سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

ایران ، در شکایت نفتی علیه اسراییل پیروز شد

دستگاه قضایی سوییس، رژیم صهیونیستی را به پرداخت وجه نقد به ایران در خصوص شکایت نفتی تهران از تل آویو محکوم کرد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از روزنامه الحیات چاپ لندن، در پی شکایت نفتی ایران از اسراییل در دو دهه گذشته، دستگاه قضایی سوییس طی هفته های گذشته حکمی صادر کرد که به موجب آن شرکت ایرانی-اسراییلی «ترانس-اوشیانک» باید مبلغ یک میلیارد و صد میلیون دلار بعلاوه هفت میلیون دلار به عنوان جبران هزینه های دادرسی به ایران پرداخت کند.
اسراییل این حکم را رد کرده است و بهانه اش این است که بر اساس قانون، تجارت با دشمن ممنوع است. به نوشته الحیات این مسئله به دادگاه تجدید نظر ارجاع خواهد شد.این در حالی است که بر اساس عرف ملحوظ شده در مسائل داوری، اسراییل باید در برابر تصمیمات کمیته داوری تسلیم شود و زمانی هم که اسراییل با داوری در خصوص این پرونده موافقت کرد، پذیرفت تسلیم کمیته داوری باشد.
از آیلان سوری تا آیلان های ایرانی: ... اینجا را کلیک کنید
همه آن 400 هزار کودک ایرانی، که خودشان هم نمی دانند چه بر سرشان می آید، مثل کودکان خودمان هستند.
عصر ایران ؛ جعفر محمدی - تصویر بی جان "آیلان" ، کودک معصوم سوری که هنگام فرار و مهاجرت از این کشور در آب های مدیترانه جان باخته بود، موجی از احساسات انسانی را در جهان برانگیخت چرا که هر بیننده ای ، آیلان را همانند نوه، فرزند خردسال یا خواهر و برادر کوچکش می دید و حسی از اندوه و همدردی او را فرا می گرفت.

از آیلان سوری تا آیلان های ایرانی: ... اینجا را کلیک کنید

در ایران هم بسیاری به حال آیلان گریستند ، بی آن که بدانند صدها هزار آیلان در کشورشان زندگی می کنند، با این تفاوت که آیلان سوری، در دریا غرق شد و آیلان های ایرانی در دریای فقر و بی غذایی.آیلان سوری، به لطف عکاسانی که به موقع از راه رسیدند و رسانه هایی که آن را جهانی کردند، معروف ترین کودک جهان در 2015 میلادی شد ولی آیلان های ایرانی در کنج غربت، آرام آرام می سوزند و تنها شانس شان برای زندگی را در میانه فقر و بی غذایی سپری می کنند.
آمارهای رسمی ، حکایت از آن دارد که 400 هزار آیلان ایرانی که زیر 6 سال سن دارند، درست در همین لحظه ای که این متن را می خوانید، از فرط فقر گرسنه اند و درگیر سوء تغذیه. این کودکان را وزارت بهداشت توسط شبکه خانه های بهداشت که در سراسر کشور پراکنده اند، شناسایی کرده است.
از آنجا که 90 درصد رشد مغزی انسان ها تا قبل از 6 سالگی صورت می گیرد، سوء تغذیه باعث می شود این کودکان نتوانند به رشد مغزی کامل برسند و در نتیجه ، تمام عمرشان را بامغزهای تکامل نیافته سر می کنند.
تابستان امسال، مدیران سایت های خبری پربیننده ایران، نشستی با مدیران جدید کمیته امداد امام خمینی گذاشتند تا این معضل واقعاً بزرگ ملی و انسانی را بررسی و راهکاری برایش بیایند.در آن جلسه مشخص شد که کمیته امداد با همکاری وزارت بهداشت و سیستم بانکی، کارت خرید مواد غذایی برای این کودکان در نظر گرفته که با آن کارت فقط می توان مواد غذایی از فروشگاه های خاص برای کودکان خریداری کرد.
 از آیلان سوری تا آیلان های ایرانی: ... اینجا را کلیک کنید
برآوردها نشان می دهد که با شارژ 70 هزار تومانی هر کارت بانکی در ماه ، می توان کودکان زیر 6 سال را از خطر سوء تغذیه نجات داد.
خانه های بهداشت نیز موظف اند قد و وزن و وضعیت سلامتی این کودکان را رصد و ثبت کنند تا مشخص شود که والدین آنها، وجوه دریافتی را هزینه تغذیه کودک شان می کنند.

با این حال، دو مشکل وجود داشت:
اول این که اعتبارات کافی برای این کار وجود ندارد و اگر قرار باشد این کودکان به امید دولت و مجلس بمانند، 6 سال شان با مغزهای تکامل نیافته تمام می شود و بعد از آن هم نمی توان کاری برایشان کرد. بنابراین، لازم است خود مردم پا پیش بگذارند.
دومین مشکل این بود که بی هیچ تعارفی، عملکرد کمیته امداد در سال های گذشته، باعث شده است اعتماد مردم به این نهاد امدادی کاهش یابد و حتی بعضاً از بین برود. بنابراین، مردمی که واقعاً دوست دارند به آیلان های ایرانی کمک کنند، مطمئن نیستند که کمک هایشان واقعاً به دست این کودکان می رسد یا خیر؟
بحث های زیادی شد، از جمله این که خود سایت های خبری، عهده دار جمع آوری کمک و رساندن آن به بچه ها شوند ولی واقعیت این است که سایت ها سازوکار این مهم را آن هم تا دورافتاده ترین روستاهای ایران ندارند و این در حالی است که چنین زیرساختی با هزینه بیت المال در کمیته امداد و وزارت بهداشت شکل گرفته است و فقط باید به درستی کار کند.
نتیجه این شد که کمیته امداد عهده دار عملیات اجرایی این کار شود و سایت های خبری ، بر حسن عملکرد آن نظارت داشته باشند و به مردم گزارش دهند.
همچنین، بنا به خواسته سایت ها و فعالان فضای مجازی، کمیته امداد حسابی "جدا از سایر حساب های بانکی" اش برای این طرح گشود تا پولی که مردم به کودکان زیر 6 سال می دهند، باپول های دیگر تلفیق نشود و صرفاً در این مورد صرف شود.
با همفکری سایت ها و فعالان فضای مجازی، این طرح، "همسفره" نام گرفت و مقرر شد سایتی جدا از سایت اصلی کمیته امداد برای آن طراحی شود تا مردم بتوانند برای کمک به کودکان معصوم زیر 6 سال ایرانی که دچار سوء تغذیه اند، از طریق این سایت اقدام کنند.
اینک سایت همسفره آماده شده است. هر ایرانی که بخواهد کودکی را همسفره خود کند ، می تواند به این سایت مراجعه کند و عضو آن شود.

از آیلان سوری تا آیلان های ایرانی: ... اینجا را کلیک کنید

حتی می تواند تعیین کند کودکی که می خواهد مسوولیت تغذیه اش را تقبل کند، از کدام شهر باشد.
هر ایرانی خیّر می تواند یک یا چند کودک گرسنه را تحت تکفل خود قرار دهد و به ازای هر کدام از آنها، 70 هزار تومان در ماه کمک کند.کمیته ای مرکب از مدیران سایت های خبری که به زودی آغاز به کار خواهد کرد، بر روند امور نظارت می کند و تا زمانی که کارها طبق نیت خیرین به پیش می رود، از این طرح حمایت خواهد کرد و گزارش های مستمر از آن را به کاربران و خیرین خواهد داد تا مردم مطمئن شوند پول هایی که به کودکان دچار سوء تغذیه می دهند، صرفاً در این عرصه صرف می شود و نهایتاً به رفع سوء تغذیه از کودکان می انجامد.

همچنین قرار شد از شرکت ها، کارخانه ها ، بانک ها ، موسسات تجاری، فروشگاه های بزرگ و ... نیز دعوت شود هر کدام شان تعدادی از این کودکان را تحت پوشش قرار دهند و رسانه ها هم این کار نیکوی آنها را پوشش خبری مناسب دهند.

اگر شما هم می خواهید در طرح همسفره شرکت کنید و یک یا چند کودک زیر 6 سال ایرانی را که دچار سوء تغذیه است، بر سر سفره مهربانی خودتان بنشانید، اینجا را کلیک کنید و در سایت همسفره عضو شوید و آنلاین کمک ماهانه یا موردی کنید.

همه آن 400 هزار کودک ایرانی ، که خودشان هم نمی دانند چه بر سرشان می آید، مثل کودکان خودمان هستند. آیلان های ایرانی را دریابیم.
آیا جرقه تجزیه عراق زده شده است؟
این روزها در پارلمان عراق طرحی به نام "گارد ملی " در حال بررسی است که می تواند زمینه تجزیه این کشور را فراهم کند.
 به گزارش مشرق، این روزها در پارلمان عراق طرحی به نام "گارد ملی " در حال بررسی است که می تواند زمینه تجزیه این کشور را فراهم کند. این طرح که در خرداد ماه گذشته در شورای وزیران به تصویب رسیده ، برای تصویب به مجلس اعلام وصول شده که تاکنون مجلس و مخصوصاٌ  نمایندگان احزاب ائتلاف دولت قانون(وابسته به نوری مالکی)، حزب مقتدی صدر و فراکسیون بدر مخالفت خود را با آن اعلام نموده اند. به اذعان طرفداران این طرح، هدف اصلی از اجرای طرح مذکور پالایش کردن ارتش و نیروهای نظامی  است، اما آنچه در ورای مفاد طرح مشاهده شده چیزی فراتر از تصفیه یا پاک سازی نیروهای مسلح در عراق است.

طرح گارد ملی  و ماموریت های آن چیست؟

این طرح شامل مواردی همچون تشکیل گروه‌های نظامی در هر استان عراق بدون نظارت فرماندهی کل قوا و همچنین بازگشت خاموش نظامیان و افسران رژیم سابق بعث و انحلال گردان‌های داوطلب مردمی (الحشد الشعبی) که در حال جنگ با  داعش هستند، تاکید دارد. در برخی دیگر از بندهای این قانون آمده است که در بغداد پایتخت عراق باید گارد ملی میان شیعیان و اهل سنت به طور مساوی تشکیل شود و فرماندهی آن بر عهده دولت مرکزی عراق نباشد.
ماموریت های گارد ملی نیز شامل مشارکت در مبارزه با تروریسم، سهیم بودن در حفظ امنیت استان، پشتیبانی از پلیس، حمایت از زیرساخت‌ها و تأسیسات راهبردی، حمایت  و پشتیبانی در وضعیت‌های فوق‌العاده مانند حوادث طبیعی، کمک به حفظ امنیت استان‌های دیگر به دستور فرمانده کل نیروهای مسلح.
آنچه برای ماموریت های گارد ملی تبیین شده در ظاهر خوب است، اما آنچه باعث نگرانی شده ترکیب گارد، اهداف و پیامدهای این طرح برای آینده عراق است. تحلیل پیش رو به بررسی پیامدهای این طرح برای عراق خواهد پرداخت.

پیامدها

1. فراهم شدن تجزیه عراق: همان طور که در بندهای طرح مزبور آمده هر استان یک گروه نظامی به طور جداگانه خواهد داشت و این امر به نوعی در کشورهایی با سیستم فدرالی مشاهده می شود که معمولاً هر ایالت یا استانی سیستم قضایی، اجرایی و تصمیم گیری مستقل دارد. از سوی دیگر آمریکا و هم پیمانانش از سال 2004که به عراق حمله کردند همواره در صدد بودند که این کشور را تجزیه کنند که هدف از این پروژه دسترسی به منابع زیرزمینی عراق و از همه مهم تر قطع ارتباط ایران با سوریه و به تبع آن حزب الله بود. این پروژه نیز در راستای طرح حذف حلقه هایی بود که کسینجر در سال 2005 مطرح کرد و اعلام نمود که برای پایان دادن به بحران های منطقه ای باید ارتباط جبهه مقاومت را با یکدیگر قطع کرد و برای این کار ابتدا باید حزب الله در سال2006 حذف می شد و سپس سایر کشورها، اما با شکست سناریو حذف حزب الله سناریو بعدی سوریه بود که کانال ارتباطی ایران با حزب الله است و با طرح شکست تجزیه سوریه به سراغ حلقه بعدی یعنی عراق آمدند  و اعلام کردند برای اینکه ارتباط بین ایران با سوریه قطع شود باید عراق را تجزیه کرد(به سه منطقه جداگانه که شمال کردها، مرکز سنی های وابسته به عربستان و جنوب شیعیان.) از آنجایی که حلقه ارتباطی ایران با سوریه از مرکز عراق و بالاخص استان الانبار می گذرد، داعش از همان ابتدا این استان را به اشغال خود درآورد تا تنها راه ارتباطی ایران با سوریه قطع شود. اما تاکنون این طرح نیز به سرانجام نرسیده و شاید با کمک احزاب و جریانات سیاسی وابسته بتوانند به اهداف خود برسند.

2. بازگرداندن حزب بعث و منحل کردن حشدالشعبی: یکی دیگر از بندهای طرح مزبور بازگرداندن احزاب بعثی و همچنین منحل کردن حشد الشعبی می باشد. این بند بنا بر دلایل زیر مهم است:

الف.تاکنون احزاب وابسته به حزب بعث حق شرکت در انتخابات  و یا حتی پست های دولتی را نداشته و در برخی موارد مشاهده شد که به طرفداری از گروه تروریستی داعش موضع گرفتند.

ب. نیروهای حشدالشعبی که به عنوان نیروهای مردمی  در عراق شناخته می شوند، تنها گروه یا به عبارتی نیرویی بودند که به طور عملی وارد درگیری با داعش شدند و به نوعی کار ارتش را در برابر این گروه تروریستی انجام می دادند و امروزه با شیعی خواندن و اینکه اکثریت مبارزان آن شیعه هستند سعی در انحلالش دارند.

عملکرد نیروهای موسوم به حشدالشعبی به قدری در مهار داعش قابل قبول بوده است که تقریباً نگاه اکثر مردم عراق برای نجات کشورشان از چنگال این گروهک تروریستی به نیروهای مقاومت دوخته شده است. در همین راستا امروز در عراق بیش از هر زمان دیگری تشکیل یک نیروی وفادار به ملت و حاکمیت عراق با ساختار و تشکیلات قانونی در این کشور ضروری به نظر می رسد. لذا طرح تشکیل گارد ملی توطئه ای خارجی با همراهی عوامل داخلی و با هدف جلوگیری از ایجاد چنین نیرویی است.

 3.تفکیک و دودستگی در بین جریانات سیاسی عراق: یکی دیگر از اهداف طرح پیشنهادی فوق، انشقاق و دودستگی در بین احزاب و جریانات سیاسی عراق است تا با همین عدم وحدت در بین گروههای سیاسی تمام توان دولت و مجلس صرف دعواهای داخلی شود و از هدف اصلی که داعش است نگاه ها برداشته شود و آمریکا همچنان بتواند از داعش به عنوان ابزاری برای حضور وهمچنین فشار بر دولت عراق استفاده کند.

نتیجه

آمریکا که از طرح تجزیه کشورهای اسلامی، مخصوصاً عراق ناامید شده بود امروزه به صورت غیر مستقیم و با استفاده از نیروهای داخلی در دولت و پارلمان  این کشور سعی در تجزیه عراق دارد تا بتواند از این طرح تجزیه به صورت دومینویی برای تجزیه سایر کشورهای اسلامی بهره گیرد.

منبع:  پایگاه بصیرت
آینده‌شناسی آنکارا؛ احیاء اقتدار یا امحای سیاست
ترکیه خود را یک مدل دموکراسی اسلامی، نظام سیاسی مشروع و بازیگر مردمی در خاورمیانه معرفی کرد و بر الگوگیری جنبش‌های مردمی خاورمیانه از مدل خود تاکید کرد. اما الگوی برداری از کشوری که در کنار محور رژیم صهیونیستی، عربستان قرار دارد نه تنها صورت نگرفت، بلکه باعث تضعیف جایگاه آن شد.
به گزارش مشرق، ترکیه که مدعای یگانه الگوی دمکراسی در سرزمین های اسلامی را دارد اینک در میانه ای از پارادوکس ها گرفتار آمده است. پارادوکس هایی که پیچیده تر می شوند و امواج تخریبی بیشتری روانه جامعه و دولت ترکیه می کنند. مدعای دمکراسی در کنار استبداد فردی و روندی حزب عدالت و توسعه، مدعای دیالوگ و آشتی ملی در مقابل تاراندن منتقدان هم کیش و سرکوب مخالفان به آئین سکولار چپ و قوم کرد، مدعای اسلام و صلح طلبی در مقابل رسوایی حمایت داعش و بمباران مواضع نیروهای مبارز مقابل داعش. این واقعیات در کنار نابسامانی اقتصادی ترکیه که ماحصل تنش های سیاسی است، به شدت تاثیر منفی بر جایگاه حزب حاکم گذارده است. افول نسبی منزلت ترکیه در سیاست خارجی در کنار نابسامانی سیاست داخلی و رویه شبه مستبدانه حزب حاکم، نوعی بن بست سیاسی در این سرزمین ایجاد کرده است. در ادامه برخی وجوه پارادکسیکال و بن بست سیاسی ترکیه را بررسی می کنیم.
عامل بیرونی ناکامی را باید در انتقادات رقیبان حزب عدالت توسعه یعنی حزب جمهوری‌خواه خلق (CHP)  جست که در رقابت های انتخاباتی باحمله به سیاست ‌های خارجی حزب عدالت و توسعه در سوریه توانست بسیاری از هواداران این حزب را متوجه اشتباهات راهبردی اردوغان و داوود اغلو نماید. این اشتباهات که منجر به تهدیدات داعش بر علیه ترکیه در جنوب کشور شد، ترک ها را در وضعیتی متناقض قرار دادند که از یک سو زمینه های قدرت یابی داعش بر علیه دولت سوریه را پدید آورده بودند و از سوی دیگر تهدیدات آن خودش را نیز نشانه گرفته و افکار عمومی به ویژه مسلمانان ترکیه را نسبت به دیپلماسی حزب عدالت و توسعه نگران کرده است.

رفتار منطقه ای؛ نخستین جلوه ناکامی

کاهش آرای حزب عدالت و توسعه به 87/40 باعث شکل گیری دولتی ائتلافی و وادار نمودن نخبگانی چون داوود اغلو به رها کردن سیاست های ماجراجویانه در سوریه و تجدید نظر در نگاه به السیسی خواهد شد. همگرایی بیش از حد دولت اردوغان با جریانات تکفیری به رهبری عربستان و قطر ترکیه را آسیب پذیر نمود. پروراندن داعش، جنجال ارسال سلاح‌ به بهانه حمایت از ترکمن‌های ایزدی به سوریه و قرار گرفتن ترکیه در مسیر آموزش و ترانزیت نیروهای تکفیری منجر به سیل مرگبار میلیون ها سوری به ترکیه شده و مضافا بر آن الگوی رفتاری ترکیه در طول چند دهه مبنی بر تلاش برای همگرایی با اروپا و سعی در وارد کردن پارامترهای دموکراتیک را به هاله ای از ابهام کشاند.
ترکیه در کنار ایران توانسته بودند بسیاری از مولفه های گذار به دموکراسی را طی نمایند اما نفوذ اندیشه هایی نوعثمانی در برابر دولت اسد، مخاطرات بسیاری چه از منظر درونی و چه بیرونی برای ترک ها پدید خواهد آورد. به عبارتی دیگر منتقدان ورود فزاینده حزب عدالت و توسعه به امور منطقه‌ای عقیده دارند ترکیه محور سیاست خارجی خود را نسبت به جهت‌گیری غربی سنتی خود، تغییر داده است. آن ها معتقدند که تحت تاثیر ملاحظات معطوف به هویت و بقای نخبگان سیاست خارجی در آنکارا برآنند تا مسیرهای ترکی و عربی را به جای مباحث فراآتلانتیک در اولویت قرار دهند. [i] در حقیقت انتخابات پارلمانی 2015 به اردوغان و اغلو فهماند که سیاست های تخاصم محور می تواند منجر به ظهور آلترناتیوهای دیگری در آینده سیاسی ترکیه شود.

 کردها و سوریه؛ پارادوکس های پرهزینه

بی شک یکی از موضوعاتی که دغدغه اغلب نخبگان ترک بوده مسئله کردها بوده که بارها منجر به اختلافات لفظی با کشورهای همسایه و منطقه ای شده است. از سال 1996 به دنبال شکست حملات ارتش ترکیه در نابود کردن اعضای حزب کارگران کردستان عراق، ترکیه الگوی رفتاری خود را شمال عراق تغییر داد. از این به بعد ترکیه دو الگوی رفتاری را نسبت به این منطقه در پیش گرفت. یکی از این الگوها، ایجاد کمربند امنیتی در شمال عراق و دیگری «ترکی سازی» این منطقه بود.ایجاد یک کمربند امنیتی به عمق 20 تا 40 کیلومتر در خاک عراق، از جمله اهداف بلند مدت ترکیه برای تجزیه شمال عراق و ضمیمه سازی آن به خاک ترکیه بود. اسرائیل نیز از طرح منطقه امنیتی در شمال عراق حمایت می کند، زیرا این طرح به حضور اسرائیل در شمال عراق منجر می شد و این امر یک شکاف امنیتی به زیان ایران و سوریه به وجود می آورد، اما این طرح نتوانست به نیات ترک ها برای تجزیه عراق جامعه عمل بپوشاند.[ii]در ادامه روند تحولات و شکل گیری داعش، ترک ها فرصت را مغتنم شمرده تا شمال سوریه و عراق را به نحوی از دولت های مرکزی جدا کرده و از یک جناح با کردهای شمال عراق وارد تعامل شود تا نفت ارزان تری به دست آورد و از سوی دیگر ایران و متحدانش را تضعیف نماید، در حقیقت تعلل ترک ها در قضیه کوبانی نشان از سهم خواهی دولت اردوغان و نوعثمانی ها داشت.
با شروع بحران سوریه، ترکیه مواضع خود بر علیه دولت اسد را شدیدتر کرد و این دقیقا خلاف جهتی بود که ایران انتظار داشت. رجب طیب اردوغان در چهارمین دوره کنگره حزب عدالت و توسعه رژیم سوریه را مورد انتقاد قرار داد و در 22 نوامبر 2011 خواستار برکناری بشار اسد شد. در ادامه تحولات سوریه، ترک ها تمام توان خود را به کار بستند تا رژیم اسد را ساقط نمایند، آن ها درهای سیاست و کشور خود را به سوی مخالفان سوریه چون ارتش آزاد، انجمن ملی سوریه به رهبری برهان قلیون و محمد ریان و کمیسیون هماهنگ ملی متشکل از گروه های چپ سوری و فعالان کُرد به رهبری حسن عبدالعظیم و مایکل کیلو بازکردند.در واقع، ترکیه سعی کرد با عربستان سعودی یک هدف مشترک را اتخاذ کنند به طوری که رژیم جدیدی را با تاکید ویژه بر عامل «مذهب» روی کار آورند. اغلو با نگاهی خوش‌بینانه بیان داشت که «خاورمیانه جدید متولدشده است» و آنکارا «صاحب، پیشگام و خدمتکار» این خاورمیانه جدید است. [iii]

 تقابل با تهران؛ فقدان فایده، تورم هزینه

داود اغلو در کتاب معروفش «عمق راهبردی» معتقد است که «ترکیه در خصوص مسئله خاورمیانه که با ابعاد فلسطین و نفت مترادف شده، در درون شرایط جنگ سرد با فاصله و با شکلی متوازن برخورد نمود و سیاستی را توسعه داد که مستقیما دخالت نمی کرد، پس خواه ناخواه در ارتباط با قرن بیست و یکم در مرکز این طرح مبتنی بر محور عراق – کرد و اتحادیه اروپا قرار دارد. در یک چنین وضعیتی کسب عمق آسیا توسط ترکیه در داخل راهبرد متناسب اوراسیایی به عنوان ترجیحی راهبردی اجتناب ناپذیر اهمیت خود را حفظ کرده است، شرط لازم و ضروری این عمق آسیا نیز تاثیرگذاری بر روی سیاست خاورمیانه است».[iv]
تببین رفتارهای ترکیه در خاورمیانه در اغلب موارد در تقابل با منافع جمهوری اسلامی ایران بوده است، نگاهی به تحولات عراق، سوریه، لبنان و یمن این تقابل را مشخص تر می کند. اما آنچه که بیش از همه جای بحث دارد راهبرد چهار ضلعی (رژیم صهیونیستی، ترکیه، سعودی ها و آمریکا) در برابر محور تهران و جریان مقاومت می باشد. روند تحولات در دهه اخیر نشان می دهد که ترکیه در منازعات منطقه ای نتوانسته به نتایج مطلوب خویش برسد و همواره به علت اشتباهات راهبردی در خاورمیانه موانع خویش برای پیوستن به اتحادیه اروپا را افزایش داده است. در حقیقت نه تنها اختلافات خویش با همسایگانی نظیر ایران و سوریه را به صفر نرسانده، بلکه آنها را نیز تشدید بخشیده است.
تلاش ترکیه برای کاهش نقش ایران در عراق نیز با شکست مواجه شد. در حقیقت شکست ایالات متحده آمریکا  در جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در منطقه در طول تجاوز عراق در سال 2003، دردسر بزرگی برای ترکیه به وجود آورد. ایران موفق شد که روابط خوبی در عراق ایجاد کند و در عراق جای پایی پیدا کند و تلاش کرد که با روی کار آوردن شیعیان در عراق وضعیت جمعیتی در قدرت سیاسی در بغداد را تغییر دهد. به دنبال خروج نیروهای آمریکایی از عراق، ایران تلاش کرد تا نفوذ خود را در عراق تقویت و انسجام بخشد؛ ترکیه نیز تلاش می‌کرد که از گسترش نفوذ ایران در عراق جلوگیری به عمل آورد.
ترکیه به کرد های عراق و سنی‌های عراقی امید داشت تا از این طریق از نفوذ ایران در عراق جلوگیری به عمل آورد و نفوذ خود را در عراق گسترش دهد. بدین طریق روابط بین ترکیه و ایران نامناسب باقی ماند. بنابراین بلند پروازی‌های ترکیه و ایران در منطقه، متضاد بودند. [v]
در حقیقت وقتی که رهبران حزب حاکم عدالت و توسعه شرایط منطقه ای را برای تعقیب اهداف بلند پروازانه خود مناسب دیدند، دست به کار شدند و با کنار گذاشتن اختلافات خود با عربستان سعودی در موضوع مصر با سیاست های این کشور در منطقه همراه شدند. رجب طیب اردوغان که مدعی انقلابی گری و مخالفت شدید با رژیم صهیونیستی است، با چشم پوشی از روابط سعودی ها و صهیونیست ها به دیدار ملک سلمان پادشاه جدید عربستان شتافت و ترکیه به عنوان یکی از کشورهای دموکراتیک منطقه با مرتجع ترین رژیم های عربی هم پیمان شد. متعاقب این دیدار، ترکیه حمایت های خود را از احرار الشام که متشکل از جبهه النصره و اعضای القاعده است، افزایش داد و کمک تسلیحاتی به آن ها ارائه داد و این گروه موفق به پیشروی هایی در سوریه شد. اردوغان همچنین در روز حمله سعودی ها به یمن در یک مصاحبه مطبوعاتی، با همان ادبیاتی که نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مورد ایران سخن گفته بود از تلاش ایران برای تسلط برمنطقه سخن راند و از ایران خواست تا دیدگاه هایش را عوض کند و نیروهایش را از یمن، سوریه و عراق بیرون بکشد.[vi]

تحولات جهان عرب نیز نقطه عطفی در تقابلات تهران – آنکارا تعبیر می شود، چرا که ترکیه بر پیروی تحولات خاورمیانه از مدل ترکیه تاکید داشت. ترکیه خود را یک مدل دموکراسی اسلامی، نظام سیاسی مشروع و بازیگر مردمی در خاورمیانه معرفی کرد و بر الگوگیری جنبش‌های مردمی خاورمیانه از مدل خود تاکید کرد.[vii] اما الگوی برداری از کشوری که در کنار محور رژیم صهیونیستی، عربستان قرار دارد نه تنها صورت نگرفت، بلکه باعث تضعیف جایگاه آن شد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد