پوشان اهوازی همچنین پس از سپاهان که 27 گل به ثمر رسانده است، به همراه تراکتور با 26 گل زده، جزو بهترین خط حمله‌های لیگ می‌باشد.از آن‌جا که احتمال جدایی آرش افشین مهاجم سرعتی فولادی‌ها در نیم‌فصل دوم وجود دارد، این تیم برای ادامه روند خوب خود در این نیم‌فصل، نیاز به تقویت‌شدن دارد. فولاد با تداوم روند در پیش گرفته می‌تواند به جمع تیم‌های مدعی بپیوندد و به سهمیه آسیایی نیز دست یابد.

 فولادخوزستان در هفته هفدهم و در آخرین دیدار خود در نیم فصل اول، از ساعت 15 و 15 دقیقه روز دوشنبه (سیزدهم آذرماه) در ورزشگاه تختی اهواز به مصاف نفت تهران می‌رود.

 

 

سرپرست تیم بسکتبال صنعت نفت آبادان:
مستحق شکست برابر مس کرمان نبودیم / شاهین بوشهر را آنالیز کردیم

خبرگزاری فارس: سرپرست تیم بسکتبال صنعت نفت آبادان گفت: هفته آینده در دیداری حساس مهمان شاهین بوشهر بوده و چند روزی است که به همراه کادر فنی تیم به دنبال آنالیز حریف بوشهری هستیم.

خبرگزاری فارس: مستحق شکست برابر مس کرمان نبودیم / شاهین بوشهر را آنالیز کردیم 

محسن داوری امروز در گفت‌و‌گو با خبرنگار ورزشی فارس در آبادان اظهار کرد: وضعیت خوبی در جدول رده‌بندی مسابقات لیگ دسته اول بسکتبال کشور داشته و از شرایط کنونی راضی هستیم.

وی از نتایج کسب شده توسط تیم بسکتبال صنعت نفت آبادان گفت و اضافه کرد: در هفته آخر مسابقات دور رفت استراحت کرده و از شش بازی قبلی خود پنج پیروزی را کسب کردیم.

سرپرست تیم بسکتبال صنعت نفت آبادان با اشاره به تک شکست تیم متبوعش در این فصل از مسابقات لیگ دسته اول ایران افزود: در حالی به تیم بسکتبال مس کرمان بازی را واگذار کرده که به هیچ عنوان مستحق شکست نبودیم.

وی در ادامه هدف تیم بسکتبال  صنعت نفت آبادان از حضور در رقابت‌ها را خوشحال کردن مردم آبادان خواند و خاطرنشان کرد: وقتی خانواده‌های حاضر در سالن برگزاری مسابقات ما خوشحال از محل خارج می‌شوند به هدفی که ترسیم کرده‌ایم رسیده‌ایم.

داوری تصریح کرد: بدمان نمی‌آید که یکی از تیم‌های صعود کننده به مسابقات لیگ برتر بسکتبال ایران باشیم ولی در این خصوص باید سیاست‌های باشگاه را نیز در نظر بگیریم.

وی در پاسخ به انتقادهایی مبنی بر استفاده تیم بسکتبال صنعت نفت از بازیکنان غیر بومی گفت: شاید چند بازیکن غیر آبادانی در تیم ما حاضر باشند اما مهم این است که در کنار این بازیکن‌ها 12 بسکتبالیست جوان و نوجوان آبادانی نیز دیده شده که آینده مجموعه را شکل می‌دهند.

سرپرست تیم بسکتبال صنعت نفت آبادان افزود: هفته آینده در دیداری حساس مهمان شاهین بوشهر بوده و چند روزی است که به همراه کادر فنی تیم به دنبال آنالیز حریف بوشهری هستیم.

وی در همین خصوص گفت: بازی سختی را پیش رو داشته و باید در مقابل شاهینی به بازی کنیم که نسبت به دور رفت تغییرات زیادی داشته و بازیکنان جدیدی را اضافه کرده است. 

 

 

ابراهیم تهامی ،اعجوبه ای که دیگر مثل او نخواهد آمد
نگذاشتند به حقم در تیم ملی برسم

مهمترین صحبت تهامی در برنامه دیشب این بود که او آرزو داشت که در بازی با استرالیا در ترکیب ثابت تیم ملی قرار داشته باشد اما در آخرین لحظه فردی از تهران با کادر فنی تماس گرفته و او را از لیست خارج کرده است.
برنامه 90 این هفته که در روز غیر تخصصی‌اش پخش شد، ابتدا با اشاره کوتاه به دیدار تاریخی ایران با استرالیا که منجر به صعود تیم ملی به جام جهانی 98 فرانسه شد دقایقی را میزبان ابراهیم تهامی بود. تهامی یکی از بازیکنان تیم ملی فوتبال در بازی ایران و استرالیا بود.
شاید جذاب ترین قسمت برنامه این هفته همین شروع جنجالی اش بود؛ جنجالی از این جهت که صحبت‌های تهامی تا پایان برنامه با واکنش‌های زیادی از سوی افراد مختلف روبرو شد که به گفته مجری برنامه تلفن‌های برنامه 90 را پشت سر هم به صدا در می‌آوردند.
مهمترین صحبت تهامی در برنامه دیشب این بود که او آرزو داشت که در بازی با استرالیا در ترکیب ثابت تیم ملی قرار داشته باشد اما در آخرین لحظه فردی از تهران با کادر فنی تماس گرفته و او را از لیست خارج کرده است.
او همچنین گفت که به نظرش نعیم سعداوی آن روز نباید به میدان می‌رفت.
تهامی همچنین از درگیری لفظی دایی و خداداد عزیزی بر سر میز شام در روز پیش از بازی خبر داد و درباره صحنه گل دوم که پا به پای عزیزی به سمت دروازه استرالیا یورش برد، گفت: دروازه جلوی من خالی بود و اگر من در آن صحنه جای خداداد بودم به بازیکن کناری پاس می‌دادم و خودم مستقیما شوت نمی زدم.
بازیکن آبادانی اسبق تیم ملی بار دیگر به انتقاد از اتفاقات آن سال پرداخت و گفت: از کل کسانی که در بازی با استرالیا حضور داشتند فقط من به جام جهانی نرفتیم. مثلا بهنام سراج یا علی لطیفی حقشان نبود که به جام جهانی بروند. حتی بازیکنی بود که گچ پایش را باز کردند و او را با خود بردند و از او استفاده هم نکردند. اگر من بودم ایران حتما از گروهش صعود می‌کرد.
او گفت: مسئله این است که در آخرین سفر تیم ملی به هنگ کنگ به من گفتند جایی رفته‌ام که نباید می رفتم و به همین دلیل مرا خط زده‌اند. آن جایی که از آن سخن می‌گویند من و میناوند با هم رفتیم. میناوند داخل رفت و من در آستانه در ماندم. اگر رفتن به آنجا اشکال داشت چرا مهرداد به جام جهانی رفت ولی من نرفتم.
این صحبت تهامی در میانه‌های برنامه با واکنش شدید میناوند روبرو شد که درپیامی به برنامه 90 گفته بود که تهامی نباید این چنین حرف می‌زد که باعث شود دل خانواده‌اش بلرزد و همچنین گفت که تهامی باید باوجدان تر صحبت می‌کرد.
تهامی در آخرین بخش صحبت‌هایش گفت: مطمئن باشید کسانی که باعث شدند من به جام جهانی نروم را نه در این دنیا و نه در دنیای دیگر نخواهم بخشید حتی اگر از من حلالیت بخواهند.
برنامه 90 در ادامه گزارش جالبی از حضور یک بازیکن در لیگ برتر پخش کرد که با استفاده از مدارک معافیت پزشکی برادرش در تیم پیکان بازی می‌کند.
به دلیل آن که فدراسیون فوتبال ایران به عنوان برترین فدراسیون سال آسیا انتخاب شد برنامه 90 با علی کفاشیان که هم اکنون در مالزی به سر می‌برد ارتباط تلفنی برقرار کرد تا درباره این اتفاق مهم با وی صحبت کند.
کفاشیان در این رابطه گفت: معیارهایAFC برای انتخاب برترین فدراسیون مواردی مانند برگزاری مسابقات پایه، چشم اندازهای استانی، آموزش ها و سمینارهاست که هر کدام ضوابط خاص خود را دارد. مطمئنا فدراسیون کشوری مانند ژاپن که 25 سال است که هزینه‌های زیادی در فوتبال انجام می‌دهد برخی از کارهایی را که ما انجام داده‌ایم انجام نداده است که به عنوان برتر انتخاب نشده است. ما در برخی فعالیت‌ها نسبت به کشورهای دیگر واقعا جلو هستیم.
در ادامه حاشیه‌های پیش از دیدار پرسپولیس با ملوان پخش شد و نیز صحبت‌های سعید شیرینی سرپرست تیم فوتبال پرسپولیس در انتقاد به مسئولان باشگاه ملوان پخش شد که معتقد بود آنها با صحبت‌های خود پیش از مسابقه و اهدای هدیه به مهدی مهدوی کیا علیه پرسپولیس جنگ روانی راه انداخته و اقدام غیر حرفه‌ای انجام دادند.
در واکنش به پخش این گزارش صادق درودگر، مدیر عامل باشگاه ملوان روی خط برنامه آمد و با انتقاد شدید از سرپرست باشگاه پرسپولیس و مدیر عامل این تیم، با لحنی کاملا غیر دوستانه گفت: آدم‌هایی که در زندگی‌شان فقط برخورد فیزیکی را یاد گرفته‌اند و با کار فرهنگی بیگانه اند وقتی از کسی تقدیر می‌شود ناراحت می‌شوند چون خودشان این کار را بلد نیستند.
وی در ادامه با تمجید از مالک باشگاهش گفت: باید از آقای هدایتی تشکر کنیم که در فوتبال هزینه می‌کند و نیز به هر کس که برای کشور افتخار آفرینی می‌کند و در رقابت‌های المپیک مدال کسب می‌کند هدیه می‌دهد.
مجری برنامه 90 در واکنش به این صحبت درودگر از او پرسید که آقای هدایتی چرا به جای هدیه دادن به بازیکنان تیم‌های دیگر و رشته‌های دیگر پول طلبکاران باشگاه استیل آذین را نمی‌دهد.
در ادامه این صحبت‌ها تعداد زیادی از بازیکنان و کادر فنی سابق استیل آذین که از این باشگاه طلب داشتند با برنامه تماس گرفتند و اعلام کردند که طلبشان هنوز وصول نشده است. یکی از این افراد هومن افاضلی بود که گفت: من هرگاه از جایی بیرون می‌روم دیگر درباره‌اش صحبت نمی‌کنم اما حالا مجبورم که درباره استیل آذین حرف بزنم. ماشالله آقای هدایتی زورش زیاد است ولی من یک مربی معمولی‌ام. قرارداد من با این تیم 150 میلیون تمان بود که کمیته انضباطی رای داد که حق و حقوقم تا زمانی که در این تیم بوده‌ام پرداخت شود ولی متاسفانه چنین اتفاقی رخ نداد.
سوالی که برنامه 90 در این هفته از بینندگانش پرسید این بود که به نظر آنها تیم ملی فوتبال در پایان رقابت‌های انتخابی جام جهانی در چه جایگاهی قرار می‌گیرد. از بین بیش از یک میلیون شرکت کننده در این مسابقه 51 درصد به حضور تیم ملی در پلی آف رای دادند، 29 درصد اعتقاد داشتند که تیم ملی مستقیما به جام جهانی صعود می‌کند و 20 درصد هم به حذف تیم ملی رای دادند. 

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل

هکرهای ایرانی: دریافت اطلاعات "محرمانه" مربوط به آژانس بین المللی انرژی اتمی

هکرهایی که به سرور آژانس بین المللی انرژی اتمی حمله و هک کردند اطلاعات "محرمانه ای" را به دست آوردند.به گزارش سرویس بین الملل انتخاب ؛ رویترز نوشت: یکی از گروه های هکر احتمالا متشکل از ایرانیان این مطلب را گزارش داده است.یک بیانیه ای در وب سایت گروه هکر ها با نام فارسی چند ساعت پس از اظهارات یوکیا آمانو ، رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی منتشر شد.

 آمانو گفت که نشت اطلاعات مهمی در مورد برنامه هسته ای ایران رخ نداد. نمایندگان آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد این حادثه هنوز اظهار نظر نکرده اند. حملات به سرور چند ماه پیش صورت گرفت و پس از این سرور بسته شد. اما آژانس از حمله فقط این هفته خبر داد پس از آن که برخی از اطلاعات با مشخصات تماس کارشناسان آژانس بین المللی انرژی اتمی در سایت های هکرها در تاریخ 25 نوامبر منتشر شد . 

 

 

گاردین: ادعای 3 برابری قدرت بمب هسته ای ایران، خنده دار و بچه گانه است/ نمودار منتشر شده چیزی نیست جز گرافیکی رایج و ساده که به راحتی در اینترنت پیدا می شود!

روزنامه گاردین اما طی مطلبی که روز ۲۸ نوامبر، یک روز پس از انتشار گزارش آسوشیتدپرس منتشر شد، این خبر را یک "پروپاگاندای رسانه‌ای" دانست و اطلاعات موجود در این گزارش را خام، ابتدایی و بچه گانه توصیف کرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

دانشمندان آمریکایی برنامه زمامبندی منتشره در رسانه ها مربوط به ساخت بمب هسته ای ایرانی را "شوخی" نامیدند اشتباهاهات جدی آن را کشف کردند.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ گاردین نوشت: دانشمندانی برنامه را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند، نتایج مطالعات را در یک در مجله "بولتن دانشمندان اتمی" منتشر کردند. به نظر آنها، این برنامه شامل "اشتباه هایی جدی می باشد که محققان مشغول به کار در سطح دولتی اصلا نمی توانستند مرتکب آن شوند".

خبرگزاری آسوشیتدپرس چند روز پیش گزارشی منتشر کرد که در آن ادعا شده بود کارشناسان ایرانی با کمک یک برنامه کامپیوتری سلاح‌هسته‌ای را شبیه‌سازی کرده‌اند که قدرت انفجاری آن سه برابر بمب به کار برده شده در هیروشیماست.

آسوشیتدپرس نموداری منتشر کرده بود که زیر آن به فارسی نوشته شده بود: «تغییرات توان و انرژی آزادشده بر حسب زمان طی پالس توان». این خبرگزاری مدعی شده بود که این اطلاعات را از یکی از مقام‌های یک کشور منتقد برنامه‌هسته‌ای ایران به دست آورده است.

روزنامه گاردین اما طی مطلبی که روز ۲۸ نوامبر، یک روز پس از انتشار گزارش آسوشیتدپرس منتشر شد، این خبر را یک "پروپاگاندای رسانه‌ای" دانست و اطلاعات موجود در این گزارش را خام، ابتدایی و بچه گانه توصیف کرد.

گاردین همچنین نمودار منتشرشده را یک نمودار ابتدایی دانست که با جستجوی عبارت "احتمال توزیع انرژی انباشته شده" در گوگل می‌توان شبیه آن را در سایتی که مخصوص آموزش استفاده از برنامه اکسل هست، پیدا کرد.

نویسنده گاردین، نمودار منتشرشده در آسوشیتدپرس را "نمایشی مضحک" نامیده که می‌خواهد برنامه اتمی ایران را در بوق و کرنا کند.

وی همچنین به شواهد قابل اطمینان علمی‌ای اشاره کرده که نشان می‌دهند این نمودار ساختگی است.

گاردین از جمله به بولتن دانشمندان اتمی اشاره کرده که در آن از قول یک دانشمند اتمی نوشته شده: «چنین نمودارهایی که یکی از آن‌ها در آسوشیتدپرس منتشر شده، در هر کتاب علمی مربوط به دانش هسته‌ای و نیز در سایت‌های اینترنتی قابل دسترسی هستند».

نویسنده گاردین سپس نتیجه گرفته که نموداری که آسوشیتدپرس به عنوان بخشی از مدارک طبقه‌بندی‌شده و مخصوص آن را معرفی کرده، در حقیقت چیزی نیست به جز گرافیکی رایج و ساده که می‌تواند به راحتی در تمام منابع عمومی قابل دسترسی باشد.

گاردین همچنین از قول یک دانشمند اتمی داده‌های این نمودار را نیز غلط خوانده و تصریح کرده که دو منحنی این نمودار که یکی نشان دهنده انرژی آزاد‌شده در زمان و دیگری توان آزادشده در زمان است با یکدیگر همخوانی ندارند.

اخبار برگزیده

روایت "مشرق" از گوشه و کنار سیاست؛

مخالفت با سفر لاریجانی به غزه/ پروژه تخریب رقبای خاتمی در جبهه اصلاحات/ جریمه 116 میلیاردی یک وارد کننده خودرو/ ارتباط بی بی سی با برخی هنرمندان و...

خبرنگاران مشرق در جریان پیگیری‌های خبری به "زمزمه"ها و "گفته می‌شود"هایی برمی‌خورند که میهمان‌کردن مخاطبان به این شنیده‌ها خالی از لطف نیست.

* محرم امسال شاهد یکی از باشکوه ترین مراسم های عزاداری و ابراز ارادت به سالار شهیدان و یاران با وفایش در سراسر کشور بودیم. تنها در شهر تهران 17840 هیات، تکیه ، مسجد و حسینیه به اقامه عزا پرداختند که به گفته کارشناسان این حضور و شور بی سابقه بوده است.

*شنیده ایم در هفته گذشته علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی جهت اعلام حمایت مردم ایران از مقاومت فلسطین قصد سفر به نوار غزه را داشت که با مخالفت مقامات مصری این سفر انجام نپذیرفت.

*تیمی از اعضای مجمع روحانیون ماموریت یافته اند تا با کاندیداهای جبهه اصلاحات از جمله محمدرضا عارف، محمد شریعتمداری، مهر علیزاده، کواکبیان و اسحاق جهانگیری دیدار و مذاکره داشته و آنها را از کاندیداتوری منصرف نمایند. مجمع روحانیون بصورت چراغ خاموش تلاش می کند محمد خاتمی را به عنوان گزینه نهایی اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی نماید.

*محمد سعیدی کیا که خود را برای رقابت های انتخاباتی آماده می کند به چهار استان قم، گیلان، مازندران و گلستان سفر کرده و با شخصیت های مذهبی ، سیاسی و نخبگان این استان ها دیدارهایی را انجام داده است.

*محمد خاتمی که به شدت نگران رد صلاحیت خود در انتخابات ریاست جمهوری است نسبت به انتشار عکس، خبر، سخنرانی ، یادداشت و تحلیل درباره شخص خود در رسانه ها اظهار رضایت کرده است. به اعتقاد خاتمی در صورتی که این روند ادامه پیدا کند رد صلاحیت وی برای نظام مشکل ساز می شود. خاتمی می خواهد بدون پرداخت هرگونه هزینه و عذرخواهی از مواضع خود در فتنه 88 به عرصه سیاسی بازگردد.

*برخی نمایندگان از تنظیم نامه ای خبر می دهند که در آن از علی لاریجانی برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری دعوت به عمل آمده است. پیش بینی می شود این نامه با امضای حداقل 150 نماینده که اکثر آنها از اعضای فراکسیون رهروان ولایت هستند منتشر شود.

*یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری که در یکی از مراکز استراتژیک کشور مسئولیت دارد اخیرا به مدیران خود گفته در صورتی که در انتخابات آینده از وی حمایت نمی کنند این مرکز را ترک نمایند. برخی مدیران این مرکز را ترک کرده و با کاندیدای رقیب وی همکاری خود را آغاز کرده اند.

*محمد خاتمی کمیته های پنج گانه ای را در حوزه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و بین الملل راه اندازی کرده تا آخرین گزارش ها و تحلیل ها را دریافت نماید. از یونسی، ربیعی، موسوی لاری، نجفی و صادق خرازی به عنوان مسوولان این کمیته ها نام برده می شود.

* کنگره ای با عنوان" ملیت های ایران فدرال" و با هدف از میان برداشتن مرزها میان گروه های اپوزیسیون ایرانی در پاریس برگزار شده است. یکی از مصوبات این کنگره که تحت نظارت سرویس امنیتی فرانسه برگزار شد ضربه زدن به منابع و مراکز توزیع انرژی ایران از جمله خطوط نفت و گاز بود که بخشی از این ماموریت به گروه های خلق عرب واگذار شد.

*یکی از راهبردهای اصلاح طلبان افراطی اجرای پروژه"مهره سوزی" است. بر اساس این پروژه، تیمی ماموریت یافته است گزینه های معتدل اصلاح طلب همچون عارف، شریعتمداری و جهانگیری به شدت تخریب شوند تا مسیر برای به میدان آوردن عناصر مطلوب آنها فراهم آید.

*منابع رسمی از ذخیره مطلوب کالاهای اساسی همچون گوشت و گندم و روغن در کشور خبر می دهند. به اعتقاد کارشناسان اقتصادی برخی کمبودهای نقطه ای مواد غذایی در کشور ناشی از مشکلات توزیع است و سیلوها و سردخانه ها از ذخیره خوبی برخوردارند.

*محمد خاتمی نسبت به نقل برخی سخنان تند و افراطی به نقل از وی در برخی رسانه ها شدیدا اعتراض کرده است. وی در نامه نگاری هایی اعلام کرده تمام حرف ها و مواضع من مشخص است اما عده ای تندرو در صددند نگذارند جریان اصلاحات به داخل نظام بازگردد.

*سخنان اخیر موسوی خوئینی ها در جمع گروهی از دانشجویان که تکرار شعارهای فتنه 88 بود، با اعتراض برخی اعضای مجمع روحانیون، بنیاد باران و استانداران دوران اصلاحات مواجه شده است. این افراد با ارسال نامه ای خطاب به خوئینی ها اتخاذ چنین مواضعی را تیر خلاص برای بازگشت اصلاح طلبان به قدرت دانسته و از وی خواستند در فعالیت های سیاسی اش از تک روی پرهیز نموده و خود را تابع تصمیمات حزبی و تشکیلاتی بداند.

*برخی کارشناسان اقتصادی دولت معتقدند با ادامه تمهیدات و برنامه های بانک مرکزی تا پایان سال می توان قیمت دلار را به 1800 تومان رساند. پس از کاهش نسبی قیمت سکه و دلار در بازار، برخی افراد که نگران کاهش قیمت ها هستند اقدام به عرضه دلار و سکه ذخیره شده به بازار کرده اند که در صورت عرضه یک چهارم دلار ذخیره شده ، حدود 5 میلیارد دلار به بازار ارز عرضه خواهد شد و قیمت ها کاهش بیشتری خواهند یافت.

*شنیده ایم که یکی از بزرگترین وارد کنندگان خودرو های لوکس خارجی مبلغ 116 میلیارد تومان جریمه شده است. وی جزو سه وارد کننده بزرگ خودرو خارجی است.

*رئیس یکی از مراکز پژوهشی صداو سیما در سال 90 مدت 5 ماه را به بهانه هایی چون کاندیداتوری مجلس در محل کار خود حاضر نبوده که با نظر ضرغامی دستور پیگیری و برخورد با این موضوع صادر شده است.

*دولت طرح اعطای تسهیلات 14 هزار میلیارد تومانی را به واحدهای صنعتی و کشاورزی در دستور کار قرار داده است. بر اساس این طرح وام واحدهای صنعتی 16 درصدی و واحدهای کشاورزی 13 درصدی خواهد بود.

*شبکه بی بی سی در صدد است شبکه ای از هنرمندان را در داخل کشور ساماندهی کند تا در برهه هایی چون انتخابات آنها را به میدان آورد. مسوولان این شبکه اخیرا قراردادی به مبلغ 150 میلیون با یک پیکر تراش داخل کشور به نام علاء الدین منعقد کرده اند تا وی تندیسی از وضعیت نابسامان اقتصادی کشور را برای آنان بسازد.

*آمریکا و انگلیس طرح تاسیس کشوری به نام "بدخشان بزرگ" را در دستور کار قرار داده اند. بر این اساس مناطقی از بدخشان تاجیکستان، نورستان افغانستان، چترال پاکستان و سین کیانگ چین، کشور بزرگ بدخشان را با هدف فشار بر روسیه و چین تشکیل می دهند. پادشاه این کشور آقاخان چهارم رئیس فرقه اسماعیلیان نزاری خواهد بود که در لندن زندگی می کند و القاب و نشانه های متعددی از ملکه و دربار به خاطر خدماتش به بریتانیا دریافت کرده است.فرقه های بهاییت، وهابیت و اسماعیلیه توسط دولت انگلیس در خاورمیانه تاسیس شده اند.

یک گزارش فرهنگی - مذهبی

به گزارش مشرق به نقل از مهر، با توجه به رشد روز افزون مسلمانان، شیعیان نیز جمعیت بسیاری را در جای جای جهان به خود اختصاص داده اند که طی مقاله زیر به آمار و پراکندگی آنها در نقاط مختلف جهان اشاره می شود.

عراق: شعیان این کشور بیشتر در جنوب زندگی می کنند. مانند مناطق الکوت، عماره، غراف، دیوانیه، ناصریه. در شمال عراق نیز شیعیان ساکن اند، اما تعداد آنها کمتر بوده و بیشتر سنی مذهب هستند.

افغانستان: مذهب تشیع از عهد صفوی به این کشور وارد شده است ؛ اما آمار دقیقی از تعداد آنها در دست نیست.

آذربایجان: در این کشور نیز از دوران صفوی مذهب تشیع منتشر شد، بیشتر ساکنان آن شیعه مذهب هستند. در آذربایجان شیعیان 80 درصد از جمعیت 8 میلیونی این کشور را تشکیل می دهند.

آستانه پایتخت جمهوری قزاقستان: شیعیان از ایران و از ترک های آذربایجان به این منطقه مهارجرت کرده اند.

قطیف عربستان: در این شهر شیعه خالص زندگی می کنند. در مکه و مدینه نیز امروز شیعیان زندگی می کنند و از قبایل شیعی می توان به بنی جهم، بنی علی و بنی عوف اشاره کرد.

جبل عامل لبنان: قدیمی ترین مردم آن شیعه مذهب هستند. اما تعداد شیعیان لبنان بسیار زیاد است و جمعیت زیادی از شیعیان در این کشور ساکن اند.

حمص سوریه: شیعیان این شهر بسیار زیاد هستند و روستاهای زیادی از آن مذهب تشیع دارند. حلب سوریه: پیش از عهد حمدانی ها مذهب تشیع به آن وارد شد و اینک ساکنان بسیار زیادی شیعه مذهب هستند.

کویت: تعداد شیعیان در این کشور بسیار زیاد است و آنها تأثیر بسیاری در این کشور گذاشته اند. آنها قاضی شرعی دارند که مرجع دینی آنها از سوی مراجع نجف اشرف انتخاب می شود.

در امان، مسقط، دبی نیز شیعیان بسیاری زندگی می کنند که آزادی مذهبی دارند.

یمن: شعیان اثنی عشری در یمن بسیار زیاد هستند . در واقع 35 درصد از 19 میلیون نفر جمعیت این کشور را شیعیان تشکیل می دهند.

تعداد شیعان در چین به 11 میلیون نفر و در روسیه به 10 میلیون نفر می رسد.

برخی از روستاهای طرابلس لیبی شیعیان زندگی می کنند. شعیان به علت فشارهای دولت لیبی از آنجا مهاجرت کرده اند.

جمعیت شیعیان اندونزی به بیش از یک میلیون نفر می رسد.
در بنگلادش از 130 میلون نفر حدود 87 درصد مسلمان هستند اما سرشماری دقیقی در مورد شیعیان وجود ندارد.

در اوگاندا آمار دقیقی از شعیان وجود ندارد اما صدها هزار شیعه در این کشور زندگی می کنند.

تانزانیا بیش از 10 درصد از جمعیت 30 میلیون نفری را شیعیان تشکیل می دهند.

در تونس نیز شیعیان بسیاری زندگی می کند.

در ساحل عاج حدود 100 هزار شیعه ساکن اند. در غنا یک میلیون شیعه زندگی می کنند. کنیا: تعداد شیعیان 5 درصد از جمعیت 10 میلیونی آنها را تشکیل می دهند. این آمار سرشماری بین المللی یا منطقه ای یا تحقیقات میدانی خاصی به دست آمده است که در سایت اینترنتی نور الاسلام به آن اشاره کرده است.

تاریخ انقلاب کربلا

تحریفات عاشورا - شهید مطهری

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حماسه حسینی - شهید مطهری - مطلب حاضر برگرفته از کتاب "حماسه حسینی" است که شامل سخنرانی های استاد شهید آیت الله مطهری در خصوص تحریفات صورت گرفته در مورد واقعه عاشورا می باشد.

لازم به ذکر است که مطالب استاد چون سخنرانی بودند پردازش و ویرایش ‌شده اند. متاسفانه با توجه به رشد روز افزون تحریفات و غلو‌هایی که در مورد روز عاشورا و وقایع آن ایجاد شده است؛ بررسی این واقعه بزرگ تاریخ مسلمین، لازم می نمود، بنابراین در چند مقاله به بررسی تحریفات واقعه کربلا می پردازیم.

امید است همه ما بتوانیم با درک واقعیت‌های این واقعه تاریخی به ارزش اصلی نهضت حسینی پی‌ برده و در ترویج واقعیات و ارزش‌های آن تلاش کنیم.

موضوع بحث ما، تحریفات در واقعه تاریخی کربلاست. در بازگویی این واقعه بزرگ تحریفاتی صورت گرفته است لهذا این بحث را در چهار فصل خلاصه می‌کنیم.

فصل اول

در اطراف معنی تحریف و انواع تحریف هایی که در دنیا وجود دارد و اشاره به این که انواع این تحریف ها در حادثه تاریخی عاشورا واقع شده است.

فصل دوم

درباره عوامل تحریف است یعنی به طور کلی در سایر قضایای دنیا که تحریف صورت می‌گیرد به چه علت صورت می‌گیرد، چرا بشر حوادث و قضایا و احیانا شخصیت ها را تحریف می‌کند؟ مخصوصا در حادثه عاشورا و نقل حادثه کربلا، چه عواملی دخالت داشته است که تحریفاتی در این قضیه ایجاد شود.

فصل سوم

عبارت است از توضیحی درباره تحریف هایی که در همین داستان و حادثه تاریخی صورت گرفته است.

فصل چهارم

در اطراف وظایف ما، اعم از علما و توده‌ مسلمان ما است.

معنای تحریف

تحریف در زبان عربی از ماده "حرف" است یعنی منحرف کردن چیزی از مسیر و وضع اصلی خود که داشته است یا باید داشته باشد.

به عبارت دیگر تحریف نوعی تبدیل و تغییر است ولی تحریف مشتمل به چیزی است که کلمه تغییر و تبدیل نیست. شما اگر کاری کنید که جمله‌ای، نامه ای، شعر و یا عبارتی آن مقصودی را که باید بفهماند، نفهماند و مقصود دیگری را بفهماند، می‌گویند شما این عبارت را تحریف کرده‌اید. مثلا شما گاهی مطلبی یا حرفی را به یک نفر می‌گویید، بعد آن شخص سخن شما را در جای دیگری نقل می‌کند. پس از آن، کسی به شما می‌گوید فلانی از قول شما چنین چیزی نقل می‌کرد شما می‌فهمید آن چه شما گفته بودید با آنچه که او نقل کرده خیلی متفاوت است. او سخن‌های شما را کم و زیاد کرده است، قسمتی از حرف های شما را که مفید مقصود شما بوده حذف کرده و قسمت هایی از خود به آن افزوده است در نتیجه سخن شما نسخ شده و چیزی دیگری از آب در آمده است. آن وقت شما می‌گویید این آدم حرف مرا تحریف کرده است. مخصوصا اگر کسی در سندهای رسمی دست ببرد می‌گویند که تحریف کرده است. اینها مثال هایی بود برای روشن شدن معنی کلمه تحریف و این کلمه بیش از این احتیاج به توضیح ندارد. حال به شرح انواع تحریف می‌پردازیم:

انواع تحریف

تحریف انواعی دارد که مهم ترین آنها عبارت است از

تحریف لفظی و تحریف معنوی. تحریف لفظی این است که ظاهر مطلبی را عوض کنند مثلا از یک گفتاری عبارتی حذف شود یا عبارتی اضافه شود و یا جمله‌ها را چنان پس و پیش کنند که معنی آن فرق کند، یعنی در ظاهر و در لفظ گفتار تصرف کنند. این را تحریف لفظی می‌گویند.

تحریف معنوی این است که شما در لفظ تصرف نمی‌کنید، لفظ همان است که بوده. گاهی لفظ را همانطور معنی می‌کنید که مقصود گوینده بوده ولی گاهی هم لفظ را طوری معنی می‌کنید که خلاف مقصد و مقصود گوینده است. آن را طوری معنی می‌کنید که مطابق مقصود خود شما باشد، نه مطابق مقصود اصلی گوینده؛ این را تحریف معنوی می‌گویند.

قرآن کریم کلمه تحریف را مخصوصا در مورد یهودی‌ها به کار برده است و با ملاحظه تاریخ معلوم می‌شود که اینها قهرمان تحریف در طول تاریخ هستند. نمی‌دانم این چه نژادی است که تمایل عجیبی به قلب حقایق و تحریف دارد. لذا همیشه کارهایی را در اختیار می‌گیرند که در آنها بشود حقایق را تحریف و قلب کرد. من شنیده‌ام بعضی از همین خبرگزاری‌های معروف دنیا که رادیوها، روزنامه‌ها همیشه از اینها نقل می‌کنند منحصرا در دست یهودی‌ها است. چرا؟ برای این که بتوانند قضایا را در دنیا آن طوری که دلشان می‌خواهد منعکس کنند و قرآن چه عجیب درباره اینها حرف می‌زنند. این خصیصه یهودیان که تحریف است، در قرآن به صورت یک خصیصه نژادی شناخته شده است. در یکی از آیات قرآن در سوره بقره می‌فرماید: «افتطمعون ان یومنوا لکم» ؛ ای مسلمانان آیا شما طمع بستید که اینها به شما راست می‌گویند. اینها همانها هستند که با موسی می‌رفتند و سخن خدا را می‌شنیدند و اما از همان جا که بر می‌گشتند تا در میان قومشان نقل بکنند آن را زیر و رو می‌کردند.

افتطمعون ان یؤمنوا لکم و قد کان فریق منهم یسمعون کلام الله ثم یحرفونه من بعد ما عقلوه و هم یعلمون[2]؛ تحریف هم که می‌کردند، نه از باب این که نمی فهمیدند و عوضی بازگو می‌کردند، که اینها ملت با هوشی هستند و خوب هم می‌فهمیدند. اما در عین این که خوب می‌فهمیدند معذالک حرف‌ها را، سخنان را، کج می‌کردند و به گونه‌ای دیگر برای مردم بیان می‌کردند، تحریف همین است. یعنی پیچ دادن، کج کردن چیزی، از مسیر اصلی منحرف کردن؛ اینها در کتاب‌های الهی تحریف کردند. قرآن بسیاری از جاها یا کلمه تحریف را آورده و یا به صورت دیگری مطلب را بیان کرده است.

ولی مفسرین ذکر کرده‌اند که تحریفی که قرآن می‌گوید اعم از تحریف لفظی و تحریف معنوی است؛ یعنی بعضی از این تحریف‌ها که صورت گرفته است در لفظ بوده و بعضی دیگر در تفسیر و در معنا بوده است که چون از مطلب خیلی خارج می‌شوم نمی‌خواهم در اطراف این مطلب بیشتر از این بحث کنم.

مثالی برای تحریف

یک نفر از علما نقل می‌کرد که در ایام جوانیش مداحی از تهران به مشهد آمده بود که روزها در مسجد گوهر شاد و یا در صحن می‌ایستاد و شعر و مدیحه می‌خواند و غزل معروف منسوب به حافظ را می‌خواند:

ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش

شپیوسته در حمایت لطف الله باش


قبر امام هشتم و سلطان دین رضا


از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش


این آقا برای این که او را دست بیندازد، رفته بود و به او گفته بود آقا چرا این شعر را غلط می‌خوانی باید این طور بخوانی:

قبر امام هشتم و سلطان دین رضا

از جان ببوس و بر در آن، بار، کاه باش


یعنی وقتی در حرم رسیدی همان طور که یک بار کاه را از روی الاغ به زمین می‌اندازند، تو هم فورا خود را به زمین بینداز؛ از آن پس هر وقت مداح بیچاره این شعر را می‌خواند، ‌به جای بارگاه می‌گفت بار کاه و خود را هم به زمین می‌انداخت. به این عمل تحریف گویند.

تفاوت تحریف در موضوع

قابل توجه است که از نظر موضوع، تحریف فرق می‌کند. یک وقت تحریف در یک سخن عادی است. مثل این که دو نفر در نقل و قول گفتار یکدیگر تحریف کنند. یک وقت هم تحریف در یک موضوع بزرگ اجتماعی است مثل تحریف کردن در شخصیت‌ها. ‌شخصیت‌هایی هستند که قول و عملشان برای مردم حجت است، ‌خُلقشان برای مردم نمونه است. مثلا کسی سخنی را به علی علیه السلام نسبت می دهد که از ایشان نیست یا مقصودش چیز دیگری بوده، این خیلی خطرناک است. خلق و خویی را به پیغمبر، و یا به امام نسبت می دهند در صورتی که خُلق او طور دیگری بوده است. یا در یک حادثه بزرگ، در یک حادثه تاریخی که از نظر اجتماعی یک سند اجتماعی و یک پشتوانه اخلاقی و تربیتی است تحریف به وجود آورد. این دیگر چقدر اهمیت دارد و چقدر خطرناک است که تحریفات چه تحریف لفظی و چه تحریف معنوی در موضوعاتی صورت بگیرد که آن موضوعات، موضوع عادی نیست. یک وقت کسی در شعر حافظ و یا مثلا در کتاب موش و گربه تحریف ایجاد می‌کند که گرچه نباید چنین اتفاقی بیافتد ولی چندان اهمیتی ندارد. ولی گاهی در یک سند مهم تاریخی تحریف ایجاد می شود.

یکی از استادها مقاله‌ای درباره کتاب موش و گربه که از نظر ادبی بسیار کتاب با ارزشی است، نوشته بود و ثابت کرده بود که در آن اثر بسیار دست برده شده است و اشعاری کم و زیاد و کلمات عوض کرده‌ شده‌اند. بعد نوشته بود که به نظر من قومی در دنیا به اندازه قوم ایرانی بی امانت نیست که این همه در آثار خودش دخل و تصرف‌ها و تحریف های بی جا بکند. در مثنوی مولوی نیز تحریف شده است. مثلا یک شعر عالی راجع به اثر محبت در مثنوی‌های اصل بوده است که می‌گوید:

از محبت تلخ‌ها شیرین شود

وز محبت مس‌ها زرین شود


که حرف حسابی است. محبت مثل چیزی است که تلخ‌ها را شیرین می کند، محبت حکم کیمیا را دارد که مس وجود انسان را تبدیل به زر می کند. بعد دیگران آمدند و بدون این که تناسبی وجود داشته باشد اشعاری به آن افزودند مثلا گفتند:

از محبت مار، موری می‌شود و یا از محبت مثلا سقف دیوار می‌شود و یا از محبت خربزه هندوانه می‌شود و اینها دیگر ربطی به موضوع ندارد که البته اینها نباید بشود ولی این تحریف‌ها به حیات و سعادت اجتماع ضربه نمی‌زند؛ در مسیر اجتماع، انحرافی ایجاد نمی‌کند اما در چیزهایی که بستگی به اخلاق و تربیت و دین مردم دارد خطرناک است و وای به آنجا که در اسناد و پشتوانه‌های زندگی بشر تحریف صورت بگیرد.

حادثه کربلا برای ما یک حادثه بزرگ اجتماعی است. یعنی در تربیت ما، در خلق و خوی ما این حادثه اثر دارد. حادثه‌ای است که خود به خود بدون این که هیچ قدرتی ما را مجبور کرده باشد، میلیون‌ها نفر و قهرا میلیون‌ها ساعت از وقت خودمان را برای استماع قضایای مربوط به آن صرف می‌کنیم. میلیون‌ها تومان در این راه خرج می‌کنیم، این قضیه باید همانطوری که هست و همان طوری که بوده است بدون کم و زیاد بیان شود و اگر کوچکترین دخل و تصرفی از طرف ما در این حادثه صورت بگیرد،

حادثه را منحرف می کند و به جای این که ما از این حادثه استفاده بکنیم قطعا ضرر خواهیم کرد. حالا بحث من این است که در نقل و بازگو کردن حادثه عاشورا ما هزاران تحریف وارد کرده‌ایم!

هم تحریف‌های لفظی یعنی شکلی و ظاهری که رد مورد اصل قضایا، مقدمات قضایا، راجع به متن مطلب و راجع به حواشی مطلب است و هم در تفسیر این حادثه ما تحریف کرده‌ایم! با کمال تاسف این حادثه، هم دچار تحریف‌های لفظی و هم دچار تحریف‌های معنوی شده است.

گاهی از اوقات لااقل تحریف‌هایی که می‌شود هماهنگی با اصل مطلب دارد ولی گاهی وقت‌ها تحریف، کوچکترین هماهنگی که ندارد هیچ، قضیه را هم نسخ می کند، قضیه را به کلی واژگون می کند و به شکلی در می‌آورد که به صورت ضد خودش در می‌آید. با کمال تاسف باید بگویم تحریف‌هایی که به دست ما در این حادثه صورت گرفته است همه در جهت پایین آوردن قضیه و در جهت نسخ کردن قضیه بوده و هم در جهت بی خاصیت و بی اثر کردن قضیه بوده است. و در این قضیه، هم گویندگان و علمای امت و هم مردم تقصیر داشته‌اند. حال نمونه‌هایی از بعضی تحریف‌‌هایی که در لفظ ظاهر یعنی در شکل قضیه به وجود آورده‌اند و چیزهایی که نسبت داده‌اند را ذکر می‌کنم.

مطلب آنقدر زیاد است که قابل بیان کردن نیست، آنقدر زیاد است که اگر بخواهیم روضه‌هایی را که می خوانند و دروغ است جمع‌آوری کنیم شاید چند جلد کتاب پانصد صفحه‌ای بشود!

معرفی حاج میرزا حسین نوری(ره)

مرحوم حاج میرزا حسین نوری اعلی‌الله مقامه، استاد مرحوم حاج شیخ عباس قمی و مرحوم شیخ علی اکبر نهاوندی در مشهد و مرحوم حاج شیخ محمد باقر بیرجندی محدث، مرد بسیار فوق‌العاده‌ای بوده است. محدثی است که در فن خودش فوق‌العاده متبحر بوده و حافظه ای بسیار قوی داشت. مردی با ذوق و بسیار با شور و حرارت و با ایمان بوده است. گو این که این مرد بعضی از کتاب‌هایی را که نوشته در شان او نبوده و علمای وقت هم ملامتش کردند. ولی معمولا کتاب‌هایش خوب است مخصوصا کتابی در موضوع منبر نوشته است به نام "لؤلؤ و مرجان" که با این که کتاب کوچکی است ولی فوق‌العاده کتاب خوبی است. در این کتاب راجع به وظایف اهل منبر سخن گفته است. همه این کتاب در دو فصل است. یک فصل آن درباره "اخلاص" یعنی خلوص نیت است. یعنی شرط گوینده، خطیب، واعظ، روضه‌خوان در منبر این است که خلوص نیت داشته باشد.

پایه دوم "صدق" است و در اینجاست که موضوع راست گفتن و دروغ گفتن تشریح شده و انواع دروغ‌ها را چنان بحث کرده که من خیال نمی‌کنم در هیچ کتابی درباره دروغ و انواع آن به اندازه این کتاب بحث شده باشد و شاید نظیر این کتاب در دنیا وجود نداشته باشد، که این مرد تبحر از خود نشان داده است.

این مرد بزرگ در همین کتاب نمونه‌هایی از دروغ هایی که معمول است و به حادثه تاریخی کربلا نسبت می‌دهند ذکر می‌کند. آنچه که من می‌گویم غالبا، همان‌هایی است که مرحوم حاجی نوری هم از آنها ناله کرده است، و حتی این مرد بزرگ صریحا می‌گوید امروز باید عزای حسین را گرفت، اما در عصر ما برای حسین یک عزای جدیدی است که در گذشته نبوده است و آن عزای جدید، برای این همه دروغ‌هایی است که درباره حادثه کربلا گفته می‌شود و هیچ کس جلوی این دروغ‌ها را نمی‌گیرد. به این مصیبت حسین بن‌علی باید گریست نه برای شمشیرها و نیزه‌هایی که در آن روز بر پیکر شریفش وارد شد.

و در مقدمه کتاب هم نوشته است که فلان عالم بزرگ از علمای هندوستان نامه‌ای به من نوشته و از روضه‌های دروغی که در هندوستان خوانده می‌شود شکایت کرده و از من خواهش کرده است که کاری کنم و کتابی بنویسم که جلوی روضه‌های دروغ در آنجا گرفته شود. بعد مرحوم حاجی می‌نویسد، این عالم هندی خیال کرده است که روضه خوان‌ها وقتی به هندوستان می روند دروغ می‌گویند نمی‌داند که آب از چشمه گل آلوده است و مرکز روضه‌های دروغ، کربلا و نجف و ایران است و همین مراکز تشیع، مرکز روضه‌های دروغ هستند. حالا من برای نمونه یک قسمت‌هایی را بیان می‌کنم که بعضی از این‌ها مربوط به وقایع قبل از عاشورا، بعضی‌ها مربوط به وقایع بین‌ راه، بعضی‌ها مربوط به ایام اقامت در محرم، بعضی از آن مربوط به ایام اسارت و بعضی‌ها هم مربوط به ائمه، بعد از قضایای کربلا است و اغلب مربوط به روز عاشوراست. حال برای هر کدام، یکی دو نمونه می‌آورم.

مسئولیت مهم مردم

گفتن یک مطلب هم لازم است که در همه این‌ها مردم مسوولند. یعنی مردمی که در روضه خوانی‌ها شرکت می‌کنند در این قضیه مسوول هستند. مردم دو مسوولیت بزرگ دارند:

1- نهی از منکر بر همه واجب است. مردم وقتی متوجه می شوند که روضه‌ها دروغ است نباید در آن مجلس بنشینند که حضور در آن مجلس حرام است و باید با آن مجالس مبارزه کنند.

2- مشکل دیگر تمایلی است که صاحب مجالس‌ و مستمعین به گرم بودن مجلس دارند و به اصطلاح مجلس باید بگیرد، باید کربلا شود. روضه‌خوان بیچاره می‌بیند که اگر همه روضه‌ها راست و درست باشد آن طور که شاید و باید مجلسش نمی‌گیرد و مردم هم برای مجالس دعوتش نمی‌کنند، ناچار یک مطالبی اضافه می‌کند. مردم باید این انتظار را از خودشان دور کنند و با رفتارشان آن روضه‌خوانی را که می‌میراند و مجلس را کربلا می‌کند تشویق نکنند. کربلا می‌کند یعنی چه؟ مردم باید روضه راست بشنوند تا معارفشان، سطح فکرشان بالا بیاید به طوری که روحشان در یک کلمه اهتزاز پیدا کرد، یعنی روحشان با روح حسین بن‌علی هماهنگ شد و در نتیجه اشکی و‌لو ذره‌ای، و به قدر بال مگس هم از چشمشان بیرون آمد واقعا مقام بزرگی است، اما اشکی که از راه قصابی کردن از چشم بیرون بیاید اگر یک دریا هم باشد ارزش ندارد.

قسمت دوم

نقل می‌کنند که یکی از علمای بزرگ در یکی از شهرستان‌ها تا اندازه‌ای درد دین داشت و همیشه به این دروغ‌هایی که روی منبر گفته می‌شد اعتراض می کرد و تعبیرش هم این بود که می‌گفت این زهرماری‌ها چیست که بالای این منبرها می‌گویند؟ واعظی به او گفت اگر اینها را نگوییم اصلا باید در دکان را تخته کنیم. آن آقا جواب داد اینها دروغ است و نباید گفته شود. از قضا چندی بعد خود این آقا بانی شد و مجلسی در مسجد خودش تشکیل داد و همان واعظ را دعوت کرد. ولی قبل از شروع منبر به واعظ گفت من می‌خواهم به عنوان نمونه یک مجلسی ترتیب بدهم که در آن، روضه دروغ نباشد و تو هم مقید باشی که جز از کتاب‌های معتبر، هیچ روضه‌ای نخوانی و یا به تعبیر خودش گفت که از آن زهرماری‌ها نباید چیزی بگویی. واعظ هم گفت چون مجلس مال شماست، اطاعت می شود. شب اول خود آقا در محراب رو به قبله نشسته بود، منبر هم کنار محراب بود، آقای واعظ صحبت‌هایش را گفت و موقع خواندن روضه شد. شروع کرد به خواندن روضه و خود را مقید کرده بود که جز روضه راست چیزی نگوید اما هرچه گفت مجلس تکان نخورد و مجلس همین طور یخ کرده بود. آقا دید عجب، این مجلس مال خودش هست بعد مردم چه می‌گویند، تصور می‌کنند که لابد آقا نیتش پاک نیست که مجلسش نمی‌گیرد. اگر آقا خودش نیتش درست باشد، اخلاص نیت داشته باشد، حالا کربلا شده بود. دید که آبرویش می رود به فکر رفت که چه بکند؟ یواشکی و زیر چشمی به واعظ گفت یک کمی از آن زهرماری‌ها قاطی کن.

این انتظاری که مردم برای کربلا شدن دارند، خود دروغ‌ساز است و لهذا غالب جعلیاتی که وارد شده است مقدمه گریز زدن بوده است، یعنی برای این که بشود گریزی زد و اشک مردم را جاری کرد یک جعل صورت گرفته و غیر از این چیزی نبوده است. این قضیه را من مکرر شنیده‌ام و لابد شما هم شنیده‌اید و حاجی نوری در مقدمات قضایا آن را نقل کرده است. می‌‌گویند روزی امیرالمومنین علی علیه السلام در بالای منبر بود و خطبه می‌خواند. امام حسین علیه السلام فرمود من تشنه‌ام و آب می‌خواهم، حضرت فرمود کسی برای فرزندم آب بیاورد، اول کسی که از جا بلند شد کودکی بود که همان حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام بود که رفتند و از مادرشان یک کاسه آب گرفتند و آمدند که این جریان با یک طول و تفسیری نقل می‌شود. بعد امیر المومنین علی علیه السلام چشمشان که به این منظره افتاد اشکشان جاری شد. به آقا عرض کردند شما چرا گریه می‌کنید فرمود قضایای کربلا یادم افتاد. که دیگر معلوم است گریز به کجا منتهی می‌شود. حاجی نوری در این جا یک بحث عالی دارد. می‌گوید شما که می‌گویید علی در بالای منبر خطبه می‌خواند باید بدانید که علی فقط در زمان خلافتش منبر می رفت و خطبه می‌خواند. پس در کوفه بوده است و در آن وقت امام حسین مردی بود که تقریبا سی و سه سال داشت. بعد می گویند اصلا این حرف معقول است که یک مرد سی و سه ساله در حالی که پدرش در حال موعظه مردم است و خطابه می خواند ناگهان وسط خطابه بگوید آقا من تشنه ام آب می خواهم؟ اگر یک آدم معمولی این کار را بکند می گویند چه آدم بی ادب و بی تربیتی است؛ و از طرفی حضرت ابوالفضل هم در آن وقت کودک نبوده و یک جوان اقلا پانزده ساله بوده است. می بینید که چگونه جریانی را جعل کرده‌اند. آیا این قضیه در شان امام حسین است؟! و غیر از دروغ بودنش اصلا چه ارزشی دارد؟ آیا این جریان، شان امام حسین را بالا می برد یا پایین می آورد؟! مسلم است که پایین می آورد چون یک دروغ به امام نسبت داده ایم و آبروی امام را برده ایم. طوری حرف زده ایم که امام را در سطح بی ادب‌ترین افراد مردم پایین آورده ایم؛ در حالی که پدری مثل علی مشغول سخن گفتن است، تشنه اش می شود طاقت نمی آورد که جلسه تمام شود و بعد آب بخورد، همانجا حرف آقا را قطع می‌کند و می گوید من تشنه ام برای من آب بیاورید.

نمونه دیگری که تحریف و جعل شده است، اینست که قاصدی برای ابا عبدالله (ع) نامه ای آورده بود و جواب می‌خواست. آقا فرمود که سه روز دیگر بیا از من جواب بگیر، سه روز دیگر که سراغ گرفت، گفتند: آقا حرکت کردند و امروز عازم رفتن هستند این هم گفت پس حالا که آقا می روند بروم ببینم که جلال و کوکبه پادشاه حجاز چگونه است. رفت و دید آقا خودش روی یک کرسی نشسته است و بنی هاشم روی کرسی‌های چنین و چنان، بعد محمل هایی آوردند. چه حریرها و چه دیباج‌هایی، در آنجا بود. بعد مخدرات را آوردند و با چه احترامی سوار این محمل‌ها کردند. اینها را می گویند و می گویند تا ناگهان به روز یازدهم گریز می زنند و می گویند اینها که در آن روز چنین محترم آمدند، روز یازدهم چه حالی داشتند.

حاجی نوری می گوید: این حرف ها یعنی چه، بنا بر استناد تاریخی امام حسین در حالی که بیرون آمد این آیه را می‌خواند: «فخرج منها خائفا یترقب[3]» یعنی در این بیرون آمدن خودش را به موسی بن عمران که از فرعون فرار می کرد تشبیه کرده است:«قال عسی ربی ان یهدینی سواعا لسبیل.[4]» یک قافله بسیار بسیار ساده ای داشتند. مگر عظمت ابا عبدالله به این است که یک کرسی مثلا زرین برایش گذاشته باشند؟! یا عظمت خاندان او به این است که سوار محمل هایی شده باشند که آنها را از دیباج و حریر پوشانده باشند؟!


جریان لیلا و حضرت علی اکبر علیه السلام

نمونه دیگر از تحریف در وقایع عاشورا که یکی از معروف‌ترین قضایا است و حتی یک سند تاریخ هم به آن گواهی نمی دهد، قصه لیلا، مادر حضرت علی اکبر است. البته ایشان مادری به نام لیلا داشته اند ولی یک مورخ نگفته که لیلا در کربلا بوده است. اما ببینید که چقدر ما روضه لیلا و علی اکبر داریم، روضه آمدن لیلا به بالین علی اکبر. حتی من در قم، در مجلسی که به نام آیت الله بروجردی تشکیل شده بود که البته خود ایشان در مجلس نبودند، همین روضه را در آنجا شنیدم که علی اکبر به میدان رفت. حضرت به لیلا فرمود که از جدم شنیدم که دعای مادر در حق فرزند مستجاب است، برو در فلان خیمه خلوت آنجا موهایت را پریشان کن، در حق فرزندت دعا کن شاید خداوند این فرزند را سالم برگرداند!

اولا در کربلا لیلایی نبوده که چنین کند. ثانیا اصلا این منطق، منطق حسین نیست. منطق حسین در روز عاشورا، منطق جانبازی است. تمام مورخین نوشته اند هر کس که آمد اجازه خواست، حضرت به هر نحوی که می شد عذری برایش ذکر کند، ذکر می کرد. به جز برای علی اکبر «فاستاذن اباه فاذن له»؛ یعنی تا اجازه خواست گفت برو. حال چه شعرها که سروده نشده! از جمله این شعر که می گوید:

خیز ای بابا از این صحرا رویم

نک به سوی خیمه لیلا رویم


نمونه دیگری که در همین باره خیلی عجیب بود و در همین تهران، در منزل یکی از علمای بزرگ این شهر در چند سال پیش از یکی از اهل منبر که روضه لیلا را می خواند شنیدم و من در آنجا چیزی شنیدم که به عمرم نشنیده بودم. گفت وقتی که حضرت لیلا رفت در آن خیمه و موهایش را پریشان کرد، بعد نذر کرد که اگر خدا، علی اکبر را سالم به او برگرداند و در کربلا کشته نشود از کربلا تا مدینه را ریحان بکارد. یعنی نذر کرد که سیصد فرسخ راه را ریحان بکارد!!! این را گفت و یک مرتبه زد زیر آواز:

نذر علیه لئن عادوا و ان رجعوا

لازرعن طریق تفت ریحانا


من نذر کردم که اگر اینها برگردند راه تفت را ریحان بکارم. این شعر عربی بیشتر برای من اسباب تعجب شد که این شعر از کجا پیدا شد؛ بعد به دنبال آن رفتم و دیدم این تفتی که در این شعر آمده کربلا نیست. بلکه این تفت سرزمین مربوط به داستان لیلی و مجنون معروف است که لیلی در آن سرزمین سکونت می کرده و این شعر مال مجنون عامری است برای لیلی و آن روضه‌خوان این شعر را برای لیلای مادر علی اکبر و کربلا می خواند. تصور کنید اگر یک مسیحی یا یک یهودی یا یک آدم لامذهب آنجا باشد و این قضایا را بشنود آیا نخواهد گفت که تاریخ اینها چه مزخرفاتی دارد؟ آنها نمی فهمند که این داستان را این شخص از خودش جعل کرده است بلکه می‌گویند زن های اینها چقدر بی شعور بوده اند که نذر می کردند از کربلا تا مدینه را ریحان بکارند. این حرف‌ها یعنی چه؟!


دامادی حضرت قاسم علیه السلام

از این بالاتر می گوید در همان گرما گرم روز عاشورا که می دانید مجال نماز خواندن هم نبود امام نماز خوف[5] خواند و با عجله هم خواند. حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند و تا امام این دو رکعت نماز را خواندند، این دو نفر در اثر تیرهای پیاپی که می آمد از پا در آمدند. پس مجالی برای نماز خواندن به اینها نمی‌دادند. ولی گفته اند در همان وقت امام فرمود حجله عروسی راه بیندازید من می خواهم عروسی قاسم را با یکی از دخترهایم در اینجا لااقل شبیه آن هم که شده ببینم. من آرزو دارم، آرزو را که نمی شود به گور برد!

شما را به خدا ببینید حرف هایی را گاهی وقت ها از یک افراد خیلی سطح پایین می شنویم که می گویند من آرزو دارم مثلا عروسی پسرم را ببینم، آرزو دارم عروسی دخترم را ببینم، به فردی چون حسین بن علی نسبت می دهند آن هم در گرما گرم زد و خورد که مجال نماز خواندن هم نیست!! و می گویند حضرت فرمود من در همین جا می‌خواهم دخترم را برای پسر برادرم عقد بکنم و یک شکل از عروسی هم که شده است من در اینجا راه بیاندازم. یکی از چیزهایی که از تعزیه خوانی های قدیم ما هرگز جدا نمی‌شد، عروسی قاسم نو کدخدا؛ یعنی نو داماد بود، در صورتی که این در هیچ کتابی از کتاب های تاریخی معتبر وجود ندارد. حاجی نوری می گوید ملاحسین کاشفی اولین کسی است که این مطلب را در کتابی به نام روضة الشهدا نوشته است و اصل قضیه صد در صد دروغ است. به قول شاعر که گفت:

بس که ببستند بر او برگ و ساز

گر تو ببینی نشناسیش باز


ما برای سیدالشهدا، اصحاب و یارانی ذکر کرده ایم که اصلا ایشان چنین اصحاب و یارانی نداشته است. مثلا در کتاب محرق القلوب که اتفاقا نویسنده اش هم یک عالم و فقیه بزرگی است، ولی از این موضوعات اطلاع نداشته، نوشته شده است که یکی از اصحابی که در روز عاشورا از زیر زمین جوشید هاشم مرقال بود. در حالی که یک نیزه هجده ذرعی هم دستش بود، آخر یک کسی هم گفته بود سنان بن انس که بنا به قول بعضی ها سر امام حسین را برید، یک نیزه ای داشت که شصت ذرع بود. گفتند نیزه شصت ذرعی که نمی شود! گفت خدا برایش از بهشت فرستاده بود. اینجا هم در کتاب محرق القلوب نوشته که هاشم بن عتبه مرقابل با نیزه هجده ذرعی پیدا شد. در حالی که این هاشم بن عتبه از اصحاب حضرت امیر بوده و در بیست سال پیش هم کشته شده بود. ما برای امام حسین یارانی ذکر می کنیم که نداشته است. (و یا زعفر جنی جزو یاران امام حسین است). یا دشمنانی را ذکر می کنند که نبوده است.


تحریف تعداد کشته شدگان در روز عاشورا

در کتاب اسرار الشهاده نوشته شده است که لشکر عمر سعد در کربلا یک میلیون و ششصد هزار نفر بود. باید سوال کرد اینها از کجا پیدا شدند، اینها همه در کوفه بودند، مگر یک چنین چیزی می شود؟! و نیز در آن کتاب نوشته که امام حسین در روز عاشورا سیصد هزار نفر را با دست خودش کشت! با بمبی که در هیروشیما انداختند تازه شصت هزار نفر کشته شدند و من حساب کردم که اگر فرض کنیم که شمشیر مرتب بیاید و در هر ثانیه یک نفر کشته شود، کشتن سیصد هزار نفر، هشتاد و سه ساعت و بیست دقیقه وقت می خواهد. بعد دیدند این تعداد کشته با طول روز جور در نمی آید، گفتند روز عاشورا هم هفتاد ساعت بوده است! همینطور درباره حضرت ابوالفضل گفته اند که بیست و پنج هزار نفر را کشت که حساب کردم اگر در هر ثانیه یک نفر کشته شود، شش ساعت و پنجاه و چند دقیقه و چند ثانیه وقت می خواهد. پس حرف این مرد بزرگ حاجی نوری را باور کنیم که می گوید اگر کسی بخواهد امروز بگرید، اگر کسی بخواهد امروز ذکر مصیبت کند، باید بر مصائب جدید اباعبدالله بگرید، بر این دروغ هایی که به ابا عبدالله علیه السلام نسبت داده می شود گریه کند.


واقعیت اربعین

نمونه دیگر اربعین است. اربعین که می رسد، همه این روضه را می خوانند و مردم هم خیال می کنند اینطور است که اسرا از شام به کربلا آمدند و در آنجا با جابر ملاقات کردند و امام زین العابدین با جابر ملاقات کرد. در صورتی که به جز در کتاب لهوف که آن هم نویسنده اش یعنی سیدبن طاووس در کتاب های دیگرش آن را تکذیب و لااقل تایید نکرده است؛ در هیچ کتاب دیگری چنین چیزی ذکر نشده است و هیچ دلیل عقلی هم آن را قبول نمی‌کند. ولی مگر می شود این قضایایی را که هر سال گفته می شود از مردم گرفت؟! جابر اولین زائر امام حسین (ع) بوده است و اربعین هم جز موضوع زیارت امام حسین (ع) هیچ چیز دیگری ندارد. موضوع، تجدید عزای اهل بیت نیست، موضوع آمدن اهل بیت به کربلا نیست، اصلا راه شام از کربلا نیست، راه شام به مدینه، از همان شام جدا می شود.

آن چیزی که بیشتر دل انسان را به درد می آورد این است که اتفاقا در میان وقایع تاریخی کمتر واقعه ای است که از نظر نقل های معتبر به اندازه حادثه کربلا غنی باشد. من در سابق تصور می کردم که اساسا علت این که این همه دروغ در این واقعه ایجاد شده برای این است که وقایع راستین را کسی نمی داند که چه بوده است، بعد که مطالعه کردم دیدم اتفاقا هیچ حادثه ای در تاریخ های دور دست مثل سیزده، چهارده قرن پیش به اندازه حادثه کربلا تاریخ معتبر ندارد. مورخین معتبر اسلامی از همان قرون اول و دوم قضایا را با سندهای معتبر نقل کردند و این نقل‌ها با یکدیگر انطباق دارند و به یکدیگر نزدیک هم هستند و یک قضایایی در کار بوده است که سبب شده جزئیات این تاریخ بماند. یکی از چیزهایی که سبب شده که متن این حادثه محفوظ بماند و هدفش شناخته شود این است که در این حادثه خطبه زیاد خوانده شده است. در آن عصرها خطبه حکم اعلامیه در این عصر را داشت. همان طور که در این عصر در جنگ ها مخصوصا در وقایع، اعلامیه های رسمی بهترین چیزی است که متن تاریخ را نشان بدهد، در آن زمان هم خطبه ها این طور بوده است، لذا خطبه زیاد است. چه قبل از حادثه کربلا و چه در خلال آن و چه خطبه هایی که بعد، اهل بیت در کوفه، در شام و در جاهای دیگر ایراد کردند. و اصلا هدف آنها از این خطبه ها این بود که می خواستند به مردم اعلام کنند که چه گذشت و قضایا چه بود و هدف چه بود و این خودش یک انگیزه ای بود که جریانات نقل شود.

در قضیه کربلا سوال و جواب زیاد شده است و همین ها در متن تاریخ ثبت است که ماهیت قضیه را به ما نشان می دهد. در کربلا، رجز زیاد خوانده شده است مخصوصا شخص ابا عبدالله که زیاد رجز خوانده است و همین رجزها می تواند ماهیت قضیه را نشان دهد.

در قضیه کربلا، چه در قبل و چه در بعد از آن، نامه های زیادی مبادله شده است. نامه هایی که میان امام و اهل کوفه مبادله شده است، نامه هایی که میان امام و اهل بصره مبادله شده است، نامه هایی که خود امام قبلا برای معاویه نوشته است و از این ها معلوم می شود که امام، خودش را برای قیامی بعد از معاویه آماده می کرده است؛ و دیگر نامه هایی که خود دشمنان برای یکدیگر نوشته اند. یزید برای ابن زیاد، ابن زیاد برای یزید، ابن زیاد برای عمر سعد، عمر سعد برای ابن زیاد، که همه این نامه ها در تاریخ اسلام مضبوط است. لذا قضایای کربلا، قضایای روشنی است و سراسر این قضایا هم افتخار آمیز است.

ولی ما چهره این حادثه تابناک تاریخی را آن قدر مشوش نموده و بزرگترین خیانت ها را به امام حسین علیه السلام کرده ایم که به کلی حادثه را تغییر داده ایم. قطعا اگر امام حسین علیه السلام به عالم ظاهر بیایند خواهند گفت: آن امام حسینی که شما در خیال خودتان رسم کرده اید که من نیستم. آن قاسم بن الحسنی که شما در خیال خودتان رسم کرده اید که برادر زاده من نیست، آن علی اکبری که شما در مخیله خودتان درست کرده اید که جوان با معرفت من نیست، آن یارانی که شما درست کرده اید که آنها نیستند. ما قاسمی درست کردیم که آرزویش فقط دامادی بوده، آرزوی عمویش هم دامادی او بوده! حال بیاییم قاسم ذهن خود را با قاسمی که در تاریخ بوده است مقایسه کنیم.


وقایع شب عاشورا

تواریخ معتبر این قضیه را نقل کرده اند که در شب عاشورا امام علیه السلام اصحاب خودش را در یک خیمه ای «عند قرب الماء[6]» یا نزدیک آن خیمه جمع کرد و آن خطابه بسیار معروف شب عاشورا را به آنها القاء کرد.

در این خطبه امام به طور خلاصه به آنها می گوید شما آزاد هستید. امام نمی خواست کسی خودش را برای ماندن مجبور ببیند، و یا حتی کسی خیال کند به حکم بیعت لازم است بماند. لذا می گوید همه شما را آزاد گذاشتم، همه یارانم، خاندانم، برادرانم، فرزندانم، برادر زاده هایم، اینها جز به شخص من به کس دیگری کار ندارند، شب تاریک است و از این تاریکی استفاده کنید و بروید و آنها هم قطعا با شما کاری ندارند. در اول هم از اینها تجلیل می کند و می گوید منتهای رضایت را از شما دارم، اصحابی بهتر از اصحاب خودم سراغ ندارم، اهل بیتی بهتر از اهل بیت خودم سراغ ندارم. اما همه آنها به طور دست جمعی می گویند آقا مگر چنین چیزی ممکن است، جواب پیغمبر خدا را چه بدهیم، وفا و انسانیت کجا رفته است، محبت و عاطفه کجا رفته و آن سخنان پر شوری که آنجا فرمودند که واقعا دل سنگ را آب می کند، یعنی انسان را به هیجان می آورد.

یکی می گوید مگر یک جان هم ارزش این حرف ها را دارد که کسی بخواهد فدای شخصی مثل تو بکند، ای کاش هفتاد بار زنده می شدم و هفتاد بار خودم را فدای تو می کردم. آن یکی می گوید هزار بار، دیگری می گوید ای کاش امکان داشت با این جانم بروم و آن را فدای تو کنم، بعد بدنم را آتش بزنند، خاکسترش کنند، آنگاه خاکسترش را به باد بدهند و باز دو مرتبه مرا زنده کنند، باز هم ... .

اول کسی هم که به سخن آمد برادرش ابوالفضل بود و بعد هم بنی هاشم. همین که این سخنان را گفتند، امام مطلب را عوض کرد و از حقایق فردا قضایایی را گفت، به آنها خبر کشته شدن را داد که همه اصحاب آن خبر را مثل یک مژده بزرگ تلقی کردند. همین جوانی که این قدر به او ظلم می کنیم و آرزوی او را دامادی می دانیم، سوالی کرد که در حقیقت خودش گفته است که آرزوی من چیست. وقتی که جمعی از مردان در مجلسی اجتماع می کنند یک بچه سیزده ساله در جمع آنها شرکت می کند، پشت سر مردان می نشیند. مثل این که این جوان پشت سر اصحاب نشسته بود و مرتب سر می کشید که دیگران چه می گویند، وقتی که امام فرمود همه شما کشته می شوید، این طفل با خودش فکر کرد که آیا شامل من هم خواهد شد یا نه؟ آخر من بچه هستم شاید مقصود آقا این است که بزرگان کشته می شوند و من هنوز صغیرم. لذا به آقا عرض کرد: «و انا فی من یقتل»؛ آیا من هم جزء کشته شدگان هستم؟ حال ببینید آرزو چیست؟ امام فرمود من از تو یک سوال می کنم، جواب من را بده بعد من جواب تو را می دهم. من این طور فکر می کنم که آقا مخصوصا این سوال را کردند و این جواب را شنیدند تا سندی شود برای آیندگان که فکر نکنند این جوان ندانسته و نفهمیده خودش را به کشتن داد و نگویند این جوان در آرزوی دامادی بود، و دیگر برایش حجله درست نکنند، و در حق او جنایت نکنند. لذا آقا فرمود که اول من سوال می کنم «کیف الموت عندک»؛ پسرکم، فرزند برادرم، اول بگو که مردن و کشته شدن در ذائقه تو چه مزه ای دارد. فورا گفت: «احلی من العسل»؛ از عسل شیرین تر است. یعنی برای من آرزویی شیرین تر از این آرزو وجود ندارد. منظره چقدر تکان دهنده است، این موارد است که این حادثه را، یک حادثه بزرگ تاریخی کرده است و ما باید این حادثه را زنده نگه داریم. چون دیگر نه حسینی پیدا خواهد شد و نه قاسم بن الحسنی . این است که این مقدار ارزش می دهد که بعد از چهارده قرن اگر یک چنین حسینیه ای[7] به نامشان بسازیم کاری نکرده ایم. وگرنه آرزوی دامادی داشتن که این حرف‌ها را نمی خواهد، همه بچه ها آرزوی دامادی دارند، آرزوی دامادی داشتن که، وقت صرف کردن و پول صرف کردن نمی خواهد. حسینیه ساختن و سخنرانی نمی خواهد. ولی اینها جوهره انسانیت هستند، مصداق «انی جاعل فی الارض خلیفه» هستند. اینها بالاتر از فرشته هستند. امام بعد از گرفتن این جواب فرمود: فرزند برادرم تو هم کشته می شوی. «بعد ان تبلوا ببلاء عظیم»؛ اما جان دادن تو با دیگران خیلی متفاوت است و یک گرفتاری بسیار شدیدی پیدا می کنی. لذا روز عاشورا پس از آن که با چه اصراری اجازه رفتن به میدان را گرفت، از آنجا که بچه است، زرهی متناسب با اندام او وجود ندارد، خُود مناسب با سر او وجود ندارد، اسلحه و چکمه مناسب با اندام او وجود ندارد. لهذا نوشته اند عمامه ای به سر گذاشته بود «کانه فرقه القمر» همین قدر نوشته اند به قدری این بچه زیبا بود که دشمن گفت مثل یک پاره ماه است.

بر فرس تندرو هر که تو را دید گفت

برگ گل سرخ را باد کجا می برد


راوی گفت نگاه کردم دیدم که بند یکی از دو کفش هایش باز است و یادم نمی رود که پای چپش هم بود. از اینجا معلوم می شود چکمه پایش نبوده است. نوشته اند امام در خیمه ایستاده بود و لجام اسبش به دستش بود، معلوم بود منتظر است که یک مرتبه یک فریادی شنید، نوشته اند کسی نفهمید که امام با چه سرعتی مثل یک باز شکاری روی اسب پرید و حمله کرد. آن فریاد، فریاد "یا عما"ی قاسم بن الحسن بود. آقا وقتی به بالین این جوان رسید در حدود دویست نفر دور این بچه را گرفته بودند. امام که حرکت کرد و حمله کرد آنها فرار کردند و یکی از دشمنان که از اسب پایین آمده بود تا سر جناب قاسم را از بدن جدا کند؛ خودش در زیر پای اسب رفقای خود پایمال شد. آن کسی را که می گویند در روز عاشورا در حالی که زنده بود، زیر سم اسب ها پایمال شد، یکی از دشمنان بود نه حضرت قاسم. به هر حال حضرت وقتی به بالین قاسم رسیدند که گرد و غبار زیاد بود و کسی نمی فهمید قضیه از چه قرار است. وقتی که این گرد و غبارها نشست، یک وقت دیدند که آقا بر بالین قاسم نشسته و سر او را به دامن گرفته است.

این جمله را از آقا شنیدند که فرمود:«عزیز علی عمک ان تدعوه فلا یجیبک او یجیبک فلا ینفعک»؛ یعنی برادرزاده، خیلی بر عموی تو سخت است که تو او را بخوانی، ولی نتواند تو را اجابت کند، یا اجابت بکند، اما نتواند برای تو کاری انجام بدهد. در همین حال بود که یک وقت فریادی از این جوان بلند شد و جان به جان آفرین تسلیم کرد.

پی نوشت های قسمت دوم:

1- پس چون (بنی اسراییل) پیمان شکستند آنان را لعنت کردیم و دل‌هاشان را سخت گردانیدیم (که موعظه در آنها اثر نکرد) کلمات خدا را از جای خود تغییر می دادند و از بهره آن کلمات که به آنها داده شد (در تورات) نصیب بزرگی را از دست دادند. (مائده 13)

2- آیا طمع دارید که یهودیان به دین شما بگروند در صورتی که گروهی از آنان کلام خدا را شنیده و به دلخواه خود آن را تحریف می کنند با آن که در کلام خدا تعقل کرده معنی آن را دریافته اند. (بقره 75)

3- آیه به طور کامل اینست «فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین»؛ یعنی موسی از شهر مصر با ترس و نگرانی از دشمن به جانب شهر مدین بیرون رفت و گفت پروردگارا مرا از شر این قوم ستمکار نجات ده. (قصص 21)

4- آیه به طور کامل اینست «و لما توجه تلقاء مدین قال عسی ربی ان یهدینی سواءالسبیل»؛ و چون از مصر بیرون شد و سر به بیابان رو به جانب شهر مدائن آورد با خود گفت امید است که خدا مرا به راه راست هدایت فرماید. (قصص 22)

5- نماز خوف همان نماز فریضه است که به صورت کوتاه خوانده می شود.

6- معلوم می شود یک خیمه ای بوده است که اختصاص به مشک های آب داشته و از همان روزهای اول آب ها را در خیمه جمع می کرده اند.

7- لازم به تذکر است که چون سخنرانی در حسینیه ارشاد بوده است، مقصود استاد از حسینیه، حسینیه ارشاد است.

قسمت سوم


"فبما نقضهم میثاقهم لعنا هم و جعلنا قلوبهم قاسیه یحرفون الکم عن مواضعه و نسوا حظا مماذکروابه." [1]

تحریفاتی در واقعه عاشوراانجامشده استکه شامل تحریف لفظی و تحریف معنوی می باشد. و همین تحریفات سبب شده که این سند بزرگ تاریخی و این منبع بزرگ تربیتی برای ما بی اثر و یا کم اثر شود، و احیانا در مواقعی اثر معکوس ببخشد. عموم ما این وظیفه را داریم که این سند مقدس را از آن تحریفات که آن را آلوده کرده است پاک و منزه کنیم.

عوامل تحریف

این عوامل برسه قسم است:

1-عوامل عمومی.

یعنی بهطور کلی در تواریخ دنیا این عوامل وجود دارد که تواریخ را دچار تحریف می‌کنند و اختصاص به حادثه عاشورا ندارد. مثلا همیشه اغراض دشمنان، خود عاملی است برای این که حادثه‌ای را دچار تحریف کند. دشمن برای این که به هدف و غرض خود برسد، تغییر و تبدیل‌هایی در متن تاریخ ایجاد و یا توجیه و تفسیرهای ناروایی از تاریخ می‌کند و این نمونه‌های زیادی دارد و نمی‌خواهم از نمونه این مطلب بحثی کرده باشم، همین قدر عرض می‌کنم که در حادثه کربلا هم این عامل دخالت داشت. یعنی دشمنان در صدد تحریف نهضت حسینی برآمدند. و همان طوری که در دنیا معمول است که دشمنان، نهضت‌های مقدس را به افساد و اخلال و تفریق کلمه و ایجاد اختلاف متهم می‌کنند، حکومت اموی برای این که نهضت حسینی را چنین رنگی بدهد خیلی کوشش کرد و تبلیغات خود راشروع شد.مسلم که به کوفه آمده بود، یزید ضمن ابلاغی که برای ابن زیاد صادر می‌کند می‌نویسد: مسلم پسر عقیل به کوفه آمده است و هدفش اخلال و افساد و ایجاد اختلاف در میان مسلمانان است! پس برو و او را سرکوب کن. وقتی مسلم گرفتار می‌شود و او را به دارالاماره ابن زیاد می‌برند، ابن زیاد همین جمله‌ها را به مسلم می‌گوید: پسر عقیل چه شد که آمدی به این شهر، مردم وضع مطمئن و آرامی داشتند، تو آمدی آشوب کردی، ایجاد اختلاف و فتنه‌انگیزی کردی! مسلم هم مردانه جواب داد:

اولا آمدن ما به این شهر ابتدایی نبود. مردم این شهر، نامه‌های فراوان نوشتند و آن نامه‌ها موجود است. پدر تو زیاد، در سال‌هایی که در اینجا حکومت کرده، نیکان مردم را کشته، بدان را بر نیکان مسلط کرده و انواع ظلم‌ها و اجحاف‌ها به مردم کرده است، از ما دعوت کردند که عدالت را برقرار کنیم. ما برای برقراری عدالت آمده‌ایم. حکومت اموی برای این که تحریف معنوی کرده باشد، از این نوع حرف‌ها زیاد گفت. ولی تاریخ اسلام تحت تاثیر این تحریف واقع نشد. یک نفر مورخ و صاحب نظر در دنیا پیدا نمی‌شود که بگوید حسین بن علی العیاذباالله قیام نابجایی کرد، آمد کلمه مردم را تفریق کند، اتحاد را از بین ببرد.بنابر ایندشمن نتوانست در حادثه کربلا تحریفی ایجاد کند. با کمال تاسف در حادثه کربلا هر چه تحریف شده، از ناحیه دوستانبودهاست.

2- عامل دوم تمایل بشر به اسطوره سازی و افسانه سازی است

و این در تمام تواریخ دنیا وجود دارد. در بشر، یک حس قهرمان پرستی موجود است که در اثر آن درباره قهرمان‌های ملی و دینی افسانه می‌سازند.(2) بهترین دلیلش اینست که مردم برای نوابغی مثل بوعلی سیناو شیخ بهایی چقدر افسانه جعل کرده‌اند! بوعلی سینا بدون شک نابغه بوده و قوای جسمی و روحی او یک جنبه فوق‌العادگی داشته است. ولی همین‌ها سبب شده مردم برای او افسانه بسازند مثلا می‌گویند بوعلی سینا در سر یک فرسنگی، مردی را دید و گفت این مرد نان روغنی، نانی که چرب است می‌خورد گفتند از کجا فهمیدی که نان می‌خورد و نان او هم چرب است؟! گفت برای این که من پشه‌هایی را دیدم که دور نان می‌گردند فهمیدم نانش چرب است که پشه‌ دور آن پرواز می‌کند! واضح است که این جریان افسانه است، آدمی که پشه را از یک فرسنگی ببیند، چربی نان را از خود پشه‌ها زودتر می‌بیند.می‌گویند بوعلی سینا در مدتی که دراصفهانتحصیل می‌کرد، گفت من نیمه‌های شب که برای مطالعه بر می‌خیزم، صدای چکش مسگرهای کاشان نمی‌گذارد مطالعه کنم. یک شب دستور دادند مسگرهای کاشان چکش نزنند، آن شب را بوعلی گفت آرام خوابیدم و یا آرام مطالعه کردم. معلوم است که اینها افسانه است..

برای شیخ بهایی چقدر افسانه ساختند. این افسانه سازی ها اختصاص به حادثه عاشورا ندارد. مردم درباره بوعلی هر چه می‌گویند، بگویند به کجا ضرر می‌زند؟ اما افرادی که شخصیت آنها، شخصیت پیشوایی است، قول آنها، عمل آنها، قیام آنها، نهضت آنها سند و حجت است؛ نباید در سخنانشان، در شخصیتشان، در تاریخچه‌شان تحریفی واقع شود.

درباره امیرالمومنین علی علیه‌السلام، ما شیعیان چقدر افسانه گفته‌ایم! در این که علی (ع) مرد خارق‌العاده‌ای بوده بحثی نیست، در شجاعت علی (ع) کسی شک ندارد. دوست و دشمن اعتراف کرده‌اند که شجاعت علی (ع) شجاعت فوق افراد عادی بوده است. علی (ع) در هیچ میدان جنگی، با هیچ پهلوانی نبرد نکرد مگر این که آن پهلوان را به زمین زد اما مگر افسانه‌سازها و اسطوره‌ سازها به همین مقدار قناعت کردند؟! مثلا گفته‌اند علی (ع) در جنگ خیبر با مرحب خیبری روبرو شد. مرحب چقدر فوق‌العادگی داشت. مورخین هم نوشته‌اند که علی در آنجا ضربتش را که فرود آورد این مرد را دو نیم کرد (نمی‌دانم که این دو نیم کامل بود یا نه). این حرف‌ها و افسانه‌ها دین را خراب می‌کنند.

حاجی نوری این مرد بزرگ در کتاب لؤلؤ و مرجان، انتقاد که می‌کند می‌گوید برای شجاعت ابوالفضل نوشته‌اند در جنگ صفین (که اصلا شرکت حضرت هم معلوم نیست، اگر شرکت هم کرده یک بچه پانزده ساله بوده) مردی را به هوا انداخت، دیگری را انداخت، نفر بعدی را، تا هشتاد نفر؛ نفر هشتادم را که انداخت، هنوز نفر اول به زمین نیامده بود! بعد اولی که آمد دو نیمش کرد، دومی نیز همچنین تا نفر آخر!!!

در حادثه کربلا یک قسمت از تحریفاتی که صورت گرفته معلول حس اسطوره سازی است. اروپایی‌ها می‌گویند در تاریخ مشرق زمین مبالغه‌ها و اغراق‌ها زیاد است و راست هم می‌گویند. مثلا آقای دربندی در اسرار الشهاده نوشته است عدد لشکریان عمر سعد، سواره‌شان ششصد هزار نفر و همه اهل کوفه بودند! مگر کوفه چقدر بزرگ بود؟ کوفه یک شهر تازه سازی بود، هنوز سی ‌و پنج سال بیشتر از عمر آن نگذشته بود، چون کوفه را در زمان عمربن خطاب ساختند. کوفه هم به همین دلیل مرکز سپاهیان اسلام بود. این شهر را عمر دستور داد در اینجا بسازند برای این که لشکریان اسلام در نزدیکی ایران یک مرکزی داشته باشند. در آن زمان معلوم نیست همه جمعیت کوفه آیا به هفتاد هزار نفر، هشتاد هزار نفر، صد هزار نفر می‌رسیده یا نه. یک میلیون و ششصد هزار نفر سپاهی در آن روز جمع بشود و حسین بن علی هم سیصد هزار نفر آنها را بکشد، چنین مسئله ای با عقل سازگار نیست. از طریق حس اسطوره‌سازی، تحریف زیادی صورت گرفته است. ما نباید یک سند مقدس را در اختیار افسانه سازها قرار بدهیم. آیا صحیح است در تاریخ و حادثه عاشورا، حادثه‌ای که ما دستور داریم هر سال آن را به صورت یک مکتب، زنده بداریم این همه افسانه وارد شود؟!

3- عامل سوم یک عامل خصوصی است.

این دو عامل که عرض کردم یعنی غرض ها و عداوت های دشمنان در تمام تواریخ دنیا هست. حس اسطوره سازی و افسانه سازی در تمام تاریخ های دنیا رخ داده است. ولی در خصوص حادثه عاشورا یک جریان و عامل بالخصوصی هست که سبب شده است در این داستان، جعل واقع شود. پیشوایان دین از زمان پیغمبر اکرم و ائمه اطهار دستور اکید و بلیغ داده اند که باید نام حسین بن علی زنده بماند، باید مصیبت حسین بن علی هر سال تجدید شود. چرا؟ چرا ائمه دین این همه به این موضوع اهتمام داشتند و چرا برای زیارت حسین بن علی این همه تاکید و ترغیب شده است؟ ممکن است کسی بگوید برای این که تسلی خاطری برای حضرت زهرا باشد!!

آیا این حرف مسخره نیست؟ بعد از 1400 سال هنوز حضرت زهرا احتیاج به تسلیت داشته باشد، در صورتی که به نص خود امام حسین علیه السلام و به حکم ضرورت دین، بعد از شهادت امام حسین، امام حسین و حضرت زهرا نزد یکدیگرند. این چه حرفیست؟! مگر حضرت زهرا بچه است، بعد از 1400 سال هنوز هم به سر خودش بزند، گریه کند و ما برویم به ایشان سر سلامتی بدهیم؟! این حرف هاست که دین را خراب می کند! حسین (ع) مکتب عملی اسلام را تاسیس کرد. حسین(ع) نمونه عملی قیام های اسلامی است. خواستند مکتب حسین زنده بماند، خواستند سالی یک بار حسین با آن نداهای شیرین و عالی و حماسه انگیزش ظهور کند، فریاد کند: «الا ترون الی الحق لایعمل به و الباطل لایتنهاهی عنه لیرغب المومن الی فی لقاءالله محقا.» خواستند "الموت اولی من رکوب العاری"، مرگ از زندگی ننگین بهتر است، برای همیشه زنده بماند. خواستند "لا اری الموت الا سعاده و الحیوة مع الظالمین الابرما" برای همیشه زنده بماند. زندگی با ستمکاران برای من خستگی آور است، مرگ در نظر من جز سعادت چیزی نیست. خواستند آن جمله های دیگر حسین "خط الموت علی ولد ادم محط القلاده علی جیدالفتات"، زنده بماند. "هیهات مناالذله" زنده بماند. مردی که می آید در مقابل سی هزار نفر می ایستد در حالی که در نهایت شدت از ناحیه خود و خاندان خود گرفتار است و مرد وار که چنین مردی دنیا به خود ندیده است می‌فرماید: "الاوان الدعی ابن الدعی قدر کزبین ثنتین بین السله و الذله هیهات مناالذله یابی الله منا و رسوله و حجور طابت و طهرت"، خواستند اینها زنده بماند. مکتب حسین(ع) زنده بماند، تربیت حسین زنده بماند، پرتویی از روح حسین در این ملت دمیده شود، و بر آن بتابد. فلسفه اش خیلی روشن است. نگذارید حادثه عاشورا فراموش شود، حیات و زندگی شما و انسانیت و شرف شما به این حادثه بستگی دارد. به این وسیله می توانید اسلام را زنده نگهدارید. پس ترغیب کردند مجلس عزای حسینی را زنده نگهدارید. عزاداری حسین بن علی واقعا فلسفه صحیحی دارد، فلسفه بسیار بسیار عالی هم دارد. هرچه ما در این راه کوشش کنیم، به شرط این که هدف این کار را تشخیص دهیم، بجاست.

اما متاسفانه یک عده ای این را نشناختند، خیال کردند بدون این که مردم را به مکتب حسین آشنا کنیم، به فلسفه قیام حسینی آشنا کنیم، مردم را عارف به مقام حسینی کنیم، همین قدر که مردمی آمدند و نشستند و نفهمیده و ندانسته گریه ای کردند، کفاره گناهانست!

گریه بر امام حسین علیه السلام با هر وسیله

مرحوم حاجی نوری نکته ای را در کتاب لؤلؤ و مرجان ذکر کرده است و آن این که عده ای گفتند موضوع امام حسین و گریه بر او، ثوابش آن قدر زیاد است که از هر وسیله ای برای این کار می شود استفاده کرد. یک حرفی امروزی ها در مکتب "ماکیاول" در آورده اند که می گویند هدف، وسیله را مباح می کند؛ هدفت خوب باشد، وسیله هرچه شد، شد! گفتند ما یک هدف مقدس و منزه داریم و آن این است که گریستن بر امام حسین کار بسیار خوبی است و باید گریست. به چه وسیله بگریانیم؟ به هر وسیله که شد! هدف که مقدس است، وسیله هرچه شد، شد. اگر تعزیه در آوریم، تعزیه های اهانت آور، درست است یا نه؟ گفتند اشک جاری می شود یا نه؟ همین قدر که اشک جاری شود، اشکال ندارد! شیپور بزنیم، طبل بزنیم، معصیت کاری بکنیم، به بدن مرد، لباس زن بپوشانیم، عروسی قاسم درست کنیم، جعل کنیم، تحریف کنیم، در دستگاه امام حسین این حرف ها مانعی ندارد. دستگاه امام حسین از دستگاه دیگران جداست، در اینجا دروغ گفتن بخشیده می شود، جعل و تحریف کردید، شبیه سازی کردید، بخشیده می شوید. هر گناهی که در مراسم انجام دادید، بخشیده می شوید.

در ده، پانزده سال پیش که به اصفهان رفته بودم، در آنجا مرد بزرگی بود، مرحوم حاج شیخ محمد حسن نجف آبادی اعلی الله مقامه، خدمت ایشان رفتم و روضه ای را که تازه در جایی شنیده بودم و تا آن وقت نشنیده بودم، برای ایشان نقل کردم. آن روضه خوان که اتفاقا تریاکی هم بود، این روضه را خواند و به قدری مردم را گریاند که حد نداشت. داستان پیرزنی را نقل می کرد که در زمان متوکل می خواست به زیارت امام حسین برود و آن وقت جلوگیری می کردند و دست ها را می بریدند تا این که قضیه را به آنجا رساند که این زن را بردند و در دریا انداختند. در همان حال این زن فریاد کرد یا ابوالفضل العباس، یا ابوالفضل العباس، هنگامی که داشت غرق می شد سواری آمد و گفت رکاب اسب مرا بگیر، رکابش را گرفت، گفت چرا دستت را دراز نمی کنی؟ گفت من دست در بدن ندارم، که مردم خیلی گریه کردند. مرحوم حاج شیخ محمد حسن تاریخچه قضیه را این طور نقل کرد. گفت یک روز در حدود بازار، حدود مدرسه صدر (قبل از ایشان بوده و ایشان از اشخاص معتبری نقل کردند) مجلس روضه ای بود که بزرگترین مجالس اصفهان بود و حتی مرحوم حاج ملا اسماعیل خواجویی که از علمای بزرگ اصفهان بود در آنجا شرکت می کرد. واعظ معروفی گفته بود که من آخرین منبری بودم. منبری های دیگر می‌آمدند و هنر خودشان را برای گریاندن مردم اعمال می کردند، هر کس می آمد روی دست دیگری می زد، بعد از منبر خود می نشست تا هنر روضه خوان بعد از خود را ببیند. این مراسم تا ظهر طول کشید. دیدم هر کس هر هنری داشت به کار برد، اشک مردم را گرفت. فکر کردم که من چه کنم؟ همان جا این قصه را جعل کردم رفتم قصه را گفتم از همه بالاتر زدم. عصر آن روز رفتم در مجلس دیگری که در چارسو بود، دیدم آن که قبل از من منبر رفته همین داستان را می گوید. کم کم در کتاب ها هم نوشتند و چاپ هم کردند! این موضوع که دستگاه حسین دستگاه جدایی است و از هر وسیله ای برای گریاندن مردم می شود استفاده کرد، این توهم و خیال و دروغ و غلط، یک عامل بزرگی برای جعل و تحریف شد!

مرحوم حاجی نوری، این مرد بزرگوار، استاد مرحوم حاج شیخ عباس قمی که حتی بر حاج شیخ عباس ترجیح داشته است، به اعتراف خود حاج شیخ عباس و دیگران، مرد فوق العاده متبحر و با تقوایی است. ایشان این مطلب را در کتاب خودشان طرح کردند، که اگر این حرف درست باشد که هدف، وسیله را مباح می کند، پس اساسا چیزی در دنیا باقی نمی ماند. من این طور می گویم: یکی از هدف های اسلامی ادخال سرور در قلب مومن است یعنی انسان کاری کند که مومنی خوشحال شود. من برای این که مومنی را خوشحال کنم، در حضور او غیبت می‌کنم چون از غیبت خیلی خوشش می آید! اگر بگویید مرتکب گناه می شوی، می گویم خیر، هدفم مقدس است، من که غیبت می کنم می خواهم او را خوشحال کنم!

مثال دیگری مرحوم حاجی نوری ذکر می کند که یک نفر مرد، زن بیگانه ای را می بوسد. بوسیدن زن نامحرم حرام است. می گوییم چرا این کار را انجام دادی؟ می گوید من ادخال سرور در قلب مومن کردم! در مورد زنا و شراب و لواط هم همین را می توان گفت. این چه غوغائیست، این چه حرف شریعت خراب کنی است؟! از هر وسیله ای استفاده کردن، برای گریاندن مردم در سوگ امام حسین جایز است؟ امام حسین شهید شد که اسلام بالا برود "و اشهد انک قد اقمت الصلوة و آتیت الزکوة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و جاهدت فی الله حق جهاده" امام حسین کشته شد که سنن اسلامی، مقررات اسلامی، قوانین اسلامی زنده شود نه این که بهانه ای شود که پا روی سنن اسلامی بگذارند. امام حسین را ما به صورت (العیاذ بالله) اسلام خراب کن در آورده ایم. امام حسینی که ما در خیال خودمان درست کرده ایم اسلام خراب کن است.

حاجی نوری در کتابش نوشته است یکی از طلاب نجف اهل یزد برایم نقل کرد در جوانی سفری پیاده از راه کویر به خراسان می رفتم. در یکی از دهات نیشابور یک مسجدی بود و من چون جایی را نداشتم، در مسجد رفتم و پیشنماز مسجد آمد و نماز خواند و بعد منبر رفت. در این بین با کمال تعجب دیدم فراش مسجد مقداری سنگ آورد و تحویل پیشنماز داد. وقتی روضه را شروع کرد، دستور داد چراغ ها را خاموش کردند. چراغ ها که خاموش شد، سنگ ها را به طرف مستمعین پرتاب کرد که صدای فریاد مردم بلند شد. چراغ ها که روشن شد دیدم سرهای مردم شکسته و مجروح شده است و در حالی که اشکشان می ریخت از مسجد بیرون رفتند. رفتم نزد پیشنماز و به او گفتم این چه کاری بود که کردی؟! گفت من امتحان کردم که این مردم با هیچ روضه ای گریه نمی کنند. چون گریه کردن برای امام حسین اجر زیاد و ثواب زیادی دارد و من دیدم که راه گریاندن اینها منحصر است به این که سنگ به کله شان بزنم، از این راه اینها را می گریانم!! چون هدف وسیله را مباح می کند، هدف، گریه بر امام حسین است ولو این که یک دامن سنگ به کله مردم بزند. پس این یک عامل خصوصی در این قضیه بوده که در این جعل ها و تحریف ها دخالت داشته است.

انسان وقتی که در تاریخ سیر می کند، می بیند بر سر این حادثه چه آورده اند! به خدا قسم حرف حاجی نوری حرف درستی است. می گوید امروز اگر کسی بخواهد بر امام حسین بگرید، بر این مصیبت ها باید بگرید، بر این تحریف ها و مسخ ها باید بگرید، بر این دروغ ها باید بگرید.

کتاب معروفی است به نام روضة الشهدا که نویسنده آن ملا حسین کاشفی است. اولین کتابی که در مرثیه به فارسی نوشته شده است، همین کتاب است که در پانصد سال پیش نوشته شده است. قبل از این کتاب، مردم به منابع اصلی مراجعه می کردند. شیخ مفید رضوان الله علیه، کتاب متقن ارشاد را نوشته است. ما اگر به ارشاد شیخ مفید خودمان مراجعه کنیم احتیاج به جای دیگر نداریم. از تواریخ اهل تسنن هم، طبری، ابن اثیر، یعقوبی و ابن عساکر و خوارزمی نوشته اند. من نمی دانم این بی انصاف چه کرده است. وقتی که من این کتاب را خواندم دیدم حتی اسم ها جعلی است! یعنی در اصحاب امام حسین اسم هایی را ذکر می کند که اصلا وجود نداشته، در معرفی دشمن نام هایی را می گوید که همه جعلی است. داستان ها را به شکل افسانه در آورده است.

چون کتاب روضة الشهدا اولین کتاب به زبان فارسی است که نوشته شد، مرثیه خوانها که اغلب بی سواد بودند و به کتابهای عربی مراجعه نمی کردند همین کتاب را می گرفتند و در مجالس از رو می خواندند. این است که امروزه مجالس عزاداری امام حسین را روضه خوانی می گوییم. در زمان امام حسین و حضرت صادق و امام حسن عسکری که روضه خوانی نمی گفتند و بعد در زمان سید مرتضی و خواجه نصیرالدین طوسی هم روضه خوانی نمی گفتند. از پانصد سال پیش به این طرف اسمش روضه خوانی شده، روضه خوانی یعنی خواندن کتاب روضة الشهدا، خواندن همان کتاب پر از دروغ. از وقتی که این کتاب به دست مردم افتاد، کسی تاریخ واقعی امام حسین را مطالعه نکرد.

در شصت هفتاد سال پیش مرحوم ملا آقای دربندی پیدا شد. تمام حرف های روضة الشهدا را به اضافه چیزهای دیگری پیدا کرد و همه را یک جا جمع کرد و کتابی نوشت به نام اسرار الشهاده، واقعا مطالب این کتاب انسان را وادار می کند به اسلام بگرید. حاجی نوری حکایت دیگری را نقل می کند که تاثر آور است. مردی رفت نزد مرحوم صاحب مقامع[3]، گفت دیشب خواب وحشتناکی دیدم. پرسید چه خوابی دیدی؟ گفت خواب دیدم با این دندان های خودم گوشت های بدن امام حسین علیه اسلام را دارم می کنَم! این مرد عالم لرزید، سرش را پایین انداخت، مدتی فکر کرد. گفت شاید تو مرثیه خوان هستی، گفت بله. فرمود بعد از این یا اساسا مرثیه خوانی را ترک کن، و یا از کتاب های معتبر نقل کن. تو با این دروغ هایت گوشت بدن امام حسین را با دندان های خودت می کنی! این لطف خدا بود که در این رویا به تو نشان بدهد.

اگر کسی تاریخ عاشورا را بخواند می بیند از زنده ترین و مستند ترین و از پرمنبع ترین تاریخ ها است.

مرحوم آخوند خراسانی فرموده بود آنها که به دنبال روضه نشنیده می روند، بروند روضه های راست را پیدا کنند که آنها را احدی نشنیده است، خطبه هایی که امام حسین (ع) در مکه و به طور کلی در حجاز، در کربلا، در بین راه خوانده، خطبه هایی که اصحابش خوانده اند، سوال و جواب هایی که با حضرت شده، نامه هایی که میان ایشان و دیگران مبادله شده، نامه هایی که میان خود دشمنان مبادله شده است، به علاوه اظهارات کسانی که حاضر در واقعه عاشورا بوده اند، چه از دشمن و چه از دوستان و این حادثه را نقل کرده اند، آنها را مطالعه کنند، دو، سه، چهار نفر از دوستان امام حسین بودند که اینها جان به سلامت بردند. از جمله، غلامی است به نام عقبة بن سمعان که از مکه همراه امام بود و وقایع نگار لشگر ابا عبدالله بوده است. در روز عاشورا گرفتار شد و چون گفت غلامم آزادش کردند.

مرد دیگری است به نام حمید بن مسلم که از وقایع نگارهای لشکر عمر سعد بوده است. یکی از حاضرین واقعه، شخص امام زین العابدین علیه السلام است که همه قضایا را نقل کرده اند. نقطه ابهامی در تاریخ امام حسین وجود ندارد. متاسفانه حاجی نوری یک داستان جعلی و تحریفی درباره امام زین العابدین (ع) نقل می کند که اشاره می‌کنم: می گوید در روز عاشورا وقتی که برای ابا عبدالله یاوری باقی نماند، حضرت برای خداحافظی به خیمه امام زین العابدین(ع) رفتند. حضرت امام زین العابدین(ع) فرمود: پدر جان کار شما و این مردم به کجا کشید (یعنی تا آن وقت امام زین العابدین بی خبر بوده است). فرمود پسر جان به جنگ کشید. امام زین العابدین فرمود حبیب بن مظاهر چه شد؟ فرمود قُتل. زهیربن قین چطور شد؟ قُتل. بریر بن خضیر چه طور شد؟ قُتل، هر کس از اصحاب را که اسم برد، فرمود کشته شد. بعد بنی هاشم را پرسید، قاسم بن حسن چه طور شد؟ قُتل. برادرم علی اکبر چه طور شد؟ قُتل. این، جعل است، دروغ است. امام زین العابدین که العیاذ بالله آن قدر مریض و بیهوش نبوده که نفهمد چه گذشته است. تاریخ می نویسد حتی در همان حال، امام حرکت کرد. فرمود عمه عصای مرا با یک شمشیر بیاور. یکی از کسانی که حاضر در واقعه بوده و آن را نقل کرده است، شخص امام زین العابدین علیه السلام بوده است.

پس توبه کنیم، واقعا باید توبه کنیم، به خاطر این جنایت و خیانتی که نسبت به اباعبدالله الحسین علیه السلام و اصحاب و یاران و خاندانش مرتکب می شویم، و همه افتخارات این ها را از میان می بریم. توبه کنیم و بعد، از این مکتب تربیتی استفاده کنیم.


واقع شهادت حضرت عباس علیه السلام

چه کم و کسری در زندگی عباس بن علی آن طور که مقاتل معتبر نوشته اند وجود دارد؟ اگر نبود برای ابوالفضل مگر همین یک افتخار، با ابوالفضل کسی قبلا کاری نداشت (غیر از امام حسین با هیچ کس کاری نداشتند). امام حسین هم فرمود اینها فقط به من کار دارند و اگر مرا بکشند، به هیچ کس دیگری کار ندارند. وقتی که شمربن ذی الجوشن می خواست از کوفه به طرف کربلا حرکت کند، یکی از حضاری که در آنجا بود، به ابن زیاد اظهار کرد که بعضی از خویشاوندان مادری ما همراه حسین بن علی هستند، خواهش می کنم امان نامه ای برای آن ها بنویس. ابن زیاد هم نوشت. شمر هم در یک فاصله دور از قبیله ای بود که قبیله ام البنین با آن ها نسبت داشتند.

این پیام را در عصر تاسوعا شخص او آورد. این مرد پلید آمد کنار خیمه حسین بن علی علیه السلام فریادش را بلند کرد: "این بنوا اختنا" خواهرزادگان ما کجا هستند؟ ابوالفضل علیه السلام در حضور اباعبدالله علیه السلام نشسته بود، برادرانش همه آنجا بودند، یک کلمه جواب ندادند تا امام فرمود: "اجیبوه و ان کان فاسقا" جوابش را بدهید هر چند آدم فاسقی است. آقا که اجازه داد، جواب دادند. گفتند:" ما تقول"، چه می گویی؟ گفت مژده ای برای شما آورده ام، شما آزادید، اگر الان بروید، جان به سلامت می برید. گفتند خدا تو را لعنت کند. امیرمان را رها کنیم به موجب این که ما تامین داریم؟! در شب عاشورا، اول کسی که اعلام یاری نسبت به ابا عبدالله کرد، برادر رشیدش ابوالفضل بود. بگذریم از آن مبالغات احمقانه ای که می کنند ولی آنچه که در تاریخ مسلم است، ابوالفضل بسیار رشید، شجاع، دلیر، بلند قد و خوشرو و زیبا بود.

"و کان یدعی قمربنی هاشم" او را ماه بنی هاشم لقب داده بودند، این ها حقیقت است، البته شجاعتش را از علی (ع) به ارث برده بود. داستان مادرش حقیقت است که علی (ع) به برادرش عقیل فرمود زنی برای من انتخاب کن که "ولدتها الفحوله" یعنی از شجاعان به دنیا آمده باشد. عقیل "ام البنین" را انتخاب می کند و می گوید این همان زنی است که تو می خواهی. "لتلدلی فارسا شجاعا" دلم می خواهد از آن زن فرزند شجاع و دلیری به دنیا بیاید. تا این مقدار حقیقت است.

آرزوی علی در ابوالفضل تحقق یافت. روز عاشورا می شود، بنابر یکی از دو روایت ابوالفضل جلو می آید، عرض می کند برادر جان به من هم اجازه بفرمایید، این سینه من تنگ شده است، دیگر طاقت نمی آورم، می‌خواهم هر چه زودتر جان خودم را فدای شما کنم. من نمی دانم روی چه مصلحتی امام جواب حضرت ابوالفضل را چنین داد، خود اباعبدالله بهتر می دانست. فرمود برادرم حال که می خواهی بروی، برو بلکه بتوانی مقداری آب برای فرزندان من بیاوری. لقب «سقا»، آب آور، قبلا به حضرت ابوالفضل داده شده بود چون یک نوبت یا دو نوبت دیگر در شب های پیش ابوالفضل توانسته بود برود صف دشمن را بشکافد و برای اطفال اباعبدالله آب بیاورد. این جور نیست که سه شبانه روز آب نخورده باشند؛ نه، سه شبانه روز بود که ممنوع بودند ولی در این خلال توانستند یکی دو بار آب تهیه کنند، از جمله در شب عاشورا تهیه کردند، حتی غسل کردند، بدن های خودشان را شست و شو دادند.

فرمود چشم. ببینید چقدر منظره باشکوهی است، چقدر عظمت و شجاعت است، چقدر دلاوری و انسانیت است، چقدر شرف و معرفت است و چقدر فداکاری است؟! یک تنه خودش را به جمعیت می زند، مجموع کسانی که دور آب را گرفته بودند را چهار هزار نفر نوشته اند. وارد شریعه فرات شد، اسب را داخل آب برد، (این را همه نوشته اند) اول، مشکی را که همراه دارد پر از آب می کند، به دوش می گیرد، تشنه است، هوا گرم است، جنگیده است، همان طور که سوار است و آب تا زیر شکم اسب را فرا گرفته است، دست زیر آب می برد، مقداری آب با دو دستش تا نزدیک لب های مقدسش می آورد. آنهایی که از دور ناظر بوده اند، گفته اند که اندکی تامل کرد، بعد دیدیم آب نخورده بیرون آمد، آب ها را روی آب ریخت. کسی ندانست که چرا ابوالفضل در آنجا آب نیاشامید؟! اما وقتی که بیرون آمد رجزی خواند که مخاطب این رجز، خودش بود نه دیگران، از این رجز فهمیدند چرا آب نیاشامید.

