سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز




بازخوانی گفت‌‌وگو‌ «جورج جرداق» با «تابناک»؛
جرداق درباره برداشت خود از شخصیت رهبر انقلاب گفت: ایشان یک انسان متفکر، فرهیخته، دانا، بزرگوار، وارسته و متواضع بود، همان گونه که شایسته یک رهبر است. در مورد ایشان باید بگویم ‌او پیرو امام خمینی(ره) است و امام خمینی(ره) هم پیرو امام علی(ع) بود.
کد خبر: ۴۴۷۲۱۹
تاریخ انتشار:۱۵ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۷-06 November 2014
جورج جرداق نویسنده و شاعر و نمایش‌نامه نویس مسیحی مؤلف کتاب «الامام علی صوت العدالة الانسانیه / امام علی صدای عدالت انسانی» در دوران زندگی‌اش در گفت‌و‌گویی با «تابناک»، ضمن بیان اوصاف امام علی (ع)‌ درباره رهبر انقلاب اسلامی گفته‌هایی را مطرح کرد که بازخوانی‌اش قابل تأمل است.

به گزارش «تابناک»، «جورج سمعان جرداق / George Jordac» نویسنده و شاعر و نمایشنامه نویس مسیحی لبنانی و یکی از شیفتگان مکتب شیعه و عاشقان علی (ع) در روز چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۳ در ‌۸۸ سالگی درگذشت. وی سی جلد کتاب تألیف کرده‌‌ که مهم‌ترین اثر وی که به فارسی هم ترجمه شده، «الامام علی صوت العدالة الانسانیه» که در پنج جلد با نام‌های زیر منتشر شده ‌است: «علی و حقوق بشر»، «علی و انقلاب فرانسه»، «علی و سقراط»،» علی و دوران زندگانی‌اش» و «علی و قومیت عربی».

این نویسنده معروف مسیحی در سال 1390، به مناسبت ولادت با سعادت فخر عالم وجود، حضرت امام علی(ع)، در گفت‌وگویی کوتاه با خبرنگار «تابناک»، ضمن بیان برخی ویژگی‌های اندیشه‌ای و شخصیتی امام علی(ع)، خاطره خود از دیدار با رهبر انقلاب در سال ۱۹۹۷ میلادی را بازگو کرد.

متفکر و نویسنده معروف مسیحی‌ در توصیف شخصیت و اندیشه امیرالمؤمنین گفت: من تاکنون شش جلد کتاب در این ‌باره نوشته‌ام، ولی با این حال، احساس می‌کنم به حقیقتِ آن حضرت دست نیافته‌ و نتوانسته‌ام هر آنچه ‌می‌خواهم در مورد آن حضرت بگویم و جمع کنم؛ پس این‌که بخواهم آن‌ها را در اینجا با دو یا سه جمله بیان کنم، کاری دشوار است.

وی افزود: آنچه می‌دانم این است که امام علی (ع) از مردان بزرگ تاریخ انسانیت است که مفهوم و نظریه عدالت هستی و جهان را پایه‌ریزی و بیان کرد ‌هستی بر پایه عدالت است و هر چیزی در جهان هستی به‌‌ همان مقدار که به تو می‌دهد، از تو می‌گیرد و این‌گونه نیست که تنها به تو بدهد‌ یا این‌که فقط از تو بگیرد، بدون این‌که چیزی به تو داده باشد. 

جرداق ادامه داد: امام علی (ع) این مطلب را به گونه‌ای عمیق درک کرده و جامعه را بر پایه این نظریه پایه‌ریزی کرده بود. به نظر من، امام علی (ع) کسی بود که مبانی جامعه‌شناسی جهان را بنا نمود؛ چهارده قرن پیشتر از اروپایی‌ها. 

این نویسنده مسیحی همچنین گفت: آن حضرت عبارات و جملاتی دارد که بر وضع این مبانی توسط ایشان دلالت می‌کند. هنگامی که برای نمونه می‌فرماید: «هیچ توانگری برخوردار نمی‌شود، مگر به واسطه آنچه از فقیر به دست آورده است»؛ این جمله، معنا و مفهومی جامعه‌شناختی دارد. ایشان در جای دیگر می‌فرماید: «هیچ نعمت اضافه و زیادتی را ندیدم، مگر این‌که در کنار آن حقی ضایع شده باشد»؛ این‌ها برخی از مبانی جامعه‌شناسی امام علی (ع) است. 

اما خاطره دیدار این نویسنده با رهبر انقلاب از دیگر سخنان جالب توجه جرداق بود. جرداق در این‌ باره گفت: در سفری که در سال ۱۹۹۷ به ایران آمدم، با امام خامنه‌ای دیدار کرده و گفت‌وگو کردیم. احساس کردم که به واقع، انسانی بزرگ است، چه‌ از ویژگی‌های انسان بزرگ تواضع است. ایشان به‌‌ همان اندازه که بزرگ بود، متواضع هم بود. 

وی افزود: در آن دیدار در مورد امام علی (ع) و انگیزه‌هایی صحبت کردیم که موجب شده بود در مورد امام علی (ع) کتاب بنویسم. ایشان کتابم را خوانده و بسیار پسندیده بود و من نیز به این خاطر از ایشان تشکر و به ایشان عرض کردم که بحق، نام شما باید امام باشد و ما از شاگردان شما هستیم. 

جرداق درباره برداشت خود از شخصیت رهبر انقلاب گفت: ایشان یک انسان متفکر، فرهیخته، دانا، بزرگوار، وارسته و متواضع بود،‌‌ همان گونه که شایسته یک رهبر است. در مورد ایشان باید بگویم که او پیرو امام خمینی (ره) است و امام خمینی (ره) هم پیرو امام علی (ع) بود. آیت‌الله خامنه‌ای، مردی بزرگ است و اگر این‌گونه نبود، به این مرتبه نمی‌رسید. 

وی در پایان گفت: من می‌دانم هر کس بخواهد شخصیت ایشان را تعریف کند، او را شخصیتی در منتهای انسانیت و بر قله اخلاق و عدالت معرفی خواهد کرد. ایشان انسانی بزرگ است و ایران به خاطر وجود چنین شخصی باارزش است. من از همین جا آرزو می‌کنم که ایران در این زمان همان‌گونه که شایسته چنین مردی است، همراه با عدالت و اخلاق و همه خوبی‌ها باشد. به صورت کلی می‌توانم بگویم که امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای بر راه و روش امام علی (ع) حرکت کرده‌اند.





در روزهای اخیر، از یک سو پیروزی جمهوری‌خواهان در انتخابات میان‌دوره‌ای سنا و از سوی دیگر، ادعاهای آژانس در گزارش جدید خود درباره برنامه هسته‌ای ایران، ابهاماتی را درباره رویکرد غرب نسبت به مذاکرات هسته‌ای ایران پدید آورده است. در این میان، یک مؤسسه آمریکایی نیز بر پایه گزارش آژانس، ادعاهای تازه‌ای علیه ایران مطرح کرده است.
کد خبر: ۴۴۷۸۰۱
تاریخ انتشار:۱۷ آبان ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۰-08 November 2014
ادعاهای جدید یک مؤسسه آمریکایی علیه برنامه هسته‌ای ایراندر روزهای اخیر، از یک سو پیروزی جمهوری‌خواهان در انتخابات می‌ان‌دوره‌ای سنا و از سوی دیگر، ادعاهای آژانس در گزارش جدید خود درباره برنامه هسته‌ای ایران، ابهاماتی را درباره رویکرد غرب نسبت به مذاکرات هسته‌ای ایران پدید آورده است. در این میان، یک مؤسسه آمریکایی نیز بر پایه گزارش آژانس، ادعاهای تازه‌ای علیه ایران مطرح کرده است.
 
به گزارش «تابناک»، یک مؤسسه آمریکایی مدعی شده، شاید ایران با افزایش فعالیت‌های خود در حوزه تحقیق و توسعه هسته‌ای (R&D) و استقرار سانتریفیوژهای جدید جهت غنی‌سازی اورانیوم، توافق مقدماتی هسته‌ای با گروه ۱+ ۵ را نقض کرده باشد. 

به گفته این مؤسسه، استقرار سانتریفیوژهای جدید از آن جهت حساس است که در صورت تصمیم ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای، می‌تواند مواد لازم برای ساخت چنین سلاحی را با سرعتی چند برابر بیش از سانتریفیوژهای نسل قبلی فراهم کرده و اورانیوم را با سرعت چند برابری غنی‌سازی کند. 

مؤسسه‌ای که این ادعا را مطرح کرده، «مؤسسه علوم و امنیت بین الملل» است که ریاست آن را دیوید آلبرایت، از چهره‌های تندرو آمریکایی بر عهده دارد که ارتباط نزدیکی نیز با نمایندگان کنگره آمریکا داشته و در سال‌های اخیر اقدامات متعددی در راستای فضاسازی علیه برنامه هسته‌ای ایران انجام داده است. 

اما آنچه ‌دستمایه اصلی ادعای اخیر این مؤسسه قرار گرفته، این است که در گزارش جدید آژانس درباره برنامه هسته‌ای ایران، آمده که از زمان گزارش قبلی در ماه سپتامبر، ایران ‌متناوب گاز اورانیوم را به یک سانتریفیوژ جدید نسل IR-۵ که در یکی از تأسیسات هسته‌ای این کشور قرار دارد تزریق کرده است. 

سانتریفیوژ نسل IR-۵ یکی از انواع ‌سانتریفیوژهایی است که ایران طراحی کرده تا آن را جایگزین نسل قبلی (IR-۱) کند؛ اما بر خلاف دیگر مدل‌های در دست مطالعه (شامل IR۲m، IR-۴ و IR-۶) که در تأسیسات هسته‌ای نطنز قرار دارند، ایران تاکنون به مدل IR-۵ گاز تزریق نکرده بود. 

مؤسسه علوم و امنیت بین‌المللی مدعی است بر پایه توافق مقدماتی ژنو، ایران نباید به سانتریفیوژهای IR-۵ گاز تزریق کند. مبنای استدلال این مؤسسه نیز بخشی از متن توافق‌نامه مقدماتی است که در آن آمده ایران می‌تواند «روندهای «کنونی» تحقیق و توسعه» هسته‌ای را ادامه دهد و به این ترتیب، بنا بر تفسیر این مؤسسه، ایران نمی‌تواند روند تحقیق و توسعه را گسترش دهد. 

اما این ادعا در حالی مطرح می‌شود که گزارش جدید آژانس درباره ایران نیز خود بار دیگر ضمن ‌لحنی مبهم، ادعا کرده بود ایران گام‌های لازم را در راستای حل و فصل نگرانی‌های جامعه بین‌المللی درباره برنامه هسته‌ای خود برنداشته است. 

به این ترتیب و در حالی که زمان زیادی تا برگزاری دور جدید مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+ ۵ ‌نمانده و اواخر این ماه میلادی، ضرب‌الاجل تعیین شده برای دستیابی به توافق نهایی نیز فرا خواهد رسید، به نظر می‌رسد کشورهای غربی تلاش دارند با هر وسیله ممکن و به ویژه از طریق فضاسازی درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران و ایجاد جنجال رسانه‌ای، فشار‌ها را بر ایران افزایش داده و تلاش کنند تا توافق مورد نظر خود را به تأیید ایران برسانند؛ تلاشی که البته تاکنون و در مقاطع مشابه قبلی با موفقیت همراه نبوده است.

کمتر از بیست روز مانده به پایان مهلت مذاکرات هسته‌ای برای رسیدن به یک توافق جامع، عده‌ای بر این باورند که بازیگرانی مانند نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل و برخی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس با هر گونه توافقی مخالف هستند؛ صرف‌نظر از اینکه در این توافق چه مسائلی گنجانده شده باشد. یکی از مقامات پرسابقه حوزه دیپلماسی و امنیت ملی امریکا، چرایی این موضوع را توضیح داده است.
کد خبر: ۴۴۷۵۱۲
تاریخ انتشار:۱۶ آبان ۱۳۹۳ - ۲۳:۰۷-07 November 2014
چرا نتانیاهو با هر گونه توافق هسته‌ای مخالف است؟کمتر از بیست روز مانده به پایان مهلت مذاکرات هسته‌ای برای رسیدن به یک توافق جامع، عده‌ای بر این باورند که بازیگرانی مانند نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل و برخی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس با هر گونه توافقی مخالف هستند؛ صرف‌نظر از اینکه در این توافق چه مسائلی گنجانده شده باشد. 

به گزارش «تابناک»، رابرت هانتر از مقامات پرسابقه حوزه دیپلماسی و امنیت ملی امریکا چرایی این موضوع را توضیح داده است. هانتر علاوه بر مسئولیت نمایندگی آمریکا در ناتو، چندین سال نیز مسئول امور خاورمیانه و اروپای غربی در شورای امنیت ملی امریکا بوده و آخرین مسئولیت قابل توجه وی در مسائل مربوط به دولت خودگردان فلسطینی ‌است. 

هانتر در مطلبی برای لوب‌لاگ نوشته: بیست و چهارم نوامبر مهلت تعیین شده شش کشور بزرگ و ایران برای رسیدن به یک توفق جامع هسته‌ای است. اگر تا آن زمان توافقی ‌نشود، احتمال تمدید مذاکرات بیشتر از ترک میز مذاکره است، ولی تا آنجایی که من با توجه به بیش از سه دهه کار در حوزه مسائل خاورمیانه آموخته‌ام، در داخل و خارج از دولت آمریکا، موفقیت مذاکرات تا اندازه بسیاری به این بستگی دارد که اسرائیل از این عقیده دور شود که برای حفظ و ادامه حمایت آمریکا از خود نیاز به یک دشمن مشترک با این کشور دارد. 

اهداف مهمی مثل از بین رفتن درگیری نظامی بر سر پرونده هسته‌ای ایران و یا خارج شدن اسرائیل از این ترس که ممکن است هدف حمله هسته‌ای ایران قرار گیرد، دلیل اهمیت مذاکرات هسته‌ای است. موفقیت مذاکرات همچنین می‌تواند فاصله بین ایران و جامعه جهانی را نیز از بین ببرد. اگر تیم امنیت ملی اوباما بتوانند به موفقیت در مذاکرات برسند، چنین توافقی برای امنیت ملی امریکا مفید است و از دید مقامات امریکایی به امنیت اسرائیل نیز کمک خواهد کرد. 

ولی مسأله برای اسرائیل و دولت‌های حاشیه خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی فرق می‌کند. آن‌ها دوست دارند ایران را جدای از دنیا قرار دهند. در واقع انتشار افکار انقلابی ایران در منطقه، این مسأله را مطرح کرده ‌که آیا ایران باید قادر به رقابت برای قدرت و موقعیت در منطقه باشد یا خیر و در صورتی که ایران چنین اراده‌ای داشته باشد، باید چگونه با آن برخورد کرد؟ 

پاسخ نخست به این پرسش‌‌ همان چیزی است که از سوی نخست‌وزیر اسرائیل مطرح می‌شود: با هر چیزی که در گفت‌و‌گوهای هسته‌ای مورد توافق می‌گیرد باید مخالفت کرد، صرف نظر از اینکه توافق تا چه حد بتواند امنیت دیگران را تامین کند. سعودی‌ها و دیگر دولت‌های عربی شرکای ساکت نتانیاهو در این عقیده هستند. در این بین نتانیاهو و غول‌های نفتی منطقه امید زیادی به کنگره آمریکا بسته‌اند که در عین اینکه بخش قابل توجهی از اعضای آن با نگاه دولت اوباما همراهی خواهند کرد، ولی بخش دیگری از آن قصد هماوردی با حامیان اسرائیل و لابی‌ نفتی‌ها را ندارد. 

در عین حال نتانیاهو تلاش خواهد کرد که هیچ تسهیلی در تحریم‌ها علیه ایران اتفاق نیفتد. ولی حتی با وجود تلاش نتانیاهو و دوستانش در کنگره باز هم رئیس جمهور امریکا، امکان انجام برخی اقدامات را در این حوزه دارد. 

البته ایالات متحده، حرف آخر را در مورد تحریم‌ها نمی‌زند. لحظه‌ای که یک توافق نهایی حاصل شود، دروازه جریان سیل‌آسای تجارت و سرمایه‌گذاری در ایران باز خواهد شد. به طور خاص، اروپایی‌ها برای چنین اتفاقی لحظه‌شماری می‌کنند. بخش خصوصی آمریکا نیز طرفدار تسهیل تحریم‌های آمریکایی خواهد بود. چنین روندی نوع نگاه دنیا به ایران را نیز تغییر خواهد داد. 

ولی حتی با یک توافق هسته‌ای نیز نگرانی‌های امریکا پایان نمی‌یاید. ایران و آمریکا اگر چه در موضوع ثبات‌سازی در افغانستان برای پیشگیری از بازگشت طالبان و یا در موضوع مقابله با داعش توافق دارند ولی نگاه ان‌ها به حکومت سوریه و یا حزب‌الله کاملا متفاوت است. 
اوباما همچنین نیازی فوری دارد که به اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در باره حفظ امنیت آن‌ها اطمینان دهد. در غیاب سلاح هسته‌ای، تهدید نظامی از جانب ایران متوجه کشورهای منطقه نیست و حجم عظیم سلاح آمریکایی که به منطقه پمپاژ شده است، بی‌استفاده خواهد بود. چالش واقعی ناشی از ایران؛ اقتصاد پویای داخلی و فرهنگ کارآفرینی است که مشابه ان را در منطقه فقط فلسطینی‌ها و یهودیان دارند. ایران همچنین توانایی فرهنگی عظیمی حتی خارج از دنیای تشیع دارد. 

در واقع نیازی که اسرائیل به امریکا دارد، سابقه‌ای چند دهه‌ای دارد. وقتی در سال ۱۹۷۹ پیمان صلح این رژیم با مصر به امضا رسید، احتمال شروع یک حمله برق‌آسا از جانب اعراب و یا جنگی بین اعراب و اسرائیل که به سطح ابرقدرت‌ها کشیده شود، تقریبا به صفر رسید و ناگهان، بین نگرانی‌های استراتژیک اسرائیل و آمریکا جدایی افتاد. 

بنابراین به محض شروع عقب‌نشینی اسرائیل از صحرای سینا در سال ۱۹۷۹، بگین نخست وزیر وقت اسرائیل به دنبال راه جایگزینی برای گره زدن منافع استراتژیک آمریکا و اسرائیل رفت. از نگاه وی و بسیاری دیگر از اسرائیلی‌ها از ان زمان تاکنون، این کافی نیست که مردم آمریکا به دلایلی مانند فرهنگ، هولوکاست، مذهب و یا ارزش‌های دموکراتیک به امنیت اسرائیل متعهد باشند. اسرائیلی‌ها در واقع به دنبال این بودند که ملاحظات استراتژیک نیز امریکایی‌ها را به امنیت اسرائیل متعهد گرداند. 

بنابراین از نگاه بگین و دیگر اسرائیلی‌ها، باید حتما منافع استراتژیک آن‌ها با آمریکا شباهت داشته باشد. به همین سبب بود که وقتی بعد از عقب‌نشینی اسرائیل از سینا، یک جلسه گفت‌و‌گوهای استراتژیک بین دو طرف لغو شد، بگین به شدت به سایروس ونس وزیر خارجه امریکا اعتراض کرد. در ان زمان من به همراه وزیر خارجه در سفر به اسرائیل بودم و وزیر از من خواست چرایی ناراحتی بگین را پیدا کنم. به واشنگتن تلفن کردم، ظاهرا در پنتاگون به دیدار با برخی از افسران اسرائیلی کم‌توجهی شده بود. 

ریشه خشم ناگهانی بگین روشن شد. در غیاب روابط استراتژیکی که پیش از این به علت درگیری با مصر بین امریکا و اسرائیل وجود داشت، اسرائیل به چیزی دیگر، یعنی به یک دشمن مشترک با امریکا نیاز داشت. به همین خاطر بود که بسیاری در اسرائیل نسبت به تصمیم دولت بوش برای حمله صدام احساسی دوگانه داشتند؛ زیرا در عین اینکه یک خطر برای اسرائیل از بین می‌رفت، دشمن مشترک و عامل پیوند دو طرف نیز از بین می‌رفت. بعد از سرنگونی صدام، ایران به عنوان دشمن مشترک و عامل پیوند خوردن ملاحظات استراتژیک با آمریکا اهمیت حتی بیشتری برای اسرائیلی‌ها پیدا کرده است. 

با استفاده از همین استدلال سیاسی، اسرائیل همواره تأکید کرده ‌که یک دارایی استراتژیک برای آمریکاست. مقامات آمریکایی با وجود آگاهی از تهدیدات ناشی از رفتارهای اسرائیل، حاضر نیستند چنین موضوعی را علنی اعلام کنند، زیرا با نیاز روانی اسرائیلی‌ها به مهم دانسته شدن برای آمریکا در تناقض است. 

با توجه به استدلال فوق، اویاما در صورت توافق هسته‌ای با ایران و تسهیل در تحریم‌های این کشور، به ابزارهای متداول برای اطمینان دادن به اسرائیل مانند در اختیار گذاشتن تسلیحات پیشرفته و از جمله قابلیت‌های ضدموشکی روی خواهد اورد. اسرائیل نیز خواستار این خواهد بود که در همه مسائل مربوط به برنامه‌ریزی و طراحی درباره خاورمیانه طرف مشورت آمریکا قرار گیرد. اسرائیلی‌ها و به خصوص نتانیاهو در مورد اینده مسأله فلسطین و غزه نیز سرسختی بیشتری نشان خواهند داد.
تحلیل یک نشریه آمریکایی؛
در یکی دو هفته اخیر، افشای خبر موضع‌گیری یک مقام آمریکایی علیه نخست وزیر رژیم اسرائیل، جنجال فراوانی در جهان به پا کرد و‌ نشانه جدیدی از چالش در روابط واشنگتن و تل آویو تفسیر شد. اکنون یک نشریه تحلیلی آمریکایی از این نیز فرا‌تر رفته و استدلال می‌کند ‌سیاست‌های رژیم اسرائیل، خطری مستقیم علیه منافع ملی آمریکاست.
کد خبر: ۴۴۷۴۱۲
تاریخ انتشار:۱۶ آبان ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۰-07 November 2014
چگونه رژیم اسرائیل به تهدید امنیت ملی آمریکا تیدیل شده است؟
در یکی دو هفته اخیر، افشای خبر موضع‌گیری یک مقام آمریکایی علیه نخست وزیر رژیم اسرائیل، جنجال فراوانی در جهان به پا کرد و‌ نشانه جدیدی از چالش در روابط واشنگتن و تل آویو تفسیر شد. اکنون یک نشریه تحلیلی آمریکایی از این نیز فرا‌تر رفته و استدلال می‌کند ‌سیاست‌های رژیم اسرائیل، خطری مستقیم علیه منافع ملی آمریکاست.

به گزارش «تابناک»، نشریه آمریکایی «فارن پالیسی این فوکس» در مطلبی به بررسی موضوع تنش‌های اخیر در روابط آمریکا و رژیم اسرائیل پرداخته و می‌نویسد دولت نتانیاهو، در عمل به تهدیدی علیه منافع آمریکا تبدیل شده و مقامات آمریکایی نیز خود به خوبی از این موضوع آگاهند. 

در این مطلب آمده است: ماه گذشته، یک مقام آمریکایی که نامش فاش نشد، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل را «بزدل» خطاب کرد و با این کار، موجی از جنجال را به راه انداخت. نقطه محوری اظهارات این مقام آمریکایی آن بود که هرچند نتانیاهو با بهره گیری از مسائل مربوط به فلسطین و ایران جایگاه خود را در میان دست راستی‌ها تحکیم می‌کند، فاقد شجاعت سیاسی لازم برای برداشتن گام‌های واقعی جهت حل و فصل هر یک از این موضوعات است. 

پس از این اظهارات، مقامات وزارت خارجه آمریکا تلاش کردند، به نوعی بر آن سرپوش گذاشته و ماجرا را فیصله دهند؛ اما این واقعه بیانگر شکل‌گیری یک جمع بندی کلی در میان مقامات آمریکایی است: سیاست‌های نتانیاهو در قبال موضوع صلح خاورمیانه، نه تنها برای آمریکا مأیوس کننده است، بلکه فرا‌تر از آن، برای این کشور «خطرناک» است. 

موضوع اتحاد راهبردی میان آمریکا و رژیم اسرائیل که زمانی بحث درباره آن در میان مقامات آمریکایی تابو محسوب می‌شد، اکنون به شدت مورد بررسی و مداقه قرار گرفته و این موضوع حتی در میان بالا‌ترین مقامات دستگاه سیاست خارجی آمریکا نیز مصداق دارد. 

همان گونه که آنتونی کردسمن، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در مؤسسه مطالعات استراتژیک و بین‌المللی ـ که خود یک مؤسسه کم و بیش راستگرا به شمار می‌رود ـ می‌گوید: «زمان آن رسیده اسرائیل دریابد که نسبت به آمریکا تعهداتی دارد؛‌‌ همان گونه که آمریکا نسبت به اسرائیل دارای تعهداتی است؛ افزون بر این، اسرائیل باید نسبت به میزانی که صبر و تحمل ایالات متحده را می‌آزماید و در پی جلب حمایت یهودیان آمریکایی است نیز محتاط باشد».
 
زمانی که ژنرال دیوید پترائوس، فرمانده «فرماندهی مرکزی ایالات متحده» در منطقه خاورمیانه بود، در جریان جلسه‌ای در کمیته کنترل تسلیحات سنا گفته بود، منازعه فلسطین و اسرائیل، سبب تحریک احساسات ضد آمریکایی شده و دلیل آن نیز شکل گیری تصویر حمایت آمریکا از اسرائیل است. حتی شخص اوباما نیز این منازعه را موضوعی بسیار پر هزینه برای آمریکا، هم از جنبه انسانی و هم از جنبه مالی توصیف کرده بود. 

این اظهارات چهار سال پیش بیان شده بود؛ یعنی پیش از اینکه دولت اوباما وارد مهم‌ترین تنش‌های خود با رژیم اسرائیل شود. از آن زمان تاکنون، دو جنگ دیگر در غزه رخ داده و مذاکرات صلح نیز به نتیجه نرسیده است. به این ترتیب، می‌توان گفت هیچ چیزی در عمل تغییر نکرده، مگر افزایش تمایل رژیم اسرائیل به زیر پا گذاشتن و نادیده گرفتن حقوق بین‌الملل؛ امری که در جریان تهاجم به غزه دیدیم. 

اکنون حتی جان کری، وزیر خارجه آمریکا که خود از هواداران جدی رژیم اسرائیل است، تأیید می‌کند که فقدان پیشرفت در مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین، سبب قدرتمند‌تر شدن گروه داعش شده است. وی به تازگی ضمن بیان این مطلب، اشاره کرد همه رهبران منطقه نیز بر این موضوع اتفاق نظر دارند که تداوم این منازعه زمینه‌های لازم را برای عضوگیری و ادامه فعالیت داعش فراهم کرده است.
 
شاید کسی فکر کند در پی این انتقادات، باید تغییری در سیاست‌های رژیم اسرائیل اتفاق افتاده باشد. اما در همین ماه سپتامبر، نتانیاهو به جای تغییر لحن خود در جریان سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل، بار دیگر مسیر همیشگی خود را پیمود و حماس را با داعش و داعش را با ایران مقایسه کرد. در زمینه مذاکرات صلح نیز وی طبق معمول تلاش دارد با وقت کشی، جلوی پیشرفت واقعی امور را بگیرد. 

افزون بر این، درست چند روز پیش از دیدار نتانیاهو با اوباما در ماه اکتبر، دولت اسرائیل برنامه خود مبنی بر ساخت ۲۶۱۰ واحد مسکونی جدید در بیت المقدس شرقی را اعلام کرد که با همه معاهدات پیشین مغایر است. در واکنشی نادر، جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید، گفت این اقدام رژیم اسرائیل، سبب فاصله گرفتن «نزدیک‌ترین متحدان» این رژیم خواهد شد و تعهد اسرائیل برای رسیدن به یک راه حل مبتنی بر مذاکره با فلسطینی‌ها را نیز زیر سوال می‌برد. 

اما نتانیاهو، انتقادات را رد کرده و مخالفت آمریکا با شهرک سازی‌های جدید را «بر خلاف ارزش‌های آمریکایی» و «اقدامی علیه صلح» خواند. وقتی یک نخست وزیر رژیم اسرائیل، منافع دیرپای آمریکا را «غیرآمریکایی» می‌خواند، روشن است که ایالات متحده دیگر نمی‌تواند رویه سابق مبنی بر برآورده کردن همه درخواست‌های این رژیم را ادامه دهد. 

این نتیجه‌ای است که متحدان قدیمی رژیم اسرائیل در اروپا نیز به آن رسیده‌اند. دولت سوئد به تازگی اعلام کرد که فلسطین را در حکم یک دولت مستقل به رسمیت می‌شناسد. پارلمان انگلیس نیز پس از آن یک رأی‌گیری نمادین را در این زمینه برگزار کرد و انتظار می‌رود دیگر کشورهای اروپایی نیز به این روند ملحق شوند. 

از سوی دیگر، گروه‌های ‌آمریکایی و اروپایی با همراهی فعالان سیاسی فلسطینی، جنبشی را برای تحریم تولیدات و همچنین نهادهای دانشگاهی مرتبط با شهرک‌های اسرائیلی به راه انداخته‌اند. در حقیقت، جامعه مدنی آمریکا ـ شامل بسیاری از سازمان‌های یهودی ـ اینک در بحث از ضرورت بازاندیشی در روابط آمریکا و رژیم اسرائیل با دولت واشنگتن هم عقیده هستند. 

در همین حال و از سوی دیگر، به نظر می‌رسد که نتانیاهو اکنون مصمم است با استفاده از حامیان خود در کنگره، جلو‌ هرگونه توافق هسته‌ای میان ایران و گروه ۱+ ۵ را بگیرد. 

اما با این حال، حتی حالا که معلوم شده نتانیاهو‌ مستمر در پی نادیده گرفتن منافع آمریکا و پیشبرد دستور کار خود است، مقامات آمریکایی تلاش دارند جنجالی را که به سبب «بزدل خواندن» نخست وزیر رژیم اسرائیل پیش آمده فرو بنشانند.‌‌ همان گونه که استفن والت به تازگی در مطلبی اشاره کرد، اگر دولت آمریکا تلاش دارد در زمانی که تحلیلگران «رابطه ویژه» واشنگتن و تل آویو را زیر سؤال می‌برند، بر بی‌عیب و نقص بودن این رابطه اصرار بورزد، پس این کاخ سفید است که باید «بزدل» خوانده شود، نه نتانیاهو!

در پی کسب اکثریت در سنا؛
با پیروزی جمهوری‌خواهان در انتخابات میان‌دوره‌ای سنای آمریکا، اینک این پرسش که سرنوشت مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ چه خواهد بود و آیا توافق نهایی میان طرفین از سوی کنگره پذیرفته ‌‌خواهد شد یا خیر، به محل بحث جدی تبدیل شده است. در این میان، به نظر می‌رسد اتفاق نظر کلی بر این است که باید در تحلیل این موضوع رویکردی واقع‌بینانه ‌در پیش گرفت.
کد خبر: ۴۴۷۲۴۷
تاریخ انتشار:۱۵ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۹-06 November 2014
آیا جمهوری‌خواهان خواهند توانستند جلوی توافق هسته‌ای را بگیرند؟با پیروزی جمهوری‌خواهان در انتخابات میان‌دوره‌ای سنای آمریکا، اینک این پرسش که سرنوشت مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ چه خواهد بود و آیا توافق نهایی میان طرفین از سوی کنگره پذیرفته ‌‌خواهد شد یا خیر، به محل بحث جدی تبدیل شده است. در این میان، به نظر می‌رسد اتفاق نظر کلی بر این است که باید در تحلیل این موضوع رویکردی واقع‌بینانه ‌در پیش گرفت.

به گزارش «تابناک»، روزنامه آمریکایی «واشنگتن تایمز» در مطلبی به بررسی تأثیرات احتمالی پیروزی جمهوری‌خواهان در انتخابات میان‌دوره‌ای سنا بر سرنوشت مذاکرات هسته‌ای ایران پرداخته و می‌نویسد، با وجود این پیروزی، نباید انتظار داشت که جمهوری‌خواهان از اکثریت لازم برای مخالفت کامل با توافق هسته‌ای ایران برخوردار شده باشند. 

این روزنامه که خود از مطبوعات نزدیک به جمهوری‌خواهان به شمار می‌رود، می‌نویسد، کنترل حزب جمهوری‌خواه بر هر دو مجلس کنگره، ابزار جدیدی ‌برای اعمال فشار بر دولت اوباما در موضوعات داخلی و خارجی در اختیار آن‌ها گذارده، ولی منابع نزدیک به کنگره و همچنین تحلیلگران می‌گویند، در صورتی که اوباما واقعاً مصمم به نهایی کردن توافق هسته‌ای ایران باشد، بعید است جمهوری‌خواهان، قدرت لازم برای سد کردن راه وی را ‌داشته باشند. 

یک دستیار ارشد در کنگره آمریکا در این زمینه می‌گوید: «کنگره‌ای که تحت کنترل جمهوری‌خواهان باشد، از انعطاف بیشتری در زمینه رأی دادن به لغو یا ادامه تحریم‌های ایران برخوردار خواهد بود، اما رئیس جمهور هنوز قدرت وتو را ‌دارد و ‌می‌تواند از اختیار خود در اعطای معافیت‌های تحریمی نیز استفاده کند». 

این دستیار ویژه که نخواسته نامش فاش شود، می‌گوید، حتی در شرایطی که جمهوری‌خواهان اکثریت سنا را در اختیار گرفته‌اند، محتمل نیست که این حزب بتواند ۶۷ رأی لازم برای لغو وتو‌ رئیس جمهور را جمع آوری کند. وی می‌گوید: «جمهوری‌خواهان چنین آرایی ‌نخواهند داشت». 

این موضوع به ویژه از آنجا اهمیت می‌یابد که در هفته‌های اخیر، گزارش‌هایی منتشر شده مبنی بر اینکه کاخ سفید، می‌خواهد بدون در نظر گرفتن موضع کنگره، اقدام به امضای توافق نهایی با ایران و برداشتن تحریم‌های موجود علیه این کشور کند. بر پایه قوانین موجود، رئیس‌جمهور نمی‌تواند بدون تأیید کنگره تحریم‌ها را برای همیشه لغو کند، اما می‌تواند بدون کسب چنین تأییدی، بیشتر تحریم‌ها را به حال تعلیق درآورد. 

در این گزارش‌ها آمده بود با توجه به اینکه کنگره احتمالاً خواستار باقی ‌ماندن تحریم‌های ایران خواهد شد، رئیس جمهور هر کاری که لازم باشد، ‌انجام خواهد داد تا از رأی گیری کنگره درباره آن جلوگیری کند. 

با این حال، اوباما در سخنرانی چهارشنبه خود، نشانه‌ای از تصمیم به دور زدن کنگره در موضوع تحریم‌های ایران را از خود بروز نداد. وی گفت: «آنچه من می‌خواهم، این است که ببینم آیا در حقیقت توافقی صورت خواهد گرفت یا خیر. اگر ما به توافقی برسیم که من اطمینان داشته باشم جلوی دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را خواهد گرفت و بتوانیم جهان و افکار عمومی را نیز در این زمینه قانع کنیم، آنگاه زمان تعامل با کنگره فرا می‌رسد».
 
اوباما افزود: «من فکر می‌کنم ما خواهیم توانست استدلالی قوی را برای کنگره مطرح کنیم مبنی بر اینکه این بهترین راه برای جلوگیری از ظهور یک ایران هسته‌ای است». 

در این می‌ان، کار‌شناسان امنیت ملی آمریکا درباره اینکه در کنگره تحت کنترل جمهوری‌خواهان، چه میزان رأی در مخالفت با توافق هسته‌ای ایران جمع خواهد شد، با یکدیگر اختلاف نظر دارند. آن‌ها می‌گویند این موضوع همچنان به عنوان یک پرسش بی‌پاسخ باقی مانده است، زیرا هیچ کس به جز حلقه کوچکی در داخل دولت اوباما نمی‌داند که قرار است توافق نهایی با ایران به چه شکل باشد. 

با این حال، آنچه درباره آن تقریباً اتفاق نظر وجود دارد، این است که جمهوری‌خواهان هر کاری ‌از دستشان برآید، ‌انجام خواهند داد تا در مقابل توافق هسته‌ای ایران مانع ایجاد کنند. این امر به ویژه از آن جهت است که رژیم اسرائیل نسبت به ‌توافق میان ایران و ۱+ ۵ ابراز نگرانی کرده و جمهوری‌خواهان نیز تمایل زیادی به در نظر گرفتن ملاحظات این رژیم درباره ایران دارند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد