سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

یک گزارش اقتصادی


طلای سیاه و اقتصاد ایران
نفت، کلیدی ترین کالای دنیای معاصر است .کالایی آنقدر کلیدی که به طلای سیاه شهرت یافته و ارزش آن با ارزش طلا برابری داده شده است و شاید به همین دلیل است که سیاستگذاری های نفتی در کشورهای صاحب این کالا بخش عمده ای از سیاستگذاری ملی این کشورها را تشکیل می دهد. به اعتقاد بعضی تحلیلگران، همین امر یعنی اتکا به درآمدهای نفتی، به جای آنکه مقدمات توسعه و پیشرفت کشورها را فراهم کند عامل اصلی عقب ماندگی آنها می شود.
شفاف: نفت، کلیدی ترین کالای دنیای معاصر است .کالایی آنقدر کلیدی که به طلای سیاه شهرت یافته و ارزش آن با ارزش طلا برابری داده شده است و شاید  به همین دلیل است که  سیاستگذاری های نفتی در کشورهای صاحب این کالا بخش عمده ای از سیاستگذاری ملی این کشورها را تشکیل می دهد. 

به اعتقاد بعضی تحلیلگران، همین امر یعنی اتکا به درآمدهای نفتی، به جای آنکه مقدمات توسعه و پیشرفت کشورها را فراهم کند عامل اصلی عقب ماندگی آنها می شود و این مساله ای است که با گذشت 63 سال از جشن ملی شدن صنعت  نفت ، هنوز به عنوان یکی از چالش های اقتصادی اصلی کشور مطرح استو جدل ها درباره آن ادامه دارد.

درست 106سال قبل، در پنجم خرداد 1287  ویلیام ناکس دارسی  پس از پنج سال کاوش، با حفر نخستین چاه موفقیت‌آمیز در مسجدسلیمان، صنعتی را آغاز کرد که طی یک دهه بعد، محور اصلی توسعه و تحولات در ایران قرار گرفت. 

واقعیت این است که هر چند از سابقه کشف و استخراج نفت در ایران کمی بیشتر از یک قرن گذشته، اما این مسئله، تاریخ چند هزار ساله ایران را به شدت تحت تأثیر قرار داده است .شاید اگر نفتی در ایران نبود هجوم دولت های استعماری برای تاراج ثروت ملی ایران هم صورت نمی گرفت هر چند که تاریخ نشان داده ایران بدون نفت هم به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص همواره  یکی از گزینه های استعمارگران بوده است.

اما در هر حال نمی توان انکار کرد، وقتی اولین چاه نفت ایران ، در بیش از یکصد سال قبل در منطقه مسجد سلیمان در استان خوزستان توسط یک شرکت انگلیسی کشف شد، قند فراوانی در دل دولت های استعماری آب شد و آنان چشمان حریص و طماعشان را بر روی ایران بازتر کردند. 

در این دوره، ایران دیگر نه تنها دروازه شرق یا چهارراه تمدن ها، بلکه به جایی برای کسب ثروت و تهیه انرژی تبدیل شده بود و می توانست برای استعمارگران  پلی برای رسیدن به آرزوهای دور یعنی تسلط کامل بر شرق و خاورمیانه باشد.

  طلای سیاه پای آلوده دلالان و بورس بازان و به دنبال آن، دولت هایشان را به اطراف ایران باز کرد و بهانه کشف، استخراج و غارت این ماده پرارزش، خیل سرمایه داران، کارشناسان و کارگران فرنگی را  به نقشه کشی، راه سازی و لوله کشی  چاه های نفت باز کرد تا ایران هندوستان دوم استعمارگرانی مانند انگلستان باشد.

در آن سال ها بر اثر رقابت های شدید شرکت های نفتی روس، انگلیس و آمریکا، بر سر به دست آوردن امتیازات، دعوای نفت به قدری بالا گرفت که دولت و ملت ایران، در این میان، ترسان و حیران مانده بودند.

در این میان دکتر 'محمد مصدق ' حرکت بزرگی را در کشور آغاز کرد که قرار بودسنگ بنای تفکر اقتصاد بدون نفت باشد.

حرکت ملی شدن صنعت نفت در شرایطی شکل گرفت که ایران بزرگترین تولیدکننده نفت خام خاورمیانه بود و پس از آمریکا، ونزوئلا و شوروی سابق؛ چهارمین تولیدکننده معتبر نفت خام دنیا محسوب می شد.

 در آن دوران همچنین،  کل تولید نفت خام ایران، ‎ 32میلیون تن در سال معادل بیش از یک سوم مجموع تولید نفت خام خاورمیانه (‎ 90میلیون تن در سال ) بود. از سوی دیگر، ایران ‎ 90درصد نفت خام مورد نیاز اروپای غربی را در آن دوران تامین می کرد و بنابراین بسیار برای غربی ها اهمیت داشت.

سرانجام اما بعد از کش مکش هایی که شرح آن را زیاد در تاریخ خوانده ایم نفت در میان دست و پا زدن استعمارگرانی چون روسیه، انگلستان و آمریکا در در روز ‎ 29اسفندماه سال ‎1329 با همت مصدق و نهضت ملی شدن صنعت نفت، ملی شد تا قطه عطفی در تاریخ سیاسی، اقتصادی و مبارزات مردم ایران برای نجات سرمایه های ملی این مرز و بوم از دست بیگانگان باشد.

حالا اما سال ها از ملی شدن شریان اقتصادی کشور می گذرد و درطی این سال هاکه پی در پی می آیند و می روند  بیش از هزار میلیارد دلار درآمد نفتی نصیب کشور شده  لکن به دلیل عدم استفاده‌ی صحیح از این ثروت ملی، موجبات بروز اختلال در اقتصاد ایران فراهم شده است؛ به طوری که علی‌رغم وجود ثروت عظیم حاصل از نفت، همچنان بیکاری و تورم موجود در جامعه از مشکلات اصلی دولتمردان است.

در واقع  سنگ بنای اقتصاد بدون نفت که همان ملی شدن صنعت نفت بود ، نتیجه عکس داد و در طی سال ها آنقدراقتصاد کشور را  وابسته به استخراج نفت خام و فروش آن کرد که تولید فرآورده های نفتی که ثروتی عظیم نسیب کشور می کند و تولید و صادرات غیر نفتی که از اساس توسعه یافتگی کشورهاست از یادها رفت.

به این ترتیب بود که تزریق درآمدهای نفتی به اقتصاد موجب ایجاد دور تسلسلی از افزایش نقدینگی، تورم و واردات از یک سو و کاهش توان رقابتی تولید داخل و افول آن از سوی دیگر شد.

 ضمن آنکه پیامد ضمنی ایجاد چنین چرخه‌ای، رواج فعالیت‌های واسطه‌گری و دلالی به جهت وابستگی بازار داخل به واردات و بالتبع نرخ ارزبود وهنوز هم ادامه دارد. چرخه‌ای که جز ایجاد فشار بر اقشار ضعیف جامعه و افزایش فقر نتیجه ای نداشته و نخواهد داشت.

در واقع ایران به کشوری تبدیل شد که ذخایر نفتی عظیم و یکی از صادر کننده گان بزرگ نفت خام است.صادر کننده ای که باید فرآورده های نفتی را که از نفت خام خودش تولید شده اند، به قیمت گذافی بخرد و به کشور وارد کند و حال آنکه اگر بخشی از این درآمدهای عظیم نفتی برای تولید فراورده های نفتی در کشور استفاده می شد امروز داستان ایران و اقتصادش متفاوت بود.

البته برنامه ریزی هایی برای خروج از اقتصاد نفتی انجام شده است.به عنوان مثال  طبق برنامه چهارم توسعه (89 ـ 84) قرار بوده سالی 10 درصد از اتکای بودجه به نفت کاسته شود، اما به سبب عملکرد دولت وقت این کار رخ نداد.

 در برنامه پنجم توسعه هم قرار است سالی 15 تا 20 درصد از اتکای بودجه به نفت کاسته شود که هنوز معلوم نیست این امر محقق شده یا نه، چون از ابتدای اجرای برنامه پنجم تاکنون هیچ گزارشی از نحوه اجرا یا عملکرد برنامه پنجم توسعه منتشر نشده است.

این در حالی است که مقام معظم رهبری نیز بارها به موضع اقتصاد بدون نفت تاکید کرده اند اما کشور و اقتصادش هنوز اندر خم یک کوچه اند.

کوچه ای یک طرفه که تنها به صادرات نفت خامی منتهی می شود که همیشگی نیست و روزی تمام خواهد شد و اگر آن روز برسد معلوم نیست ، ایران بدون نفت چه خواهد کرد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد