عضو کمیته علمی کنفرانس ملی رودخانه کارون با اشاره به وضعیت کنونی سد گتوند گفت: از آنجایی که برخی کارشناسان کمتر به وجود مشکل شوری آب اعتراف دارند و بیشتر بر سرمایهگذاری و منافع حاصل از پروژه تاکید دارند توصیه میشود که مسئولین متولی، بهرهبرداری توام با علاج بخشی این سد را به سازمانها و کارشناسانی واگذار کنند که به 2 واقعیت سد یعنی موفقیت در اهداف طرح و وجود معضل عظیم شوری واقف هستند.
کاظم حمادی در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، اظهارکرد: نقش پر اهمیت سد مخزنی گتوند در تامین نیازهای آبی جلگه خوزستان، کنترل و ذخیره سیلاب و تولید انرژی برقآبی بر کارشناسان منابع آب کشور و استان روشن است و نیازی به تکرار آن نیست.
وی افزود: سیستم سد با وضعیت آورد فعلی توانایی پاسخ به بارگذاری بیشتر در درون حوضه و یا انتقال از آن را ندارد. رودخانه مادر سد مخزنی گتوند از نظر کمی و به ویژه کیفی دستخوش تغییرات زیادی شده و با مشکلات شدید زیست محیطی و تبعات اجتماعی به ویژه در پایین دست مواجه است. حمادی تصریح کرد: مشکل اساسی مخزن سد گتوند وجود چینههای انحلال پذیر نمک به ویژه در سازند گچساران است که شامل لایه هایی از مارن انیدریت و نمک میشود. حجم قابل ملاحظهای از نمک به طول چهار کیلومتر در بالادست سد و در تماس با آب دریاچه سد وجود دارد.
عضو کمیته علمی کنفرانس ملی رودخانه کارون با اشاره به این که دیدگاههای مختلفی درباره سد گتوند وجود دارد و مطرح است، گفت: دیدگاه اول بیشتر بر موفقیت سازه در تولید انرژی برق آبی و منافع حاصل از پروژه، ذخیره و تنظیم جریان آب خروجی از سدهای بالادست و بالاخره کنترل سیلاب حوضه میانی تمرکز و تاکید دارد و کمتر به مشکلات کیفی ایجاد شده در پایین دست میپردازد و اصولاً صاحبان این دیدگاه علاقمند هستند که نشان دهند شوری آب رودخانه کارون مستقل از بهرهبرداری سد مخزنی گتوند علیا بوده است.
وی در ادامه با اشاره به دیدگاه بهره برداران، اصناف کشاورزی، مصرف کنندگان سنتی و عمده آب در پایین دست، کارشناسان و محققان زمین شناسی، کارشناسان و طرفداران محیط زیست و تا حد زیادی کارشناسان وابسته به سازمانها و مؤسسات کشاورزی و محیط زیست خاطرنشان کرد: صاحبان این دیدگاه موفقیتهای سازه در اهداف سد را نادیده میگیرند و سعی دارند تا بر شوری ایجاد شده در درون مخزن و نسبت دهی اثرات شوری سامانه کارون به سد گتوند تمرکز کنند. به طور خلاصه این دیدگاه بیان میدارد که شوری و کیفیت آب مخزن و خروجی آن به حدی رسیده که سازه با عدم موفقیت و شکست مواجه شده است.
حمادی تصریح کرد: دیدگاه سوم نیز دیدگاه کارشناسان منابع آب خوزستان و کشور (منظور آن دسته از کارشناسان که بطور مستقیم یا غیر مستقیم با موضوع سد درگیر هستند) است؛ این دیدگاه یک دیدگاه میانه و تاحدودی متمایل به سمت دیدگاه دوم به شمار می رود. این تمایل به این دلیل است که خروجی سد گتوند در ابتدای حوزه مصرف رودخانه مادر قرار دارد و هرگونه تغییر در شوری آب در ابتدای چرخه مصرف همانند قوانین فیزیکی تابش و بازتابش نور در آینههای تخت، در پایین دست اثر مضاعف خواهد گذاشت.
وی افزود: این دسته از کارشناسان ضمن پذیرش موفقیت سازه در تحقق اهداف خود (شامل تنظیم آب، تولید انرژی و کنترل سیلاب) به وجود شوری در مخزن و اثرات پایین دست آن کاملاً واقف هستند اما تاخیر در آبگیری و اعمال راه حلهای مهندسی حتی در حین بهرهبرداری را اولویت خود در علاج بخشی این سرمایه ملی قلمداد میکنند که این راه حل خیلی دیر عنوان شده است اما با سرعت بخشیدن به آن میتوانیم شاهد کارایی لازم باشیم.
حمادی با بیان اینکه شبکه پایش شوری مخزن جوابگوی نیاز محققان، مشاوران و کارشناسان دست اندر کار طرح نیست، خاطرنشان کرد: ضرورت این شبکه صرفاً در آخرین مراحل اجرایی و در بدو آبگیری احساس و اعمال شد و در مدت آبگیری و بهره برداری نه تنها تکمیل نشد بلکه به دلایلی پسروی نیز داشت.
عضو کمیته علمی کنفرانس ملی رودخانه کارون اظهارکرد: ایراد اساسی به شبکه این است که سامانه پایش مخزن در طول، عرض و عمق مخزن به صورت سه بعدی عمل نمیکند.
وی گفت: در حال حاضر مشاهدات شوری آب توسط کارفرما و از طریق مشاور به صورت نقطهای اندازهگیری میشود و سپس در اختیار سازمان مدیریت منابع آب ایران قرار میگیرد. مجری و مشاور طرح هر دو با وجود داشتن متخصصان با سطح علمی و اجرایی بالا در زمینه طراحی و توسعه طرحهای منابع آب، هنوز هم تجربه کافی در زمینه سامانه پایش کیفی آب ندارند.
وی افزود: تجربه و مرجع اصلی پایش شبکههای کیفیت منابع آب کشور از جمله مخازن سدها در دفتر مطالعات پایه منابع آب (سازمان مدیریت منابع آب ایران) با تجربه حدود 60 ساله در زمینه پایش شوری در منابع آب سطحی و زیر زمینی، نهفته و موجود است و شاید این بخش اولین بخشی است که مشکل سازند نمکی گچساران را رسماً مطرح کرد. در هر حال نیاز است پایش شوری و حتی بیوپایش مخزن (در حال حاضر بحث بیوپایش در لایههای میانی و تحتانی مخرن گزارش نشده و احتمالاً صورت نگرفته است) از بدو امر به این سازمان دولتی که نسبتاً مستقل از بدنه کارفرما، مشاور، بهربرداران و مصرف کنندگان آب و محققان دانشگاهی است، ارجاع یابد.
حمادی عنوان کرد: معتقدیم اقدامات انجام شده در زمینه پایش و بررسی میزان شوری آب، برای پر حجمترین مخزن و سامانه پر آب کشور ناکافی است. این نوع مدیریت فقط بر شوری سطح نزدیک و مماس با محور سد تمرکز دارد و کل حجم مخزن را شامل نمیشود.