سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

عراقچی: بنای ما در مذاکرات بی‌اعتمادی است
یک عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران گفت که بنای ما در مذاکرات با 1+5 بر بی‌اعتمادی است و این یک واقعیت است.
به گزارش مشرق، سید عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران پیش از ترک وین در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما درباره نحوه برگشت‌پذیری تحریم‌ها و زمان‌بندی لغو تحریم‌ها گفت: برگشت‌پذیری یک اصل مهم است که هر دو طرف روی آن نظر دارند، بنای ما در این مذاکرات بر بی‌اعتمادی است و این یک واقعیت است. ما به هیچ وجه به طرف مقابل اعتماد نداریم، طرف مقابل هم اعتماد ندارد و بنابراین همه ترتیبات در توافق به گونه‌ای خواهد بود که هر طرف اگر احساس کند که طرف مقابل دارد تعهدات را نقض می‌کند، بتواند برگردد و دوباره آن چه را که قبل از توافق وجود داشته اجرا بکند.

او افزود: ما همه تمهیدات لازم را پیش‌بینی کردیم که این اتفاق برای ما هم بیفتد. طرف مقابل هم درباره تحریم‌های خودش به طور طبیعی چنین تمهیدهایی را خواهد داشت.

این عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران درباره دو روز مذاکرات فشرده هسته‌ای در وین گفت: ما یک دور دیگر جلسه با مجموعه 1+5 در سطح معاونان در وین داشتیم و جلسات دو جانبه در حاشیه این جلسات با هیات‌های روسیه، چین و مجموعه کشورهای اروپایی و آمریکا برگزار شد. یک دور دیگر در کلیات مسایل و راه‌حل‌هایی که در لوزان به دست آوردیم، مروری صورت گرفت.

وی با اشاره به این که در کنار جلسات معاونان، کار نگارش متن هم ادامه پیدا کرد، افزود: چندین جلسه کارشناسی برگزار شد که هم‌چنان جلسات کارشناسی ادامه خواهد داشت.

عراقچی با ذکر این که در سطح معاونان هم روی متون اصلی کار بیش‌تری صورت گرفت، تاکید کرد: به هرحال کار سخت و پیچیده‌ای است و کار خیلی کُند پیش می‌رود. این موضوع حساسیت‌ها و پیچیده گی‌های خودش را دارد، ولی به هرحال مشغول هستیم.

او درباره مشخصات متن و ضمائم متن در حال نگارش، گفت: توافق نهایی اگر به آن برسیم، یک متن اصلی خواهد داشت و فکر می کنم تا 5 ضمیمه برای آن پیش‌بینی شده است. یک ضمیمه مربوط به بحث تحریم‌هاست و همه جزییاتی که مربوط به تحریم‌ها می‌شود، قوانینی که برداشته می‌شود و تاثیر این قوانین در عمل، همه این‌ها با جزییات در ضمیمه بحث خواهد شد.

وی افزود: یک ضمیمه مربوط به بحث‌های فنی و ابعاد مختلف مربوط به هسته‌ای است این که در تصمیماتی که گرفته شده و راه‌حل‌هایی که در لوزان به دست آمده چگونه در عمل اجرا می‌شود.

این عضو ارشد مذاکره کننده هسته‌ای گفت: یک ضمیمه دیگر درخصوص همکاری‌های صلح‌آمیز هسته‌ای با ایران خواهد بود، این که کشورها در چه حوزه‌هایی می‌توانند با ایران همکاری کنند. در حوزه‌های مربوط به راکتورهای آب سبک قدرتی، نیروگاه‌ها و راکتورهای تحقیقاتی، آب شیرین کن هسته‌ای، تحقیق و توسعه، گداخت هسته‌ای و همه مسائلی که در حوزه صلح‌آمیز هسته‌ای قرار می‌گیرد در این ضمیمه شرح داده خواهد شد.

او گفت: ضمیمه دیگری خواهیم داشت در خصوص کمیسیون مشترکی که قرار است تشکیل شود، نحوه و قوانین کارکرد آن و این که چگونه و به چه مسائلی رسیدگی خواهد شد. در همه موضوعات مورد توافق و در نهایت ضمیمه آخر هم مربوط به برنامه اجرایی خواهد بود، این که اقداماتی که دو طرف باید انجام بدهند در چه جدول زمانی صورت خواهد گرفت.

عراقچی تاکید کرد: آن چه که محصول نهایی خواهد بود یک سند بسیار مفصل و ریزی خواهد بود حدود بیش از 20 صفحه متن اصلی و حدود 40 و 50 صفحه مجموعه ضمائم است و کلمه به کلمه این سند جای بحث و بررسی دارد و کلمه به کلمه آن بعضا مورد مشاجره و منازعه و اختلاف نظر است. قسمت‌های مختلف این متن و ضمائم آن هنوز در پرانتز است، بعضی مواقع مورد اختلاف هست ولی کار پیش می‌رود، اما خیلی کند و آهسته.

عراقچی گفت: در هرجلسه تلاش ما این است که تعداد پرانتزها را کم‌تر کنیم.

وی افزود: ممکن است یک یا دو ساعت بحث کنیم و فقط یک پرانتز برداشته شود و روی یک پارگراف و روی یک جمله می‌توانیم توافق بکنیم.

این دیپلمات ارشد ایرانی با اشاره به این که این کار حساسیت‌های بسیار حقوقی، فنی و هم سیاسی دارد، گفت: در نگارش متن یک موضوعی از لحاظ فنی حل می‌شود، اما از لحاظ سیاسی حل نمی‌شود، یک موضوع از لحاظ سیاسی و فنی حل می‌شود اما از نظر حقوقی مشکل دارد، در این‌جا باید حقوقدانان نظر بدهند.

عراقچی تاکید کرد ان‌شاءالله اگر بتوانیم جمع بندی کنیم هموطنان عزیز خواهند دید که یک مجموعه مفصلی خواهد بود از متن‌های مختلف در ابعاد مختلف که روی کلمه به کلمه‌اش بحث و دقت نظر شده است.

عراقچی در پایان این گفت‌وگو افزود که مذاکرات تا دهم تیر حتما ادامه خوهد داشت.
منبع: ایسنا

داعش فروش محصولات ایرانی را ممنوع کرد 

   

داعش به فروشندگان در شهر رمادی عراق دستور داده که حق ندارند از این به بعد محصولات تولید ایران را در مغازه‌هایشان به فروش برسانند.
به گزارش مشرق، حکم جدیدی از والی داع در شهر الرمادی استان الانبار در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که نشان می‌دهد، داعش به کسبه در این شهر دستور داده که نباید از این پس کالاهای تولید ایران را در مغازه‌هایش به فروش برسانند.
براساس این دستور، مغازه داران می توانند اجناس باقی مانده را بفروشند ولی حق ندارند اجناس ایرانی جدید برای فروش تهیه کنند.
شهر رمادی به تازگی پس از خیانت برخی از سران عشایر و فرماندهان ارتش عراق به کنترل داعش درآمده است.
داعش ۵۰۰ نفر از شهروندان شهر رمادی را به دلیل عدم همکاری با آنها اعدام کرد.
*ایران اسلامی

ایران با اس-۳۰۰ توازن قوا در خاورمیانه را تغییر می‌دهد 

   

یک خبرگزاری روس نوشت که ایران با داشتن سامانه دفاع موشکی اس-۳۰۰ می‌تواند توازن قوا در خاورمیانه را تغییر دهد.
به گزارش مشرق، خبرگزاری اسپاتنیک طی مقاله‌ای نوشت: ایران با تحویل گرفتن سامانه دفاع موشکی اس-300 قادر خواهد بود تا حفاظت از حریم هوایی خود در آن سوی مرزها و همچنین دفاع از تاسیسات هسته‌ای خود در برابر حملات احتمالی بپردازد.

فروش این سامانه دفاع موشکی به ایران که یکی از پیشرفته‌ترین سامانه‌های دفاع هوایی است به صورت بالقوه ایران را قادر خواهد ساخت تا توازن قوا در خاورمیانه را تغییر دهد.

این توافق برای ایران دارای دو مزیت است. ایران توسط این سامانه دفاعی قادر خواهد بود تا حریم هوایی تا آن سوی مرزهای خود را کنترل کرده و همزمان نیز این کشور را قادر می‌کند تا از تاسیسات نظامی خود در برابر حملات احتمالی حفاظت کند.

هنوز مشخص نیست که مسکو قصد دارد کدام مدل از سامانه اس-300 را به ایران بفروشد. بر اساس قرارداد سال 2007، قرار بود که سامانه S-300 PMU1 به ایران تحویل داده شود. سکوی پرتاب این مدل بردی حدود 93 کیلومتری داشته و همزمان می‌تواند چندین هدف را نشانه گیری کرده و قادر است هواپیمایی که در ارتفاعی بیش از 90 هزار پا در پرواز است را هدف قرار دهد. به علاوه ماهواره‌هایی که به همراه این سامانه کار می‌کنند می‌توانند اهدافی تا 150 مایلی را رد گیری کنند.

اگر اس-300 در سواحل جنوبی ایران مستقر شود، تهران می‌تواند به سرعت هرگونه حرکت هواپیماهای آمریکا یا متحدان این کشور را به محض پرواز از پایگاه‌های خود ردیابی کند.

جدای از آن، جنگنده‌های بسیار پیشرفته به راحتی و بسیار پیش از آنکه به سواحل ایران برسند قابل شناسایی هستند.

از سوی دیگر تحویل این سامانه تهدید اقدام نظامی علیه تهران را در صورتی که تهران توافقنامه هسته‌ای را نقض کند کاهش می‌دهد.

در نهایت با وجود سامانه دفاع موشکی اس-300 هر گونه اقدام نظامی علیه ایران برای هر کشوری حتی ارتش آمریکا بسیار سخت و هزینه بر خواهد شد.

سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه پس از دیدار با محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران در مسکو در رابطه با تحویل اس 300 به ایران گفت که به زودی این محموله‌ها در اختیار ایران قرار خواهد گرفت.

سخنان وزیر خارجه روسیه مبنی بر تحویل اس 300 به ایران در حالی است که چندی پیش شرکت روسی تولید کننده تسلیحات نظامی اعلام کرد که این سامانه دفاع موشکی زمانی به ایران تحویل داده می شود که توافقنامه تجاری بین دو کشور منعقد شود.

پوتین رئیس جمهور روسیه اخیرا دستور لغو ممنوعیت فروش سامانه دفاع موشکی اس 300 به ایران را صادر کرده است.

کرملین در این باره اعلام کرده است که این فرمان ممنوعیت انتقال شامل حمل و نقل هوایی سامانه موشکی دفاع هوایی اس 300 از طریق روسیه و حمل آن به خارج از سرزمین‌های این کشور به سمت جمهوری اسلامی ایران همچنین در اختیار قرار دادن آن به جمهوری اسلامی ایران در خارج از سرزمین‌های روسیه را با استفاده از کشتی‌ها یا هواپیماهای حامل پرچم دولت روسیه لغو می‌کند.

در سال 2010 بود که طی دوران دمیتری مدودف، رئیس جمهور وقت روسیه قرارداد 800 میلیون دلاری فروش سامانه موشکی دفاع هوایی اس 300 را لغو کرد. در آن زمان روسیه اعلام کرده بوده در راستای تحریم‌های مصوب شورای امنیت سازمان ملل علیه کشورمان به خاطر برنامه هسته‌ای ایران، این اقدام را انجام داده است. در مقابل نیز تهران نیز شکوائیه‌ای را برای دریافت غرامت 4 میلیارد دلاری از روسیه به دادگاه داوری ژنو ارائه کرد.
منبع: تسنیم

جبهه‌النصره تسلیم حزب‌الله شدن را به تسلیم داعش شدن ترجیح داد 

   

جبهه النصره اعلام کرده است، ترجیح می‌دهد به جای این که خود را تحویل داعش دهد، تسلیم حزب الله لبنان شود.

به گزارش مشرق به نقل از پایگاه خبری الخبر، منابع امنیتی اعلام کردند: شمار مردان طی روزهای اخیر در اردوگاه های آوارگان سوری که خارج از کنترل ارتش سوریه اداره می شود، افزایش یافته است و این اردوگاه ها بین وادی الحصن و وادی حمید قرار دارند.

همچنین این منابع امنیتی اعلام کردند شمار مردان در اردوگاه آوارگان سوری در مشاریع القاع افزایش نسبی یافته است و این مساله نشان می دهد افراد مسلح در حال فرار به داخل اردوگاه ها هستند.

در راستای تحولات صورت گرفته در میدان های نبرد و پیشروی های رزمندگان مقاومت که به سرعت حاصل شده است به نظر می رسد گزینه ها در برابر جبهه النصره در حال کاسته شدن است، یا این نیروها باید خود را تسلیم داعش کنند که منطقه جرود راس بعلبک و القاع را تا امتداد جرود قاره السوریه به دست دارد، یا این که این نیروها خود را وارد منطقه عرسال کنند که هم اکنون میدان اصلی نبرد با ارتش لبنان است و یا این که به دنبال راهکاری برای خروج امن از منطقه جرود باشند.

هم اکنون اطلاعات به دست آمده حکایت از این دارد که برخی از بزرگان عشایر و روحانیون دینی و مذهبی در بقاع تلاش می کنند راه حلی برای این مساله بیابند، و با حزب الله در این رابطه مذاکره می کنند که البته تاکنون هیچ پیشرفتی در این مذاکرات صورت نگرفته است.

البته منابع همچنین حکایت از این دارند که گروه های مسلح جبهه النصره هم اکنون دچار دو دستگی شده اند، برخی به دنبال راه کار هستند و برخی دیگر می خواهند وارد عرسال شوند.

البته تمام اطلاعات به دست آمده بر این مساله اتفاق نظر دارند که بعید است گروه های مسلح وابسته به جبهه النصره خود را تسلیم داعش کنند.

البته دو روز قبل یک گروه وابسته به جبهه النصره اعلام کرده بود، ترجیح می دهند خود را تحویل حزب الله دهند و تسلیم این حزب شوند تا بخواهند خود را تسلیم داعش نمایند.

گفتنی است داعش چندی قبل برای این که منطقه تحت تصرفش در تیر رس رزمندگان مقاومت حزب الله قرار نگیرد ناگزیر شده بود، از جبهه النصره در تپه التلاجه حمایت کند.


منبع: تسنیم

درخواست همکاری‌نظامی‌عراق از ایران،روسیه و چین 

   

رییس کمیسیون امنیت و دفاع پارلمان عراق، دل بستن به وعده های آمریکا مبنی بر تحویل جنگنده های اف-16 را سراب و توهم توصیف و بر همکاری نظامی با کشورهای ایران، روسیه و چین تاکید کرد.
به گزارش مشرق، حاکم الزاملی در گفت وگو با خبرگزاری المعلومه، دلیل تعویق های متوالی اجرای قرارداد تسلیحاتی میان عراق و آمریکا از جمله خرید جنگنده های اف-16 را تلاش کاخ سفید برای طولانی تر کردن جنگ با تروریست ها بیان کرد و گفت: در نهایت آمریکا این هواپیماها را تحویل نخواهد داد.

وی با بیان اینکه بهای کامل 36 فروند جنگنده اف-16 براساس قرارداد تسلیحاتی میان دو کشور در سال 2012 پرداخت شده است، افزود: براساس این قرارداد، جنگنده ها باید در سال 2013 تحویل بغداد می شد اما ابتدا تحویل آن به سال 2014 تعویق افتاد و سپس به سال 2015 و اکنون نیز به نظر می رسد به سال آینده موکول کنند.

الزاملی، تصریح کرد که آمریکا نمی خواهد عراق صاحب ارتشی قدرتمند باشد و دنبال طولانی کردن جنگ با تروریست هاست، بنابراین این هواپیماها را تحویل نخواهد داد.

رییس کمیسیون امنیت و دفاع پارلمان عراق، دل بستن به وعده های آمریکا در این خصوص را توهم و سراب قلمداد کرد و گفت:عراق باید در زمینه همکاری های نظامی به سمت کشورهایی مانند ایران، روسیه و چین برود.

در همین حال خالد العبیدی وزیر دفاع عراق روز پنجشنبه گذشته گفته بود که هواپیماهای اف-16 تابستان جاری به بغداد رسیده و در پایگاه بلد در جنوب سامرا عملیاتی خواهد شد.

برخی منابع گفته اند، دولت عراق در زمان نوری المالکی مبلغ 900 میلیون دلار بابت این جنگنده ها پرداخت کرده است.

تعویق تحویل تسلیحات خریداری شده از سوی آمریکا به عراق از جمله جنگنده های اف-16 درحالی است که واشنگتن اصرار دارد، کردها و سنی ها را به صورت مستقل و خارج از دایره دولت مرکزی تسلیح کند.

کنگره آمریکا در همین چارچوب طرح «کمک های تسلیحاتی به کردها و سنی ها به عنوان دو کشور» را در ماه گذشته میلادی به رای گذاشت که با واکنش تند بغداد روبه رو شد و سرانجام ظاهرا از این طرح عقب نشینی کرد؛ اما منابع عراقی می گویند، باوجود عقب نشینی واشنگتن، اما همچنان تحرکات خارج از حیطه دولت مرکزی عراق از سوی آمریکایی ها ادامه دارد.

از جمله این تحرکات مربوط به تشکیل و تجهیز یک نیروی شبه نظامی جدید موسوم به «الحشد الوطنی» در شمال عراق با هدف آزادی موصل است که گفته می شود توسط نظامیان و دستگاه اطلاعاتی ترکیه و زیر نظر آمریکایی ها سازماندهی شده است.
منبع: ایرنا

سه شکست آمریکا در عراق؛
24 ساعت پیش از شروع عملیات، هواپیماهای «ائتلاف بین‌المللی» وارد منطقه‌ی عملیات شده و شروع به حملات هوایی کردند. چند ساعت بعد روشن شد که ائتلاف بین‌المللی، چراغ سبز نخست‌وزیر عراق حیدر العبادی را برای مشارکت در عملیات آزادسازی تکریت به دست آورده است
العبادی چگونه نتیجه نبرد تکریت را تغییر داد/ در دیدار نخست وزیر عراق با سردار سلیمانی چه گذشت/
گروه بین‌الملل مشرق - نه ماه طول کشید (یعنی به اندازه‌ی عمر «ائتلاف بین‌المللی ضد داعش» که در آگوست گذشته تأسیس شد) تا آمریکا تازه بفهمد استراتژی‌اش در عراق نیازمند «بازنگری» است! این چیزی بود که یک مسئول آمریکایی پس از سقوط الرمادی به دست داعش به زبان آورد. البته این مسئول به خودش زحمت نداد محتویات استراتژی آمریکا را تشریح کند تا انسان متوجه شود که کدام بخش‌های این استراتژی قرار است به دلیل ضرورت‌های میدانی (که این بازنگری را الزامی کرده) مورد بازبینی قرار گیرد. اما اگر کمی به عقب بازگردیم، می‌توانیم مهم‌ترین نقطه نظرات استراتژیک «عمو سام» [اصطلاحی قدیمی برای آمریکا] را برای مقابله با داعش در سرزمین بین‌النهرین روشن کنیم.

به گزارش روزنامه‌‌ی الاخبار لبنان، داستان از آنجا آغاز شد که واشنگتن، خود را «آزادی‌بخش انحصاری» عراق از دست داعش فرض و معرفی کرد؛ به این شرط که تمام نقشه‌های تسلیح و آموزش و جهت‌دهی اطلاعاتی و عملیاتی نیروهای عراقی منحصرا مرتبط با واشنگتن باشد و در عوض، دولت عراق هم زیر یک تعداد معاهده که ضامن منافع استراتژیک آمریکا در عراق (برای دهه‌های طولانی) باشد را امضا کند، و طبیعتا در کنار آن، در مقابل بازسازی نظام سیاسی عراق طبق اصل تقسیم کنفدرالی (که مورد تأیید و خواست آمریکاست) تسلیم شود.

در اینجا، ایران به سرعت به صحنه‌ی حمایت میدانی قوی و مستقیم از عراق برای مقابله با داعش ورود پیدا کرد. همین موجب شد آمریکایی‌ها هم به سراغ طرح‌های جایگزین بروند که متمرکز بود بر دو محور:

العبادی چگونه نتیجه نبرد تکریت را تغییر داد/ در دیدار نخست وزیر عراق با سردار سلیمانی چه گذشت/
محور اول: تلاش برای تثبیت و تضمین نقشی قطعی برای خود در صحنه‌ی میدانی جنگ ضد داعش که در نتیجه‌ی آن واشنگتن بتواند مطمئن شود که تمام سررشته‌ها در این قضیه در دستان ایران قرار نگیرد. این همان چیزی بود که از طریق تشکیل «ائتلاف بین‌المللی ضد داعش» کلید خورد.
محور دوم: تثبیت خطوط قرمز سیاسی در مقابل حاکمان عراق که مرزهای مجاز عمل میدانی را برای گروه‌های مقاومت و «الحشد الشعبی» در مواجهه با داعش تعیین کند. و این خطوط قرمز تا حد زیادی منطبق بود با مرزهای استان‌های عراق یعنی استان‌های صلاح الدین، نینوی و الانبار که دارای اکثریت اهل سنت هستند [و آمریکا ورود الحشد الشعبی که به فتوای مرجعیت شیعه شکل گرفته بود و دل در گروه ولی فقیه داشت را در آنها، برای سیاستمداران عراقی به عنوان خط قرمز تعیین کرده بود.]
العبادی چگونه نتیجه نبرد تکریت را تغییر داد/ در دیدار نخست وزیر عراق با سردار سلیمانی چه گذشت/

واضح بود که تحمیل این خطوط قرمز، با راهبرد اصلی سیاست آمریکا در عراق (که عبارت است از تقسیم عراق) ارتباطی مستحکم دارد. واشنگتن در آن زمان (و البته همچنان) می‌ترسید (و می‌ترسد) که ورود نیروهای الحشد الشعی و گروه‌های رزمنده‌ی هم‌پیمان ایران به مراکز این استان‌ها موجب خلق واقعیت‌های سیاسی و یا دموگرافیک [جمعیتی]‌‌ای شود که جلوی محقق شدن طرح تقسیم عراق را در بلند مدت بگیرد، خصوصا که می‌دانیم در قانون‌ اساسی عراق تصریح شده برای تشکیل یک «اقلیم» فدرالی در عراق دست‌کم باید سه استان درخواست آن را مطرح نمایند.

به این ترتیب بود که تیم آمریکا و تیم ایران، هر یک مشغول اجرای نظرگاه خودشان برای مواجهه با داعش در عراق شدند:
فعالیت الحشد الشعبی در میدان شروع شد و در کنار آن، تیم‌های مستشاری نظامی وابسته به سپاه قدس هم در میدان همراه نیروهای الحشد الشعبی شدند. نیروهای الحشد الشعبی [با کمک‌های مستشاری ایران] از عملیاتی به عملیات دیگر می‌رفتند و مناطق مختلف را یکی پس از دیگری از اشغال داعش آزاد می‌کردند.

در مقابل هواپیماهای «ائتلاف بین‌المللی» تنها به بیانیه دادن درباره‌ی تعداد حمات هوایی‌ای که صورت داده بود و تعداد نیروهای داعش که مدعی بود در این حملات کشته شده‌اند اکتفا می‌کرد. اما این «ائتلاف» عریض و طویل بین‌المللی موفق نشده بود حتی یک روستا را واقعا از دست داعش بیرون بیاورد.
در ضمن، همه می‌دانند که فرماندهان «ائتلاف» بارها و بارها از دولت عراق خواسته بودند تا نزد فرماندهان الحشد الشعبی و سردار سلیمان وساطت کنند تا به هواپیماهای ائتلاف اجازه‌ی همکاری در عملیات‌های الحشد الشعبی داده شود ولی این درخواست‌ها هربار با مخالفت جدی و ریشه‌ای فرماندهان الحشد و سردار مواجه می‌شود و همواره این تهدید را هم ضمیمه‌ی جواب منفی‌شان می‌کردند که اگر هواپیماهای ائتلاف در عملیات‌های الحشد الشعبی دخالت کنند، با آنها به عنوان «طرف متخاصم» برخورد خواهد شد [و هدف آتش نیروهای الحشد الشعبی قرار خواهند گرفت.]

العبادی چگونه نتیجه نبرد تکریت را تغییر داد/ در دیدار نخست وزیر عراق با سردار سلیمانی چه گذشت/
پس از آنکه نیروهای الحشد الشعبی موفق شدند منطقه‌ی جرف الصخر در استان بابِل و تعدادی از مناطق در کمربند جنوبی-غربی بغداد و همچنین کل استان دیالی را آزاد کنند، نوبت به استان صلاح‌الدین رسید که دارای اکثریت اهل سنت است اما مرقد دو تن از امامان شیعه را در شهر سامرا در خود جای داده است و به همین جهت، دور کردن تهدید داعش از این شهر، اولویت نیروها الحشد الشعبی به حساب می‌آمد و «خطوط قرمز» در اینجا معنایی نداشت. در همین راستا در چند ماه گذشته الحشد الشعبی طی یک سلسله عملیات موفق شد حدود شش کیلومتر مربع را داخل این استان (در بخش‌های بلد و الدور و سامرا) آزاد نماید.

نبرد تکریت و «منحرف شدن» عبادی
با رسیدن نیروهای الحشد الشعبی به دیوارهای شهر تکریت [مرکز استان صلاح‌الدین] آخرین کارها بر روی نقشه‌ی آزادسازی‌اش انجام گرفت. «ساعت صفر» عملیات هم در صبح روز 27 مارس تعیین شد. ولی ناگهان اتفاقی رخ داد که هیچکس فکرش را نمی‌کرد: 24 ساعت پیش از شروع عملیات، هواپیماهای «ائتلاف بین‌المللی» وارد منطقه‌ی عملیات شده و شروع به حملات هوایی کردند. چند ساعت بعد روشن شد که ائتلاف بین‌المللی، چراغ سبز نخست‌وزیر عراق حیدر العبادی را برای مشارکت در عملیات آزادسازی تکریت به دست آورده است، هرچند از قبل واضح بود که الحشد الشعبی نسبت به این مسئله مخالفت و اعتراض خواهد کرد.

در اوج تماس‌هایی که در آن ساعات صورت گرفت معلوم شد که العبادی به فشاهای آمریکایی‌‌ها و برخی کشورهای خلیج فارس برای جلوگیری از ورود الحشد الشعبی به تکریت گردن نهاده است. چیزی که از آن، احیای سیاست «خطوط قرمز»ی برداشت می‌شد که آمریکایی‌ها از همان آغاز در مقابل حرکت الحشد الشعبی ترسیم کرده بودند.

العبادی چگونه نتیجه نبرد تکریت را تغییر داد/ در دیدار نخست وزیر عراق با سردار سلیمانی چه گذشت/
در همان زمان به صورت بسیار واضحی مشخص شد که طرح، مبتنی بر این بوده که با ورود هواپیماهای ائتلاف به میدان نبرد، نیروهای الحشد الشعبی در تنگنا قرار گرفته و خود را از صحنه عملیات کنار بکشند. ضمنا گفته شده که در همان زمان عبادی به فرماندهان پلیس فدرال عراق و فرماندهی عملیات صلاح الدین در ارتش عراق دستور داده بود که به محض آنکه الحشد الشعبی اعلام کرد عملیات مقرر شده‌اش را لغو کرده است، آنها با پوشش هوایی ائتلاف بین‌المللی پیشروی نظامی به سمت تکریت را آغاز کنند.
اما اینکه نیروهای نظامی رسمی عراق چهار روز تمام در همان دیواره‌های شهر زمین‌گیر شدند، برخی گروه‌های زیرمجموعه‌ی الحشد الشعبی را (که هنوز نیروهایشان را در اطراف تکریت نگاه داشته بودند) بر آن داشت که این «ایستایی» موجود در میدان را شکسته و با قدرت تمام از چند محور برای یاری نیروهای پلیس و ارتش عراق وارد صحنه‌ی نبرد شوند، امری که اثری تعیین کننده در سرنوشت نبرد داشت و دو روزه کار نبرد تکریت را یک‌سره کرد [و تکریت آزاد شد.]
مشارکت نیروهای الحشد الشعبی در آزادسازی تکریت البته آثار بحرانی که بین فرماندهان الحشد الشعبی با حیدر العبادی آغاز شده بود را از بین نبرد، بحرانی که رفته رفته عمیق‌تر و عمیق‌تر شد تا منجر گردید به کناره‌گیری الحشد الشعبی از فعالیت میدانی و درخواست از العبادی برای توضیح پیرمون جایگاه الحشد الشعبی در سیاست رسمی حکومت در موضوع مقابله با داعش.

العبادی چگونه نتیجه نبرد تکریت را تغییر داد/ در دیدار نخست وزیر عراق با سردار سلیمانی چه گذشت/
روزنامه الاخبار در ادامه گزارش خود مدعی می شود: اطلاعات رسیده از برخی منابع حاکی از آن است که دیداری که بین العبادی و سردار قاسم سلیمانی و فرماندهان الحشد الشعبی بعد از این بحران صورت گرفت، موجب ایجاد ابهامات بیشتر در روابط طرفین شد چرا که العبادی [در آن دیدار] تأکید داشت که نیروهای الحشد الشعبی باید تحت امر مستقیم وی قرار بگیرند (چراکه او [طبق قانون اساسی] فرمانده کل نیروهای مسلح است) و باید این او باشد که اولویت‌های میدانی الحشد الشعبی و ابزارهای عملش و چیزهایی از این قبیل را تعیین می‌کند. درحالیکه دیدگاه فرماندهان الحشد الشعبی این بود که این نیرو از گروه‌بندی‌های داخلی سیاست عراق و از بازی‌های سهم‌گیری و سهم‌خواهی بر کنار بوده و دامنش از فسادی که در این بازی‌ها وجود دارد پاک بماند.این ماجرا همزمان شد با کنار کشیدن سردار سلیمانی و اغلب مستشاران ایرانی از میدان و کنار کشیدن نیروهای الحشد الشعبی از مشارکت در هر برنامه‌ی عملی اضافه‌ای.

ولی هیچکدام اینها باعث نشد که نخست‌وزیر در گام‌هایش بازنگری کند، بلکه تنها چند روز بعد گام‌های دیگری هم در راستای بحرانی ‌سازی اوضاع برداشت و از واشنگتن [که به آنجا سفر کرده بود] انتقاداتی علنی راجع به نقش سردار سلیمانی در عراق مطرح نمود. اما مسئله‌ی خطیرتر آن بود که در هشتم آپریل، بدون هیچ‌گونه هماهنگی قبلی با الحشد الشعبی و گروههای مقاومت و با نادیده‌گرفتن نقش الحشد الشعبی، آغاز عملیات تحریر الانبار به وسیله ارتش و پلیس و عشایر را اعلام کرد.

العبادی چگونه نتیجه نبرد تکریت را تغییر داد/ در دیدار نخست وزیر عراق با سردار سلیمانی چه گذشت/
به موازات این، العبادی کارهای دیگری نیز برای محاصره‌ی الحشد الشعبی انجام داد، مثلا برخی محافل که چندان دور از او تعریف نمی‌شوند شروع کردند به صحبت کردن از [ضروت ایجاد] «حشد المرجعیة» به جای آنچه «الحشد الایرانی» [اشاره به نزدیکی الحشد الشعبی به ایران] می‌خواندند.
در اوج بحران، گروه‌های مقاومت هم دست‌بسته ننشستند تا العبادی کارهایش را برای محاصره‌ی آنان تکمیل کند و برخی از آنها اقداماتی صورت دادند که حاکی از غضب شدیدشان نسبت به العبادی بود. مثلا دبیر کل «عصائب اهل الحق» شیخ قیس الخزعلی تهدید به راه انداختن جنبش مردمی [در کف خیابان‌ها] ضد دولت العبادی کرد تا به تعبیر او «امور به مجرای صحیحش بازگردد.» «کتائب حزب الله» هم بیانیه‌ی مشهورش را صادر نمود که در آن تهدید کرده بود «پوست هرکس را که بخواهد مشروعتی مقاومت را از آن بکند، خواهد کند!» و این اشاره‌ی مستقیمی داشت به شخص حیدر العبادی.

نبرد الانبار
بحران، همچنان بر روابط العبادی با الحشد الشعبی سایه انداخته بود تا آنکه نقطه‌ی عطف بسیار بزرگ و مهمی با فرو ریختن سد ارتش عراق در الانبار و سقوط مرکز استان یعنی الرمادی به دست داعش پدیدار شد. این سقوط در حالی رخ داد که حدود 6 لشکر نظامی از ارتش و پلیس فدرال عراق در این استان حاضر بود و همه‌ی امکانات ارتش هم در اختیار آنها قرار داده شده بود.

اینجا بود که العبادی از خواب اینکه بتوان بدون نقش ایفا کردن الحشد الشعبی، و با تکیه‌ی صرف بر نیروهای [کلاسیک و رسمی] نظامی، پیروزی‌هایی واقعی ضد داعش به دست آورد، بیدار شد. این توهمی بود که العبادی در جریان عملیات آزادسازی تکریت به آن دچار شده و گمان کرد که آزادسازی این شهر به دست همان نیروهای رسمی نظامی صورت گرفته و خواست که این جریان را در الانبار هم اجرا کند [که با ضربه‌ی داعش مواجه گردید].

العبادی چگونه نتیجه نبرد تکریت را تغییر داد/ در دیدار نخست وزیر عراق با سردار سلیمانی چه گذشت/
سقوط الرمادی همانقدر که برای العبادی و تیمش شوکی عمیق محسوب می‌شد، به همان اندازه هم افتضاحی شدید برای آمریکایی‌ها بود که می‌خواستند جریان تکریت را در الانبار پیاده کنند و هدفشان هم این بود که کارآیی و مفید بودن استراتژی‌شان را ثابت نمایند، استراتژی‌ای که مبتنی بود بر دور نگه داشتن الحشد الشعبی و ارتباط دادن نبرد با داعش در مناطق اشغالی به ائتلافی که خودشان در رأس آن بودند.

البته جا دارد در اینجا به این نکته هم اشاره کنیم که سقوط الرمادی و پیشروی داعش در استان الانبار درحالی رخ داد که صدها مستشار آمریکایی در دو پایگاه نظامی عین الاسد و الحبانیه (در فاصله‌ی تنها چند کیلومتری مراکز تجمع داعش) حضور داشتند. به این ترتیب آمریکایی‌ها خوب متوجه شدند که آنچه در الانبار رخ داد چیزی نبود جز شکست گزینه‌های استراتژیک آنان در مقابل گزینه‌هایی که ایران و هم‌پیمانان عراقی‌اش مطرح کرده بودند. این چیزی بود که عبادی هم خوب متوجه آن شد و این متوجه شدن را در عمل با سفر فوری به روسیه و درخواست از این کشور برای «ایفای نقش بیشتر در نبرد با داعش» نشان داد.
هرچند که راه خروج از این مخمصه برای العبادی چیزی نبود جز دست دراز کردن به سمت نیروهای الحشد الشعبی و سردار سلیمانی، برای آن یک سری نمایش شکلی هم ایجاد شد: شورای استان الانبار تشکیل جلسه داد و از الحشد الشعبی دعوت کرد که وارد این استان شده و در عملیات آزادسازی آن مشارکت کند.

العبادی چگونه نتیجه نبرد تکریت را تغییر داد/ در دیدار نخست وزیر عراق با سردار سلیمانی چه گذشت/
موضع آمریکایی‌ها هم تقریبا اقرار به شکست استراتژی‌شان در مقایسه با استراتژی طرف مقابل (یعنی ایران) بود. این مسئله خود را در شکل حرف‌های سخنگوی رسمی پنتاگون (استیو وارن) نشان داد که اعلام کرد آمریکا مخالفتی با «مشارکت گروه‌های شیعه، مادامی که تحت فرماندهی وزارت دفاع عراق باشد» ندارد. او همچنین تأکید نمود که «کاخ سفید از کمک‌های آنان [الحشد الشعبی] که دوشادوش نیروهای امنیتی [رسمی عراقی] می‌جنگند استقبال می‌کند. و این مسئله‌ای مثبت است، در صورتی که نیروی آنان تنها برای مبارزه با مسلحین داعش به گار گرفته شود.»

برای فهم حجم شکست آمریکا (که در این مواضع خود را نشان داد) کافی است یادمان بیاید که تنها چند ماه قبل از این، رئیس سابق سیا ژنرال دیوید پترائوس درباره‌ی این «گروه‌ها» [الحشد الشعبی] چه گفته بود، آن زمان که اعلام کرد «خطر آنها [الحشد الشعبی] از خطر داعش بیشتر است» و آنها (یعنی گروه‌های شبه‌نظامی شیعه) «بزرگترین تهدید برای ثبات عراق در بلند مدت محسوب می‌شوند!»

سومین شکست آمریکا
از نظرگاه استراتژیک، آنچه رخ داد تنها نشانگر یک چیز است و آن هم اینکه واشنگتن در عراق برای بار سوم هم در عراق مقابل دشمن شماره یک خود در منطقه (یعنی ایران) شکست خورده است. شکست اول وقتی بود که آمریکا مجبور شد زیر ضربات مقاومت عراق (که از نظر سیاسی و عقیدتی و مادی به ایران مرتبط بود) از این کشور عقب‌نشینی کند.
شکست دوم وقتی بود که آمریکا نتوانست در عوض عقب‌نشینی‌اش معاهداتی استراتژیک (که ضامن منافعش باشد) با عراق منعقد نماید (و این ماجرا هم باز تحت فشاری بودی که ایران بر هم‌پیمانش در عراق یعنی نخست وزیر سابق نوری مالکی وارد می‌کرد). و سومین شکست وقتی بود که تهران، این امکان را که آمریکا بتواند با به استفاده از لشگرکشی داعش، از دروازه‌ی «تحریکات و به هم‌ریختنگی‌های امنیتی» به عراق بازگردد را ساقط کرد؛ آن هم از طریق نظاراتش بر تشکیل الحشد الشعبی و تسلیح آن و جهت‌دهی به آن.

العبادی چگونه نتیجه نبرد تکریت را تغییر داد/ در دیدار نخست وزیر عراق با سردار سلیمانی چه گذشت/
امروز، کاملا واضح و روشن شده است که زنجیرهایی که واشنگتن قصد داشت با آن‌ها حرکت الحشد الشعبی را کنترل کند، با توجه به آنچه در الانبار رخ داد پاره شده است و الحشد الشعبی در مقابل افکار عمومی عراق و منطقه و جهان به عنوان تنها قدرتی شناخته شده که می‌تواند جلوی داعش بایستد و در مقابل آن پیروزی به دست بیاورد. حقیقتی که ظاهرا باید جریاناتی که در حد فاصل آزادسازی تکریت تا سقوط الرمادی رخ داد، رخ می‌داد تا برخی سیاستمداران عراقی (که قطب‌نمای حساب و کتاب‌های سیاسی‌شان گم شده است) بتوانند آن را درک کنند. خصوصا که الحشد الشعبی در مسیری پیش می‌رود که می‌تواند تقریبا به نسخه‌ی عراقی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران یا حزب الله لبنان یا انصار الله یمن تبدیل شود.

در اینجا می‌توان اشاره کرد که اگرچه فتوای جهاد کفایی ضد داعش که از طرف مرجعیت شیعه مطرح شد، سنگ بنای تشکیل الحشد الشعبی بود، ولی هیچ تردیدی وجود ندارد در اینکه ایران سرپرست این «تأسیس» بود و طرفی بود که بر آن، از نظر سازمانی و آموزشی و تسلیح، نظارت داشت (و همچنان دارد). ایرانی‌ها افراد خبره‌ای در تأسیس و حمایت از جنبش‌های مقاومت (با هویت‌ها[ی مذهبی و منطقه‌ای مختلف]) هستند. از لحظه‌ی اولی که موصل سقوط کرد، ایرانی‌ها مستشاران خود را (در همه‌ی تخصص‌های نظامی) راهی عراق کردند تا جریان تأسیس الحشد الشعبی و یاری به آنها در عملیات‌های میدانی را دنبال کنند.

العبادی چگونه نتیجه نبرد تکریت را تغییر داد/ در دیدار نخست وزیر عراق با سردار سلیمانی چه گذشت/
البته ایرانی‌ها در این زمینه از «دوستان منطقه‌ای» خود هم (که سردار سلیمانی به تجربه‌ی میدانیِ شایسته‌ی آنها اعتماد داشت) کمک گرفت و تصمیم گرفت آنان را سریعا به میدان عراق منتقل کند. در کنار ارائه‌ی راهنمایی‌های مستشاری در زمینه‌ی نقشه‌ریزی عملیات‌ها، حمایت‌های لجستیک (مهمات و اسلحه و برخی تخصص‌های فنی) که جمهوری اسلامی به الحشد الشعبی ارائه می‌کرد هم نقش اساسی در استمرار فعالیت‌های عملیاتی این گروه داشت.ایران در چارچوب حمایتش از الحشد الشعبی و بقیه کروه‌های مقاومت، سه خط قرمز در مورد خطر داعش در عراق ترسیم کرده است که چند روز پیش از زبان دبیر شورای امنیت ملی ایران بیان شد که عبارتند از: عتبات عالیات در نجف و کربلا و سامرا، پایتخت یعنی بغداد و مرزهای مشترک بین دو کشور.
«هافینگتون‌پست» با اشاره به سکوت واشنگتن در مقابل اقدامات تهاجمی عربستان در یمن نوشت که آمریکا بخاطر نفت، ارزش‌های خود را زیرپا گذاشته است و به بیان دیگر برای سعودی‌ها، قرض گرفتن نیروهای آمریکایی ارزان‌تر از استخدام محافظ است.

به گزارش مشرق، روزنامه آمریکایی «هافینگتون پست» در گزارشی به قلم «داف باندو» عضو ارشد اندیشکده «کاتو» به دخالت‌های دولت آمریکا در خاورمیانه و پیامدهایی که به همراه دارد، اشاره کرد و نوشت، دولت‌ «باراک اوباما» رئیس‌جمهور آمریکا که ظاهراً نمی‌تواند در مقابل نفس خود برای دخالت در خاورمیانه مقاومت کند، همچنان بعنوان بخشی از ائتلاف 10 عضوی عربستان سعودی علیه یمن است.

این گزارش سپس در تکمیل جملات خود به اظهارات «جان کری» وزیر خارجه آمریکا اشاره کرد که گفته بود: «ما قصد نداریم از همپیمانی و دوستی خود عقب‌ بکشیم.»

این روزنامه آمریکایی در خصوص همکاری آمریکا با ائتلاف عربستان نوشت، دولت آمریکا در اختیار ائتلاف سعودی‌ها اطلاعات قرار می‌دهد، کمک‌های لجستیکی و محموله‌های نظامی و حتی یک ناوگان نیروی دریایی را در اختیار عربستان سعودی قرار داد که شامل یک ناو هواپیمابر بود و برای نظارت بر کشتی‌های ایران مستقر شده بود.

هافینگتون‌پست ادامه داد، ظاهراً واشنگتن می‌خواهد در عین حال که متعهد به تجاوزات عربستان سعودی در یمن است، هرگونه کمک نظامی ایران به انصارالله را متوقف کند.

*حمله ائتلاف عربستان علیه یمن بر پایه دروغ صورت گرفته است

این روزنامه آمریکایی به حملات هوایی ائتلاف تحت رهبری عربستان علیه یمن اشاره کرد و تأکید کرد، کمپین هوایی عربستان علیه یمن کاملاً بر پایه یک دروغ ایجاد شده است. برخلاف ادعاهای «ریاض»، انصارالله تحت رهبری ایران نیست. حتی «فیلیپ هاموند» وزیر خارجه انگلیس نیز اعتراف کرد: «حوثی‌ها (انصارالله) به وضوح واسطه‌های ایران نیستند.»

هافینگتون‌پست گزارش کرد، آن‌هایی که با سیاست یمن آشنا هستند می‌دانند که درگیری‌های این کشور و جنبش انصارالله ربطی به ایران یا عربستان سعودی ندارد و «پیتر سالیبری» یک خبرنگار آشنا به سیاست یمن می‌گوید که درگیری‌های یمن از موضوعات محلی و رقابت بر سر منابع نشأت می‌گیرد و ربطی به دشمنی‌های منطقه‌ای یا ایدئولوژیکی ندارد.

*کشتن افراد راه مناسبی برای دنبال کردن آرمان‌های شخصی نیست/ریاض هیچ کمکی به تقویت دیپلماسی در یمن نکرد

این گزارش سپس به کناره‌گیری «عبد ربه منصور هادی» رئیس‌جمهور مستعفی یمن که هم‌اکنون به ریاض فرار کرده است، اشاره کرد و نوشت که عربستان سعودی خود را وارد قانون بین‌المللی کرد و مدعی شد که می‌خواهد هادی را به قدرت بازگرداند. هادی بعد از آنکه به ریاض فرار کرد، اجازه حملات هوایی عربستان سعودی به شهروندان یمنی را داد.

هافینگتون‌پست ادامه داد، اصولاً‌ کشتن افراد، راه خوبی برای همراه کردن عموم مردم با آرمان‌های خود نیست. مردم یمن به راه‌حلی نیاز دارند که از طریق مذاکره حاصل آید و ریاض هیچ کاری برای تقویت این رویکرد صورت ندارد.

این گزارش سپس به مداخله آمریکا در این وادی اشاره کرد و نوشت که آشفتگی‌های سیاسی یمن ارتباطی به «آنتونی بلینکن» معاون وزیر خارجه آمریکا نداشت که استدلال کرد، عربستان سعودی «این پیام محکم را به حوثی‌ها و همپیمانان آنها داد که آن‌ها نمی‌توانند از طریق زور بر یمن سلطه یابند».

هافینگتون‌پست با اشاره به این مسئله نوشت حتی اگر کسی هم بخواهد بر یمن سلطه یابد، نباید زیاد برای افرادی که خارج از یمن هستند، مهم باشد. هرکه بر یمن حکمرانی کند، نه برتری سعودی‌ها را به چالش می‌کشد نه کشتیرانی در خلیج‌فارس را مسدود می‌کند. تنها نگرانی جدی آمریکا، القاعده است اما جای نگرانی وجود ندارد زیرا انصارالله نیز مثل آمریکا از القاعده متنفر است.

طبق این گزارش، متأسفانه القاعده دستاوردهای زیادی از ناآرامی‌های یمن که سعودی‌ها تا حد زیادی در آن سهم دارند، به دست آورده است. «اشتون کارتر» رئیس‌ پنتاگون درباره دستاوردهای القاعده در یمن هشدار داده است اما دولت تحت رهبری انصارالله نمی‌تواند تحت حملات ریاض با القاعده مباره کند.

*عربستان خطرناک‌ترین بازیگر منطقه است/ریاض بیش از ایران برای منافع آمریکا مضر است

این روزنامه آمریکایی به اظهارات «جان کری» وزیر خارجه آمریکا اشاره کرد که گفته بود: «آمریکا نمی‌تواند وقتی منطقه بی‌ثبات شده است و افراد در امتداد خطوط و مرزهای بین‌المللی و کشورهای دیگر درگیر جنگ آشکار شده‌اند، کنار بایستد» و ادامه داد، واشنگتن به طور مداوم چنین رفتارهایی را از خود نشان می‌دهد و این در حالی است که عربستان خطرناک‌ترین بازیگر است. در واقع ریاض بیش از ایران برای منافع آمریکا مضر است.

این روزنامه سپس سیاست‌های عربستان را با کویت و ایران مقایسه کرد و نوشت که عربستان برخلاف ایران و کویت هیچ انتخاباتی ندارد، هیچ مخالف سیاسی ندارد و هیچ نقطه نظر مخالفی در این کشور بیان نمی‌شود. خاندان سلطنتی یکبار توضیح دادند که انتخابات «با آیین اسلامی ما هماهنگی ندارد».

*سیاست‌های داخلی و خارجی عربستان نامناسب است

هافینگتون‌پست سپس ادامه داد که سیاست‌های بین‌المللی عربستان سعودی بسیار بد است. این کشور یکی از سه دولتی است که طالبان را به رسمیت شناخت. این کشور با سخاوتمندی بیش از اندازه خود قبل از حادثه 11 سپتامبر، از «اسامه بن لادن» سرکرده القاعده و گروه‌های وابسته به آن حمایت مالی کرد. 15 نفر از 19 تروریست حمله 11 سپتامبر، سعودی بودند.

طبق این گزارش، عربستان سعودی همچنین برای همسایگان خود در خلیج‌فارس که تمایل دارند هم از نظر سیاسی و هم امور مذهبی، آزادتر باشند، قلدری می‌کند. عربستان سعودی بعد از آن به محدودیت‌های نفوذ خود پی برد که پاکستان، درخواست ریاض برای پیوستن به ائتلاف علیه یمن را رد کرد.

*آمریکا با علم به پیشینه هولناک عربستان از آنها حمایت می‌کند

این روزنامه آمریکایی بعد از اشاره به این پیشینه عربستان نوشت، علیرغم این پیشینه هولناک عربستان سعودی، به ندرت یک حرف مهم از واشنگتن درباره این مسئله شنیده می‌شود. در واقع، علیرغم آنکه آمریکا کشورهای دیگر را به اتهام نقض آزادی مذاهب مورد انتقاد قرار می‌دهد اما وزارت خارجه آمریکا کمتر به این مسئله که وضع حقوق بشر عربستان نگران کننده است، اشاره می‌کند.

*واشنگتن به طور مداوم ارتش خود را به سعودی‌ها قرض می‌دهد

هافینگتون‌پست همچنین به رفتارهای دوگانه آمریکا اشاره کرد و نوشت که مقامات آمریکایی دوستی خود با خاندان سلطنتی عربستان سعودی را جشن می‌گیرند و پادشاهان سعودی را برای شرکت در گفت‌وگوی صمیمانه در خلوت‌ ریاست‌جمهوری دعوت می‌کنند. «جورج بوش پدر»، «ملک عبدالله» پادشاه سابق عربستان را یک دوست و شریک عزیز خطاب می کرد. مهم‌تر از آن، واشنگتن به طور مداوم ارتش آمریکا را به سعودی‌ها قرض می‌دهند. «رونالد ریگان» رئیس‌جمهور اسبق آمریکا، سعودی‌ها را در مقابل اسرائیل مسلح کرد. «جورج بوش پسر» نیز تا حدی به منظور محافظت از عربستان سعودی، اولین جنگ خلیج فارس را به راه انداخت و هم‌اکنون نیز باراک اوباما از خاندان سلطنتی در مداخله در جنگ داخلی یمن حمایت می‌کند.

*عربستان بیش از آنکه همپیمان آمریکا باشد بیشتر شبیه داعش است

این گزارش ادامه داد، ریاض بیش از آنکه همپیمان آمریکا باشد، شبیه داعش است. آزادی در عربستان مفهومی ندارد. زنان در معرض رفتارهای تبعیض‌آمیز قرار دارند و بعنوان تنبیه، افراد گردن زده می‌شوند.

*سیاستگذاران آمریکایی تنها به خاطر نفت، ارزش‌های آمریکا را فروختند

هافینگتون‌پست ادامه داد، سیاستگذاران آمریکایی تنها به خاطر نفت، ارزش‌های آمریکا را فروخته‌اند. خاندان سلطنتی عربستان سعودی همیشه مجبور بوده برای تأمین بودجه اقدامات ظالمانه سرکوبگرانه خود، نفت خود را به فروش برساند.

با اینحال، روابط یک طرفه همچنان ادامه دارد. اوباما اعتقاد راسخ و پرشور پادشاه عربستان در خصوص اهمیت روابط عربستان و آمریکا بعنوان نیرویی برای ثبات و امنیت خاورمیانه را مورد تحسین قرار داده است. به طور قطع خاندان سلطنتی به ائتلاف معتقد است. قرض گرفتن نیروهای آمریکایی برای سعودی‌ها ارزان‌تر از استخدام محافظ است.

این گزارش در پایان نتیجه‌گیری کرد که آسیب‌پذیری نظام سلطنتی عربستان رو به رشد است. سیاست‌های عربستان از جمله ترس از آزادی بیان، برای هدایت ملتی که تا حد زیادی جوان هستند و در مقابل طوفان‌های آینده بیقرار هستند، کافی نیست. شاه ایران 36 سال پیش دریافت که نفت و سرکوبگری برای حفظ بی عدالتی‌های اقتدارگرایانه کافی نیست. خطر معامله با شیطان، همانطور که آمریکا با ریاض وارد معامله شده است، این است که شما در آغوش شیطان گرفتار می‌شوید؛ همانطور که آمریکا در یمن گرفتار شده است.

منبع: فارس
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد