سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



تحلیل یک روزنامه لبنانی؛
از سال‌ها پیش تاکنون، همواره این نکته مورد اشاره تحلیلگران اوضاع خاورمیانه بوده که ماهیت روابط ایران و عربستان سعودی به عنوان دو کشور مهم و تأثیرگذار، یکی از مهم‌ترین عناصر تعیین‌کننده ساختار سیاسی و امنیتی این منطقه به شمار می‌رود. در همین راستا، یک روزنامه لبنانی به تحلیل وضعیت جاری روابط این دو کشور پرداخته و بهبود روابط میان آن‌ها را روندی اجتناب‌ناپذیر دانسته است.
کد خبر: ۳۹۶۸۲۶
تاریخ انتشار:۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۱-29 April 2014
بهبود روابط ایران و عربستان سعودی اجتناب‌ناپذیر استاز سال‌ها پیش تاکنون، همواره این نکته مورد اشاره تحلیلگران اوضاع خاورمیانه بوده که ماهیت روابط ایران و عربستان سعودی به عنوان دو کشور مهم و تأثیرگذار، یکی از مهم‌ترین عناصر تعیین‌کننده ساختار سیاسی و امنیتی این منطقه به شمار می‌رود. در همین راستا، یک روزنامه لبنانی به تحلیل وضعیت جاری روابط این دو کشور پرداخته و بهبود روابط میان آن‌ها را روندی اجتناب‌ناپذیر دانسته است.

به گزارش «تابناک»، روزنامه لبنانی «السفیر» در مطلبی به بررسی روابط ایران و عربستان پرداخته و اشاره می‌کند، در بیش از یک دهه اخیر، تقابل این دو کشور، مهم‌ترین درگیری منطقه‌ای در خاورمیانه بوده است؛ درگیری که دامنه آن از گستره سرزمینی این دو کشور فرا‌تر رفته و دیگر مناطق، از عراق گرفته تا یمن و از بحرین تا لبنان را درگیر کرده است. 

در این مطلب ‌خلاصه‌وار آمده است: در بیشتر کشورهای خاورمیانه، منبع اصلی درگیری‌های داخلی ریشه در یک عامل اصلی دارد و آن، تضاد منابع ایران و عربستان سعودی در این کشورهاست؛ بنابراین، تقابل ایران و عربستان و یا ـ آن گونه که برخی ‌می‌‌گویند ـ تقابل شیعه و سنی، به مشخصه اصلی درگیری‌های منطقه‌ای تبدیل شده است. 

هم‌اکنون نیز این تقابل خود را در قالب چند روند عمده نشان داده است: انتخابات پارلمانی عراق، انتخابات ریاست جمهوری لبنان، آشتی فتح و حماس و سوریه، که خود مهم‌ترین نمود منطقه‌ای منازعه ایران و عربستان سعودی به شمار می‌رود. 

از دید عربستان سعودی، توافق ایران و آمریکا بر سر موضوع هسته‌ای، راه را برای برداشته شدن تحریم‌های اقتصادی موجود علیه ایران هموار کرده و دست ایران را در منطقه باز خواهد کرد. 

از سوی دیگر، این توافق راه را برای قدرت گرفتن «میانه‌رو»‌ها در ایران هموار خواهد کرد. 
البته ایران مشکلی با تقویت میانه‌رو‌ها در ایران ندارد، به ویژه به این علت که پیش از این، بسیاری از مشکلات عربستان سعودی با ایران، در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی حل و فصل شد و در دوره ریاست جمهوری خاتمی نیز دو طرف توانستند در مجموعه‌ای از موضوعات به تفاهم برسند. درست است که در آن زمان، توازن قوای منطقه‌ای با امروز متفاوت بود، ولی به هر حال، رفسنجانی و خاتمی از دید سعودی‌ها به عنوان شرکایی ‌پذیرفته به شمار می‌رفتند. 

بنابراین، نگاهی دقیق به اوضاع، می‌تواند سبب به دست آمدن این نتیجه شود که پیشرفت در مذاکرات هسته‌ای ایران، سبب ایجاد فرصتی برای عربستان سعودی خواهد شد؛ به عبارت دیگر، هرچند مذاکرات ایران و آمریکا می‌تواند سبب ضربه خوردن منافع عربستان شود، ‌در صورتی که این روند به تقویت میانه‌رو‌ها در ایران منجر شود، این امر سرانجام به نفع سعودی‌ها نیز خواهد بود. حتی در صورت موفقیت آمیز بودن مذاکرات هسته‌ای، ایران برای نفع بردن کامل از این روند، به زمان نیاز دارد و در همین راستا، کاهش تنش‌های منطقه‌ای، یکی از راه‌هایی است که می‌تواند چنین زمینه‌ای ‌برای ایران فراهم کند. بر این اساس، کاهش تنش‌ها با عربستان، ‌امر مهم و مورد توجه ایران قرار خواهد گرفت. 

از سوی دیگر، در اوضاع کنونی، عربستان سعودی با مسأله تحولات قدرت در داخل روبه‌روست؛ تحولاتی که شاید از زمان تأسیس پادشاهی سعودی در سال ۱۹۳۲ تاکنون بی‌سابقه باشد. همزمان با این تحولات داخلی، تهدیدات برآمده از اوضاع بین‌المللی و منطقه‌ای نیز عربستان را درگیر خود کرده است. در نتیجه، عربستان سعودی نیز نیازمند آن است که تا زمان بازگشت اوضاع به حالت عادی، تنش زدایی در روابط با رقبای منطقه‌ای را در دستور کار خود قرار دهد. 

در عرصه داخلی عربستان، ملک عبدالله، پادشاه این کشور، به تازگی در ‌فرمانی مقرن بن عبدالعزیز را ‌به جانشینی ولیعهد انتخاب کرد تا از بروز هرگونه تنش و درگیری در آینده بر سر مسأله جانشینی جلوگیری کند. در عرصه بین‌المللی، مسأله اصلی عربستان با آمریکاست. به طور کلی، عربستان سعودی همواره به عنوان متحد جمهوری خواهان شناخته شده، نه دموکرات‌ها. تلاش‌های دولت اوباما برای تنوع بخشیدن به سیاست خاورمیانه‌ای خود نیز سبب ناخرسندی عربستان شده است.
 
افزون بر این، عربستان سعودی در سطح منطقه نیز با چالش‌های مهمی روبه‌روست. تلاش عربستان برای منسجم نگه داشتن شورای همکاری خلیج فارس و همچنین درگیری‌های اخیر عربستان با قطر، از جمله مهم‌ترین این موارد است. تلاش برای محدود نگه داشتن اخوان المسلمین در سطح منطقه، به خطر افتادن منافع این کشور در عراق و لبنان و همچنین تحولات سوریه، از جمله دیگر چالش‌های عربستان در منطقه است. این مجموعه مسائل، همکاری عربستان با ایران را ضروری ساخته است. 

البته باید اشاره کرد، ‌هیچ کس انتظار ندارد درگیری‌های موجود میان ایران و عربستان ‌یک‌شبه حل و فصل شده و روابط دو کشور حالی دوستانه پیدا کند؛ اما از آنجا که به دلایل گوناگون، هر دو کشور نیاز به آرام کردن فضای موجود دارند، گزینه بهبود روابط به عنوان گزینه‌ای جدی روی میز خواهد بود. 

در این چهارچوب، به نظر می‌رسد که شیوه حل و فصل بحران سوریه، کلید تنش‌زدایی در روابط ایران و عربستان باشد، زیرا اهمیت ویژه سوریه در منطقه خاورمیانه، سبب شده که به طور تاریخی، این کشور همواره تعیین کننده ساختار موازنه قدرت در منطقه باشد. به توافق رسیدن دو کشور بر سر شیوه حل و فصل بحران سوریه، می‌تواند راه را برای حل اختلافات آن‌ها در دیگر بخش‌های منطقه نیز هموار کند.

دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی؛
غربی‌ها می‌دانند که بحث هسته‌ای ما صلح‌آمیز است، پس چرا کار کردن این چند سانتریفیوژ برای آنها مهم است؟ چرا با جمهوری اسلامی چنین تقابلی ‌تدارک دیده‌اند؟چرا تا این اندازه بر‌ ایران تمرکز کرده‌اند؟ اینها پرسش‌های اساسی هستند.
کد خبر: ۳۹۷۱۰۲
تاریخ انتشار:۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۷-30 April 2014
نگرانی آمریکا درباره ایران فقط چند سانتریفیوژ نیستیک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام کشور گفت: غربی‌ها می‌دانند که بحث هسته‌ای ما صلح‌آمیز است، پس چرا کار کردن این چند سانتریفیوژ برای آنها مهم است؟

به گزارش «تابناک»، سعید جلیلی که در گلپایگان سخن می‌گفت، با بیان اینکه شهرستان گلپایگان مفاخر بسیاری ‌به جهان اسلام تقدیم کرده است، اظهار کرد: گلپایگان در راه کشور و جهان اسلام مفاخر بی‌نظیری همچون مرحوم آیت‌الله سید‌جمال‌الدین گلپایگانی، آیت‌الله گلپایگانی و آیت‌الله صافی گلپایگانی را تقدیم جهان اسلام کرده ‌که با نگاهی جامع‌شناسانه‌‌ به این موضوع، قطعا به اهمیت فرهنگ پی خواهیم برد و درمی‌یابیم که فرهنگ مولد و زیر‌بنای همه پدیده‌ها و عاملی برای همه پیشرفت‌هاست. 

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این‌که نظام جمهوری اسلامی بر مردم‌سالاری دینی بنا شده است، گفت: آن کشورهایی که رفتارشان در دموکراسی قابل تأمل است، ‌شعار دموکراسی سر می‌دهند. همچنین در یک نگاه ساده می‌توان دید که در منطقه ما آن دسته از افرادی که شعارهای دموکراسی سر می‌دهند، رفتار غیردموکراتیکانه با برخی کشور‌ها دارند. 

وی به سفر اخیر اشتون به ایران اشاره کرد و ادامه داد: به خانم اشتون گفتم که شعار دموکراسی شما گوش فلک را کر کرده؛ اما در مصر به کسی که از طریق دموکراسی برگزیده ‌است، می‌گویید باید به زندان انداخته شود که البته تمام این‌ها از طنزهای تلخ معاصر است. همچنین ‌کسانی که در منطقه شعار دموکراسی‌ سر می‌دهند، با ناقضان حقوق بشر روابط عمیقی دارند. 

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: غربی‌ها می‌دانند که بحث هسته‌ای ما صلح‌آمیز است، پس چرا کار کردن این چند سانتریفیوژ برای آن‌ها مهم است؟ چرا با جمهوری اسلامی چنین تقابلی را تدارک دیده‌اند؟ چرا تا این اندازه ‌روی ایران تمرکز کرده‌اند؟ این‌ها پرسش‌های اساسی است و اندیشه شیعی و اسلام ناب در اینجا معنا پیدا می‌کند. 

جلیلی استقلال را از ثمرات شجره طیبه انقلاب اسلامی و مبتنی بر فرهنگ دانست و افزود: اکنون بحث چند سانتریفیوژ نیست، بلکه موضوع اصلی شجره طیبه‌ای است که شکل گرفته و میوه‌هایش در حال رسیدن است. 

وی افزود: امروز دشمنان با ایران اسلامی مقابله می‌کنند؛ به دلیل اینکه در هر زمینه‌ای شاهد موفقیت‌هایمان بوده‌اند و بی‌گمان اگر توان مقابله با کشورمان را داشتند، از گزینه نظامی استفاده می‌کردند و به همین دلیل است که اکنون دستاویز اهرم‌های دیگری شده‌اند. 

جلیلی وجود بیش از صد شبکه ماهواره‌ای را عاملی برای از بین بردن فرهنگ کشور دانست و خاطر‌نشان کرد: هفد دشمنان در فتنه ۸۸ ‌این بود که آرای مردم وتو شود و زمانی که موفق نشدند، وزیر خارجه آمریکا گفت، باید تحریم‌های فلج کننده را علیه مردم ایران به کار ببریم. 

وی یادآور شد: هنگامی که وزرای خارجه کشورهای ترکیه و برزیل برای مذاکره به ایران آمدند و نامه‌ای از اوباما به همراه داشتند، مبتنی بر اینکه آمریکا مخالف انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای کشور ما نیست، ما نیز گفتیم اگر حقوق ملت ما رعایت شود، مشکلی نداریم، زیرا حق یک ملت ‌معامله کردنی نیست و ما از حقوق خود دست بر‌نخواهیم داشت. 

جلیلی اضافه‌کرد: در پایان این مذاکره به نقطه مشترکی رسیدیم و بیانیه توسط وزرای سه کشور امضا شد؛ اما با رسیدن این بیانیه به آمریکا با مخالفت‌های شدید مواجه گردید؛ آن‌ها اعلام کردند که قطع‌نامه ۱۹۲۹ را به شورای امنیت ‌خواهند فرستاد.

دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی با بیان این‌که مقام معظم رهبری که می‌فرمایند ما به آمریکا بدبین هستیم، حرفشان نشأت گرفته از منطق و تحلیل دقیق ایشان از رفتار آمریکایی‌هاست، خاطرنشان کرد: در اینجا دو ماهیت ممکن آمریکا مشخص شد و نشان می‌دهد اوباما استقلالی از خود‌ ندارد و در مواقع خاص کسی است که وی را از اعلام نظرش منع می‌کند و یا اینکه موافقت‌های آن‌ها با انرژی صلح آمیز هسته‌ای دروغی بیش نبوده ‌که نتیجه هر دو بی‌اعتمادی ما به دولت استکباری آمریکاست. 

نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی اضافه کرد: همه این‌ها نتیجه شجره طیبه انقلاب است که آزادی ملت را در پی داشته و این آزادی و استقلال را در هیچ جای دنیا حتی کشورهای اروپایی که مدعی آزادی هستند، نمی‌توان دید. 

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: در آمریکا ۱۰۳ نیروگاه هسته‌ای است که ۳/۱۹ برق این کشور از این نیروگاه‌ها تأمین می‌شود. 

دشمنان می‌خواهند در داشته‌های ملت ایران تردید ایجاد کنند، اما مردم ما به یمن اندیشه ناب اسلامی بصیرتی پیدا کرده‌اند که به واسطه آن هوشمندانه پای انقلاب ایستاده‌اند. در هر عرصه‌ای موفقیت‌هایمان را به رخ دشمنان کشیده‌ایم. همچنین زورگویان می‌خواهند دستاورد‌ها و امکاناتی را که داریم از یاد ما ببرند و نگذارند آن‌ها را به دیگران معرفی نماییم. 

جلیلی گفت: آنهایی که نمی‌خواهند ایران انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای داشته باشد، خودشان ‌چندین هزار کلاهک هسته‌ای دارند؛ بنابراین، آن‌ها نگرانی‌شان چند سانتریفیوژ نیست، بلکه با انقلاب و جمهوری اسلامی ایران مشکل دارند و با توجه به اینکه این چند کشور با یکدیگر اختلاف‌های متعددی دارند، ‌پیشرفت انقلاب اسلامی به اندازه‌ای برایشان مهم است که بر سر انرژی هسته‌ای ایران به نقطه مشترک رسیده‌اند. 

دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی گفت: باید ضعف‌ها، نقاط قوت و حرکت‌های دشمن را زیر نظر داشت تا در بهترین فرصت دستاورد خوبی را از آن خود کنیم. همچنین باید در تمام نقاط کشور در کنار ظرفیت‌ها فرهنگ شناسانده ‌تا به یک مطالبه ملی تبدیل شود ‌و امیدواریم کشورمان در عرصه فرهنگ و اقتصاد به گونه‌ای عمل نماید تا قله‌های موفقیت را یکی پس از دیگری فتح کند.

نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: در کشور ما، تولید‌کنندگان و فروشندگان، نباید با افزایش قیمت‌ها و احتکار برای مردم مشکل‌آفرین شوند که اگر این افراد ‌ اینگونه کارهایی کنند با دشمن فرقی ندارند، چرا که راه آنان را در پیش گرفته‌اند. همچنین باید با عزم ملی و مدیریت جهادی دشمنان را در همه زمینه‌ها ناکام گذاشت و حماسه اقتصادی را رقم زد.

عربستان سعودی به عنوان نخستین کشور خاورمیانه، موشک‌های قادر به حمل کلاهک هسته‌ای خود را به نمایش عمومی در‌آورد. این موشک‌ها در رژه‌ای به نمایش در‌آمده که فرمانده ارتش پاکستان نیز در آنجا بود.
کد خبر: ۳۹۷۱۰۱
تاریخ انتشار:۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۴-30 April 2014
نمایش قدرت سعودی‌ها با موشک‌ قادر به حمل کلاهک هسته‌ای+ ویدئو
عربستان سعودی به عنوان نخستین کشور خاورمیانه، موشک‌های قادر به حمل کلاهک هسته‌ای خود را به نمایش عمومی در‌آورد. 

به گزارش «تابناک»، تصاویر و ویدئوهای منتشره از رزمایشی به نام «سیف عبدالله» در پایگاهی نظامی در شهر حفر الباطن عربستان در روز سه‌شنبه، موشک‌های دوربرد با سوخت مایع DF-۳ را نشان می‌دهد که عربستان سعودی ۲۷ سال پیش از چین خریداری کرده است. حفرالباطن در نقطه تلاقی مرزهای عربستان سعودی، کویت و عراق قرار دارد. 

موشک دنگ‌فنگ ۳ که به زبان چینی به معنای باد شرق است و در عربی صاروخ ریاح الشرق نام گرفته، ۲۶۵۰ کیلومتر برد دارد و قادر به حمل کلاهکی به وزن ۲۱۵۰ کیلوگرم است. نسخه چینی این موشک می‌تواند کلاهکی با قدرت یک تا سه مگاتن را حمل کند.

این رژه در پایان رزمایش گسترده‌ای به نام «شمشیر عبدالله» برگزار و علاوه بر جمعی از مقامات عربستانی و خارجی، شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز ولیعهد عربستان نیز بر آن نظارت داشته است. 

پایگاه اسرائیلی دبکا نکته مهم در این مراسم را حضور ژنرال راحیل شریف فرمانده ارتش پاکستان دانسته است؛ افزون بر وی، حمد بن خلیفه شاه بحرین و شیخ محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی نیز در مراسم بوده‌اند. 

این سایت اسرائیلی به نقل از منابع نا‌شناس خود مدعی شده است، این نمایش می‌تواند پیش‌نمایش یک مسابقه تسلیحات هسته‌ای در خاورمیانه باشد.

از نظر دبکا این نمایش عمومی به معنای اعلام عمومی این مسأله است که عربستان سعودی موشکی قادر به حمل کلاهک هسته‌ای‌ دارد و آماده است، آن را علیه ایران ‌به کار گیرد؛
این کار مخالفت عربستان با توافق هسته‌ای ایران و  ۱+‌ ۵‌‌ را نیز نشان می‌دهد، زیرا پیامدهای آن برای خود را سنگین فرض می‌کند. 

دبکا مدعی شده ‌که نمایش این موشک به نسبت قدیمی، این پیام را نیز در بر دارد که عربستان نسخه جدید‌تر آن را به دست آورده است. منابع اطلاعاتی مدعی شده‌اند که هیأتی عربستانی در بازدید اخیر از پکن، موضوع خرید موشک DF-۲۱ را مورد مذاکره قرار داده‌اند که هرچند ۱۷۰۰ کیلومتر برد دارد، ‌به مراتب دقیق‌تر است. 

حضور مقامات پاکستانی با توجه به خبرهای منتشره در ماه‌های اخیر در مورد همکاری اتمی آن‌ها قابل توجه دانسته شده است. 

تصاویر ماهواره‌ای که در تیرماه سال گذشته از عربستان سعودی منتشر شد، بیانگر آن بود که سکوهای پرتاب موشک در یک پایگاه موشکی تازه راه‌اندازی شده این کشور، به سوی ایران و نیز سرزمین‌های اشغالی جهت‌گیری شده است.
با تحریم افراد و مؤسسات جدیدی در ارتباط با ایران؛
آمریکا همچنین سعید العقیلی، سهامدار و مدیر گروه العقیلی را در ارتباط با معاملات نفتی فریبکارانه با ایران هدف تحریم خود قرار داده است. انور کمال نظامی، «رابط و تسهیل کننده مالی» پاکستانی که در دوبی فعالیت می‌کند، از دیگر افرادی است که وزارت خزانه داری آمریکا، وی را به دلیل همکاری با شبکه‌های فعال در زمینه دور زدن تحریم‌های نفتی ایران در فهرست جدید خود قرار داده است.
کد خبر: ۳۹۶۹۰۶
تاریخ انتشار:۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۲۱:۱۵-29 April 2014
روز سه شنبه، نهم اردیبهشت، وزارت خزانه داری آمریکا افراد و مؤسسات جدیدی را به دلیل کمک به برنامه توسعه موشک‌های بالستیک ایران و همچنین همکاری با تهران برای دور زدن تحریم‌های نفتی در فهرست جدید تحریم‌های خود قرار داد. 

به گزارش «تابناک» به نقل از رویترز، این وزارتخانه می‌گوید هشت شرکت مستقر در چین مرتبط با شخصی به نام «کارل لی» که از نام «لی فَنگ وِی» نیز استفاده می‌کند، و به شکل صوری زیر عنوان «گروه شرکت سهامی بازرگانی و اقتصادی LIMMT» ایجاده شده‌اند، به دلیل صدور قطعات موشک به ایران تحریم شده‌اند. 

در این بیانیه آمده است، در سال ۲۰۰۹ این بازرگان اماراتی در همین زمینه در فهرست تحریم‌ها قرار گرفته بود. 

وزارت خزانه داری آمریکا می‌گوید، پنج میلیون دلار جایزه برای هرگونه اطلاعات به منظور دستگیری یا محکومیت کارل لی اختصاص داده است. 

دیوید کوهن، معاون امور اطلاعات مالی و تروریسم وزارت خزانه داری آمریکا در این زمینه گفته است: «وزارت خزانه داری چند سال پیش، کارل لی را به دلیل همکاری در زمینه تهیه قطعات مورد نیاز در برنامه موشکی ایران در فهرست تحریم‌های خود قرار داد و اقدامات امروز شرکت‌های پوششی وی را آماج گرفته است. به علاوه اینکه، ما امروز یک شرکت و چندین فرد درگیر در معاملات نفتی در سایه و فریبکارانه با ایران را تحریم کرده‌ایم». 

وی افزود: «همان گونه که به روشنی اعلام کرده‌ایم، حتی همزمان با دنبال کردن امکان دستیابی به توافق نهایی درباره برنامه هسته‌ای ایران، تحریم‌های خود را با شدت هر چه بیشتر پیش خواهیم برد». 

شرکت‌های «سینوتک»، «ام‌تی‌تی‌او»، «ترید لیمیتد»، «ساکسس موو لیمیتد»، «دالیان ژونگچون» و «کارات» از جمله مؤسساتی است که روز سه شنبه در فهرست تحریم‌های جدید آمریکا قرار گرفتند. 

آمریکا همچنین سعید العقیلی، سهامدار و مدیر گروه العقیلی را در ارتباط با معاملات نفتی فریبکارانه با ایران هدف تحریم خود قرار داده است. سعید العقیلی متهم است که با استفاده از شرکت‌های تحت پوشش خود در زمینه فروش نفت و فرار از تحریم‌ها به ایران یاری رسانده است. 

فروش نفت برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فریبکاری در زمینه اعلام نام کشور فروشنده نفت برای فرار از تحریم‌ها، تجارت مداوم با تهران و معاملات مالی به نمایندگی از بانک مرکزی و بانک ملی ایران از دیگر اتهام‌های سعید العقیلی است. 

انور کمال نظامی، «رابط و تسهیل کننده مالی» پاکستانی که در دوبی فعالیت می‌کند، از دیگر افرادی است که وزارت خزانه داری آمریکا وی را به دلیل همکاری با شبکه‌های فعال در زمینه دور زدن تحریم‌های نفتی ایران در فهرست جدید خود قرار داده است. 

وزارت خزانه داری آمریکا در بیانیه خود، تحریم‌های جدید را نشانه تعهد واشنگتن به تشدید تحریم‌های کنونی علیه ایران به رغم تعدیل برخی تحریم‌ها در همراهی با برنامه اقدام مشترک بین تهران و گروه پنج به علاوه یک، عنوان کرده است. 

بر پایه این بیانیه، اقدامات جدید دولت آمریکا برای جلوگیری از دور زدن‌های تحریم‌ها در آینده و با هدف جلوگیری ایران از دستیابی به فناوری‌های حساس همزمان با انجام مذاکرات برای رسیدن به یک توافق جامع و نهایی درباره پرونده هسته‌ای تهران است. وزارت خزانه داری آمریکا هدف از مذاکرات میان ایران و گروه ۱+ ۵ را ایجاد مانع در مسیر دست یافتن ایران به بمب اتمی و اطمینان از اینکه برنامه هسته‌ای آن تنها ماهیت صلح آمیز دارد، دانسته است.
دکتر میر مهرداد میرسنجری*
کد خبر: ۳۹۷۱۱۹
تاریخ انتشار:۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۹-30 April 2014
دهم اردیبهشت1392، برابر است با  سیصد و نود و دومین سالگرد  شکست قطعی اشغالگران پرتغالی و آزادسازی خلیج فارس توسط سپاهیان ایران است ،  در  آوریل 1622 میلادی همه کرانه های شمالی و جنوبی خلیج فارس به عنوان قلمرو کشور مقتدرایران از اشغال دشمنان آزاد شد و به مام میهن بازگشت.کرانه هایی که  تنگه هرمز، بوموسا، قشم و بحرین را نیز در بر می گرفت.

این روز در حالی به عنوان روز غرور ملی ایرانیان در تاریخ جاودانه شده است که قیام شیعیان بحرین مدت هاست در راس اخبار این کشور جنوب خلیج فارس قرار دارد، به مناسبت روز ملی خلیج فارس و نیز  همزمان، چهل و چهارمین سالگرد جداسازی غم انگیز جزیره شیعه نشین بحرین از ایران، یادآوری این روز تاریخی و نیز چگونگی ریشه یابی پیوستگی های فرهنگی مردم بحرین با ایرانیان می تواند نقش دولت های استعماری را در تفرقه افکنی تاریخی یکپارچگی ملی و مذهبی شیعیان ایرانی تبارمنطقه را بیش از پیش نمایان سازد.

با گذشت دویست سال از قرارداد شوم گلستان، تجزیه سازمان دهی شده ایران با جدایی اران و شروان تاریخی، گرجستان،داغستان و ... از ایران آغاز و با جدایی غیر قانونی کشور شیعه نشین و ایرانی نشین بحرین در سال 1970 میلادی از ایران پایان یافت. در این میان شواهد تطبیقی مقایسه  پیشینه تاریخی  پیوستگی های خلیج فارس و بحرین با ایران  می تواند  بسیار تامل برانگیز و راهگشای برنامه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی راهبردی بلند مدت ایرانیان باشد.

1- پیشینه آزادسازی خلیج فارس از اشغال بیگانگان  توسط شاه عباس بزرگ

۲۱ آوریل سال ۱۶۲۲ سپاه شاه عباس بزرگ صفوی، به رهبری امام قلی خان(فرزند الله‌وردی خان سازنده سی و سه پل اصفهان، که پس از مرگ پدرش به فرمانروایی ایالت فارس امپراتوری صفوی رسید)، فتح هرمز را با موفقیت انجام داد و این جزیره را که به عنوان مهم ترین جزیره و قلب خلیج فارس محسوب می شد را از بزرگترین امپراتور استعماری قرن باز پس گرفت و جایگاه خود را در جهان در فهرست ابرقدرت های قرن شانزدهم میلادی ثبت کرد. 

آلبوکرک (پرتغالی) اعتقاد داشت هرکشوری که سه نقطه مالاگا(اسپانیا)، عدن( یمن) و هرمز( ایران) را در اختیار داشته باشد بر تجارت دنیا حاکم خواهد بود. اهمیت هرمزآنقدر بود که استعمارگران انگلیسی را نیز به طمع انداخته بود. 

به دلیل شکایت‌های ایرانیان گمبرون(که بعد از آزادسازی، به افتخار شاه عباس بزرگ صفوی به بندر عباس تغییر نام داده شد) از بی ادبی‌های پرتغالی‌ها، سپاه ایران قصد تنبیه پرتغالی‌ها در خلیج فارس نمود و نه تنها جزیره هرمز را آزاد ساخت بلکه این مقدمه ای شد که دست پرتغالی‌ها از قشم و بحرین و تمام جزیره ها و کرانه های ایرانی شمال و جنوب خلیج فارس کوتاه شد. این پیروزی موجب شد اشغالگران پرتغالی تا مومباسا درکنیا عقب نشینی کنند و این شکست، شکست‌های پی در پی پرتغال در شرق آفریقا را به دنبال داشت به گونه ای که با حمایت پادشاهان ایران، قلعه عظیم ممباسای کنیا هم در جنگ خونینی که به جنگ صلیبی ممباسا معروف است آزاد شد. 

ایران تا سال 1820میلادی، پرچمدار تمام خلیج فارس و دریای عمان و بحر فارس (مکران) شد. درعهدنامه مجمل ۱۸۰۹( میلادی)و عهدنامه مفصل) ۱۸۱۲میلادی)، حاکمیت ایران بر کل خلیج فارس به رسمیت شناخته شد در حالی که که انگلیس خود به عنوان ابرقدرت نوین استعماری جهان جانشین استعمار پرتغال می شد.

در کتاب تاریخ عالم‌آرای عباسی چنین آمده‌است:

از فتوحات (پیروزی‌هایی) که درین سنه (سال) مبارکه مطابق احدی و ثلثین و الف(۱۰۳۱ قمری) به نیروی اقبال قرین حال اولیاء دولت بیزوال گردید، فتح و تسخیر بلده هرموز است که بسعی امامقلیخان امیر الامرا فارس بوقوع پیوست... و در سال گذشته اشعاری شد (به شعر درآورده شد) که بنابر ظهور بی ادبی‌های فرنگیه پرتکالیه (پرتغالی‌ها) مقیم آنجا... امیر الامرا مذکور لشکر بتادیب (مجازات) ایشان فرستده خود نیز متعاقب رفت... در این وقت که فرنگیه پای از دایره ادب بیرون نهاده به اموری که بتحریر پیوست اقدام نمودند... جماعت انگلیسی را اخبار نموده ایشان نیز بر حسب وعده آماده خدمت شدند. القصه‌امام قلی خان شجاعت شعار با جنود قاهره فارس (سربازان پیروزمندپارس) متوجه آن صوب (سوی) گشته خود در بندر گمبرو که الیوم به بندر عباسی موسوم است اقامت کردند و افواج قاهره (سپاهیان پیروزمند) از دریا با کشتی‌ها و سفاین عبور نموده داخل جزیره هرمز شدند... القصه بعد از دو ماه و چند روز امتداد ایام محاصره و جنگ و جدال به نیروی دولت و اقبال که همواره قرین حال این دودمان والاست، قلعه رفیع بنیان هرموز که در متانت و حصانت شهره جهان و از کارنامه‌های نادره فرنگیان است، مسخر اولیای دولت ابد پیوند گردید.،... چون خبر فتح هرموز رسید، جناب خانی (امام قلی خان) مورد تحسین و آفرین شاه (عباس) و سپاه گردید و آن خبر بهجت اثر بر مبارزان قلعه گشای رکاب همایون مبارک و میمون آمده در همان روز قلعه قندهار نیز بتوفیق کردگار مفتوح گشت.. از هر طرف که چشم گشایی نشان فتح... وز هر طرف که گوش نهی مژده ظفر.(برگرفته از ویکیپدیا)

2- پیشینه تاریخی یکپارچگی مردم خلیج فارس با ایران

درطول تاریخ کهن خلیج فارس، همه جزیره ها و بنادر شمال و جنوب این دریا از جمله بحرین تعلق غیر قابل انکار تاریخی با ایران داشته است.بحرین تاریخی، نه تنها جزیره کنونی بحرین بلکه کرانه های شرقی عربستان سعودی را در بر می گرفته و کشور قطر هم بخشی از بحرین بوده است.  جالب توجه این که قطر در سال 1868 میلادی، از قلمرو بحرین جدا شده است.: List of countries by – statehood-)  From Wikipedia, the free encyclopedia)

یکی از قدیمی‌ترین اسناد مالکیت ایران بر بحرین، به محمد ابن جریر طبری بازمی گردد. وی می‌نویسد: در زمان اشکانیان عرب ها همه در حجاز بودند و بایده و مکه و یمن سکونتگاه آنان. آن گروهی که در حجاز و بادیه بودند، به قحطی و گرسنگی دچار شدند، چرا که از سویی نمی توانستند به عراق وارد شوند، زیرا این کشور در اختیار اشکانیان ایران بود. پس از حجاز به بحرین کوچ کردند که در اختیار ایران بود.

در سال 443 هجری ناصر خسرو به بحرین سفر کرد. مردم آنجا را عموما قرامطی و همگی ایرانی توصیف کرده است. وی می‌نویسد: علی بن احمد، نامی ایرانی مسجدی در لحسا ساخت و مسافران را در آن منزل می‌داد.

3- پیشینه جداسازی غیر حقوقی بحرین از ایران

در بحرین هم در حالی که حاکمیت بلاانقطاع ایران بر بحرین تا سال  سده هجدهم میلادی1783 میلادی ادامه داشت،در اواسط قرن هجدهم، با حمله وحشیانه قبایل عربی ـ که از صحراهای حجاز آمده بودند ـ بحرین به تصرف اعراب «حوله» درآمد، ولی ایرانیان به آسانی آنها را مغلوب ساخته و  دوباره بر بحرین تسلط یافتند. شیوخ خلیج فارس که پیشتر اقتدار و شوکت نادرشاه آن‌ها را بر سر جای خود نشانده و از ترس او جرأت تجاوز نداشتند ، پس از درگذشت کریمخان زند در سال 1783 اعراب طایفه «عتبی» به کمک قبایل «الصباح»  کویت با سوءاستفاده از فرصت پیش آمده بر جزیره بحرین مسلط شدند. 

پس از آن به دلیل ضعف و وطن فروشی سران بی کفایت قاجار، این طایفه در بحرین پیوسته به انحای گوناگون، سعی در گسترش نفوذ و اقتدار خود کرده اند و برای دور ساختن بیشتر شیعیان بحرین از ایران، حتی از ابراز سرسپردگی به استعمار انگلیس هم دریغ نکردند و این گونه بود که جد آل خلیفه حکام کنونی بحرین در سال 1861 معاهده دوستانه‌ای با دولت انگلیس بست. 

برای جداسازی بحرین از ایران،توجیات غیر منطقی توسط افرادی چون رضا قاسمی و سایر دست اندرکاران وزارت خارجه ایران مطرح شد مبنی بر این که چون بحرین 150 سال تحت اشغال انگلیس بوده و تحت حاکمیت مستقیم دولت ایران قرار نداشته پس جدایی آن از ایران منعی نداشته است!! 

پس از این مقدمات و پس از سخنرانی امیر عباس هویدا، نخست‌وزیر وقت در مجلس شورای ملی سابق، در روز یکم اردیبهشت 1349، نمایندگان فرمایشی مجلس شورای ملی وقت ، در اقدامی  خائنانه و ضد ملی با 199 رأی موافق در برابر تنها چهار رأی مخالف (نمایندگان حزب پان‌ایرانیست به رهبری محسن پزشکپور)، اقدام غیر قانونی دولت را تایید کردند و رأی بر همه‌پرسی در جزیره بحرین دادند... 

به هر حال، پس از مذاکرات مفصلی که بین دولت ایران، انگلستان و شیوخ خلیج فارس صورت گرفت، این تفاهم به دست آمد که ایران حل مسأله بحرین را به سازمان ملل ارجاع کند. پس از آن، نمایندگان ایران و بریتانیا در سازمان ملل متحد، طی نامه‌هایی از دبیر کل سازمان درخواست کردند که مساعی جمیله خود را برای تعیین سرنوشت بحرین به کار گیرد. مأموریت دبیر کل اعزام یک هیأت «تحقیق» به بحرین بود تا درباره خواست مردم بحرین راجمع به وضع آینده این سرزمین تحقیق کند.

هیأت سازمان ملل در مارس 1970 رهسپار بحرین شد و در دوم ماه می 1970 گزارش داد که بیشتر مردم بحرین، خواهان استقلال هستند. این در حالی بود که در هنگام همه پرسی، جو رعب آوری بر ساکنان ایرانی بحرین تحمیل شده بود ، باشگاه های فرهنگی فردوسی و نادر تعطیل شدند، بسیاری از ایرانی تباران بازداشت ، شکنجه و حتی کشته شدند و سرانجام، این رفراندوم مشکوک در هتلی در مرکز بحرین و تنها با نظرخواهی برخی از شیوخ محلی عرب سنی به انجام رسید که طبیعتا این شیوخ سرسپرده، رأی به جدایی از ایران دادند.

پس از آن، شورای امنیت گزارش دبیر کل سازمان ملل را در یازدهم ماه می همان سال تصویب کرد؛ جدایی که هیچ گاه از سوی قاطبه ملت ایران به رسمیت شناخته نشد.

این گونه بود که آخرین سناریوی تجزیه نافرجام گوشه‌ای دیگر از خاک ایران زمین به اجرا درآمد.

با این حال، نکته مهمی که در پس جدایی ناپذیرفتنی بحرین از ایران مطرح بوده، این که شاه برای جبران این خبط بزرگ تاریخی، یعنی جداسازی مصنوعی بحرین از ایران، در برنامه های بلندمدت خود، می خواست بحرین را به یکی از کشورهای اقماری ایران تبدیل کند.

به این بخش از خاطرات علم توجه فرمایید:

«خاطرات جمعه 4 دی 1349: برای اولین بار در دویست سال اخیر، یک شیخ بحرین سفری رسمی به ایران کرده است. در فرودگاه، شاهپور غلامرضا، نخست وزیر و من از او استقبال کردیم. خیلی جالب است که تا همین اواخر ما از او با عنوان: «شیخ فلان فلان شده و غاصب بحرین » نام می‌بردیم. اما امروز او میهمان عزیز و محترم ماست. ناهار را با شاه صرف کرد که بعدا به او افتخار داد و در اقامتگاه او چای صرف کرد. این هم یکی از اولین‌های دیگر؛ تاکنون سابقه نداشته که شاه دیدار یک شیخ خلیج فارس را پس بدهد. به این موضوع اشاره کردم و گفتم شاید داریم ادب و نزاکت را از حد می‌گذرانیم، ولی شاه پاسخ داد که مایل است شیخ یکی از اقمار ایران بشود. شیخ از بازدید شاه بسیار خوشوقت شد...».

4- پشتوانه مردمی قیام شیعیان ایرانی تبار بحرین

در بحرین امروزین با وسعت 333 کیلو متر مربع و کمتر از 688000 نفر جمعیت (آمار 2008) تا پیش از استقلال، بیش از 70 درصد ایرانی تبار شیعه مذهب و پارسی زبان بوده‌اند، ولی متأسفانه، پس از جدا شدن این کشور از ایران، کشورهای عربی و انگلستان تلاش بسیاری در تغییر هویت ایرانی آنجا داده و عرب‌های بسیاری را با وعده مالی و فراهم کردن امکانت رفاهی راهی بحرین کردند. همزمان با این اقدامات، ایرانیان بسیاری مجبور به کوچ به سواحل شمالی خلیج فارس شدند و در حالی که تا آن هنگام پول ایران، پول رایج بحرین بود ولی انگلستان پول خود را جایگزین آن کرد.
با این وجود با توجه به پیشینه تاریخی بحرین و وابستگی آن به ایران ،‌تعداد زیادی از ساکنان آن ایرانی تبار هستند که در بخش های گوناگون کشور مشغول به کار هستند. چنان که با وجود تغییر و تحولات گسترده در این امر در خلال دهه‌های گذشته ، حتی بر اساس منابع آماری کشور انگلستان حدود 60-70 درصد مسلمانان بحرین را شیعیان ایرانی تبار  و تنها 30- 40 درصد آنان را  اعراب سنی تشکیل می‌دهند . 

5- نادیده گرفتن حقوق بشر، فساد شدید اداری و الیگارشی و تبعیض دولتی ، علیه شیعیان و فارسی زبانان؛ در  بحرین با وجود اکثریت شیعیان، ‌قدرت سیاسی در دست  اعراب سنی است . 

همین امر اعتراضات گسترده مردمی را در تاریخ بحرین به دنبال داشته است،‌ چنان که مثلا در سال 1953 شیعیان بحرین که از افزایش سریع مهاجرت کارگران عرب سنی مذهب و تغییر مصنوعی ساختار جمعیتی نگران و ناراضی بودند،‌ شورش کردند. لذا برخورد بین گروههای شیعه و سنی بحرین توسعه یافت .

خاندان آل خلیفه در عمل از هیچ کاری علیه هر آنچه رنگ شیعه، فارس و یا ایرانی دارد، فروگذار نمی کنند؛ از جمله به عنوان یکی از کشورهای شش گانه عضو شورای همکاری خلیج فارس به همراه دیگر اعضای این شورا، در بیانیه پایانی نشست‌های رسمی خود ادعای مالکیت امارات متحده عربی بر سه جزیره ایرانی را در خلیج فارس مطرح می‌کند و ایران را اشغالگر جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک می‌خواند و دانشگاهی بزرگ با نام خلیج ع... تأسیس کرده  و در آن همایش بسیار بزرگ ستایش از صدام حسین ملعون را برگزار می نمایند... و در همین راستا، حاکمان اقلیت سنی و عرب بحرین اکثریت شیعیان ایرانی تبار و فارسی زبان را مورد تحقیر و بی احترامی قرار می دهند و از کوچکترین حقوق اجتماعی آنها را محروم می کنند.

خاندان آل خلیفه بحرین را به مرکز عیش و نوش شاهزاده های عربستان تبدیل کرده اند که برای تسهیل این نیت شوم، دولت عربستان با احداث پل ملک فهد ، اتصال زمینی جزیره بحرین با خاک عربستان را تسهیل کرده و این گونه است که با کارهای شنیع شاهزاده های عربستانی در خاک بحرین انتقاد و خشم شدید شیعیان غیرتمند بحرین به طور روز افزونی در حال گسترش است.

6- پیشینه حمایت تاریخی روحانیان و شیعیان ایران از شیعیان ایرانی تبار بحرین

حمایت قاطبه مردم ایران از شیعیان بحرین چه در سال های اشغال توسط انگلیس و چه در سال های جدایی نافرجام از ایران بسیار قابل تامل است.

در سال 1301 خورشیدی" حزب نجات بحرین" برای"استخلاص بحرین از عناصر اجنبی و الحاق آن به کشور اصلی"  به رهبری شیخ عبدالوهاب زیانی از روحانیان شیعه بحرین  تشکیل شد و شرط عضویت در این حزب از حفظ داشتن دست کم دو اصل از اصول قانون اساسی ایران  اعلام شد.

مساله بحرین علاوه بر حساسیت عمومی مردم ایران  مورد توجه مراجع بزرگ شیعه نیز بوده است،همچنان که آیت الله سید «صادق روحانی» از مراجع بلند پایه قدر قم در اوایل انقلاب اسلامی ایران اظهارنظر و موضع گیری های جالبی در مورد بحرین داشته که در تاریخ ضبط شده است. 

ایشان در اظهارنظری نیز از مردم بحرین و سایر شیخ نشین های خلیج فارس خواست که بر علیه رهبران و شیوخ نوکرمأب خود قیام کنند و دولت عدل و مساوات تشکیل دهند.

به عقیده  آیت الله روحانی "بحرین جزء لایتجزای ایران است و 75 % شیعیان آنجا باید متحد شده حکومت را که وابسته به امپریالیزم غرب است سرنگون کنند".

آیت الله روحانی در سال 1358 در مصاحبه با مجله جوانان بحرین گفت: "مصوبه استقلال بحرین و جدا شدن از ایران غیرقانونی بوده است. به نظر ما شیخ بحرین به مردم این منطقه ظلم و تعدی زیادی می کند، به خصوص به شیعیان که 85 % مردم بحرین را تشکیل می دهند، این شیعیان به هیچ وجه از امتیازات قانونی زندگی در یک منطقه آزاد بهره ای نمی برند، از شرکت در مقامات عالیه حکومتی محروم هستند، وضع اقتصاد مردم بحرین در حالیکه درآمد کافی دارند دلخراش است، حکومت از سیاستی وابسته به آمریکا پیروی می کند و تقریباً هیئت حاکمه خود فروخته ای دارد، ما به عنوان یک رهبر دینی که مکلف به حفظ حقوق مسلمانان در هر نقطه دنیاست به امیر بحرین نامه ای نوشتیم و به او تذکر دادیم هرچه زودتر برگردید به احکام اسلام اگر تغییر رویه ندادید و به ظلم و ستم در حق مسلمانان ادامه دادید ما سند و برگه ای علیه شما در دست داریم که به موجب آن وارد مبارزه سیاسی حاد خواهیم شد."

این مرجع عالیقدر همچنین افزود: "همانطور که می دانید بحرین جزو ایران و استان چهاردهم کشور ما بوده، که در یک مجلس غیرقانونی و فرمایشی از ایران جدا شده و در حالی که امروز آن مجلس حتی از نظر همین امور خارجه ایران هم غیرقانونی است و به وکلای عضو این مجلس اخطار شده که حقوق هایی که بابت عضویت در این مجلس غیرقانونی گرفته اند مسترد کنند، در این صورت وقتی مجلس قانونیت نداشته باشد مصوباتش هم قانونی نیست و از جمله استقلال بحرین و جدا شدن از ایران، به هر حال این سند در اختیار هست ما نمی خواهیم به بحرین لشکرکشی کنیم ولی به موجب همین سند سعی می کنیم در وهله اول حاکم بحرین را به اجرای مقررات مذهبی، حفظ مسلمانان و احکام اسلامی دعوت نماییم ولی اگر زیربار نرفت اینجانب اعلام خواهم کرد که بحرین جزو ایران بوده و از ایران جدا نشده ولی ما در نامه ای که برای امیر بحرین نوشته ایم تأکید کرده ایم چنانچه به احکام اسلام گردن بگذارید ما هم دستور می دهیم که اهالی بحرین از شما حمایت کنند.".(http://www.shia-online.ir/article.asp?id=23136)

7- گرایش همگانی برای بازگشت به هویت ایرانی-شیعی در بحرین

مردم شیعه بحرین نیز که اعراب در محافل خود از آن ها به عنوان «مستعرب» (منظور عجم یا ایرانی عرب شده) نام می برند، از دو قرن حاکمیت استعماری خاندان آل خلیفه خسته شده اند و می خواهند به پیشینه غنی فرهنگی تاریخی خود بازگردند.

8- حضور جوامع ایرانی در کشور های عربی همجوار بحرین

 جامعه ایرانی مقیم امارات،بحرین،قطر و کویت می توانند فضا را برای اعمال فشار به دولت های مرتجع عرب برای احقاق حقوق شیعیان مظلوم بحرین تنگ تر نمایند.

9- بهانه جدایی 150 ساله بحرین و تجربه بازگشت هنگ کنگ به چین بعد از 155 سال و بازگشت ماکائو به چین بعد از 442 سال!!!

در حالی که با کمک استعمار انگلیس، برای جداسازی بحرین از ایران، این توجیه غیر منطقی که "چون بحرین 150 سال تحت اشغال انگلیس بوده و تحت حاکمیت مستقیم دولت ایران قرار نداشته پس جدایی آن از ایران منعی نداشته است"!!  بستر جدایی غیر قانونی بحرین از ایران بود، در موارد مشابه بین المللی مشاهده می کنیم، دولت چین، هنگ کنگ را پس از  155 سال اشغال انگلیس بین سال های 1842 تا 1997میلادی ،از دولت لندن پس گرفت و دولت پکن، ماکائو را هم پس از 442  سال اشغال پرتغال بین سال های 1557 تا 1999 میلادی، مجدد به مالکیت چین درآورد بدون این که  همانند دولت گذشته ایران با خود زنی تاریخی،توجیه کند که چون مدت زیادی از اشغال هنگ کنگ و ماکائو  توسط استعمار انگلیس و پرتغال گذشته، پس چین از هنگ کنگ و ماکائو چشم پوشی می کند.

10- راهکار ارائه شده نظامی برای احقاق حقوق شیعیان بحرین

در مساله بحرین، بایگانی اسناد افشا شده وزارت خارجه بریتانیا، نقش غیر قابل انکار استعمار انگلیس برای جلوگیری از روند بازگشت بحرین به ایران را هویدا می نماید.

بر این پایه دولت انگلیس برپایه سیاست تفرقه افکنانه خود از هیچ کوششی برای تخریب راه های بازگشت بحرین به ایران فروگذار نکرد. 

در ضرورت اعمال قدرت محدود نظامی درسطح منطقه‌ای، ذکر نمونه ای تاریخی جالب توجه است.

 پس از تهدیدها و ادعاهای ارضی تجاوزگرانه عراق مبنی بر ادعای مالکیت بر هردو کرانه شرقی و غربی اروند رود، دولت ایران برای تثبیت حاکمیت خود بر اروندرود ، اقدام قاطع ومتحورانه تاریخی را به انجام رساند.در اردیبهشت 1349 باوجود دعاوی عراق مبنی بر آتش گشودن به هرکشتی که با پرچمی غیر از عراق از اروند رود عبور کند، دولت ایران کشتی ابن‌سینا را با پرچم سه رنگ سبزو سفید و سرخ  ایران، با پشتیبانی جت‌های جنگنده نیروی هوایی ارتش، از اروند رود عبور داد و عراق به دلیل ترس از قدرت و شهامت ارتش ایران، از انجام  هر واکنشی عاجز ماند.

در اوایل دهه 1340خورشیدی در زمان ریاست سپهبد تیمور بختیار طرحی ریخته شده بود که برابر آن با تبلیغات وسیع در داخل و خارج بحرین، بحرینی‌ها را به ضرورت الحاق رسمی بحرین به ایران مشتاق کنند و تحرکات و تظاهراتی در بحرین و ایران برای انجام این الحاق انجام دهند و با تمهید مقدمات «اطلاعاتی ـ امنیتی»  و تقویت نیروی دریایی ازسوی دیگر، در یک روز معین شخص شاه و تیمور بختیار به همراه تعدادی دیگر از رجال سیاسی و فرماندهان نظامی در یک فروند هواپیما به‌ منامه حرکت کنند و در میان استقبال پرشوری که آنجا توسط بحرینی‌ها و ایرانیان زائر و مجاور بحرین از هیات ایرانی به عمل خواهد آمد، در عمل بحرین به مام میهن بازگردد.

این نقشه را اسداله علم هم در زمان نخست‌وزیری‌اش (یعنی پس از برکناری منوچهر اقبال در تیرماه 1341 و پیش از روی کارآمدن حسنعلی منصور در اسفند 1342) در نظر داشته و حتی به سفیر انگلیس هم به نقل از کتاب خاطرات خودگفته است: «بگذارید این جزایر را با اعزام ایرانی‌ها به آنجا، ایرانی بکنیم و شما هم چشم روی هم بگذارید.»

باید احتمال داد که اگر ایران همان‌طور که حاکمیت خود را بر اروندرود درمقابل  ادعاهای تجاوزگرانه عراق با یک تحرک نظامی تثبیت کرد، در مورد بحرین هم دست به چنین تحرکی می‌زد و حتی در منامه قشون پیاده می‌کرد، امکان موفقیت زیادی می داشت زیرا با عنایت به تصمیم سال 1968میلادی دولت انگلیس به خروج از شرق کانال سوئز که شامل خلیج‌فارس هم می‌شد، به احتمال قریب به یقین در صورتی‌که ایران بحرین را بازپس می‌گرفت، دولت انگلیس درآستانه عقب‌نشینی از شرق سوئز و تشکیل فدراسیون «امارات متحده عربی» متوسل به لشکرکشی نمی‌شد. امریکا هم در آن تاریخ جز یک پایگاه نیروی دریایی که در بحرین داشت، در خلیج‌فارس مطلقاً ادعایی نداشت و تمام هم و غم آن جلوگیری از نفوذ شوروی بود، از این‌رو به احتمال قوی، همچنان که در داخل ایران پایگاه‌هایی برای زیر نظر گرفتن شوروی داشت، با ادامه آن پایگاه در بحرین هم با ایران کنار می‌آمد. عراق هم که در اروندرود که منافع مستقیم داشت، راه به جایی نبرده بود ، با نداشتن دسترسی به خلیج‌فارس قادر به مانور نظامی دریایی در برابر ایران نبود.از این‌رو اگر نیروی دریایی دست به تحرکی زده بود، به احتمال قوی بدون خونریزی و برخورد نظامی ، هدف ملی  و آرزوی ایرانیان  و شیعیان بحرین در بازگشت به مام میهن محقق می شد. 

فرجام سخن:

به رغم توجیهات ضد ایرانی برخی ایرانی نمایان نوکر استعمار، مبنی بر توجیه جدا سازی بحرین به دلیل اشغال 150 ساله این جزیره توسط انگلستان،تجربه بازگشت هنگ کنگ به چین پس از 155سال اشغال توسط انگلیس (1842 تا 1997میلادی) و بازگشت ماکائو به چین پس از 442سال اشغال پرتغال(1557 تا 1999)،اثبات می کند تعلق تاریخی سرزمینی مشمول مرور زمان نمی شود و اولویت منافع ملی و تمامیت ارضی برای دولت های ملی مقتدر می تواند حتی پس از مدت زمان طولانی احقاق حقوق ملی و تاریخی سرزمینی یک کشور را به انجام رساند. 

این مثال ها، بی اساس بودن توجیه مسوولان پیشین وزارت خارجه رژیم گذشته و برخی توجیه کنندگان جدایی بحرین را اثبات می نماید که سعی نموده و می نمایند خیانت نابخشودنی جداسازی غیرقانونی بحرین را با بهانه دور بودن بحرین از ایران به دلیل اشغال 150 ساله توسط انگلیس،توجیه نمایند تا از زیر بار پاسخگویی به خیانت جداسازی بحرین از ایران به نسل های ایرانی فرارنمایند.

بی تردید آن چه وجه مشترک  مساله کریمه و مناطق تاریخی جداشده ایران از جمله بحرین قابل توجه است این که :

1-اکثریت قاطع جمعیت شیعیان ایرانی تبار و فارسی زبان بحرین
2- تعلق  غیر قابل انکار تاریخی بحرین به ایران
3- مخدوش بودن روند جداسازی بحرین از ایران در دوره محمد رضا شاه
4- قیام پیوسته و دامنه دار ضد سعودی و ضد آل خلیفه شیعیان ایرانی تبار بحرین برای بازگشت به هویت دیرینه تاریخی و فرهنگی خود.

این موارد زمینه مناسبی را فراهم می نماید تا جمهوری اسلامی با دفاع همه جانبه از قیام مردمی بحرین، نقش تاریخی خود را درقبال شیعیان فارسی زبان بحرین و مردم ایران ایفا نماید. 

ایران با توجه به هژمونی تاریخی و گستره پهناور فرهنگی پیرامونی خود، باید ثابت نماید هیچ کشوری نمی تواند چشم بر حقوق تاریخی ملت ایران ببندد. این تجربه ثابت کرد ایران نیز می تواند در پاسخ به سیاست های ضدایرانی کشورک های کوچک و غیر واقعی حوزه ایران بزرگ (مانند جمهوری جعلی آذربایجان و یا دولت دست نشانده آل خلیفه در بحرین و دولت ذره بینی امارات...) از حمایت های مردمی فراسوی مرزها ،بهترین بهره را ببرد.

 بنابراین، منافع بلندمدت تاریخی ایران در خلیج فارس، ایجاب می کند که رسانه های گروهی ایران، بحرین و شیعیان ایرانی تبار آن کشور را به عنوان متحدی استراتژیک مورد بیشترین توجه و حمایت قرار دهند و لازم و ضروری است دولت ایران از قیام شیعیان بحرین قاطعانه حمایت کرده و از هر اقدامی که خواسته های برحق مردم ستم کشیده بحرین، از جمله سر نگونی دولت دست نشانده استعماری آل خلیفه و بازگشت به هویت تاریخی،مذهبی مردم آن سامان را در بر داشته باشد، مورد حمایت قاطع قرار دهد.

*پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلتیک
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد