اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز

آژانس، اطلاعات CIA علیه ایران را بررسی می‌کند

دو دیپلمات غربی اعلام کرده‌اند آژانس پس از افشای عملیات‌های پنهانی سیا برای خرابکاری در برنامه هسته‌ای ایران تصمیم گرفته اسنادی که سازمان‌های اطلاعاتی غربی درباره برنامه تسلیحاتی ادعایی ارائه کرده بودند، مورد بازبینی قرار دهد.

دو دیپلمات غربی اعلام کرده‌اند جزئیات یک عملیات سازمان سیا که سابقه‌ای 15 ساله داشته و در جریان یک پرونده قضایی مطرح شده، شاید بازرسان سازمان ملل را وادار سازد که برخی از اطلاعات خود درباره برنامه تسیحات هسته‌ای ادعایی ایران را مورد بررسی دوباره قرار دهند.
در این دادگاه اعلام شده که سازمان سیا قصد داشته نقشه‌های اولیه اجزای یک بمب هسته‌ای را در فوریه سال 2000 وارد ایران سازد.
پیتر جنکینز، نماینده سابق انگلستان در آژانس، می‌گوید: "این داستان نشان از این احتمال دارد که سازمان‌های اطلاعاتی دشمن قصد داشته‌اند اسنادی را در ایران قرار دهند که آژانس بعدا آنها راکشف کند. این امر مسأله‌ای بزرگ به نظر می‌رسد."مقامات ایرانی بارها اعلام کرده‌اند که اطلاعات آژانس درباره ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران ساختگی هستند.یکی از سخنگویان آژانس اعلام کرده است که این سازمان در حال ارزیابی جامع اطلاعاتی است که دریافت داشته است. سازمان سیا هنوز واکنشی به این گزارش‌ها نشان نداده است.
افشاگری‌ها درباره عملیات سیا در برنامه هسته‌ای ایران در جریان دادگاه جفری الکساندر استرلینگ در ایالت ویرجینیای آمریکا روی داد. استرلینگ یک وکیل آمریکایی و کارمند سابق سازمان سیا است که به اتهام نقض "قانون جاسوسی" (Espionage Act) و افشای اطلاعات اقدامات سازمان سیا علیه ایران با عنوان "عملیات مرلین" دستگیر شد.
بر اساس تلگرافی متعلق به می 1997 که به دادگاه ارائه شده "هدف [عملیات سازمان سیا] قرار دادن مقادیر زیادی اطلاعات ساختگی در برنامه هسته‌ای تسلیحاتی ایران بود تا آنها وارد مسیری بی‌سرانجام شده و پول و زمان‌شان هدر رود."این مسأله با فعالیت‌های بازرسین آژانس نیز در ارتباط است زیرا برخی از تردید‌های این سازمان درباره برنامه هسته‌ای ایران بر اساس اطلاعاتی قدیمی هستند که توسط سازمان‌های اطلاعاتی ارائه شده‌اند.
دان جوینر، استاد دانشگاه آلابامای آمریکا، می‌گوید که عملیات‌های پنهانی سیا نمایانگر تاکتیک‌هایی هستند که آمریکا و متحدین آن علیه ایران به کار برده‌اند. "ارائه اسناد جعلی و ساختگی هسته‌ای بخشی واقعی از فعالیت‌های این دولت‌ها برای به بیراهه کشیدن برنامه هسته‌ای ایران بودند. این افشاگری خطرات اتکای آژانس به اطلاعاتی را نشان می‌دهد که توسط طرف‌های سوم و دولت‌هایی که برنامه‌های سیاسی‌شان داری جهت‌گیری خصمانه نسبت به ایران است، تهیه شده‌اند."منبع: تسنیم

ظریف در گفت و گو با عصرایران:

یا توافق نخواهیم کرد یا به توافق کامل خواهیم رسید/ رهبر انقلاب در جریان جزئیات مذاکرات هستند

من هم اعتقاد دارم که توافق باید در حد کافی وارد جزئیات شده باشد که امکان بروز سوءتفاهم و سوءبرداشت وجود نداشته باشد. از ابتدا نیز تمام تلاشمان بر همین بوده است و به خصوص پس از تاکید مقام معظم رهبری نیز همین چارچوب را رعایت خواهیم کرد. به هر حال هیچ توافقی نخواهد بود مگر اینکه بر روی همه جزئیات به توافق رسیده باشیم.

 وزیر خارجه کشورمان در گفتگو با خبرنگار عصرایران آخرین وضعیت پرونده هسته ای را تشریح کرد.

به گزارش عصرایران، محمد جواد ظریف، در این گفت و گو به توافق یک مرحله ای، آخرین روند مذاکرات، اطلاع رهبر انقلاب از روند مذاکرات اشاره کرد و به سوالاتی درباره دو فرض موفقیت یا شکست مذاکرات پاسخ داد:

* مقام معظم رهبری تا چه اندازه در جریان مذاکرات هستند و از چه کانال هایی؟

  من بارها اعلام کرده ام که جزئیات مذاکرات خدمت مقام معظم رهبری و ریاست محترم جمهوری اطلاع رسانی می شود و ایشان در جریان جزئیات قرار می گیرند، اما اینگونه نیست که در همه زمینه ها و جزئیات اعلام نظر بفرمایند اما هر زمانی که لازم بدانند اعلام نظر می فرمایند. تمام هدف تیم مذاکره کننده و ریاست محترم جمهوری و دولت اجرای منویات مقام معظم رهبری است و این مهم را دنبال خواهیم کرد.

* تاکید اخیر رهبری مبنی بر این که توافق باید تک مرحله ای باشد، چه دلیلی داشت؟

توافق که حتما باید یک مرحله ای باشد. ما اصلی داریم که هیچ توافقی وجود نخواهد داشت تا زمانی که نسبت به همه موارد توافق صورت گرفته باشد و این اصل را در ابتدای مذاکرات ژنو نیز اعلام کرده ایم.من هم اعتقاد دارم که توافق باید در حد کافی وارد جزئیات شده باشد که امکان بروز سوءتفاهم و سوءبرداشت وجود نداشته باشد. از ابتدا نیز تمام تلاشمان بر همین بوده است و به خصوص پس از تاکید مقام معظم رهبری نیز همین چارچوب را رعایت خواهیم کرد. به هر حال هیچ توافقی نخواهد بود مگر اینکه بر روی همه جزئیات به توافق رسیده باشیم.

* اگر تا پایان ٩ تیر توافق محقق نشود، چه خواهد شد؟

من احساس می کنم نیازی نیست به این مسئله فکر بکنیم اما اگر طرف مقابل به دلیل نداشتن اراده سیاسی و یا به دلیل زیاده خواهی مانع رسیده به توافق شود، من احساس نمی کنم دنیا به آخر رسیده باشد. در چنان فرضی به جامعه بین الملل شرح خواهیم داد که زیاده خواهی طرف مقابل مانع حصول توافق شد، به دلیل اینکه رفتاری که جمهوری اسلامی در دو سال اخیر از خود نشان داده، رفتاری کاملا منطقی و قابل ارائه به دنیاست.
دنیا اگر بداند که ایران - همان طور که رهبر انقلاب فرمودند - چگونه به دنبال این بوده است که بر اساس حقوق طبیعی و یک برنامه دقیق غیرنظامی هسته ای کار را پیش ببرد و گروهی مانند صهیونست ها و نتانیاهو مانع این اقدام شدند ، آن وقت دنیا واکنش نشان خواهد داد و آن زمان است که اصولا تحریم ها از رنگ و لعاب خواهد افتاد.

* با فرض تحقق توافق، روابط ایران و جهان و نیز وضع تحریم ها و فعالیت های هسته ای ایران چگونه خواهد بود؟

فعالیت هسته ای کشورمان ادامه پیدا خواهد کرد؛ البته یک چارچوب هایی را توافق خواهیم کرد که بر اساس آن فعالیت کنیم و البته این توافق به معنی توقف برنامه هسته ای ایران نخواهد بود و قطعا توافق متضمن فعالیت های هسته ای کشورمان خواهد بود. 

روابط با سایر کشورها نیز به سمت عادی شدن خواهد رفت. البته هم اکنون نیز روابط مان با سایر کشورها عادی و معمولی است فقط چند کشوری هستند که مزاحمت ایجاد می کنند برای دیگران، که انشاء الله در صورت توافق نهایی این روابط عادی خواهد شد. حتی اگر امروز نیز با این روندی که تا کنون جمهوری اسلامی پیش رفته است. اگر توافق نیز صورت نگیرد دنیا کاملا برایش روشن خواهد بود که یک گروهی کارشکنی کردند و آن ها مخالف هرگونه توافقی بودند و زیاده خواهی کردند چرا که ایران منطقی پیش رفت ولی خوب توافقی صورت نگرفت.

* مذاکرات اکنون در چه مرحله ای است؟ گیر مذاکرات کجاست؟ کدام کشور بیشترین همکاری را می کند و کدام کشور بیشترین کارشکنی را؟

مذاکرات در مرحله جزئیات است و در مورد کلیات بحثی صورت نمی گیرد. راجع به جزئیات غنی سازی و به خصوص جزئیات رفع تحریم ها در حال مذاکره و گفتگو هستیم که این دو حوزه بسیار کار می برد. اما اینکه چه کشورهایی بیشتر همراه هستند طبیعتا دوستان ما در مذاکرات چین و روسیه هستند که مواضع متعادل تری دارند و در میان کشورهای غربی نیز حسب مورد هستند کشورهایی که مواضع متعادل و گاه تندی دارند. اما باید اعضای 5+1 به طور یک مجموعه حرکت کنند.

* همسویی برخی جریان ها در داخل با نتانیاهو در کوبیدن بر طبل عدم توافق را چگونه ارزیابی می کنید؟

به نظر من نتانیاهو به دنبال جنگ و تنش و داشتن بهانه ای برای پوشاندن سیاست های ضد انسانی رژیم صهیونیستی است.دوستان داخل کشور که نگرانی هایی دارند، به غیر از برخی که ممکن است اهداف و مقاصد جناحی و سیاسی داشته باشند، نگرانی هایشان مبتنی بر تاریخ سیاست های غلط ایالات متحده و غرب علیه ایران است. طبیعی است که مردم ما نسبت به غرب مخصوصا آمریکا سوءظن دارند و نمی توانند اعتماد داشته باشند که این وضعیت ما نیز هست. تفاوتی هم که با برخی دوستان داخلی داریم این است که ما اولا به دنبال منافع جناحی از این مذاکرات نیستیم بلکه به دنبال منافع ملی هستیم ؛ ثانیا ما احساس می کنیم که جمهوری اسلامی ایران به حدی مقتدر و توانمند هست که می تواند مذاکره کند و هر وقت مذاکرات در جهت منافع ملی بود آری خواهیم گفت و هر وقت در تضاد با منافع ملی کشورمان باشد به آن نه خواهیم گفت.

نتانیاهو: از جزییات توافق پیشنهاد شده به ایران باخبرم

وی بار دیگر با تکرار اظهارات خصمانه‌اش علیه ایران، افزود: من فکر می‌کنم که این توافق بد برای دولت اسراییل خطرناک است.

نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در آستانه دور جدید مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 در راستای جنجال سازی، اعلام کرد: از جزییات توافق پیشنهاد شده به ایران باخبرم.به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری آسوشیتد پرس، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی روز پنج‌شنبه اعلام کرد که وی جزییات توافق هسته‌ای با ایران درباره برنامه‌ هسته‌ای‌اش را می‌داند.
این اظهارات نتانیاهو یک روز پس از این اعلام شد که دولت اوباما اعلام کرد که برخی از اطلاعات تخصصی را بدون اطلاع به اسراییل نگه می‌دارد زیرا می‌ترسد که این اطلاعات درز پیدا کند.
نتانیاهو مدعی شد: ما می‌دانیم که تهران از جزییات مذاکرات باخبر است. اکنون من نیز می‌گویم که اسراییل نیز از جزییات توافق پیشنهاد شده باخبر است.
وی بار دیگر با تکرار اظهارات خصمانه‌اش علیه ایران، افزود: من فکر می‌کنم که این توافق بد برای دولت اسراییل خطرناک است.
به گزارش این خبرگزاری،‌ نتانیاهو از کاخ سفید به دلیل این‌که معتقد است هر گونه توافق با ایران موجودیت رژیم صهیونیستی را به خطر می‌اندازد عصبانی است و بر همین اساس دعوت جمهوری‌خواهان برای سخنرانی در کنگره درباره ایران دراوایل ماه مارس بدون مشورت با کاخ سفید را قبول کرده است که این سخنرانی نقض پروتکل دیپلماتیک است.منبع: ایسنا

گزارش ویژه؛

"جب بوش"؛ گزینه احتمالی جمهوریخواهان برای کاخ سفید کیست؟+تصاویر 

جب بوش، یکی از اصلی ترین گزینه‌های احتمالی برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا از حزب جمهوری‌خواه است. وی نسخه پیشرفته‌تری از جرج دبلیو بوش در روشن کردن آتش جنگ است.جب بوش یکی از طرف‌داران سیاست ریگانی در مدیریت آمریکا است.

گروه گزارش ویژه مشرق- جب بوش (John Ellis "Jeb" Bush)، بین سال‌های 1998 تا 2007 فرماندار ایالت فلوریدای آمریکا بود. وی برادر کوچکتر جرج دبلیو بوش، رئیس جمهور سابق این کشور و پسر دوم جرج هربرت واکر بوش است. جب بوش، بخشی از سلسله سیاسیون محافظه‌کار است که بیش از 50 سال سابقه کار سیاسی دارند. 

جب بوش 

جرج هربرت بوش

جرج دبلیو بوش

از جمله مواضع بوش کوچکتر در حوزه سیاست‌خارجی که بسیار روی آن تأکید دارد عبارت است از اقدام نظامی علیه کشورمان برای از بین بردن برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران. نکته بسیار مهم درباره او این است که وی از اواسط دهه 90 میلادی تا کنون یعنی از زمانی که طرفداری خود از راه‌اندازی «پروژه قرن جدید آمریکایی» Project for a New American Century) PNAC) را اعلام کرد، یکی از محبوب‌ترین سیاست‌مداران نومحافظه‌کار بوده است. گاهی در بحث‌هایی که با محافظه‌کاران راه می‌اندازد مسائل داخلی را همراه با مسائل سیاست خارجی به رخ آنان می‌کشد تا بتواند شکست‌شان دهد.

مسیر رشد جب بوش در عالم سیاست آمریکا

بعد از اتمام خدمت در ارتش، در نخستین اقدام پدرش برای ریاست‌جمهوری در سال 1980، جب بوش به فلوریدا رفت و به یک شرکت خرید و فروش زمین و ساختمان به نام گروه کدینا Codina Group پیوست. حرفه سیاسی او از اوایل سال 1984 آغاز شد؛ یعنی زمانی که مسئول حزب جمهوری‌خواه در یکی از شهرهای آمریکا به نام دِیْد Dade شد. با این حال، نفوذ سیاسی او از مرزهای این بخش کوچک از آمریکا فراتر رفت. گاردین در این باره می‌نویسد: جب بوش در سال 1985 در پشت صحنه مسئله ایران-کنترا (ماجرای مک‌فارلین - بزرگ‌ترین رسوایی سیاسی تاریخ آمریکا بعد از واترگیت که به ایران‌گیت هم معروف شد) حضور داشت و به عنوان مجرایی بین حامیان کنترایی‌های نیکاراگوئه‌ای با پدرش عمل می‌کرد.

بوش کوچکتر، سپس معاون رئیس‌جمهور شد و به مراکز بین‌المللی درمانی برای تهیه درمان دارویی رایگان به کنتراها (شورشیان ضدانقلاب نیکاراگوئه) کمک کرد. وی همچنین در سال‌های حضور در فلوریدا محبوبیت زیادی در میان جامعه کوبایی‌های تبعید شده به آمریکا کسب کرد. ارتباطات قوی جب بوش با این جامعه، شامل خدمات‌رسانی حزب جمهوری‌خواه بود. وی همچنین مدیریت کمپین انتخاباتی "ایلینا روس لتینن" Ileana Ros-Lehtinen، تنها دورگه کوبایی آمریکایی کنگره را نیز بر عهده داشته است. با این اوصاف به نظر می‌رسد ارتباطی که اکنون دولت اوباما با کوبا برقرار کرده است مقدمه‌ای باشد بر روابط آینده آمریکا با این کشور تحت ریاست جمهوری احتمالی جب بوش پس از 2016.

جب بوش نخستین بار در سال 1994 در انتخابات فرمانداری فلوریدا شرکت کرد اما با اختلاف کمی شکست خورد. چهارسال بعد برای بار دوم شرکت کرد و این بار پس از پیروزی، مدلی را به راه انداخت که در آن به شکلی سنتی روی مسائل حزب دموکرات و تامین بودجه آموزش و درمان تاکید می‌کرد. به نظر می‌رسید جب بوش به عنوان یک جمهوری‌خواه این کار را برای یارکشی از میان دموکرات‌ها انجام داده باشد. عده‌ای بر این نظر هستند که برای پیروزی در انتخابات فرمانداری، جب تلاش می‌کرد تا از برخی رفتارهای اجتماعی  (مانند خوب گوش کردن به حرف مردم) رئیس‌جمهور وقت یعنی بیل کلینتون را تقلید کند.

در میان معروف‌ترین ابتکارات جب بوش در طول هشت سال فرمانداری بر ایالت فلوریدا، تلاش‌هایش برای اصلاحات سیستم آموزش ایالتی و سیاست‌های وی در کوچک کردن دولت فدرال از همه مشهورتر هستند. نیویورک تایمز در ژوئن 2001 در این باره می‌نویسد: آقای بوش سیاست‌هایی را در پیش گرفته است که امنیت شغلی هزاران کارگر ایالت را بهتر ساخته و کنترل فرمانداری بر انتصابات قضایی و ریاست بر دانشگاه‌های ایالت را افزایش داده است.

در مجموع آنچه که به وضوح قابل فهم است، این است که جب بوش به عنوان یک جمهوری‌خواه، بیش از حد به مسائل فرهنگی و اقتصادی علاقمند است و همین نگاه ترکیبی جمهوری‌خواهی و دموکراتی است که باعث شده بتواند در مسئله برقراری رابطه مجدد آمریکا با کوبای امروز نقش مهمی بازی کند.

جب بوش اگرچه نه به خوبی نگاهش در حوزه مسائل خارجی، اما در طرف‌داری‌اش از سیاست‌خارجی جنگ‌طلبانه شهرت فراوان دارد. در سال 1997 درست پیش از اینکه به سمت فرمانداری فلوریدا برسد، یکی از ده‌ها شخصیت برجسته سیاسی بود که بیانیه اصول تأسیس پروژه قرن جدید آمریکا را امضا کرد. این پروژه تاثیر زیادی در ریگانی‌ شدن نگاه‌های سیاست خارجی آمریکا داشت. در 3 ژوئن 1997 تعداد 20 نفر از اندیشمندان و سیاست‌مداران آمریکایی بیانه‌ای را منتشر کردند که در آن از سیاست خارجی و امنیتی آمریکا در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون به شدت انتقاد شده بود. این افراد خواستار افزایش بودجه نظامی، صرف نظر کردن از دیپلماسی چند جانبه و سرنگونی صدام در عراق شدند. بیانیه پروژه قرن جدید به عنوان انجیل محافظه‌کاران نوین آمریکایی شهرت یافته است. 

جب بوش یکی از طرف‌داران سیاست ریگانی در مدیریت آمریکا است؛ نگاهی کهیک ارتش قوی و آماده برای روبرویی با هر چالشی در زمان حال و آینده را مد نظر قرار می‌دهد. جب بوش در این‌باره می‌گوید: «سیاست ریگانی در قدرت، نظامی‌گری و اخلاق، شاید امروز دیگر مد نباشد اما اگر آمریکا بخواهد موفقیت‌های گذشته‌اش را به دست آورد و امنیت مردمش را به شکلی قطعی تامین کند باید به این سمت برود.» اکثر افرادی که بیانیه تاسیس پروژه قرن جدید را امضا کرده‌اند، در دولت جرج دبلیو بوش جزو مدیران ارشد بوده‌اند. افرادی نظیر: دیک چنی، دونالد رامسفلد، پل ولفویتس، لوئیس لیبی، زلمای خلیل‌زاد، پیتر رادمن، پاول، دوبریانسکی و الیوت آبرامز.

جب بوش، پیوند عمیقی با حزب لیکود اسرائیل دارد. حزب لیکود رژیم اسرائیل که افرادی چون نتانیاهو نیز در آن عضو هستند حزبی راست‌گرا و بسیار افراطی است. یک روز پیش از انتخاب مجدد وی به سمت فرماندار فلوریدا، نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی و رئیس سابق حزب لیکود یعنی آریل شارون همراه با جب بوش دیده شده بود که این خود نشانه‌ای از ارتباط عمیق این شخص با سران اسرائیلی است؛ هرچند که نیویورک تایمز ادعا می‌کند مقامات کنسولی اسرائیل در میامی در این باره گفته‌اند که این ملاقات هیچ ارتباطی به کمپین انتخاباتی جب بوش نداشته است. اما رهبران دموکرات فلوریدا این عمل وی را تقبیح کردند و آن را نشان اعمال نفوذ کاخ سفید در کمپین انتخاباتی جب بوش دانستند. چرا که در آن زمان برادر وی رئیس‌جمهور آمریکا بود. در سال 2004 وی مجددا در یک مراسم رسمی نظامی که در خاک فلسطین اشغالی به مناسب پنجاه و ششمین روز استقلال این رژیم برگزار شده بود در کنار شارون دیده شد و متن برادرش، رئیس جمهور آمریکا در مورد آرزویش برای به ثمر رسیدن آرمان رژیم صهیونیستی را خواند.

جب بوش ارتباط عمیقی با لابی صهیونیستی در آمریکا دارد

جب بوش و همسرش کلومبا هر دو از مشاوران بنیاد آمریکای بدون مواد مخدرDrug Free America Foundation و یک سازمان مبارزه با مواد مخدر دیگر هستند. جالب آنجاست که این سازمان توسط ملوین سمبلر Melvin Semblerیکی از اصلی‌ترین حامیان مالی جمهوری‌خواهان در کنار شلدون آدلسون(شلدون آدلسون کیست؟) و یکی از طرف‌داران دو آتشه تجاوز به عراق بود که در گروهی تحت نام "دیدبان آزادی" فعالیت می‌کند.

کمپین انتخابات ریاست‌جمهوری

جب بوش، یکی از مهمترین گزینه‌های احتمالی نامزدی ریاست جمهوری در انتخابات سال 2016 آمریکا از سوی حزب جمهوری‌خواه است. در اوایل سال 2014، مدت کوتاهی بعد از گزارشی که واشنگتن‌پست درباره شلدون آدلسون (حامی مالی بزرگ حزب جمهوری‌خواه) به چاپ رساند وی به عنوان یکی از گزینه‌های انتخابات مطرح شد. شایان ذکر است که شلدون آدلسون بیش از 100 میلیون دلار برای کمپین سال 2012 هزینه کرد. این گزارش واشنگتن‌پست اشاره کرده بود که عده‌ای دیگر از حامیان بزرگ مالی جمهوری‌خواه وی را برای شرکت در انتخابات تحت فشار قرار داده بودند. واشنگتن‌پست در بخشی از آن گزارش نوشت: عده‌ای تخمین می‌زنند که اکثریت قاطعی از 100 حامی مالی اصلی میت رامنی مایل به شرکت جب بوش در این انتخابات بودند.

در دسامبر سال 2014، جب بوش اذعان داشت که تصمیم گرفته است به شکل فعالانه‌ای به دنبال پیشنهاداتش برای رسیدن به کاخ سفید باشد. بلافاصله بعد از اعلام علاقه وی به شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، از برخی پست‌های خود در چندین شرکت و موسسه غیرانتفاعی کناره‌گیری کرد. واشنگتن‌پست در این باره می‌نویسد: جدا شدن وی از چنین شرکت‌هایی را می‌توان بخشی از یک تلاش استراتژیک برای شروع رایزنی‌های انتخاباتی در حزب جمهوری‌خواه تفسیر کرد.

در میان مشاغلی که وی با آنان سر و کار زیاد دارد، نام بانک بارکلیز به چشم می‌خورد که برای پست مشاوره‌ای که وی در این بانک دارد سالانه بیش از یک میلیون دلار حقوق دریافت می‌کند. ارتباط جب بوش با بانک بارکلیز Barclays که در تحریم کوبا نقش عمده‌ای داشته تا حدی است که پس از آنکه در سال 2014مخالفتش با سیاست‌های اوباما را اعلام داشت، سعی کرد به دنبال برقراری رابطه با این کشور باشد.

در مارس 2014، جب بوش و تعداد دیگری از کاندیداهای بالقوه ریاست‌جمهوری توسط شلدون آدلسون در موسسه ائتلاف یهودیان جمهوری‌خواه Republican Jewish Coalition در فرودگاه شلدون آدلسون جمع شدند تا یکی از آنان به عنوان تنها نفر استفاده‌کننده از کمک‌های این صهیونیست افراطی انتخاب شود. بنا به گفته شاهدان این ماجرا، جب بوش در این برنامه راجع به مسائل داخلی سخنرانی مبسوطی کرده و سیاست خارجی اوباما را به باد انتقاد گرفته است؛ مسئله‌ای که برای شلدون آدلسون بسیار حیاتی است چرا که وی یک طرف‌دار دوآتشه رژیم صهیونیستی است. وی در این سخنرانی، به انفعال آمریکا در سیاست خارجی واکنش نشان داده و بنا به آنچه که مجله تایم می‌نویسد حزب جمهوری‌خواه را در مورد یک «ایزولاسیون جدید» درباره کشور آمریکا اعلام خطر کرده است. با توجه گذشته‌ای که عبارت ایزولاسیون جدید دارد، این اعلام خطر به مفهوم طرفداری جنگ است. این اعلام نظر که واشگتن‌پست از آن تمجید کرد به خوبی توسط حاضران دریافت شد و نشان داد که بوش بیشتر به سمت جناح‌مداخله‌گر در سیاست خارجی متمایل است.

جب بوش سال‌هاست که به عنوان یکی از بخت‌های ریاست‌جمهوری مطرح می‌شود. اندکی پس از انتخاب مجدد باراک اوباما به ریاست‌جمهوری در سال 2012، مفسران شروع کردند به معرفی جب بوش به عنوان برنده احتمالی انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 این کشور. زیرا معلوم شده بود که وی در حال جذب کردن رای‌دهندگان آمریکای‌جنوبی‌تبار این کشور است. در یادداشتی که وی در سال 2012 منتشر کرد نوشته است: عفو عمومی نسبت به مهاجران غیرقانونی، مهاجرت غیرقانونی را افزایش خواهد داد و نباید حق شهروندی آمریکا به همین سادگی در اختیار افراد غیر قرار بگیرد. در جایی دیگر وی تلاش کرد تا از مهاجرت غیرقانونی دفاع هم بکند.این رفتار درهم‌‌برهم و دوگانه جب بوش درباره مسئله مهاجرت به آمریکا می‌تواند به راحتی نگاه او به ژانویه 2016 را اثبات کند چرا که وی به دنبال رأی این عده در انتخاباتی است که قرار است در آن حضور یابد. وی از جهتی می‌گوید یک ملت بزرگ باید مرزهایش را محکم نگاه دارد و از سویی دیگر می‌گوید نه تنها در مورد مرزها که بسیار مهم هستند بلکه در مورد 40 درصد جمعیت مهاجر آمریکا که در اینجا زندگی می‌کنند هم باید نگاه محکم داشت. ما باید بدانیم این 40 درصد کجا هستند و مودبانه از آنان بخواهیم تا این کشور را ترک کنند.

در نظرسنجی‌ها جب بوش در میان دیگر نامزدهای حزب جمهوری‌خواه تاکنون اقبال بیشتری داشته است

جاه‌طلبی وی زمانی معلوم شد که وی از فعالان محافظه‌کار خواست تا دیدگاهشان درباره مسائل اقتصادی و فرهنگی را تعدیل کنند که اتفاقا روی نظر جوانان نسبت به این حزب بسیار موثر هم بود. وی در کنفرانسی در مارس 2013 به محافظه‌کاران گفت: بسیاری از مردم معتقدند که جمهوری‌خواهان ضد مهاجرت، ضد زن، ضد علم، ضد هم‌جنس‌گرایی، ضد کارگر و ... هستند. بسیاری از رای‌دهندگان ما هیچ تمایلی به انتخاب کاندیداهای ما ندارند، حتی اگر در مسائل اصلی با ما اشتراک داشته باشند؛ زیرا آنان حس می‌کنند دوست داشته نمی‌شوند، کسی آنان را نمی‌خواهد و حزب ما به آنان علاقه ندارد. حزب جمهوری‌خواه دیگر هرگز نمی‌تواند بخشی از جامعه را نادیده بگیرد زیرا ما تا کنون فرض گرفته‌ایم که اصول‌مان درخواست‌های کمی از آنان دارد.

گذشته از آنچه که برای جب بوش در بالا ذکر شد، بسیاری از تحلیل‌گران می‌گویند که جاه‌طلبی جب بوش متاثر از برادر بزرگ‌ترش یعنی جرج دبلیو بوش است؛ کسی که جب به شکلی نمایان از انتقاد کردن از او طفره می‌رود. جملاتی که او درباره مدیریت برادرش می‌گوید در نوع خود جالب توجه است: «جز روش مدیریتی جرج، هیچ روش دیگری وجود ندارد». همچنین وی در مارس 2013 در مورد آینده بشر این‌چنین پیش‌بینی می‌کند: «تاریخ با جرج دبلیو بوش به مهربانی رفتار خواهد کرد». پایگاه دیلی بیست The Daily Beast که معمولا نگاه انتقادی به مدیریت جرج بوش داشت، به طعنه در پاسخ جب گفته است:متاسفانه برای جب، تاریخ توسط تاریخ‌نویسان نوشته شده است. دلیل اینکه هیچ وقت جب بوش به شکلی جدی در انتخابات موفق نشد نیز همین است.دیلی بیست نتیجه می‌گیرد: هیچ جمهوری‌خواهی از اعتباری که با کسری بودجه و اسراف به دست آید لذت نخواهد برد. تا زمانی که فاجعه مدیریتی بوش در افغانستان و عراق باقی است هیچ جمهوری‌خواهی قادر نخواهد بود نسبت به شایستگی سیاست خارجی آمریکا در دوره وی حرفی بزند. جب بوش نیز همین تقلای بیهوده را خواهد کرد حتی اگر نخواهد.

جب بوش مانند برادر بزرگترش جرج بوش، طرفدار سیاست خارجی مداخله‌جویانه و آتش‌افروز است

اگرچه وی به ندرت در مورد سیاست خارجی نظر می‌دهد، به نظر می‌رسد که به شکلی خاص تمایلی به حرکت علیه نومحافظه‌کارانی که حامی برادرش بودند، ندارد اما گاهی ظلم‌هایی که آنان در حق سیاست خارجی دوران برادرش کردند را منعکس می‌کند. برای مثال، وی در فوریه سال 2012 به پایگاه نیوزمکس گفت: فکر می‌کنم که گزینه نظامی در مقابله با ایران نباید از روی میز برداشته شود. علی‌الخصوص اینکه سیاست‌های رفتاری دولت اوباما در مقابله با تهران بسیار بد عمل کرده است. جب بوش با تعجب بیان می‌دارد: بی‌عرضگی خالص و بی‌کفایتی و فساد، دولت چاوز در ونزوئلا را به زمین خواهد زد اما ما به دلیل بی‌ارادگی نمی‌توانیم عقب‌نشینی کرده و اجازه دهیم همه چیز به شکل طبیعی اتفاق بی‌افتد. در عوض وی این پیشنهاد را به دولت می‌دهد که از مولفه‌های جامعه ونزوئلا که علیه چاوز و هم‌فکرانش هستند حمایت کند.

جب بوش در سال 2003 در دفاع از تجاوز به عراق تمام‌قد ایستاد و در مارس 2013 درباره این موضوع به سی‌ان‌ان گفت: بسیاری از چیزهای تاریخ در طول زمان تغییر می‌کنند. به نظر من مردم به راه‌حلی که برادرم به جهان نشان داد احترام خواهند گذاشت؛ هم در دفاع از کشور و هم در جنگ در عراق.

در اواخر دهه 1990، وی نسبت به برادرش که موسس پروژه قرن جدید آمریکا بود، نفوذ بالقوه سیاسی بالاتری در میان نومحافظه‌کاران داشت. جیم لاب، منتقد سیاست‌های دولت آمریکا به شکلی طعنه‌آمیز می‌نویسد: درواقع، تنها امضاکننده‌ای که پای پروژه قرن جدید آمریکا را امضا کرد و هیچ نقشی در آن نداشت خود جب بوش است.نهایتا با قطعیت بالا می‌توان به این نتیجه رسید که جب بوش به عنوان نسخه پیشرفته‌تری از جرج دبلیو بوش می‌تواند از برادرش زیرکانه‌تر عمل کند چرا که وی همراه با اعتقاد راسخ به استفاده از زور و اسلحه در سیاست خارجی، در تلاش است تا قدرت نرم این کشور در ارتباط با به زیر کشیدن حکومت‌های معارض آمریکا را به شکل موثری به کار ببندد.