سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

وی افزود هدف اصلی از این کار حفظ حقوق قانونی شورای امنیت و از بین رفتن احتمال بازگشت خودکار تحریم ها است.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از خبرگزاری ایتارتاس از وین ، سرگئی ریابکوف معاون وزیر امور خارجه روسیه گفت ایران و شش مذاکره کننده بین المللی ( پنج کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به اضافه آلمان ) موافقت کرده اند هیچگونه بازگشت خودکار تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران در صورت نقض هرگونه تعهدات این کشور در چارچوب موافقتنامه ای هسته ای وجود نداشته باشد.
وی افزود هدف اصلی از این کار حفظ حقوق قانونی شورای امنیت و از بین رفتن احتمال بازگشت خودکار تحریم ها است.
تحلیل «فرید زکریا»؛
طی سال های اخیر و به موازات ادامه روند مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5، عربستان سعودی همواره تهدید کرده که در صورت دستیابی ایران به سلاح هسته ای، این کشور نیز در پی ساخت چنین سلاحی برخواهد آمد. فرید زکریا، تحلیلگر سرشناس آمریکایی در مطلبی ضمن انتقاد شدید از رویکردهای عربستان، اشاره کرده که این کشور به هیچ وجه توانایی چنین کاری را ندارد.
کد خبر: ۵۰۸۲۸۷
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۹ - 12 June 2015
عربستان نمی‌تواند خودرو بسازد، چه برسد به بمب اتم!طی سال های اخیر و به موازات ادامه روند مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5، عربستان سعودی همواره تهدید کرده که در صورت دستیابی ایران به سلاح هسته ای، این کشور نیز در پی ساخت چنین سلاحی برخواهد آمد. فرید زکریا، تحلیلگر سرشناس آمریکایی در مطلبی ضمن انتقاد شدید از رویکردهای عربستان، اشاره کرده که این کشور به هیچ وجه توانایی چنین کاری را ندارد.

یکی از جنبه های آزاردهنده درباره آینده خاورمیانه، وقوع یک مسابقه تسلیحات هسته ای در این منطقه است. آنچه ‌این آزاردهندگی را تشدید می کند، این است که سعودی ها در مقاطع مختلف هشدار می دهند ‌در صورت عدم برقراری کنترل های لازم بر برنامه هسته ای ایران، عربستان نیز در پی دستیابی به سلاح هسته ای برخواهد آمد. اخیراً سفیر عربستان در لندن تهدید جدیدی را در این زمینه مطرح کرده و از «روی میز بودن همه گزینه ها» سخن گفته است.

آه، خواهش می کنم! عربستان سعودی سلاح هسته ای نخواهد ساخت. عربستان سعودی نمی تواند سلاح هسته ای بسازد. عربستان سعودی تاکنون حتی یک خودرو هم نساخته است (البته قرار است تا سال 2017 و پس از تلاش های فراوان، این کشور نخستین خودروی خود را تولید کند).

عربستان سعودی می تواند زمین را حفر کرده و نفت استخراج کند؛ اما کار زیاد دیگری از دستش برنمی آید. درآمدهای نفتی 45 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می دهد که رقمی بسیار بیشتر از دولت های نفتی دیگر، همچون نیجریه و ونزوئلاست. حدود 90 درصد مجموع درآمدهای دولت سعودی از همین منبع است. با وجود چندین دهه سرمایه گذاری عظیم دولتی، یارانه های فراوان و انرژی ارزان، تولید همچنان کمتر از 10 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور را به خود اختصاص داده است.

عربستان سعودی دانشمندان خود را برای چنین پروژه سری (ساخت سلاح هسته ای) کجا آموزش داده است؟ نظام آموزشی این کشور عقب مانده و ناکارآمد و بخش عمده آن در اختیار دستگاه مذهبی افراطی عربستان است. بنا بر گزارش مجمع جهانی اقتصاد، رتبه این کشور در آموزش ریاضیات و علوم پایه، 73 است که برای یک کشور ثروتمند بسیار پایین است. این در حالی است که ایران با وجود 36 سال تحریم و داشتن تولید ناخالص داخلی بسیار کمتر، جایگاه بسیار بهتری را از این نظر داشته و در رتبه 44 قرار دارد.

افزون بر این، چه کسی در این صنعت هسته ای خیالی عربستان سعودی کار خواهد کرد؟ کارن الیوت هاوس، روزنامه نگار سابق وال استریت ژورنال در کتاب خود اشاره می کند ‌در عربستان، یک نفر از هر سه نفر، خارجی است. دو نفر از هر سه فرد دارای شغل، خارجی هستند. در بخش خصوصی این کشور نیز از هر 10 نفر، 9 تای آن ها غیرسعودی هستند. عربستان سعودی جامعه ای است که اغلب مردان مایل نیستند شغلی داشته باشند و زنان نیز اجازه کار کردن ندارند. در نتیجه، بیشتر کار توسط خارجی ها انجام می شود.

البته هیچ یک از این موارد به این معنا نیست که عربستان سعودی در معرض سقوط قرار دارد. منابع مالی رژیم آل سعود قوی است و هزینه های عمومی زیادی از سوی دولت انجام می گیرد. خاندان سعودی از طریق نظام حمایتی، سیاست، مذهب و سرکوب، کشور را باثبات و آرام نگه می دارد؛ اما این روند، یک نظام راکد را به وجود آورده که در آن، پول های کلان و غیرقابل تصوری در دست حاکمان قرار دارد.

در حقیقت، موضع گیری های مدعیانه عربستان سعودی را باید امری استراتژیک ارزیابی کرد. این امر، واکنشی احساسی به ایران است که تا حد زیادی از رویکرد ضد شیعی عربستان ناشی می شود. این خصومت، خود را در پرده استراتژی پنهان کرده است. در اکتبر 2013 و زمانی که عربستان پس از سال ها تلاش و صرف میلیون ها دلار هزینه توانست کرسی شورای امنیت را به دست آورد، در اعتراض به سیاست آمریکا در منطقه از پذیرش آن خودداری کرد.

تحرکات جدید بین المللی عربستان، یعنی حملات هوایی به یمن نیز به شدت برای خودش زیان آور شده است. بروس ریدل، مشاور پیشین کاخ سفید می گوید آسیب های وارده به غیرنظامیان و زیرساخت های یمن، به مدت چندین سال خصومت شدیدی را میان یمنی ها و همسایگانشان در منطقه خلیج فارس ایجاد خواهد کرد. یمنی ها همیشه از همسایگان ثروتمند خود منزجر بودند و اکنون بسیاری از آن ها خواستار انتقام هستند. ریدل اشاره می کند که هدایت عملیات یمن بر عهده پسر 29 ساله پادشاه سعودی است که هیچ تجربه ای در امور نظامی یا دیگر امور ندارد.

اما از این ها گذشته، آیا عربستان نمی تواند از خارج سلاح هسته ای بخرد؟ این امر بسیار غیرمحتمل است. هر گونه تلاشی در این راستا، از ترس تحریم، اقدام متقابل غرب و پیگیری، باید ‌‌سری انجام گیرد. عربستان سعودی در صنعت انرژی، زیرساخت ها، فروش نفت و خرید کالای خود تا حد زیادی به خارجی ها وابسته است. در صورتی که تحریم هایی از نوع ایران و کره شمالی بر این کشور وارد شود، نظام اقتصادی اش فرو خواهد پاشید.

اغلب چنین ادعا می شود که پاکستان به سعودی ها سلاح هسته ای خواهد فروخت. این صحیح است که سعودی ها در موارد زیادی به کمک پاکستان شتافته اند، اما دولت اسلام آباد به خوبی آگاه است که چنین اقدامی می تواند سبب واکنش ها منفی و وضع تحریم ها شود. بنابراین، حتی برای خرسند کردن حامی خود در ریاض نیز بعید است ‌پاکستان ‌چنین کاری کند. در ماه آوریل، پاکستان درخواست های مکرر عربستان برای پیوستن به جنگ یمن را نپذیرفت.

پس بگذارید پیش بینی کنم: هر اتفاقی که درباره برنامه هسته ای ایران رخ دهد، از حالا تا ده سال آینده عربستان سعودی هیچ سلاح هسته ای در اختیار نخواهد داشت، زیرا نمی تواند ‌داشته باشد. 
وزیر خارجه آمریکا توضیح داد که از بیمارستان به منزلش در شهر بوستن می رود تا تعطیلات آخر هفته را با خانواده اش بگذراند و در هفته آینده به واشنگتن خواهد رفت تا ریاست جلسه سالانه گفتگوی استراتژیک و اقتصادی میان آمریکا و چین را برعهده بگیرد.
جان کری بعد از خروج از بیمارستان گفت که به مذاکرات هسته ای برمی گردد.
به گزارش عصرایران، خبرگزاری فرانسه نوشت: جان کری وزیر خارجه آمریکا روز جمعه به هنگام ترک بیمارستان گفت که او در چند روز آینده برای ادامه مذاکرات هسته ای به وین سفر خواهد کرد.ایران و گروه 1+5 هم اکنون در حال مذاکره برای دست یابی به توافق بر سر برنامه اتمی تهران هستند. 10 تیرماه آینده مهلت از پیش تعیین شده دو طرف برای دست یابی به این توافق است.

جان کری وزیر خارجه آمریکا روز جمعه بعد از مرخص شدن از بیمارستان در حال سخن گفتن برای خبرنگاران - منبع: خبرگزاری فرانسه

جان کری بعد از مرخص شدن از بیمارستان: برای مذاکرات هسته ای به وین می روم

با مصدومیت جان کری، موضوع حضور او در مذاکرات هسته ای در ابهام قرار گرفت. جلسات و مذاکرات دوجانبه وزیران خارجه ایران و آمریکا،‌ محور مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5 را تشکیل می دهد.جان کری برای درمان شکستگی استخوان ران پا حدود دو هفته را در بیمارستان ماساچوست شهر بوستن آمریکا گذراند.وزیر خارجه آمریکا به هنگام دوچرخه سواری در سوئیس دچار حادثه شد و پس از آن به بیمارستان منتقل شد و تحت عمل جراحی استخوان ران پا قرار گرفت.وی در مقابل در خروجی بیمارستان گفت: امروز گفتگوی طولانی را با تیم مان در وین انجام دادم. قطعا به صورت کامل به مذاکرات می پیوندم. هیچ چیزی نمی تواند مانع شود.
جان کری وزیر خارجه آمریکا به هنگام بستری بودن در بیمارستان ماساچوست شهر بوستن واقع در شمال شرقی آمریکا - منبع: صفحه جان کری در توئیتر


جان کری در حالی که به دو عصا تکیه کرده بود خطاب به خبرنگاران ادامه داد: در زمان مناسب در چند روز آینده برای پیشبرد مذاکرات در این لحظات سرنوشت ساز به وین سفر خواهم کرد.
وزیر خارجه آمریکا توضیح داد که از بیمارستان به منزلش در شهر بوستن می رود تا تعطیلات آخر هفته را با خانواده اش بگذراند و در هفته آینده به واشنگتن خواهد رفت تا ریاست جلسه سالانه گفتگوی استراتژیک و اقتصادی میان آمریکا و چین را برعهده بگیرد.جان کری ادامه داد: پس از آن برای بخش پایانی از کار سخت (دست یابی به توافق هسته ای با ایران) خواهم رفت. او گفت:‌ چیز خوب دراز کشیدن چند روزه این است که زمان برای فکر کردن و شفافیت در افق و نگاه می دهد. زمان زیادی برای فکر کردن در برخی چالش های پیش رو داشتم.
ارتش سوریه در ماه‌های اخیر با خسارت‌ها و عقب‌نشینی‌های روشنی مواجه شده است. بعد از ایجاد اخلال و اجرایی نشدن برنامه آزادسازی حلب، نیروهای دولتی، ادلب در مرکز کشور را به النصره واگذار کردند، داعش پالمیرا را اشغال کرد و گروه موسوم به جبهه جنوبی در درعا و السویدا دست به پیشروی زده‌اند. سوال مهم این است که دولت سوریه در مقابل این حوادث چه خواهد کرد؟
کد خبر: ۵۰۸۵۵۶
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۴ - 13 June 2015

معادله خطرناکی بر سوریه حاکم است. هر چه که از پایتخت دور شوید، آینده تیره‌تری را برای دولت این کشور احساس می‌کنید ولی وقتی که در جبهه‌های طولانی جنگ و مناطق مهم زیادی که در دست دولت است، حاضر شوید، بیشتر احساس خواهید کرد که جنگ در سوریه ادامه دارد. مساله مهم این است که ارتش سوریه که در مقابل مخالفانی با سلاح بهتر و سرباز بیشتر قرار گرفته، قرار نیست دچار فروپاشی شود.

به گزارش «تابناک»، رابرت فیسک با ذکر مقدمه فوق در مطلبی برای ایندپندنت نوشته: ولی واقعیت‌های تلخ مهمی نیز وجود دارد. داعش و النصره با دنباله‌ای از کامیون‌های انتحاری به مواضع دولت سوریه حمله می‌کنند و ارتش نیروی کافی برای محافظت از جبهه‌های طولانی جنگ و مقابله با مخالفان در اختیار ندارد. مخالفان از امکاناتی پیشرفته و بهتر از امکانات نیروهای دولتی برخوردار هستند؛ بخش زیادی از تجهیزات مخابراتی آنها آمریکایی است، صدها موشک ضدزرهی تاو و میلان در اختیار دارند و می‌توانند برای هدف قرار دادن هر تانک ارتش سوریه، سه و یا حتی چهار فروند از این موشک‌ها را شلیک کنند.

در پالمیرا در استان حمص، نیروهای دولتی نمی‌توانستند در طولانی مدت در برابر حملات پیوسته 1800 تا 2000 داعشی مقاومت کنند. در دو روز پیش از عقب‌نشینی نیروهای ارتش، آنها یک بار به در فاصله‌ای کوتاه به خطوط داعش وارد شدند و انبوهی از جلیقه‌های ضدگلوله، موشک‌های حرارتی، انبوهی از کتاب‌های مذهبی به زبان روسی متعلق به چچنی‌ها، حجم زیادی مهمات به ازای هر عضو داعش و مقدار زیادی شکلات برخورد کردند. به نظر می‌رسد حتی در مورد داعش هم انگیزه‌های رفاهی برای جنگیدن مهم هستند.

کارشناسان آمریکایی معمولا در باره شیوه اجرای برنامه احتمالی عقب‌نشینی مدیریت شده دولت سوریه به منطقه علوی‌نشین در ساحل دریای مدیترانه سخن می‌گویند. برای این منظور، راه زمینی از دمشق به ساحل که از استان حمص می‌گذرد باید باز نگاه داشته شود.

آیا دولت سوریه می‌تواند در برابر حملات داعش و النصره دوام بیاورد؟

در مقابل، کارشناسان سوری که از آمریکایی‌ها به صحنه نبرد نزدیک‌تر هستند، از استراتژی سیاستمدارانه‌تری سخن می‌گویند، قرار است ارتش با تشکیل خط دفاعی از حلب، به حما و سپس تا حمص و بعد از ان تا دمشق و احتمالا بعد از آن تا درعا، داعش و النصره را از دسترسی به شهری که بتواند پایتخت آنها باشد، محروم کند. رقه و پالمیرا شهرهای عقب‌مانده‌ای هستند که نمی‌توانند نقش پایتخت را بازی کنند.

ولی از دست دادن حلب می‌تواند شهری به آنها بدهد که بزرگترین شهر و دومین کلانشهر سوریه است. بنابراین حلب برای دولت سوریه، شهر مهمی است؛ از سویی دولت سوریه نباید حلب را از دست بدهد و از سوی دیگر نباید این شهر به دست مخالفان بیفتد. جیش‌الفتح و دیگر گروه‌های همراه آن بزرگترین خطر برای حلب هستند.

از طرفی ایرانی‌های باهوش و کارآزموده‌ای که من در برخی جبهه‌ها آنها را به عنوان مشاوران ارتش سوریه مشاهده کردم در زمانی مناسب به کمک اسد امده‌اند. علاوه بر آن برخی از شیعیان افغانستان نیز که گاهی می‌توان گروهی از انها را در حال زیارت اماکن مذهبی در سوریه دید در شرایطی به کمک دولت سوریه امده‌اند که ارتش سوریه بعد از کشته شدن حدود پنجاه هزار تن از نیروهایش به کمک‌های در قالب نیروی انسانی نیاز دارد. اکنون دوره خدمت سربازان وظیفه نامحدود شده است و اگر مشکلی برای آینده ارتش سوریه پیش بیاید آن گاه نیرویی که بتواند کشور را حفظ کند وجود نخواهد داشت. عجیب نیست که رئیس‌جمهور اسد، این روزها بارها از هزاران «شهید» ارتش تقدیر کرده است.

آیا دولت سوریه می‌تواند در برابر حملات داعش و النصره دوام بیاورد؟

هفته پیش ضروری شد که به وزارت خارجه سوریه بروم تا به سخنان فیصل مقداد معاون وزیر خارجه سوریه گوش دهم که یک پزشک است. رفتن به این ملاقات ضروری بود تا از میزان اعتماد به نفس دولت سوریه آگاه شوم، نظر انها در باره ایرانی‌ها و حزب‌الله را بدانم و این که ادعای کارشناسان امریکایی در باره عقب‌نشینی برنامه‌ریزی شده به سوی ساحل تا چه میزان درست است.

ملاقات با آقای مقداد شبیه به رفتن به دندانپزشکی است. از سوی می‌دانید که باید درد بکشید ولی می‌دانید که بعد از ان راحت‌تر خواهید بود. مقداد در این دیدار تاکید کرد که «دولت سوریه حق کمک گرفتن از هر کسی برای جنگیدن با تروریست‌ها را دارد، هر کسی که به کمک ما بیاید از وی استقبال خواهیم کرد، طرف مقابل هوادار تروریست‌ها خواهد بود و ما اکنون اطلاعات قابل اطمینانی در دست داریم که فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها نزد سایر کشورهای اتحادیه اروپا خواهند رفت و مدعی خواهند شد که النصره یک گروه میانه‌رو است. انها قصد دارند جان تازه‌ای به النصره بدهند، با وجود این که می‌دانند این گروه شاخه‌ای از القاعده است»

آقای مقداد ادامه می‌دهد که «حتی از دست دادن یک روستای کوچک، خسارتی بزرگ برای ماست، هر سانتی‌متر از سوریه برای ما مهم است ولی حلب دومین شهر کشور است و از دست دادن ان خسارتی بزرگ است ولی ما هرگز در جلسه کابینه در توانایی خود برای حفظ حلب تردید نکرده‌ایم. همه برنامه‌ریزی استراتژیک ما اکنون برای این است که راه به سوی حلب را باز نگاه داریم تا بتوانیم از این شهر دفاع کنیم».

سخن گفتن در کابینه سوریه در باره حلب نشان‌دهنده اهمیت سیاسی و نظامی آن است. شنیدن عبارت «همه برنامه‌ریزی استراتژیک ما» از زبان یک هر وزیر سوری نکته‌ای بسیار با اهمیت است. من ماه پیش مسیر اصلی تدارکاتی به سوی حلب را طی کردم. بخش‌هایی از این مسیر هر لحظه ممکن است هدف حمله قرار گیرد.

آیا دولت سوریه می‌تواند در برابر حملات داعش و النصره دوام بیاورد؟

آقای مقداد با لحنی گلایه‌آمیز می‌گوید: «پیش از دخالت مستقیم ترکیه، سعودی و قطر برای کمک به داعش و النصره، ما در آستانه یک پیشروی تاریخی بودیم. اشغال ادلب بدون دخالت مستقیم ترکیه هرگز اتفاق نمی‌افتاد. هزاران تن از اتباع ترکیه، چچنی‌ها در قالب نیرویی پرشمار به ادلب آورده شدند و به این شهر و سپس به جسرالشغور حمله کردند. وقتی که در حال اماده شدن برای آزادی ادلب بودیم، جسرالشغور را از دست دادیم. این جنگ است، یک روز پیروزی و یک روز شکست»

این موضع دیگر وزرای سوری و نیز شخص بشار الاسد نیز هست ولی اظهارات بعدی مقداد قابل توجه بود.

«اکنون روشن شده است که بدون دادن انرژی جدیدی به ارتش، تغییر سازماندهی ان و دادن اختیارات به فرماندهی ارتش برای اجرای دستورات مورد نظر خود، ما قادر به کسب چیزی که برای آن برنامه‌ریزی کرده بودیم، نخواهیم بود». مقداد در این موقع از دادن تسلیحات جدید به ارتش سخن گفت، تسلیحاتی که باید جایگزین تسلیحات قدیمی پیمان ورشو شود.

ولی ان چیزی که این مقام سوری به آن اشاره می‌کند، فعلا در حد حرف است و نه قراردادهای تسلیحاتی امضا شده؛ در این حال، بار دیگر موضوع حلب در بحث ما به میان امد.

مقداد در این باره می‌گوید: «من با سخن شما در باره اهمیت استراتژیک و انسانی شهرها موافقم. بله، ادلب مهم است، دیرالزور مهم است، رقه مهم است ولی اینها به اهمیت حلب نیستند. ما وقتی که حضور قدرتمندی در این شهرهای بزرگ داشته باشیم، هم از نظر سیاسی و هم از نظر نظامی شانس برگرداندن شهرهای کوچک طبیعی است، ولی تحت هیچ شرایطی حاضر نیستیم به خاطر اولویت دادن به جایی، یک میلی‌متر از سرزمین خودمان را از دست بدهیم. از دست دادن حلب، قطعا خسارت بزرگی است. اطمینان داریم که می‌توانیم از این شهر دفاع کنیم».

آقای مقداد ادامه می‌دهد که «آن چیزی که برای دولت سوریه مهم است این است که آیا کشور سوریه باقی خواهد ماند یا خیر. رئیس‌جمهور اسد خود را اولویت اول قرار نداده است. او برای سوریه کار می‌کند و مهم‌ترین مساله بقای سوریه است».

فیسک در پایان با مرور مشاهدات خود از جنگ با داعش و النصره و شیوه استفاده این گروه‌ها از مهاجمین انتحاری و محدودیت‌های ارتش سوریه از نظر تسلیحان و امکانات، یادآور می‌شود که برای بقای سوریه، بیش از حزب بعث و هر چیز دیگری، اینها مهم هستند؛ ارتش، سلاح‌های جدید، تانک‌های جدید، حلب.

کد خبر: ۵۰۸۲۹۷
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۷ - 12 June 2015
شرکت امنیتی روسی کاسپراسکای که موفق به شناسایی بدافزار جاسوسی دوکو 2 شده، آن را فوق‌العاده پیچیده و تقریبا نامرئی توصیف کرده است.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از ای بی سی نیوز، این ابزار جاسوسی ابتدا سرورهای خود شرکت کاسپراسکای را هدف قرار داد و سپس به سراغ رایانه هایی در سراسر جهان  رفت و در نهایت سر از هتل های محل انجام مذاکرات ایران و کشورهای عضو گروه 1+5  درآورد.

کرم Duqu 2.0 چند هفته قبل توسط کاسپراسکای برای اولین بار شناسایی شده بود و این در حالی است که بررسی ها ثابت کرد این کرم از ماه ها قبل در حال جاسوسی از رایانه های کاسپراسکای بوده است.

یوگنی کاسپراسکای مدیر عامل شرکت کاسپراسکای در این مورد می گوید: حمله Duqu 2.0 بسیار پیچیده و بسیار هوشمندانه بود، اما بسیار احمقانه است که بخواهید به یک شرکت امنیت سایبری حمله کنید. وی که در لندن در جمع خبرنگاران سخن می گفت افزود: به هر حال دیر یا زود ما این کرم را شناسایی می کردیم.

در وب سایت کاسپراسکای اطلاعات بیشتری در مورد اهداف این حملات و از جمله کشورهای فعال در جریان مذاکرات هسته ای با ایران ذکر شده است. Duqu 2.0 نسخه به روز شده کرم Duqu محسوب می شود که اولین بار در سال 2011 شناسایی شده بود.

یوگنی کاسپراسکای در مورد عاملان انجام این حمله گفته است: نمی توان در مورد این مساله با اطمینان سخن گفت، زیرا آنها کارشان را از طریق پروکسی سرورها انجام می داده اند تا شناسایی نشوند. اما ساعات و روزهای فعالیت عاملان طراحی Duqu 2.0 با ساعات و روزهای کاری در اسراییل منطبق است.

شرکت  امنیتی سمانتک هم که در این مورد تحقیقاتی صورت داده می گوید Duqu 2.0 برخی شرکت ها و اپراتورهای مخابراتی در اروپا و شمال آفریقا و همین طور یک شرکت سازنده تجهیزات الکترونیک در جنوب شرق آسیا را هم هدف قرار داده است.

بررسی کدهای Duqu 2.0 از ارتباط مستقیم آن با بدافزار استاکس نت خبر می دهد که برای وارد آوردن آسیب فیزیکی به تاسیسات هسته ای ایران طراحی شده بود. در آن زمان اعلام شد که طراحی استاکس نت یک توطئه مشترک آمریکایی و اسراییلی است. بدافزار Duqu که در سال 2011 شناسایی شده بود هم کدهای مشتراک فراوانی با استاکس نت داشت و همین مساله باعث گمانه زنی در مورد همدستی طراحان هر دو بدافزار شد.

در گزارش نشریه وال استریت که روز گذشته منتشر شد Duqu 2.0 ابزار جاسوسی ماموران رژیم صهیونیستی توصیف شد. نکته جالب تلاش طراحان این بدافزار برای سردرگم کردن کارشناسان امنیتی در مورد کشور عامل طراحی آن است. در حالی که رژیم صهیونیستی عامل طراحی این بدافزار بوده نام مستعار یک افسر نظامی بلندپایه چین در لابلای کدهای Duqu 2.0 به کار گرفته شده تا متخصصان امنیتی به اشتباه بیفتند. وی یکی از افرادی است که به طور رسمی از سوی وزارت دادگستری آمریکا به دست داشتن در جاسوسی های سایبری چین بر ضد ایالات متحده متهم شده است.

علاوه بر این از روش مشابهی برای فریب متخصصان امنیتی استفاده شده تا تصور شود ممکن است Duqu 2.0 توسط هکرهای رومانیانی طراحی شده باشد. البته به گفته کاسپراسکای فهم این مساله برای اهل فن کار دشواری نیست. به خصوص که آنها کاملا حواسشان جمع بوده که خطای دیگری مرتکب نشوند.

یکی از دلایلی که موجب شد تردیدی در مورد منشا اسراییلی Duqu 2.0 باقی نماند، حملات گسترده آن در سالگرد برخی رویدادهای مهم از نظر اسراییلی ها بود. به عنوان مثال Duqu 2.0 در هفتادمین سالگرد آزادسازی اردوگاه آشوویتز که در جریان وقوع جنگ دوم جهانی محل نگهداری یهودیان بود حملات متعددی را انجام داد.

Duqu 2.0 برای حمله به سرورهای کاسپراسکای از یک آسیب پذیری شناسایی نشده در هسته مرکزی ویندوز و دو آسیب پذیری دیگر که هم اکنون وصله هایی برای آنها عرضه شده، بهره گرفت. هدف اسراییلی ها از حمله به کاسپراسکای بررسی فناوری های این شرکت و پی بردن به تحقیقات آنها و همین طور فرایندهای داخلی این شرکت بوده است.

برای کسب اطلاعات فنی بیشتر در این زمینه می توانید به آدرس https://securelist.com/blog/research/70504/the-mystery-of-duqu-2-0-a-sophisticated-cyberespionage-actor-returns/ مراجعه کنید.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد