سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز


گاهی به پیام‌های ضمنی اولین ظهور تصویری خلیفه داعش؛
"عبای سیاه"، "موصل" و "مسجد کبیر"؛ چرا حالا رونمایی شد؟
تاریخ انتشار : دوشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۱۳
 
طرفداران سازمان اینطور می‌گویند که «مسجد کبیر» از ابنیه‌ی ساخته شده توسط نورالدین زنگی در قرن ششم است، در نتیجه «خلیفه»‌ی آنها هم به راه و روش این رهبر تاریخی اقتدا خواهد کرد و تا آزادسازی قدس اشغالی پیش خواهد رفت.
گروه بین‌الملل جهان نیوز: در اولین هفته‌ی ماه مبارک رمضان رهبر داعش (که حالا خود را خلیفه‌ی مسلمین می‌خواند) برای اولین بار چهره‌ کریه خود را در اقدامی پروپاگانداگونه و با تکنیک‌های رسانه‌ای جالبی آشکار کرد.

داعش تا پیش از این نشان داده بود برخلاف سایر گروهک‌های تروریسیتی فعال در منطقه (طالبان، القاعده و ...) به استفاده از فناوری‌های نوین اهتمام ویژه ای دارد. فضاسازی‌های رسانه‌ای داعش، چه از طریق اینترنت و چه از طریق شبکه‌های مجازی نشان داده که این گروهک ترویستی صرفاً یک گروه با پشتوانه نظامی‌ نیست، بلکه از یک پشتیبانی سازمان یافته آنلاین اطلاعاتی نیز برخوردار است.

این گروه استراتژی‌های مختلفی را در شبکه‌های اجتماعی به کار می‌گیرد تا بتواند پیام‌های مد نظر خود را به درستی مدیریت کرده و گسترش دهد. یکی از موفق‌ترین ابتکارات داعش در این زمینه، اپلیکیشن «فجر البشائر» برای استفاده در توییتر بوده که در هنگام تسخیر شهر موصل به عنوان یکی از نیروهای کمکی داعش برای ایجاد ترس و وحشت در میان ساکنان شهر و در درجه اولی برای ارتشیان عراق، وارد صحنه شد. داعش با استفاده از این روش در حمله خود به شهر موصل، به طور میانگین روزانه ۴۰ هزار توییت با عنوان "دولت اسلامی عراق و شام در توییتر" از این طریق منتشر شده است. 

حتی همزمان با  حرکت داعش به سمت بغداد، کاربران اپلیکیشن «فجر البشائر» شروع به ارسال هزاران توییت در این باره کردند؛ این توییت‌ها که حاویتصویر یک نظامی‌داعشی مسلح در حال نگاه کردن به پرچم سیاه رنگ این گروه بود؛ بر روی این تصویر عبارت «قادمون یا بغداد» نوشته شده بود؛ توانست کمک شایانی به داعش برای فضاسازی رسانه‌ای پیشروی به سوی بغداد کند تا جایی که با جستجوی کلمه بغداد در شبکه‌های اجتماعی، این تصویر به‌عنوان یکی از نتایج اولیه ظاهر می‌شد. 

ظهور یک باره ابوبکر البغدادی و چند نکته برجسته


به نوشته‌ی تحلیلگر برجسته‌ی روزنامه‌ی السفیر، عبدالله سلیمان علی، اولین ظهور علنی ابوبکر البغدادی طی یک فایل تصویری، نکاتی جدید در پرونده‌ی «دولت اسلامی عراق و شام» به ثبت رساند، گروهی که حالا خود را «دولت اسلامی» می‌‌خواند و سعی دارد اینکه نماد خلافت اسلامی است را در اذهان تثبیت کند. اتفاقات و جزئیاتی که در این فایل تصویری وجود دارد، در دل خود حاوی پیام‌های مهمی برای چندین جهت مختلف است، خصوصا که این سازمان در حال گسترش سیطره‌اش بر مناطق وسیعی از سوریه و عراق است، فلذا سؤالاتی درباره‌ی زمان این ظهور علنی و پیام‌هایش را می‌توان مطرح کرد.

تصمیم داعش در علنی کردن چهره‌ی رهبرش و انتشار علنی آن از طریق یک فایل ویدئویی (آن هم بعد از مدت‌ها پرده‌نشینی و مخفی‌کاری) مسئله‌ی غیرمنتظره‌ای نبود، چون درست پیش از عملی شدن این تصمیم، چندین پیش‌بینی درباره‌ی عملی شدن آن صورت گرفته بود، کما اینکه چندی پیش نشریه‌ی السفیر از قول یک منبعِ نزدیک به داعش نوشت که: «البغدادی، یا خلیفه ابراهیم عواد البدری، در حال آماده شدن برای ضبط یک سخنرانی است که برای اولین بار به صورت تصویری خواهد بود.» این منبع اشاره کرده بود: «ظهور علنی ممکن است در هر زمانی باشد ولی انتظار نمی‌رود که خیلی به تأخیر بیفتد.» اگرچه پیام صوتی‌ای که درست فردای آن روز (و در روز اول ماه مبارک رمضان) تحت عنوان «پیامی به مجاهدین و امت اسلامی در ماه رمضان» از طرف بغدادی منتشر شد، موجب یأس در تحقق پیش‌بینی‌ها شد، اما به سرعت معلوم شد که محافل درونی داعش به شدت مشغول آماده‌سازی زمینه‌ها برای یک گام بی سابقه در تاریخ خود بوده‌‌اند، یعنی بحث بر سر کیفیت بیرون دادن تصویر اولین ظهور علنی امیرشان که حالا به قول آنها شده است «خلیفه».

این فایل تصویری (که می‌توان گفت از جهت شکل و مضمون به خوبی تهیه شده است) البغدادی را نشان می‌‌دهد که مشغول خواندن اولین «خطبه‌ی اولین نماز جمعه» ماه رمضان در «مسجد کبیر» شهر موصل است، در حالیکه صدها نفر از نمازگزاران (که احتمالا از بیعت‌کنندگان پیشین با البغدادی بوده‌‌اند) در مسجد حضور دارند.

شکی نیست که مسئولین این کار، می‌خواسته‌‌اند در آن واحد چندین پیام صریح یا تلویحی را به چندین جهت مختلف برسانند، که می‌‌توان آنها را چنین دسته‌بندی کرد:

۱- شهر موصل که اولین ظهور علنی بغدادی در آنجا رخ داد، حدود یک ماه پیش از سیطره‌ حکومت عراق خارج شد، آن هم در فضایی که رسانه‌ها به صورت عمدی درباره‌ گروهی که بر این شهر مسلط شده نظرات مختلف ارائه می‌کردند [و صریحا از داعش اسم نمی‌بردند.] در نتیجه، انتخاب یکی از مساجد این شهر برای اینکه البغدادی اولین خطبه‌ی جمعه‌ی علنی‌اش را در آن ایراد کند، حاوی یک پیام بدون لکنت است و آن هم اینکه «دولت اسلامی»، شهر موصل را یک ولایت تحت سیطره‌ خود می‌داند و از همه می‌خواهد که با این واقعیت کنار بیایند، نه طبق آنچه رسانه‌ها درباره‌ اصطلاحا «انقلابیون عشایر» یا «شورای نظامی» به عنوان رهبران حمله به موصل مطرح می‌کنند.

۲- این سازمان تروریستی می‌‌خواهد موصل را به عنوان پایتخت دولت خود در اذهان تثبیت کند، یعنی بر عکس آنچه گفته می‌شد که این سازمان، شهر رقه در سوریه را به عنوان پایتخت خود می‌شناسد. با این تصمیم، رنگ «عراقی‌گری» سازمان بیشتر می‌شود، آن هم درست در زمانی که این سازمان می‌‌خواهد با کارت «آرزوی بازگرداندن خلافت بغداد» بازی کند، یعنی شهری که به صورت تاریخی، پایتخت معروف خلافت عباسیان بوده است.

۳- انتخاب «مسجد کبیر» هم خودش دارای پیامی تلویحی است که البته رسانه‌ها درباره‌ی تفسیر آن نظرات متفاوتی دارند: طرفداران سازمان اینطور می‌گویند که «مسجد کبیر» از ابنیه‌ ساخته شده توسط نورالدین زنگی در قرن ششم است [نورالدین زنگی حاکمی ترک‌تبار در مناطق سوریه و عراق بود که به دلیل جنگیدن با «صلیبی‌ها» و آزادسازی شهرهای مسلمان‌نشین و زمینه‌سازی پیروزی نهایی صلاح الدین ایوبی بر آنها و زمینه‌سازی آزادسازی قدس توسط او، و همچنین به دلیل جنگ با فاطمیان شیعه مذهب مصر و منقرض کردن حکومت آنها، در تاریخ معروفیت دارد]. در نتیجه «خلیفه»‌ آنها هم به راه و روش این رهبر تاریخی اقتدا خواهد کرد و تا آزادسازی قدس اشغالی پیش خواهد رفت(!)

برخی دیگر می‌ترسند، خواندن نماز در مسجد نورالدین زنگی پیامی باشد مبنی بر نیت بغدادی و داعش در راه‌انداختن نبرد و جنگ در منطقه عربی - اسلامی با مستمسک قرار دادن توحید، یعنی همان کاری که زنگی انجام داد؛ و این یعنی تهدید منطقه به آشوب و خرابی بیشتری که کسی نمی‌داند چطور می‌تواند متوقف شود، خصوصا که نمی‌وان شرایط منطقه‌ای و بین المللی دوران ما را با دورانی که نورالدین زنگی در آن می‌زیست یکی دانست.

۴- از نظر شکلی هم، اینکه البغدادی در اولین ظهور علنی‌اش عبای سیاه به تن کرده بود تأییدی است بر این برداشت که او واقعا قصد دارد خشونت و هرج و مرج در منطقه را ادامه دهد. چراکه لباس سیاه [در فرهنگ سلفیون]، نماد جنگ و نبرد است و خلفا و فرماندهان تاریخی در این قبیل حالات لباس سیاه به تن می‌کردند. در همین راستا، طرفداران سازمان، در بررسی این موضوع به روایتی تاریخی اشاره می‌کنند که می‌گوید پیامبر هنگام فتح مکه عبای سیاه به تن داشتند.

۵- اما پیام مهم‌تری که البغدادی می‌‌خواست ارسال کند، در دل زمانی خوابیده است که برای اولین ظهور علنی‌اش انتخاب کرد. چرا البغدادی درست الان خودش را نشان داد؟ چرا قبلا تصمیم به ظهور علنی نگرفته بود با آنکه شهر "رقه" در سوریه فضای امنی برای او و سران سازمانش فراهم کرده بود؟

در این راستا باید در نظر داشت که ظهور علنی بغدادی تنها چند روز پس از اعلام «خلافت او بر مسلمین» صورت گرفت و همانطور که پیشتر اشاره کردیم، پیش‌بینی می‌شد که بعد از این اعلان، خودش را نشان دهد. اما در عین حال باید در نظر داشت که آنچه حدود یک هفته پیش از آن در ریف دیرالزور رخ داد [و تعداد زیادی از نیروهای مسلح «جهادی» ناگهان از دیگر گروه‌ها اعلام جدایی و با داعش اعلام بیعت کردند] هم ارتباطی مستحکم داشت با اعلان خلافت و ظهور علنی بغدادی.

در این روزها شهرها و روستاهای "ریف دیرالزور" شاهد یک کودتای ناگهانی و غافلگیر کننده بود که از خلال آن، داعش توانست بدون درگیری چندانی بر تمامی این روستاها و شهرها به صورت کامل سیطره یابد، آیا این سازمان از قبل برای این لحظه نقشه ریخته بود؟ اطلاعاتِ در دست، نشان می‌دهد آن چه در "دیرالزور" رخ داد (از بیعت‌های ناگهانی و حل و فصل‌ها و توافقات صورت گرفته با گروه‌های دیگر و عشایر گرفته تا سقوط شهر "الشحیل" که به نوعی نشانگر سقوط و پایان کار «جبهة النصرة» به صورتی که تا الان می‌شناختیمش خواهد بود) همه و همه طبق یک روند صعودی در حال زمینه‌چینی بود و تلاش بر این بود که اینها همزمان بشود با لحظه‌ی اولین ظهور علنی البغدادی. و هدف از همه‌ی اینها، دادن وزنی قابل توجه بود به این ظهور علنی از طریق پیروزی‌های میدانی که نشانگر رشد و گسترش «دولت اسلامی» و اتصال برقرار کردنش بین دو طرف مرز‌های عراقی-سوری و پیوستن بسیاری از سران عشایر و رزمندگان به آن باشد.

به همین جهت بود که به رغم وجود شرایط امنیتی مناسب، البغدادی خود را در رقه نشان نداد، چراکه تسلط بر "رقه" به تنهایی نمی‌توانست او را یک بازیگر منطقه‌ای نشان دهد، اما او آمد و بر "موصل" مسلط شد و از طریق "ریف دیرالزور" بین موصل و رقه اتصال برقرار نمود و پیروانش تقریبا با چند کشور از جمله "اردن" و "عربستان" هم مرز شدند، و اینجا بود که حس کرد وقتش رسیده است که تغییری شکلی متناسب با تغییرات میدانی‌ صورت گرفته عملی کند، تغییراتی میدانی‌ که به ظن او وزن جدیدی به او بخشیده است. فلذا به صورت علنی ظاهر شد تا به منطقه و جهان اعلام کند: ما در مرحله‌ی جدیدی هستیم و من اینجایم... یک بازیگر اساسی در این مرحله‌ی جدید!


واکنش دوگانه آمریکا به سرنگونی دو هواپیمای مسافربری
بوئینگ مالزی برای آمریکا قابل تشخیص است، ایرباس ایرانی نه!
تاریخ انتشار : جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۰۷:۴۷
 
آیا کارشناسان و رسانه‌های آمریکایی این شهامت را دارند که بگویند هواپیمای ایرانی پرواز ۶۵۵ که حامل انسانهای بیگناه بود، به راحتی توسط ناو آمریکایی قابل تشخیص بود؟
بوئینگ مالزی برای آمریکا قابل تشخیص است، ایرباس ایرانی نه!
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، عصر روز پنجشنبه بود که رسانه‌های خبری مشغول پوشش اخبار مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ و همچنین آتش بس بین اسرائیل و حماس بودند. در این حین، خبرگزاری اینترفکس روسیه خبری را مخابره کرد که توجه تمام رسانه‌های خبری را به خود جلب کرد. ماجرا از این قرار بود که یک هواپیمای مسافربری خطوط هوایی مالزی با شماره پرواز ام ۱۷ در اوکراین و در نزدیکی مرزهای این کشور با روسیه سقوط کرده است.

این هواپیمای مسافربری خطوط مالزی یک بوئینگ ۷۷۷ بود که با ۲۹۵ مسافر از آمستردام پایتخت هلند به مقصد کوالالامپور پایتخت مالزی در حرکت بوده است. هواپیمای مالزیایی در ارتفاع ۱۰ هزار متری از سطح زمین و در شرق اوکراین سرنگون شده است. آنتون هراشچنکو مشاور وزارت کشور اوکراین اعلام کرد که این هواپیمای حامل ۲۸۰ مسافر و ۱۵ خدمه بود که همگی سرنشینان آن در این سانحه کشته شده‌اند.

مشاور وزارت کشور اوکراین نیز گفت که این هواپیما توسط سامانه‌های دفاعی سرنگون شده است. خبرنگار بی‌بی‌سی در مسکو گزارش داد منطقه‌ای که هواپیمای مذکور سقوط کرده در مرکز منطقه تحت کنترل استقلال طلبان اوکراین قرار دارد.

مشاور وزارت کشور اوکراین در صفحه فیس بوک خود نوشت هواپیمای مالزیایی توسط مخالفان اوکراینی سرنگون شده است. رویترز نیز به نقل از منابعی اعلام کرد هواپیمای فوق در حال سوختن پیدا شده است.

خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس اعلام کرد یکی از خبرنگاران این رسانه سامانه پدافندی «بوک» را که احتمال می‌رود توسط آن به هواپیمای فوق شلیک شده باشد، در نزدیک شهر «اسنیژه» در شرق اوکراین دیده‌ است. اسنیژه تحت کنترل مخالفان اوکراینی است.

تقریبا کمتر از اینکه چند ساعت از این ماجرا بگذرد، رسانه‌های غربی به پوشش گسترده این موضوع پرداختند به نحوی که جهت‌گیری‌ها روسیه و مخالفان طرفدار روسیه را هدف قرار داده بودند. اما نکته‌ای که در این میان قابل تامل است گزارش شبکه خبری سی‌ان‌ان است. این شبکه در گزارشی به نقل از "ریچارد کوئست"، کارشناس امور هوانوردی این شبکه گفت: سرنگون شدن یک هواپیما در ارتفاع ۲۳ هزار پایی (۱۰ هزار متری) امری "بسیار عجیب" است. یک نفر با نگاه از زمین به سمت بالا تشخیص دهد که یک هواپیما مسافربری است.

وی افزود: این هواپیما شبیه هواپیمای مسافربری است، این هواپیما داد می‌زند (به راحتی قابل تشخیص است) که یک هواپیمای مسافربری است. بنابراین اتفاق وحشتناکی است که تا این جا کشیده شده است.

به نظر می‌رسد که این شبکه آمریکایی و کارشناسش به نکته خوب و ظریفی اشاره کرده‌اند. این اقدام کارشناس آمریکایی و شبکه سی‌ان‌ان زمانی ارزشمندتر و بهتر از این خواهد بود که آنها به یک سوال نسبتا مشابه در این زمینه نیز پاسخ دهند. شاید پاسخ به این سوال برای آنها چندان سخت نباشد، البته اگر بخواهند پاسخ دهند و واقعیت را بگویند.

صفحات کتاب تاریخ را ورق زده و به گذشته برمی‌گردیم. در صفحه ۱۲ تیر سال ۱۳۶۷ می‌ایستیم تا ببینیم چه اتفاقی افتاده است. ماجرا از این قرار است که در روز یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۶۷ هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در فرودگاه بین‌المللی بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیش‌بینی شده، قرار بود این هواپیما با شمارهٔ پرواز ۶۵۵ به همراه ۲۷۴ مسافر (با ملیت‌های ایرانی، اماراتی، یوگسلاوی، پاکستانی، هندی و ایتالیایی) و ۱۶ خدمهٔ پرواز که در مجموع ۲۹۰ نفر می‌شدند در ساعت ۱۰ صبح به مقصد دبی، امارات متحده عربی پرواز کند. ضمنا ۶۶ نفر از مسافران این هواپیما کودک بودند.

کاپیتان محسن رضایان، خلبان با سابقهٔ پرواز ۶۵۵ هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ بود که بیش از ۷،۰۰۰ ساعت پرواز را در کارنامهٔ خود داشت. هواپیما ایرباس آ-۳۰۰ با ۱۵ دقیقه تأخیر، در ساعت ۱۰:۱۷ صبح به وقت ساعت رسمی ایران، از فرودگاه بین‌المللی بندرعباس به مقصد فرودگاه بین‌المللی دبی برخاست. مدت پرواز تا دبی ۲۸ دقیقه و حداکثر ارتفاع تا ۱۴ هزار پا (۴،۳۰۰ متر) تعیین شد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوج‌گیری تا ارتفاع ۱۲ هزار پایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان به‌طور پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راه‌های هوایی ایران و امارات متحده تماس داشت.

چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام «مولبیت»، خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به ارتفاع ۱۴ هزار پایی صعود کند.

ناو جنگی وینسنس آمریکا در تاریخ هفتم خرداد از بندر سن دییگو وارد خلیج فارس شده بود. ایچنرمارک قلب این رزم‌ناو به شمار می‌رفت. وظیفه اصلی آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور هم‌زمان و کنترل آتش آنها بود، هم‌چنین این رزم‌ناو به موشک زمین‌به‌هوا با برد ۴۰۸ کیلومتر نیز مجهز بود.

در ساعت ۱۰:۲۲ ناو جنگی وینسنس آمریکا به حریم آب‌های ایران وارد شده بود، به دستور ناخدا ویل راجرز، فرمانده ناو وینسنس، موشک استاندارد ۲ را به سوی پرواز ۶۵۵ شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو شده و در آب‌های خلیج فارس سقوط کرد. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دبی، پیگیر سرنوشت پرواز ۶۵۵ شده ولی آن‌ها اظهار بی‌اطلاعی کردند. بلافاصله ستاد تأمین استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد. با شناسایی دقیق محل سقوط، بالگردها و شناورها به موقعیت ۲۶ و ۴۲ عرض شمالی و ۵۶ درجه و ۳ دقیقه طول شرقی منتقل شدند.

بلافاصله پس از این واقعه، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف-۱۴ جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار داده‌اند. پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکا ادعا کرد که در این مورد مرتکب اشتباه شده‌اند، اما شواهد بعدی این نظر آنان را مردود جلوه داد.

حال باید دید آقای کوئست و شبکه سی‌ان‌ان در خصوص پرواز ۶۵۵ چه نظری دارند؛ جنایتی که از نظر میزان تلفات انسانی، هفتمین جنایت مرگبار هوایی تاریخ است. آیا آقای کوئست و شبکه آمریکایی این شهامت را نیز دارند که بگویند هواپیمای ایرانی که حامل انسانهای بیگناه بود، به راحتی توسط ناو آمریکایی قابل تشخیص بود؟

هر چند که رسانه‌های آمریکایی آن زمان به این جنایت تاریخی آمریکا پاسخ دادند؛ پاسخی که نتوانست وجدان‌های بیدار را به خواب ببرد. رسانه‌های آمریکایی در مقالات خبری خود با گفتن اینکه ساقط کردن یک هواپیمای ایرانی یک مشکل فنی بوده و با انتخاب مناسب عکس و توصیف، سعی کردند عامل و قربانیان این حادثه را کم اهمیت جلوه دادند. جالب است که در گذشته ساقط کردن یک هواپیمای کره‌ای به وسیله شوروی توسط همین رسانه‌های غربی به ویژه آمریکایی به عنوان یک عمل شنیع به تصویر کشیده شد.

مرور صفحات تاریخ، سکانس‌های مشابهی را از عملکرد غربی‌ها و رسانه‌های آنها در قبال تحولات مختلف به نمایش می‌گذارد. راه دوری نرویم. همین جنگ غزه که در آن جنگنده‌های ارتش اسرائیل مردم بیگناه و بی‌دفاع غزه را بمباران کردند، مورد حمایت متحدان غربی‌ها خود بودند. رسانه‌ها و مقامات غربی مانند آقای "استفان هارپر"، نخست وزیر کانادا اسرائیل مهاجم را قربانی معرفی کردند و راه حل این بحران را همبستگی با اسرائیل عنوان کردند! آمریکا هم مانند همیشه برای ارتش رژیم صهیونیستی که سه‌شنبه شب حتی به یک کودک ۵ ماهه هم رحم نکردند، حق دفاع! (بخوانیم یورش) قائل شدند.

حکایت، حکایت قدیمی "استاندارد دوگانه" غرب است که هواپیمای مسافربری آمستردام به کوالالامپور را قابل تشخیص می‌داند، اما چشم دیدن هواپیمای مسافربری ایرانی را ندارد و سرنگونی آن را نقص فنی عنوان می‌کند. ظاهرا منفعت آمریکا در این بود که در صفحه ۱۲ تیر ۱۳۶۷ کتاب تاریخ، چشمانش کور شوند. این قصه هر چند در نگاه اول به مانند طنزی تلخ می‌ماند، اما در نگاهی عمیق‌تر حکایت از منش و اصول غربی دارد که خون خودی را رنگین‌تر از خون غیرخودی می‌بیند.



فرمانده تیپ جولانی به هلاکت رسید +عکس
تاریخ انتشار : دوشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۵۵
 
فرمانده تیپ جولانی رژیم صهیونیستی که در جریان درگیریهای سنگین غزه به شدت مجروح شده بود، سرانجام از پای در آمد.
به گزارش جهان؛ العالم به نقل از مرکز اطلاع رسانی فلسطین خبر داد، سرهنگ "غسان علیان" (۴۱ ساله) در اکتبر گذشته به عنوان فرمانده تیپ جولانی تعیین شده بود.

گردانهای عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش حماس تأکید کرد که یک افسر ارشد رژیم صهیونیستی و شماری از فرماندهان نظامی این رژیم در یکی از مناطق غزه در کمین نیروهای قسام گرفتار شدند و به هلاکت رسیدند.

 
غسان علیان

قسام تأکید کرد، فرمانده تیپ جولانی و معاون فرمانده گردان شناسایی این تیپ از کسانی بودند که در کمینی در شرق منطقه "التفاح" در شرق غزه به هلاکت رسید.در این عملیات، فرمانده تیپ شناسایی ارتش رژیم صهیونیستی نیز به شدت مجروح شد.گردانهای قسام دیروز هم از گرفتار شدن نظامیان رژیم صهیونیستی در کمین نیروهای مقاومت در منطقه التفاح در شرق غزه خبر داد و تأکید کرد که در این عملیات ۱۴ صهیونیست به هلاکت رسیدند. رژیم صهیونیستی نیز در مقابل به هلاکت ۱۳ نظامی خود در این کمین اذعان کرد.



حقایقی جدید درباره داعش/ تصرف بخشی از اردن توسط تکفیری‌ها؟
تاریخ انتشار : دوشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۵۹
 
ظاهرا این فقط عراق نیست که زیر چکمه های مزدورهای داعش به تاراج می رود. دیگر کشورهای منطقه نیز در معرض تهدید سقوط استان ها و مناطقشان توسط داعش هستند اما کمتر خبری از آنها در رسانه ها منتشر می شود.
حقایقی جدید درباره داعش/ تصرف بخشی از اردن توسط تکفیری‌ها؟
به گزارش جهان، دیپلماسی ایرانی با این مقدمه در ادامه گزارش خود می نویسد: داعش به گروه وحشتناک و مرموزی تبدیل شده است که رسانه ها کمتر جزئیاتی از حامیان و دستورالعمل های آن منتشر می کنند. شبکه ای که با تندروی های بیش از اندازه و رفتارهای افراطی در برخورد با مخالفان و شهروندان عادی روز به روز وحشت را در دل مردم جهان به ویژه خاورمیانه تشدید می کند. اما ظاهرا ابعاد جنایت ها و اقدامات این گروهک تروریستی که اکنون به گواه اسناد و مدارک بزرگ ترین و ثروتمندترین شبکه تروریستی جهان است، کمتر به اطلاع افکار عمومی و رسانه ها رسانده می شود.
منابع آگاه گفتند که این گروهک تروریستی هفته گذشته ۵۰ افسر عراقی را در موصل با فریب آنها از طریق بذل و بخشش های مالی توانسته اند برای اهداف خود در این شهر به کار گیرند. اما بعد از آن که کارهای خود را پیش بردند همه آنها را سر بریدند و جنازه هایشان را آتش زدند.
به گفته این منابع در حال حاضر استان موصل از نبود برق، آب و گاز به شدت رنج می برد و ناامنی سراسر این شهر را فرا گرفته است. کپسول های گاز خانگی به طور کامل از سطح شهر ناپدید شده اند و شب ها شهر در تاریکی مطلق فرو می رود.
وضعیت در این شهر به اندازه ای بغرنج است که همه مردم شهر اعم از شیعه و سنی دست به دعا شده اند و برای نجات خود گریه و زاری می کنند. سنی هایی که تا قبل از حمله داعش به موصل شیعیان را به باد ناسزا می گرفتند با دفاتر مراجع در نجف اشرف تماس می گیرند و می گویند از کرده خود پیشمانند و تمنا دارند که شیعیان به داد آنها برسند و آنها را از شر داعشی ها نجات دهند.
اما ظاهرا این فقط عراق نیست که زیر چکمه های مزدورهای داعش به تاراج می رود. دیگر کشورهای منطقه نیز در معرض تهدید سقوط استان ها و مناطقشان توسط داعش هستند اما کمتر خبری از آنها در رسانه ها منتشر می شود.
گویی تلاش می شود تا فعالیت های داعش اول از همه در عراق پررنگ شود تا از آن بتوانند به عنوان ابزاری علیه حکومت شیعی عراق بهره برداری سیاسی کنند و دوم از آن در سوریه علیه حکومت بشار اسد بهره برداری تبلیغاتی شود.
منابع آگاه می‌گویند که داعش نه تنها در عراق و سوریه بلکه در اردن نیز نفوذ کرده و استان معان را در این کشور که با عربستان هم مرز است به کنترل خود در آورده است در حالی که نیروهای امنیتی و نظامی اردن توانایی رویارویی با آنها را ندارند.
به گفته این منبع آگاه دولت اردن با پشتیبانی و فشار دولت عربستان تلاش بسیاری می کند که از انتشار چنین اخباری در رسانه ها جلوگیری کند. روزنامه اردنی الرای نیز هفته گذشته گزارش داد که برخی از رهبران تندروی اخوانی اردن با رهبران داعش ارتباط گرفته اند و تلاش دارند تا عشایر سنی اردن را تحریک کنند که با ابوبکر البغدادی، رهبر داعش بیعت کرده تا سناریویی مشابه سناریوی موصل را در اردن رقم بزنند تا به واسطه آن به تضعیف بیش از پیش حکومت اردن بپردازند.
در همین رابطه هفته گذشته رسانه های اردنی اعلام کردند که ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن از رفتارها و کارهای رهبران اخوان المسلمین که به گفته او تلاش دارند میان اردنی های فلسطینی تبار با اردنی های اصلی اختلاف بیندازند، به شدت خشمگین شده و دستوراتی برای برخورد با آنها صادر کرده است.
اما در همین حال برخی منابع هم مدعی اند که عربستان خود هدف حمله داعش و گروه های تکفیری در سناریوی گسترش جغرافیایی آنها است. بیان جبر الزبیدی، وزیر کشور اسبق دولت عراق و نماینده پارلمان این کشور در گفت و گو با شبکه خبری المیادین گفت که ما اسناد کاملا موثقی در اختیار داریم که نشان می دهد داعش نقشه حمله به ترکیه و عربستان را تدارک دیده است و قصد دارد در اولین فرصت به این دو کشور حمله کند.
کارشناسان می گویند که ناتوانی عربستان چه از لحاظ امنیتی و چه از لحاظ نظامی در برخورد با داعش دغدغه اصلی بسیاری از کشورهای منطقه و نهادهای امنیتی بین المللی است.
این در حالی است که اخیرا گروهی از سلفی های تندرو در کویت در حمایت از داعش دست به تظاهرات زدند و با ابوبکر البغدادی بیعت کردند و به او وعده دادند که خلافت اسلامی او را در کویت نیز راه بیندازند.
از سوی دیگر مصر نیز حال و روز چندان خوبی ندارد. عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری تازه کار این کشور از گسترش فعالیت گروه های نزدیک به القاعده و داعش در مرزهای کشورش با لیبی در غرب و صحرای سینا در شرق به شدت نگران است و بیم آن می رود دیر یا زود رهبران گروه های کوچک تکفیری فعال در این کشور با ابوبکر البغدادی اعلام بیعت کرده و برای سرنگونی حکومت جدید مصر دست به کار شوند.
کارشناسان می گویند تحرکات مرموز قطر با صرف میلیون ها دلار برای آموزش نیروهای تروریستی در لیبی و اعزام آنها به مناطق مختلف کشورهای عربی برای جنگیدن در کنار داعش و همچنین عملکرد ترکیه در همکاری با قطر در حمایت از داعش برای پیشبرد اهداف شوم خود روزهای تلخی را برای آینده خاورمیانه و جهان عرب رقم می زند.
سکوت یک باره رسانه های جهان و عدم پیگیری مسئولان ترکیه از سرنوشت دیپلمات های به ادعای خود، گروگان گرفته شده در موصل در روزهای ابتدایی حمله داعش به این شهر، شبهات بسیاری را نسبت به نقش آنکارا در همکاری با داعش ایجاد کرده است. از آن تاریخ تا کنون حتی یک مقام ترک درباره سرنوشت این افراد که گفته می شد گروگان گرفته شده اند، بیان نداشته است.
اثیل النجیفی، استاندار نینوا که خود متهم به سهل انگاری و همکاری با داعش در سقوط موصل است، در گفت وگو با شبکه الحدث گفته بود که کنسولگری ترکیه در موصل اتاق فکر فعالیت های داعش است و گروگان گرفته شدن ۶۹ نفر تبعه ترک و اعضای این کنسولگری دروغی بیش نیست.
در این میان بسیاری اسرائیل را طراح سناریوی پیش روی های داعش می دانند. سکوت داعش نسبت به حمله اسرائیل به غزه و صدور این بیانیه توسط آن که مسئولیتی در قبال حمایت از فلسطینیان در برابر اسرائیل ندارد، شبهات را نسبت به نقش اسرائیل در حمایت از داعش افزایش داده است.
بسیاری از ناظران می گویند از هم پاشیدگی لیبی پس از سقوط معمر قذافی و تسلط افراط گرایان و گروه های تکفیری بر آن در کنار حمایت های مالی و لجستیکی و آموزش های نظامی قطر و ترکیه این کشور را به کانون صادرات تروریست و نیروهای تکفیری تبدیل کرده است.
به هر حال آن چه برداشت می شود این است که خباثتی مرموز برای بهره برداری از قوه تخریبی داعش با هدف به آشوب کشاندن خاورمیانه و جهان عرب و در نهایت تجزیه آن یا تکرار سناریوهایی مشابه عراق و سوریه در دیگر کشورها مشاهده می شود. اما آینده این سناریوها به کجا خواهد انجامید هنوز برای کسی روشن نیست.




گزارش مشرق از دستاورد جدید موشکی ایران؛
تا قبل از رونمایی از هرمز 1، هیچ موشک بالستیک ضد رادار در نیروهای مسلح دنیا وجود نداشته و نیروی هوافضای سپاه پاسداران در دستاوردی بسیار جالب که در نوع خود مشابهی ندارد، چنین موشک بالستیکی را رونمایی کرده است.
به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، از زمان نبرد انگلستان در تابستان 1940 میلادی در جنگ جهانی دوم، اهمیت رادار به شکل خاصی توسط تمامی کشورهای صاحب تکنولوژی درک شد و صاحبان تکنولوژی در این بخش سریعا به سمت طراحی و ساخت انواع رادارها رفتند اما از همان زمان نیز کشورهای صاحب تکنولوژی به دنبال راه هایی برای غلبه بر رادارها بودند.
در طول سالهای بعد، روش های گوناگونی برای مقابله با رادارها استفاده شد که می توان از آن میان به حرکت جنگنده های مهاجم در ارتفاع پایین برای در امان ماندن از امواج رادار، استفاده از سامانه های جنگ الکترونیک برای کور کردن رادارها و بهره گیری از فناوری های پنهانکاری اشاره کرد.
اما راه دیگر در مبارزه با سامانه های راداری استفاده از موشک های ضد رادار بود که هنوز هم استفاده از آن در ارتش های مختلف جهان متداول است. در ابتدا باید دید اصولا موشک ضد رادار چیست و دارای چه مزیتهایی می باشد؟

به زبان ساده، موشک ضد رادار سلاحی است که از امواج رادار به منظور ردیابی بهره برده و به سمت منبع انتشار این امواج حمله می کند. به همین دلیل است که در زبان انگلیسی و در بسیاری از ترجمه های فارسی، با واژه موشک های ضد تشعشع رو به رو می شویم. 
اولین کاربرد گسترده موشک های ضد رادار به زمان جنگ ویتنام باز می گردد.
در این جنگ بود که برای اولین بار موشک های سطح به هوا در حجم بالا مورد استفاده قرار گرفتند. سامانه پدافند هوایی SA-2 ساخت شوروی سابق تبدیل به یک کابوس واقعی برای یگان های پروازی آمریکا در ویتنام شده بود و تلفات بالایی را بر هواپیماهای آمریکایی وارد کرد. موشک ضد رادار AGM-45 شرایک یکی از اولین پاسخ های ویژه آمریکا به تهدید سامانه های سطح به هوا بود. این موشک آمریکایی به سمت امواج رادار موسوم به Fan Song که برای سامانه موشکی سام 2 به کار می رفت، رفته و آن را نابود می کرد.

موشک هرمز 1
موشک AGM-45

حمله هوایی آمریکا به لیبی در دهه 1980 میلادی ، عملیات طوفان صحرا در سال 1991 و همچنین عملیات ناتو بر فراز بوسنی در سال 1999 میلادی از جمله نبردهایی بود که در آن موشک های ضد رادار به وفور مورد استفاده قرار گرفته و عمدتا توانستند سامانه های راداری خصوصا گونه های با تحرک پایین تر را با موفقیت مورد اصابت قرار بدهند.
در دوران جنگ تحمیلی نیز ارتش بعثی با حمایت متحدان غربی خود توانسته بود به مدل هایی از این موشک دست پیدا کند و علی رم تدابیر فرماندهان مبتکر کشورمان در آن زمان، خسارت های مادی و معنوی مختلفی را به سامانه های دفاعی کشورمان وارد کرد.
موشک های ضد رادار اما گونه های مختلفی دارند. موشک های هوا به سطح مثل AGM-88 آمریکایی و یا KH-31 روسی از جمله معروف ترین موشک های ضد رادار هوا پرتاب هستند. اما در بخش سطح به سطح نیز می توان از برخی از موشکهای ضد کشتی با قابلیت ضد رادار نام برد. 
برای نمونه موشک فرانسوی اگزوست و یا موشک ضد کشتی روسی P_700 دارای قابلیت "اشیانه یاب راداری" هستند که همان بحث تعقیب امواج راداری تولید شده از رادار یک شناور و حمله به منبع آن است.

موشک هرمز 1
موشک KH-31

موشک های سطح به هوا با قابلیت ضد رادار نیز در جهان وجود دارد. با توجه به نقش برجسته هواپیماهای هشدار زودهنگام هوابرد در نبردهای امروزی، چندین مدل از موشک های سطح به هوا به منظور یافتن امواج راداری این گونه پرنده ها و حمله به آن ها تغییر یافته اند که از این میان می توان به موشک های S-200 و S-300 روسی و HQ-9 چینی اشاره کرد.
گونه هایی از موشک های هوا به هوا نیز به همین منظور توسعه یافتند که از این می توان به R-27P و KS-172 روسی اشاره کرد. این موشک های نیز با استفاده از قابلیت آشیانه یاب راداری بر روی منبع تششع قفل کرده و به سمت آن حرکت می کنند. مزیت بزرگ این سلاح ها این است که عملا دشمن را در موضع تدافعی قرار داده و او را مجبور به از کار انداختن بخشی از سامانه های خود می کند. برای فهم این مسئله به این توضیحات توجه کنید:
«اصولا یک موشک ضد رادار و یا به عبارت سلاحی با قابلیت آشیانه یاب راداری از امواج ساطع شده از رادار و سیستم های جنگ الکترونیک خود دشمن برای یافتن و حمله به آن بهره می برد. این در حالی است که در زمان استفاده از جستجوگر رادار خودی، شما باید هدف را با استفاده از رادار خود شناسایی و بر روی آن قفل کرده و شلیک کنید. اما در زمان استفاده از موشک های ضد رادار می توان در حالت جستجوی غیر فعال منتظر امواج راداری دشمن شده و موشک مورد نظر را به سمت منبع آن پرتاب کرد.»

ورود هرمز به سازمان رزم سپاه

اما نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دستاوردی بسیار جالب که به نوعی در نوع خود در جهان مشابهی ندارد موشک ضد رادار بالستیکی را با نام هرمز -1 رونمایی کرد. این موشک برای اولین بار در جریان بازدید فرماندهی کل قوا از نمایشگاه دستاوردهای این نیرو به همراه موشک ضد ناو "هرمز – 2 " رونمایی شد. 
بررسی های مشرق نشان می دهد که در دنیا تا قبل از رونمایی از این موشک، هیچ موشک بالستیک ضد رادار در نیروهای مسلح دنیا وجود نداشته یا حداقل هیچ ارتشی اقدام به اعلام این موضوع یا تلاش برای ساخت آن نداشته است.

موشک هرمز 1
موشک های هرمز 1 و 2

در نگاه اول می توان مشاهده کرد که این دو موشک جدید، شباهت زیادی به موشک های سری فاتح 110 داشته و می توان گفت که هرمز 1 و 2 نیز به نوعی اعضای جدید خانواده موشک های پر قدرت، دقیق و استراتژیک فاتح 110 هستند. 

موشک هرمز 1
فاتح 110

در جریان یک گفت گوی تلویزیونی، سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوای فضای سپاه پاسداران به تشریح مشخصات این سامانه ها پرداخت. بر این اساس، برد موشک هرمز 1 در حدود 300 کیلومتر اعلام و سرعت موشک هرمز 2 نیز بین 4 الی 5 برابر سرعت صوت بیان شد. با توجه به شکل و ظاهر بسیار شبیه به هم هر دو سامانه، می توان اینگونه گمانه زنی کرد که سرعت موشک هرمز – 1 نیز در همین حدود 5 ماخ است.

اما هرمز 1 دارای چه مزایای و ویژگی های خاصی است؟

 موشک هرمز 1 بر خلاف موشکی مثل خلیج فارس که از هدایت اپتیکی بهره می برد و یا موشک فاتح 110 که از یک جستجوگر راداری استفاده می کند، از جستجوگرهای امواج راداری بهره برده و در به منبع انتشار آنها حمله می کند.
موشک های بالستیک در این برد معمولا تا ارتفاع حدودا 60 کیلومتری بالا رفته و سپس حرکت به سمت هدف را آغاز می کنند. در این ارتفاع دمای هوا در حدود منفی 13 درجه سانتی گراد بوده و سرعت صوت نیز در این ارتفاع در حدود 323 متر بر ثانیه و یا به عبارتی 1163 کیلومتر بر ساعت است. 
با رسیدن به سرعت 5 ماخ، در حقیقت سرعت موشک مورد نظر به حدود 5815 کیلومتر در ساعت می رسد.  این سرعت در واحد متر بر ثانیه، در حدود 1600 متر بر ثانیه است و این بدین معنا است که موشک مورد نظر با این سرعت در زمانی برابر با 187 ثانیه یا به عبارت 3 دقیقه و 7 ثانیه به هدف خود در فاصله 300 کیلومتری می رسد.
وزن سر جنگی این موشک به طور رسمی اعلام نشده است اما با توجه به شباهت آن به خانواده موشکهای فاتح 110 و همچنین موشک خلیج فارس، می توان وزن سرجنگی این موشک را در حدود 600 الی 650 کیلوگرم تخمین زد. 
این وزن سرجنگی به همراه سرعت بالای موشک در هنگام برخورد هرمز-1 را برای هر هدف به یک کابوس واقعی بدل می کند. همان گونه که در تصاویر مربوط به آزمایش این موشک نیز مشخص شد هرمز – 1 توانسته است کانتنری به طول تنها 6 متر را که راداری بر روی آن نصب شده بود را منهدم کند که دقت و عملکرد فوق العاده ای محسوب می شود.
یکی از هدف های بالقوه این موشک، می تواند سامانه دفاع هوایی مشهور و پرادعای پاتریوت باشد که در جریان همان مصاحبه سردار حاجی زاده به آن نیز اشاره شد. 
سامانه پاتریوت که در حال حاضر ستون فقرات پدافند هوایی آمریکا و متحدانش را تشکیل داده، می تواند با طیفی از اهداف هوایی مثل هواپیماهای رزمی، پهپادها و موشک های بالستیک و کروز درگیر شود. موشک پاتریوت بر خلاف تبلیغات گسترده ای که در مورد آن شده است دارای نقاط ضعفی هم هست که از جمله آن می توان به از کار افتادن سامانه نرم افزاری آن در هنگام پردازش حجم بالای اطلاعات، چندین مورد سرنگون کردن هواپیماهای خودی در جریان عملیات طوفان صحرا و عدم موفقیت در برابر موشک های اسکاد عراقی در همان جنگ اشاره کرد.
در هر حال پاتریوت تحت چندین مرحله ارتقاء قرار گرفته و امروزه به عنوان PAC-3 در حال خدمت است. 
اما چند نکته در مورد پاتریوت وجود دارد که آن را در برابر سامانه ای مثل هرمز – 1 آسیب پذیر می کند. اولا که سامانه پاتریوت از چندین بخش مختلف تشکیل شده و از تحرک کافی برخوردار نیست. بر اساس اطلاعات موجود، این سامانه برای تغییر جهت و عوض کردن محل استقرار خود به 30 دقیقه زمانی نیاز دارد در حالی که موشک هرمز 1 مسافت 300 کیلومتر را در حدود 3 دقیقه طی می کند.

موشک هرمز 1
رادار و پرتاب گر موشک پاتریوت

برد درگیری موشک پاتریوت در حدود 160 کیلومتر و ارتقاع درگیری آن 24 کیلومتر است. این بدین معنا است که خود موشک پاتریوت از زمان رصد موشک هرمز – 1 تا لحظه برخورد آن تقریبا تنها 1.5 دقیقه فرصت دارد. فراموش نکنیم که سامانه پاتریوت باید هدف خود را کشف، رهگیری کرده و سپس روی آن قفل کرده و موشک های خود را به سمت آن شلیک کند. فرآیندی که خود نیز تا حدودی زمان بر است. 
یکی از نکات مثبت در مورد موشکهای ضد رادار این است که این سامانه ها در بسیاری از مواقع دشمن را مجبور می کنند که رادارهای خود را خاموش کرده تا موقعیت خود را در اصطلاح لو ندهند. این مسئله خود نیز یک نکته مثبت برای طرف مقابل محسوب شده و به نوعی شکافی را در سپر دفاعی طرف مقابل ایجاد می کند. 
در این شرایط موشک های دیگر مثل فاتح 110 می توان برای حمله به هدف مورد نظر استفاده کرد.
هدف دیگری که می توان بر ضد آن از موشک هرمز 1 استفاده کرد، شناورهای نظامی هستند. فراموش نکنیم که موشک هرمز -1 یک موشک ضد رادار است و به دنبال امواج راداری حرکت می کند. سردار حاجی زاده خود در این مورد می گوید: «هرمز 1 ضد رادار است و می‌تواند رادارهای روی ناو هواپیمابر یا یک سایت پاتریوت در خشکی و یا یک سایت راداری جستجو‌گر را منهدم کند.»
این مسئله به این معنا است که نوع هدف برای هرمز-1 مطرح نیست و این موشک به دنبال امواج راداری به هر هدفی، چه بر روی خشکی و چه سطح آب حمله می کند. 
باید توجه داشت که به طور کلی ناوهای هواپیمابر آمریکایی کلاس نیمیتز مثل ناو هواپیمابر جرج بوش از سه سامانه برای جستجوی هوایی بهره می برند؛ یکی رادار سه بعدی مدل " AN/SPS-48E " ، دیگری رادار دو بعدی " SPS-49A(V)1 " و دیگری سامانه " TAS " مارک 32.

موشک هرمز 1
ناو هواپیمابر جرج بوش

رادار " AN/SPS-48E " یک رادار سه بعدی جستجو گر هوایی است که در دو باند E و F و در فرکانسهای 2 تا 4 گیگاهرتز فعالیت می کند. این رادار در حدود 2 تن وزن داشته و در هر دقیقه می تواند 15 چرخش 360 درجه داشته باشد. این رادار اطلاعات کاملی را در خصوص فاصله، ارتفاع و سمت هدف مورد نظر را در اختیار کاربر می گذارد.

موشک هرمز 1

شرکت سازنده این رادار رسما اعلام کرده است که این رادار می تواند اهدافی را در فاصله 460 و ارتفاع 30 کیلومتری شناسایی کند. اطلاعات بدست آمده از این رادار برای تغذیه و هدایت سامانه های موشکی موجود در این ناو مثل سیستم Sea Sparrow و یا سامانه های موجود بر روی سایر شناورهای همراه ناو هواپیمابر مورد استفاده قرار می گیرد.
رادار بعدی که بر روی این ناوها نصب شده است رادار دو بعدی SPS-49A(V)1 ساخت شرکت ریتهون است. این رادار برد بلند نیز وظیفه جستجو و کشف اهداف هوایی در ارتفاع پایین و بالا را داشته و می تواند اطلاعات بدست آمده را با سایر سیستم های موجود بر روی ناو هواپیمابر و یا کشتی های همراه آن به اشتراک بگذارد.

موشک هرمز 1
رادار دو بعدی SPS-49A(V)1

این رادار برد بلند در باند ال و در فرکانسهای 851 تا 942 مگا هرتز فعالیت می کند و می تواند تا فاصله 474 کیلومتری و تا ارتفاع 45 کیلومتری را کاوش کند. این رادار به صورت اختصاصی برای بحث جنگ ضد هوایی طراحی شده و در صورت لزوم توان پشتیبانی از رادارهای سه بعدی را نیز دارد.
در این رادار از پردازنده های دیجیتال با قابلیت تجزیه و تحلیل سریع اطلاعات استفاده شده و از مقاومت بالایی در برابر اخلال های الکترونیکی برخوردار است.
اما سومین سامانه راداری موجود در این ناوها، سیستمی موسوم به "TAS" است که به صورت اختصاصی برای شناسایی ، رهگیری و اندازه گیری میزان تهدید اهداف هوایی با سطح مقطع راداری پایین در ارتفاع بسیار بالا و یا پایین طراحی و ساخته شده است. این سامانه که در فرکانس 1215 تا 1400 مگاهرتز فعالیت می کند در حقیقت بخشی از سامانه کنترل آتش موشکی مارک 91 است که بر اساس اطلاعات به دست آمده از "TAS" ، به درگیری با اهداف هوایی می پردازد.
تمامی رادارهای فوق که وظیفه کشف و شناسایی و جستجوی محیط اطراف ناوهواپیمابر را بر عهده دارند از گونه رادارهای فعال هستند و با فرستادن امواج به اطراف فعالیت می کنند که این امر آنها را به اهدافی مناسب برای موشک هرمز -1 تبدیل می کند. اصابت حتی یک فروند از موشکهای هرمز 1 به پل فرماندهی ناوهای هواپیمابر آمریکا که محل قرار گیری این رادارهای می باشد به راحتی می تواند این شناورهای عظیم را از حالت عملیاتی خارج کند.
باید گفت نکته دیگر در مورد سامانه موشکی هرمز -1 بحث تحرک بالای این سامانه است که بر روی یک پرتابگر با تحرک بالا قرار دارد. شلیک این موشک به همراه شلیک موشکی مثل خلیج فارس می تواند برای هر دشمنی در سطح دریا یک کابوس واقعی باشد، زیرا حالا دشمن با دو نوع موشک فوق العاده سریع رو به رو است که از دو سیستم هدایتی کاملا متفاوت بهره برده و مقابله با هر کدام از آنها مشکلات خاص خود را دارد.
در عین حال، با توجه به تلاش گسترده رژیم صهیونیستی برای قتل عام گسترده مردم بی دفاع فلسطین اشغالی و حملات اخیر این رژیم به غزه، انتقال چنین موشک هایی به حامیان و رزمندگان مقاومت در اطراف رژیم صهیونیستی می تواند ضمن از بین بردن گنبد آهنین و سایر سامانه های دفاعی و پدافندی اسرائیل در زمین و دریا، شرایط لازم را برای انتقام گیری از کشتار دهها کودک مطلوم فلسطینی در طول روزهای اخیر را فراهم کرد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد