سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



دبکا: آمریکا موشک‌های شهاب ۳ ایران را پذیرفته/ بحث بر سر موشک‌های بالستیک دوربرد است

پایگاه صهیونیستی «دبکا» روز یکشنبه با انتشار گزارشی مدعی شد واشنگتن به تهران اطلاع داده است با موشک‌های «شهاب ۳» مخالفتی ندارد، اما موشک‌های بالستیک دوربرد ایران را نمی‌پذیرد.

خبرگزاری فارس: دبکا: آمریکا موشک‌های شهاب ۳ ایران را پذیرفته/ بحث بر سر موشک‌های بالستیک دوربرد است

به گزارش خبرگزاری فارس، پایگاه صهیونیستی «دبکا» در گزارشی که روز یکشنبه منتشر کرده، مدعی شده است که دولت آمریکا به اطلاع تهران رسانده است که بحث محدودیت برنامه موشکی، موشک‌های «شهاب 3» را در بر نمی‌گیرد.

به ادعای دبکا، واشنگتن معتقد است که در توافق جامع هسته‌ای، باید موشک‌های با برد بالای 4 هزار کیلومتر و مدل‌های موشک‌های «سجیل»، «سفیر»، «سیمرغ» (ماهواره‌بر)، «عاشورا 1» و «عاشورا 2» محدود شوند.

آنطور که دبکا مدعی شده، این تصمیم آمریکا با واکنش منفی اسرائیل و کشورهای عربی مواجه شده است. «چاک هیگل» وزیر دفاع آمریکا در سفر اخیر خود به منطقه، به مقامات صهیونیست و کشورهای حاشیه خلیج فارس نسبت به ایجاد سپر دفاع موشکی یکپارچه در منطقه اطمینان داد، اما به ادعا دبکا، این موضوع نتوانسته انتقادات از واشنگتن را کاهش دهد.

این ادعا در حالی مطرح می‌شود که ایران بارها تأکید کرده است که به هیچ وجه در مورد توان موشکی خود مذاکره نمی‌کند و این بحث به کلی خارج از چارچوب گفت‌وگوهای هسته‌ای است. «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران هفته گذشته پیش از آغاز دور تازه مذاکرات هسته‌ای، با بیان اینکه بحث موشک‌های دور برد به هیچ وجه مورد مذاکره نیست، گفته بود: «من به شما اطمینان می‌دهم که بحث دفاع جمهوری اسلامی و امکانات دفاعی ما موضوع مذاکره نخواهد بود.»

دور تازه مذاکرات هسته‌ای ایران و پنج عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان هفته گذشته در حالی بدون نتیجه پایان یافت که طرف ایرانی «زیاده‌خواهی‌های» هیئت آمریکایی را عامل عدم پیشرفت گفت‌وگوها دانست. رسانه‌های غربی گزارش داده‌اند که اصرار آمریکا به کاهش تعداد سانتریفیوژها و همچنین تلاش برای گنجاندن بحث موشکی در مذاکرات، از جمله موارد مورد اختلاف طرفین بوده است.

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930228000838#sthash.VxRRBxSf.dpuf





گروهک تروریستی دولت اسلامی عراق و شام ( داعش ) ریختن خون اعضای گروهکهای تروریستی جبهه النصره و ارتش موسوم به ارتش آزاد سوریه را مباح اعلام کرد .
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
گروهک تروریستی دولت اسلامی عراق و شام ( داعش ) ریختن خون اعضای گروهکهای تروریستی جبهه النصره و ارتش موسوم به ارتش آزاد سوریه را مباح اعلام کرد .

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب ، دهها عضو جبهه النصره در حمله داعش با خودروی بمب گذاری شده در استان دیر الزور کشته یا زخمی شدند.

از طرف دیگر دهها نفر از جمله یکی از فرماندهان جبهه النصره بر اثر انفجار خودروی بمب گذاری شده در منطقه شحیل در حومه دیر الزور کشته شدند.

ارتش سوریه نیز تپه راهبردی جابیه را باز پس گرفته و به سمت شهر نوی در حومه درعا در حال پیشروی است.

علی بدوی گزارشگر المنار در گزارشی گفت : دامنه درگیری ها بین داعش و جبهه النصره در مناطق شرقی سوریه رو به افزایش است و دهها نفر بر اثر انفجار خودروی بمب گذاری شده در نزدیکی ساختمان پست در منطقه شحیل در حومه شرقی دیر الزور کشته شدند.

شحیل پایگاه اصلی جبهه النصره در شرق دیر الزور است.

دیده بان سوریه ( مخالف مستقر در لندن) اعلام کرد افراد مسلح عضو داعش این حمله را انجام دادند و محمد انیس الخلیف معروف به ابو حمزه مسئول امور مالی جبهه النصره در شرق سوریه در این حمله به هلاکت رسید .

داعش مسئولیت حمله در داخل شحیل را به عهده گرفت و ادعا کرد خودرویی که منفجر شد برای حمله به عناصر داعش آماده شده بود.

داعش همچنین با خودروی بمب گذاری شده به مقر تیپ موسوم به تیپ بشائر النصر وابسته به ارتش آزاد سوریه در شهر عشرنه در حومه شرقی دیر الزور حمله کرد.

دیده بان سوریه اعلام کرد در استان رقه در شمال سوریه نیز نشستی در ساختمان استانداری با حضور فرماندهان داعش برگزار شد و آنها تصمیم گرفتند خون هر کسی را که عضو جبهه النصره و ارتش آزاد باشد مباح اعلام کنند.

در نخستین نشانه های عمل به این تصمیم نیز اعضای داعش چندین خانه را در روستای فریعان در حومه رقه به اتهام همکاری صاحبانشان با اعضای ارتش آزاد سوریه منفجر کردند.

از طرف دیگر افراد مسلح داعش سر شخصی به نام ابو مقدام سراقبی فرمانده تیپ توپخانه موشک در جنبش احرار الشام وابسته به جبهه اسلامی را حومه جنوبی حماه از تن جدا کردند.

در جنوب سوریه نیز ارتش سوریه پس از بازپس گیری تپه راهبردی جابیه در حومه درعا در حال پیشروی به سوی شهر نوی است و بر مناطق حضور افراد مسلح بین قنیطره و درعا تا مرزهای اردن اشراف پیدا کرده است




روزنامه النهار:
شاهزاده سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان در نامه ای دست نویس از همتای ایرانی اش، محمد جواد ظریف برای سفر به ریاض دعوت کرده بود .
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
روزنامه النهار لبنان نوشت: شاهزاده سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان در نامه ای دست نویس از همتای ایرانی اش، محمد جواد ظریف برای سفر به ریاض دعوت کرده بود . 

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، فیصل علت دعوت خود را وجود تمایل برای برقراری تعامل مجدد بیان کرد . اما به گفته وی، تا کنون ظریف به نامه او پاسخ نداده است .

یک منبع دیپلماتیک عرب در پاسخ به پرسش روزنامه النهار درباره علت درنگ ظریف در پاسخ به نامه همتای عربستانی خود که از ارسال آن هشت روز بیشتر نمی گذرد گفت که او می خواهد مذاکرات روشن، جدی و نتیجه بخش صورت گیرد . 

این مسئله باعث شد وزیر امور خارجه عربستان جلسه فوق العاده وزاری امور خارجه اتحادیه عرب را که قرار بود در تاریخ دوازدهم این ماه(پریروز) برگزار شود لغو کند . قرار بود در این جلسه تحولات سیاسی در سوریه بررسی شود تا موضعی شدیدی علیه نظام این کشور اتخاذ شود واز نامزدی رئیس جمهور بشار اسد و کسانی که از انتخاب دوباره او به عنوان رئیس جمهور این کشور حمایت می کنند شدیدا انتقاد شود .

منبع گفته شده آگاهی خود را از جریان تماس های پشت پرده پنهان نکرد . این تماس ها به واسطه یکی از وزاری امور خارجه کشورهای حاشیه خلیج [فارس] صورت می گیرد که روابط خوبی با عربستان و ایران دارد. 

او گفت دستور کار این مذاکرات قریب الوقوع که در ریاض برگزار می شود هنوز نهایی نشده است . او اشاره کرد ایران از ماه ها پیش، خواستار بهبود روابط با عربستان شده بود . 

این منبع یادآوری کرد که ظریف یادشده در ماه دسامبر 2013 به چهار کشور حاشیه خلیج [فارس] سفر کرد ه بود . اولین سفر او به کویت در تاریخ 1/12/2013 و دومی به امارات در 24/1/2014 بود. او سپس به قطر و پادشاهی عمان سفر کرد . ظریف در اجلاس داووس سویس برای رفتن به عربستان اظهار آمادگی کرد .  عربستان نیز از آنچه دخالت های تهران در عراق، یمن و بحرین می نامد خرسند نیست . تمامی کشورهای یادشده همسایه عربستان هستند. عربستان از نتایج توافق مرحله ای ایران و قدرت بزرگ، یعنی کشورهای عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان آسوده خاطر نیست . بر اساس این توافق، برنامه هسته ای ایران در مقابل کاهش تحریم های تهران متوقف می شود.

منبع یاد شده ضمن برشمردن اختلافات عربستان و ایران گفت که تنش میان دو کشور از سال 1979 میلادی یعنی زمان ظهور انقلاب اسلامی در تهران آغاز شده است اما با شروع درگیری ها میان بشار و مخالفان سوری و حمایت تهران از نظام سوریه در حالی که عربستان از مخالفان حمایت می کرد این تنش افزایش یافت . 

به گفته همان منبع، خود فیصل آشکارا بیان داشت تا به این لحظه پاسخ مستقیمی از ظریف دریافت نکرده است. او در کنفرانس مطبوعاتی مشترک خود با دبیر کل اتحادیه عرب در مراسم افتتاحییه اولین دوره اجلاس همکاری های اقتصادی اتحادیه عرب با کشورهای آسیای مرکزی و آذربایجان که عربستان میزبان آن بود این سخن را اظهار داشت . این اجلاس یک روزه، دو روز پیش توسط فیصل افتتاح شد.

این منبع در پایان گفت سفر ظریف به عربستان، چند روز پس از مذاکرات وین انجام خواهد شد . تهران علاقه مند به بازگرداندن فضای مثبت میان دو کشور است. انتخابات ریاست جمهوری لبنان در دستور کار مذاکرات فیصل- ظریف خواهد بود . لازم به ذکر است که جبران باسیل، وزیر امور خارجه و مهاجران به طور مفصل با فیصل راه های انتخاب موفقیت آمیز رئیس جمهور جدید در مهلت مشخص شده در قانون اساسی را بررسی کردند . بحث و بررسی ها امروز چهارشنبه با دیوید هیل ،سفیر آمریکا در کاخ بسترس ادامه می یابد.






اوکراین گرانبهاترین و مهم‌ترین بخش غیر‌روسی شوروی سابق است که از دست دادن آن به معنای عدم دسترسی به اروپا و مترادف با بر باد رفتن رویای تبدیل ‌شدن مجدد روسیه به یک ابرقدرت جهانی است
به گزارش مشرق، می گویند آنچه در اوکراین شاهدش هستیم نزاع میان غرب و رویاپردازان بازتولید امپراتوری اوراسیاست. دو قدرت عظیم اقتصادی. اما در این میان تکلیف نژاد و قومیت چه می شود؟ می گویند جرقه ای است بر آتش این نزاع که نادیده انگاشتنی نیست.

موقعیت خاص ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک اوکراین این قابلیت را داشت که مجموعه ای از تضادهای اقتصادی، سیاسی و نظامی میان این قدرت ها را به ناگاه روی میز قرار دهد و آنها را به رقابتی پیچیده با یکدیگر بکشاند. 

این موقعیت منحصربه فرد اوکراین از یک طرف به جایگاه ویژه این کشور در میان جمهوری های شوروی سابق بازمی گردد و از طرف دیگر به موقعیت استراتژیک آن در جغرافیای سیاسی جهان. نباید نادیده گرفت که اوکراین پس از روسیه، پیشرفته ترین و ثروتمندترین کشور شوروی سابق است که هم دارای منابع غنی و با اهمیت انرژی است، هم زیربنای اقتصادی و صنعتی قابل توجه و هم پتانسیل کشاورزی پیشرفته ای دارد.

در این میان اهمیت دو چندان اوکراین آنجاست که ۸۰ درصد صادرات روسیه به اروپا از طریق خاک این کشور صورت می گیرد. اما اقتصاد اوکراین در سطح وسیعی وابسته به روسیه است و به شدت در شبکه ساختار اقتصادی روسیه تنیده شده است، چنان که اوکراین بدون واردات گاز و سایر ملزومات صنعتی خود از روسیه دچار مشکلات بزرگی خواهد شد.

اوکراین چه چیزی برای روسیه دارد؟

روسیه شوروی که با وجود منابع سرشار ثروت و جمعیت فراوان تا قبل از انقلاب سال ۱۹۱۷ از لحاظ اقتصادی جزو ممالک عقب افتاده بود به سمت مدیریت اقتصادی برنامه ریزی شده یا همان گوسپلان روی آورد و از سال ۱۹۲۸ اجرای نقشه های پنج ساله اقتصادی عملی شد و با تصرف تمام منابع ثروت و تولید از طرف دولت با استخدام مهندسان خارجی و اجرای اصول علمی در کارهای کشاورزی و صنعتی، سطح تولید به طرز شگفت آوری بالا رفت. اما این تمام ماجرا نبود. برنامه ریزی اقتصادی بر مبنای مدیریت گوسپلانی، تجارت خارجی را کاملاً دقیق لحاظ کرده بود. اتحاد درهم تنیده اقتصادی میان روسیه و جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شده بود. تاجیکستان و آذربایجان مسوولیت صادرات پنبه و انگور را داشتند. برای هر کشور یک کلیت اقتصادی تعیین شده بود تا اتحاد پیشین به طور ناخودآگاه محفوظ بماند. اوکراین و بخش شرقی آن هم نقشی کلیدی در این ماجرا داشت. اقتصاد اشتراکی شوروی روی واردات گندم شرق اوکراین حساب ویژه ای باز کرده بود. همان جایی که پیش از آن بخشی از امپراتوری روس ها بود و مهم ترین محصولات غذایی وارده هم گندم، برنج، سیب زمینی، چغندرقند، پنبه، چای، کتان و شاهدانه بود. صنایع نظامی اوکراین که یکی از مهم ترین منابع تامین درآمدهای این کشور و سهم الارث دوران شوروی سابق است در بسیاری از موارد نیازمند قطعات تعیین کننده و حساسی است که در روسیه تولید می شود و اوکراین امکان ساخت و تولید آن را ندارد.

  سران کرملین خوب می دانند که اوکراین گرانبهاترین و مهم ترین بخش غیر روسی شوروی سابق است که از دست دادن آن به معنای عدم دسترسی به اروپا و مترادف با بر باد رفتن رویای تبدیل شدن مجدد روسیه به یک ابرقدرت جهانی است و آنچه روسیه در منطقه به دنبال آن بوده، منافع ژئوپولتیک مشروعش است. اوکراینی که کارخانه ها و صنایع سنگین متعددی مانند فولاد [دهمین تولیدکننده فولاد دنیا] ، صنایع نظامی و تسلیحاتی [چهارمین صادرکننده سلاح در دنیا] ، تولیدات شیمیایی، ماشین آلات، کشتی سازی و… را از شوروی سابق به ارث برده است. همچنین از نظر کشاورزی موقعیت بسیار مناسبی دارد و بنا بر گزارش سازمان جهانی غذا در سراسر قاره اروپا به دلیل موقعیت آب و هوایی و نوع خاکش دارای بیشترین بهره وری ضمن کمترین مقدار سرمایه گذاری است و نزدیک به ۷۱ درصد خاک این کشور قابلیت کشاورزی دارد.  

اوکراین چه چیزی برای روسیه دارد؟

زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی دولت کارتر و از سرشناس ترین تحلیلگران سیاست خارجی آمریکا بر این باور است که « روسیه بدون اوکراین دیگر یک امپراتوری جهانی به حساب نمی آید و صرفاً یک امپراتوری آسیایی است» .

کی یف در معبر جغرافیایی مهمی میان اروپای شرقی با خاورمیانه و روسیه قرار دارد که هم مسیر عبور خطوط انتقال گاز به اروپای غربی است و هم راه ارتباطی روسیه با دریای سیاه. ناوگان دریای سیاهِ نیروی دریایی روسیه در بندر سواستوپولِ (Sevastopol) شبه جزیره کریمه قرار دارد که از نظر تامین دسترسی نظامی روسیه بر اروپا دارای اهمیت حیاتی است. اما حالا نیز بازپس گیری حوزه های نفوذ سیاسی و اقتصادی سابقاً تحت سلطه شوروی در اوراسیا و اروپای شرقی یکی از مهم ترین محورهای برنامه های کلان پوتین بوده است که روسیه را به رقابت با اتحادیه اروپا و آمریکا و چین در مناطق مختلفی از آسیای مرکزی و قفقاز و شرق اروپا کشانده است. در این میان انرژی و صنایع نفت و گاز اهمیت فوق العاده ای برای روسیه داشته و در واقع نقطه قوت روسیه در صحنه جهانی به حساب می آید. روسیه تلاش دارد تا این امتیاز ویژه را حفظ کند و به این منظور طی دو دهه اخیر اقدامات وسیع و پرهزینه ای را انجام داده است تا زیرساخت های انرژی سایر جمهوری های شوروی سابق را به انحصار شرکت های نفت و گاز خود درآورد و اوکراین نیز شامل این طرح می شود.

اوکراین چه چیزی برای روسیه دارد؟

  بندر سواستوپول

روسیه به دلیل تجدید ساختار نفوذ اقتصادی خود بر جمهوری های سابق شوروی از سال ۲۰۰۷ « اتحادیه گمرکی اوراسیا» را با حضور قزاقستان و بلاروس تاسیس کرد که هدف آن جذب سایر جمهوری ها و افزایش توان اقتصادی اعضا و همچنین بالا بردن نفوذ ژئوپولتیک روسیه در این منطقه است. اما اتحادیه اروپا و آمریکا برای مقابله با قدرت یابی این اتحادیه و جلوگیری از پیشروی اهداف آن تلاش می کنند تا مانع از پیوستن جمهوری های کلیدی شوروی سابق مانند اوکراین به آن شوند و به همین منظور از طریق صندوق بین المللی پول برنامه اقتصادی ای با عنوان « مشارکت شرقی» را به این کشورها و از جمله اوکراین پیشنهاد کردند. برنامه ای که عدم پذیرش آن از سوی ویکتور یانوکوویچ به بحران اخیر منجر شد. اقتصاد اوکراین وابستگی ساختاری به این صادرات دارد و این محدودیت ها روند این صادرات را به شدت تهدید می کرد. اوکراین تا پیش از این کوشیده بود میان تضاد اتحادیه اروپا و روسیه حرکت بی طرفانه ای را به پیش ببرد و ضمن چانه زنی با روس ها جهت دریافت گاز ارزان، ظرفیت های اقتصادی خود را از طریق نزدیکی به اروپا افزایش و وابستگی اقتصادی اش به روسیه را کاهش دهد.

اما اوکراین برای ایالات متحده آمریکا بیشتر به لحاظ سیاسی و در عرصه رقابت جهانی با سایر قدرت ها دارای اهمیت است. فروپاشی شوروی در آغاز دهه ۹۰، توازن قوای بین المللی را به طرز چشمگیری به نفع ایالات متحده تغییر داد به شکلی که آمریکا خود را در موقعیت « یگانه ابرقدرت جهانی» تعریف کرد. هژمونی جهانی آمریکا عامل ثابت و تغییرناپذیری نبود و به زودی دور جدیدی از تضاد و رقابت با قدرت های بالفعل مانند اتحادیه اروپا، روسیه و قدرت های در حال عروج و شکل گیری مانند چین آغاز شد که لاجرم آمریکا را به هماوردی و چالش با دیگر قدرت ها در مناطق گوناگون جهان کشاند. خاطره جدال های نفس گیر دوران جنگ سرد با شوروی برای ایالات متحده تداعی شد و کاخ سفید هرگز دوست ندارد یک بار دیگر به چنان موقعیتی بازگردد. لذا استراتژی تحت فشار قرار دادنِ روسیه در نزدیک ترین سرزمین های خودی اش را به عنوان راهی جهت محدود کردن توان نظامی- اقتصادی روس در پیش گرفته است. تلاش برای نفوذ در ساختارهای اقتصادی- سیاسی- نظامی جمهوری های عضو شوروی سابق چه در آسیای مرکزی و قفقاز و چه در اروپای شرقی، هدف بلندمدت و پر مناقشه استراتژیک آمریکا علیه روسیه و در سطح دیگری علیه اتحادیه اروپا بوده است و باز اوکراین در این طرح جایگاه ویژه ای دارد.

ایالات متحده تلاش دارد تا با نفوذ در اقتصاد اوکراین هر چه بیشتر به این کشور نزدیک شود و در صورت امکان اوکراین را به عضویت پیمان نظامی امنیتی آتلانتیک شمالی (ناتو) دربیاورد. ایالات متحده این روند را از همان دهه ۹۰ شروع کرد و از طریق اهدای وام و کمک های مالی عظیم کوشیده است هر چه بیشتر اوکراین را از روسیه و اروپا جدا کرده و در مدار مالی و سپس سیاسی خود قرار دهد.

اما تلاش ها برای حفظ اوکراین کنونی شاید چندان نتیجه بخش نباشد، آن هم در روسیه ای که مردم در شرق کشور زبان و قومیت مشترک را دلیلی دو چندان برای جدایی از خاک اوکراین دیده اند. دلیلی که پایه اصلی آن اقتصاد وابسته به شوروی سابق است. همان ها که حالا رئیس جمهوری پوتین نام شهروندان بالقوه روسی به آنها داده و می گوید « اجدادشان در روسیه هستند. آنها شهروند روسیه هستند و خواست شان برای ما ارزشمند» . 

منبع: پارس





جناح چپ در زمان حضرت امام به جریان انقلابی نزدیک، ولی در زمان رهبری حضرت آیت‌آلله خامنه‌ای دور شد. جناح راست در زمان امام از جریان انقلابی فاصله داشت و پس از امام اصولگرایان به جریان انقلابی نزدیک شدند؛ هرچند همین نزدیکی و دوری باعث یکی فرض کردن جریان انقلابی با جناح‌ها می‌شد، در واقعیت تفاو‌ت‌های بسیاری بین جریان انقلابی و‌ جناحی وجود داشت.
کد خبر: ۴۰۱۲۳۲
تاریخ انتشار:۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۷-18 May 2014
ترس بانک‌ها از بدهکاران مخوف
از‌‌ همان آغاز انقلاب در جامعه ایران، یک فضای دوقلو به وجود آمد. فضای سیاسی و جهادی و به دنبال آن دو جریان سیاسی و انقلابی متولد شد. محور هر دو جریان حضرت امام و اندیشه‌های سیاسی او بود. جوانان انقلاب که بیشترشان زیر سی سال ‌داشتند، جریان انقلابی را شکل دادند. آن‌ها در پاسخ به فضای نا‌امنی کشور و ترور‌ها و شورش‌ها از یک سو و توجه به محرومان از سوی دیگر و پاسخ به تقاضاهای نهضت‌های آزادیبخش جریان انقلابی را شکل دادند. به همین دلیل، جریان انقلابی از دغدغه انتخابات و سیاست داخلی به موضوعات فوق توجه کرد. 

در جبهه‌بندی در درون انقلاب شرکت نکرد. جریان دوم یک جریان جناحی بود که غالبا بالای سی ساله‌های انقلاب آن را به وجود آوردند و در چهار تشکل، حزب جمهوری اسلامی و دفتر هماهنگی آقای بنی‌صدر و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی‌ و روحانیت مبارز شکل گرفت. 
جریان جناحی تمامی انتخابات دهه اول انقلاب را انجام داد. هدف و تلاش خود را وقف تشکیل دولت و مجلس کرد. مهم‌ترین فعالیت جریان جناحی، برگزاری سی انتخابات و تشکیل دولت و مجلس‌های سی وپنج سال گذشته بوده است. جریان جناحی سیاست داخلی و خارجی دولت و اقتصاد کشور را به دست گرفت. 

در حالی که بخش دفاع و امنیت در دست نیروهای انقلابی بود، دفاع مقدس را اداره و مناطق شورشی را آزاد و کودتا را خنثی کردند. ترور‌ها را پایان دادند. به روستا‌ها رسیدند. البته هر دو جناح در کار یکدیگر تداخل‌هایی هم می‌کردند. مثلا جریان جناحی در پشتیبانی از جنگ و امنیت نظراتی مغایر جریان انقلابی داشت‌. جریان انقلابی نسبت به سیاست خارجی و اقتصاد نظریاتی دیگری داشت؛ هرچند پس از برکناری بنی صدر به صورت مسالمت‌آمیز و برادرانه با یکدیگر کار می‌کردند‌ و با دخالت‌های بموقع حضرت امام اختلافات برادران بزرگ‌تر و کوچک‌تر برطرف می‌شد؛ اما دیدگاه‌های متفاوت آن‌ها در موضوعات فوق وجود داشت. 

نقطه مشترک جریان انقلابی و جناحی

جریان انقلابی همیشه ماهیت خودرا به رهبری و انقلاب گره می‌زد؛ لذا پشت سر رهبری ‌و ارزش‌های انقلاب حرکت می‌کرد. جریان جناحی متفاوت بود. یکی از آن‌ها به رهبری نزدیک‌تر بود و دیگری فاصله بیشتری داشت. در زمان حضرت امام، جناح چپ به امام نزدیک‌تر بود و جناح راست فاصله بیشتری داشت. به هنگام رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای این حالت تغییر کرد. جناح راست به رهبری نزدیک و جناح چپ فاصله گرفت، ولی جریان انقلابی کاملا پشت سر ایشان قرار گرفت. جریان جناحی حق و باطل را به یکدیگر نسبت می‌دادند. به همین دلیل جریان انقلابی را یا در مقابل خود می‌دیدند و یا کاملا همراه خود نمی‌دیدند و برای همین از آن ناراضی بودند. در حالی که جریان انقلابی چون به ولایت فقیه اعتقاد داشت در هر دو دوره با رهبری و ارزش‌های انقلاب بود. اعتقادات جریان انقلابی از نوع مکتبی ولی جریان جناحی از نوع سیاسی بود. 

به همین دلیل جناح چپ در زمان حضرت امام به جریان انقلابی نزدیک شد، ولی در زمان رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دور شد‌ و جناح راست در زمان امام از جریان انقلابی فاصله داشت و پس از امام، اصولگرایان به جریان انقلابی نزدیک شدند. هرچند همین نزدیکی و دوری باعث یکی فرض کردن جریان انقلابی با جناح‌ها می‌شد، ‌تفاوت‌های زیادی بین جریان انقلابی و جریان جناحی بود. البته نباید بهم ریختن این مرز‌ها را در‌ سال‌های اخیر نادیده گرفته شد.

در سال‌های اخیر ‌ضعیف شدن مرزهای انقلابی و جناحی، باعث شد که جریان انقلابی با جناح اصولگرا یکی فرض شود. بد‌ترین دوران جریان انقلابی، دوران آقای احمدی‌نژاد بود که بسیاری آن را ظهور دوباره جریان انقلابی تلقی کردند. در حالی که همه دیدند که چنین چیزی نشد.. 

تحلیل محسن رضایی درباره فروپاشی های سیاسی در ایران

سرنوشت جریان جناحی

جناح‌های راست و چپ دهه اول انقلاب به دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب در دهه دوم و سوم انقلاب تبدیل شد. اصلاح‌‌‌طلبان به برخی از ارزش‌ها از جمله آزادی و جمهوریت نظام وزن بیشتری در اندیشه سیاسی خود دادند و اصولگرایان به اسلامیت و عدالت نقش بیشتری در اندیشه سیاسی خود دادند. اصلاح‌‌‌طلبان به مذاکره با امریکا و اصولگرایان به ایستادگی در آن ‌گرایش پیدا کردند. اصولگرایان با شعار بازیابی ارزش‌های انقلاب از دل جناح راست به وجود آمد، ولی خیلی زود به یک جناح تبدیل شد. جالب است که در دهه اول انقلاب هر کدام از این دو جناح از ارزش‌هایی حمایت می‌کردند که در دهه دوم و سوم آن‌ها را تغییر دادند. به تعبیری دیگر هر دو جناح صندلی‌های خود را تغییر دادند. 

از سوی دیگر، هر دو جناح پس از رشد چشمگیری که در دهه هفتاد از خود نشان دادند، در سال‌های اخیر به شدت ضعیف شدند؛ بنابراین، جریان جناحی نخست استحاله شد و بعد هم در آستانه فروپاشی قرار گرفت‌. اگر جریان جناحی از ریل به در نمی‌رفت، رخدادهای تلخ ده سال اخیر، صورت نمی‌گرفت‌ و اگر در آستانه فروپاشی قرار نمی‌گرفتند، چند لیست و ‌‌گروه متخاصم نمی‌شدند. 
 
سرنوشت جریان انقلابی 

پایان جنگ پایان ناامنی‌ها هم بود. به همین دلیل، برخی تلاش کردند آن را پایان انقلاب کنند. به دلیل تغییر شرایط سیاسی، ایران از حالت غیر عادی از قبیل شورش‌ها و جنگ و نا‌امنی‌ها به یک محیط عادی بستر جریان انقلابی خشکید و به حاشیه رفت و جریان جناحی وارد متن شد. 

چند اتفاق مهم شکل گرفت؛

۱ ـ فضای سیاسی کشور از فضای جهادی به ‌فضای معمولی تبدیل شد. مرزهای جریان انقلابی با جریان جناحی به هم ریخت. جریان جناحی وارد نهادهای انقلاب شد و به عضوگیری از آن‌ها پرداخت. 

۲ ـ نهادهای انقلاب تغییر ماهیت دادند و چهارچوب دولتی به خود گرفتند. برخی از آن‌ها در نهادهای دولتی ادغام شدند. 

۳ ـ ورود نیروهای انقلابی به سیاست جز با اجازه گرفتن و رفتن در جناح‌های سیاسی غیر ممکن شد. هر دو جناح محیط سیاسی را بین خود تقسیم کردند. 

باز‌گشت به خود
امروز پس از سی‌وپنج سال تجربه حکومت‌داری و کشورداری و زیان‌های جدی از درگیری‌های جناحی و مشکلاتی که در جامعه وجود دارد و تحریم‌های ظالمانه غرب علیه ایران باید آسیب‌شناسی جدیدی در آرایش سیاسی کشور شود. 

هر دو جریان جناحی و انقلابی مورد نیاز جامعه سیاسی ایران هستند، ولی هر دو جریان از ریل خارج شده و در آستانه فروپاشی هستند. عده‌ای نامحرم و مخالف نظام و انقلاب از این شرایط سوِِء‌استفاده کرده وارد جامعه سیاسی ایران شده‌‌‌ و در اداره کشور نفوذ کرده‌اند. برخی که کوچک‌ترین کمک را به امام و انقلاب و رهبری و دفاع مقدس نداشتند، می‌خواهند نخست میراث نظام را‌ مصادره کنند و سپس آن را تغییر دهند. گروه دیگری که روبروی نظام و انقلاب بودند، به فروپاشی آن چشم دوخته‌اند. 

به نظر می‌رسد احیا و بازسازی هر دو جریان انقلابی و جناحی در کشور ما ضروری است، تحریم‌های اقتصادی سرآغاز یک چالش جدید غرب با جمهوری اسلامی و ایران است. این درگیری دست‌کم ده سال دیگر طول می‌کشد. مذاکرات شش ماه اخیر نشان می‌دهد که غرب جز یک نرمش کوتاه کار دیگری نخواهد کرد، برای سومین بار غرب ممکن است، نشان دهد قابل اعتماد نیست. حتی اگر غرب به خواست ملت ایران تن دهد و همه تحریم‌ها را بردارند، مشکلات کشور و مردم آنقدر بالاست که جز با یک وفاق و وحدت واقعی نمی‌توانیم از عهده حل همه مسائل بیرون بیاییم. 

‌به نظر من، لزوم احیا و باز‌سازی و اصلاح دوباره روحانیت مبارز و روحانیون مبارز از یک سو و زیر چتر قرار دادن گروه‌ها و احزاب همسو با خود و کنترل اندیشه‌های سیاسی آنها ـ که با هر سلیقه‌ از دایره اصولگرایی و اصلاح‌‌‌طلبی و قانون خارج نشوند و اگر خارج شدند آن‌ها را طرد کنند‌ ـ احساس می‌شود. 

از سوی دیگر، احیای جریان انقلابی با ساز‌وکاری که مورد تأیید رهبری باشد و تفکیک مرزهای خود با جریان جناحی و پذیرفتن مسئولیت‌های انقلابی خود در داخل و خارج از کشور در چهارچوب ارزش‌های انقلاب امکان‌پذیر و ضروری است. جریان انقلابی در حوزه‌هایی که جامعه ما و جهان اسلام و جامعه جهانی به آن نیاز دارد و ظرفیت‌های دولتی قادر به تأمین آن نیست، می‌تواند فعال شود. جامعه انقلابی در کنار جامعه مدنی با کارکردهای خود می‌توانند باز آرایی شوند. جریان جناحی با جامعه مدنی و جریان انقلابی با جامعه انقلابی می‌تواند مهندسی سیاسی جامعه ایران را پوشش دهد. رهبری و ولایت فقیه نقطه کانونی و وحدت هر دو جریان خواهد بود.


در ادامه روند مذاکرات هسته‌ای؛
در حالی که دور جدید مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه ۱+ ۵ بدون دستیابی به نتیجه‌ای محسوس در وین پایان یافت، اینک بحث درباره چگونگی ادامه روند گفت‌و‌گو‌ها، به موضوعی مهم و قابل توجه تبدیل شده است. در این زمینه، یک مقام ارشد آمریکایی که نخواسته نامش فاش شود، در گفت‌و‌گو با رسانه‌های این کشور از احتمال انجام دیدارهایی در بالا‌ترین سطوح میان مقامات دو کشور سخن گفته است.
کد خبر: ۴۰۱۲۶۲
تاریخ انتشار:۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۴:۵۱-18 May 2014
مقامات ارشد ایرانی و آمریکایی با یکدیگر دیدار می‌کنند؟در حالی که دور جدید مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه ۱+ ۵ بدون دستیابی به نتیجه‌ای محسوس در وین پایان یافت، اینک بحث درباره چگونگی ادامه روند گفت‌و‌گو‌ها، به موضوعی مهم و قابل توجه تبدیل شده است. در این زمینه، یک مقام ارشد آمریکایی که نخواسته نامش فاش شود، در گفت‌و‌گو با رسانه‌های این کشور از احتمال انجام دیدارهایی در بالا‌ترین سطوح میان مقامات دو کشور سخن گفته است.

به گزارش «تابناک»، سایت وزارت خارجه ایالات متحده، متن نشست مطبوعاتی یکی از مقامات ارشد این کشور را با برخی رسانه‌های غربی منتشر کرده که در آن، درباره روند مذاکرات در ژنو و همچنین چشم‌انداز ادامه گفت‌و‌گو‌ها مطالبی بیان شده است.
 
وی با تأیید گفته‌های پیشین مقامات دو طرف، اشاره کرده که اکنون گفت‌و‌گو‌ها در مرحله مذاکرات واقعی و تهیه پیش‌نویس قرار دارد و این پروسه‌ هم اکنون در جریان است و ادامه پیدا خواهد کرد. 

به گفته وی، اکنون همه موضوعات روی میز است و درباره آن‌ها مذاکره می‌شود. با این حال، در حال حاضر امکان اینکه گفته شود، مذاکرات دقیقاً در چه مرحله‌ای است، نیست. 

وی تأکید می‌کند: مذاکرات انجام شده در وین، مفید بوده؛ اما در پاره‌ای مراحل با دشواری نیز روبه‌رو شده است. البته این موضوعی است که پیش از این نیز مورد اشاره و ‌انتظار بوده، زیرا شکاف‌های عمیق و موضوعات پیچیده‌ای در دستور کار قرار دارد؛ به عبارت دیگر، اگر موضوعات ساده بود، مدت‌ها پیش از این حل شده بود. 

‌به گفته وی، روند جاری بسیار پیچیده و دشوار است و زمان زیادی نیز برای طرفین ‌نمانده است. با ‌وجود این، دو طرف بر این باورند‌ که دستیابی به توافق امکان‌پذیر است. اشاره به این نکته ضروری است که هنوز در آغاز کاریم و همه طرف‌ها مشغول ‌مذاکرات جدی‌اند. 

این مقام آمریکایی اشاره می‌کند، ‌در هر مذاکره‌، روزهای سخت و آسان و همچنین فراز و نشیب‌های گوناگونی وجود دارد و این دور از مذاکرات، از جمله روزهای دشوار بوده است؛‌‌ همان گونه که در روند تدوین توافق‌نامه ژنو نیز چنین روزهای سختی بوده است. در حال حاضر، طرفین بر چگونگی پیشبرد پروسه مذاکرات متمرکز هستند. 

در ادامه، خبرنگاران برخی رسانه‌های غربی پرسش‌هایی را از این مقام ارشد آمریکایی ‌می‌‌پرسند. در یکی از این پرسش‌ها، خبرنگاری درباره مذاکرات طولانی دوجانبه میان نمایندگان ایران و آمریکا از وی سؤال می‌کند که مقام آمریکایی در پاسخ تأیید می‌کند که روز جمعه گفت‌و‌گویی سه ساعته میان نمایندگان دو طرف انجام گرفته و ‌چنین گفت‌و‌گوهایی پس از این نیز ادامه پیدا خواهد کرد. 

در پاسخ به پرسشی دیگر، وی بیشتر درباره جزئیات موضوع توضیح داده و اشاره می‌کند که هیچ کس انتظار نداشته در جریان چهار روز گفت‌و‌گو در وین، همه مسائل حل و فصل شود. از سوی دیگر، روند مذاکرات تا زمان برگزاری دور بعدی متوقف نشده و تعاملات ادامه پیدا خواهد کرد. 

در همین زمینه، این مقام آمریکایی تأکید می‌کند ‌به باور وی، در هفته‌ها و ماه‌های آتی، دیدارهای دوجانبه‌ای میان مقامات عالی‌رتبه دو طرف برگزار خواهد شد که با هدف پیشبرد روند مذاکرات صورت خواهد گرفت. وی به طور خاص به ماهیت این دیدار‌ها اشاره نکرده، ولی آن را «دیدارهایی در سطوح بالا» دانسته است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد