سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

راهکار پیروزی ایران در میدان بحران قطر

اگر قطر از حمایت هایش برای ایران دست نکشد تحریم ها و محدودیت های عربستان دچار اشتباه محاسباتی شده و تلاش این کشور برای انزوای همسایه کوچکش این کشور را به دامان ایران خواهد انداخت. همزمان ایران به عنوان یک کشور شیعه و ترکیه به عنوان یکی از سردرمداران جریان اهل تسنن در منطقه به دفاع از قطر بر آمده اند. آیا سعودی به تقویت ایران در منطقه کمک کرده است؟

شبکه تلویزیونی العربیه با اعلام پایان مهلت عربستان برای قطر، گفت که تحریم‌های جدید علیه دوحه در راه است.

به گزارش سرویس بین الملل اعتدال، این شبکه منتسب به دربار سعودی گزارش داد: مهلت ۱۰ روزه کشورهای بایکوت کننده قطر برای اجرا خواسته‌های این کشورها امروز به پایان می رسد. وزیر خارجه قطر بار دیگر ایالات متحده آمریکا را به مذاکره دعوت کرد. او همچنین گفت که خواسته‌های کشورهای بایکوت کننده را نمی‌پذیرد. بنابراین وزیر خارجه قطر امروز این شرایط را به طور کلی رد کرد و ضرب الاجل کشورهای عربی علیه دوحه پایان یافت.

العربیه در ادامه گزارش داده است: در مقابل قطر با تحریم‌های جدید احتمالی روبرو است که در صورت رد درخواست‌های کشورهای بایکوت کننده در مورد دوحه به اجرا گذاشته می‌شود.
 
شبکه سعودی افزود: در صورتی که قطر این مطالبات را نپذیرد، احتمال می رود تحریم های جدیدی علیه آن اعمال شود. العربیه فاش کرد که لیست جدید تحریم ها علیه قطر در دست بررسی است.

این در حالی است که ' محمد بن عبدالرحمن' وزیر خارجه قطر روز گذشته با تاکید بر اینکه در صورت مهیا شدن شرایط لازم کشورش برای مذاکره آمادگی دارد، تأکید کرد که مطالبات برخی کشورهای عربی از قطر به صورتی طراحی شده تا دوحه پاسخی جز جواب منفی به آنها نداشته باشد. 

با این حال برخی از رسانه های بین المللی تحلیل خود را درباره تنش کشورهای عربی با قطر، بحران قطر و نقش ایران در این میان ارائه کرده اند،


طرح جدید برای حل بحران قطر

 روزنامه کویتی السیاسه در گزارشی نوشت: طرح جدیدی برای حل بحران عربستان، امارات، مصر و بحرین با قطر وجود دارد که از پنج بند تشکیل می شود.

این روزنامه کویتی نوشت که در بندهای این طرح کاهش برنامه های تحریک آمیز در شبکه تلویزیونی الجزیره و اینکه تعهد کند که بار دیگر به مصر و کشورهای حاشیه خلیج فارس حمله نکند، دیده می شود.

این روزنامه نوشت: ایالات متحده آمریکا با تمام ثقل خود در خط بحران قطر وارد شده است تا از میانجی گری کویت حمایت کند و تلاش کند که راه حلی ایجاد شود که تنش در منطقه را پایان داده و تنش زایی را نیز متوقف کند، همچنین درخواست های کشورهای تحریم کننده را نیز برآورده کرده و در عین حال نگرانی های آنها را نیز پایان دهد.

این روزنامه کویتی به نقل از برخی منابع دیپلماتیک آگاه نوشت: نشستی که میان «رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا و شیخ«محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» وزیر خارجه و  شیخ «محمد العبدالله» وزیر دولت در امور شورای وزیران قطر در واشنگتن برگزار شد مسائل نهایی توافقی که میان طرف ها در خلیج فارس برقرار می شود را مورد بررسی قرار دادند و قرار است واشنگتن اجرای آن را تضمین و کویت نیز بر اجرا و پیگیری آن نظارت کند.

این منابع گفتند که از بارزترین مسائل مطرح شده در توافق احتمالی که قرار است در صورت موافقت عربستان، امارات، بحرین و مصر با آن هفته آینده در کویت امضا شود، پنج بند اساسی است که عبارتند از:

اول: خروج«یوسف القرضاوی» مبلغ اخوانی و جنبش«حماس» از دوحه.

دوم: بازگشت نیروهای ترکیه که پس از بحران قطر به این کشور اعزام شدند، به کشورشان.

سوم: نظارت بر ارسال پول توسط قطر به طرف های درگیر.

چهارم: ارائه اسناد و مدارک مربوط به سازمان های حاضر در اراضی این کشور به طرف های امنیتی آمریکایی.

پنجم: کاهش برنامه های تحریک آمیز در شبکه تلویزیونی الجزیره و تعهد به حمله نکردن به مصر  کشورهای حاشیه خلیج فارس.

این روزنامه کویتی در ادامه نوشت که این منابع تصریح کردند که ایالات متحده آمریکا به دنبال پایان بحران خلیج فارس در سریع ترین زمان ممکن است تا بتواند به پرونده سوریه برسد.این منابع همچنین گفتند که اطلاعاتی وجود دارد که واشنگتن برای انجام حملات نظامی گسترده به مواضع ارتش سوریه در روزهای آینده آماده می شود.

این منابع همچنین گفتند که اعلام (ادعای)وزارت دفاع آمریکا مبنی بر رصد کردن فعالیت های مشکوک در پایگاه هوایی «الشعیرات» سوریه که هشدار به دولت سوریه مبنی بر انجام ندادن حمله شیمیایی جدید را در پی داشت، مقدمه سازی برای این حملات است.

پیش از این کشورهای عربی  لیستی شامل 13 شرط برای برقراری مجدد روابط با قطر را به نماینده دولت کویت به عنوان میانجی بین این کشورها و قطر، تحویل دادند.

مهمترین شروطی که در این لیست برای قطر تعیین شده قطع روابط دیپلماتیک با ایران و حزب‌الله، تعطیلی کامل شبکه الجزیره و برچیدن پایگاه نظامی ترکیه از اراضی این کشور است.

در این لیست تاکید شده که قطر می تواند تنها با ایران روابط تجاری و اقتصادی در چارچوب محدودیت های تعیین شده از سوی آمریکا داشته باشد و باید مراکز دیپلماتیک در ایران را تعطیل و اعضای سپاه پاسداران حاضر در خاک کشورش را اخراج کند.

قطع روابط با  با اخوان‌المسلمین، حزب الله لبنان، گروه تروریستی القاعده و داعش نیز از دیگر شروط ذکر شده برای قطر است.

در این بیانیه عنوان شده است که اگر قطر این شروط را بپذیرد، اجرای این سند طی سال اول به صورت هر ماه یک بار و سپس به صورت فصلی در سالهای پس از آن مورد ارزیابی قرار می گیرد و شورای همکاری خلیج فارس قطر را تا 10 سال تحت نظارت قرار میدهد.

به دولت قطر 10 روز فرصت داده شده تا این شروط را اجرا کند و در غیر این صورت، عواقب وخیم تری در انتظار دوحه خواهد بود. مهلت تعیین شده برای قطر توسط عربستان، امارات، مصر و بحرین برای برآورده کردن خواسته های شان امشب به پایان می رسد.


گزینه های پیش روی قطر؛ ماندن در کنار ایران یا پذیرش شروط عربستان

کانورسیشن نوشت: بحران قطر زمانی که خبرگزاری قطر به نقل از شیخ تمیم اعلام کردند که هیچ منطقی در خصومت با ایران وجود ندارد، اوج گرفت.

این عبارات نه تنها در حمایت از ایران بود بلکه آمریکا و عربستان را برای اقدامات اخیرشان در قبال ایران مورد انتقاد قرار میداد. مقامات قطر به سرعت اعلام کردند که خبرگزاری قطر هک شده است و این خبر جعلی بوده اما خیلی دیر بود.

برای عربستان که ایران را رقیب اصلی خود میداند و از هیچ فرصتی برای انزوای ایران نمی گذرد این عبارات قابل تحمل نبود. این کشور به همراهی متحدانش در منطقه یعنی امارات ، مصر و بحرین روابطش را با قطر قطع کرد و تحریم هایی را علیه این کشور وضع کرد.

ریاض گفته این تحریم ها تنها زمانی که قطر پایبندی اش را به لیست 13 بندی ای که از نظر ریاض غیر قابل تغییر است اعلام کند بر داشته می شود. این لیست شامل قطع روابط دیپلماتیک با ایران و قطع شبکه الجزیره و همچنین پایان دادن به دخالت در امور داخلی کشورها است.

در همین راستا عربستان قماری را آغاز کرده. قطر دو گزینه پیش رو دارد: پذیرش درخواست های عربستان به عنوان برادر بزرگ و اجرای دیکته های این کشور، همان طور که بیشتر کشورهای خلیج فارس به آن تن داده اند یا ادامه جاه طلبی ها و سیاست خارجی مستقلش .

اگرقطر اجرای درخواست عربستان را بپذیرد یا حتی بخش هایی از آن را بپذیرد این قمار به نفع عربستان خواهد بود. عربستان میتواند به بخران قطر پایان دهد و قطر در جبهه علیه ایران قرار خواهد گرفت. اما اگر قطر از حمایت هایش برای ایران دست نکشد تحریم ها و محدودیت های عربستان دچار اشتباه محاسباتی شده و تلاش این کشور برای انزوای همسایه کوچکش این کشور را به دامان ایران خواهد انداخت.

ایران گفته استفاده بی ثمر از تحریم ها محکوم و غیر قابل قبول است. ایران همچنین 5 هواپیمای کمک غذایی به قطر فرستاده است. علاوه بر این عربستان پروازهای قطر از فرودگاه های این کشور رانیز تحریم کرده است . در پی این اقدام تهران حریم هوایی اش را به روی پروازهای قطری گشوده.

مقامات قطر در پاسخ به این اقدامات سعودی تا به الان هیچ اقدامی برای نزدیکی به عربستان نکرده اند. اگر این وضعیت تغییر کند و آنها مغلوب فشارهای عربستان شوند ایران درمنطقه منزوی خواهد شد.

سالهاست ایران حامی حماس و گروه های شبه نظامی اسلامی فلسطین در غزه است. اما در ابتدای درگیری های سوریه حماس از مخالفان بشار اسد که مورد حمایت ایران است حمایت کرد. ایران در این زمان کمک های نظامی اش را به حماس به این دلیل که ممکن بود این کمک ها به دست معارضان بشار برسد قطع کرد. در آن زمان بسیاری از رهبران کلیدی حماس به قطر نقل مکان کردند.

اما از زمان آغاز بحران اخیر بسیاری از مقامات ارشد حماس قطر را به درخواست دولت ترک کرده اند. این مسئله، نقش قطر در هدایت حماس در کشورهای منطقه را پایان داده و ریشه اختلافات با ایران را نیز از بین برد. همین مساله فرصتی را برای تعمیر روابط حماس و ایران و تبدیل شدن مجدد ایران به بازیگر کلیدی در درگیری های اسرائیل و فلسطین فراهم آورد.

از همه اینها مهم تر درگیری ها در سوریه است . جایی که ایران، قطر و عربستان هریک از گروه های متفاوتی حمایت میکنند. ایران از بشار اسد و گروه های شبه نظامی شیعه ، قطر و سعودی از شورشیان اهل تسنن حمایت میکنند اما گروه های متفاوتی از اهل تسنن.

خصومت میان شورشیان اهل تسنن سوریه قبل از بحران هم وجود داشت و هیچ راه حلی برای آن پیدا نمی شود. تا زمانی که مخالفان دولت اسد تا این اندازه دچار تشتت آرا هستند ایران میتواند نفوذش را در منطقه توسعه دهد.

با همه این احوال با فشار آوردن به قطر برای دور شدن از ایران عربستان فرصت های متعددی را برای رقیب خود ایجاد خواهد کرد که تا سالهای متمادی اثر آن باقی می ماند. اگر قطر در برابر فشار های عربستان مقاومت کند خاورمیانه شاهد یکی از بزرگترین اشتباهات محاسباتی سعودی در سیاست خارجی سالهای اخیرخواهد بود.


بحران قطر دوشنبه به اوج خود می رسد

روزنامه آمریکایی هافینگتن پست در گزارشی نوشت: بحران خلیج فارس که عربستان سعودی و امارات متحده عربی را در برابر قطر قرار داده است، قرار است تشدید شود زیرا دوحه مهلت مقرر در روز دوشنبه برای پذیرش شروط عربستان را نادیده می گیرد.

چهار هفته پس از آغاز این بحران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی خواسته های خود را غیر قابل مذاکره اعلام کرده اند و قطر نیز این شروط را توهین آمیز قلمداد کرده است.

ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی - امارات متحده عربی علیه قطر احتمالا پس از پایان مهلت دوشنبه تحریم ها علیه قطر را افزایش می دهند. با این حال پیش بینی «انور قرقاش» وزیر خارجه امارات متحده عربی مبنی بر جدا شدن راه ها که در نهایت می تواند به خروج قطر از شورای همکاری خلیج فارس منجر شود، نه این بحران را کاهش می دهد و نه به آن پایان می دهد. همچنین ممکن است تلاش هایی برای تعلیق عضویت قطر در اتحادیه عرب صورت گیرد.

برداشتی که عربستان سعودی و امارات متحده عربی از سیاست های قطر به عنوان یک تهدید برای بقای رژیم هایشان دارند، با جدایی این کشور از این بلوک ها تامین نخواهد شد. این دیدگاه ها این دو کشور را واداشت تا بازی مجموع-صفر خود را اجرا کنند. علاوه بر این، قطر که قادر به استقلال از همسایگان قدرتمندش است.

درس های هفته های گذشته این است که قطر می تواند با کمک کشورهایی مانند ترکیه و ایران تحریم ها را تاب بیاورد.

عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر تاکنون نفت و گاز را از درگیری های خود مستثنی کرده اند. قطر همچنان به صادرت گاز طبیعی به امارات متحده عربی ادامه می دهد. دبی 40 درصد از گاز خود را از قطر تامین می کند.

به طور مشابه عربستان سعودی مراقب بوده است که بازار تانکر را مختل نکند و صادرات انرژی قطر را با مسدود کردن بارهای کشتی مشترک پیچیده نکند. چنین حرکتی چالش های تدارکاتی نه تنها برای قطر بلکه برای مشتریان این پادشاهی که مجبور به تغییر ده ها تن از بارها هستند، ایجاد خواهد کرد. چنین اقدامی همچنین می تواند تعداد کشتی های موجود را کاهش، و هزینه حمل و نقل را افزایش دهد.

قطر امیدوار است که توانایی آن برای جلوگیری از تحریم، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را مجبور کند که تحریم را به طرزی پیش پا افتاده به پیش ببرد. به طور بالقوه این کار اتفاق می افتد اگر که عربستان سعودی و امارات متحده عربی شرکای تجاری خود را با رویکرد «یا با ما یا علیه ما» تهدید کنند. این کار توانایی عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای تحمیل اراده خود به دیگران را خواهد آزمود.

تا کنون این اقدامات برای عربستان سعودی و امارات متحده عربی آسان نبوده است. قطر حاضر به تسلیم نیست. اکثر کشورهای اسلامی تمایلی به پیروی از رهبری عربستان سعودی ندارند و بسیاری از مردم در جامعه بین المللی با رویکرد دو کشور که مسیر مبارزه با داعش را تهدید می کند، ناپایداری در بازارهای انرژی را تشدید می کند و بی ثباتی را در آنچه در حال حاضر ناامن ترین منطقه جهان است افزایش می دهد، مخالفند.

با این حال اگر قطر ثابت کند که قادر به دور زدن تحریم ها برای مدت زمان طولانی است، موضع گیری عربستان سعودی و امارات به سمت تقویت محیطی است که به تغییر رژیم این کشور کمک کند.

رسانه های تحت کنترل دولت در عربستان و امارات در تلاش برای تضعیف موقعیت شیخ تمیم هستند. حالتی همچون به قدرت رساندن «عبدالفتاح السیسی» در مصر می تواند در قطر تکرار شود.

با این حال تاکتیک های عربستان و امارات متحده عربی در کنار برخی از خواسته ها از جمله توقف پشتیبانی از اسلام گراها، تعطیلی پایگاه نظامی ارتش ترکیه در خلیج فارس، کاهش روابط با ایران و تعطیلی رسانه های حمایت شده از جانب قطر، از جمله شبکه تلویزیونی جنجال برانگیز الجزیره می تواند یک شمشیر دو لبه باشد.

عربستان سعودی و امارات متحدۀ عربی با اشاره به اتهامات بی اساسی که قطر از حوثی ها پشتیبانی می کند، احتمالا در حال حرکت به سمت تغییر افکار عمومی قطر علیه آنها است.

در خصوص حوثی ها احتمال می رود قطر تماس با آنها را حفظ کند و در عین حال به تلاش برای میانجی گری میان آنها و دولت تحت حمایت عربستان در یمن ادامه دهد. قطر از سال 2004 در چندین مورد به میانجیگری میان دولت یمن و حوثی ها پرداخته که هر بار به دلیل حمایت های عربستان به مشکل برخورده است.

تمامی این موارد امیدها برای مذاکرات در جهت یافتن راه حل سیاسی برای بحران خلیج فارس را افزایش می دهد. تداوم تحریم های قطر در دستور کار عربستان و امارات نیست. تداوم این بحران نه تنها برای کشورهای حوزه خلیج فارس، بلکه برای جامعه بین المللی خطرناک است. 


عربستان چگونه قطر به آغوش ایران انداخت؟

نیشن نوشت: تحلیلگرانی که به اختلافات بین فرق اسلامی واقفند، این مساله را کلید سیاست در خاورمیانه میدانند که این بار به درگیری میان دو جریان تندرو در اهل تسنن یعنی جریان وهابیت میان عربستان و قطر نیز کشیده شده است.

بایکوت قطر توسط جریان عربستان، قطر را ناچار کرده به لیست 13 ماده ای عربستان واکنش نشان دهد اما هیچ نشانه ای از برنامه دولت قطر برای پذیرش این لیست دیده نمی شود.

همزمان ایران به عنوان یک کشور شیعه و ترکیه به عنوان یکی از سردرمداران جریان اهل تسنن در منطقه به دفاع از قطر بر آمده اند. آیا سعودی به تقویت ایران در منطقه کمک کرده است؟

درخواست های عربستان شامل قطع رابطه دیپلماتیک با ایران و قطع روابط حمایتی از اخوان المسلمین و حماس و همچنین قطع شبکه ماهواره ای الجزیره است.

عربستان مسیر ارسال مواد غذایی به قطر را مسدود کرده است. ریاض و متحدانش هواپیمایی قطر ایرویز را از عبور از حریم هوایی شان منع کرده اند و امارات نیز گفته قطر باید از نظر اقتصادی توسط کشورهای عضو شورای همکاری حلیج فارس بایکوت شود.

این تحرکات احتمالا شورا را از هم خواهد پاشید. شورایی که در دهه 1980 از امیر نشین های سنی و وهابی عربستان و قطر و امارات و عمان و بحرین و کویت تشکیل شده است.

در این میان، عمان با بایکوت قطر همراهی نکرده است و ارتباطش با ایران را نیز حفظ کرده است.

حسن روحانی رییس جمهور ایران در تماسی با امیر جوان قطر او را از باز بودن هواپیمایی ها و مسیر های هوایی ایران به دوحه مطمئن کرده است و ایران روابط تجاری اش را به ویژه دربحش خصوصی با قطر افزایش دادهاست.

ایران بعد از آغاز بحران قطر چند فروند هواپیما حامل مواد غذایی به قطر فرستاده است. شهروندان ثروتمتد قطر در خطر دسترسی به غذای گران قیمتی که از طریق دریایی یا هوایی به دست آنها برسد نیستند اما قیمت بالای مواد غذایی ممکن است 2.5 میلیون کارگر خارجی را که در این کشور مشغول به کار بوده اند را مجبور به خروج از کشور کند. این نتیجه میتواند بخش کوچکی از اقتصاد قطر را که به هیدروکربن ها وابسته نبوده دچار مشکل کند.

قطر تاکید دارد که درخواست عربستان برای قطع روابط با ایران بی معنی است جرا که این کشور میادین مشترک گازی با ایران دارد . قطر تا الان به واسطه استفاده از تکنولوژی های پیشرفته قادر بود گاز طبیعی بیشتری را از این میادین استخراج واز طرق دریا جابه جا کند. ایران در زمان تحریم ها اجازه استفاده از این تکنولوژی ها را نداشت. قطر در این بخش ذر حوزه توسعه میادین با ایران همکاری هایی داشته است که همین مساله برای تهران اهمیت زیادی داشت. به همین دلیل قطر نیاز به گفت و گو با ایران دارد نه به خاطر اینکه قطر در جبهه ایران است بلکه به دلیل این اختلافات قدیمی با این کشور

در واقع در سوریه قطر و ایران در جبهه های مخالف با هم در جنگند. تهران از بشار اسد حمایت میکند در حالی که قطر از ارتش آزاد سوریه حمایت کرده است.

تهران و دمشق ارتش آزاد را تروریست میدانند و از زمانی که ایران و روسیه در سوریه پیروزهایی کسب کرده اند گروه های مورد حمایت قطر شکست خورده و مجبور به عقب نشینی شده اند. روسیه و ایران با شورشی های سوری در آستانه مذاکره کرده اند و ترکیه و قطر نیز در این مذاکرات حضور داشتند. این کشورها حضور عربستان و امارات را دراین مذاکرات نادیده گرفتند و برای آنها هیچ جایگاهی در آینده سوریه متصور نیستند اما رد پای ایران را در آینده سوریه به رسمیت شناخته اند.

احتمالا فشارهای عربستان و امارات بر دوحه به نوعی پاسخ به این نادیده گرفته شدن در آینده سوریه است. نیروهای تروریستی که نیروهای نیابتی سعودی در سوریه هستند شکست های سختی متحمل شده اند و احتمالا هیچ نقشی در آینده این کشور نخواهند داشت.

عربستان سعودی و قطر دو کشور وهابی در منطقه اند که از قرن 18 تحت تعالیم عبدالوهاب اداره می شوند. در حالی که اهل تسنن به عنوان یک سنت قدیمی طیف گسترده ای از ایده ها را در خود جای داده اما وهابیت بدون درنگ مردم را از اسلام مطرود میداند و این شامل سنی های امپراتوری عثمانی نیز بوده است. با وجود اینکه دانشمندان اهل تسنن در طول تاریخ پیش قراول بسیاری از علوم و فنون بوده اند اما وهابیت اختراعات تکنولوژیکی که در قرآن به آن اشاره نشده است را مشکوک و غیر مجاز میدانند. درحالی کع اهل تسنن عمدتا دربرابر مسحیان با مسامحه رفتار میکنند و اجرای احکام سایر ادیان را مجاز میدانند اما ستیزه جویان وهابی اجازه اجرای احکام سایر ادیان را به صورت علنی نمی دهند.

در حالی که موسسات جدید اهل تسنن بعضا با شیعیان مذاکره و گفت و گو میکنند اما وهابیت این شاخه از اسلام را به طور جدی مطرود می داند. ورژن قطر از وهابیت لیبرال تر از عربستان است. در دوحه کلیساهای مسیحیان نیز دیده می شود و فروش الکل نیز آزاد است اما اخیرا مالیات های سنگینی بر آن اعمال شده است.

ایده عربستان برای متهم کردن دیگران برای توسعه افراط گرایی در منطقه به خودی خود وضعیت مسخره و خنده داری است. از این گذشته عربستان و امارات و مصر تصمیم گرفتند اخوان المسلمین را یک سازمان تروریستی اعلام کنند. اخوان در سال 1928 در مصر ایجاد شده و در ابتدا این جنبش از سوی سنی ها درمخالفت با سلطه بریتانیا بر سرزمین هایشان ایجاد شد. بعد از اشغال مجدد مصر توسر بریتانیا در خلال جنگ جهانی دوم اخوان المسلمین ماهیت تروریستی گرفت و به اقداماتش تادهه 1940 50 نیز ادامه داد اما در اوایل دهه 70 رهبری این جنبش پیمانی را با انور سادات رییس جمهور ملی گرای مصر امضا کرد که در پی آن از خشونت های سیاسی دست کشید. این سازمان بر سر این وعده خود ماند و چندین دهه هم در انتخابات های پارلمانی شرکت کرد و در سالهای 2011 و 2012 انتخابات های پارلمان و ریاست جمهوری را در مصر با پیروزی پشت سر گذاشت.

برخی بر این باورند که پول های قطر در حمایت از مواضع اخوان از طریق الجزیره و نفوذ تبعیدی های اخوان در قطر آنها را در این پیروزی ها یاری کرده است.

اخوان در سالهای بین 2011 تا 2013 به موارد متعددی متهم بودند اما تروریسم یکی از این موارد نبود. کودتای عبد افتاح سیسی در تابستان 2013 ارتباط توده مصر را به اخوان قطع کرد و سیسی به بهانه ای برای ایجاد مشروعیتش در مصر نیاز داشت . احنمالا با مشورت سعودی ها سیسی اخوان را یک گروه تروریستی نامید و ده ها هزار تن از اخوانی ها را زندان انداخت و کشت . قطر شکایت کرد و در پی آن از اخوان در تضاد با سیسی حمایت مالی کرد. عربستان و امارات سیسی را مورد حمایت قرار دادند و به اومیلیارد ها دلار کمک مالی و کمک های مستشاری پیشنهاد کردند.

امارات برای مدت مدیدی بیشتر به ایران نزدیک بود تا به قطر. بانک های اماراتی در دوران تحریم ها وظیقه پول شویی پولهای ایران را برعهده داشتند. بیش از 500 هزار ایرانی در امارات با جمعیت 9 میلیون نفر زندگی میکنند . قطر جمعیت کوچکی از ایرانی ها دارد اما همین جمعیت هم بارها تشویق شدند که این کشور را ترک کنند.

در نتیجه، انتقام جویی کنونی سعودی علیه ایران احتمالا انگیزه اصلی ایجاد کمپین علیه قطر نیست. اگر این بود عربستان باید پیش از اینها آل مکتوم را تنبیه میکرد. در عوض این بیشتر به دلیل حمایت های دوحه از دیدگاه های پوپولیستی اخوان است که بر خلاف دیدگاه های بالا به پایین و پادشاهی های سلفی سنی مورد علاقه آل سعود است. در این درگیری ها بین اخوان و سلفی ها ، آل ثانی در قطر گیر کرده است. ایران شیعه اولین گروهی است که از اختلافات شبه وجود آمده میان وهابیت سود می برد. تهران با تاکید بر بخش خصوصی میتواند به جایگزینی بانک های دوحه به جای دبی خوش بین باشد. 

به نظر می رسد با توجه به حضور نیروهای امریکایی و ترک در قطر، و همچنین درگیر بودن عربستان در جنگ بی پایان یمن، قطر با خطر جدی مواجه نیست. باتوجه به منابع عظیم گازی قطز، دوحه می تواند فشارها از سوی ریاضی را حداقل برای مدت تقریبا طولانی را هضم کند. در این میان،  چه کسی تصور می کرد عربستانِ امروز که بیش از حد جاه طلب است، باعث خروجج قطر از شورای همکاری خلیج فارس و تقویت رابطه آن با تهران شود؟


بازی قدرت ترکیه در قطر، آنکارا را به تهران نزدیک می‌کند

اتحاد ترکیه و قطر طرف سومی را در کشمکش‌های منطقه‌ای خاورمیانه ایجاد می‌کند و این مسئله بر اسرائیل هم اثر خواهد گذاشت.

روزنامه صهیونیستی جروزالم پست نوشت: در هفدهم ژوئن سفیر ایران در ترکیه گفت که تهران خواهان همکاری با ترکیه برای مبارزه با تروریسم است.

بر اساس گزارش روزنامه ترک‌زبان دیلی صباح، محمدابراهیم طاهریان فرد، سفیر ایران در ترکیه در پاسخ به این سؤال که آیا ایران نیز مانند ترکیه گروه‌های کرد در سوریه (واحدهای حفاظت مردمی و حزب اتحاد دموکراتیک) را تروریستی می‌داند گفت که ایران نیز این گروه‌ها را گروه‌های تروریستی می‌داند.

نظرات مقامات ایران در کنار تصمیم ترکیه برای اعزام نیرو به قطر علیرغم اختلافات با عربستان بیانگر شکل گرفتن حوزه نفوذ جدید قطر-ترکیه-ایران است که پتانسیل تأثیرگذاری بر منطقه و اسرائیل را دارد. قطر و ترکیه طی دهه گذشته، هر دو روابط بسیار نزدیکی با حماس داشتند. ایجاد روابط گرم‌تر میان دوحه، آنکارا و تهران می‌تواند تهدید جدی برای اسرائیل باشد و تل‌آویو را به ریاض و قاهره نزدیک‌تر کند. این امر همچنین باعث کنار گذاشتن روایت دو تکه شدن خاورمیانه میان اتحاد سنتی‌ها به سرکردگی ریاض و اتحاد شیعیان به رهبری تهران می‌شود.

ایران با قرار گرفتن در کنار ترکیه علیه گروه‌های چپ کرد در سوریه یک پیام مهم را مخابره می‌کند. چندین ماه پیش کارشناسان و مفسران می‌گفتند نفوذ ایران در سوریه و تلاشش برای ایجاد «جاده‌ای به دریا» از سنجار عراق و روجاوا در سوریه عبور خواهد کرد؛ دو منطقه‌ای که حزب کارگران کردستان و واحدهای حفاظت مردمی تأثیرگذار هستند. حال ایران سیاست خود را 180 درجه تغییر داده و می‌خواهد روابط خود با آنکارا را تقویت کند.

طی یک دهه اخیر ایران و ترکیه اغلب در مورد سیاست‌های منطقه‌ای اختلاف‌نظر داشته‌اند. در سال 2012 پرس تی وی برنامه‌ای ساخت که طی آن ترکیه را به دلیل اجرایی کردن برنامه‌های تحریک‌کننده و تشدید درگیری‌های فرقه‌ای در عراق و سوریه سرزنش کرد. در ژانویه 2016 ترکیه به ایران شکایت کرد که رسانه ایران  از صحبت‌های رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه در مورد اعدام یک شیخ مسلمان در عربستان انتقاد کرده است. 

بااین‌حال، فوریه گذشته بود که محمود چاووش اغلو، وزیر خارجه ترکیه در کنفرانس امنیتی مونیخ گفت که ایران سیاست فرقه‌گرایی دارد که باعث تضعیف اتحاد ترکیه با بحرین و عربستان می‌شود.

همه‌چیز زمانی تغییر کرد که ترکیه مجبور شد در بحران حوزه خلیج‌فارس میان قطر و عربستان یکی را انتخاب کند؛ بحرانی که پنجم ژوئن رخ داد، زمانی که عربستان و چندین و چند کشور دیگر روابط خود با قطر را قطع کردند و با بستن تنها مرز زمینی آن این کشور را به انزوا کشاندند. طی دو هفته ترکیه فروش مواد غذایی به این کشور کوچک را آغاز کرد. 

بحران قطر ایران و ترکیه را به هم نزدیک‌تر می‌کند. ترکیه سعی در حل این بحران‌ها به‌واسطه گفت‌وگو با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا دارد و حتی از سعودی‌ها می‌خواهد که سیاست‌هایشان را تلطیف کنند.


 بحران قطر بین المللی می شود

 روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم در سرمقاله خود به آخرین تحولات در بحران قطر پرداخت و نوشت: مهلت ده روزه ای که ائتلاف چهارگانه (عربستان، امارات، مصر و بحرین) برای کشور قطر تعیین کرد تا خواسته های آن که توسط کویت به قطر منتقل شد و شامل 13 بند است که قطر آنها را«غیر واقعی، غیرمتوازن، غیر منطقی و غیر قابل اجرا» توصیف کرد، سپری شد.

شبکه تلویزیونی «فاکس نیوز» آمریکا که به «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا و دولتش نزدیک است در ساعت های پایانی فاش کرد که تماس هایی اکنون در جریان است تا نشست سران در واشنگتن با مشارکت رهبران کشورهای منطقه عربی از جمله رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس برای رایزنی به منظور یافتن راه حلی برای بحران کنونی با قطر و بیشتر کردن اقدامات مبارزه با تررویسم، برگزار شود.

برگزاری نشست سران در واشنگتن در صورت برگزاری آن یعنی برداشتن گام اصلی به سمت بین المللی کردن بحران و دخالت دیپلماتیک مستقیم آمریکا در آن و خارج شدن این بحران از چارچوب «خانوادگی خلیج فارس» است.

آن چه احتمال برگزاری این نشست سران در روزهای آینده را بیشتر می کند، استقبال «رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا از شیخ«محمد بن عبد الرحمن آل ثانی» همتای قطری اش و رایزنی با وی درباره بحران و تلاش برای آماده کردن فهرست درخواست های جایگزین که از شدت کمتری برخوردار است و در جدول کاری این نشست و محور رایزنی هایش باشد.

بیانیه ای که «باب کروکر» رئیس کمیته امور خارجی در مجلس سنای آمریکا صادر کرد و در آن تهدید کرد که وزارت خارجه این کشور باید فروش سلاح به کشورهای حاشیه خلیج فارس را متوقف کند تا راه حلی برای بحران کنونی با قطر پیدا شود یکی از قوی ترین فشارها به شمار می رود که بر دولت ترامپ رئیس جمهور آمریکا وارد شده است و  چه بسا یکی از انگیزه های اصلی تحرک اخیر برای برگزاری نشست پیشنهادی سران است زیرا دولت آمریکا با عربستان سعودی قراردادهای فروش سلاح به ارزش 110 میلیارد دلار و قرارداد دیگری با قطر نزدیک به 12 میلیارد دلار امضا کرده است.

نتایج سفر دوره ای شیخ عبدالرحمن آل ثانی وزیر خارجه قطر به واشنگتن و نرمش یا سرسختی که ممکن است در مذاکراتش با همتای آمریکایی خود نشان دهد می تواند آینده این نشست سران و احتمال برگزاری آن را مشخص کند. بعید است که دولت آمریکا طرف های مربوطه را برای مشارکت در آن دعوت کند مگر آن که از قبل موفقیت آن را تضمین کرده باشد زیرا نتایج شکست آن وخیم خواهد بود.


ترکیه و قطر از همپیمانی با عربستان خارج شدند

«عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در مقاله ای در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم نوشت: شعله ورتر شدن بحران خلیج فارس و کاهش احتمال ها برای رسیدن به توافقنامه سیاسی که حالت تنش میان قطر و دشمنانش چهارگانه اش یعنی عربستان، امارات، مصر و بحرین را پایان دهد و ورود مستقیم ترکیه به این بحران و اعزام نیروهایش به دوحه همه عواملی هستند که به شکل مثبت بر بحران سوریه بازتاب پیدا می کند و حالت آرامش کنونی را تقویت می کند به ویژه اگر خسارت ها و شکست های بزرگی که داعش در شهر «موصل» و در درجه ای کمتر در حومه شهر «الرقه» پایتخت رسمی اش متحمل شده است را نیز در نظر بگیریم.

چه بسا این نخستین بار تقریبا از هفت سال پیش تا کنون  است که بحران سوریه از مکان دائمی خود در صدر صفحه های اول روزنامه ها و بخش های خبری اصلی در شبکه های تلویزیونی به صفحه های داخلی عقب می نشیند و جای خود را به تحولات بحران دیگر یعنی بحران خلیج فارس و قطر که به سرعت در حال گسترش اش، می دهد.

تفسیر این عقب نشینی نیاز به تلاش و پژوهش زیاد ندارد زیرا طرف های اصلی که در این بحران سوریه دست دارند توجه خود را به سمت بحران خلیج فارس بردند. دو دشمن سر سخت یعنی قطر و عربستان سعودی در بیشتر مسائل عربی با هم دچار اختلاف شدند ولی در یک هدف و آن تسریع در براندازی «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه و حکومتش و گشودن درهای خزانه ها و صندوق های حاکمیتی خود که از میلیاردها دلار سر ریز کرده است برای حمایت مالی از گروه های مسلح سوری و استفاده از امپراتوری های رسانه ای شان برای تحریک و بسیج کردن در این جهت به توافق رسیدند.

برخورد قطر و عربستان فقط به جنگ اقتصادی و رسانه ای میان دو کشور محدود نشد بلکه تبدیل به نقطه ای برای اردوکشی منطقه ای و جهانی نیز شده است و این اردوکشی از همه خطوط قرمز عبور کرده و دشمنان را تبدیل به دوست کرده و واقعیت سیاسی جدیدی را تحمیل کرده است.

بیشتر شرح می دهیم و می گوییم که ترکیه و ایران که جنگ خونینی چه به شکل مستقیم و چه به شکل غیرمستقیم در اراضی سوریه با هم داشتند اکنون در یک اردوگاه قرار گرفته اند یعنی اردوگاه قطری در رویارویی با ائتلاف عربستانی، اماراتی ،مصری و بحرینی. اگر ایران به گشودن حریم هوایی و بنادر خود به روی هواپیماها و کشتی های قطری اکتفا کرده است ترکیه پا را فراتر از آن گذاشت زمانی که نیروها و تانگ های خود را نه فقط برای حمایت از همپیمان قطری در برابر هر گونه دخالت نظامی توسط همسایگان دشمن بلکه برای مقابله با  هر گونه آشوب های داخلی فرستاد که این دشمنان قصد دارند آتش آن را شعله ور کنند تا ثبات نظام قطر را به مانند حوادث سال 1996 به هم بزنند.

همکاران رسانه ای ما که یک هفته پیش به دمشق سفر کرده بودند گفتند که دولتمردان سوری در اوج آسودگی خیال به دلیل انفجار بحران میان دو کشوری هستند که پشت«توطئه» ای قرار دارند که سوریه و حکومت آن را هدف قرار داد. این روزنامه نگاران افزودند که ماه مبارک رمضان امسال یکی از باثبات ترین و طبیعی ترین ماه ها در سوریه از سال ها پیش تا کنون بوده است و تأکید کردند که مردان حلقه یک و دو ی نظام بر این باورند که بحران در کشورشان رو به پایان است اگر نگوییم پایان یافته است آن هم با توجه به این نتیجه قاطع که تحولات در بیشتر موارد به نفع آنها در جریان است و گروه های سیاسی و نظامی معارض، این روزها در بدترین شرایط خود به سر می برند و از بی توجهی و اختلاف بیشتر به دلیل شدت گرفتن بحران میان حامیان شان در خلیج فارس رنج می برند.

«رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه و «ولادیمیر پوتین» همتای روسی اش در تماسی تلفنی که اردوغان برقرار کرده است بر اهمیت همکاری برای حل بحران سوریه تأکید کردند و این بازتاب دهنده تغییرات اصلی در معادله سوریه است که در ابتدای مقاله به آن پرداختیم.

براندازی نظام حاکم بر سوریه دیگر اولویت اصلی اردوغان رئیس جمهور ترکیه نیست و گزافه گویی نکرده ایم اگر بگوییم که این هدف به پایین ترین رتبه در اولویت بندی هایش رسید و اولویت های دیگری جای آن را گرفته است مانند جلوگیری از ایجاد کشور یا کشورهای کردی در سوریه، عراق و خود ترکیه است و مقابله با خطر جدی که می خواهد نظام قطر، همپیمان ترکیه، را تغییر دهد.

ائتلاف ها در منطقه خاورمیانه از همه ائتلاف ها در جهان متزلزل تر و شاهد تغییرات و دگرگونی های بیشتر است و از نقض به نقض می رود آن هم در یک چشم به هم زدنی. مگر بشار اسد رئیس جمهور سوریه نزدیک ترین فرد به اردوغان و مورد علاقه وی نبود، مگر سرهنگ«معمر قذافی» رهبر سابق لیبی از بارزترین دوستان «حمد بن خلیفه آل ثانی» امیر سابق قطر نبود؟ مگر جنبش «اخوان المسلمین»از نزدیک ترین جنبش ها و قابل اعتماد ترین جنبش ها به خاندان حاکم در عربستان سعودی نبود؟

اردوغان پس از آن که درک کرد راه حل نظامی در سوریه غیر ممکن است  و پس از آن درک کرد که ترکیه با تهدید وجودی یعنی حمایت روزافزون آمریکا از کردها  رو به روست، راه حل مسالمت آمیز را برای این بحران می خواهد. اردوغان درک کرد که نمی تواند با این تهدید بدون داشتن روابط ائتلافی خوب با سوریه، عراق و ایران آن هم پس از آن که هم پیمانان آمریکایی و سعودی را از دست داد، مقابله کند.

پوتین دروازه ای است که اردوغان از طریق آن وارد می شود تا  با ائتلاف ایران، عراق و سوریه به توافق برسد و چه بسا قطر نیز به زودی به این ائتلاف ملحق شود. عراق پس از آزادی شهر موصل و راحت شدن از بخش بزرگ از خطر گروه تروریستی داعش بر چگونگی بازیابی نقش منطقه ای یا بیشتر آن و فعال کردن آن در محور منطقه ای ایرانی متمرکز می شود.

منافع اردوغان و اسد به هم رسیده است آن هم بدون هماهنگی در بستر بحران قطر.این بحران می تواند آنها را پس از دوری و درگیری شان به مدت تقریبا هفت سال نزدیک کند و چیز عجیبی هم نیست، مگر نگفتیم که ائتلاف ها در خاورمیانه و دشمنی ها بیشترین تغییر و دگرگونی را در همه جهان شاهد است؟
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد