به گزارش بولتن نیوز،ارتش عراق سرانجام جمعهشب توانست تسلط خود بر مناطق مختلف شهر فلوجه را کامل کرده و تروریستهای داعش را از این شهر عقب براند؛ «حیدر العبادی» نخستوزیر عراق درپی آزادی فلوجه در پیامی از نیروهای عراقی به خاطر 26 روز عملیات دلیرانه علیه تروریستها تشکر و اعلام کرد که فلوجه به آغوش وطن بازگشته است. همزمان با این پیروزی «خالد العبیدی» وزیر دفاع عراق از آغاز عملیات آزادسازی منطقه القیاره در جنوب موصل خبر داد.
نیروهای ارتش عراق روز جمعه در ادامه پیشرویهای خود در داخل شهر فلوجه پیروزیهای مهمی به دست آورده و موفق به آزادسازی برخی مناطق دیگر در این شهر شدند. نیروهای عراقی از محور جنوب به سمت مرکز شهر فلوجه پیشروی کردند و در تلاش هستند از مرکز به شمال شهر پیشروی کنند. منابع میدانی در گفتوگو با گروه بینالملل فارس گفتند، مناطق آزاد شده در فلوجه عبارتاند از: «الشهدا اول»، «الشهدا دوم»، «جبیل»، «الرسالة»، «الخضراء»، «التامیم»، «السرای»، «آرامگاه»، «ناظم تقسیم فلوجة»، «سد فلوجه»، «شرکت گاز فلوجه»، «پل فلوجه جدید»، بیمارستان دولتی فلوجه، ساختمانهای اداری (فرمانداری) و تعدادی از مناطق مسکونی در داخل شهر.• ایران توانایی حملات غافلگیرانه موشکی را دارد •
مقوله دفاع موشکی اکنون بیش از همیشه ضرورت یافته است زیرا ایران بر تلاشهای قابل توجهی که برای مخفی کردن موشک ها در کوهستانها و انتقال پایگاههای تحقیق و تولید نظامی به زیر زمین انجام داده (آزمایشهای اخیر در رشتهکوه البرز صورت گرفت) تأکید میکند.
تأسیسات زیرزمینی موجب مخفی شدن فعالیتها از ماهوارهها میشود. علاوه بر این، نگهداشتن موشک های آماده پرتاب در انبارهای زیرزمینی، باعث میشود که ایران بتواند با استفاده از موشک های سوخت مایع که میتوانند نسبت به موشک های سوخت جامد، بار سنگینتری را برای فواصل طولانیتر حمل کنند، اما پیش از پرتاب نیازمند آمادهسازی هستند، اقدام به یک حمله غافلگیرانه کند.
• تلاش اسرائیل برای دفاع در برابر موشک های ایران •
همانطور که رهبران ایران میگویند، یکی از اهداف بدیهی موشک های بالستیک ایران، اسرائیل است. اورشلیم در مدت بیش از یک دهه، قابلیتهای زیادی را در برابر ایران توسعه داده و اکنون در حال روی کار آوردن سلاحهای دفاعی جدید و پیشرفته است. اسرائیل در عین حفظ قابلیت حمله عمیق به عنوان گزینهای برای مواقعی که اقدام پیشدستانه ضروری است، لایههای دیگری را نیز به دفاع موشکی خود اضافه کرده است.
اسرائیل تلاشهای بیسابقهای را برای تأسیس دفاع هوایی و موشکی چند لایه در پیش گرفته است که با کمکهای مالی آمریکا، آموزشهای مشترک، و ادغام دفاع هوایی و موشکی، پشتیبانی میشود. مقامات اسرائیلی تأیید کردهاند که تازهترین مانور نظامی که ۲۱ تا ۲۵ فوریه انجام شد، قابلیتهای جدید هر دو طرف که یا آماده و یا در دست توسعه هستند را ارزیابی نموده است.
یکی از مقامات ارشد وزارت دفاع (که نام وی به دلایل امنیتی ذکر نمیشود) میگوید که سه لایه از چهار لایه دفاع موشکی، عملیاتی هستند: موشک های پیکان ۲ (Arrow II)؛ دفاع موشکی و ضد راکت گنبد آهنین (Iro• Dome)؛ و اولین واحد از دو یگان فلاخن داوود (David’s Sli•g). مورد آخر که یک سامانه دفاع موشکی و هوایی میانلایه است، در پی پشت سر گذاشتن آزمایشهای موفق، برای مستقر شدن و استفاده به نیروی دفاعی اسرائیل تحویل داده است.
• وضعیت سامانههای دفاع موشکی رژیم صهیونیستی•
علاوه بر معرفی سامانههای جدید، هر یک از این لایههای دفاعی در حال بهبود و تقویت هستند. برد و تطبیقپذیری گنبد آهنین افزایش یافته است؛ این سامانه اکنون علاوه بر هواپیمای جنگی و بدون سرنشین، راکتهایی با برد بلندتر را نیز رهگیری میکند. رادارهای چندمنظوره گنبد آهنین، اکنون با رادارهای فلاخن داوود سازگار هستند. مورد اول، که وظیفه آن کشف و رهگیری موشک های کروز است، با رادارهای جدید هوابرد که در بالنهای بزرگ حمل میشود، ادغام خواهد شد.
پیکان ۲ نیز به گونهای تقویت شده که به تهدید روزافزون موشک های بالستیک رسیدگی کند. آخرین نسخه بلوک ۴ (Block IV)، با رادار جدید سوپر گرین پاین EL-M-2080 (EL-M-2080 Super Gree• Pi•e) از صنایع هوایی اسرائیل، تکمیل شده است. اگرچه سامانه بلوک ۴ در آخرین آزمایش با شکست مواجه شد، اما منابع وزارت دفاع مطمئن هستند که این سامانه قادر خواهد بود توانمندی خود را در آزمایش هوایی بعدی امسال، اثبات کند.
بالاترین لایه دفاعی نیز توسط سامانه پیکان، از طریق ردیاب فوق جوی پیکان ۳، حفظ خواهد شد. در اواخر سال ۲۰۱۵، این موشک نخستین ردیابی کامل در فضا را به معرض نمایش گذاشت و هدفی را که یک موشک بالستیک دوربرد در مدار پایینی زمین را شبیهسازی میکرد، مورد اصابت قرار داد. این ردیاب به اسرائیل توانایی نابود کردن موشک های دشمن در فضا، به دور از مرزهای خود را خواهد داد و به آن زمان میدهد تا بتواند اگر ردیاب اول شکست خورد، ردیاب دیگری پرتاب نماید.
مدیریت جنگ در چنین فواصل دوری، نیازمند دقت زیاد است و این مسئله از طریق توانمندیهای جدید در رادارهای استراتژیک نظیر سامانه ترا (Terra) که برای فروش خارجی توسعه یافته است، تأمین میگردد. ترا که Ultra UHF و رادارهای فعال و اسکن شده به صورت الکترونیکی (AESA) Spectra S-ba•d را ادغام میسازد، اهدافی با ابعاد موشکی را شناسایی و ردیابی خواهد کرد. رادار اسپکترا (Spectra) با استفاده از تکنولوژی گالیوم-نیترید، قدرت و دقت لازم برای دستهبندی و ردیابی اهداف متعدد در فواصل بسیار دور و تخمین مسیر آنها را در اختیار دارد.
• افزایش استفاده از موشک های بالستیک در جنگها•
الزامات دفاع موشکی ممکن است در سراسر خاورمیانه و فراتر از آن گسترش یابد، زیرا قدرتهای منطقه شاهد افزایش استفاده از موشک های بالستیک در درگیریها هستند. اگرچه احتمالاً کشورهای خلیج فارس توانایی خرید سامانههای دفاع موشکی اسرائیل را نخواهند داشت، اما تأمینکنندگان دیگری نیز در دسترس هستند.
امارات متحده عربی در سال ۲۰۱۲، موشک های ضد بالستیک تاد (Thaad) لاکهید مارتین را خریداری نمود. قطر و عربستان سعودی نیز قصد دارند این تجهیزات را تهیه کنند. ترکیه که مشتاق دستیابی به توانمندی دفاع موشکی است، تصمیم گرفت سامانه چینی FD-2000 را تهیه کند، اما در اواخر سال گذشته منصرف شد و اکنون به سامانههای پیشرفته دیگری نظیر میدز (Meads) علاقهمند است.
سامانههای دفاع موشکی S-400 روسیه در سال ۲۰۱۵، پس از آزادی صادرات، در سوریه به کار گرفته شد. مسکو در حال گفتگو در خصوص انتقال سامانهها به چین، هند و الجزیره است. ایران نیز ممکن است اگر روابط بین دو کشور همچنان بهبود یابد، یکی از مشتریان باشد. توانمندی این سامانه برای هدف قرار دادن موشک های بالستیک، آن را برای کشورهایی که توانایی خرید سامانههای ساخت آمریکا را ندارند، تبدیل به یک جایگزین قابل قبول برای تاد میسازد.
بندر «چابهار» کجای روابط ایران و پاکستان قرار دارد؟
بندر چابهار در جنوب ایران تنها بندر اقیانوسی ایران در کرانه دریای عمان و اقیانوس هند است. بندری که قابلیت پهلوگیری کشتیهای اقیانوسپیما را دارد و از مناطق آزاد بازرگانی ایران میباشد. اگر به اهمیت استراتژیکی و ژئوپلتیکی این بندر توجه کنیم متوجه خواهیم شد که ایران در طول جنگ با عراق با بهرهگیری از این بندر توانست نقش مهمی در تداوم روابط بازرگانی و تجاری خود داشته باشد.
از طرفی پاکستان به دنبال توسعه بندر گوادر است اما به نظر میرسد اهمیت ژئوپولوپلتیک این بندر برای اسلامآباد مهمتر از منافع اقتصادی آن است. با اینکه دولت این کشور کریدور مشترک چین و پاکستان را بزرگترین موفقیت اقتصادی خود میداند اما در حال حاضر بندر گوادر بیش از آنکه یک بندر تجاری باشد یک دژ نظامی است. پاکستان نیز مانند ایران در راستای توسعه اقتصادی گام برداشته و با همکاری چین سرمایهگذاری ها و تلاش هایی را برای تبدیل بنادر خود به قلب بازرگانی منطقه به ویژه آسیای مرکزی انجام داده است. در این حال اگر نگاهی مقایسهای به نقش ایران و پاکستان و همچنین گوادر و چابهار در آینده تجارت و اقتصاد منطقه داشته باشیم باید گفت با توجه به پتانسیل ها و اولویتها، چابهار میتواند به قطب اصلی اقتصادی در منطقه بدل گردد. در این نوشتار تلاش می شود تا با واکاوی نگاه دولتهای منطقهای به فرصت طلایی چابهار برای ایفای نقش راهبردی تفاوت دیدگاه و نوع نگرش این کشورها به بندر چابهار را بررسی کنیم.
تفاوت نگاه ایران و پاکستان درباره توسعه بندر گوادر و چابهار
قبل از هر چیز باید به این نکته توجه داشته باشیم که پاکستان با دید امنیتی به موضوع توسعه بندر گوادر نگاه میکند. برای پاکستان مهم است که هند نمیتواند بندر گوادر را محاصره کند و یکی از دلایل آن فاصله زیاد این بندر از مرزهای هند به ویژه بندر بمبئی است. در سال 1971 هند تلاش کرد بندر کراچی را محاصره کند و این اقدام یک خطر امنیتی بزرگ برای پاکستان بود. تجربه جنگ با هند سبب شد که پاکستان آسیب پذیری بندر کراچی را به خوبی درک کند و به فکر جایگزینی بندر دیگری برای آن باشد که بندر گوادر به خوبی از این ظرفیت برخودار است. پاکستان به حضور هند در افغانستان هم از دیدگاه امنیتی مینگرد و از حمله احتمالی هند به پاکستان از طریق خاک افغانستان میهراسد، بنابراین سعی دارد از حضور دهلینو در افغانستان جلوگیری کند.
پاکستان دولت کابل را سرسپرده هند میداند بنابراین همکاری بین افغانستان و هند را نمیپذیرد. در واقع هر جا که هند حضور داشته باشد تهدید امنیتی برای پاکستان است چه در کشورهای آسیای مرکزی باشد و چه در افغانستان.
استقرار کشتیهای جنگی در بندر گوادر و کار گذاشتن رادارهای پیشرفته همچنین تلاش برای حضور زیردریاییهای جنگی چینی در بندر گوادر ناشی از دیدگاه امنیتی پاکستان به موضوع توسعه این بندر میباشد. مسیرهای زمینی بندر گوادر چندان پیشرفتی نداشته و به نظر میرسد چین و پاکستان تمام توان خود را برای توسعه اسکله و نصب تجهیزات و فرودگاه نظامی به کار گرفتهاند. در آینده مسیرهای ترانزیت انرژی و حمل کالا در بندر گوادر نیز مورد توجه قرار میگیرد اما ساخت و سازهای فعلی نشان دهنده اهمیت امنیتی بندر گوادر برای پاکستان است.
مقامات سابق دفاعی پاکستان از جمله ژنرال یاسین ملک و ژنرال لودهی با شرکت در یک سیمینار، توسعه بندر چابهار به دست هند را تهدید امنیتی برای پاکستان دانستند که این موضعگیری به خوبی دیدگاه امنیتی پاکستان را در این خصوص مشخص میکند.
برای ایران برخلاف پاکستان افزایش روابط تجاری و توسعه اقتصادی مهمتر از مسائل امنیتی است با توجه به این موضوع نگاه ایران به بندر چابهار و حتی گوادر به عنوان یک فرصت طلایی برای افزایش حجم مبادلات تجاری و توسعه بازرگانی مینگرد. بندر چابهار در معادلات حمل ونقل جهانی و ترانزیت کالا در سطح بین المللی کاملا شناخته شده است. این بندر که با داشتن موقعیت لجستیکی مناسب و حضور منطقه آزاد چابهار می توانست به دریچه ورودی کریدور شمال جنوب و محور شرق تبدیل شود، سالها قبل در زمانیکه منطقه آزاد چابهار به عنوان یکی از مناطق آزاد تجاری صنعتی کشور متولد گردید روزنه های روشن امید در قلب سرزمینی سوخته بود.
بندری که در زمان جنگ تحمیلی یک تنه جور بسیاری از مبادلات بین المللی ایران را میکشید، پس از پایان جنگ یکباره فراموش گردید. آن همه مزیت، اعتبار بین المللی وموقعیت سوق الجیشی والبته لجستیکی به فراموشی سپرده شد. به هر حال ایران بیشتر با دید اقتصادی به موضوع نگاه میکند و به فکر توسعه تجارت خود با افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی است. با توجه به نوع دیدگاه ایران و شرایط جغرافیایی منطقه آسیای مرکزی و افغانستان و همچنین و پتانسیل های گوناگون ملی منطقهای و بین المللی باید گفت که بندر چابهار در شرایط کنونی فرصتی طلایی برای ایفای نقش منطقهای را یافته است. فرصتی که با توجه به شرایطی همچون سازندگی و سرمایهگذاری فراوان در آن، ساخت اسکله و افزایش گنجایش بندر و افزایش بارگیری کشتیهای اقیانوسپیما (در خلیج چابهار)، ساخت راهآهن به سوی آسیای میانه و احداث فرودگاه بینالمللی میتواند یکی از مهمترین چهارراههای کریدور شمال- جنوب بازرگانی منطقه ای شود.
اهمیت این امر زمانی بیشتر خواهد شد که بدانیم اکنون سالانه 30 میلیون تن کالا از سوی کشورهای مختلف به سمت آسیای مرکزی ترانزیت می شود اما بسیاری از کشورها کالاهای خود را از طریق دریای مدیترانه و سیاه حمل می کنند. یعنی با افزایش و بهبود راه های جاده ای و ریلی ایران عملا چابهار خواهد توانست نقش مهمی در اقتصاد منطقه بازی کند. در این راستا باید توجه داشت که در ماه های آینده با گشایش خط آهن ترکمنستان، ایران و قزاقستان و همچنین طرح خط آهن شرق ایران (از چابهار تا ایستگاه کالشور در خراسان رضوی) کشورهای محصور در خشکی آسیای میانه می توانند با بهره گیری از ویژگی های بندر چابهار در ایران توان ترانزیت و صادرات خود را به دیگر کشورهای جهان بیش از پیش افزایش دهند و چابهار نیز بیش از هر زمانی قابلیت تبدیل به بندر متروپل برای کشورهای حوزه آسیای میانه و افغانستان را خواهد یافت.
دیدگاه هند درباره پروژه بندر چابهار و گوادر
با اینکه هند جنبه اقتصادی و امنیتی هر دو را درباره بندر چابهار در نظر دارد اما به نظر میرسد برای این کشور هم موضوعات امنیتی مهمتر باشد و منافع اقتصادی اولویت بعدی را دارد. از زمانی که چین سرمایهگذاری در بندر گوادر را آغاز کرد این موضوع سبب نگرانی بسیاری از کشورها از جمله هند شد. صرف نظر از منافع اقتصادی هدف دهلی نو از سرمایهگذاری در بندر چابهار، مانع تراشی برای جلوگیری از پیشرفت بندر گوادر و اهمیت آن در منطقه است. هند برای پیشرفت پروژه بندر چابهار با ایران به توافق رسید اما به صورت جدی این موضوع را پیگیری نکرده بود اما بعد از سرمایهگذاری چین در بندر گوادر این موضوع را پیگیری کرد.
ایران در دهه 70 به دنبال اجرای پروژه بندر چابهار بود اما نتوانست این پروژه را تکمیل کند. در سال 1984 این کشور از تکمیل پروژه بندر چابهار صرف نظر کرد تا اینکه هند پیشنهاد کرد حاضر است با سرمایهگذاری 85 میلیون دلاری به توسعه بندر چابهار کمک کند. هند از مدتها قبل به دنبال این بود که از طریق پاکستان به افغانستان دسترسی پیدا کند و از آمریکا و کشورهای اروپایی خواست در این زمینه به اسلامآباد فشار بیاورند. با اینکه آمریکا به پاکستان فشار آورد که برای دسترسی هند به افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی با هند همکاری کند اما پاسخ اسلامآباد مبهم بود و نشان میداد این کشور حاضر به همکاری در این زمینه نیست.
هند بعد از ناامید شدن از پاکستان سعی کرد از طریق ایران به افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی دسترسی پیدا کند که سرمایهگذاری در بندر چابهار را به دنبال داشت. هند قصد دارد از بندر چابهار برای گسترش روابط بازرگانی با افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی بهرهبرداری کند. بعد از تکمیل پروژه بندر چابهار روابط دهلی نو با تاجیکستان و سایر کشورهای آسیایی مرکزی گسترش خواهد یافت. بعد از تکمیل پروژه بندر چابهار برقراری روابط تجاری با افغانستان نیز برای هند آسانتر خواهد بود.
هند سعی دارد با دور زدن پاکستان از طریق ایران به بازارهای افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی دسترسی پیدا کند. پاکستان همیشه نگران این موضوع بوده که هند از طریق افغانستان مشکلاتی برای این کشور به وجود آورد. دسترسی هند به افغانستان از طریق بندر چابهار مشکلات امنیتی برای پاکستان به وجود میآورد بنابراین سازمانهای امنیتی و تعیین کنندگان سیاست خارجی این کشور اوضاع را با دقت زیر نظر دارند.
بعد از تکمیل پروژه بندر گوادر ممکن است هند تلاش کند از طریق شبهنظامیان بلوچ مشکلاتی به وجود آورد بنابراین پاکستان یک نیروی نظامی ویژه برای محافظت از مهندسان چینی و بندر گوادر در نظر گرفته است.
نظر افغانستان درباره توسعه بندر چابهار
افغانستان با دید سیاسی نسبت به موضوع بندر چابهار مینگرد و بیشتر سعی دارد از تسلط پاکستان به مسیرهای ارتباطی و واردات کالا رهایی پیدا کند. افغانستان کشوری است که به آب های آزاد راه ندارد بنابراین برای رشد اقتصادی باید تلاش کند به آبهای منطقه دسترسی سریع و خوب پیدا کند. نه تنها چابهار، بلکه هر بندری که بتواند زمینه رشد اقتصادی این کشور را فراهم کنند برای افغانستان اهمیت دارد. بندر چابهار علاوه بر گسترش مناسبات تجاری با ایران وابستگی مطلق از مسیر پاکستان را کم میسازد و یک جایگزین برای دسترسی به بازارهای جهانی است.
از نظر مسافت بندر چابهار نسبت به بندر کراچی نزدیکتر است و این موضوع خود یک مزیت میباشد. اجناس افغانستان میتواند به اسم خود این کشور صادر شود در حالی که از بندر کراچی و مسیرهای پاکستان به نام این کشور صادر نمیشود.
نگاه کشورهای آسیای مرکزی به نقش چابهار
کشورهای آسیای مرکزی بیشتر از جنبه اقتصادی و سیاسی به بندر چابهار نگاه میکنند البته روابط تجاری و اقتصاد برای این کشورها مهمتر است. بندر چابهار به دلیل موقعیت راهبردی خود نزدیکترین راه دسترسی کشورهای آسیای مرکزی (ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان) به آب های آزاد است و از اهمیت فراوانی برخوردار میباشد. در واقع نگاه راهبردی به چابهار در حالی است که کشورهای این منطقه در حال کاهش وابستگی اقتصادی خود به روسیه هستند و در راستای برنامه های رشد اقتصادی و افزایش روابط با شرق آسیا، غرب آسیا و آفریقا میباشند بنابراین به بندر چابهار به عنوان ارزان ترین، امنترین و نزدیکترین راه مبالات بازرگانی نگاه میکنند.
در این بین نگاه جدی ترکمنستان و قزاقستان به راه اندازی خط آهن ایران ترکمنستان و قزاقستان در این راستا اهمیت زیادی دارد. علاوه بر این نیز کشورهایی همانند تاجیکستان و قرقیزستان با توجه به دامنه مشکلات سیاسی و امنیتی خود با ازبکستان تلاش میکنند تا زمینههای بهرهگیری بهتر و بیشتری را از بندر چابهار در روابط بازرگانی خود به عمل آورند.
تاجیکستان در سالهای گذشته نیز تلاش کرده است تا با توجه به موقعیت راههای ایران و افغانستان ناگزیر نباشد کالاها و مسافران را از خاک ازبکستان عبور دهد. در این بین ازبکستان هر چند چندان روابط سیاسی مناسبی با ایران در سالهای اخیر نداشته، اما با نگاهی اقتصادی به چابهار مینگرد.
مهم ترین اثر منفی بندر گوادر برای ایران، تضعیف ماهیت وجودی منطقه آزاد چابهار در جنوب شرقی ایران می باشد. شکی نیست که در حال حاضر بندر گوادر مهمترین رقیب بندرچابهار است و رقابت در این زمینه اجتناب ناپذیر میباشد
در شهریور ماه 1379 زمانی که موافقت نامه کریدور شمال – جنوب در سن پترزبورگ میان وزرای حمل و نقل سه کشور ایران، هند و روسیه به امضا رسید چابهار به عنوان بندری استراتژیک در این کریدور معرفی شد. در همین راستا هم بندر چابهار و راه های زمینی اتصال آن به مرز ترکمنستان کوتاهترین مسیر حمل و نقل زمینی کالا در کریدور شرق و شاهراه تغذیه کشورهای آسیای میانه معرفی شد. در این حال اکنون نیز با توجه به برخورداری چابهار از موقعیت ممتاز در شرق تنگه هرمز و دریای عمان در مسیر خطوط اصلی کشتیرانی به آفریقا، آسیا و اروپا به عنوان کوتاه ترین راه ارتباطی و ترانزیتی کشورهای آسیای میانه و افغانستان به بازارهای خلیج فارس، آفریقا و دیگر نقاط جهان مطرح بوده و مورد توجه قدرت های منطقه ای و بین المللی قرار گرفته است.
در این حال هر چند روس ها در راهبردهای سیاسی، امنیت و اقتصادی خود چندان مایل به کاهش نقش روسیه در مبادلات بازرگانی کشورهای آسیای مرکزی با سایر کشورها نیستند، اما گزینه ایران و چابهار را بر هر گزینه ای همچون پاکستان ترجیح میدهند.
نتیجهگیری
در این بین چین با توجه به نوع همکاری ها و پیوند سیاسی امنیتی با اسلام آباد هر چند نگاهی منفی به هر گونه افزایش نقش ایران و بندر چابهار در آینده اقتصاد منطقه ندارد، اما با توجه به نوع سرمایه گذاریهای خود در پاکستان و رقابت با هند مایل است تا بنادر گوادر نقش مهمی را به جای چابهار ایفا کند. هند که پاکستان و چین را مانع بزرگی برای رسیدن به بازارهای آسیای مرکزی میداند تلاش میکند از مسیر بندر چابهار برای دسترسی به بازارهای جهانی استفاده کند. زیر نظر داشتن پاکستان نیز میتواند از نگاه امنیتی هدف دیگر هند از توسعه بندر چابهار باشد. افغانستان به دنبال رهایی از وابستگی مطلق به پاکستان است و کشورهای آسیایی مرکزی به دنبال کسب منافع اقتصادی بیشتر از طریق بندر چابهار هستند.
مهم ترین اثر منفی بندر گوادر برای ایران، تضعیف ماهیت وجودی منطقه آزاد چابهار در جنوب شرقی ایران می باشد. شکی نیست که در حال حاضر بندر گوادر مهمترین رقیب بندرچابهار است و رقابت در این زمینه اجتناب ناپذیر میباشد. بدون تردید در شرایط کنونی بندر گوادر با توجه به سرمایهگذاری و ساخت و ساز چین حداقل تا 5 سال از بندر چابهار جلوتر است. علاوه بر موارد فوق، به طور طبیعی ایجاد پایگاه نظامی و تجهیز نیروهای دریایی وهوایی پاکستان و چین در کنار مرزهای آبی و خاکی ایران، حساسیت ها و آسیب پذیری های خاص خود را همراه دارد.
اگر از دید مثبت به موضوع نگاه کنیم بندر گوادر زمینه توسعه روابط اقتصادی و تجاری ایران و پاکستان و در سطح خردتر، پیوند دو منطقه آزاد چابهار و گوادر را فراهم میکند در شرایطی که دو منطقه آزاد تجاری ایران و پاکستان در فاصله ای کمتر از 400 کیلومتر قرار گرفته اند، پیوندهای اقتصادی وتجاری این دو منطقه می تواند در توسعه و تنوع روابط تجاری و طرح های مشترک سرمایه گذاری موثر واقع شود.
به طور کلی همه چیز بستگی به موضعگیری دو کشور پاکستان و ایران دارد. اگر پاکستان با توجه به دیدگاه امنیتی نسبت به توسعه بندر چابهار حساسیت نشان دهد روابط این کشور با ایران مانند گذشته نخواهد بود. به نظر میرسد پاکستان بیشتر از دیدگاه امنیتی به موضوع نگاه میکند. اگر پاکستان جنبههای اقتصادی را در نظر بگیرد و در زمینه امنیتی از خود انعطاف نشان دهد پیوندهای اقتصادی با ایران گسترش پیدا میکند که البته بعید به نظر میرسد.
سید سباس عسکری نقوی