سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

گزارش روزنامه ایتالیایی:
طرح اتصال دریای خزر به خلیج فارس ناراحتی و ممانعت غرب را در پی داشته، به‌طوری که آمریکا از سال 1997، این طرح را در فهرست تحریم‌های خود علیه ایران قرار داده است.

گروه جنگ نرم مشرق- روزنامه ایتالیایی «ایل جورناله» (Il Giornale) در گزارشی در سایت خود به قلم "فابریتزیو جانامئا" و با عنوان «ایران غرب را به چالش می‌کشد»، به موضوع کانال قابل کشتیرانی میان ایران و روسیه که خلیج فارس را به دریای خزر متصل کند، پرداخته و می‌نویسد: «پوتین و روحانی این گونه غرب را به چالش می‌کشند». «ایل جورناله» واقعی بودن اتصال ایران به اورآسیا را به صحبت‌های مهدی سنایی، سفیر ایران در روسیه در خلال دیداری با تعدادی از دانشجویان در سن پترزبورگ که به طور علنی قصد دولت تهران برای ایجاد این فعالیت گستردۀ زیرساختی را اعلام نمود، استناد می‌کند. سنایی به خبرگزاری تاس روسیه گفته بود: «آری، اندیشۀ احداث این کانال در مرحلۀ بحث است».این سایت ایتالیایی ساخت یک کانال قابل کشتیرانی که به طور کامل از ایران عبور می‌کند را نه فقط به نفع روسیه، بلکه با اشاره به ٧٠٠٠ کیلومتر ساحل ممتد دریای خزر، این نفع را برای قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان نیز می‌داند.این گزارش درباره نفع روسیه از این اتفاق می‌نویسد: «سرانجام ممکن است بعد از چندین قرن، دسترسی به اقیانوس هند برای روسیه امکان پذیر گردد. زیرا از آخرین دهه‌های قرن نوزدهم مهندسان روسی تلاش کردند کانالی قابل کشتیرانی ایجاد کنند که این امکان را به روسیه در زمان حکومت تزار بدهد که بدون عبور از تنگۀ بسفر، به راحتی به خلیج فارس و اقیانوس هند دسترسی پیدا کنند».

اتصال خزر به خلیج فارس؛ طرحی که موجب تحریم‌های آمریکا شد /// ویرایش
آمریکا در سال 1997، طرح اتصال دریای خزر به خلیج فارس را در فهرست تحریم‌های خود علیه ایران قرار داد. شرکت‌ها و کشورهایی هم که در نظر داشتند در این پروژه به تهران کمک کنند، به مجازات‌های مالی و اقتصادی گرفتار می‌شدند

نویسنده در ادامه، امکان این‌که کشتی‌های روسی و ایرانی نه تنها از عبور اجباری از آب‌های ترکیه، بلکه حتی از آب‌های مصر امتناع ورزند را دلیل اصلی دو کشور برای حرکت به سمت تبیین این پروژه معرفی می‌کند و مینویسد: «عملیات مربوط به کانال ایرانی، عملیاتی است که چنانچه به پایان برسد از نظر جغرافیای سیاسی، راهبردی خواهد بود. روسیه دسترسی فوری به دریای مدیترانه و اقیانوس هند خواهد داشت آن هم بدون عبور از تنگۀ بسفر و کانال سوئز. با توجه به روابط کنونی کرملین با آنکارا، این چیز کم اهمیتی به شمار نمی‌آید. در رابطه با مصر باید گفت که در کنوانسیون قسطنطنیه که در سال ١٨٨٨ تنظیم گردید، کشتی‌های تمامی کشورها در دوران صلح و نیز جنگ حق عبور آزادانه از کانال سوئز را دارند. اما هیچ چیز معلوم نیست. تاریخ این موضوع را به اثبات می رساند. در سال ١٩٤٨ زمانی که که جنگ اعراب و اسرائیل (رژیم صهیونیستی) به تازگی به پایان رسیده بود، کشور مصر این کانال را به روی کشتی‌های اسرائیلی بست. البته این یک داستان قدیمی محسوب می‌شود، اما ممکن است بار دیگر تکرار شود».

اتصال خزر به خلیج فارس؛ طرحی که موجب تحریم های آمریکا شد /// ویرایش
«ایل جورناله»: امکان اینکه کشتی‌های روسی و ایرانی نه تنها از عبور اجباری از آب‌های ترکیه بلکه حتی از آب‌های مصر امتناع ورزند، این دو کشور را به سمت تبیین این پروژه سوق می‌دهند

این رسانه ایتالیایی برای برشمردن مزایای فراوان این کانال برای ایران، به گزارش مجلۀ آنلاین «نیو ایسترن آتلوک» (New Eastern Outlook) اشاره می‌کند که نوشته بود: «ایران به لطف احداث این کانال می‌تواند حدود دو میلیون شغل ایجاد کند و باعث توسعۀ بیش‌تر استان‌های شرقی کشور از طریق ایجاد زیرساخت‌های پشتیبانی مانند فرودگاه‌ها یا کارخانه‌های کشتی‌سازی گردد».«ایل جورناله» در گزارش خود به پیشینه این پروژه نیز اشاره می‌کند که ایران نخست به فکر این فعالیت افتاد و آن را به مسکو پیشنهاد داد که البته به دوران قبل از آقای روحانی برمی‌گردد: «در واقع این پروژه در سال ٢٠١٢ توسط محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور وقت به تصویب رسیده بود. زمانی که تحریم‌های اعمال شده از سوی غرب هنوز بر ایران فشار می‌آوردند. در واقع به محض آنکه تحریم‌ها به‌طور مستقیم توسط واشنگتن لغو گردیدند، این پروژه بار دیگر به جریان افتاد».این گزارش باز به نقل از «نیو ایسترن آتلوک» در همین رابطه می‌نویسد: «پیش از این در سال ٢٠١٢ شرکت مسکن خاتم الانبیاء وابسته به سپاه پاسداران انقلاب ایران هزینۀ این پروژه را حدود ٧ میلیارد دلار برای ده سال کار برآورد نمود».این سایت خبری طرح‌های مسیر این کانال را نیز معرفی می‌کند: «دولت ایران چهار سال پیش دو مسیری را که این کانال در حال حاضر می‌تواند دنبال کند، شناسایی نمود و از راه‌های بلند آبی بهره جست. راه نخست که کوتاه‌تر است، در غرب قرار دارد و سلسله جبال مرتفع غرب را قطع می‌کند. دومی در شرق است که بلندتر بوده، اما امکان بهره‌برداری کشاورزی از مناطق کویری را فراهم نموده و مانع از آن می‌گردد که از تنگۀ هرمز که ایران با عمان در آن شریک است، استفاده گردد».«ایل جورناله» در انتها نیز به چالش غرب نسبت به این پروژه که مسکو و تهران آن را به عنوان " جایگزینی معتبر برای غرب" می‌بینند، اشاره می‌کند که کاری جز تماشا نمی‌تواند انجام دهد.در همین رابطه سایت‌های روسی مانند اسپوتنیک و راشاتودی نیز اقدام به انتشار گزارش کرده و بر اهمیت استراتژیک آن تاکید کردند. نکته مهم این موضوع فارغ از امکان عملیاتی شدن این پروژه، ناراحتی و ممانعت غرب و ترکیه از ساخت این کانال است؛ به‌طوری که آمریکا در سال 1997، طرح اتصال دریای خزر به خلیج فارس را در فهرست تحریم‌های خود علیه ایران قرار داد. شرکت‌ها و کشورهایی هم که در نظر داشتند در این پروژه به تهران کمک کنند، به مجازات‌های مالی و اقتصادی گرفتار می‌شدنداین موضوع نشان می‌دهد که غرب به رهبری آمریکا تا چه اندازه از افزایش قدرت روسیه و ایران از نظر اقتصادی و کاهش وابستگی این کشورهای مستقل، در وحشت هستند.

ره‌باغ نقطه انفجار تقابل نظامی ترکیه-روسیه

اندیشکده آمریکایی در تحلیلی نوشت: تنش غیرقابل کنترل بین جمهوری ارمنستان و آذربایجان می‌تواند جرقه‌های ستیز منطقه‌ای را طوری برپا دارد که روسیه و ترکیه مستقیم وارد آن شوند.

به گزارش مشرق، اندیشکده آمریکایی «واشنگتن» در مطلبی با اشاره به «وقوع درگیری‌های مرزی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در منطقه ناگورنو قره‌باغ» نوشت: در دوم آوریل درگیری های مرزی بین جمهوری ارمنستان و آذربایجان رخ داد که بعد از آتش بس اعلام شده طرفین در سال 1994 سنگینترین تبادل آتش طرفین به حساب می آید. این درگیری و فعل و انفعالات مرتبط با آن خطر مبدل شدن مرزهای بین این دو کشور را به عنوان نقطه انفجاری بین ترکیه و روسیه افزایش داد. ترکیه در ماه نوامبر جت جنگنده روسیه را در نزدیکی مرزهای جنوبی خود سرنگون ساخت و باعث تنزل روابط دو جانبه و موجب شکل گیری تحلیل های بسیاری بر این زمینه شد که «سوریه» به عنوان نقطه انفجاری احتمالی بین رقبای قدیمی است. باوجود ادامه حملات هوایی روسیه برای مواضع شورشیان سوری که ترکیه حامیشان است, کشورهای منطقه جنوب قفقاز چون آذربایجان، ارمنستان، گرجستان به طور سنتی در صفحه شطرنج درگیری مشغول رقابت هستند.

اندیشکده فوق نوشت: جمهوری آذربایجان و ارمنستان قبل از آخرین درگیری نیز به طور فنی با هم درگیری داشتند و مسکو و آنکارا نیز فعالانه در فکر حفظ منافع خود بودند. ترکیه با ارمنستان هیچ رابطه دیپلماتیک ندارد اما روسیه با ارمنستان و جمهوری آذربایجان ائتلاف نزدیکتری دارد و نیروهای خود را در داخل قلمروهای آن‌ها مستقر کرده و از ماه نوامبر قلمرو‌های فضایی را نیز تحت نظر خود درآورد . با توجه به ماجراجویی‌های مسکو در کریمه تا شمال و سوریه تا جنوب , آنکارا تحرکات اخیر را به سوی شرق تحریک تهدید آمیز نامبارکی می‌داند و همکاری نظامی خود را با آذربایجان در واکنش به این موارد افزایش داده است.

الببته با وجود حضور گسترده نظامی روسیه و ترکیه در مرزهای مختلف، این دو کشور بعید است که درگیری مستقیم باهم داشته باشند با این وجود نقطه انفجاری چون وضعیت ارمنستان و جمهوری آذربایجان می‌تواند پای آنکارا به تعامل مستقیم وا داشته و این امر نیز فضای کافی را به کرملین می‌بخشد تا از موقعیت حساس ترکیه بهره‌برداری کند.

*ناگورنو قره باغ ، علامتی مبنی بر نبرد داغ احتمالی

اندیشکده واشنگتن نوشت: ستیز دنباله دار ناگورنو قره باغ علامت‌هایی را مبنی بر وقوع نبردی داغ نشان می‌دهد . در حادثه اخیر تبادل آتش بین طرفین را بعد از ماجرای نوامبر سال 2014 و سرنگونی بالگرد «Mi-24» ارمنستان از سوی جمهوری آذربایجان شاهد بودیم .

این در حالی است که روسیه نقش بزرگی را در دو سر ماجرا (ارمنستان و آذربایجان) دارد و از فروش‌های تسلیحاتی چند میلیارد دلاری به جمهوری آذربایجان به عنوان اهرمی استفاده می‌کند تا ارمنستان را بیشتر به چتر حمایت نظامی خود وابسته کند.

*مسکو از هر موقعیتی بهره برداری می‌کند

در ادامه این تحلیل آمده است: مسکو حتی قادر است از موقعیت فعلی رییس جمهور ناگورنو قره‌باغ بهره برداری کرده تا آتش برخورد نظامی با جمهوری آذربایجان و سپس ترکیه را شعله ور نماید. به عنوان مثال، «باکو ساهاکیان» رییس جمهور این منطقه در نوامبر سال 2015 ، به روسیه اجازه استفاده از فرودگاه «خان کندی- استپلانا کرت» در قلمروی اشغال شده جمهوری آذربایجان را برای انجام عملیات ضد تروریستی صادر کرد. سناریویی که باکو و آنکارا را تحریک کرد زیرا به جای نیروهای ارمنی نیروهای حافظ صلح روسیه جایگزین ‌شدند.

*ارمنستان به شدت وابسته به روسیه است

ارمنستان از شرکای ناتو محسوب می‌شود اما با این حال، ستیز ناگورنو قره‌باغ و وابستگی امنیتی به روسیه مانع می‌شود تا این کشور بر مدار حمایت از غرب باشد. الحاق جمهوری ارمنستان در «اتحادیه اقتصادی یورا سیا» (Eurasian Economic Union) و حضور در «سازمان پیمان امنیت جمعی» (Collective Security Treaty Organization ) با مشارکت 6 کشور عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق نیز وابستگی نظامی ایروان را به مسکو افزایش داده است.

*مسکو راه هایی برای تحریک آنکارا دارد

اندیشکده واشنگتن در خاتمه این تحلیل با بررسی روابط ترکیه و جمهوری آذربایجان و ارتباط قومیتی این دو با هم و سخنان وزیر خارجه ترکیه که گفته بود، باکو و آنکارا بسان یک ملت در دو کشور هستند، نوشت: برخلاف کاهش تنش‌های اخیر بین روسیه و ترکیه، مسکو راه‌های کافی را برای تحریک بیشتر آنکارا از طریق نوسان‌های برخاسته از ماجرای ناگورنو قره‌باغ و روابط گرم ترکیه با جمهوری آذربایجان و استقرار نیروهای روسیه در ارمنستان دارد.

مدت‌هاست که تحلیلگران نگرانی خود از حضور دفاع هوایی پیشرفته روسیه در سوریه را بدون اشاره به قابلیت تهاجمی و مناطق دسترسی ممنوع در بخش شرقی ترکیه ابراز می‌دارند . هرچند که آرایش نظامی ترکیه شایستگی زیادی را برای دفاع از قلمروی خود دارد، اما تنش غیر قابل کنترل بین جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان می‌تواند جرقه‌های ستیز منطقه‌ای را طوری برپا دارد که روسیه و ترکیه مستقیم وارد آن شوند.

منبع: فارس
شاید ایران واکنش‌های قاطع‌تری به ریاض نشان دهد
روزنامه الاهرام نوشت: باید منتظر ماند و دید که قبل از این‌که ایران نه با کلمات بلکه با آتش پاسخگوی عربستان باشد، این دو کشور چه اندازه می‌توانند در چنین وضعیت بحرانی به پیش روند.
به گزارش مشرق، روزنامه مصری «الاهرام» در یادداشتی پیرامون پرتاب‌های موشکی اخیر ایران و سرو صدای به پا کرده این رویداد در بین کشورهای غربی نزدیک به آمریکا آن‌را نمایش قدرت ایران نام نهاد و نوشت: ایران مدعی است که برنامه موشکی پیشرفته‌اش تنها اهداف دفاعی دارد اما برخی کشورها نسبت به اهداف واقعی ایران شک دارند  و مدعی‌اند که تاکید ایران بر تبلیغ بر این زمینه به ویژه این‌که پرتاب موشک‌هایی که بر روی آن‌ها به زبان عبری نوشته شده بود «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود»، اقدام تحریک کننده جامعه بین‌المللی و کشورهای همسایه است. موشک‌هایی که بردی دو هزار کیلومتری دارند و قادر به ضربه زدن به اسرائیل هستند.
نویسنده این یادداشت از سویی مدعی شد که پرتاب این موشک‌ها شاید به دلیل برخی تنش‌های داخلی در ایران و سنگ اندازی جناح اصولگرا در مسیر توافق هسته‌ای و رقابت بین دولت «حسن روحانی» رییس جمهور میانه رو باشد.
این روزنامه در ادامه با اشاره به لغو سفر رییس جمهور ایران به اتریش به خاطر شیطنت عناصر فراری گروهک منافقین از قول برخی دیپلمات‌های مطلع نوشت که لغو این سفر به خاطر فشار برخی کشورهای اروپایی به خاطر آزمایش‌های موشکی ایران بوده است.
 الاهرام در ادامه این یادداشت نوشت: ممکن است که شورای امنیت سازمان ملل متحد با بررسی موارد رخ داده و بر اساس قطعنامه 2231 هشداری را به ایران به خاطر اقدام‌های تحریک کننده‌اش صادر نماید. در ایران نیز البته «آیت‌الله خامنه‌ای» رهبر انقلاب در روزهای گذشته دو سخنرانی جداگانه را انجام داد و از حق ایران  در توسعه توان نظامی دفاعی کشورش حمایت کرد.الاهرام در ادامه از زاویه دیگر به این مسئله پرداخت و با طرح سئوالی نوشت: آیا برنامه‌های موشکی که ایران آن‌ها را به اجرا می‌گذارد برای فشار بر غرب و ابزاری در  جهت تسریع در کاهش تحریم‌ها است؟ هرچند که برخی تعجیل‌ها در بین سران ایران در این مسیر شاید تنش بین ایران و کشورهای همسایه‌ را به امید ترغیب غرب در اجرای کامل برجام موجب شود. از سوی دیگر عربستان سعودی، رقیب ایران نیز اعلام کرده است که تولید نفت خام خود را در صورتی که ایران بخواهد تولیدش را  افزایش ندهد در سطح فعلی حفظ می‌کند. اظهار نظری که موجب شد به فوریت بهای نفت کاهش یابد و آن را مجدد به زیر بشکه‌ای 40 دلار برساند. این در حالی است که ایران خواهان افزایش تولید نفت خام خود به دوره قبل از تحریم‌ها است در حالی‌که تنش بین ایران و عربستان سعودی همچنان افزایش می‌یابد. به‌طوری که ریاض اخیرا اعلام کرده است کشتی‌های حامل نفت خام ایران از ورود به قلمروی آبی این کشور ممنوع هستند. اقدام عربستان بدین دلیل است که این کشور در جریان برجام هیچ سودی را برای خود نمی‌بیند و انجام چین اعمالی نشان از خشم و ناامیدی آن‌ها دارد.  
در خاتمه این یادداشت آمده است: مشکل در این جا نهفته است که قبل از این که ایران نه با کلمات بلکه با آتش پاسخگوی عربستان باشد، این دو کشور تا چه اندازه می‌توانند در چنین وضعیتی بحرانی به پیش بروند.منبع: فارس

چرا پادشاه سعودی به سرزمین فراعنه رفت؟

پس از کودتا علیه مرسی و به قدرت رسیدن السیسی، ریاض که واهمه داشت مبادا اخوان‌‌المسلمین دوباره به قدرت بازگردد، سعی کرد تا با انواع حمایت‌ها مانع از این امر شود.

به گزارش مشرق، تحرکات دیپلماتیک جدیدی در منطقه آغاز شده است که شوربختانه هم‌چنان رنگ و بوی ضد ایرانی دارد. هم‌زمان با سفر جان کری وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا به منطقه و دیدار با برخی مقامات عالی‌رتبه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، پادشاه عربستان نیز بار سفر بسته تا بتواند نقاط ضعف جبهه ضد ایرانی که سامان داده را بر طرف و بر استحکام آن بیفزاید.

سلمان بن عبدالعزیز در حالی پنج‌شنبه گذشته به مصر سفر کرد که اولین سفر او به این کشور پس از نشستن بر کرسی پادشاهی محسوب می‌شود. اما این سفر چرا در شرایط کنونی منطقه رخ داد؟ به نظر می‌رسد موارد زیر را می‌توان در این خصوص برشمرد؛

یکی از مواردی که رسانه‌ها در چارچوب این سفر مطرح کرده‌اند، روابط اقتصادی میان ریاض و قاهره است. آن‌قدر این مساله پررنگ شده که گویا مهم‌ترین هدف از سفر سلمان، توسعه روابط اقتصادی میان دو کشور است. آن‌گونه که گفته شده در این سفر 24 توافق‌نامه و تفاهم‌نامه همکاری میان دو طرف به امضا می‌رسد. رسانه‌های عربی ارزش این توافق‌نامه‌ها را بیش از 2 میلیارد دلار تخمین زده‌اند.

اما واقعیت این است که در نگاه سعودی، توسعه روابط اقتصادی با برخی کشورها صرفا نمایی است که در پس آن، اهداف سیاسی جریان دارد. پس از کودتا علیه مرسی و به قدرت رسیدن السیسی، ریاض که واهمه داشت مبادا اخوان‌‌المسلمین دوباره به قدرت بازگردد، سعی کرد تا با انواع حمایت‌ها مانع از این امر شود. او برای تثبیت السیسی میلیاردها دلار روانه مصر کرد. اهداف سیاسی عربستان از این کمک‌های اقتصادی کاملا آشکار بود و بر همین اساس این کمک‌ها طی این سال‌ها اگرچه کاهش یافت اما هیچ‌گاه قطع نشد. اما حالا به نظر می‌رسد با توجه به برخی مواضع خاص مصر، ریاض ضروری دیده تا دوباره کیسه خلیفه را شُل کند!

به صورت مشخص مصر در پرونده‌های سوریه، حزب‌الله و یمن، با عربستان همراهی مورد انتظار ریاض را نداشته است. در ماجرای سوریه، مصر بر راهکار سیاسی، حق مردم در تعیین سرنوشت و حتی در زمان‌هایی از ماندگاری اسد در قدرت سخن گفته است. در پرونده یمن، اگرچه مصر به لحاظ سیاسی مواضع عربستان را تکرار کرده اما با وجود تلاش‌های بسیار ریاض، قاهره هیچ‌گاه حاضر نشد به صورت نظامی وارد معرکه یمن شود. در ماجرای تروریست نامیدن حزب‌الله لبنان هم، اگرچه وزیر خارجه مصر در جلسه اتحادیه عرب همراه با همتایان سایر کشورهای عربی (جز عراق، لبنان و الجزایر) به تروریست بودن حزب‌الله رای داد اما مصاحبه‌ی او با روزنامه الیوم السابع نکات معناداری دربرداشت. او در پاسخ به اینکه آیا حزب الله سازمان تروریستی است گفت: «در این مورد حکم  نخواهم داد زیرا حزب الله در لبنان وضعیت خاصی دارد و لبنان کشور برادر است و از ناآرامی‌های شدید داخلی رنج می‌برد و این موضوع در سطح مردم لبنان قابل حل‌وفصل است.» این اظهارات یعنی شکری از تصمیم اتحادیه عرب دفاع نکرده است.

البته مصر به تازگی پخش شبکه المنار وابسته به حزب‌الله را از ماهواره نایل‌ست متوقف کرده است. گفته می‌شود این اقدام خواسته عربستان بوده است. در هر صورت طبیعی است که سلمان پادشاه عربستان در سفر خود به مصر در خصوص این موارد با السیسی گفتگو کرده باشد.

اما به نظر می‌رسد علاوه بر تلاش عربستان جهت افزایش هم‌گرایی مصر با خود در عرصه منطقه، هدفی مهم‌تر سلمان را به قاهره کشانده است؛ هدفی که باید برای فهم آن به سفر بعدی سلمان هم توجه کرد. رویکردی که عبدالله پادشاه سابق عربستان اتخاذ نکرد اما سلمان از همان هفته‌های ابتدایی جلوس بر تخت سلطنت در پیش گرفت، ایجاد و تقویت جبهه سنی مقابل ایران بود. نگاهی به میهمانان سلمان در آن روزها موید این امر است.

او اما برای رسیدن به هدف خود در سطحی وسیع و راهبردی، یک مشکل اساسی در مقابل داشت؛ تنش گسترده میان ترکیه و مصر. اردوغان حامی اخوانی‌ها بود و به دلیل کودتا، کشتار و سرکوب اسلام‌گرایان مصر، با شدیدترین واژه‌ها به السیسی حمله می‌کرد. در مقابل مصر هم همواره آنکارا را به مداخله در امور داخلی خود متهم می‌ساخت. در این میان اما عربستانی هست که تلاش می‌کند تا همه کشورهای نزدیک به خود را در جبهه‌ای علیه ایران سامان دهد. سلمان در همان ابتدای پادشاهی‌اش، سعی کرد مشکلات خود با اخوانی‌های یمن را تا حدی برطرف سازد. و حالا او سعی دارد تا مصر و ترکیه را به یک‌دیگر نزدیک سازد. سلمان بزودی به ترکیه می‌رود. به نظر می‌رسد سفر سلمان به مصر و سپس ترکیه، تلاشی دیپلماتیک و میانجی‌گرانه برای نزدیک کردن این دو کشور است.

عربستان نبردی دیپلماتیک، فرقه‌ای، اقتصادی و امنیتی با ایران را آغاز کرده است. واقعیت این است که باید تمامی رفتارهای عربستان در حوزه خارجی را در جهت تقابل با ایران تعبیر کرد. الجبیر وزیر خارجه سعودی چندی قبل پس از حضور در نشست هم‌گرایی کشورهای آمریکای لاتین و کشورهای عرب از ضرورت نزدیکی بیشتر به این کشورها سخن گفت تا ایران در آن منطقه منزوی شود! و حالا طبیعی است که او و مقامات عالی‌رتبه دیگر عربستان برای منزوی‌سازی و تضعیف ایران و متحدان و بازوان منطقه‌ای‌اش از هیچ تلاشی فروگذار نکنند.


منبع: پایگاه رصد

فاکس نیوز: ارتش و سپاه ایران در حال نمایش توانمندی فرامرزی‌ خود هستند

شبکه خبری آمریکایی اذعان داشت: حضور کلاه سبزهای ارتش ایران در سوریه نشان می‌دهد که آن‌ها می‌خواهند قابلیت خود را در عملیات برون مرزی و برای دفاع و حفظ منافع جمهوری اسلامی ایران به نمایش گذارند.
به گزارش مشرق، شبکه خبری «فاکس نیوز» در گزارشی نوشت: این ایران است که در سوریه قدرت نمایی نظامی می‌کند، درست تنها کمی بعد از این‌که «جان کری» وزیر خارجه آمریکا در کنگره گفت که ایران به عنوان یکی از حامیان اصلی «بشار اسد» رییس جمهور سوریه در حال بیرون آوردن نیروهای خود از این کشور است.

 بر این اساس، ایران نیروهایش را در داخل و خارج سوریه جابجا می‌کند، اقدامی‌که باعث تقویت مواضع یگان‌های بشار اسد شده و شاید موجب افزایش توانایی نظامی ایران در خارج از مرزها شود و شاید تعبیر جان کری نیز از این واقعیت شکل گرفت که تعداد نیروهای نظامی ایران در سوریه نسبتا کم شده است.

فاکس نیوز نوشت: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در واقع تیپ‌های خود را در بین شبه نظامیان شیعه عراق، حزب‌الله لبنان و دیگر گروه‌های هوادار بشار اسد ادغام کرده و این نبرد نیابتی را هدایت می‌کند. یگان‌های سپاه ایران در دو و سه ماه گذشته حالت چرخشی به خود گرفته‌اند. البته ایران حضور خود در جبهه‌های نبرد سوریه را در اولین هفته ماه فوریه 2015 با ایجاد یگان‌های هجومی در دفاع از بشار اسد شکل داد.

فاکس نیوز در ادامه با اشاره به شهدای مدافعان حرم ایران در جریان نبردهای سوریه به حضور نیروهای ویژه ارتش جمهوری اسلامی به دستور رهبری ایران اشاره کرد. اقدامی که از دید این شبکه آمریکایی نشانه تغییر محسوس نقش ایران در سوریه دارد زیرا سپاه ایران و نیروهای قدس به طور سنتی عملیات برون مرزی این کشور را بر عهده دارند.

در ادامه این مطلب به صراحت آمده است: حضور کلاه سبزهای ارتش ایران نشان می‌دهد که آن‌ها می‌خواهند قابلیت‌های ارتش در اجرای عملیات برون مرزی را برای دفاع  و حفظ منافع جمهوری اسلامی ایران به نمایش گذارند.

فاکس نیوز در خاتمه نوشت: استقرار نیروهای ویژه ارتش ایران نشان از توانایی این کشور در اجرای عملیات در سطح منطقه و حتی فراتر از آن‌چه که بیشتر تصور می‌شد، دارد و ضرورت دارد سیاستگذاران و تحلیلگران آمریکایی تعبیر مناسبی را از گسیل نیروهای ایران در الگویی گسترده‌تر تا ارائه گزارش‌های انتخابی به عنوان کاهش تعهد ایران به سوریه داشته باشند. مورد مهم‌تر این است که نیروهای مسلح ایران اعم از ارتش و سپاه در حال استقرار و حفظ نیروهای زمینی در عملیات مهم دور از مرزهای ایران هستند.
منبع: فارس

اعزام بمب افکن های B-۵۲ آمریکا به خاورمیانه

B52
شناسهٔ خبر: 3594299 -
فرماندهی نیروی هوایی آمریکا از اعزام بمب افکن های سنگین B-۵۲ به خاورمیانه خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از فاکس نیوز، نیروی هوایی آمریکا از اعزام بمب افکن های غول پیکر B-۵۲ پس از ۲۵ سال به خاور میانه خبر داد. علت این کار مبارزه علیه داعش عنوان شده است.

گفته می شود آخرین حضور این نوع بمب افکن در خاورمیانه به جنگ خلیج فارس باز می گردد.

 فرماندهی مرکزی نیروی هوایی آمریکا در بیانیه ای از حضور تعداد نا مشخصی از این جنگنده ها در پایگاه نظامی العدید ، یعنی همان جایی که نیروهای هوایی ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا نیز در آنجا مستقر هستند، جهت مبارزه با نیروهای این گروه تروریستی خبر داده است.

آمریکا پیش از این بمب افکن های B-۱ خود را ماه فوریه گذشته جهت انجام تعمیرات به این کشور بازگردانده بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد