خوزستان " زیر هشت " |
محمد مالی : نوجوان که بودم در قیاس ناتوانی های خوزستان با استان های توانمند و توسعه یافته کشور،تعبیری شایسته تر از «زیر صفر» نمی یافتم.این روزها اما که جوانیم به واپسین رمق ها افتاده و آخرین نفس ها را می کشد تصور، می کنم «زیرهشت» تعبیری مناسب تر باشد برای تحلیل شرایط استان مستعد اما محروم جنوبی. فردا را البته هیچ کدام نخواهیم دانست که روزگار از کدامین سو،دریچه ای برای نگاهی دیگر به رخدادها پیش رویمان می گشاید، اما به نظر می رسد که اگر«فرصت طلبانه»امروز را دریابیم نتایج بهتری خواهیم جُست.
باری،با این مقدمه باورمندم «زیرهشت» نزدیک ترین تعبیر«خارجی» به وضعیت «داخلی» خوزستان در سال های اخیر است.وضعیتی که پیش از تطبیق با مولفه های مشخص با وقت«بی وضعیتی»تناسب دارد.از این رو«زیرهشت» وضعیت بی وضعیتی است.اما صرف نظر از مفهومی که «زیرهشت» می تواند برای مخاطبان تداعی کند،وجه تسمیه این نام چیست که از منظر ما می تواند بازتاب و انعکاس وقایع خوزستان امروز ما باشد؟ معنای لغت نامه ای«زیرهشت»برمی گردد به مکانی که قدیم الایام(طبق شنیده ها)در زندان قصر وجود داشت و پیش از انقلاب در روایت خاطرات سیاسی افراد متعددی به آن اشاره رفته است.
حتی در جمع آوری اسناد و مدارکی که موسسه حفظ آثار انقلاب انجام داده، موارد متعددی وجود دارد که در آن ها به این نام اشاره شده است. آن طور که می گویند در زندان قصر،یک هشتی مانندی وجود داشته که زندانیان سیاسی محکوم به اعدام یا آن ها که مورد بازجویی های مجدد قرار می گرفتند،از این هشتی عبور می کردند.به همین خاطر اسم «زیرهشت»که به زبان می آمده زندانیان به وحشت می افتادند و متوجه می شدند که اتفاق بدی درحال رخ دادن است. پس از انقلاب اسلامی این واژه به کلی دگرگون شد.«زیرهشت» در زندان ها به مکانی اتلاق می شود که تمام امور زندانی ها در آنجا اتفاق می افتد.مثلا اگر یک زندانی ملاقاتی داشته باشد این گونه صدایش می زند:«عطاخان عمو؛زیرهشت!» این تعبیر در موارد دیگری همچون وقت هواخوری، تنبیه، تشویق وغیره.نیز همین گونه به کار می رود. به عبارت دیگر«زیرهشت» مکانی است که افسر نگهبان زندان در آن حضور دارد و زندانیان برای انجام امور مختلف به آن محل خوانده می شوند و از آنجا به بخش مربوطه انتقال می یابند. به دیگر سخن«زیر هشت» در زندان به جایی گفته میشود که رتق و فتق امور همه زندانیها در آنجا اتفاق میافتد.مثلا زندانی ملاقاتی دارد یا برایش چیزی آوردهاند و به طور کلی «زیر هشت» جایی است که خبر خوب و بد برای زندانی از مجاری آن داده میشود و یک وضعیت یاس و امیدی بر آن حاکم است که دقیقا عین وضعیت«خوزستان»امروز ما و شخصیتهای آن است.
خوزستان امروز دچار خوف و رجای مرموزی است. دست ها به «کار»نمی رود. «زبان»ها به«فرموده»گشوده می شود. جهت گیری ها مطابق «میل» تنظیم می گردد و حتی روشنفکرانی که اصولا می بایست در هر شرایطی «درد ایمان» داشته باشند،گرفتار«دکان»های خود شده اند تا با سکوتی که می فروشند و باز هم می فروشند«نان» خود را به «روغن» چرب منافع بیارآیند.
این همه اما محصول وضعیت«زیر هشتی» خوزستان است.وضعیتی که همه در آن دچار نوعی فروکاسته شدن می شوند.همه درگیر تقلیلند. عرصه بر غول ها تنگ شده و سقف کاذبی که سامان یافته کوتاه تر از آن است که آدم های قد بلند توان ادامه حیات داشته باشند.مانده گان به اجبار می بایست بر«زیِ» دیگری باشند و راه دیگر آموزند. اقتضائات جدید،انسان های جدیدی را پرورش داده است. قدرت ریسک پایین به نفع حفظ وضعیت موجود،انعطاف پذیری فراوان به نفع فردیّت مسلط و هزاران گزاره دیگر به شرط موجودیت «نفع». مردان امروز عرصه شطرنج خوزستان «مکانمند»و«زمانمند»برنامه ریزی شده اند. آنها تحت فشار زیربنای«اقتصاد»؛روبنا را باخته اند و چنان در گوشه ای از رینگ بازی بی قاعده امروز گرفتار آمده اند که از یاد برده اند تاریخی نیز وجود دارد و قضاوتی که در باره«نام»ها به «یاد»ها قضاوت می کند. پرسش حیاتی و سرنوشت ساز اما این است:پایداری وضع موجود و میزان استمرار آن تا کجاست؟پاسخ البته مشکل نیست.
غول ها روزی از بطری ها خواهند جست.آن روز آمدنی است.ساحل اما چشم اندازی است که خورشید را محاق رفته به نظاره می نشیند و از همان دریچه با آغاز کوچ بطری ها و خروج نزدیک غول ها روزی نو را رقم خواهد زد. خوزستان«زیر هشت امروز»،خوزستان «زیر صفر دیروز» نیست و این گونه است که خوزستان فردا به گونه ای دیگر سامان می یابد.
ناکامی های میراث خوزستان کامل تر شد / از چهارمحال و بختیاری نیز کمتریم ! |
شوشان : پس از همایش پیشین شورای سیاستگذاری ثبت ملی میراث فرهنگی که در چهارمحال بختیاری برگزار شد مقرر شد که این همایش در خوزستان برگزار شود اما این بار نیز میراث فرهنگی از برگزاری این همایش انصراف داد و دفترچه ناکامیهای این اداره کل با ناتوانی در تامین اعتبار همایش ملی خود کاملتر شد.
خبرگزاری فارس: ناکامی میراث فرهنگی خوزستان در تامین اعتبار یک همایش
به گزارش فارس ، همایش شورای سیاستگذاری ثبت ملی میراث فرهنگی در هر استانی دارای اهمیت است ولی در خوزستان این چنین اتفاقاتی از جایگاه و اهمیت لازم برخوردار نیست.
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان در این باره میگوید: در حالی قرار است چهارمین همایش ملی شورای سیاستگذاری ثبت میراث فرهنگی چهارم دی ماه در جزیره قشم برگزار شود که پیش از این مقرر شد که اهواز میزبان این همایش ملی باشد.
مجتبی گهستونی میگوید: برگزاری این همایش ملی در خوزستان میتوانست نقطه عطفی در فعال کردن شورای ثبت استان خوزستان و همچنین ارائه پروندههای ثبتی کیفیتر در این همایش گردد.
این دوستدار میراث فرهنگی خاطرنشان میکند: همایش ملی شورای سیاستگذاری ثبت میراث فرهنگی با هدف ثبت آثار تاریخی، میراث معنوی و میراث طبیعی استانهای مختلف سراسر کشور برگزار میشود که در این همایش اعضای شورای عالی سیاستگذاری ثبت سازمان میراث فرهنگی، معاونان میراث فرهنگی و مسئولان ثبت استانها حضور خواهند داشت و طی پنج روز در خصوص پروندههای ارائه شده ثبتی با یکدیگر به بحث و تبادل نظر میپردازند.
گهستونی تاکید میکند: طبق برنامهریزیهای صورت گرفته هر استان میتواند حداکثر 20 پرونده قابل ثبت استان را در قالب 10 پرونده آثار تاریخی، پنج اثر معنوی و پنج اثر طبیعی خود را برای قرار دادن در فهرست آثار ملی میراث فرهنگی در این همایش ارائه دهد.
اوایل امسال در سومین همایش ملی شورای سیاستگذاری ثبت میراث فرهنگی، برای نخستین بار پنج تشکل غیر دولتی (NGO) برای شرکت در این همایش دعوت شده بودند که از جمله اینها، انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان بود.
آن هنگام که علویان صدر در سومین همایش ملی شورای سیاستگذاری ثبت میراث فرهنگی که در استان چهارمحال و بختیاری برگزار شد از مدیران کل خواست که یکی از استانها آمادگی خود را برای برگزاری چهارمین همایش اعلام نماید، مدیر کل میراث فرهنگی خوزستان با بالابردن دست خود این میزبانی را پذیرفت و رسما با سخنانی کوتاه به تبعات مثبت برگزاری این همایش اشاره کرد و خوزستان را میزبان همایش مورد نظر در نیمه دوم سال 1390 عنوان کرد.
اگر چه برگزار نشدن چهارمین همایش ملی ثبت در خوزستان به دلیل عدم تامین اعتبارات مالی عنوان میشود اما واقعا دارایی منطقه آزاد قشم بیشتر از داراییهای مالی در خوزستان است که مسئولان مربوطه نتوانستهاند بودجه مورد نظر را تامین کنند؟
قطعا برگزاری این همایش ملی در خوزستان علاوه به را اینکه میتوانست نقطه عطفی در فعال کردن شورای ثبت استان خوزستان و همچنین ارائه پروندههای ثبتی کیفیتر در این همایش گردد، فرصتی بود تا سایر انجمنهای دوستدار میراث فرهنگی در نشستهای جانبی این همایش حضور به هم برسانند و با ورود به مسائل تخصصی توانمندتر شوند.
جای تعجب است که برگزاری هفته فرهنگی در تهران به مدت یک هفته و برگزاری همایش گردشگری تاریخی و نجوم در استان تامین اعتبار میشود ولی این همایش کاربردی در خوزستان به دلیل ناتوانی در تامین اعتبار به قشم منتقل میشود.
سه نماینده خوزستان در لیست سوال از رییس جمهور / سید شریف حسینی ، دهدشتی و کعبی |
در این باره علی مطهری با بیان اینکه طرح سوال از رئیس جمهور را با 79 امضا تحویل علی لاریجانی داده است، گفت: ایشان همان زمان دستور ارجاع این طرح را به کمیسیونها دادند و بنا شد که آقای سبحانینیا عضو هیات رئیسه مجلس نیز در مصاحبهای این موضوع را به اطلاع رسانهها برساند./span>
شوشان: طرح سوال از رئیسجمهور بار دیگر با 79 امضا تقدیم رئیس مجلس شد و در این لیست نام سه نماینده خوزستان (حسینی سیدشریف نمایده اهواز ، دهدشتی-سیدحسین نماینده آبادان ، کعبی نماینده آبادان) دیده می شود.
به گزارش شوشان
او پیش از این اعلام کرده بود که امضا کنندگان این طرح با یکدیگر هم قسم شدهاند تا آن را به سرانجام برسد.
از میان 79 نماینده امضا کننده طرح سوال از رئیس جمهور، 26 نفر از اعضای فراکسیون اقلیت هستند. البته نام محمدرضا تابش دبیرکل این فراکسیون، در میان امضا کنندگان طرح سوال از رئیس جمهور دیده نمی شود.
هیچ یک از اعضای هیات رئیسه مجلس و هیات رئیسه فراکسیون اصولگرایان نیز این طرح را امضا نکرده اند.
گفت و گوی اختصاصی شوشان با محقق و پژوهشگر خوزستانی / شبکه های ماهواره مخرب تر از اعتیاد / کیفیت پایین برنامه های صدا و سیما |
شوشان / رویا محمودی: یک محقق و پژوهشگر خوزستان در حوزه رسانه و خانواده در گفت و گوی اختصاصی با شوشان ضمن اشاره به وجود 370 ایستگاه ماهواره ای در سراسر جهان گفت : این تعداد ماهواره 12 هزار شبکه را پوشش می دهند که از این میان 3 هزار شبکه در ایران قابل دریافت است.
روحانی نژاد ضمن اشاره به شبکه های ماهواره ای پر بیننده در ایران و تاثیر آن بر مخاطب گفت : متاسفانه مردم و بخصوص مسئولین تاثیر مخرب این نوع رسانه ها را دست کم گرفته اند و به حتم می توانم بگویم که تاثیر گذاری یک تصویر بد و نامناسب به مراتب ویران کننده تر از مواد مخدر و اعتیاد است. این محقق و پژوهشگر خوزستان تصریح کرد: اکنون شبکه های ماهواره ای از جمله فارسی وان سعی در جذب خانواده ها دارد و با عادی جلوه دادن مباحثی چون طلاق ، خیانت و سقط جنین قبح این مسائل را در میان مردم می شکند.
روحانی نژاد افزود : نشان دادن مسائلی چون تجاوز و ازدواج با محارم و همجنس گرایی در این شبکه نه تنها در کشور ما ، که در سایر کشور ها هم مضامینی غیر اخلاقی و ناپسند می باشند.
وی در ادامه گفت : معاونت اجتماعی قوه قضاییه چندی پیش اعلام کرد که 13 در صد طلاق ها طی سال اخیر ناشی از برنامه های پخش شده این شبکه می باشد . این محقق و پروهشگر با اشاره به ممنوعیت ماهواره در ایران گفت : ممنوعیت استفاده از ماهواره نه تنها در کشور ما که در سایر کشورها نیز مانند چین وجود دارد ولی در همین کشور با وجود 50 شبکه ماهواره ای ، مسلم است که مردم تمایلی به دیدن شبکه های بیگانه ندارند .روحانی نژاد در رابطه با علت جذب مردم به شبکه های ماهواره ای گفت: علت عمده را می توان عدم تنوع و گاهی کیفیت نامناسب برنامه های صدا و سیما دانست این در حالی است که شبکه هایی چون فارسی 1 و من و تو به شدت به دنبال جذب مخاطب می باشند. وی یکی دیگر از عوامل را عدم اعتماد مردم به شبکه ای داخلی دانست و گفت: البته این مساله فراگیر نیست و همیشه برای ما ایرانی ها مرغ همسایه غاز بوده است.وی اقدام مسئولین در ایجاد شبکه های دیجیتال را مناسب ارزیابی کرد و گفت : این اقدام خیلی دیر صورت گرفت و اگر مسئولین بین مردم بودند مشکلات سریعتر حل می شد.
وی راه مقابله با هجوم فرهنگی بیگانگان را تقویت بنیان خانوده دانست و گفت: خانواده خود باید به این نتیجه برسد که پخش برنامه های مستهجن چه تاثیر مخربی بر روح و روان فرزندانشان می گذارد و همانطور که خانواده به موقع قطره فلج اطفال را به فرزندشان تزریق می کنند در این زمینه نیز یک اصل و بنیان ضروری باید مانع گرفتن شبکه های مستهجن ماهواری شود.
تورم فارغ التحصیلان دانشگاه در استان / فارغ التحصیلانی که با مدرک کارشناسی آرزوی آبدارچی شدن دارند/ لیسانس ادبیاتی که باغبان می شود ! |
شوشان / محمد رضا مکوندی: نوعی اقدم ؛ عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی از ارائه طرح بیمه فارغ التحصیلان بیکار دانشگاهی خبر داد. وی مبنای طرح یاد شده را بیکاری نیمی از فارغ التحصیلان دوره های کاردانی تا دکتری اعلام کرد.
از سوی دیگر آقای محمد جهرمی وزیر سابق کار و امور اجتماعی نیز ضمن انتقاد از نحوه گزینش دانشجو در مراکز آموزش عالی کشور گفت: نحوه انتخاب رشته بدین سان است که چنانچه دانشجوی مذکور نتوانست حد نصاب را برای ورود کسب نماید خود دانشگاه برای وی انتخاب رشته انجام و سرانجام وی را می پذیرد!!
این انتقاد جهرمی مرا به یاد یک خاطره انداخت و یاد یکی از دوستان که مدیر یکی از مدارس غیر انتفاعی بود افتادم که در تبلیغات وسیع مدرسه غیر انتفاعی خود یکی از شرایط پذیرش دانش آموزان را شرط معدل اعلام کرده بود و وقتی از ایشان سوال کردم که شرط معدل مورد نظرشما برای پذیرش دانش آموزان چند است با خنده گفت: از ده به بالا!!
نقبی کوتاه به نحوه گزینش دانشجو در سالیان گذشته بیانگر این واقعیت است که در ابتدای دهه شصت و بعد از بازگشایی مجدد دانشگاه ها و محدودیتهای مختلف از جمله نحوه گزینش دانشجو ؛ کمبود مراکز آموزش عالی و شرایط خاص مملکت از قبیل جنگ تحمیلی باعث گردید تا ورود به دانشگاه ها برای جوانان آن روزگار همچون آرزویی در خواب و مثال سرابی دست نیافتنی باشد.
اما با تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی و ورود این دانشگاه غیر دولتی به چرخه آموزش عالی و افتتاح سریع و یکی پس از دیگری واحدهای دانشگاه آزاد در نقاط مختلف کشور از کلان شهر تهران تا دور افتاده ترین نقاط کشور باعث گردید تا بخش عمده ای از جوانان داوطلب ورود به مقطع تحصیلات آموزش عالی در عطش کسب مدارج عالیه به دانشگاه آزاد بروند عطشی که هم اکنون هم با گذشت سالیان دراز بعنوان یک استدلال کهنه مدیران دانشگاه آزاد همچنان در مناسبتهای مختلف بیان می گردد که البته در آن روزگار نیز دارای توجیه بوده است اما در حال حاضر شرایط با دهه های گذشته بسیار متفاوت گردیده است و این نحوه نگرش به پذیرش دانشجو در روزگار حاضر برخلاف سالیان گذشته مشکلات عدیده ای را برای جامعه به بار آورده است .
وجود صدها واحد دانشگاه دولتی ، آزاد ، پیام نور ، شبانه و....باعث شده است تا امکان دسترسی به تحصیلات عالیه برای اکثریت داوطلبان فراهم گردد. گسترش وسیع شاخه های دانشگاهی به خصوص غیر دولتی مبین این واقعیت است که با توجه به حجم عظیم سرمایه گذاری انجام شده چه در بعد نیروی انسانی شاغل در دانشگاه ها و هیات های علمی و نیز احداث انبوه ساختمانهای پرهزینه آموزشی و اداری در نقاط مختلف کشور تنوع فراوانی در حوزه رشته های دانشگاهی به منظور جذب هر چه بیشتر دانشجویان و به تبع آن پاسخ به حجم وسیع سرمایه گذاری های انجام شده به وجود آید اما وجود این حجم گسترده رشته های مختلف دانشگاهی و جذب وسیع دانشجو بدون توجه به واقعیات امکان سرمایه گذاری فرد بر ندرک تحصیلی در فضای جامعه درایام فراغت از تحصیلات عالیه مشکلات عدیده ای را بدنبال دارد و در این میان چند پیامد نامطلوب ناشی از چنین نگرشی خود مشاهده می گردد:
-گسترش کمی مراکز دانشگاهی بدون توجه به کیفیت آموزش :گسترش وسیع دانشگاههای کشور به صدها واحد دانشگاهی از کلان شهر تهران تا کورسوترین مناطق. اگر چه از نظ کمی رشد وسیعی داشته است اما از نظر کیفی تنزل شدید علمی داشته است .
وجود اساتیدی با مدارک کارشناسی ارشد که در بسیاری از مواقع فاقد احاطه کامل حتی به تحصیلات کارشناسی ارشد خود بوده و در مدیریت کلاس های درسی خود به محفوظات و دانسته های اندک خود فارغ از تحقیقات و پژوهش اکتفا نموده باعث گردیده تا این شرایط سطح بسیاری از دانشگاههای ما را به تعبیری در حد مدارس متوسطه کشورهای توسعه یافته کاهش بدهد. بنابراین عجیب نیست که در رده بندی 176 دانشگاه برتر دنیا هیچکدام از دانشگاه های ما نتوانستند مقامی را کسب نمایند؟!
به عبارت دیگر به موازات گسترش کمی مراکز دانشگاهی رشد کیفی مد نظر نبوده و وجود انبوه اساتیدی که احاطه جامع به آموزش ندارند و نیز کمبود امکانات آموزشی و کارگاههای تخصصی و کمرنگ بودن جایگاه تحقیق و پژوهش و ابتکار و نوآوری باعث افت تراز کیفی بسیاری از مراکز آموزش عالی در کشو شده است.
- تنوع گسترده در رشته های دانشگاهی بدون توجه به بازار کار: گسترش وسیع مراکز آموزش عالی دولتی و غیر دولتی؛ شبانه و روزانه و...تبعات دیگری هم داشته است.
تنوع وسیع رشته های دانشگاهی بدون توجه به نیاز جامعه و بازار کار باعث شده است تا پدیده فارغ التحصیلان بیکار تحصیلکرده در جامعه رشد سریعی یابد و عجب اینکه برغم اینکه مسئولان دانشگاه های دولتی و آزاد عدم سنخیت حجم فراوانی از رشته های دانشگاهی را با فرصتهای شغلی مشاهده می کنند اما به نظر می آید به خاط پاسخگویی به خیل علاقمندان داوطلب ورود به چرخه آموزش عالی به ویژه بنا بر دلایل پیش گفته در خصوص پاسخ به حجم وسیع سرمایه گذاری های مادی؛ انسانی و فیزیکی از هر گونه تجدید نظر در محدودسازی رشته های زائد و بدون فرصت شغلی خودداری و همچنان با دانشجو پذیری وسیع و گسترش روزافزون رشته ها باعث تشدید این روند گردند.
این مهم نه تنها باعث اتلاف هزینه های سنگین اعمال شده دانشجوی دیروز و فارغ التحصیل امروز گردیده بلکه باعث اتلاف سال هایی از عمر بدون بازگشت ایشان در پی کسب مدارجی بی نتیجه هم می گردد. مثل آن فارغ التحصیل کارشناسی .... که حتی با التماس به رییس اداره ای حاضر بود با مدرک کارشناسی ...آبدارچی گردد!
یا آقای لیسانس ادبیات فارسی که نا امید از پیدا کردن شغل مرتبط با مدرکش تن به باغبانی در محیط صنعتی یک کارخانه در آفتاب سوزان خوزستان داده و چونان که با بیل در پی کندن ناشیانه ! جوی آب در پی یافتن ارتباط فعل ؛ فاعل زمان حال و ماضی دستور زبان با شغل باغبانی سردرگم بود....و نهایتا به این نتیجه رسید که با مدرک زیر دیپلم هم می توانست کارگر ساده شود و نیازی به اینهمه جهد و تلاش و وام گرفتن و پرداخت شهریه نبود!نتیجه ای که هزاران فارغ التحصیل شاغل در رشته های غیر مرتبط با مدرک دانشگاهی بدان رسیده اند!!
مطمئنا این حجم وسیع فارغ التحصیلان بیکار ضمن تبعات فردی برای فرد تحصیلکرده از قبیل اتلاف سرمایه و وقت؛ سرخوردگی و افسردگی و عدم امکان سرمایه گذاری مدرک تحصیلی بر شغل مرتبط در سطوح ملی نیز هزینه هایی را برای کشور دربر دارد چرا که شرایط کشور قادر به تامین شغل مرتبط با این حجم عظیم دارندگان مدارک بی ربط ! نیست.
امروزه در هر شهری صدها نفر فارغ التحصیلان رشته های خاصی وجود دارند مثلا یک شهر به چند فارغ تحصیل ادبیان زبان انگلیسی نیاز دارد که صدها نفر فارغ التحصیل این رشته ناامیدانه مدرک تحصیلی بی معجزه خود را نظاره گر شده اند!!
بنابراین لازم است تا کارگروهی متشکل از مدیران ارشد وزارت علوم ؛دانشگاههای دولتی و خصوص و وزارت کار و امور عالی و ... به منظور بازنگری در رشته های دانشگاهی و سنجش شرایط رشته ها با بازار کار تشکیل و ضمن حذف و یا محدود سازی رشته های غیر ضروری و بدون بازار کار سیر گسترش و تقویت رشته های دانشگاهی بر اساس نیاز جامعه و بر مبنای رشته های متضمن کارآفرینی صورت پذیرد.
- جلوگیری از رشد کمی موسسات آموزش عالی : با توجه به وجود صدها شاخه واحدهای آموزش عالی در مناطق مختلف کشور ضروری است هر گونه توسعه دانشگاه ها به صورت جدی ممنوع و مبنای فعالیت نیز صرفا کیفی سازی رشته های دارای بازار کار قرار گیرد . دلیلی ندارد در حالی که رد پای موسسات آموزش عالی را می توان در دور ترین مناطق کشور مشاهده کرد باز هم به فکر گسترش کمی رشته ها و واحدهای دانشگاهی باشیم که اگر چه در کوتاه مدت موجب رونق واحد دانشگاهی و بازگشت سرمایه می گردد اما در بلند مدت مشکلات عدیده ای را برای جامعه بدنبال دارد.
-فارغ التحصیلان بیکار باعث افت تحصیلی در سطوح تحصیلات عمومی: در کنار شرایط مختلف منجر به افت تحصیلی در بین دانش آموزان در تحقیق و بررسی دلایل افت تحصیلی با دانش آموزان داشته ام به نکات جالبی اشاره کردند: یکی از دلایل وجود رشد افت تحصیلی در مقاطع راهنمایی و متوسطه وجود فارغ التحصیلان بیکار در خانواده است وقتی عضو تحصیل کرده خانواده نتواند بعد از سالها زحمت و درس خواندن شغلی برای خود بیابد انگیزهای تحصیل و دست یافتن به مقاطع بالاتر تحصیلی در دیگر اعضای خانواده نیز تحت تاثیر این واقعیت می تواند کمر نگ شود.
فارغ التحصیلان بیکار ؛ سرمایه گذاری بدون بازگشت و گسترش فقر: دلایل مختلفی برای وجود پدیده نامیمون فقر در کشورمان وجود دارد که ناشی از عدم وجود فقر ذانی در کشورمان و عمدتا ناشی از سیاست های اقتصادی غلط در طول سالیان است که در یاداشتی جداگانه تشریح خواهد شد.
اما در کشوری که بیش 80 درصد مردمش در معرض مشکلات اقتصادی قرار داردند و 14 میلیون نفر زیر خط فقر داردخانواده ای با اتکاء به درآمدی کارگری یا کارمندی اندک یکی دو فرزندش را بادر مضیقه قرار دادن مالی خانواده و حذف به اجبار بسیاری از نیازمندیها و اخد وام و قرض و قوله و.... راهی مراکز عالی می نماید تا از قبل این سرمایه گذاری آینده بهتری را برای فرزندانش رقم بزند اما با گذشت سال های سختی و فارغ التحصیلی فرزند یا فرزندان و عدم سنخیت مدرک تحصیلی با بازار کار و سایر مشکلات موجود بر سر راه یافتن شغلی مناسب نه تنها این سرمایه گذاری که موجب ایجاد تنگناهای متعدد مادی برای خانواده شده است بی پاسخ می ماند بلکه هزینه های سنگین تحصیلات و عدم تناسب کفه درآمدها و مخارج زندگی که اکنون مخارج کمر شکن تحصیلات بدان اضافه شده خانواده را مستاصل و مقروض می کند و در واقع هزینه های سنگین تحصیلات عالیه برای بسیاری از خانواده های ایرانی از مصادیق گسترش فقر در خانواده های متوسط و دهک های پایین جامعه ایرانی است!........
-تحصیلات عالیه ؛ افزایش توقعات بدون پاسخ فرد تحصیلکرده: فرد فارغ التحصیل دانشگاهی به حق بواسطه تحصیلاتش خواهان شرایط بهتر زندگی است و توقع دارد که در شغلی مناسب بکارگیری گردد اما این توقع بقول عضو هیات رییسه مجلس برای نیمی از فارغ التحصیلان فراهم نمی گردد و این فرهیخته بیکار به حق تن به ازدواج نمی دهد ! چون می بیند در تامین زندگی خودش مانده چه برسد به گرفتن شریکی در زندگی!
بنابراین تجرد و سا لهای تنهایی و افزایش سن.....و یا دختر تحصیلکرده چون عنوان کارشناس یا کارشناس ارشد را یدک می کشد توقع دارد با همتای خود ازدواج کند و داوطلب زندگی مشترکش می بایست شرایط مناسبی برای وی فراهم و توقعاتش را برای یک زندگی برخوردار از شرایط مادی مناسب مثل مسکن و خودرو و... پاسخ گوید.... بالاخره این خانم زحمت های فراوانی برای کسب مدارج علمی متحمل شده و در بهترین سالهای زندگی خواستگاران متعدد خود را به خاطر نداشتن تحصیلات همسطح و یا عدم توانایی در پاسخ به مطالبات پاسخ منفی می دهد! به امید اینکه خواستگار بهتری بیاید و بدین سان این خانم تحصیلکرده هم به جمع آن پانصد هزار دختری که از سن ازدواج عبور کرده اند ممکن است اضافه شود! و سن ازدواج جوانان عزیز ما از مرز 35 سالگی هم عبور می کند.... عبوری که همچنان افزایش می یابد!!
اکنون ادعای پاسخ به ایجاد امکانات برای رفع عطش داوطلبان سالیان دور در تامین امکان ادامه تحصیل ایشان حالا بسان مثال تشنگانی است که از فرط سیرابی مفرط متورم شده اند! حداقل دو دهه نظام آموزش عالی کشور ما مثل پیچک قد کشیده و گسترش فراوانی یافته گسترشی منهای تجدید نظر و آینده نگری..... بنابراین لازم است تا با تشکیل شورای تخصصی سیاستگذاری رشته های دانشگاهی متشکل از وزاری کار و اموراجتماعی و آموزش عالی و نیز دانشگاههای آزاد و دولتی با شناسایی و حذف رشته های فاقد بازار کار و نیز محدود سازی جدی رشته های دارای موقعیت محدود در کلیه واحدهای دانشگاهی سراسر کشور اقدام جدی به عمل آید و از سوی دیگر با سیاستگذاری منطبق با شرایط جامعه ضمن گسترش رشته های مورد نیاز جامعه از قبیل رشته های فنی و حرفه ای بر ایجاد رشته های متاثر از کارآفرینی های جدید ترجیحا با به کارگیری مدل های دانشگاه های دیگر کشورها و مشاغل نوظهور در کشورمان در بخش های مختلف و نیز توجه جدی به بخشهای صنعت و کارآفرینی در ابعاد مختلف در موسسات آموزش عالی شرایطی فراهم گردد از سوی دیگر نیز باید فارغ التحصیلان رشته های دانشگاهی بتوانند برای کسب تجارب عملی وکاهش حداقلی شرایط بیکاری بعنوان کاروز در دوران بیکاری در مشاغل مرتبط با مدرک خود بکارگیری واز پوشش های حمایتی همچون بیمه بیکاری و درمانی برخوردار گردند.
پشت پرده تخریب فرهنگسرای علاءالدین /خوزستان دیگر کشش درگیری های قومیتی را ندارد/ عده ای با ایجاد درگیری های قومی قصد مخدوش کردن خدمات شهردار اهواز را دارند |
شوشان: یک استاد دانشگاه در گفتگوی تفصیلی با پایگاه خبری شوشان به واکاوی و بررسی علل و عوامل پشت پرده تخریب فرهنگسرای علاءالدین پرداخت. وی گفت: خوزستان دیگر کشش درگیری های قومی و هجمه های بدبینی و سوء تفاهم را ندارد، بویژه اینکه در آستانه انتخابات هستیم.
عبدالرحمن نیک سرشت با اشاره به همت شورای شهر سوم اهواز و اداره کل فرهنگ ارشاد اسلامی برای ساخت فرهنگسرای بهمن علاءالدین گفت: مجموعه فرهنگ و ارشاد استان در زمان ریاست حجت الاسلام بسی خاسته با گرایش مثبت فرهنگی و شناخت عمیق از قومیت ها و فرهنگ عامه شاهد یک نظم خودجوش بین گروه ها و سلایق قومی، زبانی، فرهنگی و مذهبی بودیم که داشتن چنین شاخصه هایی برای استان خوزستان یک نعمت بود. در زمان مدیریت بسی خاسته بود که فرهنگ خوزستان خانه تکانی شد. شعرا و ادبا دوباره جشنواره های شعر و ادب و سمینارهای مذهبی مثبت برگزار کردند. بسیاری انسان های مذهب گریز پس از شرکت در جلسات مذهبی شیخ عباس بسی خاسته جذب معارف اسلامی می شدند اما باندهایی نشان دار با مارک های موجه در محافل ضرار گونه خود، این تحولات مثبت در زمان این شیخ بسیجی فرهنگ دوست را برنتافتند و با توجه به اینکه ایشان هم در شرف بازنشستگی بود، متاسفانه تغییراتی را به نفع لابی های رقم زدند.
این نویسنده و شاعر احداث فرهنگسرای زنده یاد بهمن علاءالدین، هنرمند فقید و نجیب و اسطوره آواز ملی را از اقدامات ارزشمند دوران تصدی گری بسی خاسته در فرهنگ و ارشاد استان دانست و در تشریح خصوصیات بارز بهمن علاءالدین گفت: وی فردی سر به زیر و فارغ از مرده باد زنده بادهای سیاسی بود و ضمن اینکه سر در آخور سیاست نداشت آزارش هم به هیچ گروه و دسته ای نرسید. او فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد و هرگز صلاحیت ایشان در اوج انقلاب مورد تردید واقع نشد زیرا علاءالدین مطیع قانون حاکم کشور بود. جایگاه بهمن علاءالدین بی آنکه رانتی از جایی دریافت کند هزار پله از شجریانی که دست پرورده سیاست مداران بود بالاتر بوده و هرگز ادعایی نداشت. او را می توانستیم در خانه عبدالرضا قناد دزفولی، محمد مراد کعبی و عزیزاله قشقایی ببینیم. برای او ترک و عرب و بختیاری فرقی نداشت و با تمام مردم می جوشید. دل من از این بابت می سوزد که امروز که شجریان اپوزیسیون نظام شده است باز هم در داخل کشور حمایت می شود اما یاد و خاطره این مرد بی آزار را عده ای قوم ستیز که در نهادهای رسمی این استان لانه گزیده اند را گرامی نمی دارند. این تراژیک ترین قسمت ظلم و ستم قدرت های محلی است و از این مساله بهره برداری های سیاسی در محروم کردن فهم اقوام در قدرت سیاسی دارند.
عضو شورای مرکزی حزب توسعه و عدالت اسلامی در ادامه با اشاره به کش و قوس های فراوان در خصوص شورای شهر اهواز و هزینه های گزاف سیاسی که به نهادهای مردمی تحمیل کردند افزود: خوشبختانه در شورای نیم بند مردمی به یک گزینه پاک و کارآمد رسیدیم و جناب منصور کتانباف با چهار رای از شورا توانست تصدی مدیریت شهری کلانشهر اهواز را در دست بگیرد اما در فقدان شورا اقدام به تحمیل مصوبات و دستوراتی به وی می کنند که بر خلاف مسیر خدمات و تلاش های صادقانه اوست و دست به کارهایی می زنند که این شانس و بخت ممتاز را با درگیری های قومی و رادیکالی مخدوش نمایند.
وی گفت: اگر تلفن همراه مهندس کتانباف را بازرسی کنید خواهید دید که تنها یک آهنگ در حافظه گوشی او موجود است و آن هم تصنیفی از زنده یاد بهمن علاءالدین است و وی به جز این صدا به آواز دیگری گوش نمی دهد. او خردمندانه دستور تخریب فرهنگسرا را اعمال نکرد. تقاضای کتانباف در طول شش ماه گذشته از مدیرکل ارشاد استان این بوده که تکلیف فرهنگسرای علاءالدین را معین کنید اما موضوع همچنان بی تصمیم و بی تکلیف شد و متاسفانه استاندار خوزستان که بایستی داور بی طرف این استان باشد به عنوان یک بازیکن وارد بازی های سیاسی گردیده و دستور تخریب فونداسیون 200 میلیون تومانی فرهنگسرای علاءالدین را به شهردار صادر می کند اما شهردار در اقدامی خردمندانه شناژ خالی فرهنگسرا را با خاک نباتی پُر می کند و ظاهرا می خواهد دیوار چینی کند و نماد یک درختچه می کارد با روبان های رنگی بر گردن درختچه که گویی علاءالدین را خاک کرده و دسته گل هایی بر مزارش می گذارد. حالا بعضی مسئولین چه می گویند! دم از معماری وحدت اقوام می زند.
این کارشناس ارشد علوم سیاسی به شوشان گفت: متاسفانه برخی می خواهند محلی را که با عشق و خلوص فرهیخته ای بنام بسی خاسته کلنگ زنی شد را در جایی دیگر بنام خود مصادره کنند. اینها می خواهند اساس اخلاص و تقوی را نابود کنند، گویی ما در این استان مسابقه رو کم کنی راه انداخته ایم.
عبدالرحمن نیک سرشت اظهار داشت: چرا این چنین با احساسات پاک مردم بازی می کنید؟ به جای اینکه در خصوص اختلاس 3000 میلیاردی که در زمان اختلافات شورای شهر صورت گرفت و گروه امیرخسرو آریا در فضای پرتلاطم جنگ های بیهوده شهر اهواز موفق به این اختلاس شد از مردم عذرخواهی شود چنین حرکت هایی صورت می گیرد. خوزستان دیگر کشش درگیری های قومی و هجمه های بدبینی و سوء تفاهم را ندارد، بویژه اینکه در آستانه انتخابات هستیم و جو انتخابات باید جو وحدت باشد. نباید برخی با آلوده کردن فضا زمینه برای فرستادن یک جریان رانتی را فراهم کنند.
انتصاب مدیرعامل جدید گروه ملی فولاد / مسئولین به تیم استقلال صنعتی نیز ورود پیدا کنند |
شوشان: با حضور تورک معاون دادستانی عمومی و انقلاب تهران جناب مهندس شهرباف به عنوان مدیرعامل جدید گروه ملی صنعتی فولاد ایران منصوب شد. مهندس محمد شهرباف پیش از این معاونت فنی و بهره برداری گروه ملی صنعتی فولاد ایران را برعهده داشت.
به گزارش شوشان ، وی در مراسم معارفه خود محوریت گسترش در تولید و ارتقاء در کیفیت را به عنوان برنامه های آتی در این شرکت صنعتی ذکر کرده است. همان طوری که می دانیم گروه ملی صنعتی فولاد ایران یکی از شرکت هایی است که طی روالی مبهم به گروه امیر منصور آریا واگذار شد.
لازم است مسئولان استان در خصوص نقش مدیرعامل سابق این گروه در پرونده اختلاس بزرگ به طور شفاف اطلاع رسانی کنند. اگر مدیرعامل پیشین متهم و یا متخلف است به طور قانونی و شفاف با او برخورد شود تا عبرتی شود برای برخی از مدیرانی که خدای ناکرده قصد دارند از مسیر قانونی خارج شوند.
در این ارتباط سخنگوی قوه قضائیه از بازداشت مدیرعامل گروه ملی صنعتی فولاد ایران در رابطه با پرونده فساد بانکی اخیر خبر داده و گفته: به زودی کیفرخواست این پرونده سنگین صادر و به دادگاه ارسال میشود.
محسنی اژه ای با اشاره به واگذاری برخی از کارخانه ها و املاک وابسته به این پرونده گفت: این موضوع رسیدگی شد و در این راستا 4، 5 نفر بازداشت شدند که اتهاماتی در این رابطه به مدیرعامل فعلی گروه ملی فولاد ایران وارد شد که وی در حال حاضر بازداشت است.
حال که مدیریت جدید گروه ملی فولاد ایران مشخص شده است شایسته است وی با همفکری با مسئولان و مدیریت ارشد استان قضیه تشکیل استقلال صنعتی خوزستان را نیز مشخص کنند. بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان استان بر این باورند که فلسفه تشکیل این باشگاه در حالی که باشگاه صاحب نام و ریشه داری به همین نام وجود دارد قابل تامل بوده است.
به نظر می رسد که اقدام به تاسیس این باشگاه نه تنها هیچ کمکی به ورزش استان نکرده است بلکه موجبات سردرگمی هواداران باشگاه استقلال را نیز فراهم کرده. پس شایسته است اگر این شرکت و یا سایر شرکت های متمول صنعتی و غیرصنعتی استان قصد دارند در عرصه ورزش استان نقش آفرینی کنند، بیایند و در رشته های پایه ای فوتبال و یا در دیگر رشته های ورزشی که نوجوانان و جوانان مستعد زیادی دارند اما بدلیل عدم حمایت و تمکن قادر به شرکت در مسابقات کشوری و بین المللی نیستند، سرمایه گذاری نمایند تا شاهد رشد و توسعه ورزش استان در سال های آتی باشیم.
گفتنی است در نشست خبری دیروز حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه ای برخی از خبرگزاری های سراسری به اشتباه از قول سخنگوی قوه قضاییه خبر از بازداشت مدیرعامل کارخانه فولاد اهواز داده بودند که عبارت صحیح آن گروه ملی صنعتی فولاد ایران بوده است.
مدیرعامل گروه ملی صنعتی فولاد در اهواز بازداشت شد + بازداشت مدیرکل امور مالی این شرکت / این خبر تکمیل می شود |
شوشان: سخنگوی قوه قضائیه از بازداشت مدیرعامل کارخانه فولاد اهواز در رابطه با پرونده فساد بانکی اخیر خبر داد و گفت: به زودی کیفرخواست این پرونده سنگین صادر و به دادگاه ارسال میشود.
غلامحسین محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری روز دوشنبه خود با اشاره به آخرین وضعیت پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی گفت: همانطور که وعده دادهایم اگر اطمینان حاصل کنیم خاوری به کشور باز نمی گردد از طریق پلیس بین الملل پیگیر او می شویم این اتفاق رخ داد و در حال حاضر اینترپل این موضوع را پیگیری می کند. همچنین لیست تعدادی از شرکت های بین المللی وابسته به این فرد نیز به اینترپل داده شد.
وی ادامه داد: دررابطه با پرونده فساد بزرگ بانکی 50 نفر دستگیر شده بودند که توسط دادستان قرار مجرمیت آنها صادر شده بود. در این مدت پرونده این افراد تکمیل و برخی از ابهامات توسط بازرس پرونده با همکاری دادستانی رفع شد. در حال حاضر کیفرخواست در حال تایپ شدن است و به زودی این کیفرخواست سنگین صادر و هر چه زودتر پرونده به دادگاه ارسال می شود.
محسنی اژه ای در ادامه با اشاره به واگذاری برخی از کارخانه ها و املاک وابسته به این پرونده گفت: این موضوع رسیدگی شد و در این راستا 4، 5 نفر بازداشت شدند که اتهاماتی در این رابطه به مدیرعامل فعلی فولاد و مدیر عامل کارخانه فولاد اهواز وارد شد که وی در حال حاضر بازداشت است.
وی ادامه داد: سایر معاملات در حال رسیدگی است که اگر مشخص شود تبانی در کار نبوده است مختومه و اگر مجرمیت ثابت شود به طور جداگانه به دادگاه می رود.
دادستان کل کشور با اشاره به شناسایی اموال متهمین این پرونده گفت: اموال تازه ای از متهمین پرونده کشف شده و احتمال می رود شرکت ها و املاک خصوصی بیشتری که به صورت صوری واگذار شده باشد کشف شود.وی افزود: پیش از این 175 مورد املاک شخصی کشف شده بود که در این مدت به 200 مورد افزایش پیدا کرد.
بازداشت مدیرکل امور مالی این گروه صنعتی
همچنین گزارش ها از اهواز حاکیست که جلسه تودیع این مدیر نیز روز گذشته بدون حضور وی و خبرنگاران با شرکت آقای 'تورک'، معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران برگزار شد.گفته می شود 'د' مدیرکل امور مالی این گروه صنعتی نیز هم اینک در بازداشت بسر می برد.
استاندار خوزستان در دیدار با اعضای سفارت چین: سهم چینیها در سرمایهگذاری خارجی استان بسیار کم است قراردادها و پروژههای طرف چینی باید با سرعت اجرا شود اقتصادی 29/9/1390 10:51:01 909-12774-5 کد خبر RSS :: پرینت |
استاندار خوزستان گفت: کشور چین و شرکتهای چینی باید فعالتر از وضعیت موجود در خوزستان عمل کنند و هنوز این کشور و شرکتهای آن به صورت فعال از تمام ظرفیتهای موجود استان استفاده نکردهاند. به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خوزستان، سیدجعفر حجازی در دیدار با اعضای سفارت چین در ایران، اظهار کرد: نزدیکی به عراق و کشورهای حوزه خلیج فارس امتیاز ویژهای برای خوزستان محسوب میشود. وی افزود: طرحهای زیادی در استان در مراحل مختلف وجود دارد که قرار است با همکاری چینیها اجرا شود؛ بعضی از این طرحها در مرحله عقد قرارداد و بعضی از آنها اجرا شده اما هنوز مراحل بعضی از طرحها اجرا نشده است. حجازی تصریح کرد: در سفر قبلی سفیر چین به خوزستان، قرار شد که اقداماتی برای تقویت ارتباط خوزستان و چین انجام شود که البته تا حدودی این اقدامات انجام شد اما در حد انتظار نبود و امیدواریم این ارتباط تقویت شود. صنعت خوزستان نسبت به دیگر استانها بیشتر با صنعت غرب سر و کار دارد و لازم است که کشور چین حضور بهتری در استان داشته باشد. استاندار خوزستان بیان کرد: اگر کشور چین بتواند در منطقه آزاد اروند که محلی برای برگزاری نمایشگاه دارد، اقدام به ایجاد نمایشگاه برای معرفی شرکتهای بزرگ خود کند، این نمایشگاهها میتوانند در شناخت بهتر صنعتگران داخلی و چینی موثر باشد. وی با بیان اینکه سهم چینیها در استفاده از ظرفیتهای خوزستان بالا نیست، گفت: از کل سرمایهگذاری خارجی صورت گرفته در ایران، 44 درصد آن متعلق به خوزستان است اما سهم چینیها از این میزان بسیار کم بوده در حالی که کشورهای اروپایی در این منطقه فعالتر هستند. اگر چینیها ظرفیتهای خوزستان را بشناسند و به کشور خود منتقل کنند، شرکتهای چینی بیشتری به سمت این منطقه سوق داده خواهند شد. حجازی افزود: در حال حاضر ظرفیت تولید محصول پتروشیمی در استان 20 میلیون تن است و باید در پنج سال آینده به 50 میلیون تن برسد، اما تنها یک شرکت چینی با مشارکت بخشخصوصی برای ایجاد واحد پتروشیمی اعلام آمادگی کرده است، در حالی که ظرفیتهای بیشتری وجود دارد و سایر شرکتهای اروپایی و کشورهای آسیایی شرقی در این زمینه فعالتر هستند. استاندار خوزستان اظهار کرد: در بخش توسعه فولاد و فولادسازی هم در خوزستان بیشتر شرکتهای اروپایی و ایتالیایی هستند و کشور چین در استان در بخش فولادسازی حضوری ندارد. ساخت نیروگاهها نیز عمدتا توسط شرکتهای مختلف اروپایی یا با مشارکت ایران و کشورهای دیگر صورت میگیرد اما شرکتهای چینی حضوری ندارند. وی تصریح کرد: در بخشهای مختلف صنعت فعالیت میکنیم و حتی در زمینه خودروسازی در حال طی کردن مراحل هستیم اما شرکت چینی طرف قرارداد خوزستان در این پروژه به صورت جدی وارد عمل نشده است. در سفر اخیر این شرکت به تهران قرار بود این قرارداد تجاری به نتایجی برسد، اما نرسیده و باید در این زمینه هرچه زودتر تعیین تکلیف شود. حجازی عنوان کرد: استان خوزستان از منابع آب، گاز و نفت برخوردار است و زمینه همکاری و توسعه این بخشها وجود دارد. بیش از 100 میلیون متر مکعب گاز در استان تولید میشود که نیاز صنعت نفت و تمام صنایع را تامین میکند. در بخش کشاورزی و دیگر بخشها نیز در کشور رتبه نخست را داریم. همچنین در بندرامام خمینی(ره) با توجه به اعمال قوانین منطقه ویژه، برای تردد کالا با ظرفیت 40 میلیون تن مشکلی وجود ندارد. استاندار خوزستان افزود: برای فعالیت شما در بخشهای مختلف و نفت منطقهای برای رقابت محسوب میشود. کشورهای دیگر که به دلیل تحریم احساس محدودیت میکنند از مسیرهای دیگر در اینجا وارد کار میشوند و شرکتهای چینی باید تلاش خود را بیشتر کنند و سفارتخانه در این زمینه نقش کلیدی دارد. حجازی با بیان اینکه عمده طرحهای بزرگ استان به سمت سرمایهگذاری خارجی سوق داده شده و استقبال خوبی نیز به دنبال داشته است، خاطرنشان کرد: برخی شرکتها در اینجا شرکتهای اصلی و بعضی شرکتهای واسطهای هستند، اما انتظار میرود برای مسایل و کارهای مشترک یک فهرستی از اسامی شرکتهای اصل مورد تایید سفارت که توانمند هستند، ارایه شود تا در اختیار سرمایهگذاران داخلی قرار گیرد. وی در ادامه به پروژههای خودروسازی، کارخانه الومینیوم و پتروشیمی مسجدسلیمان اشاره و خاطرنشان کرد: قراردادهایی بین 2 طرف منعقد شده و توافقاتی نیز صورت گرفته که باید هرچه زودتر به مرحله اجرا درآیند. |
استاندار خوزستان در دیدار با اعضای سفارت چین:
سهم چینیها در سرمایهگذاری خارجی استان بسیار کم است
قراردادها و پروژههای طرف چینی باید با سرعت اجرا شود
استاندار خوزستان گفت: کشور چین و شرکتهای چینی باید فعالتر از وضعیت موجود در خوزستان عمل کنند و هنوز این کشور و شرکتهای آن به صورت فعال از تمام ظرفیتهای موجود استان استفاده نکردهاند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خوزستان، سیدجعفر حجازی در دیدار با اعضای سفارت چین در ایران، اظهار کرد: نزدیکی به عراق و کشورهای حوزه خلیج فارس امتیاز ویژهای برای خوزستان محسوب میشود.
وی افزود: طرحهای زیادی در استان در مراحل مختلف وجود دارد که قرار است با همکاری چینیها اجرا شود؛ بعضی از این طرحها در مرحله عقد قرارداد و بعضی از آنها اجرا شده اما هنوز مراحل بعضی از طرحها اجرا نشده است.
حجازی تصریح کرد: در سفر قبلی سفیر چین به خوزستان، قرار شد که اقداماتی برای تقویت ارتباط خوزستان و چین انجام شود که البته تا حدودی این اقدامات انجام شد اما در حد انتظار نبود و امیدواریم این ارتباط تقویت شود. صنعت خوزستان نسبت به دیگر استانها بیشتر با صنعت غرب سر و کار دارد و لازم است که کشور چین حضور بهتری در استان داشته باشد.
استاندار خوزستان بیان کرد: اگر کشور چین بتواند در منطقه آزاد اروند که محلی برای برگزاری نمایشگاه دارد، اقدام به ایجاد نمایشگاه برای معرفی شرکتهای بزرگ خود کند، این نمایشگاهها میتوانند در شناخت بهتر صنعتگران داخلی و چینی موثر باشد.
وی با بیان اینکه سهم چینیها در استفاده از ظرفیتهای خوزستان بالا نیست، گفت: از کل سرمایهگذاری خارجی صورت گرفته در ایران، 44 درصد آن متعلق به خوزستان است اما سهم چینیها از این میزان بسیار کم بوده در حالی که کشورهای اروپایی در این منطقه فعالتر هستند. اگر چینیها ظرفیتهای خوزستان را بشناسند و به کشور خود منتقل کنند، شرکتهای چینی بیشتری به سمت این منطقه سوق داده خواهند شد.
حجازی افزود: در حال حاضر ظرفیت تولید محصول پتروشیمی در استان 20 میلیون تن است و باید در پنج سال آینده به 50 میلیون تن برسد، اما تنها یک شرکت چینی با مشارکت بخشخصوصی برای ایجاد واحد پتروشیمی اعلام آمادگی کرده است، در حالی که ظرفیتهای بیشتری وجود دارد و سایر شرکتهای اروپایی و کشورهای آسیایی شرقی در این زمینه فعالتر هستند.
استاندار خوزستان اظهار کرد: در بخش توسعه فولاد و فولادسازی هم در خوزستان بیشتر شرکتهای اروپایی و ایتالیایی هستند و کشور چین در استان در بخش فولادسازی حضوری ندارد. ساخت نیروگاهها نیز عمدتا توسط شرکتهای مختلف اروپایی یا با مشارکت ایران و کشورهای دیگر صورت میگیرد اما شرکتهای چینی حضوری ندارند.
وی تصریح کرد: در بخشهای مختلف صنعت فعالیت میکنیم و حتی در زمینه خودروسازی در حال طی کردن مراحل هستیم اما شرکت چینی طرف قرارداد خوزستان در این پروژه به صورت جدی وارد عمل نشده است. در سفر اخیر این شرکت به تهران قرار بود این قرارداد تجاری به نتایجی برسد، اما نرسیده و باید در این زمینه هرچه زودتر تعیین تکلیف شود.
حجازی عنوان کرد: استان خوزستان از منابع آب، گاز و نفت برخوردار است و زمینه همکاری و توسعه این بخشها وجود دارد. بیش از 100 میلیون متر مکعب گاز در استان تولید میشود که نیاز صنعت نفت و تمام صنایع را تامین میکند. در بخش کشاورزی و دیگر بخشها نیز در کشور رتبه نخست را داریم. همچنین در بندرامام خمینی(ره) با توجه به اعمال قوانین منطقه ویژه، برای تردد کالا با ظرفیت 40 میلیون تن مشکلی وجود ندارد.
استاندار خوزستان افزود: برای فعالیت شما در بخشهای مختلف و نفت منطقهای برای رقابت محسوب میشود. کشورهای دیگر که به دلیل تحریم احساس محدودیت میکنند از مسیرهای دیگر در اینجا وارد کار میشوند و شرکتهای چینی باید تلاش خود را بیشتر کنند و سفارتخانه در این زمینه نقش کلیدی دارد.
حجازی با بیان اینکه عمده طرحهای بزرگ استان به سمت سرمایهگذاری خارجی سوق داده شده و استقبال خوبی نیز به دنبال داشته است، خاطرنشان کرد: برخی شرکتها در اینجا شرکتهای اصلی و بعضی شرکتهای واسطهای هستند، اما انتظار میرود برای مسایل و کارهای مشترک یک فهرستی از اسامی شرکتهای اصل مورد تایید سفارت که توانمند هستند، ارایه شود تا در اختیار سرمایهگذاران داخلی قرار گیرد.
وی در ادامه به پروژههای خودروسازی، کارخانه الومینیوم و پتروشیمی مسجدسلیمان اشاره و خاطرنشان کرد: قراردادهایی بین 2 طرف منعقد شده و توافقاتی نیز صورت گرفته که باید هرچه زودتر به مرحله اجرا درآیند.
خبرگزاری فارس: تیم فوتبال صنعت نفت آبادان در هفته آخر مسابقات نیم فصل لیگ برتر کشور با قبول شکست چهار بر صفر در مقابل سایپای البرز در ورزشگاه تختی آبادان تحقیر شد.
به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، دیدار دو تیم نفت آبادان و سایپای البرز در حالی برگزار شد که چیزی حدود 10 هزار تماشاگر آبادانی در ورزشگاه تختی این شهرستان حضور داشتند.
در حالی که تا یک سوم ابتدایی دیدار هیچ خطر جدی دروازه دو تیم را تهدید نکرده بود، رسول نویدکیا درون محوطه جریمه سایپا صاحب موقعیت شد که ضربه هافبک تیم صنعت نفت از بالای دروازه حریف به بیرون رفت.
در دقیقه 43 پاس مهدی خیری از کنار به کریم انصاریفرد رسید که ضربه این بازیکن در گوشه دروازه صنعت نفت آبادان آرام گرفت.
در ابتداییترین دقیقه نیمه دوم بازی باز هم این بازیکنان مجید صالح بودند که میتوانستند دومین گل را به ثمر برسانند که ضربه عباس محمد رضایی با اثابت به دیرک دروازه صنعت نفت به زمین برگشت.
در شصت و هشتمین دقیقه مسابقه پاس عالی لطیفی به کریم انصاریفرد رسید که مهاجم سایپا بعد از عبور از دروازهبان صنعت نفت آبادان، خودش و سایپا را به دومین گل رساند.
در حالی که نفتیها چیزی برای از دست دادن نداشتند، فونیکهسی زمانی که تنها دروازه تیم حریف را پیش رو داشت نتوانست اختلاف گلها را کاهش دهد.
در آخرین دقیقه مسابقه باز هم این سایپای البرز بود که برتری خود را به رخ کشید. میلاد غریبی بعد از عبور از مدافعان صنعت نفت برای سومین بار دروازه این تیم آبادانی را باز کرد.
بازیکنان مجید صالح که برای تحقیر صنعت نفت در ورزشگاه تختی آبادان پا به میدان گذاشته بودند در نود سومین دقیقه بازی نیز برای چهارمین بار توسط سجاد شهباززاده به گل رسیدند.
صنعت نفت آبادان در حالی طلسم پیروز نشدن در خانه را تمدید کرد که این بار شکست سنگین و تاریخی چهار بر صفر را نیز در ورزشگاه تختی آبادان در این فصل تجربه کرد.
خبرگزاری فارس: تیم فوتبال صنعت نفت آبادان در هفته آخر مسابقات نیم فصل لیگ برتر کشور با قبول شکست چهار بر صفر در مقابل سایپای البرز در ورزشگاه تختی آبادان تحقیر شد.
به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، دیدار دو تیم نفت آبادان و سایپای البرز در حالی برگزار شد که چیزی حدود 10 هزار تماشاگر آبادانی در ورزشگاه تختی این شهرستان حضور داشتند.
در حالی که تا یک سوم ابتدایی دیدار هیچ خطر جدی دروازه دو تیم را تهدید نکرده بود، رسول نویدکیا درون محوطه جریمه سایپا صاحب موقعیت شد که ضربه هافبک تیم صنعت نفت از بالای دروازه حریف به بیرون رفت.
در دقیقه 43 پاس مهدی خیری از کنار به کریم انصاریفرد رسید که ضربه این بازیکن در گوشه دروازه صنعت نفت آبادان آرام گرفت.
در ابتداییترین دقیقه نیمه دوم بازی باز هم این بازیکنان مجید صالح بودند که میتوانستند دومین گل را به ثمر برسانند که ضربه عباس محمد رضایی با اثابت به دیرک دروازه صنعت نفت به زمین برگشت.
در شصت و هشتمین دقیقه مسابقه پاس عالی لطیفی به کریم انصاریفرد رسید که مهاجم سایپا بعد از عبور از دروازهبان صنعت نفت آبادان، خودش و سایپا را به دومین گل رساند.
در حالی که نفتیها چیزی برای از دست دادن نداشتند، فونیکهسی زمانی که تنها دروازه تیم حریف را پیش رو داشت نتوانست اختلاف گلها را کاهش دهد.
در آخرین دقیقه مسابقه باز هم این سایپای البرز بود که برتری خود را به رخ کشید. میلاد غریبی بعد از عبور از مدافعان صنعت نفت برای سومین بار دروازه این تیم آبادانی را باز کرد.
بازیکنان مجید صالح که برای تحقیر صنعت نفت در ورزشگاه تختی آبادان پا به میدان گذاشته بودند در نود سومین دقیقه بازی نیز برای چهارمین بار توسط سجاد شهباززاده به گل رسیدند.
صنعت نفت آبادان در حالی طلسم پیروز نشدن در خانه را تمدید کرد که این بار شکست سنگین و تاریخی چهار بر صفر را نیز در ورزشگاه تختی آبادان در این فصل تجربه کرد.
خبرگزاری فارس: مدیر کل هواشناسی خوزستان از پایداری شرایط آب و هوایی و افزایش دما در خوزستان خبر داد و گفت: این وضعیت ادامه دارد.
مسعود دهملایی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در اهواز اظهار داشت: طی امروز لغایت آخر هفته جاری زبانه پرفشار با شدت و ضعف روی استان فعال بوده و در لایه میانی جو نیز کماکان امواج پایدار حاکم خواهد بود.
وی با اشاره به وجود این شرایط در استان تاکید کرد: این شرایط در خوزستان باعث افزایش دمای هوا شده است و این وضع ادامه دار خواهد بود.
این مقام مسئول تاکید کرد: آسمان استان صاف گاهی تا قسمتی ابری، بعضا همراه با غبار محلی و در بعضی ساعات توام با وزش باد قابل ملاحظه پیشبینی میشود.
دهملایی با تاکید بر وضعیت آب و هوایی در استان تاکید کرد: وضعیت هوا در خوزستان صاف همراه با غبار محلی پیشبینی میشود.
این مقام مسئول تاکید کرد: جهت باد، شمال غربی، سرعت باد 30 تا 40 کیلومتر در ساعت و ماکزیمم سرعت باد 50 کیلومتر در ساعت خواهد بود.
وی خاطر نشان کرد: در شبانه روز گذشته هندیجان با 23.8 و ایذه با 2.2 درجه سانتیگراد به ترتیب گرمترین و خنکترین نقاط گزارش شدهاند.
دهملایی خاطر نشان کرد: حداکثر دمای اهواز به 20 و حداقل به 9 درجه سانتیگراد خواهد رسید.
خبرگزاری فارس: در نشستی با حضور رئیس مجلس مجمع نمایندگان خوزستان و وزیر نیرو، وزارت نیرو موظف به انجام کار کارشناسی در باره طرح انتقال آب از کارون شد.
نایب رئیس مجمع نمایندگان خوزستان امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در اهواز اظهار داشت: با توجه به مخالفت مردم و سیاسی بودن طرحهای انتقال آب از رودخانههای خوزستان، نشست بررسی طرح بهشت آباد با حضور رئیس مجلس شورای اسلامی برگزار شد و نمایندگان استان با عدد و رقم ثابت کردند که انتقال آب بر اساس طرحی غیرکارشناسی مصوب شده است. در این نشست مقرر شد که وزارت نیرو تا دو ماه آینده کار کارشناسی درباره انتقال آب از کارون را انجام دهد.
سید شریف حسینی توضیح داد: حدود 2 میلیون هکتار زمین قابل کشاورزی در استان وجود دارد که تا 3 میلیون هکتار قابل توسعه است، این در حالیست که به دلیل کمبود آب نیمی از اراضی خوزستان نیز کشت نمیشود.
وی آب موردنیاز مصارف کشاورزی خوزستان را در حال حاضر 14 میلیارد مترمکعب عنوان کرد و افزود: 700 میلیون مترمکعب برای آب شرب، 650 میلیون مترمکعب صنعت، 1.7 میلیارد مترمکعب آبزی پروری و 3.3 میلیارد مترمکعب برای حق آبه زیست محیطی نیاز است؛ به عبارتی برای مصارف خوزستان 20.35 میلیارد مترمکعب آب احتیاج است که 15.5 میلیارد مترمکعب آن از رودخانه کارون تامین میشود.
نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه هم اکنون 11.5 درصد تولیدات کشاورزی کشور سهم خوزستان است، اظهار داشت: در افق سال 1400، خوزستان باید 19.5 درصد محصولات کشاورزی کشور را تولید کند که برای آن 23.7 میلیارد مترمکعب آب نیاز است.
وی تصریح کرد: این آمار نشان میدهد که خوزستان در شرایط کاملا واقعی با مشکل کمبود آب روبهرو خواهد بود، به همین دلیل وزارت نیرو موظف شد طی دو ماه با نظارت مجمع نمایندگان خوزستان طرح انتقال آب از سرشاخههای کارون را کارشناسی کند.
حسینی افزود: مقرر شد اولویت نخست بررسیهای کارشناسی تامین آب خوزستان باشد و اگر آب مازادی وجود داشته باشد برای شرب استانهای دیگر منتقل شود.
به گفته وی با وجودی که وزارت نیرو اعلام کرد که طرح انتقال آب بهشتآباد از یک میلیارد و 100 میلیون مترمکعب به 580 میلیون مترمکعب کاهش یافته اما با اسنادی که ارائه شد انتقال نیز موکول به بررسی کارشناسی طرح شد.
وی تصریح کرد: تامین آب 70 هزار هکتار زمین کشاورزی که درخواستشان روی میز سازمان آب و برق خوزستان است نیز از اولویت های بررسی های کارشناسی وزارت نیروست.
حسینی با اشاره به مباحثی که نمایندگان دیگر استانها در مورد هدرروی آب در خوزستان به دلیل آبیاری غرق آبی و سرریز آب به دریا مطرح میکنند، درخواست کرد که یک نفر مامور بررسی برنج تحویلی استان اصفهان شود، استانی که مشکل آب شرب دارد نمیتواند گندم و شلتوک بکارد و در کشت شلتوک با وجود کمبود آب شرب نشانه ضعف مدیریت است.
وی ادامه داد: اجرای طرح آبرسانی غدیر و تامین آب شرب آبادان و خرمشهر از کرخه و دز به دلیل شوری آب کارون در این شهرهاست و خلیج فارس به دلیل خشکسالی به کارون پیشروی کرده است.
* اختصاص 600 میلیارد تومان برای احیای اراضی خوزستاننایب رئیس مجمع نمایندگان خوزستان اجرای طرح مقام معظم رهبری را از اولویتهای دیگر عنوان کرد و افزود: احیای 800 هزار هکتار از اراضی کشاورزی خوزستان موسوم به طرح رهبری نیز که با گذشت 15 سال اجرایی نشده در دستور کار قرار گرفت.
وی افزود: در این نشست مقرر شد وزارت نیرو 500 تا 600 میلیارد تومان برای اجرای این طرح منظور کند و علاوه بر این توافق شد باهماهنگی کمیسیون بودجه و تلفیق مجلس 2 هزار میلیارد تومان برای اجرای این طرح تصویب شود.
حسینی با اشاره به وضعیت نابسامان رودخانه کارون بر لایروبی این رودخانه تاکید کرد و گفت: با توجه به اینکه برداشت خاک کشاورزی ممنوع است وزارت نیرو در این نشست موظف شد برای لغو ممنوعیت خاک کشاورزی اقدام کند تا به این ترتیب امکان واگذاری لایروبی به متقاضیان اعم از داخلی یا خارجی فراهم شود.
به گفته وی بر این اساس مقرر شد وزارت نیرو طرحی را به مجلس ارائه دهد و مجلس نیز برای تصویب قانون اعلام آمادگی کرد.
* سهم مناطق نفتخیز از نفت 3 درصد شدوی همچنین از افزایش یک درصدی سهم نفت برای مناطق نفتخیز و محروم خبر داد و گفت: در نشست مجمع نمایندگان خوزستان و رئیس مجلس شورای اسلامی مقرر شد سهم دو درصدی مناطق نفتخیز و محروم از نفت به سه درصد افزایش یابد.
وی افزود: دو درصد سهم نفت به صورت ویژه به مناطق نفتخیز و یک درصد به مناطق محروم اختصاص می یابد
خبرگزاری فارس: بر اساس اطلاعاتی که برخی منابع آگاه اعلام کردند، شواهد جدیدی از سرپل پرداخت رشوه در قرارداد گازی کرسنت در سال 2005 میلادی بدست آمده است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، در آبان ماه سال جاری مجید ضیاء جعفر مدیر اجرایی شرکت کرسنت پترولیوم طی مصاحبهای در حاشیه نوزدهمین نمایشگاه نفت و گاز دبی با روزنامه شرق، تاکید کرده است که که شرکت کرسنت در جریان قرارداد خریداری گاز ایران برای شارجه هیچ رشوهای پرداخت نکرده است.
بر این اساس برای اطلاع از صحت و سقم چنین ادعایی که جدیترین بخش ابهامات و تخلفات موجود در پرونده کرسنت را تشکیل میدهد، با یک مقام آگاه در صنعت نفت گفتوگو کردیم.
این مقام آگاه ضمن ابراز تعجب از اظهارات مجید جعفر، توضیح داد: در سال 2005 قرارداد کرسنت به مشکلاتی از جمله عدم ارائه تضامین از سوی این شرکت برخورد نموده و به واسطه مشکلات متعدد قراردادی در آستانه فسخ قرار داشت اما حمید ضیاء جعفر پدر مجید ضیاء جعفر مدیر اجرایی وقت کرسنت از طریق واسطهای به نام ع. ت. مبالغ قابل توجهی را در میان افراد صاحب نفوذ در روند تصمیمگیری درباره این قرارداد تقسیم و امتیازاتی دریافت نموده است.
وی با بیان اینکه بخشی از این پول از طریق شعبه یک بانک انگلیسی در امارات به حساب بانکی متعلق به ع. ت. ریخته شده است تصریح کرد: بعضی از این پرداختها از طریق حساب شخصی حمید جعفر و بعضی پرداختها نیز از طریق حساب شرکت کرسنت پترولیوم انجام شده است.
این مقام آگاه تاکید کرد: گرچه تعیین دقیق عنوان مجرمانه اقدامات شرکت کرسنت بر عهده مقامات قضایی است، اما اظهارات مجید ضیاء جعفر مدیر اجرایی فعلی شرکت کرسنت مطلقا با واقعیت این پرونده تطابق ندارد.
اما حمید ضیاء جعفر مؤسس شرکت کرسنت پترولیوم کیست و اساسا این شرکت چگونه به وجود آمده است؟
* سوابق کرسنت و مؤسس عراقیالاصل آن
بر اساس این گزارش یکی از مطالب معدودی که در رسانهها درباره هویت واقعی صاحب کرسنت یعنی حمید ضیاء جعفر (که در بغداد متولد و از کمبریج انگلیس فارغ التحصیل شده) و قرارداد آن منتشر شده است به مصاحبه آذر ۸۴ روزنامه ایران با علی شمس اردکانی بازمیگردد. اردکانی همواره یکی از بازیگران غیر رسمی عرصه مناسبات انرژی محسوب میشده است و امروز ریاست کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران را بر عهده دارد.
اردکانی در این مصاحبه مطالب مهمی را از ناگفتههای قرارداد کرسنت بیان کرده که نه پیش و نه پس از آن به عرصه رسانهها راه نیافته است. وی در این مصاحبه درباره حمید ضیا جعفر مؤسس کرسنت چنین توضیح میدهد:" ... این شخص یک عراقی ساکن امارات است که در دهه ۸۰ میلادی برای مقابله با امکان توسعه میدان گازی پارس جنوبی و محروم کردن ایران از حق خود شرکت نفت کرسنت ( نفت الهلال ) را تاسیس کرد و با طرح ایجاد یک خط لوله گاز در ساحل غربی خلیج فارس تا سواحل کشور عمان و از آنجا از زیر دریا به پاکستان و هند او توانست برخی از سادهلوحان دنیای مالی را با خود همراه کند و از جمله از یک شرکت کانادایی بیست میلیون دلار دریافت نمود. همین بیست میلیون دلار برای شرکت کاغذی او در آن زمان اعتبار آفرین شد. البته هر کس کمترین آگاهی نسبت به ساختار و عمق دریای عمان و اقیانوس هند و تکنولوژیهای خط لوله داشت میتوانست اعلام کند که امکان اقتصادی احداث خط لوله در عمق ۱۵۰۰ متری دریای عمان وجود ندارد و با صرفه نیست."
اردکانی در بخشی از این مصاحبه مهم درباره کرسنت میگوید:" ... وقتی اینجانب پیگیر سیاست خارجی در منطقه خلیج فارس بودم متوجه فعالیتهای ضد ایرانی آقای حمید جعفر شدم که در مشارکت با مدعیان جزایر ایرانی به ویژه خاندان شیوخ ابوظبی، شارجه و راسالخیمه یک شرکت دریایی به راه انداخته بود و با استقرار در بحرین، قطر و دبی اطلاعات حرکت کشتیها و نفتکشهای ایرانی را در اختیار صدام و آمریکا قرار میداد که گزارشهای محرمانه آن نزد مراجع کشور موجود است"
پیش از این علاوه بر اظهارات اردکانی اخباری درباره ارتباط بعضی مدیران ارشد کرسنت و همکاری آنان با واحد استخبارات رژیم بعث صدام در عراق در جریان جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران منتشر شده بود که احتمالا آنچه اردکانی به آن اشاره کرده است به همین مساله بازمیگردد. اما این سوابق به همین جا خاتمه نمییابد چنانکه وی در بخش دیگری از این مصاحبه تصریح کرده است:" ... در نظر داشته باشید که خاندان شیوخ قاسمی در زمان ناصرالدین شاه از ایران فرار کرده و در ساحل مقابل با کمک انگلیس دارالاماره پهن کردند و امیرنشینهای شارجه و راسالخیمه را به وجود آوردند و مدعیان اصلی جزایر ایرانی و منادیان ضدیت گسترش روابط کشورهای عرب همسایه با ایران هستند که فقط یک قرارداد تحویل گاز ایران، اعتبار آنان برای جمعآوری بزرگترین پذیرهنویسی تاریخ شد! "
* کرسنتچای؛ اعتبارنامه بزرگترین پذیرهنویسی تاریخ
بزرگترین پذیره نویسی تاریخ؟ ماجرا چیست؟ اشاره خواهیم کرد، اما اجازه دهید نگاه دقیقتری به مصاحبه روزنامه شرق با مجید جعفر، پسر و جانشین حمید جعفر در کرسنت بیندازیم. مجید جعفر در این مصاحبه در پاسخ به پرسش خبرنگار شرق مبنی بر اینکه اگر خواهان ادامه مذاکره هستید چرا قرارداد را به داوری بینالمللی برده اید؟ میگوید:" ما منتظریم که شرکت ملی نفت به تعهداتی که دارد عمل کند ولی متاسفانه به دلیل فشارهایی که مشتریان ما در امارات و شارجه وارد میکنند مجبور شدهایم قرارداد را به داوری بینالمللی ببریم، آنها در این شش سال ضرر زیادی کردهاند، به همین دلیل ما هم ضرر کردهایم. بنابراین مجبور شدیم به داوری بینالمللی برویم."
اما مشتریانی که مجید جعفر از آنها سخن میگوید چه کسانی هستند و آیا کرسنت واقعا در این قرارداد ضرر کرده است؟
چند سالی به عقب بازگردیم. حدود چهار ماه پس از اعلام خبر قرارداد صاردات گاز ایران به امارات در سال ۲۰۰۶ شرکتی در امارات به نام دانه گاز (dana gas) به ثبت رسید. این شرکت قرار بود گاز دریافتی از ایران را در قالب شبکه توزیع به مصرفکنندگان امیرنشین شارجه برساند. به جز حمید جعفر بقیه مؤسسان این شرکت همگی از اعضای خانواده سلطنتی امارات هستند. حمید جعفر قرار بود گاز صادراتی ایران را در اختیار این شرکت قرار دهد و در واقع "دانه گاز" مشتری کرسنت است. اما ماجرای ضرر و زیان گازدانه و کرسنت چیست؟
به گفتههای شمس اردکانی باز گردیم: "در پذیره نویسی دانه گاز، که مؤسسین خواهان کمی بیشتر از ۲ میلیارد درهم بودند، ۲۲۲ برابر میزان درخواستی آن هم با هجوم مردم به بانکها پول جمع کردند ..... در این پذیرهنویسی ۱۲۵ میلیارد دلار جمعآوری شد که معادل نیازهای سرمایهای نفت و گاز ایران در ۱۰ سال آینده [از ۱۳۸۴ ] است". این مطلبی است که پایگاههای خبری و روزنامههای حاشیه خلیج فارس از جمله روزنامه خلیج تایمز نیز در همان زمان به آن اشاره کردهاند و از ماجرای پذیرهنویسی این شرکت به هجوم دیوانهوار سرمایهگذاران تعبیر کردهاند.
حال با وجود این پذیره نویسی کلان و روند افزایش قیمت سهام شرکت گازدانه در آن مقطع آیا میتوان گفت کرسنت و مشتریانش واقعا ضرر کردهاند؟ چنان که اردکانی میگوید اینگونه به نظر نمیرسد: " وجود ۱۲۵ میلیارد دلار در حساب شرکت آنها برایشان به اندازه کافی تا سالیانی چند اعتبار آفریده است. طبق اعلام خودشان هزینههای ایجاد شرکت و پذیرهنویسی چهل میلیون درهم یعنی یعنی حدود ۱۱ میلیون دلار است و از آنجا که از هر پذیرهنویس یک درصد مبلغ پرداختی او را به عنوان کمیسیون گرفتهاند بانکها و مؤسسین با هزینه فقط یازده میلیون دلار بیش از یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون دلار دریافت کردهاند! تازه این هزینه هم از پول خود پذیرهنویسان خرج شده است."
و اینگونه است که بزرگترین پذیره نویسی تاریخ منطقه به همت رئیس و اعضای هیئت مدیره وقت شرکت ملی نفت ایران و به اعتبار گاز ارزانقیمت قرارداد کرسنت شکل میگیرد. آن هم در شرایطی که تنها قرارداد گاز معتبری که در اختیار آن شرکت قرار داشت، قرارداد با ایران بود!
آخرین بخش مهم گفتههای اردکانی را به عنوان مقدمهای برای ورود به بخش ایرانی این پرونده مهم با هم مرور کنیم. وی در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا چیزی از این قرارداد نصیب کسانی که قرارداد را امضا کردهاند، شده است میگوید :" بدیهی است چنین چیزی هیچ جا درج نشده است ولی جالب است بدانیم "..." که از شرکت دولتی استات اویل پروژه پنج میلیون دلار به عنوان دلالی (به عنوان قسط اول از ۱۵.۲ میلیون دلار) کمیسیون گرفته بود و پس از رسوایی در آن قضیه عذر او را از اقامت در لندن خواستند و مقیم امارات شد. پس از چند ماه حضور او در امارات قرارداد گاز با حمید جعفر امضا شد! بدیهی است چنین شخصی از چنین فرصتی نمیگذرد."
* در ایران چه گذشت؟
در سال ۲۰۰۱ میلادی و در زمان تصدی بیژن زنگنه به عنوان وزیر نفت دولت اصلاحات، شرکت کرسنت پترولیوم قراردادی را با شرکت ملی نفت ایران امضا کرد که بر اساس آن قرار بود از اوایل سال ۲۰۰۶ گاز میدان سلمان ایران به حجم ۱۲۵ میلیون فوت مکعب در روز به شرکت کرسنت فروخته شود. بر این اساس قرار بود در ادامه حجم گاز صادراتی به ۵۰۰ میلیون فوت مکعب در روز برسد. ظاهرا اولین پیشنویس این قرارداد توسط مهدی هاشمی، مسئول وقت بازاریابی گاز شرکت ملی نفت تهیه شده است که البته وی در ادامه از جریان مربوط به عقد این قرارداد کنار رفت.
بر اساس این گزارش، این قرارداد با توجه به شرایط بسیار بد و ضعیف برای ایران در سال ۲۰۰۵ در آستانه لغو شدن قرار داشت اما هیئت مدیره وقت شرکت ملی نفت به ناگهان در این زمان با وجود عدم تامین منافع ملی، با انعقاد یک الحاقیه علاوه بر زنده کردن قرارداد فوق، امتیازات متعددی به شرکت اماراتی کرسنت اعطا کرد.
بر این پایه مجلس هفتم نیز بر اساس اعلام نظر نهادهای مختلف نظارتی، کرسنت را به پرداخت رشوه به مدیران ارشد نفت متهم کرد.
اما مهمترین خبر درباره پیگیری قرارداد کرسنت در ایران به احضار و بازپرسی از بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت دولت اصلاحات و مسئول اصلی عقد قرارداد در هفتههای اخیر مربوط بود. اگرچه، زنگنه حضور خود در مجتمع ویژه مفاسد اقتصادی را داوطلبانه و برای دفاع ازهمکاران خود توصیف کرده است.
پیش از این نیز با پیگیریهای قضایی حدود ۱۲ نفر از جمله مسئول دفتر وزیر نفت دولت اصلاحات به اتهام دریافت رشوه در جریان عقد این قرارداد مورد بازجویی قرار گرفتهاند و منشی مخصوص زنگنه (ح. ر. ) نیز مدتی را به همین جرم در بازداشت به سر برده است. اگرچه این افراد تنها کسانی نیستند که به دریافت مبالغی از کرسنت پترولیوم متهم هستند چنانکه چندی پیش در خبرها آمده بود که رئیس اسبق کمیسیون انرژی مجلس نیز به دریافت رشوه از کرسنت متهم شده است.
این گزارش حاکی است با دستگیری ۶ مدیر سابق و فعلی نفت از جمله اعضای هیئت مدیره وقت شرکت ملی نفت و بازجویی از آنان رسیدگی قضایی به پرونده کرسنت وارد فاز جدید و جدیتری شده است. این مدیران پس از دو روز بازجویی به قید وثیقه آزاد شدهاند اما رسیدگی به پرونده آنان ادامه دارد.
بر اساس این گزارش علی رحمانی فضلی رئیس دیوان محاسبات در ۲۱ شهریورماه سال جاری در یک نشست خبری گفته بود:" این قرارداد نمونهای از معاهدههایی است که در بسته شدن آن قانون نادیده گرفته شده است."
به هر روی در جریان پیگیری این پرونده باید مشخص شود این قرارداد که تا امروز هم زیان قابل توجهی به منافع ملی ایران وارد کرده است بر مبنای منافع چه کسانی بسته شده و در ازای آن چه مبالغی به هر عنوان دریافت شده است.
پیش از این ابراهیم نکونام، رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در این باره با تاکید بر لزوم احقاق حقوق ملت ایران در قرارداد صادرات گاز به امارات گفته بود:" به جریان انداختن این قرارداد مبتنی بر حفظ شان، جایگاه و کرامت ایرانیان ضروری است."
در عین حال یک مقام آگاه نفتی نیز در گفتوگو با فارس از تلاش شرکت ملی نفت برای اصلاح فرآیند این قرارداد با رعایت منافع ملی ایران و همچنین در جهت حسن روابط با همسایگان خبر داد.
/گزارش/ نفسهای مادرش بوی کراک میدهد... اجتماعی 28/9/1390 09:33:05 909-11814-5 کد خبر RSS :: پرینت |
گفته بودند یک زن و شوهر و کودک سه ماههشان... پرسانپرسان به حاشیه ابتدای اتوبان اهواز_ماهشهر میرسیم، مجاور کوی سلطانمنش، از دور چادر مسافرتی محقری پیداست، نزدیکتر... کنار چادر داریم پی ِ مرد و زن جوانی میگردیم که گوشه چادر کنار میرود و پیرمردی فرتوت سر بیرون میآورد، توی چادر زن میانسال خواب است و اینطرفتر چشمهای تازه و گرد نوزاد توی هوای خاکستری چادر برق میزند... من و عکاس برمیگردیم و مبهوت همدیگر را نگاه میکنیم. پیرمرد، دستهایش را دور تن لاغر نوزاد گره میزند، دخترک مثل وصله ناجوری به لباسهای مندرس و کثیف پیرمرد چسبیده است. پیرمرد میگوید: "عزیز است، همیشه توی بغلم نگهش میدارم، دلم نمیآید از خودم دورش کنم، بهزیستی گفت بچه را به ما بده ولی من گفتم چرا بچه را بدهم به شما؟" و با تعجب ابروهای در هم و خاکستریاش را بالا می برد و بچه را محکمتر بغل میکند. میگوید: "جرأت ندارم تنهایش بگذارم، همیشه این چوب کنارم است..." و چوب بلندی را کنار چادر نشان میدهد که تنها وسیله دفاعی پیرمرد نحیف برای دست و پنجه نرم کردن با مزاحمان نیمه شب است. باز میگوید: "تا حالا خیلی رفتهام کمیته امداد ولی کمک نکردهاند،از سال 86 توی کمیته امداد پرونده دارم. قبل از این که بیاییم خیابان، روی کوههای حصیرآباد توی یک خانه بودیم که بعد صاحبش پیدا شد و آن را پس گرفت و ما را بیرون کرد، الان یک سالی هست که توی خیابان زندگی میکنیم. مدارک صیغه من و زنم و کارت ملی خودم را یک شب دزدیدهاند ولی گواهی تولد بچه که توی بیمارستان امام اهواز به دنیا آمده است را دارم." زن توی چادر با دهان نیمهباز خواب است و گاهی به خود میپیچد، پیرمرد نگاهی به داخل میاندازد و بعد میگوید: "12 سال است که با این زن ازدواج کردهام، قبلش زن داشتم، بچه هم داشتم. زنم طلاق گرفت و بعدش هم دیگر نگذاشتند بروم خانه. زنم رفت شورای محل و طلاق گرفت، بچههایم هم جلسه محلی گرفتند و حکم خارج گرفتند، یعنی گفتند من دیگر پدرشان نیستم، اسمشان توی شناسنامهام هست ولی مثل این است که دیگر بچههای من نیستند. زنم میگفت چرا نمیروی کار کنی، از من خوششان نمیآمد، حالا 12 سال است که تنها توی شهر هستم." پیرمرد توی بساط فلاکتبار دور و بر چادر میپلکد و دخترک را مثل آویزی استخوانی با خودش اینور و آنور میبرد. میگوید: "مامور شهرداری چند روز پیش گفت اگر از این جا نروید بچه را میدهیم به بهزیستی و شما را هم میفرستیم اردوگاه. دم به ساعت میآیند سراغمان، بچه را تا حال سه چهار بار از دست مامورها در آوردهام. من کسی را ندارم. خیلی دوستش دارم، تمام روز توی بغلم باهاش بازی میکنم، تا صبح هم نمیخوابم، بچه توی بغلم است و شیشه شیرش هم توی دستم." نگاهی به اسباب و اثاثیه خاک گرفته میاندازد و میگوید: "هر جا میرویم شهرداری میآید بالای سرم. من چه کار میتوانم بکنم؟ بچههایم که هیچی... اگر بمیرم حتی نمیآیند مرا خاک کنند، اصلاً اگر مرا ببینند دیگر نمیشناسند، وقتی از خانه آمدم بیرون این شکلی نبودم، حالا 12 سال گذشته، پیر شدهام. توی این مدت میرفتم کارگری و بنایی، سر میدانها میایستادم برای کارگری و حمالی، همین حالا هم کار میکنم، بعضی روزها پول در میآورم و بعضی روزها هم نه. یک مقدار پول از قبل داشتم که خرجشان کردم، حالا تمام شدهاند. از دست مامورهای شهرداری آسایش نداریم، میآیند لگد میزنند توی چادر، میگویند اگر از این جا نروید چادرت را آتش میزنیم. ماشین 123 هم به زور میخواهد بچه را ببرد، من با چماق میایستم جلویشان،میگویند بچه را به زور میبریم، میگویم از شما شکایت میکنم، میگویم مگر میشود بچه را ببرید؟! تا حالا چهار بار به ما حمله کردهاند، توی ماشین 123، دو تا زن و دو تا مرد هستند که میخواهند بچه را ببرند، اول 123 میآید بعد هم زنگ میزنند به شهرداری، هر بار ما را پیدا میکنند. یک بار گفتند بهت دستبند میزنیم و میبریمت، گفتم به جای این که کمکمان کنید میخواهید دستبند بهمان بزنید؟" میگوید زینب را یک بار دزیدهاند و پرونده دزدیده شدنش توی پاسگاه شماره 11 است و شماره پرونده هم 2252. به اندازه وحشتناکترین فیلم تمام دنیا از کسی به اسم "ع.رضایی" میترسد، انگار که خونآشام باشد یا چیزی توی همین مایهها... هر چند دقیقه اسمش را میآورد و میگوید که از دستش آسایش ندارد، میگوید: "یک بار دزیدنش، آخر مادرش معتاد است، یک نفر به اسم ع.رضایی که توی منطقه 400 دستگاه زندگی میکند بچه را دزدید. خودم رفتم پیدایش کردم، آن قدر گشتم تا پیدایش کردم، رفتم خانه به خانه پرسیدم. اگر نبینمش میمیرم. همان وقت 3 ـ 2 بار به 110 زنگ زدم. حالا هم همیشه میآید ما را اذیت میکند، اگر اطلاع بدهید که دیگر اذیتمان نکند خیلی خوب میشود. او هر بار با سه نفر دیگر به ما حمله میکند، میآید برای بچه میخواهد ببرد بفروشدش." دخترک بیخبر از همهجا با انگشتهای لاغرش بازی میکند و توی دوربین میخندد، پیرمرد میگوید: "دلم نمیآید بدهمش به بهزیستی، خودم خوب نگهش میدارم، اگر نبینمش میمیرم، بچههایم که... آنها که دیگر رفتهاند، فقط همین دختر را دارم که مادرش معتاد است، کراک تزریق میکند، شیشه هم میکشد، ع.رضایی برایش میآورد. از قبل از این که بگیرمش معتاد بود ولی من مجبور بودم، کسی را نداشتم که کارهایم را بکند." دنبال مدارک تولد بچه میگردد، سرگردان میایستد جلوی چادر بعد یکهو یادش میآید، همین جور که جستجو میکند بر میگردد و دست میگذارد گوشه پیشانی چروکیدهاش و میگوید: "خوب فکر کردم تا به خیالم رسید مدارک را توی رختخوابها قایم کنم که دزد نبرد." زن با خمیازههای کشدار و سر و روی کدر بلند میشود و مینشینید گوشه چادر، توی خواب و بیداری نگاه میکند و حرف نمیزند. بعد یکییکی جواب میدهد: "قبلش که باهاش ازدواج کنم پیش برادرم اینها بودم، قبلش هم طلاق گرفته بودم، سه تا بچه دارم که الان پیش برادرم هستند." بعد زل میزند به هوا و از آدمهایی که انگار نمیشناسد حرف میزند: "پسرم مهندس است، دخترم هم تکنسین اتاق عمل است، یک دخترم هم سال آخر دبیرستان درس میخواند." جواب " چرا این جور شد؟" را میگوید: "چه میدانم، روزگار است. حالا دیگر با بچههایم ارتباط ندارم، شوهرم آن وقتها عاشق یک نفر توی شمال شد، رفت شمال باهاش ازدواج کرد، حالا هم آنجاست." حرف اردوگاه که میشود میگوید: "اردوگاه نه، دوست ندارم." بیقرار است و بیتابی کمکم جای خمیازههایش را میگیرد، بچه را بغل کرده است و توی صورتش سرفه میکند، خمیازه میکشد و زیر لب با بچه حرف میزند و سر بیموی دخترک را میبوسد. پیرمرد باز میگوید: "از سال 86 تا حالا میروم کمیته امداد و میآیم ولی بیرونم میکنند و محلم نمیگذارند، میگویند برو! برو! بچههای خودم هم که راهم نمیدهند، کاغذ خارج گرفتهاند و توی محل صورت جلسه کردهاند، حالا دیگر هیچ... فقط همین دختر را دارم." زن گوش میدهد به سوالها، "پشیمان نیستی که این بچه هم به دنیا آمد توی این وضع؟" سکوت میکند و بعد سرتکان میدهد: "نه، پشیمان نیستم که به دنیا آمد، نه." پیرمرد میگوید: "الآن حالش خوب نیست، وقتی پول نداریم که مواد بخرد باید بروم بازار پتویی، لباسی بفروشم تا برود دوا بخرد. به قبله محمدی رویم نمیشود گدایی کنم، میروم اثاثیه را میفروشم، اگر کمکمان کنند که این زن بستری شود و ترک کند ثواب کردهاند، الآن دارد رنج میکشد." زن با بچه بازی میکند و چانه ورمکردهاش را به سر و صورت بچه میکشد. پیرمرد میگوید: "الان 2 ماه است که حمام نکردهایم، نماز میخواندم، الان دیگر نماز هم نمیخوانم چون لباسهایم کثیف شدهاند..." و دستهایش را روبه دوربین عکاس میگیرد و آستینهای چرک و چروکش را نشان میدهد. میگوید: "پیش خدا هم شرمنده شدم، پیش خدا هم روسیاه شدم." میگوید: "از 400 دستگاه برایش مواد میگیرم، آنجا پر است، سر هر کوچهای یکی ایستاده و هر کس برود آن جا ازش میپرسند دنبال چی میگردی؟ مواد میخواهی؟ پولش هم 10 هزار تومان است، 10 هزار تومان برای یک روزش است." عکاس سرش را از پشت دوربین میآورد بیرون و تشر میزند: "نگیر براش، چرا براش مواد میگیری؟" پیرمرد بلافاصله میگوید: "اگر براش نگیرم میمیرد! میلرزد، خودش را زمین میزند. من هم میروم در ِ مسجدها گدایی میکنم که پول موادش را در بیاورم. نمیدانم پول مواد این را در بیاورم یا پول شیر این یکی را ؟" یک پاکت شیر خشک از توی یک پلاستیک مچاله در میآورد و میگیرد روبهرو و میگوید: "میروم گدایی میکنم و از این شیرها برایش میگیرم، دکتر برایش نوشته، بردمش دکتر، دکتر گفت باید از این شیرها بخورد... براش گرفتهام، چند تا براش گرفتهام." و با خیال راحت تکرار میکند که بچه الان چند پاکت شیر دارد. بعد میگوید: "وقتی مادر بچه مواد مصرف نمیکند عصبی میشود، داد میزند، الان هم مصرف نکرده، سوزن نزده، حالش خوب نیست." پیرمرد همین جور هی میگوید: "دو جور مواد مصرف میکند، شیشه و کراک، دستها و پاهایش ورم کرده و عفونی شده است، میخواهید سُرنگهایش را ببینید؟!" دست میبرد و کیف دستی زرد زن را بر میدارد و زیپش را میکشد و یکییکی سرنگهای خونی را در میآورد و میگیرد جلوی دوربین، از زیر خرت و پرتهای زن یک تکه شیشه شکسته هم میآورد بالا و میگوید: "از این هم برای شیشه کشیدنش استفاده میکند با این لوله شیشهای..." و توضیح میدهد. زن پرخاش میکند و میگوید: "بردار اینها را ..." پیرمرد آرام و بیصدا میگوید: "نه، اشکالی دارد؟ اینها میخواهند کمکت کنند، کمکت میکنند، میبرنت بیمارستان." زن باز فریاد میزند و تندی میکند: "هی بگو کمک میکنند." پیرمرد جواب نمیدهد. بچه را از زن میگیرد. میگوید: "از من فقیرتر کسی نیست،نمیدانم چرا کمیته امداد به ما کمک نمیکند؟ این بچه برای من عزیز است، شیشه شیرش را هی پر میکنم که گرسنه نماند. مادرش که دست خودش نیست، اول موادش کم بود، الان مصرفش زیاد شده، شهرداری هم توی این وضع هی میگوید از این جا بارکن، از آن جا بار کن." زن با بیحوصلگی میگوید: "بچه کثیف شده..." و بیقرار دور خودش تاب میخورد. پیرمرد بلند میشود و میگوید: "خودم میشورمش، همیشه خودم میشورمش، این الان نمیتواند بچه را بگیرد، حال ندارد." همین جور که میپلکد از دلهره آورترین آدم دور واطرافش باز شکایت میکند: " به مامورها بگویید که جلوی رضایی را بگیرند، رضایی بدبختش کرد، رضایی مواد فروش است..." رضایی کابوس پیرمرد دست و یک جمله در میان اسمش را تکرار میکند... زن از چادر بیرون میرود، آفتاب چشمایش را میزند، بر میگردد و پشت سرش را نگاه میکند و دور خودش تاب میخورد و بی هیچ حرفی راه خیابان رو به رو را میگیرد و میرود و چند لحظه بعد انگار هیچ وقت نبوده است. پیرمرد اشاره میکند و میگوید: "الان دیگر حالش خراب شد، رفت برای مواد. دیشب 10 هزار تومان بهش دادم، الان پول دارد، رفتم گدایی، 10 هزار تومان دادم به او، 5 هزار تومان هم الان توی جیب خودم است." عکاس باز تشر میزند: "بذارش و برو..." پیرمرد سرش را میاندازد بالا، میگوید: "نه! نمیشود! آن جور که طعنهاش بیشتر است، او ناموسم است، همه میدانند که این زن من است، همه مردم محل و پاسگاه میدانند که او زن من است. اگر بهش برای مواد پول ندهم بچه را میکُشد، سرش را میبُرد، چادر را آتش میزند، اگر پول مواد بهش ندهم لباسهایش را در میآورد و میرود و آبرویم را میبَرد، اگر بهش پول ندهم به کار زشت دست میزند، آبرویم را صد برابر میبرد." باز میگوید: "رضایی دنبال بچه است، شبها تا صبح با چوب ایستادهام و نگهبانی میدهم و دور تا دور چادر راه میروم و گرنه رضایی میآید به زور بچه را میبرد که بفروشد، همیشه سه چهار نفری میآیند و تیزبر در میآورند. الان هم مادر بچه رفت پیش رضایی، نمیگذرد رضایی بچه را ببرد ولی اگر بهش فشار بیاید... شاید هم بدهد... بچه را هم به جای 2 تا کراک میدهد به رضایی." پیرمرد کتری را از روی چراغ نفتی بر میدارد و آب را سردوگرم میکند و بچه لاغر مردنی را کنار چادر میشوید، بعد میبردش توی چادر، برایش شیر درست میکند. میگوید: "شستمش، لباسش را هم عوض کردم، حالا هم بهش شیر میدهم، رضایی دنبالش است، زنه را هم گول زده، زنه به حرفش شده، به حرفش گوش میدهد... برای همین هر جا که بروم بچه را هم با خودم میبرم، حتی با خودم دستشویی هم میبرمش، نمیگذارم تنها پیش مادرش بماند، اگر بچه را نبینم قلبم میگیرد و میمیرم." بچه آرام آرام چشمایش بسته میشود و خوابش میبرد. زیر بار نمیرود که بچه را به بهزیستی تحویل بدهد، هر چه بهش بگویی زینب توی بهزیستی شانس داشتن خانوادهای امن و خانهای گرم را خواهد داشت، شانس زندگی بهتری خواهد داشت، شاید به جای دیوارهای برزنتی نازک چادر گوشه اتوبان، زینب در خانهای شاد بزرگ شود و به سر و سامان برسد مثل خیلی دیگر از بچههای بدسرپرست، باز پیرمرد حرف خودش را میزند: "نه! نه! خودم نگهش میدارم، ولش نمیکنم، دیگر همه دارایی من همین بچه است. اگر بهزیستی بچه را ببرد دیگر به درد ما نمیخورد، من اگر به خاطر بچه نبود که زن نمیگرفتم! مگر مرض داشتم زن بگیرم؟! حالا هم هر چه سرنوشت باشد، میفرستمش کلاس که درس بخواند، شاید دکترش هم بکنم! تا پیر که شدم دستم را بگیرد. آن موقع که با مادرش ازدواج کردم راستش گولم زد، گفت من یک ماشین دارم، اگر مرا صیغه کنی من ماشینم را میفروشم و یک خانه رهن میکنیم، من گرفتمش ولی او پول ماشین را داد جای مواد." بچه توی بغل پیرمرد به خواب رفته است و پیرمرد تا آخرین لحظه هی می گوید: "امروز حتما باید جایم را از این جا عوض کنم، میروم آن طرف اتوبان، ولی بگویید جلوی این رضایی را بگیرند، بگویید مزاحم زن و بچه و ناموسم میشود و مواد میآورد برای زنم." پیراهن کوچک آبی راهراه دخترک را جلوی صورتش میگیرد و صدای هق هق پیرمرد توی سر و صدای بر و بیابان حاشیه اتوبان میپیچد. گزارش از خبرنگار ایسنای خوزستان: افسانه باورصاد |
پیرمرد، دستهایش را دور تن لاغر نوزاد گره میزند، دخترک مثل وصله ناجوری به لباسهای مندرس و کثیف پیرمرد چسبیده است.
پیرمرد میگوید: "عزیز است، همیشه توی بغلم نگهش میدارم، دلم نمیآید از خودم دورش کنم، بهزیستی گفت بچه را به ما بده ولی من گفتم چرا بچه را بدهم به شما؟" و با تعجب ابروهای در هم و خاکستریاش را بالا می برد و بچه را محکمتر بغل میکند.
میگوید: "جرأت ندارم تنهایش بگذارم، همیشه این چوب کنارم است..." و چوب بلندی را کنار چادر نشان میدهد که تنها وسیله دفاعی پیرمرد نحیف برای دست و پنجه نرم کردن با مزاحمان نیمه شب است.
باز میگوید: "تا حالا خیلی رفتهام کمیته امداد ولی کمک نکردهاند،از سال 86 توی کمیته امداد پرونده دارم. قبل از این که بیاییم خیابان، روی کوههای حصیرآباد توی یک خانه بودیم که بعد صاحبش پیدا شد و آن را پس گرفت و ما را بیرون کرد، الان یک سالی هست که توی خیابان زندگی میکنیم.
مدارک صیغه من و زنم و کارت ملی خودم را یک شب دزدیدهاند ولی گواهی تولد بچه که توی بیمارستان امام اهواز به دنیا آمده است را دارم."
زن توی چادر با دهان نیمهباز خواب است و گاهی به خود میپیچد، پیرمرد نگاهی به داخل میاندازد و بعد میگوید: "12 سال است که با این زن ازدواج کردهام، قبلش زن داشتم، بچه هم داشتم. زنم طلاق گرفت و بعدش هم دیگر نگذاشتند بروم خانه. زنم رفت شورای محل و طلاق گرفت، بچههایم هم جلسه محلی گرفتند و حکم خارج گرفتند، یعنی گفتند من دیگر پدرشان نیستم، اسمشان توی شناسنامهام هست ولی مثل این است که دیگر بچههای من نیستند.
زنم میگفت چرا نمیروی کار کنی، از من خوششان نمیآمد، حالا 12 سال است که تنها توی شهر هستم."
پیرمرد توی بساط فلاکتبار دور و بر چادر میپلکد و دخترک را مثل آویزی استخوانی با خودش اینور و آنور میبرد. میگوید: "مامور شهرداری چند روز پیش گفت اگر از این جا نروید بچه را میدهیم به بهزیستی و شما را هم میفرستیم اردوگاه.
دم به ساعت میآیند سراغمان، بچه را تا حال سه چهار بار از دست مامورها در آوردهام. من کسی را ندارم. خیلی دوستش دارم، تمام روز توی بغلم باهاش بازی میکنم، تا صبح هم نمیخوابم، بچه توی بغلم است و شیشه شیرش هم توی دستم."
نگاهی به اسباب و اثاثیه خاک گرفته میاندازد و میگوید: "هر جا میرویم شهرداری میآید بالای سرم. من چه کار میتوانم بکنم؟ بچههایم که هیچی... اگر بمیرم حتی نمیآیند مرا خاک کنند، اصلاً اگر مرا ببینند دیگر نمیشناسند، وقتی از خانه آمدم بیرون این شکلی نبودم، حالا 12 سال گذشته، پیر شدهام.
توی این مدت میرفتم کارگری و بنایی، سر میدانها میایستادم برای کارگری و حمالی، همین حالا هم کار میکنم، بعضی روزها پول در میآورم و بعضی روزها هم نه. یک مقدار پول از قبل داشتم که خرجشان کردم، حالا تمام شدهاند.
از دست مامورهای شهرداری آسایش نداریم، میآیند لگد میزنند توی چادر، میگویند اگر از این جا نروید چادرت را آتش میزنیم. ماشین 123 هم به زور میخواهد بچه را ببرد، من با چماق میایستم جلویشان،میگویند بچه را به زور میبریم، میگویم از شما شکایت میکنم، میگویم مگر میشود بچه را ببرید؟!
تا حالا چهار بار به ما حمله کردهاند، توی ماشین 123، دو تا زن و دو تا مرد هستند که میخواهند بچه را ببرند، اول 123 میآید بعد هم زنگ میزنند به شهرداری، هر بار ما را پیدا میکنند. یک بار گفتند بهت دستبند میزنیم و میبریمت، گفتم به جای این که کمکمان کنید میخواهید دستبند بهمان بزنید؟"
میگوید زینب را یک بار دزیدهاند و پرونده دزدیده شدنش توی پاسگاه شماره 11 است و شماره پرونده هم 2252.
به اندازه وحشتناکترین فیلم تمام دنیا از کسی به اسم "ع.رضایی" میترسد، انگار که خونآشام باشد یا چیزی توی همین مایهها... هر چند دقیقه اسمش را میآورد و میگوید که از دستش آسایش ندارد، میگوید: "یک بار دزیدنش، آخر مادرش معتاد است، یک نفر به اسم ع.رضایی که توی منطقه 400 دستگاه زندگی میکند بچه را دزدید. خودم رفتم پیدایش کردم، آن قدر گشتم تا پیدایش کردم، رفتم خانه به خانه پرسیدم. اگر نبینمش میمیرم. همان وقت 3 ـ 2 بار به 110 زنگ زدم. حالا هم همیشه میآید ما را اذیت میکند، اگر اطلاع بدهید که دیگر اذیتمان نکند خیلی خوب میشود. او هر بار با سه نفر دیگر به ما حمله میکند، میآید برای بچه میخواهد ببرد بفروشدش."
دخترک بیخبر از همهجا با انگشتهای لاغرش بازی میکند و توی دوربین میخندد، پیرمرد میگوید: "دلم نمیآید بدهمش به بهزیستی، خودم خوب نگهش میدارم، اگر نبینمش میمیرم، بچههایم که... آنها که دیگر رفتهاند، فقط همین دختر را دارم که مادرش معتاد است، کراک تزریق میکند، شیشه هم میکشد، ع.رضایی برایش میآورد. از قبل از این که بگیرمش معتاد بود ولی من مجبور بودم، کسی را نداشتم که کارهایم را بکند."
دنبال مدارک تولد بچه میگردد، سرگردان میایستد جلوی چادر بعد یکهو یادش میآید، همین جور که جستجو میکند بر میگردد و دست میگذارد گوشه پیشانی چروکیدهاش و میگوید: "خوب فکر کردم تا به خیالم رسید مدارک را توی رختخوابها قایم کنم که دزد نبرد."
زن با خمیازههای کشدار و سر و روی کدر بلند میشود و مینشینید گوشه چادر، توی خواب و بیداری نگاه میکند و حرف نمیزند. بعد یکییکی جواب میدهد: "قبلش که باهاش ازدواج کنم پیش برادرم اینها بودم، قبلش هم طلاق گرفته بودم، سه تا بچه دارم که الان پیش برادرم هستند."
بعد زل میزند به هوا و از آدمهایی که انگار نمیشناسد حرف میزند: "پسرم مهندس است، دخترم هم تکنسین اتاق عمل است، یک دخترم هم سال آخر دبیرستان درس میخواند."
جواب " چرا این جور شد؟" را میگوید: "چه میدانم، روزگار است. حالا دیگر با بچههایم ارتباط ندارم، شوهرم آن وقتها عاشق یک نفر توی شمال شد، رفت شمال باهاش ازدواج کرد، حالا هم آنجاست."
حرف اردوگاه که میشود میگوید: "اردوگاه نه، دوست ندارم."
بیقرار است و بیتابی کمکم جای خمیازههایش را میگیرد، بچه را بغل کرده است و توی صورتش سرفه میکند، خمیازه میکشد و زیر لب با بچه حرف میزند و سر بیموی دخترک را میبوسد.
پیرمرد باز میگوید: "از سال 86 تا حالا میروم کمیته امداد و میآیم ولی بیرونم میکنند و محلم نمیگذارند، میگویند برو! برو!
بچههای خودم هم که راهم نمیدهند، کاغذ خارج گرفتهاند و توی محل صورت جلسه کردهاند، حالا دیگر هیچ... فقط همین دختر را دارم."
زن گوش میدهد به سوالها، "پشیمان نیستی که این بچه هم به دنیا آمد توی این وضع؟" سکوت میکند و بعد سرتکان میدهد: "نه، پشیمان نیستم که به دنیا آمد، نه."
پیرمرد میگوید: "الآن حالش خوب نیست، وقتی پول نداریم که مواد بخرد باید بروم بازار پتویی، لباسی بفروشم تا برود دوا بخرد.
به قبله محمدی رویم نمیشود گدایی کنم، میروم اثاثیه را میفروشم، اگر کمکمان کنند که این زن بستری شود و ترک کند ثواب کردهاند، الآن دارد رنج میکشد."
زن با بچه بازی میکند و چانه ورمکردهاش را به سر و صورت بچه میکشد.
پیرمرد میگوید: "الان 2 ماه است که حمام نکردهایم، نماز میخواندم، الان دیگر نماز هم نمیخوانم چون لباسهایم کثیف شدهاند..."
و دستهایش را روبه دوربین عکاس میگیرد و آستینهای چرک و چروکش را نشان میدهد. میگوید: "پیش خدا هم شرمنده شدم، پیش خدا هم روسیاه شدم."
میگوید: "از 400 دستگاه برایش مواد میگیرم، آنجا پر است، سر هر کوچهای یکی ایستاده و هر کس برود آن جا ازش میپرسند دنبال چی میگردی؟ مواد میخواهی؟
پولش هم 10 هزار تومان است، 10 هزار تومان برای یک روزش است."
عکاس سرش را از پشت دوربین میآورد بیرون و تشر میزند: "نگیر براش، چرا براش مواد میگیری؟" پیرمرد بلافاصله میگوید: "اگر براش نگیرم میمیرد! میلرزد، خودش را زمین میزند. من هم میروم در ِ مسجدها گدایی میکنم که پول موادش را در بیاورم. نمیدانم پول مواد این را در بیاورم یا پول شیر این یکی را ؟"
یک پاکت شیر خشک از توی یک پلاستیک مچاله در میآورد و میگیرد روبهرو و میگوید: "میروم گدایی میکنم و از این شیرها برایش میگیرم، دکتر برایش نوشته، بردمش دکتر، دکتر گفت باید از این شیرها بخورد... براش گرفتهام، چند تا براش گرفتهام."
و با خیال راحت تکرار میکند که بچه الان چند پاکت شیر دارد.
بعد میگوید: "وقتی مادر بچه مواد مصرف نمیکند عصبی میشود، داد میزند، الان هم مصرف نکرده، سوزن نزده، حالش خوب نیست."
پیرمرد همین جور هی میگوید: "دو جور مواد مصرف میکند، شیشه و کراک، دستها و پاهایش ورم کرده و عفونی شده است، میخواهید سُرنگهایش را ببینید؟!"
دست میبرد و کیف دستی زرد زن را بر میدارد و زیپش را میکشد و یکییکی سرنگهای خونی را در میآورد و میگیرد جلوی دوربین، از زیر خرت و پرتهای زن یک تکه شیشه شکسته هم میآورد بالا و میگوید: "از این هم برای شیشه کشیدنش استفاده میکند با این لوله شیشهای..." و توضیح میدهد.
زن پرخاش میکند و میگوید: "بردار اینها را ..." پیرمرد آرام و بیصدا میگوید: "نه، اشکالی دارد؟ اینها میخواهند کمکت کنند، کمکت میکنند، میبرنت بیمارستان." زن باز فریاد میزند و تندی میکند: "هی بگو کمک میکنند."
پیرمرد جواب نمیدهد. بچه را از زن میگیرد. میگوید: "از من فقیرتر کسی نیست،نمیدانم چرا کمیته امداد به ما کمک نمیکند؟ این بچه برای من عزیز است، شیشه شیرش را هی پر میکنم که گرسنه نماند. مادرش که دست خودش نیست، اول موادش کم بود، الان مصرفش زیاد شده، شهرداری هم توی این وضع هی میگوید از این جا بارکن، از آن جا بار کن."
زن با بیحوصلگی میگوید: "بچه کثیف شده..." و بیقرار دور خودش تاب میخورد.
پیرمرد بلند میشود و میگوید: "خودم میشورمش، همیشه خودم میشورمش، این الان نمیتواند بچه را بگیرد، حال ندارد."
همین جور که میپلکد از دلهره آورترین آدم دور واطرافش باز شکایت میکند: " به مامورها بگویید که جلوی رضایی را بگیرند، رضایی بدبختش کرد، رضایی مواد فروش است..."
رضایی کابوس پیرمرد دست و یک جمله در میان اسمش را تکرار میکند...
زن از چادر بیرون میرود، آفتاب چشمایش را میزند، بر میگردد و پشت سرش را نگاه میکند و دور خودش تاب میخورد و بی هیچ حرفی راه خیابان رو به رو را میگیرد و میرود و چند لحظه بعد انگار هیچ وقت نبوده است.
پیرمرد اشاره میکند و میگوید: "الان دیگر حالش خراب شد، رفت برای مواد. دیشب 10 هزار تومان بهش دادم، الان پول دارد، رفتم گدایی، 10 هزار تومان دادم به او، 5 هزار تومان هم الان توی جیب خودم است."
عکاس باز تشر میزند: "بذارش و برو..." پیرمرد سرش را میاندازد بالا، میگوید: "نه! نمیشود! آن جور که طعنهاش بیشتر است، او ناموسم است، همه میدانند که این زن من است، همه مردم محل و پاسگاه میدانند که او زن من است.
اگر بهش برای مواد پول ندهم بچه را میکُشد، سرش را میبُرد، چادر را آتش میزند، اگر پول مواد بهش ندهم لباسهایش را در میآورد و میرود و آبرویم را میبَرد، اگر بهش پول ندهم به کار زشت دست میزند، آبرویم را صد برابر میبرد."
باز میگوید: "رضایی دنبال بچه است، شبها تا صبح با چوب ایستادهام و نگهبانی میدهم و دور تا دور چادر راه میروم و گرنه رضایی میآید به زور بچه را میبرد که بفروشد، همیشه سه چهار نفری میآیند و تیزبر در میآورند. الان هم مادر بچه رفت پیش رضایی، نمیگذرد رضایی بچه را ببرد ولی اگر بهش فشار بیاید... شاید هم بدهد... بچه را هم به جای 2 تا کراک میدهد به رضایی."
پیرمرد کتری را از روی چراغ نفتی بر میدارد و آب را سردوگرم میکند و بچه لاغر مردنی را کنار چادر میشوید، بعد میبردش توی چادر، برایش شیر درست میکند.
میگوید: "شستمش، لباسش را هم عوض کردم، حالا هم بهش شیر میدهم، رضایی دنبالش است، زنه را هم گول زده، زنه به حرفش شده، به حرفش گوش میدهد... برای همین هر جا که بروم بچه را هم با خودم میبرم، حتی با خودم دستشویی هم میبرمش، نمیگذارم تنها پیش مادرش بماند، اگر بچه را نبینم قلبم میگیرد و میمیرم."
بچه آرام آرام چشمایش بسته میشود و خوابش میبرد.
زیر بار نمیرود که بچه را به بهزیستی تحویل بدهد، هر چه بهش بگویی زینب توی بهزیستی شانس داشتن خانوادهای امن و خانهای گرم را خواهد داشت، شانس زندگی بهتری خواهد داشت، شاید به جای دیوارهای برزنتی نازک چادر گوشه اتوبان، زینب در خانهای شاد بزرگ شود و به سر و سامان برسد مثل خیلی دیگر از بچههای بدسرپرست، باز پیرمرد حرف خودش را میزند: "نه! نه! خودم نگهش میدارم، ولش نمیکنم، دیگر همه دارایی من همین بچه است.
اگر بهزیستی بچه را ببرد دیگر به درد ما نمیخورد، من اگر به خاطر بچه نبود که زن نمیگرفتم! مگر مرض داشتم زن بگیرم؟! حالا هم هر چه سرنوشت باشد، میفرستمش کلاس که درس بخواند، شاید دکترش هم بکنم! تا پیر که شدم دستم را بگیرد.
آن موقع که با مادرش ازدواج کردم راستش گولم زد، گفت من یک ماشین دارم، اگر مرا صیغه کنی من ماشینم را میفروشم و یک خانه رهن میکنیم، من گرفتمش ولی او پول ماشین را داد جای مواد."
بچه توی بغل پیرمرد به خواب رفته است و پیرمرد تا آخرین لحظه هی می گوید: "امروز حتما باید جایم را از این جا عوض کنم، میروم آن طرف اتوبان، ولی بگویید جلوی این رضایی را بگیرند، بگویید مزاحم زن و بچه و ناموسم میشود و مواد میآورد برای زنم."
پیراهن کوچک آبی راهراه دخترک را جلوی صورتش میگیرد و صدای هق هق پیرمرد توی سر و صدای بر و بیابان حاشیه اتوبان میپیچد.
گزارش از خبرنگار ایسنای خوزستان: افسانه باورصاد
خبرگزاری فارس: رئیس HSE و پدافند غیر عامل شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب از راهاندازی آمبولانس هوایی در این شرکت در آینده نزدیک خبر داد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز به نقل از روابط عمومی شرکت بهرهبرداری نفت و گاز مسجدسلیمان، رامین هوشیار اظهار داشت: به منظور ارائه خدمات ایمنی و درمانی و پزشکی به واحدهای عملیاتی خارج از مراکز ستادی گستره جغرافیایی مناطق نفتخیز جنوب که از مراکز درمانی و پزشکی دور هستند، آمبولانس هوایی را به خدمت میگیریم.
وی که در جمع روسای HSE شرکتهای 9 گانه تابعه شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در مسجدسلیمان سخن میگفت، افزود: به دستور مدیرعامل این مهم هرچه زودتر عملیاتی میشود.
هوشیار تصریح کرد: با به خدمت در آوردن یک دستگاه بالگرد مجهز به تجهیزات استاندارد پزشکی در صورت وقوع هرگونه حادثه و سانحه برای کارکنان واحدهای عملیاتی دور از مراکز درمانی و پزشکی این آمبولانس هوایی افراد حادثه دیده را در کوتاهترین زمان به مجهزترین مرکز درمانی منطقه انتقال میدهد.
وی خاطرنشان کرد: این اقدام به منظور پاسداشت و حفاظت منابع انسانی به عنوان سرمایه و ارزش صنعت نفت و مناطق نفتخیز جنوب که دارای تجارت ارزشمند و منحصر به فردی در این صنعت هستند، در آینده نزدیک اجرایی میشود.
خبرگزاری فارس: کارگران فضای سبز منطقه 3 شهرداری اهواز که برای پاکسازی پارک جنگلی شهروند آمده بودند در گفتوگو با خبرنگار فارس گفتند که مدت سه ماه است که حقوق خود را دریافت نکردند
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، 40 نفر از شاغلان زندان رأی باز اهواز پیش از ظهر امروز به مناسبت 28 آذر روز نمادین پاکسازی عمومی در پاکسازی پارک جنگلی شهروند مشارکت کردند.
مسئول اداره اشتغال اداره کل زندانهای خوزستان هدف از حضور این مجموعه را شرکت مددجویان در برنامههای فرهنگی به منظور زمینهسازی برای حضور در اجتماع عنوان کرد.
نوذر مکوندی با اشاره به اقدامات تامینی و تربیتی در زندانهای اهواز افزود: افرادی که به صورت رأی باز زندانی هستند مرتکب جرایم سبک شدهاند و برای مواردی چون دیه، چک و مهریه دوره محکومیت خود را میگذرانند.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه حضور سرپرست خانوار و اشتغال وی برای خانواده بسیار حائز اهمیت است، این افراد در مشاغلی که این اداره کل تعیین میکند فعالیت و امرار معاش میکنند تا مخارج خانواده و بدهیهایشان تامین شود.
به گفته وی بسیاری از افرادی که به صورت رأی باز محکومیت خود را میگذرانند، قابل اعتماد هستند و توانمندیهای بسیاری دارند و در کارهای فرهنگی زیادی مشارکت میکنند.
مکوندی خاطرنشان کرد: پادگان الحدید در جاده اندیمشک برای انجام امور کشاورزی و صنعتی و تامین شغل مورد استفاده قرار گرفته است.
* سه ماه حقوق نگرفتیم
کارگران فضای سبز منطقه 3 شهرداری اهواز که برای پاکسازی پارک جنگلی شهروند آمده بودند، حل مشکلات خود را خواستار شدند.
این کارگران در گفتوگو با خبرنگار فارس گفتند که مدت سه ماه است که حقوق خود را دریافت نکردند و با وجود تغییر پیمانکاران هنوز این مشکل پابرجاست و تغییری در وضعیت آنها به وجود نیامده است.
به گفته این کارگران، قانون کار برای آنها رعایت نمیشود و حداقل حقوقی که به آنها پرداخت میشود بسیار کم و کفاف گذران زندگی آنها را نمیدهد؛ همچنین با وجودی که در روزهای تعطیل نیز کار میکنند حقوقی بابت روزهای تعطیل به آنها پرداخت نمیشود.
این کارگران که حدود 170 نفر هستند، حل مشکل حقوق خود را از مسئولان شهرداری اهواز درخواست کردند.
خبرگزاری فارس: دادستان عمومی و انقلاب اهواز گفت: قانون جدید مبارزه با دارندگان سلاح غیرمجاز آنچنان که باید از قدرت بازدارنده برخوردار نیست.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، فرهاد افشارنیا ظهر امروز در سومین همایش سراسری روسا و دادستانهای حوزههای قضایی دادگستری استان خوزستان با موضوع بررسی راهکارهای قانونی مجازات دارندگان سلاح و مهمات جنگی و شکاری غیرمجاز اظهار داشت: یکی از علل مهم وقوع جرایم در استان خوزستان اسلحه است و قانون جدید مبارزه با دارندگان سلاح غیرمجاز آنچنان که باید از قدرت بازدارنده برخوردار نیست.
وی مهلت شش ماهه به دارندگان سلاح برای تحویل اسلحههای خود را موجب رونق خرید و فروش سلاح برشمرد و گفت: مطابق قانون خرید و فروش سلاح جرم است و باید احراز شود که اسلحه تحویل داده شده پیش از صدور این قانون در دست صاحب آن بوده و یا پس از آن خریداری شده است.
افشار نیا افزود: همچنین در این قانون مصادیق سلاح سرد و شبه سلاح و نحوه برخورد با دارندگان آن مشخص نشده است.
* لزوم توجه بیشتر مرزبانان کشور
معاون قضایی رئیس کل دادگستری استان خوزستان نیز گفت: استفاده غیرمجاز از سلاح تبعات سنگینی دارد و عامل بسیاری از جرایم از جمله قتلهای عمد و سرقتهای مسلحانه است.
سیروس محمدی زاده با بیان اینکه تنظیم مقررات جامع برای برقراری انتظام امور، امری بدیهی و ضروری است، گفت: مهمترین نکته در قانون جدید، بحث عفو قانونی برای تحویل دهندگان سلاح است.
وی افزود: مردم باید بدون نگرانی از سلاح استفاده کنند و ابلاغ قانون جدید نوید تدوینی در این خصوص است.
محمدیزاده گفت: باید از این فرصت استفاده کرد و با همکاری دستگاههای انتظامی و امنیتی، سلاح در دست مردم را ساماندهی کرد.
وی گفت: از زمان لازم الاجرا شدن این قانون، نظارت بر مرزها افزایش یافته است و امیدوارم ظرف شش ماه که مردم حق استفاده از عفو دارند، سلاح وارد کشور نشود و مرزبانان دقت کافی را در این زمینه داشته باشند.
محمدیزاده ضمن رعایت قانون جدید، از حاضران در این همایش خواست تا مبارزه با قاچاق در اولویت برنامهها قرار گیرد.
* تشکیل شعب ویژه برای پروندههای سلاح
رئیس دادگاههای تجدید نظر استان خوزستان نیز در پایان این همایش اظهار داشت: اگر چه ماده 16 قانون جدید مبارزه با سلاح و مهمات، تخفیفهایی را برای تحویل دهندگان قائل شده است اما این مسئله مانعی برای ادامه برخورد با دارندگان سلاح نیست و میتوان همانند گذشته با افرادی که سلاح شکاری غیرمجاز و جنگی دارند و درصدد تحویل آن برنیامدهاند، طبق قانون رفتار کرد.
سید روحالله طباطبایی گفت: بهداشت قضایی به معنای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح قوانین در راستای جرم زدایی است که تحقق مورد دوم در دست ما نیست.
وی با بیان اینکه طرحهای پیشگیری همواره با مشکلاتی روبهروست، اظهار داشت: بهترین اقدام برای کاهش سلاح غیرمجاز در دست مردم، انسداد مرزهاست که در حیطه وظایف نیروهای امنیتی و انتظامی است.
طباطبایی خواستار فراهم شدن زمینه اجرای قانون جمع آوری سلاح در استان شد و گفت: باید هرچه سریع تر وظایف سازمانهای ذیربط مشخص و به مردم اعلام شود تا نسبت به تحویل اسلحه خود اقدام کنند.
وی با اشاره به ابهام قانون جدید درخصوص صلاحیت دادگاههای عمومی برای رسیدگی به پروندههای سلاح و مهمات، گفت: در شرایط فعلی و تا روشن شدن قانون، در کنار دادگاههای انقلاب و به منظور تسریع در رسیدگی به پروندههای سلاح و مهمات، باید شعب ویژهای در دادگاههای عمومی برای رسیدگی به این پروندهها اختصاص یابد.
خبرگزاری فارس: استاندار خوزستان گفت: قرارداد استحصال برق از زباله با مشارکت یک شرکت خارجی در مراحل فنی قرار دارد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، سید جعفر حجازی ظهر امروز در مراسم پاکسازی پارک جنگلی شهروند اهواز به مناسبت 28 آذر ماه دومین روز پاکسازی اهواز ساماندهی پسماندها را مستلزم استفاده از رویکردهای نوین و اقتصادی دانست.
وی با اشاره به مذاکرات انجام شده با شرکتهایی از مالزی، چین و ژاپن برای استحصال برق از زباله افزود: با شرکت مالزیایی برای تولید برق از پسماند، توافقنامه امضا شده است، این قرارداد در مراحل فنی است که امیدواریم به مرحله اجرا برسد.
حجازی افزود: امروزه پسماند ارزش اقتصادی پیدا کرده و تفکیک زباله از مبدا میتواند برای اقتصادی کردن زبالهها کارساز باشد و در این راستا محل جدید بازیافت زباله اهواز به مساحت 120 هکتار به زودی سیستم بازیافت راهاندازی میشود.
به گفته وی میتوان بخش خصوصی را در این زمینه فعال کرد، در حال حاضر در دزفول، اندیمشک و شوش بخش خصوصی وارد شدهاند.
رئیس شورای سلامت خوزستان همچنین هدف از تعیین روزهای نمادین را ارتقای آگاهی مردم نسبت به محیط و پاکیزگی آن عنوان کرد و گفت: ممکن است یک بار برگزاری مراسم روزهای نمادین کافی نباشد و زمان بیشتری برای برگزاری این روز لازم باشد.
وی با تاکید بر نهادینه شدن این روزها در فرهنگ مردم افزود: نهادینه شدن این فرهنگ به میزان علاقه، باور مردم و احساس مشارکت آنها بستگی دارد.
حجازی تصریح کرد: برگزاری روزهای پاکسازی آنقدر ادامه مییابد تا مردم این روزها را به عنوان روزهای پاکسازی عمومی به یاد بیاورند و بی تفاوتی آنها نسبت به محیط اطراف جای خود را به حساسیت نسبت به تمام مسائل اجتماعی بدهد، در آن صورت دیگر شهروندان نسبت به مصرف قلیان، خرید مواد غذایی غیربهداشتی، خرید از دستفروشان و محیط غیربهداشتی حساسیت نشان میدهند.
وی با اشاره به تاثیر عدم مشارکت مردم در پاکسازی محیط تصریح کرد: هزینههای جمعآوری پسماند که از بیتالمال تامین میشود، در شرایط کنونی به دلیل عدم مشارکت مردم بسیار بالاست.
استاندار خوزستان نابسامانی و نازیبایی چهره شهرها را نتیجه حساسیت پایین مردم نسبت به فضای شهر و روستا دانست و گفت: در برخی مناطق دیده میشود که با وجود سطلهای زباله مردم پسماندهای خود را در خیابان میریزند به همین دلیل اعتقاد داریم مشارکت مردم برای بهبود فضای زندگی ضروری است.
به گفته وی در صورتی که مردم تشویق شوند در روزهای نمادین چند دقیقه از وقت خود را به نظافت محل زندگی اختصاص دهند، میتوان از ظرفیت حدود 4 میلیون خوزستانی در پاکسازی محیط استفاده کرد.
وی با اشاره به تصور نادرست مردم مبنی بر اینکه پاکسازی شهر وظیفه شهرداریهاست، افزود: در صورت همکاری مردم، شهرداریها و دهیاریها می توانند به توسعه و عمران شهر بپردازند.
حجازی تاثیر رسانهها در افزایش آگاهی و مشارکت مردم را یادآور شد و از رسانهها خواست که برای جلب مشارکت مردم و بهبود محیط زندگی همکاری کنند.
بر اساس مصوبه شورای سلامت استان چهار روز در سال (روزهای آغاز هر فصل) به عنوان روزهای نمادین پاکسازی در خوزستان انتخاب شده است، در این روزها ضمن بسیج شهرداریها و دهیاریها از مردم، تشکلهای مردم نهاد و سازمان ها دعوت میشود برای پاکسازی فضاهای عمومی همکاری کنند، بعد از 30 شهریور (نخستین روز پاکسازی) 28 آذر ماه برای استقبال از فصل زمستان تعیین شد.
28 آذر ماه در اهواز با پاکسازی پارک جنگلی شهروند و جاده های ساحلی به صورت نمادین انجام شد که دانش آموزان دبیرستانهای فتحالمبین و علامه طباطبایی، 40 نفر از زندانیان، بسیج و کارگران فضای سبز و خدمات شهری شهرداری منطقه 3 اهواز در آن شرکت کردند.
خبرگزاری فارس: رئیس شورای مخالفان خارجنشین سوریه در نامهای به وزیر خارجه آمریکا با هدف متقاعد کردن واشنگتن به حمله نظامی به سوریه، ایده خود را در قالب طرحی ارائه میکند و از همکاری ترکیه، امارات، قطر و انگلیس علیه سوریه خبر میدهد.
به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس به دمشق، برهان غلیون از مخالفان خارجنشین سوریه که به اذعان دیپلماتهای اروپایی وامدار دستگاههای اطلاعاتی برخی کشورهای اروپایی است در نامهای محرمانه به هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا، تلاش کرد دولت آمریکا را به حمله نظامی به سوریه و ایجاد منطقهای حائل در مرز این کشور با ترکیه، متقاعد کند.
غلیون رئیس شورای مخالفان سوریه موسوم به «شورای ملی سوریه» در این نامه ایده خود را برای چگونه حمله کردن و بررسی عواقب و پیامدها و خطرات آن کاملا تشریح میکند و این طور نتیجه میگیرد که حمله به سوریه با ایجاد منطقه امن (حائل) در مرز سوریه و ترکیه به عمق 11 کیومتر آغاز میشود و سرانجام با سرنگونی دولت بشار اسد پایان مییابد.
این نامه در حقیقت خواهش و تمنای معارضان خارجنشین سوریه از آمریکا و دولتهای اروپایی مانند انگلیس است برای سرنگون کردن دولتی که از محورهای اصلی مقاومت در منطقه به شمار میرود.
این نامه نشاندهنده ایدهای است که برهان غلیون به هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا در نشست اوایل ماه جاری (میلادی) ارائه کرده است. این دیدار در سوییس برگزار شد و در آن غلیون مطرح میکند که این ایده، خطراتی احتمالی دارد که ممکن است به دخالت بینجامد؛ چه دخالت با سلاحهایی که نظام [سوریه] در اختیار دارد که در این ایده با جزئیات آن را شرح داده است و چه دخالت از جانب متحدانی مانند حزبالله و ایران یا عناصر جهادی سلفی یا حتی جنایتکارانی که از زندان آزاد میشوند.
در ادامه متن اصل نامه بدون تغییر واژههای استفاده شده در نامه ارائه میشود. متن داخل کروشهها [] توضیحات تکمیلی است:
1) پشتوانه حقوقی [برای دخالت نظامی در سوریه]
در خصوص پشتوانه حقوقی برای دخالت نظامی، شورای ملی [یعنی غلیون] معتقد است که راه روشن برای این کار، قطعنامه شورای امنیت است که بشار اسد را محکوم کند و تحریمهایی علیه سوریه اعمال کند و افراد اصلی نظام را به اتهام ارتکاب به جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت به دادگاه جنایی بینالمللی ارجاع بدهد و خواستار کمک نظامی بینالمللی برای حمایت از سوریه بشود.
با این حال، میتوان از یک قطعنامه که بسادگی اسد را محکوم کند، برای مداخله بهره برد. اینچنین اقدامی توجیهی بود برای عملیات «فراهم کردن امید» که در سال 1991 سبب فراهم شدن حمایت نظامی و کمک بشردوستانه برای کردهای شمال عراق شد. این امر مهیا شد بدون اینکه قطعنامه 688 شورای امنیت مشخصا خواستار دخالت نظامی شده باشد. غرب و ترکیه، خواسته مطرح شده در قطعنامه را «که در خصوص مشارکت در تلاشهای امدادرسانی بود» به مجوزی برای استقرار نیروهای زمینی و دخالت هواپیماها از داخل مرز ترکیه تفسیر کردند و پس از این اقدامات، دو منطقه پروازممنوع در شمال و جنوب عراق ایجاد شد.
راهکار شورای امنیت برای سوریه تاکنون به دلیل ترس از تغییر رویکرد ماموریت، شکست خورده است. جدیدترین تلاش در اکتبر امسال بود زمانیکه روسیه و چین برای ناکام کردن قطعنامه ملایم از حق وتو استفاده کردند؛ قطعنامهای که فقط تهدید به تحریم کرده بود. روسیه بیش از چین به مخالفت خود تاکید کرد و بیشترین مخالفت خود را با دخالت نظامی نشان داد. سرگی لاوروف وزیر خارجه این کشور بود که اعلام کرد: به نفع کسی نیست که برای مخالفان سوریه در این کشور یا جاهای دیگر پیامهایی ارسال شود که اگر شما [یعنی مخالفان سوریه] راهکارهای معقولانه را رد کردید ما [یعنی اعضای شورای امنیت] به کمک شما میآییم مانند آنچه در لیبی اتفاق افتاد.
[اعتراف به توطئه: اگر اتحادیه عرب سوریه را رها کند روسیه و چین هم به تحریمها راضی میشوند]
بر خلاف اینکه تصور میشد اگر اتحادیه عرب نظام بشار اسد را رها کند روسیه و چین نیز به اعمال بخشی از تحریمها بر نظام راضی میشوند، هیچ یک از این دو کشور تمایلی از خود برای عقبنشینی از موضع خود نشان ندادند (در حقیقت روسیه دشمنی خود را در شورای امنیت پس از تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب و تحریم آن،بیشتر کرد) و همچنان به اقدام خود در ارسال سلاح به سوریه ادامه داد.
یکی از نظریههای آغاز اقدام نظامی در سوریه بدون صدور قطعنامه شورای امنیت، اقدام مجمع عمومی سازمان ملل به فعال کردن قطعنامه «اتحاد به خاطر صلح» (337 الف) است؛ تدبیری که برای عبور از بن بستی است که به طور مداوم در شورای امنیت با آن روبهرو میشوند. با این حال این قطعنامه جز بندرت فعال نشده است و امیدی به موفقیت آن نیست. این قطعنامه در سال 1950 تحت آنچه طرح ایکسون (نام دین ایکسون وزیر خارجه وقت آمریکا) نامیده شد فعال شد. در این حالت این طرح در جنگهای دو کره «اقدامات جمعی از جمله استفاده از قدرت نظامی» را بر خلاف وتو مکرر شوروی سابق در شورای امنیت، مجاز کرد. از طریق رایگیری اجرایی در شورای امنیت یا طی 24 ساعت از زمان درخواست اغلب اعضای مجمع عمومی از دبیر کل میتوان خواستار نشستی ویژه و فوقالعاده شد.
دشواری این چنین اقدامی، متقاعد کردن اکثریت اعضای مجمع عمومی برای حمایت از این کار است و این فرضیهای دور از دسترس است اگر اقدام پیگیرانهای از طرف اتحادیه عرب یا سازمان همکاری اسلامی که 57 کشور را شامل میشوند، صورت نگیرد.
[شرح مو به موی مراحل توطئه کنونی علیه سوریه از زبان رئیس مخالفان دمشق]
یکی دیگر از ارکان دخالت نظامی بدون قطعنامه شورای امنیت، فعال سازی معقولانه بند دفاع از خود است که در ماده 51 منشور [سازمان ملل] آمده است؛ بدین نحو که «در منشور کنونی چیزی وجود ندارد که حق طبیعی دفاع فردی یا جمعی از خود را منع کند زمانیکه به یکی از کشورهای عضو سازمان ملل حملهای نظامی میشود».
در خصوص وضعیت سوریه، دو راه برای فعال سازی این بند وجود دارد. اول اقدام قدرتهای خارجی به ارائه تقاضایی [شکواییهای] مبنی بر این است که حملات سوریه و اقدامات نظامی سوریه نقضهای بزرگ حقوق بشر است که صلح و ثبات منطقه را به خطر میاندازد (افزایش بحران پناهجویان سوریه و کشیده شدن کشور به جنگ داخلی). یک قدرت خارجی میتواند از صلح و ثبات منطقه محافظت کند بدین شرط که قصد الحاق یا سیطره سیاسی نداشته باشد.
[آشکار شدن راز دشمنی ترکیه و اقدام پیشاپیش آن در نصب چادر برای پناهجویانی که هنوز وجود نداشتند]
ترکیه در این خصوص به دلیل اینکه میزان بیش از 10 هزار پناهجوی سوری و افرادی از فرماندهان «ارتش آزاد سوریه» است که اکنون در حال جنگ عملی با نظام اسد است، محکمترین مسئله [بهانه] را دارد. علاوه بر این، حملات به سفارتخانهها و کنسولگریهای ترکیه در سوریه و اتوبوس حجاج ترکیه را میتوان اقدامات خصمانه نظام اسد علیه کشور همسایه قلمداد کرد.
شورای ملی معتقد است که ترکیه هنوز وارد اقدامات مستقیم «مخالفان فعال» نشده است که میتواند بقای نظام [سوریه] را در کوتاه مدت تهدید کند اما محکوم کردن شدید اسد توسط رجب طیب اردوغان و اقدامات نقض حقوق بشر نیروهای اسد نشانههایی تشویقکننده از این است که ترکیه میتواند گامهایی اضافه برای تسریع انتقال از دیکتاتوری به دموکراسی بردارد.
رکن دوم فعالسازی ماده 51، میتواند در به رسمیت شناخته شدن شورای ملی توسط کشورهای غربی باشد و آن را تنها نماینده ملت سوریه بدانند و آنگاه شورا[ی امنیت] خواستار دخالت نظامی بینالمللی برای حمایت از دفاع سوریه از خود باشد آن هم پس از آنکه نظام اسد نظامی اشغالگر و غیرقانونی قلمداد شود. قانون بینالملل در حوزه حقوق بشر با صلابت از این گزینه حمایت میکند. ادعای نظام اسد در خصوص [حق] حاکمیت نمیتواند بهانه ارتکاب به فضاحتهای جمعی علیه ساکنان غیرنظامی را توجیه کند یا شهروندان را از حقوق اولیه خود محروم کند همچنانکه این امر در بیانیه جهانی حقوق بشر ذکر شده است. مسئولیت حمایت و محافظت بروشنی در این حالت اجرا میشود و میتوان آن را به عنوان اساسی برای دخالت بینالمللی همچنانکه امسال در لیبی روی داد، قلمداد کرد. اقدامات شورای حقوق بشر سازمان مل که نظام اسد را محکوم کرد اعتباری دوچندان به این اقدام میدهد.
2) منطقه امن سوریه
از زمان سقوط طرابلس پایتخت لیبی بخصوص در پی بازداشت و قتل معمر القذافی روند فراخوانها در سوریه به ایجاد منطقه پروازممنوع افزایش دوچندان شده است. تصاویر فعالان (در سوریه) که پلاکاردهایی در دست دارند که خواستار پرواز هواپیماهای جنگنده ناتو بر فراز دمشق است این امر را نشان میدهد حتی گروهی در اینترنت با نام (Nato 4 Syria) یعنی ناتو برای سوریه به وجود آمده است. با این حال، درخواستها برای ایجاد منطقه پروازممنوع به طور ضمنی خواستار حمایت نظامی است ولی نه ضرورتا شبیه آنچه برای لیبی رخ داد. و حتی در مطبوعات غربی اشارتهایی به منطقه پروازممنوع یا اشارههایی به نمونه لیبی میشود اما بدون بررسی از حیث قابلیت اجرا و بدون در نظر گرفتن این نکته که هر اقدام نظامی ممکن یا هر اقدام دارای معنایی در سوریه ممکن است طبیعت منحصر به فرد خود را داشته باشد، بیان میشود؛ ترکیه یک ماه است که در اندیشه و بررسی اعمال منطقه حائل [در مرز سوریه] است ولی بدون این که این کار تاثیر ملموسی داشته باشد.
ولی حتی اگر برای ترکیه فرصت دخالت در سوریه فراهم میشد، این فرصت بهتر بود که در نیمههای ماه ژوئن گذشته فراهم میشد زمانیکه 10 هزار پناهجوی سوریه از منطقه جسر الشغور به منطقه انتاکیه پناه بردند یا آن زمانی فراهم میشد که به سفارت تریه در دمشق و کنسولگری آن در حلب و لاذقیه و به حجاج این کشور در حمص حمله شد. دیگر روشن شده است که آنکارا به طور یکجانبه علیه کشور همسایه خود که حتی تا یک سال قبل با مدح و ستایش خود آن را شریک بزرگ تجاری خود میخواند، اقدام نظامی نخواهد کرد. حقیقت این است که ترکیه تاکنون به تنهایی هیچ دخالت بشردوستانه (در سوریه) نکرده است همچنانکه محتمل هم نیست که اجرای چنین اقدامی را هم اکنون آغاز کند.
با توجه به آنچه ذکر شد، [ظاهرا] هر دخالت چندجانبهای مانند عملیات ایجاد امیدواری (چه این مداخله تحت رهبری ناتو یا تحت رهبری اتحاد انگلیس-فرانسه-آمریکا-ترکیه باشد) بهترین گزینه در میان گزینهها دخالت نظامی در سوریه باشد. اما در زمان کنونی، راهکاری که قابلیت بیشتری برای تحقق دارد، ایجاد «منطقه امن» در درون مرزهای سوریه با هدف ایجاد پناهگاهی برای شهروندانی است که عملیات نظامی در نقاط مختلف شهرهای و روستاهای سوریه آنان را خسته کرده است؛ به طوری که این منطقه امن پایگاهی برای سران سیاسیای باشد که معارضان سوریه آنها برمیگزینند و این منطقه به عنوان مرکز فرماندهی نظامی نیز باشد.
به تعبیر دیگر این منطقه باید به مثابه «بنغازی سوریه» باشد. بدون چنین پایگاه داخلی برای دولت انتقالی، برای معارضان سوریه بسیار دشوار خواهد بود که راهبردی بلندمدت شکل بدهد؛ چه برسد به اینکه تاکتیکهای قابل اجرا برای سرنگون کردن نظام حاکم در دمشق تعیین کند. چرا که خلق فضای مادی منسجم برای آزادی حرکت در درون سوریه پیششرطی لازم برای سرنگونی نظام است حتی اگر این امر به تسهیل ارتباط میان شورای ملی سوریه و ارتش آزاد سوریه و همچنین میان صفوف معارضان به طور کلی، محدود شود. علاوه بر این منطقه امن، مرکزی برای تماسهای رمزدار در خود جای خواهد داد که شامل ایستگاه تماسهایی است که غیرقابل خدشه است و موجهایی خواهد داشت که از طریق ماهوارهها برای پخش برنامههای رادیو تلویزیونی «سوریه آزاد» به دیگر نقاط کشور به کار خواهد رفت.
اکنون روزنه امیدی برای تحقق این گزینه وجود دارد. ارتش سوریه به دلیل فعالیت از مدت زمان طولانی در مناطق شهری و روستایی متعدد در همه جای کشور خسته شده است. روحیه سربازان بشدت کاهش یافته است. همچنانکه در اینجا و آنجا قدرت نظام در فراهم کردن امکانات حمایت لوجستیکی برای یگانهها(ی نظامی) جز نیروهای ویژه و شبحنظامیان شبیحه دچار ضعف شده است. در خصوص خطرات مربوط به منسجمترین گزینه –یعنی حمله هوایی همراه عملیات محدود زمینی- باید گفت که با توجه به ضعف نسبی نیروهای نظامی اسد و (کمکهای) دریافتی نظامی او، احتمال این خطرات محدودتر میشود. در حقیقت دادن وقت بیشتر به نظام سوریه برای بازسازی صفوف خود و جستجوی ابزار جایگزین برای حمایت از منابع حمایتی خود نتیجهای جز تقویت خطراتی ندارد که در نتیجه هر دخالتی در آینده ممکن است حاصل شود.
بر خلاف اینکه تعیین حجم یا مقدار تاثیر روانی و راهبردی که ایجاد یک منطقه امن میتواند ایجاد کند، غیرممکن است، با این حال نباید این گزینه را بعید دانست یا از اهمیت آن کاست. این امر در تقویت روحیه فعالان (معترضان) سهیم است چرا که آنها در آن زمان [در صورت ایجاد منطقه حائل] این منطقه را بخشی از سوریه میدانند که آزاد شده است و آن را غیرقابل تغییر میدانند که این امر به احتمال زیاد تاثیر بزرگی (در درونشان) بر جای خواهد گذاشت. بخصوص با توجه به حقیقتی که مفادش این است که پس از گذشت 9 ماه از رویارویی وحشیانه و سرکوب خونین هنوز فعالانی هستند که روزانه تظاهرات میکنند.
به دلایل مشابه احتمال افزایش جدایی از صفوف ارتش وجود دارد اگر سربازان بفهمند که این راه را پیش روی خود دارند که میتوانند به مرکز فرماندهی انقلاب (در مرزهای کشور خود) بپیوندند به جای اینکه مجبور شوند به تبعید در ترکیه یا لبنان یا اردن بروند؛ جایی که سرنوشتی مبهم در انتظار آنان است زیرا نیروی هوایی سوریه ممکن است تلاش کند با پروازهای شناسایی (ویژه ائتلاف) مقابله کند تا تاسیس منطقه امن را با مشکل رو به رو کند. در این صورت حمله هوایی پیشدستانه با هدف دور کردن سامانههای دفاع هوایی نظام سوریه ضروری خواهد بود، بخصوص در حلب،لاذقیه و دمشق و اطراف آن.
با توجه به پتانسیلهای موجود بهترین مکان تاسیس منطقه ام استان ادلب و دقیقا منطقه جسر الشغور در نزدیکی مرزهای ترکیه و ساحل دریای مدیترانه است. البته نه فقط به این دلیل که تعداد زیادی از سربازان جدا شده از ارتش سوریه در آنجا حضور دارند بلکه به دلیل ویرانی زیادی که عملیات نظامی نیروهای نظام در ژوئن گذشته در جسرالشغور ایجاد کرد که به افزایش احساسات ضد اسدی در این استان انجامید. علاوه بر این منطقه جسر الشغور بین دو منطقه کوهستانی محصور است و یک دره وجود دارد که به سوی شمال و در خاک ترکیه وارد میشود و از جنوب به باقی خاک سوریه وارد میشود. امری که حمله زمینی را چه جهت شرق چه از جهت غرب برای نظام سوریه دشوار میکند (این امر یکی از دلایلی استفاده از بالگردهای هجومی علیه منطقه جسرالغشور در ژوئن گذشته بود). بنابراین گذرگاه اقدامات امدادرسانی که از ترکیه آغاز میشود میتواند در درون منطقه جسرالشغور از این حالت طبیعی استفاده کند.
میتوان در سایه تسهیلاتی که جنگندههای امارات، قطر و اردن فراهم میکنند با هواپیماهای آمریکایی، انگلیسی و ترکیهای حمله کرد؛ سه کشور نخست کشورهایی هستند که همه در ایجاد منطقه پروازممنوع بر لیبی مشارکت کردند. همچنین این امکان وجود دارد که نیروهای ویژه آمریکایی و نیروی ویژه هوایی و نیروهای ویژه ترکیه و قطر در روی زمین نیز هماهنگیهایی با سربازان جدا شده سوری به عمل بیاورند تا مساحتی به عمق 11 کیلومتر مربع در منطقه جسرالشغور ایجاد کنند. همچنین میتوان عملیات آموزش نیروهای جدا شده سوریه را در پایگاه انجرلیک ترکیه یا در هر پایگاه نظامی دیگر در منطقه یا حتی در پایگاه موقتی که در منطقه امن جدا شده ایجاد میشود، را عملی کرد.
یکی از عوامل تشویق کننده در حمله هوایی مقدماتی با هدف تامین منطقه امن، ضعف و سستی قطعی پدافند دفاع هوایی سوریه است. در سال 2007 نیروی هوایی اسرائیل بسادگی توانست مرکز مشکوک به مرکز هستهای سوریه در دیرالزور را بمباران کند. این به این دلیل بود که ابتدا اسرائیلیها رادارهای نظام سوریه را با پارازیت به اشتباه انداختند که هیچ هواپیمایی در آسمان نیست سپس برای رادارها تصوری خیالی پدید آورد مبنی بر اینکه صدها جنگنده در آسمان سوریه به پرواز در آمده است. آمریکا نیز فناوری مشابه این را دارد. به طور خلاصه، با توجه به حمایت چندجانبه و هماهنگی با واحدهای انقلابیون جدا شده، یک حمله هوایی میتواند از لحاظ راهبردی تعیین کننده باشد.
همچنانکه در عملیات ایجاد امیدواری اینطور بود، میتوان برای اقدامات لوجستیکی حمله هوایی از پایگاه انجرلیک ترکیه که پایگاه منطقهای اصلی جنوبی ناتوست هماهنگی کرد. این پایگاه اکنون صدها تن از نیروهای آمریکایی و انگلیسی و ترکیهای را در خود جای داده است همچنانکه آمریکا آن را به عنوان مرکز اداره عملیات نظامی در عراق به کار گرفت. علاوه بر این ناوگان ششم آمریکا در شهر ناپولی ایتالیا مستقر است و علاوه بر این پایگاههای انگلیسی هم در قبرس هست و امکانات کافی و حتی بیشتر در خود برای اجرای محاصره دریایی سوریه دارد که میتوان در عین حال با هر عملیات هجومی دریایی سوریه مقابله کرد. در حالی که روسیه در مدیترانه موضع گرفته است، بسیار بعید است است که کرملین وارد درگیری مستقیم با ناوهای نظامی آمریکا یا انگلیس شود.
ایجاد منطقه حمایت شده بینالمللی در خاک جدا شده در سوریه، در حقیقت شکلی از اشکال دخالت نظامی است. بنابراین برای مشروعیت بخشیدن به این امر، مشارکت اعراب و ترکیه در عملیات ایجاد منطقه امن یا جدا شده و موفق شدن آن لازم است ولی تجربه فنی و تجربه قدرتهای بزرگ غربی را میطلبد.
3) خظرات دخالت [نظامی]
هر حمله نظامی در کنار تلفات انسانی خطراتی در خود دارد. اما این خطرات به هنگام مداخله در کشوری مهم از لحاظ استراتژیک در منطقه خاورمیانه به طور خاص افزایش مییابد. تهدیدهای نظام درباره روشن شدن جنگی منطقهای (شبیه چیزی که اسد بدان اشاره کرد) و ایجاد افغانستانی دیگر، فقط با هدف بازدارندگی مطرح نمیشود بلکه منعکس کننده سناریوهایی حقیقی برای ایجاد بیثباتی منطقهای از طریق اقدامات کلاسیک یا به کار گیری تروریستها به نیابت است که امکان فعالیتهای جنایتآمیز و تروریستی در سوریه را افزایش میدهد.
الف) حزب الله
گزارشها نشان میدهد که سوریه حداقل 8 موشک اسکاد دی به حزب الله داده است که برد هر یک به 700 کیلومتر میرسد. این موشکها، موشکهایی است که آن را میتوان به هر هدفی چه در آسمان چه در زمین و در چارچوب عملیات دفاعی با هدف حمایت از نظام اسد، شلیک کرد. این موشکها دقیق است و در صورتی که از شمال لبنان شلیک شود هر نقطهای در اسرائیل یا اردن و حتی بخشهای زیادی در ترکیه را میتواند بسادگی بزند. بر خلاف اینکه این مطلب درست است که حزبالله برنامهریزی برای مرحله مابعد اسد را آغاز کرده است اما نمیتوان قدرت و انگیزه آن را برای آغاز جنگ نیابتی چه به دستور دمشق چه تهران، نادیده گرفت. روابط رواکناهبردی که از تهران آغاز میشود و از بیروت میگذرد و به دمشق میرسد به احتمال فراوان به واکنشی ناهمگون از طرف حزبالله میانجامد و این همان واکنشی است که نظام اسد و سپاه قدس وابسته به سپاه پاسداران انقلاب [اسلامی] ایران آن را تنظیم میکنند و از خود نشان خواهند داد.
حقیقت این است که حزبالله حتی نیازی به شلیک موشک ندارد. مرزهای سوریه با لبنان نقطهای ساده برای رسیدن افراد مسلحی است که از آن به خاک سوریه سرازیر میشوند. گزارشهایی هست که مفاد آن این است که پناهجویان سوریه در روز روشن از خیابانهای بیروت به دست عناصر امنیتی سوریه ربوده شدهاند و این عناصر امنیتی بسادگی از مرزهای سوریه دوباره باز میگردند. اینها گزارشهایی است که نشان میدهد لبنان دوباره در معرض خطر کشمکش نظامی دیگری (در حاشیه دخالت در سوریه) قرار خواهد گرفت. ولی حزبالله در وضعیت سیاسی یا نظامیای نیست که به آن اجازه بدهد حمله نظامی کلاسیکی علیه ارتش غربی که در سوریه است نشان بدهد.
حزبالله عملا با فشارهای بینالمللی فزایندهای روبهروست که چهار نفر از عواملش را که دادگاه لبنانی مخصوص ترور رفیق الحریری نخستوزیر اسبق لبنان در سال 2005 متهم کرد. علاوه بر این حزبالله وضعیت خود در دولت کنونی لبنان را به خطر نمیاندازد که عملا ارتش پشتیبانی اسد بشود. محتملتر این است که حزبالله خود را در محدوده اقدامات تروریستی یا ادامه دادن تسهیل امور برای نظام سوریه از طریق اعزام افراد مسلح لبنانی محدود کند یا انیکه نظام سوریه را به تکتیراندازهایی مجهز کند که این افراد آن دسته از نظامیان سوریه را هدف بگیرد که دستور شلیک به شهروندان بیسلاح را رد میکنند. به همین دلیل مرزهای سوریه با لبنان تا انتها [ی عملیات] به مراقبت نیاز دارد. محتمل است این اقدام از طریق گروه سربازان جدا شده سوری که آموزش دیدهاند و در سایه حمایت لوجستیکی از طرف نهادهای اطلاعاتی غربی صورت بگیرد.
ب) گروههای جهادی سلفی
طبق آنچه رابرت فورد سفیر آمریکا (در دمشق) گفت، شمار افراد جهادی سلفی که اکنون در ارتش سوریه خدمت میکنند دهها نفر است نه صدها نفر ولی با توجه به عقبنشینی قریبالوقوع نیروهای آمریکا از عراق در تاریخ 31 دسامبر 2011 فرصتی واقعی برای گروهک القاعده در عراق یا سایر گروههای جهادی دیگر فراهم میشود که از درگیری در سوریه بخصوص با توجه به دخیل بودن طرفهای غربی در آن، بهرهبرداری کنند.
نظام سوریه در گذشته ثابت کرده است که آمادگی شدیدی برای توافق با عناصر وابسته به القاعده دارد؛ عناصری که در مرزهای عراق فعال شدند و به داخل عراق آمدند و این احتمال برای دستگاه اطلاعاتی نظامی سوریه وجود دارد که انگیزه و شرایط لازم برای چنین عناصری را فراهم کند حال چه برای اقدامات انتقامجویانه چه برای حمایت از روایت تبلیغاتی نظام سوریه؛ روایتی که مفاد آن این است که سوریه با عناصر افراطی میجنگد نه با انقلابی مردمی لذا نظام سوریه آماده است تا قدرت خود را برای بیثبات کردن منطقه بسیج کند د در حالی که در عین حال از گروههای تروریستی که در مرزها فعالند به عنوان ابزاری برای تحریک جامعه بین الملل و بازداشتن آن از تحرکی تعیینکننده استفاده میکند.
همچنین تهدیدی هم از جانب جماعت انصار الاسلام احساس میشود. جماعتی سلفی-جهادی و محلی سوریه است که نظام سوریه نیمه دهه اول قرن بیستویک (در پی سقوط بغداد) آن را برای کشتار نیروهای ائتلاف به عراق اعزام کرد. شبیه توطئه «ژوئیه مبارک» که صدام با هدف ایجاد موجی از حملات تروریستی علیه اهداف غربی تدبیر کرد تا در صورت دخالت بینالمللی در عراق از آن استفاده کند. جماعت انصار اسلام –و با حمایت عناصر وابسته به دستگاه اطلاعات نظامی سوریه- ممکن است فعال شود تا انفجارهایی انتحاری یا حملاتی با خودروهای بمبگذاری شده علیه انقلابیون در داخل سوریه و علیه اهداف غربی در خارج سوریه انجام بدهند. اما گره خوردن منافع دستگاه اطلاعات ویژه اسد با [منافع] جماعت وابسته به گروهک القاعده تنها بر این نکته تاکید میکند که سقوط نظام دیکتاتوری که برای ادامه حکومت از تروریسم استفاده میکند،ضرورتی راهبردی است.
ولی نه حزبالله و نه گروههای سلفی جهادی دیگر هیچ تاثیری بر روند نظامی ایجاد منطقه امن در خاک سوریه در نزدیکی مرز ترکیه ندارند. به جای این، خطری که این عناصر دارند در مراحل پایانی سقوط نظام (سوریه) است. این عناصر آنگاه میتوانند برای منع اجرای قانون و نظم از طریق ایجاد قدرتی انتقالی تلاش کنند. در اینجا یادآور میشویم آن ویرانی و خرابی که گروهک القاعده و دیگر گروهکهای تروریستی مذهبی پس از اشغال آمریکا در عراق و سقوط صدام به در عراق به وجود آورد.
ایران و عراق
ایران متحد منطقهای اصلی اسد است. دستگاههای اطلاعاتی غربی تصور میکنند که نیروی قدس وابسته به سپاه انقلاب [اسلامی] ایران در راههای سرکوب انتفاضه از ابتدا مشورت میدهد. در مقابل اشارههای کمرنگ ترغیبکنندهای دیده میشود که دولت عراق اقدامات مناسبی برای تامین [امنیت] مرز خود با سوریه اتخاذ میکند. واشنگتن باید از نفوذ خود نزد دولت عراق استفاده کند تا این کشور مرزهای خود را در صورت دخالت نظامی در سوریه تامین [امنیت] کند.
محوری که اسد و حزبالله و نیروی [سپاه] قدس را در بر میگیرد، به این نکته اشاره میکند که تضعیف یا ساقط کردن اسد ممکن است با تلاشهایی که برای مهار نفوذ ایران در منطقه به کار گرفته میشود،مرتبط باشد. پس از تهدیدهای ایران به قطع کمکهای خود به حماس، هرچند که او [حماس] بود که از اسد صرفنظر کرد، تغییر نظام سوریه فایده دیگری خواهد داشت که آن متزلزل شدن روابط دمشق با وکلای آن است.
بر خلاف دخالت شدید ایران، این احتمال وجود ندارد که سران ایران با دخالت نظامی در سوریه دست به ریسک بزنند آن هم در زمانیکه تاسیسات هستهای و نظامی آنان در معرض حملات پیچیده و کشنده قرار دارد و تهران تلاش میکند منابع خود را از حمله بزرگ به برنامه هستهای خود دور نگاه دارد یا آماده نگاه دارد.
ج) سلاح شیمیایی نظام سوریه انباری از سلاح شیمیایی دارد. شایعاتی از نشت گاز اعصاب در حمص، رستن، تلبیسه و القصیر منتشر شده بود. گزارشهای خبری جدید حاکی است که مقامات یونان به 14 هزار لباس ضدسلاح شیمایی که منبع آن کره شمالی بود دست یافتند که ممکن است مقصد آن سوریه بوده باشد و ممکن است نبوده باشد. هرگونه استفاده از چنین سلاحهایی علیه غیرنظامیان یا نیروهای مداخلهگر مسئله منطقه امن را بسرعت به حالت دخالت برای تغییر نظام تبدیل میکند. اقدام نظام عراق از این سلاحها در سال 1991 نشان میدهد که نظامهای دیکتاتوری این گزینه را در میان گزینههای خود اجرا میکنند. با این حال باید افرود که نظام بدون نیروهای هوایی یا آفند موشکی فعال، (و این امور، از اموری است که در مرحله نخست مداخله از آن دوری میشود) در استفاده از سلاح شیمیایی علیه اهداف مطلوب خود دچار سختی خواهد شد.
د) موشکهای زمین به زمین
موشکهای زمین به زمین نظام در مرحله نخست بمباران هوایی در قالب ایجاد منطقه پروازممنوع هدف گرفته خواهد شد. حمله هوایی نخست شامل همه خاک سوریه میشود. همچنانکه پایگاههای شلیک موشکی که موشکهای آن کلاهکهای جنگی حدود نیم تنی دارد و مخصوص شلیک از نقاط نقاط ثابت است بخوبی برای دستگاههای اطلاعاتی غربی شناخته شده است و میتوان با موشکهای دقیق مشابه موشکهای تامهاک آن را زد.
ه) بیثباتی جولان / منازعه با اسرائیل
نظام اسد برای انحراف افکار و توجهات بینالمللی از سالروز «نکبه» [سالروز اشغال فلسطین] و سالروز «نکسه» [سالروز اشغال قدس] برای تحریک آوارگان فلسطینی به ورود به مرزها در جولان بهرهبرداری کرد به طوری که تعدادی فلسطینی به گلوله ارتش اسرائیل یا انفجار مین کشته شدند. دلایل محکمی هست که تصور کنیم نظام [سوریه] اقدامات مشابهی در جولان انجام میدهد یا از طریق حمله نظامی یا موشکی به اسرائیل به دنبال واکنش اسرائیل است تا بحران داخلی را به بحران عربی-اسرائیلی تبدیل کند.
نظام اسد با هدف انحراف توجه بینالمللی و مشروعیت بخشیدن به نظریه توطئه مبنی بر اینکه انتفاضه سوریه ساخته دست دستگاههای اطلاعاتی غربی یا صهیونیستی استبرای وارد کردن اسرائیل به منازعه داخلی خود برنامهریزی و خود را آماده میکند. این فرضیه در هفتهها و ماههای اول انتفاضه ممکن بود اما پس از نزدیک به یک سال از فجایع مستند و تعداد بیشماری شهادت شاهدان عینی که با تغییر افکار عمومی در قبال اسد همزمان شده است آن هم پس از تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب و تحریم عربی علیه سوریه، جدی گرفتن آن، احتمالی ضعیف شده است.
با این حال، برای اجتناب از تبدیل شدن انقلاب سوریه به منازعهای منطقهای، همان چیزی که نظام [سوریه] میخواهد، غرب باید اسرائیل را متقاعد کند که اگر نظام [سوریه] اقدام به حمله موشکی به آن کرد و یا تلاش کرد که دوباره اسرائیل را در جولان تحریک کند، اسرائیل پاسخ [و واکنش نشان] ندهد.
صدور مجوز سلاح های شکاری و تبعات آن در خوزستان |
شوشان: اخیراً طرحی در استان خوزستان در حال اجراست که برابر شواهد موجود اعلام شده که به کلیه افراد واجد شرایط که دارای اسلحه های شکاری غیرمجاز بوده در صورت ثبت نام در مرکز سلاح و مهمات مجوز سلاح شکاری آنان صادر می گردد.
این امر موجب می گردد تا سلاح های شکاری غیرمجاز که اغلب از طریق غیرقانونی وارد کشور شده اند مجوز دار گردند. ضمن اینکه اجرای این طرح و صدور مجوز جهت اینگونه سلاح ها تبعات جبران ناپذیری را در نا امنی استان به بار خواهد آورد از جمله اینکه :
1- قاچاق اسلحه به کشور برای مجوز دار کردن این سلاح ها تقویت می شود
2- بازار خرید و فروش سلاح های غیرمجاز رونق می گیرد
3- وجود بیش از حد سلاح در اختیار افراد باعث بروز ناامنی می شود
4- آیا از نیروی انتظامی استعلام شده است که سالیانه چند فقره قتل با اسلحه شکاری صورت می گیرد و یا در چند درصد نزاع های دسته جمعی از اسلحه استفاده می شود؟
با توجه به هم مرزی کشورمان با کشور عراق و رها شدن مرز آن کشور، حجم گسترده ای از سلاح های غیرمجاز وارد استان گردیده که شاهد استفاده از سلاح گرم در اغلب درگیری ها و سرقت های مسلحانه و قتل و سایر جرایم جنایی هستیم و اگر قرار شود به این حجم بسیار گسترده به سلاح های شکاری غیرمجاز، مجوز حمل و نگهداری داده شود در آینده نزدیک باید شاهد افزایش جرایم و نا امنی در استان باشیم و حدود و ثغور مجوزهای سلاح های شکاری غیرمجاز بایستی متناسب با وسعت شکارگاه های استان باشد که در این خصوص اطلاعات و آمار خاصی از سوی مراجع ذیربط اعلام نگردیده است.
از طرفی با توجه به اینکه این گونه سلاح های غیرمجاز به طور قاچاق وارد کشور شده اند و برخی از این سلاح ها که ساخت کشور بلژیک می باشند چنانچه مجوز جهت آنان صادر شود قیمت آنها از پانزده میلیون ریال تا یکصد میلیون ریال افزایش می یابد و حتی المقدور هزینه گمرکی سلاح های وارداتی می بایست توسط کارشناسان پس از قیمت گذاری اخذ گردد.
خبرگزاری فارس: مدیرکل هواشناسی خوزستان از کاهش دما استان به دلیل پایداری هوای موجود در خوزستان در روزهای آینده خبر داد.
مسعود دهملایی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در اهواز اظهار داشت: پایداری هوای موجود در استان باعث کاهش محسوس دمای هوا در استان شده است و این روند همچنان ادامه دارد.
وی افزود: طی امروز لغایت چهارشنبه هفته جاری زبانه های سیستم پرفشار باعث افت نسبی دما در استان خواهد شد، در لایه میانی جو نیز موج پایداری استان را تحت تاثیر خود قرار داده است.
مدیر کل هواشناسی خوزستان بیان کرد: آسمان استان صاف بعضا همراه با غبار محلی و گاهی توام با وزش باد پیشبینی میشود.
دهملایی با اشاره به وضعیت هوای استان در ساعات آینده افزود: وضعیت هوا صاف همراه با غبار محلی پیشبینی میشود.
وی با اشاره به شرایط باد در استان خوزستان تاکید کرد: جهت باد، شمال غربی سرعت باد، 20 تا 40 کیلومتر در ساعت و ماکزیمم سرعت باد50 کیلومتر در ساعت خواهد بود.
دهملایی تاکید کرد: در شبانه روز گذشته رامهرمز با 23.8 و ایذه با یک درجه سانتیگراد به ترتیب گرمترین و خنکترین نقاط گزارش شدهاند.
این مقام مسئول با اشاره به شرایط دمایی در 24 ساعت آینده در شهرستان اهواز گفت: حداکثر دمای اهواز به 22 و حداقل به 9 درجه سانتیگراد خواهد رسید.
خبرگزاری فارس: رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر فرماندهی انتظامی خوزستان گفت: ماموران گلوگاه امامزاده عبدالله هندیجان در اجرای طرح کنترل محورهای مواصلاتی بیش از 32 کیلوگرم تریاک را کشف کردند.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پلیس خوزستان علی شوهانی اظهار دشت: ماموران گلوگاه امامزاده عبدالله هندیجان در راستای کنترل محورهای مواصلاتی و خودروهای عبوری به یک دستگاه خودروی پژو 405 با سه نفر سرنشین مشکوک شده و به راننده خودرو دستور ایست داده و خودرو را متوقف کردند.
وی افزود: ماموران پلیس پس از توقف خودرو و در بازرسی از خودرو مقدار 32 کیلو و 200گرم مواد مخدر از نوع تریاک را که به طرز ماهرانهای در باک خودرو جاسازی شده بود کشف کردند.
این مقام مسئول خاطر نشان کرد: در همین راستا راننده خودرو به نام «جواد» و دو سرنشین خودرو به نامهای «مهری» و «زهرا» دستگیر و با تشکیل پرونده به مراجع قضایی معرفی شدند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، این فیلم از طریق لینک ذیل قابل مشاهده است:
فیلم کامل اعترافات جاسوس CIA بازداشت شده در ایران
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، مشروح گزارش "مهار شده" که به چگونگی شکار پهپاد انسانی سازمان سیا(جاسوس آمریکایی) در ایران میپردازد به شرح ذیل است:
واشنگتن سال 2008
به دستور باراک اوباما میز ایران در سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا سیا مامور میشود تا علاوه بر هزینههای گذشته، فعالیتهای خرابکارانه و جاسوسی که تاکنون انجام میداده، پروژهای سه جانبه را بسیار محرمانه و با همکاری موساد و MI6 طراحی کند.
یعنی علاوه بر ترور و جنگ رسانهای، سیا تمام توان خود را برای فاز سوم طرح به کار میگیرد، راهی برای نفوذ.
حکمتی(جاسوس دستگیر شده سیا در ایران): تمام مواردی که نیاز داری تا این ماموریت را انجام بدی با جزئیات دونه دونه بهت یادمیدهند.
نیاز سازمان سیا جدی است که این پروژه با فوریت و جدیت تمام در دستور کار قرار میگیرد. یک تیم ویژه مامور میشود تا زبدهترین فرد را برای نفوذ به دستگاه اطلاعات ایران انتخاب کند.
فرد مورد نظر در آریزونای آمریکا متولد شده و سابقه یک دهه آموزشهای فشرده اطلاعاتی را در رزومه خود دارد، نام برده در آگوست 2001 در قسمت اطلاعات ارتش آمریکا مشغول به کار میشود.
حکمتی(جاسوس دستگیر شده سیا در ایران): سال 2001 دبیرستان را تمام کردم و تصمیم گرفتم وارد ارتش آمریکا شوم. آگوست 2001 رسماً لباس ارتش آمریکا را پوشیدم و آموزشهای مختلف نظامی اطلاعاتی را دیدم.
حکمتی از آموزشهای عمومی و ویژه نظامی به دانشگاهی مخصوص، فرستاده میشود تا در کنار آموزشهای اطلاعاتی زبانهای خاورمیانهای را نیز بیاموزد.
حکمتی: وقتی که فهمیدند من کمی فارسی بلدم کمی عربی بلدم گفتند که ما دوست داریم شما را بفرستیم به یک دانشگاهی که عربی یادبگیری.
حکمتی حالا به تحلیلگر اطلاعات تبدیل شده که با پوشش نظامی ارتش آمریکا وارد خاک عراق میشود.
ماموریت حکمتی در عراق شناسایی افرادی بین مقامات عراقی است که گرایش به آمریکا دارند، آمریکا میتواند با صرف هزینه آنها را عروسک خیمه شب بازی خود بکند.
حکمتی: نظر مقامات عراقی را در مورد آمریکا و حضور نظامیان آمریکایی در عراق بررسی میکردم. هدفمان این بود که در بین سران و مقامات افرادی که تمایل به آمریکا دارند پیدا کنیم و کاری کنیم که در روز وقوع هر مسئله ای اینها از نظامیان آمریکا حمایت کنند و بعد از ارسال گزارشات ما به اطلاعات ارتش، ماموران امنیتی جلسهای مخفیانه با این مقامات برگزار میکردند و سعی میکردند رابطه نزدیکتری را برقرار سازند.
حکمتی باید افرادی را بیابد که اهداف آمریکا را در خاک عراق تامین کنند.
حکمتی: تا جایی که میتوانند امور کشورها را کنترل می کنند مخصوصاً بحث نفت را، آمریکا قصد داشت تا با تصرف چاههای نفت عراق سازمان اوپک را ورشکست کند و کاری کند که نفت فقط به دلار معامله شود، تا قدرت آمریکا مقابل چین و روسیه بیشتر باشد. یکی از دلایل حضور نظامی آمریکا در عراق این است که در خاورمیانه حضور داشته باشد و با نفوذ در گروههای اسلامی و بین مردم مسلمان انحراف ایجاد کند. آمریکا با پوشش آوردن دموکراسی آمد. یکی دیگر از اهداف آمریکا کنترل خاورمیانه از جمله ایران، سوریه، لبنان، عراق، بحرین و حتی تونس بود تا ایران برای این کشورها الگو نشود.
حکمتی خیلی زود باید خود را به مقامات مافوق ثابت کند به طوری که بلافاصله پس از پایان ماموریت چند ماهه در عراق به استخدام چندین شرکت اطلاعاتی در میآید. دارپا مرکز پیشرفته تحقیقاتی و اطلاعاتی متعلق به وزارت دفاع آمریکا میباشد و حکمتی را از سال 2005 تا 2007 به خدمت گرفت. پس از دارپا حکمتی به KUMAGAMES میرود؛ شرکتی رایانهای که از سازمان سیا پول میگیرد تا فیلمها و بازیهای خاصی را برای تغییر افکار عمومی در خاورمیانه طراحی و رایگان توزیع کند واین بازی هدفش این بود که مردم عراق و همه دنیا را قانع کند که کاری که آمریکا دارد در کشورها انجام میدهد کار خوبی است.
حکمتی: رئیس کوما به من زنگ زد و گفت: من از طریق دارپا رزومه شما را گرفتم و ما یک برنامه داریم که دوستداریم با ما همکاری کنید.
انتخاب حکمتی برای این است که سیا توانایی وی در دقت به جزئیات محیط و تفکر برای آمریکا را بسنجد. پس از کوما CUBIC کمپانی و شرکت خصوصی که پنهانی به کارهای اطلاعاتی میپردازد تغییر این شرکتها در فاصله زمانی کوتاه به خاطر اینه که حکمتی آموزشهای مختلف را در پوشش کار در شرکتهای مختلف بیاموزد و ضمن اینکه دوستان و همراهان وی به ماهیت ماجرای وی پی نبرند.
حکمتی: این شرکت هم یک پوششی بود برای سازمان سیا و فقط رئیس شرکت میدونه که شما با سازمان کار میکنید.
تیم ویژهای که میز ایران در سیا مامور کرده بود سرانجام حکمتی را برای عملیات پیچیده نفوذ انتخاب میکند. اما حکمتی باید پیشاپیش برای این ماموریت مهم و استراتژیک محک زده شده و آموزش ببیند.
حکمتی: ژولای 2009 خانمی با من تماس گرفت که میگفت کارمند دولت است. اسمش دولارس بود.
این آزمونها به همین جا ختم نمیشود. حکمتی بارها تست دروغ سنجی و روانشناسی و معاینات پزشکی را با موفقیت پشت سر میگذارد تا دولارس مامور گزینش سیا با وی تماس بگیرد و اعلام کند که تحقیقات خاتمه یافته و حکمتی باید منتظر تماس آنها بماند و در این فاصله حکمتی به عنوان نیروی ویژه به BAESYSTENS فرستاده میشود.
حکمتی: یک تماس گرفته شد از BAESYSTENS که باید اونجا بری به عنوان تحلیلگر اطلاعات و اونجا ماموریتها میگیری از مرکز اطلاعات در عراق که یک رئیس داری اونم بهت ماموریت میدهد.
حکمتی در عراق حدود دو سال استفاده از سیستمهای محرمانه و جمعآوری اطلاعات از اماکن و اشخاص مختلف به طور کاربردی را فرا می گیرد در این بین سیا میکوشد تا پوششی مناسب ، برای ماموریت بزرگ وی بیابد.
واشنگتن 2011
حکمتی: یک زن به من زنگ زد گفت: بیا پیش ما در واشنگتن. او گفت این مراحل آموزش که در عراق فرا گرفتی میخواستیم ببینیم شما اگر امکانات و ظرفیت خوبی دارید برای این پروژه فکر میکردیم که از شما چطوری استفاده کنیم.
میز ایران در سیا که در مقابله با سرویس اطلاعاتی ایران شکستهایی پیدرپی خورده است پروژه نفوذ را حیاتی میبیند و با فوریت و جدیت تمام آن را دنبال میکند و از این رو بزرگترین ماموریت حکمتی که سفر به ایران است در هتل واشنگتن به وی ابلاغ میشود.
حکمتی: من رفتم یک آقایی آمد و یک ساعت و نیم سؤالاتی پرسید و گفت: ما برنامههایی برات داریم اگه تو این کار موفق باشی بیشتر بهت آموزش و کار و سفر میدهیم برای این کار هم نیاز داره که بری ایران آیا برای این کار حاضری یا نه؟ من گفتم آره.
مامور سیا با دادن توضیحات ریز و دقیق حکمتی را برای انجام این ماموریت بزرگ توجیه میکند و به وی اطمینان میدهد با پوششی که برای او ایجاد میکنند هیچ مشکلی پیش نیاید. دو طرف طی سه روز بارها نوع مواجه با ماموران اطلاعاتی با پوشش حکمتی را تمرین میکنند.
حکمتی:بعد در مورد این داستان اینقدر تکرار و سوال و تمرین کردیم تا سناریو را خوب بلد شدیم.
سیا تصمیم گرفته تا یکی از زبدهترین نیروهایش که در زمینههای مختلف اطلاعاتی آموزش دیده و حالا دیگه از سطح تحلیلگر اطلاعاتی بالاتر رفته با پوشش یک دلال اطلاعات در مسیر دستگاه امنیتی ایران قرار دهد تا نفوذ صورت گیرد برای این کار فرد مورد نظر به هر طریق ممکن اعتماد سازی کند.
حکمتی: اینکه شما میرید یک منبع میشوید برای وزارت اطلاعات ، سه هفته میری اطلاعات هماهنگ شده را بهشون میدی و یک پولی هم میگیری و بعد برمیگردی.
حکمتی اجازه دسترسی به سریترین سیستمهای اطلاعاتی را پیدا میکند تا برای جمعآوری اطلاعات مورد نیاز پروژه نفوذ، به پادگان بگرام افغانستان فرستاده میشود و در این هنگام شبکههای مختلف ایران که تحرک و فعالیتهای بگرام را زیر نظر دارند از حضور یک آمریکایی ایرانی تبار در این پادگان مطلع میشوند.حکمتی سپس با پروازی به دبی میرود.
حکمتی: ازپایگاه بگرام تا کابل 45 دقیقه فاصله است. من در یک مرکز جاسوسی کار میکردم که در بگرام مستقر بود من از بگرام یک سری پرواز داشتم که یکی از آنها از خط بگرام به دبی بود دو روز در دبی مستقر و از آنجا یک بلیط گرفتم و به تهران آمدم.
حجم اطلاعاتی که حکمتی آورده به گونهای است که هر سرویس اطلاعاتی در مواجهه با آن خود را در مقابل منبعی مهم میبیند و سعی میکند تا علاوه بر صحت سنجی هر طور شده این منبع را از دست ندهد و نیاز اطلاعاتیاش را بوسیله آن برآورده کند و این همان دامی است که برای ایران پهن شده است.
هر سرویس اطلاعاتی نیاز به اطلاعات دارد هر سرویس اطلاعاتی نیاز به منابع دارد و مخصوصا ایران که با آمریکا دشمن است سازمان سیا در این پروژه به دنبال ایجاد اثر انگشت یا ردپای سرویس اطلاعاتی ایران است تا هر طور شده لااقل یکی از ماموران امنیتی ایران را به دام و پس از درخواست اطلاعات از حکمتی به توانمندی و نیازهای ایران اشراف یابد تا بتواند از آن بعنوان حربهای علیه ایران قرار دهد.
حکمتی: نقشه آنها بود که اولش یکسری اطلاعات ارزشمند را مفت بدهند که بعد ببینند اطلاعات خوبی است یا نه و بعدا با من تماس بگیرند.کسی که تشنه باشه بهش آب میدی، نمیپرسه آب را از کجا گرفتی و آب میخوره و میگه خیلی ممنون.
ولی دستگاه امنیتی ایران بر این تشنگی اشراف یافت. با ارزیابی درستی اطلاعات، به فرعی بودن کار پی میبرد و با شناسایی مسیرها و راههای اعزام فرستاده که حکمتی از آنها عبور کرده بود، پروژه نفوذ را کنترل و مهار میکند. سربازان گمنام امام زمان(عج) این مجاهدان خاموش جمهوری اسلامی ایران با ردگیری و مهار فرستاده نه تنها پروژه نفوذ را با شکست مواجه کردند، که شبکه گسترده جاسوسی با طیف وسیعی از اطلاعات ستاد را نیز شناسایی و منهدم کردند؛ تا روشهای واسطهها و همکاران این شبکه جاسوسی در اختیار نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی قرار گیرد و بار دیگر نقشه بدخواهان این مرز و بوم نقش بر آب شود.
یادآور میشود: این گزارش شب گذشته از شبکه سوم سیما پخش شد.
خبرگزاری فارس: دبیر شورای حفاظت کیفی رودخانه کارون گفت: عزم جدی و انگیزه همگانی برای حل مشکل آلودگی رودخانه کارون وجود ندارد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، تورج همتی ظهر امروز در بیست و نهمین شورای حفاظت کیفی رودخانه کارون از عدم پیگیری و اجرای مصوبات جلسات گذشته این شورا انتقاد کرد و اظهار داشت: انگیزه همگانی و عزم جدی برای حل مشکل رودخانه کارون به عنوان حیاتیترین شاهرگ کشور وجود ندارد.
وی بعضی از اعضای شورای حفاظت کیفی رودخانه کارون را شخصیتهای شفاهی توصیف کرد و افزود: این اعضا نقش اجرایی ندارند، این در حالیست که این شورا جایگاه قانونی دارد و از اعضا انتظار است مصوباتش را جدی بگیرند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان تصریح کرد: برای ساماندهی فاضلابهای شهری به ویژه اهواز که به رودخانه کارون تخلیه میشوند انتظار همکاری بیشتری است.
وی با اشاره به عدم همکاری آبفای اهواز، شهرداری و راهور در حفر میکروتونلهای موردنیاز، تعامل دستگاههای اجرایی را در ساماندهی آلودگیهای ورودی به کارون ضروری دانست.
همتی احداث تصفیه خانه شرق اهواز به عنوان بزرگترین تصفیهخانه خاورمیانه و با سیستم پیشرفته را یادآور شد و گفت: علاوه بر اینکه پیشرفت کار در این تصفیهخانه کند است، باید از هم اکنون برای آموزش کارشناسان و عوامل اجرایی همچنین راهبری و پشتیبانی سیستم که ساخت خارج از کشور است، برنامهریزی شود.
وی افزود: در حال حاضر در مراغه از این لجنها برای تولید کود کمپوست استفاده میشود و سرنوشت پسماندها و لجنی که در این تصفیه خانه تولید میشود باید از الان معلوم شود.
این مقام مسئول همچنین پیگیری اختصاص اعتبار به تصفیهخانههای شهرهای خوزستان را خواستار شد و گفت: بر اساس اعلام آبفای خوزستان در طول سه سال ۹۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای احداث این تصفیه خانهها نیاز است که برای طرح این موضوع در هیئت دولت، با سازمان حفاظت محیط زیست نیز مکاتبه شده است.
* تخلیه فاضلابهای بیمارستانی به کارون
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان تخلیه فاضلابهای بیمارستانی به رودخانه کارون را از مشکلات این حوزه عنوان کرد و گفت: یکی از نگرانیهای جدی این است که خدماتی برای پشتیبانی سیستمهای تصفیه فاضلاب ارائه نمیشود، به همین دلیل این سیستمها به صورت مستمر کار نمیکند و در مقاطعی تعطیل میشود، به طور مثال مشکل تصفیه خانه فاضلاب بیمارستان نظام مافی شوش در مقاطعی حل شده اما باز هم دچار مشکل شده است.
وی تصریح کرد: در حوزه رودخانه کارون ۵۲ بیمارستان فعالیت میکنند اما تاکنون فقط هفت بیمارستان وضعیت خود را اعلام کردهاند.
همتی همچنین با اشاره به تخلیه مواد نفتی نیروگاه رامین به رودخانه کارون تصریح کرد: این نیروگاه به مراجع قضایی معرفی شده و مدیرعامل این نیروگاه امروز برای ادای توضیحاتی فراخوانده شده است.
وی جلوگیری از توسعه صنایع آلوده کننده رودخانه کارون را در شورای حفاظت کیفی این رودخانه خواستار شد و گفت: طرح توسعه نیروگاه رامین بر همین اساس رد شده است.
همتی بیان کرد: بر اساس ماده ۱۳۱ قانون بودجه ۹۰ شرکتهای فعال در نفت و گاز باید علاوه بر پرداخت عوارض آلایندگی برای جلوگیری از آلودگی از محل اعتبار خود هزینه کنند.
وی تاکید کرد: مبالغی که به عنوان عوارض آلایندگی پرداخت میشود باید برای جبران آلودگی هزینه شود نه حقوق پرسنل.
همتی همچنین تسریع روند ساحل سازی کارون را ضروری دانست و افزود: بارندگی خاکریزی روی زبالهها را شسته و زبالهها نمایان شدهاند.
خبرگزاری فارس: در پی تخریب بخشی از ساختمان موزه هنرهای معاصر در ساحل کارون توسط ماموران شهرداری اهواز، استاندار خوزستان احداث فضای سبز در حریم رودخانه را در اولویت اعلام کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، نیمه شب سهشنبه ماموران شهرداری اقدام به تخریب بخشی از ساختمان طرح توسعه موزه هنرهای معاصر اهواز کردند که این امر با تجمع تعدادی از هنرمندان استان نیمه تمام ماند. هرچند روابط عمومی شهرداری اهواز هدف این اقدام را زیباسازی ساحل کارون اعلام کرده اما این پاسخ هنرمندان را قانع نکرد و شامگاه روز بعد ماموران شهرداری بازهم با تجمع و اعتراض هنرمندان مواجه شدند.
استاندار خوزستان در گفت و گو با خبرنگار فارس در اهواز، در مورد این درگیری اظهار داشت: اختلاف نظر به وجود آمده را باید با تجدید نظر در مجوزهای قبلی حل کرد.
سید جعفر حجازی افزود: ساخت و ساز در حریم رودخانه ممنوع است و نمی توان مجوزی را برای ساخت و ساز در این محدوده صادر کرد.
وی ادامه داد: موزه سرجای خود می ماند و سالن های اجتماعات به مکانی دیگر انتقال خواهند یافت.
استاندار خوزستان گفت: در گذشته در یک حرکت اشتباه مجوز این ساخت و ساز داده شد و اکنون باتوجه به اینکه ساحل در حریم بستر است، ساخت و ساز در آنجا ممنوع است.
حجازی اضافه کرد: با توجه به اینکه مردم در کنار رودخانه بیشتر به فضای سبز نیاز دارند و نیز با توجه به ممنوع بودن ساخت و ساز در حریم رودخانه، آن مکان برای تبدیل شدن به فضای سبز مناسبتر است.
عالیترین مقام دولت در خوزستان بیان کرد: در هرجایی می توان سالن اجتماعات را ساخت و با توجه به اینکه ساخت سالن اجتماعات نیاز به فضایی وسیع برای احداث پارکینگ نیز دارد، می توان این سالن ها را در هرجای دیگری ساخت.
خبرگزاری فارس: مدیر کل هواشناسی خوزستان گفت: شرایط هوایی در خوزستان حداقل تا نیمههای هفته جاری پایدار خواهد بود.
مسعود دهملایی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در اهواز اظهار داشت: شرایط هوایی در استان در روزهای آینده پایدار گزارش میشود.
وی افزود: بررسی آخرین نقشههای پیشیابی هواشناسی جریانات پایدار، طی امروز تا حداقل اواسط هفته در سطوح فوقانی جو را نشان میدهند و در سطح زمین نیز با استثنای امروز تا تاریخ یاد شده استان تحت سیطره زبانه پرفشار خواهد بود.
مدیر کل هواشناسی خوزستان با اشاره به شرایط آب و هوایی در استان خاطر نشان کرد: آسمان استان صاف تا قسمتی ابری، بعضا همراه با غبار محلی و گاهی توام با وزش باد پیش بینی میشود.
دهملایی با اشاره به اینکه نقشههای جدید هواشناسی در خوزستان تهیه شده است، تاکید کرد: وضعیت هوا، صاف تا قسمتی ابری همراه با غبار محلی پیش بینی میشود.
این مقام مسئول تاکید کرد: جهت باد جنوب شرقی تا جنوب غربی، سرعت باد 10 تا 20 کیلومتر در ساعت و ماکزیمم سرعت باد 35 کیلومتر در ساعت پیش بینی میشود.
وی خاطر نشان کرد: در شبانه روز گذشته آبادان با 22.6 و ایذه با 2.8 درجه سانتیگراد به ترتیب گرمترین و خنکترین نقاط گزارش شدهاند.
وی با اشاره به شرایط دمایی در شهرستان اهواز در 24 ساعت آینده تاکید کرد: حداکثر دمای اهواز به 19 و حداقل به 9 درجه سانتیگراد خواهد رسید.
خبرگزاری فارس: وزارت اطلاعات از شناسایی و دستگیری یک جاسوس سازمان سیا خبر داد.
به گزارش خبرگزاری فارس، روابط عمومی وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: دولت آمریکا درتداوم اقدامات خصمانه و همه جانبه اطلاعاتی و عملیاتی علیه جمهوری اسلامی ایران و مردم سربلند کشورمان سرمایهگذاری سنگین و طراحی پیچیده و گستردهای را ترتیب داده بود تا امکان نفوذ در تشکیلات اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران را ایجاد نمایند.
این اطلاعیه می افزاید: در این راستا سازمان جاسوسی آمریکا سیا به یکی از تحلیلگران اطلاعاتی خود که سوابقی همچون فعالیت در واحدهای اطلاعاتی ارتش آمریکا و حضور در پایگاه نظامی این کشور در افغانستان و عراق دارد، اجرای سناریوی اطلاعاتی- عملیاتی پیچیدهای را محول کرد.
بر اساس اعلام وزارت اطلاعات طی این سناریو، جاسوس مورد نظر باید خود را در مسیر دالانهای اطلاعاتی منتهی به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی قرار میداد تا مراحل بعدی امکان القای اطلاعات فریب در مقیاس وسیع به این وزارتخانه و نیز انجام جاسوسی را فراهم آورد.
وزارت اطلاعات در ادامه اطلاعیه خود تصریح کرد: این مأمور ایرانی تبار سازمان سیا پس از گذراندن آموزشهای پیچیده اطلاعاتی در چند مرحله و ورود به منطقه ضمن جمعآوریهای اطلاعاتی با سلسله فعالیتهای هدفمند و برنامهریزی شده مأموریت خود را آغاز کرده اما با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان (عج) به محض ورود این فرد به پایگاه بگرام افغانستان مورد شناسایی قرار گرفته، جاسوسی نامبرده و مأموریتهای محوله به وی آشکار شد.
بر اساس این گزارش جاسوس یاد شده سپس زیر نظر مأمورین اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت و پس از ورود به خاک کشورمان مدتی تحت تعقیب بود و همزمان با آغاز مأموریت جاسوسی خود، مقتدرانه توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) بازداشت شد.
وزارت اطلاعات در پایان اطلاعیه خود با تأکید بر اینکه بدین ترتیب طرح سازمان جاسوسی سیا افشا و خنثی شد و یک بار دیگر، نیات پلید دشمنان با اشراف و اقتدار اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران به شکست منتهی شد، از اطلاع رسانی در خصوص ابعاد و زوایای این پرونده و اطلاعات تکمیلی به مردم ظرف روزهای آینده خبر داد.
خبرگزاری فارس: مدیرکل مبارزه با شرکتهای هرمی و کلاهبرداری جمعی وزارت اطلاعات از برخورد شدید این وزارتخانه با فعالیتهای شرکت فارکس خبر داد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، علی تقوی مدیرکل مبارزه با شرکتهای هرمی و کلاهبرداری جمعی وزارت اطلاعات در نشست خبری امروز خود به تشریح فعالیتهای شرکتهای هرمی در کشور پرداخت و از کاهش چشمگیر فعالیت این گونه شرکتها سخن گفت.
وی تصریح کرد: شرکتهای هرمی در سالهای ۷۸ تا ۸۰ به عضوگیری صرف میپرداختند و بعد از مخالفت علما با فعالیت اینگونه شرکتها روش عضوگیری در قبال فروش کالا بیش از قیمت واقعی را در پیش گرفتهاند.
تقوی تصریح کرد: در حال حاضر بیشترین روشی که این گونه شرکتها پیگیری میکنند جذب سرمایه و سپرده با وعده دروغین پرداخت سود بالا و کاذب است که باید مردم در قبال اینگونه فعالیت هوشیار باشند.
مدیرکل مبارزه با شرکتهای هرمی و کلاهبرداری جمعی وزارت اطلاعات اظهار داشت: اگرچه قانون مبارزه با شرکتهای هرمی در سال ۸۴ تصویب شد اما برخورد قاطعی با این گونه شرکتها صورت نگرفت و حدود دو میلیون نفر تا سال ۸۸ به عضویت این شرکتها درآمده بودند.
تقوی افزود: وزارت اطلاعات از سال ۸۸ وارد عرصه مبارزه با شرکتهای هرمی شد و ضربه مهلکی به اینگونه شرکتها وارد آمد به طوری که شرکتی که در سال ۸۴ در هفته هفت میلیارد تومان درآمدزایی میکرد در سال ۸۵ با کاهش درآمد مواجه شده بود.
وی تصریح کرد: بعد از مدتی مردم بار دیگر به طمع سودآوری مجدداً به سمت شرکتهای هرمی تمایل یافتند در حالی که از سال ۸۸ لیدرهای معروف کوئیست به دلیل بروز اختلافات ظاهری از گردونه فعالیت این شرکتها خارج شدند.
"شرکتهای خارجی کوئیست برای جلب درآمد از داخل کشور سران اصلی این شرکتها در داخل را از سر راه برداشتند و این افراد هم متقابلا اقدام به ایجاد شرکتهای هرمی غیرقانونی با ظاهر خارجی و اسامی قلابی و آدرسهای موهوم و تلفنهای اجارهای در خارج کشور کردند".
تقوی خاطرنشان کرد: این موضوع باعث شد رکود زیادی در فعالیتهای شرکتهای هرمی ایجاد شود و زودتر از حد تصور دچار ورشکستگی شوند به طوری که یکی از شرکتهای تأسیس شده در سال ۸۷ که ۶۰میلیون تومان اندوخته کسب کرده بود یک ماه بعد ورشکسته و منحل شد.
مدیرکل مبارزه با شرکتهای هرمی و کلاهبرداری جمعی وزارت اطلاعات گفت: پس از آغاز مبارزه با شرکتهای هرمی یکی از این شرکتها که برای حق عضویت ۳۵۰ UV تعیین کرده بود از درآمد ۷میلیارد تومانی در هفته به درآمد ۱۷۵ میلیون تومانی رسید.
وی همچنین خاطرنشان کرد که در طول سه سال مبارزه با این شرکتها ۲۰ شرکت هرمی به طور کامل متلاشی و هزار دفتر آنها تعطیل شده و روند کشف این شرکتها نیز به صورت چشمگیری موفق بوده است.
به گفته تقوی تاکنون شرکتهای آسو و تلاشگستر تجارت که به صورت مجعول ثبت شده بودند متلاشی شده و سران شرکتهای گریفین و پالینور و pic که عمده فعالیت آن در جنوب کشور و به خصوص بوشهر متمرکز بود دستگیر شده و در انتظار محاکمهاند.
وی همچنین از دستگیری دهها تن از اعضای کوئیست در ماههای اخیر خبر داد و اعلام کرد: یکی از دستگیرشدگان حسین غفوریان از سرشاخههای اصلی کوئیست در داخل کشور بود که به ۱۹ سال حبس و استرداد سه میلیون و ۷۴۵ هزار دلار مال تحصیلشده از راه نامشروع محکوم شده است.
مدیرکل مبارزه با شرکتهای هرمی و کلاهبرداری جمعی وزارت اطلاعات اظهار داشت: در پی ضربات مهلکی که به شرکتهای هرمی وارد شد، این شرکتها فعالیت خود را در شهرستانها به ویژه اصفهان متمرکز کردند.
تقوی افزود: امروز هیچ شرکت هرمی در داخل کشور وجود ندارد و شرکتهای خارجی هم که تلاش میکنند در داخل ایران فعالیت کنند، به لحاظ امنیتی و اقبال مردم دیگر در کشور به ویژه در شهرهای بزرگ و مراکز استانها شانس فعالیت ندارند.
وی بر همین اساس خاطرنشان کرد که شرکتهای هرمی در حال حاضر بیشترین بخش فعالیتهای خود را بر عضوگیری از افاغنه و تاجیکها و ساکنان مناطق کمترتوسعه یافته متمرکز کردند.
مدیرکل مبارزه با شرکتهای هرمی و کلاهبرداری جمعی وزارت اطلاعات در بخش دیگری از سخنانش به تشریح فعالیت غیرقانونی یکی از مهمترین شرکتهای کلاهبرداری در داخل کشور به نام فارکس (Forex) پرداخت.
تقوی گفت: شرکت فارکس با این ادعا که با کارگزاران بورسهای مهم دنیا در ارتباط است مدعی بود سرمایهگذاران در این شرکت میتوانند وارد معاملات بورسهای نیویورک، لندن و توکیو شوند.
وی ادامه داد: گردانندگان این شرکت در ابتدا برای جذب مشتریان خود که عمده آنها را برخلاف مشتریان شرکتهای هرمی اقشار مرفه تشکیل میدادند، حتی اقدام به پرداخت ارقامی به عنوان سود میکردند اما بعد از مدتی با ارائه اطلاعات غلط اقدام به کلاهبرداری میکردند.
"اگرچه سازمان بورس و بانک مرکزی اعلام کردند اقدام شرکت فارکس غیرقانونی است اما سازمان فنی حرفهای به این شرکت مجوز آموزش داده بود و مردم هم با این تصور که مجوز آموزش مجوزی برای فعالیت قانونی آنهاست اقدام به سرمایهگذاری کرده بودند.
تقوی با بیان اینکه در کشورهای اروپایی و حتی آمریکا با شرکتهای همچون فارکس که تحت عنوان مشارکت مالی و سرمایهگذاری در بورس بدون داشتن اعتبار لازم فعالیت میکنند برخورد شدیدی میشود، از برخورد دستگاه اطلاعاتی با این شرکت خبر داد.
"مالباختگان شرکت فارکس (بازار تبادل ارزی بینالملل) میتوانند از طریق سایت www.judcms.ir/31 یا از طریق مراجعه به دادسرای ناحیه ۳۱ ویژه جرایم یارانهای تهران در خیابان شریعتی (مابین خیابان بهار شیراز و سه راه طالقانی) - نبش کوچه فرهاد۲- پلاک ۲۲ اقدام به طرح شکایت کرده و هرگونه اطلاعات از این شرکت را از طریق سامانه پیام کوتاه 30007362 و آدرس پست الکترونیکی info@iranhoshdar.ir اعلام نمایند.
مدیرکل مبارزه با شرکتهای هرمی و کلاهبرداری جمعی وزارت اطلاعات یکی دیگر از روش های کلاهبرداری قماربازی و شرطبندیهای اینترنتی به ویژه در فوتبال عنوان کرد.
ایجاد فروشگاه مجازی و شرکتهای بازاریابی شبکهای بدون نظارت وزارت صنعت و تجارت و همچنین ایجاد مؤسسات مالی و اعتباری و شرکت بورس بدون مجوز لازم از مراجع قانونی در ازای پرداخت سود بالا و کاذب از دیگر شیوههای کلاهبرداری جدید است.
تقوی با تشریح جزییاتی از نحوه فعالیت گروهی موسوم به سیدها یا سادات در خوزستان برای جذب سپردههای مردمی در سالهای ۶۵ و ۶۴ گفت که این گروه با راهاندازی شرکتهای مضاربهای 300 میلیارد تومان کلاهبرداری کرده است.
وی ادامه داد: گروه سادات خوزستان که عمده فعالیت آنها در اهواز متمرکز بود از 177 هزار نفر سپرده دریافت کرده که بعد از تحت تعقیب قرار گرفتن حدود دوهزار نفر در این پرونده، قریب به 80 میلیارد تومان مال از دست رفته از آنها گرفته و بین 50 هزار شاکی تقسیم شد.
تقوی با بیان اینکه در حال حاضر علی عیاشی سرکرده این گروه به خارج از کشور گریخته و 114 هزار نفر مالباخته بلاتکلیفند، در عین حال خبر خوشی برای مالباختگان داد و گفت که با دستگیری 20 متهم که در امر پولشویی فعالیت داشتند، 150 میلیارد تومان اموال مردم از آنها ضبط شده است.
مدیرکل مبارزه با شرکتهای هرمی و کلاهبرداری جمعی وزارت اطلاعات با هشدار نسبت به فعالیتهای اغواگرانه و وعدههای فریبنده شرکتها و مؤسسات در ازای ارائه اسناد و مدارک بیارزش از مردم خواست با اینگونه شرکتها و مؤسسات که خارج از نظارت بانک مرکزی فعالیت دارند معامله نکنند.
وی یکی از مهمترین معضلات اقتصادی امروز را فعالیت صندوقهای قرضالحسنه غیرمجاز عنوان کرد و گفت: اخیرا صندوقی در همدان با همین ویژگیها دچار ورشکستگی شد و اکنون نیز صندوق دیگری در استان حدود ۴۸۰ میلیارد تومان بدون حتی ارائه چک بانکی در قالب مضاربه جذب سپرده کرده است.
تقوی با تقدیر از عملکرد صندوقهای قرضالحسنه دارای مجوز و صندوقهایی که تحت نظارت دقیق هیئت امنای مساجد اقدم به فعالیتهای خداپسندانه میکنند، از مردم خواست که جهت آشنایی با فعالیتهای سوءاقتصادی پیوسته اخبار و گزارشهای سایت ایرانهشدار وابسته به مؤسسه تدبیر اقتصاد رصد کنند.
وی همچنین با بیان اینکه وزارت صنعت و تجارت با همکاری اتحادیه اصناف و تجار برای فعالیت شرکتهای بازاریابی مجوز صادر میکند و تاکنون ۶ شرکت مجوز گرفته و ۳ شرکت در آستانه کسب مجوز هستند از مردم خواست که اطلاعات اینگونه شرکتها را از طریق سایت وزارتخانه مذکور و سامانه پیامکی 30006082 دریافت کنند.