سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز



معاون عربی آفریقایی وزارت خارجه کشورمان گفت: ما در مقطعی از آقای بشار اسد خواستیم همسر و فرزندانش برای استراحتی کوتاه به تهران بیایند اما پاسخ وی این بود که بشار و خانواده اش سوریه را ترک نمی کنند، و در تمام سختی ها تا پایان در کنار مردم سوریه باقی خواهند ماند؛ این مقاومت و پایداری در رهبری سوریه نیز موضوع مهمی است.
پایگاه خبری العالم: "حسین امیرعبداللهیان"  معاون عربی آفریقایی وزارت خارجه کشورمان در بخشی از مصاحبه با برنامه "من طهران"، در پاسخ به سؤالی درباره اینکه آمریکا تندی لهجه اش نسبت به "بشار اسد" را کاهش داده، گفت:  اخباری که از کانال های دیپلماتیک در اختیار داریم ، می گوید آمریکایی ها از برخی از دوستان ما در منطقه در خصوص سوریه فریب خوردند؛ برخی از دوستان منطقه ای ما وعده ها و اطلاعات غلطی به آمریکا می دادند مبنی بر اینکه یک هفته یا یک ماه دیگر بشار اسد سقوط می کند، که این اطلاعات با واقعیت های سوریه در تعارض بود.

وی افزود: در اولین دیدار پس از آغاز بحران سوریه در قاهره با "حسنین هیکل" (تاریخدان و اندیشمند برجسته عرب)، وی گفت که من با فهم عربی ام می گویم "بشار اسد" توسط تروریست ها و با این روش سرنگون نخواهد شد.

امیرعبداللهیان اظهار داشت: اشخاصی که فکر می کنند با این روش ها می توانند بشار اسد را سرنگون کنند، نشان می دهند فهم صحیحی از جهان عرب و از درون سوریه ندارند.

امیرعبداللهیان تأکید کرد: به نظر می آید آمریکایی ها پس از گذشت چهار سال از مساله سوریه به این واقعیت پی برده اند، اقدام هایشان در سوریه به نتایج مد نظر آنان منجر نشده است .. این نتیجه نزدیک شدن آمریکا به شناخت واقعی تر نسبت به اوضاع در سوریه است و اینکه آمریکا دریافت اشخاصی که ادعای مخالف بودن در سوریه دارند فاقد پایگاه و نفوذ و تاثیر گذاری در سوریه هستند ، این نتیجه مقاومت ارتش سوریه در مدت چهار سال در سخت ترین شرایط است که نه تنها از هم نپاشید بلکه پیروزی های زیادی نیز کسب کرد و همچنین این امر در نتیجه پایداری شخص بشار اسد در زمینه مقاومت در برابر تروریسم است.

* مخالفت بشار اسد با استراحت خانواده اش در تهران

امیرعبداللهیان خاطرنشان کرد: ما در مقطعی از آقای بشار اسد خواستیم همسر و فرزندانش برای استراحتی کوتاه به تهران بیایند اما پاسخ وی این بود که بشار و خانواده اش سوریه را ترک نمی کنند، و در تمام سختی ها تا پایان در کنار مردم سوریه باقی خواهند ماند؛ این مقاومت و پایداری در رهبری سوریه نیز موضوع مهمی است.

* هماهنگی ایران و روسیه درباره طرح حل بحران در سوریه
وی درباره طرح های ایران و روسیه در این زمینه گفت: ما به آنچه در روسیه اتفاق می افتد با دوستانمان در مسکو هماهنگی و درباره جزییات آن بحث کردیم ، در عین حال آقای بشار اسد توسط بوگدانف و جمهوری اسلامی ایران در جریان کلیات کار قرار گرفته ، به این دلیل که لازمه هر گونه راهکار سیاسی آن است که حکومت سوریه در جریان باشد و برای تحقق آن راهکار همراهی کند.

امیرعبداللهیان تأکید کرد: برای گفتگوی مخالفان در مسکو مشکلاتی وجود دارد و چند دستگی در میان آنان هست ، یکی از نگرانی های ما آن است که بخش عمده معارضین که قرار است در مسکو جمع شوند ، فاقد پایگاه و نفوذ و قدرت تاثیر گذاری در سوریه هستند . این همان مساله ای است که می تواند برای مذاکرات مشکل ایجاد کند.

امیرعبداللهیان تأکید کرد: لذا در گفت و گو با بوگدانف و مقام های روسی تلاش کردیم که به این سمت حرکت کنیم که افراد ، گروه ها و جریان های موثر در آن نشست حضور یابند .

* بشار اسد بخش محوری راه حل سوریه

وی افزود: از دیدگاه آقای بشار اسد و حکومت سوریه این گفت و گو نه گفت و گوی حکومت و مخالفان بلکه گفت و گوی سوری سوری است. آنان معتقدند تمام اقشار و گروه های تاثیر گذار در سوریه اعم از مخالفان و جریان های موثر می توانند در این گفت و گو شرکت کنند لذا این را به عنوان شروع خوب می دانیم و معتقدیم هر چه بیشتر باید به راهکار های حل سیاسی در سوریه توجه شود.
امیرعبداللهیان درباره این که بشار اسد باید بخشی از راهکار مزبور باشد، گفت: از نظر تهران و مسکو اسد جزو محوری برای حل سیاسی در سوریه است ، پرونده خلع سلاح شیمیایی سوریه نیازمند نظام پاسخگو بود، آقای اسد مسؤولانه در قبال خلع سلاح در سوریه اقدام کرد لذا نتیجه آن شد که نماینده دبیر کل در امور خلع سلاح شیمیایی سوریه و سازمان تخصصی ذی ربط تایید کردند که خلع سلاح شیمیایی سوریه انجام شد.
امیرعبداللهیان تأکید کرد: هر گونه توافق و پیشرفت روند سیاسی در سوریه با آقای بشار اسد شروع خواهد شد اما برای پایان هر گونه روند سیاسی باید زمینه ای را فراهم کرد که مردم سوریه نسبت به آینده سیاسی کشورشان بتوانند تصمیم بگیرند . لذا پایان روند سیاسی سوریه بر عهده هیچ کشوری نخواهد بود بلکه بر عهده رای و نظر صریح و روشن مردم سوریه در فضایی آرام و منطقی و خالی از حضور تروریست ها در سوریه انجام خواهد شد.






سید امیر موسوی در گفتگو با مشرق:
روزشمار پاک‌سازی همه مناطق عراق از تروریست‌ها آغاز شده که این به لطف ائتلاف مستحکمی است که با ایران تشکیل داده‌اند و این ائتلاف به نوعی جایگزین توافقنامه امنیتی عراق با آمریکا شده است.

گروه بین‌الملل مشرق- سال 2008 توافقنامه امنیتی بلندمدتی میان رؤسای‌جمهور عراق و آمریکا به امضا رسید که شامل بخش‌ها و بندهای مختلفی بود. در بخش سیاسی، آمریکایی‌ها تأکید کردند به قانون اساسی عراق احترام گذاشته و از دولت قانونی این کشور برای اجرای طرح آشتی ملی و مقابله با هرگونه انقلاب یا کودتای نظامی حمایت خواهند کرد. در محور اقتصادی این توافقنامه، علاوه بر لغو بدهی‌های عراق و پیشرفت اقتصاد این کشور از طریق فعال‌سازی معاهده بین‌المللی شرم‌الشیخ، بر تشویق شرکت‌های خارجی برای سرمایه‌گذاری در عراق تأکید شده است.

مصاحبه با سید امیر موسوی
توافقنامه امنیتی میان "مالکی" نخست‌وزیر وقت عراق و "بوش" رئیس‌جمهور وقت آمریکا امضا شد

از طرفی، در محور امنیتی توافقنامه مذکور، بر حمایت آمریکا از دولت عراق در برابر خطرات خارجی و داخلی و همکاری برای تقویت نیروهای نظامی عراق و آموزش و تسلیح آن‌ها تأکید شده است. با این حال، اندکی پس از انتشار خبر این توافقنامه، گزارش‌هایی منتشر شد که نشان می‌داد مفاد توافقنامه همکاری عراق و آمریکا، فراتر از آن چیزی است که در سطح رسانه‌ها و محافل بین‌المللی مطرح شده است، به گونه‌ای که برخی اعضای دولت و نمایندگان پارلمان عراق، مفادی از پیش‌نویس توافقنامه‌ مذکور را افشا کردند که مخاطرات امنیتی بسیار جدی برای مردم عراق و کشورهای همسایه داشت.

از جمله این موارد که در پیش‌نویس مطرح شده بود، انجام عملیات نظامی توسط آمریکا بدون محدودیت زمانی و مکانی، بازداشت افراد مظنون از نظر امنیتی توسط نیروهای آمریکا و همین‌طور عدم اجبار حضور افراد نظامی و غیرنظامی وابسته به آمریکا در دادگاه‌های عراق بود، که به نوعی قانون کاپیولاسیون در ایران را به ذهن متبادر می‌کند.

همچنین بر اساس این توافقنامه، آمریکا می‌توانست 14 پایگاه نظامی را در عراق ایجاد کند و نیروهای آمریکایی باید بر خرید تجهیزات، تسلیح و آموزش ارتش و پلیس عراق نظارت می‌کردند. موضوع دیگری که در این پیش‌نویس مطرح شده بود، عادی‌سازی‌ روابط عراق با اسرائیل در چارچوب طرحی موسوم به "عراق، عامل استقرار منطقه" بود. شکی نیست که عامل استقرار منطقه از دید سیاست خارجی آمریکا یعنی عامل تأمین امنیت اسرائیل.

طبق برخی گفته‌ها، بندهای مخفی هم در توافق مذکور و با هدف استمرار حضور نظامی آمریکا در عراق و همچنین کاهش نفوذ ایران در این کشور، فشار بر گروه‌های شیعه و غیره وجود داشته است. بر همین اساس، اخیراً عده‌ای از اعضای پارلمان و دولت عراق درصدد برآمده‌اند تا توافق امنیتی سال 2008 با آمریکا را لغو کنند. از جمله "حسین عواد" سخنگوی حزب "الاحرار" حدود 10 روز پیش گفت که این حزب از میان اعضای پارلمان امضا جمع‌آوری خواهد کرد تا توافقنامه امنیتی منعقد‌شده میان عراق با آمریکا را لغو نماید.

مصاحبه با سید امیر موسوی
"سید امیر موسوی" کارشناس مسائل خاورمیانه

خبرنگار بین‌الملل مشرق در خصوص مفاد محوری توافقنامه مذکور و زیر پا گذاشتن آن‌ها توسط دولت آمریکا با "سید امیر موسوی" کارشناس مسائل خاورمیانه گفتگو کرده است. موسوی درباره مفاد توافقنامه و این‌که آمریکا چگونه به تعهدات خود در قالب آن عمل نکرده است، این‌گونه توضیح می‌دهد.

این توافقنامه‌ای که امضا شد 4 محور اصلی دارد که محور اول خروج نیروهای آمریکایی از عراق است که در تاریخ مشخصی نیروهای آمریکایی باید از این کشور خارج شوند و هیچ پایگاه نظامی و سرباز آمریکایی خارج از سفارت باقی نماند. این اتفاق در تاریخ مشخص انجام شد و آقای مالکی خیلی روی اجرای این توافق اصرار داشتند. از طرف دیگر برخی گروه‌های عراقی مخالف بودند و با برگزاری جلسه‌ای در اربیل عنوان کردند که این اشتباه است و تعدادی از نیروهای آمریکایی باید باقی بمانند. البته آقای مالکی و دولتش در آن زمان مصر بودند که این تمدید نشود. نظر مرجعیت هم همین بود و اجرا هم شد.

نکته دوم ابقا و ماندن برخی نیروهای آمریکا با امکانات ویژه در سفارت این کشور در عراق بود. این سفارت خیلی امکانات ویژه دارد. باند هواپیما دارد، نیروهای ویژه در اختیار سفارت است. توافق شده بود که نیروها در حد حفاظت از سفارت باقی بمانند و جایی که دولت عراق درخواست کرد، این نیروها به کمک دولت عراق بیایند.

نکته سوم مصونیت نیروهای آمریکایی بود که عراقی‌ها موافقت نکردند. نکته چهارم این بود که هر وقت عراق مورد حمله قرار بگیرد، نیروهای نظامی آمریکا به درخواست دولت عراق به کمک عراقی‌ها بیایند. این بند مهم‌ترین بندی است که اجرا نشد. بعد از این‌که داعش وارد موصل و نینوا شد، آقای مالکی درخواست کمک از آمریکایی‌ها کرد. ایشان در آن موقع نخست‌وزیر و فرمانده کل قوا بود. با این حال، آمریکایی‌ها به درخواست او عمل نکردند، به بهانه‌های مختلف مانند این‌که آقای مالکی ضدسنی‌ها و طائفه‌گراست.

مصاحبه با سید امیر موسوی
یکی از مهم‌ترین مسائل توافقنامه امنیتی آمریکا و عراق، زمان‌بندی خروج نیروهای آمریکایی بود

عراق قبل از این توافقنامه و خروج آمریکا، توافق خرید نظامی از این کشور کرده بود و مبالغی را هم پرداخت کرده بود. مبلغ این توافق حدود 50 میلیارد دلار بود که 20 میلیارد دلار را پیش‌پرداخت کردند، اما به غیر از یک هواپیمای اف 16 بدون سلاح و تجهیزات، تا به امروز هیچگونه امکاناتی به عراق داده نشده است.صدای نماینده‌های مجلس و مرجعیت و نیروهای بسیج عراق در حال حاضر بلند شده است و خواهان دو مسئله هستند: اولاً، باید یا براساس قراردادهایی که با آمریکایی‌ها بسته شده، تجهیزات داده بشود و یا قراردادها لغو شود و مبالغ پرداخت شده، عودت داده شود. دوماً آمریکا باید جدی وارد میدان شود و در مقابل داعش که یک گروه خارجی است که علیه دولت عراق وارد عمل شده، به صورت جدی‌تر به مقابله بپردازد.

نکته دیگری که اخیراً مطرح شده، انتقال مهمات و تسلیحات از طریق هواپیما به نیروهای مسلح داعش توسط آمریکایی‌هاست که مستندات و فیلم‌های آن هم وجود دارد. گروه‌های دلسوز در عراق خواهان تجدیدنظر در روابط عراق و آمریکا هستند. آمریکایی‌ها نه تنها در مقابله با داعش آن‌طور که توافق کرده‌اند کمک نمی‌کنند، بلکه مستندات زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد آمریکایی‌ها در ارائه اطلاعات به جبهه داعش کاملاً فعال هستند.

آخرین موضع‌گیری‌ها در این خصوص مربوط می‌شود به صحبت‌های "سید عمار حکیم" در کنفرانس وحدت اسلامی در تهران و همچنین آقای "ابوحسن العامری"فرمانده سپاه "بدر" در عراق که نشان می‌دهد فرماندهان و سیاسیون عراق نه تنها از همکاری با آمریکایی‌ها راضی نیستند، بلکه انتقاد جدی در این زمینه دارند.

حتی واشنگتن‌پست هم طی گزارشی اعلام کرده که آمریکا به هیچ‌وجه به دنبال نابودی داعش نیست، اما آمریکایی‌ها می‌دانند که این توافقنامه، تضمینی برای حضور و بقای آن‌ها در عراق است. کشورهای حاشیه خلیج فارس، رژیم صهیونیستی و حتی هم‌پیمانان آن‌ها در عراق نیز می‌دانند که حضور آمریکایی‌ها در عراق و بقای آن‌ها، به هم گره خورده است.

مصاحبه با سید امیر موسوی
رژیم صهیونیستی، بقای خود را مدیون تداوم توافقنامه امنیتی میان آمریکا و عراق است

از سوی دیگر آمریکایی‌ها نمی‌خواهند وضعیت عراق به وضعیت قبل از اشغال برگردد، چرا که هزینه‌های مالی و جانی زیادی در جنگ عراق داده‌اند و تلاش می‌کنند حتی اگر پایگاهی هم به دست نمی‌آورند، حداقل در ساختار حکومت و قدرت این کشور حضور داشته باشند. امروز متأسفانه همین‌گونه هم هست. ساختار دولت عراق یکپارچه نیست و عناصری در پارلمان، دولت و حتی سیستم‌های امنیتی و اقتصادی هستند که نمی‌خواهند مقابل آمریکا بایستند.

حزب "الاحرار" عراق یکی از عناصری است که به صراحت با آمریکا مخالف است و حضور این کشور در عراق را مزاحم روند بازسازی سیاسی در عراق می‌دانند. ضمن این‌که معتقدند تا زمانی که آمریکا در عراق حضور داشته باشد، گروه‌های مخالف اکثریت هم می‌توانند با حمایت واشنگتن به حرکت‌های موذیانه خود ادامه بدهند. این را مثلاً در کنفرانس "اربیل" می‌بینیم. چه گروه‌هایی در آن‌جا جمع شدند و علیه دولت آقای "العبادی" و بسیج عمومی و نیروهای امنیتی کشور موضع گرفتند.

الآن هم گروه‌های غرب و شمال عراق و منطقه کردستان تلاش می‌کنند با اعزام گروه‌هایی به آمریکا، خارج از چارچوب دولت، اقدام به خرید سلاح بکنند که این معضلی برای دولت عراق شده است. بنابراین می‌بینید که حضور آمریکا برخی گروه‌ها را منتفع می‌کند. با این وجود، خطی که الآن مخالفت با آمریکا را اعلام می‌کند، کاملاً جدی است، تابع مرجعیت است و از ایده استقلال تبعیت می‌کند. به طور جدی هم مقابل تروریست‌ها ایستاده‌اند.

این‌ها واقعاً با آمریکا مشکل دارند، اما معلوم نیست بتوانند اکثریت را در مجلس و دولت به دست بیاورند، چرا که ترکیب دولت و مجلس عراق را خود آمریکایی‌ها چیده‌اند تا اکثریت نتواند نظر خود را اعمال کند و دیگرانی که با اکثریت هم‌جهت نیستند، می‌توانند کارشکنی کنند.

مصاحبه با سید امیر موسوی
"حیدر العبادی" نخست‌وزیر عراق

*          *          *

طی روزهای اخیر اخباری درباره توافق امنیتی میان ایران و عراق منتشر شده است. خبرگزاری‌ها گزارش داده‌اند ایران و عراق توافق‌نامه‌ای امضا کرده‌اند که مطابق آن، ایران نیروهای عراقی را آموزش، مشاوره و کمک خواهد کرد تا با تروریست‌های داعش مبارزه کنند. "خالد العبیدی" ‌وزیر دفاع عراق، پس از امضای این توافقنامه با وزیر دفاع ایران گفت: "از نظر ما حمایت ایران از نیروهای مسلح عراقی ضرورتی راهبردی دارد. ما برای ریشه‌کن کردن تروریست‌ها، گزینه دیگری جز همکاری و هم‌سویی با ایران نداریم."

امیر موسوی در خصوص این توافقنامه جدید امنیتی نیز می‌گوید: "یکی از توازن‌هایی که آقای العبادی توانسته برقرار بکند این است که از یک طرف با ائتلاف ایران کار کرده و از طرف دیگر با ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا. به این نتیجه رسیده‌اند که ائتلاف‌شان با ایران بسیار توانمندتر و عملی‌تر و کارسازتر است. با همکاری همین ائتلاف هم بوده که تا الآن توانسته‌اند در مقابله با داعش موفق شوند و مناطقی از عراق را از وجود تروریست‌های داعش خالی بکنند. الآن هم روزشماری برای پاک‌سازی همه مناطق از جمله موصل و نینوا و الانبار از تروریست‌ها آغاز شده است. همه این‌ها به لطف ائتلاف مستحکمی است که با ایران تشکیل داده‌اند و این ائتلاف به نوعی جایگزین توافقنامه امنیتی عراق با آمریکا شده است."



ده عامل ثبات سوریه در محور مقاومت؛
حافظ اسد در حالی از دنیا رفت که نسبت به شکست مذاکرات سازش ناراحت نبود، بلکه نسبت به موفقیت استراتژی اش در آزاد سازی جنوب لبنان و حفظ استقلال سوریه در سخت‌ترین شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای خوشحال هم بود، آن‌هم در زمانی که حتی روسیه استقلال خود را از دست داده بود.

حافظ اسد چگونه با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کرد؟/در حال ویرایش
گروه بین‌الملل مشرق -روزنامه الاخبار در مقاله ای به بررسی کتاب بثینه شعبان مشاور مطبوعاتی بشار اسد رئیس جمهور سوریه با عنوان "10 سال با حافظ اسد" پرداخت که به زبان انگلیسی نوشته و در سال 2013  در لندن منتشر شده است. 

وی در این کتاب تأکید کرد که اگر حافظ اسد به حقوق ملی کشورش پایبند نبود می‌توانست با اسرائیل سازش کند و در اردوگاه دشمنی با آمریکا قرار نگیرد.توافق‌نامه سازش نیز متوازن و قابل استمرار بود و می‌توانست ملت سوریه را راضی کند و مانند معاهده اسلو در سال 1993 مبهم نمی‌شد تا هر بند از آن نیازمند توافق طرفین باشد و تاریخ شکست آن در ایجاد سازش را گواهی دهد.  

شعبان در این کتاب مواضع حافظ اسد از جمله نرمش دیپلماتیک و صلابت دینی در تمسک به حقوق را مورد تأکید قرار داده و برخی ابعاد مذاکراتی را که خود مسئول آن بوده را نیز تشریح کرده است. 

وی در این زمینه می‌نویسد که راهبرد مذاکراتی اسد مبتنی بر 3 محور بود: 

محور اول وحدت سرنوشت ملت‌های منطقه.اما بعد از اینکه فلسطینی‌ها و اردنی‌ها به امضای توافق با اسرائیل روی ‌آوردند، وی بر روی اسم وحدت سرنوشت سوریه و لبنان تأکید کرد. 
محور دوم اصرار به عقب‌نشینی اسرائیل تا مرزهای سال 67 بدون از دست دادن حتی یک وجب از سرزمین فلسطین یا تبادل آن بود. 
محور سوم حفظ استقلال و کرامت و توانمندی‌های دفاعی سوریه بود.وی در مناسبات سازش طبیعی خود با اسرائیل به دنبال این محورها بود. این مناسبات متفاوت از عادی‌سازی روابط و مناسبات دوجانبه است. وی تأکید داشت که نمی‌خواهد جولان را باز پس گیرد و در عوض کل سوریه را تسلیم اسرائیل کند، این همان اتفاقی بود که با مصر و اردن و فلسطین افتاد.  

حافظ اسد چگونه با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کرد؟/در حال ویرایش
روزنامه الاخبار لبنان با اشاره به اهداف تبلیغاتی این کتاب تأکید کرد که می‌توان نویسنده آن را به ویژه در مستندسازی روند مذاکرات ستود، اما در رویکرد انتقادی به این کتاب می‌توان گفت که نویسنده در بررسی راهبرد فراگیر حافظ اسد در مذاکره با آمریکایی‌ها ناموفق بوده یا این استراتژی را نادیده گرفته است. این روند روزنامه لبنانی را بر آن داشت تا نقاط عطف رویکردهای مهم‌ترین استراتژیست جهان عرب در قرن بیستم را در ده محور مورد بررسی دقیق قرار دهد. 

1-    حافظ اسد قدرت را در دست گرفت تا درگیری با جریان‌های چپ‌گرای هرج‌ومرج طلب که تحت تأثیر عوام‌فریبی گروه‌های فلسطینی بوده و خواستار انحلال ارتش عربی سوریه و تکیه بر شبه‌نظامیان شده بودند را یکسره کند. آن‌ها به دنبال ایجاد درگیری‌های طبقاتی در کشور با عنوان جنگ آزادیبخش مردمی بودند. این جنبش اصلاحی که جنبشی راست‌گرا بود، در آن زمان یک ضرورت سوری و عربی به شمار می‌رفت. 

اسد ملی‌گرا و واقع گرا بود و ساختار سوریه و عناصر تشکیل ‌دهنده آن را می‌شناخت. وی همچنین نقش اصلی سوریه در ابعاد عربی و منطقه‌ای و موقعیت تاریخی این کشور در مبارزه با دشمن اسرائیلی را درک می‌کرد. به همین علت روش شبه نظامی مبارزه که می‌توانست با شعارهای انقلابی به تجزیه ساختارهای ملی کشور منجر شود را رد کرد و در عوض تمام تلاش خود را برای بازسازی مجدد ارتش ملی و اعتقادی جدید بنا نهاد که بتواند همزمان 2 عملیات را دنبال کند: اول حفظ وحدت دولت سوریه و دوم مبارزه با اسرائیل.

حافظ اسد چگونه با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کرد؟/در حال ویرایش
این 2 مأموریت در ابعاد سیاسی به تلاش برای ایجاد هم‌بستگی اجتماعی و ملی در سوریه منجر شد، چرا که همبستگی عربی می‌توانست تمرکز بیشتری در درگیری با اسرائیل ایجاد کند. این روند می‌طلبید که کشاورزان و اقشار زحمت‌کش و سازنده در بخش‌های عمومی مورد حمایت قرار گیرند تا درگیری‌های طبقاتی در کشور ایجاد نشود.

2-    دوره حاکمیت حافظ اسد با مشارکت فعال در ممانعت از هرج‌ومرج در اردن (سالهای 1970 تا 1971) و حفظ ثبات این کشور همراه شد، این در حالی بود که سوریه اختلافات سیاسی با دولت اردن داشت، اما به علت تمایل به ایجاد محیط مناسب برای جنگ با دشمن صهیونیستی روی این اختلافات تکیه نکرد، چرا که همبستگی در بلاد شام را ساختار حیاتی دولت ملی سوریه می‌دانست. 

حافظ اسد چگونه با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کرد؟/در حال ویرایش
3-    سیاست‌های حافظ اسد باعث شد تا سوریه بتواند وارد جنگ اکتبر 1973 شود، انگیزه‌های وی از این جنگ آزادی‌خواهانه بود، در حالی که انور سادات به دنبال تحریک طرف مقابل بود، به همین علت انور سادات در حالی که جنگ در جبهه سوریه ادامه داشت، در نیمه راه حافظ اسد را تنها گذاشت. به این ترتیب بود که مصر از روند درگیری با رژیم صهیونیستی خارج شد، انصاف حکم می‌کند که سطح بالای برنامه‌ریزی نظامی و قدرت مبارزاتی و قهرمانی ارتش سوریه در جبهه جولان در جنگ اکتبر را یادآوری کنیم. 

4-    حافظ اسد با اسرائیل آتش‌بس میدانی به امضا رساند و مانند انور سادات به مسیر سازش با این رژیم کشیده نشد، این موضوع عامل اصلی آغاز جنگ داخلی در لبنان بود. اینجا هم دیدگاه هوشمندانه‌ اسد در مورد سرنوشت و نقش شبه ‌نظامیان در تجزیه رژیم‌های سرزمین شام مشخص است، حافظ اسد جنگ داخلی در سوریه را مصیبتی در تمامی ابعاد چه از منظر پروژه مقاومت در برابر اشغالگری یا حفظ وحدت لبنان و یا استفاده از این کشور به عنوان گروگانی برای حل‌وفصل آرمان فلسطین می‌دانست. 

حافظ اسد چگونه با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کرد؟/در حال ویرایش
وی تأکید داشت که موضوع فلسطین تنها منحصر به فلسطینی‌ها نیست، بلکه موضوع محوری شام و عرب‌ها به شمار می‌رود، این دیدگاه‌ها مأموریت نجات لبنان را بر عهده اسد گذاشت و به ‌این ‌ترتیب است که ما می‌بینیم با وجود درگیری دولت سوریه با دیدگاه شبه ‌نظامیان مسیحی، نیروهای سوریه برای ممانعت از مهاجرت دادن آن‌ها وارد عمل شدند. اسد دیدگاه‌هایی بلند مدت داشت و به مسائل مقطعی اهمیت نمی‌داد، بلکه منافع بزرگ سرزمین شام را مدنظر داشت. 

5-   حافظ اسد در برابر مذاکرات و معاهده کمپ دیوید ایستاد، وی نیز می‌توانست مانند انور سادات از در سازش با اسرائیل درآمده و مانند صحرای سینا، جولان را پس بگیرد و در زمره گروه‌های آمریکایی درآید، اما این پیشنهادات را رد کرد. چرا که ماهیت واقعی وی سازش به معنی آمریکایی نبود، بلکه او اعتقاد داشت که باید تا پایان با رژیم صهیونیستی جنگید. 

وی به استقلال کشور و نقش منطقه ای سوریه ایمان داشت و با اینکه درک عمیقی از سختی جنگ نظامی بدون حضور شریک مصری داشت، اما به رویکرد خود براساس مبانی اخلاقی‌اش ادامه داد. وی در این مرحله راهبرد خود را در 3 محور تعریف کرد: تلاش برای توسعه و سازندگی از داخل، آغاز ایجاد توازن استراتژیک بین سوریه و دشمن، ادامه روش جنگی با دشمن در خارج از این کشور.

حافظ اسد چگونه با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کرد؟/در حال ویرایش
6-    آمریکا و رژیم‌های مرتجع عربی به مقابله با این استراتژی پرداختند و با تحریک و حمایت و تأمین مالی و تجهیز گروه‌های وابسته به اخوان المسلمین، آن‌ها را بر ضد سوریه شوراندند. کسانی که آن روزهای سیاه را به خاطر دارند، انفجارهای متعدد در مدارس و مجتمع‌های مسکونی و ترورهای مختلف و جنایت‌های دیگر را به یاد می‌آورند.  

7-    بخش اول دهه 80 دوره درگیری دمشق با طرف‌های مختلف بود. سوریه جنگ نظامی شدیدی با اخوان ‌المسلمین در داخل و با اسرائیل و آمریکا و وابستگان فتح و شبه نظامیان مسیحی لبنان در لبنان داشت، این در حالی بود که محاصره شدید و فشارهای روزافزون بر ضد این کشور ادامه داشت، اما حافظ اسد در برابر تمام این سختی‌ها ایستاد و به توسعه داخلی و تقویت نیروهای مسلح نیز توجه داشت. وی معاهده لبنان با اسرائیل را از کار انداخت و از ایجاد مقاومت متعهد و منضبط به جای شبه‌ نظامیان در لبنان حمایت کرد و در نهایت هم پیمانی منطقه‌ای به نام حزب‌الله ایجاد شد. اسد همچنین از مقاومت فلسطین و انتفاضه اول نیز حمایت کرد. 

حافظ اسد چگونه با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کرد؟/در حال ویرایش
8-    در تمام این درگیری‌ها حافظ اسد با وجود ادامه جنگ سرد از حمایت اتحاد جماهیر شوروی و در درجه دوم از طرف هم‌پیمان ایرانی خود حمایت می‌شد. دیدگاه‌های راهبردی عمیق وی او را به این نتیجه رساند که اتحاد جماهیر شوروی تجزیه می‌شود و عرصه سیاست بین‌المللی را رها می‌کند، همچنین ایران نیز با وجود حمایت از دمشق در آن زمان یک قدرت بین‌المللی کافی برای تأمین موازنه قدرت به شمار نمی‌رفت. 

علاوه بر این‌ها ورود نیروهای عراقی به کویت -صرف‌نظر از عوامل و مشروعیت آن- هشدارها در مورد تخریب عراق و ارتش آن را تقویت کرد، این در حالی بود که عراق و ارتش آن از دیدگاه حافظ اسد عمق استراتژیک سوریه و اردن در مقابله با اسرائیل به شمار می‌رفت.

9-    در این شرایط اسد 2 گزینه پیش رو داشت ، گزینه اول خودکشی در سایه فروپاشی موازنه های بین‌المللی و منطقه‌ای قدرت بود و گزینه دوم تسلیم شدن. این رهبر باتجربه با آمیختن این 2 گزینه روش سومی را ایجاد کرد که البته پیچیده بود و خیلی‌ها توان درک آن را نداشتند. وی می‌دانست که باید هزینه بپردازد، به همین علت تصمیم گرفت که به دشمنانش چیزی بدهد که ارزش عملیاتی نداشت و در مقابل از ابعاد روانی برای آن‌ها هزینه زیادی داشت. مشارکت نمادین در جنگ موسوم به آزادسازی کویت این ایده را عملیاتی کرد. اسد بعد از آن چیز دیگری را به دشمن نداد.  

حافظ اسد چگونه با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کرد؟/در حال ویرایش
وی مرحله تک‌قطبی جهان را برای تحقق دستاوردهایی به کار گرفت که مهم‌ترین آن‌ها حفاظت از دولت سوریه و گزینه‌های اقتصادی و اجتماعی و ملی با حفظ تمامیت و استقلال در سیاست خارجی این کشور و پایان دادن به محاصره و تحریم‌ها و پیشبرد روند اقتصاد داخلی این کشور بود. 

توقف جنگ و معیارهای دوگانه قدرت در لبنان و نوسازی ارتش لبنان به عنوان ستون وحدت دولت و ثبات این کشور و ایجاد مقاومت منضبط در این کشور و توانمند شدن آن در حمایت از مقاومت فلسطین و تلاش برای رفع محاصره عراق از دیگر مواضع حافظ اسد در این دوره بود . در نهایت وی موفق شد باخت از دست دادن هم‌پیمان شوروی خود را با دستاوردهایی که با منافع عالی سوریه یا نقش این کشور در مبارزه با اسرائیل منافاتی نداشت، تغییر دهد. 

حافظ اسد چگونه با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کرد؟/در حال ویرایش
10-    در اینجا به مذاکراتی برمی‌گردیم که شعبان به ذکر آن پرداخته است.طبعاً حافظ اسد جادوگر نبود، بلکه به مجادله تاریخ اعتقاد داشت. وی در زمان ورود جهان به مرحله تک‌قطبی رکود نداشت. وی به مذاکرات به عنوان مسیری برای سازش شرافتمندانه نگاه نمی‌کرد، چرا که می‌دانست این دستاورد غیرممکن است، بلکه به عنوان روشی برای همزیستی با آمریکا در مرحله پیروزی بین‌المللی آن با کمترین خسارت‌ها و بیشترین دستاوردهای ممکن به این مذاکرات می‌نگریست. 

حافظ اسد چگونه با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کرد؟/در حال ویرایش
شعبان در مراحل متعددی تردیدها و خشم علنی و غیرعلنی اسد از مذاکرات سازش ماراتن گونه را به ثبت رسانده است. ما طبعاً این نکته را رد نمی‌کنیم که حافظ اسد به این صورت فکر می‌کرد: اگر این اقدامات به عقب‌نشینی کامل اسرائیل از جولان تا مرزهای سال 67 بدون دادن امتیازات اساسی و ضربه به استقلال سوریه و نقش و تاریخ ملی و کرامت این کشور منجر شود، این یک نتیجه ممتاز در ابعاد سوری و عربی است. 

این روند آزادسازی اراضی سوریه را در بر دارد و در عین حال بیهوده بودن عقب‌نشینی‌های مصری‌ها و فلسطینی‌ها و اردنی‌ها را فاش می‌کند و شاید آن‌ها را به تجدید نظر در مواضع خود وادار کند. البته اسد با بصیرت و هوشمندی استراتژیک خود می‌دانست که بازپس‌گیری جولان در مذاکرات در سایه شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای موجود در دهه 90 استقلال سوریه را به نفع ائتلاف آمریکایی- اسرائیلی از بین می‌برد.

اگر حافظ اسد مانند انور سادات  و ملک حسین و یاسر عرفات اهل سازش بود، سازش را مهم‌تر از دستیابی به چند متر از سرزمین‌های خود در سواحل طبریا می‌دانست. از دیدگاه واقع ‌گرایانه به دست آوردن چند متر از زمین با وجود اهمیت نمادینی که دارد نمی‌تواند مانعی جدی برای ایجاد سازش باشد. شعبان می‌نویسد که آنچه اسد از آن می‌ترسید، این  بود که عقب‌نشینی اول به عقب‌نشینی های متوالی آینده منجر شود. اصرار اصلی حافظ اسد به حفظ استقلال سوریه بود و از دست دادن این موضوع با هیچ امتیازی از سوی طرف مقابل قابل قبول نبود.  

حافظ اسد چگونه با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کرد؟/در حال ویرایش
اسد مرد صلح بود، اما صلح بین سوری‌ها و سرزمین‌های شام و عرب، طبعاً این روش با سازش با اسرائیل منافات دارد.اسد در حالی از دنیا رفت که نسبت به شکست مذاکرات سازش ناراحت نبود، بلکه نسبت به موفقیت استراتژی اش در آزاد سازی جنوب لبنان و حفظ استقلال سوریه در سخت‌ترین شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای خوشحال هم بود، آن‌هم در زمانی که حتی روسیه استقلال خود را از دست داده بود.

حافظ اسد چگونه با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کرد؟/در حال ویرایش
اسد مرد، اما چنین مجد و عظمتی را برای سوریه پیش‌بینی نمی‌کرد، وی دولت با همبستگی بالا و ارتش قوی و فرماندهی‌ ثابت ‌قدم را به جای گذاشت، بشار اسد طبعا شجاع تر از پدرش نیست، اما دولت را در شرایطی بهتر تحویل گرفته است: روسیه استقلال خود را باز یافته و ایران قوی‌تر از قبل شده و ارتش سوریه به سلاح‌های پیشرفته‌تر و تکنولوژی‌های برتر دست پیدا کرده و حزب‌الله به قدرتی شکست‌ناپذیر تبدیل شده و اشغالگری آمریکا در عراق شکست خورده است و اسرائیل شکست خود را در جنگ لبنان 2006 تجربه کرد. 

حافظ اسد چگونه با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کرد؟/در حال ویرایش
دشمنان سوریه غافلگیر شدند، آن‌ها بشار اسد را جوانی آمریکایی شده می‌دانستند، اما در این برداشت اشتباه کردند. سوریه مستقل در آستانه خیزش اقتصادی و سیاسی و دفاعی جدید قرار داشت که می‌توانست موازنه قدرت در منطقه را دگرگون کند، امپریالیسم سعی کرد از طریق لبنان کودتایی را بر ضد بشار اسد انجام دهد، اما شکست خورد. 

حافظ اسد چگونه با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کرد؟/در حال ویرایش
مدتی بعد توطئه بزرگ 2011 شکل گرفت، البته در ایجاد این توطئه برخی سیاست‌های منحرف شده از روش اسد بزرگ سهیم بود، تسلط اقتصادی و بازار سرمایه داری و عقب‌نشینی از حمایت از کشاورزان و ایجاد روابط استراتژیک با دشمن ترکی از جمله این اشتباهات بود. البته با این وجود میراث دولت ملی سوریه و قهرمانی ارتش ملی این کشور با فرهنگ بشار اسد و جدیت و صلابت رئیس جمهور جوان این کشور و جامعه متمدن و تولید گرای سوریه عواملی هستند که حتی با وجود بالا بودن هزینه‌ها مژده پیروزی قطعی بر این توطئه‌ها را می دهند. 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد