سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار و تحلیلهای سیاسی روز

روسیه: ایران پیش از دریافت اس-۳۰۰ باید شکایت خود را پس بگیرد

روسیه اعلام کرد که ایران باید پیش از دریافت سامانه دفاع موشکی اس-۳۰۰ شکایت خود را پس بگیرد

 به نقل از دیفنس‌ورلد، ایران شکایت علیه شرکت روس‌آبارون اکسپورت را پیش از تامین اولین سامانه موشکی اس-۳۰۰ پس خواهد گرفت.
“دمیتری راگوزین” معاون نخست وزیر روسیه در مصاحبه با خبرگزاری روسی ایتارتاس گفته بود: شکایت هنوز پس گرفته نشده است. آنها باید پس از آنکه نخستین بخش از سامانه را دریافت کردند باید شکایت را پس بگیرند و ما می توانیم بگوییم این موضوع در  آینده نزدیک صورت خواهد گرفت.
وی اضافه کرد: طرف‌های روسی و ایرانی درک کاملی دارند. این توافق بدون پس گرفته شدن شکایت قابلیت اجرا ندارد.
این مقام روسی گفت: شرایط تامین این سامانه آن است که تهران شکایت را لغو کند و این موضوع باید توسط پارلمان ایران تصمیم گیری شود.
ایران و روسیه در سال ۲۰۰۷ قرارداد تامین ۵ سامانه موشکی اس-۳۰۰ را امضا کردند. در سپتامبر ۲۰۱۰، “دمیتری میدویدیف” رئیس جمهور وقت روسیه اعلام کرد که بر اساس قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل، ارسال سامانه اس-۳۰۰ به ایران را متوقف کرد.
این قرارداد که ارزشی بیش از ۸۰۰ میلیون دلار داشته لغو گردید و مبلغ پیش پرداخت نیز به ایران بازگردانده شد.
ایران نیز در دادگاه ژنو علیه عدم اجرای قرارداد توسط روسیه شکایت کرد و درخواست غرامت ۴ میلیارد دلاری کرد.
اما در آوریل ۲۰۱۵ “ولادمیر پوتین” رئیس جمهور روسیه قانون ممنوعیت تامین سامانه دفاع موشکی اس-۳۰۰ به تهران را لغو کرد.

18 تا 21 میانگین سن زنان داعشی؛

همه چیز درباره زنان داعشی!/ سه هدفی که داعش از جذب زنان دنبال می کند + تصاویر

جنوب پرس: زنان داعشی که طبق برآوردهای موجود میانگین سن آنها در حدود 18- 21 سال می باشد، تنها متعلق به کشورهای سوریه و عراق که محل استقرار این گروه تروریستی است، نیستند بلکه اکثریت آنها از کشورهای مختلفی جذب داعش می شوند. پنج انگیزه مهم اهم دلایل جذب زنان به این گروهک تروریستی می باشد.

زنان داعشی

پدیده زنان داعشی که در ادبیات این گروه تروریستی با نام «مجاهدات» معروف هستند، سوالات زیادی پیرامون ماهیت، افکار، روش های جذب و نتایج حاصل از این پدیده در افکار عمومی ایجاد کرده است که چندان مورد اهتمام و دقت نظر واقع نشده است. این در حالی است که نباید از نظر دور داشت که این پدیده جدید و خطرناک در حال گسترش و شیوع در جوامع اسلامی و غیر اسلامی است و می تواند تاثیرات جدی در امنیت ملی هر یک از کشورهای مذکور داشته باشدو لذا در این نوشتار سعی بر آن است تا مختصری از زوایای پنهان اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دینی این پدیده مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.

زنان داعشی از کجا می آیند؟

زنان داعشی که طبق برآوردهای موجود میانگین سن آنها در حدود ۱۸- ۲۱ سال می باشد، تنها متعلق به کشورهای سوریه و عراق که محل استقرار این گروه تروریستی است، نیستند بلکه اکثریت آنها از کشورهای مختلفی جذب داعش می شوند که از جمله آنها می توان کشورهای شمال آفریقا به ویژه تونس و مصر و کشورهای اروپایی و آمریکایی مانند فرانسه، انگلستان و آلمان اشاره نمود. علاوه بر این، بخش دیگری از زنان داعشی نیز متعلق به منطقه آسیای میانه و کشورهای حوزه قفقاز و چچن هستند که به استناد شواهد و قرائن افراطی ترین زنان داعشی متعلق به این منطقه هستند!. در این راستا، برخی از پژوهشگران بر این باورند که تقریباً ۱۰ درصد اعضای خارجی داعش را زنان به خود اختصاص داده و منابع غربی نیز در این زمینه آمار و ارقامی ارائه می دهند. به عنوان مثال، مرکز مطالعات ضد تروریسم در فرانسه در آخرین گزارش خود بیان داشته است که در حال حاضر تعداد ۱۰۰ الی ۱۵۰ زن فرانسوی در میان صفوف داعش قرار دارند و این تعداد جدای از افرادی است که به دلیل شرایط سخت زندگی در گروه داعش به فرانسه بازگشته اند.

انگیزه های عضویت زنان در داعش

زنان داعشی از هر کجای دنیا که جذب این گروه تروریستی می شوند دارای انگیزه های متفاوتی هستند که از جمله آنها می توان به زیر اشاره نمود.

۱- انگیزه های شخصی:

زنان سوری و عراقی عمدتاً با انگیزه های شخصی با داعش همراهی می کنند؛ زیرا به دلیل شرایط بحرانی موجود در این دو کشور بسیاری از آنها همسران، فرزندان یا همه خانواده خود را از دست داده و از خانه و کاشانه خود دور مانده اند. لذا بهترین راه از نظر این دسته از زنان سوری و عراقی حضور در صفوف داعش برای انتقام گیری از نظام حاکم و نیز دریافت دستمزد جهت گذران زندگی می باشد.

۲- انگیزه های فرقه گرایانه:

در بحران عراق و سوریه منازعه سیاسی بتدریج تبدیل به یک منازعه فرقه ای گردید. به این ترتیب، بسیاری از زنان سوری و عراقی نه از باب گرایش پیدا کردن به تفکرات داعش بلکه به منظور شرکت در “جهاد” برای دفاع از عقیده اهل سنت بر علیه شیعیان که حاکمیت را در دو کشور در اختیار دارند، به عضویت داعش درآمده و این گروه تروریستی را تنها وسیله ممکن برای تشکیل خلافت اسلامی سنی علیه حکومت شیعیان می دانند.

۳- انگیزه های ایدئولوژیک:

عده ای از زنان داعشی فارغ از هر گونه انگیزه های شخصی و فرقه گرایانه مجذوب شعارهای پر رنگ و لعاب داعش همچون اعلام “خلافت اسلامی” و “بیعت با خلیفه مسلمین” شده اند که نه تنها برای آنها بلکه برای طیف وسیعی از اسلامگرایان سنی مذهب دارای جذابیت است. از این رو این دسته از زنان با انگیزه جهاد در راه تشکیل دولت اسلامی و زندگی در این مدینه فاضله عازم سوریه و عراق شده و به عضویت داعش در می آیند.

۴- انگیزه های اجتماعی:

بسیاری از زنان مسلمان در جوامع غربی به نوعی در انزوای از محیط پیرامون بوده و به شدت تمایل به حضور در محیط هایی دارند که بتوانند از این انزوا و غربت رهایی یابند. این در حالی است که طبق آمارهای موجود در منابع غربی اکثریت زنان داعشی که از کشورهای غربی به این گروه تروریستی پیوسته اند متعلق به خانواده های معتقد به اصول و شعائر اسلامی بوده و همین مسئله عاملی جهت تمایل آنها به زندگی در سایه خلافت اسلامی و عضویت در داعش شده است.

۵- انگیزه های انسان دوستانه:

شاید شنیدن این جمله عجیب باشد که بخشی از زنان داعشی که از کشورهای غربی به این گروه تروریستی پیوسته اند, بدون داشتن انگیزه های دینی و عقیدتی به صفوف داعش پیوسته اند. این دسته از زنان داعشی با دیدن تصاویر مدیریت شده رسانه های غربی که دولت های سوریه و عراق را عامل اصلی وضعیت بحرانی در کشورهای خود و بروز شرایط رقت بار انسانی شده اند، صرفاً با انگیزه کمک به کودکان بی سرپرست و زنان بی خانمان معارضه، مداوای مجروحان و کمک به فقراء به داعش می پیوندند.

وظایف زنان در داعش

زنان در گروه تروریستی داعش دارای وظایف متعددی هستند که لزوماً ماهیت نظامی و رزمی ندارند. در این راستا، “محمد العمر” نویسنده کتاب «اسطوره داعش» طی مصاحبه ای با خانم “رجاء انصاری” از فرماندهان “گردان الخنساء” نکات جالبی را در مورد زنان داعشی بیان می کند. به گفته وی اکثریت زنان داعشی فاقد تحصیلات عالیه و تخصص هستند، لذا چاره ای جز بکارگیری آنان در امور سطح پائین همچون برطرف کردن نیازهای جنسی جنگجویان داعشی وجود ندارد.اگرچه با توجه به اخبار و اسنادی که از حضور زنان در داعش بدست آمده است می توان از دیگر وظایفی که زنان داعشی بر عهده دارند به اموری همچون خانه داری و مراقبت و سرپرستی از کودکان و زنان جنگویان داعش، ارائه خدماتی پزشکی و پرستاری، واسطه گری برای انتقال پول از کشوری به کشور دیگر برای داعش، فعالیت در قالب پلیس زنان، انجام امور سایبری و تبلیغاتی و آموزش نحوه استفاده از سلاح های سبک و دفاع شخصی اشاره نمود.

نتایج حضور زنان در داعش

بدون شک پدیده انضمام برخی از زنان سوری و عراقی و حتی اروپایی و آمریکایی به گروه تروریستی داعش و مشغول به امور نظامی و غیر نظامی در مناطق تحت سیطره این گروه دربردارنده نتایج و بازتاب های متعددی است که از جمله مهمترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

الف. نهادینه شدن تفکر و ساختار مورد نظر داعش؛ حضور زنان سیاه پوش داعشی در مقابل دوربین های عکاسان و انتشار این تصاویر در رسانه ها و فضاهای مجازی باعث عادی سازی و القای مقبولیت تفکر داعش در میان عده ای از مردان و زنان می گردد. همچنین انعکاس مشارکت زنان داعشی در میان جنگجویان مرد می تواند منجر به تلطیف تصویر موجود در اذهان عمومی (عمدتاً غربی) از داعش گردد که آن را گروهی افراطی و خشونت طلب می پندارد. زیرا این گروه تروریستی از این طریق نشان می دهد که چندان نیز دارای تفکرات افراطی نبوده و همانند کشورهای آزاد به زنان اجازه ورود در اجتماع و مشارکت در کنار مردان را می دهد.

ب.خلق محیط های شهروندی جدید در مناطق تحت سیطره داعش؛ افزایش حضور زنان داعشی در مناطق تحت سیطره داعش و تبلیغاتی که آنها در فضاهای مجازی جهت جذب افراد جدید می نمایند؛ اولاً باعث انتقال افراد جدید از کشورهای هدف به این مناطق و عضویت در داعش شده و ثانیاً منجر آشنایی زنان و مردان هم ملیت داعشی و در نهایت ازدواج آنها می گردد که تنها محیط امن برای زندگی مشترک آنها همین مناطق تحت سیطره داعش می باشد. بدون شک تثبیت و نهادینه شدن این مسئله در آینده بسیار دشوار خواهد بود.

ج. انتقال گفتمان خشونت طلبی داعش به کشورهای مبدا؛ زنان داعشی بعد از مدتی زندگی کردن در محیط خشونت طلبانه و افراطی دولت اسلامی چنانچه بخواهند به کشورهای خود بازگردند, حامل تفکرات افراطی داعش بوده و پیام رسان خوبی برای انتقال گفتمان داعش به کشورهای خود هستند. علاوه براین، زنان داعشی در آینده نیز صاحب همسر و فرزندانی خواهند شد که بدون شک تفکرات افراطی آنها بر محیط خانوادگی شان تاثیرگذار بوده و می توان باعث بروز موجی از افراط گرایی در آینده کشورهای مذکور گردند.

در نهایت ذکر این نکته ضروری است که با توجه به فقدان اطلاعات دقیق از تعداد و اماکن حضور زنان داعشی و نیز عدم پذیرش آنها از سوی خانواده ها پس از آنکه به کشورهای خود بازگشتند، این احتمال وجود دارد که بسیاری از آنها در کشورهایی غیر از موطن اصلی سکنی گزیده و تبدیل به نیروهایی گوش به فرمان جهت انتقال به دیگر مناطق درگیری در خاورمیانه، آفریقا، اروپا و … گردند.

نتیجه گیری

بدون شک روند تصاعدی اعزام زنان به مناطق تحت سیطره داعش و تمایل آنان برای عضویت در گروه تروریستی داعش می تواند بیانگر هشداری جدی برای آینده منطقه غرب آسیا و کشورهای اعزام کننده این زنان باشد؛ زیرا گسترش این پدیده به واسطه نقش ذاتی زنان در تربیت نسل های آینده باعث شیوع افراطی گری در نسل های آتی توسط این “مجاهدات” داعشی خواهد شد. لذا شایسته است که نهادهای امنیتی در کشورهایی که در معرض این خطر قرار دارند، تدابیری جدی برای ممانعت از اعزام و جذب زنان به گروههای افراطی اتخاذ نموده و حتی بیش از اهتمامی که برای اشراف و اقدام اطلاعاتی و امنیتی جهت ممانعت از جذب مردان به گروه های تروریستی دارند، بر این موضوع تمرکز نمایند.

سایه روشن قطعنامه 2254؛
قطعنامه 2254 شورای امنیت بین المللی کردن بحران سوریه را ممانعت از هرگونه دخالت و حمایت نظامی و مالی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مانند عربستان و قطر از گروه های تروریستی معنا و تاکید کرده است، هرگونه حمایت کشورهای فوق از گروه های مسلح تروریستی فعال در سوریه، به مثابه نقض این قطعنامه خواهد بود.
گروه بین‌الملل مشرق - شورای امنیت سازمان ملل شامگاه جمعه قطعنامه 2254 را با اجماع 15 عضو این شورا تصویب کرد، قطعنامه ای که در آن خواسته شده بود، نظام سوریه و گروه های معارض ژانویه آینده (2016) گفتگو و مذاکره برای حل بحران این کشور و همچنین آتش بس در سراسر سوریه را آغاز کنند.
قطعنامه 2254 شورای امنیت که از سوی آمریکایی ها پیشنهاد شده بود، بنابر اذعان «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا به نوعی همان طرح پیشنهادی ایران برای بحل بحران سوریه بود.
این قطعنامه اگرچه به نقش «بشار اسد»، رئیس جمهوری کنونی سوریه در آینده این کشور اشاره نکرده است، اما تاکید می کند که طی مرحله ای انتقالی و از طریق برگزاری انتخاباتی با نظارت سازمان ملل، نظام حکومتی آینده سوری ها رقم خواهد خورد.قطعنامه 2254 شورای امنیت برای تغییر حکومت و قدرت در سوریه دوره انتقالی 6 ماهه ای در نظر گرفته است تا طی آن زمینه تشکیل نظام حکومتی آینده سوریه فراهم شود. همچنین مدت زمان 18 ماهه ای را برای تدوین قانون اساسی جدید در سوریه با اشراف و نظارت سازمان ملل در نظر گرفته است.

قطعنامه 2254 همان بیانیه ژنو است

تاملی در بندهای اصلی این قطعنامه نشان می دهد که این قطعنامه در قالب و چارچوب نقشه راه کنفرانس وین تنظیم شده و به نوعی تکرار مواضع آن کنفرانس است، تنها تفاوت موجود این است که نقشه راه وین در قالب بیانیه ارائه شد، درحالی که هم اکنون این نقشه راه در قالب و فرم قطعنامه ارائه شده است.

درخواست از همه طرف ها جهت پایان دادن به درگیری ها

این قطعنامه اگرچه از همه طرف های درگیر در سوریه خواسته، به حملات نظامی خود پایان دهند، اما نکته منفی این بند آن است که تفاوتی میان طرف های درگیر قائل نشده و به این ترتیب ارتش و نیروهای مسلح سوریه را که به وظیفه ملی خود در دفاع از مردم و کشورشان در مبارزه با تروریسم عمل می کنند، هم ردیف گروه های مسلح تروریستی متجاوز شده اند که طی پنج سال گذشته از هیچ جنایتی علیه مردم سوریه و نابودی این کشور فرو گذاری نکرده اند.
هم سطح کردن طرف های درگیر در سوریه و تنزل ارزش و جایگاه ارتش و نیروهای مسلح سوریه و از خودگذشتگی و مقاومت آنها در طول 5 سال مبارزه با گروه های تروریستی و نادیده گرفتن جنایات و مقاصد واقعی گروه های مسلح تروریستی را تنها باید قدردانی بزرگترین و مهمترین نهاد بین المللی از این گروه ها و حامیان آنها شمرد که جای تاسف بسیار بر ارزش های حاکم بر این سازمان دارد.
در شورای امنیت چه گذشت/ از پیروزی ایران و روسیه تا کنار گذاشتن شیوخ عرب از معادلات سوریه

در عین حال بخشی از این بند به روسیه، فرانسه و آمریکا اجازه داده شده، عملیات هوایی خود علیه داعش را ادامه دهند که اگرچه در ظاهر اقدامی پسندیده نشان می دهد، اما اگر باید توجه داشت، این حملات بدون هماهنگی بین روس ها و آمریکایی ها فاقد تاثیر گذاری لازم است و یکی از ضرورت های حصول این هماهنگی همسویی اهداف و منافع روسی – آمریکایی است که تاکنون چنین همسویی بین مسکو و واشنگتن مشاهده نشده و توجه به راهبردهای سیاست خارجی دو کشور تاکید می کند که ایجاد چنین همسویی اگر غیر ممکن نباشد، دور از انتظار و بعید به نظر می رسد.
به هر روی وزیر خارجه آمریکا این بند قطعنامه را پیام واضح و روشنی به همه طرف های درگیر در سوریه شمرده بود تا به قتل و کشتار پایان دهند و در کل تصویب قطعنامه 2254 شورای امنیت را گامی مهم در راستای حل بحران سوریه شهرده بود که وارد پنجمین سال خود می شود.

قطعنامه 2254 تا چه اندازه بر عرصه سیاسی بحران تاثیرگذار است

تصویب قطعنامه 2254 از سوی شورای امنیت که هدف از آن حل و فصل بحران سوریه عنوان شده، اگرچه از دید بسیاری از ناظران، گامی رو به جلو در پرونده سوریه شمرده شده، اما پیچیدگی های حاکم بر این پرونده و موانع بسیاری که برسر راه اجرای بندهای این قطعنامه به چشم می خورد، موجب می شود، نتوان در این برهه زمانی از کارآیی یا عدم کارآیی آن سخن گفت.وجود بازیگران داخلی متعددی که هریک ابزارهای اجرایی یکی از طرف های بین المللی و منطقه ای شمرده می شوند و طی 5 سال گذشته نشان داده اند، هیچ گاه نمی توانند، مستقل عمل کنند.
در عین حال کثرت بازیگران خارجی با دیدگاه و مطامع و چشم داشت های متعارض با یکدیگر و اصرار و پافشاری هریک از آنها بر خواسته های خود به هر طریق و وسیله ممکن موجب می شود تا نتوان پس از صادر شدن این قطعنامه درباره کارآیی و تاثیر گذاری یا عدم تاثیر گذاری و عدم کارآیی سخن گفت.

قطعنامه 2254 اولین گام توافق روسی - آمریکایی

صدور قطعنامه 2254 شورای امنیت را باید اولین گام در زمینه ایجاد توافق و گام برداشتن به سمت همسویی مواضع بین آمریکا و روسیه شمرد که پیش زمینه های آن به کنفرانس وین باز می گردد و می تواند، در صورت تداوم و توسعه دامنه هماهنگی ها و توافقات زمینه ساز پایان جنگ پنج ساله سوریه شود که تاکنون 250 هزار کشته و میلیون ها بی خانمان و آواره از دو طرف درگیر برجا گذاشته است.

قطعنامه 2254 پیروزی روسیه و ایران در عرصه بین المللی

بسیاری از ناظران و محافل سیاسی تاکید می کنند، صدور قطعنامه 2254 شورای امنیت سازمان ملل به نوعی نماد موفقیت روسیه و ایران در عرصه سیاسی سوریه و عرصه های منطقه ای و بین المللی است.به اعتقاد آنان عدم پرداختن قطعنامه اخیر شورای امنیت به آینده «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه به معنای محول کردن موضوع رسیدگی و بحث و گفتگو درباره آینده اسد به مراحل دیگر است.
آینده اسد همواره اصلی ترین موضوع مورد اختلاف بین بازیگران داخلی و خارجی عرصه سوریه بوده و معارضان سوری به خصوص معارضان خارج نشین و همچنین محور دشمنان سوریه بوده است که خواستار برکناری اسد از قدرت و جای ندادن آن در هرگونه راه حل ارائه شده برای بحران سوریه بوده اند.
در مقابل روسیه و هم پیمانانش و همچنین دمشق همواره تاکید داشته اند، آینده اسد موضوعی نیست که توسط محور مقابل رقم بخورد، بلکه همانگونه که اسد با رای و خواست مردم این کشور و طی انتخاباتی آزاد به ریاست جمهوری سوریه رسید و رئیس جمهوری قانونی و مشروع این کشور شمرده می شود، به همان ترتیب این مردم سوریه هستند که آینده وی را رقم خواهند زد و شخص اسد نیز بارها در مصاحبه با رسانه ها و خبرگزاری های مختلف منطقه ای و بین المللی بر این موضوع تاکید کرده است.
بنابر تاکید این کارشناسان و صاحبنظران لحاظ کردن دیدگاه روسیه در این قطعنامه و عدم پرداختن به آینده اسد، پیروزی بزرگی برای دیپلماسی روسیه و هم پیمانانش یعنی ایران و دمشق و کشورهای عضو گروه «بریکس» به شمار می آید و بیانگر عقب نشینی آمریکا و هم پیمانان غربی و عربی اش از مواضع گذشته در قبال بحران سوریه و بشار اسد است.


قطعنامه 2254 کنار گذاشتن شیوخ عرب از معادلات سوریه

از جمله بندهای مهم قطعنامه 2254 شورای امنیت تاکید بر بُعد بین المللی بحران سوریه است. با تاکید بر بُعد بین المللی بحران سوریه، انتظار می رود، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی و قطر که نقش بسزایی را در دامن زدن به بحران سوریه و تشدید آن ایفا کردند، از معادلات حاکم بر این بحران کنار گذاشته شوند و نقش خود را از دست دهند.
باید توجه داشت، نقش کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در بحران سوریه تنها بُعد حمایت از گروه های مسلح تروریستی را در برنمی گیرد، بلکه عرصه سیاسی و دیپلماتیک منطقه ای و بین المللی را هم شامل می شود، در این راستا شاهد بودیم که در همان اولین سال بحران این کشورها سوریه را از اتحادیه عرب خارج کرده و بارها تلاش کرده اند، کرسی سوریه را به گروه های معارض سوری مورد حمایت خویش تحویل دهند.
خروج شیوخ عرب حوزه خلیج فارس از معادلات حاکم بر بحران سوریه طی 5 سالی که از این بحران می گذرد، همواره اصلی ترین و مهمترین خواسته نظام حاکم بر سوریه و یکی از بزرگترین چالش های پیش روی دستیابی به راه حل سیاسی و مسالمت آمیز برای بحران این کشور بوده است.
البته شیوخ عرب بارها تلاش کردند تا بحران سوریه را بین المللی کنند، اما هدف آنها از این بین المللی کردن بحران نه دست یافتن به راه حلی برای این بحران بود، تلاش برای پیاده کردن الگوی لیبی در سوریه بود تا با بین المللی کردن این بحران زمینه دخالت ناتو در این کشور را فراهم کنند و اهدافی را که آنها نتوانسته بودند، در این کشور محقق کنند، با وارد کردن ناتو به میدان محقق کنند.
قطعنامه 2254 شورای امنیت بین المللی کردن بحران سوریه را ممانعت از هرگونه دخالت و حمایت نظامی و مالی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مانند عربستان و قطر از گروه های تروریستی معنا و تاکید کرده است، هرگونه حمایت کشورهای فوق از گروه های مسلح تروریستی فعال در سوریه، به مثابه نقض این قطعنامه خواهد بود.
نبود ضمانت اجرایی قطعنامه
درحالی که مشاهده می شود، در بسیاری از بندهای قطعنامه 2254 شورای امنیت بر برقراری آتش بس بین طرف های درگیر و آغاز روند سیاسی تاکید و از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس خواسته شده، به حمایت های خود از گروه های تروریستی مسلح پایان دهند، اما مشخص نکرده که برای برقراری این آتش بس و انتقال به روند سیاسی و مهم تر از آن قطع حمایت های شیوخ عربی از گروه های تروریستی چه تضمینی وجود دارد؟
بی تردید صرف تصویب و صدور قطعنامه و بدون در نظر گرفتن ضمانت های اجرایی برای آن نمی تواند، راه حلی برای بحران سوریه و یا هر بحران دیگر منطقه ای و بین المللی باشد، چون اگر بحران سوریه با چنین درخواست ها و چنین قطعنامه هایی حل شدنی بود، تاکنون چندین قطعنامه در این باره صادر شده، بدون آنکه تاثیری بر حل این بحران داشته باشد.
ماهیت مبهم معارضان در قطعنامه
صرف اشاره به گفتگو و مذاکره دمشق با معارضان و مخالفان سوری نمی تواند، زمینه چنین گفتگویی را فراهم کند، چون مشخص نیست که معارضان و مخالفان چه گروه ها و جریان هایی را در بر می گیرد، آنچه تاکنون از مواضع و دیدگاه های محور دشمنان سوریه برداشت شده، این است که درباره هویت و ماهیت معارضان و مخالفان بین اعضای این محور هم تعریف مشخص و اجماعی وجود ندارد.
اگر منظور از معارضان و مخالفان خروجی‌ های کنفرانس ریاض هستند که ماموریت گفتگو و مذاکره با دمشق را برعهده خواهند داشت و از توافق دمشق با آنها چارچوب آینده نظام سیاسی و حکومتی نشات می گیرد، بسیار سخت است که به این نظام و حکومت نگاهی مثبت داشت، چراکه در خروجی ریاض گروه های تروریستی تکفیری همچون جیش الاسلام و احرار شام نیز حضور دارند و حضور آنها بین هیات نمایندگان معارضان و گفتگوی دمشق با آنها تنها یک معنا خواهد داشت و آن مشروعیت بخشیدن و به رسمیت شناختن تروریسم در سوریه و برباد دادن ایستادگی و مقاومت ارتش و ملت سوریه و جانفشانی ها و از خودگذشتگی های آنهاست.

عدم توجه به ریشه کن سازی پدیده شوم تروریسم

قطعنامه 2254 شورای امنیت درحالی خواستار روی کار آمدن نظام و تشکیل حکومتی جدید در سوریه شده است که مهمترین عامل شکل گیری، تشدید و تعمیق این بحران یعنی «پدیده تروریسم» را نادیده گرفته است.
در واقع نگاه این قطعنامه به پرونده سوریه و حل بحران حاکم بر این کشور تشکیل حکومت جدید در سوریه است، اما سوال این است که آیا با تشکیل حکومت جدید و روی کار آمدن نظام نوین در سوریه بحران این کشور حل خواهد شد؟ گروه های تروریستی مسلحی مانند داعش چه تاثیری بر آینده سیاسی و میدانی و امنیتی سوریه خواهند گذاشت؟
در قطعنامه شورای امنیت نگرانی شدیدی نسبت به ادامه درد و رنج مردم سوریه و نابسامانی اوضاع این کشور در تمام ابعاد و وضعیت اسفبار انسانی دردناک و ادامه نزاع و تاثیر منفی تروریسم بر ایدئولوژی رادیکالی آن در حمایت از تروریسم و نتایج مترتب بر بحران سوریه از جمله افزایش تعداد تروریست‌ ها و همچنین تخریب‌ ها در این کشور و افزایش رویکرد طائفه‌ای ابراز شده است، آیا صرف ابراز نگرانی بحران سوریه را حل خواهد کرد؟
آیا تشکیل حکومت جدید و روی کار آمدن نظام نوین در سوریه این مشکلات را حل خواهد کرد؟ آیا روی کار آمدن حکومت مورد نظر مردم سوریه گروه های تروریستی و حامیان آنها را مجاب به پایان مبارزه و فعالیت در سوریه خواهد کرد؟ با وجود گروه های تروریستی و ادامه فعالیت آنها حکومت جدید چگونه سیاست های اجرایی خود را در کشور پیاده کند؟

از آنچه گفته شد، می توان به این نتیجه رسید که نگاه قطعنامه 2254 شورای امنیت برای حل بحران سوریه نگاهی وارونه است، به عبارتی این قطعنامه درحالی تلاش دارد، بحران سوریه را با روی کار آوردن حکومت و نظامی جدید در این کشور حل کند که توجه نمی کند، درد و رنج مردم سوریه از حکومت نیست، از پدیده تروریسم مورد حمایت آمریکا و غرب و شیوخ مرتجع عرب است که تا وقتی ریشه کن ساز نشود، امیدی به حل بحران سوریه نیست.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد