سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

رفتار دولت اتریش در اجازه تجمع به گروه ترویستی منافقین درست به مانند این است که یک کشور به اعضای القاعده اجازه برگزاری تجمع در سفر باراک اوباما بدهد.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مشکل چه بود که روحانی دومین سفر خود به اروپا را لغو کرد؟

داود حشمتی: سرویس سیاسی «انتخاب»: رفتار دولت اتریش در اجازه تجمع به گروه ترویستی منافقین درست به مانند  این است که یک کشور به اعضای القاعده اجازه برگزاری تجمع در سفر باراک اوباما بدهد.

درحالی که مخالفان دولت روحانی تلاش می‌کردند تا از لغو سفر رئیس جمهور به اتریش  دستاویزی برای انتقاد به دولت بسازند، علی لاریجانی دیروز با دفاع خود نشان داد مساله لغو این سفر اهمیت ویژه‌ای داشته است. اهمیتی که پیش از آن نیز وزیربهداشت در یادداشتی که در صفحه شخصی خودش آن را منتشر کرده بود به آن اشاره کرده بود. 

به نظر می رسد اگر به حجم اظهارنظرها و همچنین وزن کسانی که در این مورد سخن گفتند توجه شود، اهمیت آن بیشتر درک خواهد شد. در ابتدای امر دفتر رئیس جمهور توضیح چندانی درباره علت لغو این سفر نداد و تنها به گفتن این موضوع که «این سفر  توافق طرفین و به منظور انجام هماهنگی‌های بیشتر و برای تامین شرایط مطلوب‌تر در خصوص برنامه و توافقات مورد نظر دو کشور با هماهنگی میزبان، در زمان مناسب انجام خواهد شد» اکتفا کرد.

اما منتقدان دولت تلاش کردند از مساله لغو این سفر استفاده کنند و سناریوهای مختلفی را مطرح کنند. تاجایی که علی لاریجانی ناچار شد توضیح دهد: «گاهی اخبار شفاف و روشنی در برخی امور توسط رسانه‌ها منتشر نمی‌شود که نمونه اخیر آن لغو سفر رییس‌جمهور به اتریش بود.»او از تصمیم رئیس‌جمهور دفاع کرد و در اظهارنظری گلایه آمیز گفت: «برخی رسانه‌ها با طرح مسائل ابهام‌آمیز و غیرشفاف موضوع را جور دیگری جلوه دادند.»

شبهه مشکل امنیتی و دلخوری

اولین مساله شبهه مشکل امنیتی از سوی داعش بود. چند روز قبل از این سفر بلژیک هدف حملات تروریستی قرار گرفته بود. اما هاینس فیشر رئیس‌جمهور اتریش اعلام کرد که «من کارشناس امنیتی نیستم، اما پلیس اتریش به صراحت اعلام کرد همه اقدامات لازم را با در نظر گرفتن تدابیر بسیار شدید امنیتی و استانداردهای مدنظر، مطابق دیدارهای روسای جمهور روسیه، چین و حتی چند سال قبل، کنفرانس اروپا و آمریکا که با شرکت جرج بوش، رئیس جمهور پیشین آمریکا در اتریش برگزار شد، تدارک دیده شده بود». با این استناد برخی مخالفان تلاش کردند نشان دهند ماجرای لغو این سفر به مساله دیگری باز می‌گردد. از همین رو شبهه دلخوری دولت روحانی از مصاحبه فیشر درباره بازگشایی نشدن سوئیف را به میان کشیدند. 

هاینس فیشر در همان گفتگوی معروف خود با خبرگزاری صدا و سیما که ایران را کشوری بزرگ در منطقه‌ای پرتنش خوانده بود، در پاسخ به این پرسش که چه زمانی تحریم‌ها و بعنوان مثال مشکل ارتباط از طریق سوئیفت(تعاملات بانکی بین المللی) علیه ایران لغو خواهد شد، با اشاره به مشخص نبودن زمان اتصال مجدد به سوئیفت، تاکید کرد: اتریش و اروپا به تنهایی نمی‌توانند تحریم های سوئیفت را لغو کنند. موضوع لغو تحریم های سوئیفت در حال حاضر در جامعه بین‌الملل به ویژه در آمریکا در حال بررسی و گفتگو است. با این حال نمی‌توانم پیش‌بینی کنم که به چه مدت زمان نیاز دارد.

کینه‌های شخصی و تطهیر منافقین 

کار گمانه‌زنی درباره علت لغو سفر رئیس جمهور به اتریش حتی به حسین دهباشی، از اعضای سابق ستاد روحانی نیز کشیده شد. او با قیاسی مع‌الفارق با تعریف خاطره‌ای از حضور احمدی‌نژاد در نیویورک سعی در القای این موضوع دارد که احمدی‌نژاد توان رویارویی با منافقین را داشت. این درحالی است که اساسا حضور یک منافق در میان سایر اپوزیسیون با تجمعی که متعلق به منافقین باشد از اساس با یکدیگر متفاوت است. 

او نوشت: «درست نمی‌دانم سفرِ چندمِ جنابِ احمدی‌نژاد بود که آن ماجرایِ دانشگاهِ کُلمبیا اتّفاق اُفتاد | روزِ قبل‌اش بود که | همین آقای «مرتضی غرقی» که سال‌ها نمایندهء صداوسیما در آمریکا بود | و نیز نگارنده که به لُطفِ آقا مُرتضی و نیز سُفرایِ ایران در سازمانِ ملل معمولا اجازه داشت تا ضمن کمکِ به تیمِ خبری برایِ دلِ خودش مُستندهایی بسازد |  اختصاصی  و تنهایی رفتیم به محّلِ اقامت رئیس جمهورِ وقتِ ایران | که چه نشسته‌ای فردا کارت زار است! | و به دانشگاهِ کُلمبیا نرو که قرار است از رئیسِ دانشگاه گرفته تا لابیِ صهیونیست‌ها و از فاکس‌نیوز گرفته تا مجاهدینِ خلق و... دیگران | مسخره‌ات کُنند و تحقیر و این‌ها! | که دیدیم با بی‌خیالی گفت: | «یعنی از اینکه اینجا خودِ خودِ آمریکا است بدتر است؟ یعنی فکر کردید که من مُنتظرم حزب‌اللهی‌ها بیایند در ورزشگاهِ نیویورک و برایم شُعارِ موافق بدهند؟»

با این حال، آنچه دهباشی در مورد سفر رئیس جمهور سابق در نظر نگرفته، این است که توهین به احمدی نژاد بعنوان رئیس جمهور ایران، تحقیر ملت ایران است و احمدی نژاد نباید از کنار این مسئله با «بی خیالی»، عبور می کرد.

علت اصلی لغو سفر

اما هیچ کدام از این مسائل علت اصلی لغو سفر حسن روحانی نبود. آنطور که قاضی‌زاده هاشمی وزیر بهداشت گفت و آقای لاریجانی نیز تاکید کرد، این یک تصمیم شجاعانه و از موضع «عزت، حکمت و مصلحت» بود. همزمان با سفر رئیس‌جمهور به اتریش کروهگ ترویستی منافقین در این کشور خواستار برگزاری یک تجمع اعتراضی شده بودند. دولت اتریش نیز به آنها این مجوز را داده بود که تجمعشان را برگزار کنند و در توضیح آن شخص هاینس فیشر هم گفته بود: «فاصله‌ محلِ تجمع‌شان آنقدر دور از محل هیات ایرانی بوده که نه صدایشان را می‌شنیدند و نه تصویرشان را می‌دیدند!»

در درستی این تصمیم و ارتباط آن با منافقین لاریجانی امروز گفت: «با توجه به بی‌توجهی دولت اتریش به درخواست تیم حفاظتی رییس‌جمهور مبنی بر لغو مجوز راهپیمایی گروهک تروریستی منافقین در جریان سفر دکتر روحانی به این کشور این تصمیم درستی بود. بنده قبل از سفر در جریان مسائل بودم.»

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که عدم توجه میزبان به درخواست تیم حفاظت ریاست جمهوری ایران اسلامی، در مساله عدم برگزاری تجمع گروهک تروریستی منافقین، علت اصلی لغو این سفر بود. این امکان وجود دارد که کشورهایی همچون فرانسه، سوئیس، آلمان و سوئد گروهک ترویستی منافقین را برای خود بی خطر دانسته و آنها را در آغوش خود جای دهند، اما سابقه جنایت‌های این گروهک از اذهان مردم و مسئولین ایران پاک نشده است. لذا تصمیم رئیس‌جمهور برای لغو برنامه سفر به علت اجازه تجمع به یک گروهک ترویستی مسلح کاملا مبتنی بر «حکمت، عزت و مصلحت» بود. این موضوع می‌توانست در آینده نیز برای سفرهای رئیس‌جمهور به کشورهای دیگر ایجاد مانع کند که اقدام قاطعانه ریاست جمهوری کشورمان در لغو این سفر، می‌تواند پیام روشنی را به همه کشورهایی که خواستار مراودات پسابرجامی با ایران هستند، مخابره کند. با این مضمون:‌ »ایران در مواجهه با گروهک ترویستی منافقین به هیچ وجه حاضر به کوتاه آمد نیست»

سعید لیلاز، اقتصاددان در گفتگو با «انتخاب»:

وعده یارانه 250 هزارتومانی توسط احمدی نژاد فاجعه به بار می آورد / این طرح موجب سونامی خواهد شد که همه اقتصاد ایران را از بین می برد

«شعار پرداخت یارانه 250 هزار تومانی می تواند آثار تورمی و تبعات بسیار خطرناک و وحشتناکی در کشور داشته باشد.»

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
وعده یارانه 250 هزارتومانی توسط احمدی نژاد فاجعه به بار می آورد / این طرح موجب سونامی خواهد شد که همه اقتصاد ایران را از بین می برد

«شعار پرداخت یارانه 250 هزار تومانی می تواند آثار تورمی و تبعات بسیار خطرناک و وحشتناکی در کشور داشته باشد.»
سعید لیلاز اقتصاددان با بیان این مطلب به «انتخاب» گفت: در سال 91 هم من گفتم دولت احمدی نژاد حتی میت واند به هر ایرانی یک میلیون یارانه بدهد. اما به چه قیمتی؟ به چه شکلی؟ یعنی بدون هیچ پشتوانه ای فقط پول منتشر کند.  نقدینگی کاذب در جامعه تزریق کند و درنهایت ارزش پول کشور را نابود کند. 
وی با اشاره به تبعات اقتصادی پرداخت نقدی یارانه ها در دولت احمدی نژاد همگفت: همه ما دیدیم که در ان سال ها چه موج وشحتناک تورمی در کشور ایجاد شده بود. بدون هیچ حساب و کتابی و بدون هیچ پشتوانه ای به جامعه پول تزریق کردند. حجم نقدینگی بالا رفت و مشکلات بسیار زیادی برای ساختار اقتصادی و حتی اجتماعی و سیاسی کشور به وجود آوردند.
این اقتصاد دان در ادامه با بیان اینکه در علم اقتصاد باید با دقت عمل کرد و تبعات هر تصمیمی را بررسی کرد و بعد به اجرای آن دست زد، گفت: اجرای غلط طرح پرداخت یارانه 250 هزارتومانی می تواند آثار تورمی شدیدی بر اقتصاد ایجاد کند و منجر به خلق پول جدید و نقدیندگی در کشور شود.
وی افزود: این در حالی است که تورم می تواند با اجرای طرح مورد اشاره شکل خطرناکی پیدا کند. در همان سال ها دیدیم که چقدر این تورم به زندگی و معیشت مردم ضربه زد و تبعات جبران ناپذیری را خصوصا برای طبقات فرودست جامعه به وجود آورد. همان زمان هم با پرداخت یارانه نقدی، تورمی بی سابقه در کشور به وجود آورد. لیلاز تاکید کرد: شعار 250 هزارتومانی و اجرای آن نتایج فاجعه باری می تواند برای کشور داشته باشد.
وی در پایان گفت: با این حال، نه تنها احمدی نژاد بلکه هر کس دیگری هم می تواند ییارانه 250 هزار تومانی یا یک ملیون تومانی یا هر رقم دیگری به مردم بدهد. اما نکته این است که این پول بی ارزش می شود. تورم انقدر بالا میرود، انقدر نقدینگی انباشت می شود که شاهد یک موج و سونامی عجیب و عظیم تورمی در کشور خواهیم بود که همه اقتصاد کشور را با خود از بین می برد.
روسیه برخلاف اعلام عقب نشینی با استفاده از آتش بس در حال تقویت پیشروی های ارتش بشار اسد در سوریه است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
پوتین همه را فریب داده؛ روس ها، سوریه را ترک نکرده اند

سرویس بین الملل «انتخاب»: فارین پالسی نوشت: روسیه برخلاف اعلام عقب نشینی با استفاده از آتش بس در حال تقویت پیشروی های ارتش بشار اسد در سوریه است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، این نشریه آورده است: هنگامی که ولادیمیر پوتین با افتخار کاهش چشمگیر نیروهای روسی از سوریه را به دلیل " دست یافتن به هدف های از پیش تعیین شده" اعلام کرد، تحلیل گران معدودی به یاد پیامی به همین سبک از زبان جورج بوش افتادند. درست چهار روز پیش از آن بود که نشریه آتلانتیک مقاله ای در تحلیل "دکترین اوباما" منتشر کرد که در آن اوباما در مصاحبه با گلدبرگ گفته بود روسیه در حال تحمل آسیب سنگینی از تحرکات نظامی در حال گسترش خود بوده و پوتین مرتکب استباه بزرگی شده است. به عقیده اوباما روسیه سیاست هایی را دنبال کرده که کشورش را ضعیف تر ساخته است.

اوباما در این مصاحبه گفت: « این که فکر کنیم روسیه به شکلی در موضع قوی تری در سوریه یا در اوکراین قرار گرفته، و آن را با وضعیتش پیش از اشغال اوکراین یا اعزام نیروی نظامی به سوریه مقایسه کنیم، یعنی اینکه از اساس ماهیت سیاست خارجی و به طور کلی سیاست جهانی را اشتباه فهمیده ایم. قدرت واقعی یعنی آنکه چیزی که می خواهید را به دست بیاورید، بدون اینکه از خشونت استفاده کنید».

از سوی دیگر، پوتین با افتخار خلاف این را ادعا می کند. بنا به گفته او، روسیه می تواند به ماموریتش در سوریه پایان دهد زیرا به اهدافش دست پیدا کرده است. کاخ سفید و مجموعه امنیتی آمریکا از این اعلام عقب نشینی کاملا بهت زده شدند. بار دیگر پوتین بر خلاف انتظارات آمریکایی ها عمل کرد و به نظر پیروز از میدان بیرون آمد.

گفته های پوتین با تحریف و تصویر نادرستی از واقعیت نیز همراه بود، اما یک حقیقیت در سخنانش بارز بود که (بر خلاف ادعای کذب بوش در عرشه نام آبراهام لینکولن) رئیس جمهور روسیه واقعا به اهدافش دست پیدا کرده.

در طول دو ماه گذشته، ائتلافی از مبارزانی از کشورهای مختلف، شامل حزب الله لبنان، نیروهای ویژه ایران، و شبه نظامیان عراقی – به ارتش شکست خورده اسد جان تازه ای دادند. با حمایت هوایی و بمباران شدید روسیه، مجموعه نیروهای زمینی توانستند شورشیان مخالف اسد را با شکست سختی مواجه کرده و آن ها را از مناطق کلیدی که دولت اسد را تهدید می کرد عقب برانند. گروه های تروریستی که درست چند هفته پیش از حملات هوایی روسیه پیشروی های سریعی داشتند، مجبور به عقب نشینی کامل شدند. خطوط نبرد تروریست ها که برای سال ها حفظ شده بودند، خرد شده، از هم پاشیده و یا محاصره شده اند.

اکثر آن مناطق در بخش شمالی کشور در اطراف شهر حلب، پایتخت اقتصادی پیش از جنگ سوریه، قرار داشت، اما اسد همچنین توانست در استان درعا که هم مرز اردن است به پیروزی های زمینی دست یابد. بر خلاف پیش بینی اوباما، روسیه  در حال تحمل آسیب سنگینی در سوریه نبود. پوتین دقیقا به هدفی که داشت رسید –  و بعد رفت.

یا شاید هم نرفت؟

از زمان اعلام ناگهانی خروج روسیه از میدان نبرد سوریه، بار دیگر روشن شده است که مسکو بر خلاف انتظارات عمل می کند. هدف اول پوتین – شکست گروه های شورشی تحت حمایت غرب – تا حد زیادی عملی شد، اما کار مسکو در سوریه هنوز تمام نشده. آن ها تنها به سمت تحقق هدف بعدی حرکت کرده اند.

مرحله اول ماموریت روسیه در سوریه که مرحله نظامی آن از سپتامبر گذشته و مرحله دیپلماتیکش درسال 2011 آغاز شد، اطمینان از آن بود که دولت مرکزی متحد ایران تقویت شود. به نظر می رسد مرحله بعدی بیشتر بر تنها حفظ اسد متمرکز نبوده، بلکه احیای قدرت دولت مرکزی سوریه را در نظر بوده باشد. و چه راهی برای تقویت یک دولت بهتر از اطمینان از داشتن منابع نفتی بسیار و فروش آن به بازار آزاد است؟

حضور و تحرکات روسیه در سوریه با تصورات و برداشت های متعدد و متناقضی همراه بوده است.  آخرین اخبار نادرست ادعای مکرر پوتین بر خروج نیروهایش از سوریه است، در حالیکه کاهش صورت گرفته بسیار مختصر بوده است. ارتش آمریکا تخمین زده که پوتین تنها 20 درصد از جنگنده های بال-ثابت و پرسرعت خود را خارج کرده است.

حتی نشانه هایی از ورود تسلیحات جدید روسیه به لاذقیه وجود دارد، که در آن مسکو دارای یک پایگاه بزرگ عملیات سریع است که اخیرا تجدید قوا شده است. وزارت دفاع روسیه اخیرا تصاویری از برخاستن این جنگنده ها از پایگاه هوایی حمیمیم، در 10 مایلی جنوب شرقی لاذقیه منتشر کرده، که تحلیل گران متخصص دو نمونه از هلیگوپترهای جنگنده را مشاهده کردند که در گذشته در این پایگاه هوایی روسیه دیده نشده بود.

میل 28 "هاوک" هلیکوپتر تهاجمی قدرتمندی داری توانایی حمل انواع موشک، بمب و توپ مسلسل 30 میلی متری شیپوفوف ضد زره است. این هلیکوپتر از بسیاری جهات مشابه هلیکوپترهای تهاجمی آپاچی آ. اچ. 64 آمریکا می باشد که تسلیحات قابل اتکایی برای حمایت از نیروهای زمینی و دفاع از موقعیت های تثبیت شده است.

دومین هلیکوپتر واردشده کاموف کا 52 "هکوم" نمونه به روزرساینی شده میل 28 است. در حالیکه میل 28 در زمان جنگ سرد طراحی شد، اولین پرواز کا 52 در سال 1997 بود. کا 52 قادر به حمل انواع راکت انداز، یا مجموعه ای از موشک های ضد تانک پر قدرت بوده و همچنین با مسلسل 30 میلی متری میل 28 تجهیز شده است. بدنه زرهی سخت، توانایی پرواز با یک موتور در صورت آسیب موتور دیگرریال و قدرت آتش بالایش امکان پرواز در جلوی باقی نیروها را به آن می دهد که توان شناسایی ارزشمندی برای باقی نیروها برای هماهنگی عملیات ایجاد کند. میل 28 دامنه عملیاتی با برد طولانی موثری برای مبارزه با شورشیان ادلیب و حلب داشته و می تواند به مخزن جانبی سوخت تجهیز شود که دامنه عملیاتش را گسترده تر می کند. از سوی دیگر، کا52 به سادگی می تواند از مرز ترکیه در شمال حلب، پالمیرا در مرکز سوریه و درعا در جنوب را هدف بگیرد و حجم انبوهی از بمب ها  و موشک های ضد تانک را با خود حمل کند.

شاید این هلیکوپترها برای دفاع از پایگاه روسیه در لاذقیه برابر تهدیدها دشمنان فرستاده شده باشند – زیرا از این جهت حائز اهمیت است که همچنان سربازان و جنگنده ها در حال انجام عملیات از این پایگاه ها هستند، هرچند مقیاس آن کاهش یافته. اما شاید هم این هلیکوپترها برای عملیات تهاجمی اعزام شده اند، که نمونه آن را به دفعات در طول 6 ماه گذشته دیده ایم. در حالیکه ماموریت روسیه تا کنون نمایشی از قدرت جنگی سنگین بود – بمباران منطقه ای، تسلیحات خوشه ای و ... – اضافه کردن میل 28 و کا 52 مسکو را قادر می سازد تا ماموریت های خود را با دقت بالاتری در انتخاب و هدف قرار دادن مواضع و حمایت هوایی نزدیک اجرا کند.

با وجود گذشتن دو هفته از اعلام خروج نظامیان روسیه از سوریه توسط پوتین، شواهد بیشتری وجود دارد که حضور روسیه در سوریه کاهش قابل توجهی نداشته است. در تحلیل انجام شده توسط رویترز نشان داده شده که پوتین از زمان اعلام دستیابی به اهداف خود تجهیزات بیشتری به سوریه ارسال داشته است. هر چند احتمالا بخش بزرگی از این محموله ها برای حفظ فعالیت پایگاه روسیه است، اما گواهی بر این واقعیت است که "عقب نشینی نیروها" تنها تیری از دستگاه دروغ پراکنی روسیه بود.

دیگر باور نادرست که نیازمند بررسی است، این است که پوتین و اسد به هدف دنبال کردن دستورکار صلح و سازش سیاسی هستند. بر خلاف آن، مسکو و دمشق در حال انجام همان کاری هستند که در گذشته بارها از زمان آغاز درگیری ها انجام داده اند – استفاده از فرصت پیشرفت های دیپلماتیک برای جلو بردن اهداف خود. از اواخر فوریه، دوهفته پیش از اعلام عقب نشینی پوتین، آتش بسی در سوریه برقرار شده بود. و درحالیکه هر روز با حملات هوایی روسیه می شد، خشونت عمومی در اکثر کشور کاهش قابل توجهی داشت. اما نگاه نزدیکتر به آنچه نظامیان روسی و سوری تا کنون انجام داده اند، انگیزه اصلی آن ها را روشن می کند: اطمینان از آنکه قرار نیست اسد به این زودی ها از قدرت کنار برود.

ترجمه: محمد صفری
واشنگتن پست:
دستورالعمل دموکرات‌ها برای به دست آوردن دوباره اکثریت در مجلس سنای آمریکا روشن است: سناتورهای جمهوریخواه آسیب پذیر در انتخابات را به دونالد ترامپ داوطلب پیشتاز حزب جمهوریخواه در انتخابات درون حزبی گره بزنید. واکنش جمهوریخواهان هم این است: یک مجلس سنای دموکرات، آمریکا را از امنیت دور می‌کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
واشنگتن پست نوشت: دستورالعمل دموکرات‌ها برای به دست آوردن دوباره اکثریت در مجلس سنای آمریکا روشن است: سناتورهای جمهوریخواه آسیب پذیر در انتخابات را به دونالد ترامپ داوطلب پیشتاز حزب جمهوریخواه در انتخابات درون حزبی گره بزنید. واکنش جمهوریخواهان هم این است: یک مجلس سنای دموکرات، آمریکا را از امنیت دور می‌کند.

به گزارش «انتخاب»، کمیته ملی حزب جمهوریخواه برای مجلس سنا پخش آگهی های دیجیتالی انتخاباتی در پنج ایالت را از پنجشنبه در فیسبوک و یوتیوب آغاز کرده است. در این آگهی‌ها به شدت از تایید توافق هسته‌ای ایران، ظهور داعش، و تمایل اوباما به تعطیلی بازداشتگاه نظامی گوانتانامو در خلیج کوبا انتقاد می شود.

آگهی‌های منتشر شده چهار دموکرات را هدف گرفته‌اند. یکی از آنها سناتور دموکرات مایکل بنت از کلورادو است که باید در یک رقابت نزدیک در انتخابات سراسری در دوازدهم آبان ماه از کرسی خود دفاع کند. سه آگهی دیگر جیسون کندر از ایالت میسوری، کاترین کورتز مستو از ایالت نوادا، و جو سستک از ایالت پنسیلوانیا را هدف گرفته‌اند. آگهی پنجم هفته آینده منتشر می‌شود.

در این آگهی‌ ها، کاندیداهای دموکرات "یکی دیگر از حامیان سیاست خارجی ضعیف اوباما" توصیف می‌شوند و بخشی از سوابق این کاندیداها در مورد مسائل امنیت ملی نشان داده می‌شود. برای نمونه، در آگهی مربوط به جیسون کندر رأی او در موافقت با انتقال زندانیان بازداشتگاه گوانتانامو به نیوجرسی در سال ۲۰۰۹ زمانی که نماینده مجلس ایالتی بود برجسته شده است.

در آگهی مربوط به جو سستک نیز بخشی از صحبت‌های او در سال ۲۰۱۴ میلادی شنیده می‌‌شود که گفته است داعش "تقریبا کارش تمام است." در آگهی های سناتور مایکل بنت و کترین کورتز مستو حمایت آنها از توافق هسته‌ای با ایران زیر ذره بین گذاشته شده است.
جیسون کندر در حال حاضر از ادامه کار بازداشتگاه گوانتانامو حمایت می‌کند. جو سستک، که در نظرسنجی های انتخابات درون حزبی دموکرات‌ها پیشتاز است، می‌گوید نظر او درباره داعش از صحبت هایش به طور گزینشی انتخاب شده است. البته او از این که جمهوریخواهان او را به جای رقیب دموکرات اش در انتخابات درون حزبی هدف گرفته‌اند، شاید بدش نیاید. کیتی مک گینتی رقیب او، روز چهارشنبه از سوی باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا، مورد حمایت قرار گرفت و از پشتیبانی رهبران حزب برخوردار است.

الی ماری از سخنگویان کمیته ملی حزب جمهوریخواه برای مجلس سنا می‌گوید، این کمیته مبلغ قابل توجهی را به این آگهی های دیجیتالی اختصاص داده است. گزارش شده بود که این کمیته ۱۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار برای هزینه های تبلیغاتی تا انتهای ماه فوریه در اختیار داشت.
کمیته ملی حزب دموکرات برای مجلس سنا دو هفته پیش آگهی های انتخاباتی را با عنوان "حزب ترامپ" پخش کرد. این تبلیغات انتخاباتی آغازگر وعده این کمیته به تلاش های "مداوم" برای نمایش آگهی‌های اینترنتی است که حمایت سناتورهای جمهوریخواه از ترامپ را از زبان خود آنها نشان می‌دهد.
بنا بر گزارش‌‌ها، این کمیته ۱۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار برای هزینه این تبلیغات در دست دارد.
بازگشت به عراق پس از دو سال دوری به من کمک کرده تا بتوانم محوری ترین مساله ای که سیاست خارجی آمریکا را در قبال خاورمیانه امروز درگیر خود کرده مورد اشاره قرار دهم: وقتی کاری که باید انجام دهید غیرممکن باشد و نادیده گرفتن این غیرممکن بودن هم خود غیر ممکن باشد چه کاری می توانید انجام دهید؟ خاصه آنکه شرکای کلیدی تان هم غیرقابل تحمل باشند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
داعش، موشکی است که سیستم هدایت آن فرزند مستقیم ایدئولوژی ضد شیعه وهابیت عربستان است / نابودی تروریست ها به مذاکره ایران و عربستان بستگی دارد

توماس فریدمن در نیویورک تایمز نوشت: بازگشت به عراق پس از دو سال دوری به من کمک کرده تا بتوانم محوری ترین مساله ای که سیاست خارجی آمریکا را در قبال خاورمیانه امروز درگیر خود کرده مورد اشاره قرار دهم: وقتی کاری که باید انجام دهید غیرممکن باشد و نادیده گرفتن این غیرممکن بودن هم خود غیر ممکن باشد چه کاری می توانید انجام دهید؟ خاصه آنکه شرکای کلیدی تان هم غیرقابل تحمل باشند.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، این نشریه در ادامه آورده است: نابودی داعش امری لازم برای ایجاد ثبات در عراق و سوریه است، اما تا هنگامی که فرقه ها واقعا بر سر تقسیم قدرت کنار نیایند، عملی نیست؛ از سوی دیگر نادیده گرفتن سرطان داعش و توانایی گسترش آن حتی تا مرزهای بلژیک نیز ناممکن است. 

و اگر فرض کنیم همه این ها به قدر کافی غیرممکن نباشد، تلاش برای ایجاد امنیت کافی در عراق برای استقرار دموکراسی نیازمند آن است که آمریکا چشم خود را بر این حقیقت ببندد که مهمترین متحد عضو ناتوی آن در منطقه که ترکیه است، در حال تغییر از یک کشور دموکرات به یک دیکتاتوری است که دیگر باید رئیس جمهور آن را "سلطان اردوغان" خطاب کرد. نمونه این دست اقدامات او بستن روزنامه های مخالف و به زندان و دادگاه فرستادن روزنامه نگاران است. اما چون آمریکا به پایگاه هوایی ترکیه و همکاری با آن ها برای ایجاد حداقلی از دموکراسی در آینده عراق نیاز دارد، در برابر نابودی دموکراسی در ترکیه کنونی ساکت است. پیدا کردن منطق این رویکرد با شما.

و به این فکر کنید که در آمریکا این همه آدم را داریم که در حال رقابت برای رئیس جمهور شدنند تا بتوانند مسئولیت این مشکلات را به عهده بگیرند! شاید کسی به آن ها نگفته اکنون سخت ترین زمان در 70 سال گذشته برای مدیریت سیاست خارجی امریکا است.

حقیقیت مسئله ای که اوباما با آن روبرو است بسیار پیچیده است. اگر فکر می کنید یک جواب ساده وجود دارد، باید برای یک هفته به اینجا بیایید. فقط فهمیدن تفاوت میان احزاب و شبه نظامیان کرد در سوریه و عراق را در نظر بگیرید: ی پ گ، پ ی د، پ و ک، ک د پ، و پ ک ک.

برگردیم به آینده عراق.  به عقیده نجم الدین کریم، شهردار استان کرکوک که بخشی از آن در اشغال داعش است، می گوید: « مساله عراق داعش نیست. داعش علامتی از سوءمدیریت و فرقه گرایی است». به عقیده او حتی اگر داعش از استحکاماتش در موصل خارج شود درگیری های داخلی و سوءمدیریت در بغداد و تنش های فرقه ای برطرف نخواهند شد. حتی اوضاع پس از خروج داعش می تواند از این هم بدتر شود.

چرا؟ زیرا آن زمان درگیری بزرگ دیگری میان عراقی های سنی، کرد، ترکمن، شبه نظامیان شیعه، ترکیه و ایران(!) بر سر کنترل مناطقی که اکنون تحت کنترل داعش قرار دارد به وجود خواهد آمد. هیچ اتفاق نظری بر سر چگونگی تقسیم قدرت در مناطق تحت تسلط داعش پس از آزاد کردن آن ها وجود ندارد. پس اگر یک روز شنیدید بغدادی، خلیفه خودخوانده داعش، معدوم شده و پرچم داعش از موصل پایین آمده، چندان هم خوشبین نباشید.

یک واقعیت ناخوشایند دیگر از شمال عراق نیز این است: با وجود تمام آنچه از "سربازان خارجی" پیوسته به داعش به گوش می رسد، اکثریت بزرگی که از استان کرکوک به جنگ در کنار داعش پیوسته اند از سنی های محلی بوده اند، که تصور می کردند داعش از آن ها در مقابل دولت مرکزی حمایت می کند. یا برخی هم سنی های فقیری بوده اند که پیوستن به داعش را فرصتی برای کسب قدرت علیه سنی های ثروتمندتر و زبرپایه تر می دانستند.

همچنین بسیاری از قبیله های سنی در منطقه موصل از یکدیگر جدا شده و برخی به داعش پیوسته اند. از منابع امنیتی کردستان شنیده شده است که انتقام های بسیاری علیه سنی هایی که به داعش پیوسته اند، توسط قربانیان و سنی های مخالف داعش صورت خواهد گرفت – اگر و وقتی که داعش مغلوب شود. زنان عراقی ایزدی که مورد اسارت و آزار داعشی ها قرار گرفته بودند و توانسته بودند به اردوگاه های آوارگان پناه ببرند به امدادگران کرد گفته اند که بیش از تنها چند مورد آزارها نه توسط سربازان خارجی  از چچن یا لیبی، که توسط عراقی های سنی شهر خودشان صورت گرفته. این امدادگر معتقد است آن ها دیگر نمی توانند به همسایه شان اعتماد کنند.

دیگر نمی دانم چه چیزی برای نابودی داعش – و ایجاد نظمی معقول به جای آن – کافی است، اما لازم است این مسئله روشن شود: درگیری میان فرق باید فروکش کند.

داعش موشکی است که سیستم هدایت آن فرزند مستقیم ایدئولوژی خشک مذهب، ضد شیعه و ضد تکثرگرایی وهابیت عربستان سعودی است، و سوخت آن از به حاشیه رانده شدن و ضعیف نگه داشتن اقلیت سنی عراق تامین می شود.

در ادامه ادعا شده است: تا وقتی میان عربستان و ایران این درگیری ها ادامه داشته باشد، همیشه داعش دیگری درست می شود. به همین دلیل است که مهمترین "روند صلح" در خاور میانه در حال حاضر به ایران و عربستان باز می گردد.

اما تنها صبر کردن برای آن گزینه ساده ای نیست. غیر ممکن را نمی توان منکر شد، زیرا داعش شریر و شریرانه هوشمند است. هر چه بیشتر باقی بماند، خطرناک تر می شود. اخیرا روزنامه ایندیپندنت انگلستان گزارش داده که شبه نظامیان داعش در صدد به گروگان گرفتن یک دانشمند هسته ای بلژیک برای دسترسی به تاسیسات تحقیقاتی هسته ای این کشور بوده اند.

احتمالا اوباما دارد بهترین کاری که به نظرش می رسد را در مواجهه با داعش انجام می دهد: تضعیف کردن، محدود ساختن و بی اهمیت نشان دادن داعش و همزمان تلاش برای مذاکره با کشورهای سنی و شیعه برای دستیابی به شکلی از توافق. اما داعش به این سادگی ها هم انکار شدنی نیست. آن ها به خوبی شبکه سازی کرده و معتقد به هیچ هنجار اجتماعی و شهروندی نیستند. و آمریکا برای این مشکل راه حلی ندارد.

تنها مردم همان منطقه می توانند صلح و ثبات را به منطقه خودشان بازگردانند و واقعا داعش را شکست داده و مشروعیت چنین تفکراتی را سلب کنند؛ اما این منطقه بسیار جدا از هم، عصبانی و سردرگم تر از آن است که بتواند به آن دست پیدا کند.

ترجمه: محمد صفری
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد