رویدادی که مسئولان برای بی سابقه خواندنش از یکدیگر
سبقت میگرفتند، اما حافظه مردم تکرارش را در روزهای گذشته به یاد میآورد و نگرانی
از رویه شدن این وضعیت در آینده، همگان را عذاب میداد. آیا قرار است از این به بعد
شاهد تکرار فراوان این ماجرا و تبدیل شدنش به رویه ای ثابت، به مانند تیره شدن
آسمان و تنگی نفس مدام اهالی خوزستان باشیم؟
این نگرانی از این روی مطرح
میشود که میبینیم وزیر نیرو گفته: «این پدیدهها، پدیدههای بیسابقهای بوده که
شرایط جدیدی برای ما ایجاد کرده است» و میشنویم استاندار خوزستان در تکرار این
ادعا میگوید: «هیچوقت این میزان گردوخاک را تجربه نکرده بودیم.» آن هم در حالی
که به یاد میآوریم هشتم بهمنماه جاری، آسمان اهواز تیره و تار شد و قطعی برق ۷۰
درصد اهواز را به دنبال داشت.
گویی مسئولان نمی خواهند زیر بار تکرار این
وضعیت بروند تا در سایه تازه خواندن شرایط و توصیف آن با لغاتی مانند «کم سابقه» و
«بی سابقه»، این گونه القا کنند که غافلگیر شدهاند و غفلتی در رسیدگی به حال و روز
هموطنان ساکن جنوب غرب کشورمان صورت نگرفته است. شاید به این دلیل که میشود با
تازه خواندن ماجرا، از زیر بار فشار افکار عمومی برای مدتی رهید و همه چیز را به
فردا موکول کرد.
درست مثل رویکردی که در مقابل شدت گرفتن پدیده گرد و غبار
در سال ها پیش اتخاذ شد تا درمان دردی که به جان خوزستان و دیگر شهرهای کشورمان
افتاده، از دولت قبل به دولت فعلی موکول شده و در سایه فرسایشی شدن ماجرا، همه چیز
رنگ تکراری بودن بگیرد و لاعلاج جلوه کند.
آنقدر لاعلاج که دیگر کسی
نمیپرسد چه خبر از وعده های فراوانتان برای مذاکره با عراقی ها برای مالچ پاشی، یا
وعده احیای تالاب ها و آبگیرهای خشک شده که کانون تولید گرد و غبار هستند، یا حتی
چه خبر از به کارگیری علوم نوین و تکنولوژی های به روز و شرکت های دانش بنیان برای
مقابله با گردو غبار؟
پرسش هایی که اگر قرار باشد به آنها پاسخ داده شود،
احتمالا ناکارآمدی و غفلت عظیم صورت گرفته در این خصوص، افشا خواهد شد و فرجام خوبی
برای وعده دهندگان پرشمار در خصوص آلودگی روز افزون خوزستان و دیگر شهرهای غربی و
جنوب غربی کشورمان رقم نخواهد خورد و از این رو بهترین چاره، توصیف مشکلات با لغاتی
مانند «بی سابقه» و «کم سابقه» است؛ انگار نه انگار که در مقابل شرایط پرسابقه نیز
واکنشی جز سکوت از مسئولان ندیدهایم!