سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز




طبق گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی؛

ایران نیمی از اورانیوم 20% خود را رقیق کرد

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش هفته آینده خود تایید خواهد کرد که ایران مطابق با توافقنامه ژنو، نیمی از اورانیوم غنی‌شده خود به غلظت 20 درصد را رقیق کرده است.

به گزارش مشرق، خبرگزاری آسوشیتدپرس نوشت: دیپلمات‌ها اعلام کردند آژانس بین‌المللی انرژی اتمی این هفته گزارشی منتشر و تایید خواهد کرد که توانایی ایران برای ساخت بمب هسته‌ای به شدت کاهش یافته است چراکه تهران نیمی از اورانیوم 20 درصد خود را رقیق کرده است.

بر اساس این گزارش، این اقدام‌ (رقیق کردن بخشی از اورانیوم 20 درصد) بخشی از تعهدات ایران تحت توافقنامه ژنو بوده است.در واقع، طبق توافقنامه ژنو ایران موافقت کرد برنامه غنی‌سازی 20 درصد خود را متوقف کند و 200 کیلوگرم از ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را به اکسید اورانیوم برای سوخت راکتور تبدیل کند. همین طور ایران متعهد شد نیم دیگر از اورانیوم غنی‌شده خود را رقیق و به اورانیوم کمتر غنی‌شده تبدیل کند.

بر اساس این گزارش، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار است این هفته پایبندی ایران به توافقنامه ژنو را گزارش دهد. دو نفر از دیپلمات‌ها به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفتند قرار است در این گزارش اعلام شود که ایران به تعهد خود برای رقیق کردن اورانیوم پایبند بوده و به روند تبدیل اورانیوم به اکسید اورانیوم نیز ادامه می‌دهد.

منبع: فارس



واکنش وزارت کشور به ادعای همکاری گروهبان دانایی‌فر با جیش‌العدل

سیدحسین نقوی‌حسینی در گفت‌وگو با ایسنا، در مورد آخرین وضعیت پنجمین مرزبان ربوده شده توسط گروه جیش‌العدل، گفت: ما قرائنی داریم که آقای دانایی‌فر در قید حیات است.

قائم مقام وزیر کشور و سخنگوی وزارت کشور در مورد اظهارات سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مبنی بر اینکه براساس شواهد و قرائن گروهبان جمشید دانایی‌فر در قید حیات است و با گروهک جیش‌العدل همکاری می‌کند توضیحاتی داد.

حسینعلی امیری در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: من تا به حال چنین چیزی را نشنیده‌ام. باید به آقای حسینی گفت که ایشان این اطلاعات را با استناد به چه مدارکی مطرح می‌کنند.

وی افزود: سیستم نظارتی نیروهای مسلح به حدی قوی است تا هرکسی اجازه ورود به آن را نداشته باشد. مطمئنا افرادی که وارد این ارگان می‌شوند از یکسری فیلترهای نظارتی می‌گذرند. همچنین در دوران خدمت نیز بر آنها نظارت کافی اعمال می‌شود.

وی تاکید کرد: رسانه‌ها مادامی که موضوعی به خصوص موضوعاتی که به مسائل امنیتی و یا حیثیتی افراد مربوط می‌شوند، احتیاطات شرعی و قانونی را مدنظر قرار دهند.

سیدحسین نقوی‌حسینی در گفت‌وگو با ایسنا، در مورد آخرین وضعیت پنجمین مرزبان ربوده شده توسط گروه جیش‌العدل، گفت: ما قرائنی داریم که آقای دانایی‌فر در قید حیات است.

وی افزود: اکنون این قرائن به سند و شواهد نزدیک شده است.

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در پاسخ به این پرسش که گفته می‌شود دانایی‌فر به پاکستان پناهنده شده است، گفت:‌ ما قرائنی داریم که ایشان با جیش‌العدل همکاری داشته که ممکن است این موضوع رد و یا تایید شود.

امروز سردار احمدی‌مقدم فرمانده نیروی انتظامی در اظهاراتی گفته بود: خبر جدیدی از وضعیت پنجمین مرزبان ایرانی ربوده شده نداریم.

به گزارش ایسنا، پنج مرزبان ایرانی در 17 بهمن سال گذشته توسط گروهی مرسوم به جیش‌العدل ربوده و به خاک پاکستان منتقل شدند که در ایام تعطیلات نوروز اخباری مرتبط با کشته شدن دانایی‌فر منتشر شد. بعد از آن با رایزنی‌های انجام شده چهار مرزبان آزاد شده و به خاک کشور بازگشتند اما در مورد دانایی‌فر گروه جیش‌العدل اعلام کرد که امکان انتقال جنازه وجود ندارد.




حجم تبادل تجاری میان دو کشور چند سال پیش به 12 میلیارد دلار رسیده بود اما در سال گذشته میلادی به رقم 6.8 میلیارد دلار کاهش یافت. امیدواریم گشایش در روابط ایران و جهان ادامه یابد تا بتوانیم دوباره به آمارهای گذشته بازرگانی و اقتصادی دست یابیم.
وزیر خارجه امارات گفت روابط میان ایران و امارات ، روابط قدیمی و تاریخی است و براساس احترام متقابل و همکاری مشترک برای امنیت و ثبات در منطقه استوار است.

به گزارش عصر ایران به نقل از خبرگزاری آلمان، عبدالله بن زاید افزود: نگاه ما به گفتمان رئیس جمهور حسن روحانی برای نزدیکی روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس بسیار مثبت است. معتقدیم این یک فرصت برای تقویت روابط تاریخی و برچیدن موانع و اختلافات است.

او در پایان نشست های دوره دوم کمیته عالی مشترک ایران و امارات در شهر ابوظبی سخن می گفت.
این نشست با حضور مشترک عبدالله بن زاید و محمدجواد ظریف وزیران خارجه ایران و  امارات در شهر ابوظبی برگزار شد.

وزیر خارجه امارات اضافه کرد: ایران یک شریک استراتژیک برای کشور امارات است. این موضوع محدود به بازرگانی و روابط اقتصادی نیست گرچه این زمینه ها نیز اهمیت دارند بلکه به دلیل روابط فرهنگی و تمدنی مشترک است.


عبدالله بن زاید ادامه داد: دولت امارات از توافق هسته ای ژنو میان ایران و گروه 1+5 و موفقیت مذاکرات هسته ای، استقبال کرد. امیدواریم از منطقه مان که عاری از تسلیحات نظامی هسته ای است حفاظت کنیم چرا که این موضوع امنیت مشترک ما را تقویت می کند و باب بکارگیری پتانسیل های بیشتر برای همکاری میان ایران و کشورهای جهان و در راس آنها کشورهای همسایه را باز می کند.

وی با اعلام اینکه امارات همه تلاش ها را برای برچیدن هر مانعی در مسیر تقویت روابط ابوظبی - تهران به کار خواهد گرفت گفت: تقویت حضور کادرهای دیپلماتیک و کنسولی وسیله مهمی برای توسعه فعالیت های مشترک به سمت همکاری قوی ترین و قابل اعتماد میان دو کشور است.

وزیر خارجه امارات همچنین ابراز امیدواری کرد همکاری بیشتری میان ایران و امارات افزایش یابد.

او گفت: حجم تبادل تجاری میان دو کشور چند سال پیش به بیش از 44 میلیارد درهم در سال ( حدود 12 میلیارد دلار) رسیده بود اما هم اکنون به رقم 25 میلیارد درهم (6.8 میلیارد دلار) در سال 2012 کاهش یافته است. امیدواریم گشایش در روابط ایران و جهان ادامه یابد تا بتوانیم دوباره به آمارهای گذشته بازرگانی و اقتصادی دست یابیم و آنها را پشت سر بگذاریم.


کشور قزاقستان با صادرات روزانه یک میلیون و دویست هزار بشکه نفت، یکی از مهمترین صادرکنندگان نفت در منطقه است. فعال کردن بندر نکا و راه‌اندازی مجدد سوآپ نفت خام در این بندر می‌تواند مزایایی برای ایران و قزاقستان داشته باشد.
 به گزارش مشرق، اخیراً وزیر نفت قزاقستان صادرات نفت این کشور از مسیر ایران را به عنوان جایگزین مناسبی برای صادرات نفت از مسیر روسیه اعلام کرد. 

پس از بالا گرفتن تنش بین روسیه و غرب بر سر مسأله اوکراین، کارابالین هفته گذشته با حضور در مجلس این کشور گفت: «پیش بینی ما این است که در آینده صادرات نفت ما از مسیر روسیه محدود خواهد شد.» 

 وزیر نفت قزاقستان صادرات نفت از دو طریق مسیر آذربایجان، گرجستان، دریای سیاه و پایانه نفتی قزاقستان در بندر باتومی گرجستان را دو راهکار این کشور برای جایگزینی صادرات نفت به روسیه دانست و گفت «ما وضعیت ایران را نیز در نظر داریم. بندر نکا تا پیش از این مسیر بسیار مناسب و جاافتاده ای برای صادرات نفت ما بود.»

کشور قزاقستان با تولید نفت خام روزانه نزدیک به ۱٫۵ میلیون بشکه و صادرات یک میلیون و دویست هزار بشکه از این میزان، یکی از مهمترین صادرکنندگان نفت در منطقه کشورهای مشترک المنافع و قفقاز است. این کشور همان طور که بیان شد از مسیرهای مختلفی برای صادرات نفت خود استفاده می‌کند. این مسیرها شامل خط لوله آذربایجان، خط لوله صادرات به روسیه، خط لوله صادرات به چین و بنادر گرجستان می‌شود. فعال کردن بندر نکا و راه‌اندازی مجدد سوآپ نفت خام در این بندر می‌تواند مزایایی برای ایران و قزاقستان داشته باشد.

درآمد ناشی از سوآپ و کاهش هزینه‌های انتقال نفت خام از جنوب کشور به پالایشگاه تهران، مزایای سوآپ نفت قزاقستان برای ایران است. این راهبرد همچنین منجر به افزایش دسترسی قزاقستان به بازارهای جهانی به ویژه بازارهای آسیای شرقی و متنوع کردن مسیرهای صادراتی این کشور می‌شود. 

اما علاوه بر این مزایا، راه‌اندازی مجدد سوآپ نفت خام در ایران باعث می‌شود دو کشور ایران و قزاقستان وابستگی اقتصادی بیشتری به یکدیگر پیدا کنند. چنین همکاری‌هایی با کشورهای منطقه می‌تواند زمینه شکل‌گیری اتحادهای اقتصادی مستحکم منطقه‌ای را به وجود آورد و مسلما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی خواهد بود. بنابراین ضروری است مسئولین وزارت نفت از فرصت به دست آمده به خوبی استفاده کنند و اقدامات لازم برای راه‌اندازی مجدد سوآپ نفت قزاقستان و سایر کشورهای حاشیه دریای خزر از طریق بندر نکا را انجام دهند.
منبع: عیار آنلاین




از جنبه راهبردی، تحولات اوکراین، بویژه نحوه عمل ویلادیمیر پوتین در این مسئله و واکنش غرب به آن، حاوی درس هایی است که دولت حسن روحانی در ایران عمیقا نیازمند آموختن آن است.
از پوتین تا روحانی؛ درسی از تحولات اوکراینمشرق- از جنبه راهبردی، تحولات اوکراین، بویژه نحوه عمل ویلادیمیر پوتین در این مسئله و واکنش غرب به آن، حاوی درس هایی است که دولت حسن روحانی در ایران عمیقا نیازمند آموختن آن است.

مهم ترین کاری که ویلادیمیر پوتین در ماجرای اوکراین انجام داد این بود که از تهدیدهای غرب نترسید و به موقع تشخیص داد که اگر مرعوب تهدیدها نشود، وقتی نوبت به اقدام برسد، کار چندانی از دست غربی ها ساخته نیست.

وقتی کیف به دست غربگرایان و جوخه های شبه نظامی آنها سقوط کرد، کمتر کسی تصور می کرد واکنش روسیه به سقوط دولت یانکوویچ از جنس اشغال نظامی سریع کریمه و ملحق کردن آن به خاک روسیه باشد.

در واقع تصور می شد دوران این قبیل اقدام ها دیگر گذشته و وقتی امریکا جرئت به راه انداختن یک جنگ جدید را ندارد (سوریه را به یاد بیاورید)، نباید انتظار داشت که هیچ کشور دیگری در جهان، از جمله روسیه، چنین جسارتی بکند.

ولی پوتین تقریبا همه را غافلگیر کرد. دلایل ژئوپلتیکی کار او روشن بود: پوتین می دانست که از دست رفتن کریمه به معنی قطع شدن دسترسی مسکو به آب های آزاد غیر اقیانوسی است و این از جنبه ژئوپلتیکی برای او قابل گذشت نبود.

مهم تر از آن، پوتین این نکته را در نظر داشت که اقلیت های روس زبان در بیش از 7 کشور آسیای مرکزی در انتظارند تا ببینند او به فریاد استمداد روس تبارهای اوکراین چه واکنشی نشان خواهد داد و او واکنشی را برگزید که همچنان بتواند نظم روسی را در بخش هایی از آسیای میانه که در مقابل غربگرایان صف آرایی کرده اند حفظ کند.

اما همه اینها در مقایسه با جنبه راهبردی مسئله بی اهمیت است. مهم ترین نکته استراتژیکی که پوتین به موقع تشخیص داد و از آن بهره برد این بود  -و هست- که امریکا دیگر در موقعیتی نیست که در پاسخ به یک اقدام جسورانه ژئوپلتیکی واکنشی بسیار قدرتمند از خود نشان بدهد و معادله را به یکباره دگرگون کند؛ اروپا که جای خود دارد.

مهم ترین اصل راهبردی امروز حاکم بر روابط بین الملل این است که امریکا توان گرفتن تصمیم های دارای ریسک بالا، به میدان آوردن سرمایه های بزرگ اقتصادی، و توسل به زور را برای پیگیری اهدافش از دست داده و به دت محافظه کار شده است.

این امر هم از ضعف شدید اقتصاد درونی امریکا سرچشمه می گیرد و هم از اینکه حریفان امریکا –بویژه ایران- در سال های گذشته آنقدر نیرومند شده اند که امریکا هرگز نتواند با اطمینان بگوید قادر به شکست آنها در یک رویارویی مستقیم هست یا نه.

پوتین دریافت که تهدیدهای امریکا را نباید چندان جدی بگیرد. او در واقع محاسبه کرد که هزینه ای که احتمال دارد امریکا واقعا به روسیه تحمیل کند بسیار کمتر از چیزی است که ادعا می کند. پوتین می دانست امریکا دیگر مطلقا در موقعیتی نیست که یک رویارویی نظامی جدید را آغاز کند.

حتی درباره تحریم ها، پوتین به خوبی دریافته بود که امریکا جز اقداماتی به شدت محدود کار دیگری نخواهد کرد چرا که تبعات هرگونه اقدام وسیع اقتصادی دامن غرب و روسیه را به طور مشترک خواهد گرفت.
رفتار پوتین در موضوع روسیه ناشی از محاسبه درست در زمان درست است.

بی آنکه بخواهیم فراموش کنیم روس ها همواره با ایران معامله گرانه رفتار کرده اند، دو درس مهم در رفتار پوتین در قبال مسئله اوکراین هست که خوب است شیخ حسن روحانی و محمد جواد ظریف اندکی در آن تامل کنند:

1- در سیاستگذاری امنیت ملی باید جایی وجود داشته باشد که در انجا بایستید و اعلام کنید که دیگر عقب تر نخواهید رفت. دشمن شما باید بداند جایی هست که در آن آماده هزینه دادن هستید.

ممکن است لازم نباشد که چنین چیزی آشکارا بیان شود ولی دشمن شما باید به نحوی دریابد که چنین جایی وجود دارد. روسیه نشان داد که «خفگی ژئوپلتیک» خط قرمز آن است. خط قرمز دولت روحانی، یعنی جایی که میز را به هم خواهد زد و اقدامات غیر منتظره انجام خواهد داد، کجاست؟

2- امریکا حقیقتا بسیار ضعیف تر از آن چیزی است که ادعا می کند. اگر شما به اندازه کافی قاطع باشید و امریکا را قوی تر از آنچه هست ندانید، اکنون زمانی است که می توان از واشینگتن امتیازهای بزرگ گرفت. تشخیص تفاوت میان «تهدید» و «اقدام» استراتژیک ترین اطلاعاتی است که دولت روحانی اکنون باید برای کسب آن از امریکا تلاش کند.

امریکا مدت هاست توان اقدام واقعی را از دست داده و نان آوازه اش را می خورد. ایران لیاقت آن را دارد که این آوازه را بشکند.

مهدی محمدی 
منبع: تسنیم






در مصر از پرونده ای سخن می گوییم که 40هزار قربانی شامل دوهزار و 700 کشته، 16هزار زخمی و 21هزار بازداشتی است که 200 نفر از آنان زن و کودک هستند؛ اگر هریک از این افراد با پنج نفر ارتباط خانوادگی داشته باشند، بدان معناست که در درگیری‌های اخیر این کشور دست کم 200هزار نفر دچار آسیب شده‌اند.
آمریکایی‌ها بدانند اخوانی‌های مصر هنوز دست به سلاح نشدند
گروه بین‌الملل مشرق - در اوضاع غمبار و ترسناک کنونی در مصر بیشتر آنهایی که در ارتباط با این اوضاع هستند، آمادگی صحبت کردن درباره این موضوع را ندارند، آنها تصور می کنند که این پرونده را تا ابد بسته اند، این در حالی است که برخی دیگر در متهم کردن دیگران به مزدوری و خیانت و توطئه و همدستی با تروریسم تردید نمی‌کنند. 

"فهمی هویدی" تحلیلگر مسایل منطقه ای در مقاله ای با اشاره به اوضاع مصر تاکید کرد: کسانی که می خواهند در مورد واکنش هایی که مد نظر من است، مطلب بیشتری بدانند، به موج هجمه ای توجه کنند که علیه دکتر حسن نافعه استاد علوم سیاسی دانشگاه این روزها به راه افتاده است، وی در روزهای اخیر ابتکار حل سیاسی اوضاع مصر با استفاده از تشکیل کمیته حکمیت و میانجگرانه را مطرح کرد تا شکاف ها در این کشور از بین برود. با وجود اینکه وی فردی مستقل بود و از معارضان سیاست‌های دکتر محمد مرسی هم به شمار می رفت، اما از اتهام زنی ها و دست اندازی ها در امان نماند. 

بعد از اینکه تمام مشکلات زمین و زمان و پیامدهای آن به اخوان المسلمین نسبت داده شده و حتی برخی فتواها در مورد لزوم طلاق دادن زنان یا طلاق گرفتن از شوهران اخوانی هم صادر شد، در عین حال وزیر کشور مصر یا عبدالفتاح السیسی، یکی از انبیای الهی خوانده شدند که مبعوث شده اند تا مصر را از لوث گروه اخوانی نجات دهد! 
من در روز 6  فوریه در روزنامه‌ای مطلبی خواندم که مدعی شده بود ملت به دنبال اعدام اخوانی‌هاست و در همین روزنامه در تاریخ اول فوریه نوشته بود: بر کسی پوشیده نیست که ملت مصر وارد جنگ سختی با دشمنی شده است که پست تر و پلیدتر از صهیونیست‌هاست. در همین راستا اعلام همبستگی با ابتکار دکتر حسن نافعه در راستای تعامل سیاسی با این موضوع نیز ریسکی به حساب آمد که بیشتر شبیه اقدام انتحاری است و در هر شرایط کسی از این اوضاع جان سالم به در نمی‌برد.

در مقابل با حمله فاشیست‌های جدید توجه به مسائل زیر ضروری است: 

-    دعوت به تفکر سیاسی در این موضوع و عدم اکتفا به راهکار امنیتی برای حل این مسأله تنها در راستای منافع مصر است و برای منافع اخوان نیست، این بدان علت است که صلح داخلی و پیاده کردن ساده ترین قوانین هم‌زیستی مسالمت‌آمیز در این کشور و ثبات در مصر که از سه سال پیش در این کشور از بین رفته است، مرهون قدرت نظام در مهار این روند است، نه در سرکوبگری ها و انزوای بیشتر دولت. در این راستا ایجاد ارتباط با دیگر گروه ها مهم است، نه ایجاد دیوار و خندق بین گروه ها.

-    هر سخنی در مورد پل‌های ارتباطی یا تفاهم به معنای تسامح با کسانی که در هر اقدام تروریستی در این کشور دست دارند-از هر گروهی که باشند- نیست.

آمریکایی‌ها بدانند اخوانی‌های مصر هنوز دست به سلاح نشدند
-    کسانی که به دنبال بستن این پرونده تا ابد هستند، تنها به غیب گویی روی نیاورده اند، بلکه به دنبال هوا و هوس خود هستند و بیش از درک واقعیت و مطالعه تاریخ به دنبال آرزوهای خود می‌روند. مشابه این تصمیم در مورد سرکوب اخوانی ها در تونس و لیبی انجام شد، در لیبی هر کسی که نام اخوانی بر وی گذاشته می شد، به خیانت محکوم و اعدام می شد، در تونس نیز زین العابدین بن علی اعضای جبهه النهضه را در طول بیست سال قلع و قمع کرد، اما با این وجود آرزوهای آنها محقق نشد. چرا که این گروه ها همچنان در حاکمیت لیبی حضور دارند و در پارلمان تونس نیز اکثریت را تشکیل داده‌اند. 

-    ما در مصر از پرونده ای سخن می گوییم که بنا بر اعلام منابع مستقل تقریبا 40 هزار قربانی دارد( 2700 کشته، 16 هزار زخمی و 21 هزار بازداشتی که 200 نفر از آنان زن و کودک هستند) اگر این موضوع را در نظر بگیریم که هر کدام  از این افراد با 5 نفر ارتباط خانوادگی داشته باشند، این بدان معنی است که در درگیری های ماههای اخیر در این کشور دست کم 200 هزار نفر بصورت مستقیم دچار آسیب شده اند. این موضوع را نیز باید در نظر گرفت که تعداد کارگران مصری وابسته به اخوانی ها بنا بر اعلام منابع این گروه ها بالغ بر یک میلیون نفر بوده است. این یعنی اینکه جمع قابل توجهی از مصری ها منتظر واکنش مسئولانه و متین دولت این کشور هستند. البته باید توجه داشت که من به سایر گروه‌های اسلامگرای مصری توجهی نکردم. بنابراین صحیح نیست که با تروریست شمردن این گروه ها صورت مسأله را پاک کرد. 

آمریکایی‌ها بدانند اخوانی‌های مصر هنوز دست به سلاح نشدند
توجه به این نکته لازم است که پرونده ای که برخی‌ها در مصر آن را بسته شده می‌دانند، در بیرون  از این کشور باز است، این بدان معنی است که دولت مصر دستور مسکوت گذاشتن این موضوع را داده و بعد سر خود را زیر برف کرده است.اما گزارش های سازمان عفو بین الملل  مناقشه های صورت گرفته در پارلمان اروپا و واکنش های روزنامه های انگلیسی روش دولت مصر در تعامل با این پرونده را محکوم کرده اند. 

چندی پیش تمارا ویتس و دانیل بایمان از کارشناسان مرکز مطالعاتی بروکینگز یادداشتی را به باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا دادند که در روزنامه الشرق نیز خلاصه ای از آن به چاپ رسید. از مهم ترین نکته های موجود در این یادداشت مطالب زیر است: 


-این یاداشت خواستار ضرورت تشویق دولت مصر به آشتی با سران اخوان المسلمین شده و بر حل مسالمت آمیز روابط این گروه با حاکمیت تاکید کرد. 

-  این یادداشت با ابراز نگرانی از افزایش نگران کننده خشونت ها در مصر تاکید کرد که اخوان المسلمین از اعضای خود هنوز نخواسته که سلاح با خود حمل کنند و از زور استفاده کنند، البته فشارهای روز افزونی از سوی جوانان این جماعت در این راستا اعمال می شود و تجاوزهای دولت علیه اخوان و رهبران این گروه ها مزید بر علت شده است. 


آمریکایی‌ها بدانند اخوانی‌های مصر هنوز دست به سلاح نشدند
این یاداشت 5 اقدام را در راستای کاهش از خطرات کشیده شدن اخوان المسلمین به سمت اقدامات رادیکالی پیشنهاد داد: 

1- واشنگتن به قاهره ابلاغ کند که تبدیل شدن اخوان المسلمین به یک گروه رادیکالی قطعی نیست و برای کاستن از خطرات این احتمال باید به قاهره پیشنهاد داده شود که به برخی از رهبران اخوان المسلمین و سایر اسلامگرایان که نقش آنها در خشونت های این کشور ثابت نشده، اجازه فعالیت های سیاسی و اجتماعی داده شود، حتی در صورتی که ادامه ممنوعیت فعالیت های این جماعت نیز تداوم پیدا کند. در این صورت حضور سازمان‌های سلفی و غیر سلفی می‌تواند روش معقولی در جلوگیری از تبدیل شدن این نیروها به عناصر رادیکال شود. 

2- دولت آمریکا باید به ارتش مصر تاکید کند که از آن در هر عملیات محدود علیه رادیکال ها که منافع مستقیم آمریکا از جمله امنیت اسرائیل را تهدید می کند، حمایت می نماید، اما واشنگتن باید تاکید کند که تمامی اسلامگرایان را تروریست نمی داند. در همین راستا دولت آمریکا باید حمایت های خود را از تلاش برای مبارزه با تروریسم دنبال کند، اما نباید جماعت اخوان المسلمین را یک گروه تروریستی به شمار آورد. 

3- دولت آمریکا باید تعامل با سران اسلامگرای داخل و خارج از مصر را که اقدامات خشونت آمیز مرتکب نشده اند، از جمله اخوان المسلمین دنبال کند.

آمریکایی‌ها بدانند اخوانی‌های مصر هنوز دست به سلاح نشدند
آمریکایی‌ها بدانند اخوانی‌های مصر هنوز دست به سلاح نشدند
4- با وجود نگرانی های هم پیمانان واشنگتن از جمله عربستان سعودی و امارات، از روند دموکراتیک حضور مجدد اخوانی ها در حاکمیت مصر، واشنگتن باید آنها را قانع کند که تبدیل شدن این گروه ها به جماعت های تروریسم و رادیکالی به نفع آنها نیست.

5-سازمان اطلاعات آمریکا باید جمع آوری اطلاعات از گروههای اسلام‌گرای مصری به صورت کلی را در رأس اولویت های خود قرار دهد و روی هر رابطه احتمالی این گروه‌ها عناصر القاعده و گروه های جهادی فلسطینی متمرکز شود. سازمان جاسوسی آمریکا باید با همکاری همتای اسرائیلی خود اطلاعات و تحلیلها در مورد این عناصر را جمع آوری کرده و از اطلاعات سازمان اطلاعات مصر نیز استفاده کنند. 

برخی خیلی سریع خواهند گفت که دولت آمریکا از اخوان المسلمین حمایت می کند، این روش و ادعای مطبوعاتی مصر است، اما من دو ملاحظه در مورد این ادعا مطرح می کنم. اول اینکه واشنگتن در راستای منافع خود کار می کند و آماده است تا با هر شرایطی که در یک طرف ایجاد شود، چه از سوی اخوان ها یا دیگران تعامل کند. 

آمریکایی‌ها بدانند اخوانی‌های مصر هنوز دست به سلاح نشدند
این سخن دقیق نیست که آمریکا به دنبال دموکراسی در مصر یا دیگر کشورهای دوست خود است، اما ثباتی که در راستای منافع واشنگتن باشد، بیشتر به نفع این کشور است. نکته دوم این است که موضع آمریکا که به نظر برای اخوانی ها مثبت می آید، مرحله ای و تاکتیکی است و تا زمانی دنبال می شود که منافع آنها را تهدید نکند. اما نباید فراموش کرد که روابط واشنگتن با نظام حاکم در مصر بر خلاف چیزی که دیگران تصور می‌کنند و رسانه‌ها آن را ترویج می‌کنند، یک ائتلاف راهبردی است.

مناسباتی که گفتیم ممکن است در فروع با هم دچار اختلاف شود، اما در اصول آن ثابت است و تغییری در آن ایجاد نمی شود. این روند در تسهیلات دولت مصر برای واشنگتن ملاحظه می شود که در سه مورد عبور از کانال سوئز و استفاده از حریم هوایی مصر و همکاری های اطلاعاتی وجود دارد. 

آمریکایی‌ها بدانند اخوانی‌های مصر هنوز دست به سلاح نشدند
یکی از مشکلات اساسی که روش مصر در تعامل با پرونده اخوان المسلمین از آن رنج می‌برد، در این است که برخی تصور می کنند دولت مصر باید با هر هزینه‌ای برای طرف مقابل حتی زندانی و بازداشت شدن عناصر آن در این معرکه پیروز شود، اما ما نیاز به این داریم که این دیدگاه را اصلاح کنیم و بابی از پیروزی ملی را ایجاد کنیم که لزوما به معنای پیروزی یک گروه بر دیگری نباشد. از بدبختی‌های دوره ما این است که چنین امیدی با اتهام زنی ها از طرف برخی جریانها مواجه می‌شود که به دنبال تبدیل کردن درگیری ها به کشتار جمعی هستند و می خواهند تاریخ را در وحشتناک ترین دوران خود وارد کنند.





یک پایگاه خبری در گزارشی با اشاره به عدم حضور چندماهه بندر بن سلطان در عربستان سعودی، اعلام کرد: بندر بن سلطان از گرفته شدن ماموریت تصمیم گیری درباره پرونده سوریه و ایران از خودش و سپردن این مسئولیت به شاهزاده "محمد بن نایف" پسر عمو و وزیر کشور عربستان بسیار ناراحت شده و از نادیده گرفتن کامل نقش آفرینی وی در این موضوعات راهبردی منطقه خشمگین است.

به گزارش مشرق، رسانه های عربی شب گذشته خبری را روی خروجی های خود قرار دادند که محافل امنیتی و نظامی را به ویژه در خاورمیانه دچار شوک کرد. برکناری "بندر بن سلطان" رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان سعودی به عنوان یکی از افراد بسیار تاثیر گذار در بحران سوریه و تنش آفرینی ها علیه ایران موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت.

برکناری "بندر بن سلطان" به طور حتم مسائل پشت پرده فراوانی دارد که طی روزهای آتی شاهد افشای احتمالی بخشی از آن خواهیم بود. اما پایگاه سوری دام پرس امروز در گزارشی تقریبا مفصل به موشکافی در اینباره پرداخته است.

در این گزارش آمده است: "ملک عبدالله" پادشاه عربستان با برکناری شاهزاده بندر از سمت رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان، "یوسف الادریسی" را به عنوان جانشین وی اعلام کرد. خبرگزاری رسمی عربستان (واس) نیز با اشاره به برکناری بندر بن سلطان اعلام کرد: برکناری رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان "بنابر درخواست وی" انجام شده است و جانشین وی نیز معرفی شده است.

خبرگزاری رسمی عربستان به عنوان ارگان رسمی اطلاع رسانی در این کشور هیچ گونه توضیحات بیشتری را درباره علت این تصمیم و برکناری شخصیتی در این سطح را اعلام نکرده و تنها به تقاضای بندر بن سلطان در زمینه کناره گیری اش از این منصب اشاره کرده است.

این در حالی است که منابع موثق اخیرا اعلام کرده بودند: رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان پس از عمل جراحی که در آمریکا داشته، جهت گذراندن دوران نقاهت به مراکش سفر کرده و طی ماههای اخیر هرگز سفری به عربستان نداشته است.

منابع نزدیک به مقامات سعودی نیز درباره علل اصلی برکناری رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان، معتقدند: بندر بن سلطان از گرفته شدن ماموریت تصمیم گیری درباره پرونده سوریه و ایران از خودش و سپردن این مسئولیت به شاهزاده "محمد بن نایف" پسر عمو و وزیر کشور عربستان بسیار ناراحت شده و از نادیده گرفتن کامل نقش آفرینی وی در این موضوعات راهبردی منطقه خشمگین است.

بر این اساس، بندر بن سلطان پس از اطلاع از این تصمیمات خاک عربستان را ترک کرده و تا زمان اعلام خبر برکناری خود نیز وارد این کشور نشده است. نکته ای که گمانه زنی ها درباره اختلافات شدید بندر با پادشاه عربستان را تقویت می کند هم به سفر دو هفته پیش ملک عبدالله به واشنگتن مربوط می شود که طی آن بندر بن سلطان در هیچ یک از نشستهای برگزارشده میان مقامات دو کشور حضور نداشت.

شاهزاده بندر همواره طی سالهای اخیر سیاستهای سختگیرانه و تندی را علیه ایران و سوریه اتخاذ می کرد. وی با حمایت مستقیم و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از تروریستها در سوریه به دشمن شماره یک نظام اسد در منطقه تبدیل شده بود. خشم و نفرت ذاتی بندر بن سلطان از رهبران سوریه و مقاومت زمانی بیشتر مشخص شد که منابع موثق اعلام کردند وی پس از انفجار مقر نیروهای مارینز آمریکایی در بیروت برای ترور "سید حسین فضل الله" مرجع عالیقدر شیعیان لبنان تلاشهای متعددی داشته است.

البته ذکر این نکته لازم است که روابط میان پادشاه عربستان و شاهزاده بندر خوب نبود و گفته می شود وی با توصیه آمریکا پس از تضعیف جایگاه دستگاه اطلاعاتی عربستان به عنوان رئیس آن معرفی شد. تحلیلگران غربی نیز معتقدند آمریکا در آن زمان درباره رسیدن بحران سوریه به مرحله غیر قابل کنترل و احتمال درگیری نظامی با ایران نگران بودند اما پس از تحولات اخیر در سوریه و توافق هسته ای با ایران تا حدود زیادی درباره آینده این دو پرونده اطمینان حاصل کرده اند تا جایی که شاید دیگر احتیاجی به حضور شخصیتی افراطی همچون بندر در راس دستگاه اطلاعاتی عربستان نداشته اند.

منبع: مهر




جنگ قدرت در عربستان؛
به نظر می‌رسد شکست سیاست‌های خارجی عربستان طی سال‌های گذشته و در جبهه‌های مختلف، موجی از تکانه‌های شدید را برای خاندان آل سعود در داخل مرزهای این کشور در بر خواهد داشت؛ تکانه‌هایی که ملک‌عبدالله با تصمیمات و انتصابات خود سعی در هر چه کمتر کردن آنها دارد.
به گزارش مشرق، "بندر بن سلطان" نامی است که با بسیاری از بحران‌های اخیر "خاورمیانه" پیوند خورده است، به طوریکه که بسیاری از تحلیل‌گران و ناظران، او را مسئول بسیاری از نا آرامی‌های منطقه بر می‌شمارند. 

با آغاز روند انقلاب‌های عربی و "بیداری اسلامی"، و پر رنگ‌شده تحرکات منطقه‌ای عربستان، فعالیت‌های پنهانی بندر نیز شدت گرفته و نام و چهره‌اش بیش از پیش رسانه‌ای شد.
  
نقش او در انحراف انقلاب "لیبی"، مصادره انقلاب مردم "یمن"، سرکوب ملت "بحرین" و ناآرامی‌های "عراق" بر کسی پوشیده نبوده و نیست.
پیش‌روی
 
سوریه؛ ایستگاه پایانی بندر بن‌سلطان

اما نقطه اوج اقدامات بندر ( به تعبیری ایستگاه پایانی وی)  "بحران سوریه" بود.
 
بندر با در دست داشتن اختیار تام از سوی نهادهای قدرت در عربستان، مدیریت کامل پرونده سوریه را در اختیار داشت و از این رو، پس از ایجاد نا آرامی‌های اولیه در این کشور، دست به بازی خطرناکی زده و موج گسترده‌ای از نیروهای تروریستی تربیت‌شده و مورد حمایت عربستان را از نقاط مختلف به سوی سوریه گسیل کرد. 

علی‌رغم پراکندگی حوزه‌های مدیریتی بندر در منطقه (بخش‌هایی از "شمال آفریقا"، "خلیج فارس"، عراق و شام) هدف اصلی او تنها یک چیز بود "مهار ایران".
 
میزان تنفر بندر از ایران و هراس این عنصر امنیتی-اطلاعاتی از روند رو به رشد توسعه حوزه نفوذی این کشور در منطقه به حدی بود که برخی از منابع خبری، از "شرط‌بندی وی با سران سرویس‌های اطلاعاتی غرب مبنی بر توقف برنامه غنی‌سازی ایران" خبر داده‌ بودند! 

به این ترتیب؛ بندر پس از بر هم زدن آرامش و ثبات منطقه، برای وارد کردن ضربه اساسی به موقعیت ایران، به طرف دو متعهد استراتژیک این کشور (سوریه و حزب‌الله) حرکت کرده و از این رو، سوریه و لبنان نیز وارد بازی خطرناک وی شدند. 

بندر با مدیریت و حمایت بی‌سابقه خود از "جبهة‌النصرة" و "داعش" در خاک سوریه و هم‌چنین به آشوب کشیدن صحنه داخلی لبنان (به منظور انحراف تمرکز حزب‌الله از سوریه) سعی در، در هم شکستن مقاومت در ابعاد منطقه‌‌ای داشت.
پیش‌روی
تروریست‌های مورد حمایت "بندر بن‌سلطان" در سوریه

اما علی‌رغم سرمایه گذاری سیاسی، امنیتی و مالی بی‌سابقه عربستان، سرنوشت این بازی آن‌طور که مطلوب بندر و همفکرانش بود پیش نرفت.
 
ارتش سوریه، اندکی پس از پیش‌روی‌های تروریست‌ها، انسجام خود را باری دیگر به دست آورد و این بار در کنار گروه‌های "دفاع مردمی" به مقابله با تروریست‌ها در خاک این کشور پرداخت. 
پیش‌روی
تصویری مشهور از پیش‌روی‌های ارتش سوریه

همچنین حزب‌الله نیز، با ورود به خاک سوریه و نمایش مقاومت جانانه خود، در کنار سایر بازیگران مقاومت، صحنه داخلی سوریه را به طور کلی منقلب کردند؛ به طوری که بر خلاف نشست "ژنو 1"، "ژنو 2" به صحنه‌ای برای امتیاز‌گیری‌های سیاسی بشار و طرفداران سوریه تبدیل شد.

قدرت‌گیری مخالفین بندر در ریاض

اما این تنها صحنه نبردی نبود که بندر در آن حضور فعال داشت، چراکه از سوی دیگر و این بار در داخل مرزهای عربستان نیز نشانه‌هایی از تضعیف موقعیت بندر و هم‌فکرانش به چشم می‌خورد.
 
از مدتی پیش، تحلیل‌گران مسائل عربستان، از شکل‌گیری آرام یک مثلث طرفدار سیاست‌های "ملک‌عبدالله" در مقابل تندروهای این کشور خبر داده بودند.
 
این مثلث، متشکل از سه تن از عناصر نسبتاً میانه‌رو عربستان ("متعب‌بن عبدالله"، "نایف بن عبدالعزیز"، "خالد التویجری") در حال باز پس‌گیری مواضعی هستند که در دست جناح تندرو عربستان (ترکی‌الفصل، سعود الفیصل، بندر بن سلطان و سلمان بن عبدالعزیز) بود.
پیش‌روی
"سلمان بن‌عبدالعزیز" و "سعودالفیصل"

پیش‌روی
"سعود الفیصل" و "ترکی‌الفیصل"

شاید اولین جرقه قدرت‌گیری مجدد این جناح، زمانی بود که خبرگزاری رسمی عربستان سعودی (واس)، با انتشار بیانیه‌ای از سوی دفتر سلطنتی ملک‌عبدالله، از تبدیل "گارد ملی" به "وزارت گارد ملی" خبر داد و نوشت "ما، شاهزاده متعب‌بن عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود (فرزند پادشاه) را به این سمت منصوب می‌کنیم".
پیش‌روی
"متعب‌بن عبدالله"، فرزند پادشاه و وزیر گارد ملی عربستان

این خبر در همان زمان نیز به سرعت، واکنش تندروهای عربستان را برانگیخت؛ به طوری که غالباً این انتصاب را نوعی "موازی‌سازی" برای فعالیت‌های "استخبارات سعودی" (که در فرمان بندر بن سلطان بود) و همچنین زمینه‌سازی برای جانشینی فرزند ملک‌عبدالله به حساب آوردند. 

در همین زمینه، "ولید بن‌طلال"، از شاهزادگان آل سعود، و مالک "امپراطوری رسانه‌ای" این کشور هشدار داده بود "این اقدام پادشاه، قطعا در درجه اول، مخالف اصلاحات خود اوست". 
 
این در حالی بود که اواخر سال گذشته، همزمان با پیشروی‌های بی‌سابقه و گسترده مقاومت سوریه، در برابر تروریست‌های وابسته به عربستان، خبرگزاری فرانسه در گزارشی قابل تأمل، به نقل از "منابع دیپلماتیک غربی" اعلام کرده بود "عربستان سعودی مدیریت پرونده سوریه از دست بندر بن سلطان خارج کرده و در حال حاضر محمد بن نایف، وزیر کشور، مسئولیت بخش اعظم این پرونده را در اختیار دارد".

 
پیش‌روی
امیر "محمد بن‌نایف" وزیر کشور و گزینه میانه‌روها برای جانشینی عبدالله

بر اساس این گزارش، این واگذاری مسئولیت، تا حدی بود که در نشستی که در واشنگتن با حضور مقامات غربی و عربی برای بحث و بررسی در مورد تحولات میدانی سوریه برگزار شده بود، نایف به جای بن سلطان شرکت کرده است.
 
به این ترتیب؛ از اواخر سال گذشته، "پروژه حذف تدریجی بندر" به آرامی کلید خورد و وی پس از خروج از عربستان، به بهانه مداوای بیماری، به کاخ پدرش، "سلطان بن عبدالعزیز" در "مراکش" سفر کرده و مدت طولانی را در آنجا اقامت کرد؛ اقامتی که به تعبیر روزنامه "الشرق‌الاوسط"، "دوران حبس اجباری بندر" به شمار می‌آمد.

اما این، پایان ماجرا نبود، چرا که در 16 اسفند سال گذشته، وزارت کشور عربستان (تحت امر امیر بن نایف) با انتشار بیانیه‌ای، موجب حیرت تمامی رسانه‌ها و ناظران تحولات خاورمیانه و به خصوص سوریه شد.
 
در این بیانیه آمده بود "هر کسی که در خارج از مرزهای عربستان به هر صورتی در جنگ‌ها مشارکت دارد 15 روز دیگر فرصت دارد تا به خود آمده و به کشورش بازگردد". 

همچنین مجازات در نظر گرفته شده برای عربستانی‌هایی که خارج از مرزهای این کشور در حال جنگ هستند، از 3 تا 20 سال زندان اعلام شده است. 

انتشار این بیانیه و عدم واکنش جناح مخالف در عربستان، نشانه‌ای جدی از پایان رویای سیطره آل سعود در منطقه و پذیرش قطعی شکست در سوریه به شمار می‌رفت.
  
روز گذشته اما، تلویزیون عربستان، حکمی را از سوی پادشاه این کشور منتشر کرد که در حقیقت "مهر پایانی بر افسانه بندر بن سلطان" بود. 

در این بیانیه، بندر بن سلطان بنا به درخواست خودش(!)، از ریاست سازمان اطلاعات عربستان برکنار شده و "سپهبد یوسف ادریسی" به جای وی گماشته شده است. 
پیش‌روی

به نظر می‌رسد با این انتصاب، روند بازپس‌گیری قدرت، از جناح تندرو عربستان، که محوریت گفتمان امنیتی‌اش مهار ایران به عنوان اصلی‌ترین تهدید برای امنیت عربستان است، وارد گام‌های آخر شده باشد. 

در حال حاضر، ریاست استخبارات عربستان نیز، به دیگر سنگرهای فتح‌شده جناح معتدل عربستان (وزارت کشور، وزارت گارد ملی و دفتر پادشاهی) پیوسته است. 
پیش‌روی
"خالد التویجری"، رئیس دفتر عبدالله

پیش‌روی

آخرین سنگر تندروها در عربستان؛ سازمان اطلاعات

نگاهی به موقعیت و پیشینه این نهاد، اهمیت استراتژیک آن در صحنه نبرد داخلی عربستان را بیش از پیش برای ما آشکار می‌کند. 

سازمان اطلاعات عربستان (رئاسة الاستخبارات العامة السعودیة) یکی از پیچیده‌ترین سازمان‌های امنیتی این کشور به شمار می‌رود که هدف آن، بر طبق آنچه در اساسنامه این سازمان آمده، در درجه اول، "تأمین امنیت و ثبات کشور" و در درجه دوم، "پاسداری از منافع ملی و شهروندان عربستانی در داخل و خارج از مرزهای این کشور" است. 

مجتمع اصلی این سازمان، در شهر "ریاض" است و همچنین دفاتری وابسته به آن در شهرهای "الخبر" و "جدة" وجود دارد. 
پیش‌روی

پیش‌روی

ریاست این سازمان، به حدی اهمیت دارد که "دانشگاه‌ علوم امنیت ملی" در خصوص آموزش و تعلیم رؤسای آن در قسمت غربی شهر ریاض وجود دارد. 

رؤسای سابق این سازمان که در قید حیات هستند عبارتند از: 

امیر نواف بن عبد العزیز آل سعود (در حال حاضر وزیر کشور)

امیر مقرن بن عبد العزیز آل سعود (در حال حاضر جانشین ولیعهد)

امیر بندر بن سلطان بن عبد العزیز آل سعود (در حال حاضر برکنار شده و به احتمال زیاد؛ مهره سوخته)

یکی از نکات قابل توجه در انتصاب سپهبد یوسف الادریسی به ریاست سازمان اطلاعات عربستان، این است که پس از چهار دوره انتخاب رؤسای این سازمان از داخل خاندان سعود، باری دیگر، پادشاه، سنت پیشین خود را، برای انتخاب رییس این سازمان، از فردی خارج از آل سعود برگزیده است. 
 
به نظر می‌رسد شکست سیاست‌های خارجی عربستان طی سال‌های گذشته و در جبهه‌های مختلف و همچنین روی کار آمدن دولت جدید ایران، موجی از تکانه‌های شدید را برای خاندان آل سعود در داخل مرزهای این کشور در بر خواهد داشت؛ تکانه‌هایی که ملک‌عبدالله با تصمیمات و انتصابات خود سعی در هر چه کمتر کردن آنها دارد.





نیروهای ارتش سوریه و رزمندگان حزب الله موفق شدند، یکی از تروریست‌هایی که موجب شهادت 3 نفر از خبرنگاران شبکه لبنانی المنار در روز دوشنبه شده بود، را شکار کنند. 
 
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دمشق، نیروهای ارتش سوریه و رزمندگان حزب الله موفق شدند، یکی از تروریست‌هایی که موجب شهادت 3 نفر از خبرنگاران شبکه لبنانی المنار در روز دوشنبه شده بود، را شکار کنند. 
 
این تروریست در همان جایی به هلاکت رسید که گروه خبری المنار به شهادت رسیده بودند. 

 
هویت این تروریست شناسایی نشده است، اما از ظاهر وی چنین برمی‌آید که به نظر غیر سوری می‌آید. 
 
تیم خبرنگاران شبکه المنار لبنان بعد از ظهر روز دوشنبه در حال پوشش تصاویر بازپس گیری شهرک معلولا در قلمون توسط ارتش سوریه هدف تیراندازی تروریست‌های تکفیری قرار گرفت که به شهادت «حمزه الحاج حسن» و «حلیم علوه»، دو خبرنگار و «محمد منتش» یک نیروی فنی تیم خبری المنار و زخمی شدن چند نفر دیگر از همکارانشان منجر شد. المنار نوشته بود: این در حالی است که خودروهای تیم خبرنگاران کاملا آرم مخصوص داشته و تروریست‌ها به عمد آنها را هدف گرفتند. 

 عصر ایران - در دیدار وزیر دفاع جمهوری آذربایجان با سرلشکر حسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران در تهران دو طرف به یکدیگر هدایایی دادند.


 هدیه تابلو فرش از سوی فیروزآبادی به
 وزیر دفاع جمهوری آذربایجان 






 
هدیه نشان یادبود از سوی وزیر دفاع جمهوری آذربایجان به فیروزآبادی 




هدیه یک جفت استکان و قاشق چای خوری از سوی وزیر دفاع جمهوری آذربایجان
 به فیروزآبادی 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد