سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز





به روز شده در 17:38
نخستین روز از دور جدید مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5، از دقایقی پیش در شهر وین آغاز شده و به این ترتیب، روند تلاش ها برای حصول توافق جامع هسته ای به طور رسمی کلید خورده است. گفته می شود قرار است در مذاکرات وین، طرفین بر سر نقشه راهی به توافق برسند تا بر اساس آن، ادامه گفت و گوها را که ممکن است بین شش ماه تا یک سال به طول بینجامد، پیش ببرند.
کد خبر: ۳۷۹۹۵۶
تاریخ انتشار:۲۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۳:۵۸-18 February 2014
آغاز رسمی تلاش‌ها برای برداشتن گام نهایی در موضوع هسته‌اینخستین روز از دور جدید مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5، از دقایقی پیش در شهر وین آغاز شده و به این ترتیب، روند تلاش ها برای حصول توافق جامع هسته ای به طور رسمی کلید خورده است. گفته می شود قرار است در مذاکرات وین، طرفین بر سر نقشه راهی به توافق برسند تا بر اساس آن، ادامه گفت و گوها را که ممکن است بین شش ماه تا یک سال به طول بینجامد، پیش ببرند.

به گزارش «تابناک»، تیم مذاکره کننده هسته ای، همچنانکه وزیر امور خارجه تاکید کرده است با دقت و در نظر گرفتن حقوق و منافع ایران وارد این دور از مذاکرات سخت، فشرده و پیچیده خواهد شد؛ مذاکراتی که به گفته وی با توجه به هدف مشترکی که در برنامه اقدام مشترک ژنو تعیین شده است، یعنی ادامه برنامه هسته ای ایران توام با ایجاد اعتماد و اطمینان لازم از غیرنظامی و صلح آمیز بودن آن، علی القاعده نباید کار دشواری باشد.

مذاکراتی که امروز در وین آغاز شده، مذاکراتی است که بر اساس توافق ژنو ظرف حداکثر یک سال می تواند به توافق جامع و نهایی منجر شود؛ گرچه مقامات جمهوری اسلامی ایران از جمله مذاکره کننده ارشد هسته ای رسیدن به تفاهم در 6 ماه را در صورت حسن نیت طرف مقابل امکان پذیر می دانند.

دستور کار دور تازه مذاکرات ایران و 1+ 5 در وین، «تعیین دستور کار و چهارچوب مذاکرات آینده»، «تعیین اصول راهنما» و «روش پیگیری موضوعات» برای رسیدن به توافق جامع و نهایی است. به گفته رییس هیات مذاکره کننده هسته ای جمهوری اسلامی ایران، موضوعاتی که در این دور از مذاکرات مطرح می شود، «کلی» است تا طرفین پس از تعیین کلیات و حدود آن وارد جزییات شوند.

بر اساس برنامه اقدام مشترک ژنو، به دنبال اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع و با سپری شدن کامل دوره زمانی این گام، با برنامه هسته ای مانند برنامه هر کشور غیرهسته ای دیگر عضو معاهده عدم گسترش سلاح های هسته ای (ان.پی.تی) رفتار خواهد شد.

گزارش لحظه به لحظه این مذاکرات با استفاده از منابع داخلی و خارجی در ادامه می آید:

17:38- هیئت ایرانی به سرپرستی سید عباس عراقچی با سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس درباره چارچوب راه حل جامع وارد رایزنی شد. 

17:11- محمد جواد ظریف روز سه شنبه در دیدار یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در حاشیه مذاکرات هسته ای وین، قصد جمهوری اسلامی ایران مبنی بر پیش بردن موضوعات هسته ای در چارچوب گفتگو با کشورهای 1+5 و آژانس انرژی اتمی را مورد تاکید قرار داد. ظریف تاکید کرد: با توجه به روندی که در گذشته وجود داشته آژانس باید به نحوی عمل کند که فضای اعتماد ایجاد شود تا در پرتو آن همکاریهای طرفین تسهیل شود.

آغاز رسمی تلاش‌ها برای برداشتن گام نهایی در موضوع هسته‌ای

15:36- عراقچی: دور بعدی مذاکرات بدون حضور ظریف و کارشناسی خواهد بود/ برچیده شدن تأسیسات ایران از نظر طرف ایرانی در دستور کار نیست/ توقف برنامه هسته ای ایران در توافق ژنو نبوده و در آینده نیز رخ نخواهد داد/ ممکن است کارگروه های مختلفی تشکیل شود تا به پیشرفت فنی مباحث کمک کند/ در این دور از گفت و گوها وارد محتوا نمی شویم.

15:27- سید عباس عراقچی عضو ارشد تیم مذاکره هسته ای جمهوری اسلامی ایران دور اول مذاکرات وین را «خوب» توصیف کرد و گفت: مذاکرات پیچیده و طولانی پیش رو داریم.

15:22- سید عباس عراقچی، مذاکره‌کننده ارشد کشورمان لحظاتی پیش در بین خبرنگاران حاضر شد و به سوالات آنان پاسخ داد. 

15:08- مایکل مان، سخنگوی کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در یک کنفرانس خبری در وین ابراز داشت: به همه نگرانی‌ها درباره برنامه هسته‌ای ایران باید پرداخته شود، تا اطمینان از صلح‌آمیز بودن آن حاصل شود. هدف دور اول ایجاد چارچوب برای نحو ادامه مذاکرات توافق جامع است. وی افزود: هیچ کس انتظار توافق نهایی در پایان این دور را ندارد، اما ما می‌خواهیم پیشرفتی حاصل شود.

14:50- منابع خبری از دیدار امروز عصر هلگا اشمید، معاون کاترین اشتون با عباس عراقچی، معاون حقوقی وزارت خارجه خبر می‌دهند. 
دور دوم مذاکرات عصر امروز برگزار می‌شود. 

14:46- مذاکرات دوجانبه ایران و چین آغاز شد. 

14:40- دور اول مذاکرات ایران و 1+5 لحظاتی پیش به پایان رسید. مایکل مان، سخنگوی اشتون گفته است که پس از دور اول مذاکرات، دیدارهای دو جانبه بین هیات‌های ایران و 1+5 آغاز خواهد شد.

13:57-  اولین دور مذاکرات هسته‌ای جامع ایران و 1+5 لحظاتی پیش با حضور هیات‌های دیپلماتیک ۷ کشور آغاز شد.

آغاز رسمی تلاش‌ها برای برداشتن گام نهایی در موضوع هسته‌ای

13:11- دیدار دوجانبه محمد جواد ظریف و یوکیا آمانو برگزار شد. 

12:30- دکتر ظریف در ادامه دیدارها و رایزنی‌های دیپلماتیک پیش از آغاز مذاکرات، تا دقایقی دیگر با یوکیو آمانو مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دیدار خواهد کرد.

11:45- دکتر ظریف با حضور در مقر ریاست‌جمهوری اتریش با هاینتس فیشر رئیس‌جمهور این کشور دیدار کرد.

10:40- دکتر ظریف و همتای اتریشی‌اش بر سر میز صبحانه به گفت‌وگو نشستند.

10:30- وندی شرمن در گفت‌وگو با شبکه سی‌ان‌ان در پاسخ به سوال خبرنگار این شبکه درباره سخنان دیروز رهبر انقلاب درباره بدبینی به مذاکرات گفت: آنچه که به آن اهمیت می‌دهم این است که ایران بسیار بیشتر از آنچه که می‌گوید انجام داده است.

10:00- سرگئی ریابکوف معاون وزیر خارجه روسیه با حضور در محل اقامت دکتر ظریف، با وی دیدار و گفت‌وگو کرد.






غیرت، حیا و عفت؛ شیشه عمر جمهوری اسلامی؛ به شیشه عمرمان تهاجم کرده اند...
ماسون‌های دین ستیز برای جذب نوجوانان و جوانان میهنمان؛ اقدام به راه اندازی سایت‌های «مستهجن، شیطان پرستی و رپ» کرده‌اند. فعالیت ماسون‌ها در پوشش هرزه نگاری، عرفان کاذب و موسیقی رپ، بسیار آرام و خزنده است.
"عماریون"- محمد ابوحنیف در یادداشت های یک عجم نوشت: به تازگی متوجه شدم تشکیلات فراماسونری در ایران بازسازی و بروز شده است!!

ماسون‌های دین ستیز برای جذب نوجوانان و جوانان میهنمان؛ اقدام به راه اندازی سایت‌های «مستهجن، شیطان پرستی و رپ» کرده‌اند. 
فعالیت ماسون‌ها در پوشش هرزه نگاری، عرفان کاذب و موسیقی رپ، بسیار آرام و خزنده است.

تن‌ها کسانی متوجه این توطئه کثیف خواهند شد که از بیرون به سایت‌های ماسونی نگاه کنند.
اعضای سایت‌ها هرگز متوجه نخواهند شد که در دام شیطان گرفتار شده‌اند. 

پورنو و «موسیقی حرام» افیون ذهن است: آدمی همانند یک معتاد افیونی، همواره به دنبال ارضای بیشتر و مطالب مستهجن‌تر است. پورنو و «موسیقی حرام» فهم و شعور انسان را نشانه می‌گیرد؛ تا آنجا که از «اشعار جنسی و ضد دین، تصاویر تجاوز به کودکان و زنای با محارم» لذت می‌برد!
وقتی که هرزه نگاری، بی‌خدایی و «موسیقی حرام» به زندگی انسان وارد شود از او یک گوسفند می‌سازد و ماسون‌ها متوانند با خیال راحت به اهداف خود نزدیک‌تر شوند! 

ماسون‌ها با روش‌های مختلف و با محتوای عامه پسند باور‌ها و افکار جامع را به آرامی تغییر می‌دهند به این شستشوی مغزی یا کنترل فکر می‌گویند. 

دکتر دیوید دوک می‌نویسد اکثر بازیگرن کارگردان‌ها تهیه کننده‌ها و صاحب امتیاز مجلات و سایت‌های تیوبی مستهجن یهودی کامل هستند (از نظر علمی و نه نژادپرستی، هر‌نژاد خالص و ناخالص دارد مانند: ربع یهودی، نیم یهودی، یهودی کامل. 
دارای ١ پدربزرگ و مادر بزرگ یهودی بودند «ربع یهودی» محسوب می‌شوند. 
کسانی که ٢ پدر بزرگ و مادر بزرگ یهودی داشتند «نیمه یهودی» محسوب می‌شوند. 
کسانی که ۴ پدربزرگ و مادر بزرگ یهودی داشتند «یهودی ناب» محسوب می‌شوند. 

من که با دکتر دوک هم نظر هستم پورنوگرافی ساخته و پرداخته جهودان است! 

ارباب و بردگان صنعت پورن :
آیا می‌دانید پلوتوکرات‌های جهود (جهودان زرسالار یا ثروتمند حاکم) به خود می‌بالند که از پورنوگرافی به عنوان یک سلاح علیه امت‌ها استفاده می‌کنند؟ 
استاد تاریخ آمریکا در دانشگاه آبردین انگلستان، پروفسور ناتان آبرامز در یک مقاله به نقش یهودیان صهیونیست در صنعت فیلم‌های هرزه می‌پردازد و دو گروه تولیدکننده فیلم‌های هرزه و بازیگران چنین فیلم‌هایی را عمدتاً یهودی می‌داند. وی همچنین در این نوشتار به انگیزه‌های یهودیان صهیونیست از دخالت در این صنعت پرده برمی دارد و منافع مادی را تنها یکی از این انگیزه‌ها می‌داند. و می‌گوید، این گروه از یهودیان، پرچمدار انقلاب جنسی دهه ۱۹۶۰ بودند. 



به عقیده نگارنده، هرزه نگاری ترجمانی از طغیان علیه معیار‌ها و زندگی منضبط مبتنی بر آموزه‌های تورات است. 
ارباب و بردگان صنعت پورن :

جهودان صهیونیست برده داران مدرن‌ای هستند که مسبب ترویج فساد و تباهی هستند. 
تا زمانی که این موش‌های صحرایی در حال جویدن ریشهٔ ارزش‌های اخلاقی هستند نمی‌توان به آینده‌ای ایده آل و روشن اندیشید. 

هم اکنون ماسون‌های شیطان پرست در حال عضو گیری هستند! 
بجای مسدود کردن سایت‌ها، از روش‌های جدید برای آگاه سازی و تغییر سبک زندگی مردم استفاده کنید. 
اینکه با سایت‌های ریز و درشت مردم را بمباران اطلاعات کنید کافی نیست! 
حداقل کاری که می‌توان کرد این است که «رپ اسلامی» را به رسمیت شناخت و تقویت کرد. 
بازیگران و خوانندگان الگوی زندگی خیلی از ایرانیان هستند پس بیایید با ایجاد شبکه‌های تخصصی فیلم و موسیقی، بازیگران و خوانندگان حقیقتاً معتقد و متدین را در جامعه مطرح کنید.



چگونه آمریکایی ها در رسانه ها دروغ پردازی می کنند؟
در جزیره ی کوچک کاراییب، یک پایگاه نظامی برای شوروی ساخته شده است که زندگی پزشکان آمریکایی را به خطر می اندازد. آنچه بعداً معلوم شد، این موضوع، کاملاً دروغ است. جزء به جزء، و قطعه به قطعه ی این دروغ را پرزیدنت ریگان ازخودش ساخته است. هدف اصلی آن ایجاد ممانعت برای رفرم های اجتماعی و دموکراتیک نخست وزیر کشور، Bishop (که سرانجام به قتل رسید) بود.
سرویس سیاسی «فردا»؛ میشل کُلُن در هفدهم ماه مه، طی مقاله‌ای کوتاه، به 10 دروغ رسانه‌ای، که آمریکا برای بر افروختن دَه جنگ در چهارگوشه  جهان به آن ها متوسل شده است، اشاره کرده است. اشاره‌ای که توجّه به آن، به خصوص درشرایط کنونی برای ما ضرورتی مضاعف دارد.

میشل کُلُن، روزنامه نگار، نویسنده، و فیلمسازی بلژیکی است ازتبار«چپ رادیکال». او ازسازماندهندگان اعزام ناظران عادی به مناطق درگیری درجنگ بالکان، ودرجنگ عراق است. کُلُن، همچنین عضو حرکت معروف Axis for Peace (محور تقارن برای صلح) است که به همت تری میسان روزنامه نگار و نویسنده و تحلیل گر برجسته ی فرانسوی، و شبکه ی معروف فرانسوی ـ جهانی ولتر، برای مقابله با سیاست های تجاوزگرانه آمریکا، از مجموعه یی از«الیت» ها ی سراسر جهان، تشکیل شده است. او به زبان فرانسه می نویسد؛ و ازمیان کتاب های فراوان او که به زبان های متعدد دیگر نیز ترجمه شده اند، از جمله می توان به عنوان نمونه به کتاب هایی اشاره کرد همچون:

راهنمای عملی مقابله با دستکاری افکار عمومی،

یوگوسلاوی و جنگ های آینده،

ناتو در حال فتح و اشغال همه ی جهان است،

قوانین اقتصادی یی که جنگ ها را به وجود می آورند،

جنگ گلوبال، آغاز شده است، و ...

کُلُن، در این مقاله توضیح می دهد که در عصر ارتباطات جمعی گسترده، قبل از آغاز هر جنگی، از دروغ های رسانه‌ای برای آماده سازی افکار عمومی، استفاده می شود. و این که:

آمریکا، از طریق وسایل ارتباط جمعی، بارها وبارها جنگ هایی را که تصمیم به برافروختنشان گرفته بود و گرفته است با دروغ هایی که بعداً رسوا شده اند و می شوند، «موجّه و مشروع»، جلوه داده است و می دهد.

و آن گاه، میشل کُلُن، 10 نمونه از این دروغ های رسانه یی را با اختصار تمام، اینچنین بر می شمارد:

یک: ویتنام: ۱۹۷۵ ـ ۱۹۶۴


دروغ رسانه ها:

درروزهای دوم وسوم ماه اوت، نیروهای ویتنام شمالی، درخلیج تانکن به کشتی های آمریکا یی حمله کردند.

آنچه بعداً معلوم شد:

هرگز چنین حمله‌ای درکار نبوده است. همه قضیه را کاخ سفید ساخته و پرداخته بود.(۱)

هدف اصلی: مانع استقلال ویتنام شدن. فرمانروایی آمریکا را بر منطقه تضمین کردن.

نتیجه ی کار: میلیونها قربانی. تولد نوزادان ناقص الخلقه برای نسل ها و نسل ها، براثراستفاده ی آمریکا ازAgent Orange (۲). مشکلات فوق العاده وخیم اجتماعی.

دوم :  Grenade   گرانادا  ۱۹۸۳


دروغ رسانه ها:

در این جزیره ی کوچک کاراییب، یک پایگاه نظامی برای شوروی ساخته شده است که زندگی پزشکان آمریکایی را به خطر می اندازد.

آنچه بعداً معلوم شد: این موضوع، کاملاً دروغ است. جزء به جزء، و قطعه به قطعه ی این دروغ را پرزیدنت ریگان ازخودش ساخته است.

هدف اصلی: مانع رفرم های اجتماعی و دموکراتیک نخست وزیر کشور، Bishop (که سرانجام به قتل رسید) شدند.

نتیجه ی کار: سرکوب وحشیانه. دوباره به چنگ واشنگتن گرفتار شدن کشور.

سه: پاناما: ۱۹۸۹

دروغ رسانه ها:

ضروری است که برای دستگیری «نوریگا»، رییس جمهوری پاناما، دست به کار شد. چون او مشغول کار قاچاق مواد مخدّر است.

آنچه بعداً معلوم شد:

نوریگا ـ که خودش مزدوروساخته و پرداخته ی سیا بود ـ در پایان تاریخ قرارداد مربوط به کانال پاناما، خواهان حق حاکمیت پاناما براین کانال بود. چیزی که سیا نمی توانست آن را تحمل کند.

هدف اصلی: ادامه ی کنترل آمریکا براین مسیرارتباطی استراتژیک.

نتیجه ی کار: بمبارانی که به وسیله ی آمریکا انجام شد، بین دوهزارتا چهارهزارشهروند عادی را به قتل رسانید. بدون آن که رسانه ها این موضوع را به روی خود بیاورند.

چهار: عراق: ۱۹۹۱

دروغ رسانه ها:

عراقی ها وسایل ویژه ی نگهداری کودکان را ازیک زایشگاه در«کویت سیتی» به سرقت برده اند.

آنچه بعداً معلوم شد: امیر کویت، به یک کمپانی بسیار بزرگ و مشهور روابط عمومی به نام Hill & Knowlton برای سرهم کردن این دروغ، پول پرداخته بود. (۳)

هدف اصلی: ایجاد مانع بر سر مبارزه ی کارسازبا اسراییل. جلوگیری ازاستقلال خاورمیانه ازآمریکا.

نتیجه ی کار: کشته شدن تعداد بی شماری انسان در جریان جنگ. برقراری یک تحریم کامل و بی وقفه برای سالیان دراز. تحریم حتی دارو و درمان.

پنج: سومالی: ۱۹۹۳

دروغ رسانه ها:

آقای برنارد کوشنر، خودش را به عنوان یک قهرمان «دخالت های انسان دوستانه»، درصحنه ی تئاتر جهانی به نمایش می گذارد. (۴)

آنچه بعداً معلوم شد: چهارموسسه ی آمریکایی، یک چهارم زمین های دارای منابع نفت را درسومالی خریداری کرده بودند.

هدف اصلی: کشوری را که به لحاظ نظامی، دارای موقعیت استراتژیک است تحت کنترل خود در آوردن.

نتیجه ی کار: آمریکا نتوانست به هدف خود دست یابد؛ ولی منطقه را درهرج ومرجی طولانی و همچنان مستمر، فرو برد.

شش: بوسنی: ۱۹۹۵ ـ ۱۹۹۲

دروغ رسانه ها:

کمپانی آمریکایی روابط عمومی Ruder Finn و برنارد کوشنر، نمایشی به راه انداختند مبنی براین که «صرب» ها اردوگاه های مرگ، برپا کرده اند.

آنچه بعداً معلوم شد: کمپانی آمریکایی، و برنارد کوشنر، دروغ می گفتند. اردوگاه مورد اشاره ی آن ها، اردوگاه زندانیانی بود که درآنجا برای تبادل اسرا نگاه داشته شده بودند. رییس جمهوری بوسنی، «عزت بگویچ»، این موضوع را مورد تأیید قرار داد.

هدف اصلی: حکومت وقت یوگوسلاوی، که به نظر آمریکا بیش از اندازه به سمت چپ گرایش داشت، می بایست درهم بشکند. سیستم اجتماعی آن می بایست منهدم شود. منطقه می بایست تحت نفوذ کمپانی های چند ملیتی قرار بگیرد. دانوب و راه های استراتژیک بالکان می بایست تحت کنترل در آیند.

نتیجه ی کار: چهار سال جنگ مصیبت بار و وحشتناک میان همه ی ملیت های موجود (مسلمان، صرب، و کروآت).تحریک ها وآتش افروزی ها به وسیله ی برلن انجام می شد، و به وسیله ی واشنگتن دامنه می یافت.

هفت: یوگوسلاوی: ۱۹۹۹

دروغ رسانه یی:

صرب ها در مورد آلبانی های کوسوو مرتکب نسل کشی شده اند.

آنچه بعداً معلوم شد: ناتو چنین دروغی را ازخودش ساخته بود. واین موضوع را سخنگوی رسمی ناتو، Jamie Shea تأیید کرد.

هدف اصلی: تحمیل کردن فرمانروایی ناتو بر بالکان. ناتو را ژاندارم جهان کردن. یک پایگاه نظامی آمریکایی در کوسوو برپا ساختن.

نتیجه ی کار: دوهزار قربانی بر اثر بمباران های ناتو. نسل کشی در کوسوو به وسیله ی UCK (ارتش آزادسازی کوسوو) با حمایت و پوشش ناتو.

هشت: افغانستان: ۲۰۰۱


دروغ رسانه یی:

بوش می خواهد انتقام ۱۱ سپتامبر را بگیرد؛ و بن لادن را دستگیر کند.

آنچه بعداً معلوم شد: در افغانستان، کوچکترین نشانه یی از وجود شبکه ی برپا کننده ی حمله ی ۱۱ سپتامبر به دست نیامد. در هر حال، طالبان اعلام آمادگی کرده بودند که بن لادن را تحویل بدهند.

هدف اصلی: مرکز استراتژیک آسیا می بایست تحت استیلا قرار بگیرد. یک خط لوله برای کنترل منابع استراتژیک آسیای جنوبی می بایست کشیده شود.

نتیجه ی کار: اشغال بسیار دراز مدت و همچنان مستمر افغانستان. رشد روزافزون تولید و قاچاق تریاک.

نُه: عراق: ۲۰۰۳

دروغ رسانه ها:

صدام، سلاح های انهدام جمعی خطرناک در اختیار دارد. این را کالین پاول، درحالی که یک لوله ی آزمایشگاه هم دردست داشت اعلام کرد.

آنچه بعداً معلوم شد: کاخ سفید به سرویس های خود دستور داده بود که گزارش ها را تحریف کنند؛ و یا از خودشان گزارش های دروغ بسازند.

هدف اصلی: تمام نفت عراق می بایست در اختیار آمریکا قرار بگیرد تا او بر رقیبان خودش همچون اروپا، ژاپن، چین و ... برتری داشته باشد، و بتواند با شانتاژ، از آن ها اخّاذی کند و باج سبیل بطلبد.

نتیجه ی کار: عراق، غرق در بربریت شد. زنان به گذشته و تاریکی و ارتجاع، باز رانده شدند.

دَه: ونزوئلا ـ اکوادر: ۲۰۰۸

دروغ رسانه ها:

چاوزحامی تروریسم است. سلاح وارد می کند. دیکتاتور است. (البته به نظر می رسد که بهانه ی مناسب و مرجّح، هنوز انتخاب نشده باشد.)

آنچه تا این لحظه، دروغ بودنش معلوم شده است: چاوز، برروی مردم خود آتش می گشاید. چاوز، ضد یهودی است. چاوز، میلیتاریست است... اما، اهریمن نمایی از چاوز، همچنان ادامه دارد.

هدف اصلی: کمپانی های چند ملیتی آمریکا می خواهند کنترل خود را بر نفت و ثروت های دیگر آمریکای لاتین حفظ کنند. آمریکا از تحولات اجتماعی رهایی بخش و دموکراتیک در آمریکای لاتین می ترسد و می خواهد مانعشان شود. (۵)

نتیجه ی کار:

واشینگتن، مشغول یک جنگ گلوبال علیه آمریکای لاتین است: کودتا ها. خرابکاری های اقتصادی. شانتاژ. گسترش پایگاه های نظامی در نزدیکی منابع ثروت طبیعی...

به طور خلاصه

پیش از آن که هر جنگی شروع شود، با دروغ های رسانه‌ای، زمینه اش را آماده می کنند. و هنوز خیلی مانده است تا لیست ما کامل شود!

جلوگیری کردن از جنگ، با برداشتن نقاب ـ به گونه‌ای هرچه سریع تر و هر چه گسترده تر ـ از چهره ی دروغ سازی های رسانه‌ای است که امکان پذیر خواهد بود.

پی نوشت: 

۱ ـ ماجرای موسوم به «درگیری های تنگه ی هرمز» در چند ماه پیش را، ناظران مختلف، با همین ماجرای «درگیری های خلیج تانکن» مقایسه کرده اند.

مقاله ی آلن درنو درهمین رابطه، که در همان زمان به ترجمه ی همین قلم با عنوان « از خلیج تانکِن در ۱۹۶۴ تا خلیج فارس در ۲۰۰۸ » منتشر شد:

http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/iran-tonkin.html

۲ ـ Agent Orange نامی است که به یک ترکیب شیمیایی خطرناک و سرطانزای ضد گیاهی داده شده است که آمریکا در سال های جنگ ویتنام از آن علیه مردم ویتنام استفاده کرد؛ و تا هم اکنون، آثار آن و بازمانده های آن در جان نسل های پیاپی ویتنامی، به طور مستمر، از ویتنامیان، قربانی می گیرد ـ م.

۳ ـ ماجرا به صورت اختصار، از این قرار است که بعد از اشغال کویت به وسیله ی صدام حسین در سال ۱۹۹۰ آمریکا برای شروع جنگ [جنگ اول با عراق ] نیاز داشت که افکار عمومی جهان را آماده کند.

امیر فراری کویت، با پرداختن ده میلیون دلار به کمپانی Hill & Knowlton ترتیبی داد که خانمی که گویا دختر خود این امیر بود، در کنگره ی آمریکا حاضر شود و برای نمایندگان کنگره، شهادت بدهد که خودش دیده است که سربازان عراقی، برای سرقت وسایل ویژه ی نگاه داری کودکان، کودکان را به روی زمین پرت کرده اند و وسایل را برده اند.

فیلم این ادای شهادت در کنگره ی آمریکا، بلافاصله در ابعاد وسیع در تلویزیون های جهان پخش شد تا مردم را تحت تأثیر قرار دهد ـ م.

۴ ـ برنارد کوشنر، پس از خیانت به حزب خود، حزب سوسیالیست فرانسه (که گرفتار بحرانی شدید است) و پذیرش پست وزارت امور خارجه در کابینه ی رییس جمهوری راستگرای به شدّت متمایل به جرج بوش، ماهیت خود را با تهدید بی شرمانه ی ملت ایران، بیشتر از پیش به نمایش گذاشت.

قسمتی از نوشته ی بسیار پر لطافت خانم آنیِس مایار در این رابطه:

من نمی توانم این را برتابم که حکمرانانی که به مشروعیّتی فخر می فروشند که در یک دموکراسی فاسد و تباه شده در هلهله ی جشن و پایکوبی اهریمنی زور و ثروت و رسانه های ارتباط جمعی کسب کرده اند، خود را مجاز بدانند که هزار مرگ و هزار رنج و درد را به نام من، به دیگران وعده دهند...

امروز، دیگر ماسک از چهره ی برنارد کوشنر فرو افتاده است. او از قول ما، و به نام ما، بدترین بد را به مردمی وعده می دهد که اصلی ترین گناهشان نشستن بر سر ذخایر سرشاری است از آن سرمایه ی سیاهی که در تمام کره ی زمین، همه دیوانه وار هوسش را دارند...

این دعوا ها که عدّه یی می کوشند تا در کلّه ی ما فروکنندشان و به خورد ما بدهندشان، دعوا های ما نیست. این همه، دعوا های گردن کلفت های چند ملیّتی انرژی و سلاح است، که زباله دانی هایی به نام رسانه های ارتباط جمعی را، و عروسک های خیمه شب بازی را، در همه جای جهان، تغذیه می کنند... 

مترجم:‌محمد علی اصفهانی 



روزنامه الحیات چاپ لندن مدعی شد
براساس جزئیات منتشر شده، بازرگانان اسلحه و تسلحیات از اسرائیل تلاش کردند قطعات و تجهیزات هواپیماهای فانتوم (اف 4) را به ایران بفروشند. این اقدام برخلاف تحریم های موجود علیه ایران است.
روزنامه الحیات چاپ لندن در گزارشی به قلم خبرنگار خود در اسرائیل نوشت: ماموران دولتی در یونان محموله های صادراتی قطعات هواپیما از اسرائیل به ایران را کشف و توقیف کرده اند. 

به گزارش عصرایران، الحیات اضافه کرد: شماری از رسانه های بین المللی نوشته اند میان برخی شرکت های تسلیحاتی اسرائیل و شماری از شهروندان ایرانی در زمینه خرید و فروش قطعات هواپیما ارتباط بوده است.

اسرائیل در برابر این خبر، از تکذیب یا تایید رسمی این موضوع خودداری کرد.

براساس جزئیات منتشر شده، بازرگانان اسلحه و تسلحیات از اسرائیل تلاش کردند قطعات و تجهیزات هواپیماهای فانتوم (اف 4) را به ایران بفروشند. این اقدام برخلاف تحریم های موجود علیه ایران است. 

این موضوع به هنگام بررسی های آژانس تحقیقات جرایم امنیت ملی آمریکا (اچ اس آی) و واحد تحقیق در جرایم مالی و اقتصادی یونان (اس دی او ایی) کشف شد.

در بخشی از این گزارش آمده است: در دو سال 2012 و 2013 در یونان بسته های حاوی قطعات هواپیما کشف شد. این بسته ها در حال ارسال از منطقه "جبعات عاده - بنیامینا" اسرائیل به ایران از طریق واسطه شرکت یونانی TASSOS KARRASSA بودند.

بازرسان معتقدند این شرکت یونانی، شرکت جعلی است که از سوی بازرگانان اسلحه در اسرائیل ایجاد شده است.



یک روزنامه اردنی مطرح کرد:
گفته می شود دلیل اصلی کناره گیری غیرمنتظره و ناگهانی مقتدی صدر روحانی شیعه عراقی و رهبر جریان صدر از سیاست هم اطلاع او از تصمیم ایران برای حمایت از دوره جدید نخست وزیر نوری مالکی است.
یک روزنامه اردنی نوشت: ایران به تازگی به گروه های سیاسی عراق اطلاع داده است از ادامه نخست وزیری نوری مالکی برای دوره چهار ساله سوم حمایت می کند.

به گزارش عصر ایران، روزنامه العرب الیوم چاپ امان اضافه کرد: ایران معتقد است نوری مالکی همچنان باید در قدرت باقی بماند.  او تاکنون دو دوره 4 ساله و در مجموع 8 سال را در کاخ نخست وزیر عراق حضور داشت.

گفته می شود دلیل اصلی کناره گیری غیرمنتظره و ناگهانی مقتدی صدر روحانی شیعه عراقی و رهبر جریان صدر از سیاست هم اطلاع او از تصمیم ایران برای حمایت از دوره جدید نخست وزیر نوری مالکی است.

مقتدی صدر یکی از مهمترین منتقدان عملکرد مالکی و سرسخت ترین مخالف تمدید دوره نخست وزیری وی بود. او بارها تلاش کرد با همراهی برخی احزاب شیعه و کردستان عراق، نوری مالکی را از نخست وزیری برکنار کند اما موفق به این اقدام نشد.

روزنامه العرب الیوم به نقل از یکی از اعضای ارشد حزب مجلس اعلای اسلامی عراق نزدیک به تهران نوشت: ایران به صراحت وارد این موضوع شد و تصمیم قطعی و نهایی خود را در حمایت از ادامه دوره نخست وزیری مالکی برای سومین دوره اتخاذ کرد.

"همام حمودی" عضو کادر رهبری حزب مجلس اعلای اسلامی هم قبل از این نوری مالکی را مرد عرصه های سخت توصیف کرده و گفته بود: نوری مالکی ثابت کرده است حضوری فعال و تاثیرگذار در مدیریت بحران ها و حل آنها دارد.

همچنین در میان گروه های سیاسی شیعه عراق، مسئله ادامه نخست وزیری نوری مالکی نهایی شده است.

نوری مالکی  متولد 1950 در کربلا رهبری تشکل سیاسی - مذهبی حزب الدعوه عراق را برعهده دارد. او از سال 2006 تاکنون در سمت نخست وزیری عراق قرار دارد.





رابطه با آمریکا؛
شاهد آن هستیم که برخی جریان‌ها در دولت یا حاشیه آن ایده‌ی برقراری رابطه مجدد بین ایران و آمریکا را در سر می‌پرورانند و این در حالی است که تجربه این سی ساله نشانگر بی ثمر بودن، اکثر ارتباطاتی است که در قالب نامه‌نگاری یا ملاقات‌های دوجانبه رسمی یا غیر رسمی بین مقامات ایران و آمریکا رخ داده است.
گروه سیاسی مشرق - مسئله نوع مواجهه و تعامل ایران با آمریکا، یکی از لغزش‌ها و مسائل حاشیه‌ساز دولت‌ها در طول حیات جمهوری اسلامی به حساب می‌آید. با وجود اینکه در طول این سه دهه شیب دشمنی دولت آمریکا نسب به دولت و مردم ایران افزایش پیدا کرده است، شاهد آن هستیم که برخی جریان‌ها در دولت یا حاشیه آن ایده‌ی برقراری رابطه مجدد بین ایران و آمریکا را در سر می‌پرورانند و این در حالی است که تجربه این سی ساله نشانگر بی ثمر بودن، اکثر ارتباطاتی است که در قالب نامه‌نگاری یا ملاقات‌های دوجانبه رسمی یا غیر رسمی بین مقامات ایران و آمریکا رخ داده است.

در همین راستا پاسخ رئیس جمهور به سؤال یکی از شبکه‌های تلویزیونی سوئیس در حاشیه اجلاس داووس در رابطه با احتمال بازگشایی مجدد سفارت آمریکا بهانه‌ای برای ذوق زدگی برخی رسانه‌های اصلاح طلب شد.

از مذاکرات پنهانی تا ذوق زدگی از بازگشایی سفارت

روحانی در مصاحبه با شبکه دولتی آرتی اس سوئیس در پاسخ به سؤالی مبنی بر امکان بازگشایی مجدد سفارت آمریکا در تهران گفته بود: "هیچ دشمنی تا ابد پایدار نمی ماند، همچنین هیچ دوستی نیز ابدی نیست. بنابراین باید دشمنی ها را به دوستی تبدیل کنیم. البته این تلاش نیاز به اعتماد سازی از دو طرف دارد. ایران در واقع دست دوستی و صلح به سوی همه کشورهای دنیا دراز کرده است و خواهان روابطی دوستانه و خوب با همه کشوهاست"[1]

مسئله‌ای که خیلی زود ذوق زدگی رسانه‌های اصلاح‌طلب و تلاششان برای بازگشایی مجدد سفارت آمریکا در کشور را بی مورد جلوه داد، تهدید نظامی وزیر خارجه آمریکا در جواب به حسن نیت رئیس جمهور ایران است (چیزی که روند اعتماد سازی میان دو کشور را با خدشه مواجه میکند). جان کری در مصاحبه با شبکه العربیه مدعی شده بود که اگر ایران به تعهدات هستهای خود پایبند نباشد و آن را نقض کند گزینه نظامی فورا بازخواهد گشت.[2] 

از مذاکرات پنهانی تا ذوق زدگی از بازگشایی سفارت

این نوع برخورد آمریکا در مواجهه با ایران مختص این زمان نیست و در سی پنج سال گذشته شاهد این بوده‌ایم که اکثر ارتباطات و برخوردهای رسمی یا غیر رسمی که بین مقامات دو کشور رخ داده است بدون نتیجه و فایده برای مردم ایران بوده است. 


دولت موقت و قطع روابط

با وجود تعامل مناسب و اعتماد کامل دولت موقت به مقامات آمریکایی و علی‌رغم اعتراضات گسترده مردمی برای استرداد شاه و اموالش به ایران، دولت آمریکا با اقامت محمدرضا پهلوی در آمریکا موافقت می‌کند. هم زمان مهندس بازرگان از لزوم ایجاد رابطه حسنه بین ایران و آمریکا صحبت می‌کند و در مقاطع زمانی مختلف با مقامات آمریکایی دیدار هایی را ترتیب می دهد. در این رابطه، کاردار سفارت آمریکا در ایران، راجع به اشتیاق بازرگان به حفظ روابط دوستانه با آمریکا می‌نویسد: «مناسبات حسنه با ایالات متحده از اعتقادات شخصی نخست وزیر است؛ هنگامی که دادن پست وزارت خارجه به یزدی مورد بحث بود، نخست‌وزیر از یزدی درباره‌ی این نکته پرسیده بود تا اینکه اطمینان حاصل کرد که یزدی از مناسبات دوستانه با آمریکا پشتیبانی می کند»[3]


از مذاکرات پنهانی تا ذوق زدگی از بازگشایی سفارت

مهدی بازرگان در دیدار با سولیوان سفیر آمریکا در ایران

خاطره منفی ایرانیان نسب به دخالت و جاسوسی عوامل آمریکا در ایران در کنار عدم اطمینان به دولت موقت -به دلیل وابستگی و ارتباطاتی که با سفارت آمریکا در ایران داشتند- نگرانی‌هایی در بین دانشجویان پیرو خط امام ایجاد کرده بود. سفر مهندس بازرگان به الجزایر و دیدار با برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا در 12آبان 58 عامل محرکی شد برای تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام و به تبع آن قطع کامل روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا.


رابطه با آمریکا در چارچوب نامه‌نگاری

تسخیر سفارت آمریکا در ایران و اخراج دیپلمات‌های ایرانی از آمریکا عملاً به پایان پذیرفتن روابط رسمی ایران و آمریکا منجر شد. اما ارتباطات غیر رسمی برخی از مسئولین و شخصیت‌ها در غالب نامه نگاری و دیدارهای پنهانی حاشیه‌هایی را بوجود می‌آورد.

از مذاکرات پنهانی تا ذوق زدگی از بازگشایی سفارتیکی از این نامه‌های پنهای توسط صادق خرازی معاون وزارت خارجه در زمان دولت محمد خاتمی و بعد از حمله آمریکا به عراق نوشته شد که "دنیس رایس" ستون نویس مجله آمریکایی "نیوز ویک" و مشاور ارشد جرج بوش پدر و پسر در امورخاورمیانه بعد از چند سال در یکی از مقالات خود به افشای آن می‌پردازد:

«تاریخ نشان داده حکومت ایران در مقاطعی در قبال فشار سیاسی بین‌المللی جواب دلخواه را داده است. برای مثال در سال 2003 پس از نابودی ارتش عراق توسط نیروهای آمریکایی، دولت وقت از طریق سفیر سوئیس در ایران پیامی به واشنگتن ارسال کرد تا با این کار نگرانی‌های آمریکا را درباره برنامه‌های تسلیحاتی تهران و حمایت ایران از حزب‌الله و حماس تا حدی تخفیف دهد»[4]

بعد از افشای این نامه صادق خرازی ناچار به موضع‌گیری در رابطه با این نامه شد و در جلسه بررسی سیاست خارجی دولت هشتم در بنیاد باران اظهار داشت: « در سال 2003م دیوار بی اعتمادی بلندی میان ایران و آمریکا وجود داشت و هر لحظه ممکن بود آمریکا به ما حمله کند(!)، به همین خاطر به پیشنهاد من دولت هشتم نامه‌ای به آمریکا نوشت و همراهی‌اش با برخی سیاست های خاورمیانه ای آمریکا مثل سازش در فلسطین و لزوم تبدیل حزب الله لبنان به یک حزب سیاسی و شفاف سازی فعالیت های هسته ای ایران را اعلام کرد»

نوشتن نامه به مقامات آمریکایی در دولت نهم نیز ادامه پیدا کرد اما به صورت رسمی و علنی. با وجود اینکه نامه احمدی‌نژاد به جرج بوش در سال 85 اولین مکاتبه رسمی بین رؤسای جمهور ایران و آمریکا بعد از انقلاب محسوب می‌شد، مقامات آمریکایی اعلام کردند که این نامه کمکی به حل مناقشات بین ایران و آمریکا نمی‌کند و بیشتر به اقدامی ایدئولوژیک برای اثبات دیدگاه‌های جمهوری اسلامی شبیه است تا برنامه‌ای برای حل اختلافات بین ایران و آمریکا. با روی کار آمدن اوباما، احمدی نژاد دو نامه نیز به او نوشت که البته بی جواب ماند.[5]

نامه‌نگاری های داخلی نیز سنخ دیگری از تلاش برخی مسئولین کشور برای شروع مجدد رابطه ایران و آمریکا را نشان می‌دهد. دو نامه هاشمی رفسنجانی و سعید رجایی خراسانی نماینده سابق ایران در سازمان ملل متحد خطاب به امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، مشخصاً به همین منظور نوشته شده است.

هاشمی رفسنجانی در گفتگو با فصلنامه مطالعات بین‌المللی که در بهار سال 91 چاپ شد صحبت از نامه خود به امام خمینی(ره) در اواخر عمر ایشان می کند:

« من در سال‌های آخر حیات امام (ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، این‌ها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است این‌ها به صورت معضلی سد راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسایل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت بر‌تر دنیاست. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آن‌ها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آن‌ها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آن‌ها را پذیرفتیم، تمام است» [6]

از مذاکرات پنهانی تا ذوق زدگی از بازگشایی سفارتنامه‌ای شبیه به نامه هاشمی رفسنجانی نیز توسط رجایی خراسانی در اوایل دوران رهبری مقام‌معظم رهبری خطاب به ایشان نوشته شده است که منوچهر محمدی از اساتید دانشگاه و مشاور منچهر متکی در دوران تصدی وزارت خارجه در رابطه با این نامه می‌گوید:

«من به محض مطالعه اظهارات آقای هاشمی در مورد نامه‌ای که به حضرت امام نوشتند به یاد نامه‌ای افتادم که آقای رجایی خراسانی در اوایل دوره رهبری مقام معظم رهبری به ایشان نوشته بودند. مضمون آن نامه دقیقا با نامه‌ای که آقای هاشمی از آن یاد می کنند، یکسان است. آقای رجایی خراسانی در نامه خود به مقام معظم رهبری نوشتند که آمریکا تنها ابر قدرت جهان است و ایران توان برخورد با دولت آمریکا را ندارد و بهتر است که با آمریکا کنار آمده و جایگاه خود را در سلسله مراتبی که آمریکا آن را تعریف می‌کند پیدا نماید»[7]


دیدارهای غیر رسمی

جنجالی ترین دیدار غیر رسمی بین مقامات ایران و آمریکا مربوط به سفر هیات آمریکایی به سرپرستی مک فارلین مشاور امنیت ملی آمریکا به ایران است. این سفر که نتیجه چند دوره مذاکره در ارتباط با کمک ایران برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان در عوض خرید تسلیحات نظامی بود با هدایت و هماهنگی "کنگرلو"مشاور ارشد میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس وقت انجام شد.

به عقیده برخی از کارشناسان این سفر که قرار بود در سطح مقامات و مسئولین سطح پایین حول محور آزادی گروگان‌ها و خرید سلاح محدود شود، توسط برخی مذاکره کنندگان به مسائل کلان‌تر در روابط ایران و آمریکا هدایت شد که در نهایت موفقیت آمیز نبود. با این وجود بعد از این سفر نیز از طریق کانال‌های دیگر مثل علی هاشمی (برادر زاده اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس وقت) تلاش هایی برای از سر گیری ارتباط صورت گرفت که به نتیجه‌ای نرسید.


دیدار "رایان کراکر" با سه دیپلمات ایرانی

یکی از دیدارهای غیر رسمی که کمتر در رسانه ها به آن پرداخته شد، دیدار سه دیپلمات ایرانی با "رایان کراکر" دیپلمات کهنه کار آمریکایی و سفیر سابق آمریکا در افغانستان و عراق است. آن گونه که رایان کراکر در خاطرات خود نوشته و دولت خاتمی هیچ گاه تکذیبش نکرد، هفته نخست اکتبر2001 و درست بعد از اظهارات جرج بوش در رابطه با حوادث 11 سپتامبر مبنی بر اینکه "یا با مایید یا با تروریست‌ها"، سه دیپلمات ایرانی به ژنو رفته و با کراکر درباره نحوه همکاری تهران-واشنگتن در جنگ با تروریسم دور یک میز نشستند. کراکر هیچ وقت به نام این سه دیپلمات اشاره‌ای ندارد و فقط گفته که هر سه تحصیل کرده آمریکا بوده‌اند. [8]

از مذاکرات پنهانی تا ذوق زدگی از بازگشایی سفارت
کراکر هیچ وقت به نام این سه دیپلمات اشاره‌ای ندارد و فقط گفته که هر سه تحصیل کرده آمریکا بوده‌اند


دیدار "جلیلی" با معاون وزیر خارجه آمریکا

در چند سال اخیر نیز خبرهای تأیید نشده‌ای از دیدارهای محرمانه مقامات ایرانی و آمریکایی در رسانه‌ها پخش شده است. یکی از این خبرها مربوط به دیدار سعید جلیلی دبیر سابق شورای امنیت کشور با برنز معاون وزیر خارجه آمریکا بود که گفته می شود در حاشیه نشست ژنو در سال 2009 انجام شد.[9]


دیدارهای "خاجی" با "برنز" و "سولیوان"

از مذاکرات پنهانی تا ذوق زدگی از بازگشایی سفارتبراساس ادعای سایت المانیتور، برخی اسناد منتشر شده ویکی لیکس در سال 2009 به تلگراف سفیر آمریکا در عمان اشاره دارد که در آن از آمادگی ایران برای مذاکرات پنهانی با مقامات آمریکایی در این کشور خبر داده است.

بر اساس این گزارش این دیدارها بعد از پایان مذاکرات ایران و 1+5 در آلماتی قزاقستان و با سفر پنهانی دو تن از اعضای مذاکره کننده آمریکا به عمان و پیوستن "ویلیام برنز" و "جک سولیوان" مشاور امنیت ملی جوبایدن، معاون رئیس‌جمهور آمریکا آغاز می‌شود.

در این دیدارها سرپرستی هیأت ایرانی را "علی‌اصغر خاجی"، معاون وقت امور اروپا و آمریکای وزیر امور خارجه بر عهده داشته که به دلیل نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری در ایران، این مذاکرات نتوانست در مواضع دو طرف تغییری ایجاد کند.[10]



5 ملاقات "تخت‌روانچی" با مقامات آمریکایی

از مذاکرات پنهانی تا ذوق زدگی از بازگشایی سفارتبعد از روی کار آمدن حسن روحانی در ایران پنج دور مذاکره محرمانه بین مقامات ایران و آمریکا در عمان، نیویورک و ژنو برگزار شد. از طرف آمریکا "برنز"رهبری تیم را بر عهده داشت و از جانب ایران "تخت‌روانچی" تیم مذاکره کنند را هدایت می‌کرد که به ادعای سایت المانیتور در برخی مراحل مذاکرات، عراقچی نیز به تیم مذاکره کننده‌ی ایران ملحق می‌شد.

بر اساس همین گزارش "برنز، روانچی و اعضای تیم‌های آنها ابتدا در ماه آگوست در عمان دیدار کردند؛‌ سپس دستکم دو بار در ماه سپتامبر در نیویورک دیدار کردند – و مقدمات تماس تلفنی تاریخی بین روحانی و اوباما و نیز دیدار بین ظریف و کری را در سازمان ملل فراهم آوردند. آنها قبل از تداوم گفت‌وگوهای گروه ۱+۵ و ایران در ژنو در ماه اکتبر، بار دیگر در عمان دیدار کردند. سپس دو دور گفت‌و‌گوی دیگر در ماه نوامبر در ژنو، قبل و در حین مذاکرات ایران و ۱+۵، برگزار شد، مذاکراتی که منجر به انعقاد توافقنامه هسته‌ای موقت با عنوان برنامه اقدام مشترک در ۲۴ نوامبر گردید."[11]


مواضع جنجال آفرین رؤسای جمهور

به غیر از دیدارها و نامه نگاری های صورت گرفته بین مقامات ایرانی و آمریکایی، برخی از مواضع رسمی رؤسای دولت‌ها در مسئله رابطه با آمریکا باعث بروز واکنش‌هایی در داخل و خارج از کشور شده است.

پایان جنگ و روی کار آمدن هاشمی رفسنجانی در کنار کمک ایران در آزادی گروگان‌های آمریکایی گرفتار شده در لبنان و موضع بی طرف ایران در مسئله اشغال کویت توسط آمریکا، از تنش های موجود بین روابط ایران و آمریکا کاست. در همان زمان هاشمی با شبکه تلویزیونی CNN به گفت گو می‌نشیند که طبق گفته‌های خودش به دنبال شروع مذاکره با آمریکا بوده که محقق نشده است:

«می‌خواستم با آمریکا با شروطی که گذاشته بودم، مذاکره را شروع کنم که نتوانستم. نتوانستم غیر از این است که نخواستم»[12]

از مذاکرات پنهانی تا ذوق زدگی از بازگشایی سفارت + تصاویر // اماده انتشار

از مذاکرات پنهانی تا ذوق زدگی از بازگشایی سفارت + تصاویر // اماده انتشارنخستین پالس‌های خاتمی به آمریکا در چارچوب سیاست تنش زدایی‌اش را می توان در مصاحبه وی با شبکه سی‌بی‌اس آمریکا دانست. او در این مصاحبه با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران اصل تشنج زدایی را پیشه‏ کرده، در مورد ایجاد رابطه با آمریکا می‌گوید: «من مراتب احترام خود‏ را به ملت و مردم آمریکا اعلام می کنم و امیدوارم با مردم آمریکا در‏ آینده ای نزدیک ، سخن بگویم ولی از بدی هایی که سیاستمداران آمریکا در‏ پنجاه سال گذشته در حق ما روا داشتند متأسفم.» [13]

موضع گیری بعدی خاتمی که بازخوردهای بسیاری در کشور داشت، در مصاحبه وی با شبکه CNN رقم خورد که در آن از فروپاشی دیوار بلند بیاعتمادی سخن به میان آورده بود و از آتش زدن پرچم آمریکا اظهار تأسف کرده بود: « بنده هم در زمینه آتش زدن پرچم به هیچ وجه با آنچه که باعث جریحه دار‏ شدن احساسات ملت و رمز و نمونه ملیت یک کشور باشد موافق نیستم» [14]

از مذاکرات پنهانی تا ذوق زدگی از بازگشایی سفارت + تصاویر // اماده انتشارروی کار آمدن احمدی نژاد با گفتمان عدالت خواهی و استکبار ستیزی در سیاست خارجی، تنش‌های بین ایران و آمریکا را افزایش داد. اما این روند توسط دولت ادامه پیدا نکرد و وی در آخرین سفر خود در نیویورک حرف از مذاکره مستقیم و رودر رو با آمریکا به میان آورد: « بنده جزء کسانی هستم که معتقدم امکان تداوم این شرایط بین ایران و آمریکا وجود ندارد و باید این وضعیت بهبود یابد... دو کشور بزرگ، موثر و قدرتمند، 33 سال است که رودرروی یکدیگر قرار گرفته اند و اگر در این مدت هم افزا با یکدیگر عمل کرده بودند امروز شرایط بین المللی شکل دیگری داشت»[15]

دیگر مواضع جنجال‌آمیز

از مذاکرات پنهانی تا ذوق زدگی از بازگشایی سفارت + تصاویراما به غیر از مواضع رؤسای جمهور در رابطه با مذاکره و رابطه با آمریکا، می توان از دیگر مواضعی یاد کرد که در زمان خود جنجال های بسیاری ایجاد کرد.مقاله عطاالله مهاجرانی معاون پارلمانی وقت رئیس جمهور با عنوان«مذاکره مستقیم» که سال 69 در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید، از این دست مواضع است. مهاجرانی در قسمتی از مقاله نوشته بود: «جیمز بیکر، وزیر امور خارجه آمریکا در روز یکشنبه گذشته (۳۰ فروردین ۱۳۶۹اعلام کرد که آمریکا آماده است با مقامات ایرانی مستقیماً مذاکره نماید ،ممکن است بگوئیم به همین دلیل، فتنه ای در کار و توطئه ای برپاست و الا چگونه است که «بیکر» پیشنهاد مذاکره مستقیم را داده است. در هر حال این خود شیوه ای است که صرف نظر از سنجش سخن و موضوع، صرفاً به همین اعتبار که گوینده چه کسی است، می توان به سخن خط بطلان کشید و در پس هر حرفی، توطئه ای را کشف کرد.

به گمانم می توان از زاویه ای دیگر نیز، مذاکره مستقیم را سنجید و بین مذاکره مستقیم و غیرمستقیم طرف بهتر و یا لااقل آن که شرش کمتر است را برگزینیمبه گمانم اگر در شرایط ویژه ای که هستیم، مصلحت های کشور و انقلاب را بر سایر امور ترجیح ندهیم، بهره اش از دست رفتن فرصت ها برای انقلاب و کشور و ملتی خواهد بود که دشمنانش می خواهند فرصت های او را بگیرند و سال ها پس ازسال ها بگذرد و ما در وادی بازی با شعار، مثل بازی با یخ متوقف بمانیم.»[16]

از مذاکرات پنهانی تا ذوق زدگی از بازگشایی سفارت + تصاویرموضع محمدجواد لاریجانی عضو کمسیون سیاست خارجی مجلس پنجم و رئیس مرکز پژوهش‌ها در سال 75 نیز واکنش‌های فراوانی به دنبال داشت؛ لاریجانی در رابطه با مذاکره با آمریکا گفته بود: «اگر لازم باشد با شیطان در قعر جهنم هم مذاکره خواهیم کرد»[17]


جمع‌بندی

اشتباهات و ضعف دولت‌ها در سامان بخشیدن به مسائل و عدم باور به ظرفیت‌های درونی کشور برای حل مشکلات باعث شده جریان‌هایی در دولت و حاشیه آن به سمت مذاکره و به تبع آن برقراری رابطه با آمریکا بروند. اما تجربه تاریخی نشان داده است که این تعاملات و ارتباطاتی که صورت گرفته، نتیجه و اثر مثبتی برای دولت و مردم ایران نداشته است.

در مسئله مذاکرات هسته ای نیز برخی بدون توجه به تجربه‌های تاریخی کشور در تعامل با آمریکا، حل و فصل پرونده هسته‌ای را از طریق مذاکره و ایجاد رابطه مستقیم با آمریکا جستجو می کنند که در آخر و در آستانه مذاکرات جامع بین ایران و گروه 1+5 این افراد را به توجه به بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم آذربایجان توصیه می کنیم: "بعضى از مسئولین و دولتمردان - دولتمردان آن دولت، بعد هم دولتمردان این دولت - فکر میکنند در قضیّه‌ى هسته‌اى ما با آمریکایى‌ها مذاکره کنیم [تا] موضوع حل بشود؛ گفتیم خیلى خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاکره کنید؛ ولى در همان سخنرانى اوّل امسال گفتم من خوشبین نیستم؛ مخالفتى نمی‌کنم امّا خوشبین نیستم. ببینید مرتّب پى‌درپى اظهارات سخیف آمریکایى‌ها را؛ سناتور بى‌آبروى آمریکایى از صهیونیست‌ها پول می‌گیرد تا برود در مجلس سناى آمریکا به ملّت دشنام صریح بدهد، نه اینکه اهانت کند؛ دشنام میدهد. رؤساى کشورشان هم همین‌جور، در سطوح مختلف به ملّت ایران [اهانت کند] ."[18]



[1]-http://www.khabaronline.ir/%28X%281%29S%28n3khktezwanenbakhh0svnij%29%29/detail/334181/Politics/diplomacy

[2]- http://www.mehrnews.com/detail/News/2220326

[3]http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911119000663

[4]http://inn.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=2&Id=10334&Rate=0

[5]- http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2006/05/060508_waa_wmt_ahmadiletter.shtml

[6]http://tarikhirani.ir/fa/news/4/bodyView/2017

[7] -http://khabaronline.ir/print/207318/Politics/parties?model=WebUI.Models.Details.DetailsPageViewModel

[8]http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920926001077

[9]- http://www.entekhab.ir/fa/news/81695

[10]- http://jahannews.com/vdchq-nxq23nxkd.tft2.html

[11] - همان

[12]http://tarikhirani.ir/fa/news/4/bodyView/2017

[13]- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920926001077

[14] - همان

[15] - http://www.mehrnews.com/TextVersionDetail/1705335

[16]- http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13901014000243

[17]- صفحه 8 روزنامه اعتماد، شماره 2554، 8/9/91

[18] http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=25343


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد