سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

محکومیت ایران در نشست اتحادیه عرب؛ فقط لبنان کنار ایستاد 

  

از میان دوستان عربی ایران در این اتحادیه دولت سوریه بیش از 4 سال است که از اتحادیه اخراج شده است و عراق نیز ترجیح داد با بیانیه همراهی کند و تنها لبنان با عذر موجه "بی دولتی" و ملاحظه حزب الله در کنار ایستاد.نشست دیروز وزرای خارجه اتحادیه عرب با صدور بیانیه ای پایان یافت که دولت جمهوری اسلامی ایران را به خاطر آنچه محافظت نکردن از اماکن دیپلماتیک عربستان سعودی خوانده است، محکوم کرده و بدون اتخاذ تصمیمی در این باره تنها اقدام به تشکیل کمیته ای برای انجام اقدامات احتمالی آینده در این زمینه بسنده کرد.
به گزارش عصر ایران به نقل از عرب نیوز در بین اعضای اتحادیه عرب در این نشست اضطراری که در قاهره برگزار شد تنها لبنان پای بیانیه پایانی را امضا نکرده است اما دولت عراق به این بیانیه رای مثبت داده است.
نشست اتحادیه عرب با سخنان عادل الجبیر وزیر امور خارجه سعودی همراه بود.
او در سخنان خود ایران را به مداخله در امور کشورهای عربی و تضعیف امنیت منطقه متهم کرد.
او با متهم کردن ایران به ایجاد درگیری طائفه ای در خاورمیانه گفت قطع روابط دیپلماتیک و تجاری عربستان با ایران نخستین گام دولت سعودی در راستای ایجاد فشار به تهران به منظور دست برداشتن از سیاست های خود بوده است و دولت سعودی در آینده گام های دیگری در این زمینه برخواهد داشت. الجبیر تاکید کرد روابط بین کشورش با ایران تاثیری در نشست های صلح سوریه نخواهد داشت.در این نشست نبیل العربی دبیر کل اتحادیه عرب هم در اظهاراتی با ادعای اینکه ایران " اقدامات تحریک آمیز" انجام می دهد، از کشورهای عضو اتحادیه عرب خواست تا با اتخاذ سیاستی قوی و روشن از ایران بخواهند از مداخله در امور کشورهای عربی بپرهیزد.
وزیر امور خارجه امارات متحده عربی نیز در اظهاراتی نیروهای امنیتی ایران را به بی عملی در برابر حمله کنندگان به سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد متهم کرد و گفت این اتفاق در مقابل چشم و گوش نیروهای امنیتی روی داد و این نیروها اقدامی در مقابل مهاجمان انجام ندادند.
نشست اتحادیه عرب به درخواست عربستان و به منظور اتخاذ سیاستی هماهنگ با مجموعه کشورهای عربی علیه ایران برگزار شد اما خروجی عملی این نشست بجز یک بیانیه 8 بندی و تشکیل کمیته ای برای بررسی گام های بعدی این اتحادیه در این زمینه نتیجه دیگری نداشت.
در حالی که از سال 1945 اتحادیه عرب با عضویت شش کشور از جمله سوریه به عنوان اعضای موسس تشکیل شده است اما این اتحادیه از نوامبر 2011 تحت فشارهای ریاض عضویت دولت سوریه را در این اتحادیه به حالت تعلیق در آورده و این کشور عربی را از این اتحادیه اخراج کرده اند.
اتحادیه عرب هم اینک بدون حضور سوریه دارای 21 عضو است. همچنین این اتحادیه دارای چهار عضو ناظر ( اریتره، ونزوئلا، هند و برزیل ) است.
از میان دوستان عربی ایران در این اتحادیه دولت سوریه بیش از 4 سال است که از اتحادیه اخراج شده است و عراق نیز ترجیح داد با بیانیه همراهی کند و تنها لبنان با عذر موجه "بی دولتی" و ملاحظه حزب الله در کنار ایستاد.
پیش‌بینی رشد ‌6.7 درصدی تولید ایران
بادهای‌ موافق به‌ سوی ‌اقتصاد ایران‌ می‌وزد
کد مطلب : 98251
گروه اقتصادی: پایگاه خبری واشنگتن فری بیکن براساس پیش بینی های بانک جهانی برای اقتصاد ایران نوشت: با لغو تحریم ها، بادهای موافق به سوی اقتصاد ایران وزیدن خواهد گرفت.
بادهای‌ موافق  به‌ سوی ‌اقتصاد ایران‌ می‌وزد
به گزارش  پایگاه خبری یاد شده، بانک جهانی در گزارش چشم انداز اقتصادی جهان پیش بینی کرده است تولید ناخالص داخلی ایران که در سال 2015 فقط 1.9 درصد رشد کرده بود، در سال 2016 به میزان 5.8 درصد افزایش خواهد یافت. بانک جهانی رشد تولید ناخالص داخلی ایران در سال 2017 معادل 6.7 درصد پیش بینی کرد. به عنوان بخشی از توافقی که ایران با قدرت های جهانی در سال گذشته کرد، جمهوری اسلامی می تواند پس از اجرای تعهدهای خود در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، 150 میلیارد دلار دارایی حساب های مسدود خارجی خود را برداشت کند.تهران همچنین اجازه می یابد نفت بیشتری صادر کند و فروش نفت خود در سال 2016 را پنج دهم تا هفت دهم میلیون بشکه در روز افزایش دهد.

بانک جهانی در گزارش چشم انداز اقتصادی جهان همچنین پیش بینی کرده است، توافق هسته ای راه را برای برای پیوستن دوباره ایران به اقتصادی جهانی می گشاید و جان تازه ای به بخش های نفت، گاز و اتومبیل آن می بخشد.گزارش بانک جهانی ادامه می دهد، اگر آژانس بین المللی انرژی اتمی تائید کند که دولت ایران به تعهدات خود در چارچوب برجام عمل کرده است، لغو تحریم ها از اوایل سال 2016 آغاز خواهد شد. این گزارش می افزاید: خوش بینی ایجاد شده در مورد پتانسیل اقتصادی ایران موجب سراسیمگی شرکت های خارجی برای سرمایه گذاری در این کشور شده است.

«مایکل روبین» کارشناس مسایل ایران و خاورمیانه در موسسه «امریکن اینترپرایز» نیز از طریق پست الکترونیکی به واشنگتن فری بیکن گفت که وی نیز انتظار دارد اقتصاد ایران در پی اجرای برجام، رشد کند.

اندیشکده واشنگتن: حاشیه خلیج فارس باید زندگی با ایران قدرتمند را درک کند 

   

یک تحلیلگر مطرح‌ آمریکایی در اظهار نظری عنوان داشت: اعراب درحالی‌که از مواجهه مستقیم با ایران اجتناب دارند، باید متوجه شوند با «همسایه‌ای نیرومند» زندگی می‌کنند.

به گزارش مشرق، «دیوید پولاک» تحلیلگر مطرح آمریکایی در گفت‌وگو با اندیشکده «واشنگتن درباره دیدگاه اعراب منطقه غرب آسیا به ایران و همکاری روسیه و حزب‌الله لبنان اظهار داشت: «من دید منفی نسبت به ایران در بین اعراب را بازتاب تلفیق موضوع جغرافیای سیاسی و رقابت فرقه‌ای، قومی در سوریه، یمن، بحرین و تمام منطقه می‌بینیم. اکثر کشورهای عرب نیز از ایستادگی در برابر ایران احساس خوشایندی دارند و در پی افزایش توان نظامی و امنیتی‌شان  در برابر تجاوز و عملیات براندازی ایرانیان هستند.»

پولاک در جای دیگر گفت: «اما کشورهای عرب ضرورت دارد متوجه شوند که باید با ایران به عنوان همسایه نیرومند خود زندگی کنند. من بر این باورم که آن‌ها سعی در اجتناب از مواجهه مستقیم با ایران دارند . همچنین حمایت کمی از همکاری اعراب با اسرائیل علیه ایران وجود دارد. این مورد (همکاری اعراب و اسرائیل بر ضد ایران) به یقین عمومیت نخواهند یافت.

پولاک در اظهار نظری درباره توافق هسته‌ای ایران با گروه "1+5" افزود: «البته دیدگاه اعراب در این زمینه متغیر است و تعداد بسیار کمی هنوز بر این باورند که ایران همچنان کشوی متخاصم باقی می‌ماند. توافق هسته‌ای حداقل تهدید ایران (بمب هسته‌ای)  را به تاخیر انداخت. اما آن‌چه که آن‌ها از ایران درک نمی‌کنند این است که توافق و رفع تحریم‌های اقتصادی این کشور را ثروتمند‌تر، قوی‌تر و به طور بالقوه خطرناک‌تر می‌کند.»

وی درباره همکاری روسیه و حزب‌الله لبنان و دیدگاه منفی نسبت به این ائتلاف در بین کشورهای عرب منطقه گفت: «من بر این باورم که روسیه خیلی به افکار عمومی جهان عرب اهمیت نمی‌دهد زیرا اولویت روسیه حمایت از حکومت "بشار اسد" رییس جمهور سوریه است و حضور حزب‌الله از بعد نظامی در این مسئله ضروری است. دوم این‌که "ولادیمیر پوتین" رییس جمهور روسیه از سوی دولت‌های عرب چون عربستان سعودی نیز به عنوان بازیگری مهم در منطقه نگریسته می‌شود که البته به سیاست‌های او علاقه ندارند . سوم این‌که برخی کشورهای مهم جهان عرب چون عراق و البته مصر که من به آن شک دارم، وجود اسد را به داعش یا اخوان المسلمین ترجیح می‌دهند بنابراین آن‌ها مخالف سیاست روسیه در سوریه نیستند. با توجه به دلایل عنوان شده، نتیجه‌ای که می‌گیرم این است که مسکو فکر می‌کند با پیوستن به حزب‌الله در حمایت از حکومت اسد بیشتر پیروز تا مغلوب میدان است.

منبع: فارس
تحلیل جالب یک نشریه آلمانی؛
ایران در قیاس با عربستان، از لحاظ آموزش و پرورش و فرهنگ، ادبیات و فیلم، علوم و دانشگاه، تعهد اجتماعی، اخلاق کاری و پویایی فکری و به‌طور کلی در زمینه "قدرت‌ نرم"، یک دنیا فاصله دارد.
گروه جنگ نرم مشرق- نشریه آلمانی «فرانکفورتر روندشاو» در گزارشی به ارزیابی قدرت عربستان سعودی در برابر ایران در مؤلفه‌هایی مانند جامعه مدنی و قدرت فرهنگی پرداخته است.
به گزارش این نشریه عربستان سعودی توانایی اندکی برای مقابله با توان اجتماعی ایران دارد و جامعه مدنی ایران در مقایسه با همتاهای عربی خود در سطح متفاوتی قرار گرفته است. گسست روابط با تهران از سوی ریاض، نشانه‌ای از ضعف به نظر می‌رسد.

این نشریه آلمانی می‌نویسد: «این یکی از آن لحظات نادری بود که اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا نارضایتی خود را از متحدان سعودی این کشور آشکارا ابراز کرد. او در مقابل کمیته دفاعی کنگره آمریکا گفت: آنها به طور مداوم نزد من شکایت می‌کنند که ایرانیان تا چه اندازه توانا هستند. من به آنها همیشه پاسخ می‌دهم بله، درست است، شما از لحاظ کارآیی عملی در صحنه، در سطح متفاوت و پایین‌تری نسبت به آنها هستید.»
ضعف عربستان در برابر توان اجتماعی و فرهنگی ایران /// در حال ویرایش
اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا: عربستانی‌ها به طور مداوم نزد من شکایت می‌کنند که ایرانیان تا چه اندازه توانا هستند. من به آنها همیشه پاسخ می‌دهم بله، درست است

به گزارش روندشاو، «اگر عربستان سعودی و کشورهای خلیج [فارس] خواستار دستیابی به نفوذ بیشتری در آسیای غربی (خاورمیانه) و امنیت بیشتر در آن بخش از جهان هستند، باید بیشتر به نیروهای زمینی و نیروهای ویژه خود بپردازند. این قضاوت خشن روسای پنتاگون در مورد توانایی نظامی ارتش عربستان را می‌توان به بسیاری از زمینه‌های دیگر نیز که در آن دو قدرت منطقه‌ای با یکدیگر مقابله
می‌کنند، تعمیم داد.»
این نشریه جامعه مدنی ایران را در مقایسه با همتایان عرب خود در سطح بالاتری می‌داند و می‌نویسد: «چه به لحاظ آموزش و پرورش و فرهنگ، ادبیات و فیلم، علوم و دانشگاه، تعهد اجتماعی، اخلاق کاری یا پویایی فکری، در زمینه به اصطلاح "قدرت‌های نرم" بین رقبای دو طرف خلیج فارس یک دنیا فاصله افتاده است.»تحلیل‌گر نشریه روندشاو معتقد است که عربستان توانایی بسیار اندکی برای مقابله و رویارویی با توان اجتماعی و فرهنگی ایران دارد و در ادامه می‌نویسد: «این کشور سلطنتی برای چندین دهه دل خود را به محدودسازی جمهوری اسلامی از سوی غرب و خرید بیش از اندازه سلاح، به منظور جلوه دادن خویش به عنوان یک قدرت منطقه‌ای خوش کرده بود؛ محاسباتی که پس از انقلاب سال ١٩٧٩ برای اولین بار از طریق توافق هسته‌ای اخیر با مشکل روبرو شده است.»
این گزارش به آنچه سه دهه جنگ سرد بین حکومت سلطنتی آل‌سعود و جمهوری اسلامی می‌خواند، اشاره می‌کند و می‌افزاید: «ایران خود را قدرت محافظ فارسی - شیعی می‌خواند و عربستان سعودی خود را نگهبان مقدس‌ترین اماکن مذهبی، مکه و مدینه، و در نتیجه مهم‌ترین مرکز اسلام سنی - عربی قلمداد می‌کند. اگرچه، هر دو طرف در زمان شاهان ایرانی رابطه به نسبت خوب و نزدیکی با یکدیگر داشتند. نقطه توافق و همدلی این پادشاهان، بی‌اعتمادی به ناسیونالیسم عربی رئیس‌جمهور "جمال عبدالناصر" در مصر و انتقاد از ایدئولوژی حزب بعث صدام حسین، دیکتاتور عراق بود. پس از سقوط شاه پهلوی این روابط به سرعت در سراشیبی نابودی قرار گرفت. تا به امروز در تهران فراموش نشده که ریاض طی جنگ اول خلیج [فارس] از سال ١٩٨٠ تا ١٩٨٨، مبلغ ٢٥ میلیارد دلار به صدام حسین کمک کرد، جنگی که به قیمت جان بیش از نیم میلیون ایرانی تمام شد».این نشریه آلمانی به دوران پسابرجام در سال 2016 اشاره می‌کند که سرمایه‌گذاران غربی دوباره در مقابل درهای تهران صف بسته‌اند و می‌نویسد: «استفاده از ذخایر نفت و گاز ایران که پیش از این مسدود شده بود، وابستگی کشورهای صنعتی به انرژی عربستان را کاهش می‌دهد. به این ترتیب مثلث قدرت و مدیریتی جدید عربستان سعودی یعنی شاه سلمان و دو ولیعهد وی، تلاش می‌کند به مخالفان شیعه خود که به زودی از تحریم‌های غرب آزاد می‌شوند، ضربات شدیدی وارد کنند؛ امری که تا کنون با موفقیت بسیار اندکی روبرو شده و خطر شدید درگیر کردن کل منطقه در یک مناقشه فراگیر شیعه و سنی را در بر دارد».
نشریه «روندشاو» در ادامه به عدم موفقیت‌های عربستان در برابر ایران می‌پردازد که این رژیم تا کنون پس از پنج سال جنگ داخلی و ٣٠٠ هزار کشته در سوریه موفق به سرنگونی بشار اسد و در نتیجه از بین برداشتن متحد اصلی ایران در جهان عرب نشده است. این نشریه در ادامه می‌افزاید: «در یمن، ریاض علیه حوثی‌‌های شیعه وارد جنگ شد، جنگی که تا کنون برای این دولت حدود ٦٠ میلیارد دلار هزینه در بر داشته و کشور همسایه را دچار یک فاجعه انسانی کرده است. خانواده سلطنتی سنی مذهب حاکم بر بحرین و دوست عربستان، تنها از طریق سرکوب‌‌های خشونت آمیز خود را بر سر قدرت نگه داشته است».
ضعف عربستان در برابر توان اجتماعی و فرهنگی ایران /// در حال ویرایش
«فرانکفورتر روندشاو»: مثلث قدرت جدید آل‌سعود تلاش می‌کند به مخالفان شیعه خود که به زودی از تحریم‌های غرب آزاد می‌شوند، ضربات شدیدی وارد کنند؛ امری که تا کنون با موفقیت بسیار اندکی روبرو شده است.

به گزارش «روندشاو» در مقابل، ایران سر رشته‌های روند سیاسی بغداد را به دست دارد و می‌نویسد: «جهادی‌های "دولت اسلامی" (داعش) در سراسر جهان به مثابه اشباح تشنه به خونی در نظر گرفته می‌شوند که از مأموریت شرعی وهابی- عربستانی پیروی می‌کنند. از زمان اعدام چشمگیر و قابل توجه "شیخ نمر باقر النمر"، روحانی شیعه نارضایتی‌های جدیدی در میان سه میلیون شیعیان عربستان نیز به وجود آمده است.»
این نشریه آلمانی در پایان، قطع رابطه خشمگینانه آل‌سعود با تهران در ٤٨ ساعت پس از اعدام جمعی در عربستان سعودی را بیشتر به عنوان نشانه‌ای از ضعف و سر در گمی رو به رشد در ریاض می‌داند و می‌نویسد: «این امر می‌تواند مقابله و درگیری‌های چندین دهه گذشته را برای آینده قابل پیش‌بینی تثبیت کند. تا کنون دو بار - در سال های ١٩٤١ و ١٩٨٧ – این دو رقیب روابط دیپلماتیک خود را قطع کرده‌اند. هر بار برقراری دوباره این روابط چهار سال به طول انجامید.»

با مثال آوردن از موضوع داعش،‌ روسیه و چین

تحلیلگر ارشد آمریکایی: ما دیگر ابرقدرت نیستیم و باید این واقعیت را بپذیریم

عضو ارشد بنیاد واتسون برای مطالعات بین‌المللی در دانشگاه براون آمریکا در مطلبی ضمن برشمردن ناتوانی واشنگتن برای مقابله با داعش، روسیه و چین نوشت: «ما دیگر ابرقدرت نیستیم».

خبرگزاری فارس: تحلیلگر ارشد آمریکایی: ما دیگر ابرقدرت نیستیم و باید این واقعیت را بپذیریم                

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، یک تحلیلگر ارشد آمریکایی در مطلبی با اشاره به چالش مقابله با داعش، روسیه و چین برای آمریکا تاکید کرد که واشنگتن باید با این واقعیت کنار بیاید که دیگر قدرت مسلط جهان نیست.

عضو ارشد بنیاد واتسون برای مطالعات بین‌المللی در دانشگاه براون در مطلبی با عنوان «ابرقدرتی در حال محو شدن آمریکا» نوشت: «با گذشت 15 سال از قرن 21 مشخص است که آمریکا با دوره‌ای از تهدیدات کاملا جدیدی مواجه است. برخی از آنها سیاسی و برخی نظامی است اما جدی‌ترین آن، روانی است. در این قرن، آمریکا نمی‌تواند بر جهان مسلط شود. اگر آمریکایی‌ها بتوانند خود را با این واقعیت وفق دهند، برای ثبات جهانی امید وجود دارد اما اگر ما نپذیریم و ضعف نسبی قدرت خود را قبول نکنیم، شاید رنجش و دلخوری ما به طرق خودویرانگری علیه ما تمام شود».

«استفن کینزر» در «بوستون گلاب» نوشت: «به طور طبیعی، کشورها به مرور زمان ظهور و سقوط می‌کنند. آمریکا در قرن بیستم قدرتش به تدریج افزایش یافت و ما توانستیم جهان را اداره کنیم. در آینده ما جهان را اداره نخواهیم کرد. هیچ چیزی در تاریخ‌مان، ما را جهت این تغییر در حال حادث شدن در وضعیت جهانی‌مان آماده نکرده است و ما از نظر روانی برای آن آماده نیستیم».

این کارشناس ادامه داد: «در جهان جدید، قدرت نظامی که قوی‌ترین سلاحمان است، به تدریج ارزش آن کم خواهد شد. مهارت ائتلاف سازی در میان کشورها که ما آنرا توسعه نداده‌ایم، تبدیل به ابزار کلیدی در قدرت جهان خواهد شد. برای توفیق در قرن 21،‌آمریکا به یک سری ابزارهای جدید نیاز دارد اما مهمتر و قبل از همه چیز،‌ما باید واقعیت تغییر نقشمان را به رسمیت بشناسیم».

کنزی با اشاره به مبارزات انتخاباتی در آمریکا افزود: «همیشه دردناک است که قدرت را از دست بدهید. در این موضوع سیاست داخلی هم دخیل است. نامزدها با هم در قول دادن درباره بودجه‌های نظامی بیشتر و جنگ‌های بیرحمانه‌تر رقابت می‌کنند و آنها در این فانتزی که "قرن آمریکایی" امکان باقی بودن برای همیشه را دارد، می‌دمند».

تحلیلگر بنیاد واتسون با اشاره به موضوع داعش و تحولات مربوط به آن نوشت: «غیرممکن است که دیدن نشانه‌های جهان تازه و نوی در حال پیدایش را از دست بدهید. یک باند تروریستی خاورمیانه سرزمینی را تصرف کرده و ما به اجبار این موضوع را فهمیدیم که با وجود همه توان نظامی‌مان نمی‌توانیم بدون کمک شرکای محلی، آن را از جایش بیرون کنیم».

وی افزود: «روسیه علنا با ما ضدیت می‌کند و ما را به مبارزه می‌طلبد. ترکیه متحد مان در ناتو که زمانی سگ دست آموز ما بود، درخواست‌های ما را نادیده می‌گیرد و مسیر خود را می‌رود. عربستان سعودی جنگ به راه می‌اندازد بدون آنکه حتی با ما مشورت کند».

کنزی همچنین تصریح کرد: «بیشتری چالش ما، تغییر روابطمان با چین است. تا اواسط قرن(21) اگر نه زودتر، ما آمریکایی‌ها با این واقعیت مواجه می‌شویم که با یک رقیب با جمعیت بیشتر، ثروتمندتر و از نظر تاریخی قویتر از آمریکا روبرو هستیم. پاسخ اخیر ما به تحرکات اخیر چین در اقیانوس آرام نظامی‌گری بوده است و نشان می‌دهد که سیاست ما در قبال چین در پارادایم قرن بیستمی "ما علیه آنها" باقی مانده است. اگر این سیاست را در پیش گیریم، ‌برنده بلندمدت احتمالا آنها خواهند بود و نه ما».

در ادامه یادداشت تحلیلگر آمریکایی می‌خوانیم: «چالش‌های بزرگ امنیتی این قرن، جهانی هستند و طیف‌های گسترده‌ای از تروریسم تا تغییرات اقلیمی را شامل می‌شود و پرداختن به آنها تنها از راه اقدام دسته جمعی کشورها میسر است. اما آمریکا به ندرت به ائتلاف‌های شامل کشورهای برابر پیوسته است. ما عادت کرده‌ایم که به شرکایمان بگوییم چه کار کنند. پیوستن به این چنین ائتلاف‌های برابری به سازش نیاز دارد، چیزی که ما به آن عادت نداریم».

کنزی ادامه داد: «جنگ‌های بزرگ اغلب در لحظات تغییر بزرگ ژئوپلیتیکی و زمانی که قدرتهای در حال ظهور قدرت مسلط را به چالش می‌کشند، اتفاق می‌افتند. درگیری توسط قدرت غالب که نگران وضعیت خود است حادث می‌شود و نه توسط قدرتی که درصدد چالش در برابر قدرت مسلط است».

او در پایان توصیه کرد: «آمریکا نباید از دیگر قدرت‌ها بترسد. ما با انطباق با جهانی که در حال تغییر است، احتمال درگیری را کاهش می‌دهیم. قدرت نسبی ما به طور منطقی کاهش خواهد یافت در حالی که دیگر کشورها ثروتمندتر و قویتر می‌شوند. این موضوع شاید یک نعمت باشد چرا که جهان چند قطبی با ثبات تر از جهان تک قطبی است. آمریکا ابزارهای مورد نیاز برای تداوم توفیق ملی را دارد و این موضوع اتفاق خواهد افتاد اگر ما بتوانیم دوره گذار روانی به جهانی که در آن ما مسلط نیستیم را انجام دهیم».

دکتر کیهان برزگر؛

چگونه عربستان افکار عمومی ایران را از دست داد؟

افکار عمومی و حوزه روشنفکری ایران، به تدریج قانع می شود که عربستان خواهان افزایش تنش و بحران آفرینی بر ضد منافع ژئوپلتیک و ایدئولوژیک ایران، عمدتا برای به هم زدن معادله جدید نزدیکی قدرت های جهانی به این کشور در نتیجه افزایش نقش منطقه ای آن است.
کد خبر: ۵۶۰۰۱۹
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۸:۳۶ - 10 January 2016
برای سال ها دولت جمهوری اسلامی ایران از گسترش روابط با عربستان سعودی در چارچوب تأمین منافع ملی حمایت کرده و این سیاست، به رغم همه شکاف های موجود تاریخی و هویتی بین دو کشور، مورد حمایت اکثریت افکار عمومی ایران بوده است؛ اما تصمیم اخیر سعودی ها در قطع روابط دیپلماتیک با ایران، نگاه افکار عمومی و روشنفکری ایران را آشکارا به این سمت تغییر داده که سعودی ها با تمام قوا علیه منافع منطقه ای و جهانی ایران عمل می کنند و شاید وقت آن رسیده که این سیاست به گونه ای بازنگری شود.

دکتر کیهان برزگر، رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، در یادداشت اختصاصی خود برای «تابناک»، ضمن بیان این مطالب می افزاید: دولت ایران به دو دلیل عمده ژئوپلتیک، خواهان تداوم سیاست تنش زدایی با عربستان است: نخست، در معادلات منطقه ای، بهترین سیاست برای یک قدرت منطقه ای مثل ایران این است که در محیط همسایگی و امنیت ملی خود با سایر قدرت ها مثل عربستان، نوعی روابط متعادل برای تأمین امنیت و ثبات منطقه ای دنبال کند. چون امنیت منطقه، بخشی از امنیت جهانی است، کشوری مسلط و با وزن سیاسی بالا در روابط منطقه ای بطور طبیعی قدرت های خارجی را نیز به خود متمایل می کند.

دوم، تنش در روابط بازیگران قدرتمند منطقه ای در هر حال توجیهی برای ایفای نقش سیاسی بیشتر بازیگر رقیب خارجی مثلا آمریکا در مسائل منطقه ای مثلا بحران سوریه یا عراق است که در نهایت به نفع یک بازیگر مستقل مثل ایران نخواهد بود، چون در این معادله، بازیگران رقیب منطقه ای مثل عربستان، منافع خود را در نزدیکی با قدرت خارجی می بینند.

بر اساس این منطق و البته با عنایت به اهمیت روابط با کشورهای اسلامی، ایران از تقویت همکاری های منطقه ای و کاهش تنش با عربستان حمایت کرده است؛ اما چالش اینجاست که عربستان این کاهش تنش را درست به ضرر منافع خود در نظر می گیرد. مثلا استدلال می کند که گفت وگو یا مشارکت با ایران در مذاکرات صلح سوریه، سبب می شود که رویکرد منطقه ای ایران تثبیت شود و این، اهمیت ایران را برای قدرت های خارجی بیشتر کرده و به همان اندازه از اهمیت استراتژیک عربستان در نزد آنها می کاهد.

به عبارت دیگر، از نگاه عربستان کاهش تنش ایران با همسایگان در یک بحران منطقه ای مثل سوریه یا حل یک موضوع بین المللی مثل توافق هسته ای (برجام)، کاملا به ضرر منافع آن است. سعودی ها به صراحت گفته اند که مشکل اصلی آنها نه توافق هسته ای بین ایران و قدرت های جهانی بلکه افزایش نقش منطقه ای ایران در نتیجه برجام است.

البته تأثیر سیاست داخلی و تفکر نخبگان حاکم در عربستان بر سیاست منطقه ای این کشور را نباید نادیده گرفت. اکنون عربستان خود موضوع تغییر و تاثیرپذیری جدی از تحولات بهار عربی است که تاکنون به ضرر سعودی ها رقم خورده و به گونه ای رفتار تهاجمی آنها را در منطقه توجیه می کند. اکنون متحد آنها (حسنی مبارک در مصر] سقوط کرد. رژیم اسد در سوریه همچنان در قدرت است. دولت عراق با ایران متحد شده است. بمباران های گسترده در یمن هم نتیجه مؤثری در تغییر ساختار سیاسی این کشور نداشته و تنها افکار عمومی جهانی را بر ضد آنها کرده و نهایتا جنبش های مردمی در بحرین هم مثل آتش زیر خاکستر باقی مانده و با اعدام شیخ نمر وارد مرحله جدیدی شده است.

از طرف دیگر، مشروعیت جنگ و ائتلاف سازی سعودی ها در مبارزه با تروریسم داعش همچنان در سطح منطقه و جهان مقبولیت نیافته و همزمان سرعت و اقدام عملی ایران در مبارزه با داعش (مثلا در عراق) و تأکید بر اینکه رشد افراط گرایی در منطقه فوری ترین تهدید برای امنیت بین المللی است و اینکه شکست داعش نیاز به یک ائتلاف منطقه ای/بین المللی دارد، اهمیت بیشتری می یابد. این خود یک چالش ایدئولوژیک برای سعودی هاست که ادعای رهبری سیاسی در منطقه را دارند.

در این شرایط، افکار عمومی و حوزه روشنفکری ایران به تدریج قانع می شود که عربستان خواهان افزایش تنش و بحران آفرینی ضد منافع ژئوپلتیک و ایدئولوژیک ایران، عمدتا برای بهم زدن معادله جدید نزدیکی قدرت های جهانی به این کشور در نتیجه افزایش نقش منطقه ای آن است. این مسأله فراتر از اقدامات ضد منافع ایران در کل منطقه، به اخلال آشکار عربستان در رفع تحریم های اقتصادی علیه ایران یا رضایت به کاهش قیمت جهانی نفت هم مربوط می شود که به نوعی به زندگی روزمره مردم ایران هم ارتباط می یابد.

در این شرایط، شاید اعدام شیخ نمر، تنها بهانه ای بوده که صبر افکار عمومی ایران لبریز شده و بر این مبنا خواهان تغییر نگاه فعلی دولت نسبت به روابط با عربستان و جایگزینی آن بر یک مبنای محکم تری شود. تقریبا همه نیروهای سیاسی در ایران، اقدام شتابان سعودی ها در قطع روابط دیپلماتیک را فراتر از ناراحتی از حمله به سفارت این کشور، نشاندهنده عمق ضدیت سعودی ها با ایران در شرایط ظهور این کشور به عنوان یک قدرت منطقه ای و پراهمیت برای قدرت های جهانی در نظر گرفته اند. عربستان با این کار، یک قدم منفی جدی در نگاه افکار عمومی ایران نسبت به جایگاه خود برداشته است.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد