«فارن افرز» با نگرانی از روابط چین با ایران در دوران پسابرجام، به دولت آمریکا پیشنهاد میدهد «به منظور اطمینان از این که در شرایط پس از توافق هستهای، چین برای حفظ منافعش در منطقه فناوریهای خطرناک اتمی و نظامی را به ایران منتقل نکند، آمریکا و متحدانش بایستی خطوط مشخصی را هر چه زودتر مشخص کنند».
این نشریه با اشاره به این نکته که رییس جمهور چین اولین رهبر جهانی بود که بعد از عملیاتی شدن توافق هستهای به ایران سفر کرد، به دیدار "شی جین پینگ" با رهبر انقلاب پرداخت که در این دیدار وی اعلام کرده که چین به دنبال فصل جدیدی از روابط با تهران است و همچنین آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب نیز به رییس جمهور چین گفته که ایران هرگز همکاریهای چین در دوره تحریمها را فراموش نخواهد کرد.
نویسنده این گزارش سپس به تحلیل گسترش اهداف تجاری و اقتصادی چین در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) میپردازد و اعلام میکند: «در حالی که آمریکا هر چه بیشتر به سمت خوداتکایی در بخش انرژی میرود، چین در مسیر مخالف حرکت میکند. چین در سال 2030 میلادی تبدیل به بزرگترین مصرفکننده انرژی در جهان میشود و در سال 2035 میلادی به واردات روزانه 13 میلیون بشکه نفت نیاز دارد. بخش زیادی از این منابع نفتی برای چین از غرب آسیا (خاورمیانه) تامین خواهد شد و به همین دلیل چین نگران است که هر گونه درگیری بین ایران و غرب و یا ایران با اسراییل (رژیم صهیونیستی) باعث ایجاد مشکل در رسیدن نفت به چین شود».
نشریه متعلق به شورای روابط خارجی آمریکا در ادامه به علاقه چین در نقش میانجیگر اشاره میکند که در سالهای اخیر در موارد گوناگون سعی کرده تا کنفرانسهای صلح در منطقه را میزبانی کرده و در اموری مثل مذاکرات صلح بین رژیم صهیونیستی و فلسطینیها نقش میانجی را ایفا کند و میافزاید: «با این حال چین تا به این لحظه از موضعگیری مشخص و طرفداری از کشور خاصی در مناقشات غرب آسیا (خاورمیانه) دوری کرده است. چین در سالهای اخیر حضور نظامی خود را در این منطقه نیز گسترش داده است و کشتیهای جنگی این کشور در بنادر ایران و امارات پهلو گرفتهاند. جنگندههای چینی نیز یک بار در ایران سوختگیری کردهاند که این امر برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب ایران رخ داده است».
این گزارش با یادآوری جنگ داخلی لیبی که چین مجبور شد تا 35 هزار نفر از اتباع خود را از این کشور آفریقایی تخلیه کند، این عملیات را بلندترین و پیچیدهترین عملیات در تاریخ نیروی دریایی چین دانست که به رهبران این کشور اهمیت داشتن نیروهای دریایی در مناطق مختلف جهان را نشان داد و در این رابطه اعلام میکند: « به نظر میرسد در صورتی که چین بخواهد متحدی کلیدی را در منطقه انتخاب کند، این کشور ایران خواهد بود. ایران به تنهایی موقعیت استراتژیکی را در اختیار چین قرار میدهد و به چین کمک میکند تا عبور امن انرژی مورد نیاز این کشور از تنگ هرمز را تضمین کند. از طرف دیگر دو کشور ایران و چین دید مشترکی در خصوص تغییر نظم جهانی و کاهش نقش آمریکا در جهان را دارند».
«فارن افرز» معتقد است تا زمانی که چین فقط به تجارت و خرید و فروش انرژی با ایران بپردازد، کشورهای عربی، آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز اصولا مشکلی با حضور چین در منطقه ندارند اما زمانی که بحث مربوط به انتقال فناوریهای حساس اتمی و نظامی مثل موشکهای بالستیک و سامانههای دریایی و هوایی به ایران باشد، مسئله متفاوت خواهد بود. این نشریه در ادامه پیشنهاد میدهد: «آمریکا بایستی به صورت ادامهدار به چین یادآوری کند که به توافق هستهای و تحریمهای باقی مانده بر علیه ایران احترام بگذارد و بایستی سایر متحدان خود از جمله اعضای شورای همکاری خلیج فارس را نیز تشویق کند تا همین سیاست را در قبال چین در پیش بگیرند. آمریکا بایستی مکانیزمهای مختلفی را برای رابطه و گفتگو با چین در خصوص مسائلی مثل ایران و یا ماموریتهای ضد دزدی دریایی این کشور برقرار کند».
نشریه متعلق به شورای روابط خارجی آمریکا در پایان به عدم موفقیت آمریکا در نسبت با روسیه برای مقابله با قدرتهای حاضر (مانند گروه داعش) در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) اشاره کرده و به دولت آمریکا پیشنهاد میکند از همین حالا سیاستهای خود درباره حضور چین در این منطقه را مشخص کند زیرا: «این گامهای اولیه تا سالهای بعد مراحل بعدی برخوردها و همکاریهای این دو ابرقدرت در غرب آسیا (خاورمیانه) را مشخص میکند».
نگرانی آمریکاییها پس از سفر رییس جمهور چین به ایران افزایش یافته زیرا میدانند حضور رو به افزایش چین در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) از قدرت آمریکاییها در منطقه میکاهد و بر قدرت ایران میافزاید، بنابراین به دنبال کنترل روابط چین با ایران هستند تا از افزایش قدرت ایران در دوران پسابرجام جلوگیری کنند.
6 واقعهای که سعودیها را از ایران آینده ترساند
اما شهر زیرزمینی شناوری چیست و از چه زمانی استفاده از آن توسط نیروهای دریایی آغاز شده است؟
پایگاه های دریایی زیز زمینی؛ میراث سالهای جنگ سرد
در طول سالهای جنگ سرد، طرفهای درگیر در این مناقشه طولانی همواره به دنبال راهی به منظور حفظ سامانه های بزرگ نظامی خود مثل بمب افکن یا زیردریایی های خود بودند. ساخت آشیانه های مستحکم، نصب توری های فریب دهنده و استفاده از تدابیر پدافند غیر عامل از جمله روشهای حفاظت از این تجهیزات بوده است. در عین حال، ساخت پایگاه های زیرزمینی از جمله راه هایی بود که در زمان جنگ سرد بیش از پیش توسعه یافت و بیشتر در حوزه موشک های بالستیک به آن توجه ویژه شد.
اما زیردریایی ها نیز از جمله یگان هایی بودند که نیاز خاصی به این پایگاه ها داشتند. در عمده زمان جنگ سرد، شوروی سابق فاقد ناوهواپیمابر و توان ضربه زدن متعارف به پایگاه های ساحلی آمریکا بود اما بالعکس این آمریکا بود که در نزدیکی آب های ساحلی شوروی حضور پررنگی داشته و بسیاری از پایگاه های دریایی از جمله آنهایی که مربوط به زیردریایی های این کشور بود، جزء اهداف اولیه آمریکا و ناتو محسوب می شد.به همین دلیل روسها برنامه های گسترده ای را به منظور توسعه پایگاه های زیردریایی که معمولا در زیر کوه قرار داشتند آغاز کردند و عمده این پایگاه ها در مناطقی مثل اوکراین، آلبانی و کروواسی ساخته شد. به طور کلی این پایگاه ها بر اساس یک ورودی به اندازه شناور مورد نظر ساخته شده و کلیه تاسیسات مورد نظر در زیر زمین توسعه پیدا می کند.
حوضچه های خشک مربوط به تعمیرات، انبارهای نگهداری مربوط به تسلیحات و حتی بخش هایی مربوط به اسکان و استراحت خدمه نیز در این شهرهای زیر زمینی ساخته شدند.
ورودی پایگاه زیردریایی شوروی سابق در آلبانی
ترکیبی از پوشش طبیعی زمین در کنار لایه های بتون مسلح که در سقف این پایگاه ها به کار رفتند مقاومت آنها را در برابر انواع حملات موشکی و هوایی شدیدا افزایش داده و در عین حال بسیاری از این پایگاه ها به دلیل اینکه صرفا تنها بخش مشخص آن در جهان بیرون ورودی آنها بوده است از شانس بالایی برای مخفی شدن برخوردار هستند.
ورودی پایگاه زیردریایی شوروی سابق در کریمه
راهی که چشم بادامی ها آنرا خوب یاد گرفتند
اگرچه ماجرای توسعه این شهرها توسط دو قدرت شرق و غرب، عمدتا در سالهای جنگ سرد ادامه داشت اما در سالهای اخیر نیروی دریایی چین، این تاکتیک و راهبرد را به طور ویژه در دستور کار قرار داده و به عنوان مثال، پایگاه دریایی Yulin در سواحل جنوبی جزیره Hainan را توسعه داده است.
این پایگاه به صورت اختصاصی برای ناوگان زیردریایی اتمی نیروی دریایی ارتش چین توسعه یافته است و منابع اطلاعاتی اعتقاد دارند که می توان تا 20 فروند زیردریایی را در این پایگاه جا داد که محاسبه چنین فضا و استحکاماتی، نشان می دهد این راهبرد به خوبی توسط ارتش چین درک و پیاده شده است.
تصویر ماهواره ای از پایگاه دریایی چین
ویژگی های ورود سپاه به تاکتیک شهرهای زیرزمینی دریایی
اما نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه خلیج فارس با دشمنی بسیار توانا به نام ناوگان نیروی دریایی آمریکا در کنار ناوهای برخی دیگر از کشورهای فرامنطقه ای رو به رو است. نوع شناورها، تسلیحات و تاکتیک های مورد استفاده توسط ندسا، خصوصا بحث قایق های تندرو روشی کاملا متفاوت در رزم دریایی در مقابل دشمنان سپاه است.
مسلما قایق های موشک انداز و پرتابگرهای ساحلی این نیرو در صورت بروز هرگونه درگیری، جزو اهداف اولیه برای هر دشمنی محسوب می شود. قراردادن حجم زیادی از این شناورها یا پرتابگرهای موشکی در مناطق ساحلی و بدون تدابیر پدافند غیرعامل، مسلما تاکتیکی نیست که توسط فرماندهان متخصص و مجرب این نیرو که تجربه سالها درگیری مستقیم و غیرمستقیم با نیروهای فرامنطقه ای را داشته اند، اجرا شود.
حال با توسعه این شهرهای زیرزمینی در نزدیک دریا، علاوه بر موشک ها، شناورهای سپاه نیز به زیر زمین رفته اند و با این حساب، ذکر این نکته بسیار مهم است که بر خلاف زیردریایی های اتمی شوروی سابق، شناورهای نیروی دریایی سپاه بسیار کوچک بوده و عملا نیاز به ورودی یا خروجی بزرگ جهت تردد آنها نیست تا دامکان شناسایی سریع موقعیت پایگاه مورد نظر فراهم شود و این عامل، امکان خروج ناگهانی و اصل غافلگیری را در اختیار سپاه قرار می دهد.
نکته بعدی در این باره این مسئله است که منطقه خلیج فارس و خطوط ساحلی آن بسیار طولانی بوده و بسیاری از نقاط آن دارای برجستگی ها و ویژگی های جغرافیایی خاصی است که می توان برای ورود و خروج ناگهانی شناورهای سپاه، آنرا مورد استفاده قرار داد. حجم بالایی از این پایگاه ها در یک خط ساحلی به این وسعت برای هر دشمنی حکم یک کابوس واقعی را داشته و در افزایش توان بقاء پذیری نیروهای خودی و بازدارندگی دربرابر دشمنان بالقوه بسیار مناسب خواهد بود.
همچنین این تصور منطقی را می توان داشت که ممکن است برخی از این پایگاهها، صرفا در ایام تهدیدات عملی دشمن مورد استفاده قرار بگیرند و در زمانهای کنونی، انبوهی از موشک ها یا اژدرهای سپاه که از جمله آن می توان به "حوت" اشاره کرد، در این پایگاهها تعبیه شده باشند.
کدام شناور سپاه مخصوص شهر زیرزمینی است؟
هفته دفاع مقدس امسال، تفاوتی بزرگ با سالهای گذشته داشت و آن اینکه، برخی دستاوردهای مهم دفاعی نیروی دریایی سپاه، برای اولین بار به نمایش عمومی در آمدند که یکی از آنها شناور رزمی و اژدرافکن ندسا بود که به نام "قایق دو زیست" هم مشهور است.
این شناور رزمی با طول 17 متر، عرض 3.3 متر و ارتفاع 3.5 متر، وزنی در حدود 22 تُن دارد و میتواند هم در زیر آب و بر روی سطح آب حرکت کند. سرعت این شناور اژدرافکن در سطح آب، 40 گره دریایی (بیش از 70 کیلومتر) است و اژدر مورد استفاده در این شناور نیز به نام اژدر 324، طولی در حدود 4 متر و قطری برابر با 324 میلی متر دارد و برای مقابه با ناوهای هواپیمابر، شناورهای سطحی با وزن 200تُن، سکوهای نفتی و اسکله های تخلیه و بارگیری به کار گرفته میشود.
بکارگیری این شناور ویژه، در آبهای خلیج فارس که محل ماموریت اصلی نیروی دریایی سپاه است اعلام شده و با توجه به اینکه این شهرهای زیرزمینی نیز حتما در خلیج فارس هم ایجاد شده اند، ورود و خروج این شناور در شهرهای فوق، بدون اطلاع و اشراف یگانهای بیگانه همچون آمریکایی ها خواهد بود و علاوه بر اینکه تعداد و ساختار حرکتی آن برای نیروهای فرامنطقه ای کاملا مبهم است، در صورت نیاز، خواهد توانست ضربات مهلکی را به هر متجاوز یا تهدید کننده مرزها و منافع ایران وارد کند. در عین حال، با ورود زیردریایی های سپاه پاسداران که سردار فدوی در گفتگو با مشرق نوید ورود قریب الوقوع آنرا به یگانهای رزمی ندسا داده بود، اهمیت و تاثیر شهرهای زیرزمینی سپاه در افزایش توان دفاعی کشورمان مضاعف خواهد شد.