سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار و تحلیل های سیاسی روز

گزارش لس‌آنجلس تایمز از سلاح متفاوت ایران در نبرد با داعش

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : لس آنجلس تایمز وشت: اینکه آیا قلم تواناتر از شمشیر است احتمالا جای بحث دارد اما ایران هیچ فرصتی را از دست نمی دهد و از هر دو سلاح در مبارزه با تروریست های داعش استفاده می کند.

به گزارش پایگاه خبری «تیک»، ایران که به دولت های عراق و سوریه در جنگ خود با این گروه تروریستی کمک های نظامی کرده است، به تازگی میزبان یک مسابقه کاریکاتور بود که هدف آشکار آن ، استفاده از کاریکاتور برای تمسخر این جنگجویان بود.

کاریکاتورهای برنده ، هفته گذشته در تهران به نمایش درآمدند. مسعود شجاعی طباطبایی رئیس خانه کاریکاتور گفت: نمایشگاه « نمایشگاه بین المللی کارتون و کاریکاتور داعش » با هدف نشان دادن «ماهیت واقعی» این گروه برگزار شد.

طباطبایی هفته گذشته در مصاحبه با پرس تی وی ایران گفت :« داعش تلاش می کند تا خود را با اسلام مرتبط کند اما این گروه در اصل هیچ اطلاعی از اسلام ندارد.»سازمان دهندگان این مسابقه می گویند از زمانی که اولین بار برگزاری این مسابقه در ماه فوریه اعلام شد ، بیش از 1،000 اثر از هنرمندان بیش از 40 کشور از جمله از برزیل، مالزی و استرالیا به مسابقه رسیده است.
داوران مسابقه ، دویست و هفتاد اثر را برای به نمایش گذاشته شدن انتخاب کردند.
عارف نظری و علیرضا پاکدل برندگان این مسابقه هر یک جایزه نقدی به مبلغ1500 دلار دریافت کردند.
جنگجویان دولت اسلامی شیوه ای خونین در بخش های بزرگی از عراق و سوریه در پیش گرفته اند.
از بین بردن تروریست های داعش، هدف سیاست خارجی نادری است که تهران و واشنگتن از آن استقبال کرده اند هر چند این دو دشمن ، هرگونه همکاری در مبارزات ضد این جنگجویان را به شدت انکار می کنند.

برخی از کاریکاتورهای به نمایش گذاشته شده ، دو هدف را دنبال می کنند: افشای بربریت جنگجویان دولت اسلامی و نیز استفاده از این کاریکاتورها به عنوان ابزار تبلیغاتی طراحی شده علیه ایالات متحده، اسرائیل، عربستان سعودی و دیگر دشمنان ژئوپولیتیک ایران.
یکی از کاریکاتورها ، اقدامات مخوف یک جنگجوی انگلیسی نقاب دار را نشان می دهد که به « جان جهادی » شهرت پیدا کرده است. جان جهادی در فیلمهای جنگجویان دولت اسلامی ظاهر شده است که در آنها سربریدن اسیران از جمله جیمز فولی و استیون ساتلوف روزنامه نگاران آمریکا نشان داده شده است . در این کاریکاتور، جان جهادی با چاقوی خود در حال دو نیم کردن نمرود شهر باستانی آشوری ها در شمال عراق است. جنگجویان امسال با بولدوزر این شهر را تخریب کردند. این گروه ، مکان های تاریخی که آنها را به مثابه بت پرستی می دانست از بین برد و خشم جهانی را برانگیخت.
در یکی از کاریکاتورها ، پرزیدنت اوباما در حال رقصیدن با یکی از جنگجویان به اسارت گرفته شده است.
یک کاریکاتور برنده ، سلمان پادشاه جدید عربستان سعودی را با بدن یک مار زنگی نشان می دهد.
طباطبایی از خانه کاریکاتور گفت :« داعش ، نماینده اسلام آمریکایی است.»
نگتن تایمز: تیم آمریکایی در مذاکرات بی‌عرضه ترین تیم است/ اوباما و کری ایران را هسته ای می کنند

روزنامه آمریکایی واشنگتن تایمز تندترین انتقادها را متوجه تیم مذاکره کننده هسته ای آمریکا کرده و نوشته است آنها از همه بی عرضه تر و ضعیف تر بوده اند.
روزنامه آمریکایی واشنگتن تایمز که از مخالفان مذاکره با ایران و خواهان اعمال فشار بیشتر و تحمیل تحریم های فلج کننده علیه ایران است تیتر مطلب خود را اینگونه انتخاب کرده است: " بی عرضه ترین مذاکره کنندگان ـ اوباما و کری ایران را مطمئن کرده اند که به سلاح هسته ای دست می یابد.
نویسنده این تحلیل برای اثبات ادعای خود به انتقاد تند نیویورک تایمز از تیم مذاکره کننده استناد کرده و این سوال را مطرح کرده است که آیا فکر می کردید زمانی روزنامه نیویورک تایمز از هیلاری رودهام کلینتون و باراک اوباما خسته شود؟
روزنامه نیویورک تایمز از جزم اندیش ترین روزنامه های لیبرال در آمریکا، اخیرا دو بار و با عباراتی بسیار انتقادی از این دو دوست سابق خود گزارش هایی داده است.
اولین انتقاد این روزنامه از کلینتون بود که در اواخر ماه آوریل، جزئیاتی از کتاب پیتر شوایتزر  را با عنوان «پول های کلینتون» منتشر کرد که در آن اسنادی را نشان می داد که میان میلیون ها دلاری که به بنیاد کلینتون و شخص بیل کلینتون سرازیر می شود و نقش کلیدی وزارت خارجه (آمریکا) در تصویب توافقنامه هایی که در نتیجه آن روسیه، بخش قابل ملاحظه ای از سهام معادن اورانیوم در آمریکا را به دست آورد، ارتباط وجود دارد.
اما دومین مقاله انتقادی در این روزنامه در چهارم ژوئن منتشر شد که در آن روزنامه نیویورک تایمز گزارش داد با وجود اطمینان های باراک اوباما، رئیس جمهور و جان کری، وزیر خارجه آمریکا، ایران در هجده ماه گذشته ذخایر اورانیوم غنی شده خود را افزایش داده است.

واشنگتن تایمز در ادامه نوشته است : با توجه به واقعیت های مذاکرات، غیر ممکن است که بفهمیم توافق با ایران چه منفعت احتمالی برای امنیت ملی آمریکا و یا دیگر متحدان ما به ویژه اسرائیل که ایران موجودیت آن را تهدید می کند خواهد داشت.
حقایقی درباره چارچوب  مذاکرات که چندین سال در جریان است، مشخص شده است. توافق موقت که در نوامبر 2013 به تصویب رسید، بر این فرض بود که غنی سازی اورانیوم توسط ایران را بلوکه کند و از نصب سانتریفیوژهای جدید هسته ای جلوگیری کند و کار تولید پلوتونیوم و رآکتور آب سنگین را متوقف کند. اما آن طور که روزنامه نیویورک تایمز گزارش داده است، در حال حاضر، ما می دانیم که آژانس بین المللی انرژی اتمی سازمان ملل می گوید که تهیه اورانیوم غنی شده در این مدت نه تنها متوقف نشده یا کاهش نیافته است، بلکه افزایش هم پیدا کرده است.

این روزنامه نوشته است ما تازه فهمیده ایم  جان کری تا چه حد مطیع خواسته های ایران است.چرا که منابع خبری ایرانی فاش کرده اند که محمدجواد ظریف در مذاکرات سر جان کری فریاد می زند و رهبر معظم ایران از او خواسته است دیگر این کار را نکند.
این روزنامه با اشاره به موضع مستحکم رهبر معظم انقلاب مبنی بر ممنوع بودن نظارت از مراکز نظامی ایران نوشته است: به همین دلیل هیچ یک از اعضای تیم مذاکره کننده آمریکایی چه برسد به وزیر خارجه آمریکا نباید به مذاکرات ادامه دهند اما کری با پای شکسته یا نشکسته و اوباما، بی کفایت ترین تیم مذاکره کننده را تشکیل داده اند.
این روزنامه سپس به درز اطلاعاتی درباره توان موشکی و نظامی ایران اشاره کرده و گفته است : بدتر از این ها این است که ایران روز به روز قوی تر می شود و  گزارش اخیر درز پیدا کرده پنتاگون درباره قدرت نظامی ایران می گوید  از زمان توافق موقت در نوامبر 2013، ایران استراتژی های نظامی و امنیتی خود را در سال گذشته تغییر نداده است.

این گزارش می گوید ایران به توسعه موشک های بالستیک خود برای مقابله با تهدیدات احتمالی آمریکا و برخی از متحدانش نظیر اسرائیل ادامه می دهد.واشنگتن تایمز سپس ناراحتی خود را از اینکه موضوع موشک های ایران در مذاکرات مطرح نشده اینگونه بیان داشته است: موشک های بالستیک ایران که دارای ظرفیت هسته ای هستند، حتی در مذاکرات اوباما و کری نیز جای نمی گیرند. آنها در خارج از موضوع هر توافق احتمالی هستند.
منبع : خبرآنلاین
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: مسمومیت زائران عربستانی به لحاظ پزشکی عمدی بوده است و باتوجه به شرایط کشور این مساله باید جدی گرفته شود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
وزیر بهداشت: مسمومیت زائران عربستانی در مشهد عمدی بوده / زائران با سم غیر مجاز مسموم شده اند

وزیر بهداشت گفت: مسمومیت زائران عربستانی به لحاظ پزشکی عمدی بوده است.

به گزارش «انتخاب»، سید حسن قاضی زاده هاشمی در حاشیه مراسم امضای تفاهم‌نامه با ستاد اجرایی فرمان امام درباره حادثه مسمومیت زائران عربستانی در مشهد گفت: علت این حادثه استفاده از سمی بوده که برای اتاق‌های زائرانی که در هتل مستقر بودند استفاده شده بود.

به گفته هاشمی، این سم براساس گزارش معاونت بهداشتی در نمونه خون زائران مشاهده شد و علائم مسمومیت تائید شد.

وزیر بهداشت ادامه داد: در مورد اینکه این حادثه عمدی بوده یا نه حتماً دستگاه‌های نظارتی به وظیفه خود عمل می‌کنند.

وی گفت: نهادهای اطلاع رسانی با توجه به حساسیت این موضوع باید به سرعت اطلاع‌رسانی کنند تا زمینه ایجاد شایعه از بین برود.

به گفته وزیر بهداشت، تا پایان شب گذشته تعداد زائران عربستانی مسموم شده 32 نفر بود که 4 نفر از آنان جان خود را از دست دادند و 7 نفر از آنان نیز در بخش مراقبت های ویژه ICU بستری هستند.

هاشمی یادآور شد: نمونه انواع بیماری ها از ابولا گرفته تا کرونا از زائران عربستانی مسموم شده گرفته شده و دانشگاه های علوم پزشکی و بخش بهداشت اعلام کردند که آنان به دلیل مواد سمی مسموم شده اند و هر کسی در این زمینه متخلف بوده و کم توجهی کرده باید شدیدترین برخورد با او صورت گیرد.

زائران عربستانی با سم غیر مجاز مسموم شده اند

رییس سازمان غذا و دارو اعلام کرد: مسجل است که در هتل آپارتمان زائران عربستانی مسموم شده، از سم غیرمجاز استفاده شده است و آنان با این سم مسموم شده اند.

دکتر رسول دیناروند روز دوشنبه در حاشیه امضای تفاهم نامه وزارت بهداشت با ستاد فرمان اجرایی امام (ره) به خبرنگاران گفت: سایر اطلاعات امنیتی و اطلاعاتی در مورد مسمومیت زائران عربستانی باید بررسی شود اما حداقل نتایج این است که استفاده از سم غیرمجاز تخلف بوده است.ضمن اینکه استفاده از این سم محرز است.

وی تاکید کرد: آزمایش ها نشان می دهد که برای سم پاشی از سم های غیرمجازی استفاده شده است که اصلا نباید در این گونه مکان ها استفاده شود.

دیناروند تصریح کرد: این سم ، تصعید شده و بخارش حشرات موذی را از بین می برد و وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو بارها اعلام کرده اند که این سم غیرمجاز است.

زائران یاد شده در قالب کاروانی، مقیم یکی از هتل های مشهد بودند.

وزارت بهداشت تکذیب کرد

 پایگاه اطلاع رسانی وزارت بهداشت نقل قول وزیر بهداشت درخصوص عمدی بودن حادثه مسمومیت زائران غیر ایرانی در مشهد را تکذیب کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وزارت بهداشت، در خبر مربوط به مسمومیت زائرین عربستانی که به نقل از وزیر بهداشت در برخی رسانه ها مبنی بر عمدی بودن این مسمومیت عنوان شده بود، ضمن تکذیب این خبر تاکید می شود: وزیر بهداشت در جمع خبرنگاران در خصوص آخرین وضعیت بیماران و علت مسمومیت این زائران در مشهد عنوان کرد: در پزشکی هر مسمومیتی ممکن است عمدی باشد مگر خلاف آن ثابت شود و ضروری است دستگاههای نظارتی با اطلاع رسانی به موقع از بروز شایعات جلوگیری کنند.

لازم به ذکر است در هیچ بخشی از مصاحبه ایشان به اثبات عمدی بودن این مسئله اشاره نشده است، ضمن اینکه تاکنون هیچ مستندی مبنی بر اثبات عمدی بودن مسمومیت زائرین عربستانی گزارش نشده است.
در پی مسمومیت چند زایر عربستانی در یک هتل در مشهد مقدس، مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بیانیه ای صادر کرد.

در این بیانیه تاکید شده است: از اولین ساعات اطلاع از حادثه مسمومیت چند زایر عربستانی در هتلی در مشهد مقدس، مسئولین اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی به عنوان یکی از دستگاه های مسئول خدمت رسانی در حوزه گردشگری اقدامات خود را به منظور کمک به مسموم شدگان و آسیب دیدگان و جلوگیری از گسترده شدن آسیبها و کاهش قربانیان حادثه با همکاری مسئولین بهداشتی و درمانی استان آغاز کرد.

این حادثه در پی سمپاشی طبقه پنجم یک هتل در مشهد به منظور دفع حشرات اتفاق افتاده بود به این ترتیب که گازهای متصاعد شده ناشی از سمپاشی اتاقها از طریق کانال های تاسیسات به محل اسکان زایران نشت کرده و منجر به مسمومیت تعدادی از ایشان گردید.

علی رغم اقدام به موقع عوامل ذی ربط و پیگیری و رسیدگی فوری و گسترده مسئولین بهداشتی و درمانی، متاسفانه تعداد 4 نفر از مسمومین مذکور فوت شدند ولی رسیدگی جدی و همه جانبه متولیان بهداشتی و درمانی و مسئولین بیمارستانی، مانع از وخامت حال سایرین گردید و خوشبختانه با اعلام آخرین گزارش، روند معالجات حاکی از کنترل شرایط بیماری در مورد سایر مسمومین بوده است.

به منظور رسیدگی به ابعاد مختلف موضوع و عیادت از مسمومین، معاون گردشگری سازمان به مشهد مقدس اعزام و پیگیری های قانونی را با همراهی و همکاری مسئولین اجرایی، سیاسی و قضایی استان خراسان رضوی آغاز کرده است. سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ضمن ابراز تاسف عمیق از این حادثه و ابراز همدردی با خانواده قربانیان حادثه مذکور و تسلیت به بازماندگان ایشان، اعلام می نماید که رسیدگی و پیگیری همه جانبه موضوع، درمان مسمومین و اقدمات قانونی برای بررسی همه ابعاد حادثه ، برخورد با مقصرین یا قصورکنندگان این رخداد را در چارچوب انجام وظیفه قانونی و تکریم از زائرین بارگاه ملکوتی امام هشتم(ع) در دستور کار خود قرار داده و تاکید می نماید.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

٢٩ سال از آن ماجرا گذشته ‌است؛ از روزی که هیأتی آمریکایی به سرپرستی «رابرت مک‌فارلین»، مشاور امنیتی «رونالد ریگان»، برای مذاکره درباره آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان، در ازای فروش تجهیزات نظامی مورد نیاز ایران در جنگ، با پاسپورت‌های ایرانی وارد ایران شدند. سه روزی ماندند و رفتند. هفت ماه بعد خبر در روزنامه «الشراع» لبنان منتشر شد. هاشمی‌رفسنجانی به پیشنهاد امام(ره) در نخستین نمازجمعه وقت، جزئیات ماجرا را با مردم در میان گذاشت. هاشمی در خاطرات سال ٦٤ و ٦٥ خود درباره آن ماجرا نوشته ‌است و بعدا در گفت‌وگوهایی، بخش‌هایی از آن ماجرا را بیان کرده ‌است. کتابی هم با همین عنوان از سوی دفتر نشر معارف انقلاب منتشر شده است و برخی افرادی که در جریان ماجرا بودند مانند «علی هاشمی»، برادرزاده هاشمی، و «محسن کنگرلو»، مشاور امنیتی نخست‌وزیر وقت، هم دراین‌باره صحبت کرده‌اند. در آن‌سوی ماجرا، هم خاطرات افرادی چون «مک‌فارلین» منتشر شد و هم گزارشی معروف به «تاور» از سوی کنگره آمریکا. افشای ماجرا، آن زمان در مجلس ایران هم اعتراضاتی به‌دنبال داشت و با ورود امام(ره)، قضیه پایان یافت. پرونده مک‌فارلین، اما در همان سال ٦٥ بسته نشد؛ اتفاقات بعدی نشان داد این ماجرا در فضای داخلی سیاسی ایران هنوز آن‌قدر ظرفیت دارد که هرازگاهی به محلی برای ماجراجویی‌ها و دعواهای سیاسی بدل شود. نمونه آن، گفت‌وگوی سال گذشته «محمد ‌خامنه‌ای» با نشریه رمز عبور بود. سؤال درباره ماجرای مک‌فارلین همچنان بسیار است. در سالگرد ورود هیأت آمریکایی، با «اکبر هاشمی‌رفسنجانی»، گفت‌وگو کرده‌ایم.

درباره ماجرای مک‌فارلین، برخی از افراد گفته‌اند اگر در آن شرایط، هیأت آمریکایی‌ای که به ایران آمده بودند، عجله نمی‌کردند و بیشتر صبر می‌کردند، شاید دوسوی ماجرا به توافق می‌رسیدند. حتی شنیدیم شما هم به‌خاطر جنگ و مضیقه خرید اسلحه، موافق بودید، ولی گویا در یک جلسه سران، عده‌ای مخالف بودند. خیلی دوست داریم بدانیم چه کسانی مخالف بودند؟ آیا واقعا اگر هیأت آمریکایی عجله نکرده و مانده بودند، می‌توانستیم به نتیجه‌ای برسیم؟
بسم‌الله الرحمن‌الرحیم، ماجرای مک‌فارلین یک مسئله ملی بود. ما در جنگ به جایی رسیده بودیم که بعضی از ابزار نظامی بسیار مهم، به‌خاطرِ نداشتن قطعه‌های حساس، از کار افتاده بودند. شرایطی پیش آمد که خود آمریکایی‌ها حاضر شدند قطعاتی را که ما خیلی نیاز داشتیم، به ما بدهند. البته آمریکایی‌ها در آن‌موقع که این اتفاق افتاد، فهمیده بودند که ما در جنگ نمی‌بازیم و وضع عراق در میدان جنگ، خوب نیست. چون تا آن زمان از عراق حمایت کرده بودند، می‌خواستند به ما نزدیک شوند تا بعد از جنگ برنده باشند. خیلی طبیعی وارد قضیه شدیم. فردی به نام آقای ‌قربانی‌فر که در زمان شاه با بعضی از آمریکایی‌ها ارتباط داشت، با بعضی‌ها در داخل شرکت داشتند، با هم کار می‌کردند، رفیق بودند و ارتباط خانوادگی داشتند. بعد از کودتای نوژه که دستش در کودتا کشف شد، فرار کرد و به آمریکا رفت. در آنجا به‌دنبال بازار سیاه اسلحه رفت و از جاهای مختلف اسلحه پیدا می‌کرد و به ما می‌فروخت. رابطش مشاور آقای موسوی، آقای محسن کنگرلو، بود که مشاور امنیتی بود. او مذاکره می‌کرد و سلاح‌هایی را که نیاز داشتیم، از بازار سیاه تهیه می‌کردند و می‌آوردند. آمریکایی‌ها فهمیدند که ما سلاح‌ها را چندبرابر قیمت در بازار سیاه می‌خریم. به آقای ‌قربانی‌فر گفتند: چرا ایرانی‌ها از بازار سیاه با چندبرابر قیمت سلاح می‌خرند؟ بیایند از خود ما بخرند. اگر با ما قرارداد ببندند، ما سلاح می‌دهیم. بعد هم گفته بودند ما انتظاری هم داریم. عده‌ای از شخصیت‌هایشان را در لبنان گروگان گرفته بودند. می‌گفتند: ایران کمک کند که آنها آزاد شوند و ما هم نیازها را می‌دهیم. نامه‌ای هم نوشتند. نامه را ‌قربانی‌فر نوشته بود و به آقای کنگرلو داد. چون من مسئول جنگ بودم، نخست‌وزیر، آن را برای من فرستاد. من هم در جلسه سران مطرح کردم. احمدآقا هم بود که با امام هم مطرح کرد. امام هم گفتند: اقدام کنید تا هرچه نیاز جنگ است، بگیرید و ما مخالفتی نداریم. جنگ ما در رأس امور است.
یعنی همه در جریان بودیم. ما به‌عنوان رئیس مجلس، رئیس‌جمهور، رئیس قوه‌قضائیه، نخست‌وزیر و حاج‌احمدآقا اطلاع داشتیم و امام هم با واسطه در جریان بودند. اگر اتفاقی می‌افتاد، خودمان می‌رفتیم و به امام توضیح می‌دادیم. مدتی این‌گونه بود، مثلا چند فروند تاو می‌گرفتیم، تاو موشک‌های ضدتانک است که برای شکار تانک‌ها خیلی مؤثر است. تانک‌ها نمی‌توانند از چهار کیلومتری جلوتر بیایند. اگر با هلیکوپتر بزنیم، از راه‌های خیلی دور هم می‌توان عمل کرد. آن را تولید نمی‌کردیم و الان تولید می‌کنیم. در بین موشک‌های ضدهوایی، هاگ بهترین موشک است که البته بعدها چیزهایی آمده که خیلی قوی‌تر است و خودمان هم می‌سازیم. در زمان شاه چند سِت هاگ خریده بودند که در جنگ استفاده می‌کردیم، ولی در حال تمام‌شدن بود. فضاها را با آن موشک‌ها حفظ می‌کردیم. رادارها در جنگ‌ها چشم هستند، یعنی نیروهای نظامی می‌فهمند که چه خبر است و دشمن از کجا می‌آید. رادار داشتیم، ولی لامپ حساس آن تمام شده و سوخته بود. برای تهیه این نیازها وارد مذاکره شده بودیم. آقای ‌قربانی‌فر اینها را خرید. آمریکایی‌ها هم می‌دادند. چندبار برای ما آوردند و ما هم تلاش کردیم و آمریکایی‌ها را در لبنان پیدا کردیم. گروه خاصی آمریکایی‌ها را گروگان گرفته بودند و ما از طریق حزب‌الله آنها را شناختیم. باید به آنها پول می‌دادیم، حزب‌الله هم کمک می‌کرد گروگان‌ها را آمریکایی‌ها پس می‌گرفتند، در مقابل، یک محموله هم می‌رسید. مدتی ادامه داشت و اعتمادی جذب شده بود که آنها سلاح‌ها را داده بودند و بعضی از مشکلات ما هم حل شده بود. مدتی که گذشت، توسط آقای ‌قربانی‌فر پیغام داده بودند که چرا جزئی‌جزئی باشد؟ بیایید یک قرارداد کلی ببندیم تا نیازهای تسلیحاتی شما را بدهیم. گفته بودند هیأتی را می‌فرستیم. در جلسه سران مطرح کردیم و موافقت شد.
آنها نگفته بودند هیأت به ریاست مک‌فارلین که موقعیت ممتازی داشت، می‌آید. ما فکر کردیم یک هیأت تجاری است. آنها آمدند و به همراه خود کانتینری پر از سلاح‌هایی را که می‌خواستیم، آوردند. یک‌بار موشک‌هایی آوردند که آقای روحانی به فرودگاه رفت و دید، چون آقای روحانی معاون من در قرارگاه بود. ایشان رفت دید و گفت اینها مارک اسرائیلی دارد. در همان‌جا آنها را نگاه داشتیم که هواپیمایی آمد و آنها را برد و عوضش را آورد، یعنی تا این حد حساس بودیم که پای اسرائیلی‌ها در میان نباشد. هیأت آمد و در فرودگاه نیروهای ایرانی فهمیدند که مک‌فارلین رئیس آنهاست. طول کشید تا به ما اطلاع دادند و ما هم جلسه تشکیل دادیم و به امام گفتیم که مک‌فارلین در هیأت هست، چه‌کار کنیم؟ ایشان گفتند: حالا که آمدند، نمی‌شود برگردانید. منتها برایش تشریفات آن‌گونه قائل نشوید و در مقرهایی که برای میهمانان عالی‌رتبه داریم، نبرید و به هتل ببرید و شما هم ملاقات نکنید، یعنی هیچ‌کس از سران با آنها ملاقات نکند. ولی افراد وارد را برای مذاکره بفرستید. سه روز در هتل مذاکره کردند که آقای وردی‌نژاد از اطلاعات سپاه و آقای دکتر هادی از مجلس مأمور شدند تا مذاکره کنند. اشکالاتی در مذاکرات بود. چون آسان نیست که همه مسائل را در یک جلسه بتوان حل کرد. به جایی رسیدند و آنها رفتند.
پس اگر مانده بودند، حل می‌شد.
 نه، باید می‌رفتند تا شرح سفر و مذاکرات را به مسئولان خود بگویند. طبیعی بود که باید این کار می‌شد. بعد قضایا به آنجا رسید که احساس کردیم سلاح‌هایی که آقای ‌قربانی‌فر به ما فروخته، گران فروخته است. مثلا ١٤ میلیون می‌ارزید، ٢٠ میلیون از ما پول می‌خواست. شش میلیون را ندادیم و گفتیم که قیمت‌ها با کتابچه نمی‌خواند، چون کتابچه‌ای برای قیمت‌ها داشتیم. فرض این بود که از آمریکایی‌ها می‌گیرد و به اینجا می‌آورد، به همین خاطر حق دلالی می‌گیرد. پول را ندادیم و وی به آیت‌الله منتظری شکایت کرد که اینها پول مرا نمی‌دهند.
آیت‌الله منتظری اصلا خبر نداشت و ما ایشان را در جریان این کارها نمی‌گذاشتیم، چون مسئولیت ایشان این نبود. از داخل بیت آیت‌‌الله منتظری این خبر به مجله الشراع رفت. خود ایشان نفرستاده بود. هیاهو شد و امام(ره) هم به من دستور دادند و گفتند: برو و هرچه گذشته، واقعیت را به مردم بگو تا در جریان باشند.
 در جریان مک‌فارلین باند تندرو مهدی هاشمی به‌نوعی با افشای ماجرا باعث شد آن مذاکرات به‌سرانجام نرسد. به اعتقاد شما آن ماجرا تا چه اندازه به وضعیت امروز مذاکرات هسته‌ای ما شبیه است و شباهت و نقش تندروهای داخلی امروز را در ماجرای هسته‌ای با تندروهایی که آن روز ماجرا را فاش کردند، در چه می‌بینید؟ و اگر آن افشا‌گری در مجله الشراع صورت نمی‌گرفت، به اعتقاد شما مذاکرات تا کجا و چطور ادامه پیدا می‌کرد؟
ماهیت این دو موضوع کاملا متفاوت است. نمی‌توان دو موضوع متفاوت را با یک نگاه تفسیر کرد. در آن موضوع بسیاری از کسانی که می‌توانستند در مخالفت تندروی کنند، در جریان نبودند و در موضوع هسته‌ای تمام مسائل از چندسال پیش به صورت شفاف در جامعه گفته می‌شود. این نوع افراط‌گری‌ها در یک چیز و آن هم نتیجه، مشترک‌اند که به ضرر منافع ملی تمام می‌شود.
در جریان مذاکرات با آمریکایی‌ها ایران توانست بخشی از تسلیحات مورد نیاز جنگ را تأمین کند و پیشرفت‌های قابل‌توجهی در جنگ داشته باشد، ازجمله فتح فاو و گفته‌های فرماندهان جنگ هم طی همان مدت، حاکی از این است که ما در جنگ دست بالا را داریم. اما به‌طور مشخص بعد از برهم‌خوردن مذاکرات، وضعیت ایران در جنگ برعکس می‌شود. موشک‌باران تهران و بعد، از دست‌رفتن فاو رخ می‌دهد. به اعتقاد شما در صورتی که مذاکرات ادامه پیدا می‌کرد، سرنوشت جنگ به‌گونه‌ای دیگر تمام می‌شد؟
اصولا غرب و شرق در آن شرایط نمی‌خواستند جنگ تحمیلی عراق با ایران برنده واقعی داشته باشد و آنها می‌خواستند تخم کینه را که در منطقه کاشته بودند، آبیاری کنند. گاهی که قدرت ما برتر می‌شد، شرق حمایت‌های همه‌جانبه از صدام را افزایش می‌داد تا جایی که می‌گویند در مقطعی مشاوران نظامی در ستادهای ارتش بعث حضور داشتند. البته داشتن تجهیزات کامل، نوعی آرامش نظامی ایجاد می‌کند که اگر داشتیم و از تمام‌شدن سلاح‌ها دلهره نداشتیم، شاید می‌توانستیم برنامه‌های دیگری برای عملیات‌ها بریزیم.
آمریکایی‌ها یک‌بار هم تلاش کردند از طریق ارتباط با برادرزاده شما در لندن با ایران ارتباط بگیرند و از این طریق خواسته خود که آزادی بقیه گروگان‌ها در ازای فروش سلاح بود را در پیش بگیرند. چرا با برادرزاده شما تماس گرفتند؟
باید از آنها بپرسید. ولی ظاهر قضیه این است که می‌خواستند مسائل و خواسته‌هایشان را به من، به عنوان فرمانده جنگ، اطلاع دهند.
آقای کنگرلو معتقدند در قضیه فروش تسلیحات، بحث گران‌فروشی خیلی مطرح نبوده و با توجه به نیاز ما به آن تسلیحات و تأثیر در تغییر توازن جنگ به‌نفع ما بود اینکه انحصار تولید و فروش دست آمریکا بود، خیلی این بحث قیمت نمی‌توانسته قابلِ طرح باشد و حتی خرید تجهیزات جنگ در آن شرایط با قیمت بیشتر به نفع ما بوده ‌است.
البته اگر شرایط آن‌گونه نمی‌شد، امکان حل آن مشکل وجود داشت به خاطر گرانی، قضیه به‌هم خورد و شرایط عوض شد، آن گرانی فقط عاملی شد برای فاش‌شدن یک جریان محرمانه.
آقای کنگرلو معتقدند هاگ‌ها اصلا مارک اسرائیلی نداشت و این ماجرای اسرائیلی‌بودن صحت نداشته و احتمالا به شما اطلاعات اشتباه رسانده شده است.
در آن مقطع، ما به نیروهای خود اطمینان و اعتماد کامل داشتیم و آنها گزارش داده بودند که چنین است. مدت‌ها در فرودگاه ماند تا تعویض کردند.
گفته می‌شود چون منوچهر قربانی‌فر باقی پول خود را دریافت نکرد، ماجرا را نزد بیت آیت‌الله منتظری فاش کرد. آیا اینجا اشتباه از جانب ما نبود که فقط به صرف گران‌فروشی، جلو یک معامله‌ای که می‌توانست به‌نفع ما در جنگ تمام شود، گرفته شد؟
نه، عوامل متعددی در ماجرا دخیل بود، مثلا در آمریکا آن‌قدر رسوایی به‌بار آورده بود که منجر به خودکشی یکی از شخصیت‌هایشان شد. گرانی قیمت‌ها عامل آشکار بود. شاید که عوامل مخالف و ایادی صهیونیست‌ها در دو طرف کارشکنی می‌کردند. افشای آن جریان برای کاخ سفید بسیار گران تمام شد و زلزله سیاسی در آمریکا رخ داد. گروه‌های تحقیق بسیار کار کردند و دو مشکل داشتند؛ هم آن‌گونه معامله با ایران و هم ارسال پول آن به نیکاراگوئه برای تقویت مخالفان رژیم حاکم.
رسانه‌های آمریکا ماه‌ها به آن پرداختند. در آن زمان وزارت خارجه جنبه‌های مختلف این ماجرا در آمریکا را جمع‌آوری و ترجمه کرد و دو جلد کتاب تهیه شد. به ملاحظاتی، آن کتاب منتشر نشد. امروز شاید انتشار آن مانعی نداشته باشد، مناسب است بررسی شود. اگر صلاح دیده شد، چاپ و منتشر شود. بسیار پرفروش خواهد بود و مردم می‌فهمند که تدبیر ایران با هدایت امام چگونه یک افتخار سیاسی به‌بار آورد و در مقابل، چگونه آمریکا سال‌ها در گرداب و التهاب بود.
البته در ایران جمعی خواستند بلوا راه بیندازند، ولی امام که از قبل دستور داده بودند حقایق به مردم گفته شود، جای شبهه‌ای نمانده بود و درعین‌حال، با یک نهیب مناسب، حرکت آنها را در نطفه خفه کردند.

*شرق


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد