سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

ادامه فشارها به‌دولت اوباما برای‌مبادله زندانیان با ایران

در پی افشای جزئیات تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا، انتقادات نمایندگان و رسانه‌های جمهوری‌خواه از دولت «باراک اوباما» ادامه دارد.
کد خبر: ۶۱۶۲۹۷
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۶:۵۳ 21 August 2016
نمایندگان و رسانه‌های جمهوری‌خواه همچنان به انتقاد از دولت «باراک اوباما» به دلیل پرداخت نقدی پول به ایران به هنگام تبادل زندانیان، ادامه می‌دهند.
به گزارش فارس، شش ماه قبل همزمان با اجرایی شدن توافق هسته‌ای، چندین نفر از اتباع ایران و آمریکا که در کشور مقابل زندانی بودند، مبادله شدند. به موازات این مبادله، آمریکا بخشی از طلب ایران در یک قرارداد کنسل‌شده تسلیحاتی مربوط به دوران پیش از انقلاب اسلامی را به تهران پرداخت کرد.
وزارت خارجه آمریکا روز جمعه تائید کرد 400 میلیون دلار از این مبلغ به صورت نقدی و همزمان با مبادله زندانیان، به ایران پرداخت شده است.

تائید این مسئله، بهانه‌ تازه‌ای به جمهوری‌خواهانی داده که در فصل رقابت‌های انتخاباتی از هر موضوعی برای تحت فشار قرار دادن دولت دموکرات آمریکا استفاده می‌کنند.

«پائول رایان» رئیس جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان آمریکا ضمن انتقاد از این توافق، گفت: «رئیس‌جمهور باید در مورد اقداماتش و سابقه خطرناکی که ایجاد کرده، به مردم آمریکا پاسخ دهد.»
جمهوری‌خواهان با متهم کردن دولت اوباما به «باج» دادن به ایران، مدعی شده‌اند که این اقدام شهروندان آمریکایی را در سرتاسر جهان در معرض خطر قرار داده و موجب افزایش احتمال ربایش اتباع آمریکا می‌شود.

به نوشته سایت شبکه «فاکس نیوز»، «جان مک‌کین» رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا، که او هم یک جمهوری‌خواه است، گفته است: «دولت سیاست دیرینه ایالات متحده مبنی بر خودداری از پرداخت باج را به سخره گرفته و با این کار آمریکایی‌ها را در معرض خطر قرار داده است.»

در روزهای گذشته شبکه‌های تلویزیونی نزدیک به جمهوری‌خواهان، در مصاحبه‌ها و میزگردهای متعدد با موضوع مبادله زندانیان با ایران، به شدت دولت اوباما را تحت فشار قرار داده‌اند.

کاخ سفید با رد این اتهام، تأکید کرده است که این مبلغ باج نبوده، بلکه پولی بوده که تهران از واشنگتن طلب داشته است. دولت آمریکا می‌گوید اگر قرار بود دیوان بین‌المللی به شکایت ایران در این پرونده رسیدگی می‌کرد، حکم سنگین‌تری صادر می‌کرد و واشنگتن مجبور بود مبلغ بیشتری به تهران بپردازد.

بزرگترین نهاد جاسوسی دنیا «NSA» هک شد / ابزار جاسوسی NSA به حراج گذاشته شد

آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا NSA که به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین نهاد جاسوسی سایبری و تکنولوژیک در سراسر دنیا شناخته میشود، مورد حمله هکری قرار گرفته و هک شده است.
کد خبر: ۶۱۶۳۴۴
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۱ 21 August 2016

آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا NSA که به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین نهاد جاسوسی سایبری و تکنولوژیک در سراسر دنیا شناخته میشود، مورد حمله هکری قرار گرفته و هک شده است.

به گزارش «تابناک» یک گروه هکری ناشناس به نام Shadow Brokers ادعا کرده است که موفق به نفوذ به شبکه های پیشرفته ترین نهاد جاسوسی دنیا یعنی NSA شده است. این گروه هکری عنوان کرده است که به یکی از نرم افزارهای NSA که برای هک رایانه ها و شبکه های متعلق به دولت ها و شرکت های بزرگ مورد استفاده قرار میگرفته است دسترسی پیدا کرده.

این گروه هکری همچنین اقدام به انتشار در حدود 300 مگابایت داده ای که از طریق این عملیات هکری از NSA به دست آورده بر روی اینترنت کرده است تا ادعای خود را ثابت کند. متخصصان امنیتی فایلها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و ادعای این گروه هکری را تایید کرده اند.

بزرگترین نهاد جاسوسی دنیا «NSA» هک شد / ابزار جاسوسی NSA به حراج گذاشته شد


همچنین این گروه هکری اقدام به حراج نرم افزار سرقت شده جاسوسی NSA بر روی فضای Dark Web کرده اند که میتواند برابر با 1 میلیارد بیت کویین برای آنها درآمد داشته باشد. در حال حاضر هر بیت کویین برابر با 581 دلار است که در مجموع بیش از 581 میلیارد دلار بهای این نرم افزار جاسوسی خواهد بود.

همچنین این گروه هکری ادعا کرده اند که این بسته نرم افزاری شامل یک سلاح سایبری «بسیار پیشرفته تر و بهتر از استاکس نت» است. قرار است این گروه هکری یک بخش دیگر از این بسته نرم افزاری جاسوسی را به رایگان در اختیار همه کاربران اینترنتی قرار دهند!

این گروه هکری همچنین ادعا کرده است که به شکلی موفقیت آمیز توانست است بخش Equation Group در نهاد NSA را نیز هک کند. وجود این بخش در NSA برای اولین بار از سوی شرکت امنیتی سایبری کسپرسکی در سال 2015 افشا شد و از این گروه به عنوان یکی از پیچیده ترین گروه های سایبری در تمام دنیا یاد میشود. پیشرفته ترین گروه هکری سایبری که تا کنون وجود داشته است.

این بسته نرم افزاری در واقع بخشی از مجموعه اقدامات جاسوسی گسترده از سوی NSA است که برای اولین بار در سال 2014 افشا شد. در آن زمان اوباما به همه نهادهای ایالات متحده دستور داد تا آسیب پذیری های امنیتی کشف شده را برای ارتقای امنیت در اختیار متخصصان و شرکت های مربوطه قرار دهند. اما این دستور شامل مواردی که مستقیما با امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در ارتباط بود را در بر نمیگرفت.

«ویلیام بینی» متخصص امنیت سایبری و یکی از اعضای سابق NSA در مورد جمله هکری اخیر گفته است که این اقدام به احتمال بسیار زیاد کار یکی از اعضای داخلی NSA است. وی میگوید که شبکه های NSA به لحاظ فیزیکی از اینترنت مجزا هستند و در نتیجه یک نفر از داخل NSA – کسی شبیه به ادوارد اسنودن – به احتمال بسیار زیاد به این نرم افزار را در اختیار گروه هکری Shadow Broker قرار داده است.

وی بیان کرده است که چنانچه این ابزار در اختیار دولت های خارجی و متخصصان امنیتی سایر کشورها قرار گیرد آنها میتوانند با مهندسی معکوس این نرم افزار اقدام به بازسازی نمونه های جدیدتر و پیچیده تری از این ابزار با مقاصد مختلف کنند. به گفته بینی ایران در حال حاضر به نظر مشغول مهندسی معکوس کرم استاکس نت است تا از آن برای مقاصد خود استفاده کند.

بزرگترین نهاد جاسوسی دنیا «NSA» هک شد / ابزار جاسوسی NSA به حراج گذاشته شد


این در حالی است که ادوارد اسنودن معتقد است که روسیه پشتیبان و حامی گروه هکری Shadow Broker است. وی در یک توییت در رابطه با همین موضوع گفته است: شواهد و اسناد ضمنی و همچنین خرد متعارف میگوید که روسیه مسئولیت این حمله به NSA را بر عهده داشته است.

وی بیان کرده است که این حمله هکری به وضوح نشان خواهد داد که هر جاسوسی و حمله سایبری که توسط این نرم افزار صورت گرفته است از سوی ایالات متحده انجام شده و این امر میتواند تبعات مهم سیاست خارجی برای ایالات متحده داشته باشد. به ویژه اگر یکی از این حملات سایبری متوجه متحدان آمریکا شده باشد.

جزئیات انتقال تسلیحات هسته‌ای آمریکا از ترکیه به رومانی

طی هفته های اخیر و مشخصاً پس از وقوع کودتای نافرجام اخیر در ترکیه، بحث های فراوانی درباره سرنوشت تسلیحات هسته ای آمریکایی مستقر در ترکیه و احتمال افتادن آن ها به دست گروه های تروریستی مطرح شد، تا اینکه شب گذشته خبر رسید آمریکا کار انتقال این تسلیحات از ترکیه را آغاز کرده است. یک پایگاه خبری اروپایی جزئیاتی از این موضوع را منتشر کرده است.
کد خبر: ۶۱۵۸۶۰
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۳ 19 August 2016
جزئیات انتقال تسلیحات هسته‌ای آمریکا از ترکیه به رومانیطی هفته های اخیر و مشخصاً پس از وقوع کودتای نافرجام اخیر در ترکیه، بحث های فراوانی درباره سرنوشت تسلیحات هسته ای آمریکایی مستقر در ترکیه و احتمال افتادن آن ها به دست گروه های تروریستی مطرح شد، تا اینکه شب گذشته خبر رسید آمریکا کار انتقال این تسلیحات از ترکیه را آغاز کرده است. یک پایگاه خبری اروپایی جزئیاتی از این موضوع را منتشر کرده است.

به گزارش «تابناک»، شب گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه به گفته منابع آگاه، آمریکا کار انتقال تسلیحات هسته ای خود مستقر در ترکیه را به رومانی آغاز کرده است. این امر در حالی صورت می گیرد که اخیراً بحث های فراوانی درباره خطرات ناشی از وجود این سلاح ها در ترکیه در محافل مختلف رسانه ای و تحلیلی منتشر شده بود.
پایگاه اینترنتی اروپایی «یورواکتیو» در گزارش خود، جزئیاتی از این ماجرا و ابعاد آن را منتشر کرده است. به نوشته این سایت، دو منبع مستقل گفته اند که ایالات متحده کار انتقال تسلیحات هسته ای خود از ترکیه به رومانی را آغاز کرده این امر، خود یکی از نشانه های ایجاد تنش در روابط واشنگتن و آنکارا نیز هست. 
به گفته یکی از منابع، کار انتقال این تسلیحات از نظر فنی و سیاسی بسیار چالش برانگیز بوده است. وی که نخواسته نامش فاش شود، در این زمینه می گوید: «انتقال بیش از 20 سلاح هسته ای، کار ساده ای نیست». 
این انتقال پس از آن صورت می گیرد که چند روز پیش، اندیشکده «سیمسون» با انتشار گزارشی اشاره کرد که از زمان پایان جنگ سرد، حدود 50 سلاح هسته ای آمریکا در پایگاه نظامی «اینجرلیک» ترکیه مستقر بوده که در فاصله 100 کیلومتری مرز سوریه قرار دارد. 
با این حال، در جریان کودتای نافرجام اخیر در ترکیه، برق پایگاه اینجرلیک قطع شد و دولت ترکیه نیز پرواز هواپیماهای آمریکایی از این پایگاه را موقتاً قدغن نمود. در نهایت، فرمانده این پایگاه دستگیر و به دست داشتن در کودتا متهم شد. اما بر اساس گزارش اندیشکده سیمسون، این امر که در صورت ادامه تنش ها و وقوع درگیری داخلی در ترکیه، آمریکا می توانست بر سلاح های خود در این پایگاه کنترل داشته باشد یا خیر، محل سوال جدی است. 
یک منبع دیگر می گوید روابط آمریکا و ترکیه پس از کودتای اخیر به حدی تیره شده که واشنگتن دیگر برای نگهداری سلاح های خود به آنکارا اعتماد ندارد. به گفته این منبع، سلاح های هسته ای آمریکا اکنون به پایگاه «دِوِسِلو» در رومانی منتقل شده اند. دوسلو در نزدیکی شهر کاراکال، محل استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا نیز هست که گفته می شود علیه روسیه تنظیم شده است.رومانی در طول جنگ سرد، متحد شوروی بود، اما حتی در آن دوران نیز هیچ گاه میزبان سلاح های هسته ای نبود. به همین دلیل، اکنون استقرار سلاح های هسته ای تاکتیکی آمریکا در این کشور و در نزدیکی روسیه، می تواند واکنش روسیه را به همراه داشته و تنش ها را در این منطقه تشدید کند. باید خاطرنشان کرد که در سال 1960، استقرار سلاح های هسته ای شوروی در کوبا، نزدیک بود به یک جنگ تمام عیار میان آمریکا و شوروی منجر شود.
یورواکتیو از وزارتخانه های خارجه آمریکا، ترکیه و رومانی خواسته درباره این موضوع اظهارنظر کنند. مقامات ترکیه ای و آمریکایی قول دادند که به این موضوع پاسخ دهند. پس از چند ساعت، وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که موضوع می بایست از طریق وزارت دفاع این کشور پیگیری شود؛ اما این وزارتخانه تاکنون پاسخی نداده است. 
در همین حال، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) با ارسال اظهارنظری با ادبیات دیپلماتیک، ضمن اشاره غیرمستقیم به موضوع، بیان کرد که اعضای ناتو می بایتس اطمینان حاصل کنند که سلاح های هسته ای آمریکا در اروپا، در مکانی «امن» نگهداری می شود.
نشست سران ناتو، تنها چند روز پیش از وقوع کودتای نافرجام در ترکیه برگزار شد. در آن زمان، خطراتی که متوجه سلاح های هسته ای آمریکا بود، از جهت نزدیکی اینجرلیک به مرز سوریه و حملات تروریستی بود که طی ماه های اخیر در ترکیه رخ داده است. حملاتی که برخی از آن ها به داعش و برخی به «پ.ک.ک» نسبت داده شده است. 
در این میان، وزارت خارجه رومانی به شدت خبر استقرار سلاح های هسته ای آمریکا در این کشور را رد کرد. سخنگوی این وزارتخانه در پاسخ مکتوب خود نوشت: «در پاسخ به درخواست شما، وزارت امور خارجه رومانی اطلاعاتی که به آن اشاره کرده اید را قویاً تکذیب می کند». 
این در حالی است که حتی در دوران جنگ سرد و پس از آن نیز اطلاعات مربوط به محل استقرار سلاح های هسته ای آمریکا در خاک اروپا، هیچ گاه به طور رسمی تأیید نمی شد. با این حال، همه می دانند که این سلاح ها در بلژیک، هلند، آلمان و ایتالیا میزبان سلاح های هسته ای آمریکا هستند.
گفتنی است خبر انتقال تسلیحات آمریکایی، تنها یک روز پس از آن منتشر شد که فرمانده نیروی هوایی آمریکا تاکید کرده بود واشنگتن جابجایی تسلیحات اتمی خود از پایگاه اینجرلیک در ترکیه را ضروری نمی‌داند.
جدال میان بغداد و اربیل پیش از عملیات موصل
حیدر العبادی، نخست وزیر عراق مستقیما خطاب به دولت منطقه‌ای اربیل گفت که عراقی‌ها کاملا با تقسیم موصل مخالفند و تنها به ارتش عراق و حشد شعبی اجازه داده خواهد شد تا پس از بازپس‌گیری موصل وارد این شهر شوند.
کد خبر: ۶۱۶۱۸۱
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۶ 20 August 2016
حیدر العبادی، نخست وزیر عراق مستقیما خطاب به دولت منطقه‌ای اربیل گفت که عراقی‌ها کاملا با تقسیم موصل مخالفند و تنها به ارتش عراق و حشد شعبی اجازه داده خواهد شد تا پس از بازپس‌گیری موصل وارد این شهر شوند.
به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری الجزیره، اظهارات حیدر العبادی متوجه نیروهای پیشمرگ اقلیم کردستان عراق است که اخیرا کنترل 12 روستا را در حومه موصل در دست گرفته‌اند و تروریست‌های داعش را به اطراف شهر القیاره در جنوب این شهر راندند؛ مسئله‌ای که بغداد آن را تجاوز از خط قرمزی می‌داند که آن را برای پیشمرگ‌ها ترسیم کرده است.
بغداد تاکید دارد که با اربیل بر سر عدم پیشروی پیشمرگ‌ها خارج از مناطق کنونی تحت سیطره آن‌ها به توافق رسیده است. در واقع دولت عراق به خوبی می‌داند که اگر نیروهای کرد دستشان را به سمت مناطق جدید دراز کنند دیگر این مناطق به دست بغداد نمی‌رسد. این را با استناد به اظهارات مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق می‌توان تأیید کرد که گفته بود: آن چیزی را که نیروهای پیشمرگ با خونشان به دست بیاورند تنها ازآن خود آن‌ها خواهد بود.

دروازه جنگ

ارتش عراق اخیرا از طریق محور کرکوک-مخمور به آسانی و با استقبال به سمت جنوب موصل رفت تا از طریق آن به سمت کرانه شرقی رود دجله بروند اما اظهارات اخیر العبادی خشم پیشمرگ‌ها را که تنها دروازه ورود ارتش عراق به میدان جنگ از محور مخمور را در اختیار دارند، برانگیخت.هوکر صلاح الدین، یکی از فرماندهان پیشمرگ‌ها در مخمور گفت، اظهارات العبادی آن‌ها را شوک‌زده کرد.
اما این فرمانده زمانی که گفت "تنها مسعود بارزانی به عنوان فرمانده کل نیروهای کرد حق دارد آن‌ها را به حرکت درآورد یا متوقف کند" نشان داد که خیلی برای سخنان العبادی اهمیت قائل نیست.

لزوم هماهنگی

از سوی دیگر سفین دزیی، سخنگوی اقلیم کردستان عراق این مشارکت را تأیید و به وارد شدن آن در توافق‌نامه اشاره کرد اما "فراموش کرد" که به لزوم هماهنگی با بغداد اشاره کند.وی گفت که داعش دشمن مشترکی است که باید همه را متحد کند.
در مقابل برخی فرماندهان ارتش عراق که پیشروی کندی را در کرانه شرقی رود دجله در مقابل شهر القیاره داشته‌اند با اظهارات العبادی موافق نیستند و پیشمرگ‌ها را یک نیروی فعال در عرصه نبرد عراق می‌دانند که به حاشیه راندن آنها ممکن نیست.
نبیل حمید، یکی از فرماندهان ارتش عراق به الجزیره گفت: آن‌ها صرف نظر از سیاست مثل یک نظامی در میدان می‌جنگند. آن‌ها یک نیروی جنگی هستند و نقششان در عملیات آزادسازی مهم است.اما تحلیلگران معتقدند که آنچه در بغداد رخ می‌دهد احتمالا تنها در بغداد نمی‌ماند بلکه دیر یا زود روی میدان جنگ نیز تأثیر خواهد گذاشت.
در راستای این عملیات قریب الوقوع به نظر می‌رسد واشنگتن از احتیاط به خرج دادن در هدف قرار ندادن غیرنظامیان عاجز است و همین مسئله هزاران تن از ساکنان نینوا را مجبور به کوچ به سمت اردوگاه‌هایی کرده که تحت نظارت اقلیم کردستان هستند.
واشنگتن و هم‌پیمانانش صدها مشاور و نیروی جنگی و توپخانه هوشمند دارند که بر بالای ارتفاعات مخمور مستقر است. همچنین صدها جنگنده دارد که همچنان در آسمان این منطقه جهت آمادگی برای عملیات موصل پرواز می‌کنند.

پیش‌مرگ‌ها خطاب به واشنگتن: از بغداد دستور نمی‌گیریم

از سوی دیگر وزارت پیش‌مرگ‌ها در اقلیم کردستان عراق در واکنش به اظهارات مارک تونر، سخنگوی رسمی وزارت خارجه آمریکا گفته که "نیروهای پیشمرگ از رهبران خود دستور می‌گیرند و هرگز از دولت عراق دستور نخواهند گرفت."تونر پیشتر از نیروهای پیشمرگ خواسته بود که تحت سیطره دولت عراق قرار بگیرند.در بیانیه وزارت پیشمرگ‌ اقلیم کردستان آمده است: نیروهای پیشمرگ به جهان ثابت کردند که تنها نیرویی هستند که می‌توانند با خشن‌ترین گروه‌های تروریستی در جهان بجنگند.
سیاست‌های منطقه‌ای روسیه؛ اهداف و رفتار
نظم مطلوب منطقه از نگاه روسیه نظمی است که در آن ثبات مفهوم اصلی آن را تشکیل دهد. از نگاه روس‌ها، ‌جهان ‌تک‌قطبی ‌در‌گذشته ‌است و ایالات متحده دیگر همانند سابق نمی‌تواند سیاست‌های یکجانبه‌گرایی خود را در جهان به پیش ببرد.

به گزارش مشرق، فروپاشی شوروی که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، از آن به عنوان «بزرگترین فاجعه ژئوپلیتیکی قرن بیستم» یاد کرده است، باعث شد تا مسکو روز به روز حوزه‌های نفوذ خود را به غرب واگذار کند. روسیه تا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، همواره از نفوذ بالایی در منطقه‌ی غرب آسیا و شمال آفریقا برخوردار بود.

در آن زمان، اکثر کشورهای این منطقه در زمره‌ی دولت‌های بلوک شرق بودند، اما فروپاشی کمونیسم سبب ایجاد تغییراتی عمیق شد که کاملاً به زیان روس‌ها بود. قدرت‌های غربی و در رأس آن‌ها ایالات‌متحده از خلأ قدرت به وجود آمده نهایت استفاده را کردند و در حوزه‌های مختلفی به منافع روسیه تاختند.

روس‌ها علاوه بر این‌که در مناطق شرقی اروپا و کشورهای سابق عضو پیمان ورشو با چالش مواجه شدند و به‌طور مکرر شاهد گسترش ناتو به سمت مرزهای شرقی خود بودند، در مناطقی دیگر از جهان نظیر غرب آسیا و شمال آفریقا نیز منافع پیشین خود را از دست دادند.

عقب‌نشینی روسیه از حوزه‌های نفوذ خود در جهان و شکست‌های پی‌درپی از غرب دست‌کم تا یک دهه پس از فروپاشی شوروی ادامه پیدا کرد، اما از اوایل سال 2000 میلادی بود که روس‌ها به‌آرامی درصدد افزایش نفوذ خود در صحنه بین‌الملل و بازیابی قدرت و نفوذ پیشین شدند.

یکی از پرسش‌های مهمی که درباره‌ی روسیه و سیاست خارجی این کشور در قبال منطقه‌ی غرب آسیا و شمال آفریقا مطرح می‌شود، میزان نفوذ کنونی سیاست مسکو در این منطقه است. در پاسخ به این پرسش فرضیه‌ها و دیدگاه‌های مختلف و متنوعی مطرح می‌شود که سعی داریم در  این مطلب به آن بپردازیم.

حوزه غرب آسیا

حمله آمریکا به عراق در سال 2003 باعث بروز تغییر و تحولات وسیعی در منطقه غرب آسیا شده است که روس‌ها علت آن را بی‌ثباتی نشأت‌گرفته از تصمیمات اشتباه واشنگتن در آن مقطع می‌دانند. بااین‌حال همین تصمیم آمریکا و بی‌ثباتی‌های کنونی در منطقه زمینه را برای ایفای نقش بیشتر روسیه در تحولات و تصمیم‌گیری‌های منطقه فراهم نموده است.

بدون شک اکنون سوریه به نمود اصلی سیاست‌های مسکو تبدیل شده است. سوریه اکنون تنها کشوری است که خارج از کشورهای مستقل مشترک‌المنافع، میزبانی از پایگاه نظامی روسیه را دارد. همین مسئله در کنار عوامل ژئوپلیتیک دیگر موجب شده است تا حفظ دولت کنونی دمشق در رأس سیاست‌های کرملین قرار بگیرد.

بر اساس برخی دیدگاه‌ها، حمایت مسکو از دولت اسد، ضمن ارائه‌ی تصویری ناخوشایند از این کشور در میان اعراب، باعث کم شدن نفوذ تاریخی روسیه نیز شده است و این کشور تنها در صورتی می‌تواند نفوذ خود را افزایش دهد که روابط آمریکا با کشورهای اسلامی منطقه کاهش یابد. در نقد این دیدگاه باید گفت روسیه همچنان دارای پایگاه‌های نفوذ متعددی در غرب آسیا است.

روابط رسمی با گروه حماس و تروریستی محسوب نکردن این گروه، حمایت‌های ضمنی از برنامه‌ی هسته‌ای ایران، مشارکت در فرآیند مذاکرات صلح رژیم صهیونیستی و فلسطین، داشتن پایگاه نظامی در سوریه و حمایت وسیع از دولت این کشور و روابط رو به گسترش با عراق، از جمله مهم‌ترین دلایلی است که ما را به این باور می‌رساند که مسکو همچنان دارای منافع عظیمی در غرب آسیا است.

حوزه شمال آفریقا

بعد از سقوط دولت معمر قذافی در لیبی (که روس‌ها بارها عنوان کرده‌اند که بعد از این جریان دیگر فریب وعده‌های غرب را نمی‌خورند) دست روسیه از وجود کشوری دوست در شمال آفریقا خالی شد. با این حال تغییر و تحولات مکرر صورت گرفته در این منطقه و اهمیت ثبات و امنیت از دیدگاه روسیه و متهم کردن غرب به تلاش برای بی‌ثباتی در کشورهای دنیا باعث شده است تا رویکرد روسیه، مورد توجه برخی کشورهای حوزه شمال آفریقا از جمله مصر شود. طی مدت اخیر، مناسبات مسکو و قاهره در تمامی زمینه‌ها با رشد مواجه شده است.

مصری‌ها معتقدند در صورت عدم تمایل آمریکا به همکاری‌های امنیتی با قاهره، این کشور به سوی روسیه خواهد رفت که به نظر می‌رسد این امر اکنون در حال رخ دادن است. علاوه بر مواضع سرسخت کرملین در قبال اسلام‌گرایان رادیکال (که همواره یکی از چالش‌های اساسی قاهره بوده است) مسکو بیش از پیش به‌عنوان کنشگری خارجی تلقی می‌شود که همکاری با آن می‌تواند شرایط را برای آمریکا سخت‌تر سازد.

مواضع مقامات روسی حاکی از آن است که روسیه به مصر به‌عنوان یک شریک موقتی نمی‌نگرد و مایل است منافع پایدارتری را در این کشور دنبال کند و نه آنکه صرفاً به دنبال فشار بر آمریکا و ایفای نقشی نمایشی در خلأ به‌وجودآمده باشد.

اهداف روسیه از حضور در منطقه (سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی)

روسیه دو دهه پس از فروپاشی شوروی اکنون سعی می‌کند حوزه‌های نفوذ خود را از محدوده خارج نزدیک (کشورهای استقلال یافته از شوروی) فراتر نهد و در این راه اهداف متعددی نیز دارد. اهدافی که گاه از منظر ملی اهمیت پیدا می‌کند و گاه از دیدگاه منطقه‌ای و بین‌المللی.

از نظر ملی باید گفت روس‌ها همواره از تروریسم زیان دیده‌اند، در نتیجه مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی را یکی از تهدیدات امنیت ملی خود می‌دانند. روسیه 20 میلیون مسلمان دارد و قطعاً بی‌ثباتی در منطقه در این کشور نیز اثر می‌گذارد. علاوه بر این دولتمردان روس می‌خواهند از منظر ملی افکار عمومی خود را قانع کنند که روسیه با وجود فروپاشی شوروی و تحریم‌های غرب، همچنان قدرتمند است.

از طرف دیگر در حال حاضر با موجی از گرایش جوانان روس به گروه‌های تکفیری و افراطی روبرو هستیم و روس‌ها برای تأمین امنیت خود به سمت ابزار نظامی و اقدام در کشورهایی مانند سوریه رو کرده‌اند.[1]

از نظر منطقه‌ای نیز باید گفت تحولات سال‌های اخیر در غرب آسیا و شمال آفریقا باعث شد تا روسیه متحدینی مانند لیبی را از دست بدهد. در نتیجه آن‌ها می‌کوشند تا با بازیابی قدرت، حوزه‌های نفوذ سابق را حفظ و تقویت کنند و یا کشورهای دوست جدیدی پیدا کنند.

از دید بین‌المللی نیز روس‌ها پایان جهان تک‌قطبی به هژمونی آمریکا را هدف قرار داده‌اند- هرچند برخی از روس‌ها سال‌هاست که از پایان دنیای تک‌قطبی سخن می‌گویند. هدف دیگر این است که آن‌ها خواهان حضور در جمع قدرت‌های بزرگ و اثبات این موضوع هستند که کرملین نیز دارای منافعی خواهد بود.

به این دلایل فروش تسلیحات را نیز می‌توان نام برد که طی سال‌های اخیر یکی از ابزارهای مسکو برای اثبات قدرت خود در صحنه بین‌الملل بوده است. بدون شک فروش نزدیک به 15 میلیارد دلار تجهیزات نظامی در سال از سوی روسیه به کشورهای مختلف به معنای تحقق پیدا کردن برنامه‌های مقامات کرملین در زمینه‌ی بالا بردن نقش این کشور به‌عنوان یکی از کشورهای عمده‌ی صادرکننده‌ی تسلیحات در جهان است.

نظم مطلوب منطقه از نگاه روسیه و راه دست‌یابی به آن

الکساندر اول، تزار روسیه، در سال  1815 با همکاری مترنیخ اتحاد مقدسی را تشکیل دادند که ویژگی اصلی آن محافظه‌کاری بود. طرف‌های این معاهده که اعضای یک خانواده مسیحی بودند، تعهد کردند که جنبش‌های انقلابی را سرکوب کنند، زیرا این نوع جنبش‌ها را تهدیدی علیه حکومت‌های خود می‌دانستند.

شاید بتوان چنین ویژگی محافظه‌کاری را هم‌اکنون نیز در دولت‌مردان روسیه و از جمله پوتین مشاهده کرد. مقامات روسی طی سال‌های اخیر همواره ثبات را بر هر موضوع دیگری ترجیح داده‌اند. با این حال باید تفاوت عمده‌ای را میان محافظه‌کاری آن مقطع روسیه و زمان کنونی دانست.

تلاش‌های ‌آلکساندر ‌اول در جهت ‌ تشکیل «اتحادیه ‌مقدس» ‌ به ‌عنوان یک ‌نوع ‌سیستم امنیت ‌اروپایی بر ‌اساس ‌تعادل ‌منافع ‌بعد ‌از ‌جنگ‌ها ‌با ‌ناپلئون با شکست روبه‌رو شد، چراکه بر اساس آرمان‌گرایی سیاسی بنا شده بود.

اما ‌روسیه ‌از ‌آن ‌زمان ‌درس ‌گرفته ‌و ‌از ‌آرمان‌گرایی ‌سیاسی ‌دست ‌کشیده ‌است. ‌شاید بتوان گفت سیاست ‌کنونی ‌روسیه، ‌واکنشی ‌به ‌اشتباهات ‌آن ‌دوران ‌هم ‌می‌باشد.‌

اکنون باید این پرسش را مطرح کرد که نظم مطلوب منطقه از نگاه روسیه چگونه است؟ به موازات این پرسش سؤالات دیگری نیز مطرح می‌شود از این قبیل که نقش ایران در چنین نظم‌هایی چگونه است و سؤال دیگر این که روابط روسیه با عربستان و رژیم صهیونیستی در نظم مطلوب چگونه خواهد بود؟

نخست باید گفت سیاست خارجی کلان روسیه اصولی دارد:

اصل نخست؛ همان نظام بین‌المللی چندقطبی است.

اصل دوم؛ محافظه‌کاری در نظام وستفالیایی است که بر حاکمیت ملی، عدم مداخله و مرزهای ملی تأکید دارد.

اصل بعدی؛ به بازی بزرگ مربوط می‌شود به این مفهوم که روسیه همچنان قائل به نقش‌آفرینی قدرت‌های بزرگ بر اساس بازی واقع‌گرایانه و قدرت‌محور است.

اصل دیگر نیز اصل «کنسرت» در چارچوب موازنه قوا است. یعنی تضمین ثبات و امنیت بین‌المللی با موازنه میان قدرت‌ها و ایجاد کنسرت‌هایی برای حل و فصل موضوعات به شکل مقطعی با حضور دولت‌های قدرتمند و یا به شکل دائمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد.[2]

باید نگرش روسیه به نظم بین‌المللی را اینگونه تحلیل کرد که روس‌ها به بازی قدرت در نظام بین‌الملل آگاه هستند. آن‌ها معتقد هستند که نظام بین‌الملل یک سیستم چندجانبه است. به این امر آگاه هستند که دولت‌های بزرگ می‌توانند از طریق قدرت نظامی منافع خودشان را تأمین کنند و به وسیله یک موازنه قدرت می‌توانند ثبات سیستم بین‌المللی را تأمین کنند. از نگاه دولت روسیه حفظ دولت‌های دارای حاکمیت ملی و اصول روابط بین‌الملل، اصل عدم مداخله، اصل احترام به دولت‌های حاکم، این‌ها موضوعاتی است که در روابط بین‌الملل بایستی ساری و جاری باشد. از نگاه دولت روسیه تجربه لیبی، مصر و یمن نشان داده است که اگر دولت‌های موجود در جهان ضربه ببینند، جایگزین آن‌ها  دمکراسی نیست، بلکه هرج‌ومرجی خواهد بود که همه از آن متضرر خواهند شد. این نگرشی که روسیه به روابط بین‌الملل دارد سبب می‌شود تا به حمایت نظامی از دولت اسد و تلاش برای حفظ آن  اقدام کند.[3]

نقش ایران در نظم مطلوب منطقه از نگاه روسیه

درباره این مسئله که نقش ایران در نظم جدید چگونه خواهد بود نیز باید گفت روس‌ها تلاش داشته‌اند تا در تحولات غرب آسیا امکان گفتگو با همه طرف‌ها را داشته باشند؛ در نتیجه ایران، عربستان و حتی رژیم صهیونیستی نیز در این رابطه مهم تلقی می‌شوند.

مسکو تنها و تنها به منافع خود می‌اندیشد و هیچگونه تضمینی وجود ندارد که منافع بعضاً مشترک این کشور با ایران باعث شود تا روس‌ها منافع ایران در منطقه و کشورهایی چون سوریه را به رسمیت بشناسند. البته روسیه از این موضوع که ایران چالشی در برابر یکجانبه‌گرایی آمریکاست استقبال می‌کند.

همچنین باید گفت متضرر شدن همیشگی روسیه از جریان سلفی‌گری و وجود اسلام میانه‌رو در ایران باعث می‌شود تا مسکو بتواند نگاه مثبتی به ایران داشته باشد، هرچند از این پتانسیل تاکنون استفاده نشده است.

از طرف دیگر روابط روسیه و عربستان هیچ‌گاه دوستانه نبوده است و تحولات نیز به سمتی می‌رود که بعید است رویداد خاصی در این زمینه صورت گیرد، چراکه عربستان یکی از متحدین اصلی آمریکا در منطقه است و قطعاً نمی‌تواند مناسبات نزدیکی با مسکو داشته باشد هرچند دو کشور به صورت عمل‌گرایانه و مبتنی بر منافع، به هم نزدیک می‌شوند.

در ارتباط با رژیم صهیونیستی نیز باید گفت دولت روسیه فارغ از هر مسئله‌ای همواره روابطی دوستانه با تل‌آویو داشته و به صورت کلان، در نظم مطلوب روسیه در منطقه، رژیم صهیونیستی نباید مورد تهدید جدی قرار گیرد.

نتیجه

با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جهان دوقطبی، امریکا به ابرقدرت واحد تبدیل شد و توانست بدون ایجاد مزاحمت خاصی، سیاست‌های خود را در پهنه عظیم گیتی به مرحله اجرا بگذارد. روسیه‌ی تازه متولدشده از فروپاشی شوروی به رهبری «بوریس یلتسین» آنقدرها گرفتاری داخلی داشت که نتواند در برابر یک‌جانبه‌گرایی‌های امریکا در جهان ایستادگی نماید.

اما اکنون روسیه پس از عبور از یک دوره‌ی گذار و فائق آمدن بر مشکلات و تنگناهای اقتصادی، به یُمن وجود منابع عظیم انرژی، در حال بازسازی قدرت است. به همین دلیل می‌کوشد تا بار دیگر جایگاه خود را به‌عنوان قدرتی بزرگ و تأثیرگذار در نظام بین‌الملل بازیابد.

پوتین، فروپاشی شوروی را تراژدی غیرقابل تحملی می‌پندارد و غرب را علت اصلی این توطئه تلقی می‌کند. هرچند فروپاشی شوروی باعث تحدید قدرت و نفوذ مسکو در پهنه گیتی شد، اما روس‌ها نشان دادند که همچنان در برخی مناطق حوزه‌های نفوذی دارند که دست‌اندازی به آن با واکنشی تند مواجه خواهد شد. تلاش گرجستان برای پیوستن به ناتو در سال 2008 را روس‌ها با آغاز جنگی سهمگین و ساقط کردن دولت غرب‌گرای ساکاشویلی پاسخ دادند.

به نظر می‌رسد پوتین راه خود را در سیاست خارجی یافته و هدفش به کرسی نشاندن و ایفای نقش از سوی روسیه‌ای مقتدر، منحصربه‌فرد و بی‌همتا در عرصه داخلی و جهانی است. اگرچه ممکن است او «امپراتوری» خاص خود را در ذهن داشته باشد که مرزهایش هنوز معلوم نیست، اما او می‌خواهد سایر دنیا را متقاعد سازد که باید با «امپراتوری جدید روس» تعامل کنند.

روس‌ها اکنون و به‌واسطه بحران‌های کنونی در عراق، سوریه و یمن، از یک‌سو به نقش‌آفرینی در حل‌وفصل این بحران‌ها مشغول‌اند و از این طریق به افزایش نفوذ خود در منطقه و جهان می‌پردازند و از سوی دیگر از طریق ایجاد ارتباط با کشورهای منطقه منافع سیاسی و اقتصادی خود را تأمین می‌کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد