سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

مرکز مانیتورینگ فرماندهی، کنترل و هدایت عملیات مدیریت بحران خوزستان افتتاح شد

اولین مرکز مانیتورینگ فرماندهی کنترل و هدایت عملیات اداره کل مدیریت بحران خوزستان صبح امروز با حضور جمعی از مسئولان کشوری و استانی در اهواز افتتاح شد.

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، اولین مرکز مانیتورینگ فرماندهی کنترل و هدایت عملیات اداره کل مدیریت بحران خوزستان صبح امروز با حضور امام جمعه موقت اهواز، استاندار خوزستان، رئیس سازمان مدیریت بحران و جمعی از مسئولان استانی در اهواز افتتاح شد.

15 دستگاه اجرایی استان به مرکز مدیریت بحران متصل شده‌اند

کیامرث حاجی‌زاده با اشاره به مجهز بودن مرکز مانیتورینگ فرماندهی کنترل و هدایت عملیات مدیریت بحران خوزستان اظهار کرد:به دلیل ضعف ساختارها در استان و وقوع بحران‌های مختلف، نیاز زیادی به این مرکز بود که در بحث پایش، اطلاع‌رسانی و آگاهی بخشی در مواقع بحران کمک زیادی به استان خوزستان می‌کند.

مدیرکل مدیریت بحران استانداری خوزستان گفت: این سالن خانه همه کسانی است که برای پیشگیری از بحران در استان تلاش می‌کنند و باید بگویم تا کنون 15 دستگاه اجرایی و خدماتی به این مرکز متصل شده‌اند و اطلاعات آن‌ها به‌صورت لحظه‌ای به این مرکز انتقال می‌یابد.

وی ادامه داد: این مرکز بخش‌های مختلفی دارد که بخش اصلی یا سالن مرکزی آن همین سالن فرماندهی با ۱۸۰ متر مساحت است که مسائل استان در مواقع بحران از این سالن مدیریت و تصمیم‌گیری می‌شود.

لازم بود سیستم مدیریت بحران استان را به‌روز کنیم

همچنین غلامرضا شریعتی در این مراسم افتتاحیه با اشاره به شرایط ویژه استان خوزستان و بحران‌های سال‌های اخیر از جمله بحث ریزگردها و افزایش دما، اظهار کرد: لازم بود از سیستم سنتی در مدیریت بحران خارج شویم و از پیشرفت‌های روز دنیا در این زمینه استفاده کنیم که در این راستا ابتدا ساختمان اداری مدیریت بحران افتتاح شد که البته کافی نبود و چون باید به سمت یک سیستم هوشمند در مواقع بحران می‌رفتیم، تلاش کردیم هر چه زودتر این مرکز افتتاح شود. 

وی افزود: در بحث مقابله با ریزگردها و مشکلی که در شبکه برق استان در بهمن ماه ۹۵ به‌وجود آمد، همه دیدیم که چون سیستم برق استان برای یکی دو دهه قبل بود، امکان مدیریت بحران ضعیف‌تر بود و اگر سیستم هوشمندی وجود داشت، وضعیت بهتر پیش می‌رفت.

استاندار خوزستان گفت: این یک نمونه بود و باید تأکید کنم استانی مانند خوزستان که موقعیت استراتژیک مهمی در کشور دارد،باید امکانات مدیریت بحران ارتقاء می‌یافت.

آغاز احداث 12 ایستگاه برق پیشرفته GIS

وی با بیان اینکه به‌روز رسانی و هوشمند سازی سیستم‌های خدماتی و اجرایی خوزستان باید اجرایی می‌شد، عنوان کرد: خبری که می‌خواهم به مردم بدهم این است که فردا شاهد آغاز عملیات اجرایی احداث 12 پست برق GIS در استان خواهیم بود که تا قبل از تابستان به مدار می‌آیند که البته امیدوارم این تعداد پست به 17 پست ارتقاء یابند. 

وی ادامه داد: این ایستگاه‌ها مسقف هستند و مقاومت بسیاری در برابر مسائل مختلف از جمله ریزگردها دارند که باعث می‌شود مشکلات در شبکه توزیع برق استان کاهش یابد.

این مرکز در کاهش خسارت‌های جانی و مالی اهمیت زیادی دارد

اما میهمان ویژه این برنامه یعنی اسماعیل نجار، با اشاره به اهمیت مدیریت صحیح و علمی حادثه که در دنیا مطرح است، اظهار کرد: نقشه راه و ساختارها، آیین‌نامه‌ها و امکانات و تجهیزات لازم که این مرکز مانیتورینگ از نمونه‌های آن است در رصد دائمی بحران‌ها به منظور کاهش خسارت‌های جانی و مالی اهمیت بسیاری دارد.

وی افزود: مرکز فرماندهی، کنترل و مدیریت بحران به منظور هماهنگی بیشتر و هم‌افزایی ماموریت‌هاست.

رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با اشاره به اهمیت آموزش درخصوص بحران‌ها، تصریح کرد: علی‌رغم آموزش‌های سنگینی که به روش‌های مختلفی در خصوص رفتار در شرایط بحرانی داشتیم ولی مشاهده شد در شرایط بحرانی بیش‌ترین مشکل موجود عدم انسجام مدیریتی است.

وی گفت: ستاد مدیریت بحران درحقیقت یک سازمان سیاست‌گذار و هماهنگ کننده است. در شرایط بحرانی تمام دستگاه‌های اجرایی، کشوری و لشکری با توجه به نیاز و وسعت حادثه ماموریت و مسئولیت دارند.

استفاده از تجارب جهانی در مدیریت بحران...

نجار نکات بسیاری را در سیستم مدیریت بحران دارای اهمیت دانست و عنوان کرد:  شناخت دقیق مخاطرات و پیامدهای آن در برنامه‌ریزی جهت مقابله با انواع خطرات مهم است. همچنین تبدیل مدیریت بحران به مدیریت ریسک که باعث کاهش ریسک در حوادث طبیعی می‌شود.

وی افزود: استفاده از تجارب گذشته و تجارب جهانی در پیشگیری و مدیریت بحران‌ها اهمیت زیادی دارد. همچنین مردم اساس کار و زیربنای کار در میدیریت بحران هستند و آموزش‌های مردمی باید ادامه داشته باشد.

به گفته نعمت‌الله شهریاری، رئیس اداره امنیت شبکه و فناوری ارتباطات شرکت مخابرات خوزستان، طراحی مرکز مانیتورینگ به گونه‌ای است که در صورت بروز بحران‌های شدید، بدون نیاز به خارج از مرکز، می‌تواند تا یک هفته قابل بهره‌برداری و مدیریت حوادث باشد. این مرکز مجهز به یک دستگاه ویدیو وال شامل ۲۴ ال‌ای‌دی ۵۵ اینچ، ۲ دستگاه ویدیو وال جانبی هرکدام به متراژ ۶ مترمربع، توانایی ترجمه همزمان شرایط به ۳ زبان زنده دنیا، قابلیت پخش تصاویر ماهواره‌ای، خبری و هرگونه ورودی صوت و تصویر مورد نیاز و امکان پخش تصاویر از یک تصویر کلی تا ۳۶ تصویر به صورت تفکیکی، از جمله مزیت‌های این سالن مانیتورینگ است.

سهام فولاد خوزستان از طریق بورس به فروش می‌رسد

سخنگوی سازمان خصوصی سازی از فروش سهام فولاد خوزستان از طریق بورس خبر داد.

سید جعفر سبحانی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اهواز، از فروش سهام فولاد خوزستان از طریق بورس خبر داد.

وی با اعلام این خبر اظهار کرد: قرار است در 12 آذرماه امسال 7 درصد و اندی از سهام فولاد خوزستان به قیمت یک هزارو 100 میلیارد تومان به فروش برسد و سازمان خصوصی سازی نیز به وکالت اقدام به فروش این سهام می‌کند.

سخنگوی سازمان خصوصی عنوان کرد: این سهام متعلق به خریدار بخش خصوصی است و از آنجایی که خریدار نتوانست به تعهدات خود عمل کند سازمان خصوصی تصمیم به فروش سهام از طریق بورس کرد.

سبحانی گفت: شرکت فولاد خوزستان به سازمان خصوصی سازی بدهی ندارد.

خبر اعدام متهمان حادثه تروریستی اهواز ناشیانه و کذب است

دادستان اهواز گفت: اخبار منتشر شده مبنی بر اعدام متهمان ناشیانه و کذب است که برای ملتهب کردن فضا منتشر شده است.

عباس حسینی پویا دقایقی پیش در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اهواز، درباره خبر اعدام متهمان حادثه تروریستی اهواز اظهار کرد: پرونده متهمان هنوز به دادگاه نرفته که بخواهیم برای متهمان حکم صادر کنیم.

دادستان اهواز گفت: این پرونده باید از دادسرا به دادگاه برود و پس از صدور حکم و تأیید آن باید به دیوان عالی کشور برود و پس از تأئید آن در دیوان باید برای رئیس قوه قضائیه جهت تنفیذ برود و تاکنون هیچ‌کدام از این مراحل طی نشده است. 

حسینی پویا بیان کرد: به همین دلیل اخبار منتشر شده مبنی بر اعدام متهمان ناشیانه و کذب است که برای ملتهب کردن فضا منتشر شده است.

وی افزود: این پرونده هنوز در دادسرا و در حال تحقیقات مقدماتی است و نمی‌توان جزئیات تحقیقات را رسانه‌ای کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس، 31 شهریور امسال 5 عامل تروریستی با حمله مسلحانه به رژه نیروهای مسلح موجب به شهادت رسیدن ده‌ها نفر از هموطنان شدند.

پس از این حمله تروریستی برخی از متهمان همکاری با عوامل تروریستی دستگیر شدند که برخی از رسانه‌های خارج نشین خبر اعدام 22 نفر از آنان را منتشر کردند.

افزایش 209 درصدی بارندگی‌ها در کشور

براساس آخرین آمار میزان بارندگی در کشور، وضعیت بارش‌ها مطلوب شده به‌گونه‌ای که نسبت به میانگین دوره‌های مشابه درازمدت ۷۷.۷ درصد و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته ۲۰۹ درصد شاهد افزایش بارندگی‌ها هستیم.

به گزارش ایسنا، سال گذشته ۱۱.۱ میلی‌متر بارندگی در ایران در مدت مشابه صورت گرفت که امسال حجم بارش‌ها از اول مهرماه تا ۱۸ آبان‌ماه معادل ۵۶.۵۲۷ میلیارد مترمکعب تخمین زده شده است.

طی این مدت میزان بارندگی‌ها به‌گونه‌ای بود که در شش حوزه اصلی آبریز کشور هیچ‌گونه کاهش بارندگی را شاهد نیستیم و در تمام حوزه‌ها وضعیت بارش‌ها نسبت به سال آبی گذشته بهبود یافته است؛ به‌گونه‌ای که در حوزه دریای خزر ۱۲.۱ میلی‌متر، در حوزه خلیج فارس و دریای عمان ۴۸.۳ میلی‌متر، در حوزه دریاچه ارومیه ۲۰.۱ میلی‌متر، در حوزه فلات مرکزی ۱۴.۱ میلی‌متر، مرزی شرقی ۷.۳ میلی‌متر و در حوزه قره‌قوم ۳۷.۷ میلی‌متر افزایش بارندگی را شاهد هستیم.

به‌طور کلی باید گفت که در شش حوزه اصلی کشور میزان بارش‌ها نسبت به سال آبی گذشته ۲۳.۲ میلی‌متر افزایش داشته است که این اعداد بیانگر وضعیت مطلوب بارندگی‌ها در کشور است.

البته باید به این مساله نیز توجه کرد که ١١ سال است که کشور با خشکسالی دست به گریبان بوده، در این مدت بارش از ۲۵۰ میلیمتر در دوره‌های گذشته به ۲۰۰ میلیمتر کاهش یافته است؛ هم‌چنین سال گذشته با ۱۷۱ میلیمتر بارش جریان آب‌های سطحی در کشور به کم‌ترین میزان رسید و سال ۱۳۹۶ شاهد کاهش ۵۰ درصدی جریان روان آب‌های سطحی در کشور بودیم.

از سوی دیگر در سال آبی ۷۷-۷۸، میزان بارش‌ها ۴۲۰ میلیارد متر مکعب در سال آبی ۸۵-۸۶، این میزان معادل ۴۰۶ میلیارد متر مکعب، سال آبی ۹۲-۹۳، نیز ۳۹۴ میلیارد متر مکعب بوده در حالی‌که طی ۱۵ سال اخیر این عدد به ۳۷۱ میلیارد مترمکعب و طی پنج سال اخیر به ۳۵۹ میلیارد مترمکعب کاهش پیدا کرده است.

علاوه بر این میزان منابع آب تجدیدشونده در سال آبی ۷۷-۷۸، معادل ۱۳۰ میلیارد مترمکعب در سال آبی ۸۵-۸۶، معادل ۱۲۵ میلیارد مترمکعب، در سال ۹۲-۹۳، معادل ۱۲۰ میلیارد متر مکعب بوده که این میزان طی ۱۵ سال اخیر به ۱۱۵ میلیارد مترمکعب طی پنج سال اخیر به ۱۰۴ متر مکعب کاهش یافته است.

هم‌چنین در سطح جهان سالانه ۶۰ درصد از بارش‌ها به‌طور متوسط تبخیر می‌شود که در کشور ما به‌دلیل شرایط اقلیمی این رقم به بیش از ۷۰ درصد می‌رسد، اما آنچه موضوع مهمی است، تبخیر از مخازن سدها و دریاچه‌های مصنوعی است که این رقم در دنیا به‌طور متوسط پنج درصد و در ایران حدود شش درصد تخمین زده می‌شود.

افزایش 209 درصدی بارندگی‌ها در کشور

براساس آخرین آمار میزان بارندگی در کشور، وضعیت بارش‌ها مطلوب شده به‌گونه‌ای که نسبت به میانگین دوره‌های مشابه درازمدت ۷۷.۷ درصد و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته ۲۰۹ درصد شاهد افزایش بارندگی‌ها هستیم.

به گزارش ایسنا، سال گذشته ۱۱.۱ میلی‌متر بارندگی در ایران در مدت مشابه صورت گرفت که امسال حجم بارش‌ها از اول مهرماه تا ۱۸ آبان‌ماه معادل ۵۶.۵۲۷ میلیارد مترمکعب تخمین زده شده است.

طی این مدت میزان بارندگی‌ها به‌گونه‌ای بود که در شش حوزه اصلی آبریز کشور هیچ‌گونه کاهش بارندگی را شاهد نیستیم و در تمام حوزه‌ها وضعیت بارش‌ها نسبت به سال آبی گذشته بهبود یافته است؛ به‌گونه‌ای که در حوزه دریای خزر ۱۲.۱ میلی‌متر، در حوزه خلیج فارس و دریای عمان ۴۸.۳ میلی‌متر، در حوزه دریاچه ارومیه ۲۰.۱ میلی‌متر، در حوزه فلات مرکزی ۱۴.۱ میلی‌متر، مرزی شرقی ۷.۳ میلی‌متر و در حوزه قره‌قوم ۳۷.۷ میلی‌متر افزایش بارندگی را شاهد هستیم.

به‌طور کلی باید گفت که در شش حوزه اصلی کشور میزان بارش‌ها نسبت به سال آبی گذشته ۲۳.۲ میلی‌متر افزایش داشته است که این اعداد بیانگر وضعیت مطلوب بارندگی‌ها در کشور است.

البته باید به این مساله نیز توجه کرد که ١١ سال است که کشور با خشکسالی دست به گریبان بوده، در این مدت بارش از ۲۵۰ میلیمتر در دوره‌های گذشته به ۲۰۰ میلیمتر کاهش یافته است؛ هم‌چنین سال گذشته با ۱۷۱ میلیمتر بارش جریان آب‌های سطحی در کشور به کم‌ترین میزان رسید و سال ۱۳۹۶ شاهد کاهش ۵۰ درصدی جریان روان آب‌های سطحی در کشور بودیم.

از سوی دیگر در سال آبی ۷۷-۷۸، میزان بارش‌ها ۴۲۰ میلیارد متر مکعب در سال آبی ۸۵-۸۶، این میزان معادل ۴۰۶ میلیارد متر مکعب، سال آبی ۹۲-۹۳، نیز ۳۹۴ میلیارد متر مکعب بوده در حالی‌که طی ۱۵ سال اخیر این عدد به ۳۷۱ میلیارد مترمکعب و طی پنج سال اخیر به ۳۵۹ میلیارد مترمکعب کاهش پیدا کرده است.

علاوه بر این میزان منابع آب تجدیدشونده در سال آبی ۷۷-۷۸، معادل ۱۳۰ میلیارد مترمکعب در سال آبی ۸۵-۸۶، معادل ۱۲۵ میلیارد مترمکعب، در سال ۹۲-۹۳، معادل ۱۲۰ میلیارد متر مکعب بوده که این میزان طی ۱۵ سال اخیر به ۱۱۵ میلیارد مترمکعب طی پنج سال اخیر به ۱۰۴ متر مکعب کاهش یافته است.

هم‌چنین در سطح جهان سالانه ۶۰ درصد از بارش‌ها به‌طور متوسط تبخیر می‌شود که در کشور ما به‌دلیل شرایط اقلیمی این رقم به بیش از ۷۰ درصد می‌رسد، اما آنچه موضوع مهمی است، تبخیر از مخازن سدها و دریاچه‌های مصنوعی است که این رقم در دنیا به‌طور متوسط پنج درصد و در ایران حدود شش درصد تخمین زده می‌شود.

نظام بین‌الملل و ژئوپلیتیک جدید خاورمیانه

    دکتر محمود سریع القلم   

این مقاله در دو سطح تحلیل سازماندهی شده است: ساختار قدرت سیاسی و اقتصادی در نظام بین‌الملل جدید و سپس پیامدهای این ساختار بر تحولات ژئوپلیتیکی خاورمیانه. فرضیه مقاله مطرح می‌کند که «خروجی‌های ژئوپلیتیک خاورمیانه عمدتاً تحت تأثیر اختلافات، رقابت‌ها و تفاوت‌‌های کشورهای قدرتمند خاورمیانه است، ولی درعین‌حال، رقابت‌های جهانی و اروپایی آمریکا و روسیه که قطب‌های موجود خاورمیانه‌ای را تقویت می‌کنند، بیشتر در پی مدیریت اختلافات هستند تا حل آن‌ها». آنان از ساختار دوقطبی برای فروش اسلحه و تعادل اقتصادی بهره‌برداری می‌کنند و آن را به‌عنوان اهرم در تشدید یا کاهش اختلاف‌های فیمابین، به‌کار می‌برند.

مقاله چارچوب نظری رابرت کی‌گن[۱] را برگرفته است که براساس افزایش اهمیت جایگاه و نفوذ سیاسی در کنار تعاملات اقتصادی در نظام بین‌الملل بحث می‌کند. این مقاله از وضعیت جاری اقتصاد آمریکا، اهداف نوین روسیه، میراث عملکرد سیاست خارجی اوباما و سیستم انگیزشی اسرائیل در قالب‌بندی ژئوپلیتیک جدید خاورمیانه، بهره‌برداری می‌کند و در نتیجه‌‌گیری، به ظهور یک سیستم دوقطبی در خاورمیانه اشاره کرده است که با ائتلاف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی خود در پی تقابل و تضعیف یکدیگر هستند. تداوم این سیستم دوقطبی، از‌یک‌سو تابع امکانات مالی بازیگران منطقه‌ای و از سوی دیگر، پیرو نتایج مذاکرات آمریکا و روسیه در مورد اختلافات دوجانبه و اروپایی یکدیگر خواهد بود.

 مقدمه

این مقاله در دو سطح تحلیل، سازمان‌دهی شده است. نخست، ساختار قدرت سیاسی و اقتصادی در نظام بین‌الملل جدید را بررسی می‌کند و دوم، پیامدهای این ساختار جدید را بر تحولات ژئوپلیتیکی خاورمیانه مورد مطالعه قرار می‌دهد. مقاله بر این فرض مبتنی است که ظهور اقتصادی چین، دوران هشت‌ساله اوباما، و ظهور سیاسی‌ـ‌امنیتی روسیه، نظام بین‌الملل را به‌سوی ساختار سه‌ضلعی برای ایجاد قواعد نظم‌دهندۀ بالقوه هدایت کرده است. فرضیه مقاله این است که «خروجی‌های ژئوپلیتیک خاورمیانه عمدتاً تحت تأثیر اختلافات، رقابت‌ها و تفاوت‌های کشورهای قدرتمند خاورمیانه است. با توجه به اینکه چین، منافع راهبردی و امنیتی‌ای برای خود در خاورمیانه تعریف نکرده است، رقابت و اختلافات دوجانبۀ روسیه و آمریکا در قالب ژئوپلیتیک خاورمیانه ۱) قطب‌‌های موجود قدرت را تقویت می‌کند؛ ۲) بیشتر، مدیریت اختلاف می‌کند تا حل آن؛ ۳) از ساختار دوقطبی برای فروش اسلحه و تعامل اقتصادی بهره‌برداری می‌کند؛ و ۴) به‌عنوان اهرم در تشدید یا کاهش اختلافات موجود دوجانبه در برابر شرق اروپا، منطقه بالتیک، مسائل نظامی و ناتو، و تحریم‌های اقتصادی غرب علیه روسیه به‌کار می‌رود.‌

۱- چارچوب نظری

نظام بین‌الملل و ژئوپلیتیک جدید خاورمیانه

نظم جهانی که پس از ۱۹۴۵ توسط آمریکا و هم‌پیمانانش شکل گرفت، هم‌اکنون با ظهور قدرتمند اقتصادی چین و روسیه تهاجمی و ناراضی، دچار شکاف‌های عمیقی شده است. اقتصاد آمریکا به‌اندازه‌ای که از طریق صنعت و فناوری و بازار صادراتی مورد بهره‌برداری کشورهای درحال‌ظهور قرار گرفته، درعین‌حال، به دلایل فناورانه و داخلی، در معرض آفت‌های فراوانی بوده است؛ تا حدی که سیاست‌های حمایتی از صنایع و شرکت‌های ملی و تنظیم مقررات جدید گمرکی در دولت جدید آمریکا مطرح شده است. آمریکا، روسیه و چین، هریک در پی ائتلاف‌های خاص امنیتی و اقتصادی خود هستند و نظم گذشته به‌چشم نمی‌آید. در یک افکارسنجی که در سال ۲۰۱۴ انجام شد، ۸۷ درصد افراد در کشورهای درحال‌توسعه، تجارت را برای رشد اقتصادی مفید دانسته‌اند، درحالی‌که نیمی از پاسخ‌گویان در فرانسه، آمریکا، و ایتالیا بر این نظر بودند که تجارت، اشتغال را از بین می‌برد و دستمزدها را کاهش می‌دهد (Niblett, 2017: 19).

جذابیت فرایندهای جهانی‌شدن برای کشورهای درحال‌توسعه به‌مراتب بیشتر از کشورهای صنعتی غرب است؛ به‌گونه‌ای ‌که در بخش‌هایی از اروپا و در آمریکا، حدود ۲۵ سال است که سطح دستمزدها، رشد قابل‌توجهی نداشته است (Niblett, 2017: 19). در آخرین اجلاس داوس در ژانویه ۲۰۱۷، رئیس‌جمهور چین بود که از نظم لیبرالی اقتصاد جهانی دفاع کرد (Economist, February 18, 2017: 12). در بسیاری از کشورهای خارج از مدار غربی مانند آفریقای جنوبی، نیجریه، ترکیه، فیلیپین، تایلند و روسیه، تأکید بر قدرت متمرکز ملی و یا الیگارشی، جایگزین نظام‌های مردم‌سالار شده است. روسیه به‌عنوان کشوری معترض در نظام بین‌الملل کنونی در کنفرانسی در اکتبر ۲۰۱۶، آمریکا را متهم کرد که جهانی‌شدن و امنیت را برای خود و کشورهای اندکی می‌خواهد(Niblett, 2017: 22).

با توجه به روندهای اقتصادی و سیاسی فعلی، نظام بین‌الملل برای مدت‌ها میان کشورهای معتقد به لیبرالیسم و تجارت آزاد و کشورهای معتقد به قدرت متمرکز ملی[۱] باقی خواهد ماند. درعین‌حال، تقریباً برای هیچ کشوری، انزواگرایی، انتخاب مطلوبی نیست. حتی طی چند ماه، افکار انزواگرایانه به‌تدریج به‌سوی واقعیت‌های افکار جهان‌گرا در دولت جدید آمریکا سوق پیدا کرده است (Cassidy, 2017).

این مقاله، چارچوب نظری رابرت کی‌گن را به‌کار گرفته است. او بر این نظر است که در کنار قدرت اقتصادی، هم‌اکنون کشورهای بزرگ جهانی و مهم منطقه‌ای در پی کسب جایگاه و نفوذ هستند. دوره تفاهم، جای خود را به دوره تزاحم داده است. رقابت میان لیبرالیسم و الیگارشی به‌طور جدی درحال‌ظهور است. بار دیگر، تقابل میان سنت و مدرنیسم سر برآورده است. رقابت، درگیری‌های کنترل‌شده و ائتلاف‌های جدید امنیتی‌ـ‌اقتصادی جای خود را به تقسیم‌بندی‌های شرق و غرب، ایدئولوژی‌ها و دموکراسی‌‌ها خواهند داد. کی‌گن بر این نظر است که نظام بین‌الملل از «یک قدرت جهانی و بسیاری قدرت‌های دیگر» تشکیل شده است.

چین و روسیه در جلوگیری از هژمونی آمریکا فعال هستند و چین تنها کشوری است که استراتژی درازمدت تبدیل شدن به یک قدرت نظامی را دارد (Ikenberry, 2011: 613-615). قدرت‌‌های دیگر برای محدود کردن آمریکا محتاج ائتلاف هستند و یکی از اهداف سازمان همکاری شانگهای، ایجاد چنین ائتلافی است. چین به روسیه نزدیک‌تر شده است و هند به آمریکا. هرچند قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا همچنان در تنظیم قواعد بین‌المللی و منطقه‌ای نقش‌آفرین است، اما اکنون، تنظیم قواعد جهانی و نحوه حل‌و‌فصل اختلافات در مثلث چین‌ـ‌روسیه‌ـ‌آمریکا انجام می‌شود و بروکسل به‌تدریج، به‌ویژه در مسائل سیاسی و امنیتی بین‌المللی، نظاره‌گر خواهد بود (Ikenberry, 2011: 617). چینی‌ها به‌دنبال کسب قدرت، جایگاه و همچنین قدرت نظامی هستند. آینده آسیا مانند گذشته اروپا است.

روسیه، طبق سنت، به قدرت و نفی دیگران روی آورده است. روس‌ها همیشه هنگامی‌که در نزدیکی‌‌های خود قدرت ببینند، احساس ناامنی می‌کنند و تقابل، جای همکاری را می‌گیرد. ضمن اینکه آمریکا یک قدرت جهانی است، ولی در آسیا با چین، در شرق اروپا با روسیه و در خاورمیانه با ایران رقابت می‌کند. ناسیونالیسم اقتصادی و سیاسی بازگشته است و کشورهای مختلف بیش از گذشته در پی قدرت، نفوذ و جایگاه هستند. قدرت‌ها معمولاً برای حفظ سطح قدرت خود به دخالت نظامی در اختلافات گرایش می‌یابند. خروج امنیتی آمریکا از اروپا به‌طور طبیعی زمینه را برای افزایش قدرت روسیه فراهم می‌آورد. همچنین عدم حضور آمریکا در پاسیفیک، زمینه‌ساز تسلط چین بر ژاپن، کره جنوبی و کشورهای کوچک آسیایی می‌شود (Ikenberry, 2011: 620-621).

تسلط بر مناطق نفتی خاورمیانه، قدرت بین‌المللی آمریکا را افزایش می‌دهد. آمریکا تا حد توان تلاش خواهد کرد، از قدرتمند شدن چین، روسیه و ایران در خاورمیانه جلوگیری کند. قراردادها و تعهدات نظامی تمام کشورهای عربی خلیج فارس، مصر، عراق، اردن و ترکیه حاکی از این سیاست است که حتی در دوره اوباما نه‌تنها کاهش پیدا نکرد، بلکه شاهد افزایش آن نیز بودیم. چین و روسیه به‌جای دموکراسی به حاکمیت ملی اعتقاد دارند و بر این نظرند که در خاورمیانه نباید به‌دنبال تغییر بود، بلکه باید با ساختارهای موجود همکاری کرد (Ikenberry, 2011: 623-624). اصول مورد توافق قدرت‌های بزرگ در حوزه‌های سیاسی‌ـ‌امنیتی بسیار محدودتر شده است و فضای رقابت و درگیری و ائتلاف‌سازی را تسهیل می‌کند.

تخیلات سیاسی دهه ۱۹۹۰ این تلقی را ایجاد کرد که روسیه و چین در مسیر لیبرالیسم اجتماعی و سیاسی گام برمی‌دارند و دستیابی به یک نظم جهانی منشعب از غرب اروپا و شمال آمریکا، قابل‌تصور است. تحولات پایان این دهه مشخص کرد که این تلقی‌ها، تنها یک‌سری تخیلات بودند. پیامدهای این اختلاف‌های جدی سیاسی و امنیتی میان سه قدرت جهانی، به‌ویژه در حوزه ژئوپلیتیک خاورمیانه، به‌خوبی نمایان خواهد شد.

هدف روسیه، بزرگ‌تر کردن جغرافیای اختلافات روسیه با آمریکا و اروپا است تا بتواند در یک ماتریس بزرگ‌تر، اهرم‌ها و امتیازهای بیشتری داشته باشد؛ ازاین‌رو، سطح قدرت و جایگاه سوریه، عراق، عربستان، ایران، ترکیه و اسرائیل تحت تأثیر ماهیت رقابتی است که در سطح جهانی و به‌صورت دوجانبه میان روسیه و آمریکا شکل بگیرد. طولانی شدن درگیری‌ها در خاورمیانه درعین‌حال از تقابل میان سنت و مدرنیسم ازیک‌سو و رشد ناقص سیستم کشور‌ـ‌ملت از سوی دیگر، تأثیر می‌پذیرد. مسائل سوریه، عراق، ایران‌ـ‌عربستان، و فلسطین‌ـ‌اسرائیل تنها این روندهای حل اختلاف‌های فلسفی، هویتی، سرزمینی، سیاسی و امنیتی را به تأخیر خواهد انداخت و به‌جای حل اختلاف‌ها، مدیریت اختلاف‌ها حاکم خواهد شد؛ ازاین‌رو، بی‌‌ثباتی سیاسی، رشد اقتصادی ضعیف، رقابت تسلیحاتی و حضور بازیگران بین‌المللی در ژئوپلیتیک خلیج فارس و شامات ادامه پیدا خواهد کرد. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و اسرائیل سعی خواهند کرد با همکاری و ائتلاف، جزایری جدا از میدان‌های درگیری خاورمیانه، برای رشد اقتصادی و ارتباطات گسترده بین‌‌المللی برای جذب فناوری و سرمایه ایجاد کنند.

نمای چارچوب نظری

نمای چارچوب نظری

نمای چارچوب نظری

 
۲- میراث سیاست خارجی اوباما و نظام بین‌الملل

بیشتر، در ادبیات سیاست خارجی این‌گونه مطرح می‌شود که در کشورهای دموکراتیک، نقش نظام سیاسی و اولویت‌های ملی، جهت‌گیری سیاست خارجی را مشخص می‌کند و در مقابل، در کشورهای غیردموکراتیک، ویژگی‌های شخصیتی و اولویت‌های شخصی رهبران است که رفتار سیاست خارجی را هدایت می‌کند (Rosenau, 1971: 131-136)، اما به‌نظر می‌رسد در تاریخ سیاست خارجی معاصر آمریکا، کمتر رئیس‌جمهوری همانند اوباما در این حد توانسته باشد جهت‌گیری‌های کلان امریکا در مسائل و بحران‌های موجود جهانی را با جهان‌بینی و ارزیابی‌های شخصی خود، منطبق و نزدیک کند. اوباما مبانی فکر خود را در مصاحبه‌‌ای با جفری گلوبرگ از مجله آتلانتیک در سال آخر ریاست‌جمهوری‌اش تبیین کرد (Goldberg, 2016).

او بیان کرد که هر قدرتی در هر سطحی با محدودیت روبه‌رو است و نباید در جایی‌که موفق شدن مبهم است، متعهد شود. اعتبار یک کشور، به‌ضرورت، با قدرت نظامی به‌دست نمی‌آید (Goldberg, 2016: 6-9). آمریکا باید مراقب کمیت و کیفیت تعهدات سیاسی و نظامی خود در سطح بین‌المللی باشد و احتیاط بیشتری در درگیری نظامی در کشورهای مسلمان از خود نشان دهد. اوباما می‌گوید در واشنگتن، دفترچه‌ای ذهنی وجود دارد که همه رؤسای جمهور باید از آن پیروی کنند و آن، استفاده از راه‌حل نظامی برای حل مشکلات بین‌المللی است.

راه‌حل نظامی، زمانی‌که آمریکا تهدید می‌شود، ممکن است راه‌حل مفید و بلکه تنها راه‌حل باشد، ولی در بقیه شرایط ممکن است تله‌ای باشد که به تصمیم‌گیری‌های نامطلوبی منجر شود (Goldberg, 2016: 10, 13, 17). اوباما روزی را که تصمیم گرفت حمله به سوریه را متوقف کند، روز آزادی خود از دفترچه ذهنی واشنگتن خطاب کرد. او هر موضوعی را تهدید امنیت ملی آمریکا نمی‌دانست؛ به‌گونه‌ای که داعش را در این چارچوب طبقه‌بندی نکرد. اوباما اعتقاد داشت بدون رهبری آمریکا، بسیاری از مسائل بین‌المللی حل‌و‌فصل نمی‌شود، ضمن اینکه هر مسئله‌ای هم در دوره یک رئیس‌جمهور به‌راحتی حل نمی‌شود. آمریکا باید در جایی وارد شود که می‌تواند مسئله‌ای را حل کند، ولی مسئولیت حل همه مشکلات جهانی را به‌عهده ندارد.

اوباما تقریباً نخستین رئیس‌جمهوری است که در دوران پس از جنگ دوم، اجتناب‌ناپذیری آمریکا را نمی‌پذیرد و ابراز می‌کند که کشورها باید سهم خود را ایفا کنند. در پاسخ به پرسشی درباره دلایل علاقۀ او به چندجانبه‌گرایی، اوباما می‌گوید، یکی از ویژگی‌های مثبت چندجانبه‌گرایی و کار مشترک با کشورهای دیگر، تعدیل خودبزرگ‌بینی و بیش‌از‌اندازه از خود راضی بودن ماست (Goldberg, 2016: 18, 21, 23, 25-26).

اوباما در ادامۀ رهیافت احتیاط‌آمیز خود می‌گوید: «ما تاریخ داریم. ما در ایران تاریخ داریم. ما در اندونزی تاریخ داریم. ما در آمریکای مرکزی، تاریخ داریم. ما باید متوجه تاریخ خود باشیم هنگامی‌که صحبت از دخالت در کشورهای دیگر می‌کنیم. باید بفهمیم که ریشه‌های بدگمانی دیگران به ما چیست؟» (Goldberg, 2016: 26). اینکه در هرجای دنیا مشکلی باشد، آمریکا باید ارتش خود را برای ایجاد نظم بفرستد، از نظر اوباما کار عاقلانه‌ای نیست. قدرت‌ها در بسیاری از موارد از گسترده کردن تعهدات خود آسیب دیده‌اند. اوباما تهدیدها را در تقسیم‌بندی‌های مختلف قرار می‌داد و برای هر تهدیدی، چارچوب خاصی طراحی می‌کرد. او بسیاری از مفروضات سیاست خارجی آمریکا را زیر سؤال برد: چرا باید پاکستان و عربستان، متحدان آمریکا خطاب شوند؟ چرا نباید با کوبا و ایران مذاکره کرد؟ چرا باید اسرائیل نسبت به اعراب، برتری فناوری نظامی داشته باشد؟ هدف از مذاکره با ایران، شروع دوره‌ جدیدی در روابط ایران و آمریکا نبود، ولی درعین‌حال، نمادی از نزدیکی روابط در گذشته بود.

متمرکز شدن بر موضوع هسته‌ای برای این بود که یک کشور خطرناک را کمتر خطرناک کنیم. اوباما اظهار بیان می‌کند، هدف او از سخنرانی در دانشگاه قاهره این بود که به مسلمانان بگوید: تصور کنید اسرائیل وجود ندارد. شما نیاز به بازبینی در مدیریت و حکمرانی دارید و آمریکا در این مسیر می‌تواند به شما کمک کند. اوباما می‌گوید این سخنرانی درنهایت به‌جایی نرسید (Goldberg, 2016: 27, 29, 31). اوباما تمرکز اصلی سیاست خارجی آمریکا را در آسیا می‌‌دید و توجه به اروپا را لازم نمی‌دانست و بر این نظر بود که به آفریقا و آمریکای لاتین بسیار بی‌توجهی شده است. خاورمیانه جایی است که باید از آن فاصله گرفت و با توجه به انقلاب انرژی و تولید نفت و گاز در آمریکا، اهمیت خاورمیانه به‌تدریج کاهش پیدا خواهد کرد. اوباما نظریه خود را در مورد خشونت خاورمیانه این‌گونه مطرح کرد که اقلیت رادیکالی در میان مسلمانان وجود دارد که معرف کلیت آن‌ها نیست.

حل بنیادگرایی خاورمیانه درنهایت به نوعی اصلاح‌طلبی، از نوعی که مسیحیت در اروپا تجربه کرد، نیاز دارد. خاورمیانه نیازمند یک صلح سرد میان ایران و عربستان است. اوباما در مورد روسیه، این نظر را داشت که روسیه در سطح بین‌المللی نمی‌تواند دستورکار تنظیم کند و با حضور در سوریه و الحاق کریمه، کسی بازیگر نمی‌شود. روسیه در زمان بوش وارد گرجستان شد و هنگامی‌که احساس کرد اوکراین به‌سوی اروپا غلتیده می‌شود، وارد عمل شد. در هر شرایطی اوکراین که عضو ناتو نیست، زیر نفوذ روسیه خواهد بود. آمریکا باید در اینکه منافع اصلی‌اش چیست و چه موردی، امنیت ملی را تهدید می‌کند، دقیق‌تر فکر کند و عمل نماید. اینکه باید تصور دیگران از سیاست خارجی آمریکا براساس نمایش قدرت بلامنازع باشد، توهمی بیش نیست. اقدام برای ائتلاف‌سازی و چندجانبه‌گرایی، بهترین روش مقابله با تهدید است؛ کاری که آمریکا با قدرت‌نمایی نظامی چین در دریای چین جنوبی انجام داده است. آمریکا باید در موضوعی وارد شود که به‌طور آشکار و مستقیم به منافع و تهدیدهای آمریکا مربوط می‌شود. هدف از مذاکرات هسته‌ای با ایران این بود که ایران، توانایی ساختن سلاح هسته‌ای را نداشته باشد(Goldberg, 2016: 37, 47, 49, 61-63, 67).

این جهان‌بینی اوباما و مفروضات و باورها و حتی حس او در مورد نظام بین‌الملل باعث شد که دیدگاه‌ها و محاسبات قدرت‌های بزرگ به‌گونه‌ای دیگر شکل بگیرد و چین و روسیه با قدرت‌نمایی بیشتری وارد تعاملات بین‌المللی شوند. هرچند حضور و منافع کلان آمریکا در دوره اوباما در نقاط مختلف جهان همچنان باقی ماند، ولی دخالت‌های این کشور، حالت غیرمستقیم، موردی، محدود و مبتنی‌بر فناوری پیدا کرد، تا نیروی صرف نظامی.

اوباما، به‌عنوان یک وکیل و حقوقدان، به سیاست خارجی آمریکا به‌صورت موضوعی که باید از راهبرد یگانه‌ای پیروی کند، نگاه نمی‌کرد. او مسائل سیاست خارجی را مورد به مورد بررسی می‌کرد و برای آن‌هایی که تصور می‌کرد می‌تواند با محدودیت‌ها و منابع موجود کاری انجام دهد، برنامه‌ریزی می‌کرد. او در این‌باره در مصاحبه‌ای با مجله نیویورکر گفت که آنچه او نیاز دارد، شرکای راهبردی است و حتی به فردی مانند جرج کنان که راهبرد جنگ سرد را نوشت، احتیاجی نیست(۱).

اوباما طی سخنرانی در سازمان ملل در سال ۲۰۰۹، سیاست یکجانبه گذشته را رد کرد و قول داد در دولت او، دوجانبه‌گرایی و همکاری، اصل خواهند بود. در همان سخنرانی اوباما سیاست و قدرت را با حاصل‌جمع غیرصفر تفسیر کرد و اعتقاد خود را مبنی‌بر اینکه هیچ کشوری نباید بر کشور دیگری مسلط شود، مطرح نمود(۲).

اوباما استفاده از قدرت نظامی را تنها برای عملیات خاص، کوتاه‌مدت و هدف‌دار تلقی می‌کرد (Kaufman, 2016: 16). منتقدان اوباما بر این نظر بودند که مفروضات او در مورد سیاست، اهداف آمریکا در نظام بین‌الملل و نحوه استفاده از قدرت نظامی برای پیشبرد سیاست خارجی آمریکا، معیوب است و با سنت‌های سیاست خارجی آمریکا سازگار نیست. از نظر آن‌ها صبر استراتژیک اوباما باعث شد که چین و روسیه از هر نمایش قدرت سیاسی و نظامی‌ای استفاده و سوء‌استفاده کنند و آمریکا را در دریای جنوبی چین، کریمه و اوکراین و درنهایت در سوریه در مقابل کار انجام‌شده[۱] قرار دهند.

سیاست سکوت و خویشتن‌داری[۲]، با ماهیت هرج‌و‌مرج در نظام بین‌المللی سازگار نیست و اوباما نشان داد تا از نتیجه اقدامی مطمئن نباشد، در آن سرمایه‌گذاری نمی‌کند. بازگشت از سیاست حمله به سوریه از دید منتقدان، نمونه آشکار این سیاست اوباما است. کاهش قدرت نظامی در آسیا و اروپا زمینۀ ورود چین و روسیه را فراهم می‌کند (Kaufman, 2016: 26, 67). ساموئل هانتینگتون بر این نظر بود که صعود و فرود آمریکا در نظام بین‌‌الملل، رابطه مستقیمی با فرازونشیب دموکراسی و آزادی در جهان دارد Huntington, 1981: 246-247) و این، مبنای رئالیسم جدید به‌عنوان خط فکری مسلط بر سیاست خارجی آمریکا تا پیش از اوباما بود. اوباما به ماهیت نظام‌‌های سیاسی کشورها اهمیت نمی‌داد، بلکه به انگیزه‌ها و رفتارهای آنان توجه داشت. او معتقد بود که ضداسرائیلی بودن ایران، دلیل بر این نیست که این کشور به بقا، رشد اقتصادی، روش‌های در قدرت ماندن، مشوق‌های سیاسی و اولویت‌های دیگر کشور اهمیت نمی‌‌دهد (Kaufman, 2016: 210). اوباما به قدرت نرم، بیشتر ارج می‌نهاد، چندجانبه‌گرایی را اولویت می‌داد، منافع آمریکا را تنها در مقابله با تهدیدهای جدی تعریف می‌کرد و دخالت دیجیتالی را بر دخالت مستقیم نیروهای آمریکایی، ترجیح می‌داد.

علاوه‌بر این، مبنای نظری دکترین اوباما این بود که آمریکا مانند گذشته صاحب نفوذ و قدرت نیست و باید با دقت و به‌صورت گزینشی در حل‌و‌فصل مسائل جهانی وارد شود و مادامی‌که یک موضوع، تهدید مستقیمی بر امنیت ملی آمریکا نیست، سیاست خویشتن‌داری باید مبنای سیاست خارجی آمریکا باشد (Kaufman, 2016: 199-211). براساس این چارچوب فکری دولت اوباما که در هشت سال گذشته، میراثی را چه در سطح نظام بین‌الملل و چه در سطح مناطق مهم به‌جای گذاشت، چگونه می‌توان محورهای اصلی جهت‌گیری آمریکا در مورد موضوع‌های کلیدی ژئوپلیتیک خاورمیانه را طراحی کرد؟

شاید مهم‌ترین وجه دکترین اوباما در مورد خاورمیانه این بود که داعش را تهدیدی برای امنیت ملی و منافع کلان آمریکا نمی‌دانست. دولت اوباما معتقد بود باید به دولت عراق و اقلیم کردستان کمک کند تا آن‌ها در مقابل داعش بایستند و آمریکا در حد ارائه مشورت‌های سیاسی، نظامی، و عملیاتی، چه در عراق و چه در سوریه، باید حضور داشته باشد. نمایی از این تفکر در مورد پاکستان و افغانستان نیز مطرح بود که مبنای عملکرد آمریکا، استفاده از صنعت پهباد بوده و توان زمینی و عملیاتی این دو کشور را در تقابل با القاعده و رادیکالیسم، تقویت می‌کرد. اوباما بر این نظر بود که نباید پای نظامیان آمریکا را به‌راحتی به یک کشور مسلمان دیگر مانند سوریه باز کرد. صدام، دیکتاتور بود، ولی تهدیدی برای آمریکا نبود. این درحالی بود که هیلاری کلینتون در مقام وزیر امور خارجه این نظر را داشت که معترضان سوری در اوایل بهار عربی، درنهایت جای خود را به گروه‌های رادیکال داعشی دادند و آمریکا در ابتدا باید به کمک معترضان می‌رفت.

وجه دوم دکترین اوباما، مقایسه‌های دائمی او میان خاورمیانه و شرق آسیا بود. بهار عربی و شکل‌های واقعی مشکلات خاورمیانه، اثرات جدی‌ای بر شکل‌‌گیری نگاه اوباما به روابط بین‌‌المللی داشت. او پس از بهار عربی و مقاومت‌های اسرائیل در برابر راه‌حل دو کشور در رابطه با فلسطینی‌ها، وقت و انرژی خود را بیشتر در مسائل آسیا گذاشت و این بنیان فکری را بسط می‌داد که آینده آمریکا در گرو روابط عمیق‌تری با آسیا است. آسیایی‌ها اهل کار و نوآوری هستند و در مقابل، خاورمیانه، رادیکالیسم تولید می‌کند (Goldberg, 2016: 7, 19-20, 43).

وجه سوم دکترین اوباما این بود که آمریکا مسئول مدیریت خاورمیانه و شمال آفریقا نیست و اصولاً خاورمیانه قابلیت اصلاح و مدیریت از بیرون را ندارد. این منطقه و دین در این منطقه، همانند تاریخ مسیحیت در اروپا، باید درنهایت به‌نوعی اصلاح شود و این مسئولیت خود مسلمانان است. در این چارچوب، اوباما کشورهای عربی منطقه خلیج فارس را در صدور رادیکالیسم مسئول می‌دانست و در این راستا به اقدامات آن‌ها در آسیا و آسیای مرکزی اشاره می‌کرد. اوباما حتی تا آنجا پیش رفت که به‌کارگیری لفظ «متحد» را در مورد عربستان و پاکستان، برای آمریکا زیر سؤال برد و یک مفروض به‌اصطلاح، دفترچه سنتی سیاست خارجی واشنگتن را مورد تشکیک قرار داد.

اوباما از واژگان تروریست مسلمان یا اسلامی استفاده نکرد و بر این نظر بود که این ویژگی اسلام نیست و افراد اندکی، رادیکالیسم را در خاورمیانه مدیریت می‌کنند؛ ضمن اینکه استفاده از این واژه‌ها ممکن است فضای ضدخارجی و ضدمسلمان را در آمریکا تحریک کند. این تلقی از مسائل خاورمیانه باعث شد که اوباما، حضوری حداقلی در عراق، سوریه و افغانستان را تجویز کند، موضوع اسرائیل‌ـ‌فلسطین را رها نماید و تنها بر یک موضوع، یعنی برنامه هسته‌ای ایران، متمرکز شود. دید اوباما این بود که حساسیت ایرانی‌ها به موضوع «تغییر رژیم» است و اگر اطمینان دهیم که چنین هدفی نداریم، حتی قصد عادی کردن روابط را نداریم، بسیاری از مسائل دیگر را نیز فعلاً کنار می‌گذاریم و می‌توانیم برنامه هسته‌ای ایران را در مقابل تعدیل تحریم‌های اقتصادی، از توان تولید تسلیحاتی دور کنیم (Goldberg, 2016: 29-34, 37-38, 43, 47-48).

وجه چهارم دکترین اوباما به پیامدهای این رهیافت مربوط می‌شود. مهم‌ترین نکته در این مورد، اشاره به حضور ایران و روسیه در سوریه دارد. اسرائیل و کشورهای عربی این تحلیل را مطرح کردند که عدم حضور آمریکا در خاورمیانه و یا حضور بسیار گزینشی و احتیاط‌آمیز آمریکا باعث شده است که ایران در عراق و سوریه، سرمایه‌گذاری فراوانی انجام دهد و سرانجام، زمینه را برای حضور نظامی مؤثر روسیه در منطقه شامات فراهم کند. حتی شاید پیامد دیگر بی‌توجهی دولت اوباما به فشارهای اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران و روسیه در خاورمیانه باعث شد که به‌تدریج اتحادی ناگفته اما جدی میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و اسرائیل شکل بگیرد. البته شاید واژه اتحاد به‌لحاظ حقوقی و سیاسی کمتر دلالت کند، اما ائتلاف و هماهنگی سیاست‌گذاری‌ها کاملاً مشهود است.

مسکو برای کسب امتیاز در مقابل آمریکا در زمینۀ موضوعات نظامی در اروپا، تحرکات ناتو، حضور موشک‌های آمریکایی در شرق اروپا، کریمه و اوکراین و همچنین تحریم‌های واشنگتن، وارد سوریه شد تا شعاع بازی را جهانی و وسیع‌تر کرده و آمریکا را مجبور به امتیازدهی در طیف مسائل فیمابین در قدرت جهانی کند. واکنش اوباما در برابر این تحرک نظامی و سیاسی روسیه این بود که اقتصاد روسیه به‌شدت عقب مانده است و نباید یک اشتباه را با اشتباه دیگری پاسخ داد (Goldberg, 2016; 69; Kaufmann, 2016: 84-95).

درمجموع، اندیشه‌ها و گرایش‌های شخصی اوباما، در سیاست خارجی آمریکا و ساخت قدرت، ترکیب قدرت، ائتلاف‌ها، همکاری‌ها، تقابل‌ها، جابه‌جایی‌‌ها و همکاری‌های نظامی در خاورمیانه نقش تعیین‌کننده‌ای داشت و ژئوپلیتیک جدیدی را بنیان گذاشت. اگر آمریکا در برابر بهار عربی در مصر و سوریه واکنش متفاوت و مداخله‌جویانه‌تری نشان می‌داد و وارد ائتلافی متشکل از دولت‌های عربی و اسرائیل می‌شد، شاید داعش، عراق و سوریه، وضعیت متفاوت‌تری داشتند. عدم حضور مؤثر آمریکا در سوریه و مناطق زیر سلطه داعش که درعین‌حال، بازتابی از افکار عمومی در آمریکا نیز هست، به شکل‌‌گیری ثقل‌های جدید سیاسی‌ـ‌نظامی در منطقه منجر شد.

بی‌تردید، هزینه‌های ۶/۲ تریلیون دلاری عراق و افغانستان برای آمریکا، خود عامل مهم و مستقلی در تصمیم‌گیری رئیس‌جمهور آمریکا بود. اوباما در یک مقطع مطرح کرد که دو ارتش ایران و روسیه در سوریه حضور دارند و اینکه آمریکا می‌تواند به‌صورت روشن و با نتایج صریح، معادلات سوریه را تغییر دهد، تحلیل اشتباهی است.

او اعلام کرد که نمی‌خواهد بوش دومی شود؛ جنگی را بدون نتایج روشن شروع کرده و سپس، ریاست‌جمهوری را ترک کند. اوباما می‌گفت، رهبران خاورمیانه‌ای، خود مسئول هستند که اوضاع را تغییر دهند و باید این مسئولیت را بپذیرند. اوباما بیان کرد که رقابت ژئوپلیتیکی ایران و عربستان است که منطقه را با وضعیت نامساعدی روبه‌رو کرده است و آمریکا باید از هر دو طرف بخواهد که با هم سهیم شوند، همکاری کنند و حتی اگر مجبور باشند، صلح سردی میان خود برقرار کنند (Goldberg, 2016: 6, 46, 49). درعین‌حال، اوباما می‌دانست که به‌عنوان نخستین رئیس‌جمهور آفریقایی‌ـ‌آمریکایی، برای کل جمعیت سیاه‌پوست آمریکا (۴۲ میلیون نفر و ۱۳ درصد جمعیت آمریکا) باید میراثی مثبت، قابل‌اتکاء و توانمند به‌جای گذارد و به همین منظور در مسائلی وارد می‌شد و احیاناً خود را به مخاطره می‌انداخت که از نتایج آن مطمئن بود، ضمن اینکه در مورد شخصیت، آراء و عزم خود، اعتماد به نفس بسیار بالایی داشت؛ به‌گونه‌ای که در فضای سیاسی واشنگتن گفته می‌شد که او خود را تنها فرد باهوش در میان اطرافیان خود می‌داند(۳).

۳- روسیه و نظام بین‌الملل

براساس نظر آندره تسیگانکو، چهار مکتب فکری در سیاست خارجی روسیه وجود دارد:

۱- هم‌‌گرایان[۳] که معتقدند، روسیه یک کشور غربی است و باید با غرب به هم‌گرایی برسد. این گروه در نیمه دوم دهه ۱۹۹۰ از بین رفت؛

۲- ملی‌گرایان افراطی[۴] که ضدغرب هستند و در دستگاه سیاست خارجی روسیه جایگاه چندانی ندارند؛

۳- موازنه‌گرایان[۵] که معتقدند، روسیه به‌لحاظ فرهنگی و ژئوپلیتیک یک کشور متفاوت است، ولی باید در رابطه با غرب و شرق به تعادل برسد؛

۴- عادی‌سازان قدرت‌های بزرگ[۶] که بر این نظرند که روسیه، جزء قدرت‌های بزرگ است و باید با قدرت‌های دیگر، روابط عادی‌ای داشته باشد.

طرفداران دو گروه اخیر، بخش عمدۀ اعضای تیم سیاست خارجی پوتین را دربر می‌گیرند (Lauruelle, 2015: 89)؛ ضمن اینکه طرفداران این دو مکتب، به همکاری و تعامل با غرب و به‌ویژه با آمریکا علاقه‌مند هستند، ولی برای روسیه به‌عنوان پهناورترین و بزرگ‌ترین کشور هسته‌‌ای با منابع طبیعی و صنعت تسلیحاتی قابل‌توجه، حریمی امنیتی به‌ویژه در مرزهای اروپایی روسیه، قائلند.

سیاستی که مسکو از زمان جنگ سرد تاکنون به آن علاقه‌مند بوده و انتظار داشته است که همسایگان کوچک اروپایی، آن را رعایت کنند، سیاست «فنلاندیزه شدن[۷]» است؛ براساس این سیاست، کشور در حوزه امنیتی و سیاسی به غرب، اتحادیه اروپا و آمریکا وابسته نمی‌شود، ولی مراودات عادی اقتصادی خود را حفظ می‌کند. غرب و به‌ویژه آمریکا، این سیاست را نمی‌پذیرند و تاآنجاکه بتوانند در پی تنظیم معاهدات سیاسی، اقتصادی و امنیتی بوده و حتی به‌دنبال تشویق و فراهم کردن شرایط کشورهای شرق اروپا برای عضویت در اتحادیه اروپا بوده‌اند. این رهیافت، بیانگر این واقعیت است که روس‌ها ضمن همکاری‌های گسترده با اروپا و آمریکا، در پی وحدت سیاسی نیستند و می‌خواهند انتخاب‌های سیاسی و امنیتی خود را حفظ کنند. مشکل روسیه با اوکراین این بود که این کشور با همکاری‌های گسترده با اروپای غربی، به‌سمت ضدروسی شدن و دموکراتیک شدن برای حذف نیروهای طرفدار روسیه سوق پیدا کرده بود و براساس توافق استقلال اوکراین با روسیه پس از فروپاشی شوروی، این تحولات، به‌معنای نقض آن توافق بود.

برای اطمینان از اینکه اوکراین در مدار غربی قرار نمی‌گیرد و امنیت ملی روسیه خدشه‌دار نمی‌شود، مسکو، کریمه را به خاک روسیه الحاق کرد و از این طریق، مانع پیشروی امنیتی، اقتصادی و سیاسی آمریکا و اتحادیه اروپا به حریم امنیت ملی روسیه شد (Lauruelle, 2015: 94). از منظری دیگر، روسیه تنها یک کشور‌ـ‌ملت به‌معنای کلاسیک وستفالی آن نیست، بلکه به گفتۀ اقتصاددان مشهور روسی، یگور گایدر، روسیه یک امپراتوری دارای سرزمین‌های هم‌گرا است (Gaider, 2007: Xi). شاید معنای این جمله، این فکر را به ذهن متبادر کند که امنیت در چنین ساختاری مهم‌‌تر از رشد اقتصادی است و درعین‌حال، هویت مستقل برای یک امپراتوری، مترادف همان حاکمیت ملی است.

زمانی‌که دولت اوباما، روسیه را یک قدرت منطقه‌ای خطاب کرد، اوج نزاع فلسفی و سیاسی بین دو قدرت جهانی بود. آمریکایی‌ها که با کیفیت ابزار و آمار، جایگاه کشورها را می‌‌سنجند، به‌طور طبیعی از حیث اقتصادی، علمی، فناوری و حتی کیفیت قدرت نظامی غیرهسته‌ای، خود را در مرتبۀ بسیار بالاتری از روسیه قرار می‌دهند. الحاق کریمه نشان داد که مسکو، این نوع ارزیابی‌ها را معتبر نمی‌داند و برای حفظ امنیت و هویت سیاسی خود، اقدام نظامی نیز انجام می‌دهد. در سال‌های آخر دولت اوباما، روابط آمریکا و روسیه به سخت‌ترین شکل خود رسید و دو طرف در شرق اروپا و سپس در سوریه در مقابل هم قرار گرفتند (Allison and Simes, 2017: 25-27).

دولت اوباما اعتقاد داشت که جمعیت، اقتصاد و قدرت ملی روسیه درحال کاهش است و این کشور درنهایت، بازنده است و نباید به آن اهمیتی داد. درست در مقابل این دیدگاه و سیاست دولت اوباما، سیاست جمهوری‌خواهانی قرار دارد که بر این نظرند که روسیه بسیار بزرگ، قدرتمند و حساس به حاکمیت ملی خودش است و آمریکا نمی‌تواند این کشور را مجبور کند تا در چارچوب قواعد بازی آمریکا در نظام بین‌الملل عمل کند. ضمن اینکه روسیه در پی ارتباطات اقتصادی و امنیتی با غرب است، ولی خواهان مشارکت است تا پیروی. این درحالی است که بخشی از حاکمیت آمریکا، روسیه را در قد و قامتی نمی‌داند که برای آن سهم مهمی در تنظیم و مدیریت قواعد جهانی قائل باشد (Allison and Simes, 2017: 27).

اختلاف‌نظری که میان دو جناح حاکمیت وجود دارد، در تعریف ماهیت حکومت روسیه نیست، بلکه هر دو در کلیات، مشترک هستند، اما دو رهیافت مختلف را پی می‌‌گیرند. معتقدان به ژئوپلیتیک و منافع بین‌الملل‌گرای آمریکا بر این عقیده‌اند که باید به بعضی از خواسته‌های روسیه توجه کرد و این کشور را به‌عنوان یک شریک و قدرت بزرگ پذیرفت. تلاش آمریکایی‌ها طی دهه گذشته این بوده است که از طریق سیستم ISR (اطلاعات، نظارت و مراقبت) به هر نقطه‌ای از جهان، با ابزار و تسلیحات غیرهسته‌ای حمله کنند. آمریکا این روش‌ها را در پاکستان، عراق و سوریه به‌کار گرفته است. پوتین در این مورد به‌صورت علنی موضع‌گیری کرده و گفته است که به‌هم زدن برابری استراتژیک میان روسیه و آمریکا، پیامدهای خطرناکی برای همه خواهد داشت. روسیه علائم جدیدی در رهیافت نظامی و استراتژیک خود به‌کار گرفته است که حاکی از فعال کردن بازدارندگی هسته‌ای است. احساس روسیه این است که اگر آمریکا در برنامه‌های نظامی غیرهسته‌ای درحال پیشرفت است، پس مسکو باید از ابزار هسته‌ای برای تهدید بیشتر استفاده کند و امکان بهره‌گیری محدود از آن را در ذهن‌ها فعال کند.

فقدان تفاهم راهبردی ازیک‌سو و تعطیل هماهنگی‌‌های فکری و سیاست‌گذاری از سوی دیگر، زمینه برداشت نادرست میان طرفین را افزایش داده است. نوع رابطه‌ای که میان سه قدرت جهانی چین، آمریکا و روسیه شکل می‌گیرد، بر بسیاری از مسائل امنیتی و اقتصادی جهانی و منطقه‌ای ازجمله خاورمیانه اثرگذار خواهد بود. تقابل جدی‌تر آمریکا و روسیه، چین و روسیه را به هم نزدیک‌تر می‌کند و باعث می‌شود رقابت تسلیحاتی وسیع‌تری طراحی و اجرا شود. این عده از متخصصان ژئوپلیتیک می‌گویند، روسیه و پوتین به بی‌احترامی، حساس هستند و نشان داده‌اند که با وجود مخالفت غرب، چه در داخل روسیه و چه در شرق اروپا و هم‌اکنون خاورمیانه، آنچه را که برای نمایش قدرتشان لازم باشد، انجام می‌دهند (Allison and Simes, 2017: 29-30).

بازی ژئوپلیتیک آمریکا و روسیه به‌مراتب وسیع‌تر از سوریه است. روس‌ها هم محدودیت‌های لجستیکی برای ورود وسیع‌تر نظامی به خاورمیانه دارند و هم محدودیت‌های مالی. مسکو عمدتاً در پی اهرم‌هایی است که از طریق آن‌ها بتواند به‌عنوان یک قدرت بزرگ و بازیگر جهانی پذیرفته شود و درعین‌حال، از پیشروی نظامی‌ـ‌سیاسی آمریکا و اتحادیه اروپا به حریم امنیتی غربی خود جلوگیری ‌کند. ورود مسکو به صحنه خاورمیانه، ماتریس بازی را پیچیده‌تر کرده و آمریکا را مجبور به بازی در دایره وسیع‌تری با مسکو می‌کند. به‌محض اینکه مسکو از یک چارچوب قابل‌اتکا[۸] با آمریکا در دوره ترامپ اطمینان یابد، حضور نظامی و سیاسی خود را در سوریه کاهش خواهد داد. مسکو در پی این است که اوکراین در هیچ اتحاد نظامی‌ای قرار نگیرد، ناتو در شرق اروپا گسترش پیدا نکند و آمریکا خواسته‌های مشروع امنیت ملی روسیه را به‌رسمیت بشناسد. بخشی از این تقاضاها روانی هستند که در دوره اوباما شکل گرفته و به تحقیر روسیه و پوتین انجامیدند.

در کنار منطقه شامات که ژئوپلیتیک دو قدرت جهانی در آن درحال‌شکل‌گیری است، منطقه بالکان نیز در آینده روابط روسیه و آمریکا ازیک‌سو و روسیه و اتحادیه اروپا از سوی دیگر، نقش تعیین‌کننده‌ای خواهد داشت. مهاجرت گسترده افراد توانا از منطقه بالکان به غرب اروپا و شمال آمریکا در طول دو دهه گذشته، باعث شده است که بسیاری از این کشورهای کوچک، وزن اصلی هوشی خود را از دست بدهند. علاوه‌بر این، نرخ بالای بیکاری و نرخ راکد رشد اقتصادی سبب ایجاد شرایط بسیار شکننده‌ای در این کشورها شده است. روسیه و ترکیه دو شریک جدید ژئوپلیتیک در منطقه جنوب شرقی اروپا هستند که به‌صورت گسترده‌ای حضور پیدا کرده‌اند تا از ضعف‌ها و آسیب‌پذیری‌های این منطقه به‌عنوان اهرم در برابر اتحادیه اروپا، ناتو و آمریکا استفاده کنند. ناامیدی ترکیه از پیوستن به اتحادیه اروپا زمینه جدیدی را فراهم کرد تا آنکارا و مسکو، چه در شرق اروپا و چه در منطقه جنوبی ترکیه در عراق و سوریه به هم نزدیک شوند و منافع مشترکی را تعریف کنند.

در این شرایط، به‌نظر می‌رسد، دولت جدید آمریکا علاقه چندانی به سرمایه‌گذاری سیاسی، نظامی، و اقتصادی در بالکان نداشته باشد و ازاین‌رو اروپایی‌ها نمی‌توانند شریک جدی‌ای برای حل‌و‌فصل مشکلات بالکان و مدیریت غیرنظامی مسائل داشته باشند. به همین سبب، روسیه و ـ‌با مقیاس کمتری‌ـ ترکیه، قدرت حضور و مانور بیشتری در حریم امنیت ملی خود خواهند داشت(۴). البته اهداف این دو کشور در همۀ امور، مشترک نیست، ولی هر دو با اهداف اتحادیه اروپا، تعارض دارند، هرچند ترکیه درنهایت، در چارچوب ناتو عمل خواهد کرد. نکته جدی‌تر ژئوپلیتیک جدید روسیه در منطقه این است که مسکو تقریباً با هیچ کشوری اتحاد عمیق راهبردی ندارد، بلکه ائتلاف‌هایی دارد که متناسب با شرایط و تحولات، از آن‌ها استفاده خواهد کرد. در نظرسنجی‌ای که مؤسسه پیو[۹] در اوایل سال ۲۰۱۷ انجام داده است، عموم اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها، مسائل محیط‌زیستی، اقتصادی و حمله‌های سایبری را به قدرت و نفوذ روسیه اولویت داده‌اند و به اینکه همکاری‌های آمریکا و اتحادیه اروپا جدی‌‌تر شود، امید زیادی نداشته‌اند(۵).

آمریکا و روسیه در سال ۲۰۱۷، در حوزه ژئوپلیتیک درحال زورآزمایی جدیدی هستند که برای اروپا و خاورمیانه، پیامدهای جدی امنیتی و سیاسی خواهد داشت. مسکو قصد دارد در سال ۲۰۱۷، ده درصد به تولید تسلیحات خود اضافه کند و طبعاً به‌دنبال بازارهای جدید فروش خواهد بود (Allison and Simes, 2017: 33). روابط اقتصادی قطر و روسیه نیز درحال گسترش است و بسیاری از کشورهای عربی خلیج فارس در روسیه سرمایه‌گذاری کرده‌اند(۶). یکی از چالش‌های جدی در روابط دو قدرت جهانی، منطقه بالتیک است که مسکو می‌تواند آن را در مدت چند ساعت تسخیر کند. این کشورهای کوچک که محکوم به جبر جغرافیایی هستند، اگر بخواهند در آرامش و امنیت زندگی کنند، باید راه فنلاند و فنلاندیزه شدن را در پیش بگیرند. اروپا و امریکا در مورد این رهیافت برای کشورهای هم‌مرز روسیه، اجماعی ندارند و عده‌ای معتقد به تغییر رژیم در این مناطق هستند. این عده بر این نظرند که نمی‌توان با روسیه، روابط پایدار ایجاد کرد و انگیزه‌های مسکو به‌سبب ضعف‌ها و آسیب‌پذیری‌های بنیادینی که دارد، همیشه قابل‌پیش‌بینی نیست و چون بنیان قدرت روسیه، اقتصادی و مالی و فناوری نیست، نیاز چندانی به همکاری با اروپا و آمریکا احساس نمی‌کند، بلکه اهرم اصلی خود را در قدرت نظامی هسته‌ای و غیرهسته‌ای جست‌وجو می‌کند.

با اینکه روسیه قدرت ششم اقتصادی جهان است، ولی از نظر واردات از آمریکا رتبه ۳۷ را دارد. روابط اروپا و روسیه به‌لحاظ اقتصادی، به‌مراتب عمیق‌تر است و به حدود نیم تریلیون دلار می‌رسد که البته بخش عمده این تجارت، مربوط به حوزه انرژی است. علاوه‌بر دولت آمریکا که در تنظیم اولویت‌ها و مذاکرات با روسیه دچار چالش جدی است، گرایش‌های ضدروسی و بدبینی گسترده در کنگره و در بوروکراسی دولتی آمریکا نیز موانع جدی‌ای برای ایجاد تفاهم و تفاهم پایدار با مسکو به‌شمار می‌آیند (Allison and Simes, 2017: 34).

نوع همکاری بین روسیه و دولت جدید آمریکا برای آینده نظام بین‌الملل و نحوه تکامل اختلاف‌های پیش‌رو چه در خاورمیانه و چه در آسیا، بسیار کلیدی است. همکاری با دشمن در اندیشه سیاسی، یک فضیلت است و این تفکر در غرب اروپا به‌ویژه در آلمان و در بدنۀ تخصصی وزارت امور خارجه آمریکا، اعتبار فراوانی دارد. برخی متخصصان روسیه، این سخن اوباما را که روسیه، تولید نمی‌کند و مهاجران، علاقه‌ای به روسیه ندارند و جمعیت این کشور درحال‌کاهش است را مورد تردید قرار می‌دهند. روسیه پس از آلمان و آمریکا، مقصد سوم مهاجرت در جهان است و جمعیت آن به‌طور تدریجی درحال‌رشد بوده و فضانوردهای آمریکا با راکت‌های روس به فضا می‌روند (Allison and Simes, 2017: 34).

هیلاری کلینتون در سمت وزیر امور خارجه، پوتین را با هیتلر مترادف خواند و اوباما او را با صدام حسین(۷). این گروه از آمریکایی‌ها بر این نظرند که می‌توان با روسیه به توافق رسید و درعین‌حال، تخلف مسکو را پرهزینه کرد. آن‌ها این دیدگاه مسکو را بیشتر می‌پذیرند که تغییر سیاسی و رشد اقتصادی در شرق اروپا توسط غرب مهندسی می‌شود، تا خواسته خود ملت‌های این منطقه و اصول دموکراسی‌خواهی اتحادیه اروپا و آمریکا باشد. آیا دو کشور می‌توانند به توافق برسند که در امور داخلی یکدیگر دخالت نکنند؟ مخالفان توافق و یا کسانی‌که به عاقبت توافق، خوش‌بین نیستند، مطرح می‌کنند که روسیه هزینه گسترش منطقه نفوذ خود را خواهد پرداخت و با غرب به توافق نخواهد رسید و یا آن‌چنان خواسته‌هایی را روی میز خواهد گذاشت که درعمل، دستیابی به توافق امکان‌پذیر نباشد؛ روشی که اسرائیل در برابر موضوع «دوکشوری» فلسطین در پیش گرفته است و اختلاف را در خاورمیانه به‌درازا کشانده است.

آیا آمریکا حاضر است منافع روسیه را درنظر بگیرد؟ آیا پیوستن کریمه به مسکو یک حقیقت است و روسیه اجازه نخواهد داد، آنچه در سال ۱۹۵۴ اتفاق افتاد، تکرار شود؟ آیا آمریکا در تنظیم یک نظم جدید جهانی، روسیه را شریک خواهد کرد یا اینکه مسکو را تنها یک قدرت منطقه‌ای تلقی خواهد نمود؟ تنش‌زدایی بین آمریکا و روسیه به نفع کدام کشور است و چه پیامدهایی برای اروپا و خاورمیانه دارد؟(۷)

در مورد رفتار حکمرانی روسیه با اطمینان نسبی می‌توان گفت، گروه پوتین در ارزیابی‌هایی که از وضعیت اتحادیه اروپا و اختلاف‌های درون آمریکا دارند، فرصت‌های فراوانی را برای بازیابی ناسیونالیسم روسی، مدرن کردن توان نظامی و حضور منطقه‌ای در اروپا و خاورمیانه پیدا کرده‌اند. علاوه‌بر این، ثبات سیاسی در روسیه و تداوم چیرگی تفکر موجود ممکن است علامت دیگری بر ثبات سیاست‌گذاری این کشور به‌شمار آید. رکود اقتصادی و نگرانی‌های طبقه تحصیلکرده و بوروکرات از عقب ماندن روسیه از قافله فناوری و تولید کالا، عوامل دیگری هستند که امکان دارد سیاست‌های مسکو را تعدیل کنند. مشخص نیست تا چه میزان دولت جدید آمریکا، فرصت تنظیم روابط پایدار با مسکو را پیدا خواهد کرد. خلأ مدیریت آمریکا برای ایجاد یک نظم جهانی مورد وفاق قدرت‌های جهانی، امکانات فراوانی را برای چین و روسیه فراهم می‌کند. به‌هرحال، به‌نظر می‌رسد حاکمیت روسیه، قدرت جهانی را بر برتری فناوری و توانمندی اقتصادی ترجیح می‌دهد و این امر، خودبه‌خود، ظرفیت‌های مسکو را برای قدرت‌نمایی و تقابل نرم با آمریکا و اتحادیه اروپا بسیج خواهد کرد.

سخنرانی‌های پوتین مبنی‌بر برتری فرهنگ محافظه‌کار مسیحی روس بر کاهش کیفیت زندگی در غرب، نشانگر عزم مسکو برای حرکت تدریجی متقابل با آمریکا است. تا زمانی‌که به‌لحاظ ژئوپلیتیک، زورآزمایی بین روسیه و آمریکا در خاورمیانه و شرق اروپا شکل بگیرد، چین در بیرون از این مدار خواهد ایستاد، زیرا ظرفیت‌های لازم را در این ماتریس در اختیار ندارد. آسیب‌‌پذیری اصلی روسیه مربوط به روش تولید ثروت در داخل و حفظ استانداردهای زندگی است که با اهداف بیرونی و جهانی آن در تضاد کامل نباشند. ایجاد این توازن و تولید دائمی مزیت نسبی و درآمد ملی برای حفظ تعهدات بین‌المللی، یکی از چالش‌های پیش روی نخبگان سیاسی روسیه است. درعین‌حال، روسیه تحت تأثیر عملکرد بین‌المللی آمریکا خواهد بود و اولویت‌ها و اهداف دولت جدید آمریکا، می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر جهت‌گیری‌های جدید روسیه چه در اروپا و چه در خاورمیانه داشته باشد.

روسیه، قدرت نظامی و بازدارندگی هسته‌ای را مهم‌ترین امتیازهای خود برای بازیگری سیاسی در سطح جهانی می‌داند و میزان فعالیت‌های سیاسی و نظامی خود را در مناطقی که آمریکا حضور دارد، افزایش داده است؛ ازاین‌رو، روسیه مهم‌ترین موضوع و چالش ژئوپلیتیک برای سیاست خارجی آمریکا در شکل دادن به یک نظم جهانی با محوریت غربی است. از این نگاه، چین، به‌لحاظ ژئوپلیتیک، چالش محدودتری بوده و تنها در منطقه پاسیفیک و شرق آسیا رقیبی برای آمریکا به‌شمار می‌آید، ولی از نظر اقتصادی، موضوع جدی‌ای برای ابعاد اقتصادی نظم جهانی با محوریت غربی است(۸).

۴- اقتصاد آمریکا و نظام بین‌الملل

از دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به‌این‌سو، به‌ویژه پس از ۲۰۰۸، اقتصاد آمریکا تحولات بنیادینی را در محتوا و جهت‌گیری تجربه کرده است. اگر در گذشته، قدرت اقتصادی آمریکا در مجتمع‌های بزرگ تولیدی، تجاری و عمده‌فروشان خلاصه می‌شد، امروزه این قدرت به بانک‌ها، شرکت‌های اعتباری و مالی، و فناوری اطلاعات منتقل شده است. شرکت‌های مالی به برون‌سپاری و بهره‌برداری وسیع‌تر از فناوری بسیار علاقه‌مند هستند (Foroohar, 2016: 18). با وجود برخی اقدامات انجام‌شده، درمجموع، سیستم مالی و بانکی در دوره پس از ۲۰۰۸ در آمریکا در معرض قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری‌های جدید قرار نگرفت.

بسیاری از بانک‌ها و مؤسسه‌های اعتباری با قرض گرفتن از بازارهای غیررسمی، کار خود را گسترش می‌دهند؛ تا حدی که در سال ۲۰۱۶، سرمایه کاری این مؤسسه‌ها به ۸۰ تریلیون دلار رسید (Foroohar, 2016: 20). شرکت‌های بزرگ با روی آوردن به کار مالی و بازار بورس، فرهنگ جدیدی را در کسب درآمد سریع ایجاد کرده‌اند و با کمک صدها لابی‌گر در دستگاه‌های دولتی و قانون‌گذاری، چهره جدیدی به سرمایه‌داری آمریکا بخشیده‌اند.

این جریان جدید بر راضی نگهداشتن سهام‌داران در ازای سرمایه‌گذاری برای کار و تولید، بسیار تأکید داشته‌اند؛ به‌گونه‌ای که هم دستمزدها رشد نکرده‌ است و هم جمعیت طبقه متوسط سنتی آمریکا، کاهش یافته است. هم‌اکنون بسیاری از شرکت‌های بزرگ، مانند بانک‌ها عمل می‌کنند و با قرض گرفتن با نرخ بهره بسیار پایین، سهام خود را دوباره خریده و این‌گونه، قیمت سهام خود را افزایش می‌دهند و سهام‌داران خود را راضی نگه می‌دارند (Foroohar, 2016: 4, 24, 37). به‌قول جوزف استگلینو، بانک‌ها، به‌طور عمده، دیگر در حوزه سرمایه‌گذاری برای کار و تولید فعالیت نمی‌کنند، بلکه بیشتر فعالیت خود را در آربیتراژ[۱۰] و یا خریدوفروش اوراق مالی و کالا صرف می‌کنند و در کوتاه‌مدت از تفاوت قیمت‌ها سود می‌برند (Foroohar, 2016: 125). خرید دوباره سهام یک شرکت از طرف خود، کمترین مالیات را دارد و از این طریق، فرصت افزایش سرمایه و جلب رضایت سهام‌داران فراهم می‌شود. شرکت‌های بزرگ، تنها تا ده درصد در سرمایه‌گذاری ورود داشته‌اند که به اشتغال و تولید کالا و خدمات منجر شده است. فقدان سرمایه‌گذاری در تولید به آمار تولید ناخالص داخلی، ظهور چین، مشکلات اروپا، مقررات دست‌و‌پاگیر و مداخله‌های سیاسی، کمتر ربط پیدا می‌کند (Mason, 2015: 320).

در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، بسیاری از شرکت‌ها حدود ۴۰ درصد از درآمد خود را صرف سرمایه‌گذاری می‌کردند، اما هم‌اکنون پول نقد و درآمد در بازار سهام به‌کار گرفته می‌شود، زیرا سریع‌تر به درآمد بالاتر می‌رسد. در دوره ۲۰۱۵-۲۰۰۵، ۵۰۰ شرکت بزرگ، حدود ۴ تریلیون دلار از سهام خود را دوباره از بازار خریده‌اند (Foroohar, 2016: 131). استراتژی شرکت‌ها بر این اساس شکل گرفته است که درآمد خود را به خارج از آمریکا منتقل کنند تا کمتر مالیات بدهند و سهم بازار خود را به‌طور تدریجی افزایش دهند؛ به‌عنوان مثال، شرکت مایکروسافت برای خرید لینکداین[۱۱]، ۲۶ میلیارد دلار هزینه کرد تا به ۴۶۷ میلیون کاربر این نرم‌افزار دسترسی پیدا کند (Economist, March 18, 2017: 62)؛ یا دولت جدید آمریکا مطرح کرده است که یک تریلیون دلار از پول شرکت‌های بزرگ آمریکا در خارج از این کشور می‌تواند بدون دریافت مالیات، به داخل آمریکا برگردد (Economist, March 18, 2017: 19).

نوعی تقسیم‌بندی جدید در سرمایه‌داری آمریکایی رخ داده است. شرکت‌های دارویی و فناوری و همچنین مؤسسه‌های مالی و بانک‌ها، همواره درحال افزایش سرمایه هستند و در سال ۲۰۱۶، ۶۵ درصد درآمد آمریکا در بیرون از این کشور، از سوی این نوع شرکت‌ها تأمین شده است. این درحالی است که ۷۰۰ شرکت چندملیتی مانند جی‌ای[۱۲]، پپسی و پراکتور گمبل، بین ۲۵ تا ۴۰ درصد نرخ سال اخیر، کاهش درآمد داشته‌اند (Economist, January 28, 2017: 15-17). تنها صنعت داخلی در آمریکا که درآمد قابل‌توجهی داشته است، صنعت تبلیغات تلویزیونی است که بالغ بر ۱۸۵ میلیارد دلار است. درآمد تبلیغاتی هنگام برگزاری مسابقات فوتبال و بسکتبال در آمریکا سالانه حدود ۲/۸ میلیارد دلار است (Economist, February 11, 2017: 6, 8). صنعت موسیقی زنده و کنسرت نیز سالانه حدود ۹/۶ میلیارد دلار درآمد دارد (Economist, February 11, 2017: 10).

از میان ۵۰ شرکت چندملیتی آمریکا، ۴۶ درصد درآمد بیرون از آمریکا متعلق به شرکت‌های مربوط به فناوری اطلاعات بوده است که طی یک دهه از ۱۷ درصد، حدود سه برابر رشد داشته است؛ به‌عنوان مثال، شرکت اَپل در سال ۲۰۱۶، ۴۶ میلیارد دلار درآمد بیرون از آمریکا داشت که پنج برابر شرکت جی‌ای بود(Economist, January 28, 2017: 15). به‌این‌ترتیب، شرکت‌ها، نرخ درآمد بیشتری دارند، زیرا هزینه‌ها را کاهش داده‌اند، دستمزدها را ثابت نگه داشته‌اند، سرمایه‌گذاری نمی‌‌کنند و از نزاع‌های قانون‌گذاران بهره می‌گیرند. از این منظر، اقتصاد آمریکا درحال یک انتقال بزرگ، از تولید به خدمات است. برون‌سپاری و بهره‌برداری گسترده از بازار کار ارزان در کشورهای آسیایی، نرخ درآمد شرکت‌ها را به‌شدت بالا برده است. حتی نفت در سال‌های اخیر به‌صورت یک سرمایه مالی درآمده و تنها یک سوخت بنیادی و کالا نیست. مؤسسه‌های مالی هم خود بازار مالی هستند و هم از آن استفاده می‌کنند و مقررات موجود نیز به آن‌ها کمک می‌کند که توجه زیادی به اقتصاد ملی نداشته باشند. بانک‌های بزرگ حتی در کنترل انرژی، فلزات و عرضه محصولات کشاورزی نقش بنیادینی دارند.

سیستم مالیاتی آمریکا نیز که خود ۷۵۰۰۰ صفحه سند است، قرض گرفتن را تشویق کرده و به رشد مالی از طریق بازار سهام کمک می‌کند. طی دو سال ۲۰۱۴-۲۰۱۳، گروه‌های لابی مؤسسه‌های مالی برای تنظیم قوانین مورد علاقۀ خود در دولت، ۴/۱ میلیارد دلار هزینه کرده‌اند. سهام شرکت‌ها به‌طور دائم درحال رشد است؛ نه به این سبب که متغیرهای کلان اقتصادی بهبود یافته‌اند، بلکه به‌دلیل عدم رشد دستمزدها، کاهش سرمایه‌گذاری در اقتصاد کلان و همچنین خرید مجرد سهام شرکت‌ها. بدهی شرکت‌ها از ۷/۵ تریلیون دلار در سال ۲۰۰۶ به ۴/۷ تریلیون در سال ۲۰۱۵ رسید؛ به‌گونه‌ای که یک متخصص مالی بیان کرد، فرازونشیب سهام برای مؤسسه‌های مالی بهترین دوست است (Foroohar, 2016: 141-145, 181, 191, 199, 270, 287, 298).

این تحولات ساختاری باعث شده‌ است که سیاست خارجی آمریکا در مسیر چند تغییر حرکت کند؛ نخست، افزایش نرخ گمرک و تسهیل صادرات و سرمایه‌گذاری بیشتر در آمریکا تا به طبقه‌های کارگر و کارمند توجه شود و تولید محصولات آمریکایی افزایش پیدا کند که این خود، مقدمه‌ای برای سیاست حمایت از صنایع داخلی دولت جدید آمریکا خواهد بود[۱۳]. مدتی است که به‌نوعی جنگ تجارت شروع شده و اختلاف‌های گمرکی و تخلفات حقوقی‌ـ‌تجاری کشورها افزایش یافته است. طی سال‌های ۱۹۹۹-۱۹۹۵، اختلاف‌های درون سازمان تجارت جهانی، ۱۸۷ مورد ثبت شده است، درحالی‌که در سال‌های ۲۰۱۴-۱۹۹۵، تعداد این اختلاف‌ها ۴۸۶ مورد بوده است که بالاترین آن را (۱۰۳) آمریکا مدعی شده است.

در طول سال‌های ۲۰۰۷-۲۰۰۲، سهم ۷ کشور تازه‌صنعتی‌شده، ۱۷ درصد بود که در سال ۲۰۱۲ به ۴۵ درصد افزایش یافت و در همین دوره، سهم کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه[۱۴] از ۸۳ درصد به ۵۳ درصد کاهش یافت. بی‌تردید، انتقال تولید با هزینه‌های تمام‌شده بسیار پایین‌تر از غرب به آسیا، زمینه‌های تعارض و اختلاف تجاری و گمرکی و درنتیجه، سیاسی را افزایش داده است. تغییر در سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی[۱۵] نیز در این مورد بسیار گویا است. از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳، این رقم در مورد آمریکا از ۹۱ به ۳۷ میلیارد دلار کاهش یافت. در همین دوره، سهم آسه‌آن از ۱۵۲ به ۲۱۳ میلیارد دلار افزایش پیدا کرد. سهم ژاپن و اتحادیه اروپا نیز به‌ترتیب از ۹۷ به ۲۲۹ و ۲۹۶ به ۲۶۹ میلیارد دلار تغییر کرد (Bhagwati et al, 2016: 108, 200, 236).

تغییر دوم، ایجاد فرصت‌های جدید برای فروش تسلیحات به‌ویژه در منطقه خاورمیانه است. اگر اختلاف و جنگ وجود نداشته باشد، شرکت‌های بزرگ تسلیحاتی، مشکل تولید و فروش خواهند داشت؛ بنابراین، به‌طور طبیعی، خاورمیانه منطقۀ بسیار تعیین‌کننده‌ای در معادلات جهانی دولت‌ها و شرکت‌های بزرگ تولیدکننده تسلیحات است. آمریکا ۱۵۰۵۶۰ نفر پرسنل در ۱۵۰ کشور دارد که ۴۴۸۰۰ نفر آن‌ها در کشورهای خاورمیانه و آسیای مرکزی مستقر هستند(۹). بودجه نظامی آمریکا که قرار است در دولت جدید آمریکا حدود ۱۰ درصد افزایش پیدا کند و زمینه اشتغال و پیشرفت فناوری ارتباطات را فراهم خواهد کرد، از مجموع بودجه نظامی چین، روسیه، انگلستان، ژاپن، فرانسه، آلمان، ایتالیا، برزیل، هند و عربستان، بیشتر است(۱۰). آمریکا با حدود ۸۰۰ پایگاه نظامی و هزینه تقریبی ۱۵۶ میلیارد دلار در سطح جهانی حضور دارد(۱۱).

هزینه‌های نظامی آمریکا در افغانستان، عراق و پاکستان، ۸/۴ تریلیون دلار برآورد می‌شود(۱۲). بی‌ثباتی سیاسی و تقابل نظامی به نفع این شرکت‌های تولیدکنندۀ اسلحه است. سه کشور عربستان، قطر و امارات، فقط در سال ۲۰۱۵، ۱۱۳ میلیارد دلار اسلحه خریده‌اند (Wright, 2016). همان‌گونه که نظریه تطویل[۱۶] به‌خوبی تبیین می‌کند، حل‌و‌فصل مشکلات، به‌ویژه در خاورمیانه به نفع اقتصادی و نظامی بسیاری از شرکت‌ها و دولت‌ها در شرق و غرب نیست، بلکه میدانی است که از طریق اختلاف در سرزمین‌های دیگران، درآمد تولید شود، اشتغال ایجاد کند و درعین‌حال، فرصتی برای زورآزمایی‌های سیاسی باشد. در متون ژئوپلیتیک، فروش اسلحه در کانون این اصل تطویل قرار دارد. اوباما این‌گونه نتیجه‌گیری کرد که اگر اسرائیل و فلسطینی‌ها نمی‌توانند به تفاهم برسند و ایران و عربستان به‌عنوان دو قدرت منطقه‌ای نمی‌‌توانند در مدیریت مسائل منطقه‌ای به اجماع برسند، گروه‌های عراقی همواره در نزاع با یکدیگر هستند و سوری‌ها نیز توان اجماع‌سازی ملی را ندارند، بنابراین، خاورمیانه به یک زمین بازی بزرگ برای جنگ، درگیری‌های فرسایشی، تروریسم، حضور قدرت‌های بزرگ، رقابت تسلیحاتی و اتلاف منابع طبیعی و انسانی تبدیل می‌شود.

در مقابل، اوباما به تقدیر از آسیایی‌هایی پرداخت که درحال تولید، نوآوری، تفاهم، ائتلاف‌سازی، سرمایه‌گذاری و کار مشترک بین‌المللی هستند Goldberg, 2016: 18. 31, 38-39)؛ ازاین‌رو، شاید بتوان در این قسمت از بحث این‌گونه نتیجه‌گیری کرد که چون بازی سیاسی در خاورمیانه با حاصل‌جمع صفر‌ـ‌یک است و زمینۀ تفاهم، ائتلاف و اجماع میان بازیگران دولتی و غیردولتی در آن بسیار ضعیف است، بنابراین، خاورمیانه ژئوپلیتیکی است که بر محور نزاع و کشمکش استوار شده و نظام منافع ملی کشور‌ـ‌ملت بر آن حکمفرما نیست و قواعد بازی ثابتی ندارد. فضای نظامی‌ـ‌امنیتی بر فضای همکاری و در درازمدت، همگرایی غلبه دارد.

روندها و شواهد نشان می‌دهد، این پارادایم حکمرانی مدت‌ها ادامه خواهد داشت، ضمن اینکه این نکته نیز اهمیت دارد که اسرائیل و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از وضعیت عمومی اقتصادی مناسبی برخوردارند و در این فضای امنیتی، توانسته‌اند شاخص‌های رشد و توسعه اقتصادی خود را حفظ کنند؛ بنابراین، از یک منظر کلان و میان‌مدت ژئوپلیتیک، خاورمیانه و مشکلات آن برای آمریکا و اقتصاد آن یک فرصت بزرگ است. استراتژی مدیریت بحران‌ها، فروش اسلحه و بهره‌برداری اقتصادی و انرژی بر استراتژی حل‌و‌فصل معضلات خاورمیانه ارجحیت دارد.

۵- اسرائیل و ژئوپلیتیک خاورمیانه

سنت علمی و سیاسی اسرائیلی‌ها این است که بسیار اندک در مورد امنیت ملی و سیاست خارجی خود صحبت می‌کنند. اینکه نظام ورودی‌‌ها‌ـ‌خروجی‌های فکر اسرائیلی‌‌ها چگونه پردازش می‌شود، در مسائل سیاسی‌ـ‌اقتصاد سیاسی، امنیتی و نظامی ژئوپلیتیک خاورمیانه بسیار تأثیرگذار است. طول اسرائیل ۴۲۴ کیلومتر و عرض آن از ۱۵ تا ۱۱۴ کیلومتر است. این جغرافیای محدود نسبت به وسعت ترکیه، مصر، ایران، و عربستان، روان‌شناسی خاصی را شکل داده است.

اگر به یک ایرانی بگویند که ممکن است به کشور شما حمله نظامی بشود، به‌موجب پهناوری ایران و تجربه‌های انباشته‌شده تاریخی، این خبر در روان ایرانی، تأثیر عمیقی نمی‌گذارد و این کار را با توجه به اهمیت و گستردگی ایران، کار بیهوده‌ای قلمداد می‌کند. در مقابل، جدید بودن و بسیار کوچک بودن اسرائیل، روان‌شناسی بسیار متفاوتی را در مورد خاک و تهدید و حمله و امنیت ایجاد کرده است. سیاست‌مداران اسرائیلی با رهیافت‌های روان‌شناسانه از این موضوع برای قبضه کردن نوعی شناخت و حساسیت دائمی[۱۷]، بسیار استفاده کرده‌اند.

نویسندگان حوزه روان‌شناسی و جامعه‌شناسی، ذهنیت یهودی و ذهنیت اسرائیلی را همیشه با یکدیگر مساوی نمی‌دانند، هرچند حلقه‌های مشترکی بین این دو وجود دارد. یک فرد یهودی که در کانادا یا آمریکا به‌دنیا آمده، کار و فعالیت کرده، درس خوانده و زندگی می‌کند، با یک فرد اسرائیلی که در شرایط متفاوتی از نظر اجتماعی‌ـ‌اقتصادی‌ـ‌نظامی رشد کرده و ادبیات متفاوتی را شنیده است، متفاوت است؛ ازاین‌رو، ذهن اسرائیلی به‌گونه‌ای با محیط و شرایط، تربیت شده است که همیشه درحال دفاع از خود است، خود را بهتر از دیگران می‌داند و تقریباً بسیاری از اوقات، ناراضی[۱۸] است (Gratch, 2015: 61, 88-89).

همان‌گونه که شاعر و پزشک روسی، شال چرنیخوسکی نیز مطرح کرده است، خلق‌و‌خوی افراد، تناسب مستقیمی با شرایط زیست‌محیطی آن‌ها دارد (Gratch, 2015: 84)؛ به‌عنوان مثال، جغرافیای بسیار محدود اسرائیل باعث شده است که ابهام در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی اسرائیل فراوان باشد، تا حدی که ساختار تسلیحات هسته‌ای اسرائیل با عنوان «ابهام استراتژیک» خطاب می‌شود. چون ذهن اسرائیل همیشه در پی دفاع از خود است، به تهدید بیش از اندازه واکنش نشان می‌دهد و تا اندازه‌ای که بتواند از قدرت استفاده می‌کند. جغرافیا و تاریخ، زمینه‌ساز اصلی این ذهنیت اسرائیلی‌ها است که با مخالف و دشمن، به‌شدت برخورد کنند؛ تا حدی که یکی از اصول فروش اسلحه در آمریکا و اروپا به کشورهای عربی این است که برتری راهبردی اسرائیل نسبت به آن‌ها حفظ شود (Wright, 2016). علاوه‌بر این، شرایط محیطی باعث شده است که سالانه حدود هفت‌هزار نفر در پی دریافت گذرنامه آلمانی باشند (Gratch, 2015: 109).

براساس این وضعیت ژئوپلیتیکی، جغرافیایی و بی‌ثباتی با همسایگان، موضوع اصلی حکمرانی در اسرائیل، امنیت ملی است و منابع مالی و انسانی قابل‌توجهی صرف این مسئله می‌شود. اگر از این منظر جغرافیایی به امنیت ملی اسرائیل توجه کنیم، وجود قدرت‌های منطقه‌ای به‌ضرر اسرائیل هستند، به‌ویژه آنکه قدرت نظامی قابل‌توجهی نیز داشته باشند. اینکه عراق دوره صدام به‌عنوان یک قدرت نظامی از میان رفت و سپس در چارچوب حضور و همکاری با آمریکا قرار گرفت، در راستای امنیت ملی اسرائیل بود؛ اینکه مصر روزبه‌روز فقیرتر می‌شود و به‌سبب جمعیت فراوان و منابع محدود مالی و نابسامانی اقتصادی نمی‌تواند به قدرت نظامی خود، توان ببخشد، در چارچوب امنیت ملی اسرائیل است؛ اینکه سوریه به‌عنوان یک کشور نسبتاً قدرتمند نظامی عربی در بی‌ثباتی، آشوب، و ازهم‌گسیختگی با میلیون‌ها آواره به‌سر می‌برد، سبب شده است که یک خطر بزرگ امنیت ملی در همسایگی اسرائیل به‌شدت تضعیف شود. ائتلاف ناگفته، ولی واقعی اسرائیل با کشورهای مهم عربی حوزه خلیج فارس نیز در امتداد تحقق اهداف امنیت ملی است. از منظر ژئوپلیتیکی، بالکانیزه کردن خاورمیانه و جلوگیری از تمرکز قدرت و یا ائتلاف‌های بزرگ در مسیر امنیت ملی اسرائیل است.

در این مورد، پژوهش‌هایی انجام شده است که رابطه میان نگرانی و تهدید ازیک‌سو و برخوردهای نظامی‌گونه و اهمیت امنیت ملی از سوی دیگر را نشان می‌دهد (Shalit, 1994: 415-434). همچنین درباره ذهن اسرائیلی گفته می‌شود که در درون، دوگانه، شکاک و دچار تزاحم فکری، ولی در بیرون، برنامه‌ریز، عملیاتی، مصمم و تهاجمی است و به همه پرسش‌ها، نه می‌گوید و برای دفاع از خود، با بسیاری مسائل مخالفت می‌کند و خیلی به کسی اعتماد نمی‌کند. جغرافیا، شرایط و تاریخ او را به این نظام واکنشی معتقد کرده است که برای بقا، زندگی و پیشرفت، باید خشن بود (Gratch, 2015: 207).

ساختار روانی اسرائیلی‌‌ها و نوع نظام محاسباتی آن‌ها برای آینده خاورمیانه و ژئوپلیتیک و نظام ائتلاف‌ها، پیامدی جدی خواهد داشت(۱۳). زمانی‌که در عراق و سوریه، مقدمات بعضی طرح‌های برنامه هسته‌ای فعال شد، اسرائیل بلافاصله هر دو کشور را مورد اصابت قرار داد، زیرا برنامه هسته‌ای و تسلیحات هسته‌ای را خاص خود می‌داند و می‌خواهد این برتری راهبردی را تنها برای خود نگه دارد و از این فرصت بازدارندگی کشورهای خاورمیانه جلوگیری کند. یکی از کانون‌های روانی که نه‌تنها در دستگاه امنیتی، نظامی، و سیاسی اسرائیل، بلکه در روان عمومی دارای اهمیت است، این خط فکری است که «تمام جهان، علیه ماست و جهان درحال‌سکوت است». البته ممکن است بحث شود که کشورها از طریق ایجاد باورهای ناآگاهانه، قالب‌های عملیاتی و توجیهی خلق می‌کنند و زمینه را برای هر نوع اقدامی فراهم می‌‌کنند. حس قربانی بودن به‌لحاظ تاریخی، منشأ روان‌‌شناسانه بسیاری از باورها و سیاست‌های اسرائیل در مورد ایران، فلسطین و کشورهای عربی است (Gratch, 2015: 231)؛ ازاین‌رو، تغییر ذهنیت و دستیابی به باورهای جدید و سیاست‌های نوین، حتی هنگامی‌که با ۱۹ طرح صلح آمریکایی همراه باشد، کار بسیار سختی بوده است.

اسرائیل، بقا و رشد خود را ازیک‌سو در گرو برتری نظامی، اقتصادی و علمی از سوی دیگر، مستلزم وجود محیط ژئوپلیتیک آمیخته به اتحادها و ائتلاف‌های مطمئن و نیمه‌مطمئن با اعراب، طولانی شدن اختلاف‌های منطقه‌ای و جلوگیری از برنامه‌های هسته‌ای کشورهای خاورمیانه تلقی می‌کند. حمایت گسترده جامعه یهودیان آمریکا و همکاری دولت‌های اروپایی و آمریکا، این ماتریس محاسباتی و قدرت را حفظ می‌کند. گفته می‌شود که جان کری، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا در سال ۲۰۱۴ پس از تلاش‌های فراوان برای تشویق اسرائیل به پذیرش الگوی دو دولت در رابطه با اختلاف اسرائیل با فلسطینی‌ها، درنهایت به این نتیجه رسید که در حوزه امنیت ملی و سیاست خارجی، اسرائیلی‌ها از ابهام و استعاره استفاده نمی‌کنند و به‌کارگیری این نوع لحن و ادبیات در تعامل و ایجاد ارتباط میان آمریکا و اسرائیل کارایی ندارد (Gratch, 2015: 239).

نتیجه‌گیری: ژئوپلیتیک جدید منطقه خاورمیانه

ژئوپلیتیک خاورمیانه از سه منبع تأثیر پذیرفته و شکل می‌گیرد. نخست، سطح نظام بین‌الملل است. برخلاف سال‌های ۱۹۴۵ و ۱۹۹۰ که آمریکا توانست نظمی جهانی ایجاد کند و بخش‌های مهمی از مناطق جهان را با قواعد اقتصادی و امنیتی مورد نظر خود شکل دهد، در شرایط فعلی، مجبور است با همکاری دیگران و از طریق اقدامات چندجانبه‌گرایانه، چنین نظمی را آن‌هم با درنظر گرفتن منافع دیگران، طراحی کند. جهانی‌شدن، کشورهای تازه‌صنعتی‌شده و بعضی کشورهای درحال‌توسعه را ثروتمند کرد و غول‌های اقتصادی مانند چین و برزیل، رشد کردند و توان مالی قابل‌توجهی به‌دست آوردند. این انتقال سرمایه و تولید از غرب به آسیا و آمریکای لاتین باعث کاهش قدرت مالی و توان تولید آمریکای شمالی، غرب اروپا و ژاپن شد و بسیاری از این کشورها، شرکا و رقبای جدی‌ای در سطح جهان پیدا کردند. هرچند برتری فناورانه غرب همچنان باقی مانده است، ولی سهم بازار جهانی را مانند گذشته دراختیار ندارد. بخش اقتصاد آمریکای این مقاله، تحولات بانکی و تولیدی دو دهه اخیر را معرفی کرد.

پیامد این تحولات در حوزه ژئوپلیتیک، شکل‌گیری یک مثلث با سه ضلع آمریکا، روسیه و چین است. چین، حوزه امنیت ملی خود را تنها در منطقه شرق آسیا تعریف کرده است. روسیه، اصل را در منطقه شرق و شمال اروپا می‌داند، ضمن اینکه طی چند سال اخیر، در خاورمیانه نیز نقش بسزایی ایفا می‌کند. آمریکا تقریباً در همه مناطق، حضور خود را راهبردی و در چارچوب امنیت ملی خود تعریف می‌کند. چین بازیگر محتاطی است و از نظم موجود اقتصاد جهانی بسیار بهره می‌برد؛ بنابراین، رویارویی غیرقابل‌کنترلی را با آمریکا پی نخواهد گرفت، اما به‌صورت ابهام استراتژیک از اهداف کلان روسیه حمایت خواهد کرد و به‌این‌ترتیب، از شکل‌گیری نظم مورد نظر آمریکا، به‌ویژه در دولت جدید واشنگتن، جلوگیری خواهد کرد. روسیه در نظم اقتصاد جهانی نقشی ندارد، ولی با توجه به قدرت نظامی و هسته‌‌ای در اروپا، آسیای مرکزی، قفقاز و خاورمیانه می‌تواند مانع حل مسائل بدون درنظر گرفتن منافع خود شود.

روسیه و چین هر دو در پی کاهش قدرت مانور آمریکا هستند. علاوه‌بر این، آمریکا توان مالی ورود گسترده و طولانی در نزاع‌‌های منطقه‌ای و جهانی را ندارد. دولت جدید آمریکا توانسته است تنها پنجاه میلیارد دلار، به بودجه نظامی آمریکا اضافه کند. روسیه و چین از‌یک‌سو خواهان تقابل جدی نظامی با آمریکا نیستند و از سوی دیگر، نمی‌خواهند نظم مورد نظر واشنگتن را بپذیرند. سه منطقه خاورمیانه، شرق اروپا و شرق آسیا، تئاتر مانور، جنگ روانی، نمایش قدرت نظامی و پخش اطلاعات نادرست سه قدرت قرار خواهد گرفت. به‌نظر می‌رسد اقتصاد جهانی، به‌عنوان یک خط موازی در کنار این پویایی ژئوپلیتیک سه قدرت، به حرکت تدریجی و فناورانه خود ادامه دهد. دوم اینکه، در سطح منطقه‌ای، خاورمیانه بیشترین آسیب را از نزاع ژئوپلیتیک قدرت‌های بزرگ خواهد دید.

تنها در خاورمیانه و به‌ویژه در یمن، عراق، و سوریه است که بازیگران بومی، منطقه‌ای، و بین‌المللی، فعالیت مستقیم نظامی دارند. منافع روسیه و آمریکا و نوع تعامل‌ـ‌تقابلی که در پیش می‌گیرند، در تعیین سرنوشت سوریه، عراق، داعش، اقلیم کردستان و منافع ترکیه در خاورمیانه نقش مهمی خواهد داشت. حد و مرز این خط تعامل‌ـ‌تقابل مشخص نیست و هر دو بازیگر در جریان وزن‌گذاری متغیرها هستند، هرچند به‌نظر می‌رسد با توجه به منافع متضاد بازیگران منطقه‌ای، روندها بیشتر به‌سوی مدیریت اختلاف‌ها پیش می‌رود تا حل آن‌ها. منافع اسرائیل و عربستان در تقابل با جمهوری اسلامی ایران تعریف شده است. با توجه به اینکه بازی سیاسی و ژئوپلیتیک در خاورمیانه فعلی براساس حاصل‌جمع صفر‌ـ‌یک است، عربستان و اسرائیل، تضعیف مالی ایران و قطبی کردن سیاست خاورمیانه‌ای را در چارچوب منافع خود تحلیل می‌کنند. یکی از تحولات بسیار جدی در ژئوپلیتیک خاورمیانه، ارائه برآورد‌های نادرست از عملکرد ایران است. سیاست‌مداران منطقه‌ای با به‌کارگیری نکته‌های ظریف روان‌شناسانه، ایران را به یک غول بزرگ سیاسی و نظامی و هرج‌و‌مرج‌طلب تشبیه کرده‌اند (See: Rousseu and Garcia-Retamero, 2009: 54-78).

تورم تهدید (Ibid, 16-39)، بخش مهمی از قطبی کردن و ژئوپلیتیک جدید خاورمیانه است که با همکاری تدریجی اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس شکل گرفته است(۱۴). کانون تئوریک مخالفان جمهوری اسلامی ایران، جلوگیری از ورود ایران به اقتصاد بین‌الملل، جلوگیری از عادی شدن روابط اقتصادی ایران با ژاپن و اتحادیه اروپا، جلوگیری از دادن مجوز از سوی آمریکا برای کار اقتصادی ایران با دلار، و به تأخیر انداختن سرمایه‌گذاری خارجی در ایران است که درمجموع براساس این دیدگاه‌، ایران باید به‌عنوان یک کشور جنگجو، در حد بقا حفظ شود. معماری این تصویر، زمینه‌های دوقطبی شدن خاورمیانه را فراهم می‌آورد. این شرایط، آمریکا را به حضور سیاسی، نظامی، و امنیتی در خاورمیانه ترغیب می‌کند. همان‌گونه که در بخش اسرائیل تبیین شد، این چارچوب در امتداد منافع اسرائیل است و نگرانی‌های امنیتی کشورهای عربی را نیز کاهش می‌دهد. امکان حل‌و‌فصل مسائل سوریه تا اندازه قابل‌توجهی، تابع آینده روابط روسیه و آمریکا خواهد بود. به میزانی که این رابطه همچنان بحرانی باقی بماند، موضوع سوریه نیز طولانی خواهد شد.

به‌موجب فشارها و تحریم‌های اقتصادی، آمادگی مسکو برای باثبات‌سازی روابط، به‌مراتب بیشتر از آمریکا است. افزایش کار نظامی در شرق اروپا و خاورمیانه نشانگر این است که دولت جدید آمریکا در پی اهرم‌های جدید با مسکو بوده و عجله‌ای برای تفاهم ندارد. دولت جدید، صبر استراتژیک دولت اوباما را کنار گذاشته و با تعریف دیگری وارد عرصه روابط بین‌المللی شده است. این سیاست جدید آمریکا به نفع عربستان و اسرائیل است. درعین‌حال، کشورهای عربی خلیج فارس تلاش کرده‌اند با سرمایه‌گذاری انرژی در روسیه، نوعی تعامل پایدار با مسکو ایجاد کرده و بر سیاست‌های خاورمیانه‌ای روسیه اثرگذاری کنند. همانند گذشته، به‌نظر می‌رسد که حل‌و‌فصل اختلاف‌های خاورمیانه در اولویت این کشورها نباشد. موضوع فلسطین نیز با مطرح شدن سوریه و داعش، از اهمیت گذشته برخوردار نیست (See Serry, 2017: 195-202). هرچند روسیه در آیندۀ سوریه نقش مهمی خواهد داشت، ولی در تمام مسائل دیگر خاورمیانه، آمریکا مهم‌ترین بازیگر برون‌منطقه‌ای بوده و نقش آن به‌تدریج افزایش خواهد یافت. این فضای نظامی و امنیتی، حاکی از فروش بیشتر تسلیحات به کشورهای عربی، اسرائیل و ترکیه بوده و نفوذ امنیتی‌ـ‌نظامی آمریکا را در منطقه تشدید می‌کند. تا زمانی‌که دایرۀ عملکرد داعش در عراق و سوریه حفظ شود، فوریتی نیز برای تقابل جدی با او وجود نخواهد داشت. مبارزه با داعش، فرصت حضور و نفوذ دائمی‌تری در عراق به آمریکا می‌دهد.

سوم، سطح ملی مسائل ژئوپلیتیک خاورمیانه است. عربستان با افق ۲۰۳۰ در پی متنوع‌سازی اقتصاد خود است تا وابستگی به درآمد نفت را کاهش دهد و منابع جدید درآمدی را از طریق دریافت مالیات، فروش کالا و گسترده کردن سرمایه‌گذاری خارجی، فراهم آورد. هرچند در سطح دولتی، این تلاش وجود دارد اما در فرایند اجماع‌سازی‌های اجتماعی، مذهبی و خانواده سلطنتی، شعاع اجماع مشخص نیست، ولی با برنامه‌های فراوانی که طراحی شده است، می‌توان حدس علمی زد که تا اندازه‌ای عربستان، اقتصاد خود را چندبخشی و صنعتی‌تر کرده و درآمدهای جدیدی به‌دست خواهد آورد.

بسیاری از کشورهای عربی خلیج فارس نیز در مقیاسی کمتر در این مسیر قرار گرفته‌اند. مصر و اردن با وابستگی‌های مالی بیشتری به آمریکا، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول و کشورهای عربی، نقش مهمی در ژئوپلیتیک منطقه ایفا نخواهند کرد. آینده بحران یمن، تابع تصمیم آمریکا برای دخالت مستقیم‌تر و گسترده‌تر خواهد بود. ژئوپلیتیک منطقه با منابع فراوان مالی کشورهای حوزه خلیج فارس، توان طراحی و قطب‌سازی اسرائیل و تلاش نظامی آمریکا در یک قطب و همکاری‌های ایران و روسیه و تحولات درون عراق و سوریه در قطب دیگری شکل خواهد گرفت. ترکیه به منافع ناتو و آمریکا گرایش دارد، ولی در تمام امور منطقه‌ای، به‌ضرورت، تابع عربستان و اسرائیل نیست، بلکه در هر دو قطب حضور دارد، ولی عمدتاً در قطب غربی است.

به‌موازات این پویش‌های امنیتی و ژئوپلیتیکی منطقه‌ای، یک پرسش اساسی این است که کدام کشورها توان افزایش ثروت ملی را در این ماتریس جنگ و نزاع دارا هستند؟ بدون امکانات مالی و تولید ثروت، کشورها ظرفیت‌های نقش‌آفرینی خود را از دست می‌دهند. اردن، عراق، سوریه، لبنان، یمن و مصر سال‌ها در بی‌ثباتی و مشکلات اقتصادی زندگی خواهند کرد. اصل ژئوپلیتیک ملی و منطقه‌ای در عربستان، اسرائیل، ایران، و ترکیه خواهد بود. شرکای این قدرت‌های منطقه‌ای نیز سطح و مقیاس قدرت آن‌ها را مشخص‌تر خواهند کرد. درمجموع، تجمیع قدرت در ترازوی منطقه‌ای با کفه سنگین‌‌تری در اختیار جزیره‌العرب، اسرائیل‌ـ‌آمریکا و تا اندازه‌ای، ترکیه قرار دارد. کفه مقابل هم به توان مالی نیاز دارد و هم به جذب ترکیه و کشورهای عربی. نحوه تعامل میان روسیه و آمریکا در طول سال‌های آینده می‌تواند وضعیت این ترازو را شفاف‌تر کند.

همان‌گونه که در چارچوب نظری کی‌گن در ابتدای مقاله آمد، رقابت برای جایگاه و نفوذ در سطح منطقه‌ای و جهانی به‌شدت افزایش یافته است و خاورمیانه به‌عنوان یک زیرمجموعه سیستم بین‌المللی، نمونه‌ای چندوجهی از این نظم نوین جهانی است. علایق روسیه و چین به قدرت نظامی و ژئوپلیتیک نیز، مسیر روابط بین‌المللی را به‌سمت نظم و تطابق کمتر سوق داده است. خاورمیانه همان‌گونه که کی‌گن تبیین می‌کند، فضای رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی شده و سطح توافق نیز در آن کاهش پیدا کرده است. فراوانی و شدت اختلاف‌ها حاکی از این است که افق حل اختلافات[۱۹] به‌مراتب، ضعیف‌تر شده و در مسیر مدیریت اختلافات[۲۰] حرکت می‌کند.

شاید قدرت‌های خاورمیانه‌ای، علاقه‌مند باشند که زمین رقابت و تقابل را خارج از مرزهای خود قرار دهند و حتی این بازی را تداوم بخشند، ضمن اینکه اقتصاد ملی و قدرت ملی آن‌ها حفظ شده و رشد کند. با ورود روسیه، ژئوپلیتیک خاورمیانه، پیچیده‌تر و بین‌المللی‌تر و حل‌و‌فصل مسائل آن، طولانی‌تر شده است. هرچند دوقطبی شدن خاورمیانه، نوعی توازن ایجاد کرده است، ولی بین‌المللی شدن تقابل‌ها و کشمکش‌های آن، تابع نحوه تعامل آمریکا و روسیه در شرق و شمال اروپا، مسائل مربوط به تعهدات نظامی طرفین، تحریم‌های اقتصادی غرب و حتی برون‌رفت از مثلث تعاملات روسیه، چین و آمریکا خواهد بود.*

«زندگی تستی» ؛ سؤالات چهار گزینه ای چگونه قدرت تفکر را از یک جامعه می گیرد؟!

    "برای هر مسأله و مشکلی، تنها یک راه حل وجود دارد" و این، گزاره ای غیر واقعی است و گاه، بسیار ناامید کننده و مخرب.   

عصر ایران/ اندیشکده آموزش و پرورش؛ جعفر محمدی - سؤالات چهار گزینه ای یا همان تستی ، اختراع جالبی برای معلمانی است که نمی خواهند درگیر دستخط های کج و معوج و زیاده نویسی های دانش آموزان و دانشجویان شان شوند!
 
در این مطلب نمی خواهم درگیر تست و نقد و بررسی آن شوم. بلکه صرفاً به بررسی اجمالی پیام ناگوار تست بسنده می کنم.

در هر سوال چهار گزینه ای ، تنها یک پاسخ درست است و بقیه پاسخ ها ، کاملاً مردود هستند، هر چند بخشی از پاسخ را در خود داشته باشند.
پیام نهفته در دل سیستم تستی برای کودکان و نوجوانان این است: "برای هر مسأله و مشکلی، تنها یک راه حل وجود دارد" و این، گزاره ای غیر واقعی است و گاه، بسیار ناامید کننده و مخرب.

پیام تست، که به طور ناخودآگاه منتقل می شود، در تضاد کامل با زندگی اجتماعی ما قرار دارد. ما باید یاد بگیریم و سپس به فرزندان یا دانش آموزان خود یاد بدهیم که برای حل هر مشکلی ، فقط به یک راه حل فکر نکنند بلکه راه های مختلفی را بررسی و طی نمایند.
 «زندگی تستی» ؛ سؤالات چهار گزینه ای چگونه قدرت تفکر را از یک جامعه می گیرد؟!
یک معلم ریاضی که به دانش آموزانش می گوید تنها از فرمول و راهی که یاد داده است باید جواب را پیدا کنند، در واقع به دانش آموزانش یاد می دهد که برای حل مشکلات زندگی شان نیز همان راه پیموده یا توصیه شده توسط دیگران را طی کنند و خودشان به دنبال یافتن یا ایجاد راه های جدید نگردند چرا که هر مسأله ای فقط یک راه دارد!

"زندگی تستی"، که در آن فکر می کنیم برای هر مشکلی تنها یک راه وجود دارد که باید آن را از قبل آموخت، منشأ بسیاری از مشکلات ماست.
بسیاری از کسب و کارها ، به این خاطر شکست خورده اند که صاحبان شان ، فکر می کردند که تنها یک راه برای موفقیت وجود دارد و آن راه هم همان راهی است که موفق های قبلی طی کرده اند. با این حال بعد از تقلید از راه موفقیت آمیز قبلی ها، چون به هدف شان نرسیده اند، کار و بارشان را تعطیل کرده اند.

بسیاری از دانش آموزان از درسی مانند ریاضی گریزان هستند چون ریاضی آموزش داده شده در مدارس می گوید: "فقط همین یک راه!" در حالی که اگر راه های مختلفی یاد داده می شد، شاید دانش آموز با راه دوم یا سوم و ... کنار می آمد.

بسیاری از همسران از هم جدا شده اند، چون برای حل  هر کدام ازمشکلات زندگی مشترک شان، تنها به راه حل های انجام یا توصیه شده توسط دیگران بسنده کرده اند و هرگز ننشسته اند که راه های جدیدتری بیابند چون اساساً یاد نگرفته اند که ممکن است راه دیگری هم وجود داشته باشد.

هیچ اشکالی ندارد در نظام آموزشی کشور به ویژه در دوره ابتدایی و اول متوسطه،گاه آزمون های تستی هم برگزار شود ولی به جای این که همه شان چهار جوابی باشند با یک سوال درست و سه نادرست، می توان سوالات سه، چهار یا پنج گزینه ای طراحی کرد و در هر سوال از یک تا چند گزینه صحیح داشت تا این پیام را انتقال دهند که در زندگی نیز می توان برای یک مسأله چندین جواب را دنبال کرد؛ حتی می توان همه گزینه ها را نادرست طراحی کرد و از دانش آموز خواست، گزینه صحیح را خودش بنویسد. هدف از این روش، گشودن کردن فکر دانش آموزان و رهایی آنها از پیش فرض هاست. (در دوره متوسطه دوم جهت آماده سازی دانش آموزان برای مسابقات علمی می توان از تست های مرسوم استفاده کرد.)

فراموش نکنیم که دوران مطلق انگاری به پایان رسیده است و نسل جدید را باید برای عصری آماده کرد که در آن، باید یک پدیده را از زوایای گوناگون ببینند و برای رسیدن به یک مقصد راه های مختلفی را پیش روی خود ببینند و انتخاب کنند و حتی خود راه های جدیدی بسازند و بروند و پیشنهاد کنند. عصر جدید، زندگی تستی را بر نمی تابد.

گوشی آیفون را برای مسئولان ایرانی ممنوع کنید +عکس

نقش پنهان «پگاسوس» اسراییلی در قتل وحشیانه جمال خاشقجی

گوشی موبایل مسوولان دولتی

اسنودن در حالی شرکت NSO و بدافزار ساخت آنرا به عنوان عامل رهگیری خاشقچی معرفی کرده که بسیاری از کارمندان این شرکت، نیروهای سابق یگان 8200 ارتش اسراییل هستند که در بحث جاسوسی الکترونیکی فعالیت دارند.

به گزارش سرویس دفاع و امنیت مشرق، ماجرای قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد سعودی در کنسولگری این کشور در ترکیه به تاریخ 2 اکتبر سال جاری، تبدیل به یکی از ماجراهای پیچیده و عجیب سالهای اخیر از مناظر مختلف شده است. از بحث نحوه شناسایی و ردیابی این روزنامه نگار تا آنچه بر سر جنازه وی آمده و البته تاثیری که این حادثه بر روابط کشورهای مختلف با دولت سعودی داشته است. اما هفته گذشته ادوارد اسنودن افشاگر سازمان NSA آمریکا که در حال حاضر در روسیه زندگی می کند درباره قتل این روزنامه نگار سعودی دست به ارائه اسناد جدیدی زده که آنچنان که باید مورد توجه رسانه های کشورمان قرار نگرفته است.

وی در این افشاگری جدید انگشت اتهام در بحث اطلاع از برنامه خاشقجی برای حضور در کنسولگری سعودی در استانبول را به سمت یک شرکت اسراییلی و یک بد افزار جاسوسی ساخت این شرکت برده تا مشخص شود ماجرا از کجا برای مقامات سعودی فاش شده؛ ماجرایی که یک سر آن به گوشی ایفون خاشقجی باز می گشت.

هر جا نامی از خرابکاری است نام یگان 8200 می درخشد

به طور خلاصه ادوارد اسنودن، شرکت اسراییل NSO و بدافزار پگاسوس ساخت این شرکت را به عنوان عامل رهگیری خاشقچی معرفی کرده است. البته اسنودن اولین شخصی نبود که انگشت اتهام را به سمت این شرکت اسراییلی دراز کرد بلکه پیش از او مرکز تحقیقاتی Citizen Lab که در دانشگاه تورنتوی کانادا مستقر است درباره این حمله صحبت کرده بود. بر اساس اعلام این مرکز تحقیقاتی، نه تنها شخص خاشقجی و بلکه یک تبعه سعودی در کانادا به نام عمر عبدالعزیز که از مخالفان حکومت سعودی است مورد حمله سایبری قرار گرفته است. بد افزار پگاسوس از طریق یک ایمیل جعلی برای او ارسال شده و از این طریق، آیفون وی آلوده شده و سعودی ها موفق شدند مکالمات وی از جمله ارتباطات او با خاشقجی را شنود و برای قتل او آماده بشوند.

عمر عبدالعزیز  فعال سعودی مقیم کانادا

اما شرکت NSO کجاست و بدافزار یا ویروس پگاسوس چیست ؟

شرکت اسراییلی NSO در سال 2010 میلادی توسط ژنرال بازنشسته اسراییلی آویگدور بنگال تاسیس شد. وی رییس سابق شرکت صنایع هوافضای اسراییل (IAI) بود و در فوریه سال 2016 میلادی درگذشت. بر اساس اطلاعات موجود، بسیاری از کارمندان شرکت NSO نیروهای سابق یگان 8200 ارتش اسراییل هستند که در بحث شنود و جاسوسی الکترونیکی و جنگ سایبری فعالیت دارد. این شرکت خود را فعال در زمینه فناوری های شناسایی و جمع آوری اطلاعات معرفی می کند و بارها اعلام کرده که صرفا با دولت ها و نهادهای قانونی برای رهگیری جنایتکاران و مقابله با تروریسم همکاری می کند. در حال حاضر در حدود 70 درصد سهام NSO توسط شرکت آمریکایی Francisco Partners خریداری شده است.

ژنرال آویگدور بنگال
ژنرال آویگدور بنگال

جاسوس افزار پگاسوس معمولا به شکل یک پیامک حاوی یک لینک عمل می کند و اولین بار، وجود آن در سال 2016 میلادی توسط مرکز تحقیقاتی Citizen Lab کانادا کشف شد. اما داستان کشف شدن این بد افزار نیز جالب است. در سال 2016 میلادی، احمد منصور فعال حقوق بشر اماراتی پیامکی حاوی یک لینک را دریافت می کند که در آن اعلام شده در این لینک اطلاعاتی حاوی شکنجه در زندان های امارات متحده عربی است. وی این لینک را برای موسسه کانادایی ارسال کرده و موجب کشف این بد افزار می شود. تحقیقاتی که بعدا توسط برخی نشریات مثل نیویورک تایمز انجام شد مشخص کرد که دولت امارت متحده عربی از حدود سال 2013 میلادی به این بد افزار دسترسی داشته است و از آن برای رهگیری مخالفان خود استفاده می کرده است.

دفتر شرکت NSO
دفتر شرکت NSO

این بد افزار بعد از این که قربانی مورد نظر بر روی لینک آلوده کلیک کند به داخل تلفن همراه او نفوذ کرده و به نوعی کنترل آن را بدست می گیرد. با استفاده از این ویروس ، ارسال کنندگان می توانند مکالمات ، تصاویر ، پیامک ها و محتوی گفتگوها در شبکه های اجتماعی مربوط به این تلفن را رهگیری کنند. بعد از اعلام خبر این حمله به گوشی های اپل که از نرم افزار iOS استفاده می کنند شرکت اپل پچ امنیتی iOS 9.3.5 را برای مقابله با پگاسوس عرضه کرد.

آیفون عبدالعزیز از قبل هک شده بود یا پگاسوس به روز شده ؟!

بد افزار پگاسوس از حالت حمله روز صفر بهره می برد. این حمله ای است که از یک آسیب‌پذیری در یک نرم‌افزار کاربردی که تا پیش از آن ناشناخته بوده‌ بهره ‌جویی می‌کند. این بدان معناست که توسعه‌ دهندگان برای رفع آسیب ‌پذیری صفر روز فرصت داشته ‌اند. پیش از آنکه توسعه ‌دهنده نرم‌ افزار هدف از آسیب‌ پذیری آگاهی یابد، اکسپلویت صفر روزه (نرم‌ افزاری که از یک حفره امنیتی برای اعمال یک حمله استفاده می‌کند) توسط حمله‌ کنندگان استفاده یا به اشتراک گذاشته می ‌شود. در این شرایط این بد افزار به قلب نرم افزار یا سیستم عامل مورد نظر نفوذ کرده و می تواند تا مدتها کشف نشده باقی بماند. نکته جالب اینجاست که ویروس معروف استاکس نت نیز که به بخش هایی از برنامه اتمی ایران حمله کرده بود نیز از حالت روز صفر بهره می برده است.

با توجه به ارائه پچ امنیتی توسط شرکت اپل در سال 2016 میلادی با دو حالت رو به رو هستیم ، یا قبل از ارسال این پچ امنیتی، آیفون عبدالعزیز هک شده بوده است یا در این مدت با مدل جدیدی از پگاسوس رو به رو هستیم که می تواند از سیستم های امنیتی آیفون جدید نیز عبور کند که گزینه دوم منطقی تر به نظر می رسد چراکه این افراد و امثال آنها می دانند که باید به روز رسانی های عمومی را جهت جلوگیری از مشکل دار شدن گوشی خود، سریعا نصب کنند.

بر اساس تحقیقات مرکز تحقیقاتی Citizen Lab ، عربستان سعودی به غیر از کانادا در کشورهای انگلیس ، فرانسه ، قطر، بحرین ، عراق، مصر، مراکش و ترکیه نیز با استفاده از این ویروس به آیفون های مخالفین خود حمله کرده است. در عین حال گزارش هایی از حملات این بد افزار به روزنامه نگاران و فعالان سیاسی و حقوق بشر در کشورهایی مثل مکزیک، موزامبیک، ازبکستان، تایلند و مجارستان نیز منتشر شده که البته صورت کامل قابل تایید نیستند.

آنچه که واضح و مشخص است این شرکت اسراییلی که مشخصا با اجازه و صلاح دید مسئولان رژیم صهیونیستی مشغول فعالیت در این سطح است، از سالها پیش با حکومت های امارات متحده عربی و عربستان در ارتباط بوده و در عین حال بدون هیچ مشکل سیاسی و بین المللی، صرفا در برابر دریافت پول، نرم افزارهای جاسوسی را در اختیار تمامی دولت ها حتی با سابقه بسیار بد در زمینه جاسوسی و نقض حریم خصوصی نیز قرار می دهد.

مسئولان اجرایی و علاقمندی به گوشی های آیفون

یکی از موضوعاتی که تاکنون مورد توجه کافی قرار نگرفته، تصویب و اجرای الزامات حفاظتی نحوه استفاده از تلفن های همراه برای مسئولان مهم کشور همچون وزرا و اعضای کابینه است. در حالی که بر اساس یک تصور قدیمی و غلط که گوشی های آیفون از امنیت بیشتری به نسبت گوشی‌های اندرویدی برخوردارند (البته امنیت گوشی های اندرویدی نیز قابل تایید نیست)، تعداد قابل توجهی از اعضای دولت فعلی از این تلفن برای امور روزمره خود استفاده می کنند که طبیعتا یک هدف مناسب و مهم برای سرویس های جاسوسی اسراییل و کشورهای متخاصم دیگر محسوب می شود.

اگرچه سردار جلالی رییس سازمان پدافند غیرعامل، در مصاحبه اخیر خود خبر از تلاش برای رفع مشکلات امنیتی مربوط به استفاده مسئولان مهم کشور از تلفن های همراه داده و مشخصا از شنود و جاسوسی برخی سرویس های اطلاعاتی از گفتگوهای ظریف و مسئولانی چون رییس جمهور کشورمان خبر داده، اما تا زمان دستیابی به چنین اطمینانی، باید مراقبت از افشای اطلاعات و دستیابی دیگران به داده های موجود در تلفن مسئولان را دوچندان کرد.

به عنوان مثال، جدیدترین تصویر منتشره از گوشی بیژن زنگنه وزیر نفت در هفته های اخیر نشان می دهد وی از تلفن همراه آیفون آنهم از نوع 10 اس استفاده می کند که حاکی از علاقمندی یکی از مهمترین مسئولان فعلی کشور در دور زدن تحریم های نفتی و جلوگیری از ورود خسارت ناشی از تصمیمات ظالمانه و غیرقانونی آمریکا، به این برند است؛ در حالی که مشخص نیست چقدر نسبت به ظرایف و الزامات حفاظت از اطلاعات شخصی و جلوگیری از درز اطلاعات توسط جاسوس افزارها، آموزش دیده اند و از آن مطلع هستند.

چرا کرکوک برای آمریکا مهم است؟

میادین نفتی منطقه کرکوک عراق پس از وضع مجدد تحریم‌های آمریکا علیه ایران، اهمیت جدیدی پیدا کرده و واشنگتن، بغداد را برای ازسرگیری صادرات نفت آن تحت فشار قرار داده است.

به گزارش ایسنا به نقل از رویترز، عراق قصد دارد ظرفیت صادرات خود را از کمتر از ۵ میلیون بشکه فعلی به ۸.۵ میلیون بشکه در روز در سالهای آینده افزایش دهد که یک میلیون بشکه آن از کرکوک خواهد بود.

چرا کرکوک این قدر مهم است؟

توقف صادرات نفت از کرکوک، صادرات حدود ۳۰۰ هزار بشکه در روز نفت از عراق به ترکیه و بازارهای بین المللی را متوقف کرد و باعث از دست رفتن ۸ میلیارد دلار درآمد از زمان توقف صادرات در سال گذشته شد.

اکثر صادرات نفت عراق از میادین جنوبی این کشور است اما کرکوک یکی از بزرگترین و قدیمی‌ترین میادین نفتی در خاورمیانه است که برآورد می‌شود حدود ۹ میلیارد بشکه ذخایر قابل برداشت دارد.

آمریکا همچنین کرکوک را گزینه ای می‌بیند که کمک می‌کند افت جهانی عرضه نفت به دلیل تحریمهای ایران جبران شود.

منابع صنعتی می‌گویند واشنگتن بغداد را برای توقف سواپ نفت با ایران و ازسرگیری صادرات نفت کرکوک از طریق ترکیه تحت فشار قرار داده است.

علت توقف صادرات کرکوک چه بود؟

صادرات نفت کرکوک از اکتبر سال ۲۰۱۷ پس از اینکه نیروهای دولت مرکزی عراق در واکنش به همه پرسی استقلال منطقه نیمه خودمختار کردستان در شمال این کشور، کنترل کرکوک را از نیروهای کرد پس گرفتند، متوقف شد.

کردها کنترل کرکوک و میادین نفتی آن را که در سال ۲۰۱۴ توسط گروه داعش از دست ارتش عراق خارج شده بود، بدست گرفته و نیروهای خود را در این منطقه مستقر کرده بودند.

ازسرگیری صادرات کرکوک به مذاکرات میان بغداد و کردها بستگی دارد

خط لوله ای که زمانی عراق با استفاده از آن از طریق ترکیه نفت صادر می کرد از سوی داعش تخریب شده و تنها یک خط لوله کار می‌کند که توسط کردها ساخته شده و تحت کنترل آنها قرار دارد. دولت عراق یا باید از این خط لوله استفاده کند یا خط لوله جدیدی استفاده کند. این کشور در حال بررسی هر دو گزینه است.

چه کسی جریان نفت کرکوک را کنترل می‌کند؟

روی کاغذ این بغداد است که جریان نفت کرکوک را کنترل می‌کند اما اگر عراق تصمیم بگیرد از خط لوله کردستان برای صادرات نفت استفاده کند باید پای میز مذاکره بنشیند.

کردها در قبال چنین امتیازی، احتمالا خواهان سهم بیشتری از درآمد نفتی دولتی عراق خواهند بود.

چه زمانی و به چه میزان صادرات نفت کرکوک ازسرگرفته خواهد شد؟

بمحض اینکه بغداد و کردها به توافق برسند صادرات نفت کرکوک ازسرگرفته خواهد شد. اگر چنین توافقی حاصل نشود عراق باید خط لوله جدیدی بسازد که ممکن است حدود دو سال به طول بینجامد.

مقامات منطقه کردستان اظهار کرده اند خط لوله روس‌نفت به ظرفیت یک میلیون بشکه در روز ارتقا یافته که ممکن است پاسخگوی جریان ۴۰۰ هزار بشکه در روز نفت از سایر میادین نفتی در کردستان بعلاوه نفت کرکوک باشد.

مقامات عراقی می‌گویند همچنان باید خوراک پالایشگاههای داخلی را تامین کنند بنابراین اگر صادرات از کرکوک ازسرگرفته شود در وهله نخست از ۱۰۰ هزار بشکه در روز فراتر نخواهد رفت که به معنای آن است که صادرات از طریق کردستان تنها ۵۰۰ هزار بشکه در روز خواهد بود.

این میزان کمتر از صادرات ۷۰۰ هزار بشکه در روز منطقه کردستان پیش از برگزاری همه پرسی خواهد بود و برای اینکه به ترکیه کمک کند وابستگی خود به نفت ایران را کاهش دهد کافی نخواهد بود.

تحریم‌های نفتی آمریکا بر بخش نفت عراق تاثیر می‌گذارد؟

عراق و ایران پیش از اجرای تحریمهای جدید، حجم اندکی نفت را مبادله می‌کردند که به حدود ۳۰ هزار بشکه در روز بالغ می شد و شامل نفت کرکوک بود اما اقتصاد عراق به صورت کلی به تجارت با ایران به شدت وابسته است. به عنوان نمونه گاز ایران در نیروگاههای برق عراق مصرف می‌شود.

واشنگتن به عراق برای واردات گاز و مواد غذایی از ایران معافیت داده اما اعلام کرده این معافیت موقتی است و باعث ابهام در عراق شده است.

روسیه: فروش سوخو به ایران منوط به صدور مجوز آمریکاست

دبیر انجمن شرکت‌های هواپیمایی اعلام کرد، خرید هواپیماهای روسی نیازمند صدور مجوز اوفک از سوی خزانه‌داری آمریکاست.

مقصود اسعدی سامانی در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم، در واکنش به اظهارات یکی از نمایندگان مجلس مبنی بر اینکه هواپیماهای روسی غیرایمن هستند و نباید از آنها در خطوط هوایی کشور استفاده شود، اظهار کرد: شرکت های هواپیمایی، هواپیمایی را به کار می گیرند که قطعا تاییدیه سازمان هواپیمایی کشوری را داشته باشد ضمن اینکه ایرلاین ها بایستی الزامات قانونی را رعایت کنند.

وی با تاکید بر اینکه هیچ هواپیمایی به کار گرفته نمی شود مگر این‌که سازمان هواپیمایی کشوری ایمنی آنرا تایید کرده باشد، افزود: مهم‌ترین هدف ایرلاین ها این است که در خدمات رسانی به مردم دغدغه و نگرانی در این رابطه نداشته باشند.

وی با بیان این که روس‌ها به عنوان یک گزینه برای خرید هواپیما مطرح هستند، تصریح کرد: آنها فروش هواپیما به ایران را منوط به صدور مجوز اوفک از سوی خزانه داری آمریکا کرده اند. 10 تا 15 درصد هواپیمای سوخو قطعات آمریکایی است و به همین دلیل مشمول مجوز اوفک می شود، در واقع بدون این مجوز امکان فروش هواپیما به ایران وجود ندارد.

وی ادامه داد: مگر این‌که روس ها تغییراتی در تجهیزات و قطعات هواپیما ایجاد کنند تا دیگر برای فروش سوخو به ایران نیازی به مجوز اوفک نداشته باشند.

دبیر انجمن شرکت های هواپیمایی با تاکید بر اینکه به کارگیری هواپیماهای روسی در کشور قطعا منوط به این است که ایمنی آنها توسط سازمان هواپیمایی کشوری تایید شود، گفت: بعد از برجام مذاکراتی برای خرید هواپیما با چینی ها داشتیم اما هواپیمای آنها هنوز به مرحله تولید قطعی نرسیده و از این رو یک گزینه قطعی برای ایرلاین های داخلی نیستند.

پیشنهاد قطر به عراق: برای دور زدن تحریم ایران، از بانک های دوحه استفاده کنید

یک روزنامه بحرینی مدعی شد که وزیر خارجه قطر به مسئولان عراقی پیشنهاد داده است که برای دور زدن تحریم های آمریکا علیه ایران از بانک های دوحه استفاده کنند.

به گزارش ایسنا، روزنامه بحرینی اخبار الخلیج مدعی شد که برخی منابع سیاسی در بغداد اعلام کردند: کشور قطر برای دور زدن تحریم‌های آمریکا علیه ایران به مسئولین عراقی پیشنهاد داده است که برای انجام معاملات مالی از بانک‌های دوحه استفاده کنند.

در این گزارش ادعا شده است: محمد بن عبدالرحمن، وزیر خارجه قطر در سفر اخیر خود به بغداد در روز چهارشنبه گذشته و دیدار با مسئولان اجرایی و سیاسی کشور عراق این پیشنهاد را داده است.

منابع عراقی اعلام کردند که این پیشنهاد قطری‌ها در راستای کمک به ایران برای مقابله با تحریم‌های آمریکا است اما موافقت بغداد با این مساله بعید است.

به گزارش ایسنا، در جریان بازگشت تحریم‌های آمریکا علیه ایران تعدادی از شرکت‌ها و موسسات، افراد و گروه‌های جدیدی نیز مورد تحریم قرار گرفتند. در این لیست که به ادعای دولت آمریکا علیه دولت ایران است اما در واقع تاثیر مستقیم آن بر مردم بوده و نیازهای اصلی آنها را هدف قرار داده است ۵۰ بانک و زیرمجموعه‌های آنها مورد تحریم قرار گرفتند. همچنین در این تحریم‌ها خطوط کشتیرانی ایران و هواپیمایی جمهوری اسلامی نیز به چشم می‌خورد.

نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل متحد با اشاره به تحریم‌های غیرقانونی و یکجانبه آمریکا در ۱۴ آبان ۱۳۹۷ خواهان اقدام دسته‌جمعی سازمان ملل متحد و اعضای جامعه بین‌المللی در مقابله با این تحریم‌ها شد.

غلامعلی خوشرو در این نامه اقدام آمریکا را مغایر با مقررات بین‌المللی متعددی دانسته است که در بخش دیگری از این نامه آمده است که «این تحریم‌ها غیرقانونی و مغایر با اصول شناخته شده مصرح در منشور ملل متحد و مورد پذیرش جامعه بین‌المللی نظیر برابری حاکمیت دولت‌ها، عدم مداخله در امور داخلی دولت‌های عضو و آزادی تردد و تجارت بین‌المللی است».

از سوی دیگر، سفارت آمریکا در بغداد اخیرا در ویدیویی که در صفحه فیس بوک خود منتشر کرد، اعلام کرد: آمریکا به عراق یک معافیت موقتی به مدت ۴۵ روز برای ادامه خرید گاز طبیعی و برق از ایران داده است. این معافیت به عراق فرصت می دهد به سوی استقلال انرژی گام بردارد.

مقامات بانک مرکزی عراق در اوت اعلام کرده بودند اقتصاد این کشور ارتباط نزدیکی با ایران دارد به همین دلیل بغداد از واشنگتن درخواست خواهد کرد از برخی از تحریم‌هایش معافیت بگیرد.

معافیت موقتی فعلی به شرطی داده شده است که عراق برای واردات از ایران، به دلار آمریکا پول پرداخت نکند.

پیش از این دو مقام دولتی عراق که به‌دلیل محرمانه بودن موضوع، مایل نبودند نامشان فاش شود به بلومبرگ گفته بودند عراق هم‌چنان گاز طبیعی و برق از ایران وارد می‌کند و یک حساب بانکی برای پرداخت پول واردات ایران به دینار ایجاد کرده است.

براساس این گزارش، دولت ایالات متحده آمریکا اعلام کرده است که چین، هند، ایتالیا، یونان، ژاپن، کره جنوبی، تایوان و ترکیه برای مدتی محدود اجازه دارند که به واردات نفت ایران ادامه دهند.

سرقت مسلحانه از طلافروشی در گتوند خوزستان/ طلافروش کشته شد

    هنوز از میزان طلا و زیورآلات سرقتی اطلاعات دقیقی به دست نیامده و تلاش برای شناسایی و دستگیری سارقان از سوی پلیس در حال انجام است.   

در حمله عصر یکشنبه سارقان مسلح به یک طلافروشی در خیابان استقلال شهر گتوند، طلافروش به قتل رسید.

به گزارش ایرنا در این حمله سه سارق با یکدستگاه خودروی سواری پژو 405 با استفاده از اسلحه طلافروش گتوندی را به ضرب گلوله مصدوم کردند.

علی خدری غریبوند فرماندار گتوند با تایید این خبر به خبرنگار ایرنا گفت: سارقان پس از درگیری از محل متواری شدند.

وی افزود: مرد مصدوم طلافروش به علت جراحات شدید در بیمارستان 32 تختخوابی کارون شهرستان گتوند فوت کرد.

فرماندار گتوند اظهار داشت: هنوز از میزان طلا و زیورآلات سرقتی اطلاعات دقیقی به دست نیامده و تلاش برای شناسایی و دستگیری سارقان از سوی پلیس در حال انجام است.

کاهش 50 درصدی خرید خرما در آبادان به دلیل شوری آب

مدیر جهاد کشاورزی آبادان گفت: خرید خرما نسبت به سال گذشته در این شهرستان حدود 50 درصد کاهش داشته است.

ناجی شعیب‌زاده در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: امسال سطح زیر کشت نخیلات 13 هزار هکتار بوده و 70 درصد محصول خرما این اراضی رقم استعمران است.

وی با بیان این‌که در سال جاری 14 هزار تن محصول خرما از کشاورزان خریداری شده است، بیان کرد: امسال به دلیل شوری آب، خرما بیشتر از نوع درجه 2 و 3 بوده است و به همین دلیل با کاهش 50 درصدی خرید خرما مواجه شدیم.

مدیر جهاد کشاورزی آبادان با اشاره به این‌که خرید خرما با همکاری سازمان تعاون روستایی به صورت حمایتی از کشاورزان انجام شد، گفت: با توجه به این‌که خرید به صورت حمایتی انجام‌ گرفته، کشاورزان از قیمت خرید رضایت داشته‌اند.

شعیب‌زاده با اشاره به اتمام خرید خرما گفت: خرمای استعمران بیشتر جنبه صادراتی دارد و باقی ارقام به عنوان خرمای مصرفی وارد بازار می‌شود.

روسی که شکارچی تانک است! (+تصاویر)

شاسی مذکور می تواند دو خدمه را در خود جای دهد و شامل یک سیستم کنترل راداری به همراه سیستم های کنترل نوری و لیزری ادغام شده است. حداکثر 15 موشک 9M123 و 9M123F را می توان توسط خودروهای 9P157 با نواخت راه اندازی 4 موشک در دقیقه جا به جا کرد.   

عصرایران؛ مجله تصویری سلاح- سیستم Khrizantema-S یک سامانه تسلیحاتی چند منظوره، خود کششی و ضد تانک است که به اختصار ATGW (مخفف سلاح ضد تانک هدایت شونده) نامیده می شود و توسط اداره طراحی- مهندسی JSC KBM توسعه یافته است. این محصول نظامی در سال 2005 توسط ارتش روسیه به خدمت گرفته شد. Khrizantema-S ATGW به منظور ردیابی و نابود سازی تانک های اصلی میدان نبرد (MBT) کنونی و همچنین تولیدات آینده، تانک های زرهی، اهداف هوایی که در ارتفاع پایین پرواز می کنند، اهداف سطحی با وزن سبک، پناهگاه های فولادی و یا سنگرهای زیر زمینی تحت انواع شرایط آب و هوایی و روشنایی روز یا شب طراحی شده است. این سیستم تسلیحاتی نه تنها از نواخت آتش بالایی برخوردار خواهد بود، بلکه در برابر اقدامات مرتبط با جنگ الکترونیک نیز محافظت شده است.

روسی که شکارچی تانک است! (+تصاویر)

در نوامبر سال 2012، واحد جنوبی توپخانه بخش نظامی ارتش روسیه در جمهوری اینگوشتیا (یکی از جمهوری های خودمختار روسیه) 10 دستگاه سیستم Khrizantema-S به منظور جایگزینی با سیستم موشکی ضد تانک Shturm-S دریافت کرد. 3 دستگاه اضافه دیگر نیز در سال 2013 به واحدهای توپخانه ای مذکور تحویل داده شد. سیستم موشکی Khrizantema-S طی نمایشگاه و کنفرانس بین المللی دفاع IDEX 2015 برای وزارت دفاع امارات متحده عربی به نمایش درآمد. همچنین نمونه ای با مقیاس کامل از این مدل ATGW که روی یک خودروی فرماندهی نظامی 9P157-3 نصب شده بود نیز در نمایشگاه بزرگ تسلیحات روسیه (سال 2015 مسکو) در معرض دید عموم قرار گرفت.

روسی که شکارچی تانک است! (+تصاویر)

اجزای سیستم Khrizantema-S ATGW

یک سیستم موشکی هدایت شونده ضد تانک پایه از نوع 9K123 Khrizantema-S شامل خودروی جنگی، موشک های ضد تانک، مجموعه ای از نمودارهای آموزشی، تجهیزات مخصوص آزمایش و همچنین وسایل نقلیه آزمایشی خواهد بود. البته مدل پیشرفته تری از این سیستم نیز به نام 9K123-1 Khrizantema-S تولید شده است.

روسی که شکارچی تانک است! (+تصاویر)

موشک ها

سیستم Khrizantema-S مجهز به موشک های فراصوت ضد تانک و همینطور هدایت شونده 9M123 و 9M123F با برد آتش 400 الی 6،000 متر و ارتفاع 4 کیلومتر از سطح دریا است. موشک 9M123 دارای یک کلاهک ضد تانک 9N146-1 با قدرت انفجاری بالا و موشک 9M123F نیز متشکل از کلاهک 9N146F خواهد بود. از جمله دیگر موشک های سازگار با این مجموعه می توان به موشک تمرینی 9M123 Prakt، موشک های آموزشی 9M123 Maket، 9M123 Uchebn، 9F734 و 9M123F اشاره کرد.

روسی که شکارچی تانک است! (+تصاویر)

سیستم کنترل آتش

سیستم کنترل آتش و هدایت خودکار دو حالته مانند گیرنده رادیویی و حسگر نور، در تکمیل امکانات متعدد Khrizantema-S تاثیر به سزایی دارند.

شاسی

همانطور که پیش تر نیز اشاره شد، 9K123 Khrizantema-S روی یک وسیله نقلیه نظامی (9P157) نصب شده است که از قطعات و واحدهای خودروی جنگی پیاده نظام BMP-3 استفاده می کند. 9P157 در ترکیب با Khrizantema-S، نوعی شکارچی تانک روسی محسوب می شود. شاسی مذکور می تواند دو خدمه را در خود جای دهد و شامل یک سیستم کنترل راداری به همراه سیستم های کنترل نوری و لیزری ادغام شده است. حداکثر 15 موشک 9M123 و 9M123F را می توان توسط خودروهای 9P157 با نواخت راه اندازی 4 موشک در دقیقه جا به جا کرد. موشک ها به صورت خودکار در یک پرتابگر جمع شدنی بارگذاری خواهند شد. از طرفی امکان شلیک همزمان دو موشک به دو هدف متفاوت نیز وجود دارد. وسیله نقلیه نظامی حامل می تواند با سرعت 70 کیلومتر بر ساعت حرکت کند.

روسی که شکارچی تانک است! (+تصاویر)

مشخصات موشک های ضد تانک هدایت شونده 9M123 و 9M123F

- حداکثر برد شلیک: 5000 متر

- حداقل برد شلیک: 400 متر

- سرعت پرواز: فراصوت

- قطر کلاهک: 155 میلی متر

- طول موشک: 2300 میلی متر

- وزن موشک: 62 کیلوگرم

- ارتفاع عملیاتی استفاده از موشک های نام برده نسبت به سطح دریا: تا 3000 متر

- جنگ ها: از موشک های 9M123 در جنگ داخلی لیبی استفاده شده است

مشخصات 9P157 Khrizantema-S

- ارتفاع: 85 متر

- عرض: 23 متر

- طول (بدنه): 71 متر

- تغییرات پرتابگر: 85 درجه به راست و چپ

- ظرفیت ذخیره موشک: 2 موشک آماده شلیک در پرتابگر و 15 موشک در وضعیت ذخیره سازی

- نواخت آتش: 4 موشک در دقیقه

- حداکثر سرعت جاده ای: 70 کیلومتر بر ساعت

مطالب مجله تصویری سلاح را در این لینک دنبال کنید.

روسی که شکارچی تانک است! (+تصاویر)

روسی که شکارچی تانک است! (+تصاویر)

روسی که شکارچی تانک است! (+تصاویر)

روسی که شکارچی تانک است! (+تصاویر)

 

استاندار خوزستان: تکذیب اعدام 22 نفر از بازداشت شدگان حادثه اهواز

 استاندار خوزستان اعدام جمعی از بازداشت‌شدگان مرتبط با حادثه تروریستی اهواز را تکذیب کرد.

غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان در واکنش به انتشار خبری مبنی‌ بر اعدام 22 نفر از بازداشت‌شدگان مرتبط با حادثه تروریستی اهواز به ایرناپلاس گفت: این خبر کذب محض است.

شریعتی همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا اطلاعی از مراحل دادرسی افراد بازداشت‌شده مرتبط با این حادثه تروریستی دارد یا خیر گفت: تفهیم اتهام صورت گرفته است، اما باید این اطلاعات را از دادگستری بپرسید.

همچنین جمال عالمی‌نیسی، فرماندار اهواز در گفت‌وگو با ایرناپلاس نیز تأکید کرد که این خبر اساساً صحت ندارد.

در این باره نیز محمدجواد جمالی نوبندگانی، نماینده مردم فسا و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی درباره اخبار منتشر شده مبنی‌بر اعدام متهمان حادثه اهواز به ایرناپلاس می‎گوید که انتشار این خبر بیشتر فضاسازی رسانه‎ای است.

وی افزود: این موضوع اصلأ به کمیسیون امنیت ملی نیامده است و به‎نظر من بیشتر فضاسازی رسانه‎ای است.

جمالی تأکید می‌کند: اولین بار است که خبر اعدامیان مرتبط با حادثه اهواز را می‎شنوم. من هیچ خبری در این باره ندارم که به اطلاع شما برسانم.

او در ادامه می‎افزاید: وزارت اطلاعات مسئولیت این کار را نداشته است. ممکن است وزارت اطلاعات افرادی را دستگیر کند، اما قطعاً در این رابطه قوه قضاییه حکم می‎دهد. این عضو کمیسیون امنیت ملی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا این موضوع در کمیسیون امنیت پیگیری می‎شود، می‎افزاید: قطعاً این مسأله را می‎پرسیم.

در جریان حمله تروریستی اهواز در 31 شهریور ماه گذشته که به مناسبت نخستین روز از هفته دفاع مقدس در حال برگزاری بود 24 نفر به شهادت رسیدند و 69 نفر بر اثر شلیک مستقیم تروریست ها مجروح شدند.

احتمال بارش برف و آبگرفتگی در خوزستان

اداره‌کل هواشناسی خوزستان با اشاره به پیش‌بینی تقویت سامانه باران‌زا در استان، در این خصوص اطلاعیه‌ای صادر کرد.

به گزارش ایسنا، در اطلاعیه 26 امروز (21 آبان) اداره‌کل هواشناسی خوزستان آمده است: "از روز چهارشنبه شاهد نفوذ و استقرار سامانه باران‌زا روی استان خوزستان هستیم که ابتدا سبب افزایش ابر و رگبار پراکنده و رعد و برق به ویژه در نیمه جنوبی و شرقی و ارتفاعات شمال شرق می‌شود.

این سامانه ناپایدار از اواخر روز چهارشنبه تا اوایل روز جمعه تقویت شده که سبب بارندگی‌های فراگیر، رعد و برق، بعضا ریزش تگرگ و احتمال ریزش برف در ارتفاعات و وزش تندباد لحظه‌ای در استان خواهد شد.

بیشترین شدت بارش‌ها طی اواخر روز چهارشنبه تا اوایل روز جمعه خواهد بود که در این مدت با توجه به حجم بارش‌ها انتظار آبگرفتگی معابر و طغیان مسیل‌ها در بخش‌هایی از استان وجود دارد.

طی این ایام شمال خلیج فارس مواج پیش‌بینی می‌شود.

افتتاح تصفیه خانه فاضلاب شرق اهواز

افتتاح تصفیه خانه فاضلاب شرق اهوازپول‌نیوز - مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب اهواز با اعلام این خبر گفت: ان شاالله در هفته جاری شاهد تحولات گسترده ای در حوزه خدمات فاضلاب به شهروندان عزیز اهوازی خواهیم بود ؛ افتتاح بزرگترین تصفیه خانه فاضلاب کشور در منطقه شرق اهواز.

به گزارش گروه انرژی پول‌نیوز، فردوس کریمی افزود : این پروژه در روز سه شنبه مورخ ۲۲ آبان ماه با حضور مقامات کشوری افتتاح می شود.

کریمی بیان داشت: تصفیه خانه فاضلاب شرق اهواز با ظرفیت تصفیه 112هزار مترمکعب در شبانه روز برای پوشش جمعیتی 550 هزار نفری ساخته شده است . کلنگ ساخت این تصفیه خانه در مساحتی حدود یازده هزار مترمکعب در سال 88 به زمین زده شد اما در این سال ها به دلیل برخی چالش ها، روند اجرایی آن به کندی پیش رفت که باتوجه به تاثیر این پروژه در مسائل زیست محیطی تلاش شد تا در این دوره سریعتر به بهره برداری برسد.

وی اعتبار این پروژه را بالغ بر 1000 میلیارد ریال و از محل اعتبارات وزارت نیرو اعلام داشت و گفت: سیستم تصفیه فاضلاب در این تصفیه خانه به روش SBR یا همان راکتور ناپیوسته متوالی است،یک فرایند هوازی تصفیه فاضلاب که اصلاح کیفیت فاضلاب به گونه ای است که آسیب به محیط زیست و اکوسیستم را به حداقل می رساند.

وی این پروژه را شامل پکیجی با عنوان "پکیج تصفیه خانه فاضلاب شرق" و شامل سه پروژه بزرگ برشمرد و اظهار نمود: پیش نیاز فعالسازی این پروژه ،اجرای سه پروژه عظیم بود :

1- پروژه خط انتقال دوقلوی فاضلاب توسط لوله 1400 م.مgrp در مجموع به طول 9000 مترو سازه های بتنی (توسعه لوله 1400 م.م بتنی از روی پل روگذر )

2- اجرای پایپ جکینگ به قطر 1400 میلیمتر و خط انتقال 1200 میلیمتر پلی اتیلن شرق اهواز (زیرگذر پل قلعه چنان)

3- عملیات تکمیلی ایستگاه پمپاژ شامل هزینه تجهیزات +محوطه سازی

که خوشبختانه با رفع بیش از 500 معارض در نهایت انجام شدند.

مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب اهواز اثرگذاری این پروژه مهم را تشریح و بیان نمود: اثر بخشی این پروژه شامل:

1- جمع آوری فاضلاب کل شرق اهواز

2- تصفیه حدود ۱۱۲۰۰۰ متر مکعب فاضلاب در روز و جلوگیری از ورود آن به رودخانه کارون

3- اضافه شدن روزانه ۱۱۲۰۰۰ متر مکعب آب به چرخه کشاورزی و صنعت شهر اهواز

4- احیای ۷۰۰۰هکتار زمین کشاورزی بایر در اهواز

5- اشتغال زایی ۳۵ هزار نفر در زمینه کشاورزی که توسط این آب احیاء میشود

6- کمک به حفاظت کیفی رودخانه کارون در راستای مسایل زیست محیطی

7- جمع آوری برکه ها و دریاچه های فاضلاب تصفیه نشده در حواشی شهر اهواز

8- استفاده از پتانسیل پساب حاصل از تصفیه خانه به منظور توسعه کمربند سبز و تثبیت خاک و مهار کانون های ریزگرد منطقه

9- جمع آوری مرداب فاضلاب روبروی شرکت صنایع فولاد و رفع مشکل زیست محیطی است.

جهانگیری وارد آبادان شد

معاون اول رییس‌جمهور به منظور سفری دو روزه به استان خوزستان، لحظاتی پیش وارد آبادان شد.

به گزارش ایسنا، اسحاق جهانگیری امروز، 21 آبان ماه به منظور سفری دو روزه به استان خوزستان، وارد فرودگاه آبادان شد.

وی در ابتدای سفر خود خط دوم طرح آبرسانی غدیر و افزایش تامین آب شهرهای خرمشهر، آبادان و دشت‌آزادگان را افتتاح می کند.

جهانگیری در ادامه سفر دو روزه خود به خوزستان، تصفیه‌خانه فاضلاب شرق اهواز و ورزشگاه فولاد آرنا را افتتاح می کند.

همچنین با حضور وی عملیات اجرایی بازسازی و ارتقای ظرفیت تصفیه‌خانه غرب اهواز آغاز خواهد شد.

در این سفر، رضا اردکانیان وزیر نیرو، محمود حجتی وزیر جهاد کشاورزی و عیسی کلانتری رییس سازمان حفاظت محیط زیست نیز جهانگیری را همراهی می‌کنند.

دیدنی های امروز؛ از حضور رهبران جهان در پاریس تا ماراتون استانبول

آتش سوزی گسترده در مناطق مختلف ایالت کالیفرنیا آمریکا
آتش سوزی گسترده در مناطق مختلف ایالت کالیفرنیا آمریکا
سخنرانی رییس جمهوری لهستان در مراسم یکصدمین سالگرد پایان جنگ اول جهانی در ورشو
سخنرانی رییس جمهوری لهستان در مراسم یکصدمین سالگرد پایان جنگ اول جهانی در ورشو
پیاده روی 60 نفر از رهبران جهان به سمت طاق نصرت در شهر پاریس در مرسام یکصدمین سالگرد پایان جنگ اول جهانی/ خبرگزاری آلمان
پیاده روی 60 نفر از رهبران جهان به سمت طاق نصرت در شهر پاریس در مرسام یکصدمین سالگرد پایان جنگ اول جهانی/ خبرگزاری آلمان
استقبال همتای نیجری وزیر دفاع آلمان از او در فرودگاه شهر نیامی نیجر
استقبال همتای نیجری وزیر دفاع آلمان از او در فرودگاه شهر نیامی نیجر
کاروان مهاجران کشورهای آمریکای مرکزی در حال حرکت به سمت مرز ایالات متحده آمریکا در مکزیک
کاروان مهاجران کشورهای آمریکای مرکزی در حال حرکت به سمت مرز ایالات متحده آمریکا در مکزیک
فروش ماهیان تزیینی و کوچک در بازاری در هنگ کنگ
فروش ماهیان تزیینی و کوچک در بازاری در هنگ کنگ
بالا رفتن دختر 5 ساله مهاجر هندوراسی از دیوار مرزی آمریکا و مکزیک/ رویترز
بالا رفتن دختر 5 ساله مهاجر هندوراسی از دیوار مرزی آمریکا و مکزیک/ رویترز
گربه های مومیایی شده در مقبره جدید کشف شده فراعنه در مصر/ خبرگزاری فرانسه
گربه های مومیایی شده در مقبره جدید کشف شده فراعنه در مصر/ خبرگزاری فرانسه
ماراتون بین المللی در شهر استانبول ترکیه/ خبرگزاری آناتولی
ماراتون بین المللی در شهر استانبول ترکیه/ خبرگزاری آناتولی
تیم اسپانیا در مسابقات کاتا تیمی کاراته جهان در شهر مادرید/ خبرگزاری فرانسه
تیم اسپانیا در مسابقات کاتا تیمی کاراته جهان در شهر مادرید/ خبرگزاری فرانسه
یک چراگاه در ترابزون ترکیه/ خبرگزاری آناتولی
یک چراگاه در ترابزون ترکیه/ خبرگزاری آناتولی

مکرون: ترامپ پذیرفت که ما در توافق هسته ای ایران بمانیم

رئیس جمهوری فرانسه با یبان اینکه رئیس جمهوری آمریکا پذیرفت که کشورهای دیگر در توافق هسته ای 1+5 با ایران بمانند، در باره جایگزینی یورو به جای دلار گفت: یورو نمی تواند جایگزین دلار شود.

به گزارش ایرنا،امانوئل مکرون درمصاحبه اختصاصی باشبکه تلویزیونی سی ان ان درباره اینکه ترامپ برغم توئیتی که علیه شما نوشت، می گوید، مشترکات بسیاری با شما دارد. گفت: البته در زمینه مقابله با تروریسم می تواند اینگونه باشد، اما با رئیس جمهوری آمریکا در زمینه تجارت، پیمان آب و هوایی و چند جانبه گرایی دارای اختلاف هستیم.

رئیس جمهوری فرانسه افزود: من یک میهن پرستم که با یک فرد ناسیونالیست(ملی گرا) بسیار تفاوت دارد، من از کشور و ملتم دفاع می کنم و بر داشتن یک هویت قوی باور دارم اما معتقد به همکاری بین افراد مختلف هستم و فکر می کنم داشتن چنین همکاری برای همگان خوب است. چرا که گاهی اوقات ناسیولیسم گرایی موجب انجام اقدامات یکجانبه برای دست یافتن به خواسته هایتان می شود.

وی ادامه داد : همکاری(بین المللی) باعث نفی هویت ملی گرایی شما نمی شود، اینها می تواند تفاوت های من با رئیس جمهوری آمریکا باشد.

سی ان ان از وی پرسید: فکر می کنید داشتن یک رابطه شخصی با ترامپ امر خوبی باشد، شما تلاش زیادی کردید تا وی را در پیمان آب و هوایی پاریس نگاه دارید ولی او آن را رد کرد، شما تلاش زیادی برای نگاه داشتن ترامپ در توافق هسته ای ایران کردید و او جواب نه به شما داد، بنابراین به نظر می رسد که داشتن چنین رابطه شخصی چندان جواب نمی دهد.

مکرون گفت: داشتن رابطه شخصی با ترامپ مهم است، در مورد برخی مواردی که بر شمردید حق با شماست، ترامپ فردی است که تلاش کرد تا به وعده های انتخاباتی خود عمل کند، همانطوری که من نیز تلاش می کنم به وعده های خود عمل کنم و اقدامی که ترامپ در این زمینه انجام داد را محترم می شمارم.

رئیس جمهوری فرانسه ادامه داد: اما تصور می کنم بنابر رابطه شخصی و مذاکراتی که داشتیم، بتوانیم کارها را بهتر دنبال کنیم، بطور مثال در باره ایران، ترامپ تصمیم به ترک برجام گرفت،اما درنهایت وی تصمیم گرفت تا باقی ماندن ما(دیگر طرف های امضا کننده توافق)دربرجام را محترم شمارد و بنابر روابط شخصی و گفت وگوهایمان وی پذیرفت که ما دراین توافق باقی بمانیم.هرچند که دو طرف رویکردهای متفاوتی داریم.برای من مهم ترین کار(ماندن برجام) اجتناب از یک بحران بزرگ در منطقه (خاورمیانه)و دوری از افزایش تنش در منطقه بود، بنابر این فکر می کنم داشتن چنین رابطه ای بسیار مفید بود.

'در باره پیمان آب و هوایی نیز بطور معمول با یکدیگر گفت و گو داریم و درنهایت باور کنید که آمریکا به این پیمان بار دیگر ملحق خواهد شد، چرا که مردم شما، تجار شما و جامعه مدنی شما خواستار چنین امری هستند. باور دارم که روابط شخصی و دوجانبه ریشه در گذشته دو کشور دارد و وظیفه من ایجاد خوش بینی و انجام اقدامات منسجم است.'

سی ان ان از رئیس جمهوری فرانسه پرسید که آیا اروپا خواهان جایگزینی یورو به جای دلار در پاسخ به خروج آمریکا ازتوافق هسته ای ایران است؟.

مکرون پاسخ داد: فکر می کنم امروز یورو جایگزین چندان مناسبی برای دلار نیست، چرا که در واقع یک امر فرامرزی بین المللی برای دلار وجود دارد و ما اروپایی ها در تقویت یورو در برابر دلار ناکام ماندیم، البته در این زمینه اقدامات مهمی انجام داده ایم اما همچنان ناکافی است.

رئیس جمهوری فرانسه گفت: با این حال من از نزدیک سرگرم گفت و گو با موسسات مالی در سطح اروپا و دیگر همتایان خود هستم تا ظرفیتی را بوجود آوریم که وابستگی هرچه کمتری به دلار داشته باشیم.

مکرون افزود:فکر می کنم برای نظم و ثبات اقتصاد جهانی شما نیازمند یک پول قوی مانند دلار و همچنین جایگزینی برای آن همچون یورو هستید.

دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا روز 18اردیبهشت ماه کشورش راازتوافق هسته ای 1+5 با ایران خارج کرد که به دنبال آن سایر کشورهای امضا کننده این توافق ضمن محکوم کردن اقدام ترامپ اعلام کردند که به توافق هسته ای پایبند می مانند.

اتحادیه اروپا اعلام کرد که ضمن فعال کردن قانون مسدود سازی برای حمایت از فعالیت شرکت های این قاره در ایران، بسته حمایتی نیز برای ادامه تجارت ایران با جهان و همچنین فراهم شدن خرید و فروش نفت ایران ارایه می کند.برخی کارشناسان گفته اند که در این بسته به جای دلار از یورو برای مبادلات تجاری ایران استفاده می شود.

ترامپ دیروز برای شرکت در یکصدمین سال پایان جنگ جهانی اول به پاریس سفر کرده بود.در این مراسم که به محل بروز اختلافات بین مقامات اروپا و آمریکا تبدیل شد، مکرون بشدت از گسترش ناسیونالیسم در جهان که طعنه به ترامپ می زد، انتقاد کرد.
وی گفت:'بیایید به جای بهره برداری از هراس از یکدیگر، سازنده امید باشیم.' او ملی گرایی را 'خیانتی به وطن پرستی' توصیف کرد.

ترامپ روز جمعه گذشته و قبل از ورود به فرانسه برای شرکت در مراسم یکصدمین سال پایان جنگ جهانی اول در توئیتی به همتای فرانسوی خود تاخت ونوشت: رئیس‌جمهور مکرون به تازگی گفته که اروپا باید ارتشی بسازد تا جلوی آمریکا، روسیه و چین از خود محافظت کند. توهین‌آمیز است.

مکرون: ترامپ پذیرفت که ما در توافق هسته ای ایران بمانیم

رئیس جمهوری فرانسه با یبان اینکه رئیس جمهوری آمریکا پذیرفت که کشورهای دیگر در توافق هسته ای 1+5 با ایران بمانند، در باره جایگزینی یورو به جای دلار گفت: یورو نمی تواند جایگزین دلار شود.

به گزارش ایرنا،امانوئل مکرون درمصاحبه اختصاصی باشبکه تلویزیونی سی ان ان درباره اینکه ترامپ برغم توئیتی که علیه شما نوشت، می گوید، مشترکات بسیاری با شما دارد. گفت: البته در زمینه مقابله با تروریسم می تواند اینگونه باشد، اما با رئیس جمهوری آمریکا در زمینه تجارت، پیمان آب و هوایی و چند جانبه گرایی دارای اختلاف هستیم.

رئیس جمهوری فرانسه افزود: من یک میهن پرستم که با یک فرد ناسیونالیست(ملی گرا) بسیار تفاوت دارد، من از کشور و ملتم دفاع می کنم و بر داشتن یک هویت قوی باور دارم اما معتقد به همکاری بین افراد مختلف هستم و فکر می کنم داشتن چنین همکاری برای همگان خوب است. چرا که گاهی اوقات ناسیولیسم گرایی موجب انجام اقدامات یکجانبه برای دست یافتن به خواسته هایتان می شود.

وی ادامه داد : همکاری(بین المللی) باعث نفی هویت ملی گرایی شما نمی شود، اینها می تواند تفاوت های من با رئیس جمهوری آمریکا باشد.

سی ان ان از وی پرسید: فکر می کنید داشتن یک رابطه شخصی با ترامپ امر خوبی باشد، شما تلاش زیادی کردید تا وی را در پیمان آب و هوایی پاریس نگاه دارید ولی او آن را رد کرد، شما تلاش زیادی برای نگاه داشتن ترامپ در توافق هسته ای ایران کردید و او جواب نه به شما داد، بنابراین به نظر می رسد که داشتن چنین رابطه شخصی چندان جواب نمی دهد.

مکرون گفت: داشتن رابطه شخصی با ترامپ مهم است، در مورد برخی مواردی که بر شمردید حق با شماست، ترامپ فردی است که تلاش کرد تا به وعده های انتخاباتی خود عمل کند، همانطوری که من نیز تلاش می کنم به وعده های خود عمل کنم و اقدامی که ترامپ در این زمینه انجام داد را محترم می شمارم.

رئیس جمهوری فرانسه ادامه داد: اما تصور می کنم بنابر رابطه شخصی و مذاکراتی که داشتیم، بتوانیم کارها را بهتر دنبال کنیم، بطور مثال در باره ایران، ترامپ تصمیم به ترک برجام گرفت،اما درنهایت وی تصمیم گرفت تا باقی ماندن ما(دیگر طرف های امضا کننده توافق)دربرجام را محترم شمارد و بنابر روابط شخصی و گفت وگوهایمان وی پذیرفت که ما دراین توافق باقی بمانیم.هرچند که دو طرف رویکردهای متفاوتی داریم.برای من مهم ترین کار(ماندن برجام) اجتناب از یک بحران بزرگ در منطقه (خاورمیانه)و دوری از افزایش تنش در منطقه بود، بنابر این فکر می کنم داشتن چنین رابطه ای بسیار مفید بود.

'در باره پیمان آب و هوایی نیز بطور معمول با یکدیگر گفت و گو داریم و درنهایت باور کنید که آمریکا به این پیمان بار دیگر ملحق خواهد شد، چرا که مردم شما، تجار شما و جامعه مدنی شما خواستار چنین امری هستند. باور دارم که روابط شخصی و دوجانبه ریشه در گذشته دو کشور دارد و وظیفه من ایجاد خوش بینی و انجام اقدامات منسجم است.'

سی ان ان از رئیس جمهوری فرانسه پرسید که آیا اروپا خواهان جایگزینی یورو به جای دلار در پاسخ به خروج آمریکا ازتوافق هسته ای ایران است؟.

مکرون پاسخ داد: فکر می کنم امروز یورو جایگزین چندان مناسبی برای دلار نیست، چرا که در واقع یک امر فرامرزی بین المللی برای دلار وجود دارد و ما اروپایی ها در تقویت یورو در برابر دلار ناکام ماندیم، البته در این زمینه اقدامات مهمی انجام داده ایم اما همچنان ناکافی است.

رئیس جمهوری فرانسه گفت: با این حال من از نزدیک سرگرم گفت و گو با موسسات مالی در سطح اروپا و دیگر همتایان خود هستم تا ظرفیتی را بوجود آوریم که وابستگی هرچه کمتری به دلار داشته باشیم.

مکرون افزود:فکر می کنم برای نظم و ثبات اقتصاد جهانی شما نیازمند یک پول قوی مانند دلار و همچنین جایگزینی برای آن همچون یورو هستید.

دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا روز 18اردیبهشت ماه کشورش راازتوافق هسته ای 1+5 با ایران خارج کرد که به دنبال آن سایر کشورهای امضا کننده این توافق ضمن محکوم کردن اقدام ترامپ اعلام کردند که به توافق هسته ای پایبند می مانند.

اتحادیه اروپا اعلام کرد که ضمن فعال کردن قانون مسدود سازی برای حمایت از فعالیت شرکت های این قاره در ایران، بسته حمایتی نیز برای ادامه تجارت ایران با جهان و همچنین فراهم شدن خرید و فروش نفت ایران ارایه می کند.برخی کارشناسان گفته اند که در این بسته به جای دلار از یورو برای مبادلات تجاری ایران استفاده می شود.

ترامپ دیروز برای شرکت در یکصدمین سال پایان جنگ جهانی اول به پاریس سفر کرده بود.در این مراسم که به محل بروز اختلافات بین مقامات اروپا و آمریکا تبدیل شد، مکرون بشدت از گسترش ناسیونالیسم در جهان که طعنه به ترامپ می زد، انتقاد کرد.
وی گفت:'بیایید به جای بهره برداری از هراس از یکدیگر، سازنده امید باشیم.' او ملی گرایی را 'خیانتی به وطن پرستی' توصیف کرد.

ترامپ روز جمعه گذشته و قبل از ورود به فرانسه برای شرکت در مراسم یکصدمین سال پایان جنگ جهانی اول در توئیتی به همتای فرانسوی خود تاخت ونوشت: رئیس‌جمهور مکرون به تازگی گفته که اروپا باید ارتشی بسازد تا جلوی آمریکا، روسیه و چین از خود محافظت کند. توهین‌آمیز است.

وزیر رفاه دولت احمدی نژاد بازداشت شد

پرویز کاظمی، وزیر رفاه و تامین اجتماعی دولت محمود احمدی نژاد بازداشت و به اوین منتقل شد.

به گزارش ایرنا، یک منبع آگاه در قوه قضاییه در گفت وگو با ایرنا با تایید این خبر گفت: این فرد دو روز پیش به اتهام اخلال در نظام اقتصادی بازداشت و به بازداشتگاه اوین منتقل شده است.

کانال حامیان رئیس جمهوری سابق نیز امروز نوشت که کاظمی به اندرزگاه ٤ زندان اوین انتقال داده شده است.

کاظمی مدتی رئیس هیات مدیره بانک سرمایه بود و غلامحسین محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضاییه نیز عصر امروز در صد و سی و سومین نشست خبری خود از بازداشت شدن دو مدیر سابق بانک خبر داده و گفته بود برای متهمان این پرونده صندوق فرهنگیان کیفرخواست صادر شده و پرونده برای رسیدگی به دادگاه رفته است.

کاظمی وزیر رفاه و تامین اجتماعی در دولت احمدی نژاد و بعد از آن مدتی رئیس هیات مدیره بانک سرمایه و عضو هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان بود.

استراتژی آمریکا نسبت به ایران

    ماندن در برجام نیز، ظاهر روابط سیاسی با اروپا و به اصطلاح "جامعه بین الملل" را حفظ می کند و بهانه تقابل نظامی با برنامه هسته ای را از واشنگتن می گیرد.   

استراتژی آمریکا نسبت به ایراندکتر محمود سریع القلم
استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشگر توسعه


آیا دولت فعلی آمریکا، تمام مراحل استراتژی خود نسبت به ایران را روی کاغذ آورده است؟ آیا چنین تقسیم بندی ­ای امکان پذیر است؟ در فرآیند چنین طراحی ­ای مجهولات کدامند؟ عمق شناخت آمریکایی نسبت به ایران بر این پایه بنا نهاده شده است که: ایران بازی گری غیرمتقارن (Asymmetric) است.

از این منظر، ایران شباهت هایی به بازی گری ویتنامی ها دارد که توانستند بر ژاپن، کره، چین، فرانسه و آمریکا در مقاطع گوناگون به لحاظ جنگ های چریکی فائق آیند. گستردگی سرزمینی، کوهستانی بودن سرزمین، روحیه تقابلی و فراموش نکردن گذشته، کار نظامی با ایران را سخت می کند و نه تنها کشمکش حل نمی شود بلکه تقابل را وارد مسائل جدید سیاسی می کند. ایرانِ خیلی ضعیف نیز در میان مدت به نفع روسیه و شاید چین و در نتیجه بر خلاف منافع غرب می تواند باشد. بنابراین، به نظر می­رسد مادامی که از جانب ایران تحریکی صورت نپذیرد، راه حل نظامی برای حل و فصل اختلافات سیاسی، مدّ نظر آمریکا نباشد.

ماندن در برجام نیز، ظاهر روابط سیاسی با اروپا و به اصطلاح "جامعه بین الملل" را حفظ می کند و بهانه تقابل نظامی با برنامه هسته ای را از واشنگتن می گیرد. علاوه بر این، راه حل نظامی، زمانی موثر است که اختلافات سیاسی را حل کند. ریشه اختلافات ایران و آمریکا،از نوع فکری-فلسفی هست. برنامه هسته ای ظاهر قضیه است. در صورت برخورد نظامی با این اختلاف فکری، مسئله در کوتاه مدت حل می شود اما تضاد اصلی به طرف زیرزمینی شدن می رود.

در مقیاسی کوچک تر، تضاد میان ایران و آمریکا از نوع تقابلی بود که در جنگ سرد میان مسکو و واشنگتن برقرار بود. اندیشه ها و استراتژی های George Kennan ، روس شناس مشهور آمریکایی بود که راهبرد غرب نسبت به کرملین، شوروی و کمونیسم را طراحی کرد. Kennan معتقد بود مقابله با شوروی و کمونیسم راه حل نظامی ندارد. شوروی و آنچه بر آن حاکم است، ریشۀ تاریخی دارد. Kennan سیاست مداران آمریکایی را طی دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ دعوت به صبر، رهیافت بلند مدت با یک راهبرد متکی به سدّ نفوذ (Containment) نظامی، سیاسی و اقتصادی نمود. Kennan اعتقاد داشت مشکلات شوروی ریشه در درون خودش دارد و آمریکا باید آن ریشه ها را علنی کند.

او در نوشته های خود به کرات از فعل Frustrate یا به ستوه آمدگی استفاده می کند. تشدید تضاد ها و تحدید نظامی-اقتصادی مبنای تفکرات Kennan در برخورد با مخالفین ایدئولوژیک آمریکاست. به نظرمی رسد استراتژی آمریکا نسبت به ایران به شدت تحت تاثیر این راهبرد های قدیمی Kennan است. چه آن هایی که اعتقاد به تعامل با ایران داشتند (کلینتون و اوباما) و چه آن هایی که تقابل را در پیش گرفتند(بوش پدر، بوش پسر و ترامپ) همگی با زیر بناهای تشدید تضاد ها، به ستوه آوردن و تحدید نظامی-اقتصادی عمل کردند. بسیاری معتقدند که دستگاه دیپلماسی آمریکا، George Kennan دُومی که چنین میراث تئوریکی برای سیاست خارجی آمریکا به جای گذاشته باشد، عرضه نکرده است.

از ۱۳۷۸ به بعد رفتار آمریکا نسبت به ایران، عموم نمادهای Kennan را دارد. تمام دولت های آمریکا در تعریفی که از ماهیت جمهوری اسلامی دارند مشترک هستند. تفاوت میان کلینتون با ترامپ، درصد بندی فشار است کما اینکه تفاوت نیکسون و ریگان نسبت به شوروی و کمونیسم، درجۀ فشار آن ها بود. در متون تخصصی سیاست خارجی، آمریکایی ها سه نوع نتیجه برای آن هایی که در مقابلشان قرار می گیرند را تعریف کرده اند که در قالب رومانی، شوروی و چین در زیر بحث می شود:

الف: رومانی. ظهور گورباچف در شوروی در سال ۱۹۸۵ و سخنان نوین او، ناخودآگاه مردم رومانی را به آگاهی تبدیل کرد. حزب کمونیست رومانی، ۴۲ سال بر آن کشور حکم راند و نتایج گسترده این حکمرانی، ناکارآمدی و فساد گسترده بود. در جولای ۱۹۸۹، یک کشیش در شهر Timisoara که ساکنان آن اقلیت مجاری بودند، طی یک سخنرانی که با سرعت به گوش همه رومانیائی ها رسید، پرده از جزئیات فساد و نا کارآمدی در کشور برداشت. این کشیش مجاری Laszlo Tokes، بلافاصله به یک روستا تبعید شد ولی موج تظاهرات ، اعتصابات و اعتراضات، کل رومانی را در برگرفت. در مدت شش ماه، بحران رومانی به آنجا رسید که چائوشسکو، رئیس حزب کمونیست رومانی در حین فرار دستگیر شد و بلافاصله محاکمه و پس از سه روز در روز کریسمس در ۲۵ دسامبر ۱۹۸۹ اعدام شد.

تجربه رومانی سه نکته حائز اهمیت دارد:

1) عموم مردم، ریشه مشکل را در شخص چائوشسکو و همسر او Elena تفسیرکردند و حذف آن ها را سر آغاز حل مشکلات می دانستند؛

2) دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رومانی نیز در ناخودآگاه خود، دو فرد مزبور را مسئول نارسایی ها می دانستند و آغاز اعتراض آن ها هم محتاج یک جرقه بود تا دستگاه اداری و امنیتی کشور نیز به مردم بپیوندد؛

3) مردم رومانی ۴۲ سال شرایط سخت و محرومیت را تجربه کرده بودند و دستگاه امنیتی، تجربه مقابله با حجم گسترده اعتراضات را نداشت و تسرّی پیدا کردن تظاهرات و اعتراضات، آن ها را غافلگیر کرده بود و چون مردم، شخص را هدف قرار داده بودند، حذف آن ها نه تنها سهل بلکه موجب از هم پاشیدن سیستم کمونیستی شد.

ب) شوروی. برخلاف رومانی، مردم شوروی در برابر خود یک سیستم تنومند سیاسی، امنیتی و اقتصادی با توان مندی های قابل توجه تکنولوژیک می دیدند. بخش هایی که در درون و اطراف حاکمیت زندگی می کردند از امکانات ویژه ای برخوردار بودند ولی عامه مردم در محرومیت بودند به طوری که به عنوان مثال هر شهروند سالی یک جفت کفش دریافت می کرد و نیز مدت هفت سال باید در انتظار تحویل یک اتومبیل مسکوویچ می ماند. این در حالی بود که هیأت حاکمه نه تنها شاهانه زندگی می کرد بلکه اکثریت در سواحل دریای سیاه، ویلاهای اختصاصی خود را داشتند. کانون حاکمیت ۲۵ نفره Politburo، بخش های قابل توجهی از دستگاه حزبی، امنیتی، نظامی و علمی- تکنولوژیک را نمک گیر کرده بود. ظهور گورباچف تناقضات ساختاری شوروی را برملا کرد و تداوم آن را زیر سوال برد. شوروی ده هزار موشک قاره پیمای هسته ای داشت ولی از تامین مواد غذایی شهروندان خود ناتوان بود. به قول مورخ سرشناس Paul Kennedy ، شوروی نتوانست میان تعهدات حفظ سیستم و پاسخگویی مدنی، توازن ایجاد کند. مردم از فساد و ناکارآمدی و تبعیض آگاه بودند ولی عده بسیاری از این وضعیت منتفع می شدند.

تجربه شوروی سه نکته حائز اهمیت دارد:

۱) مردم سیستم را مقصر می دانستند نه افراد را و قیام علیه یک سیستم سخت تر از قیام علیه افراد است؛

۲) گورباچف اختلافات درون حاکمیت را به سطح اجتماعی و عمومی تسرّی داد و جامعه روس برای همراهی با او به سوی تشکل و سازماندهی روی آورد به طوری که طی سه سال پس از ظهور گورباچف، حدود دویست هزار تشکل، اعلام موجودیت کرده بود. گورباچف به تدریج دچار یک تناقض بنیادی شد چون از یک طرف رئیس Politburo بود، یعنی رئیس حزب حاکم و از سوی دیگر، طرفدار مطالبات عامه مردم؛

۳) این وضعیت مبهم با کش و قوس های فراوان به ظهور افرادی مانند یلتسین مساعدت بخشید که خواستار یک طرفه شدن مسائل شدند و نهضت رفرم گورباچف را نافرجام دانسته و خواستار تغییر سیستم شدند. تجربه شوروی، تجربه ای تدریجی و فرسایشی در تغییر سیستم و مبارزه با فساد و نا کارآمدی بود.

پ) چین. ۲۲ سال حاکمیت حزب کمونیست چین از سال ۱۹۴۹ تا ۱۹۷۱، فقر، محرومیت، حاشیه نشینی، ناکارآمدی و فساد را به ارمغان آورد. در سال ۱۹۷۱ چوئن لای، بر خلاف مائو که هیچ تجربه جهانی ای نداشت، زمینه های گفت و گوی درون حزبی را فراهم کرد. چین از دو سو دچار بحران بود: ۱)ناکارآمدی و فقر و محرومیت داخلی و ۲) تهدید های مرزی و سیاسی شوروی، رقیب کمونیستی اش.

چوئن لای که تجربه زندگی وتحصیل در ژاپن، انگلستان و فرانسه در دهۀ بعد از جنگ جهانی اول را داشت، فردی به مراتب پیچیده تر و شهری تر از مائو بود. با بیماری مائو از سال ۱۹۷۰، چوئن لای توانست مدیریت فکر و سیاست گذاری درون حزب کمونیست را در دست گیرد. او معمار سیاست همزیستی مسالمت آمیز با غرب بود که سفر تاریخی نیکسون را به چین در سال ۱۹۷۲ معماری کرد. کیسینجر که طرف مذاکره چوئن لای طی چندین دوره بود، او را نماینده کل حاکمیت چین می دانست که در ذهن خود، حدود و ثغور مذاکره را یک تنه با آمریکا و کیسینجر پیش برد. چوئن لای در سال ۱۹۷۶ فوت کرد و مدیریت اندیشه های او به دنگ شیائو پینگ سپرده شد. عادی کردن رابطه با آمریکا، بحران خارجی چین با شوروی را حل کرد و از سال ۱۹۸۰ به بعد چینی ها به مدیریت اوضاع داخلی و کاهش بحران های اقتصادی، اجتماعی و ناکارآمدی و فساد پرداختند.

تجربه چین سه نکته حائز اهمیت دارد:

1) حاکمیت چین از گستردگی فساد و ناکارآمدی آگاه بود ولی اختلافات درون خود را به جامعه تسرّی نداد. رهبران چین با تاثیر پذیری از فرهنگ و نظام باور های کنفوسیوسی، در درون حزب کمونیست با یکدیگر بحث کردند و به اجماع رسیدند. مریضی مائو در اوایل دهه ۱۹۷۰ و مرگ او در نیمۀ آن دهه، کاریزمای حاکمیتی را از میان برد و قدرت به دست زور آزمایی میان فراکسیون های درون حاکمیت افتاد. مردم پس از مائو با سیستم رو به رو بودند و نه فرد؛

۲) چینی ها هیچ گاه به اندازه روس ها کمونیست نشدند و سایه سنگین ناسیونالیسم چینی و مکتب کنفوسیوس بر کمونیسم وجود داشت. حزب کمونیست، چین را بالاتر از ایدئولوژی قرار داد. ایدئولوژی را تفسیر پذیر ولی فقر چین را غیرقابل تحمل می دانست. حزب کمونیست، اختلافات درون خانوادگی را به جامعه منتقل نکرد و مسئولین چینی با مردم عموما با یک منطق و متد تعامل کردند. حزب کمونیست، فراکسیون های متعددی داشت و رهیافت ها نسبت به بحران ها متفاوت بودند ولی عموما آنچه که بیرون از حزب می گفتند و می نوشتند حاکی از وحدت بیان و هدف و ملیت و سرزمین بود؛

۳) حزب کمونیست چین با استفاده از فضیلت ابهام که در فرهنگ چینی وجود دارد و می توان چند سویه با الفاظ کار و بازی کرد، نه تنها تاکتیک ها بلکه استراتژی ها را تغییر داد و حتی در تفاسیر خود از کمونیسم و منافع ملی چین، به سوی تغییر پارادایمیک رفت. چین سیاست خارجی را تغییر مسیر داد و ورود به نظام اقتصادی و سیاسی بین الملل را یک ضرورت استراتژیک برای آینده مردم چین قلمداد کرد. وقتی درون حاکمیت این توافق حاصل شد، عملیاتی و عمومی کردن آن نیز سهل بود. چین در برخورد با بحران فساد و نا کارآمدی و فقر، هم تاکتیک و هم استراتژی های خود را تغییر داد ولی از این ها مهم تر ظرفیت تغییر اندیشه ها را نیز داشت زیرا که معتقد بود تامین منافع یک کشور تابع شرایط است و نه ایدئولوژی. چین ساختار سیاسی خود را حفظ کرد و دچار ساختارشکنی های رومانی و شوروی نشد و به یک ابرقدرت اقتصادی، نظامی از طریق همکاری و تعامل دست یافت.

هرچند ایران از منظر سطح قدرت در مقام چین یا شوروی نیست ولی بازی گری، پیچیده و انعطاف پذیر است. رفتار شناسی حاکمیت و مردم ایران سهل نیست. آمریکایی ها، مبانی نظری Kennan را نسبت به ایرانOperationalize (عملیاتی یا اجرایی) کرده اند و می کنند. اما نسبت به نتایج آن صرفا سناریو سازی می کنند. این سناریوها هم بازه­ی زمانی گسترده دارند، هم متغیر های مجهول فراوان دارند و هم در یک ساختار درختی، تابع راهبرد های خُرد هستند. در هر صورت، منطق سیاست آمریکا روشن است: ضعیف کردن تدریجی ایران، جلوگیری از افزایش منابع مالی ملی، منع سرمایه گذاری خارجی، به تعویق انداختن توسعه ملی، تشدید ناکارآمدی ها وOperationalize کردن رهیافت Frustration که توسط Kennan نسبت به شوروی طراحی شده بود. نتیجۀ عملی سیاست آمریکا در دوران جنگ سرد این بود که قدرت نظامی آمریکا گسترش یافت، بر اروپا مسلط شد و در هر نقطه ای از جهان با کمونیسم رقابت کرد.

نتیجه راهبرد فعلی آمریکا نسبت به ایران : تسلط بر اعراب، توانمندتر کردن قدرت نظامی و اقتصادی اسراییل، فروش اسلحه، به حاشیه راندن موضوع فلسطین، تعویق بازسازی سوریه، مجبور کردن کشور های عربی به برون سپاری امنیت ملی خود و تزریق درآمد های نفتی آنان به Research&Development در بخشIT و Artificial Intelligence (هوش مصنوعی) آمریکا.

موضوع قدرت سه قسمت دارد: کسب قدرت، حفظ قدرت و بسط قدرت. مورد سوم به مراتب پیچیده تر از موارد اول و دوم است. جنگ تعرفه ها، تحریم روسیه، استراتژی مقابله با ایران، همکاری با هند و افزایش قدرت نظامی در راستای بسط قدرت آمریکا است.

افشاگری نیویورک‌تایمز درباره قصد سعودی‌ها برای ترور قاسم سلیمانی

    در جریان جلسه محرمانه مارس 2017، و پس از آنکه سعودی‌ها در خصوص عملیات ترور ایرانی‌ها تقاضا می‌کنند، تجار حاضر پاسخ به این موضوع را منوط به مشورت با وکلای خود می کنند.   

برخی مقامات سازمان اطلاعاتی عربستان سعودی که به "محمد بن سلمان" ولیعهد این کشور نزدیک هستند، سال گذشته طرح‌هایی برای ترور برخی مقامات ارشد ایران و منتقدان حکومت عربستان از جمله "جمال خاشقجی" را مورد بررسی قرار داده‌اند.

به گزارش عصرایران، روزنامه نیویورک تایمز آمریکا با انتشار گزارشی در این باره به نقل از 3 منبع آگاه نوشته است: برخی مقامات نزدیک به "محمد بن سلمان" یک سال پیش توطئه ترور برخی دشمنان و منتقدان حکومت عربستان سعودی از جمله "قاسم سلیمانی" و "جمال خاشقجی" را مورد بررسی قرار داده‌اند.

یکی از این مقامات ارشد سعودی، ژنرال "احمد العسیری" معاون برکنار شده سازمان اطلاعات عربستان سعودی بوده است. العسیری پس از قتل خاشقجی دو هفته پیش به همراه جمع دیگری از مقامات نظامی و اطلاعاتی سعودی، با حکم پادشاه عربستان از سمت خود برکنار شد.

بر اساس این گزارش،  " ژنرال احمد العسیری" مشاور وقت محمد بن سلمان ، در ماه مارس سال گذشته میلادی در نشستی در ریاض، حضور داشته است. موضوع این نشست که با حضور چند تاجر لابی کننده برای دولت سعودی بوده، امکان استفاده از شرکت‌های خصوصی برای ترور مقامات ارشد ایرانی از جمله "قاسم سلیمانی"، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و نیز طرح های این بازرگانان برای ضربه زدن به اقتصاد ایران بوده است. برخی مشاوران العسیری در این جلسه پیشنهاد ترور قاسم سلیمانی را به دو بازرگان حاضر در جلسه ارایه داده‌اند. این دوبازرگان از تاجران لابی کننده برای دولت سعودی هستند که یکی از آنها "جورج نادر" بازرگان لبنانی- آمریکایی و دیگری" جوئل زامل" بازرگان اسراییلی است.

"جورج نادر"بازرگان لبنانی- آمریکایی در دفتر کار "محمد بن سلمان" ولیعهد سعودی/عکس: نیویورک تایمز

افشاگری نیویورک‌تایمز درباره قصد سعودی‌ها برای ترور قاسم سلیمانی

گفتنی است، نام این دو بازرگان،  درلیست افراد مظنون "رابرت مولر" بازرس ویژه رسیدگی به ارتباطات احتمالی کارزار انتخاباتی ترامپ با دولت روسیه، است.

به نوشته نیویورک تایمز، این دو بازرگان در دوران انتقال قدرت از دولت اوباما به دولت ترامپ  با هیاتی سعودی به ریاست ژنرال العسیری در طبقات فوقانی هتل "ماندارین" نیویورک، ملاقات کرده‌اند. موضوع این ملاقات نیز تشریح طرح این دوبازرگان درباره نحوه خرابکاری در اقتصاد ایران بوده است. این دو بازرگان برای اجرای این طرح خود مبلع 2 میلیارد دلار از سعودی ها طلب می‌کنند اما سعودی‌ها در این جلسه ضمن ابزار علاقه  به ایده آنها، طرح آنها را تحریک‌آمیز و به طور بالقوه بی‌ثبات کننده می‌دانند وپرداخت هر نوع پولی بابت اجرای آن را منوط به گرفتن تاییدیه از دولت در حال استقرار ترامپ در کاخ سفید می‌کنند.   

همچنین به نوشته نیویورک تایمز، جلسه مارس سال میلادی گذشته در ریاض، به پیشنهاد "جورج نادر" تشکیل شده است. او پیش‌تر با "محمد بن سلمان" دیدار کرده و طرح خود برای ایران را با کاخ سفید نیز در میان گذاشته بود.  

نیویورک تایمز نوشته درباره این جلسه، از یک سخنگوی دولت سعودی و وکلای دو بازرگان – نادر و زامل- پرسش کرده، اما پاسخی دریافت نکرده است.  

در جریان جلسه محرمانه مارس 2017، و پس از آنکه سعودی‌ها در خصوص عملیات ترور ایرانی‌ها تقاضا می‌کنند، تجار حاضر پاسخ به این موضوع را منوط به مشورت با وکلای خود می کنند، اما پس از مدتی و مشورت با وکلایشان، این دو بازگان درخواست سعودی ها را رد می‌کنند اما جورج نادر یک شرکت خصوصی انگلیسی را برای عملیات ترور قاسم سلیمانی به سعودی‌ها پیشنهاد می‌دهد؛ این شرکت که نامی از او برده نشده، از سوی نیروهای نظامی- اطلاعاتی  ویژه سابق بریتانیایی اداره می‌شود.  

در این جلسه همچنین طرحی 2 میلیارد دلاری برای خرابکاری‌های اطلاعاتی به منظور آسیب رساندن به اقتصاد ایران مورد بحث قرار گرفته است.  

نیویورک تایمز نوشته، با وجودی که مقامات دولت سعودی با برکناری چند مقام نزدیک به محمد بن سلمان، توطئه اخیر قتل جمال خاشقجی را به گردن عوامل خودسر می‌اندازند، اما طرح و برنامه ریزی برای ترور برخی منتقدان و مخالفان حکومت سعودی از جمله خاشقجی، از همان ابتدای به قدرت رسیدن محمد بن سلمان در بین جمعی از مقامات ارشد نزدیک به ولیعهد جوان سعودی، مورد بحث بوده است.

افشاگری نیویورک‌تایمز درباره قصد سعودی‌ها برای ترور قاسم سلیمانی

    در جریان جلسه محرمانه مارس 2017، و پس از آنکه سعودی‌ها در خصوص عملیات ترور ایرانی‌ها تقاضا می‌کنند، تجار حاضر پاسخ به این موضوع را منوط به مشورت با وکلای خود می کنند.   

برخی مقامات سازمان اطلاعاتی عربستان سعودی که به "محمد بن سلمان" ولیعهد این کشور نزدیک هستند، سال گذشته طرح‌هایی برای ترور برخی مقامات ارشد ایران و منتقدان حکومت عربستان از جمله "جمال خاشقجی" را مورد بررسی قرار داده‌اند.

به گزارش عصرایران، روزنامه نیویورک تایمز آمریکا با انتشار گزارشی در این باره به نقل از 3 منبع آگاه نوشته است: برخی مقامات نزدیک به "محمد بن سلمان" یک سال پیش توطئه ترور برخی دشمنان و منتقدان حکومت عربستان سعودی از جمله "قاسم سلیمانی" و "جمال خاشقجی" را مورد بررسی قرار داده‌اند.

یکی از این مقامات ارشد سعودی، ژنرال "احمد العسیری" معاون برکنار شده سازمان اطلاعات عربستان سعودی بوده است. العسیری پس از قتل خاشقجی دو هفته پیش به همراه جمع دیگری از مقامات نظامی و اطلاعاتی سعودی، با حکم پادشاه عربستان از سمت خود برکنار شد.

بر اساس این گزارش،  " ژنرال احمد العسیری" مشاور وقت محمد بن سلمان ، در ماه مارس سال گذشته میلادی در نشستی در ریاض، حضور داشته است. موضوع این نشست که با حضور چند تاجر لابی کننده برای دولت سعودی بوده، امکان استفاده از شرکت‌های خصوصی برای ترور مقامات ارشد ایرانی از جمله "قاسم سلیمانی"، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و نیز طرح های این بازرگانان برای ضربه زدن به اقتصاد ایران بوده است. برخی مشاوران العسیری در این جلسه پیشنهاد ترور قاسم سلیمانی را به دو بازرگان حاضر در جلسه ارایه داده‌اند. این دوبازرگان از تاجران لابی کننده برای دولت سعودی هستند که یکی از آنها "جورج نادر" بازرگان لبنانی- آمریکایی و دیگری" جوئل زامل" بازرگان اسراییلی است.

"جورج نادر"بازرگان لبنانی- آمریکایی در دفتر کار "محمد بن سلمان" ولیعهد سعودی/عکس: نیویورک تایمز

افشاگری نیویورک‌تایمز درباره قصد سعودی‌ها برای ترور قاسم سلیمانی

گفتنی است، نام این دو بازرگان،  درلیست افراد مظنون "رابرت مولر" بازرس ویژه رسیدگی به ارتباطات احتمالی کارزار انتخاباتی ترامپ با دولت روسیه، است.

به نوشته نیویورک تایمز، این دو بازرگان در دوران انتقال قدرت از دولت اوباما به دولت ترامپ  با هیاتی سعودی به ریاست ژنرال العسیری در طبقات فوقانی هتل "ماندارین" نیویورک، ملاقات کرده‌اند. موضوع این ملاقات نیز تشریح طرح این دوبازرگان درباره نحوه خرابکاری در اقتصاد ایران بوده است. این دو بازرگان برای اجرای این طرح خود مبلع 2 میلیارد دلار از سعودی ها طلب می‌کنند اما سعودی‌ها در این جلسه ضمن ابزار علاقه  به ایده آنها، طرح آنها را تحریک‌آمیز و به طور بالقوه بی‌ثبات کننده می‌دانند وپرداخت هر نوع پولی بابت اجرای آن را منوط به گرفتن تاییدیه از دولت در حال استقرار ترامپ در کاخ سفید می‌کنند.   

همچنین به نوشته نیویورک تایمز، جلسه مارس سال میلادی گذشته در ریاض، به پیشنهاد "جورج نادر" تشکیل شده است. او پیش‌تر با "محمد بن سلمان" دیدار کرده و طرح خود برای ایران را با کاخ سفید نیز در میان گذاشته بود.  

نیویورک تایمز نوشته درباره این جلسه، از یک سخنگوی دولت سعودی و وکلای دو بازرگان – نادر و زامل- پرسش کرده، اما پاسخی دریافت نکرده است.  

در جریان جلسه محرمانه مارس 2017، و پس از آنکه سعودی‌ها در خصوص عملیات ترور ایرانی‌ها تقاضا می‌کنند، تجار حاضر پاسخ به این موضوع را منوط به مشورت با وکلای خود می کنند، اما پس از مدتی و مشورت با وکلایشان، این دو بازگان درخواست سعودی ها را رد می‌کنند اما جورج نادر یک شرکت خصوصی انگلیسی را برای عملیات ترور قاسم سلیمانی به سعودی‌ها پیشنهاد می‌دهد؛ این شرکت که نامی از او برده نشده، از سوی نیروهای نظامی- اطلاعاتی  ویژه سابق بریتانیایی اداره می‌شود.  

در این جلسه همچنین طرحی 2 میلیارد دلاری برای خرابکاری‌های اطلاعاتی به منظور آسیب رساندن به اقتصاد ایران مورد بحث قرار گرفته است.  

نیویورک تایمز نوشته، با وجودی که مقامات دولت سعودی با برکناری چند مقام نزدیک به محمد بن سلمان، توطئه اخیر قتل جمال خاشقجی را به گردن عوامل خودسر می‌اندازند، اما طرح و برنامه ریزی برای ترور برخی منتقدان و مخالفان حکومت سعودی از جمله خاشقجی، از همان ابتدای به قدرت رسیدن محمد بن سلمان در بین جمعی از مقامات ارشد نزدیک به ولیعهد جوان سعودی، مورد بحث بوده است.

حدیث روز/ گذشت شب و روز و مشکلات دنیا در کلام امام علی(ع)

امام علی (ع)

چگونه به ماندن جاودانه امیدوار باشیم. در حالی که گذشت شب و روز بنایی را بالا نبرده جز آن که آن را ویران کرده و به اطراف پراکند.

مشرق- امام علی علیه السلام فرمود: همانا انسان در دنیا تخته نشان تیرهای مرگ، و ثروتی است دستخوش تاراج مصیبت ها:

با هر جرعه نوشیدنی، گلو رفتنی، و در هر لقمه ای، گلوگیر شدنی است، و بنده نعمتی به دست نیاورد جز آن که نعمتی از دست بدهد، و روزی به عمرش افزوده نمی گردد جز با کم شدن روزی دیگر. پس ما یاران مرگیم، و جان های ما هدف نابودی ها، پس چگونه به ماندن جاودانه امیدوار باشیم. در حالی که گذشت شب و روز بنایی را بالا نبرده جز آن که آن را ویران کرده، و به اطراف پراکند.

متن حدیث: 

وَ قَالَ علی ( علیه السلام ) : إِنَّمَا الْمَرْءُ فِی الدُّنْیَا غَرَضٌ تَنْتَضِلُ فِیهِ الْمَنَایَا وَ نَهْبٌ تُبَادِرُهُ الْمَصَائِبُ وَ مَعَ کُلِّ جُرْعَةٍ شَرَقٌ وَ فِی کُلِّ أَکْلَةٍ غَصَصٌ وَ لَا یَنَالُ الْعَبْدُ نِعْمَةً إِلَّا بِفِرَاقِ أُخْرَی وَ لَا یَسْتَقْبِلُ یَوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا بِفِرَاقِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ فَنَحْنُ أَعْوَانُ الْمَنُونِ وَ أَنْفُسُنَا نَصْبُ الْحُتُوفِ فَمِنْ أَیْنَ نَرْجُو الْبَقَاءَ وَ هَذَا اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ لَمْ یَرْفَعَا مِنْ شَیْ‏ءٍ شَرَفاً إِلَّا أَسْرَعَا الْکَرَّةَ فِی هَدْمِ مَا بَنَیَا وَ تَفْرِیقِ مَا جَمَعَا.

«نهج البلاغه، حکمت ۱۹۱»

کشف محموله 10 هزار لیتری سوخت قاچاق در ماهشهر

فرمانده مرزبانی خوزستان از کشف بیش از 10 هزار لیتر سوخت قاچاق در آب‌های ساحلی ماهشهر خبر داد.

به گزارش ایسنا – منطقه خوزستان، سردار  عبداله نظرپور اظهار کرد: در راستای طرح تشدید کنترل نوار مرزی و جلوگیری از ورود و خروج هرگونه قاچاق، ماموران پایگاه دریابانی ماهشهر، با ساعت‌ها کار اطلاعاتی از قصد قاچاقچیان مبنی بر خروج محموله سوخت در منطقه "خور دورق" آگاه شدند و بلافاصله بررسی موضوع را در دستور کار خود قرار دادند.

فرمانده مرزبانی خوزستان گفت: ماموران با اعزام به موقع به محل یک فروند شناور صیادی با حجم موتور غیرمجاز را در حال کشیدن چتری حامل سوخت مشاهده و به آن دستور ایست دادند.

وی افزود: دریابانان ماهشهر در پاکسازی منطقه یک عدد چتری حامل 10 هزار و 600 لیتر سوخت قاچاق از نوع گازوئیل را کشف کردند.

نظرپور در پایان خاطرنشان کرد: محموله کشف شده پس از تکمیل پرونده مقدماتی تحویل مراجع ذی‌صلاح شد.

تعطیلی مدارس ایذه در نوبت عصر به علت وقوع سیلاب

فرماندار ایذه از تعطیلی مدارس روستایی، عشایری و شهری شهر ایذه به علت بارندگی و وقوع سیلاب در نوبت عصر خبر داد.

مصطفی سمالی در گفت‌وگو با ایسنا - منطقه خوزستان، اظهار کرد: مدارس روستایی، عشایری و شهری ایذه به علت بارندگی و وقوع سیلاب، در نوبت عصر امروز تعطیل اعلام شده‌اند. مدارس دهدز تعطیل نشده و در نوبت عصر برقرار هستند.

وی افزود: در حال حاضر بارندگی در ایذه شدید است و سیلاب رخ داده است. در حال حاضر جاده روستایی مرغا به دلیل بارندگی مسدود شده است که اداره راهداری در حال تلاش برای باز کردن مسیر است.

فرماندار ایذه در خصوص خسارت‌های وارد شده به مدارس گفت: در حال حاضر آماری از تخریب یا خسارت وارد شده به مدارس به دلیل بارندگی در دست نیست.

10 نکته از یک فینال

    طرفداران پرسپولیس قبل از بازی از خدا خواسته بودند که حداقل یک امروز قرمز باشد. حتی مصطفی تاج زاده فعال سیاسی اصلاح طلب هم در اینستاگرام خود این درخواست را منتشر کرد اما سنت خدا این نیست.   

عصر ایران؛مصطفی داننده- فینال جام باشگاه‌های آسیا با قهرمانی تیم ژاپنی به پایان رسید. این بازی نکات جالبی داشت که در ادامه به آن اشاره می‌کنم.

1-حضور پرسپولیس در فینال جام باشگاه‌های آسیا نشان داد اگر یک تیم به خوبی هدایت شود می‌تواند با پنجره بسته هم به فینال آسیا برسد و نایب قهرمان آن شود. مدل برانکو می‌تواند در کشور داری ایران مورد استفاده قرار بگیرد.

2-حضور زنان یکی از مهم ترین اتفاقات بازی فینال بود. زنان دست چین شده در ورزشگاه حاضر بودند اما همین حضور هم حکایت آینده روشن دارد. قطعا روزی خواهد آمد که نیمی از ورزشگاه در اختیار زنان و دختران ایرانی قرار می‌گیرد.

10 نکته از یک فینال

3-ورزشگاه آزادی بازسازی شد آنهم به زور کنفدراسیون آسیا. همیشه گویا باید بالاسر ما زور باشد تا کارها پیش برود. اگر این بازی نبود قطعا آزادی هم روی بازسازی را نمی‌دید و آن توالت معروف کشف نمی‌شد.

4-تماشاگران ایرانی نشان دادند پرشور هستند اما حرفه‌ای نیستند. آنها همه انرژی خود را قبل از بازی تمام می‌کنند و در هنگام مسابقه محو بازی می‌شوند. زمان‌هایی که قرمزها احتیاج به تماشاگران داشنند، آنها ساکت بودند و نظاره گر بازی حرفه‌ای ژاپنی‌ها بودند.

5-تا وقتی تماشاگران چند ساعت قبل از بازی ورزشگاه را پر می‌کنند بدون هیچ امکانات رفاهی واین باعث می‌شود در هنگام بازی آنها انرژی نداشته باشند. شیوه ورزشگاه رفتن ما ایرانی‌ها باید تغییر کند. شاید بیتشر از هر زمانی ما احتیاج به ورزشگاه‌هایی درون شهر داریم.

6-هوادارن  پرسپولیس قبل از بازی از خدا خواسته بودند که حداقل یک امروز قرمز باشد. حتی مصطفی تاج زاده فعال سیاسی اصلاح طلب هم در اینستاگرام خود این درخواست را منتشر کرد اما سنت خدا این نیست. هر کسی بیشتر و بهتر کار کند حق او رسیدن به موفقیت است. نوع مدیریت، نوع فوتبال و امکانات ژاپنی‌ها را ببیند تا متوجه شوید چرا انها باید قهرمان آسیا شوند.

7️-گزارش مزدک میرزایی و جواد خیابانی در دو بازی رفت و برگشت فینال آسیا نشان داد که چه فاصله‌ای میان عادل فردوسی پور با دیگر گزارش‌گران تلویزیون وجود دارد. گزارش امروز مزدک چیزی شبیه افتضاح بود. گزارشگری که هنوز فرق صالحی (انرژی اتمی) و صالحی امیری (کمیته ملی المپیک) را نمی‌داند و اصرار دارد کار همکاران تصویربردارش را پررنگ نشان دهد. من جای مدیران تلویزیون بودم مجسمه عادل را می‌ساختم و خود او را دو دستی می‌چسبیدم.

8-همین آقای مزدک و میثاقی بارها گفتند که تمام ایران چشم انتظار قهرمانی پرسپولیس است. واقعا اینگونه نبود. استقلالی‌ها دوست نداشتند پرسپولیس قهرمان شود. این دو مجری و بسیاری دیگر از مجریان صداوسیما و البته روزنامه های ورزشی  تلاش کردند به این بازی رنگ ملی بپاشند. اما این بازی یک بازی باشگاهی بود، همین. یادبگیریم هر اتفاقی را ملی نکنیم که حالا مجبور نشویم شکست پرسپولیس را هم ملی بدانیم. پرسپولیسی‌ها قبل از بازی همه کری‌ها را برای استقلالی‌ها خواندند و استقلالی‌ها بعد از بازی تلافی کردند.

9-خوبی این فینال این بود که مردم حداقل برای یک هفته همه فکر و ذکرشان فوتبال بود. گاهی فراموشی مشکلات خوب است.

10- اگر موفقیت می‌خواهیم باید کار کنیم. از ژاپن، کره و حتی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، رو نویسی کنیم که آنها چگونه در مسیر موفقیت قرار گرفته‌اند و ما همچنان اندر خم یک کوچه هستیم.

پرسپولیس نایب قهرمان آسیا شد

    دیدار تیم‌های پرسپولیس و کاشیما با تساوی بدون گل تمام شد و نماینده ژاپن با پیروزی دو بر صفر در مجموع دو بازی رفت و برگشت قهرمان آسیا شد.   

تساوی بدون گل پرسپولیس مقابل کاشیما آنتلرز موجب قهرمانی نماینده ژاپن و عصبانیت و افسوس پرسپولیسی‌ها به خاطر از دست رفتن جام شد.

به گزارش ایسنا، دیدار تیم‌های پرسپولیس و کاشیما با تساوی بدون گل تمام شد و نماینده ژاپن با پیروزی دو بر صفر در مجموع دو بازی رفت و برگشت قهرمان آسیا شد.

پرسپولیس نایب قهرمان آسیا شد

حواشی نیمه اول:

با وجود صدای زیاد تشویق پرسپولیسی‌ها، اندک تماشاگران کاشیما دست از تشویق تیم مورد علاقه خود برنداشتند و مرتبا تیم خود را حمایت می‌کردند.

برانکو ایوانکوویچ هم مانند تماشاگران پرسپولیس با استرس زیادی بازی را کرد؛ به طوری که روی هر فرصت از دست رفته تیمش، افسوس خورد.

شیخ سلمان با تکیه گاه کردن دست زیر چانه‌اش، به دقت مشغول تماشای این بازی بود و صحنه‌ای این دیدار مهیج را از دست نداد.

در حالی که کاشیما با فشار زیادی اجازه خروج توپ از دهانه دروازه پرسپولیس را نمی‌داد، علیرضا بیرانوند در مواجهه با مهاجم خطرناک کاشیما با سرتوپ سریع و به موقع مهاجم ژاپنی را فریب داد و به موجب پایان یافتن فشار این تیم شد که برخی از هواداران او را تشویق و برخی هم نسبت به این حرکت خطرناک بیرانوند معترض شدند.

بازیکنان پرسپولیس به خاطر زمین خوردن و مصدومیت شجاع خلیل زاده در انتطار رعایت بازی جوانمردانه از سوی بازیکنان کاشیما بودند اما مهاجم این تیم پس از مکث کوتاه، با توپ به سمت دروازه بیرانوند حمله کرد که با غافلگیری سرخپوشان همراه بود اما پس از دفع توپ، بازیکنان پرسپولیس به سمت ژاپنی موردنظر یورش بردند که با مداخله داور و سایر بازیکنان اتفاقی نیافتاد.

بازیکنان کاشیما از هر فرصتی برای کاهش سرعت بازی استفاده کردند که در مواقعی بازیکنان پرسپولسس نسبت به این موضوع معترض بودند.

در سراسر این نیمه، تماشاگران پرسپولیس مرتبا به خاطر هر موقعیت کوچکی که روی دروازه خودی یا حریف خلق شد، عصبی شدند و افسوس خوردند.

حواشی نیمه دوم:

برانکو در نیمه دوم کمتر در کنار زمین حاضر شد و استرس و اضطراب نیمه نخست را نداشت؛ هر چند در صحنه‌های خطرناک بابت فرصت‌سوزی بازیکنانش حسرت خورد.

مشعل ورزشگاه آزادی بعد از گذشت یک نیمه از این دیدار خاموش شد تا در فرصت‌ها و بازی‌های دیگر استفاده شود.

راه پله‌ها و راه روهای ورزشگاه آزادی در دیدار نهایی لیگ قهرمانان آسیا مملو از جمعیت بود تا یک بار دیگر نحوه بلیت فروشی زیر سوال رود چرا که طبق شواهد موجود، تعدادی از تماشاگران بدون داشتم بلیت وارد ورزشگاه شدند.

مصدمیت انصاری در نیمه دوم و در اوج حملات پرسپولیس خبری بدی برای کادرفنی و تماشاگران این تیم بود چرا که برانکو مجبور به استفاده از بازیکن جوان تیمش، احسان علوان شد.

چند بازیکن پرسپولیس از جمله شجاع خلیل‌زاده و شایان مصلح به دنبال درگیری با ژاپنی‌ها بودند که بازیکنان کاشیما پس از عصبی کردن بازیکنان پرسپولیس، از مهلکه خارج شدند.

اسحاق جهانگیری پیش از دقیقه ۸۰ ورزشگاه را ترک کرد.

در اواخر این بازی هیجان به اوج خود رسید و پرسپولیسی‌ها به خاطر از دست رفتن فرصت‌های گلزنی ناراحت و عصبانی بودند و هر چیزی را که به دستشان رسید، پرتاب کردند.

پیش‌بینی بارش‌های نرمال در زمستان و فروردین ماه آینده

معاون توسعه و پیش‌بینی سازمان هواشناسی کشور از پیش‌بینی بارش‌های نرمال در زمستان و فروردین ماه آینده خبر داد. 

به گزارش ایسنا - منطقه خوزستان، علی عابدینی در همایش و هفتمین کارگاه بین المللی گرد و خاک که امروز( ۱۹ آبان ماه) در اهواز برگزار شد، اظهار کرد: سازمان هواشناسی کشور از سال ۱۹۷۵ مرکز آر تی سی تهران را راه اندازی کرده است؛ این سازمان از سال تاسیس حدود ۱۴۷ دوره برگزار کرده است که پنج دوره ویژه برای کشورهای ازبکستان و تاجیکستان، پنج دوره برای کشور عراق و یک دوره ویژه کشور سودان بوده است و در دیگر دوره ها شرکت کنندگان متفاوتی از کشورهای مختلف حضور داشته‌اند.

معاون توسعه و پیش‌بینی سازمان هواشناسی کشور تصریح کرد: از سال ۹۲ دولت تدبیر و امید اولویت را برای آموزش نیروی انسانی در نظر گرفت که طی این مدت حدود ۳۵ دوره آر تی سی برگزار شد. دوره‌های آر تی سی طی سال‌های گذشته در حال از بین رفتن بودند و برگزاری این دوره‌ها به دلیل کمبود منابع مالی بسیار کاهش یافته بود.

عابدینی بیان کرد: در سال جاری ۱۰ دوره آر تی سی برگزار خواهد شد که یکی از این دوره‌ها کارگاه آموزشی گرد و خاک امروز در اهواز است و برای نخستین بار است که دوره آموزشی تهران در یکی از استان‌ها برگزار می‌شود.

وی عنوان کرد: در طول پنج سالی که سازمان اولویت خود را آموزش در نظر گرفته، حدود یک میلیون نفر ساعت آموزش در سازمان برگزار شده است. این آموزش‌ها نشان می‌دهد که سازمان بر تربیت نیروی انسانی سرمایه‌گذاری کرده است.

معاون توسعه و پیش‌بینی سازمان هواشناسی کشور گفت: نتیجه این اقدامات صرفه‌جویی ارزی و کارهای بزرگ سازمان‌ها است. در حال حاضر در همه استان‌ها کارشناسان خبره‌ای وجود دارند و در بخش فناوری اطلاعات امکانات خوبی در اختیار است.

وی با بیان اینکه خوزستان از سال‌های دور شاهد گرد و خاک بوده و در ۱۵ سال اخیر این روند افزایش یافته است، با ابراز نگرانی در این خصوص گفت: بر این اساس خوزستان، مرکز ملی برای گرد و خاک کشور انتخاب شده است. مرکز ملی اهواز با همکاری مرکز بارسلون با استفاده از داده‌های هواشناسی و از طریق شبکه اجتماعی ایتا اطلاعات را در اختیار عموم قرار می‌دهد. این مرکز به یک مرکز بین‌المللی تبدیل خواهد شد.

عابدینی عنوان کرد: برنامه‌هایی برای خوزستان در دست است و بنا است دستگاه‌های پیشرفته برای پیش‌بینی گرد و خاک و هواشناسی در این استان نصب شوند.

وی تصریح کرد: بر اساس آماری که در دست است در برخی سال‌ها که بارندگی خوبی داشته‌ایم گرد و خاک کمتر بوده است. امسال نیز پیش‌بینی شده بارش خوبی داشته باشیم و از چند ماه قبل پیش بینی کرده بودیم که در پاییز بارش‌های خوبی در همه کشور مخصوصا خوزستان داشته باشیم. 

معاون توسعه و پیش‌بینی سازمان هواشناسی کشور ادامه داد: در زمستان و فروردین ماه نیز بارش‌ها در حد نرمال خواهد بود. شاید در زمستان بارندگی کمتر از نرمال باشد اما در مجموع سال آبی خوبی در استان خوزستان خواهیم داشت. همچنین پیش‌بینی می‌شود با توجه به مرطوب بودن زمین گرد و خاک کمتری  داشته باشیم.

وی گفت: طی امروز و آخر هفته  جاری نیز پیش‌بینی بارش‌های خوبی شده است.

عابدینی با اشاره به اقدامات مسئولین استانی در خصوص کاهش گرد و خاک، بیان کرد: با همکاری مسئولین استان فعالیت‌های خوبی برای درختکاری انجام شده است. استاندار خوزستان و مدیر کل مدیریت بحران استان تلاش خوبی در این زمینه داشتند.

کسر 20 درصد از قرارداد کادرفنی و بازیکنان فولاد

با تصمیم هیات مدیره باشگاه فولاد خوزستان، اعضای کادرفنی و بازیکنان این تیم جریمه شدند.

به گزارش ایسنا  - منطقه خوزستان، فولاد از ساعت 15:30 امروز در ورزشگاه غدیر اهواز پذیرای تیم سپیدرود بود که در پایان این دیدار با نتیجه یک بر صفر مغلوب شد.

پس از این دیدار نیز با تصمیم هیات مدیره باشگاه فولادخوزستان به دلیل نتایج ضعیف این تیم، 20 درصد از مبلغ قرارداد اعضای کادرفنی و بازیکنان این تیم کسر شد.

فولاد در حال حاضر با 11 امتیاز در رده سیزدهم جدول رده بندی قرار دارد.

انتشار خبر واگذاری ورزشگاه تختی اهواز به فردی خاص کاملا مغرضانه است

رییس هیات ورزش‌های همگانی اهواز با مغرضانه دانستن انتشار خبر "آیا ورزشگاه تختی اهواز به آقای خاص واگذار می‌‌شود؟"، گفت: در این خبر من مورد خطاب و اتهام قرار گرفتم که این موضوع صحت ندارد و ورزشگاه در اختیار هیات همگانی اهواز قرار دارد، نه شخص من.

علی یزدی در گفت‌وگو با ایسنا - منطقه خوزستان، اظهارکرد: در فضای مجازی خبری با عنوان "آیا ورزشگاه تختی اهواز به فرد خاص (علی یزدی) واگذار می‌شود؟" منتشر شد که این مطلب کاملا مغرضانه و جهت‌دار بود که من این موضوع را تکذیب می‌کنم.

وی بیان کرد: ورزشگاه تختی اهواز در اختیار هیات ورزش‌های همگانی اهواز قرار دارد، نه شخص من و این‌گونه مطالب کذب و مغرضانه تنها بوی تفرقه و نفاق را می‌دهد.

رییس هیات همگانی اهواز گفت: من هم به عنوان رییس هیات‌های ورزش‌های همگانی اهواز و کسی که در این خبر مورد اتهام قرار گرفته است، این موضوع را از طریق مقامات قضایی پیگیری خواهم کرد و اعاده حیثیت می‌کنم تا کسانی که با چنین مطالب مغرضانه به قوم‌گرایی دامن می‌زنند و باعث تشویش اذهان عمومی می‌شوند، ماهیت‌شان افشا شود.

حسینیه، پرباران‌ترین شهر خوزستان در سال زراعی جاری

مدیرکل هواشناسی خوزستان گفت: بیشترین میزان بارندگی در سال زراعی امسال خوزستان در حسینیه با 151.2 میلی‌متر گزارش شده است.

محمد سبزه‌زاری در گفت‌وگو با ایسنا - منطقه خوزستان، با اشاره به میزان بارندگی سال زراعی 97-98 اظهار کرد: در سال زراعی امسال یعنی از مهرماه تاکنون میزان بارندگی در حسینیه 151.2 میلی‌متر، هندیجان 132.6 میلی‌متر، بندر ماهشهر 117.2 میلی‌متر، آغاجاری 91.7 میلی‌متر گزارش شده است.

وی افزود: همچنین میزان بارندگی طی این مدت در بهبهان 89.1 میلی‌متر، مسجدسلیمان 85.3، شادگان 83.2، دهدز 81، ایستگاه کشاورزی اهواز 73، امیدیه 72.9، و در لالی 72.8 میلی‌متر ثبت شده است.

مدیرکل هواشناسی خوزستان گفت: همچنین میزان بارندگی از مهرماه تاکنون در بستان 72.6 میلی‌متر، دزفول 68.1، اهواز 67.2، گتوند 62.3، شوش 61.7، شوشتر 57.1، رامهرمز 54.2، ایذه 53.8، و در آبادان 31.8 میلی‌متر گزارش شده است.

ثبت 750 مورد ازدواج زنان خوزستانی با مردان غیر ایرانی

سرپرست اداره‌کل امور بانوان و خانواده استانداری خوزستان با اشاره به هم‌مرزی خوزستان با کشور عراق و ازدواج زنان خوزستانی با مردان عراقی، گفت: در استان خوزستان، اهواز، اندیمشک و شوش دانیال بیشترین تعداد ازدواج زنان با اتباع خارجی مخصوصا عراقی‌ها را دارند.

سیده فرانک موسوی در گفت‌وگو با ایسنا – منطقه خوزستان، با اشاره به تصویب لایحه تابعیت فرزندان زنان ایرانی دارای همسر خارجی در هیأت دولت، اظهار کرد: تصویب این لایحه در بهبود کیفیت زندگی فرزندان حاصل از این ازدواج‌ها و تثبیت خانواده‌ها تاثیر‌گذار است.

وی افزود: قطعا تصویب این لایحه استفاده از خدمات را برای فرزندان این ازدواج‌ها تسهیل می‌کند و فرزندان مادران ایرانی به کشور ایران تعلق خاطر پیدا می‌کنند.

سرپرست اداره‌کل امور بانوان و خانواده استانداری خوزستان بیان کرد: در حال حاضر کودکان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان عراقی و افغانی در کشور و در استان خوزستان زندگی می‌کنند که برای تحصیل این کودکان محدودیت‌هایی وجود دارد بنابراین اگر این لایحه در مجلس تصویب شود این کودکان می‌توانند از ظرفیت‌های علمی، آموزشی و درمانی کشور استفاده ‌کنند.

موسوی با اشاره به هم‌مرزی خوزستان با عراق و ارتباط خویشاوندی بین این کشور و استان خوزستان گفت: در مجموع 800 مورد ازدواج زنان خوزستانی با اتباع خارجی (مخصوصا مردان عراقی) در خوزستان انجام شده است که 750 ازدواج از این تعداد، ازدواج‌های رسمی بوده‌اند.

وی ادامه داد: اهواز، اندیمشک و شوش دانیال بیشترین تعداد ازدواج زنان با اتباع خارجی مخصوصا عراقی‌ها را دارند.

2 خوزستانی در مسابقات امیدهای جهان حضور دارند

رئیس هیئت کشتی خوزستان گفت: بنی‌تمیم فعلا ابراز تمایلی به ریاست فدراسیون نداشته است و فعلا قصد دارد کارها را به پیش ببرد تا خللی در روند فدراسیون به‌وجود نیاید.

سیدحسین مرعشیان صبح امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اهواز اظهار کرد: خوشحالیم که مجمع فدراسیون کشتی و وزارت ورزش به حمید بنی تمیم اعتماد کردند و وزیر ورزش حکم سرپرستی وی را برای فدراسیون کشتی صادر کرد.

وی افزود: اولین اعزام در زمان سرپرست جدید فدراسیون دیشب انجام شد که طی آن کشتی‌گیران کشورمان به رقابت‌های امیدهای جهان در رومانی اعزام شدند که مهدی محسن‌نژاد از بهبهان و حسین اسدی از ایذه، خوزستانی‌های حاضر در ترکیب تیم ملی در این مسابقات هستند.

رئیس هیئت کشتی خوزستان درباره مدت حضور بنی‌تمیم در رأس فدراسیون کشتی، گفت: وی فعلاً حکم سه ماهه دارد و در صدد است تا مجمع انتخاباتی ریاست فدراسیون را به نحو احسن برگزار کند و این احتمال وجود دارد که خود وی نیز کاندیدا شود.

وی ادامه داد: تا این لحظه بنی‌تمیم اظهار تمایلی برای کاندیدا شدن نداشته ولی ممکن است در روزهای آینده تصمیم دیگری بگیرد.

مرعشیان با اشاره به چالش‌ها و حواشی فدراسیون کشتی در کشورمان، بیان کرد: باتوجه به اینکه مردم روی ورزش کشتی در کشورمان توجه و نگاه ویژه‌ای دارند و عمدتاً انتظار دارند کشتی ما در همه میدان‌ها روی سکو باشد اما گاهی مسائل فنی مطابق انتظار پیش نمی‌رود و نتیجه مطلوب حاصل نمی‌شود که این مسئله استرس را برای مسئولان کشتی زیاد می‌کند.

وی افزود: عملکرد خادم هم در فدراسیون عملکرد مثبتی بود و باید بپذیریم اداره یک فدراسیون با این حجم از تیم و ورزشکار در رده‌های سنی مختلف کار راحتی نیست اما باز هم می‌بینیم انتظارات بالا است و با یک بار نتیجه نگرفتن، حجمه زیادی به فدراسیون وارد شد.

شکست خانگی فولاد مقابل قعرنشین لیگ/ شعار هواداران علیه بازیکنان

تیم فوتبال فولاد خوزستان با یک گل مغلوب حریف قعرنشین خود سپیدرود رشت شد.

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، هفته دوازدهم لیگ برتر فوتبال ایران جام خلیج فارس امروز با یک دیدار پیگیری شد که از ساعت 15 و 30 دقیقه امروز تیم فوتبال فولاد خوزستان در استادیوم غدیر میزبان سپیدرود رشت بود که در نهایت این بازی با نتیجه یک بر صفر به سود میهمان به پایان رسید.

در نیمه اول این بازی ابتدا تیم سپیدرود بود که در دقیقه 18 روی حرکت بسیار زیبای حسین ابراهیمی به گل رسید. پس از این گل فولاد دو موقعیت 100 درصد گل را از دست داد تا روی یک ضد حمله در دقیقه 39، تیم میهمان به یک ضربه پنالتی دست یابد که البته این پنالتی توسط مرادیان مهار شد و غلامی را ناکام گذاشت.

اما در نیمه دوم فولاد علیرغم ده نفره بودن بازی بهتری ارائه داد اما هر چه زد به در بسته خورد و متحمل یک شکست دیگر شد.

با این نتیجه فولاد با همان 11 امتیاز در رده سیزدهم جدول باقی ماند و سپیدرود موقتا به رده پانزدهم صعود کرد.

ترکیب فولاد خوزستان

احسان مرادیان
عبدالله کرمی
میلاد بدرقه
رضا میرزایی
پیمان شیرزادی
مهرداد هدایتیان(46- ایوب والی)
فرشاد سالاروند
امید صیدآلی(70- سیدهیثم هاشمی‌زاده)
مهدی زبیدی
حسن بیت‌سعید 
لوسیانو پریرا

سرمربی: ایلی استان

ترکیب سپیدرود رشت

کوروش ملکی
میثم تهی‌دست
میلاد شیخی‌سلیمانی
میلاد قربان‌زاده
امین جوادی‌مقدم
علیرضا عزت‌کرامت
محمدرضا مهدوی
حسین ابراهیمی
مهرداد بایرامی
محمد نزهتی
محمد غلامی

سرمربی: علی کریمی

اخراج:

میلاد بدرقه(40) از فولاد

حواشی:

در ابتدای بازی، علی کریمی به‌شدت از سوی هواداران فولاد تشویق شد

حدود ۷۰۰ هوادار فولاد در استادیوم غدیر حضور دارند ضمن اینکه ۲۰ هوادار سپیدرود نیز از رشت به اهواز آمده و بازی را از نزدیک نظاره می‌کنند.

ایلی استان پیراهن سفید به تن داشت که به دلیل هم‌رنگ بودن با لباس تیم حریف، مجبور به پوشیدن کاور شد.

 فولاد تا اینجای کار ۲ موقعیت ۱۰۰ درصد گل را از دست داده است.

 روی صحنه پنالتی میلاد بدرقه مرتکب خطا شده بود و کارت زرد گرفت که پس از اعتراض به کمک داور کارت قرمز گرفت.

در انتهای این دیدار تعدادی از هواداران فولاد شعارهایی را علیه بازیکنان این تیم سر دادند.

عبدالله کرمی با ناراحتی به شعار هواداران عکس‌العمل نشان داد که شعارها بر علیه وی تشدید شد.

جلسه استیضاح شهردار آبادان لغو شد

جلسه شورای اسلامی شهر آبادان با دستورکار استیضاح شهردار، به دلیل غیبت چند عضو شورا به حد نصاب نرسید و لغو شد.

به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، جلسه شورای اسلامی شهر آبادان با دستورکار استیضاح شهردار، به دلیل غیبت چند عضو شورا به حد نصاب نرسید و لغو شد.

خلیل جنامی و حمید کوراوند پیش از این با قانع نشدن از پاسخ‌های شهردار به سوال‌های خود، خواستار طرح استیضاح در جلسه علنی شورای شهر شدند اما خود در جلسه امروز غائب بودند.

در این نشست 5 نفر از اعضای شورا از جمله ناصرکعبی، حسن کمری، سیدشریف موسوی، عبدالکریم پور دریس و عبدالله کعبی حضور داشته و حمید کوراوند، آرش بهفر، خلیل جنامی و فواد دریس فرد به دلایل نامعلوم غائبان جلسه استیضاح حمیدپور بودند.

خوزستان، در کمربند گردوخاک جهانی

همایش و کارگاه بین المللی گردوخاک، از صبح امروز به میزبانی سازمان هواشناسی خوزستان و همکاری استانداری و ستاد بحران، برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، همایش و کارگاه بین المللی گردوخاک از 19 لغایت 23 آبان، در اهواز در حال برگزاری است.

خوزستان، نسبت به سیستم‌های جوی که وارد آن می شوند، استان حساسی است

معاون توسعه و پیش بینی سازمان هواشناسی کشور در رابطه با ورود سامانه های هوایی به خوزستان، اظهار کرد: خوزستان، نسبت به سیستم های جوی که وارد آن می شوند، استان حساسی است، به خصوص در سیستم‌های خاکی که فرامرزی هستند.

وی همچنین با اشاره به سامانه های بارشی، افزود: بارش ها از استان خوزستان آغاز شده و به تدریج وارد کشور می شوند و به همین علت خوزستان بسیار نقطه حساسی است.

علی عابدینی پیرامون میزان صحت وضعیت پیش بینی های جوی، عنوان کرد: پیش‌بینی‌های کوتاه مدت شامل بازه زمانی 3 الی4 روز و نهایتا یک هفته هستند که از صحت حدود 80درصد برخوردارند اما پیش بینی‌های فصلی را به صورت کشوری وهر4ماه یک بار، با صحت 70درصد ارائه می دهیم؛ هرچند یک سری پیش بینی های ریزمقیاس تر نیز وجود دارد که مختص به شهرستان های هر استان است.

معاون توسعه و پیش بینی سازمان هواشناسی کشور با اشاره به معضل گردوخاک، افزود: پایش،پیش بینی و هشدار در شرح وظایف سازمان هواشناسی می باشد تا قبل از وقوع رخداد آن را پیش بینی کنند؛ در بحث گردوخاک، امکان پیش بینی حتی چند روز قبل از وقوع این پدیده و با استفاده از بررسی وضعیت باد وجود دارد اما در مواردی وقوع طوفان های گردوخاک را بدون پیش بینی قبلی داشتیم که بسیار کم می باشد و در بیشتر مواقع قابل پیش بینی است.

عابدینی در پاسخ به کیفیت دستگاه های پیش بینی سازمان هواشناسی، بیان کرد: پیش بینی ها بر اساس مدل های هواشناسی است که برای این کار حدود 400 ایستگاه سینوپتیک در سطح کشور وجود دارد که به صورت ساعتی، پارامترهای جوی را قرائت و مخابره می کنند؛ این اطلاعات با استفاده از دستگاه ها و نرم افزارهای روزدنیا در مرکز پردازش شده و در اختیار استان ها و مردم قرار می گیرد.

خوزستان، در کمربند گردوخاک جهانی

عضو هئیت علمی پژوهشکده هواشناسی و علوم جو تهران در رابطه با هدف از برگزاری این همایش، اظهار کرد:بر اساس ضرورت امر و نیازسنجی که صورت گرفته بود تصمیم گرفتیم با همکاری هواشناسی خوزستان و مدیریت بحران، این دوره را در این استان برگزار کنیم و با توجه به اینکه ما در کمربند گردوخاک جهانی قرار داریم و خاورمیانه تغییرات قابل ملاحظه ای را در مقادیر دما و بارش تجربه کرده است و همچنین با توجه به چشم اندازهایی که از طریق مدل های اقلیمی وجود دارد، برای سال های آتی بسیار ضروری است که همکاری های خود را با سازمان های زیرنظر سازمان ملل افزایش دهیم تا بتوانیم به پیش بینی های دقیق تر و با عدم قطعیت کمتری دسترسی داشته باشیم.

ساویز صحت، افزود: با همکاری های خوبی که با سازمان هواشناسی جهانی داشتیم توانستیم کارشناسانی از مرکز علوم اسپانیا و مرکز سوپرکامپیوتر بارسلونا که یک مرکز مهم در پیش بینی های عددی و به خصوص گردوخاک است را دعوت کنیم و همچنین در بخش سنجش از دور، از خان علم، عضو گروه فیزیک دانشگاه پیشاور پاکستان دعوت کردیم.

صحت، با اشاره به چالش گردوخاک در خاورمیانه، عنوان کرد: پیچیدگی های شرایط زمین شناسی از چالش های مهم خاورمیانه است و عوامل انسانی به ویژه در سال های اخیر منجر به افزایش مقادیر گردوخاک در منطقه شده است و امیدواریم با پیگیری هایی که با سازمانwmo(هواشناسی جهانی) داریم بتوانیم شرایطی را برای کمتر شدن آسیب ها و افزایش دقت در پیش بینی ها فراهم کنیم.

به گزارش خبرگزاری فارس، در راستای همکاری که بین سازمان هواشناسی کشور به عنوان 187عضو سازمان هواشناسی جهانی با مرکز بین المللی برگزار کننده دوره های هواشناسی صورت گرفت؛ هفتمین دوره بین المللی استفاده از محصولات سامانه ارزیابی و مشورتی پیش آگاهی طوفان های گردوخاک و ماسه، برای اولین بار در خوزستان برگزار شد و تا 23آبان ماه ادامه دارد.