سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



محکوم علیه یاد شده از سال 1360 تا 1365 سابقه دستگیری و محکومیت قضایی در هواداری از جریان نفاق را داشت.
کد خبر: ۴۰۴۵۷۶
تاریخ انتشار:۱۱ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۳-01 June 2014
یکشنبه (امروز) یکی از افراد مرتبط با گروهک تروریستی منافقین اعدام شد.
به گزارش ایرنا به نقل از دادسرای عمومی و انقلاب تهران، محکوم علیه غلامرضا خسروی سوادجانی فرزند قلی پیشتر به اتهام محاربه از طریق تلاش موثر برای پیشبرد اهداف گروهک منافقین فعالیت کرده بود.
بنا به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دادستانی تهران، محکوم علیه یاد شده از سال 1360 تا 1365 سابقه دستگیری و محکومیت قضایی در هواداری از جریان نفاق را داشت. 

وی در بهمن ماه سال 1386 بار دیگر به دلیل ارتباط با این گروهک تحت تعقیب قضایی قرار گرفته بود. از نامبرده در زمان دستگیری مقادیر زیادی اسناد اعم از مکتوب و تصویری از مراکز مهم کشور از جمله مراکز و تاسیسات نظامی کشف گردید و مشخص شد این تصاویر را همراه تصاویر و اسناد دیگری از وقایع کشور در اختیار گروهک یاد شده و نیز رسانه های مرتبط با آن گروهک قرار داده است. 
نامبرده همچنین با ارایه کمک های مالی به گروهک یاد شده تلاش کرده بود که برخی افراد را به تشکیلات منافقین وصل کند. در پی ارسال پرونده به دادگاه، جلسه رسیدگی به اتهامات وی با حضور وکیل مدافع متهم و نماینده دادستان در یکی از شعب دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شد که دادگاه پس از رسیدگی وی را به اعدام محکوم کرد و حکم صادره نیز از سوی یکی از شعب دیوان عالی کشور نیز مورد تایید قرار گرفت. پس از ابلاغ حکم صادره تقاضای اعمال ماده 18 اصلاحی نیز صورت گرفت که با رد این تقاضا، حکم به موقع اجرا گذارده شد.

وزیر اطلاعات و امور راهبردی رژیم صهیونیستی اعلام کرد این رژیم روی روند مذاکرات هسته‌ای ایران با کشورهای ۱+۵ در «حد معینی» نفوذ دارد.
به گزارش مشرق، «یوال اشتاینیتز»، وزیر اطلاعات و امور راهبردی رژیم صهیونیستی امروز شنبه تصریح کرد این رژیم روی روند مذاکرات هسته‌ای ایران و کشورهای 1+5 نفوذ دارد.وی همچنین افزود در صورت عدم حصول توافق بین ایران و کشورهای 1+5 تا ضرب‌الاجل 20 جولای (29 تیر) این تاریخ می‌تواند تا چند ماه دیگر تمدید شود.
تازه‌ترین دور گفت‌وگوها بین ایران و شش قدرت جهانی 26 اردیبهشت (16 مه) در شهر وین پایتخت اتریش به پایان رسید.
تهران می‌گوید در نگارش پیش‌نویس متن توافق جامع بر سر برنامه انرژی هسته‌ای ایران پیشرفت ملموسی حاصل نشده است.ایران و شش قدرت جهانی برای رفع اختلاف‌ها و آغاز نگارش پیش‌نویس توافق نهایی با هدف پایان دادن به مناقشه غرب با ایران بر سر برنامه انرژی هسته‌ای این کشور در حال گفت‌وگو هستند.
دو طرف نوامبر گذشته (سوم آذرماه) در شهر ژنو سوئیس توافقنامه موقتی را امضا کردند که اجرای آن از 30 دی 1392 (20 ژانویه) آغاز شد.
«اشتاینیتز» در این سخنرانی که در «بئر السبع» صورت گرفت گفت: علی‌رغم اینکه اسرائیل یکی از اعضای شرکت‌کننده در این مذاکرات نیست، هر روز با نمایندگان کشورهای 1+5 تعامل می کند و اندازه معینی از نفوذ روی مذاکرات دارد.طبق گزارش رادیو اسرائیل این مقام صهیونیستی در ادامه اظهاراتش تأکید کرد اسرائیل می‌تواند این نکته را روشن کند در صورتی که ایران در آستانه دست‌یابی به تسلیحات هسته‌ای باقی بماند، مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه راه خواهد افتاد.رژیم صهیونیستی به عنوان تنها دارنده سلاح‌های هسته‌ای در خاورمیانه از امضای پیمان منع گسترش سلاح‌های اتمی خودداری کرده است.
رژیم اسرائیل، آمریکا و کشورهای هم‌پیمان آنها ایران را به پیگیری اهداف نظامی در لفافه برنامه هسته‌ای متهم می‌کنند. جمهوری اسلامی ایران این ادعاها را رد و بر مقاصد صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای این کشور تأکید کرده است.ایران از جمله کشورهای امضاکننده پیمان ان‌پی‌تی است.



ایران نیروهای نخبه از جوانان را انتخاب و توانایی های آنها را در مدیریت جنگ الکترونیک توسعه می دهد. این همان موضوعی است که راز افزایش ملموس توجه اسرائیل به دفاع سایبری در مقابل حملات الکترونیکی و مبارزه با جاسوسی الکترونیکی را فاش می کند.
 رسانه های غربی به ویژه آمریکایی به تازگی گزارش های مشروحی را درباره قدرت بخش های الکترونیک ایران در حملات سایبری منتشر کرده اند و همین موضوع نگرانی اسرائیلی ها را برانگیخته است.
به گزارش عصر ایران، روزنامه اسرائیلی جروزالم پست در گزارش نخست صفحه اول خود نوشت: ایرانی ها دارای بانکی از اهداف غیرقابل پیش بینی و ناگهانی برای حملات سایبری آینده علیه اسرائیل هستند.در این گزارش اضافه شده است: کارشناسان اسرائیلی گفته اند ایران به دنبال زمینه سازی آینده الکترونیک است که قطعا چنین آینده ای با جنگ یا بدون جنگ برای اسرائیل، غیرقابل تحمل خواهد بود.
"یعقوب لابین" تحلیلگر امور نظامی در بخشی از این گزارش گفته است: قدرت سایبری ایران به عنوان یک کشور بسیار متفاوت با قدرت شرکت هاست که تلاش می کنند سازمان ها و بخش های زیرساختی کشورهای دیگر را مورد حمله قرار دهند. ایران در حال جذب بهترین و بزرگترین کارشناسان کامپیوتری و حمایت از آنهاست.
"استی بیشین" عضو واحد جاسوسی ارتش اسرائیل که برای مدت زمان زیادی در بخش جمع آوری اطلاعات و شنود فعالیت می کرد نیز گفت: مهاجمان سابیری ایرانی به خوبی ساختار اینترنت و فضای سایبری و طبقه بندی دفاعی را می شناسند به همین دلیل، نفوذ در شبکه های اینترنتی و به دست آوردن فهرست مسؤولین برای آنها آسان است. کافی است به عنوان یک فرد خیالی وارد شبکه های اجتماعی شد و سپس نفوذگران اهداف خود را محقق کنند.
بیشین که هم اکنون ریاست بخش برنامه های سایبری را در صنایع فضایی اسرائیل برعهده دارد افزود: هدف این جاسوسی ها مشخص کردن نقاط ضعف در شبکه های اینترنتی است که برای امنیت ملی اسرائیل بسیار مهم است. چنین حملاتی می تواند بر کارکرد اساسی کابینه اسرائیل تاثیر بگذارد. هنگامی که یک دستگاه کامپیوتر به ویروس مبتلا می شود آنها می توانند به هدف داخلی و اصلی برسند و سپس اطلاعات مورد حمله را برای هکرها بفرستند تا زمینه حمله گسترده فراهم شود.
وی افزود: شبکه آب و برق، فرودگاه ها، شبکه حمل و نقل درون و برون شهری و فعالیت های نظامی از جمله مراکزی هستند که می توانند هدف حملات سایبری باشند. در چنین حملاتی، مهاجم می تواند پنهان شده و مانع از پیگیری خود شود. به همین دلیل، دفاع واقعی در برابر چنین حملاتی وجود ندارد.
به گفته کارشناسان اسرائیلی، ایران دارای تجربه، توانایی علمی و فناوری و آگاهی لازم برای توسعه توانمندی های خود در زمینه حملات سایبری و تحقق اهداف است به ویژه که جمهوری اسلامی ایران نیروهای نخبه از جوانان را انتخاب و توانایی های آنها را در مدیریت جنگ الکترونیک علیه دشمنان خود توسعه می دهد. این همان موضوعی است که راز افزایش ملموس توجه اسرائیل به دفاع سایبری در مقابل حملات الکترونیکی و مبارزه با جاسوسی الکترونیکی را فاش می کند.

مدیران شرکت فیسبوک در واکنش به این گزارش اعلام کرده اند آنها از این پروژه اطلاع یافته اند و صفحات جعلی فیسبوک را که در چارچوب این پروژه ایجاد شده بود ، بسته اند. شرکت "لینکدین" نیز اعلام کرده است در این باره تحقیق خواهد کرد.
یک شرکت امنیت سایبری آمریکا از نفوذ قابل توجه و یک پروژه گسترده جاسوسی سایبری هکرهای ایرانی از مقامات سیاسی و نظامی آمریکایی خبر داد.جاسوسی 3 ساله هکرهای ایرانی از 2 هزار مقام ارشد آمریکایی و غربی

به گزارش عصر ایران به نقل از سی ان ان ، شرکت امنیتی " آی سایت " در دالاس تگزاس با انتشار گزارشی مدعی شده است هکرهای ایرانی از 3 سال پیش با استفاده از شبکه های اجتماعی چون فیسبوک و توییتر و ایجاد یک وب سایت خبری پوششی و انتشار و ارسال اخبار به سوژه های جاسوسی خود در آمریکا ، آنها را به مجاری دلخواه خود برای دانلود نرم افزار هدایت کرده و اطلاعات شخصی کامپیوتر آنها از جمله رمزعبور آنها در شبکه های اجتماعی و ای میل هایشان را به سرقت می برده اند.
"تیفانی جونز" معاون رییس شرکت امنیتی سایبری آی سایت در این باره به سی ان ان می گوید:" این پروژه جاسوسی سایبری هکرهای ایرانی به لحاظ فنی پیچیدگی زیادی ندارد اما در عین حال این پروژه یکی از استادانه ترین پروژه های جاسوسی از شبکه های اجتماعی است که تا کنون ما شاهدش بوده ایم.
بر اساس گزارش سی ان ان هنوز نام هیچ یک از افراد هک شده اعلام نشده است اما گفته می شود یک ژنرال چهارستاره آمریکایی (یک دریا سالار)، بسیاری از اعضای کنگره و نیز برخی سیاستمداران و روزنامه نگاران مشهور و بنام آمریکایی و غربی در لیست اهداف این پروژه جاسوسی بوده اند.
جن ساکی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز پنج شنبه در واکنش به انتشار گزارش هایی مبنی بر پروژه جاسوسی گسترده سایبری هکرهای ایرانی از مقامات آمریکایی گفت : دولت واشنگتن از این ماجرا آگاهی کامل دارد.
 سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت واشنگتن برای جلوگیری از خطرات حملات سایبری، اطلاعات خود را با بخش خصوصی و نهادهای دولتی در میان می گذارد تا تدابیر لازم را اتخاذ کنند.بر اساس گزارش آی سایت هکرها با ایجاد صفحات جعلی در شبکه های اجتماعی خود را به عنوان روزنامه نگار، مقام دولتی و یا پیمانکار نظامی معرفی می کرده اند.
آنها همچنین یک وب سایت خبری جعلی با نام "NEWSON…" را ایجاد کرده بودند و با سوژه های خود از طریق ارسال خبرهای با نام و نشان در ارتباط بوده اند.
همچنین مدیران شرکت فیسبوک در واکنش به این گزارش اعلام کرده اند آنها از این پروژه اطلاع یافته اند و صفحات جعلی فیسبوک را که درچارچوب این پروژه ایجاد شده بود ، بسته اند.شرکت " لینکدین" نیز اعلام کرده است در این باره تحقیق خواهد کرد.


بر اساس آماری که تاکنون منتشر شده در حدود ۱۱ هزار مبارز خارجی در سوریه در حال جنگ با ارتش این کشور هستند. انگلستان و فرانسه بیشترین میزان صادرات مبارز را به سوریه دارند؛ در حدود ۴۰۰ تا ۷۰۰ نفر و بعد از آنها بلژیک، آلمان، و کشورهای اسکاندیناوی رتبه‌های بعدی را دارند.
به گزارش مشرق، دو سال پیش مردی که خود را «ابوجهاد» می نامید ۸۰ هزار دلار پس اندازی که از تدریس علوم در دبیرستانی در شمال امریکا به دست آورده بود را برداشت و به همراه دوستانش راهی سوریه شد تا با دولت بشار اسد بجنگد .

او در گفت و گویی مکتوب که در روزهای اخیر انجام داده ، بیان کرده است که در خانواده ای مذهبی در شمال آمریکا متولد شده و در طول دوران زندگی اش در این کشور هیچ دوست غیر مسلمانی نداشته است . این مبارز که بعد از آغاز شدن جنگ داخلی در سوریه به این کشور سفر کرده تا به همراه گروههای تندروی اسلامی علیه دولت بشار اسد بجنگد ، عقیده دارد که دولتهای اروپایی و آمریکا حق دارند از این مسئله نگران باشند که شاید روزی این مبارزان به کشورهای خودشان بازگشته و در ماموریت های حمله به زیر ساختهای کشورهای غربی شرکت کنند .

او می گوید: «حملات فعلا در خاک کشورهای خاورمیانه انجام می شود اما شاید ادامه این حملات به آمریکاییها هم برسد . در هر صورت هنوز هم آمریکاییهای زیادی در افغانستان حضور دارند.»
آنطور که مقامات اطلاعاتی و ستادهای مبارزه با تروریسم می گویند ، هم اکنون بیشتر از ۷۰ آمریکایی به سوریه رفته اند تا علیه بشار اسد بجنگند. این آمار البته تاکنون با ابهام و شک و تردیدهای زیادی رو به رو بوده است و رسانه ها آماری فراتر ازاین داشته اند . در آخرین مورد نیویورک تایمز بیان کرده که تعداد آمریکاییهای مستقر در سوریه از مرز ۱۰۰ نفر گذشته است. 

چند آمریکایی در سوریه علیه اسد می‌جنگند؟

یکی از این افراد که هنوز هم نام او به صورت علنی مطرح نشده ، یکشنبه گذشته در یک عملیات انتحاری شرکت داشته و به اولین آمریکایی ای تبدیل شد که به صورت رسمی اعلام شده است در جنگ سوریه مشارکت داشته است.

۳ هزار شهروند غربی در سوریه می جنگند

آنطور که نیویورک تایمز گزارش داده است ، ۳ هزار شهروند غربی در جنگ سوریه مشارکت دارند و همین مسئله دستگاههای اطلاعاتی اروپایی و آمریکایی را به تکاپو انداخته که یا از خروج افراد مشکوک از این کشورها خودداری کرده و یا اینکه مانع از ورود دوباره آنها به غرب شوند. در انگلستان اکنون از بازگشت ۲۰ جهادی به این کشور ممانعت به عمل آمده و مجوز شهروندی آنها باطل شده است . پلیس همچنین اعلام کرده است که از ماه ژانویه تا ماه مارس سال جاری میلادی تعداد کسانی که در ارتباط با سفر به سوریه بازداشت شده اند ، به ۴۰ مورد رسیده است . این در حالیست که در طول کل سال گذشته تعداد این افراد به ۲۵ نفر رسیده بود.
ترس کشورهای غربی و اروپایی از بازگشت این افراد به خانه هایشان زیاد هم عجیب نیست چرا که همین هفته پیش ، «ماشودور چوداری» ۳۱ ساله که از شهروندان انگلیسی بوده ، به دلیل آماده شدن برای انجام عملیات تروریستی در خاک این کشور بازداشت شد و مشخص شد که او به تازگی از سوریه بازگشته است.
مطالبی که ابو مهاجر و یا سایر مبارزان غربی بیان می کنند ، نشان می دهد که همه این افرادعلاقه زیادی به پیوستن به گروههای تندروی اسلامی نظیر جبهه النصره القاعده و یا گروه موسوم به داعش دولت اسلامی عراق و شام دارند. این گروهها آشکارا از مردان غربی و اروپایی خواسته اند که برای آموزش نظامی به سوریه بروند و بعد از آن آماده حمله به مراکز مورد نظر القاعده در کشورهای خود باشند.

ابومهاجر در رسانه های اجتماعی خود را آمریکایی معرفی کرده و بیان کرده است که پدربزرگ او از پاکستان به آمریکای شمالی مهاجرت کرده و او آنجا بزرگ شده است . او هیچ گاه خود را شهروند آمریکا ندانسته و تنها بیان کرده که شهروند کانادا نیز نیست . او بارها به سوریه رفته و دوباره به کشورش بازگشته و هیچ گاه هم مورد بازجویی و یا بازداشت مسئولان آمریکایی قرار نگرفته است . ابو سمیه یکی از شهروندان انگلیسی نیز به دلیل اینکه در انگلستان بزرگ شده احساس می کند که «مسلمان بدی» است . ابو سمیه انگلستان را به صورت مخفیانه ترک کرده است . چند لباس برداشته ، کمی پول و بدون اینکه به پدر و مادرش اطلاعی دهد خانه اش را ترک کرده است . او برای اینکه گذشته اش را به طور کامل فراموش کند هیچ گاه به انگلستان برنگشته وتلفن همراه خود را نیز در همان انگلستان دور انداخته است.

شبکه های اجتماعی محبوب بین تروریست ها

مبارزان خارجی در سوریه به شدت از وسایل ارتباط جمعی بهره می برند . ابو سمیه از طریق توئیتر مکالمه خود با خبرنگاران را انجام می دهد و ابو مهاجر از طریق نرم افزار «کیک». این نرم افزارها به شدت مورد علاقه این گروه هستند و تمام مبارزان در حین جنگ همیشه سعی دارند ارتباط خود با دنیای خارج از سوریه را نیز حفظ کنند.
با وجود اینکه ابو جهاد معتقد است که باید جهاد را از مرزهای سوریه فراتر برده و وارد خاک کشورهای غربی و از جمله امریکا کرد ، ابو سمیه معتقد است که نیازی به انجام این کار نیست . او برنامه دارد که در سوریه کشته شود و البته دولت آمریکا و سایر کشورهای اروپایی نیز تنها می توانند دعا کنند که این مبارزان در نهایت در سوریه کشته شده و دوباره پایشان به سرزمینهای غربی باز نشود.
بر اساس آماری که تاکنون منتشر شده در حدود ۱۱ هزار مبارز خارجی در سوریه در حال جنگ با ارتش این کشور هستند . انگلستان و فرانسه بیشترین میزان صادرات مبارز را به سوریه دارند؛ در حدود ۴۰۰ تا ۷۰۰ نفر و بعد از آنها بلژیک ، آلمان ، و کشورهای اسکاندیناوی رتبه های بعدی را دارند . تعداد کمی از مبارزین نیز از کشورهای اروپای شرقی مانند البانی ،بوسنی و صربستان هستند . استرالیا و کانادا نیز در مقام های بعدی قرار دارند.

معروف ترین گروه تروریستها در سوریه

معروف ترین گروه تروریستی در سوریه که بسیاری از شهروندان کشورهای غربی را به خود جذب کرده گروه دولت اسلامی عراق و شام و یا داعش است . بر اساس گزارشهای رسیده به مقامات اطلاعاتی کشورهای غربی علت محبوب بودن این گروه در میان مبارزین غربی استفاده آنها از شبکه های اجتماعی است . این گروه کانالهای ارتباطی به شدت پیشرفته ای داشته و بیشتر از دهها اکانت توئیتر نیز داشته وبا زبان انگلیسی به بیان اهداف و دستاوردهای خود در سوریه و عراق می پردازد.


دستگاه فر مو را با خودت به اینجا نیاور!


ابو جهاد تک تیر انداز است و سه روز در هفته را به عنوان جلودار گروه بدون استراحت به شناسایی محل های جنگی می گذراند و باقی روزها را استراحت می کند . او در مدت دوران استراحتش برای اینکه وقت بگذراند ، از شبکه های اجتماعی استفاده کرده و به سوالات مخاطبینش در سرتا سر جهان پاسخ می دهد . اینکه چگونه به سوریه بروند ؟ از چه راههایی از مرز رد شوند ؟ چگونه آموزش نظامی ببینند و اینکه قبل از مسافرت به سوریه و خروج از مرزهای کشورهای غربی اصلا ریش نگذارند و بعد که به سوریه برسند این کار را انجام دهند تادر طول مسیر دستگیر نشوند.
یکی از سوالات جالبی که از او شده مربوط به دختر جوانی بود که می خواست برای جهاد نکاح به سوریه برود و از او پرسیده بود آیا انجا برق وجود دارد و آیا او می توانددستگاه فر کننده موی خود را با خود به سوریه ببرد ؟ ابوجهاد پاسخ داده بود : بله ! اما دستگاه فر مو را با خودت به اینجا نیاور!
منبع: افکار نیوز



عقبگرد چند سال اخیر اتاق مرکزی تاثیرش را بر اتاق‌ها و شورا‌های مشترک گذاشته است، چرا که اتاق اصلی از هدف اصلی خود دور شد و در پی کارهایی رفت که لزومی به پیگیری آن ندارد.
کد خبر: ۴۰۴۵۷۲
تاریخ انتشار:۱۱ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۷:۳۶-01 June 2014
معمولا در کشورهای توسعه‌یافته «اتاق‌های بازرگانی مشترک» نقش اساسی در اقتصاد آنها بازی می‌کند. به‌گونه‌ای که برخی تصمیمات این کشورها در سطح بین‌الملل منوط به نظرات اتاق‌های مشترک‌شان است. احتمالا برای هر آن که در اخبار اقتصادی کنکاش می‌کند و سیاست‌های اقتصادی دولت‌ها برایش حائز اهمیت است، این سوال مطرح باشد که چرا برخلاف کشورهای توسعه‌یافته که گاه فعالیت این اتاق‌ها در صدر اخبارشان است، در کشور ما چنین نگاهی به اتاق‌های مشترک نیست؟

علی‌نقی خاموشی کهنه‌کار اتاق بازرگانی ایران در گفت‌وگو با فرهیختگان، به مشکلات اقتصادی ایران اشاره می‌کند. وی که به محرم اسرار اقتصاد کشور شهرت دارد سیاست‌های نادرست را عامل بی‌ارزش شدن ریال و بالا رفتن نرخ ارز می‌داند. مرد مذاکره به سستی اتاق‌های مشترک هم اشاره کرده و می‌گوید: عقبگرد چند سال اخیر اتاق مرکزی تاثیرش را بر اتاق‌ها و شورا‌های مشترک گذاشته است. وی در این زمینه می‌افزاید: در حال حاضر اتاق‌ها چندان اثرگذاری که باید در سیاست‌های اقتصادی و سیاسی و امنیتی مملکت داشته باشند، ندارند.

یکی از ضرورت‌های امروز دولت‌ها رشد تجارت بین‌المللی است. در این مسیر اتاق بازرگانی به‌عنوان پارلمان بخش خصوصی چه نقشی در کنار دولت دارد؟

دولت باید موقعیت واقعی اتاق را که در قانون به آن اجازه داده شده است و کشورهای دیگر از این موقعیت بهره برده‌اند، درک کند و از کمک اتاق بازرگانی برای اداره مملکت بهره ببرد. اتاق بازرگانی در ساختار هر کشوری جایگاه به‌خصوصی دارد با در نظر گرفتن اینکه در همه کشورها اتاق‌های بازرگانی به‌طور یکسان عمل می‌کنند. در نظر بگیرید حتی ساختار اجرایی اتاق بازرگانی ایران از اتاق بلژیک گرفته شده است؛ یعنی ساختاری جهانی دارد. در حال حاضر حدود 150 اتاق در جرگه اتاق بازرگانی بین‌الملل (icc ) فرانسه فعال‌ هستند. اتاق‌ها در ساختار کشورها نقش مشاور سپرده آن کشور را ایفا می‌کنند.

اتاق بازرگانی؛ چه در کشورهای دیگر، چه در ایران نهادی است که می‌تواند با قانونگذار، دولت و قوه قضائیه و مستقیما با روسای این سه قوه گفت‌وگو کند و با آنها تماس داشته باشد و خواسته‌ها و پیشنهادهایش را ارائه کند. به یاد دارم قبل از فروپاشی کمونیست در اروپای شرقی سفری به یکی از کشورهای اروپای شرقی داشتم. در آنجا رئیس اتاق بازرگانی آن کشور حرف عجیبی زد. وی گفت عضو اتاق در هیات دولت شرکت می‌کند و تنها عضوی است که موظف است نتایج حاصله را به تمام مطبوعات و رسانه‌های ارتباط جمعی منتقل کند. در واقع اتاقی‌ها از چنین قدرتی در یک کشور کمونیستی برخوردار بودند. البته ما هم در کشورمان تا جایی که ممکن بود در این مسیر پیش رفتیم و موقعیت خوبی برای اتاق بازرگانی در جمهوری اسلامی به وجود آوردیم. اتاق تقریبا به شکلی پویا در مسائل کشور دخالت می‌کرد و نظر می‌داد و تقریبا هر نظری که می‌داد چون با ادله محکم همراه بود، معمولا مورد قبول حاکمیت قرار می‌گرفت. 

کمتر پیش می‌آمد که مشکلی در اتاق بررسی و به دایره مربوطه در بدنه دولت منعکس شود اما به نظر اتاق اهمیت ندهند. تقریبا از دوره وزارت آقای رجایی نقش پررنگ اتاق کلید خورد و به تدریج موضع اتاق بازرگانی در مسائل اقتصادی و سیاسی کشور محکم‌تر شد. این در حالی است که از نظر جهانی، تمام قوانین بانکی، بازرگانی، قوانین گمرکی و ترانسفورتر کشورمان از اتاق بازرگانی بین‌الملل (icc) فرانسه نشات می‌گیرد و ایران هم مانند کشورهای دیگر از نتیجه بررسی‌های icc بهره می‌برد. در حال حاضر قوانین بانکی کشور ما برگرفته از قوانین بانکی تعریف شده در icc است که در تمام دنیا هم اجرا می‌شود؛ از فرم‌های ال‌سی گرفته تا سوئیفت با این قوانین مرکزی یکرنگ است.

با توجه به نقش اتاق‌های بازرگانی در اقتصاد کشورها، فکر می‌کنید دولت فعلی تمایل دارد از اتاق کمک بگیرد؟


به نظرم هنوز دولت همت نمی‌کند. معتقدم دولت خیلی بیش از اینکه می‌بینیم، می‌تواند از بخش خصوصی کمک بخواهد. البته دولت ممکن است بگوید از اتاق چه بگیرم؟ چیزی ندارد که ارائه کند. دولت راست می‌گوید. چون من هم معتقدم امروز اتاق، اتاق نیست.

چرا این نظر را دارید؟


بخش خصوصی پیش از این قوی و قدرتمند بوده است، کما اینکه این بخش در کشورهای دیگر برای دولت‌ تعیین‌تکلیف کرده و سرمایه دولت‌ها را تأمین می‌کند. اما جایگاه و خانه بخش خصوصی هر کشوری نیز اتاق بازرگانی آن کشور است. در واقع ستاد فرماندهی بخش خصوصی، اتاق بازرگانی است. بنابراین قدرت اتاق بازرگانی را نباید دست‌کم گرفت. با این حال اینکه چه اتفاقی برای اتاق ایران افتاده که در طول سال‌های اخیر نتوانسته‌ از قدرت خود برای حل مناقشات سیاسی و اقتصادی استفاده کند، بحث دیگری است. از زمان احمدی‌نژاد تغییراتی حاصل شد که در نتیجه آن کم‌کم اتاق و به عبارتی بخش خصوصی از دولت فاصله گرفت و حتی مسیر رفته را عقبگرد کرد. بنابراین در حال حاضر اتاق‌ها آن اثر‌گذاری‌ای که باید در سیاست‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی مملکت داشته باشند، ندارند؛ یعنی اتاق به عقبگرد دچار شد و از هدف اصلی خود دور ماند و در پی کارهایی رفت که لزومی نداشت. در نتیجه فعالیت اتاق‌های مشترک هم به تدریج سست شد. در عین حال تحریم هم بر سستی اتاق‌ها و شورا‌های مشترک تاثیر گذاشت. چراکه روابط تجاری با کشورها نیاز به آرامش سیاسی دارد. وقتی در روابط سیاسی دچار مشکل شدیم دور از تصور نیست که فعالیت تجاری ما با کشورها هم کاهش پیدا کند.

آیا سستی‌ای که از آن یاد کردید، شامل اتاق انگلیس هم می‌شود؟


در نظر داشته باشید که ما روابط سیاسی با انگلیس نداریم و بعد از جریاناتی که اتفاق افتاد و رابطه دو کشور قطع شد ، سفرای دو طرف هم بازگشتند. با این حال اتاق انگلیس و ایران ، فعالیت‌هایش را دنبال می‌کند و نمی‌گذارد بندها پاره شود. چون معتقدیم رابطه تجاری با انگلیس درست شدنی است و باید درست شود زیرا دو طرف این را می‌خواهند. در ضمن اخیرا در دوره دولت روحانی هیاتی انگلیسی به ایران سفر کرد که به جرات می‌گویم نتیجه سفرهای من به انگلیس بود. به نظر می‌رسد ارتباط‌ها شروع شده و انتظار داریم به‌زودی سفرای دو کشور هم برگردند.

برخی‌ها معتقدند انگلیس دروازه ارتباط با آمریکاست. چقدر تحقق اتاق آمریکا یا بهتر بگوییم رابطه تجاری با این کشور، به جان گرفتن دوباره اتاق انگلیس بستگی دارد؟

‌نظر من راجع به نقش انگلیس در روابط با کشورهای غربی این است که انگلیس به هر حال یک موقعیت استثنایی در اروپا و البته برای آمریکا دارد. حتی در دیدار با هیاتی انگلیسی هم به این مورد اشاره کردم که نقش انگلیس در ارتباط ایران با دنیا قابل‌تامل است. به خاطر دارم در جلسه‌ای به انگلیسی‌ها گفتم «به نظر من شما در بین اروپا به مثل ایرانی شبیه بز گله عمل می‌کنید که اگر چوپان به جویی برسد اول آن بز را می‌پراند تا بقیه گوسفند‌ها بپرند.»

حقیقت هم همین است. اگر انگلیس بیاید قطعا بقیه اروپا برای گسترش رابطه با ایران خیز برمی‌دارند. اما از نظر آمریکا باید گفت که رابطه تیره این کشور با ایران در زمان رخوت روابط با انگلیس تیره‌تر هم شد. این در حالی است که سیاست آمریکا و انگلیس درباره ایران همگن است. اگر رابطه‌مان با انگلیس را بهبود بخشیم قاعدتا سد اتحاد انگلیس و آمریکا علیه ایران ترک بر می‌دارد. این سیاست کاملا قابل درک است و به نظر می‌رسد که دولت وقت در این مسیر گام برداشته است.

از سیاست خارجی گفتید. این در حالی است که یکی از نتایج آن برای ایران آزاد شدن پول‌های بلوکه شده بود. به نظر شما این پول‌ها مرهمی بر زخم اقتصاد کشور خواهد بود؟


آنچه تا امروز تحت‌عنوان پول‌های بلوکه شده به ایران آمده است با آنچه باید به کشور برگردد، فاصله زیادی دارد. خیلی از پول‌های ایران در اثر تحریم این‌سو و آن‌سو گیر کرده است و البته در حال ورود به کشور است. با این حال فراموش نکنید که کشور در سال حدود 60 تا 70 میلیارد دلار هزینه ارزی دارد که عموما از صادرات نفت یا فرآورده‌های نفتی و کالاهای غیرنفتی ازجمله پتروشیمی تامین می‌شود کما اینکه مدتی است این هزینه قابل تامین نیست و با کمبود درآمد مواجهیم.

سیاست‌های باری به هر جهت، چاره‌ای هم دارد؟


قطعا چاره دارد. اولین خطای دولت پیشین منحل کردن سازمان برنامه بود. بزرگ‌ترین کار سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی این بود که برنامه فعالیت‌های مختلف اقتصادی مملکت را برای سال آینده تنظیم کند. مثلا در حوزه کشاورزی تعیین کند که کدام زمین‌ها باید آیش داشته باشد؟ چه محصولی کجا کشت شود؟ چقدرکاشته شود؟ آیا گندم نیاز داریم یا جو؟ اگر پنبه نیاز داریم، چند هکتار بکاریم؟ اگر سیب‌زمینی کم داشتیم سازمان برنامه داد که باید تولید شود. در حال حاضر و برای سال 93 آیا مشخص شده است که به کدام صنایع اولویت سرمایه‌گذاری تعلق می‌گیرد؟ سازمان ناظر بر ردیف بودجه بود. کسی حق جابه‌جایی بودجه را بعد از تصویب نداشت. با این شرایط راهکار برای برون‌رفت از وضعیت اقتصادی جاری این است که دولت احیای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی را در اولویت قرار دهد. هرچند دولت از اول فهمید که نبود این سازمان اشتباه است. اصلا سازمان مدیریت برنگردد، هیچ کاری فایده ندارد.

منحل کردن سازمان مدیریت یک گوشه از انتقاد‌ها به دولت گذشته است. در مورد اجرای هدفمندی و نقش آن در پیشامدهای چند سال اخیر اقتصاد چه نظری دارید؟


هدفمند‌سازی یارانه‌ها از این جهت کلید خورد که در اقتصاد ما کالای انرژی با سوبسید به مردم داده می‌شد. یعنی از قیمت اصلی کمتر فروخته می‌شد که البته به همه تعلق می‌گرفت. حرف اول و آخر بنده این است اگر قرار بود یارانه نقدی معادل افزایش قیمت به همه پرداخت شود اصلا چرا سوبسید را برداشتند؟

از اول گفتیم احمدی‌نژاد اشتباه می‌کند گوش ندادند. البته تنها دولت مقصر نیست مجلس بیشتر از دولت تقصیر کار است. مجلس باید جلوی احمدی‌نژاد را می‌گرفت. اگر قرار بود تفاوت طبقاتی کم شود راهکار داشت. اگر بنده ماشین دارم و از سوخت یارانه‌ای استفاده می‌کنم در حالی که دیگری دوچرخه دارد چاره گران کردن سوخت و پرداخت نقدی نیست بلکه از من که سهم بیشتری از انرژی بردم مالیات بگیرند و به طبقه پایین جامعه تخصیص دهند، کاری که در همه جای دنیا می‌شود. 

اما راه منطقی‌ای که در همه دنیا دنبال می‌شود این است که هزینه خانواده‌های زیر خط فقر کنترل شود. در قدم اول کارت سلامت به این خانواده‌ها می‌دهند که هزینه درمان و پزشکی از محل یارانه‌ای است که قرار بود نقدی پرداخت شود. کارت سلامت در کشور ما هم مطرح شد اما باز هم می‌شنویم که باید به همه تعلق بگیرد در حالی که درست نیست. در گام دوم به جای اینکه طرحی مانند مسکن مهر شکل بگیرد و پای دلالان به این مسکن‌ها باز شود، دولت خانه‌هایی بسازد و به شهرداری‌ها واگذار کند تا این نهادها خانه‌ها را به افرادی که زیر خط فقر زندگی می‌کنند اجاره دهد البته با اجاره بهایی که به اندازه هزینه نگهداری از این خانه‌ها تعیین می‌شود. اما گام سوم این است که هزینه تحصیل را برای خانوار ضعیف کاهش دهیم. در این مسیر دولت می‌تواند کارت دانش به این خانواده‌ها بدهد به این ترتیب که هزینه تحصیل فرزندان از ابتدایی تا دانشگاه را دولت تقبل کند. البته این راهکارها را به دولت هم پیشنهاد کردیم چون معتقدیم این سه گزینه می‌تواند تا 50 درصد هزینه خانوارهای ضعیف را کاهش دهد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد