ایران و
اسرائیل دو قدرت نظامی بزرگ منطقه غرب آسیا هستند که توانمندی های نظامی گسترده ای
دارند که هرکدام در حوزه ای منحصر به فرد هستند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
ایران و اسرائیل دو قدرت نظامی بزرگ منطقه غرب آسیا هستند که
توانمندی های نظامی گسترده ای دارند که هرکدام در حوزه ای منحصر به فرد
هستند.
به گزارش انتخاب؛جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب
اسلامی با تحقیق و توسعه علوم نظامی و صنایع دفاعی ، در طراحی و ساخت اکثر تجهیزات
نظامی در حوزه زمینی ، هوایی، دریایی و پدافندی خود کفاست.
ایران و اسرائیل
در المان های قدرت نظامی با یکدیگر تفاوت هایی بنیادین دارند. جمهوری اسلامی ایران
اعتقاد دارد ، توان نظامی بازدارند با گسترش قدرت موشکی پیروز ممکن است و "مقامات
تل آویو" معتقدند که قدرت بازدارنده با گسترش توان تجهیزاتی نیروی هوایی بدست می
آید.
سوالی که مطرح می شود این است که کدام ایدئولوژی برای دو قدرت منطقه
بازدارندگی ایجاد کرده؛ "گسترش توان موشکی" یا "توسعه تجهیزات و ادوات نیروی
هوایی"؟ اگر به جنگ های یک دهه اخیر نگاهی بیندازیم، می بینیم که نیروی هوایی
ارتش اسرائیل نتوانسته برای صهیونیست ها امنیت پایدار ایجاد کند؛ اما قدرت موشکی
جمهوری اسلامی یک امنیت ملی قابل قبول در منطقه برای ایران به وجود آورده است.
**توان موشکی عامل جلوگیری از حمله آمریکا و اسرائیل به
ایران
سرلشکر "محسن رضایی" فرمانده اسبق کل سپاه گفت: توان موشکی باعث
جلوگیری از حمله دشمن به ایران شد و امروز وضعیت عراق و سوریه و یمن را ببینید که
همه اینها به خاطر آمریکا به ناامنی تبدیل شده است.
فرمانده اسبق کل سپاه
افزود: ما هیچگاه نمیتوانیم در عرصه قدرت دفاعی متوقف شویم و ما دقیقا براساس آیه
شریفه قرآن کریم که میگوید و وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ
توانایی خود را افزایش میدهیم و ما به دنبال ماجراجویی نیستیم.
در جنگ 33
روزه جولای و آگوست 2006 زمانی که نیروی هوایی ارتش اسرائیل به جنوب لبنان و مواضع
حزب الله حمله کرد ، مقامات نظامی این رژیم مدعی شدند ما حزب الله را از بین بردیم
و این در حالی بود که در عرض 33 روز بیش از 4 هزار موشک حزب الله به سرزمین های
اشغالی اصابت کرد.
اما در دو دهه اخیر هیچ کشوری جرات تعرض نظامی را به
جمهوری اسلامی نداشته و علت آن قدرت موشکی بی بدیل ایران در منطقه غرب آسیاست. برای
مثال حد فاصل سال های 2003 تا 2006 و 2011 تا 2012 که اوج تهدیدات نظامی ضد ایران
مطرح گردید، توان موشکی کشورمان از هرگونه اقدام نظامی جلوگیری کرد.
به نظر
می رسد راهبرد ایران در ایجاد یک امنیت ملی پایدار با وجود دشمنان گسترده ، یک
استراتژی پایدار است و تاکتیک اسرائیل در خنثی سازی حملات به سرزمین های اشغالی با
توفیق مواجه نبوده است.
**قدرت نظامی ایران
ایران یکی از
کشورهای مهم و استراتژیک منطقه غرب آسیا میباشد که جمعیتی بالغ بر 81 میلیون و 824
هزار نفر دارد که 47 میلیون نفر نیروی انسانی آماده به کار هستند که از این میان 1
میلیون و 400 هزار نفر هر ساله در این کشور به سن نظامی میرسند که 545 هزار نفر از
آنها نیروهای حاضر در خطوط مقدم و 1 میلیون و 800 هزار نفر دیگر به عنوان نیروی
ذخیره میباشند.ایران 1 میلیون و 648 هزار و 195 کیلومتر مساحت دارد که 880
کیلومتر آن خط آبی و 5 هزار و 894 کیلومتر از مرزهای ایران نیز مشترک است و این
کشور 2 هزار و 440 کیلومتر خط ساحلی دارد.
سالانه به طور میانگین 6 میلیارد
و 300 میلیون دلار برای بخش نظامی خود بودجه در نظر میگیرد که بخشی از این مبلغ را
از طریق فروش نفت خود تامین می کند و البته بوجه نفت بستگی به مصوبات مجلس شورای
اسلامی نیز دارد.
*باشگاه خبرنگاران
افشای یک
سند محرمانه از سوی یکی از نمایندگان مجلس باز هم جنجال آفرین شد. این بار یکی از
اعضای کمیسیون امنیت ملی در اقدامی غیر اخلاقی گزارشی را که وزارت خارجه در خصوص
موضوع برجام در اختیار این کمیسیون قرار داده بود را در اختیار رسانه های منتقد
برجام قرار داد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
امیررضا
پرحلم؛ سرویس سیاسی «انتخاب»؛ افشای یک سند محرمانه از سوی یکی از نمایندگان
مجلس باز هم جنجال آفرین شد. این بار یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی در اقدامی غیر
اخلاقی گزارشی را که وزارت خارجه در خصوص موضوع برجام در اختیار این کمیسیون قرار
داده بود را در اختیار رسانه های منتقد برجام قرار داد.
این اقدام غیر مسئولانه قبلا نیز مسبوق به سابقه
بوده بطوریکه اظهارات محرمانه ظریف و دیپلمات های ارشدی که برای ارائه گزارش
مذاکرات هسته ای به کمیسیون امنیت ملی می رفتند به رسانه های خاص درز پیدا می کرد و
دردسرهای فراوانی را به بار می آورد.
درز گزارش محرمانه به بیرون از مجلس مخالفت برخی
اعضای کمیسیون امنیت ملی را هم در پی داشته که از این اقدام ابراز نارضایتی
کردند.
بر اساس این گزارش ، نایب رییس کمیسیون امنیت
ملی و سیاست خارجی مجلس ضمن آنکه گزارش وزارت امور خارجه از اجرای برجام را محرمانه
عنوان کرد گفت که درز متن این گزارش به خارج از کمیسیون و انتشار آن در یک رسانه
موجب بی اعتمادی دستگاه دیپلماسی به مجلس شده است.
حجت الاسلام و المسلمین حسین سبحانی نیا روز
دوشنبه در گفت و گو با ایرنا یاد آور شد که اقدام نماینده ای که این گزارش را به
خارج از این کمیسیون منتقل کرد و آن را دراختیار یک رسانه قرار داد، غیرمنطقی ،
غیراخلاقی و خلاف قانون بوده است.
آن طور که گفته شده ظاهرا یک یا چند نماینده به
صورت کاملا حساب شده و بر خلاف مقررات اسناد محرمانه را در اختیار رسانه های خاص
قرار می دهند تا خوراک لازم برای جنگ روانی بر ضد برجام قبل از ارزیابی مجلس مهیا
باشد.
سبحانی نیا از جمله نمایندگانی است که این اقدام
را مورد نکوهش قرار داده و گفته : "ما بارها با این شیوه رفتارها و خروج گزارش ها
از کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، برخورد کرده ایم ، در
مواردی گزارش های وزارت امور خارجه به خارج از مجلس منتقل شده در حالی که نمی بایست
به بیرون منتقل می شد به نحوی که دستگاه دیپلماسی این اقدامات را تلقی به بی
اعتمادی کرد و برخی گزارش ها را به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نمی
داد."
درز این گزارش اما موجب نشد که اقدام لازم برای
پیگیری این تخلف نادیده گرفته شود. بر اساس اظهارات یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی
قرار است در نخستین جلسه این کمیسیون موضوع درز این گزارش محرمانه مورد پیگیری جدی
قرار گیرد .زیرا چنین اقداماتی برای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس خوب
نیست .
نکته ای که افشا کنندگان به آن توجه نکردند این
است که اگر وزارت امور خارجه می خواست که این گزارش رسانه ای و منتشر شود، بی شک
آن را به رسانه ها می داد اما به نظر می رسد آنگونه که سبحانی نیا تصریح کرده در
این زمینه دبیران این کمیسیون قدری غفلت کردند.
شیوه ای که نماینده فاش کننده در پیش گرفته تا به
گزارش دسترسی پیدا کند جلب اعتماد دبیران کمیسیون بوده اما ظاهرا این فرد که رابطه
خوبی با برخی رسانه های منتقد دولت داشته پس از آنکه با مقاومت دبیران کمیسیون
برای ندادن گزارش مواجه می شود به دروغ قسم می خورد که این گزارش را به جایی نمی
دهد و آن را خبری نمی کند و تنها می خواهد از آن نسخه ای کپی بگیرد.
جالب اینجاست که نماینده مذکور هنوز یک ساعت از
زمان دریافت این گزارش نگذشته نیمی از متن گزارش محرمانه وزارت امور خارجه از
اجرای برجام در اختیار رسانه مورد نظر قرار داده تا منتشر شود.سبحانی نیا در واکنش به این موضوع گفت: نباید کپی
داده می شد چون آن فرد قسم خورده بود که این کار را نمی کند زیرا گزارش ها باید در
محدوده کمیسیون ها بماند زیرا این گزارش ها محرمانه است و باید در داخل کمیسیون
امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس باقی بماند.
از سوی دیگر برخی اعضای کمیسیون می گویند در
محرمانه بودن این گزارش شائبه وجود دارد. نوذر شفیعی به خبر 21 شامگاهی گفت چون این
گزارش مهر محرمانه نداشته حساسیت ها در باره محرمانه بودن آن درست به نظر نمی
رسد.
این درحالی است که وزارت امور خارجه 26 فروردین
ماه نخستین گزارش 3 ماهه در مورد اجرای برجام را به کمیسیون امنیت ملی و سیاست
خارجی مجلس ارایه کرد که اگر قرار بود متن این گزارش در رسانه ها و سایت خبری منتشر
شود وزارت خارجه آن را در اختیار رسانه ها قرار می داد اما روز یکشنبه این گزارش
در یکی از رسانه ها و چند سایت خبری منتشر شد.
*نعمت اله
مظفرپور
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
در دو ماه اخیر جملاتی از
آقای دکتر ظریف در خصوص گفتگوی ایشان با کیسینجر سیاستمدار و سیاست شناس شهیر
امریکایی توجه بسیاری را به خود جلب کرد. در این مباحثه کیسینجر به دکتر ظریف می
گوید که ایران باید بین بودن به عنوان یک ایده و یک دولت ؛ انتخاب کند. دکتر ظریف
پاسخ می دهد هر زمان که امریکا چنین کرد. کیسینجر می گوید اما امریکا کشوری
استثنایی است. ظریف پاسخ می دهد ایران هم استثنایی است. راستی معنا و مفهوم این
جملات چیست؟ عجالتا شایسته تصریح است که این دیالوگ دارای اهمیت فلسفی ، فکری و
سیاسی تاریخی است و روزگاری مورد تامل و توجه بزرگان تاریخ روابط بین الملل واقع
خواهد شد.
در تفسیر سخنان مزبور باید گفت که همه صفحات کتاب
« رویارویی آرمانشهرگرایان ؛ ایران و امریکا» از راقم همین سطور در مقام تفسیر و
اثبات این نگرش است و نشان می دهد که ایران و امریکا بنا به دلایل ذیل دو سیاست و
حکومت و سیاست خارجی استثنایی و استثنا گرا (Exceptionalism) هستند و همین
استثناگرایی یکی از عناصر مقوم آرمانشهرگرایی ایرانی و آمریکایی است:
1. کارل پوپر در دهه 60 میلادی طی سخنرانی در
بروکسل می گوید که انسانها نوعا دارای دو هدف کوتاه مدت و میان مدت هستند و کمتر
کسانی هستند که اهداف بلند مدت ناظر بر قرار دادن دیگران در قالب و ظرف خود داشته
باشند اما اگر باشند اینها افرادی هستند که اهداف کوتاه مدت و میان مدت را هم در
قالب هدف بلند مدت تعریف و تبیین می کنند یعنی منفعت و امنیت انها معنایی علی حده
پیدا می کند.. می توان اذعان داشت که مانند افراد بزرگ و استثنایی؛ کشورهای کمی هم
دارای هدف بلند مدت هستند و بعد از شوروی فقط ایران و امریکا دارای چنین شاخصی
هستند.. ایندو کشور هم دارای هدف « بلند مدت » هستند و هم اینکه هدف بلند مدت آنها
« جهانی» است. دو کشور ایران و امریکا اهداف جهانی بلند مدت مبنی بر صلح و خوشبختی
جهانی(Willingness -Greatness) دارند و اما هدف جهانی آنها ناظر بر ریختن جهان به
قالب نرماتیو خویشتن است. به عبارت دیگر آنها خویشتن و ارزشهای خویشتن را جهانی می
دانند و جهان خوشبخت را جهانی می دانند که پیرو رساله توضیح المسائل آنها است و
منافع و امنیت ملی خود را بر پایه چنین« شانیتی» تعریف می کنند. به تعبیر دیگر آنها
خود را نه صرفا یک دولت- ملت بلکه یک نظام معانی ورای مرزها و جغرافیا و به مثابه
یک فراروایت(Meta- Narrative)و مستقل از جغرافیا و ظرف محدود
ملی(Context-Independent) می دانند که بنا است به مثابه یک معلم استثنایی و در گذر
زمان بشریت را به مسیر بهتری رهنمون سازند. یعنی هر دو خود را نه صرفا یک دولت- ملت
بلکه مولد و پیش برنده نظام ایده های جهانی و فراسرزمینی می دانند. علاوه بر این،
آنها فراوایتهایی متفاوت از سایر فراروایتها هستند چراکه ایدئولوژیک هستند. مثلا
مدرنیسم و لیبرالیسم نیز فراروایت است اما فراروایت امریکا وضعیت و دقایق استثنایی
خاص خود را دارد که خود بحث مستوفایی است.
2. در هر دو کشور ایده ها و ارزشها قبل از «
ماده » شکل گرفته اند. هانتینگتون هم طی مقاله ای در دهه 80 میلادی اذعان دارد که
به عکس اروپا ؛ در امریکا ایدآلها و ایده ها قبل از نهادها و سازمانها و مواد قدرت
شکل گرفته اند. راقم این سطور معتقد است حتی ماهیت امپریالیسم امریکایی با
امپریالیسم اروپایی متفاوت و استثنایی است.
3. در هر دو کشور ؛ نظام ایده ها بر حسب
اقتضائات روزمره اجتهاد می کنند و روش آنها کاملا شبیه همدیگر است. مثلا در عین حال
که محتوای اهداف ج.ا.ا الهی و محتوای اهداف استثنایی امریکایی ؛ زمینی ، نفسانی و
فرعونی است اما از نظر روش شباهت زیادی با هم دارند. در امریکا هم دینی بشر ساز از
طریق قواعدی مانند نفی سبیل ، لاضرر و لاضرار و دفع افسد به فاسد و تقیه اجتهاد می
کنند. اگر ماهیت متعارض اهداف؛ آنها را لاجرم به سوی تقابل می برد ؛ روش شناسی
مشترک می تواند زمینه «همزیستی موضعی» و درک متقابل مقطعی را رقم بزند که توافق
هسته ای نمونه آن است. می توان گفت این قواعد در آمریکا مانند حقوق غیر مدون(Common
Law)، نانوشته اند که پرداختن بدان از حوصله این نوشته خارج است.
4. نتیجه اینکه منافع و امنیت ملی هم در هر دو
کشور استثنایی هستند. یعنی اهداف کوتاه مدت و حیاتی و نیز میان مدت باید طی یک نقطه
متناسب و مصلحت شناسانه با هدف بلند مدت جهانگرا با هم ترکیب شوند که برآیند آن در
سیاست خارجی امریکا ، نظم نوین جهانی است. نظم نوین(متفاوت از نظام نوین) یک ایستار
تجدید نظرطلبانه و یوتوپیاگرایانه است که با جهانی کردن امریکا و امریکایی کردن
جهان؛ منافع و امنیت ملی امریکا و صلح جهانی آمریکایی را رقم می زند. در نظم نوین ،
رویای فوکویاما یعنی پایان تاریخ رقم می خورد. صلح جهانی آمریکایی ناظر بر این
استکه همه درشاهراه امریکا حرکت کرده و در سطح ایده و ماده با امریکایی گرایی
دیالکتیک نکنند. صلح جهانی از منظر ج.ا.ا ایران نیز عدالت اسلامی و حرکت در چارچوب
توضیح المسائل ایران اسلامی است.
نتیجه گیری:
1- تعریف سازوکار تعامل و جدال عینی آنها و نیز
پیچیدن هرگونه نسخه صائب عملی نیازمند وقوف به چنین معارفی است. اساسا مواجهه
دیپلماتیک ایندو نیز بنا به دلایل مزبور استثنایی و منحصر به فرد است و نظریات واقع
گرایانه ، پوزیتویستی و نظریه بازیها و نگرشهای شرق شناسانه به هیچ وجه صلاحیت درک
عمیق آنرا ندارند. در این باره مکتب جامعه شناسی تاریخی ماکس وبر ، برتراند بدیع و
ابن خلدون شایستگی بیشتری برای راهنمایی ما دارند.
2- باید از ساده نمایی عمق اختلافات دو کشور
خودداری نمود. اگر دو طرف بتوانند با یافتن مصالح و منافع مشترک و دشمنان مشترک و
احیانا نومیدی امریکاییها از دنیای اهل سنت و تکیه کردن به عقلانیت و خرد شیعی –
ایرانی در مدیریت آتی جهان اسلام ، و نیز عدم توان براندازی ج.ا.ایران ؛ تعاملاتی
هم داشته باشند ؛ تنظیم این تعامل؛ قواعد استثنایی خاص خود را دارد.
3- برجام نقطه مهمی است اما در سطح داخل، می
تواند با دو لبه قیچی غرب گراها از یک سوی و واپس گرایان و افراطیها(کسانیکه تناسب
اهداف انقلاب اسلامی را در نظر نمی گیرند) از سوی دیگر پایمال شود. نباید اجازه
داد تجربه عثمانی در ایران تکرار گردد. در امپراتوری عثمانی در سطح داخلی ائتلاف
نانوشته متحجرین با غرب گرایان ، زمینه را برای نفوذ بیگانگان فراهم اورد. خط
اعتدال واقعی می تواند مایه شکوفایی مدنیت دینی در ایران شود.
استراتژی کنونی داعش چیست؟ آیا داعش صرفا خود را به مرزهای
عراق و سوریه برای تثبیت خلافت خودخوانده محدود خواهد کرد یا قرار است استراتژی
جدیدی را فراتر از مرزهای شام و عراق در پیش بگیرد؟
کد خبر:
۵۸۲۵۱۷
تاریخ انتشار: ۰۱
اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۵ -
20 April
2016
استراتژی کنونی داعش چیست؟ آیا داعش صرفا خود را به مرزهای عراق و
سوریه برای تثبیت خلافت خودخوانده محدود خواهد کرد یا قرار است استراتژی جدیدی را
فراتر از مرزهای شام و عراق در پیش بگیرد؟
به گزارش «تابناک»، اینها پرسش هایی
است که «هربرت لندن»، رئیس مرکز پژوهشهای سیاست لندن، در پایگاه خبری «نیوزمکس» به
آنها پرداخته است.
ارتش عراق آماده است تا استان شمالی نینوا و همچنین در
سطحی گستردهتر، شهر موصل را از نیروهای داعش پس بگیرد. این خبر خوبی است اما همه
داستان این نیست. تا همین اواخر، هدف داعش کنترل و حفظ سرزمینی برای ایجاد «خلافت»
بود؛ با این حال، به نظر میرسد، استراتژی داعش تغییر پیدا کرده و مطابق این
استراتژی جدید، خطر حملات تروریستی افزایش پیدا خواهد کرد.
هم اکنون داعش
پیروان افراطی خود را برای حمله به هر هدف ممکن در سراسر جهان تشویق میکند. پیام
اولیه این استراتژی از بروکسل و چهار ماه قبل از آن در پاریس شنیده شد؛ این حملات
بخشی از یک چشم انداز استراتژیک تجدید نظر یافته توسط داعش است.
آنها
میتوانند از پایگاههای باقی مانده خود در عراق و سوریه برای انتقال هستههای
تروریستی خود به قلب اروپا در قالب سیل پناهجویان استفاده کنند. این رویکردی است که
به گفته بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان، داعش آن را تاکنون انجام داده و باید
منتظر حملات بیشتری به قلب اروپا باشیم.
همچنین برآورد میشود که حدود ۵۰۰۰
هزار اروپایی به عراق و سوریه سفر کردند و بعد از آموزش اقدامات تروریستی به اروپا
بازگشتهاند.
به جای دنبال کردن حملاتی با مقیاس بزرگ به مانند آنچه
القاعده در یازدهم سپتامبر انجام داد، داعش به دنبال ایجاد ترس و اضطراب و ترویج
خشونت در سراسر دنیاست. آنها به دنبال اقداماتی هستند که ارزش تبلیغاتی داشته
باشد.
داعش خود را برای حمله در هر زمان و مکانی آماده کرده و به دنبال یک
حمله بزرگ و جذاب نیست بلکه استراتژی آنها ایجاد حملات متعدد در مکانها و
زمانهای مختلف برای ایجاد رعب و وحشت در سراسر جهان است.
با توجه به حضور
پناهجویان زیادی از عراق و سوریه در اروپا، این قاره مرکز ثقل حملات داعش خواهد
بود. موفقیت نیروهای عراقی در برابر داعش و شکست داعش در مناطقی از عراق و احتمال
حمله قریب الوقوع به موصل توسط نیروهای عراقی باعث خواهد شد تا داعش اهداف مرگبار
خود را به سراسر اروپا و شمال افریقا گسترش دهد.