سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

توقیف یک کشتی ایرانی توسط نیروی دریایی آمریکا

پنتاگون در ادعایی مضحک، از توقف و دستگیری یک فروند کشتی نظامی حامل تسلیحات ایرانی خبر داد.به گزارش مشرق به نقل از آی ۲۴، پنتاگون روز دوشنبه ادعا کرد که نیروی دریایی آمریکا اقدام به توقف و ضبط یک فروند کشتی ایرانی، حامل هزاران قبضه سلاح در دریای عرب نموده است. آمریکا می گوید احتمالا این کشتی در حال اعزام به یمن بوده است.
به ادعای مقام های آمریکایی، بنا بر این بیانیه، این محموله شامل ۱۵۰۰ قبضه سلاح کلاشینکوف، ۲۰۰ نارنجک انداز دستی و ۲۱ مسلسل کالیبر ۵۰ میلیمتری بوده است.
آمریکا می گوید خدمه کشتی را آزاد کرده است.منبع: مهر
عربستان شرکت هواپیمایی ماهان را تحریم کرد
عربستان اعلام کرد که این کشور مجوز شرکت هواپیمایی ماهان برای استفاده از حریم هوایی عربستان و فرود در این کشور را لغو کرده است.به گزارش مشرق به نقل از شبکه خبری الاخباریه عربستان، سازمان هواپیمایی عربستان اعلام کرد که این کشور مجوز شرکت هواپیمایی ماهان برای استفاده از حریم هوایی عربستان و فرود در این کشور را لغو کرده است.
بر اساس این گزارش، سازمان هواپیمایی عربستان مدعی شد که هواپیمایی ماهان قوانین و مقررات برنامه مربوط به ایمنی پروازهای بین المللی که در عربستان اجرا می‌شود را رعایت نکرده است.
منبع: تسنیم
داعشی‌ها چقدر حقوق می‌گیرند
منابع رسانه‌ای از کاهش حقوق تروریست‌های داعشی در سوریه و عراق و افزایش آن در لیبی کشوری عربی در شمال قاره آفریقا خبر دادند.به گزارش مشرق، گزارش‌های رسیده از لیبی به این اشاره می‌کند که حقوق تروریست‌های داعشی در این کشور بر خلاف حقوق همقطارانشان در سوریه و عراق نه تنها کاهش نیافتهف بلکه حتی به بیش از دو برابر افزایش یافته  است.
مرکز حقوق بشر سوریه در این باره گزارش داد بخش مالی گروه داعش در الرقه، تصمیم کاهش حقوق و مزایای اعضای این گروه و دستگاه‌های نظامی، امنیتی و شرعی آن را توزیع کرده است و فعالان در الرقه به نسخه‌ای از این سند دست یافته‌اند.
این مرکز آورده است فعالان در شهر الرقه(شهری که در اشغال تروریست‌های تکفیری داعشی است) از نارضایتی داعشی‌های سوری در پی کاهش حقوق آنها خبر داده‌اند، این در حالی است که تروریست‌های سوری داعش از این می‌ترسند که کاهش حقوق آنها بنا به تمایل سرکردگان داعش برای افزایش حقوق جنگجویان عرب و غیر عرب داعش به زیان جنگجویان محلی باشد.اما این کاهش حقوق بر اساس سند گروه تروریستی داعش شامل همه تروریست‌های این گروه می‌شود، این سند آورده است علت کاهش حقوق، شرایط استثنایی و فوق‌العاده این گروه است.بر اساس گزارش‌های سابق که برخی به مرکز خدماتی پژوهشی کنگره آمریکا استناد کرده است، حقوق تروریست‌های داعشی بین 400 تا 1200 دلار است که علاوه بر این مبلغ، هر تروریست داعشی، 50 دلار به عنوان حق همسر و 25 دلار برای هر فرزند دریافت می‌کند.
اما حقوق تروریست‌های داعشی در لیبی که دینار لیبی دریافت می‌کنند، دو برابر حقوق همقطارانشان در سوریه را به جیب می‌زنند که حقوق آنها از 800 دلار آمریکا آغاز می‌شود و به 6 هزار دلار(بیش از 20 میلیون تومان در ماه) می‌رسد.
البته حقوق و مزایای سرکردگان و فرماندهان گروه تروریستی داعش بسیار بیشتر از میزان دریافتی عناصر رده پایینی این گروه تکفیری است.
منبع: تسنیم
ائتلاف عربی برای سیاسی‌کردن فوتبال آسیا؛
AFC درحالی ادعا می‌کند در ایران امنیت برگزاری لیگ قهرمانان آسیا وجود ندارد که دو کشور عراق و افغانستان بازی‌های خود را در ایران برگزار می‌کنند. بدون تردید آنها باید در دادگاه عالی ورزش در مورد این تصمیم سیاسی پاسخگو باشند.
تحقیری تاریخی که با پرداخت هزینه گزاف به جان خریدیم
گروه ورزشی مشرق - پس از ماهها کش و قوس، با رای AFC مکان بازی نمایندگان ایران با نمایندگان عربستان به کشور ثالث منتقل شد تا بار دیگر فشل بودن فدراسیون فوتبال کشورمان همانند برخی دستگاه های دیگر بیش از پیش مشخص شود.

در واقع با پذیرش این رای ناعادلانه امنیت کشور عزیزمان زیر سوال رفت و رسما پذیرفتیم که ایران جای ناامنی است و این مسئله قطعا دستاویزی برای آینده نیز خواهد شد.

* فدراسیون به فکر نرنجاندن شیوخ عرب!
علی کفاشیان که این روزها تمام فکر و ذکرش اساسنامه فوتبال و انتخابات فدراسیون است عنوان نایب رئیسی شیخ سلمان بحرینی را هم یدک می کشد، از این عنوان خود نه تنها کمکی به پرونده مناقشه ایران و سعودی ها نکرد بلکه در واکنش به رای ناعادلانه و یک طرفه AFC به این پاسخ که ما تمام تلاش خود را کردیم اما نفوذ عربستانی ها بیشتر بود بسنده می کند. آیا صرف اینکه بگوئیم AFC تحت نفوذ اعراب و سعودی هاست رفع تکلیف می شود؟
علیرضا اسدی هم که نظرات جالبی دارد: «بهتر بود ما سفارت عربستان را آتش نمی‌زدیم تا این اتفاق‌ها نمی‌افتاد. بهتر بود ما با کسی دعوا نمی‌کردیم که این مسائل پیش بیاید. اما حالا که این اتفاق‌ها رخ داده است چه بهتر است که فکر شده عمل کنیم تا رفتارمان تبعاتی را برای فوتبال ایران نداشته باشد
این اظهارات اسدی به نوعی در راستای سیاست های سعودی ها نیز می تواند باشد، چرا که وی با این گفته ها سیاست را در ورزش دخالت داده و نگران تبعات بعدی است و در پاسخ به این سوال که چرا همان ابتدا فدراسیون فوتبال علیه رای AFC به دادگاه عالی ورزش شکایت نکرد هم می گوید: «شما زمانی که یک رای هنوز صادرنشده است می‌روید شکایت کنید و با کنفدراسیون فوتبال آسیا وارد دعوا شوید؟ این موضوع می‌توانست برای فوتبال ایران تبعاتی داشته باشد و مطمئن باشید ما بهترین تصمیم را گرفتیم

* بازی دو سر برد برای سعودی ها
در هر صورت این بازی برای عربستان دو سر برد شد؛ چرا که اگر ما به کشور ثالث برویم و بازی کنیم آنها می‌گویند توانستیم آنها را به حضور در کشور ثالث وادار کنیم و اگر بازی نکنیم محروم می‌شویم که باز هم آنها پیروز شده‌اند و می‌گویند توانستیم آنها را محروم کنیم. تنها راه باقی مانده اینست که به دادگاه CAS اعتراض کنیم. شکایتی که طبق گفته مدیرعامل تراکتورسازی 120 میلیون تومان هزینه دارد و نه فدراسیون و نه وزارت ورزش ظاهرا قصد پیگیری این شکایت را ندارند و همه چیز را گردن باشگاهها انداخته اند!
نکته واضح در این پرونده اینست که در بحث اخیر سیاست وارد مسائل ورزشی شده و این مغایر با اساسنامه فیفاست و در صورت شکایت به دادگاه عالی ورزش (CAS) احتمال احقاق حقوق ایران وجود دارد اما تا این لحظه نه از شکایت خبری است نه پیگیری! گویا فدراسیون نشینان نمی خواهند خاطر شیخ سلمان شیعه کش و دوستانش مکدر شود و با وقت کشی کورسوی امید ایران را نیز از بین خواهند برد و با درخواست هتل و شهر میزبانی سه نماینده ایران بر رای AFC گردن نهاده اند.

* فرصت سوزی در زمان شکایت به دادگاه عالی ورزش
فدراسیون فوتبالی که در یکی دو ماه گذشته مدام از حمایت از باشگاه‌های ایرانی و گرفتن حق و حقوق آنها صحبت کرده بود می‌توانست از همان ابتدا با شکایت به دادگاه عالی ورزش این رای را عوض کند اما اهمال کاری آنها این شانس بزرگ را از باشگاه‌های ایرانی گرفت. همان زمان که اعضای کمیته اجرایی AFC  شرط گذاشتند و فرصتی تعیین کردند تا ببینند آیا در یک مدت زمان مشخص مشکلات سیاسی بین دولت‌های ایران و عربستان برطرف می‌شود و بعد تصمیم‌گیری کنند باید فدراسیون فوتبال ایران زیر بار این شرط نمی‌رفت و به دادگاه عالی ورزش (CAS) شکایت می‌کرد تا الان به این دو سه روز باقی مانده (تا روز ششم آپریل) برای شکایت و بازپس گیری میزبانی دلخوش نباشیم. هرچند با شناختی که از فدراسیون نشینان داریم این رویا سرابی بیش نیست!
جدا از اسناد و مدارک ارسالی ایران به کنفدراسیون فوتبال آسیا در زمان میزبانی از نمایندگان قطر و امارات، یک نکته دیگر نیز مشخص است: AFC که ادعا می‌کند در ایران امنیت برگزاری بازی‌های لیگ قهرمانان آسیا وجود ندارد، چطور دو کشور عراق و افغانستان بازی‌های خود را در ایران برگزار می‌کنند و این یک تناقض بزرگ محسوب می‌شود و بدون تردید آنها باید در دادگاه عالی ورزش در مورد این تصمیم سیاسی پاسخگو باشند.
به هر جهت این اتفاق ناگوار، بدعتی خطرناک برای تداوم این رویه و اثبات ناامنی و بی‌اعتمادی به جمهوری اسلامی در سطح جهانی است. بیم آن می‌رود که در مرحله بعدی مسابقات مقدماتی جام جهانی 2018 نیز در صورت همگروهی احتمالی با عربستان شاهد چنین تحقیر ظالمانه‌ای باشیم.
نکته اسف بارتر اینست که در صورت پذیرش بازی در کشور ثالث 3 تیم ایرانی باید علاوه بر صرف کردن هزینه حضور در عمان، هزینه تیم سعودی را نیز بپردازند و با وضع اقتصادی نامناسب باشگاهها، این مسئله نیز قوز بالای قوز شده است. هزینه ای که طبق برخی برآوردها به 800 میلیون تومان برای هر بازی خواهد رسید.
سناریوی غرب برای منطقه چیست؟
حوادث منطقه دقیقا روندی را طی می کند که نظام سلطه سالهاست با اجرای پروژه های مختلف به دنبال تحقق آن است، یعنی تجزیه منطقه به اجزایی مطیع یا خنثی در قبال اسراییل در کنار یک ایران منزوی.
به گزارش مشرق، از ابتدای تولد شوم گروه های تکفیری ـ تروریستی به ویژه داعش در منطقه بسیاری به عمد یا از روی ناآگاهی سعی کردند عقبه حقیقی آنها را نادیده انگاشته و در بستر یک فضای توهمی و غیر حقیقی چنین پدیده ای را بررسی و تفسیر کنند.

بر این اساس؛ تحلیل و تفسیرها در مورد چیستی، چرایی و چگونگی این جنایتکاران نیابتی سمت و سوهایی متفاوت به خود گرفت:

الف) ریشه مستقل اسلامی(سلفی) و «بعدا» ضد آمریکایی ـ صهیونیستی: این دسته از تحلیلگران که عموما نقش پیاده نظام رسانه ای غرب را بازی می کنند، از همان ابتدا با دادن آدرس غلط، منشأ شکل گیری تکفیری ها و به ویژه داعش را جدای از ساختار نظام سلطه و به عنوان گروه هایی با گرایشات مستقل اسلامی دانستند که در ادامه و بعد از حدود سه سال، عنوان ضد آمریکایی ـ صهیونیستی نیز به آنها داده و دائم بر این نکته تاکید کردند که آنها اگرچه اکنون در خاورمیانه مشغول ستیزند اما در نهایت در پی تشکیل یک دولت مستقل اسلامی برای ضربه زدن به منافع آمریکا و امنیت اسراییل هستند.

در این راستا، شاید واژه گزینی امپراتوری رسانه ای غرب بهترین شاهد این ادعا باشد، آنجا که تا پیش از اتمام تاریخ مصرف این تروریست ها، عنوان «پیکارجویان» مردمی ضد اسد به آنها اطلاق می شد، اما بلافاصله پس از آغاز تمرد سرکردگان این گروه ها و انجام عملیات های تروریستی در خارج از جغرافیای خاورمیانه، یک شبه تروریست خوانده شدند.   

نقشه خاورمیانه جدید

از این رهگذر اما؛ علاوه بر انحراف خط سیر انقلاب های مبتنی بر بیداری اسلامی در منطقه، دست کم چند هدف دنبال و به افکار عمومی جهانیان القاء شد:

اول اینکه؛ تروریسم و خشونت محصول اسلام است.

دوم اینکه؛ هدف این تروریسم در نهایت ملت های غربی هستند.

سوم اینکه؛ ملت ها و دولت های منطقه توان برخورد با اینها را ندارند لذا حضور فیزیکی غرب برای اتمام بحران ضروری است.

چهارم اینکه؛ اسراییل نه یک دولت جعلی غاصب که دولت مشروع و مظلومی است که باید برای حفظ موجودیتش کمک و تلاش بیشتری کرد.

پنجم اینکه؛ تمام اسلام همین چیزی است که این تروریست ها منادی آن هستند.    

ب) ریشه وهابی ـ صهیونیستی ـ آمریکایی و ضد اسلام ناب: در مقابل اما؛ از سوی جبهه رسانه ای محور مقاومت سعی شد تا ریشه های اصلی تشکیل چنین گروه هایی به درستی و مبتنی بر حقیقت بازگو شود. بر اساس این تحلیل، خاستگاه تشکیل این گروه ها اتفاقا همان محور عبری ـ عربی ـ غربی بود که هر یک بخشی از پروژه را بر عهده داشتند تا در نهایت با کور کردن مسیر انقلاب های عربی و بایکوت جمهوری اسلامی ایران به عنوان الگو و منشأ این بیداری، نسخه تجزیه منطقه به عنوان تنها راه چاره سر بلند کرده و پروژه شیعه هراسی به طور کامل تکمیل گردد.

این نگاه و تحلیل اگرچه کاملا بر حقیقت آنچه رخ داده منطبق بوده و هست اما به دلایل مختلف هنوز نتوانسته حرف خود را آنچنان که باید به گوش عموم جهانیان برساند.     

به هر حال؛ آنچه این روزها بر سر منطقه استراتژیک خاورمیانه می رود بیش از پیش ماهیت صهیونیستی پروژه مذکور را بر ملا ساخته است، چه، تروریست های تکفیری عملا به پیاده‌نظام محض نظام سلطه و فرزند نامشروع صهیونیستی اش تبدیل شده اند.

نقشه اسراییل بزرگ

مرور چند گزاره خبری در این راستا می تواند در فهم بهتر این سناریوی شوم کمک کند، سناریویی که با توجه به انگاره های آخرالزمانی صهیونیسم از اهمیت به سزایی برخوردار است:

الف) در سال ۲۰۱۴، «موشه یعلون» وزیر جنگ اسراییل و از متنفذترین چهره‌های نظامی ـ امنیتی این رژیم، در سفر پنج روزه خود به آمریکا در یک برنامه رادیویی به صراحت گفت: «مرزهای خاورمیانه مسلما تغییر خواهد کرد.» او در همین برنامه از ادامه روند «بالکانیزاسیون» خاورمیانه مطابق با طرح «یینون» خبر داد.

به گفته یعلون در این مصاحبه، دو دسته کشور در منطقه وجود دارند: یک دسته کشورهایی با تاریخ واقعی مانند مصر و دسته‌ای دیگر، «کشورهای مصنوعی». منظور او از کشورهای مصنوعی، کشورهایی هستند که از تقسیم باقی مانده امپراتوری عثمانی بعد از جنگ جهانی اول، بر اساس توافق فرانسه و بریتانیا طبق معاهده «سایکس ـ پیکو»، با مرزهای مصنوعی شکل گرفتند. به اعتقاد وی کشورهایی مثل مصر، «مصر» باقی خواهند ماند، ولی لیبی، سوریه و عراق که به اعتقاد او جزو همان کشورهای مصنوعی هستند، تغییر اساسی خواهند کرد.

نقشه تجزیه سوریه

فرافکنی آشکار یعلون در تبیین این مسئله جالب توجه است، آنجا که با اطلاق عنوان کشورهای مصنوعی به برخی از کشورهای مصنوعی عملا اذهان را از جعلی و مصنوعی بودن اسراییل منحرف می سازد.

یعلون در تئوری‌پردازی خود برای تغییر مرزهای کشور‌های غرب آسیا هیچ اشاره‌ای به چگونگی تغییر مرزهای رژیم صهیونیستی نمی کند و هدف غایی این تغییرات ـ توسعه سرزمینی و تامین امنیت اسراییل ـ را عامدانه مکتوم می‌گذارد تا کسی متعرض طرح «یینون» مبنی بر «اسراییل بزرگ» نشود، طرحی که در پیوند با طرح خاورمیانه جدید نومحافظه‌کاران در حال حاضر با نقش‌آفرینی تروریست‌های تکفیری در جریان است.

شاید ۶ شاخص اصلی و مهم این پروژه را بتوان در «بالکانیزاسیون خاورمیانه»، «جلوگیری از دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای»، «معطل گذاردن طرح‌های سازش با فلسطینی‌ها و پیشبرد سیاست توسعه سرزمینی از طریق ادامه شهرک‌سازی»، «اضمحلال ترکیه با حمایت از استقلال طلبی کردها»، «شعله‌ورکردن آتش جنگ شیعه و سنی» و در نهایت «تغییر ماهیت جمهوری اسلامی ایران به عنوان دشمن اصلی» دانست.

نقشه تجزیه عراق

ب) از ابتدای روی کار آمدن «باراک اوباما» در سال ۲۰۰۹ میلادی، «جو بایدن» سناتور دموکرات یهودی مسلک به عنوان معاون رییس جمهور انتخاب شد تا به موازات پیشبرد اهداف اعلامی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا، دست کم یک هدف اعمالی و شاید مهمترین هدف ۸ سال حضور دموکرات ها در کاخ سفید را پیگیری کرده و به سرانجام برساند. این هدف چیزی نبود جز «تجزیه منطقه» که بایدن رأسا انجام آن را عهده دار شد.

ارکان و ستون های این طرح از همان ابتدا به شکلی هوشمندانه بر بستر شکاف های قومی ـ مذهبی استوار شد تا شاید این بار آرزوی دیرینه صهیونیست ها برآورده شده و با انزوای جمهوری اسلامی ایران و فرزندان معنوی اش در سرتاسر جغرافیای محور مقاومت، خاورمیانه ای باب میل اخلاف «تئودور هرتصل» پیاده سازی شود.

بر اساس آنچه گفته شد؛ حوادث این روزهای منطقه به کمک تحریف مدیریت شده حقایق موجود، دقیقا روندی را طی می کند که نظام سلطه سال هاست با طراحی و اجرای پروژه های مختلف به دنبال تحقق آن است، روندی که گرچه به پاس ایستادگی و رشادت نیروهای جبهه مقاومت و روشنگری رسانه های انقلابی منطقه تاکنون به تعویق افتاده اما مداومت و اصرار دشمن بر به سرانجام رساندن آن دلیل محکمی بر لزوم هوشیاری و آمادگی خواهد بود.

منبع: مهر
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد