سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

پایان تلخ یک حادثه کارگری در پتروشیمی مارون

البته مدیران پتروشیمی مارون بر این باورند که شهرام کارگری بوده که در حین کار روزمره جان باخته نه تنها قهرمان نبوده، بلکه آنچه درباره حادثه آن روز روایت شده، داستان سرایی بیش نبوده است، ولی مگر می شود کسی که حین انجام وظیفه جان باخته را قهرمان ندانست؟!

کد خبر: ۵۱۵۹۵۹
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۴ - ۲۱:۰۰ - 10 July 2015
مگر می شود فردی در راه انجام وظیفه جان ببازد و قهرمان نباشد؟ شهرام محمدی، کارگر جوانی که حین انجام وظیفه در پتروشیمی مارون ماهشهر آسیب دید و حالا رخت از جهان بربسته، قهرمانی است که باید به احترامش ایستاد و درباره حادثه ای که منجر به جان باختنش شد، گزارش داد.

به گزارش «تابناک»، شهرام محمدی، کارگری که چند روز پیش در ‌حادثه در پتروشیمی مارون در ماهشهر سوخته و برای درمان به بیمارستان چمران تهران اعزام شده بود، پیش از ظهر امروز، جان به جان آفرین تسلیم کرد و به دیار باقی شتافت. علت فوت وی که گفته می شد دچار 50 درصد سوختگی شده، نارسایی اندام های حیاتی اعلام شد.

این اتقاق از این رو دردناک تر است که حکایت مجروحیت این کارگر جوان ایذه ای با داستانی به گوش عموم رسیده بود که حکایت از جانبازی وی در راه بستن شیر فلکه گاز برای مراقبت از همکارانش را داشت که موجب شد این جوان جسور به دل آتش بزند و بسوزد و حالا فقدان وی به معنای کوچ یک قهرمان با کره خاکی است.

البته مسئولان پتروشیمی مارون بر این باورند، ‌شهرام کارگری بوده که در حین کار روزمره جان باخته، نه تنها قهرمان نبوده، بلکه آنچه درباره حادثه آن روز روایت شده، داستان سرایی ‌بیش نبوده است؛ ولی مگر می شود کسی که حین انجام وظیفه جان باخته را قهرمان ندانست و مدعی شد سخن گفتن از جانبازی کارگری که برای امرار معاش تن به انجام وظیفه تا این اندازه خطرناک داده، داستان سرایی است؟!

خیر؛ هرکسی هم هر چه بگوید، شهرام قهرمان است. هم برای همکارانش، هم برای هم شهریانش، هم ‌برای بختیاری ها و هم برای مردمی که خیلی ها در گوششان می خوانند که وجدان کاری در جامعه شان کم‌رنگ شده است. از همه مهم تر برای خانواده محمدی که جگر گوشه شان را در رویدادی از دست داده‌اند که اگر ایمنی در آن راه داشت، حالا داستانی وجود نمی داشت که کسی بگوید واقعی است و دیگری اصرار داشته باشد داستان سرایی است.

برای خانواده شهرام دردی مانده که تحملش دشوار است، مگر آنکه با ایشان همدردی شود بلکه در این همدردی کمتر جای خالی عزیزشان، آزارشان دهد. بلکه احساس نکنند جانبازی شهرام از دید عده ای صرف انجام وظیفه بوده و بس. بلکه به این احساسشان که شهرام برای چرخیدن چرخ های صنعت کشور جانبازی کرد لطمه وارد نشود و... .

این مهم زمانی محقق خواهد شد که خیلی ها، به ویژه مسئولان پتروشیمی مارون برای پاسداشت جانفشانی این کارگر عزمشان را جمع کنند و در ادامه راه نهایت تلاششان را داشته باشند که از بروز حوادث مشابه در آینده جلوگیری کنند، زیرا پذیرفته نیست کار روزمره در هیچ محیط صنعتی ‌به گرفتن جان انسانها گره بخورد.

بنابراین، باید مسئولان این پتروشیمی گزارش کاملی از رویداد رخ داده و علت وقوع آن ارایه دهند که شامل غرامت پرداخت شده به بازماندگان این کارگر قهرمان نیز هست تا همگان بدانند که حادثه منجر به رحلت این جوان، ارزیابی شده و به کمک آن، حالا بهتر از قبل می دانیم برای مراقبت از شهرام هایمان چه ‌بکنیم.

به عبارت بهتر، باید نشان دهیم که هم ارزش قهرمانی ها را می دانیم و هم آموخته ایم که چگونه از یک رویداد تلخ برای آینده درس بگیریم و مانع از آن شویم که رویدادهای تلخمان تکرار شود؛ برای آنکه ثابت کنیم جان یک انسان تا چه اندازه برایمان مهم است و برای حفظش حاضریم چه سلسله اقدامات کاملی انجام دهیم.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد