سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

نیوزویک گزارش داد
در حالی که قرار است رییس جمهور ایران چهارشنبه هفته جاری از مقر یونسکو در پاریس بازدید نماید، برگزاری مسابقات کاریکاتوری با موضوع هولوکاست در ایران احتمالا برای وی چالشی را دربر دارد.به گزارش مشرق، دفتر فرهنگی سازمان ملل متحد(یونسکو) قصد به چالش کشاندن «حسن روحانی» رییس جمهور ایران را در جریان دیدار چهارشنبه هفته جاری‌ وی از مقر این نهاد در پاریس به خاطر برگزاری مسابقات بین المللی دوسالانه کاریکاتور با موضوع هولوکاست دارد.
به نوشته «نیوزویک» این رقابت قرار است در ماه ژوئن سال جاری در تهران برگزار شود و جایزه‌ای 50 هزار دلاری نیز برای آن در نظر گرفته شده است. اما مقام‌های اسرائیلی برگزاری این رقابت را نمونه‌ای از یهود ستیزی ایران می‌دانند.
بر اساس این گزارش، «کارمل شاماها کوهن» نماینده اسرائیل در یونسکو نامه اعتراض آمیزی را درباره برگزاری این رقابت به «ایرینا بوکوا» مدیر یونسکو ارسال کرده و خانم بوکوا نیز مخالفت خود را با این برگزاری رقابت بیان کرده است.در بخشی از نامه نماینده اسرائیل در یونسکو به مدیر یونسکو آمده است: «من از شما خواستارم این رقابت‌ و مقام‌های ایرانی را به خاطر برگزاری آن محکوم کنید.»و اما مدیر یونسکو نیز در پاسخ به نامه نماینده رژیم اسرائیل از ارسال نامه‌ای اعتراض آمیز به نماینده ایران در یونسکو خبر داد.
در بخشی از جوابیه مدیر یونسکو به نماینده اسرائیل آمده است: «معتقدم که اقدام یونسکو در این برهه از ناآرامی که ما با افزایش افراط گرایی و اعمال وحشی گرایانه و نفرت از یهودیان مواجه هستیم تا این اندازه مهم نخواهد بود. اقدام ایران باعث تمسخر یکی از تاریک‌ترین بخش‌های تاریخ بشریت است.»قرار است رییس یونسکو این موضوع را در هنگام دیدار حسن روحانی در روز چهارشنبه از مقر یونسکو در پاریس مطرح کند.منبع: فارس
اولین واکنش سید حسن خمینی به اعلام خبر ردصلاحیت او
یادگار امام در واکنش به نتایج بررسی صلاحیت داوطلبان مجلس خبرگان رهبری اعلام کرد که طی یکی دو روز آینده در این باره سخن می گوید.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
در یکی دو روز آینده سخن خواهم گفت / خاک پای مردم ایران هستم

یادگار گرامی امام در واکنش به نتایج بررسی صلاحیت داوطلبان مجلس خبرگان رهبری اعلام کرد که طی یکی دو روز آینده در این باره سخن می گوید.
به گزارش «انتخاب»، آیت الله سید حسن خمینی در صفحه اینستاگرام خود در ذیل عکس «پست اینستاگرام سید احمد خمینی» نوشت:
«فعلا همین. در یکی دو روز آینده در این باره سخن خواهم گفت...
خاک پای مردم ایران هستم»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
روابط ایران و اعراب پس از آغاز بهار عربی و پس از تحقق توافق هسته‌ای ایران و 1+5 در چند سال گذشته به دقت زیر نظر بوده و حتی تمرکز سیاستگذاران و محققان را به خود معطوف داشته است.

به گزارش ایسنا، با توجه به این موضوع ژئوپلوتیکی مرکز اطلاعات الجزیره با انجام نظرسنجی درصدد یافتن نگاه نخبگان عرب در رابطه با روابط اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی ایرانیان و اعراب در حال حاضر و در‌ آینده بود.
به ادعای الجزیره مقدمات این نظرسنجی از ماه مارس 2015 آماده و برای کارشناسان فرستاده شد.
مرکز مطالعات الجزیره نوشت: کشورهایی که نظرسنجی از آن‌ها انجام شد شامل مصر، عراق، سوریه،‌ لبنان، اردن، فلسطین، عربستان سعودی، قطر، بحرین، کویت، امارات متحده عربی، عمان، یمن، لیبی، سودان، تونس، الجزایر، مراکش، موریتانی، جیبوتی و سومالی بودند.
این نظرسنجی نشان داد، نخبگان عرب همگی قاطعانه روابط امنیتی و سیاسی بین ایران و جهان عرب را بد یا بسیار بد توصیف کردند. تقریبا نیمی از افراد مورد نظرسنجی اعتقاد دارند که روابط امنیتی و سیاسی با ایران تا پنج سال آینده بدتر خواهد شد.
بر اساس این نظر سنجی 60 درصد پاسخگویان اعلام کردند تمایل دارند تا از ایران دیدار کنند. از افرادی که تمایل به دیدار از ایران را دارند، 65 درصد ابراز کردند که به دلایل فرهنگی قصد سفر به ایران را دارند.
بر اساس این نظرسنجی بیش از 70 درصد شرکت‌کنندگان دارای نگرانی‌های جزیی یا بسیاری درباره روابط حسنه اخیر بین ایالات متحده و ایران هستند و نگرانی مشترک آن‌ها افزایش برتری ایران در منطقه است.
طبق این نظرسنجی، در رابطه با ارزیابی روابط ایران و اعراب در حال حاضر و در آینده دو دیدگاه عمومی از پاسخ دهندگان به سوالات درباره این موضوع مشخص شد. نخست این که، کارشناسان عرب روابط سیاسی، اقتصادی،‌ امنیتی، فرهنگی و اجتماعی بین ایران و کشورهای‌شان را به شدت منفی ارزیابی کردند.
دوم این که کارشناسان به طور کلی فکر نمی‌کنند که این روابط تا پنج سال آینده بهبود یابد. 48 درصد افراد ارزیابی کرده‌اند که روابط سیاسی و امنیتی بدتر خواهد شد.
زمانی که از افراد درخواست شد تا روابط بین ایران و جهان عرب را به طور کلی ارزیابی کنند، 90 درصد افراد مورد نظرسنجی گفتند که این روابط نسبت به آن چه که باید باشد بدتر است. فقط 5 درصد بیان کردند که همان‌طور که باید باشد است و 4 درصد گفتند این روابط بهتر شده است.
در انتخاب بین چهار چالش بسیار جدی در رابطه با روابط ایرانیان – اعراب، 39 درصد از کارشناسان اظهار کردند،‌ تقلا بر سر نقش‌های سیاسی و نفوذ چالش نخستین است که روابط دو طرف را تحت نفوذ قرار می‌دهد. دومین چالش عمده مداخله ایران در جهان عرب و سومین چالش تفاوت‌های فرقه‌یی و چهارمین چالش مداخله غرب بود.
در جریان این نظرسنجی 890 تماس تلفنی و مصاحبه با نخبگان عرب از جمله متفکران، سیاستمداران، سیاست‌گذاران و استادان دانشگاه‌ها از 21 کشور بین 30 سپتامر و 30 نوامبر 2015 انجام شد. این نخبگان عرب باور دارند که کشورهای‌شان و جهان عرب به طور کلی درباره ایجاد روابط حسنه عالی با ایران بسیار جدی‌تر از این کشور هستند.
طبق نظرسنجی مرکز مطالعات الجزیره 57 درصد کارشناسان اعتقاد دارند که مردم ایران و مردم عرب دو ملت مختلف با ویژگی‌های مشترک هستند. 32 درصد ارزیابی کردند که آن‌ها یک امت (اسلامی) هستند اگرچه هر گروه می‌تواند با نگرش‌های منحصر به فرد خود متمایز شود و 9 درصد نیز آن‌ها را دو نژاد مختلف بدون هیچ ویژگی مشترک خواندند.

به گزارش ایسنا با وجود این که در کشورهایی که در این نظرسنجی مورد پرسش قرار گرفته‌اند حکومت یا پادشاهی است و یا حاکمان با کودتا سر کار آمده‌اند، این کارشناسان جهان عرب اعلام کردند که ویژگی‌های مشترکی بین دو ملت وجود دارد، در پاسخ به بررسی مدل قرار دادن حکومت ایران، 92 درصد گفتند که ایران مدلی نیست که باید اداره حکومت از آن الگوبرداری کرد. در ارزیابی دموکراسی در ایران و درجه‌بندی یک تا 10 (یک کاملا غیردموکراتیک) 66 درصد پاسخ دهندگان ایران را بین یک، دو، سه ارزیابی کردند.
الجزیره مدعی شد: با این که فلسطین به عنوان کشور بهار عربی محسوب نمی‌شود، ایران نقش روشنی در مساله فلسطینیان ایفا کرده است و ابراز مقاومتش علیه اسراییل برای توجیه مداخله‌اش در سوریه مورد استفاده قرار گرفته است.
88 درصد کارشناسان موافق یا قویا موافق هستند که مساله فلسطینیان از سوی ایران برای افزایش نقشش در منطقه استفاده شده و 90 درصد این افراد موافق یا قویا موافق اند که این امر به سبب شکست سازمان‌های عرب در حمایت از فلسطینیان است.
با این که کارشناسان غرب نسبتا درباره این که از روابط حسنه ایالات متحده ایران حمایت کنند یا نکنند دچار شکاف شده‌اند (44 درصد حامی و 45 درصد مخالف)، 70 درصد این افراد دارای نگرانی‌های محدود یا بسیاری درباره روابط حسنه اخیر بین ایران و ایالات متحده هستند و 34 درصد پاسخ دهندگان دارای نگرانی مشترکی درباره افزایش برتری ایران در منطقه‌اند.
بیش از 80 درصد نخبگان عرب موافق یا قویا موافق هستند که روابط ایران – اعراب به سمت افزایش تنش‌ها حرکت می‌کند. از سوی دیگر 69 درصد از تاسیس انجمن امنیت منطقه‌یی مشترک بین ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس حمایت می‌کنند.
در مجموع نتایج این نظرسنجی نشان می‌دهد با این که کارشناسان عرب از واقعیت نگران کننده روابط ایران آگاهی دارند، اما آن‌ها امید به بهتر شدن روابط سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی بین دو طرف دارند.
62 درصد از کارشناسان اسراییل را بزرگ‌ترین تهدید منطقه بر شمردند. 22 درصد ایران و فقط 5 درصد ایالات متحده را تهدیدی برای منطقه خواندند. 
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
منابع لبنانی اعلام کردند امکان دارد به دلیل موضعی که وزیر خارجه این کشور در قبال روابط تهران-ریاض اتخاذ کرده، لبنان در معرض تحریم‌هایی از سوی عربستان و امارات قرار بگیرد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان ؛ روزنامه الجمهوریه لبنان به نقل از منابع سیاسی و دیپلماتیک نوشت: احتمالاً عربستان و امارات، لبنان را به دلیل موضع "جبران باسیل" وزیر خارجه این کشور در قبال حمله به سفارت عربستان در تهران در نشست وزرای خارجه عرب تحریم کنند.
به گفته این منابع، تحریم‌هایی که عربستان علیه لبنان اعمال خواهد کرد تنها به لغو کمک یک میلیاردی ریاض به ارتش لبنان برای مقابله با تروریسم محدود نمی شود و احتمالا طی ساعات آینده عربستان اقدامات شدیدتری را اتخاذ کند.طبق گفته این منابع، حتی عربستان و امارات اسامی برخی از لبنانی‌هایی را که در این دو کشور فعالیت می‌کنند، تهیه کرده‌اند تا آن ها را از کشور خود اخراج کنند.عربستان از لبنان انتظار داشت که موضعی در حمایت از ریاض به دلیل حمله به سفارتش در تهران اتخاذ و این حمله را محکوم کند.
Avaaz را بهتر بشناسید؛
«آواز» یکی از بزرگ‌ترین سازمان‌های غیردولتی جهان با بیش از 42 هزار عضو در ایران است؛ از جمله فعالیت‌های این سازمان، دخالت در امور داخلی ایران از طریق راه‌اندازی طومارهای مختلف و تشویق مردم به امضای آن‌ها برای فشار مستقیم به دولت ایران و یا تحت فشار گذاشتن سازمان‌های بین‌المللی با هدف انتقاد از دولت ایران است.

گروه بین‌الملل مشرق- خلاصه گزارش: وقتی حرف از تلاش برای ایجاد یک انقلاب رنگی در ایران پس از انتخابات سال 1388 به میان می‌آید، برخی تصور می‌کنند که این صحبت‌ها از توهم توطئه نشأت گرفته و حاصل طرز تفکری است که هر مشکلی را در کشور به یک دشمن خارجی نسبت می‌دهد. با این حال، اگر در ریشه‌های فتنه 88 و بسیاری از کج‌روی‌های سیاسی دیگر در کشور تأمل کنیم، دست عناصر خارجی به شیوه‌های مختلف در آن‌ها نمایان می‌شود. سازمان‌های «مردم‌نهاد» زیادی در آمریکا هستند که به ظاهر هدفی جز گسترش دموکراسی، مبارزه با تروریسم، و حمایت از مردم مظلوم در مقابل دولت‌های ظالم ندارند. با این وجود، این‌که این سازمان‌ها تا چه اندازه به حرف‌هایی که می‌زنند عمل می‌کنند، شاید از طریق نظرسنجی‌هایی که برگزار می‌کنند و گزارش‌هایی که می‌نویسند خیلی قابل‌تشخیص نباشد، بلکه باید از اهداف پشت پرده‌ای خبر داشت که اغلب از زمان تأسیس در دل این سازمان‌ها نهادینه شده است.

در دنیایی که مهم‌ترین عامل در شکل‌دهی افکار عمومیِ مردم رسانه است، هر کس رسانه را کنترل کند، می‌تواند مردم را هم کنترل کند و آن‌ها را فریب دهد. این دقیقاً همان کاری است که سازمان‌های «بشردوست» و کمپین‌های مردم‌نهاد بی‌شماری در دنیا برای انجام آن طراحی شده‌اند. «آواز» تنها یکی از این سازمان‌هاست که به ادعای خودش «ده‌ها میلیون نفر» را در سراسر دنیا فریفته است.از جمله فعالیت‌های «آواز»، دخالت این سازمان در امور داخلی ایران از طریق راه‌اندازی تومارهای مختلف به صورت آنلاین و تشویق مردم به امضای آن‌ها برای فشار مستقیم به دولت ایران و یا تحت فشار گذاشتن سازمان‌های بین‌المللی با هدف انتقاد از دولت ایران است. این‌گونه دخالت‌ها از انتقاد به اجرای حکم اعدام در ایران گرفته تا اعتراض به قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی و البته تقاضای رهایی معارضان و معاندان از زندان می‌شود.

گروه بین‌الملل مشرق- «آواز» یکی از بزرگ‌ترین سازمان‌های غیردولتی جهان است اما احتمالاً شما هم مانند مردم آمریکا هرگز چیزی درباره آن نشنیده‌اید. این سازمان[1] یک «سازمان اکتیویستی آنلاین» عظیم است که ادعا می‌کند هدفش ترویج آزادی و دموکراسی در سراسر جهان با استفاده از روش‌های مختلف و در راستای آرمان‌های گوناگون است. این گروه مدعی است که در 194 کشور دنیا، 42 میلیون عضو دارد؛ از جمله 42,157 عضو در ایران.«آواز» در وب‌سایت رسمی خود می‌نویسد که مأموریتش از زمان تأسیس در سال 2007 میلادی، «سازمان‌دهی شهروندان همه کشورها برای از بین بردن شکاف بین جهانی است که در آن زندگی می‌کنیم و جهانی که اکثر مردم در همه جا می‌خواهند در آن زندگی کنند.» و توضیح می‌دهد: «مدل سازمان‌دهی اینترنتی ما این امکان را فراهم می‌کند تا هزاران فعالیت فردی، اگرچه کوچک، به سرعت تبدیل به یک نیروی جمعی قدرتمند شود[2]در ادامه توضیحات وب‌سایت «آواز» می‌خوانیم: «آواز به 15 زبان کمپین می‌کند؛ تیم اصلی‌اش در هر شش قاره حضور دارند؛ و هزاران داوطلب هم به آن کمک می‌کنند. ما اقدام به امضای طومار، تأمین بودجه برنامه‌های رسانه‌ای و اقدامات مستقیم، ارسال ایمیل، برقراری تماس و لابی‌گری در دولت‌ها، و سازمان‌دهی تظاهرات و روی‌دادهای «آفلاین» می‌کنیم تا مطمئن شویم که دیدگاه‌ها و ارزش‌های مردم جهان، اساس تصمیماتی قرار می‌گیرد که روی همه ما تأثیر می‌گذارند.»

اگرچه اهداف اعلام شده «آواز» ممکن است از نظر بسیاری از مخاطبان عجیب به نظر برسد، اما هر کس تعداد انقلاب‌های به اصطلاح «مردمی» در شرق اروپا و خاورمیانه را بداند، احتمالاً ادبیات وب‌سایت «آواز» برایش یادآور انقلاب‌های رنگی است که آتش‌شان طی هفت سال گذشته جهان را سوزانده است.واقعیت این است که «آواز»، خود بخشی از دستگاه انقلاب‌های رنگی است و ظاهراً برای تأسیس در سال 2007 از «بنیادهای جامعه باز[3]» «جورج سوروس» بودجه دریافت کرده است. «آواز» توسط دو نهاد «رس پابلیکا[4]» و «موو آن[5]» تأسیس شد[6]، دو سازمانی که تحت حمایت مالی سوروس[7] تلاش می‌کنند جناح چپ آمریکا را به حمایت از نظریه‌ها و اقدامات بنیادهای جامعه باز متقاعد کنند.

مدیران «آواز»

تعدادی از بنیان‌گذاران و اعضای هیأت مدیره «آواز» نیز ارتباط نزدیکی با بنیادهای جامعه باز سوروس دارند؛ به عنوان مثال، «الی پاریسر»، هم عضو هیأت مدیره بنیادهای جامعه باز[8] و عضو برنامه‌های «جامعه باز آمریکا»ست و هم عضو «موو آن». «پدرو آبراموفای» نیز مدیر منطقه‌ای آمریکای لاتین و کارائیب در بنیادهای جامعه باز[9]، مدیر برنامه‌های آمریکای لاتین در بنیادهای جامعه باز، و مدیر کمپین‌های «آواز» است. ارتباط میان برخی از بنیان‌گذاران «آواز» را می‌توان به شکل خلاصه کرد:

«ریکن پاتل[10]»: مدیرعامل «رس پابلیکا» و رئیس/مدیرعامل «آواز»

«الی پاریسر[11]»: مدیرعامل «موو آن»، رئیس هیأت مدیره «آواز»، و عضو هیأت مشاوره «رس پابلیکا»

«تام پریلو[12]»: نماینده سابق ویرجینیا در کنگره آمریکا، از مؤسسان «رس پابلیکا»، و از شرکای قدیمی «ریکن پاتل» در امور اکتیویستی.

«بن برندزل[13]»: مدیر سابق «موو آن» در امور اکتیویستی، مدیر کمپین‌های «رسانه نوین» و جمع‌آوری کمک در برنامه «سازمان‌دهی برای آمریکا»ی باراک اوباما.

طبق معمول سازمان‌های غیردولتی آمریکایی، «آواز» هم به‌رغم لفاظی‌های دائم درباره «حقوق بشر»، «آزادی» و «دموکراسی»، علناً از خشونت، جنگ و امپریالیسم پشتیبانی کرده است. سال 2011، «آواز» صدای خود را تا جایی که می‌توانست بلند کرد[14] و از اتحادیه اروپا، ناتو، سازمان ملل و دیگر بازیگران خواست تا «سرکوب خشونت‌آمیز» غیرنظامیان در لیبی را متوقف کنند؛ که ترجمه‌اش این بود: اتحادیه اروپا، ناتو، سازمان ملل و دیگر بازیگران به داد جهادی‌هایی برسند که علیه دولت و مردم لیبی رها شده‌اند تا «معمر القذافی» را در راستای منافع اعضای ناتو سرنگون کنند.

پروپاگاندای «آواز» علیه سوریه

«آواز» خیلی زود مسئله سوریه را هم در دستور کار قرار داد[15]. دولت بشار اسد، مورد بعدی در لیست اقدام ناتو برای از بین بردن دولت‌هایی بود که با غرب، سر سازگاری نداشتند. یک نمونه از مطالبی که «آواز» به طور منظم درباره سوریه منتشر می‌کرد، در زیر آمده است. این مطلب با هدف جلب حمایت مردمی برای برقراری منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه منتشر شده است:

«چه‌قدر الهام‌بخش! بیش از یک میلیون نفر در سراسر جهان به کمپینی پیوسته‌اند که خواهان حفاظت از غیرنظامیان سوریه است. نظرسنجی «آواز» نشان می‌دهد اکثر آمریکایی‌ها از برقراری یک منطقه پرواز ممنوع هدفمند برای نجات جان مردم حمایت می‌کنند. اکنون کنگره آمریکا و سازمان ملل در حال بحث درباره این هستند که چگونه از غیرنظامیان سوری محافظت کنند؛ بیایید به فشارهای‌مان برای حفظ جان مردم ادامه دهیم!»در ادامه این مطلب، تلاش «آواز» برای گام برداشتن در جهت منافع آمریکا و ناتو به وضوح نمایان می‌شود: «نیروی هوایی سوریه مدتی پیش بمب‌های شیمیایی مبتنی بر گاز کلر را بر سر کودکان ریخت. بدن‌های کوچک آن‌ها روی برانکارهای بیمارستان تقلا می‌کرد تا نفس بکشد. پزشکان در حالی که جلوی اشک‌های‌شان را می‌گرفتند کودکانی را نظاره می‌کردند که خفه می‌شدند و می‌مردند... اما امروز فرصتی به وجود آمده تا این کشتارها با بمب‌های بشکه‌ای را با برقراری منطقه پرواز ممنوع هدفمند، متوقف کنیم!»آن‌چه بدیهی است این‌که مطلب بالا با هدفی جز متقاعد کردن مردم به پشتیبانی از «منطقه پرواز ممنوع» در سوریه نوشته نشده است، اما آن‌چه همه مردم نمی‌دانند این است که برقراری منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه یعنی حمله نظامی مستقیم به این کشور بر اساس مدلی که لیبی را نابود کرد. این مطلب را نه کارشناسان ژئوپلتیک یا نظامی، بلکه ژنرال‌های عالی‌رتبه آمریکا می‌گویند.ژنرال «کارتر هام» بازنشسته ارتش آمریکا، در خصوص اهداف و پیامدهای برقراری منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه توضیح می‌دهد[16]: «ما باید در این مورد بی‌پرده صحبت کنیم. این کار اولاً مستلزم کشتن تعداد زیادی از مردم [سوریه] و از بین بردن دفاع هوایی سوریه و کسانی است که کنترل این سیستم‌ها را به عهده دارند. سپس باید نیروی هوایی سوریه را از بین ببریم؛ ترجیحاً روی زمین، اما اگر لازم شد، در هوا. این عملیات یک اقدام خشونت‌آمیز است که منجر به تلفات زیاد [از میان سوری‌ها] و افزایش خطر برای پرسنل خود ما می‌شود.» ژنرال «فیلیپ بریدلاو» هم همین توضیحات را تکرار می‌کند[17].

ادعای دیگر «آواز» که کاملاً دروغ است، استفاده نیروهای بشار اسد از سلاح‌های شیمیایی در سوریه علیه غیرنظامیان است. ارتش سوریه به جز در رسانه‌های جریان اصلی و اذهان عمومی فریب‌خورده کشورهای غربی، هرگز محکوم به استفاده از سلاح‌های شیمیایی علیه مردم این کشور نشده است. بعکس، هرگونه حمله شیمیایی در سوریه[18]، دیر یا زود به تروریست‌هایی نسبت داده شده است[19] که تحت حمایت غرب علیه دولت سوریه می‌جنگند.

سازمان غیردولتی «آواز» و انقلاب‌های رنگی
حملات شیمیایی در سوریه را تروریست‌های تحت حمایت غرب انجام داده‌اند

«آواز» علاوه بر تلاش برای روانه کردن «پناهندگان سوری» به سوی انگلیس[20]، «درخواست‌های کمک[21]» مشکوکی را از حمص منتشر کرده است که نشان‌دهنده موضع مردم سوریه نیستند. اگرچه بسیاری از مردم سوریه به شدت از جنگی که نتیجه سیاست‌های بی‌ثبات‌کننده غربی است، خسته و وحشت‌زده هستند، اما بر خلاف آن‌چه «آواز» تلاش می‌کند نشان دهد، اکثریت قریب به اتفاق مردم سوریه[22] از دولت خود حمایت می‌کنند و از «وحشی‌های تحت حمایت غرب» که با تجاوز به زنان و بریدن سر مردان سوری کار خود را در این کشور پیش می‌برند، متنفر هستند.

«آواز» صرفاً در ابعاد تبلیغاتیِ جنگ علیه حاکمیت ملی و مردم کشورهایی دخیل نیست که مقابل سلطه انگلیس و آمریکا مقاومت می‌کنند، بلکه درگیری مستقیم و میدانی نیز در این کشورها، به ویژه در سوریه، دارد و تلاش می‌کند انقلاب رنگی را در قالب به اصطلاح «بهار عربی» و اشکال دیگر «اکتیویسم سوری» (بخوانید: تروریسم با بودجه و پشتیبانی غرب، شورای هم‌کاری خلیج فارس، ناتو و اسرائیل) در این کشور ترویج کند.

نقش «آواز» در بی‌ثباتی سوریه

«آواز» نه تنها ابزاری مفید برای پروپاگاندای آنلاین در حمایت از تروریست‌ها و کودتاچیان انقلاب‌های رنگی در خاورمیانه (مانند سوریه) و غرب (مانند اوکراین) بود، بلکه اقدام به حمایت‌های عملی و میدانی در زمینه تأمین تجهیزات و امکانات فنی، ارائه آموزش‌های مرتبط با پروپاگاندا و فناوری، و حتی تهیه تجهیزات پزشکی نیز برای تروریست‌ها می‌کرد. این نقش آن‌قدر برجسته بود که گاردین نیز طی مقاله‌ای با عنوان «آواز به خاطر نقش محوری در جنبش اعتراضی سوریه زیر سؤال است» این‌گونه می‌نویسد[23]:

«آواز پس از آن‌که اولین نشانه‌های یک جنبش نوپای اعتراضی در سوریه را تشخیص داد، تیمی از سازمان‌دهندگان را به لبنان فرستاد. سپس با فعالان سوری در داخل این کشور تماس برقرار کرد و میانجی‌هایی را استخدام نمود؛ به ویژه «وسام طریف» از رهبران برجسته طرفدار دموکراسی در سوریه که مرتباً توسط خبرنگاران و دیپلمات‌های ارشد غربی با وی مشورت می‌شود.»گاردین ادامه می‌دهد: «دخالت آواز در بهار عربی سوریه، پای این گروه را بیشتر و بیشتر به جنگ داخلی در این کشور باز کرد، تا جایی که «آواز» تجهیزات ارتباطی از جمله تلفن‌های ماهواره‌ای و امکانات اتصال به اینترنت موسوم به BGAN به ارزش صدها هزار دلار را در اختیار معترضانی قرار داد که این تجهیزات، راه ارتباطشان با دنیای خارج شد... با این حال، همان‌طور که درگیری‌های قبلی در تونس و لیبی نشان داده بود، تجهیزات به تنهایی کافی نبود؛ معترضان باید نحوه استفاده از آن‌ها را هم می‌دانستند. بنابراین «آواز» مربیان خود را به سوریه فرستاد تا چگونگی استفاده از گوشی‌های هوشمند و هم‌چنین نکات پایه درباره «خبرنگاری شهروندی» را به معترضان آموزش بدهند.»

نویسنده گاردین هم‌چنین توضیح می‌دهد: «ارسال تجهیزات به مناطق درگیری در سوریه مستلزم باز کردن مسیرهای قاچاق در سراسر مرز این کشور و به درون کانون‌های درگیری مانند حمص بود که مرحله بعدی دخالت‌های آواز در سوریه را کلید زد. با باز شدن مسیرهای قاچاق، «آواز» توانست در کنار تجهیز معارضان سوری، مقداری کیسه خون، واکسن کزاز، تجهیزات تنفسی و دیگر لوازم پزشکی به ارزش دو میلیون دلار نیز به داخل سوریه منتقل کند. «آواز» هم‌چنین 34 خبرنگار بین‌المللی را نیز به شکل قاچاقی به مناطق بحرانی سوریه منتقل کرد.»

در نتیجه این فعالیت‌های به ظاهر انسان‌دوستانه بود که «آواز» توانست عضو باند «بشردوست»های خائن از جمله «پزشکان بدون مرز[24]»، «کلاه‌سفیدها[25]»، «دیده‌بان حقوق بشر[26]»، و حتی «سازمان عفو بین‌الملل[27]» شود.

هشت‌پای انقلاب‌های رنگی

«آواز» تنها یکی از پاهای هشت‌پای انقلاب‌های رنگی است که پول جورج سوروس، وزارت خارجه آمریکا و سیا از یک سو و بودجه دیگر کشورهای عضو ناتو از سوی دیگر، آن را زنده نگه داشته است. پایگاه اینترنتی این گروه صرفاً مکانی برای گردهمایی فریب‌خوردگان و ساده‌لوحانی است که به هر دلیلی از حکومت فعلی در یک کشور ناراضی هستند. سپس این سازمان از مردم فریب‌خورده سوءاستفاده می‌کند تا دولت هدف را سرنگون و نظامی را جای‌گزین آن کند که تقریباً همیشه بدتر از دولت سرنگون‌شده است.سازمان‌های غیردولتی بی‌شماری در سوریه و تقریباً تمام کشورهای دیگر دنیا هستند که هدف از تأسیس‌شان، پی‌گیری انقلاب رنگی بوده است. هر روز هم به تعداد این سازمان‌ها افزوده می‌شود. بنابراین رسوا کردن تک‌تک این سازمان‌ها به خودی خود ممکن نیست، بلکه باید روشی را درک کرد که انقلاب‌های رنگی و جنبش‌های به ظاهر مردمی با استفاده از آن‌ها ایجاد می‌شوند. تنها با درک ماهیت انقلاب‌های رنگی و سیاست‌های بی‌ثبات‌کننده غرب است که می‌توان از بروز فجایعی مانند بحران سوریه در آینده جلوگیری کرد.



            

    نظرات 0 + ارسال نظر
    برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
    ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد