یک باند شرارت که تا لحظه تنظیم این مطلب هویت آن مشخص نشده، روز سهشنبه گذشته، با کمک عوامل نفوذی خود تعدادی از نیروهای بسیجی و کادر هنگ مرزی ایران در میرجاوه را ربود.
این افراد بین ساعت ۴ تا ۵ بامداد روز سهشنبه در منطقه صفر مرزی «لولکدان» در نزدیکی بخش ریگ ملک ربوده شدند.
روابط عمومی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه اطلاعیهای در همین رابطه منتشر کرده است که در بخشی از آن میخوانیم:
عملیات تعقیب اشرار، تروریست ها و عوامل نفوذی دشمن ونیز اقدامات لازم برای آزاد سازی ربوده شدگان با جدیت در دستور کار نیروهای دفاعی و امنیتی مستقر درمناطق مرزی قرار گرفته است و از دولت پاکستان نیز انتظار میرود با اشرارو تروریستهایی که در جوار مرزهای آنان لانه کرده و از سوی برخی کشورهای مرتجع شرور و تروریست پرور منطقه حمایت و به کارگیری میشوند، برخورد جدی داشته و به سرعت نسبت به آزادی و تحویل مرزبانان اقدام کند.[3]
*سالهاست که مقامات سیاسی و انتظامی کشورمان، بصورت علیالدوام جلساتی را با مقامات پاکستانی پیرامون امنیت منطقه مرزی دو کشور برگزار میکنند.
این در حالی است که در تمام طول این سالها تعداد باندهای شرارت و گروهکهای تروریستی که برای فعالیت بر ضد امنیت کشورمان در خاک پاکستان جمع شدهاند، بیشتر و بیشتر میشود و به گفته یک مقام انتظامی، تعدادی این گروهکها هماکنون به بیش از 80 باند رسیده است.
مسئله قابل تأمل این است که اگرچه مناطق مرزی ایران و پاکستان عمدتا صعبالعبور هستند اما دولت پاکستان از نظارت حداقلی بر این مناطق نیز استنکاف میکند بهنحوی که انجام عملیات کمین اشرار علیه نیروهای ایرانی و فرار آنها به داخل خاک پاکستان، به جای اینکه یک کار غیر ممکن باشد؛ یک کار ممکن است!
امر واضح آنست که جمهوری اسلامی ایران نمیتواند نسبت به امنیت 900 کیلومتر نواری مرزی خود با پاکستان بیتفاوت بماند.
پیش از این و چند سال قبل بود که یکی از مقامات وقت نیروی انتظامی کشورمان از آمادگی این نیرو برای انجام «عملیات برون مرزی در خاک پاکستان» در صورت موافقت پاکستانیها خبر داده بود.
معالوصف اما تاکنون دهها نیروی امنیتی ایران به صرف ناامن بودن مرز پاکستان به شهادت رسیدهاند و تکلیف پاکستان در این قضیه همچنان نامشخص است.
در کنار این مسئله باید دانست که انجام عملیات برونمرزی علیه گروهکهای تروریستی که کشور مادر مانعی برای آنها ایجاد نمیکند؛ کاری مسبوق به سابقه و یک رویه است که کشورهای روسیه، آمریکا، ترکیه و حتی کشور خودمان تجربیاتی در این زمینه دارند. ازین رو، نیروی زمینی سپاه نیز در اطلاعیه خود از در دستورکار بودن تعقیب تروریستها خبر داده است.
درد این مسئله وقتی آشکارتر میشود که بدانیم برخی از باندهای شرارت در پاکستان نه تنها هیچ زیست پنهانی ندارند بلکه با ایجاد امکانات اقتصادی و لذتجویی عملا دست به ایجاد یک بهشت زمینی برای خود زده و حتی رفت و آمدی علنی در برخی شهرهای پاکستان نیز دارند.
ارزیابی امنیتی نشان میدهد که آزاد گذاشتن این تروریستها در خاک مادر آنها یعنی پاکستان موجب ظهور شرایط امنیتی دهه 60 و 70 در ایران میشود...
به نحویکه نه تنها عناصر مغرض داخلی برای خود بهشتی انگیزهبخش به اسم دشتهای مرزی پاکستان را متصور خواهند شد! بلکه امکان بروز مجدد کاروانهای 80 دستگاهی اشرار، گروهانهای 130 نفره چریکهای مسلح و ظهور مجدد امثال عیدوک بامری و عبدالمالک ریگی معدوم نیز فراهم میشود که ممکن است منجر به رخدادهای بسیار تلخی شود.
این حقایق به روشنی اثبات میکند که بحث مناطق مرزی ایران با پاکستان دیگر در جلسات دیپلماتیک تعیین تکلیف نخواهد شد و لازم است که در این زمینه تمهیدات دیگری از سوی مقامات سیاسی و امنیتی کشورمان اندیشیده شود...