یا نفس من بعدالحسین هونی

و بعده لاکنت ان


هذا حسین شارب المنونی


و تشربین بارد المعینی


هیهات ما هذا فعال دینی


و لا فعال صادق الیفر


ای نفس ابوالفضل، می خواهم بعد از حسین زنده نمانی، چند جرعه شربت مرگ می نوشد، حسین در کنار جبهه‌ها با لب تشنه ایستاده باشد و تو آب بیاشامی! پس مردانگی و شرف کجا رفت، پس مواسات و همدلی کجا رفت؟ مگر حسین امام تو نیست مگر تو ماموم او نیستی، مگر تو تابع او نیستی؟!

هذا حسین شارب المنونی

و تشربین باردالمعینی


هیهات؛ هرگز دین و وفای من به من اجازه نمی دهد. ابوالفضل مسیر خود را در برگشتن عوض کرد. از داخل نخلستان ها آمد. قبلا از راه مستقیم آمده بود. چون می دانست همراه خودش امانت گرانبهایی دارد راه خود را عوض کرد و تمام همتش این بود که آب را به سلامت برساند چون امکان داشت تیری بیاید و به مشک بخورد و آب ها بریزد و نتواند به هدفش برسد. در همین حال بود که دیدند رجز ابوالفضل عوض شد. معلوم شد حادثه تازه ای پیش آمده است فریاد زد:

والله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابدا عن دینی و عن امام صادق الیقینی

به خدا قسم اگر دست راست مرا ببرید من دست از دامن حسین بر نمی دارم. طولی نکشید، رجز عوض شد:

یا نفس لانخشی من الکفار وابشری برحمه اجبار قد قطعوا ببغیهم یساری

در این رجز فهماند که دست چپش هم بریده شده است. نوشته اند با آن هنر و فراستی که داشت، به هر زحمت بود مشک آب را چرخاند و خودش را روی آن انداخت. من نمی گویم چه حادثه ای پیش آمد چون خیلی جانسوز است. این را هم عرض کنم که ام البنین مادر حضرت ابوالفضل در حادثه کربلا زنده بود ولی در کربلا نبود، در مدینه بود. به او خبر دادند که در حادثه کربلا هر چهار پسر تو شهید شدند. این زن بزرگوار در قبرستان بقیع می آمد و برای فرزندان خودش نوحه سرایی می کرد. نوشته اند نوحه سرایی این زن آن قدر دردناک بود که هر کس می آمد گریه می کرد، حتی مروان حکم که از دشمن ترین دشمنان بود. گاهی در نوحه سرایی خود، همه فرزندانش و گاهی ارشد فرزندانش را بالخصوص یاد می کرد. ابوالفضل، هم از نظر سنی و هم از نظر کمالات روحی و جسمی ارشد فرزندانش بود. من یکی از این دو مرثیه ای را که از این زن به خاطر دارم برای شما می خوانم. این مادر داغدار در آن مرثیه های جانسوز خودش (به طور کلی عرب ها مرثیه را خیلی جانسوز می خوانند) این جور می خواند:

یا من رای العباس کرعلی جماهیر النقد

و وراه من ابناء حیدر کل لیث ذی لبد


انبئت ان ابنی اصیب براسه مقطوع ید


ویلی علی شبلی امال براسه ضرب العمد


لو کان سیفک فی یدیک لمادنی منه احد

ای چشم ناظر، ای چشمی که در کربلا بودی و آن مناظر را می دیدی، ای کسی که آن لحظه را تماشا کردی که شیربچه من ابوالفضل از جلو، شیر بچگان دیگر من پشت سرش بر این جماعت پست حمله برده بودند؛ برای من قضیه ای نقل کردند، نمی دانم راست است یا دروغ، گفته اند در وقتی که دست های بچه من بریده بود، عمود آهنین بر فرق فرزندان عزیز من وارد شد، آیا راست است؟! "ویلی علی شبلی امال براسه ضرب العمد" بعد می‌گوید، ابوالفضل، فرزند عزیزم، من خودم می دانم، اگر دست می داشتی مردی در جهان نبود که با تو روبرو شود. این که آن ها چنین جسارتی کردند برای این بود که دست های تو از بدن بریده شده بود.

پی نوشت های قسمت سوم:

1- پس چون (بنی اسراییل) پیمان شکستند آنان را لعنت کردیم و دلهاشان را سخت گردانیدیم (که موعظه در آنها اثر نکرد) کلمات خدا را از جای خود تغییر می دادند و از بهره آن کلمات که به آنها داده شد (در تورات) نصیب بزرگی را از دست دادند. (مائده 13)

2- در شب های عید غدیر که آقای دکتر شریعتی صحبت می کردند، یک بحث بسیار عالی راجع به این حس که در همه افراد بشر میل به اسطوره سازی و افسانه سازی و قهرمان سازی و قهرمان پرستی آن هم به شکل خارق العاده و فوق العاده ای هست، کردند.

3- مرحوم آقا محمد علی پسر مرحوم وحید بهبهانی که هر دو مردان بزرگی بوده اند. بعد مرحوم آقا محمد علی به کرمانشاه رفت و خیلی هم نفوذ و اقتدار پیدا کرد.


فصل چهارم

به طور کلی تحریف بر دو قسمت است: 1- تحریف لفظی و قالبی 2- تحریف معنوی و روحی.

تاریخچه با عظمت کربلا که به دست ما افتاده، هم دچار تحریف لفظی و هم دچار تحریف معنوی شده است. یعنی ما از خودمان ساز و برگ هایی بر پیکره این تاریخ ساخته ایم که چهره با عظمت و نورانی آن را تاریک و ظلمانی و قیافه زیبای آن را زشت کرده ایم. نمونه هایی را در این زمینه در قسمت های قبل ذکر کردیم.

تحریف معنوی

متاسفانه این حادثه تاریخی در دست ما تحریف معنوی پیدا کرده و تحریف معنوی از تحریف لفظی بسیار خطرناک تر است. آنچه که سبب شده این حادثه بزرگ برای ما از اثر و خاصیت بیافتد، تحریفات معنوی است نه تحریفات لفظی. یعنی اثر سوء تحریفات معنوی از تحریفات لفظی بیشتر است.

تحریف معنوی یعنی چه؟ در یک جمله ممکن است ما از لفظ، نه کم کنیم و نه زیاد، ولی وقتی که می خواهیم آن را توجیه و تفسیر کنیم، طوری توجیه و تفسیر کنیم که درست برخلاف و بر ضد معنی واقعی این جمله باشد. برای این موضوع فقط یک مثال کوچک عرض می کنم تا مطلب روشن شود. در روزی که مسجد مدینه را بنا می‌کردند، عمار یاسر فوق العاده تلاش صادقانه می کرد؛ نقل کرده اند (از نقل های مسلم است) که پیغمبر اکرم فرمود یا عمار "تقتلک الفئه الباغیه"؛ ای عمار تو را آن دسته ای می کشند که سرکشند. (اشاره به آیه قرآن است که اگر دو دسته از مسلمانان با یکدیگر جنگیدند و یک دسته سرکشی کرد، شما به نفع آن دسته دیگر علیه دسته سرکش وارد شوید و اصلاح کنید.) این جمله را که پیغمبر اکرم درباره عمار فرمود، شخصیت بزرگی به او داد. لهذا عمار که در صفین، در خدمت امیرالمومنین بود وزنه بزرگی در لشکر علی شمرده می شد، حتی افراد ضعیف الایمانی بودند که تا وقتی که عمار کشته نشده بود هنوز مطمئن نبودند که در رکاب حضرت علی جنگیدن، به حق است و کشتن معاویه و سپاهیان او جایز است. روزی که عمار به دست اصحاب معاویه در لشکر امیرالمومنین کشته شد، ناگهان فریاد از همه جا بلند شد که حدیث پیغمبر صادق آمد. بهترین دلیل برای این که معاویه و یارانش بر باطل اند این است که این‌ها قاتل عمار هستند و پیغمبر اکرم در گذشته خبر داد: "یا عمار تقتلک الفئه الباغیه" که اشاره است به آیه: "و این طائفتان من المومنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احدیهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفی الی امرالله."

امروز مثل آفتاب روشن شد که لشکر معاویه، لشکر «باغی» یعنی سرکش و ظالم و ستمگر است، و حق با لشکریان امام علی است. پس به نص قرآن باید به نفع لشکریان علی و علیه لشکریان معاویه وارد جنگ شد. این قضیه تزلزلی در لشکر معاویه ایجاد کرد. معاویه که همیشه با حیله و نیرنگ کار خود را پیش می برد، اینجا دست به یک تحریف معنوی زد چون نمی شد انکار کرد و گفت پیغمبر درباره عمار چنین چیزی نگفته است زیرا اقلا صد نفر و شاید پانصد نفر در آنجا بودند که شهادت می دادند که ما این جمله را از پیغمبر شنیدیم و یا از کسی شنیدیم که او این جمله را از پیغمبر شنیده بود. بنابراین، این جمله پیغمبر درباره عمار قابل انکار نبود. معاویه در اینجا به یک تحریف معنوی دست زد. شامی‌ها اعتراض می‌کردند که معاویه چه می‌گویی؟ عمار را ما کشتیم. پیغمبر فرمود: "تقتلک الفئه الباغیه" گفت "اشتباه کردید! چه طور؟ درست است که پیغمبر فرمود عمار را آن فئه سرکش، طائفه سرکش، لشکر سرکش می کشند، ولی عمار را ما نکشتیم"! گفتند" لشکریان ما کشتند گفت نه! عمار را علی کشت چرا که او را به اینجا آورد و موجبات کشته شدنش را فراهم کرد!!"

عمروعاص دو پسر داشت، یکی مانند خودش دنیادار و دنیا پرست و دیگری نسبتا جوان مومن و با ایمانی بود و با پدرش هماهنگی نمی کرد. اسم او عبدالله بود. در یک جلسه‌ای که عبدالله حاضر بود، همین مغلطه معنوی را به کار بردند. عبدالله گفت این چه حرفی است که می زنید، این چه مغلطه کاریست که می کنید؟! چون عمار در لشکر علی بود پس او را علی کشت؟ گفتند بله! گفت پس بنابراین حمزه سیدالشهدا را هم پیغمبر کشت، چون حمزه سیدالشهدا هم در لشکر پیغمبر بود و کشته شد. معاویه ناراحت و عصبانی شد و به عمروعاص گفت چرا جلوی این پسر بی ادبت را نمی گیری؟! این را می گویند تحریف معنوی..

چگونه حوادث و قضایا از طریق تحریف معنوی، تحریف می‌شوند؟

حوادث و قضایای تاریخی از یک طرف، و علل و انگیزه‌ها از طرف دیگر، منظور و هدف‌هایی دارند. تحریف یک حادثه تاریخی اینست که با علل و انگیزه‌ها، آن حادثه را به گونه‌ای غیر از آنچه که بوده است بگوییم؛ یا هدف و منظور آن را به گونه‌ای غیر از آنچه که بوده است تفسیر کنیم .

مثال: شما به منزل یک شخصی که از مکه آمده است می روید. انگیزه شما این است که چون زیارت کردن حاجی مستحب است لذا به دیدن او می روید. یک نفر می گوید می دانی چرا فلان کس به خانه فلان کس رفت؟ دیگری می‌گوید چرا رفت؟ می‌گوید منظور او از رفتن به منزل فلانی اینست که دختر او را برای پسرش خواستگاری کند، موضوع مکه را بهانه کرده است. منظور شما را این چنین تحریف می کنند، این را تحریف معنوی می گویند.

حادثه تاریخی عاشورا از یک طرف علل و انگیزه هایی دارد و از طرف دیگر هدف‌ها و منظورهای عالی. ما مسلمان‌ها، ما شیعیان حسین بن علی این حادثه را تحریف کرده‌‌ایم همان طور که معاویه ابن ابوسفیان جمله پیغمبر درباره عمار را تحریف کرد. یعنی حسین(ع) یک انگیزه‌ای داشت، ما چیز دیگری برای آن تراشیدیم! اباعبدالله علیه السلام نهضتی فوق العاده با عظمت و مقدس کرده است. تمام شرایط تقدس یک نهضت، در نهضت اباعبدالله هست که نظیرش در دنیا وجود ندارد. آن شرایط چیست؟

شرایط یک نهضت مقدس

اولین شرط یک نهضت مقدس اینست که منظور و هدف آن نهضت، شخصی و فردی نباشد بلکه کلی، نوعی و انسانی باشد. یک وقت کسی نهضت می کند به خاطر شخص خودش و یک وقت کسی به خاطر اجتماع و انسانیت، حق و حقیقت، توحید، عدالت و مساوات، نهضت می‌کند نه به خاطر خودش. در واقع آن وقتی که او نهضت می‌کند دیگر خودش به عنوان یک فرد نیست، اوست و همه انسان‌های دیگر. به همین جهت کسانی که در دنیا، حرکاتشان، اعمالشان، نهضت‌هایشان به خاطر شخص خودشان نبوده است، و به خاطر بشریت و انسانیت بوده است، برای ایجاد حق و عدالت و مساوات بوده است، به جهت توحید و خداشناسی و ایمان بوده است، همه افراد بشر آنها را دوست دارند. همه می گویند: حسین منی و انا من حسین. همان طور می گوییم: حسین منا و نحن من حسین؛ چرا می گوییم؟

زیرا حسین علیه السلام در حدود 1328 سال پیش (1355سال با محاسبه تاریخ جدید) برای ما و به خاطر ما و به خاطر همه انسان‌های عالم قیام کرد. قیامش، قیام مقدس و پاکی بود، از منظورهای شخصی بیرون بود.

شرط دوم برای این که قیامی مقدس باشد، این است که آن قیام با یک بینش و درک و بصیرت قوی توام باشد. یعنی یک وقت مردم اجتماعی، خودشان در غفلتند، بی خبرند، نمی فهمند، جاهلند؛ و یک فرد بصیر، چیز فهم و با درک پیدا می شود که درد این مردم را صد درجه از خودشان بهتر می فهمد. دوای این مردم را از خود این مردم بهتر می فهمد. در وقتی که دیگران هیچ چیز را نمی فهمند و جاهلند، و هیچ چیز را درک نمی کنند و در ظاهر هم نمی‌بینند، یک فرد با بصیرت که به اصطلاح، آن چه را که مردم دیگر در آئینه نمی بینند او در خشت خام می‌بیند، پیدا می شود و قیام و نهضت می کند.

بیست سال، سی سال، پنجاه سال می گذرد تازه ملت بیدار می شوند که فلان شخص که قیام و حرکت کرد و نهضت نمود، چه منظورهای مقدسی داشت؛ پدران ما در بیست سال، سی سال، چهل سال، پنجاه سال پیش، ارزش این را درک نمی کردند! مثلا مرحوم سیدجمال الدین اسد آبادی در حدود شصت، هفتاد سال پیش (فوت این مرد در سال 1310 قمری بوده است، چهارده سال قبل از مشروطیت) قیام کرد و یک نهضت اسلامی در کشورهای اسلامی به پا کرد؛ شما امروز که تاریخ این مرد را می خوانید، می بینید واقعا غریب و تنها بوده است، درد و درمان ملت مسلمان را احساس می کرد ولی خود ملت نمی فهمیدند، و او را مسخره می کردند، و از او حمایت نمی کردند!!

حال که شصت، هفتاد سال گذشته است وقتی که زوایای تاریخ درست روشن می شود، می بینیم این مرد چه چیزهایی را در آن روز می فهمیده که اساسا نود و نه درصد ملت ایران نمی فهمیدند. لااقل آن دو نامه ای را که این مرد بزرگ نوشته است ببینید. یکی نامه ای که به مرحوم آیت الله میرزای شیرازی بزرگ (اعلی الله مقامه) نوشته است و دیگر نامه ای که به عموم علمای ایران به عنوان یک متحدالمال فرستاده است. یا نامه هایی را که این مرد برای مرحوم حاج شیخ محمد تقی بجنوردی در مشهد و برای فلان عالم بزرگ در اصفهان، و برای فلان عالم بزرگ در شیراز فرستاده است، بخوانید تا ببینید این مرد چقدر می فهمیده است، چقدر درک می کرده است. چقدر خوب استعمار را می شناخته است، و چقدر خوب درصدد بیدار کردن این ملت بوده است (از این مزخرفاتی که بعضی از ابزارهای استعمار هنوز هم می گویند بگذرید، دیگر این حناها رنگ ندارد.) این نهضت، مقدس است چون مردی در زمانی پیدا می شود که از پس ظواهر، حقایقی را می بیند که مردم عصر خودش نمی فهمند و درک نمی کنند.

نهضت حسینی، چنین نهضتی است. امروز ما درست می فهمیم یزید یعنی چه؟ حکومت یزید یعنی چه؟ معاویه چه کرد، نقشه امویها چه بود؟ ولی اکثریت ملت مسلمان در آن روز درک نمی کردند، مخصوصا با نبودن وسایل اطلاعاتی که امروزه موجود هست. مردم مدینه درک نمی کردند، روزی فهمیدند یزید چه کسی است و خلافت یزید یعنی چه، که حسین بن علی کشته شده بود؛ بعد تکان خوردند که چرا حسین بن علی کشته شد؟! یک هیات از اکابر مردم مدینه را که در راسشان مردی به نام عبدالله ابن حنظله غسیل الملائکه بود، به شام فرستادند. وقتی فاصله میان مدینه و شام را طی کردند و به دربار یزید رفتند، تازه فهمیدند قضیه از چه قرار است. وقتی به مدینه برگشتند گفتند همین قدر ما به شما می گوییم که در مدتی که در شام بودیم، می گفتیم خدا نکند که از آسمان بر سر ما سنگ ببارد! گفتند چه خبر بود؟ گفتند ما با خلیفه ای روبرو شدیم که علنا شراب می خورد، قمار می کرد، سگ بازی و یوزبازی و میمون بازی می کرد. حتی با محارم خود هم زنا می کرد!! عبدالله ابن حنظله غسیل الملائکه (هشت پسر داشت) به مردم مدینه گفت شما قیام کنید یا نکنید من قیام می کنم ولو با این هشت پسر خودم، همین طور هم شد، در قیام حرّه علیه یزید هشت پسرش را قبل از خودش فرستاد و شهید شدند و بعد خود این مرد شهید شد. عبدالله ابن حنظله غسیل الملائکه ، دو یا سه سال پیش از این که اباعبدالله از مدینه خارج شود و در هنگام خروج بگوید: "و علی الاسلام سلام اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید" ؛ من ننگ می دانم اگر یزید خلافت اسلامی را به دست گیرد چه به سر اسلام می آید. کجا بود؟ آن روز نبود. باید حسین کشته بشود، تا جهان اسلام تکان بخورد، تازه عبدالله بن حنظله غسیل الملائکه و صدها نفر دیگر مثل او در مدینه و کوفه و در جاهای دیگر چشمشان باز شود و بگویند حسین علیه السلام حق داشت که چنین حرفی زد!

3-شرط سوم برای این که نهضتی مقدس باشد این است که تک باشد. یعنی چه؟ یعنی نوری باشد که در یک ظلمت کامل بدرخشد، ندایی باشد در میان سکوت ها، حرکتی باشد در میان سکون‌های مطلق. در یک شرایطی که خفقان به طور کامل حکمفرماست، مردم قدرت حرف زدن ندارند، تاریکی مطلق، یاس مطلق، ناامیدی مطلق، سکوت مطلق، سکون مطلق است، یک مرتبه یک مرد پیدا می شود و سکوت را می شکند، سکون ها را از بین می برد، حرکتی می کند، نور می شود و در میان ظلمت می درخشد. تازه دیگران پشت سرش راه می افتند. آیا نهضت حسینی این چنین بود یا نه؟

علت قیام امام حسین علیه السلام

امام حسین چنین نهضتی کرد. امام حسین در این نهضت چه هدفی داشت؟ چرا ائمه اطهار اصرار داشتند که عزای حسین علیه السلام زنده بماند؟ علت نهضت امام حسین علیه السلام چه بود؟ حسین بن علی، خود دلیل نهضت را بیان کرده است:

"انی ماخرجت اشرا ولا بطرا ولا مفسدا ولا ظلما انما خرجت لطب الاصلاح فی امه جدی"؛ در کمال صراحت می‌گوید دنیای ما را فساد گرفته است، امت جدم فاسد شده اند، قیام کردم برای اصلاح. من یک مرد اصلاح طلبم "ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی"؛ هدفی جز امر به معروف و نهی از منکر ندارم. امام حسین هدف نهضت خودش را روشن کرده است. "الا ترون الی الحق لایعمل به و الباطل لایتنیهی عنه لیرغب الا مومن فی لقاء الله محقا." حسین علیه السلام می گوید من نهضت کرده ام برای امر به معروف، برای این که دین را زنده کنم، نهضت کرده ام برای این که با مفاسد مبارزه کنم.

حال ببینیم هدف امام از نهضت چه بوده و ما آن هدف واقعی را مسخ کردیم. گفتیم فقط به خاطر این است که تسلی خاطری برای حضرت زهرا سلام الله علیها باشد! با این که ایشان در بهشت همراه فرزند بزرگوارشان هستند، دائما بی تابی می کنند تا ما مردم بی سر و پا یک مقدار گریه کنیم تا تسلی خاطر پیدا کنند؟ آیا توهینی بالاتر از این، برای حضرت زهرا پیدا می کنید؟ عده ای دیگر گفتند امام حسین در کربلا به دست یک عده مردم تجاوز کار، بی تقصیر کشته شد، پس این تاثر آور است! من هم قبول دارم امام حسین بی تقصیر کشته شد، اما همین؟! یک آدم بی تقصیر به دست یک عده مردم متجاوز کشته شد؟! روزی هزار نفر آدم بی تقصیر به دست آدم های با تقصیر کشته می شوند. روزی هزار نفر آدم در دنیا نفله می شوند و تاثر آور است اما آیا این نفله شدن ها ارزش دارد که سال‌ها و قرن های متمادی، ده قرن، بیست قرن، سی قرن ادامه پیدا کند و ما بنشینیم و اظهار تاثر کنیم که حیف، حسین بن علی نفله شد، حسین بن علی خونش هدر رفت، حسین بن علی بی تقصیر کشته شد، به دست افرادی متجاوز کشته شد!

اما چه کسی گفته حسین بن علی نفله شده است؟ خون حسین بن علی هدر رفت؟ اگر در دنیا کسی را پیدا کنید که نگذاشت یک قطره از خونش هدر برود، حسین بن علی است. اگر در دنیا کسی را پیدا کنید که نگذاشت یک ذره از شخصیتش هدر برود، حسین بن علی است. مردی که برای قطره قطره خونش آن چنان ارزش قائل شد که نمی‌توان آن را توصیف کرد. اگر ثروت های دنیا را که برای او مصرف می شود تا قیامت حساب کنیم، برای هر قطره خونش میلیاردها تومان پول خرج شده است. آدمی که کشته شدنش سبب شد که نام او پایه کاخ ستمکاران را یک قرن، دو قرن، ده قرن و بیست قرن بلرزاند، این آدم نفله شد؟ خونش هدر رفت؟! ما غصه بخوریم برای این که حسین بن علی نفله شد؟ نه، تو نفله شدی بیچاره نادان. من و تو نفله هستیم، من و تو عمرمان هدر رفت. غصه برای خودت بخور. تو توهین به حسین بن علی می کنی که می گویی نفله شد! حسین بن علی کسی است که:" ان لک درجه عندالله من تنالها الا بالشهاده" آیا حسین بن علی علیه السلام که آرزوی شهادت می کرد، آرزوی نفله شدن را می کرد؟ علت توصیه شدن به زنده نگهداشتن عزای حسین بن علی؛ مقدس بودن آن قیام است. چون امام با قیامش مکتبی به وجود آورد که می خواستند مکتبش زنده بماند. هرگز نمونه ای از یک مکتب عملی در دنیا پیدا نمی شود که نظیر مکتب حسین بن علی علیه السلام باشد. اگر شما نمونه حسین بن علی را پیدا کردید، آن وقت بگویید چرا ما هر سال باید یاد حسین بن علی را تجدید کنیم؟! نظیر آنچه که در حسین بن علی در حادثه عاشورا، از ایمان کامل به جهان دیگر، از رضا و تسلیم، از صبر، از مردانگی، از طمانینه نفس، از ثبات و استقامت، از عزت و کرامت نفس، از آزادیخواهی و آزادی طلبی، از این که در فکر انسان باشد، از این که در خدمت انسان باشد، اگر در دنیا نمونه ای پیدا کردید، آن وقت بگویید چرا ما نام حسین بن علی را زنده کنیم؟ (بدیل و مثال ندارد) برای این است که پرتوی از روح حسین بن علی بر روح ما و شما بتابد. اگر اشکی که ما برای او می‌ریزیم، در مسیر هماهنگی روح ما باشد، پرواز کوچکی است که روح ما با روح حسینی می کند. اگر ذره ای از همت و غیرت او، ذره ای از حریت و ایمان او، ذره ای از تقوای و توحید او در ما بتابد و چنین اشکی از چشم ما جاری شود، آن اشک بی نهایت قیمت دارد. اگر گفتند به اندازه بال مگس، باز هم یک دنیا ارزش دارد. باور کنید!! اما نه اشکی که برای نفله شدن حسین باشد، بلکه اشکی که برای عظمت حسین باشد، برای شخصیت حسین باشد. اشکی که نشانه ای از هماهنگی با حسین بن علی و پیروی کردن از او باشد، یک بال مگسش هم یک دنیا ارزش دارد.

خواستند همیشه مردم، این مکتب عملی را ببینند، مشاهده کنند که خاندان پیغمبر دلیل بر صدق و گواه خود پیغمبر هستند. اگر بگویند فلان مسلمان در جنگی که مثلا در روم یا در ایران کرد، آن قدر شهامت و ایمان نشان داد؛ آن قدر دلیل بر حقانیت پیغمبر نیست تا بگویند فرزند پیغمبر چنین کرد. چون همیشه خاندان یک نفر از هر کس دیگر سوء ظن و بدگمانیش به او بیشتر است ولی این که خاندان پیغمبر را در نهایت صفا و ایمان می بینیم، بهترین گواه بر صدق پیغمبر است. هیچ کس مانند علی، مومن به پیغمبر و فدایی پیغمبر نیست. این خود، اول دلیل بر صدق پیغمبر است. حسین جلوه می کند. پیغمبر متجلی می شود. آن چیزهایی که بشر همیشه به زبان می آورد ولی در عمل او کمتر دیده می شود، در وجود حسین دیده می شود. چه طور روح بشر (می تواند) این مقدار شکست ناپذیر باشد؟ سبحان الله. بشر به کجا می رسد. روح بشر چقدر شکست ناپذیر است که بدنش قطعه قطعه می شود، جوانانش جلوی چشمش تکه تکه می شوند، در منتهی درجه تشنه می شود که حتی به آسمان نگاه می کند، به نظرش تیره و تار است. خاندانش اسیر می شوند، هر چه دارد از دست داده است ولی یک چیز برای او باقی مانده و آن روحش است. هرگز روحش شکست نمی خورد شما یک چنین صحنه نمایشی از فضائل انسانیت در غیر کربلا نشان دهید که به جای کربلا از آن حادثه یاد کنیم.

پس چنین حادثه ای را باید زنده نگهداریم. حادثه ای که در آن یک جمعیت هفتاد و دو نفری از نظر روحی یک جمعیت سی هزار نفری را شکست دادند. چه طور شکست دادند؟ اولا با این که اینها در اقلیت بودند و کشته شدنشان قطعی بود، یک نفر از این ها به دشمن ملحق نشد اما از آن سی هزار نفر به این ها ملحق شدند. یکی از آنها، سردارشان حربن یزید ریاحی و سی نفر دیگر. این دلیل بر آن است که از نظر روحی اینها بردند و آنها باختند. لشکریان عمر سعد در کربلا از جنگ تن به تن پرهیز داشتند. اول حاضر شدند. چند نفر که با اصحاب حسین مبارزه کردند، آن قدر به آن ها نیروی روحی دادند که عمر سعد دستور داد جنگ تن به تن نکنند.

به تصویر کشیدن عصر روز عاشورا

وقتی که اباعبدالله به میدان آمد در چه وقتی بود؟ عصر روز عاشورا است. تا ظهر هنوز عده ای از اصحاب بودند که نماز هم خواندند. از صبح تا عصر تلاش کرده و بدن هر یک از اصحابش را غالبا خودش آورده و در خیمه شهدا گذاشته است. خودش به بالین یارانش آمده، اهل بیتش را خود تسلی داده است. گذشته از همه این ها، داغ هایی است که دیده است. آخرین کسی که به میدان می آید خودش است. خیال کردند که در چنین شرایطی می توانند با حسین مبارزه کنند. هر کسی که جلو آمد لحظه ای مهلتش نداد. فریاد عمر سعد بلند شد که مادرتان به عزایتان بنشیند، به مبارزه کی رفته اید؟ "هذا ابن قتال العرب" این پسر جنگنده عرب است، پسر علی بن ابی طالب است "والله نفس ابیه بین جنبیه" به خدا روح پدرش علی در کالبد اوست. به جنگ او نروید.

این علامت شکست بود یا نه؟ سی هزار نفر با مردی تنها و غریب، که آن همه مصیبت دیده، و زحمت کشیده، و تلاش کرده، هم تشنه است و هم گرسنه، جنگ تن به تن کردند و شکست می خورند و عقب نشینی می کنند. نه تنها در مقابل شمشیر اباعبدالله شکست خوردند، که در برابر منطقش نیز شکست خوردند. اباعبدالله در روز عاشورا قبل از شروع جنگ دو سه بار خطابه خواندند. واقعا خود آن خطابه ها عجیب است! کسانی که اهل سخن هستند می دانند که ممکن نیست انسان در حال عادی بتواند سخن عالی بگوید که در حد اعلای اوج باشد. روح بشر باید به اهتزاز بیاید. مخصوصا اگر سخن از نوع مرثیه باشد، دل انسان باید خیلی سوخته باشد، تا یک مرثیه خوب بگوید. اگر بخواهد غزل بگوید باید سخت دچار احساسات عشقی باشد تا غزل خوبی بگوید. اگر بخواهد حماسه بگوید باید سخت احساسات حماسی داشته باشد تا یک سخن حماسی بگوید. این است که خطبه های اباعبدالله اثر گذار می شوند؛ مخصوصا یکی از آن خطبه هایی که در روز عاشورا ایراد می کند و از مفصل ترین خطبه هاست که امام برای خواندن آن از اسب پیاده شد و برای این که می خواست که یک جای مرتفع تری باشد تا صدایش بهتر برسد، بر بالای شتر رفت و فریاد زد که "تبالک ایتها الجماعه و ترحاحین فصو حتمونا واجفین" و یکبار، دوبار، سه بار صحبت کرد. عمر سعد بر لشکریان خود ترسید که مبادا نطق حسین اینها را تحت تاثیر قرار دهد. نوبت بعد که اباعبدالله شروع به صحبت کرد، از آنجا که روحشان شکست خورده بود، عمر سعد دستور داد فریاد کنید و بدهانتان بزنید که صدای حسین را کسی نشنود. آیا این علامت شکست نیست؟ آیا این علامت پیروزی حسین نیست؟ بشر اگر با ایمان باشد، موحد باشد، اگر با خدا پیوند داشته باشد، اگر به آن دنیا ایمان داشته باشد، اگر دارای نفس مطمئنه باشد، یک تنه بیست هزار، سی هزار نفر را از نظر روحی شکست می دهد. آیا این برای ما نباید درس باشد؟ نمونه این ها را کجا پیدا می کنید؟ چه کسی را در دنیا پیدا می کنید که در شرایطی مثل شرایط حسین بن علی قرار بگیرد و دو کلمه از آن خطابه او را بتواند بخواند؟ دو کلمه از خطابه زینب سلام الله علیها را در دروازه کوفه بخواند؟

اگر گفتند این عزا را احیا کنید، زنده نگهدارید، برای اینست که این نکته ها را بفهمیم و دریابیم و عظمت حسین را درک کنیم؛ و اگر اشکی می ریزیم از روی معرفت باشد. معرفت حسین ما را بالا می برد. ما را انسان می کند، ما را اهل حق و حقیقت می کند، اهل عدالت می کند، یک مسلمان واقعی می کند، مکتب حسین مکتب انسان سازی است. نه مکتب گنهکار سازی. حسین سنگر عمل صالح است، نه سنگر گنهکاری. پس فلسفه این که گفته اند عزای حسین بن علی را زنده نگهدارید، اینست.

نوشته اند در صبح روز عاشورا همین که نماز صبح را با اصحابش خواند، برگشت و به اصحابش فرمود: اصحاب من آماده باشید. مردن جز پلی که شما را از دنیایی به دنیای دیگر عبور می دهد، نیست. از یک دنیای بسیار سخت به یک دنیای بسیار عالی و شریف و لطیف عبور می دهد. این سخنش بود، اما عملش را ببینید. این سخن را کسانی که وقایع نگار بوده اند، گفته اند. حتی حمیدبن مسلم که وقایع نگار عمرسعد است، این قضیه را گفته است. می گوید من از حسین بن علی تعجب می کنم که هر چه شهادتش لحظه به لحظه نزدیک تر و کار بر او سختتر می‌شد، چهره اش بر افروخته تر می گردید. مثل آدمی که به وصل نزدیک می شود. حتی می گوید در آن لحظات آخر رفتم سراغ حسین بن علی علیه السلام، هنگامی که سر مقدسش را آن لعین ازل و ابد از بدن جدا کرده بود. چشمم که به حسین افتاد، آن بشاشیت و روشنی چهره اش، آن چنان مرا گرفت که مردنش را فراموش کردم. "لقد شغلنی نور وجهه عن الفکره فی قتله".

نوشته اند ابا عبدالله در حملات خود، نقطه ای را در میدان، مرکز قرار داده بود و مخصوصا نقطه ای را انتخاب کرده بود که نزدیک خیام حرم باشد. به دو منظور: یکی این که می دانست دشمنان چقدر نامرد و غیر انسانند و این مقدار حمیت ندارند که لااقل بگویند ما با حسین طرف هستیم، پس متعرض خیمه ها نشویم. می خواست که تا جان در بدن دارد، تا این رگ گردنش می جنبد، کسی متعرض خیام حرمش نشود. منظور دیگر این که می خواست تا زنده است اهل بیتش بدانند که او زنده است. نقطه ای را مرکز قرار داده بود که صدای حضرت به آن ها می رسید. وقتی که برمی گشت و در آن نقطه می ایستاد، فریاد می کرد: "لا حول ولا قوه الابالله العلی العظیم". وقتی که فریاد حسین علیه السلام بلند می شد اهل بیت سکونت خاطری پیدا می کردند. امام به اهل بیت فرموده بود تا من زنده هستم از خیمه ها بیرون نیایید. این حرف ها را باور نکنید که اهل بیت دائما بیرون می دویدند، ابدا؛ دستور آقا بود که تا من زنده هستم شما در خیمه ها باشید. حرف سستی از دهانتان بیرون نیاید که اجر شما زایل شود، مطمئن باشید که عاقبت شما خیر است، نجات پیدا می کنید، خداوند دشمنان شما را به زودی عذاب خواهد داد. آن ها اجازه نداشتند و بیرون هم نمی آمدند.

اهل بیت امام هنوز انتظار آمدن او را داشتند. در آن زمان اسب های عربی را برای میدان جنگ تربیت می کردند، چون اسب حیوان تربیت پذیری است. وقتی که صاحب آن کشته می شد، عکس العمل های خاصی از خود نشان می داد. اهل بیت اباعبدالله، در داخل خیمه بودند، منتظر بودند تا شاید یک بار دیگر جمال آقا را زیارت کنند، یک مرتبه صدای اسب اباعبدالله بلند شد اهل بیت به در خیمه آمدند خیال کردند آقا آمده است، یک وقت دیدند اسب آمده در حالی که زین آن واژگون است. اینجا بود که اولاد و خاندان اباعبدالله، فریاد واحسینا وامحمدا را بلند کردند و دور اسب را گرفتند (نوحه سرایی طبیعت بشر است، انسان وقتی درد دل خود را می گوید به صورت نوحه سرایی می گوید. آسمان را مخاطب قرار می دهد، حیوانی را مخاطب قرار می دهد، انسان دیگری را مخاطب قرار می‌دهد). هر یک از افراد خاندان اباعبدالله به نحوی نوحه سرایی کردند. آقا به آن ها فرموده بود تا من زنده هستم حق گریه کردن ندارید، من که مُردم، نوحه سرائی کنید. در همان حال شروع به گریستن کردند. نوشته اند حسین بن علی علیه السلام دختری دارد به نام سکینه خاتون که خیلی هم این دختر را دوست می داشت. بعد هم یک زن ادیبه عالمه ای شد و زنی بود که همه علما و ادبا برای او اهمیت و احترام قائل بودند. اباعبدالله خیلی این طفل را دوست می داشت. او هم به آقا فوق العاده علاقه مند بود، نوشته اند این بچه به صورت نوحه سرایی جمله هایی گفت که دل های همه را سوزاند.

به حالت نوحه سرائی، اسب را مخاطب قرار داد که:" یا جواد ابی هل سبی ان قتل عطشانا"؛ ای اسب پدرم، پدر من وقتی که رفت تشنه بود، آیا او را سیراب کردند یا با لب تشنه شهید کردند؟ "هل سبی ابی ان قتل عطشانا"؛ این در چه وقت بود؟ در وقتی که ابا عبدالله از روی اسب به روی زمین افتاده بود.

فصل پنجم

در قسمت‌های پیشین مقالات تحریفات واقعه عاشورا به این مباحث پرداختیم:

1-معنای تحریف و انواع آن .

2-ذکر برخی از تحریفاتی که در خصوص واقعه تاریخی عاشورا صورت گرفته است .

3-عوامل تحریف، اسباب و موجباتی که منجر به تحریف می شوند به طور عام و عوامل خاصی که در این حادثه تاریخی دخالت داشته اند.

و در این قسمت از مقاله به مسئله مهمی می پردازیم که بسیار حائز اهمیت می باشد:

4-وظیفه مردم و علما در برابر این تحریف ها.

به طور قطع و یقین در این حادثه بسیار بزرگ تاریخی تدریجا تحریفاتی در طول زمان پیدا شده است. و بدون شک در اینجا وظیفه ای هست که باید با این تحریفات مبارزه کرد بلکه به تعبیر بهتر، اگر بخواهیم از خودمان ستایش کنیم و تعبیر احترام آمیزی درباره خودمان به کار ببریم، باید بگوییم که نسل ما رسالتی برای مبارزه با این تحریفات دارد.

در تحریفات عاشورا مسئول کیست؟

ولی قبل از آن که این وظیفه و این رسالت را چه برای علما (به تعبیر دیگر خواص) و چه برای توده مردم (به تعبیر دیگر عوام) عرض کنم، مقدمتا ذکر دو مطلب لازم است .

1-با دقت نظر در گذشته در یابیم که مسئول این تحریفات چه کسانی هستند. آیا خواص و علما مسوول این تحریفاتند یا توده و عوام الناس؟ این که امروز وظیفه چیست و وظیفه کیست، یک مطلب است، و در گذشته مقصر و مسوول که بوده است، مطلب دیگری است. معمولا در این گونه قضایا علما به گردن عوام می اندازند و عوام به گردن علما. علما می گویند تقصیر عوام الناس است، تقصیر جهالت این مردم است. به قدری مردم جاهل و نادان و نالایق و ناشایسته اند که شایسته دریافت حقایق نیستند! من از مرحوم آیت الله صدر اعلی الله مقامه شنیدم که تاج نیشابوری در منبر حرف‌های مفت می گفت، کسی به او اعتراض کرد که این حرف‌ها چیست، در این اجتماعات چرا دو کلمه حرف حساب نمی زنی؟ گفت مردم لایق نیستند! بعد هم با یک دلیلی به اصطلاح ثابت کرد.

مردم عوام، یعنی توده مردم، منطقی در برابر خواص دارند و این منطق را اغلب به کار می برند. می گویند: ماهی از سر گنده گردد نی ز دم. علما به منزله سر ماهی هستند و ما دم ماهی. ولی حقیقت این است که در این تقصیر و در این مسوولیت هم خواص مسوولند و هم عوام. این را بدانید که عامه مردم و توده مردم هم در این مسایل شریکند. در این جور مسایل این توده مردم هستند که حقایق کشی می کنند و خرافات را اشاعه می دهند.

حدیث معروفی است که شخصی از امام صادق علیه السلام در ذیل آیه شریفه "و منهم امییون لایعلمون الکتاب الامانی" سوال می کند (خدا از عوام یهود در آنجا انتقاد می کند، با این که خدا عوام را بی سواد، امی، درس ناخوانده معرفی می کند، در عین حال از همین عوام در قرآن انتقاد می کند و اینها را مسوول می شناسد.) که آقا علمای یهود مسوول بوده اند درست، عوام چه مسوولیتی دارند؟ این ها عوام بودنشان عذرشان است! (حدیث، مفصل است) امام فرمود این جور نیست، مسائلی هست که احتیاج به درس خواندن دارد، فقط درس خوانده ها آن را درک می کنند، درس ناخوانده ها درک نمی کنند.!

در اینجا می توان گفت عوام مسئول نیستند چون درس خوانده نیستند. گو این که گاهی عوام مسئولیتشان این است که چرا درس نمی خوانند؟ این هم یک منطقی است. اما بعضی از مسایل هست که بشر به فطرت سلیم، آن ها را درک می کند که دیگر مدرسه و کتاب و معلم نمی خواهد، بلکه سلامت عقل کافی است. سپس امام مثال زد. فرمود: عالمی مردم را به زهد و تقوا دعوت می کند، ولی در عین حال برخلاف زهد و تقوا عمل می کند! توبه فرما باشد، اما توبه فرمایان خود، توبه کمتر کنند و مردم عوام هم این ها را می بینند که می گویند و بر ضد گفته خودشان عمل می کنند! امام فرمود آیا باید درس خوانده و معلم دیده باشد و کلاس طی کرده باشد تا بفهمد که چنین آدمی لایق پیروی نیست؟ عوام این ها را به چشم خودشان می دیدند (قوم یهود) و به عقل خودشان درک می کردند که از چنین کسانی نباید پیروی کرد معذلک پیروی می کردند، پس مسوولند.

بر اساس روایت پیغمبر اکرم صلوات الله علیه که "انما الاعمال بالنیات لکل امرء ما نضی"؛ عمل، به نیت بستگی دارد. اگر انسان کاری انجام دهد چه خوب و چه بد، اما آن کار بدون قصد و نیت انجام شده باشد، اگر بد است مسوول نیستید و اگر خوب است پاداش ندارید. عمل خوب بدون قصد و نیت هیچ اثری ندارد که متاسفانه در جریان عاشورا این مسئله بسیار تحریف شده است که اگر کسی در دستگاه امام حسین بدون نیتی کاری انجام دهد مستحق پاداش می شود. و یا گناهانش آمرزیده می شود. در حالی که گناهان انسان را فقط توبه پاک می کند. "ان الحسنات یذهبن السیئات"؛ کار نیک است که اثر کار بد را می برد. اما کار بدون اختیار این چنین نیست. و ما متاسفانه از همین فطرت خدادادی خود هرگز استفاده نمی کنیم.

در بعضی از کتاب ها نوشته اند یک نفر دزد که راه را بر مردم می گرفت و آن ها را می کشت، یک روز اطلاع پیدا کرد که قافله زواری در راه کربلا است. آمد سر گردنه ای کمین کرد برای این که راه را بر زوار امام حسین ببندد و مالشان را بدزدد و اگر لازم شد آن ها را بکشد. منتظر بود تا قافله برسد که ناگهان کنار راه خوابش برد، قافله آمد، رد شد و او بیدار نشد. در همین حال صحنه قیامت را خواب دید که او را به جهنم می برند. چرا به جهنم می برند؟ چون کوچکترین عمل صالح در نامه عملش نیست، هر چه هست گناه است، هر چه هست جنایت است. او را تا لبه پرتگاه جهنم بردند ولی جهنم او را نپذیرفت و برگشت! چرا نپذیرفت؟ چون این مرد سر راهی خوابیده بود که در آن جا قافله زوار امام حسین علیه السلام عبور می کرد و گرد زوار بر تن و لباس او نشسته بود، بدون این که خودش قصدی داشته باشد، بلکه قصد کشتن این زوار را داشته است، قصد بردن مال این ها را داشته است، ولی علیرغم گفته پیغمبر که "انما الاعمال بالنیات لکل امرء ما نضی"، این عمل بدون اختیار، تمام گناهانش را محو کرد که "فان النار لیس تمس جسما علیه غبار زوار الحسین"؛ از جنبه شعری خیلی خوب است اما از جنبه مکتب امام حسین علیه السلام اصلا صحیح نیست.

2-مطلب دومی خطراتی است که در این تحریفات وجود دارد. انواع تحریف ها در واقعه تاریخی عاشورا را به دست آوردیم، عوامل تحریف را هم شناختیم. ممکن است کسی بگوید مگر تحریف چه عیبی دارد؟ چه ضرری دارد؟ چه خطری دارد؟ باید در پاسخ گفت خطر تحریف فوق العاده زیاد است. تحریف ضربه غیرمستقیمی است که از ضربه مستقیم کاری‌تر است. یک کتاب که تحریف می شود (چه تحریف لفظی، چه تحریف معنوی) اگر کتاب هدایت باشد، تبدیل به کتاب ضلالت می شود؛ اگر کتاب سعادت باشد، تبدیل به کتاب شقاوت می شود. اساسا تحریف حقیقت را به کلی عوض می کند. نه تنها بدون خاصیت می کند بلکه اثر معکوس می بخشد.

هر چیزی آفتی متناسب با خودش دارد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: "آفة الدین ثلاثة؛ فقیه فاجر، امام جائر، مجتهد جاهل"؛ سه چیز آفت دین است:

1-دانشمند بد عمل، فاسق و فاجر،

2-زعیم و پیشوای ستمکار،

3-مقدس نادان.

پیغمبر اکرم این‌ها را به عنوان آفت های دین می شمرد. همان طور که جمادات، نباتات و حیوانات آفت‌های مخصوص به خود دارند، بدن انسان هم آفت های مخصوص به خود دارد، دین، آیین و مسلک هم آفت مخصوص به خود دارند. تحریف، که به وسیله دو صنف از آن سه صنفی که پیغمبر اکرم فرمود (فقیه فاجر- عالم بد عمل و فاسق و مقدس نادان) ایجاد می شود، آفت دین است و دین را می خورد. تحریف، دین را از بین می برد.

علی علیه السلام، شخصیتی به این عظمت، در نظر بعضی از ما مردم یک شخصیت تحریف شده عجیبی است. بعضی از مردم علی را فقط و فقط به پهلوانی می شناسند و بس! گاهی به وسیله اشخاص بسیار مغرض عکس‌هایی از علی(ع) منتشر می شود که شمشیری مانند زبان مار که دو زبانه دارد در دست اوست و بازوها و قیافه ای برای ایشان درست می کنند و نقاشی می کنند که معلوم نیست از کجا به دست آورده اند. اصلا عکس و مجسمه علی و پیغمبر قطعا در دنیا نبوده است. یک قیافه های عجیبی که انسان باور نمی کند این همان علی عادل است، این همان علی‌ای است که شب ها از خوف خدا می گریسته است. چون سیمای یک عابد و مجتهد، سیمای کسی که شب ها استغفار می کرده است، سیمای یک حکیم و قاضی و ادیب، سیمایی متین و قابل توجه است.

.

تحریف در مورد امام سجاد علیه السلام

تحریف دیگری که مخصوص ما ایرانی ها است این است که به امام چهارم علیه السلام می گوییم امام زین العابدین بیمار! غیر از زبان فارسی در جای دیگر این کلمه بیمار را به دنبال اسم امام زین العابدین نمی بینیم. در زبان عربی چنین کلمه ای نیست. ایشان القاب زیادی دارند، السجاد و ذوالثفنات، از القاب ایشان است. آیا شما در دنیا کتابی پیدا می کنید که لقبی به زبان عربی به امام داده باشند که مفهوم بیمار را برساند؟! امام زین العابدین تنها در ایام حادثه عاشورا (بگویم تقدیر الهی بود برای این که باید این امام زنده می ماند و نسل امام حسین از این طریق محفوظ می ماند) بیمار بودند و همان بیماری سبب نجات ایشان شد. چند بار تصمیم گرفتند امام را بکشند اما چون بیماری ایشان شدید بود، گفتند: چرا او را بکشیم؟ او دارد می میرد. در دنیا چه کسی هست که در عمرش بیمار نشده باشد؟ در غیر این چند روز ببینید؟ آیا یک جا نوشته اند که امام زین العابدین بیمار بود؟! ولی ما امام زین‌العابدین را به صورت یک بیمار مریض زرد رنگ تب داری که همیشه عصا به دستش است و کمر خم کرده و راه می رود و آه می کشد، ترسیم کرده ایم!!

همین دروغ، همین تحریم سبب شده است که بسیاری از اشخاص آه بکشند، ناله بکنند، خودشان را به موش مردگی بزنند تا مردم آن‌ها را احترام کنند و بگویند آقا را ببینید درست مانند امام زین العابدین بیمار است، این تحریف است. امام زین العابدین(ع) با امام حسین(ع) هیچ فرقی نداشته است. با امام باقر(ع) و امام صادق (ع)از نظر مزاج و بنیه هیچ فرقی نداشت. امام بعد از حادثه کربلا چهل سال زنده بودند. مانند همه سالم بودند، چرا بگوییم امام زین العابدین بیمار؟!

پس اجمالا دانستیم که خطر تحریف چقدر زیاد است. تحریف ضربه غیرمستقیم است، از پشت خنجر زدن است. نسل یهودیان در جهان قهرمان تحریفند. هیچ کس به اندازه این‌ها در تاریخ جهان تحریف، نکرده است، و به همین دلیل هیچ کس به اندازه این‌ها به بشریت ضربه نزده است، و حقایق را قلب و بدعت‌ها ایجاد نکرده است.

رسالت و وظیفه ما

در این عصر ما وظیفه سنگینی داریم، با حادثه تحریف شده که نمی شود به مردم خدمت کرد. ما و شما بزرگترین وظیفه ای که داریم این است که ببینیم چه تحریف‌هایی در تاریخ ما شده است، چه تحریف‌هایی در نقاشی شخصیت‌ها و بزرگان ما شده است؟! چه تحریف‌هایی در قرآن شده است. البته تحریف در قرآن به صورت تحریف لفظی نیست، یعنی در قرآن نه یک کلمه کم شده و نه زیاد شده است، بلکه تحریف در قرآن به صورت تحریف معنوی است که خطر تحریف معنوی کمتر از خطر تحریف لفظی نیست. تحریف معنوی قرآن یعنی چه؟ یعنی تفسیر غلط، توجیه غلط . بررسی نماییم که در تاریخ ما، که سند اخلاقی و سند تربیت اجتماعی ما است و باید از آن‌ها درس بیاموزیم، مانند حادثه تاریخی عاشورا، چه تحریفاتی رخ داده است؟ باید این تحریفات شناسایی و با آن‌ها مبارزه شود.

وظایف علمای امت

وظایفی که علمای امت دارند چیست؟ وظایف عامه و توده مردم چیست؟

عالم، نقطه انحرافش در این است که همیشه خودش را در مقابل مردم با یک سلسله نقاط ضعف و عیوب‌ می بیند. نقاط ضعف روحی و اخلاقی و اجتماعی در افراد یک نوع بیماری است. در بیماری‌های جسمانی، خود بیمار معمولا بیماری خود را احساس می کند و دنبال معالجه می رود. ولی در بیماری‌های روحی آنچه که کار را مشکل می کند این است که شخص، بیمار است ولی خود متوجه نیست که بیمار است! بلکه برعکس، آن بیماری را به عنوان سلامت می پذیرد! به بیماریش علاقه دارد! چنین نیست که افراد، نقاط ضعف خودشان را به عنوان نقطه ضعف بشناسند و به عنوان نقطه ضعف قبول کنند. بلکه آن‌ها را نقطه قوت در خود می دانند!

این عالم است که می فهمد نقاط ضعف اجتماعش چیست. عالم که در مقابل نقاط ضعف اجتماع قرار می گیرد، دو حالت دارد:

1-با نقاط ضعف مردم مبارزه می کند. این را مصلح می گویند، مُصلح یعنی کسی که با نقاط ضعف مردم مبارزه می کند. غالبا مردم چنین فردی را دوست نمی دارند!

2- "عالم" مبارزه کردن با نقاط ضعف مردم را کار سخت و مشکلی می بیند. مبارزه کردن با نقاط ضعف مردم نه تنها منفعت ندارد که ضرر هم دارد؛ از نقاط ضعف مردم استفاده می کند! اینجاست که مصداق فقیه فاجر می شود.

پیغمبر اکرم فرمود آفت دین سه چیز است که یکی از آن‌ها فقیه فاجر است.

مثلا در همین مساله واقعه تاریخی عاشورا، عامه مردم در موضوع عزاداری امام حسین علیه السلام دو نقطه ضعف دارند. ما با این دو نقطه ضعف چه کنیم؟

الف- یکی آن است که معمولا موسس یا موسسین و صاحبان مجالس، چه آن‌هایی که در مساجد و چه آن‌هایی که بالخصوص در منازلشان مجلسی برپا می کنند، در حدودی که من تجربه دارم (استثنا ندارد) آن چیزی را که می‌خواهند ازدحام جمعیت است! اگر جمعیت ازدحام کند راضی است، اگر ازدحام نکند راضی نیست! این نقطه ضعف است. این جلسات برای این نیست که جمعیت ازدحام کند. مگر ما می خواهیم سان ببینیم؟ هدف، آشنا شدن با حقایق است، مبارزه کردن با تحریفات است. این یک نقطه ضعف است که گوینده در مقابل آن قرار می گیرد. آیا با این نقطه ضعف مبارزه کند یا از این نقطه ضعف مانند تاج نیشابوری استفاده کند! اگر بخواهد با این نقطه ضعف مبارزه کند، و حقایق را به مردم بگوید، و با تحریفات مبارزه کند، با هدف صاحب مجلس و هدف مستمعین که از جمع شدن دور یکدیگر و شلوغ شدن خوششان می آید، ناسازگار است. اگر هم بخواهد از این نقطه ضعف استفاده کند، فقط در فکر این است که چه کار کنم تا جمعیت، بیشتر جمع شود. اینجاست که یک عالم بر سر دو راهی قرار می گیرد، حالا که این‌ها احمق هستند، و چنین نقطه ضعفی دارند، من هم از این نقطه ضعف آنها بهره برداری کنم و یا علیرغم وجود این نقطه ضعف، با آن مبارزه کنم و به دنبال حقیقت بروم؟

ب- نقطه ضعف دومی که در مجالس عزاداری موجود است و بیشتر از ناحیه عوام الناس است، مسئله «شور و واویلا» به پا شدن است. منبری در آخر منبرش حتما باید ذکر مصیبت گوید و در این ذکر مصیبت هم مردم اشک بریزند، که تنها به این موضوع ختم نمی شود و واعظ باید حقایق را کتمان کرده و لعنت خدا را برای خود بخرد چرا که اشک در آوردن با تحریف همراه می شود. قرآن کریم فرموده است:

"ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب اولئک یعلهم الله و یلعنهم لاعنون"؛ آن دانایانی که حقایقی را که ما گفته ایم، می دانند، ولی کتمان می کنند و اظهار نمی کنند، لعنت خدا و لعنت هر لعنت کننده ای بر آن ها باد.

وظیفه علما در دوره ختم نبوت مبارزه با تحریف است. خوشبختانه ابزار این کار در دست است و در میان علماء افرادی بوده‌اند که با این نقاط ضعف مبارزه کرده و می کنند. به طور مثال مرحوم حاجی نوری (رضوان الله علیه)، کتاب "لولو و مرجان" را در زمینه حادثه عاشورا به نگارش در آورده است و خود نوعی مبارزه با تحریف می باشد که همان قیام و وظیفه مقدسی است که آن مرد بزرگ انجام داده است.

این وظیفه علماست که در این موارد حقایق را بدون پرده به مردم بگویند ولو مردم خوششان نیاید. وظیفه علما است که با اکاذیب مبارزه کنند، وظیفه علماست که مشت دروغ گویان را باز کنند. در باب غیبت فقها، در مواردی استثنا کرده اند. یکی از موارد استثنایی غیبت که همه علمای بزرگ مرتکب این غیبت شده اند و آن را لازم بلکه احیانا واجب می دانند، غیبت واجب، و جرح راوی است. یعنی چه؟ پیغمبر اکرم فرمود:" اذا ظهره البدع فعلی العالم ان یظهر علمه و الا فعلیه لعنة الله" آنجا که در دین بدعت‌ها و دروغ ها ظاهر می شود، که در دین نیست، برعهده دانایان است که حقایق را بگویند ولو مردم خوششان نیاید. اگر کسی حدیثی نقل کرد و مطلبی را گفت ما باید فورا آن را قبول کنیم؟ باید تحقیق کرد که او چگونه آدمی است، آیا راستگو است یا دروغگو؟ اگر در زندگی این آدم یک نقطه ضعفی را کشف کردید، اگر عیب و نقص و دروغی را یافتیم بر ما نه تنها جایز است بلکه لازم است که در متن کتاب‌ها، این آدم را رسوا کنیم. این کار یعنی جرح. با این که غیبت است، و غیبت جایر نمی باشد، ولی در اینجا که تحریف و قلب حقایق است، باید او را رسوا کنیم.

یک عالم ممکن است در یک زمینه، بزرگ هم باشد، مانند ملا حسین کاشفی که خیلی مرد ملایی بوده است! اما در کتاب روضه الشهدایش دروغ آمده است! نوشته است ابن زیاد پنجاه خروار زر سرخ به عمر سعد داد که آمد کربلا و دست به این کار زد! هر کس بشنود می گوید پسر عمر سعد خیلی هم تقصیر نداشته است؛ پنجاه خروار طلا را به هر کس بدهند دست به این کار می زند.

در مورد ملاآقای دربندی اتفاق نظر است که آدم خوبی بوده است. حتی مرحوم حاجی نوری که از کتابش انتقاد می کند و به حق هم انتقاد می کند، می گوید مرد خوبی بوده است. واقعا نسبت به امام حسین علیه السلام مرد مخلصی بوده است. نوشته اند هر وقت نام امام حسین را می شنید اشکش جاری می شد، فقه و اصول را هم به خوبی می دانسته است. خودش خیال می کرد که از فقهای درجه اول است، ولی از فقهای درجه دوم و سوم به شمار می رود. کتابی نوشته به نام خزائن که یک دوره فقه است و چاپ هم شده و معاصر با صاحب جواهر است. به صاحب جواهر گفت اسم کتاب شما چیست؟ گفت "جواهر". اسم کتاب خودش خزائن بود، به صاحب جواهر گفت از این جواهر شما در خزائن ما بسیار است. اما کتاب جواهر تا به حال ده بار چاپ شده است و هیچ فقیهی نیست که از این کتاب استفاده نکند، هیچ فقیهی نیست که خودش را نیازمند به این کتاب نبیند. ولی کتاب خزائن که یک دوره چاپ شد، بعد از آن احدی به سراغ آن نرفت! قیمت آن با این که کتاب هزار صفحه ای است، همان قیمت کاغذش بیشتر نیست. این مرد با این که مرد عالمی است ولی اسرار الشهاده را نوشته که به کلی حادثه کربلا را تحریف کرده است! کتابش مملو از دروغ است! حال به خاطر این که یک عالم بوده، با تقوا بوده و مخلص امام حسین بوده است، ما باید درباره اش سکوت کنیم؟

یک گزارش اقتصادی

گم‌شدن چندین میلیون دلار در یک بانک

کد خبر: ۲۸۸۲۴۴
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۱ - ۱۷:۲۲

یک مقام آگاه از مفقود شدن چندین میلیون دلار پول در یکی از بانک‌های خصوصی خبر داد و گفت: ظاهراً این پول برای واریز شدن به حسابی در اختیار یک صراف و واسطه قرار گرفته بود.
این مقام مسئول در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: بر اساس مستندات پرونده‌ای که توسط یکی از نهادهای قانونی و نظارتی در دست بررسی است، مبلغی حدود 5 میلیون دلار در یکی از بانک‌های کشور مفقود شده است.
وی با اشاره به اینکه بانک مذکور، خصوصی است یادآور شد: ظاهراً این پول برای واریز شدن به حسابی در اختیار یک صراف و واسطه قرار گرفته بود که وجه مذکور به حساب فوق‌الذکر واریز نشده و اثری از صراف و واسطه نیز نیست.
به گفته این مقام آگاه، شواهد نشان می‌دهد واسطه مذکور نیز تبعه خارجی بوده و ایرانی نمی‌باشد.

بررسی مشکلات عمرانی در اهواز

رفع آبگرفتگی با 1000میلیارد

در پی بارندگی شدید روزهای اخیر کلانشهر اهواز دوباره شاهد آبگرفتگی معابر بودیم. شهروندان در برخی از خیابان های برای رفت و آمد نیازمند قایق بودند. آنها می گویند چرا با هر بارندگی اهواز قفل می شود؟ در پی بارندگی شدید روزهای اخیر کلانشهر اهواز دوباره شاهد آبگرفتگی معابر بودیم. شهروندان در برخی از خیابان های برای رفت و آمد نیازمند قایق بودند. آنها می گویند چرا با هر بارندگی اهواز قفل می شود؟به گزارش شوشان معاون خدمات شهری شهرداری کلانشهر اهواز در پاسخ به این پرسش گفت : تنها راه کنترل و کاهش آب گرفتگی سطح شهر اهواز در زمان بارندگی، اجرای طرح جامع دفع آب های سطحی است. علیرضا عالیپور می گوید: ایجاد زیرساخت های مورد نیاز برای اجرای طرح جامع دفع آب های سطحی اهواز نیازمند هزار میلیارد تومان اعتبار است.وی میزان بارندگی در چند روز گذشته را در شهرستان اهواز بالغ بر 70 میلی متر برشمرد و گفت : طبق گزارشات رسیده اهواز رکورد دار بارش بوده است. وی با اشاره به برنامه های شهرداری برای کنترل آب های سطحی در زمان بارندگی گفت: با برنامه ریزی های انجام شده به طور میانگین سالانه مشکل آبگرفتگی در حدود سه نقطه از شهر اهواز در حال برطرف شدن است. در تایید سخنان معاون خدمات شهری اهواز ذره بین بدستان در روزهای شاهد فعالیت شبانه روزی ماموران شهرداری اهواز در لحظه شروع بارش ها و روزهای پس از آن بودند. اما نکته مهمی در این میان مطرح است مسئولیت مدیریت دفع آب های سطحی قانونا به عهده شهرداری اهواز نیست و اساسن شهرداری اهواز باعث بروز آبگرفتگی نشده که امروز شکل فعالیت هایش نقد شود. اهواز در همه این سال ها همیشه با آبگرفتگی مواجه بوده است و باید رفع مشکل را در عدم طراحی مناسب سیستم فرسوده فاضلاب شهری اهواز جستجو کرد. در کلانشهر اهواز در موضوع زیر ساخت ها دچار آسیب هستیم. نقاط آب گرفتگی زیادی در اهواز وجود دارد و تا زمانی که این نقاط کور از بین نرود همچنان در بارندگی ها این وضعیت تدوام خواهد یافت. گفتنی است در روزهای گذشته شهروندان اهوازی شاهد بیشترین بارش در این شهر بودند.

یک خبر از بندر امام

  

بندرامام خمینی در شأن نامش نیست      

یکی از نمونه های این عقب ماندگی عدم شهرستان شدن این بندر است که حالا دیگر به یکی از آرزوهای طول و دراز مردم و نخبگان بندرامام تبدیل شده است

بندر امام خمینی که از بنادر مهم و استراتژیک کشور به حساب می آید نتوانسته در شأن نام بلند بنیانگذار جمهوری اسلامی به رشد و اعتلاء برسد. یکی از نمونه های این عقب ماندگی عدم شهرستان شدن این بندر است که حالا دیگر به یکی از آرزوهای طول و دراز مردم و نخبگان بندرامام تبدیل شده است. آنها هر جایی که در شهر خود تابلویی به نام بندرامام می بینند با رنگ پیشوند شهرستان را به آن اضافه می کنند به این امید که این نشانه ها به سمع و نظر مدیران ارشد استان و کشور برسد و شهرستان شدن در دستور کار قرار گرفته و بدین وسیله باعث تخصیص اعتبارات بیشتر و توجه جدی تری به این منطقه محروم گردد. ذره بین بدستان خبر تجمع برخی از شهروندان این شهر در مقابل مجلس شورای اسلامی را انعکاس دادند و بدین وسیله از مسئولان استانداری خوزستان می خواهند که مطالبه و خواست مردم بندرامام را به مسئولان وزارت کشور انتقال دهند. گرچه هنوز هم برخی از مناطقی که شهرستان شده اند به طور کامل نتوانسته اند از امکانات و امتیازات مخصوص شهرستان ها بهره مند شوند که این امر هم باید در دستور کار رسیدگی مسئولان قرار گیرد.

بررسی مشکلات عمرانی استان

ورزشگاه های ناتمام خوزستان

پس از افتتاح این ورزشگاه در اواخر سال گذشته به دلایلی مورد تاییدAFC کنفدراسیون فوتبال آسیا قرار نگرفت

شوشان: خوزستان همواره به عنوان یکی از قطب های اصلی فوتبال ایران شناخته شده است، به همین دلیل و همچنین میزان علاقه مردم این استان، از سال 73 کار ساخت ورزشگاه 50 هزار نفری غدیر اهواز توسط وزارت مسکن و شهرسازی وقت آغاز می شود که طی سال های 78 تا 82 به دلیل عدم تخصیص اعتبار، عملیات احداث به طور کامل تعطیل بود. اما پس از افتتاح این ورزشگاه در اواخر سال گذشته به دلایلی مورد تایید AFC کنفدراسیون فوتبال آسیا قرار نگرفت و عملن به یک ورزشگاه نیمه تمام و بدون استفاده تبدیل شده است. علاوه بر ورزشگاه 50 هزار نفری الغدیر اهواز ورزشگاه های نیمه تمام دیگری در استان وجود دارد که ذره بین بدستان قصد دارند از این زاویه دید مدیران استانی را به ضرورت توجه به جوانان و تاسیسات تفریحی مورد نیاز آنها جلب کنند. ورزشگاه 5 مهر آبادان، ورزشگاه خرمشهر، ورزشگاه نیمه تمام دزفول و مسجدسلیمان از این جمله اند. چنانکه می بینید شهرهای بزرگ استان فاقد ورزشگاه های مرکزی هستند که می تواند نقصان برای ورزش استان محسوب شود. سرانه فضای ورزش استان در حال حاضر52 صدم متر مربع است و در صورت افتتاح کل این پروژه ها، به 60 سانتی متر مربع می رسد.

اخبار استانداری خوزستان

تناقض میان سخنان استاندار خوزستان و معاون ریاست جمهوری/ بلاتکلیفی شرکت کنندگان در آزمون استخدامی

در این بین از سوی مسئولین ذیربط بارها وعده هایی داده شد که هرگز جامع عمل نپوشید و یا سخنانی متناقض ابراز شد و این درحالی است که بلاتکلیفی شرکت کنندگان در آزمون برای آنها ممکن است مشکلاتی تحصیلی، کاری و یا حتی خانوادگی بوجود آورد/ حال پس از اظهارات امیدوارکننده معاون رییس جمهور نه تنها دو هفته پس از آن نتایج اعلام نگردید که اکنون با سخنان حجازی، به نظر می رسد ...

خوزنیوز: با گذشت حدود شش ماه از برگزاری آزمون استخدامی استانداری خوزستان، هنوز از نتایج و اعلام رسمی نتایج این آزمون خبری نیست.

آزمون استخدامی استان خوزستان در 26 خردادماه سال 91 برای جذب نیرو در 25 دستگاه و سازمان دولتی استان برگزار شد. 24 هزار و 500 نفر از افراد بیکار از سراسر استان در این آزمون شرکت کرده‌اند که در حال حاضر این افراد بی‌صبرانه منتظر جواب نهایی این آزمون هستند اما هنوز از وضعیت برگزیدگان آزمون استخدامی خبری نیست. قرار بود در قالب این آزمون 1168 نفر از افراد جویای‌کار استان به استخدام سازمان‌های مختلف درآیند.

به گزارش خوزنیوز، در این بین از سوی مسئولین ذیربط بارها وعده هایی داده شد که هرگز جامع عمل نپوشید و یا سخنانی متناقض ابراز شد و این درحالی است که بلاتکلیفی شرکت کنندگان در آزمون برای آنها ممکن است مشکلاتی تحصیلی، کاری و یا حتی خانوادگی بوجود آورد.

سیدجعفر حجازی در آخرین اظهارنظر در جلسه ای که با حضور معاون وزیر کار و رفاه اجتماعی در سالن جلسات استانداری خوزستان برگزار شد، اظهار کرد: آزمون استخدامی برای جذب سه هزار نفر در استان خوزستان برگزار شد، اما هنوز مجوز اشتغال این تعداد افراد برای آغاز فعالیت آنها صادر نشده است.

سیدجعفر حجازی استاندار خوزستان
سخنان حجازی در مورد آزمون استخدامی سالجاری در حالی است که عبدالعلی تاجی، معاون حقوقی معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری اواخر آبان ماه اظهار داشت: استانها ملزم شدند نتایج آزمون استخدامی را تا پایان هفته جاری اعلام کنند. برخی استانها برای تعدادی از سهمیه استخدامی خود نشر آگهی کرده و آزمون برگزار کرده بودند که نتایج آن تاکنون اعلام نشده بود لذا می بایستی حداکثر تا پایان هفته جاری نتایج اعلام شود و برای مابقی سهمیه خود بلافاصله نشر آگهی کرده و آزمون برگزار کنند.

پیش از این نیز هاجر تحریری نیک صفت، معاون راهبردی معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری درباره آخرین وضعیت استخدام‌های سال جاری اظهار کرد: برای هریک از استانداران کلیه‌ مجوزها طی لیستی ارسال شده است.

حال پس از اظهارات امیدوارکننده معاون رییس جمهور نه تنها دو هفته پس از آن نتایج اعلام نگردید که اکنون با سخنان حجازی، به نظر می رسد شرکت کنندگان نباید در کوتاه مدت منتظر اعلام نتایج آزمون باشند؛ شرکت کنندگانی 96 درصد آنها در انتظار شنیدن پاسخ «عدم قبولی» هستند.

یک تحلیل سیاسی

محسن رضایی:قدرت بازدارندگی ایران مانع رخ دادن 3 جنگ شده است 

خبرگزاری فارس: دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: نیروی ایمان و قدرت 

 بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران جلوی روی دادن سه جنگ حتی بین ایران با آمریکا و رژیم صهیونیستی را گرفته است.

خبرگزاری فارس: محسن رضایی:قدرت بازدارندگی ایران مانع رخ دادن 3 جنگ شده است

به گزارش خبرگزاری فارس از لنگرود، محسن رضایی در مراسم یادواره شهدای بخش چمخاله این شهرستان با بیان اینکه حوادث بسیاری در دوران دفاع مقدس اتفاق افتاده که هنوز بازگو نشده است، اظهار کرد: درباره دفاع مقدس خاطرات و کتاب‌های بسیاری نوشته شده اما هنوز این حادثه بزرگ تاریخ ایران ناگفته‌های بسیاری دارد.

وی، هرچه بیشتر سخن گفتن از افتخار آفرینی‌های دوران دفاع مقدس را موجب بهتر دیده شدن عظمت شهدا دانست و گفت: اگر عظمت دوران دفاع مقدس به درستی بیان نشود عظمت شهدا نیز به خوبی برای مردم مشخص نمی‌شود.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، خواستار بیان مفاهیم و ارزش‌های سال‌های جنگ تحمیلی برای مردم به ویژه نسل جوان شد و ابراز کرد: برگزاری یادواره شهدا مکانی مناسب برای تبلیغ و ترویج ارزش‌های دفاع مقدس است.

وی با اشاره به اینکه یک وجب از خاک ایران در دوران جنگ تحمیلی از کشور جدا نشد، افزود: دشمن بعثی با کمک حامیان غربی و شرقی خود در روزهای ابتدایی جنگ دهها شهر و روستا را اشغال کرد و حتی بخشی از مرزهای مشترک ما با عراق از تهاجم دشمن در امان نماند.

رضایی به شرایط سخت بیش از 2 میلیون و 500 هزار آواره جنگی در دوران دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: در ابتدای جنگ فرماندهی جبهه‌ها بر عهده بنی‌صدر بود و به این دلیل آن موقع شاهد شکست‌های پیاپی در عملیات‌های مختلف بودیم تا اینکه بنی‌صدر کنار زده شد و اداره جنگ به دست نیروهای انقلاب افتاد و پس از آن شاهد پیروزی‌های پیاپی و آزاد شدن شهرهای تحت اشغال دشمن بودیم و حتی برخی از مناطق دشمن را نیز تصرف کردیم تا تنبیه شود و به فکر تجاوز به ایران نباشد.

فرمانده سپاه دوران دفاع مقدس، با اشاره به اینکه جنگ هشت ساله ایران با عراق تنها جنگ در 300 سال اخیر بود که ایران از آن پیروز خارج شد، تصریح کرد: اگر در این جنگ یک وجب از خاک ما در دست دشمن می‌ماند ما اکنون در دنیا سرافکنده بودیم و حتی اگر بقیه شهرها را آزاد می‌کردیم باز شکست خورده بودیم و شهدا کاری بزرگ انجام دادند و دستاوردهای امروز ایران مدیون شهداست.

وی با بیان اینکه برخی از افراد غایب در جنگ پس از پایان دوران دفاع مقدس طلبکارانه سخن گفتند، ابراز کرد: پس از پایان جنگ برخی سهم‌خواهی‌ و ادعاهایی داشتند و تهمت‌هایی زدند و از آنجا که رزمندگان دوران دفاع مقدس برای رضای خدا کار می‌کردند جواب آنها را ندادند و نمی‌دهند.

رضایی بازسازی قدرت دفاعی ایران را از برکات دوران دفاع مقدس دانست و ابراز کرد: تجربه‌های رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس موجب افزایش قدرت دفاعی ایران شد و اکنون با توجه به آن دستاوردها در فناوری موشکی از مرز 3 هزار کیلومتر عبور کرده‌ایم.

وی با اشاره به جنگ هشت روزه رژیم صهیونیستی علیه مردم بی‌دفاع غزه، گفت: جنگ‌های اخیر صهیونیسم نشان می‌دهد که کار این رژیم رو به پایان است.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، موفقیت در دفاع مقدس را عامل استقلال و عزت امروز ملت ایران دانست و گفت: تمام دانش و تجربه ما از دل جنگ بیرون آمده و موشک‌ها و ماهواره‌ها از دستاوردهای رزمندگان دوران دفاع مقدس است.

وی توانایی موشکی و نظامی ایران را مانند چتری امنیتی دانست که موجب بازدارندگی در برابر دشمنان شده‌ است و خاطرنشان کرد: نیروی ایمان و قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران جلوی روی دادن سه جنگ حتی بین ایران با آمریکا و صهیونیسم را گرفته است.

رضایی بر استفاده از تجربه دفاع مقدس برای بهره‌گیری از توان نیروی ملت در نبرد اقتصادی امروز و غلبه بر تحریم‌ها تاکید کرد. 

تاریخ اسلام

لقب اعطایی امیرالمؤمنین(ع) به «مختار» چه بود

خبرگزاری فارس: «اصبغ بن نباته» از شاگردان برجسته امام علی(ع) می‌گوید: روزی امیرالمؤمنین را دیدم که مختار را (که طفلی کوچک بود) روی زانوی خود نشانده (و با نوازش و محبت) دست روی سر او می‌کشید و می‌فرمود: یا کیّس! یا کیّس!

خبرگزاری فارس: لقب اعطایی امیرالمؤمنین(ع) به «مختار» چه بود

به گزارش خبرنگار«تکیه خبر» خبرگزاری فارس، شیعیان در طول تاریخ مظلومیت خود با اتکا به اصول خدشه‌ناپذیر اسلام هنگام حاکمیت‌ ظلم با انگیزه‌های خداجویانه، جنبش‌هایی را سازمان داده و حوادثی را به وجود آوردند.یکی از این جنبش‌ها به رهبری مختار ثقفی به خونخواهی امام حسین اتفاق افتاد،‌ او این حرکت را شب پنج‌شنبه 14 ربیع‌الاول سال 66 هجری با شعار «یا لثارات الحسین» آغاز کرد.قیامی که پیش از این از سوی امیرالمؤمنین بشارت داده شده بود: «به زودی فرزندم حسین، کشته خواهد شد، ولی دیری نخواهد پائید که جوانی از قبیله ثقیف قیام خواهد کرد و از این ستمکاران، انتقام خواهد گرفت به طوری که کشته‌های آنان به 383 هزار نفر خواهد رسید». (حدیقةالشیعه، صفحه 504)با توجه به پخش سریال «مختارنامه» از شبکه‌های مختلف تلویزیون، بر آن شدیم در سلسله گزارش‌هایی به بررسی زندگانی مختار ثقفی بپردازیم. این مجموعه مطالب با استناد به کتاب «ماهیت قیام مختار» نوشته حجت‌الاسلام سید ابوفاضل رضوی ارائه می‌شود.

*زندگی‌نامه مختار

نام او مختار ابن ابی‌عبید بن مسعود است، قبیله او «قسی» یا «ثقیف» است که از اعراب منطقه طائف است، کینه مختار، «ابواسحاق» و لقب او «کیسان» و فرقه «کیسانیه» منسوب به اوست. کیسان به معنای «زیرک و تیزهوش است».

*لقب اعطایی امیرمؤمنان(ع) به مختار

«اصبغ بن نباته»، از اصحاب وفادار و از شاگردان برجسته علی(ع) می‌گوید: روزی امیرمؤمنان(ع) را دیدم که مختار را (که طفلی کوچک بود) روی زانوی خود نشانده (و با نوازش و محبت) دست روی سر او می‌کشید و می‌فرمود: «یا کیس، یا کیس»، بعضی، آن را با تشدید (کیس: بسیار زیرک) خوانده‌اند و چون امیرمؤمنان(ع) دوبار کلمه «کیّس» را بر زبان آورد، سپس لقب مختار شد.به احتمال قوی، علت آنکه مختار به این لقب معروف شد، همین سخن امام علی(ع) است، فقیه بزرگ شیعه علامه ابن‌نما و آیت‌الله خوئی این نظریه را اختیار کرده‌اند.و احتمال دیگر اینکه چون نام یکی از مشاورین و دوستان برجسته مختار، «کیسان» بود، نام او، لقب مختار شد. و گویند او مختار را به قیام ترغیب می‌کرد و به ایشان خط می‌داد، وی خود کیسان، کنیه‌اش «ابوعمره» و رییس پلیس مختار بود و دمار از روزگار قاتلین امام حسین(ع) درآورد.

*پدر مختار

نام پدر وی ابوعبید فرزند مسعود ثفقی است که در ابتدای خلافت عمر، از طائف به مدینه آمد و در آنجا ساکن شد.با وجود آنکه قبیله «ثقیف»، مردمی سرکش و خودخواه بودند، لیکن افراد صالح و پاکی همچون «ابوعبید»، پدر مختار و «عروة بن مسعود» از میان آنان برخاستند.چهار روز از خلافت عمر نگذشته بود که خلیفه دستور اعزام نیرو به سرحدات ایران و عراق، برای جهاد و دعوت مردم «فُرس»‌ به اسلام را صادر کرد، اولین کسی که داوطلبانه خود را معرفی کرد، «ابوعبید» پدر مختار بود و دوم «سعد بن عباده انصاری» و سومین نفر «سلیط بن قیس» بود، سپس سایر مردم برای حرکت به سوی جبهه عراق و ایران، اعلام آمادگی کردند.

*فرماندهی پدر مختار در حمله به ایران

هنگامی که به دستور عمر، لشکر آماده حرکت به سمت مرز ایران و عراق شد؛ خلیفه درصدد بود که فرد لایقی به فرماندهی آنان منصوب کند و چون با اطرافیان مشورت کرد. مشاوران عمر بن خطاب گفتند: یکی از چهره‌های سابقه‌دار، از میان مهاجرین یا انصار انتخاب کن.خلیفه در پاسخ آنان گفت: هرگز، هرگز، درست است که مهاجرین و انصار به خاطر سابقه خود در اسلام و مصاحبتشان با پیامبر و پیشی ‌گرفتن در ایمان به خدا، بر سایرین امتیاز دارند، اما من تنها کسی را به فرماندهی نصب خواهم کرد که در این اعزام، اولین داوطلب برای جهاد باشد.آن‌گاه «ابوعبید» و «سعد» و «سلیط» را طلبید و به سعد و سلیط، گفت: اگر شما زودتر داوطلب شده بودید، شما را به فرماندهی نیروها، منصوب می‌کردم. زیرا سابقه خوب شما را می‌دانم. سپس خطاب به ابوعبید گفت: تو فرمانده لشکر خواهی بود. و به او توصیه کرد که با اصحاب رسول خدا(ص) که در کنار او هستند، مشورت کند و سخنان آنان را بپذیرد و در امور، ایشان را با خود همراه کند.

*پدر مختار در چه حادثه‌ای شهید شد

در این جبهه ابوعبید با رشادت و شجاعت فوق‌العاده‌ای با نیروهای فارس، جنگید و تلفات و ضایعات سختی وارد ساخت، در این نبرد 4 هزار نفر از مسلمین کشته شدند و سرانجام خود او نیز در کنار پلی که بر دجله بسته شده بود، به شهادت رسید، از آنجا که این نبرد در کنار پل «دجله» واقع شد آن را جنگ «یوم الجسر» نامیدند.

اخبار سیاسی روز

تهدید آمریکا: 4 ماه به ایران فرصت می دهیم با آژانس همکاری کند، وگرنه پرونده را به شورای امنیت می فرستیم!

آمریکا اعلام کرد اگر ایران تا ماه مارس، اوائل اسفندماه، با آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری اساسی نکند، خواستار ارجاع موضوع به شورای امنیت سازمان ملل می شود .
به گزارش سرویس بین الملل انتخاب به نقل از رویترز، رابرت وود، نماینده آمریکا در آژانس در جلسه روز پنج شنبه در وین گفت که ایالات متحده تا آغاز ماه مارس سال میلادی آینده به ایران فرصت می‌دهد همکاری جدی با این نهاد زیرمجموعه سازمان ملل را آغاز کند. رابرت وود، در شورای حکام گفت: اگر تا ماه مارس ایران همکاری جدی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را آغاز نکرد، ایالات متحده از شورای حکام خواهد خواست که گزارش به شورای امنیت سازمان ملل را بخاطر عدم پیشرفت (در مذاکرات با آژانس)، در نظر بگیرد.وی از مدیر کل آژانس خواست در گزارش فصلی خود در فوریه، بهمن ماه، این موضوع را روشن که ایران"گام های اساسی" در اینباره برداشته است یا خیر. 


آمانو چه گفته بود؟

آمانو مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفته بود: دستاوردهای مشخصی در این زمینه به دست نیامده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، مدیرکل آژانس بار دیگر از ایران خواست تا امکانی فراهم کند که بازرسان آژانس به مجتمع نظامی پارچین در نزدیکی تهران دسترسی پیدا کنند.

یک گزارش انتقاد آمیز

مجتبی گهستونی: زمان مثل برق و باد می گذرد. تابستان که می رود پاییز و زمستان هم خبر خوشی به همراه نمی آورد. نه از طراوتی خبری هست و نه از جنب و جوشی. کاری به اوضاع و احوال زمانه ندارم اینجا سخن از اداره کل میراث فرهنگی خوزستان صنایع دستی و گردشگری خوزستان در میان است.

صنایع دستی که در خوزستان سالهاست که حال خوشی ندارد و با سکته دست و پنجه نرم می کند. جز عده ای صنعتگر، دهها هزار صنعتگر دیگر نه حمایتی می شوند و نه انگیزه ای به کار دارند. گردشگری هم به دست نااهلانش افتاده و نه تحرکی دارد و نه جنب و جوشی. کپی کاری هم اگر بلد بودند کار خوب از درون گردشگری می جوشید چه برسد به خلاقیت.نمونه اش هفته گردشگری است که انگار رنگ و خاکستر مرگ در استان پخش کرده بودند. راستی از بلاسری چه کسانی یا چه عواملی کارگروه گردشگری در استانداری تشکیل نمی شود؟ چرا از دهکده های گردشگری خبری نیست؟ استراتژی معاونت گردشگری برای رونق دادن به گردشگری خوزستان در پاییز، زمستان و بهار چیست؟

میراث فرهنگی خوزستان هم که ذلیل تر از همیشه همه را بی انگیزه کرده است. کمتر کسی برای اداره کل تره خرد نمی کند چه برسد به شهرستان ها. بیچاره آنها نه که برای پرداخت پپول آب و برق اداره شان و تامین بنزین موتور و ماشینشان باید التماس کنند. اخبار ناگواری می رسد که دیگر خسته شده ایم از بس که نوشتیم و گوش کسی بدهکار نبود. چه دستی و جریانی پشت پرده است پیدا کردن آن دست و جریان نامریی را به کارشناسان اهل فن می سپاریم.

در روزهای گذشته دوستان فراوانی به دنبال تحلیلی از وضعیت میراث فرهنگی خوزستان بودند. چه باید می گفتم. یا باید نا امیدشان می کردیم یا باید خبرهای کذب بدهیم. از هر کسی که در سازمان میراث فرهنگی خوزستان کار می کند سراغ خبری که دلخوش کننده باشد را می گیریم جز اینکه می گویند خبری نیست اما ما کار خودمان را می کنیم پیز دیگری نمی شنوی. وقتی ته تو قضیه را پی می گیری جز منیت چیز دیگری بیرون نمی آید. امروز سراسر اداره کل میراث فرهنگی فقط منیت و تملق موج می زند. بسیاری دور هم تاب می خورند و به هم نگاه می کنند. مردم و دوستداران میراث فرهنگی انتظار دارند که سطحی نگری از اداره کل میراث فرهنگی خوزستان صنایع دستی و گردشگری خوزستان فاصله بگیرد.

ظاهرا به برکت روابط عمومی اداره کل میراث خوزستان، موسوی رییس سازمان میراث فرهنگی کشور اوضاع و احوال میراث فرهنگی خوزستان را بسیار خوب و ایده آل می بیند که نه به خوزستان سفری می کند و نه اطهارنطری می نماید پس باید اعلام بکنیک که آقای حجازی استاندار خوزستان و نماینده عالی دولت در این باره مقصر است که توان تحرک بخشیدن به میراث فرهنگی خوزستان را ندارد.

اگر فرماندهی یگان میراث فرهنگی شما وقت کرد و همه آمار تخریب ها و تعرض ها را به درستی دریافت کرد و به شما ارایه داد آنوقت می توانید متوجه شوید که حال میراث فرهنگی چقدر وخیم است. به نطر شما از بس که از خیلی ها می شنویم که "تو را به خدا اسم اداره کل میراث فرهنگی خوزستان را پیش ما نیاورید که حالمان بد می شود" باید چه حسی پیدا کنیم؟

امروزه به برکت چه چیز و چه کسانی اوضاع درون اداری فشل شده است. آیا بی دلیل نیست که این اداره کل حتی توان برون خود را هم ندارد. نه بررسی شناسایی صورت می گیرد و نه تعیین حریم خاصی. مرمت هم که تکلیفش روشن است.

آقای پورفرخی اگر پیش وجدان خودتان فکر می کنید که دوره مدیریت شما بهترین دوره بوده سخت در اشتباه هستید بلکه دوره مدیریتی شما حتی از دوره مدیریتی تطهیری مقدم، قلی زاده پیربازاری و مینا علی زاده که تمام میراث فرهنگی خوزستان با 20 نفر و به مراتب با امکانات کم در یک خانه اجاره ای اداره می شد هم ضعیف تر و نحیف تر شده است.

آقای مدیر کل ما می دانیم که حوزه میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری حوزه های وسیعی هستند اما این را هم خوب می دانیم که اگر از 400 نفر نیروی اداری و حفاظتی تحت امر شما به وری درست صورت می گرفت علی رغم همه دست خالی بودن ها که باز ارمغان خود شما است می توانستید 4 نفر موافق درست و حسابی که دستشان تو جیب شما نباشد داشته باشید.

اما کلام آخر این بخش را با مسئولیت خود می زنم اگر چه فکر می کنم می توان به شما از لحاظ سلامت مالی اطمینان کرد اما برای مراقبت از میراث فرهنگی خوزستان که تاریخ و تمدن ایران زمین به آن مدیون است امانت دار خوبی نبودید.

اخبار سیاسی روز

ادعای جدید رسانه‌های غربی:

 در حالی که در هفته‌های اخیر، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و مدیر کل آن، خود به تنهایی جریان مهمی را علیه برنامه هسته‌ای ایران شکل داده و به فضاسازی در این راستا مشغولند، رسانه‌های غربی نیز هر روز بعد جدیدی به این سناریو می‌افزایند؛ جدید‌ترین پرده از این سناریو، طرح ادعای وجود یک مجموعه تأسیسات مخفی هسته‌ای در کرمان است.

به گزارش «تابناک»، در ادامه ادعاهای رسانه‌های غربی درباره برنامه هسته‌ای ایران، سایت شبکه خبری «WND» مدعی شده، ایران مجموعه تأسیسات هسته‌ای مخفی در استان کرمان دارد.

در این مطلب که نویسنده آن رضا خلیلی، جاسوس سابق سیا در ایران معرفی شده، آمده است: ایران در چندین مکان مخفی، مشغول انجام فعالیت‌هایی با هدف ساخت بمب هسته‌ای است.

خلیلی مدعی است، اطلاعاتی که یک منبع از ایران در اختیار وی گذاشته، حاکی از آن است که یکی از این مراکز در حومه شهر «شاهرخ آباد» در استان کرمان قرار دارد.

این منبع با اشاره به اینکه کرمان دارای منابع سنگ اورانیومی است که از نظر کیفیت با معادن «گچین» در نزدیکی بندرعباس برابری می‌کند، ساخت یک مرکز هسته‌ای در این منطقه را توجیه شدنی می‌داند.

در این مطلب همچنین ادعا شده که نام رمز این مرکز، «فاتح ۱» است؛ البته نام رسمی آن، «مرکز آموزشی شهید باهنر» است؛ مرکزی که دیواری با ارتفاع شش فوت آن را در بر گرفته و بر فراز آن، موانع آهنی و سیم خاردار است.

بر پایه ادعای این منبع، سنگ اورانیوم در این مرکز به «کیک زرد» و سپس به هگزافلوراید اورانیوم تبدیل می‌شود که برای تولید اورانیوم غنی شده، به سانتریفیوژ‌ها تزریق می‌شود.

وی می‌افزاید: هنوز مشخص نیست که تبدیل کیک زرد به هگزافلوراید اورانیوم در خود این مرکز انجام می‌شود، یا در تأسیسات هسته‌ای اصفهان؛ اما فعالیت‌های انجام گرفته در این مرکز، به وجود تأسیساتی زیرزمینی در آن دلالت دارد که به منظور در امان ماندن از تصاویر ماهواره‌ای، با ظاهری خاصی پوشانده شده است. این سایت در ادامه، ادعاهایی را نیز درباره جزییات حفاظت از این تأسیسات و مقامات مسئول در آن مطرح کرده است.
اما به هر حال، ادعاهای این سایت را نیز باید هم راستا با موج رسانه‌ای جدیدی دانست که در روزهای اخیر، با شدت کم سابقه‌ای علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران به راه افتاده است.
بنا بر این گزارش، در آخرین مورد از این دست، دو روز پیش، «آسوشیتدپرس» مدعی به دست آوردن اطلاعاتی شد، مبنی بر اینکه ایران روی ساخت بمبی هسته‌ای با قدرت سه برابر بیش از بمب منفجر شده در هیروشیما کار می‌کند. در‌‌ همان زمان، خبرگزاری «رویترز» نیز مدعی شد، میزان اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده ایران افزایش داشته و به سطحی «نگران کننده» رسیده است.
گفتنی است، اصولاً همواره با نزدیک شدن به زمان مذاکرات ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و یا گروه ۱+۵، فضاسازی رسانه‌ای علیه ایران دوبرابر شده است. با توجه به برنامه آژانس برای ادامه گفت‌و‌گو‌ها با ایران و نیز ابراز تمایل ۱+۵ برای مذاکره در نخستین فرصت ممکن، شکل‌گیری یک موج جدید رسانه‌ای چندان نیز غیرمنتظره نیست! اما آنچه این بار با دفعات گذشته متفاوت است، شدت این فضاسازی‌هاست که به طور کم سابقه‌ای افزایش یافته است. بی‌گمان با توجه به حضور بازرسان آژانس در ایران و نیز تصاویر ماهواره‌ای که برای نمونه در موضوع «پارچین»، کوچک‌ترین فعالیت‌ها را رصد می‌کند، انجام فعالیت‌های هسته‌ای در مرکزی با این گستره و عمق در نزدیکی کرمان، نباید تاکنون از چشم ناظران جهانی دور می‌ماند تا اینکه اکنون یک جاسوس «سیا»، آن هم در یک شبکه نه چندان دسته اول، بخواهد آن را افشای کند! 
 
 

العربیه: بشار به توصیه های ایران توجه نمی کند!/ ایران فقط تا انتخابات ریاست جمهوری 92 از او حمایت می کند!

"العربیه" وابسته به خاندان آل سعود که همواره تندترین اخبار و عمدتاً با محتوایی مغرضانه منتشر می کند، در خبری گزارش داد که «بدون حمایت ایران رژیم اسد سرنگون می شود» این تلویزیون وابسته به خاندان آل سعود در ادامه می افزاید: ایران به دلیل مشکلات مالی و بعید بودن بقای رژیم اسد در بلند مدت از افزازیش کمک وحمایت خود از رژیم حاکم در سوریه خود داری می کند .
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سایت انگلیسی تلویزیون "العربیه" وابسته به خاندان آل سعود که همواره تندترین اخبار و عمدتاً با محتوایی مغرضانه منتشر می کند، در خبری گزارش داد که «بدون حمایت ایران رژیم اسد سرنگون می شود»
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب» ؛ در حالی که تعداد بسیار زیادی از اخبار این شبکه در مورد رژیم سوریه تکذیب شده، العربیه در گزارش تازه خود به نقل از دیپلمات غربی که اشاره ای به نامش نکرده، آورده است: نگرانی های ایران درباره سرنوشت رژیم بشار اسد افزایش یافته است و ایران به خاطر عدم توجه بشار اسد به توصیه های ایران برای بهبود شرایط و حفظ قدرتش نگران است!
العربیه افزوده است: بنا بر گزارش یکی از سفارت خانه های غربی در تهران، در حال حاضربه طور فزاینده ای فشار مسایل داخلی سوریه بر روی دوش ایران در حال افزایش است و این درحالیست که بشار اسد به توصیه مقامات ایرانی درباره این موضوع که ادامه این درگیری های داخلی باعث افزایش هرج و مر می شود توجهی نمی کند.
این تلویزیون وابسته به خاندان آل سعود در ادامه می افزاید: ایران به دلیل مشکلات مالی و بعید بودن بقای رژیم اسد در بلند مدت از افزازیش کمک وحمایت خود از رژیم حاکم در سوریه خود داری می کند .در گزارش این دیپلمات اشاره ای به جزییات توصیه های ایران به بشار اسد نشده است اما به این نکته ذکر شده است که ایران از ادامه کمک ها به رژیم بشار اسد ناامید شده است و تنها تا انتخابات ریاست جمهوری سال 92 به ادامه کمک و حمایت از بشار اسد ادامه خواهد داد.
در این گزارش امده است که ایران به دنبال راه حل و روشهای دیگری برای کمک رسانی به حزب الله لبنان پس از سقوط رژیم اسد است و در حال حاضر تلاش می کند به صورت پنهانی با گروه های مخالف بشار اسد ارتباط برقرار کند.العربیه در پایان می نویسد: علت پنهانی بودن این نفوذ و مذاکرات این است که ایران نمی خواهد اینگونه به نظر برسد که بدون حمایت این کشور دولت اسد به سرعت سقوط خواهد کرد.

اخبار استانداری خوزستان

حق بدی آب و هوای کارکنان خوزستان در پایتخت نادیده گرفته شد

اهواز - خبرگزاری مهر: استاندار خوزستان گفت: متاسفانه در تهران به جای اینکه حق استانهای محروم داده شود، حق بدی آب و هوای خوزستان نادیده گرفته شد و به کارکنان این استان تعلق نگرفت.

به گزارش خبرنگار مهر، سید جعفر حجازی شامگاه چهارشنبه در دیدار با معاون حقوقی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و مدیران شورای هماهنگی این وزارتخانه در استان افزود: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از مهمترین و جامع ترین وزارتخانه هایی است که از تولد تا مرگ با قشرهای مختلف مردم سر و کار دارد. البته می توان به وزارتخانه هایی مانند نفت و نیرو نیز اشاره کرد اما آنها مانند وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی خوزستان در متحول کردن استان و ایجاد اشتغال و رفاه جامعه و نیز در حل مشکل ها و معضل های استان نقش کلیدی و مهمی ندارند. شاید جهاد کشاورزی بخشی از جامعه را در بر گیرد یا صنعت چند درصدی را به خود اختصاص دهد اما خانواده وزارت تعاون با عموم مردم سر و کار دارند.

وی تصریح کرد: زمانی همه می گفتند؛ شهرداری ها با عموم مردم در ارتباط هستند اما پس از ادغام، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از شهرداری ها پیشی گرفته است زیرا با افراد سالم، بیمار، معلول و دارا و ندار و کودک و جوان و پیر سر و کار دارد.

حجازی به جایگاه استان در بخش بیمه اشاره کرد و گفت: از نظر افراد تحت پوشش در کشور سوم و از لحاظ خدمات بیمه ای دوم هستیم.

استاندار خوزستان با بیان این نکته که خوزستان از هر لحاظ مهم و حساس است، اظهار کرد: انتظار داریم وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به استان خوزستان سفر کند یا اینکه در نشستی در پایتخت همراه با نمایندگان استان برای بهبود وضعیت اقتصادی و رفاه حال مردم و نیز اشتغال کارجویان تصمیمهایی اتخاذ و به مورد اجرا گذاشته شود زیرا بدنه جامعه در اختیار وزارتخانه تعاون، کار و رفاه است.

وی در ادامه با اشاره به هشت سال دفاع مقدس گفت: شانه های خوزستان هنوز به طور کامل از زیر بار جنگ تحمیلی بیرون نرفته است. هنوز زخمهای جنگ بر پیکر استان دیده می شود و به زمان نیاز دارد. البته بازسازی اقتصادی به این سادگی ها نیست. با اینکه سرمایه گذاری ها و پروژه های زیادی در استان انجام شده است اما آن طوری که باید و شاید نتوانسته در وضعیت معیشتی مردم تاثیر مستقیم بگذارد.

حجازی ادامه داد: از سوی دیگر مردم نمی توانند سرمایه گذاری ها و کارهای انجام شده را با همدیگر جمع کنند زیرا در کوچه پس کوچه ها و مناطق حاشیه ای کمبود امکانات پرسشهایی برای آنها ایجاد می کند که خوزستان با این همه پول و ثروتی که در دل خود دارد و به دست می آورد و کارهایی که در آن صورت می گیرد چرا همپای دیگر استانها پیشرفت نکرده و عقب مانده است.

وی افزود: این در حالی است که بهترین درآمدهای کشور را ما داریم اما مردم از پائین ترین وضعیت معیشتی برخوردارند و فاصله طبقاتی هم نسبت به کشور بسیار است. بیشترین سپرده گذاری ها در بانکهای استان صورت می گیرد اما جزو استانهای متوسط به پائین هستیم. کارهای اصلی پیمانکاری دست خوزستانی ها نیست زیرا رتبه یک نداریم. در حقیقت پول در داخل استان گردش پیدا می کند اما بر می گردد.

وی در پاسخ به پرسش معاون حقوقی، مجلس و امور استان های وزارت تعاون، کار و رفاه مبنی بر در نظر گرفتن امتیازهای ویژه برای نیروهای شاغل در دستگاه ها به منظور تشویق به ماندن در استان و کاهش بار مهاجرت از استان گفت: با اینکه تلاش زیادی برای گرفتن حق مرزی و بدی آب و هوا انجام شد اما در پایتخت به جای ایجاد راهکار برای قشرهای دیگر، حق و حقوق خوزستانی ها و دیگر استانهای محروم را نادیده گرفتند و مسکوت گذاشتند. ما همچنان پیگیر این موضوع هستیم زیرا بدی آب و هوا روی زندگی مردم تاثیر سوء گذاشته و موجب افزایش هزینه های آنان شده است.

استاندار خوزستان همچنین از 12 هزار و 600 پست خالی در دستگاه های دولتی و پیگیری برای انجام امور سه هزار نیروی آماده به کار و قبول شده در آزمون خبر داد.

وی با اشاره به تلاش مدیران استان در انجام امور گفت: مدیران ما در انجام کار تلاش می کنند اما باید پیگیر مطالبات مردم و گرفتن حق و حقوق استان باشند و در این راه سماجت کنند. خوشبختانه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی همکاری ها و حمایتهای لازم را انجام داده اند اما انتظار داریم که توجه بیشتری به استان داشته باشند زیرا انجام کار بیشتر در توان این وزارتخانه هست.

حجازی در ادامه لزوم انسجام و وحدت بیشتر مدیران دستگاه های تابع وزارت تعاون، کار و رفاه در استان را یادآور و خواستار حمایت از دستگاه های استانی و کمک های ویژه به قشرهای آسیب دیده شد.

حجازی افزود: در شهرها و روستاهای استان به ویژه در مناطق جنگ زده بسیاری از مردم هستی و نیستی خود را از دست داده اند اما ما برای آنان چه کرده ایم؟ هر کاری که دولتهای ما برای مردم این دیار انجام داده اند معادل نیمی از استانهای دیگر بوده است.

وی تاکید کرد: این وزارتخانه در زمینه های مختلف از اشتغال گرفته تا توانمندسازی مردم و خدمات تامین اجتماعی و... در استان فعال تر عمل کند. خانواده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی می تواند عقب ماندگی ها را در زمینه های مختلف و با تخصیص تسهیلات ویژه جبران کند.

استاندار خوزستان همچنین خواستار حمایتهای وزارت خانه از دستگاه های زیرمجموعه خود در استان به ویژه انجام مصوبه های سفر ریاست جمهوری شد.

در ابتدای این نشست معاون حقوقی، مجلس و امور استان های وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سخنانی هدف از سفر به استان خوزستان را بررسی نشستهای شورای هماهنگی مدیران تابع وزارت متبوع و تشکیل مستمر و تقویت این نشستها و اجرای به موقع مصوبه های آن و نیز ارزیابی عملکرد دستگاه های تابع وزارت در استان برشمرد.

معارف اسلامی

امیرالمومنین امام علی علیه السلام هنگام بازگشت از صفین و در حین نزدیک شدن به گورستان کوفه سخنان حکیمانه ای را درباره مرگ و زندگی بیان فرمودند.

مشرق - امام على علیه ‏السلام در بازگشت از صفّین و هنگام نزدیک شدن به گورستان کوفه فرمود :
اى ‏خفتگان خانه‏ هاى تنهایى، و جاهاى خشک و خالى، و گورهاى ظلمانى! اى خاک ‏نشینان، اى ساکنان دیار غربت، اى تنهاشدگان، اى بى همدمان! شما پیش از ما رفتید و ما نیز در پى شما آمده به شما خواهیم پیوست . اما خانه‏ هایتان! دیگران در آن سکونت گزیدند؛ اما زنانتان! با دیگران ازدواج کردند و اما اموال شما! در میان دیگران تقسیم شد! این خبرى است که ما داریم؛ حال شما چه خبر دارید؟ امام سپس رو به یاران خود کرد و فرمود : بدانید که اینان اگر اجازه سخن گفتن داشتند، به شما خبر مى‏ دادند که : بهترین ره توشه، تقوا است .

متن حدیث:

امام علی علیه ‏السلام ـ عند رُجُوعِهِ مِن صِفِّینَ و إشرافِهِ على القُبُورِ بظاهِرِ الکُوفَةِ ـ : یا أهلَ الدِّیارِ المُوحِشَةِ ، و المَحالِّ المُقفِرَةِ ، و القُبورِ المُظلِمَةِ ، یا أهلَ التُّربَةِ ، یا أهلَ الغُربَةِ ، یا أهلَ الوَحدَةِ ، یا أهلَ الوَحشَةِ ، أنتُم لَنا فَرَطٌ سابِقٌ ، و نَحنُ لَکُم تَبَعٌ لاحِقٌ ، أمّا الدُّورُ فَقَد سُکِنَتْ ، و أمّا الأزواجُ فَقَد نُکِحَتْ ، و أمّا الأموالُ فَقَد قُسِمَتْ . هذا خَبَرُ ما عِندَنا فَما خَبَرُ ما عِندَکُم ؟ ـ ثُمَّ التَفَتَ إلى أصحابِهِ ـ فقال : أما لَو اُذِنَ لَهُم فی الکَلامِ لأَخبَرُوکُم أنَّ خَیرَ الزّادِ التَّقوى ./

" نهج البلاغه حکمت 130 "

یک خبر از بهبهان

قدمت این لوله به قبل از انقلاب می‌رسد و همین عامل اصلی پوسیدگی آن است.

کد خبر: ۲۸۸۰۸۵
تاریخ انتشار: ۰۹ آذر ۱۳۹۱ - ۱۳:۵۳

خط لوله ۱۶ اینچی گاز بهبهان به شیراز بر اثر پوسیدگی ترکید و گاز بهبهان برای ساعاتی قطع شد.به گزارش خبرگزاری فارس از بهبهان، در ساعات اولیه امروز صدای بلندی ناشی از ترکیده شدن لوله در شهر پیچید و پس از آن گاز بسیاری از نقاط بهبهان قطع شد. دلیل این اتفاق نیز ترکیدن خط لوله ۱۶ اینچی گاز بهبهان به شیراز بود که بر اثر پوسیدگی دچار حادثه شده و ترکیده بود.
فرماندار بهبهان نیز در گفت‌وگویی کوتاه با خبرنگار فارس اظهار کرد: قدمت این لوله به قبل از انقلاب می‌رسد و همین عامل اصلی پوسیدگی آن است.
فرهاد باذلی‌محبوب تصریح کرد: در سال‌های گذشته نیز این خط لوله چنین مشکلی را ایجاد کرده است و این باری اولین‌بار نیست. وی با بیان اینکه بلافاصله پس از این حادثه نیروهای شرکت گاز در محل حاضر شده و حادثه را کنترل کرده‌اند، خاطرنشان کرد: با تلاش نیروی این شرکت، گاز بهبهان از طریق خط لوله گچساران تامین شده و کار تعمیرات خط لوله حادثه دیده آغاز شد.
فرماندار بهبهان در پایان گفت: در حال حاضر نیز گاز شهرستان وصل بوده و مردم از نعمت گاز برخوردار هستند.

مجموعه اخبار ورزشی استان خوزستان

کاپیتان استقلال قبل از ضربه پنالتی برای جواد نکونام پیغام فرستاد.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، سیدمهدی رحمتی بعد از آنکه داور استقلال اعلام پنالتی کرد از طریق سیدمیثم حسینی برای جواد نکونام زننده پنالتی پیغام فرستاد و به او گفت که یوسفی ممکن است به کدام جهت شیرجه برود.

* آرش برهانی در یک صحنه در نیمه دوم که برای زدن یک قیچی برگردان به هوا پریده بود، باعث مصدومیت شدید خسرو حیدری از ناحیه بینی شد.

* مهرداد جماعتی زننده گل سوم فولاد در پایان بازی سجده شکر به جای آورد.

* بازیکنان تیم فولاد به سمت هواداران این تیم رفتند و از آنها تشکر کردند.

* هواداران استقلال در پایان مسابقه با وجود شکست تیم، بازیکنان و امیر قلعه‌نویی را تشویق کردند.

این دیدار با نتیجه 3 بر 2 به سود فولاد خوزستان به پایان رسید.