سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز


مساله بی اعتمادی درباره برداشتن گام های حساسی که از امروز قرار است در ایران و کشورهای 1+5 برداشته شود، همچنان دشوارترین مساله در روند اجرایی شدن عملی برجام است.
عصر ایران - برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) از امروز وارد فاز اجرایی (ADOPTION DAY) می شود.
اما این فاز اجرایی به معنای لغو عملی تحریم ها نیست ؛ بلکه به این معنا است که با گذشت 3 ماه پس از صدور قطعنامه 2231 شورای امنیت در تایید توافق هسته ای بین ایران و گروه 1+5 ، دو طرف پس از تایید این توافق در چارچوب های حقوقی لازم در عرصه داخلی و بین المللی، در خط آغاز اقداماتی قرار دارند که می بایست در انتها به صورت توامان به لغو عملی تحریم ها همزمان با اجرایی شدن تعهدات ایران در قالب توافق هسته ای بینجامد.

پرواضح است که برای ایران مساله لغو تحریم ها اهمیت بسزایی دارد و از همین رو رسانه هاو افکار عمومی و دولتمردان  در ایران بیشتر از این زاویه به موضوع می نگرند و در نقطه مقابل در کشورهای طرف مذاکره با ایران (1+5) دولتمردان و رسانه ها بیشتر از زاویه عملی شدن تعهدات ایران در قالب توافق هسته ای به موضوع نگاه می کنند و دستاورد توافق هسته ای را از این زاویه مورد بررسی قرار می دهند.
البته در هر دو طرف توافق (ایران و 1+5 به ویژه آمریکا) مخالفان توافق از زاویه ای به موضوع می نگرند که طرف مقابل به آن می نگرد؛ به بیان دیگر مخالفان توافق هسته ای در ایران در ماه های گذشته بیشتر از این زاویه به موضوع توافق نگریسته اند که با توافق هسته ای چه امتیازاتی داده شده است – نیمه خالی لیوان- ، در آمریکا نیز جمهوریخواهان و محافل مخالف توافق بیشتر از زاویه رفع تحریم ها و اینکه با برداشته شدن آنها چه امتیازات اقتصادی عاید ایران خواهد شد، توافق هسته ای را مورد نقد و نکوهش قرار می دهند.
اما در نگاهی متوازن و همه جانبه باید هر دو زاویه را مد نظر دارد و اساسا بر همین اساس است که دیپلمات های مذاکره کننده در بیش از 2 سال مذاکره توانستند در نهایت به خواسته ای مرضی الطرفین دست یابند و برنامه جامع اقدام مشترک به جمع بندی دو طرف رسید.
ایران از امروز در قالب توافق برجام باید تعداد سانتریفیوژ های خود در مرکز غنی سازی نطنز را از حدود 16 هزار به 5 هزار کاهش دهد ،  راکتور هسته ای اراک (که البته هنوز راه اندازی نشده بود) را بازطراحی کند ، تعداد سانتریفیوژ های مستقر در تاسیسات فردو را از 3 هزار به هزار کاهش دهد و تنها در این مرکز یک خط سانتریفیوژ برای تولید ایزوتوپ های رادیو اکتیو برای استفاده در مصارف پزشکی (تشخیص سرطان و..) بماند و در نهایت 10 هزار کیلو گرم ذخیره اورانیوم غنی شده زیر 5 درصد ایران باید در هفته های آتی به 300 کیلوگرم کاهش یابد.
این اقدامات و گام هایی است که ایران باید طبق توافق برجام از امروز (یکشنبه 18 اکتبر 2014) تا زمان ارایه گزارش آژانس بین المللی انرژی هسته ای در 15 دسامبر (26 آذر) انجام دهد و همزمان با این اقدامات ایران طرف های مذاکره کننده در گروه 1+5 نیز(آمریکا و اتحادیه اروپا) باید اقدامات عملی و قانونی لازم را برای لغو تحریم های ایران در همه ابعاد مرتبط با فعالیت های هسته ای ایران به مورد اجرا گذارند به نحوی که به طور تقریبی از روزهای آغازین سال جدید میلادی (میانه های دی ماه امسال) دو طرف در شرایطی باشند که به صورت همزمان بتوانند تحریم ها را در ازای تعهدات هسته ای ایران مبادله کنند.

بدیهی است که مهم ترین مانع در برداشتن گام هایی که قرار است از امروز برداشته شود مساله "بی اعتمادی" است ، اما این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که توافق هسته ای یک دستاورد در عرصه دیپلماسی بین المللی است و جهانی شاهد نحوه رفتار و کردار کشورهای طرف مذاکره با ایران و البته ایران هستند و در چنین وضعیتی خلف وعده و بد عهدی هر طرفی  آشکارا در چشم همه جهانیان خواهد بود.

وانگهی "آژانس بین المللی انرژی هسته ای" و "سازمان ملل متحد" به عنوان دو نهاد بین المللی ناظر بر توافق هسته ای - به ویژه آژانس- در این زمینه مسئولیت دارند تا به عنوان نهادهایی بی طرف اعتماد طرفین توافق هسته ای را جلب کنند و به عنوان نهادهایی داور بر حسن انجام تعهدات متقابل نظارت کنند.
از نگاه طرف آمریکایی از 18 اکتبر ایران باید تعهدات خود را در قالب توافق برجام تکمیل و عملیاتی کند و در نهایت این اقدامات ایران باید به تایید آژانس بین المللی انرژی هسته ای برسد و سپس تحریم های مرتبط به فعالیت های هسته ای ایران در آمریکا و اتحادیه اروپا لغو شود؛ اما ایران نیز تاکید دارد اطمینان یابد در طی چند هفته ای که از اکنون تا زمان اجرای کامل تعهدات ایران و تایید آژانس زمان می برد، آمریکا و اتحادیه اروپا همه گام های عملی لازم را برای تضمین لغو تحریم ها در روز اجرایی شدن عملی برجام (implementation day) بردارند.
مساله بی اعتمادی درباره برداشتن گام های حساسی که از امروز قرار است در ایران و کشورهای 1+5 برداشته شود، همچنان دشوارترین مساله در روند اجرایی شدن عملی برجام است، اما نتیجه حاصل و نهایی از توافق هسته ای برای هر دوطرف معامله می تواند محرکی قوی برای برداشته شدن گام های بعدی در هر دوطرف باشد.

معاون وزیر امور خارجه کویت گفت: کویت معتقد است مذاکره با ایران از برخورد با آن بهتر است.

به گزارش تابناک به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، "خالد الجارالله" در گفت و گو با روزنامه سعودی "الحیاه" اظهار داشت: ما امیدواریم ایران به دعوت اخیر شیخ صباح الخالد، جانشین نخست وزیر و وزیر خارجه کویت، مبنی بر دعوت از تهران برای آغاز مذاکره با کشورهای حاشیه خلیج فارس به منظور ثبات منطقه، پاسخ مثبت دهد.
معاون وزیر امور خارجه کویت دوشنبه، 20 مهر ماه نیز گفته بود، ما از واکنش مثبت دوستانمان در ایران به دعوت شیخ صباح الخالد وزیرخارجه کشورمان استقبال می کنیم و این سخنان را در مورد اظهارات حسین امیرعبداللهیان معاون عربی آفریقایی وزارت امور خارجه ایران بیان کرده بود که از سخنان شیخ صباح خالد در مورد آمادگی برای همکاری با تهران، تمجید کرده بود.خالدالجارالله افزود: شرایط منطقه هم اکنون بسیار دشوار شده و متاسفانه در حال پیچیده تر شدن است و دعوت جانشین نخست وزیر کویت برای مذاکره با ایران یک دعوت کویتی است زیرا ما معتقدیم مذاکره با ایران و نه برخورد، موجب حل مسایل می شود. معاون وزیر امور خارجه کویت درادامه، تصمیم مشترک کشورهای حوزه خلیج فارس برای فرا خواندن سفرای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از ایران پس از اقدام اخیر بحرین را تکذیب کرد.
شیخ صباح الخالد جانشین نخست وزیر و وزیر خارجه کویت تاکید کرد، کشورهای حوزه خلیج فارس آماده اند بر اساس اصول اساسی مذاکره با ایران را آغاز کنند و معتقدند که قواعدی برای همکاری با ایران وجود دارد.
وی افزود: امیدواریم این مذاکره برای امنیت و ثبات منطقه آغاز شود.
منبع: تابناک

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌گوید ایران اجرای داوطلبانه و مشروط پروتکل الحاقی را آغاز می‌کند.
تسنیم: آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در بیانیه‌ای اعلام کرد تهران به این نهاد اطلاع داده که ایران اجرای مشروط پروتکل الحاقی را آغاز می‌کند.

در این بیانیه چنین آمده: "در 18 اکتبر 2015،‌ جمهوری اسلامی ایران به مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اطلاع داده که از روز اجرای برنامه جامع اقدام مشترک، به صورت مشروط پروتکل الحاقی توافقنامه پادمان، تا زمان تصویب آن توسط مجلس، اجراء کرده و کد اصلاح شده 3.1 تمهیدات تکمیلی توافق پادمان را نیز به صورت کامل اجراء‌ خواهد کرد."
پیشتر سید عباس عراقچی با اشاره به اینکه تحریم‌ها عملاً از روز اجرایی شدن برجام برداشته خواهد شد اظهار داشت: "اگر اروپا و آمریکا امروز قانون لغو تحریم‌ها را تصویب کنند‌، بیانیه مشترکی از سوی ظریف و موگرینی صادر می‌شود".
عراقچی افزود: "اتحادیه اروپا تمام تحریم‌های اقتصادی را لغو خواهد کرد و آمریکا نیز تحریم‌های مربوط به دستورات اجرایی رئیس جمهور را لغو کرده و اجرای تحریم‌های مربوط به کنگره را متوقف خواهد کرد."
وی ادامه داد: "منتظر هستیم که این اقدامات توسط اروپا و آمریکا صورت بگیرد و اگر آن‌ها تحریم‌ها را قانوناً لغو و متوقف کنند بیانیه مشترکی توسط دکتر ظریف و خانم موگرینی صادر خواهد شد و آن روز را به عنوان روز "تصویب" اعلام خواهند کرد."



در سایه نبود هیچ سند قطعی که چگونگی تصاحب خودروهای تویوتا از سوی گروه تروریستی داعش را ثابت کند، تحلیلگران چندین احتمال درباره این مسئله مطرح کرده‌اند.
تسنیم:   منبع خودروهای تویوتا ژاپنی که تروریست‌های داعش از آن استفاده می‌کنند چیست؟ این سؤالی است که معمولا توسط دنبال کنندگان تحرکات این گروه تروریستی مطرح می‌شود. حتی آمریکا وارد این ماجرا شده و این سؤال را از شرکت ژاپنی تویوتا پرسیده است. بنابراین چگونه داعش این خودروهای شاسی بلند را به دست آورده و راز گرایش داعش به این خودرو چیست؟
هنگامی که گروه تروریستی داعش توان نظامی خود را در نوارهای ویدئویی منتشر شده در شبکه های اجتماعی به رخ می‌کشد معمولا صفوف طولانی از خودروهای تویوتا ساخت ژاپن در این فیلمها دیده می‌‌شوند، امری که سؤالات بسیاری درباره منبع این خودروها و چگونگی به دست آوردن این حجم زیاد از خودروهای تویوتا توسط داعش را بر می‌انگیزد.

درخواست آمریکا از شرکت تویوتا

این مسئله امروز  با درخواست رسمی آمریکا از شرکت تویوتا برای کشف چگونگی به دست آوردن این خودروهای صفر توسط داعش وارد روند دیگری شده است. تحلیلگران آمریکایی از اینکه خودروهایی مانند هایلوکس و لندکروز ساخت شرکت تویوتا به برندی برای داعش تبدیل شده ابراز تأسف می کنند.
اما پاسخ شرکت ژاپنی تویوتا به این درخواست آمریکا چیز جدیدی در برنداشت. این شرکت هرگونه اطلاع داشتن از چگونگی به دست آوردن این خودروها توسط گروه تروریستی داعش را تکذیب و تاکید کرد که نمی‌تواند هیچ ایده‌ای درباره این موضوع مطرح کند. شرکت تویوتا همچنین افزود که از چند سال پیش فروش محصولات خود در سوریه را متوقف کرده است.

چندین احتمال درباره چگونگی دستیابی داعش به تویوتا

در سایه نبود هیچ سندی که ثابت کند داعش این خودروها را از کجا تأمین می کند، کارشناسان چندین احتمال درباره نحوه دستیابی داعش به این خودروها مطرح کرده اند. یکی از نزدیک ترین  احتمالات به واقعیت این  است که گروه تروریستی داعش این خودروها را از عراق به دست آورده است، زیرا بر اساس اعلام شبکه ای بی سی آمریکا فروش این خودروها در فاصله سالهای 2011 تا 2013 سه برابر شده است.
هشام الهاشمی کارشناس گروه های تروریستی به فرانسه 24 گفت: احتمال می‌رود که داعش بسیاری از خودروهای تویوتا را از طریق واسطه‌های ناشناس به دست آورده باشد و تعداد خودروهای تویوتا که در دست داعش است، هزاران دستگاه تخمین زده می شود.به گفته این کارشناس مسائل گروه های تروریستی خودروهای تویوتا که در اختیار داعش است به چند دسته تقسیم می شود. بخشی از آن غنایم نظامی است که داعش آن را از انبارهای نینوا و الصینیه در عراق به دست آورده و همه این خودروها  که تعداد آن 2300 دستگا است، مدل 2013 میلادی و متعلق به وزارت دفاع عراق می باشد. بخشی از این خودروها نیز غنایمی است که داعش از نمایشگاهها و انبار خودروها و از دولت محلی نینوا و صلاح الدین به دست آورده است که تعداد آن 400 دستگاه  است که از این تعداد 150 دستگاه خودروی زرهی می باشد. دسته سوم خودروهایی است که داعش از ارتش آزاد که توسط عربستان، ترکیه و قطر حمایت می شود به دست آورده و چه بسا تعداد این خودروها به 800 دستگاه می رسد.
همچنین ممکن است داعش از وضعیت حاکم در لیبی سوء استفاده کرده و بسیاری از خودروهای تویوتا را که حتی یک بار نیز استفاده نشده و رژیم قذافی در طول سالیان متمادی آن را خریداری و در انبارها نگهدای کرده به دست آورده باشد.
«وسیم نصر» روزنامه نگار فرانسه 24 که کارشناس در زمینه گروه‌های تروریستی است می‌گوید این خودروها به شکل گسترده در مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا نزد فروشندگان و دلالان خودرو وجود دارد که آنها این خودروها را بویژه بعد از اتمام ساخت یک مدل خاص به تعداد انبوه خریداری می کنند و سپس خودروهای مازاد که فروش نرفته را با قیمتی پایین در اختیار مشتریان قرار می دهند.

راز گرایش داعش به تویوتا

گرایش شدید داعش به تویوتا چه بسا به استحکام این خودرو و توان بالای موتور آن باز می گردد، زیرا خودروهای تویوتا به راحتی در شرایط سخت و دشوار کار می کنند. به عقیده وسیم نصر کارشناس گروه‌های تروریستی خودروهای تویوتا از بهترین خودروهای شاسی بلند غیر نظامی است که می‌توان از آن برای کار نظامی نیز استفاده کرد.
به گفته وسیم نصر، گرایش داعش به این خودروها فقط به عملکرد این خودرها باز نمی‌گردد بلکه به خاطر این است که این خودروها ساخت کشوری نسبتا بی طرف است که این امر باعث می‌شود خریداران درگیر ضوابطی که کشورهایی مثل آمریکا یا دیکر کشورها برای خرید لوازم یدکی وضع می‌کنند، نشوند.این کارشناس گروه های تروریستی معتقد است که این نوع از خودروها از دهه ها قبل به دلیل آسان بودن خرید و به دست آوردن نزد گروه‌های تروریستی ارجحیت داشته است.بنا به اعلام مؤسسه موسوم به صلح جهانی، این فقط داعش نیست که از  خودروهای تویوتا استفاده می کند، بلکه گروه‌های تروریستی و  تندروی بی شماری در سراسر جهان بویژه در آفریقا از این خودروها استفاده می‌کنند.

لزوم وضع رژیم نظارتی سخت از سوی تویوتا

به عقیده مؤسسه صلح جهانی شرکت تویوتای ژاپن بعد از 15 سال تساهل نسبت به خرید و فروش تویوتا و استفاده آن توسط مشتریان باید رژیم نظارتی سختی برای جلوگیری از هرگونه تلاش از سوی گروه‌های تروریستی برای تبدیل خودروهای غیر نظامی به خودروهای نظامی وضع کند.



تحولات جدید در عرصه نظامی
دیروز شاهد 3 رویداد مهم دیگر در این راستا بودیم؛ نخست تصمیم مهم کشورهای مستقل عضو جامعه مشترک‌المنافع یا همان جمهوری‌های سابق شوروی در اجلاس قزاقستان برای تشکیل یک نیروی دفاعی مشترک، سپس اعلام آمادگی مقدماتی نیروهای بسیج مردمی عراق برای همکاری با نیروی هوایی روسیه علیه داعش و در نهایت خبر شوکه‌کننده شبکه آمریکایی فاکس‌نیوز مبنی بر اینکه نیروهای نخبه کوبایی برای آموزش نیروهای سوری به این کشور اعزام شده‌اند.
سرویس سیاسی فردا: آیا ظرف روزهای آتی شاهد تولد یک پیمان امنیتی- نظامی در مقابل پیمان غربی ناتو خواهیم بود؟ آنچه باعث می‌شود پاسخ این پرسش شکل قطعی‌تری به خود بگیرد، تحولات روزهای اخیر در جنگ علیه تروریسم در شام و عراق است؛ تحولاتی که هر دو بعد میدانی و سیاسی را در بر می‌گیرد. نه‌تنها سفر اخیر هیات پارلمانی ایران به دمشق از نظر رسانه‌های غربی به پیام واضح ایران مبنی بر افزایش سطح همکاری‌های امنیتی با سوریه بویژه پس از آغاز رسمی ائتلاف پنجگانه این دو کشور به همراه روسیه، عراق و حزب‌الله لبنان تفسیر شده است بلکه این ائتلاف به سرعت در حال گسترش به یک پیمان نظامی بزرگ ضدآمریکایی نه فقط در شرق نزدیک و خاورمیانه بلکه در گستره‌ای وسیع از اوراسیا تا آمریکای لاتین است.

دیروز شاهد 3 رویداد مهم دیگر در این راستا بودیم؛ نخست تصمیم مهم کشورهای مستقل عضو جامعه مشترک‌المنافع یا همان جمهوری‌های سابق شوروی در اجلاس قزاقستان برای تشکیل یک نیروی دفاعی مشترک، سپس اعلام آمادگی مقدماتی نیروهای بسیج مردمی عراق برای همکاری با نیروی هوایی روسیه علیه داعش و در نهایت خبر شوکه‌کننده شبکه آمریکایی فاکس‌نیوز مبنی بر اینکه  نیروهای نخبه کوبایی برای آموزش نیروهای سوری به این کشور اعزام شده‌اند.

در حالی که هاوانا و واشنگتن ظاهرا روابط دیپلماتیک را پس از نیم‌قرن خصومت از سر گرفته‌اند، مرکز مطالعات کوبا- آمریکا در دانشگاه میامی هفته پیش گزارش داد نیروهای کوبایی تحت فرمان ژنرال لوبولدو کینترا فرایس، فرمانده نیروهای مسلح این کشور راهی سوریه شده‌اند. اقدامی که ما را به یاد روزهای اوج همپیمانی کوبا با شوروی و بلوک شرق می‌اندازد.

به گفته یکی از مقامات بلندپایه اطلاعاتی آمریکا که این خبر را به فاکس‌نیوز داده است، کوبایی‌ها با هواپیماهای روسی به سوریه اعزام شده‌اند. جیم سوچلیکی، مدیر مرکز مطالعات کوبا- آمریکا همچنین از توانمندی این نیروها در استفاده از تانک‌های روسی به دلیل برخورداری کوبا از حمایت‌های نظامی روسیه در سال‌های گذشته خبر داده است. حقیقتا گویی سربازان کوبایی در روزهای افول انقلاب‌شان نیز بدشان نمی‌آید جای خالی ارنستو چه‌گوآرا را در سوریه خالی کنند.
در حالی که منابع روسی از حدود 2 ماه پیش از شکل‌گیری یک پیمان نظامی-امنیتی فراگیر جهانی در مقابل ناتو با عنوان پیمان امنیت جمعی (OTSC) تحت پوشش سازمان ملل خبر داده بودند- که از چین تا آسیای مرکزی و سپس از آسیای میانه و خاورمیانه تا اروپای شرقی و مدیترانه و سرانجام آمریکای لاتین امتداد خواهد یافت- حالا این پیمان ضدآمریکایی بدل ناتو از رویا به حقیقت تبدیل می‌شود.

ساعاتی پس از آنکه باراک اوباما، رئیس‌جمهور ایالات متحده اعلام کرد 9800 نیروی نظامی پنتاگون در خاک افغانستان باقی می‌مانند، همتای روسش ولادیمیر پوتین در اجلاس سالانه سران کشورهای مشترک‌المنافع درباره اوضاع بحرانی سوریه و عراق بویژه تحولات اخیر شمال افغانستان که ممکن است به ظهور داعشی دیگر تحت حمایت غرب منجر شوند سخن راند و سپس در کنار نورسلطان نظربایف، رئیس‌جمهور قزاقستان و میزبان این نشست، قول اولیه تشکیل یک نیروی اقدام مشترک میان روسیه، قزاقستان، ارمنستان، آذربایجان، مولداوی، بلاروس، ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان را از رؤسای‌جمهور این کشورها گرفت. نیرویی که قرار است در مواقع تهدید‌های درونی و بیرونی هر یک از این اعضا به یاری‌شان بشتابد.
این در حالی بود که پوتین و نظربایف یک روز جلوتر ضمن تأکید بر اهمیت مبارزه با گروه‌های تروریستی در سوریه و عراق، پیشنهاد تأسیس سازمانی موسوم به «اسلام علیه تروریسم» را برای تبیین صحیح دین اسلام مطرح کرده بودند که بدون تردید ائتلاف ضدتروریستی پنجگانه مسکو با تهران، بغداد، دمشق و بیروت محور چنین حرکتی خواهد بود و در عین حال محور مقاومت ضداسرائیلی را به پیمان امنیت جمعی کشورهای مشترک‌المنافع پیوند خواهد زد.
رئیس‌جمهور قزاقستان در بیانیه‌ای مشترک با همتای روس خود  گفته است براساس وجود تهدیدات تکفیری‌ها در مرزهای افغانستان و آسیای میانه (ترکمنستان و تاجیکستان)، «ایده ایجاد سازمان «اسلام علیه تروریسم» را برای تبیین صحیح دین اسلام ارائه می‌کنیم و اگر در اجرای این پروژه موفق‌ شویم، نشانه درست بودن راه ما است».سخن به میان آوردن از «تبیین صحیح دین اسلام» در نشست کشورهای مشترک‌المنافع در حالی است که اخباری پشت پرده از کرملین شنیده می‌شود که طی پیام‌هایی برای تهران، قصد دارد جمهوری اسلامی را ترغیب به پذیرفتن نقش رهبری معنوی جریان «تبیین صحیح دین اسلام» در آسیای میانه و قفقاز کند.

از طرف دیگر قراردادهای عظیم و تاریخی 2 سال اخیر  میان مسکو و پکن، پای اژدهای زرد را هم به‌عنوان قدرت اول شرق دور به این پیمان نظامی اوراسیایی- اسلامی خواهد کشاند، در حالی که نمی‌توان از تاثیر روابط فوق‌العاده نزدیک ایران، روسیه و چین با کشورهای آمریکای‌جنوبی و لاتین که عمدتا دولت‌هایی ضدغربی دارند بر این پیمان جمعی امنیتی گذشت.
چین پنجشنبه گذشته به شکلی بی‌سابقه به آمریکا هشدار داد محکم در مقابل نقض تمامیت ارضی خود می‌ایستد. این هشدار پکن بعد از آن اعلام شد که نشانه‌هایی از اعزام کشتی‌های جنگی آمریکایی به نزدیکی جزایر مصنوعی در دریای چین جنوبی، آشکار شد. مقامات ارشد آمریکایی اخیرا نشانه‌هایی دادند که براساس آنان معلوم می‌شود ارتش آمریکا در طول روزها یا هفته‌های آتی به این جزایر نزدیک می‌شود تا به چینی‌ها نشان دهد واشنگتن ادعای پکن مبنی بر قلمروی آبی اطراف این جزایر را به رسمیت نمی‌شناسد. چنین تهدیداتی چین را هر چه بیشتر به سوی یک پیمان جهانی ضدآمریکایی سوق می‌دهد. اما در آمریکای لاتین هم انگیزه‌های امنیتی- نظامی کاملا آشکاری برای گسترش بدل شرقی ناتو تا حیاط‌خلوت سابق واشنگتن به چشم می‌خورد. ونزوئلا و آرژانتین همین حالا دشمنی آشکاری با 2 عضو مهم ناتو؛ آمریکا و انگلیس دارند، ضمن اینکه دولت چپگرای برزیل به‌عنوان پیشرو بزرگ لاتین‌ها به دنبال راهی برای رهایی از فتنه‌انگیزی‌های سیاسی باند صهیونیستی سوروس علیه خود است اما جالب‌تر از همه اقدام کوباست که در میانه ماه‌عسل دیپلماتیک با واشنگتن، ناگهان هوای دوران انقلاب کاسترو به سرش می‌زند و  همپای روس‌ها، به سوریه نیرو می‌فرستد.
منبع: وطن امروز



انفجارهای آنکارا نتیجه سیاست‌های ترکیه است
اردوغان و همفکران وی از فاکتور داعش برای بالانس قدرت در داخل و تغییر موازنه سیاسی بنفع خود بهره می‌گیرند.
سرویس بین الملل فردا: در بحران قبرس برخی از افسران جوان و ملی گرایان ترک به عصمت اینونو مراجعه کرده و خواهان ورود ارتش ترکیه به قبرس شدند. وی در پاسخ گفت وارد شدن به قبرس آسان است اما شما بگویید چگونه می توان از آن خارج شد. امروز با گذشت چهار دهه از اشغال قبرس در دولت اجویت، همچنان بخش مهمی از ظرفیت سیاست خارجی ترکیه گرفتار این بحران است. به واقع عدم محاسبه ابعاد ورود به بحران و چگونگی خروج از آن و شرایط و پیچیدگی های حاکم مترتب بر صحنه سیاست، بعضا می تواند هزینه های سنگین بر نسل های متوالی یک کشور تحمیل نماید.

اردوغان در محاسبه ورود و چگونگی خروج از بحران سوریه دچار خطای راهبردی گردید. خطای که پایان دادن به گفتگوی های صلح میان پ.ک.ک و دولت ترکیه و عملیات انتحاری در آنکارا، بخشی از تبعات آن است. بی شک عملیات انتحاری آنکارا در نگاهی حاصل محاسبات غلط اردوغان است. اردوغان ارزیابی دقیقی از بحران سوریه و دامنه های آن نداشت. وی با محاسبه ای اشتباه ترکیه را وارد بحرانی کرد که هم این کشور و هم منطقه را سال ها با دامنه این بحران مواجه خواهد کرد. بحرانی که دامنه های آن در بخش هایی غیرقابل جبران خواهد بود.

دخالت ترکیه در سوریه و حمایت از داعش، این کشور و منطقه را وارد وضعیت پیچیده، دشواری و پر از ابهام نموده است. عملیات ترویستی آنکارا تنها گوشه ای از تبعات آن است. عملیات انتحاری آنکارا همانگونه که اولین عملیات از این نوع نبود، می تواند آخرین نیز نباشد. اگر ترکیه با داعش مواجه جدی نکرده و صلح با کردها احیا نگردد، با مد نظر گرفتن قدرت دولت پنهان در ترکیه تضمینی وجود ندارد که سراسر ترکیه در بحران عمیق فرو نرود. برخی از کانون های قدرت در ترکیه از حامیان چچنی های افراطی در دهه ۹۰ بودند و وقتی این حمایت پایان و یا کاهش یافت در واکنش به آنکارا، چچنی ها چندین عمل ترویستی را در استانبول انجام دادند. امروز نیز کاهش تاکتیکی حمایت آنکارا از داعش، در کنار ملاحظات مختلف می تواند از دلایل هدف قرار دادن پایتخت ترکیه توسط داعش باشد.

در ارتباط با عملیات تروریستی آنکارا، تحلیل دیگری که از لایه و سطح عمیقتری برخوردار است این ارزیابی را مطرح می نماید که اردوغان و همفکران وی از فاکتور داعش برای بالانس قدرت در داخل و تغییر موازنه سیاسی بنفع خود بهره می گیرند.

استفاده از اقدام های تروریستی و انجام عملیات خارج از عرف سیاسی و حقوقی یک سنت سیاسی در ترکیه بوده و قدمت آن به وسعت تاریخ معاصر این کشور است. قتل عام قهرمان ماراش، سیواس، کشتار ماه می و این اواخر عملیات انتحاری در سوروچ و دیاربکر نشان می دهد که ذهنیت ناامن کردن صحنه سیاسی، برای تحقق اهداف سیاسی توسط کانون های قدرت، همچنان در ترکیه یک گزینه غیرقابل اغماض است.

پیروزی کردها در انتخابات هفت ژوئن برای اردوغان و تیمش بسیار سنگین بود و از نظری در کنار عملیات های صورت گرفته بر علیه پ.ک.ک ، عملیات انتحاری آنکارا می تواند حلقه فشار به کردها را تکمیل نماید. موضوعی که رسانه های ترکیه کمتر روی آن مانور می دهند آن است که هدف عملیات انتحاری آنکارا کردها بوده اند. بنابر دعوت حزب دمکراتیک خلق ها و نهادهای صنفی چپ که عمدتا کردها را نمایندگی می کردند، بیش از چهارده هزار کرد و نیروهای چپ از شهرهای مختلف بخصوص کردنشین ترکیه در آنکارا گرد آمدند تا با ندای صلح، مردم ترکیه را در حالی که دولت این کشور بر طبل جنگ می کوبند، به صلح دعوت نمایند.

قرائن حاکی از انجام عملیات تروریستی توسط داعش است. اما سؤالی اساسی آن است که داعش چه بستری در ترکیه دارد که می تواند در پایتخت این کشور که از بالاترین ضریب امنیتی برخودار است، دست به این اقدام بزند. در دهه ۷۰ تجمعات علویان در سیواس و قهرمان ماراش و چندی پیش در سوروچ و دیاربکر گردهمایی های کردها بخاک و خون کشیده می شوند. نقطه مشترک علوی ها و کردها در به چالش کشیدن نظام و سیستم سیاسی ترکیه می باشد. این خود می تواند مهمترین دلیل وارد شدن کانون های قدرت در ترکیه علیه آنان باشد. شاید یافتن پاسخ این سؤال که چرا از گذشته و تا امروز این قبیل عملیات ها علیه کردها و یا علویان بوده و تجمعات جمعات دیگر چه سنی و چه سکولار را در بر نگرفته است، خود بتواند کمک به درک پیچیدگی های حاکم بر ترکیه بنماید.

صلح با کردها یکی از مهمترین رویکردها و دستاوردهای اردوغان بود. پیروزی حزب دمکراتیک خلق ها در انتخابات هفت ژوئن سب برهم ریختن محاسبات اردوغان شد. اردوغان انتظار داشت کردها همچنان در دایره نفوذ وی بمانند و پروژه صلح کردی توسط وی مدیریت شود. این هدف نه تنها تحقق نیافت، بلکه قبل از آن نیز با ظهور کانتون های کرد در سوریه و حادثه کوبانی وضعیتی را ایجاد کرد که کردهای سوری و نقش آنان در تحولات آینده، به مهمترین نگرانی آنکارا تبدیل گردید. از نگاهی کردها با ارتقای موقعیت و نقش خود در سوریه و ترکیه در دو جبهه داخلی و خارجی نقشه راه اردوغان را که بدنبال نوستالوژی عثمانی بود را بر هم زدند. حمایت ترکیه از گروههای تروریستی نه تنها به سقوط دو ماهه اسد منجر نشد، بلکه این کشور را با سیل آوارگان سوری و با نفوذ داعش در داخل از یک سو و از سوی دیگر تقویت موقعیت کردها در خارج و داخل مواجه نمود.

نکته مهم آنکه ترک ها از زمان جنگ سرد و تا امروز از فاکتور اسلام در سیاست داخلی و خارجی استفاده ابزاری کرده و می نمایند. تشکیل گروه کردی حزب الله توسط سرویس امنیتی ترکیه به هدف مبارزه با پ.ک.ک در گذشته و حال و استفاده از داعش ،النصره و... برای دستیابی به اهداف ژئوپلتیکی در سیاست خارجی می تواند این احتمال را مطرح نماید که اگر داعش وسیله رسیدن به اهداف سیاست خارجی ترکیه است، می تواند عامل کمک به سیاست داخلی حزب عدالت و توسعه نیز باشد.

در این میان همزمانی تقریبی حمله انتحاری داعش در آنکارا با تشدید حملات روس ها به مواضع داعش در سوریه و تغییر وضعیت میدانی صحنه نبرد، به تنهایی نیاز به توجه ویژه دارد.

بهرحال عملیات انتحاری آنکارا برای مردم ترکیه تلخ و برای کردهای این کشور در حکم یک تراژدی بود. تلخی و تراژدی که برای ترک ها و کردها هم پیام کلی و هم پیامی متفاوت داشت. اما همانگونه که اسد سقوط نکرد و نتایج سیاست های اشتباه آنکارا به پیچیده شدن بیشتر اوضاع سوریه و خطرات ناشی از آن برای ترکیه انجامید، گسترش درگیری با کردها نیز می تواند شرایطی بغرنج برای آنکارا ایجاد نماید. بحرانی نمودن صحنه سیاست به هدف تحقق اهداف انتخاباتی توسط اردوغان، شاید به دور کردن نسبی کردها از صحنه مشروع سیاسی منجر گردد اما این تحول از یک سو می تواند به قهر بیشتر کردها با سیستم و تشدید درگیری ها از یک سو و از سوی دیگر نیز می تواند به مساله کردهای ترکیه ابعاد بین المللی بخشیده و خطرات جدیتری را برای آنکارا ایجاد نماید. این ارزیابی هنگامی که به ورود جدی روسیه به نبرد سوریه توجه نمایم، می تواند بیشتر قابل تعمق و تأمل گردد.

ترکیه تحت رهبری اردوغان با عمق استراتژیک داوداوغلو نه تنها نتوانسته است نوستالژی نفوذ و بازگشت به خاورمیانه را تحقق بخشد، بلکه بستر ساز شرایطی گردیده که با انجام عملیات انتحاری، پایتخت ترکیه تداعی کننده فضای حاکم بر بغداد و دمشق گردد. کاشتن بذر ناامنی، بکارگیری سیاست سلبی و به آتش کشیدن خانه همسایه، می تواند دامنگیر شده و روند کنونی در ترکیه علایمی است که اگر دولتمردان ترکیه تدبیری بر آن نیندیشند، می تواند ابعاد گسترده تری در آینده بیابد. جهان و در این میان خاورمیانه باید یاد بگیرد که تروریست خوب و بد نداشته و گروه های تروریستی اگر چه کمک دریافت می نمایند، اما همیشه تحت فرمان نمی مانند. ترکیه امروز شاید تاوان عدم درک این نکته را می دهد.

دیپلماسی ایرانی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد