سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



آمریکا بر سر دوراهی؛
بر عکس آل‌سعود که تروریست‌های تکفیری را ساماندهی و بحران خاورمیانه را تشدید می‌کنند، در میان شیعیان چنین رویکردی وجود ندارد. شیعیان، کنش‌گرانی اجتماعی‌اند که تنها درصدد تأمین حقوق مدنی خود هستند و همه تاکتیک‌ها و چارچوب‌های فعالیت‌‌های‌شان مدنی است.
گراهام فولر: آمریکا به نفعش هست با اسلام شیعی کنار آید تا اسلام سعودی‌ها / اماده انتشار /اماده /آماده / آمادهگروه بین‌الملل مشرق - "گراهام فولر" استاد علم ادیان در دانشگاه نیویورک و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی خاورمیانه، در مقاله‌ای با عنوان«شیعیان؛ مسلمانان فراموش‌شده» به صورت نظری و مستدل نشان می‌دهد که رویکرد آمریکا در نزدیکی و دنباله‌روی به کشورهایی مانند عربستان اشتباه است زیرا پتانسیل این کشور برای پرورش نیروهای تکفیری خطرناک در جهان ضربات سختی به منافع آمریکا و نیز سایر کشورهای جهان وارد خواهد کرد. 

طبق این تحلیل در مقابل ایدئولوژی کشورهایی مانند عربستان بر مبنای تغذیه فکری و مالی نیروهای رادیکال افراطی، مذهب شیعه دارای ساختارهای دموکراتیک و مدنی است و رویکرد افراط گرایی مسلحانه را نمی توان در بستر آموزه های آن یافت.  

نگاه جامعه‌شناسانه به ساختار داخلی عربستان سعودی حاکی از آن است که این کشور همچون بسیاری از کشورهای عربی منطقه فاقد مشروعیت سیاسی لازم برای تداوم ثبات سیاسی است و به گفته "بهجت کورانی"، متخصص جهان عرب، در چارچوب نظام‌های "استبدادی قبیله‌ای سلسله‌ای" طبقه‌بندی می‌شود که همواره خالی از مقوله مشارکت شهروندان در قدرت سیاسی بوده است. 

با بررسی وضعیت شیعیان عربستان صحت گفته‌های کورانی تأیید می‌شود چرا که شیعیان عربستان سعودی پس از شیعیان عراق، بزرگ‏ترین جامعه شیعی عرب را در خلیج فارس تشکیل می‏‌دهند. تبعیض‌های مختلف در طول زمان گویای این واقعیت بوده که شیعیان همواره در فشار بوده و نمی‌توانند بسان شهروندان عربستان از حقوق اولیه‌ خود بهره‌مند گردند و فراتر از آن به منصب‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست یابند. 

این در حالی است که سیاست در عربستان نتیجه اتحاد پادشاهی با جنبش وهابی بوده و شالوده دولت سعودی را به وجود آورده است. جالب اینجاست که گروه‌های ناسیونالیست عرب که عموماً جلوه‌هایی از رادیکالیزم سیاسی سنی را بر منطقه حاکم کرده بودند، شیعیان را از عناصر اصلی معمای امنیتی منطقه می‌دانستند.
گراهام فولر: آمریکا به نفعش هست با اسلام شیعی کنار آید تا اسلام سعودی‌ها / اماده انتشار /اماده /آماده / آماده
به همین دلیل بود که در دهه 1980، رژیم‌های موجود حوزه خلیج فارس از ناحیه مردم کشور خود احساس تهدید می‌کردند. در بین گروه‌های اجتماعی که نگرانی‌های امنیتی را برای حاکمان مستبد کشورهای عرب‌نشین حوزه خلیج فارس ایجاد می‌کردند، شیعیان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بودند. رژیم‌های سیاسی حوزه خلیج فارس از این موضوع نگران بودند که آیا انقلاب مردمی ایران می‌تواند احساسات انقلابی ضد حکومتی را در منطقه ایجاد کند؟ 

در این میان سیاست آمریکا هم از چارچوبی همچون رفتار کشورهای عرب با شیعیان پیروی کرده است یعنی تمام تلاش خود را برای نزدیکی به شیوخ و آل سعود به کار بسته و در مقابل همواره در اهداف شیعیان اختلال ایجاد کرده است. حال این اختلال ممکن است در راستای رویکرد دشمنانه نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران باشد و یا در حمایت از حکومت‌های عرب برای سرکوب و تحت فشار نهادن اقلیت‌های شیعی.

در هر صورت نکته حائز اهمیت آنکه اشتباه جبران‌ناپذیر آمریکا در حمایت بی‌چون و چرا از عربستان، نه تنها بارها در عمل ثابت شده بلکه نظریه پردازانی چون فولر نیز بروشنی آن را بیان کرده‌اند. 
گراهام فولر: آمریکا به نفعش هست با اسلام شیعی کنار آید تا اسلام سعودی‌ها / اماده انتشار /اماده /آماده / آماده
گراهام فولر
گراهام فولر در مقاله «شیعیان، مسلمانان فراموش‌شده جهان عرب»، یادآور می‌شود که شیعیان در عراق، بحرین و عربستان، گروه‌های اجتماعیی محسوب می‌شوند که به آنها هیچ اعتنایی نشده است و حداقل در 200 سال گذشته یک نوع نهادهای ایدئولوژیک نهفته در زیرساخت‌های اجتماعی بوده‌اند. 

وی تأکید می کند که این تبعیض واضح در حالی است که حرکت انقلابی شیعیان حرکتی است که منطبق با سیاست‌های انقلابی مسلحانه و تروریسم مد نظر آمریکا نیست.

فولر معتقد است بر عکس آل‌سعود که نیروهای تکفیری را ساماندهی می‌کنند و بحران جاری در خاورمیانه را به وجود آورده‌اند، در میان شیعیان چنین رویکردی وجود ندارد. شیعیان نیروهای اجتماعی هستند که تنها درصدد حقوق مدنی است، تاکتیک‌شان مدنی است و چارچوب فعالیت‌شان نیز مدنی است. 

فولر تصریح می‌کند که رویکرد شیعیان حوزه خلیج فارس، رویکرد انقلابی مبتنی بر الگوی جنگ مسلحانه نیست بلکه نیروهای حاشیه‌ای هستند که تضاد آنها با نظام‌های سیاسی خودشان است.

گراهام فولر در این ارتباط بیان می‌دارد که طی سال‌های گذشته، شیعیان آموخته‌اند که از الگوی متقاعدسازی مسلمانان سنی استفاده کنند. آنان تلاش دارند تا حسن نیت خود را به مسلمانان اهل سنت اثبات کنند

بنابراین بیش از آنکه عملیاتی مسلحانه و مخرب را برای عمل خود انتخاب کنند، بحث و استدلال را در میان خود تقویت کرده‌اند. با این حال آمریکا سیاستی مبتنی بر تقسیم کار با کشورهای پرورش‌دهنده نیروهای تکفیری مانند عربستان را برگزیده است. این تقسیم کار در بحران سوریه بخوبی قابل رؤیت است. 

آمریکا با عربستان در براندازی بشار اسد متحد شده، اما اینکه نیروهای شبه‌طالبان و القاعده که حاصل آموزه‌های وهابی عربستان است، ظهور پیدا کنند، برایش قابل پذیرش نیست. این امر نتیجه تناقضی است که آمریکا در سیاستهای خود آن را حمل می کند.  یعنی با اینکه ادعای مبارزه و جنگ با نیروهای تکفیری را دارد اما در عمل با کشوری که آنها را میپروراند و تغذیه فکری و مالی می کند، متحد شده است. 

فولر با اشاره به منافع آمریکا، سیاست این کشور در رابطه با اتحاد با عربستان و دشمنی با شیعیان را به زیان آن دانسته و معتقد است واشنگتن در دراز مدت به انرژی نیاز دارد، انرژی احتیاج به ثبات دارد و انرژی در منطقه خاورمیانه و کشورهای عربی و حوزه خلیج فارس و منطقه شیعه نشین است، پس دولت آمریکا باید با شیعیان منطقه وارد مذاکره شود تا بتواند منافع خود را در درازمدت حفظ کند. 
گراهام فولر: آمریکا به نفعش هست با اسلام شیعی کنار آید تا اسلام سعودی‌ها / اماده انتشار /اماده /آماده / آماده
بر این مبنا نقش کشورهایی مانند ایران در برقراری ثبات در منطقه غیرقابل انکار است. ایران به عنوان سرزمین مادر فرهنگ شیعی می‌تواند نقش مهمی در متعادل کردن فرهنگ رادیکال سنی، که به شکل تروریسم القاعده امنیت منطقه و جهان را به خاطر انداخته است، داشته باشد. تروریسمی که آمریکا نماد آن را در اقدام افراطگرایان در 11 سپتامبر بخوبی درک کرد. 

افراط گرایان رادیکال دست‌پرورده عربستان، از سویی شیعیان را تکفیر می‌کنند، و از سوی دیگر با ادعای برتری جستن نسبت به دیگر فرق و ادعای حقانیت مطلق برای خود، زمینه را جهت خشونت های گسترده و حرکت های تروریستی در سطح جهان  فراهم می آورند. جالب اینجاست زمانی که اتباع سعودی به عنوان عاملان حادثه تروریستی 11 سپتامبر معرفی شدند، حمله رسانه های غربی متوجه کل جهان اسلام و مسلمانان گشت. 

در حالی که اگر بر طبق مدعای آمریکا، القاعده عامل این حادثه باشد، مسؤولیت آن در درجه اول متوجه ایالات متحده آمریکا خواهد بود که خود به تقویت این گروه‌ها در چارچوب حمایت از عربستان به عنوان بستر وهابی‌گری و سلفی‌گری جهان پرداخته است.  

این در حالی است که ظهور دولت‌های شیعی در حوزه خلیج فارس به گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر، نیروهای فراموش‌شده جهان عرب و حوزه خلیج فارس را به عناصر پرتوان و مؤثری تبدیل می‌کند که قادر به تأثیرگذاری بر فرآیندهای سیاسی خلیج فارس هستند. از این رو معادلات آمریکا در قبال شیعیان دیر یا زود باید تغییر کرده و آنها را به عنوان حاملان ثبات، امنیت و دموکراسی خواهی در منطقه بپذیرد. 


گروهک موسوم به «جیش‌العدل» با انتشار تصویری مسئولیت ربایش 5 نفر از مرزبان‌های ایرانی را بر عهده گرفت.
به گزارش مشرق، گروهک موسوم به «جیش‌العدل» با انتشار تصویری در صفحه توئیتر خود مسئولیت ربایش 5 نفر از مرزبان‌های ایرانی را بر عهده گرفت.

«جیش‌العدل» مسئولیت ربایش مرزبان‌های ایرانی را بر عهده گرفت +عکس

شب گذشته در پی مفقود شدن 5 نفر از دیده‌بانان مرزبانی کشورمان در منطقه جکیگور استان سیستان و بلوچستان، موضوع جستجو توسط مسئولان مرزبانی ایران و پاکستان در دستور کار قرار گرفت.
منبع: فارس




رقابت نفس گیر دستگاههای اطلاعاتی ایران و عربستان در لبنان و سوریه و عراق سبب شده تا عربستان با جدیت بیشتری به خریدهای نظامی در سطح گسترده بیندیشد.
شفاف: عربستان سعودی از نظر هزینه های نظامی در سال 2013 در جایگاه چهارم بین دیگر کشورهای دنیا قرار گرفت. اما سئوال مهم اینجا است که این هزینه ها برای چه کاری صرف می شود.

در گزارشی که اخیرا درباره هزینه های نظامی کشورها منتشر شده، آمده است: عربستان سعودی با پیشی گرفتن از انگلیس رتبه چهارم هزینه های نظامی در بین کشورهای جهان را در سال 2013 میلادی از آن خود کرد.

دراین گزارش آمده است: عربتسان 59.6 میلیارد دلار هزینه کرده است که این کشور را در رتبه بالاتر از انگلیس و فرانسه قرار می دهد که به ترتیب 57 میلیارد دلار و 52.4 میلیارد دلار هزینه نظامی کرده اند.

این گزارش افزود: هزینه نظامی عربستان در دوره بین سالهای 2012 و 2013 میلادی به میزان 8.6 درصد افزایش یافت.

رشد هزینه های نظامی عربستان سعودی درحالی است که کاربرد تجهیزات نظامی این کشور تا کنون فقط جهت سرکوب اعتراضهای مسالمت آمیز داخلی و لشکر کشی به بحرین با درخواست رژیم آل خلیفه جهت مشارکت در سرکوب مردم این کشور بوده است.


همچنین بر اساس گزارشها، عربستان سعودی یکی از مهمترین حامیان مالی و تسلیحاتی گروه های مسلح و تروریستی در سوریه به شمار می آید.

از سویی این را نیز باید در نظر گرفت که بسیاری از هزینه های تسلیحاتی عربستان محصول مشاوره هایی است که مستشاران غربی و بخصوص آمریکایی به مقامات سعودی می دهند. 
بر اساس این مشاوره ها این تحلیل هم اکنون در طیف بزرگی از مقامات عربستان به وجود آمده که خطر اصلی و تهدید کننده بزرگ عربستان در منطقه، افزایش قدرت ایران است.

این تحلیل در یکسال گذشته و بخصوص بعد از انتخابات ریاست جمهوری با طرفداران بیشتری در ساختار قدرت عربستان سعودی مواجه شده است. رقابت نفس گیر دستگاههای اطلاعاتی ایران و عربستان در لبنان و سوریه و عراق سبب شده تا عربستان با جدیت بیشتری به خریدهای نظامی در سطح گسترده بیندیشد. 





نگاهی به یادداشت های علم (2)
پدیده تجزیه شدن بخش‌هایی از خاک ایران بدون هیچ‌گونه جنگ و صرفاً براساس اراده بیگانه در طول تاریخ ایران بی‌مانند است اما در دوران پهلوی (پدر و پسر) این پدیده بارها تکرار می‌شود چیزی که خود آنان به خیانت بودنش اذعان داشتند.
گروه تاریخ مشرق- در قسمت اول «نگاهی به دلایل خیزش سراسری ملت ایران از زبان دست‌اندرکاران دربار پهلوی»، بر شش جلد روزانه‌نگاری امیراسدالله علم نظری افکنیدم و پیش‌بینی صریح وی در مورد انفجار و انقلاب جامعه ایران به دلیل محروم بودن مردم (حتی در پایتخت) از ابتدایی‌ترین خدمات (همچون آب سالم آشامیدنی، برق، بهداشت، آموزش و ...) مرور کردیم.
 اما از آن‌جا که نگاه حاکم بر این افراد کاملاً مادی بود دیگر اعمال پهلوی‌ها را از جمله در زمینه تمامیت ارضی چندان برانگیزنده احساسات ملت ایران تلقی نمی‌کردند. در حالی‌که ایرانیان همواره در طول تاریخ بیش از رفاه مادی به عزت و سربلندی موطن خود اهمیت فوق‌العاده‌ای قائل بوده‌اند. بنابراین قاطعانه می‌توان گفت یکی از دلایل قیام سراسری ملت ایران علیه استبداد، بی‌توجهی پهلوی‌ها به سرفرازی این مرز و بوم بوده است. علم در این زمینه نیز روایات جالبی دارد، اما از بی‌تفاوتی این سلسله به تمامیت ارضی ایران به عنوان دلیلی برای قیام سراسری ملت یاد نمی‌کند.
در دوران سلسله‌های مختلف پادشاهی در ایران به استثنای پهلوی‌ مرزهای کشور جز از طریق جنگ تغییر نیافته است. اما جدا شدن بخش‌هایی از قلمرو این دیار در دوران پهلوی متاسفانه بدون هیچگونه درگیری تجزیه شده و از آن تاسفبارتر این‌که درباریان و بطور کلی طبقه حاکمه در این ضربه زدن‌ها به تمامیت کشور و تحقیر احساسات ملی سهیم نیز بوده‌اند.
 علم در مورد دومین معاهده مرزی بین ایران و افغانستان – اولین آن در دوران رضاخان به امضا رسید- می‌نویسد: «شنبه 4/3/1356 عرض کردم آیا اجازه می‌فرمایید به وزیر خارجه ابلاغ کنم مبادله قرارداد را با افغان‌ها به تاخیر بیندازد؟ «فرمودند نه! من گفتم مطالعه کردند، پس از آن که قانون به توشیح من رسیده و اعلان شده دیگر مبادله نشدن قرارداد تاثیری ندارد.» من چنان از کوره در رفتم و گیج شدم که جسارت کرده به عرض رساندم این هم مثل هزاران خلاف که به عرض مبارک می‌رسانند.» (یادداشت‌های علم، ج6، ص477) و در ادامه می‌افزاید: «مقداری در این فکر بودم که این دولت هویدا به شاهنشاه من خدمت یا خیانت می‌کند؟ ارزش وجود یک ولایت با امور اقتصادی سنجیده شود! یاللعجب! یک وجب خاک [میهن] به میلیارد می‌ارزد، آن وقت بگوید سیستان که ارزش اقتصادی ندارد. حداکثر سالی 40 میلیون تومان عایدی می‌دهد. من در عجبم». (همان، 478)
اما در ادامه علم ضمن این‌که قبلاً موضع محمدرضا پهلوی را نسبت به این حاتم‌بخشی کاملاً روشن ساخته بدینمنظور که مشخص شود شاه به دستور آمریکا به جدایی بخشی از ایران تن داده است، یادآور می‌شود: «بالاخره دیشب [ضربه] آخر را زدند. کسی چه می‌داند؟ شاید هم از ارباب‌های نامرئی دستور ارتکاب این خیانت را داشتند به هر حال به شاهنشاه و کشور خیانت بزرگی شد که دیگر جبران پذیر نیست... البته این خیانت، ده تا پانزده سال دیگر ظاهر می‌شود که من مرده‌ام. ولی مثل این است که یک قطعه گوشت بدن مرا بریده و پیش چشم من جلوی سگ انداخته‌اند.» (همان، ص481)
علم در این خاطرات اشاره‌ای به سوابق خیانتی که در دوران پهلوی اول در همین زمینه صورت می‌گیرد، نمی‌کند. در هفدهم تیرماه 1316 دولت‌های ایران، افغانستان، ترکیه و عراق در کاخ سعدآباد تهران پیمان عدم تعرض امضاء کردند که به پیمان سعدآباد معروف شد. براساس این پیمان سد دفاعی مورد نظر انگلیسی‌ها در برابر اتحاد جماهیر شوروی شکل می‌گیرد. به منظور ایجاد پیوند مستحکم بین این چهار کشور مرتبط با لندن، تهران به نیابت از انگلیس امتیازاتی به سه کشور دیگر اعطاء می‌کند. در مورد افغانستان براساس توافقنامه سعدآباد، در ششم بهمن ماه 1317 قرارداد تقسیم آب هیرمند بین تهران و کابل در شانزده ماده منعقد می‌گردد. بر این اساس ایران از «دشت ناامید» به مساحت 3 هزار کیلومتر چشم پوشید و عملاً سرچشمه هیرمند از دسترس ایران خارج شد متقابلاً افغان‌ها پذیرفتند ایرانی‌ها بتوانند به صورت مساوی از آب این رودخانه بهره‌مند شوند. قرارداد تقسیم آب هیرمند به تصویب مجلس شورای ملی ایران رسید. اما با وجودی که به امضای هیات وزیران کابل رسیده بود مجلس شورای ملی این کشور از تصویب آن خودداری کرد. متعاقباً دولت افغانستان از دولت ایران درخواست کرد که طی یادداشت رسمی جداگانه که به تصویب مجلس شورای ملی ایران نیز برسد با آزادی کامل افغانستان در هرگونه مداخله در آب رودخانه هیرمند در بخش بالای بند کمال‌خان موافقت نماید. این درخواست، آشکارا بر ضد منافع ایران بود. زیرا علاوه بر اینکه رضاخان بخشی از خاک ایران را به افغانستان واگذار کرده بود، امکان دخل و تصرف کابل در بخش‌های بالایی هیرمند عملاً می‌توانست مانع از رسیدن آبی به بند کمال‌خان شود تا به صورت مساوی تقسیم گردد. بنابراین اولین گام خیانتی که علم به آن اشاره می‌کند در زمان رضاخان و تحت مدیریت انگلیسی‌ها برداشته شد و دومین گام آن در دوران پهلوی دوم اما این‌بار تحت حکمیت آمریکاییها.
البته براساس قرارداد سعدآباد بخش‌هایی از خاک ایران به عراق و بخش‌هایی نیز به ترکیه واگذار شد که باز کردن ابعاد آن فرصت موصّعی را طلب می‌کند.
در مورد واگذاری بحرین به بیگانه و تجزیه این بخش استراتژیک از کشور، علم در خاطرات خود می‌نویسد: «سه‌شنبه 21/5/48... از سفیر انگلیس [خواسته بودم عصری به دیدنم بیاید] گفتم... در خصوص بحرین و مراجعه به آراء عمومی، شما راه غلطی پیشنهاد می‌کنید که قابل قبول نیست شما می‌گویید به اوتانت پیشنهاد خواهید کرد که به محافل خاصی در بحرین، جهت [کسب] عقیده مردم مراجعه نماید و نظر خود را به دبیر کل سازمان ملل خواهد داد. می‌خواهید ما هم پای آن صحه بگذاریم، این غیرممکن است. ما جواب ملت ایران را چه می‌توانیم بدهیم؟» (یادداشت‌های علم، ج1، ص239) وزیر دربار پهلوی دوم در ادامه پیشنهاد انگلیس را مبنی براین که برای جدا ساختن بحرین از ایران نماینده سازمان ملل نظر برخی محافل سیاسی را در بحرین سوال کند و نتیجه را به دبیر کل منتقل سازد، به شاه می‌دهد: «چهارشنبه 22/5/48- صبح شرفیاب شدم. جریان مذاکرات دیروز با سفیر انگلیس را گفتم خیلی تایید فرمودند. فرمودند: «دوباره به او بگو این کار برای من خودکشی است. من البته به خودکشی در صورتی که پای منافع ملت ایران در بین باشد هیچ اهمیتی نمی‌دهم، ولی این کار به نظر من یک خیانت به ملت ایران است و من دیگر این را نمی‌توانم تحمل بکنم.» (همان، ص240)
متاسفانه در نهایت بدون این‌که حتی نظر سنجی از ساکنان این بخش از ایران (بحرین) بعمل آید صرفاً براساس نظرخواهی واهی از برخی جمعیت‌ها و باشگاه‌ها عمل شد و بر این مبنا بخشی از خاک ایران را تنها بنابر اراده انگلیس از ایران جدا کردند. در حالی‌که در این زمینه باید از همه ملت ایران رفراندم می‌شد، زیرا مقوله تمامیت ارضی مربوط به کل ملت ایران است. علم خود در فراز دیگری اذعان دارد که در نهایت همان برنامه انگلیسی‌ها که شاه آن را خیانت به ملت ایران می‌دانست عملی شد: «20/2/49... امشب راجع به بحرین با یکی از دوستان در منزل خود صحبت می‌کردیم. باید بگویم وضع نظرخواهی در آن جا خلاف اصول بود، یعنی رفراندم نبود. سئوال از جمعیت‌ها و باشگاه‌ها و اشخاص مختلف بود». (همان، ج2، ص47) اما آیا شاه بر ماهیت آن چه صورت می‌دهد کاملاً آگاه بوده است؟ علم در فرازی دیگر در این زمینه می‌گوید: «19/11/48... بعد فرمودند مسئله بحرین دارد حل می‌شود. با کمال آقایی و بزرگواری ‌فرمودند: حالا که تو و من هستیم آیا فکر می‌کنی در آینده ما را خائن خواهند گفت یا چنان که معتقدم و اغلب سیاستمداران دنیا هم معتقدند، من که حاضر به حل مطلب بحرین شدم، خواهند گفت کار بزرگی انجام دادیم...» (همان، ج1، ص276) بنابراین محمدرضا پهلوی فراموش نکرده که در مرداد ماه همین سال اجابت خواسته انگلیس را خیانت به ملت ایران می‌دانسته است. اما برای او «سیاستمداران دنیا» یعنی همان سران کشورهای غربی و رضایت آنان اهمیت دارد و نه عزتمندی ایران و ایرانی. علت عدم توجه پهلوی‌ها به مردم و مصالح ایران آن بود که قدرت خود را ناشی از مردم نمی‌دانستند. بلکه بیگانه را عامل پایداری سلطنت خود می‌پنداشتند. از این رو در مسیر تامین خواسته‌های آنان برمی‌آمدند. وزیر دربار در فرازی دیگر به صراحت به این مهم توجه می‌دهد: «سه‌شنبه 19/2/51 صبح زود کاردار سفارت آمریکا به من تلفن کرد که کار فوری دارم... پیام نیکسون را برای شاهنشاه آورد... من وقتی شرفیاب شدم، به عرض رساندم و عرض کردم، شاهنشاه باید جواب مثبتی مرحمت فرمائید. فرمودند، آخر ما همه جا گفته‌ایم باید مقررات کنفرانس ژنو اجرا شود... چه طور جواب مثبت بدهم؟ عرض کردم، با کمال تاسف شیشه عمر ما همه در دست آمریکاست» (همان، ج2، ص252) 
در ادامه مسئله جداسازی بحرین، علم زیرکانه به نوع انعکاس این خیانت از رادیوی دولتی ایران می‌خندد البته برای مصون ماندن از عقوبت شاهانه بلافاصله می‌گوید این بدان معنی نیست که من با این اقدام مخالف باشم: «22/2/49» شورای امنیت به اتفاق آرا میل مردم بحرین را در داشتن استقلال کامل تصویب کرد. نماینده ایران هم فوری آن را پذیرفت. خنده‌ام گرفته بود؛ گوینده رادیو تهران طوری با غرور این خبر را می‌خواند که گویی بحرین را فتح کرده‌ایم. ولی این خنده به آن معنی نیست که من با این کار مخالفت دارم.» (همان، ج2، صص49-48)
پدیده تجزیه شدن بخش‌هایی از خاک ایران بدون هیچ‌گونه جنگ و صرفاً براساس اراده بیگانه در طول تاریخ ایران بی‌مانند است اما در دوران پهلوی (پدر و پسر) این پدیده بارها تکرار می‌شود چیزی که خود آنان به خیانت بودنش اذعان داشتند. باید پرسید چه عاملی موجب تحمیل چنین حد از تحقیر بر ملت ایران می‌شد و آیا ایرانیان برای پایان دادن به تداوم چنین خیانت‌هایی راهی جز قیام سراسرای داشتند؟

*عباس سلیمی‌نمین

روزنامه دیلی‌میل انگلیس گزارش داد که مقامات مبارزه با تروریسم در انگلیس تهدیدات انجام گرفته از سوی گروه موسوم به "رایة التوحید" را جدی گرفته‌اند.
به گزارش مشرق، یک گروه از تروریست‌های تکفیری روز پنج‌شنبه اعلام کردند که منافع انگلیس و ایالات متحده آمریکا را هدف قرار می‌دهند.

این گروه افراط‌گرا که به تروریست‌های سوریه ملحق شده‌اند تهدید به اقدامات تروریستی در مراکز تجاری وسایل نقلیه عمومی و مکان‌های پررفت‌وآمد لندن و واشنگتن کردند.

دولت انگلیس نیز با جدی گرفتن این تهدید اعلام کرده که از سوی گروه تروریستی "رایة التوحید" تهدید شده است.

روزنامه دیلی‌میل انگلیس گزارش داد که مقامات مبارزه با تروریسم در انگلیس تهدیدات انجام گرفته از سوی گروه موسوم به "رایة التوحید" را جدی گرفته‌اند.

این تهدیدات اولین مورد از نوع خود پس از پیوستن تعدادی از اتباع انگلیس به تروریست‌های فعال در سوریه است.

در تصاویر منتشر شده از سوی گروه رایة التوحید یکی از شورشیان در داخل ماشین نشسته و با اسلحه خود به اتوبوس قرمز رنگ مجاور اشاره کرده است.

در عکسی دیگر، یک عضو گروه رایة التوحید درحالی‌که اسلحه در دست دارد در مقابل کاخ سفید ایستاده است.

در تصویر دیگر منتشر شده از سوی این گروه تروریستی؛ اسلحه‌ای بر روی صفحه کلید کامپیوتر قرار دارد و اسلحه دیگری که نماد سازمان جاسوسی خارجی انگلیس (MI6) است بر روی مانیتور نقش بسته است که و زیر آن عبارت "شما تنها یک بار می‌میرند، پس چرا آن مرگ، شهادت نباشد " نوشته شده است!


کد خبر: ۳۷۷۱۸۵
تاریخ انتشار:۲۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۸:۴۱-09 February 2014
روزنامه «جمهوری اسلامی» در ستون «جهت اطلاع» خود نوشت: جاسوس‌های انگلیسی برای به دام انداختن افراد مورد نظر خود، از حقه‌های کثیف جنسی استفاده می‌کنند. 

براساس گزارش شبکه خبری «ان.بی.سی نیوز» که با استناد به مدارک جدیدی از افشاگری‌های ادوارد اسنودن تهیه شده است، گروه «بررسی مشترک تهدید و اطلاعات» که از واحدهای جاسوسی و محرمانه انگلیسی است، بین سال‌های 1389 و 1391 ماموریت‌های خود علیه جاسوس‌های رقیب، هکر‌ها، مظنونین به اقدامات تروریستی، قاچاقچیان اسلحه و دیگر تبهکاران را با استفاده از حقه‌های جنسی به دام انداخته‌اند. 

این جاسوسان، برای گرفتار کردن افراد مورد نظر خود در تله‌های جنسی، از شبکه‌های اجتماعی مثل توئیتر، فلیکر، فیس بوک و یوتیوب استفاده کرده‌اند. 

اریک کینگ، حقوقدان و استاد دانشکده حقوق فناوری اطلاعات در کالج اقتصاد لندن به ان.بی.سی گفته است، جاسوس‌های انگلیسی در حالی دست به این حربه‌های غیرقانونی زده‌اند که دولت انگلیس، خود از استراتژی‌های مشابه در دیگر دولت‌ها به شدت انتقاد می‌کند. 

کد خبر: ۳۷۷۱۸۹
تاریخ انتشار:۲۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۱-09 February 2014
منابع خبری محلی در لبنان گزارش دادند که دستگاه امنیتی حزب الله یک باند جاسوسی عربستان سعودی را در ضاحیه جنوبی بیروت شناسایی کرده است.

به گزارش تسنیم به نقل از الحدث نیوز، منابع خبری محلی در لبنان گزارش دادند که حزب الله به تازگی موفق شده است تا یک شبکه جاسوسی وابسته به دستگاه امنیتی عربستان سعودی را در منطقه ضاحیه بیروت شناسایی کند.

بر اساس این گزارش‌ها نیروهای امنیتی حزب الله پس از مشکوک شدن به دو مغازه شیرینی فروشی در مناطق "حاره حریک" و "بئر العبد" در ضاحیه جنوبی بیروت به مدت یک‌سال کلیه فعالیت‌های آنان را زیر نظر گرفته و اطمینان حاصل کردند که کارگران این دو مغازه با دستگاه امنیتی عربستان سعودی در ارتباط هستند.

بر اساس گزارش حزب الله لبنان، دستگاه امنیتی عربستان سعودی بخشی از سهام یک شرکت شیرینی‌ ‌پزی معروف را خریداری کرده تا بتواند با استفاده از آن پوشش مناسبی برای فعالیت تروریست‌های "داعش" در کلیدی ترین منطقه بیروت و در نزدیکی شاهرگ فرماندهی حزب الله،‌ ایجاد کند؛ این افراد با پوشش این شرکت معروف اقدام به گشایش دو شعبه در دو نقطه ضاحیه جنوبی بیروت کرده بودند.

نیروهای امنیتی حزب الله پس از آنکه یقین پیدا کردند، برخی از کارگران و خریدار سهام این شرکت در ارتباط مستمر با دستگاه امنیتی عربستان سعودی هستند به مراقبت‌های خود ادامه داده و  با جمع آوری شواهد لازم به اثبات رساندند.

حزب الله اعلام کرد که صاحب اصلی این شرکت شیرینی پزی بی‌گناه بوده و از پناهندگان سوریه است که از روستاهای نبل و زهراء گریخته و به لبنان آمده‌اند.

حزب الله پس از جمع آوری کلیه  مدارک لازم آنان را دراختیار ارتش لبنان قرار داد،‌ارتش نیز به نوبه خود به بررسی این مدارک پرداخته و پس از هماهنگی با مقامات قضایی اقدام به دستگیری این افراد کردند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد