حدیث روز/ جملاتی که یار امام علی(ع) درباره ایشان به معاویه گفت
معاویه از او خواست از حالات امام بگوید، گفت على(ع) را در حالى دیدم که شب پردههاى خود را افکنده بود، و او در محراب ایستاده، محاسن را به دست گرفته، چون مار گزیده، به خود مىپیچید، و محزون مىگریست...
مشرق- ضرار بن ضمرة ضبایى از یاران امام به شام رفت بر معاویه وارد شد. معاویه از او خواست از حالات امام بگوید، گفت
على [علیه السلام] را در حالى دیدم که شب پردههاى خود را افکنده بود، و او در محراب ایستاده، محاسن را به دست گرفته، چون مار گزیده، به خود مىپیچید، و محزون مىگریست و مىگفت:
اى دنیا !!! اى دنیاى حرام! از من دور شو، آیا براى من خود نمایى مىکنى؟ یا شیفته من شدهاى تا روزى در دل من جاى گیرى؟ هرگز مباد! غیر مرا بفریب، که مرا در تو هیچ نیازى نیست، تو را سه طلاقه کردهام، تا بازگشتى نباشد، دوران زندگانى تو کوتاه، ارزش تو اندک و آرزوى تو پُست است. آه از توشة اندک، و درازى راه، و دورى منزل، و عظمت روز قیامت!متن حدیث:وَ مِنْ خَبَرِ ضِرَارِ بْنِ حَمْزَةَ الضَّبَائِیِّ عِنْدَ دُخُولِهِ عَلَى مُعَاوِیَةَ وَ مَسْأَلَتِهِ لَهُ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ قَالَ فَأَشْهَدُ لَقَدْ رَأَیْتُهُ فِى بَعْضِ مَوَاقِفِهِ وَ قَدْ أَرْخَى اللَّیْلُ سُدُولَهُ وَ هُوَ قَائِمٌ فِى مِحْرَابِهِ قَابِضٌ عَلَى لِحْیَتِهِ یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِیمِ وَ یَبْکِى بُکَاءَ الْحَزِینِ وَ یَقُولُ یَا دُنْیَا یَا دُنْیَا إِلَیْکِ عَنِّى أَ بِى تَعَرَّضْتِ أَمْ إِلَیَّ تَشَوَّقْتِ لَا حَانَ حِینُکِ هَیْهَاتَ غُرِّى غَیْرِى لَا حَاجَةَ لِى فِیکِ قَدْ طَلَّقْتُکِ َلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِیهَا فَعَیْشُکِ قَصِیرٌ وَ خَطَرُکِ یَسِیرٌ وَ أَمَلُکِ حَقِیرٌ آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِیقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظِیمِ الْمَوْرِدِ.«نهجالبلاغه، حکمت77»