مصطفی داننده: مطهری، رفع حصر، فتنه، نمایندگان مجلس، قوه قضائیه، روحانی، شورای عالی امنیت ملی، کلماتی است که بعد از سال 88 بارها و بارها کنار هم آمده است و زمینه ساز جنجالهای فراوانی در کشور شده است.
علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از جمله معدود نمایندگانی است که به صورت جدی پیگیر مسائل و حاشیههای انتخابات ریاست جمهوری سال 88 است. او معتقد است با توجه به پایان رسیدن دوران سخت سال 88، میتوان به حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی پایان داد و آنها را در کنار محمود احمدی نژاد در دادگاهی صالح محاکمه کرد.
این اظهارات علی مطهری، چندان به مذاق برخی نمایندگان مجلس خوش نمیآید و آنان مطهری را متهم به فتنه گری و حمایت از سران فتنه میکنند. نمونه بارز این رفتار روز گذشته در حین سخنرانی مطهری رخ داد. نمایندگان مجلس در اعتراض به سخنان مطهری کاری کردند که سخنان او نیمه تمام بماند و حتی درگیری فیزیکی نیز به این بهانه در مجلس رخ بدهد.
عابد فتاحی ماجرای درگیری مجلس را اینگونه روایت میکند:«ناگهان احساس کردم موج عظیمی از نمایندگان به سوی مطهری روانه شدند.
وقتی احساس کردم مساله جنجال آمیز شد به طرف تریبون رفتم و به دلیل فشار مخالفان به سمت مطهری، ناچار شدم تریبون را از حضور برادران مخالف خالی کنم تا بتواند به نطق خود ادامه دهد. در این میان ورودی تریبون را گرفته بودم تا نمایندگان امکان نزدیک شدن به مطهری را نداشته باشند. درگیری همچنان ادامه داشت. من سه بار پیش مطهری رفتم و گفتم توروخدا بس است، ادامه ندهید. اما قبول نکرد و گفت باید حتما نطقم را تمام کنم. در این شرایط ابوترابی به مطهری گفت شما که به حرف من گوش نمی دهد حداقل نمایندگان دیگر به حرف من گوش کنند و بر صندلی های خود بنشینند. زمانی که مطهری بار دیگر نطق خود را ادامه داد مخالفان از طرف چپ تریبون وارد شدند و خواستند نطق مطهری را پاره کنند که او دفاع کرد و اجازه نداد. اما نمایندگانی که موفق نشده بودند موجی او را به سمت در خروجی صحن هل داده و او بر زمین افتاد و به خاطر فشارها دستهایش زخمی شد.»
با زخمی شدن دستهای مطهری، داستان روز گذشته مجلس به پایان رسید. تا پارلمان ایران بازهم شاهد درگیری فیزیکی در صحن علنی خود باشد. پیش از این نیز در ادوار مختلف مجلس ایرانیان شاهد درگیریهای فیزیکی و لفظی گوناگونی میان نمایندگان مجلس بودند.
مجلس اول شورای اسلامی بیشک از پربارترین و جنجالیترین مجالس ادوار ایران بوده است که در آن تمام جریانهای سیاسی با سلایق مختلف در آن حضور داشتند. از مهندس بازرگان تا صادق خلخالی!
از آستین بالا زدن موسوی تبریزی تا سیلی خوردن معین فر
همین تضارب آرا زمینه تنشهای سیاسی فراوانی را به وجود آورده بود. اولین درگیری حاصل از انتخابات مجلس شورای اسلامی نه در صحن علنی مجلس بلکه در قم اتفاق میافتد. آیتالله نوری همدانی از مراجع معظم تقلید قم در خاطرات خود به افتتاحیه این مجلس و دیدار با برخی نمایندگان در قم و ماجرای سخنرانی مهندس بازرگان اشاره میکند و میگوید:« مهندس بازرگان همین طور صحبت میکرد که علما خوب است در سیاست و مدیریت مملکت دخالت نکنند، چون تجربهشان کم است. آنها باید فقط نظارت داشته باشند. ما که تجربهمان زیاد است، بهتر است مدیریت مملکت را به عهده داشته باشیم و ... که ناگهان آقای سید حسین موسوی تبریزی، داماد ما، که یکی از وکلای دوره اول مجلس شورای اسلامی از تبریز بود و در آخر جمعیت نشسته بود، از جایش بلند شد.آستینهایش را کمکم بالا زد و قدم به قدم جلو آمد و گفت: «گوش کردن به این حرفها خلاف شرع است.» و آمد و دستش را با سرعت و شدت بلند کرد و خواست کشیده بسیار محکمی به صورت آقای مهندس بازرگان بزند که بعضی از کسانی که در اطراف آقای بازرگان بودند بلند شدند و نگذاشتند. خلاصه مجلس به هم خورد.»
درگیری موسوی تبریزی با مهندس بازرگان سرآغاز، تنشهای سیاسی در اولین دوره مجلس شورای اسلامی بود که یکی از معروف ترین آنها حمله به علیاکبر معینفر در حین ادای نطق پیش از دستور از تریبون مجلس و به هم زدن سخنرانی مهندس مهدی بازرگان بود. مهندس بازرگان که بعد از استعفا از ریاست دولت موقت با رای مردم راهی مجلس شورای اسلامی شده بود، در نطقهای خود به عملکرد دولت و نیروهای امنیتی اعتراض میکرد که در جریان یکی از این نطقها یکی از جنجالی ترین روزهای مجلس شورای اسلامی شکل گرفت.
در 15 مهر سال شصت، مهندس بازرگان در نطق خود به نحوه برخورد با مردم اعتراض کرد و بارها با شعار « مرگ بر بازرگان» نمایندگان مجلس سخنان وی قطع شد و سرانجام به این جمله رسید که:« ﻣﺼﻴﺒﺖ ﺑﺎرﺗﺮ از ﻫﻤﻪ و ﺣﺎﺻﻞ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻫﺎ و ﺑﻲ رﺣﻤﻲ ﻫﺎ اﻓﺰوده ﺷﺪن ﻧﺎراﺿﻲ ﻫﺎ و اﻧﺘﻘﺎﻣﺨﻮاﻫﺎن و ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻛﻨﻨـﺪﮔﺎن از اﻧﻘﻼب و دﻳﻦ اﺳﺖ و ﺣﻴﺜﻴﺖ و ﺣﻘﺎﻧﻴﺖ اﺳﻼم ﻛﻪ در دﻧﻴﺎ ﻟﻜﻪدار ﻣﻲﻛﻨﺪ...» بیان این جملات کافی بود تا صبر برخی از نمایندگان به پایان برسد و به سمت بازرگان هجوم ببرند. حجت الاسلام صادق خلخالی از جمله مشهورترین حمله کنندگان به مهندس بازرگان بعد از آن نطق معروف بود. بعد از این حمله سخنرانی بازرگان نیمه تمام باقی ماند.
اما مشهورترین درگیری مجلس اول به سال 62 و نطق هاشم صباغیان و حمله به معین فر اختصاص دارد هنگام نطق پیش از دستور هاشم صباغیان، نیروهای موسوم به خط امام به این نطق اعتراض کرده و جلسه مجلس متشنج میشود، در این هنگام معینفر به سمت تریبون رئیس مجلس رفته و دو دستش را بر روی میز هاشمی زده و فریاد میزند: «آقای رئیس، این چه وضعیتی است، چرا مجلس را آرام نمیکنید؟ در این هنگام عادل اسدی، نماینده اهواز، با سیلی محکمی با معین فر برخورد میکند.»
اکبر هاشمی رفسنجانی که در آن زمان عهده دار ریاست مجلس شورای اسلامی بود در خاطرات خود این ماجرا را اینگونه روایت میکند:«سه شنبه ۱۰ آبان ۱۳۶۲ در جلسه علنی، آقای [هاشم] صباغیان [نماینده تهران] در نطق پیش از دستور، با مظلوم نمایی، جریان برخورد روز جمعه را گفت و آخر صحبت او آقای قرهباغ دخالت کرد و دعوایشان شد. بهکتک کاری رسید. تریبون را قطع کردم و پخش از رادیو قطع شد. آقایان [علی اکبر] معینفر و [هاشم] صباغیان را به اتاقی منتقل کردند و تحت حفاظت گرفتند. جلسه را دوباره شروع کردم وبرای مردم ماجرا را مختصرا توضیح دادم.»
که ناگاه غفاری خشمگین/ برآورد دستانش از آستین
معینفر نیز حمله هادی غفاری را اینگونه توضیح میدهد: «حضار جلسه ملاحظه کردند که حدود ۱۰ نفر از نمایندگان محترم بر سر آقای صباغیان ریختند و با ضربات مشت و لگد ما را مضروب و مصدوم کردند. خصوصاً حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای هادی غفاری با خارج ساختن کفش از پای خود و کوفتنهای مرتب بر سر و صورت و بدن اینجانب گوی سبقت را از دیگران ربودند.»
فخر الدین حجازی، داستان حمله هادی غفاری به معین فر را در قالب شعر کوتاهی اینگونه به نظم روایت میکند:« معینفر مقاوم چو پیلان مست/ به این سوی و آن سوی میبرد دست/که ناگاه غفاری خشمگین/ برآورد دستانش از آستین/ بزد مشت بر کله چاق تن/ که خون از سرش گشت فواره زن»