سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

فیلم/ واکنش آمریکا به تحویل اس ۳۰۰ به ایران

همزمان با انتشار برخی خبرها از قریب الوقوع بودن تحویل سامانه دفاعی اس ۳۰۰ روسیه به ایران، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا از تحقق این خبر ابراز نگرانی کرد.گروه فیلم و صوت مشرق، مارک تونر، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در کنفرانس خبری به برخی گزارش‌ها درباره آغاز فرایند فروش سامانه دفاع موشکی اس 300 به ایران واکنش نشان داد.
وی در پاسخ به سوالی دراین باره گفت: «تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که ما بارها مخالفتمان را به هر گونه فروش اس 300 به ایران اعلام کرده‌ایم و چند سالی می شود که در این باره ابراز نگرانی کرده ایم.جان کری در دیدار با همتای روسی خود این موضوع را مطرح و درباره فروش این سامانه پیچیده دفاعی به ایران اعتراض کرده است. اما درباره موضوع سوخو اطلاعی ندارم. این حق را برای خود محفوظ نگه می داریم که در صورت مشاهده هرگونه نقض پیمان از جانب ایران، این کشور را مجازات کنیم.»
نامزدی خطرناک‌تر از ترامپ/
آدرس مورد نظر کپی شد

پس از انفجار خونین شب گذشته در آنکارا

یک کاروان نظامی ارتش ترکیه در جنوب شرق این کشور هدف انفجار قرار گرفت

منابع امنیتی ترکیه از هدف قرار گرفتن یک کاروان نظامی این کشور در جنوب شرق ترکیه خبر دادند.

خبرگزاری فارس: یک کاروان نظامی ارتش ترکیه در جنوب شرق این کشور هدف انفجار قرار گرفت                

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، رسانه‌های ترکیه از یک انفجار جدید در جنوب شرق این کشور خبر دادند.

شبکه العربیه نیز به نقل از منابع امنیتی ترکیه اعلام کرد: در این انفجار یک کاروان نظامی ارتش ترکیه هدف قرار گرفت‌ و گفته می‌شود که در این انفجار، شماری از نظامیان زخمی شده‌اند.

رویترز اندکی پس از انتشار این خبر شمار قربانیان این انفجار را 7 نفر از نیروهای امنیتی ترکیه اعلام کرد و برخی اخبار از زخمی شدن شمار دیگری از این نظامیان حکایت دارند.

این در حالی است که غروب چهارشنبه (دیروز)، انفجار خودروی بمب‌گذاری‌شده در آنکارا، پایتخت ترکیه، به کشته شدن دست‌کم 28 و زخمی شدن 61 نفر دیگر منجر شد. این انفجار، به فاصله حدود 300 متری از ساختمان پارلمان و ستاد کل فرماندهی ارتش ترکیه به وقوع پیوست. 

با آنکه هیچ گروهی هنوز مسئولیت این انفجار را به عهده نگرفته، یک مقام امنیتی، به شرط عدم افشای نام، گروه حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) را مسئول ارتکاب آن معرفی کرده است. علی‌رغم این، منابع امنیتی حاضر در مناطق کردنشین ترکیه، گروه تروریستی داعش را عامل این حمله دانسته‌اند.

«آن چه برای آمریکا بهترین است، برای دنیا هم بهترین است.»؛ این شعار انتخاباتی تد کروز است. نامزدی که پس از پیروزی در آیووا، زنگ خطر را برای آمریکایی‌ها به صدا درآورده است.
گروه بین‌الملل مشرق - چندی قبل در رای گیری در مجمع انتخاباتی حزب جمهوری خواه در ایالت «آیووا»، سناتور «تدکروز» توانست با 27 درصد آراء از مهم‌ترین رقیبش، دانلد ترامپ، پیشتاز فعلی حزب جمهوری‌خواه، با 24 درصد آراء، پیشی بگیرد.  این توفیق بزرگ برای تد کروز، تا حدی غافلگیرکننده بود و دغدغه‌های زیادی را در داخل آمریکا درباره محکم‌تر شدن موضع محافظه‌کاران تندرو و حتی شبه فاشیست در اردوی جمهوری‌خواهان به همراه داشته است.

تد کروز شبه فاشیست و احیای امپریالیسم آمریکایی

گرچه این پیروزی در همین ابتدای راه با جنجال همراه بود، چرا که کمپین انتخاباتی کروز، برای کسب رای بیشتر در آیووا، شب قبل از رای‌گیری به یک حربه کثیف متوسل شد و با ارسال پیامک به رای‌دهندگان، از انصراف «بن کارسن»، یکی از رقبای کروز در این ایالت، خبر داد و از طرفداران احتمالی کارسن خواست به کروز رای بدهند. این در حالی بود که کارسن به هیچ وجه از رقابت کناره نگرفته بود. همین مساله البته بازخورد منفی زیادی نسبت به سلامت اخلاقی تد کروز به همراه داشته که بسیار از مذهب دم می‌زند و به اصطلاح خودمانی، جانماز آب می‌کشد. کروز گرچه به اندازه دانلد ترامپ هیاهوی پوپولیستی ندارد و کم‌تر در سخنرانی‌های عمومی خود  مواضع جنجالی عوام‌پسند ابراز می‌کند، لیکن با مواضع و دیدگاه‌های به مراتب خطرناک‌تر از ترامپ، آهسته و پیوسته کار خود را پیش می‌برد و حتی اکنون صحبت پیشتازی عنقریب او در حزب جمهوری‌خواه است. اما افکار و برنامه‌های تد کروز چیست که موجبات نگرانی و دغدغه عقلای سیاسی در ایالات متحده شده است؟

تد کروز شبه فاشیست و احیای امپریالیسم آمریکایی

تد کروز، متولد 1970، سناتور فعلی ایالت تگزاس (از 2013) و معاون اسبق دادستان کل ایالت تگزاس (2008-2003) است. شاید هیچ چیز به اندازه شعار اصلی کمپین انتخاباتی تد کروز، ماهیت امپریالیستی تفکر او را نشان نمی‌دهد: «آن چه برای آمریکا بهترین است، برای دنیا هم بهترین است.»
شاید بخش زیادی از اعضای حزب جمهوری‌خواه هم با عقاید و شعارهای او موافق نباشند، لیکن پیروزی هفته گذشته او در رای‌گیری داخلی حزب جهوری‌خواه در ایالت آیووا، و پیش افتادن از سایر رقبا در این ایالت، ثابت کرد که دیدگاه فوق محافظه‌کار و ارتجاعی او را دیگر نمی‌توان نادیده گرفت، همین‌طور که در ابتدای ورود دانلد ترامپِ دلقک ماب هم کسی پیشتازی امروز او را در حزب پیش‌بینی نمی‌کرد.
کروز این امتیاز را نسبت به سایر نامزدهای انتخابات (به استثناء برنی سندرز دموکرات) دارد که از ابتدا دیدگاه خود را درباره آینده امریکا صریح و شفاف بیان کرده است. مساله این جاست که این دیدگاه برای بسیاری از خود آمریکایی‌ها هم ترسناک جلوه می‌کند. دیدگاه او را بی‌هیچ اغراقی می‌توان امپریالیستی، نژادپرستانه، جنسیت‌گرا، طبقاتی و بیگانه‌هراسانه خواند. برای مثال، او پیشنهاد داده است که علاوه بر به کارگیری فناوری فوق پیشرفته نظارتی، یک دیوار عظیم بتونی هم در مرز آمریکا با مکزیک ساخته شود، تا جلوی هرگونه ورود غیرقانونی مکزیکی‌ها به خاک آمریکا را بگیرد. این در حالی است که تنها نیاز شرکت‌های آمریکایی به کارگر، معیار مورد پذیرش تد کروز برای قانونی‌بودن یک مهاجر است.

کروز خواهان پررنگ شدن دوباره نقش نیروی نظامی در اعاده و تثبیت سلطه آمریکا بر جهان است. به علاوه، او از حامیان سرسخت تقویت حمایت نظامی آمریکا از رژیم صهیونیستی است و از همین رو به دلیل آن چه «مواضع یهود‌ستیزانه سازمان ملل» علیه سیاست‌های اسراییل می داند، ایده قطع بودجه سازمان ملل را از جانب آمریکا مطرح کرده است.
طرح مالیات ثابت (flat) یکی از جنجال‌برانگیزترین طرح‌های کروز در زمینه اقتصاد است که منفعت مستقیم شرکت‌های بزرگ آمریکایی و میلیونرهای این کشور را تامین می‌کند.  در عین حال، از آن جا که کروز «گرم شدن هوا» را یک شوخی و غیرواقعی می‌داند، قصد دارد انقلابی در احیای صنعت سوخت فسیلی آمریکا به راه بیاندازد.
بخش مثبت دیدگاه او را باید مخالفت با «ازدواج همجنس‌بازان» دانست که ریشه در ذهن ایدئولوژیک مسیحی او دارد.
کروز بی‌شک محافظه‌کارترین نامزد ریاست جمهوری دست کم در چند دهه اخیر آمریکاست.این سناتور نسبتا جوان 45 ساله، برای مبارزه با مهاجرت غیرقانونی مکزیکی‌ها به آمریکا علاوه بر ساخت دیوار بتونی، سیستم بیومتریک ورود و خروج و همچنین سه برابر کردن نیروی گارد مرزی، حداقل 5 سال حبس را هم برای هر کسی که غیرقانونی وارد ایالات متحده شود، در نظر گرفته است.طبق عقاید کروز که کاملا در شعارهای انتخاباتی او هم عیان است، او برای رییس جمهور آمریکا این حق را قایل است که به ملت‌های دیگر، چگونه زیستن را دیکته کند، چرا که «ایالات متحده یک کشور استثنایی است، کشوری که سایر ملل آرزو دارند شبیه آن باشند. ما باید مثل یک چراغ تابان هدایت برای انسان‌های آزاد دنیا باشیم، مردمی که از بازار آزاد و نظام حکومتی ما بهره‌مند هستند!»
به بیان دیگر، اگر «انسان‌های آزاد» سایر کشورها تصمیم بگیرند که نمی‌خواهند در بازار آزاد تحت نظام حکومتی آمریکا زندگی کنند، آمریکایی‌ها باید آن‌ها را به این کار وادارند چرا که آن‌ها درک درستی ندارند که چه چیز بهترین انتخاب برای آن‌هاست. همین امر جایگاه آزادی ملل را در ذهن این نامزد ریاست جمهوری آمریکا معلوم می‌دارد.

تد کروز قول داده است که به محض تحویل گرفتن منصب ریاست جمهوری، «منافع مربوط به امنیت ملی آمریکا را در همه مصادیق آن در اولویت قرار دهد.» مهم‌ترین روش تحقق این هدف، افزایش قابل توجه بودجه نظامی برای تضمین ادامه سلطه آمریکا بر سرتاسر جهان است. او مدافع سرسخت و متعصب تقویت پیوندهای نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی است، پیوندی که همین الان هم یک چهارم کمک‌های خارجی آمریکا را تشکیل می‌دهد. به عقیده او «یک اسراییل نیرومند به طرز قابل توجهی امنیت آمریکا را ارتقاء می‌دهد.» در وجه سیاسی هم، کروز مخالف راه حل «دو کشوری » برای سازش فلسطین و اسراییل است و هشدار داده که در صورت انتخاب، به دلیل مواضع ضد یهودی سازمان ملل! بر سر مساله شهرک‌نشینان صهیونیست، تمام تلاش خود را برای قطع بودجه سازمان ملل از جانب آمریکا انجام خواهد داد.

تد کروز به قدری حامی رژیم صهیونیستی است که حتی به راه‌حل سازش و تشکیل دو دولت که بسیاری از صهیونیست‌ها نیز موافق هستند، رضایت نمی‌دهد!

او حتی گامی پیش‌تر رفته و دانشگاه‌هایی که در آمریکا به جنبش بایکوت اسراییل پیوسته‌اند، به قطع بودجه فدرال، در صورت انتخاب خود تهدید کرده است. همزمان با این موضع حمایتی از اسراییل، او به طرفدارانش وعده داده است که به محض ورود به کاخ سفید، توافق هسته ای دولت اوباما با ایران را به سطل زباله بیاندازد.همزمان در عرصه داخلی کروز در نظر دارد تا «سرویس درآمدهای داخلی» که یک نوع نهاد ممیز مالیاتی در این کشور است حذف نماید تا یک نرخ ثابت 10 درصدی مالیات بر همه اقشار اعمال گردد. منفعت مستقیم این سیاست به طبقه 1 درصدی بالای جامعه آمریکا می‌رسد که مالیات حدودا 40 درصدی امروز آن‌ها به 10 درصد کاهش می‌یابد.کاهش مالیات‌گیری، مساوی با کاهش بودجه دولتی، قطع بسیاری از یارانه‌ها و بودجه‌های رفاهی دولت و اثرات منفی مستقیم بر بخش‌های عمومی چون بهداشت و درمان و آموزش است. این مساله، در کنار افزایش قابل توجه بودجه نظامی، به معنای برداشته‌شدن بیش از پیش حمایت دولتی از اقشار آسیب‌پذیر جامعه آمریکا خواهد بود. در زمینه سلامت عمومی، کروز اعلام کرده که یکی از برنامه‌هایش، کنار گذاشتن طرح بیمه فراگیر اوباما (موسوم به Obama care) را ابطال خواهد کرد.
 البته «برنی سندرز»، نامزد دموکرات هم چنین قولی داده است، لیکن سندرز تاکید کرده که طرح اوباما را با طرحی جامع‌تر و کامل‌تر جایگزین خواهد کرد. اما تد کروز قصد دارد بخش سلامت ملت آمریکا را هم به دست بی‌رحم بازار آزاد بسپارد تا تعرفه‌های آن را عرضه و تقاضا تعیین کنند. نتیجه آن چیزی جز یک تراژدی برای اقشار کم درامد آمریکا نخواهد بود که بدون هیچ پوشش بیمه قابل اتکایی از طرف حکومت رها خواهند شد.
سناتور جمهوری‌خواه ایالت تگزاس، در زمینه اقتصاد، طرحی انقلابی در دست دارد. او می‌خواهد رونق و شکوفایی اقتصاد بحران‌زده آمریکا را با یک «رنسانس بزرگ انرژی آمریکا» حل کند. این رنسانس هیچ ارتباطی به رویکردهای جدید در رو کردن به منابع انرژی تجدیدپذیر ندارد، بلکه به دنبال احیاء صنعت سوخت فسیلی با افزایش اکتشاف و تولید نفت و گاز طبیعی است. کروز هیچ نگرانی از اثرات فاجعه‌بار چنین طرحی بر محیط زیست این کشور و دنیا ندارد، چرا که اصولا تغییر اقلیمی زمین به واسطه فعالیت انسانی را یک شوخی می‌داند. باید توجه داشت که همین الان هم آمریکا بزرگ‌ترین تولیدکننده گازهای گلخانه‌ای (عامل اصلی گرم‌تر شدن هوا) در جهان است که به پیمان کیوتو (پیمان بین‌المللی برای کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای) ملحق نشده است!
البته به مصداق «عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگوی»، آقای کروز جنبه‌های مثبتی هم در دیدگاه خود دارد که عمدتا به وجه مذهبی دیدگاه محافظه‌کارانه او برمی‌گردد. مبارزه با سقط جنین بدون دلیل پزشکی و ازدواج همجنس‌بازان سرفصل این بخش از دیدگاه‌های اوست. کروز یکی از قانونگذارانی بود که توانست جلوی حذف عبارت «در سایه خداوند» را از سوگند وفاداری در هنگام اخذ تابعیت آمریکا توسط دادگاه عالی بگیرند. البته تد کروز اخیرا در چند سخنرانی مخالفت خود را با خدمت دختران آمریکایی در ارتش ابراز کرد که بن‌مایه‌های ایدئولوژیک مسیحی تفکر او را نشان می‌دهد.
مورد چالش برانگیز دیگر در برنامه‌های کروز، دفاع متعصبانه او از حق نگهداری و کاربرد اسلحه توسط شهروندان آمریکایی است. این در حالی است که آمریکا سالی پرتلفات را از نظر میزان تیراندازی در داخل خاک این کشور پشت سر گذاشته است. او استدلال می‌کند که «در حالی که تروریست‌های اسلام‌گرا به دنبال حمله به آمریکایی‌ها در داخل خاک آمریکا هستند، حق آمریکایی‌ها برای حفاظت از خانواده‌ها و اجتماعاتشان حیاتی‌تر از همیشه است.» البته این استدلال هم مثل بسیاری از حرف‌های جناب سناتور، ادعایی بی‌پایه بیش نیست، چرا که در موضوع اسلحه، اتفاقا نگرانی اصلی مربوط به خود آمریکایی‌های دارای سلاح است که سالانه 10000 نفر از هموطنان خود را با تیر می‌کشند. نسبت حملات تروریستی خارجی‌ها در خاک آمریکا (به غیر از 11 سپتامبر) به رقم ذکر شده ناچیز و قابل اغماض از این نظر است.
پیروزی کروز در ایالت آیووا، باعث چرخش قابل ملاحظه ایالات متحده به سوی راست در عرصه داخلی و سیاست خارجی خواهد شد. طرح‌ها و برنامه‌های این سناتور فوق محافظه کار تگزاس، نه تنها بسیاری از آمریکایی‌ها، که بسیاری از خارجی‌هایی شده است که باور ندارند «آمریکا یک کشور استثنایی و آگاه به نیک و بد همه ملل جهان است». این دیدگاه امپریالیستی و نخوت‌آمیز آمریکایی از بعد از جنگ دوم جهانی، نتیجه‌ای جز یک دنیای پرآشوب نداشته که تروریزم، بحران آوارگان، قاچاق انسان، نابرابری و فقر وحشتناک و تخریب زیستی از مشخصات آن هستند. دولت احتمالی تد کروز و امثال او، تنها این وضعیت غمبار و تاریک را وخیم‌تر خواهد کرد.
آنچه مسلم است، بنیان اندیشه تد کروز و کسانی که او نمایندگی‌شان می‌کند (نئوکان‌ها، تی پارتی، صهیونیست‌های مسیحی و ...) بنیانی سست و باطل است، چرا که فجایعی که دخالت‌های مستقیم و غیرمستقیم ایالات متحده در سرتاسر دنیا به وجود آورده است، نشان می‌دهد که آن چه برای آمریکا بهترین است، قطعا برای سایر ملل بهترین نیست.
لشکرکشی سعودی‌ها به سوریه از خیال تا واقعیت
روزهای اخیراظهارات مقامات سعودی مبنی برقصداین رژیم برای مداخله زمینی‌درسوریه بسیاری راشگفت‌زده کرده است.انتشارگزارش‌هایی ازآمادگی عربستان برای اعزام ۱۵۰ هزارسرباز به سوریه وانتقال جنگنده‌های عربستان به پایگاه ترکیه نشان ازرویای جدید سعودیها دارد.
به گزارش مشرق، طی روزهای اخیر اظهارات مقامات سعودی مبنی بر قصد این رژیم برای مداخله زمینی در سوریه بسیاری را شگفت‌زده کرده است. انتشار گزارش‌هایی از آمادگی عربستان برای اعزام 150 هزار سرباز به سوریه و انتقال جنگنده‌های عربستان به پایگاه اینجرلیک ترکیه نشان از رویای جدید سعودی‌ها دارد. پرسش‌های متعددی در این میان مطرح است و آن این که آیا عربستان واقعا چنین قصدی دارد؟ هدف از این لشکرکشی‌ احتمالی چیست؟ آیا عربستان توان ائتلاف‌سازی در این زمینه را دارد؟ آیا راهبرد اعزام نیروی زمینی به سوریه عملی است؟ آیا مشکل عربستان در سوریه با اعزام نیروی زمینی حل می‌شود؟ آیا شرایط اقتصادی و سیاسی داخلی عربستان این توان و اجازه را به این رژیم می‌دهد که به سوریه لشکرکشی کند؟ واکنش جبهه مقاومت در این میان چه خواهد بود؟ آیا این لشکرکشی احتمالی مشروعیت بین‌المللی دارد؟ در این نوشتار قصد یافتن پاسخ‌هایی برای این سوال‌ها را داریم.

سرویس خارجی
تاریخ روابط بین‌الملل پر از تصمیمات اشتباه دولت‌هاست که بعضا به قیمت نابودی کشورهایشان تمام شده است. سیستم حکومتی عربستان فاقد یک بینش عقلانی و کلان‌نگر است و هیئت حاکمه ناپخته و متوهم سعودی طی یک سال گذشته ثابت کرده از گرفتن تصمیمات غیرعقلانی ابایی ندارد؛ لذا بعید نیست که سعودی‌ها واقعا چنین قصدی داشته باشند. «مورگنتا» نظریه‌پرداز برجسته رئالیسم کلاسیک در روابط بین‌الملل در بیان اصول چندگانه دیپلماسی می‌گوید: «هرگز کشورها نباید خود را در موقعیتی قرار بدهند که عقب‌نشینی از آن موقعیت به منزله از دست رفتن اعتبار و حیثیت آنها تلقی شود.» به نظر می‌رسد عربستان خود را گرفتار این وضعیتی که مورگنتا می‌گوید کرده است، چرا که آل سعود طی چهار سال گذشته بارها بر این نظر خود در سوریه تاکید کرده که «اسد یا با راه حل سیاسی کنار می‌رود یا با راه حل نظامی.» اما نه تنها این هدف از طریق راهکار سیاسی و مذاکرات متعدد در ژنو به دست نیامده است بلکه در عرصه میدانی نیز با تشکیل ائتلاف چهارگانه ایران، حزب‌الله، روسیه و سوریه معادلات میدانی به شدت به نفع ارتش سوریه طی ماه‌های گذشته تغییر کرده و نیروهای جبهه مقاومت بسیاری از مناطق استراتژیک را از دست تروریست‌های مورد حمایت عربستان، ترکیه و غرب پس گرفته‌اند و خود را برای نبرد بزرگ آزادسازی حلب و قطع کامل خطوط مواصلاتی تروریست‌ها از ترکیه آماده می‌کنند.

بسیاری از کارشناسان قصد عربستان برای لشکرکشی به سوریه را نشان از ناامیدی سعودی‌ها در دو جبهه سیاسی و نظامی می‌دانند. و یکی از سناریوهای محتمل را این می‌دانند که با پیروزی‌های گسترده اخیر مقاومت در آزادسازی مناطق استراتژیک سوریه و به ویژه «نبل» و «الزهرا» و همچنین احتمال آزادسازی «حلب» همزمان با مذاکرات بین‌المللی ژنو و مونیخ، دولتمردان سعودی با اعلام این راهبرد غیرعملی که خود نیز چندان به موفقیت آن باور ندارند، قصد دارند روند مذاکرات را به نفع گروه‌های تروریستی و به ضرر دولت سوریه تغییر دهند و شانس چانه‌زنی تروریست‌ها را در مذاکرات افزایش دهند، اما فارغ از اینکه این سناریو درست باشد یا غلط، دلایل و شواهد عدیده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد آل سعود حتی در صورت دست زدن به این اشتباه استراتژیک نیز، شکست  بسیار سختی خواهد خورد. شکستی که حتی ممکن است موجودیت این رژیم را نیز خیلی زودتر از پیش‌بینی‌ها به ورطه نابودی بکشد؛ بخوانید:

1- آل سعود به کمک برخی کشورها و با حمایت‌های تمام قد غرب نزدیک به یک سال است که با تمام توان به کشور یمن که از فقیرترین کشورهای جهان است حمله کرده است. در این مدت نه تنها ارتش کاملا مجهز سعودی به هیچ‌یک از اهداف اعلامی خود نرسیده و از مقابله با نیروهای مقاومت مردمی و ارتش یمن با کمترین امکانات عاجز بوده بلکه استان‌های مرزی عربستان مثل جیزان و عسیر نیز بارها هدف حملات موثر یمنی‌ها بوده و بسیاری از نظامیان و مقامات عالی‌رتبه سعودی و اماراتی در این حملات نیز کشته شده‌اند. پرسش بسیار واضح از سعودی‌ها این است که شما که قادر به مقابله با نیروهای مردمی یمن با کمترین امکانات نیستید و حتی امنیت مناطق مرزی خود را نیز در نجران، جیزان و عسیر به دلیل بی‌کفایتی و فقدان نیرو از دست رفته می‌بینید با چه انگیزه و امیدی می‌خواهید به سوریه لشکرکشی کنید؟

2- عربستان برای ائتلاف‌سازی جهت لشکرکشی به سوریه باید «هفت‌خوان رستم» را طی کند. ائتلاف‌سازی در عرصه بین‌المللی نیازمند مشروعیت داخلی، توان، قابلیت، پرستیژ و شخصیت بین‌المللی است که سعودی‌ها هیچ کدام از این فاکتورها را ندارند. سعودی‌ها برای ائتلاف‌سازی جهت لشکرکشی به یمن مدت‌ها تلاش کردند که در نهایت غیر از لفاظی‌های زبانی و حمایت‌های لفظی تنها عده قلیلی از کشورهای کوچک و آن هم با دریافت رشوه‌های کلان مثل مزدوران سودانی حاضر شدند نیروهای خود را به یمن بفرستند. پرسش دیگری که باید سعودی‌ها به آن جواب دهند این است رژیمی که قادر به ائتلاف‌سازی برای جنگ یمن و مقابله با انصارالله نیست، چگونه می‌خواهد ائتلافی زمینی تشکیل داده و به جنگی برود که یک سر آن ایران و روسیه و نیروهای جان برکف و کارآزموده مقاومت است؟ آیا کشوری حاضر می‌شود چنین ریسک خطرناکی را انجام و نیروهای خود را به چنین مهلکه‌ای بفرستد؟

3- مشکل دیگر آل سعود در زمینه لشکرکشی زمینی به سوریه، موضع آمریکا و مواضع متناقض ریاض، آنکارا، واشنگتن در این زمینه است. هرچند طی روزهای اخیر دولتمردان آمریکا مثل «جان کری» اعلام کرده‌اند که از طرح سعودی در این زمینه حمایت می‌کنند و سعودی‌ها نیز گفته‌اند که تنها پس از تشکیل ائتلاف زمینی تحت رهبری آمریکا حاضرند به سوریه لشکرکشی کنند، اما هیچ نشانه میدانی برای قصد آمریکا برای اعزام نیرو به سوریه و درگیر شدن در یک نبرد دیگر دیده نمی‌شود. مقامات آمریکا از جمله جان کری طی روزهای گذشته و همزمان با مذاکرات ژنو خطاب به سعودی‌ها تاکید کرده‌اند که تمایلی به درگیر شدن با روسیه را در سوریه ندارند. «اشتون کارتر» وزیر دفاع آمریکا نیز در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ مجبور شد در پاسخ به اصرار خبرنگاران با قاطعیت تاکید کند که: «اعزام نیروهای فراوان برای دخالت، هرگز شیوه استراتژیک ما نیست.» از طرف دیگر نیز بسیار بعید است که در جریان رقابت‌های انتخاباتی سخت و نفس‌گیر ریاست جمهوری آمریکا، دموکرات‌ها تمایلی به این بازی  با ابعادی خطرناک  و سرنوشتی نامعلوم داشته باشند. عربستان‌، آمریکا و ترکیه در مورد هدف این ائتلاف نیز با یکدیگر توافقی ندارند. اولویت هرچند ظاهری و اول  واشنگتن در سوریه «داعش» و تضعیف اسد است و نه سرنگونی وی، در حالی که سعودی‌ها سرنگونی نظام بشار اسد را هدف خود در سوریه تعیین کرده‌اند و اگر آنها برای مبارزه با داعش به دنبال تشکیل ائتلاف بودند قطعا قبل از سوریه این کار را در یمن انجام می دانند و  برخی شهرهای یمن را دو دستی به گروه تروریستی داعش تقدیم نمی‌کردند که بر اساس گزارش‌های میدانی نه تنها ایدئولوژی آن کاملا با وهابیت حاکم بر عربستان یکی است بلکه بسیاری از تروریست‌های عضو این گروه که در سوریه و عراق می‌جنگند تابعیت سعودی دارند.

از سوی دیگر نه تنها بین عربستان و آمریکا در مورد اهداف این ائتلاف احتمالی تضاد وجود دارد، خود مقامات سعودی نیز در این زمینه به نظر می رسد که سردرگم هستند؛ در حالی که «عادل الجبیر»، وزیر خارجه عربستان اعلام کرده هدف از اعزام پیاده نظام‌های سعودی به سوریه کمک به مخالفان سوری در مقابله با نظام بشار اسد است، احمد العسیری سخنگوی ائتلاف عربی متجاوزان علیه یمن گفته این نیروها برای مبارزه با داعش به سوریه می‌روند. ترکیه نیز نگاه متفاوتی به سوریه دارد، ترکیه به شدت از قدرت گرفتن کردهای سوریه واهمه دارد و حملات روزهای اخیر به مواضع کردها که با مخالفت آمریکا و اروپا نیز روبه رو شد از این ترس ناشی ‌می‌شود و این درحالی است که عربستان و آمریکا به کردهای سوریه در کنار سایر معارضان به عنوان نیروی بالقوه برای افزایش فشار به اسد نگاه ‌می‌کنند.

4- عربستان برای ائتلاف‌سازی برای لشکر‌کشی زمینی به سوریه غیر از فقدان وجاهت و عدم همراهی آمریکا مشکل دیگری نیز دارد و آن عدم مشروعیت بین‌المللی این اقدام است. اگر سعودی‌ها برای لشکرکشی به یمن و کشتار هزاران زن و کودک یمنی ادعای حمایت از دولت مستعفی منصور‌ هادی را مطرح کردند و مشروعیت ساختگی به جنایت‌های خود دادند، در سوریه حتی این بهانه را نیز ندارند و دولت قانونی سوریه که کرسی نمایندگی این کشور را در سازمان ملل نیز در اختیار دارد صراحتا اعلام کرده با این لشکرکشی در صورت انجام مقابله خواهد کرد. دمشق بر اساس برخی گزارش‌ها از ایران و روسیه نیز خواسته در صورت این لشکرکشی زمینی در کنار ارتش سوریه با آن مقابله کند. از طرف دیگر در صورت طرح چنین مسئله‌ای در شورای امنیت نیز  قطعا وتوی روسیه و مخالفت چین مانع از صدور قطعنامه‌ای برای مشروعیت‌بخشی به این تجاوز و نقض حاکمیت آشکار سوریه خواهد شد. موضع سخت پوتین درباره قطعی بودن پاسخ به این لشکرکشی را نیز به این شرایط باید اضافه کرد. روسیه گفته در صورت انجام چنین لشکرکشی باید منتظر جنگ جهانی سوم بود!

5- دلیل دیگری که عربستان پیش از انجام چنین حماقتی باید به خوبی در مورد عواقب آن اندیشه کند؛ توان نیروهای خود و توان نیروهای طرف مقابل است. بنا به دلایل گفته شده آل سعود در این لشکرکشی احتمالی غیر از توان نیروهای خود روی دولت دیگری نباید حساب کند. مدتی است رسانه‌های عربستان افکار عمومی این کشور را برای اجباری کردن خدمت سربازی آماده ‌می‌کنند. روزنامه الوطن یکی از رسانه‌های رسمی سعودی، به نقل از آنچه «کارشناسان» و «علما» خوانده، خدمت سربازی را «مطالبه نظامی و شرعی» قلمداد کرده است. اما سوال اینجاست آیا سربازگیری اجباری ‌می‌تواند ارتش مزدور و اجاره‌ای سعودی را سر و سامان ببخشد؟ حتی اگر چنین ائتلافی نیز  شکل بگیرد و عربستان نیروهای خود را به سوریه بفرستد، نیرو‌های ناکارآمد سعودی که تجربه جنگ خیابانی، چریکی و شهری را نیز ندارند باید در سوریه با زبده‌ترین و مجهزترین نیروهای منطقه وارد جنگ شوند. روس‌ها طی روزهای اخیر صراحتا تاکید کرده‌اند که قصد ندارند عقب بنشینند و در صورت اعزام نیروی زمینی به سوریه وقوع جنگ فراگیر و حتی جنگ جهانی سوم جهانی نیز محتمل است‌. ایران و حزب‌الله نیز اعلام کرده‌اند در کنار ارتش سوریه خواهند ماند. ارتش سعودی تا کنون در هیچ جنگی موفق نبوده و پس از ورود به هر جنگی با خواری و خفت از آن خارج شده است. اگر ارتش عربستان توان و عرضه جنگیدن داشت در حمله عراق به این کشور و کویت، ائتلاف بین‌المللی به کمکش نمی‌آمد ارتشی که در یمن و از یک نیروی با کمترین امکانات نظامی شکست خورد چگونه به جنگی وارد خواهد شد که یک سوی آن نیروهای مقاومت است‌.

6- غیر از ضعف شدید نظامی سعودی وضعیت اقتصادی و ثبات سیاسی داخلی عربستان نیز اجازه این ماجراجویی خطرناک را به آل سعود نمی‌دهد. آل سعود سال گذشته سیاه‌ترین سال حقوق بشری خود را پشت سر گذاشت و از ترس  ناآرامی‌های مردمی  بسیاری از جمله شیخ شهید آیت‌الله نمر را گردن زد. از سوی دیگر اوضاع در هیئت حاکمه سعودی نیز چندان امیدوارکننده نیست طی ماه‌های گذشته گزارش‌های زیادی از درگیری محمد بن نایف و محمد بن سلمان ولیعهد و جانشین ولیعهد منتشر شده و حتی عده‌ای از احتمال کودتا نیز خبر داده‌اند. در کنار این دو باید وضعیت ناخوشایند اقتصادی عربستان را نیز در نظر گرفت. جاه‌طلبی‌های نظامی  عربستان در یمن‌، سوریه و عراق و حمایت از گروه‌های تروریستی  هزینه مالی سنگینی به آل سعود تحمیل کرده است. هزینه تسلیحاتی سعودی در پنج سال اخیر از مرز 150میلیارد دلار گذشته و به همین دلیل ناچار شد این هزینه‌ها را با صدور اوراق قرضه تامین کند. در کنار این جاه‌طلبی‌ها کاهش شدید قیمت نفت نیز بودجه عمومی عربستان را با بزرگترین کسری در تاریخ خود رو‌به‌رو کرده است، به طور که عربستان با کسری بودجه 87 میلیارد دلاری خود برای اولین بار در تاریخ خود تصمیم به استقراض از بازارهای بین‌المللی گرفته است. اعزام ارتش به سوریه در چنین شرایط وخیم اقتصادی و بی‌ثباتی سیاسی در سطح جامعه و در میان خاندان حاکم تنها و تنها این وضعیت را ‌می‌تواند بی‌ثبات‌تر و وخیم‌تر کند و هیچ عقل سلیمی در چنین شرایطی دست به این خودکشی سیاسی، نظامی و اقتصادی نمی‌زند.

نتیجه‌گیری
مشکل عربستان در سوریه این است که اهدافی دارد که برای تحقق آنها ابزار لازم و توان کافی را ندارد. طی پنج سال گذشته عربستان میلیاردها دلار برای حمایت از گروه‌های تروریستی در سوریه هزینه کرده و پیشرفته‌ترین تسلیحات را در اختیار آنها گذاشته است، ولی تروریست‌ها قادر به سرنگونی بشار اسد نشدند. در عرصه سیاسی نیز ریاض توان و قدرت کافی برای به کرسی نشاندن نظرات خود را ندارد. خود نیز به تنهایی قادر نیست کاری را در سوریه از پیش ببرد، آمریکا نیز غیر از حمایت‌های لفظی کار خاصی نمی‌کند از طرفی برنامه‌ریزی برای تشکیل یک ائتلاف زمینی برای مداخله در کشور ثالثی مستلزم زمانی طولانی است. شاید تنها کاری که آل سعود در سوریه بتواند انجام دهد اعزام چند ده افسر برای آموزش تروریست‌ها و افزایش کمک‌های تسلیحاتی و مالی به آنها باشد. تاریخ ثابت کرده است که دیکتاتورها در شرایط بحرانی دست به حماقت‌های عجیبی می‌زنند. اگر سعودی‌ها با وجود همه این موانع و مشکلاتی که در سر راه خود دارند دست به اعزام نیروی زمینی به سوریه بکنند قطعا یکی از آن حماقت‌های تاریخ خواهد بود و سعودی‌ها آینه عبرت سایر دیکتاتورها خواهند شد که آنها دست به چنین حماقت‌هایی نزنند.منبع: کیهان

یازده علامت سوال بزرگ جلوی قرارداد خرید ایرباس
آیا این حجم خرید ، امتیاز ایران به فرانسه برای عقب نشینی از نقش پلیس بد در مذاکرات نبوده است؟
به گزارش مشرق، پس از امضای قرارداد بزرگ خرید هواپیما از شرکت ایرباس فرانسه ابهامات و سوالات فراوانی پیرامون این قرارداد ایجاد شد و رسانه‌های مختلف هریک از منظری به نقد یا تأیید این قرارداد پرداختند. این نوشتار نیز 11 سوال اساسی پیرامون این قرارداد مطرح می‌کند. هرچند پاسخگویی مسئولین می‌تواند به شفافیت در این قرارداد کمک کند ولی انتشار متن کامل قرارداد مطالبه‌ی به حق کارشناسانی است که انعقاد این قرارداد 10.5 میلیارد دلاری علامت سوال‌های زیادی در ذهن‌شان ایجاد کرده است.

1-آیا ایران نمی‌توانست به ازای این خرید بزرگ امتیاز overhall منطقه‌ای ایرباس را طلب کند؟ با توجه به تعداد بسیار زیاد هواپیماهای ایرباس در منطقه خاورمیانه، مراجعه هواپیماهای ایرباس به ایران جهت انجام تعمیرات اساسی علاوه بر ارزآوری فراوان برای کشور می‌تواند موجب انتقال دانش فنی تعمیر و نگه‌داری هواپیما به ایران شود.

2-چه اقدامی برای داخلی سازی بخشی از یک هواپیما ولو 1% از ارزش هواپیما در این قرارداد دیده شده است. اگر در ازای خرید 10.5 میلیارد دلار هواپیما، ایرباس تعهد خرید 5% از قطعات این هواپیماها را به ایران می‌داد، ایران می‌توانست طی چندسال آینده بیش از 500میلیون دلار قطعه هواپیما صادر کند. حتی اگر این قطعات شامل صندلی هواپیما و یا برخی قطعات بدنه باشد.

3-با توجه به این خرید بزرگ چه امتیازی در حوزه دانش فنی صنعت هوایی از طرف فرانسوی اخذ شده است. در شرایطی که وزارت صنعت برای قراردادهای کمتر از 1 میلیارد دلاری خودروسازان شروط جدی برای انتقال فناوری دیده است، قطعا در یک قرارداد 10.5 میلیارد دلاری این جنبه باید بسیار قوی تر باشد

4-آیا شرکت ایرباس در قرارداد متعهد به تأمین قطعات یدکی و خدمات پس از فروش شده است؟ در صورت تشدید تحریم‌ها برای خدمات پس از فروش این هواپیماها بندی آورده شده است یا خیر؟ در غیر این‌صورت هواپیماهای ایرباس که به کشور وارد می‌شوند، در درازمدت ذر معرض خطر زمین‌گیر شدن و کمبود قطعات یدکی خواهند بود.

5-آیا ایران سایر گزینه ها را برای خرید بررسی کرده است؟ آیا شرکتی حاضر نبود فروش هواپیما را در ازای راه‌اندازی بعضی از خطوط تولید در ایران انجام دهد؟

6-آیا این حجم خرید از فرانسه (118 فروند هواپیما معادل 10.5میلیارد دلار) امتیاز ایران به فرانسه برای عقب نشینی از نقش پلیس بد در مذاکرات نبوده است؟

7-آیا خرید هواپیمای خاص 500 نفره که در حال حاضر فقط در فرودگاه امام امکان فرود دارد، درخواست طرف ایرانی بوده یا اجبار فروشنده برای انعقاد قرارداد و احیای خط تولید این هواپیمای پهن‌پیکر؟

8-با توجه به اینکه نوع قرارداد اجاره به شرط تملیک است، در صورت برگشت تحریم‌ها، قرارداد ادامه خواهد یافت و یا ایران مجبور است هواپیماها را مسترد کند؟

9-با توجه به خطرات بازگشت تحریم‌ها و دبه طرف مقابل آیا بهتر نبود قرارداد به شکل فروش قطعی و پرداخت به صورت اقساطی منعقد شود؟

10-بنا بر ادعای مدیران صنعت هوایی کشور، این قرارداد به شکل اجاره به شرط تملیک تنظیم شده است. در واقع تا زمانی که پول هواپیما به شکل کامل پرداخت نشده، هواپیما در مالکیت طرف خارجی است. حال سوال این‌جاست که در این مدت، محدودیتی در مبدأ و مقصد پروازها وجود دارد یا خیر؟ آیا این هواپیماها می توانند به هرنقطه ای مثلا سوریه پرواز کنند؟
11-ادعا شده است شرکت ایتالیایی ساچه بازپرداخت مبالغ فروش هواپیما را تضمین کرده است و از این موضوع به عنوان یک دستاورد بزرگ یاد می‌شود. حال سوال این‌جاست بانک مرکزی در ضمانت دوباره‌ی این پول نقش داشته است یا خیر؟
منبع: فارس
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد