سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

تحلیل سیاسی روز



شاخص‌های مرحله "پسا توافق"؛
برخی معتقدند که شورشیان عقب‌نشینی‌کننده پناهگاه دیگری را خواهند یافت و پس از مدتی که راه‌های امدادی و توان خود را بازیافتند، حملات جدیدی را آغاز خواهند کرد، این درست؛ اما درگیری در حومه شهرها قطعاً برای دولت سوریه ساده‌تر و کم‌هزینه‌تر از درگیری در شهرهاست.
چرا توافقنامه حمص برای نظام سوریه اهمیت دارد؟/ نقاط مثبت استان حمص چیست؟
گروه بین‌الملل مشرق - پایگاه لبنانی "المنار" در مقاله‌ای با اشاره به طرح‌های احتمالی دولت های مداخله‌جو در سوریه در پی پیروزی ارتش ملی دمشق بر شهر راهبردی حمص نوشت که امسال برای سوریه سال میدان‌های بزرگ خواهد بود. این موضوع به چند عامل بستگی دارد که از جمله این عوامل نیاز به ایجاد یک تحول بی سابقه در عرصه میدانی است که بتواند زمینه‌های سناریویی برای حل سیاسی اوضاع را فراهم کند.

از دیگر عوامل این مدعا پختگی نظامی ارتش سوریه است که باعث موفقیت این ارتش در پیروزی در مناطق با اهمیت بویژه  در ریف دمشق و استان حمص و شهر حلب خواهد بود. عامل دیگری که در این راستا وجود دارد، تغییر رویکرد گروهی از مردم سوریه است که پیشتر افکار مخالفان را داشتند، اما کم کم ایده سازش را پذیرفته اند و متوجه شده‌اند که گزینه نظامی خسارت‌هایی بسیار بیشتر از منافعش دارد. همچنین شرایط منطقه ای نیز به سمتی پیش می رود که گروه‌های افراط گرا در حالت محاصره قرار گرفته‌اند. 

بعد از پایان حضور نظامی گروه های مسلح در منطقه قلمون که با ناهمواری‌های صعب العبور طبیعی همراه بوده و با مناطق راهبردی از جمله ریف دمشق تا مرزهای لبنان ارتباط داشت، ارتش سوریه عملیات فشرده ای را در چندین منطقه به صورت همزمان آغاز کرد: در شرق حلب این عملیات برای فشار بر گروه های متمرکز در مناطق صنعتی و محاصره آنها در داخل شهر تمرکز یافت. در بخش قدیمی حمص نیز عملیات ادامه پیدا کرد تا عناصر مسلح مجبور شدند از آن خارج شده و به حومه شمالی این شهر بروند. در ریف لاذقیه نیز بلندی های اشغال شده یکی پس از دیگری باز پس گرفته شد و توسعه نفوذ مخالفان مسلح نیز متوقف شد. در جوبر و الملیحه واقع در حومه دمشق نیز عملیات با هدف تشدید محاصره مراکز مهم حضور عناصر تروریستی در دوما و حرستا ادامه پیدا کرد. 

پیروزی کامل در این عملیات‌ها البته به زمان نیاز دارد، اما نشان می دهد سران سوریه تصمیم جدی برای پیروزی کامل بر بحران سوریه دارند که البته نیاز به تقویت روند درگیری‌ها و قطع کردن آرزوهای گروه های مسلح از نفوذ در داخل دولت از طریق نظامی است. 

چرا توافقنامه حمص برای نظام سوریه اهمیت دارد؟/ نقاط مثبت استان حمص چیست؟
اهمیت راهبردی توافق حمص 

شکی نیست که بازپس گیری حمص با موقعیت راهبردی که دارد و می‌تواند دمشق را به بخش های شمالی ارتباط دهد، شاخص مهمی در راستای پیروزی‌های دولت سوری است.  در مورد این پیروزی ذکر چند نکته الزامی است: 

الف: پذیرش عناصر مسلح در خروج از منطقه قدیمی حمص که به موجب توافق با مقامات دمشق حاصل شد، را می‌توان نقطه آغازی برای مرحله بعدی درگیری‌ها بویژه در منطقه حلب دانست که ارتش سوریه به محاصره کامل مناطق تحت استقرار شورشیان نزدیک می شود. درست است که شورشیان پیشتر با قرار دادن یک راه فرار از القصیر و برخی مناطق قلمون عقب‌نشینی کرده اند، اما این اقدام در راستای یک تاکتیک نظامی بوده است، اما این نکته که توافق با دولت سوریه را تحت نظارت سازمان ملل متحد امضا کرده و اتاق عملیاتی مشترک با مقامات دمشق ایجاد کنند، یک تحول جدی است که ممنوعات سابق آنها را بر اساس دیدگاه های خودشان در تعامل با دولت اسد از بین برده است. 

الان دیگر گروه های مسلح نیز واقع گرایانه عمل می کنند و به دقت حساب سود و زیان خود را دارند، این در حالی است که پیشتر اینطور نبود. از سوی دیگر گروه هایی نیز از میان شورشیان مسلح هستند که این سازش را قبول نمی کنند و سعی دارند از طریق انجام عملیات هجومی و تخریبی و تشدید گفتمان تبلیغاتی خود چهره آن را مخدوش کنند. 

ب: از سوی دیگر این توافق به معنی آن است که مقامات سوری به پذیرش رویکردهای میدانی جدید برای جلوگیری از خسارت های ناشی از جنگ برای تسلط بر مراکز استانها و شهرهای اصلی روی آورده‌اند و این رویکرد باز کردن کانال های همگرایی با گروه های مسلح است. البته این اقدام بعد از آن جواب می دهد که تلاش‌های نظامی اثر خود را در فرسوده کردن دشمن و بستن خطوط امدادی آنها داشته باشد. به این ترتیب دیگر گزینه کشتن عناصر مسلح یا تسلیم شدن آنها تنها گزینه مطرح نیست و این موضوع از لحاظ وقت و هزینه می‌تواند در توان دولت سوریه صرفه جویی داشته باشد. 

چرا توافقنامه حمص برای نظام سوریه اهمیت دارد؟/ نقاط مثبت استان حمص چیست؟

ممکن است کسی بگوید که شورشیان عقب‌نشینی کننده پناهگاه دیگری را خواهند یافت و بعد از مدتی که راههای امدادی و توان خود را بازیابی کردند، حملات جدیدی را آغاز خواهند کرد، این درست است. اما درگیری در حومه شهرها قطعا برای دولت سوریه ساده تر و کم هزینه‌تر از درگیری در شهرهاست. علاوه بر اینها نیاز به ایجاد روش های جدید برای مقابله با تمرد احتمالا طولانی مدت شورشی ها وجود دارد و اصرار بر کشتن آنها طبعا هوشمندانه ترین و کوتاه ترین راه نیست. حکمت و تدبیر و برنامه ریزی طولانی مدت از ملزومات تحقق پیروزی است.

ج: پایان دادن به درگیری‌های حمص می‌تواند نمونه ای از تعامل دولت سوریه با عناصر مسلح را ارائه کند که آنها را به بازبینی در موضع قاطع خود علیه دولت سوریه وادار کند، این در حالی است که آنها توان و تجربه نظامی ارتش را دیده اند و از سوی دیگر مقامات دمشق نیز مسئولیت بیشتری بر بازگرداندن این گروه ها و کسب همکاری آنها بر دوش می‌کشند. 
د: پایان دادن به درگیری‌های حمص زمینه را برای تلاش های نظامی بیشتر در جبهه‌ای شدیدتر فراهم می کند، از جمله می توان به حلب اشاره کرد که گروه های مسلح تلاش فشرده ای را برای ایجاد نفوذ در خطوط دفاعی ارتش در غرب این شهر به کار گرفته‌اند و در مقابل ارتش نیز سعی دارد مواضع عناصر مسلح در شرق را دور بزند. 

چرا توافقنامه حمص برای نظام سوریه اهمیت دارد؟/ نقاط مثبت استان حمص چیست؟
روگردانی جهانی از تروریست‌ها و جنگ النصره و داعش 

تحولات همزمانی در عرصه سوریه اتفاق افتاده که به مهار گزینه های افراط گرایانه و بازگشت به روند سیاسی در کشور کمک می کند. از جمله این تحولات بروز درگیری‌ها بین گروه‌های مسلح و افزایش جنگ آنها برای نفوذ در برخی مناطق و تحقق برخی دستاوردها برای خود است. 

جالب اینجاست که شهر درعا که تا دیروز کاملا از درگیر‌یهای عناصر مسلح دور بوده، به تازگی به محور درگیری‌ها بین گروه‌های مسلح وابسته به جبهه النصره و ارتش آزاد تبدیل شده است. به نظر می‌رسد که النصره احساس کرده یک خیانت عربی برای کاهش نفوذ این گروه بر مناطق همجوار اردن در دست شکل گیری است. این در حالی است که النصره با وجود اقدامات دولت در جلوگیری از  مشارکت عناصر سلفی و جهادی وارد شده از اردن، بخش زیادی از این عناصر را به سمت خود جذب می کرد. 

از سوی دیگر سازمانهای جاسوسی آمریکا و عربستان سعودی این منطقه را به عنوان آغازگر حمله علیه دمشق در نظر گرفته بودند، این اطلاعات از این موضوع بعد از بازداشت احمد النعمه فرمانده نظامی جبهه انقلابیون جنوب سوریه به دست آمد و وی اعتراف کرد که با دستگاه های جاسوسی برای ضربه زدن به گروه های اسلامگرا همکاری کرده است. انتشار این اعترافات مانند اقدامی بود که داعش بعد از بازداشت صدام الجمل فرمانده انقلابیون جبهه شرقی انجام داده بود.

چرا توافقنامه حمص برای نظام سوریه اهمیت دارد؟/ نقاط مثبت استان حمص چیست؟
 وی نیز در اعترافاتش گفته بود که طرحی برای حمله به داعش داشته و در یکی از نشست‌ها در یک کشور همسایه سوریه یکی از امرای خلیجی یک کشور عربی و سازمانهای جاسوسی خارجی از گروه های مبارز خواسته اند تا با اسلامگرایان وارد جنگ شوند. بعد از انتشار این نوار بود که داعش بر علیه "عناصر مرتد" اعلام جنگ کرد و این جنگ هنوز هم به سختی از تمام جوانب دنبال می‌شود و حمایت‌های زیادی نیز در این راستا صورت می گیرد. 

جبهه النصره که شاخه‌ای از القاعده در سوریه است، همواره در طول این مدت سعی کرده خود را زاده ملت سوریه بداند و اینطور وانمود کند که بالاتر از درگیریهای بین گروه های مسلح است. النصره این نقش را در درگیریهای داعش و ارتش آزاد ایفا کرده و از ضعف هر کدام از آنها در استانهای حلب و ادلب و سایر مناطق استفاده کرده تا نفوذ و نقش خود را در این مناطق گسترده‌تر کند. اما الان دیگر به اندازه کافی از ایمن الظواهری حرف شنوی ندارد و سعی می کند عملیات هجومی علیه داعش را در دیر الزور دنبال کند. این در حالی است که جنگ‌های سرنوشت سازی را برای تسلط بر چاههای نفت و گذرگاه های ورود به عراق آغاز کرده و در مقابل جبهه النصره نیز عملیات پیش دستانه را در منطقه جنوبی در درعا آغاز کرده و مدعی شده که داعش به دنبال ضربه زدن به آن در این مناطق است. 

چرا توافقنامه حمص برای نظام سوریه اهمیت دارد؟/ نقاط مثبت استان حمص چیست؟
اگر جنگ داعش با ارتش آزاد به کاهش نفوذ داعش و تضعیف آن منجر شد و بسیاری از مناطق را در استان های ادلب و حلب و لاذقیه از دست آنها خارج کرد، جنگ النصره با داعش و برخی گروههای ارتش آزاد نیز که اخیرا ادامه دارد، مناطق نفوذ عناصر افراط گرا را در سوریه کاهش داده است. 
تمام این تحولات نشان می‌دهد که جبهه گروه های مسلح از شکاف های اساسی  و خطرناکی رنج می برند و این موضوع باعث اختلاف بین گزینه های افراط گرایانه و فوق افراط گرایانه شده است. این اختلافات البته با محاسبات سازمانی و ارتباط با گروه‌های خارجی نیز مرتبط است. 

شکی نیست که دولت های بیشتری نسبت به خطرات بازگشت افراط گرایی به سوریه آگاه شده‌اند و سعی دارند حوادث این کشور را بر اساس منافع خود کنترل کنند. از شاخص هایی که در این راستا بروز کرده، می توان به آغاز تلاش اردن برای انجام اقدامات سخت گیرانه در مرزهای خود با سوریه اشاره کرد که باعث ضربه خوردن عناصر نفوذی از هر دو طرف شده است. 

چرا توافقنامه حمص برای نظام سوریه اهمیت دارد؟/ نقاط مثبت استان حمص چیست؟
همچنین ترکیه برای اولین بار در نشست بروکسل که با مشارکت آمریکا، فرانسه، هلند، بلژیک، انگلیس، مغرب، اردن و تونس برگزار شد، شرکت کرد. هدف از برگزاری این نشست مبارزه با پدیده رویکرد جوانان این کشورها به مبارزه در سوریه از طریق مرز ترکیه بوده است. به این ترتیب این یک موضوع امنیتی  بین المللی به حساب می آید و در صورت بازگشت این جوانان به کشورهای خود بعد از مبارزه در سوریه، امنیت آنها را در معرض خطر قرار می دهد. این در حالی است که آمریکا همچنان با رفتارهای متناقض، به عناصر شورشی در سوریه که آنها را معتدل می خواند سلاح های خاص ضد هوایی و موشک های ضد زره از نوع تاو می دهد. 




پیروزی بزرگ اسد از دید تل‌آویو وواشنگتن
سایت صهیونیستی دبکا و سناتور "جان مک‌کین" آزادسازی حمص را پیروزی بزرگ بشار اسد خوانده‌اند.
سایت صهیونیستی دبکا: توافقنامه گروه بین الملل مشرق - پیروزی های اخیر بشار اسد و نقش آفرینی دیپلماتیک ایران در کنار سازمان ملل متحد در مورد پایان بخشیدن به بحران سوریه، شگفتی و خشم مقامات صهیونیستی و نیز آمریکایی را برانگیخت. رسانه های مختلف اسرائیل و نیز سناتورهای بانفوذ آمریکا ضمن ابراز نگرانی در مورد رویدادهای اخیر، از توافقنامه حمص به عنوان یکی از پیروزی های استراتژیک بشار اسد که معادلات سیاسی سوریه را بیش از پیش به نفع اسد، رقم زده و احتمال پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری آتی را افزایش می دهد، یاد کردند. 

روز چهارشنبه 17 اردیبهشت در کمال ناباوری بسیاری از دشمنان نظام بشار اسد گرفته تا تحلیل گرانی که ساعت شنی سقوط بشار را می نگریستند و برای شکست وی شماره معکوس را آغاز کرده بودند، ارتش سوریه با نظارت سازمان ملل متحد و ایران، خیابانها، کوچه ها و مخفیگاه‌های شهر تاریخی حمص را از مخالفان و شورشیان حکومت بشار، تخلیه کردند. 

سایت صهیونیستی دبکا که در مطالب و اخبار مختلف خود سقوط اسد را واقعه ای قریب الوقوع و بدون تردید می دانست، به پیروزی اسد در توافقنامه حمص، اذعان کرد و نوشت: «نزدیک به دو سال، حمص به عنوان پایتخت شورشیان نظامی و نیروهای تکفیری به شمار می آمد و عملیاتهای مختلفی علیه نظام بشار اسد و حامیان آن در این شهر انجام شد اما پس از پیروزی های ارتش سوریه و بر اساس توافقنامه ای با میانجی گری سازمان ملل و ایران، نیروهای مخالف تسلیم شده و شهر را به ارتش بشار اسد سپردند. در نتیجه نیروهای بشار اسد بدون هیچ گونه درگیری، موفق به بازپس گیری شهر شدند. نیروهای شورشی همچنین موافقت کردند که بسیاری از شهرها و روستاهای شیعه نشین در مرکز و شمال سوریه را تخلیه کرده و از آنها عقب نشینی کنند.»

این سایت صهیونیستی با تأکید بر حضور موفق دیپلماتیک ایران در این توافقنامه افزود: «پیروزی دیپلماتیک بشار اسد و پیشرفت در حل و فصل بحران کنونی سوریه، دو نکته را به اثبات می رساند: اول اینکه برنامه مذاکرات صلح آمریکا و تلاشهای جان کری برای برگزاری کنفرانس ژنو 2 و پیشبرد آن با شکست قطعی مواجه شده است. آمریکا تلاش فراروانی به کار بست تا مذاکرات ژنو 2 به موفقیت برسد اما نمایندگان دولت سوریه، مذاکره با هیئتی که غرب آنها را نمایندگان مخالفان می دانستند، قبول نکرد و در نهایت این مذاکرات بدون هیچ گونه نتیجه و توافقی به پایان رسید. این در حالی است که اکنون و پس از شکست کنفرانس ژنو 2، مذاکره با مخالفان در حمص با میانجی گری غایب بزرگ ژنو 2، یعنی ایران به موفقیت رسید. 

دوم آنکه توافقنامه حمص، ثابت کرد تهران وزنه قابل ملاحظه و سنگینی در پایان دادن به بحران فعلی سوریه محسوب می شود. گفته می شود اتحادی پولادین بین ایران و مسکو برقرار شده تا دست آمریکا را از  مداخله در سوریه کوتاه کند.» 

سایت صهیونیستی دبکا: توافقنامه
در همین راستا سناتور مک کین، قهرمان جمهوریخواهان در مصاحبه با یکی از خبرگزاریهای معتبر بین المللی،  تحولات اخیر سوریه را «پیروزی بزرگ بشار» نامید. وی گفت: «این یک لحظه تاریخی برای بشار اسد است چون می تواند سرآغازی برای پیروزی های دیگر بشار بر مخالفان خود محسوب شود و نهایتا روند انتخابات را نیز تحت شعاع قرار خواهد داد.» این در حالی است که آمریکا به تازگی وعده یک کمک هفت میلیون دلاری را برای تهیه «سلاح های غیرکشنده» به احمد جربا رهبر مخالفان بشار اسد داده و کمکهای تسلیحاتی خود برای مبارزه با نیروهای اسد را همچنان در دستور کار قرار دارد. 

پایگاه صهیونیستی دبکا در این باره نوشته است: «کارشناسان معتقدند کمکهای آمریکا به مخالفان نظام بشار اسد قابل قیاس با آمادگی تسلیحاتی و پیروزی های ارتش سوریه نیست و گویا آمریکا نمی خواهد از خواب سنگینی که فرو رفته، بیدار شود چون در زمین سوریه ورق کاملا به نفع بشار برگشته است.» 

نکته مهمتری که جامعه بین المللی در رسانه ها، خبرها و تحلیل های خود به آن اشاره داشتند، اذعان به نقش‌آفرینی ایران در فرایند بازگشت آرامش به سوریه است. سایت صهیونیستی دبکا در گزارش اخیر خود با اعتراف به ضرورت حضور ایران در روند پایان بخشیدن به بحران سوریه، نوشته است: «سازمان ملل نیز به ضرورت حضور ایران در حل و فصل بحران سوریه واقف شده است. همه به این نتیجه رسیده اند که ایران حتی بیشتر از روسها می تواند اوضاع منطقه را کنترل کند.»

سایت صهیونیستی دبکا: توافقنامه
"ْآرمل شاریه" تحلیلگر شبکه تلویزیونی فرانس24 گفت: "بشار اسد"ثابت کرد که مذاکرات ژنو دو درباره دوره انتقالی سیاسی در سوریه با خلأ زیادی صورت گرفت چرا که در آن زمان جامعه بین المللی تلاش می کرد توافقی بین نظام و مخالفان برای حمص ایجاد کند اما بشار اسد می گفت مخالفانی که در ژنو حضور یافته اند نمایندگان واقعی طرفهای درگیر در حمص نیستند.
 
همچنین غایب بزرگ دیگر مذاکرات ژنو ایران بود. سفیر ایران در مذاکرات کنونی حمص نقش بسیار مهمی ایفا کرده است. ایران به این ترتیب نشان داد در مذاکرات مهم همواره می تواند تاثیر گذار باشد. این نیز پیروزی بزرگی برای حکومت دمشق به شمار می رود. 
این کارشناس ادامه داد توافقنامه حمص درباره خروج شورشیان از این شهر پیامی به همه شورشیان در سوریه است. اگر توافقنامه حمص مطابق برنامه پیش برود، مرحله بعدی نوبت حلب خواهد بود و دولت سوریه تلاش خواهد در این ناحیه با شورشیان توافق کند.


مروری بر تاریخ‌نگاری هردوت از ایران؛
هردوت گاه آنچنان مسائل مهم تاریخی راجع به تاریخ ایران را با افسانه‌پردازی درآمیخته است که تشخیص اینکه کدام واقعه تاریخی یا افسانه است وجود ندارد.
گروه تاریخ مشرق - منابع تاریخی از آن حکایت دارند که تحولات ساموس و سقوط لیگدامیس، هردوت را تحت تاثیر قرار داد و به فعالیت‌های سیاسی و آزادی‌خواهی و به موازات آن به شناخت تاریخ ایرانیان و جامعه ایرانی علاقه‌مند شد. قطعا ناآرامی‌های سیاسی بین سال‌های 470 تا 450 پیش از میلاد و قدرت گرفتن امپراتوری دریایی آتیک که در اسپارت نیروی مقاوم و قهاری را در برابر خود داشت و از طرفی امپراتوری نیرومند پارسیان در برابر یونان، او را به مسائل و مطالعات تحولات سیاسی آنان علاقه‌مند کرد. بخش زیادی از تاریخ هردوت به پارس‌ها و مادها و ملت‌های زیر فرمان آنان اختصاص یافته. نقطه اوج تاریخ او، شرح جنگ‌های ایران و یونان (جنگ‌های مدیک) از داریوش تا آخر دوره خشایارشا است.

* منایع هردوت درباره ایران چه بود؟
نکته قابل توجه به‌خصوص از نظر ما ایرانیان این است که روشن شود هردوت مطالب کتاب خود درباره ایران را از کجا آورده است: از مطالعه کتاب او چنین استنباط می‌شود که اطلاعات خود را درباره ایران از «مطلعان»شنیده است. مثلا در تاریخ ماد مدعی است که از اطلاعات یکی از اخلاف هارپاگ -کسی که در سقوط ماد نقش موثری داشته است- استفاده کرده و یا در باب هخامنشیان از اطلاعات زوپیر که به آتن مهاجرت کرده بود بهره برده است. هم‌چنین از دیگر منابع او راجع به ایران و ایرانیان، هم‌میهنان یونانی‌اش بوده‌اند که در حالت پناهندگی در دربار ایران به سر می‌بردند. چنانچه مشهود است هم منابعی که مورد مراجعه هردوت بوده‌اند منابع دست اول و خوبی نیستند و هم به‌ دلیل نادرستی و بی‌امانتی این مطلعان، تالیف وی خالی از اطلاعات غیرواقع و مغرضانه نیست. 
هرودوت و ایران

یونانیان از جهات گوناگون آرزوی جامعه و حکومتی
 مانند امپراتوری ایران را در سر می‌پروراندند

شهادت شاهدانی که یا طرف پیروز ماجرا بوده‌اند و یا در یک رقابت تاریخی با مملکت مورد پژوهش قرار دارند، واقعه‌نگاری تاریخی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این رقابت تاریخی حتی، به طور طبیعی خود هردوت را نیز شامل می‌شود. هردوت در کتابش همواره آرزو می‌کند که روزی آزادی یونان را ببیند و شاهد نابودی دیکتاتوری هخامنشی باشد. او به جز کوروش و داریوش همه شاهان هخامنشی را سبک‌سر و دیکتاتور خوانده است و در مورد مسائل جنگی بیشتر از یونانی‌ها طرفداری کرده است. تعبیر او از جنگ ایران و یونان، نبرد میان «دیکتاتوری آسیایی و دموکراسی یونانی» بوده است و چنانچه ایرانی‌ها پیروز شوند، دیکتاتوری آسیایی بر تمدن هلنی غلبه خواهد کرد. هرچند دموکراسی ادعایی آتن به‌راستی چیزی جز «دمون کراسی» [دیوسالاری] نبود، زیرا آتنیان انگشت‌شمارِ مسلط بر تمام بقیه ساکنان شهر، اصلا بردگان را «مردم» و «آدم» نمی‌دانسته‌اند که برای آنان آزادی و نظر قائل باشند.

* نظر دیگر مورخان و اندیشمندان درباره هردوت و ایران چیست؟

هردوت از جمله تاریخ‌نویسانی بود که «توسیدید» -از مورخان معاصر او- اصلا او را به عنوان مورخ قبول نداشت. «ارسطو» او را افسانه‌پرداز می‌نامد و «پلوتارک» کتابی به نام «درباره بدنهادی هردوت» می‌نویسد تا ثابت کند که هردوت درباره تمام شهرهای دیگر یونانی که مخالف آتن بوده‌اند، آشکارا و عمدا دروغ گفته است. 
«اسپنسر دی اسکالا» نیز معتقد است: «توجه‌اش به نقل حکایات و قصه‌ها و جانبداریش از آتن و اعتقادش، تاثیرات فوق طبیعی و نیز برخی بی‌دقتی‌های آشکارش سبب شده‌اند تا بسیاری از مولفان برجسته معتقد شوند که در کار تاریخ نویسی پژوهنده‌ای با ارزش نیست. (در واقع عنوانش فقط پدر تاریخ نبوده، بلکه زمانی هم او را پدر اکاذیب می نامیدند.)»
 

هرودوت و ایران

افلاطون از ایرانیان به نیکی یاد می‌کند

«افلاطون» که خود به ایرانیان غبطه می‌خورد در رساله‌ی قوانین خود از ایرانیان به نیکی یاد می‌کند و می‌گوید: ایرانیان از کودکی به فرزندان خود آموزش می‌دهند که بتوانند: سوارکارانی ماهر باشند، اسرار زرتشت پیامبر و خداپرستی و آیین کشورداری را به کار ببرند و در زندگی جز راست نگویند. آنان به کودکان خود می‌آموزند که تن به اسارت هوا و هوس ندهند و به آزادگی خوی بگیرند. آنها یاد می‌گیرند که بی‌باک باشند، زیرا با راه دادن ترس در دل است که انسان آزادی خود را از دست می‌دهد. 

همچنین «گزنفون» -دیگر مورخ یونانی- که ایرانیان را می‌ستاید در کورش‌نامه  گزارشی جامع درباره‌ آیین آموزش کودکان ایرانی می‌دهد. جالب است که خود هردوت نیز به برخی از این موارد اشاره کرده است و می‌گوید: «آنان [ایرانیان] در رودها ادرار نمی‌کنند و آب دهان به آن نمی‌اندازند و دست‌هایشان را در آن نمی‌شویند و نهایت احترام را برای آب‌های جاری قایل می‌شوند.  این اظهار شگفتی و تمجید از سوی یونانی‌ها نشان می‌دهد که همه این کارها را یونانیان انجام می‌داده‌اند!!
 

دکتر «جلال‌الدین کزازی» که از محققین در فرهنگ یونانی است ارزش تاریخی «تواریخ» را به کلی انکار کرده و می‌گوید : «برای هر کس که بر خرد خود بنیاد می‌کند، کتاب تاریخ هردوت مگر کتابی افسانه ای نیست. از دید من این نیازی به نقد ندارد و یا اگر دارد این نقد باید افسانه‌شناختی باشد، نه نقد تاریخی. اگر بخواهیم این کتاب را مانند کتاب تاریخی نقد کنیم به اشتباه خواهیم افتاد. ساختار این کتاب افسانه‌ای است ولی گاهی نمودهای تاریخی هم در آن می‌بینیم.» وی کتاب هردوت را نه تنها اثری تاریخی نمی‌داند بلکه معتقد است در پاره‌ای زمینه‌ها ضدتاریخی است: «اگر کتاب هردوت ارزشی یافته است در تاریخ برای این است که ما کتابی در آن روزگار نداشته‌ایم که تاریخ را نشان دهد.»

هرودوت و ایران

تواریخ هردوت

* ایران؛ آرزوی یونانیان
براساس مطالب عنوان شده می‌توان چنین نتیجه گرفت که آتن آن روز چنان غرق در فساد و توطئه «آزادان» علیه یکدیگر بود که همواره همه دولت-شهرهای دیگر خواهان صلح با ایران و حتی پیوستن به شاهنشاهی ایران بودند و بزرگترین سرداران و فرمانروایان آتنی و اسپارتی یا به دربار ایران پناه می‌آوردند (مانند تمیستوکلس دریاسلار آتن در نبرد سالامیس) یا به جرم ایران‌دوستی اعدام می‌شدند (مانند پائوزانیاس فرمانده اسپارتی در نبرد پلاته) یا در حسرت نظام‌های پادشاهی ایران می‌سوختند تا از شر دموکراسی خودخوانده آتنی رها یابند (مانند گزنفون و افلاطون).

هردوت گاه آنچنان مسائل مهم تاریخی راجع به تاریخ ایران را با افسانه‌پردازی درآمیخته است که تشخیص اینکه کدام واقعه تاریخی یا افسانه است وجود ندارد. چنانکه افسانه‌هایی که درباره زندگی کوروش نقل می‌کند ممکن است از افسانه‌های عامیانه مردم گرفته شده باشد. همچنین در شرح جزئیات بنیانگذار هخامنشیان به غدر و خیانت بخشی از نجیب‌زادگان ماد در قبال ایختووویگو -واپسین پادشاه ماد- تاکید دارد. وقتی ایختووویگو از نردیک شدن سپاه پارس به فرماندهی کوروش آگاه می‌شود، ارتش ماد را به فرمان هارپاگ می‌سپارد و هارپاگ به کوروش می‌پیوندد. اما آنچه در تاریخ ما پیداست این است که حتی یک ایرانی به شاه و کشور خود خیانت نمی‌کزد، ولی یونانیان گروه گروه مزدور سپاه ایران می‌شدند (گزنفون و سپاهیانش که به کوروش صغیر پیوستند تا به او علیه برادرش اردشیر دوم کمک کنند) بلکه از شاه و سردار تا فرد عادی هر لحظه آماده خیانت به آرمان کشور خویش بودند. به‌نوعی شاید بتوان گفت هردوت آنچه را که در مرام یونانیان بوده و به چشم می‌دیده در تواریخش به ایران منسوب داشته است.
هرودوت و ایران

هردوت را «پدر تاریخ جهان» می‌نامند هرچند برخی
هم تواریخ را اصلا کتابی تاریخی برنمی‌شمارند

* جنایات و مکافات یک «پدر تاریخ جهان»
هردوت درباره تاریخ ایران بیشتر مواقع در ارائه گزارش‌ها و نوشتن آن‌ها به صورت گزینشی و دلخواه عمل کرده و آنچه درباره وقایع و حوادث گوناگون به او می‌رسید، یکی دوتا از آن‌ها را انتخاب می‌کرد و می‌نوشت. از طرف دیگر هردوت برخی اخبار و روایات نادرست را گزارش کرده است که امروز تاریخ‌نگاران نادرستی آن‌ها را به اثبات رسانده‌اند؛ از جمله گزارش‌هایی که به طور شفاهی دریافت می‌کرد از این قبیل است. 
وی درباره کمبوجیه می‌گوید: «از نظر من از هر جهت مسلم و محرز است که کمبوجیه طعمه جنون بسیار شدیدی بوده است.» وی رفتار ناشایستی را به کمبوجیه نسبت می‌دهد و او را به نخوت و غرور آزادهنده‌ای متهم می‌کند. هردوت داریوش را از بهترین حکمرانان شرقی و دلیر و باهوش و زیرک و پهناگستر امپراتوری هخامنشیان توصیف می‌کند. 
هرودوت و ایران

بیشترین هجمه و طعنه را در تاریخ هردوت و حتی روایات تاریخی
 امروز، به «خشایارشا» به علت حمله بر یونانی‌ها اختصاص دارد

خشایارشا را شاهی ستمگر و خودخواه، سست‌عنصر و بی‌حال و تن‌پرور می‌نامد اما آنچه مسلم است این است که خشایارشا در همان سه سال نخست پادشاهی خود و پیش از لشگرکشی به یونان، به‌آسانی شورش‌های بااهمیت مصر و بابل را سرکوب کرد _که هردوت فقط دو سطر به اولی اشاره می‌کند و دومی هم اصلا نمی‌پردازد) آنگاه با سپاهی حداکثر 300 هزار نفری بدون هیچ مقاومتی مسیر میان شوش تا ترموپیل –در نزدیکی آتن- را می‌پیماید. در مسیر او همه دولت-شهرهای یونان داوطلبانه به سپاه او می‌پیوندند، بر هلسپونت (داردانل) پل می‌زند، از کوه آئوس کانال می‌زند، مقاومت دلیرانه لئونیداس فرمانده اسپارتی را در تنگه ترموبیل به‌آسانی و با خیانت یک یونانی درهم می‌شکند و ظرف یه ماه به آتن می‌رسد و شهری خالی از ساکنان گریخته‌اش را تصرف می‌کند.


* نمایش‌نامه یونانی یا تاریخ ایران؟!
به‌راستی شش کتاب نخست تواریخ هردوت، نمایش‌نامه‌ای است از پیش پرداخته که مقدمه‌ای بر سه کتاب آخر که به نبردهای پلاته و سالامیس و چند نبرد خیالی دیگر اختصاص دارند هستند که اوج دروغ‌پردازی و صحنه‌سازی‌های «پدر تاریخ جهان» است! سرانجام هم نمایشنامه با ماجرای دروغین عشق خشایارشا به عروس و برادرزاده خود به پایان می‌رسد. هردوت درباره نبردهای میان ایرانیان و یونانیان در زمام داریوش و خشایارشا دقت لازم را در به کار بردن ارقام و اعداد سپاهیان دو طرف به کار نمی‌برد و از روی تعصب و یا از روی ناآگاهی درباره سپاهیان دو طرف جنگ دچار اشتباه شده است. چنانکه وقتی می‌خواهد مثلا جنگ‌های ماراتن یا ترموپیل را شرح دهد سپاه ایرانیان را به طور اغراق‌آمیزی بیش از سپاهیان یونانی می‌داند و پیروزی یونانیان را چنان بزرگ جلوه می‌دهد که گویا همه چیز برای ایرانیان تمام شده است. در حالی که می‌دانیم شکست ایرانیان در این نبرد همانند نیش پشه‌ای بوده است بر پوست پیل، زیرا در پایان، ایران هیچ یک از تصرفات سابق خود را از دست نداد و هدف گوشمالی آتن به انتقام آتش زدن سارد را تحقق می‌بخشد.
هرودوت و ایران

شکست ارتش ایران از یونانیان خیلی زود
با تصرف گسترده یونان جبران شد

 گزارش هردوت درباره این جنگ‌ها در حکم گزارش یک خبرنگار جنگی است که گاهی خبری را بدون تفسیر و اظهارنظر نقل می‌کند و گاهی هم راه مبالغه را در پیش می‌گیرد. دوره تاریخ هردوت با شرح جنگ‌های پلاته و میکال که واپسین برخوردتمدن شرق و غرب به‌شمار می‌آید به پایان می‌رسد. در واقع هدف اصلی هردوت در تالیف این کتاب بیان همین زورآزمایی بین ایرانیان و یونانیان بوده است. بنا به نوشته هانری برگن در ترجمه تواریخ، هردوت تاریخ را پس از وقایع پلاته و میکال متوقف می‌کند. نمایشنامه به پایان رسیده. یونان بربر را مغلوب کرده است. خواندن کتاب که تمام می‌شود در ذهن آدمی گله‌ای صحنه‌ای مجسم می‌شود که در آن پیاده یونانی سنگین اسلحه یک تنه با گله‌ای از آسیائیان که قامتشان در زیر تازیانه خمیده شده کارزار می‌کند. 

* غرب تمدنی و تمدن یونان
اسکندر مقدونی نیز برای هجوم به ایران و فتح بابل و اکباتان و شوش از همان تبلیغاتی آتنی علیه ایران استفاده کرد و یونانیان را به دنبال خود کشاند تا امپراتوری هخامنشیان را نابود کند و بر آسیا تسلط یابد. امروز نیز غربیان دروغ‌های عجیب و شاخدار هردوت را پذیرفته و مورد استناد قرار می‌دهند و با تفسیرهای دلخواهانه و غیرعلمی از آن، پیوسته ایرانیان را عقب‌مانده وانمود می‌کنند. همین غربی‌ها بودند که برای واژه «بربر» که از نظر خود یونانی‌ها معنایی جز «بیگانه و غیریونانی» نداشت بار معنایی «وحشی» را تراشیدند. 
هرودوت و ایران

روایات تاریخی امروز از ایران، تحریفی از یک
 تاریخ تحریف شده است که در نبرد تمدنی 
غرب-شرق، غربی‌ها از چنین کاری هم ابا ندارند

با ظهور انقلاب اسلامی و طرح دوباره تمدن الهی و ضدرنسانسی در ایران، مظاهر تبلیغاتی و فکری غرب، آن هم به شکلی آشکار به بازخوانی این دوقطبی تاریخی شرق-غرب روی آورده اند و برای تحمیل پیروزی خود بر رقیب حتی از تحریف روایات تاریخیِ تحریف شده و قلابی به نفع آباء یونانی خود نیز فروگذار نیستند.
 این مساله به‌ویژه در غفلت تاریخ‌نگاری ایرانی-اسلامی که در کشور وجود دارد و نبود یک نگاه تمدنی به این رقابت تاریخی، حساس‌تر و بااهمیت‌تر می‌شود. یعنی در جایی که می‌بینیم داعیه‌داران ایران و ایرانی‌گری، هم‌پیالگی خوان شبه روشنفکری غرب‌زده‌ای‌اند که ریشه‌هایش را در خاک سست و سوخته رنسانس یونانی فرو کرده است، ضرورت دارد که یک بازخوانی ویژه از تاریخ، با روایتی شرقی و نه با مایه‌های ملی‌گرایی غرب‌زده انجام شود.




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد