سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز




صاحب وب‌سایتی در مسکو با هک کردن بیش از 73 هزار دوربین مداربسته کشورهای مختلف دنیا، اقدام به پخش آنلاین تصاویر آنها در فضای مجازی کرده است.
 به گزارش گروه اجتماعی مشرق، از این تعداد 143 دوربین متعلق به ایران است که تصاویرشان به شکل آنلاین در این وب‌سایت پخش می‌شود.
دوربین‌هایی که مورد حمله سایبری وب‌سایت insecam قرار گرفته متعلق به کشورهای مختلف دنیاست و تصاویر آنها از مکان‌های عمومی همچون تفریحگاه‌ها و پارکینگ‌ها تا نقاط خصوصی همچون منازل افراد را در بر می‌گیرد. به نظر می‌رسد این دوربین‌ها از مدل‌ها و سازندگان مختلف هستند.
بر اساس این گزارش، ایران نیز از این حمله سایبری در امان نبوده و بیش از 140 دوربین هک شده به این کشور اختصاص دارد؛ خبری که هنوز از سوی مقامات رسمی کشور تأیید یا تکذیب نشده است.
هنوز هویت صاحب این وب‌سایت پنهان مانده است اما او در وب‌سایتش انگیزه این اقدام خود را نشان دادن اهمیت تنظیمات امنیتی عنوان کرده است.همچنین او اشاره کرده که خارج شدن دوربین‌های هک شده از فهرست این وب‌سایت به سادگی و تنها با تغییر گذرواژه دوربین‌های هک شده امکان‌پذیر است.



اسقف آمریکایی پس از بازگشت از ایران در گفتگو با مشرق:
"ریچارد پیتس" با اشاره به برخورد فوق‌العاده مهربانانه و دوستانه مردم ایران با هیئت آمریکایی، گفت: امیدوارم تقریب بین تشیع و مسیحیت، بتواند دیدگاه‌های هسته‌ای تهران و واشنگتن را به هم نزدیک کند.
گروه بین‌الملل مشرق - کمتر از یک ماه به پایان مذاکرات هسته‌ای ایران و کشورهای 5+1، خبرگزاری فرانسه خبری را  به نقل از اعضای "کنفرانس اسقف‌های کاتولیک آمریکا" منتشر کرد که اعضای این گروه به مذاکره‌کنندگان غربی تأکید کرده اند که فتوای مقام معظم رهبری مبنی بر ممنوعیت تولید و استفاده از سلاح‌های هسته‌ای را در روند مذاکرات، کاملاً لحاظ کنند. 

این 
هیئت شش نفره متشکل از کشیش‌ها و متخصصین آمریکایی، اسفندماه پارسال به ایران سفر و با علمای شهر قم دیدار کرده بودند تا از نزدیک، اعتبار و وزن سیاسی فتوای رهبر معظم انقلاب را بررسی کنند.

اگرچه پس از صدور فتوای ممنوعیت تولید و استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی از جمله سلاح‌های هسته‌ای، عده‌ای در داخل و خارج از کشور تلاش کردند تا این فتوا را خالی از ارزش حقوقی و سیاسی جلوه دهند و این گونه القا کنند که فتوای رهبر انقلاب به سادگی می‌تواند تغییر کند و یا لغو شود، نتیجه‌ای که هیئت آمریکایی از سفر خود به ایران گرفته‌اند، کاملاً متفاوت است.

اسقف "ریچارد پیتس" یکی از اعضای هیئت سفرکننده به ایران، با تأکید بر این که فتوای رهبر انقلاب باید در مذاکرات هسته‌ای به طور جدی لحاظ شود، در خصوص این مذاکرات می‌گوید: ‌"آمریکا و  غرب در مورد ایران دچار سوء‌برداشت بزرگی هستند." هیئت آمریکایی پس از بازگشت از سفر خود به ایران تأکید کرده‌اند که بر اساس اصول بنیادین فقه تشیع، دسترسی به تسلیحات کشتار جمعی ممنوع است و این مسئله باید در مذاکرات لحاظ شود. توصیه این هیئت آمریکایی به مذاکره‌کننده‌های غربی، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های بین‌المللی و همچنین رسانه‌های داخلی داشته است.

خبرنگار بین‌الملل مشرق در این خصوص با اسقف "ریچارد پیتس" رئیس "کمیته صلح و عدالت بین‌المللی"زیرمجموعه "کنفرانس اسقف‌های کاتولیک آمریکا" گفتگو کرده است. متن مصاحبه مشرق با این اسقف مسیحی به شرح زیر است.

اسقف ریچارد پیتس
اسقف "ریچارد پیتس"

لطفاً ابتدا درباره سفری که به ایران داشتید توضیح بدهید. چه کسانی در هیئت آمریکایی حضور داشتند و در جریان این سفر چه اتفاقی افتاد؟

هیئت ما در قالب شش نفر به ایران سفر کرد. اسقف اعظم "تئودور مک‌کاریک" که اسقف اعظم بازنشسته واشنگتن است، اسقف "دنیس مادن" رئیس کمیسیون گفتگوی ادیان، و من که سومین اسقف بودم. علاوه بر ما سه نفر دیگر هم در این هیئت بودند: دکتر "جان اشتاین‌برونر" استاد سیاست عمومی در دانشگاه مریلند، دکتر "استیون کولچی" مدیر دفتر عدالت و صلح بین‌الملل کنفرانس اسقف‌های کاتولیک آمریکا، و "ابراهیم محسنی" دانشجوی دکترای دانشگاه مریلند که تابعیت ایرانی و آمریکایی دارد.

گروه ما به دعوت و با همکاری مقامات ایرانی در قم به ایران سفر کرد. هدف ما فقط این بود که فرصت پیدا کنیم تا با هم گفتگو کنیم و بین شیعیان و کاتولیک‌ها بر اساس واقعیت، عدالت و صلح مذاکره برقرار کنیم. ما معتقدیم که این گفتگوها بین دو طرف باید برقرار شود و در نهایت ممکن است به نوعی توافق بین دولت‌های دو کشور منجر شود. به همین خاطر بود که ما مستقل از دولت آمریکا و به نمایندگی از جامعه اسقف‌های کشورمان به ایران سفر کردیم.

طی دیدار 4، 5 روزه خود در قم، به گرمی مورد استقبال قرار گرفتیم. بسیار از این سفر لذت بردیم و حتی زمانی که به گشت و گذار می‌رفتیم هم برخورد مردم با ما فوق‌العاده مهربانانه بود. مردم به ما سلام می‌کردند و با ما عکس می‌انداختند.

موضوع مورد بررسی ما فتوایی بود که آیت‌الله خامنه‌ای درباره سلاح‌های هسته‌ای صادر کرده است. می‌خواستیم از نزدیک ببینم که این فتوا تا چه اندازه در ایران اعتبار و وزن سیاسی دارد. نتیجه‌ای که گرفتیم هم این بود که تشیع با تولید و استفاده از سلاح‌های هسته‌ای مخالف است و این همان نتیجه‌ای است که ما امروز در مسیحیت کاتولیک به آن رسیده‌ایم: استفاده از سلاح‌های هسته‌ای از بحث بازدارندگی فراتر رفته است، چون این سلاح‌ها موجب مرگ تعداد زیادی شهروند غیرمسلح می‌شود.

ما درباره فتوای آیت‌الله خامنه‌ای تحقیق کردیم و فهمیدیم که در جامعه ایران تا چه اندازه اهمیت دارد و در بحث‌های بین خودمان هم به نتیجه‌ای رسیدیم که در نهایت در قالب یک بیانیه مشترک این نتیجه را منتشر کردیم و گفتیم که هر دو مذهب در این مسئله خاص توافق نظر دارند.

اسقف ریچارد پیتس
از راست: 
"استیون کولچی"، اسقف "دنیس مادن اسقف "ریچارد پیتس"، و اسقف اعظم"تئودور مک‌کاریک" در کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی قم

گروه دیگری از اسقف‌های کاتولیک هم تا کنون به ایران آمده‌اند که یکی از آن‌ها مشاور مذهبی باراک اوباما بود. آیا این گروه با گروه شما ارتباط خاصی دارد؟

خیر. ما یک گروه کاملاً متفاوت هستیم که به جناح‌های سیاسی یا به دولت آمریکا وابستگی نداریم. ما به عنوان رهبران مذهبی ساکن آمریکا به ایران آمدیم تا با روحانیون ایرانی، حدود 5 روحانی و رهبر دینی، در قم دیدار کنیم. سفر ما کاملاً مستقل بود و می‌خواستیم به دولتمان نشان بدهیم که موضع اسلام شیعی درباره سلاح‌های هسته‌ای چیست.

گروه شما بیانیه خود را درباره فتوای هسته‌ای صادر کرده است. اگر دولت آمریکا این فتوا را بپذیرد، بخش عمده تنش‌ها بین دو طرف از بین می‌رود و می‌توانند به توافق برسند. به نظر شما بیانیه شما تا چه اندازه می‌تواند بر تصمیمات دولت آمریکا تأثیر بگذارد؟

به نظر من دولت آمریکا هم می‌داند که ما مستقل هستیم و از گزارش ما هم کاملاً آگاه است. مسلماً این گزارش را مدنظر هم قرار خواهند داد، چون ما گزارش را برای دولت فرستاده‌ایم و بنابراین از سفر ما به ایران و نتیجه سفرمان مطلع هستند. تنها کاری که الآن می‌توانیم بکنیم این است که امیدوار باشیم گزارشمان تأثیر خوبی روی تصمیمات دولت بگذارد.

در ایران، اگر یک رهبر دینی فتوا یا بیانیه‌ای صادر کند، افکار عمومی کاملاً تحت تأثیر قرار می‌گیرند. آیا در آمریکا هم همین گونه است؟ گزارش شما چه تأثیری روی افکار عمومی آمریکا خواهد داشت؟

در آمریکا برداشت مردم از بیانیه‌های مذهبی بسیار متنوع است. به دلیل تاریخ اخیر آمریکا، واکنش مردم به مذهب بسیار پیچیده شده است. ما هم در همین جامعه هستیم و باید تلاش کنیم تا به گونه‌ای پیش برویم که بیانیه‌های مذهبی بتوانند تأثیر بیش‌تری روی افکار عمومی بگذارند.

به نظرم فتوای هسته‌ای رهبر ایران تا کنون در بین مردم آمریکا به طور علنی و گسترده بیان نشده و جز عده‌ای خاص، بقیه مردم آمریکا اطلاع زیادی در این‌باره ندارند. با این وجود، سفر ما به ایران و اخبار بازگشت ما و نتیجه‌ای که گرفتیم، می‌تواند مسئله فتوا را برای مردم آمریکا بیش‌تر جا بیندازد، حتی با وجود این که افکار عمومی در آمریکا به سادگی قابل نفوذ نیست و نمی‌توان آن را راحت تغییر داد.

اسقف ریچارد پیتس
اسقف اعظم "تئودور مک‌کاریک"

این سفر اولین سفر شما به ایران بود. لطفاً توضیح بدهید که چه عاملی باعث شد تا به ایران سفر کنید.

کمیته ما مشغول بحث درباره روابط سیاسی بین کشور ما با ایران بود. از طرفی هم می‌دانستیم که این فتوای هسته‌ای صادر شده است. بنابراین می‌خواستیم درباره اعتبار و وزن سیاسی این فتوا بیش‌تر بدانیم. برای همین هم با ایران تماس برقرار کردیم و پاسخ ما را با دعوتنامه دادند. به قم رفتیم و سپس با این نتیجه به آمریکا برگشتیم که فتوا کاملاً در اجماع عمومی جامعه ایران نقش دارد.

ما در جوامع مذهبی همواره هدفمان برقراری صلح و ارتباط میان کشورهاست. پاپ "فرانسیس" هم به ما گفت که به ایران بیاییم و گفتگو کنیم تا بتوانیم موقعیت‌های متقابل همدیگر را درک کنیم و با هم وارد رابطه‌ای مبتنی بر اعتماد شویم و به نفع مردم پیش برویم. امروز، دنیا به یک محله کوچک تبدیل شده است. بنابراین ما هم خواهان گفتگو و برقراری ارتباطی هستیم که امیدواریم نتیجه‌بخش باشد و منجر به کاهش تنش‌ها در دنیا بشود.

تصویری که از ایران در اغلب کشورهای غربی ارائه می‌شود، تصویر بسیار بدی است. تصوری که شما از ایران داشتید چه بود و آیا با آن‌چه واقعاً در سفر خود دیدید فرق داشت؟

متأسفانه تصویری که از ایران ارائه شده است، تصویری واقعی نیست، بلکه یک کاریکاتور از ایران است، اما من خودم از افراد دیگری که به ایران سفر کرده بودند، شنیده بودم که برخورد بسیار خوبی با آن‌ها شده است. خود من هم برخوردی که از مردم ایران دیدم بسیار مهربانانه و خوب بود. واقعاً تحت تأثیر قرار گرفتم که دیدم ایران یک جامعه بسیار پیشرفته است، با مردمی تحصیل‌کرده. آن‌چه اکنون باید انجام بدهیم این است که به مردم ایران و آمریکا درکی واقعی از وضعیت متقابل دو کشور بدهیم تا بتوانیم کاریکاتورها را کنار بگذاریم و با همکاری یک‌دیگر به صلح بین دو کشور و در خاورمیانه برسیم.

از نظر شما، آیا روحانیون ایران خشونت‌طلب هستند؟ طی برخورد خود با روحانیون ایرانی آن‌ها را افرادی بی‌اطلاع از وضعیت دنیا و یا مشرف به این وضعیت دیدید؟

آن چه من دیدم این است که روحانیون ایران، هم بسیار مذهبی هستند و هم بسیار هوشمند و مطلع. می‌دانند در سراسر دنیا چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. ما در مذاهب مختلف به دنبال پیدا کردن و ظاهر کردن بهترین بخش از وجود انسان‌ها هستیم. من، و به نظرم بقیه افرادی که با من بودند، در سفر خود به ایران درباره اسلام شیعی اطلاعات زیادی به دست آوردیم. دوستان خوبی هم پیدا کردیم و ارتباط خوبی با آن‌ها داشتیم.

اسقف ریچارد پیتس
اسقف "دنیس مادن"

فکر می‌کنید این رابطه گروه شما با علمای شیعه یه رابطه مستمر و ادامه دار باشد؟

ما مسلماً امیدواریم که این‌طور باشد. دعوتنامه‌ای هم برای روحانیون مذهبی مسلمان آماده کرده‌ایم. الآن هم در زمینه ویزا دارند کارهایی را انجام می‌دهند و امیدواریم در آینده‌ای نه چندان دور بتوانیم در آمریکا میزبان آن‌ها باشیم و بتوانیم گفتگوهای خود را ادامه بدهیم.

لطفاً درباره گزارشی که به مقامات آمریکایی داده‌اید، بیشتر توضیح بدهید.

در این گزارش درباره سفر خوبی که به ایران داشتیم توضیح دادیم و نوشتیم که چه اندازه در ایران به ما خوش گذشته است، و همچنین بیانیه مشترکی را آوردیم که نتیجه سفرمان بود. تلاش ما این است که آن کاریکاتوری را از بین ببریم که در هر دو کشور نسبت به کشور مقابل به وجود آمده است. ما فضای خوبی را که در ایران تجربه کرده بودیم به مقامات دولت منتقل کردیم و امیدواریم این کار نهایتاً منجر به برقراری صلح بین دو کشور به ویژه در مسئله هسته‌ای بشود.

آیا نکته‌ای هست که بخواهید در انتها به مردم ایران بگویید؟

فقط می‌خواستم از مردم ایران تشکر کنم. همه افرادی که ما در ایران با آن‌ها ملاقات کردیم، فوق‌العاده مهربان و صمیمی بودند. دعا می‌کنیم که در آینده بتوانیم ارتباط بهتری بین دو کشور و دو مذهب برقرار کنیم. به نظر من ارتباط ما در سطح مذهب بسیار قوی است. ما همه انسان هستیم و خواهان نیک‌بختی سایر انسان‌ها. می‌خواهیم به صلح دست پیدا کنیم و به عقیده من با توجه به تاریخ غنی و سرمایه‌هایی که مردم ایران و همین‌طور مردم آمریکا دارند، بتوانیم به جوانب مثبت فکر کنیم و این‌که چه استفاده‌های خوبی می‌توان از انرژی هسته‌ای کرد.




الحیات:
الحیات نوشت ایران به صورت میدانی در عراق نفوذ کرد به گونه‌ای که قاسم سلیمانی، ستاره حملات میدانی به داعش شد.
نبرد آینده بین
به گزارش مشرق، روزنامه الحیات چاپ لندن در مقاله ای به قلم "حازم الامین" نوشت: با گذشت بیش از یک ماه از حملات نیروهای ائتلاف، این نیروها نتوانستند نفوذ داعش را در سوریه متوقف کنند. این در حالیست که در عراق به موازات پیشروی نیروهای ارتش و پیشمرگه، نفوذ میدانی ایران افزایش یافت به گونه ای که ژنرال قاسم سلیمانی، ستاره حملات میدانی به داعش شد و در جبهه ها در کنار افسران عراقی عکس گرفت. به نظر می‌آید، ائتلاف بین المللی ماموریت خود را برعکس آنچه اعلام کرده است، انجام می‌دهد. ائتلاف آمد تا داعش را هدف قرار دهد اما حمله به داعش کاملا بی فایده بود.

الحیات افزود: آنچه مشخص است این است که ما در برابر یک شکست بین المللی سخت قرار داریم، این شکست فقط به بی ثمر بودن حملات در تحقق اهداف اعلام شده منحصر نمی‌شود بلکه شیوه های مختلف اداره بحران را در سوریه و عراق در بر می گیرد. موضع رئیس جمهور ترکیه نیز هنوز مشخص نیست. اینکه به نیروهای پیشمرگه اجازه داده شد برای مقابله با داعش وارد کوبانی شوند، تغییری محدود در موضع ترکیه به شمار می رود. 

نویسنده با اشاره به نامه باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا به آیت الله خامنه ای، رهبر معظم ایران، نوشته است: شواهد نشان می‌دهد که به سمت این سناریو پیش می‌رویم و فقط یک مسئله می‌تواند در برابر این سناریو مانع شود و آنهم عملکرد جمهوری خواهان در مجلس سنای آمریکاست، که تمایل دارند آمریکا، نقشی متفاوت در منطقه ایفا کند. آنها می‌خواهند نفوذ ایران متوقف و حملات نظامی میدانی بر ضد داعش متوقف شود. تکیه کردن به این گزینه شاید بیش از حد خوش بینانه باشد اما در سایه مجلس سنای جدید، نرمش اوباما و ایران در برابر یکدیگر، آسان نیست. نبرد آینده بین قاسم سلیمانی و ابوبکر بغدادی خواهد بود.





گزارش ویژه؛
به ذهن هیچکس خطور نمی‌کرد کودکی مسیحی که مرتب از مدرسه فراری بود تا در دامان طبیعت محل تولدش آزادانه به مطالعه بپردازند روزی عاشق امام اول شیعیان و نویسنده دایرة المعارف «امام علی(ع) ،صدای عدالت انسانی» شود و تشیع را مکتب طغیان علیه ظلم توصیف کند.
گروه گزارش ویژه مشرق - «جرج سجعان جرداق» نویسنده و روشنفکر لبنانی روز چهارشنبه (14 آبانماه 93) در سن 88 سالگی بدرود حیات گفت. وی اگرچه یک مسیحی شمرده می‌شد اما به قول خودش عاشق مرام و انسانیت علی(ع) بود و وی خود را یک شیعه و علوی می‌دانست. او همان کسی است که ته دل آرزو می‌کند ای کاش روزگار به ما یک امام علی (ع) دیگر می‌داد.

«جرج سجعان جرداق» در سال 1931 میلادی در منطقه «مرجعیون» لبنان و در یک خانواده مسیحی ارتدوکس و اصیل متولد شد. پدر و مادر وی اگرچه مسیحی بودند اما به امام علی (ع) عشق می‌ورزیدند و این عشق در منزل آنها متجلی بود به نحوی که بر سر در خانه خود عبارت «لا فتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار» را نصب کرده بودند.

خانواده و اقوام جرداق همه از تحصیلکردگان و روشنفکران محل تولد وی بودند. پدر جرداق مهندس و عمویش دانشمند بزرگ ریاضی بود. اما جرج کوچک تحت تاثیر شدید برادر روشنفکرش «فواد» بود . فواد نیز به شدت از جرج حمایت می کرد و وی همان کسی بود که بارقه‌های اول عشق به تالیف و تحقیق در مورد امام علی (ع) را در ذهن جرج با اهدای یک نهج البلاغه به وی در همان سنین کودکی روشن کرد‌. جرداق پس از گذراندن تحصیلات اولیه در محل تولدش وارد کالج کلیسایی آن زمان لبنان شد و پس از فارغ‌التحصیلی در تعدادی از دانشگاه‌های بیروت به تدریس ادبیات عرب و فلسفه مشغول شد. البته وی در کنار تدریس، به تالیف، نویسندگی، همکاری با روزنامه و مجلات و رادیو نیز مشغول بود.

اگرچه شاید بسیاری بر اشعار بسیار زیبا و نقدهای جرج جرداق متمرکز شوند اما بخش درخشان زندگی وی تالیف دایره المعارف «علی، صدای عدالت انسانی» در چند جلد بود: «علی (ع) و حقوق بشر.» «علی (ع)و انقلاب فرانسه»، «علی (ع) و سقراط»، «علی (ع) و روزگارش» و «علی (ع) و قوم گرایی عربی» و سپس کتاب «روائع نهج البلاغه» را به این مجموعه اضافه کرد.


جرج جرداق در گفت‌وگویی صمیمانه با مجله‌ای عربی به زندگی شخصی و کاری خود پرداخته است و از فراز و فرودهای روزگار می‌گوید. ادامه این نوشته بر اساس سخنان خود جرداق تنظیم شده است.


جرج جرداق در کنار امام موسی صدر

جرداق محل تولد خود را زیباترین منطقه زمین می‌دانست و همواره از آن به نیکی یاد می‌کرد و هیچ وقت حاضر نشد از آن دل بکند. او فواد بردار بزرگش را که یک زبانشنان، شاعر و مهندس بود ، بهترین راهنمای خودش در طول زندگی توصیف می‌کرد. جرج جرداق در زمان کودکی علاقه چندانی به مدرسه نداشت و هر وقت فرصتی می‌یافت از مدرسه فرار می‌کرد تا در کنار چشمه‌سارهای مرجعیون و زیر درخت‌های زیبای آن به مطالعه «دیوان متنبی» و« مجمع البحرین» ناصیف یازجی را با علاقه خاصی بخواند. فواد تنها کسی بود که در آن زمان از او دفاع می کرد و اعتقاد داشت جرج جرداق باید به دنبال علاقه خودش برود حتی اگر مستلزم آن فرار از مدرسه باشد. وی سپس یک جلد نهج البلاغه را به جرداق هدیه داد و از آن به بعد کتاب امیر المومنین (ع) نیز به مجموعه مطالعات جرج افزوده شد و تا آخر عمر رهایش نکرد. جرج جرداق به توصیه برادرش هرچه قدر از نهج البلاغه را که در توانش بود حفظ می‌کرد و در سن 13 سالگی بخش اعظم نهج البلاغه را حفظ بود.

فواد جرداق به برادرش گفته بود که خیر بسیاری در نهج‌البلاغه نهفته است و خود فواد قصاید بسیاری در مدح امیر‌المومنین (علیه‌السلام) داشت. قصایدی که عظمت مبادی انسانی امام علی (ع) و نبوغ این شخصیت بزرگ تاریخ را وصف می‌کرد و جرج در مراسم‌های مختلف می‌شنید و بخشی از آنها را در پیوست کتاب «علی و قومیت عرب» افزوده است. جرج جرداق این اتفاق را مقدمه حک شدن تصویر والای امام علی (ع) از زمان کودکی در ذهنش توصیف می‌کند‌.

جرج جرداق درباره راز عدم نوشتن در باره شخصیت دیگری غیر از علی علیه السلام گفته است: عده‌ای از مردم کشورهای حوزه خلیج فارس و مصر به من پیشنهاد می‌کردند که مثلا در مورد عمر و یا دیگران بنویسم... اما من نپذیرفتم نه به این خاطر که بخواهم بگویم عمر و یا کس دیگری بد است؛ نه اصلا اینطور نبود، بلکه من پس از علی علیه اسلام کسی را شایسته نوشتن ندیدم و تصمیم گرفتم که جز در مورد علی (ع) ننویسم.

جرداق درباره سیدالشهدا (ع) نیز می‌گوید: حسین بن علی (ع) امام عادل بود و در جنگ با یزید فاسق دستور شرعی داشت. 

او همچنین درباره قیام امام حسین (ع) و علت اینکه چرا بیشتر به آن حضرت نپرداخته است می‌گوید: «پی بردم که حسین(ع) خط طبیعی پدرش علی (ع) است و به این موضوع نیز در نوشته‌هایم اشاره کرده‌ام. از فسق معاویه و جنایت وی و همچنین ظلم یزید و زورگویی‌های وی نیز نوشتم.»

جرداق معتقد است که شخصیتی نزدیک به علی علیه السلام و روش تفکر وی وجود ندارد. او علی علیه اسلام را انسانی ناب برمی‌شمارد و معتقد است که لازم نیست صفت ربوبیت به ایشان بدهیم؛ علی یک انسان است اما قدرت ایشان در ایجاد نوعی بیداری و نوعی آگاهی جهانی در زمینه حقوق و برابرای و عدل و عفو و تسامح  باعث شده است تا وی در نظر برخی افراد فرا بشری باشد.

جرداق آنگاه می‌گوید: «علی علیه السلام یک انسان نمونه بودند. ایشان در دولتش عدالت محمدی (ص) را بنیان نهادند. مگر ایشان نیست که می‌گوید فقر در وطن، غربت است. مال در غربت، وطن است و اینکه مردم دو گروه هستند: یا برادر تو در دین هستند و یا همنوع تو در آفرینش. این همان چیزی است که جبران خلیل جبران نیز به آن اشاره کرده است. جبران از امام علی(ع) تاثیر پذیرفت و در مورد ایشان می‌گوید پیامبر(ص) امام علی (ع) را به عیسی بن مریم تشبیه می‌کرد؛ این تشبیهی تنها جسمانی نیست چون من یقین دارم که نور علی از نور پیامبران و فرستادگان خداوند متفاوت نیست.» [1]

از آنجایی که بخشی از تدریس‌های جرداق مربوط به امام علی (ع) بود وی به دنبال شناخت بیشتر این شخصیت مطالعات گسترده‌تری را آغاز کرد. جرداق پس از مدتی بحث و جستجو در کتاب‌های مختلف دریافت که بیشتر نوشته‌های پیرامون امام علی (ع) مربوط به امور تاریخی و محدوده زمانی و مکانی معینی است و برای تمام مردم در تمام دوره‌ها مفید نیست. علاوه اینکه بیشتر کتاب‌ها به موضوعاتی مانند خلافت و غیره پرداخته بودند و کمتر کسی به تالیف از امیرالمومنین (ع) بر اساس فکر علوی دست زده بود. تفکری که اگر در جامعه‌ای نهادینه می‌شد آن را زیر و رو می کرد.

سرانجام اینکه شروع به مطالعه عمیق نهج‌البلاغه از منظری نو نمود و دریافت که حق صحبت پیرامون امام علی (ع) نه تنها ادا نشده است بلکه شاید در این زمینه بسیار اجحاف شده باشد. او امام علی (ع) را شخصیتی فراتر از مکان و زمان محدود یافت و عشق به این امام مسیر زندگی و تالیفات او را تغییر داد و به نویسنده دایره المعارف چند جلدی «علی، صدای عدالت انسانی » تبدیلش کرد. وی در این جلد اول این دایره المعارف با عنوان«علی (ع) و حقوق بشر» با دلایل محکم اثبات کرد که امام علی (ع) پیشرو تمام متفکران اروپا و جهان است. در جلد دوم «علی (ع)و انقلاب فرانسه» پیشرو بودن امام علی (ع) بر فلاسفه انقلاب‌های بزرگ را ثابت کرد. در جلد سوم «علی (ع) و سقراط»، از آنجایی که سقراط به عنوان پدر فلاسفه بزرگ بشری شناخته می‌شود جرداق ثابت کرد که دیدگاه‌های امام علی (ع) و سقراط در تمام زمینه‌ها به هم ارتباط دارد.

جردج جرداق در پاسخ به سوالی پیرامون نظر شخصی اش از امام علی (ع) می‌گوید: علی (ع) فرمول کیهانی بی مانند برای تفکر انسانی برگرفته از قوانین ثابت است که زمان و مکان از جوهر آن نمی‌کاهد. او یک دانشمند، عالم و ادیب در شخصیتی واحد است.

دایره المعارف جرداق از امام علی (ع) مورد استقبال دانشمندان و بزرگان مسیحی و اسلامی به ویژه شیعیان قرار گرفت. برخی از بزرگ‌ترین شخصیت‌های ادبی و علمی جهان اسلام و دنیای عرب همچون «میخائیل نعیمه» و شیخ «محمد جواد مغنیه» و برجسته‌ترین علمای شیعه چون آیت الله العظمی «بروجردی» و آیت الله العظمی «حکیم» و علامه «سید عبدالحسین شرف الدین» او را ستوده‌اند.

جرداق پیرامون جایگاه امام علی (ع) در تفکر مسیحیت می‌نویسد که اگر بر برخی از آثار اروپایی در قرون وسطی به ویژه ادب ایتالیا نگاهی بیندازیم درمی‌یابیم که بسیاری از مردم به امام علی (ع) به دلیل شباهت‌های سخنان و روش امام به مسیح (ع) ، از امام علی (ع) به عنوان یک قدیس می‌نگرند. جرداق به عنوان نمونه به سخنان اندیشمند فرانسوی «کارا دیفو» اشاره می‌کند که تا چه حد تحت تاثیر شخصیت امام علی (ع) قرار گرفته است. وی از میان مسیحیان عرب نیز به نوشته‌های « جرجی زیدان»‌، « جبران خلیل جبران»، «میخائیل نعیمه »، «مارون عبود »، «بولس سلامه »، «فؤاد جرداق » ، «عبد المسیح محفوظ» و شگفتی آنها از شخصیت امام علیه (ع) اشاره می‌کند.

جرداق جایگاه کتاب نهج البلاغه در تفکر انسانی را در راس و قله می‌داند و اعلام می‌کند تمامی ارزش‌هایی که قرنها دانشمندان و متفکران و جامعه شناسان به دنبال کشف و توضیح آن بودند به صورت یکجا در نهج البلاغه آورده شده است.

اما جرج جرداق مسیحی پس از سالها مطالعه در مورد امام اول شیعیان در پاسخ به سوالی پیرامون شناختش از تشیع می‌گوید: معنای تشیع نپذیرفتن هر آنچه که انسان را از طریق سازمانها و قوانین اجتماعی و سیاسی آزار می‌دهد، است. معنای تشیع دست رد زدن به سوءاستفاده و بهره‌گیری انسانی از انسان دیگر و یا گروهی از گروهی دیگر است. تشیع انقلاب علیه تمام حکومت‌هایی است که با زور به دنبال این اعمال هستند. حوادث شرق همه گویای این مطلب هستند. انقلاب تشیع و شیعیان بر مظالم حکام در تاریخ جز برای عدالت انسانی و رحمت و مودت، طرفداری از مستضعفان و سرباز زدن در مقابل ظلم نبوده است.

مرحوم جرداق در اواخر عمر نیز با مشکلات مالی بسیاری دست به گریبان بود و به سختی روزگار می‌گذراند. کتاب‌هایش در ایران به چاپ رسید و طبق گفته خودش هیچگاه حق و حقوق او به عنوان مولف پرداخت نشد و از سوی مقامات ایران نیز توجهی به شرایط نامناسب نمیشد؛ اما صدای جرداق نیز به جایی نرسید تا سال‌های آخر عمرش در تنگدستی سپری شود.

اکنون پس از درگذشت وی، ایران برای خرید کتابخانه وی اعلام آمادگی کرده است.

خلاصه اینکه، جرج جرداق کسی بود که پس از شناخت امیرالمومنین (ع) کسی را شایسته نوشتن نیافت و پیشنهادها در مورد نگارش از شخصیت‌های دیگر را رد کرد و تا پایان عمر بر سر عقیده خود ایستاد.

منابع: 

[1] "سخنان خواندنی جرج جرداق مسیحی در گفت وگو با شفقنا"

http://shafaqna.com/persian/shafaqna/item/63239

http://shamsa.ir/ziyarat/interview/1868-1390-12-13-07-02-56

http://shamsa.ir/ziyarat/interview/1863-1390-12-09-05-07-24

http://en.safinahmagazine.ir/safinah2/59-interview-george-jordac.html

http://www.ibna.ir/vdcbgfb5grhbgzp.4eur.html


در چند سال اخیر به خصوص در دولت‌های دهم و یازدهم ترافیک سفر هیئت‌های دیپلماتیک به عمان برای مذاکره با مقامات آمریکایی بیشتر از پیش شنیده می‌شود و به نظر می‌رسد میزبانی عمان گواهی تعاملات خاصی میان تهران و مسقط است.
چرا عمان محل دیدار  هیئت‌های دولتی ایران و آمریکا است؟// اماده انتشار

گروه سیاسی مشرق - هفته‌ی گذشته برخی رسانه های غربی از مذاکره ظریف، اشتون و کری در 18 و 19 آبان ماه در مسقط پایتخت عمان قبل از نشست 18 نوامبر ایران و گروه 1+5 در وین خبر دادند.

بعد از انتشار غیر رسمی این خبر مقامات دو کشور به صورت رسمی به این نشست اشاره کردند و خبر را تأیید کردند. ماری هارف سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در حساب کاربری خود در شبکه توئیتر به برگزاری این مذاکرات در مسقط اشاره کرد و سید عباس عراقچی،‌ معاون وزیر امور خارجه کشورمان نیز از دیدار معاونان سیاسی ایران و گروه 1+5 در روز سه‌شنبه 11 نوامبر (20 آبان) در عمان خبر داد.

البته این برای اولین بار نیست که عمان نقش میانجیگری میان ایران و طرف های خارجی را ایفا می کند و قبل از این نیز عمان در موضوع هسته ای و آزادی شهروندان ایرانی زندانی در آمریکا نقش موثری ایفا کرده بود و بسیاری از تحلیلگران توافقنامه ژنو را حاصل چند دور مذاکره محرمانه میان طرف ایرانی و آمریکایی در مسقط عنوان کرده بودند.

مذاکرات آتی میان وزاری خارجه ایران و آمریکا در عمان بهانه‌ای شد تا به مرور رابطه ایران و عمان و نقش مؤثر این کشور در میانجیگری میان ایران و کشورهای خارجی بپردازیم و دلایل واسطه‌گری مسقط در موضوعات سیاسی و دیپلماتیک را از منظر سابقه دو کشور بررسی کنیم.

کمک ایران به عمان در سرکوب شورشیان ظفار

روابط میان ایران و عمان و همکاری میان دو کشور از زمان حکومت محمد رضا پهلوی و کمک ارتش ایران در سرکوب شورشیان ظفار آغاز شد. به محض خروج نیروهای انگلیسی از خلیج فارس، شوررشیان ظفار که ابتدا از جانب چین و یمن جنوبی و سپس از جانب شوروی حمایت می شدند دست به حملات پارتیزانی علیه سلطان نشین عمان زدند. با افزایش این حملات، در اسفند ماه 1350 یک هیأت عمانی به ریاست توینی بن شهاب مشاور سلطان قابوس به تهران آمد و از دولت ایران برای سرکوب شورشیان ظفار تقاضای کمک کرد. به همین منظور موافقتنامه ای سری میان ایران و عمان در مارس 1972 در زمینه کمک های نظامی به این کشور امضا شد.

تا اواخر سال 1351 کمک ایران منحصر به ارسال جنگ افزار و تجهیزات نظامی می شد تا اینکه سرانجام در 29 آذر 1352 به تقاضای سلطان قابوس، نیروهای ایرانی مجهز به وسایل پیشرفته و هلیکوپترهای باری و کشتی های جنگی در صلاله پیاده شدند. ارتش ایران در نهایت در اواخر سال 53 توانست صلاله کرسی نشین ایالت ظفار را تصرف و چریکها را پراکنده کند و سرانجام در مهرماه سال 54 در یک حمله نهایی آنها را به کلی تار و مار کند و سپس به نابودی کانون های مقاومت بپردازد. برای همین سلطان قابوس، بقای خود را مدیون کمک های ایران می داند.[1]

میانجیگری در آزادی زندانیان

چرا عمان محل دیدار  هیئت‌های دولتی ایران و آمریکا است؟// اماده انتشارروابطه حسنه چندین ساله عمان با ایران و در مقابل اعتماد کشورهای اروپایی و آمریکا به این کشور باعث شده است که عمان در چندین مورد به عنوان میانجی نقش مؤثری را در حل مناقشات مربوط  آزادی زندانیان  ایرانی در آمریکا و در مقابل زندانیان آمریکایی حاضر در ایران ایفا کند.

در این زمینه می توان به میانجیگری سلطان قابوس در ماجرای سه کوهنورد آمریکایی بازداشت شده در ایران  (سارا شورد، شین بائر و جاشوا فتال) که با پرداخت وثیقه 1.5 میلیارد تومانی از سوی پادشاه عمان ازاد شده و با هواپیمای اختصاصی وی راهی آمریکا شدند اشاره کرد.

همچنین آزادی مجتبی عطاردی (استاد دانشگاه شریف که در آمریکا بازداشت بود)، شهرزادمیرقلی خان (زندانی در آمریکا) و نصرالله تاجیک(سفیر اسبق ایران در اردن که در لندن بازداشت بود) با میانجیگری های سلطان قابوس محقق شد.[2]

 واسطه‌گری عمان در ارسال پیام های شفاهی و کتبی

اما روابط حسنه ایران و عمان باعث شده است که در بسیاری از موارد عمان نقش واسطه در ارسال و دریافت پیام های کتبی و شفاهی ایران به دیگر کشورها را ایفا کند. به طوری که بعد از سفر غیر منتظره سلطان قابوس به ایران در روزهای ابتدایی روی کار آمدن دولت جدید، بسیاری از تحلیلیگران وی را حامل پیام کشورهای غربی به ایران در موضوع مذاکرات هسته ای دانستند.

حسین نوش آبادی سفیر پیشین ایران در مسقط در مورد نقش واسط عمان در انتقال پیام های ایران در زمان مسئولیت وی درعمان می گوید: «زمانی که سفیر ایران در عمان بودم، این کشور در تبادل زندانیان و... مشاوره های خوبی به ما می داد و خیلی وقت ها حامل پیام های ما و غرب بوده و در این انتقال پیام، امانتدار خوبی هم بود... این کشور بعضاً ناقل پیام ما و غرب به یکدیگر بوده و ما به عنوان کشور دوست، به آنها اعتماد داشته و داریم. کما اینکه در حال حاضر نیز در مورد مسائل کشورهای بحرین و یمن با آنها مشورت و رایزنی می کنیم... برای کاهش فشار روی شیعیان در بحرین و رفع تنش ها در این کشور از طریق عمانی ها وارد عمل شده ایم... چون عمان، صادق و امین است و به حل مشکلات علاقه نشان می دهد. اگر هم ضرورتی احساس شده و لازم بوده پیام هایی هم از جانب ایران و از کانال عمان رسانده ایم.»[3]

عمان؛ محل مذاکرات پنهانی
 
میانجیگری عمان در مناقشات ایران و دیگر کشور تنها به انتقال پیام‌های دو طرف محدود نشد و در مقاطعی عمان مقدمات مذاکره بدون واسطه ایران با آمریکا و کشورهای اروپایی را فراهم کرده است. بنا بر ادعای رسانه‌های غربی قصر فوق مجلل «البوستان» در نزدیکی‌های مسقط میزبان چند دور مذاکره محرمانه میان مقامات ایرانی و آمریکایی طی دو سال اخیر بوده است.

شروع مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در دولت دهم

در حالی که در سال پایانی دولت دهم، تمام توجه رسانه‌ها بر مذاکرات رسمی ایران در آلماتی قزاقستان متمرکز شده بود، در پشت پرده و به صورت پنهانی، برخی مقامات وزارت خارجه با مقامات آمریکایی در کاخ سلطان قابوس مذاکره کردند. لارا روزن، گزارشگر پایگاه خبری تحلیلی المانیتور در گزارشی به این مذاکرات اشاره می کند و می نویسد: «پس از اینکه شش قدرت جهانی و ایران گفت‌و‌گوهای هسته‌ای را در آلماتی قزاقستان به پایان رساندند، دو نفر از اعضای تیم مذاکره کننده هسته‌ای آمریکا به صورت مخفیانه به عمان پرواز کردند و در یک ویلای ساحلی با دو مقام آمریکایی که از واشنگتن آمده بودند، دیدار کردند. ویلیام برنز، معاون وزیر خارجه و جیک سولیوان، مشاور امنیت ملی جوبایدن، معاون رئیس‌جمهور آمریکا، از واشنگتن عازم شهر بندری مسقط در دریای عرب شدند. پونیت تالوار، مشاور حوزه ایران کاخ سفید و روبرت اینهورن، مشاور کنترل تسلیحاتی وزارت خارجه نیز پس از گفت‌و گوهای آلماتی از قزاقستان راهی عمان شدند.»[4]

در این دیدارها سرپرستی هیأت ایرانی را علی‌اصغر خاجی، معاون وقت امور اروپا و آمریکای وزیر امور خارجه بر عهده داشت که قبل از این طی سالهای 2008 تا 2012 به عنوان نماینده ایران در اتحادیه اروپا در بروکسل فعالیت می کرد.

در همان زمان علی اکبر صالحی وزیر خارجه کشورمان در اظهار نظر رسمی صحبت از برداشته شدن تحریم به میان آورد که در آن زمان این صحبت برای بسیاری از تحلیلگران عجیب به نظر می‌رسید. وی در این رابطه گفت: ‌ با تمهیدات اندیشیده شده دستگاه دیپلماسی، از امروز شاهد رفع تدریجی تحریم‌ها خواهیم بود

بر پایه گزارشی که رویترز از این مذاکرات منتشر کرد مقامات آمریکایی در سفر به عمان برای مذاکرات محرمانه با ایران، از هواپیماهای نظامی و ورودی های غیرمعمول و آسانسورهای غیرعمومی استفاده می کردند تا از فاش شدن این مذاکرات خودداری کنند.[5]

بنا به ادعای روزنامه لیبراسیون تاجری عمانی به نام «سلیم الاسماعیلی» رابط این دیدار و نماینده ویژه سلطان قابوس برای برگزاری این دیدار بوده است.[6]

چرا عمان محل دیدار  هیئت‌های دولتی ایران و آمریکا است؟// اماده انتشارادامه مذاکرات عمان در دولت یازدهم

بنا بر ادعای المانیتور این مذاکرات محرمانه در دولت جدید نیز به سرپرستی مجید تخت روانچی معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه، از طرف ایران و برنز معاون وزیر خارجه  از طرف آمریکا ادامه یافت که از پنج بار دیدار محرمانه طرف های ایرانی و آمریکایی، دو دیدار در مسقط برگزار شد. بنا بر این گزارش مقدمات تماس تلفنی روحانی با اوباما و دیدار ظریف و کری در سازمان ملل در این جلسات فراهم شد.[7]

علت برگزاری مذاکرات آتی در مسقط چیست؟

با وجود اینکه تا به حال عمان به عنوان یک میانجی بین ایران و آمریکا غالباً انتقال دهنده پبام های غیررسمی و فراهم کنند ملاقات های پنهانی بوده است، این بار به صورت رسمی میزبان مذاکرات وزاری خارجه ایران، آمریکا و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا است. بسیاری از تحلیلگران علت برگزاری مذاکرات در مسقط را هموار کردن مسیر رسیدن به توافق جامع در مذاکرات وین عنوان می کنند؛ چرا که معتقدند مذاکرات محرمانه‌ی سال گذشته در عمان کمک زیادی در امضای توافقنامه ژنو داشت. با این حال به نظر می رسد که احیای کانال مسقط در شرایطی که مقامات ایران و آمریکا با هم در تماس هستند نتواند مانند گذشته تحولی در رسیدن به توافق ایجاد کند و در هر صورت باید تا 24 نوامبر منتظر ماند و بعد تآثیر این مذاکرات در رسیدن به توافق جامع را بررسی کرد.



[1] عبدالرضاهوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، نشر پیکان

[2] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921221001051

[3] http://www.namayande.com/news/73076

[4] http://jahannews.com/vdchq-nxq23nxkd.tft2.html

[5] http://www.reuters.com/article/2013/11/24/us-iran-nuclear-bilateral-idUSBRE9AN0FB20131124

[6] http://fararu.com/fa/news/173145

[7] http://jahannews.com/vdchq-nxq23nxkd.tft2.html

برچسب ها: مسقط ، عمان ، هسته ای
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد