گروه جنگ نرم مشرق- مالکوم هونلاین از سران جامعه یهودیان آمریکا در گفتگو با نشریه اسرائیلی هاآرتص مدعی شد: «زمانی که محمدجواد ظریف نماینده ایران در سازمان ملل بود، مرا برای صرف شام به خانه خود در نیویورک دعوت کرد. من چون قواعد غذای حلال یهود را رعایت میکردم، چیزی نخوردم اما با ظریف گفتگوهای طولانی داشتیم.»
هونلاین میافزاید: «ظریف، مردی جذاب، باهوش و زیرک است. روحانی نیز باهوش است. اما نباید فراموش کنیم که در برابر تازهکاری ما، این افراد (ایرانیان) تاجرانی با قدمت 2000 ساله هستند و میدانند که چگونه مذاکره کنند و چگونه در هر موقعیتی، فریبکاری کنند.»
او میگوید: «از تحریمهای جدید علیه ایران حمایت میکند اما نمیخواهد با سیاستهای فعلی دولت اوباما (که مبتنی بر مذاکرات دیپلماتیک با ایران است)، مقابله جدی داشته باشد.»
هونلاین مسئول اجرایی کنفرانس رؤسای سازمانهای مهم یهودیان آمریکایی، اتحادیهای شامل بیش از 50 تشکل یهودیان در آمریکا است.
او از جمله سران یهودی است که پس از توافقنامه هستهای ژنو، به شدت از آن انتقاد کرد، به همین دلیل مقامات امنیت ملی کاخ سفید، چند روز پس از توافق ژنو جلسه ویژهای را با هونلاین و سایر مقامات یهودی گذاشتند تا آنها را از مفاد توافقنامه آگاه سازند.
هونلاین پس از آن جلسه گفته بود که مقامات کاخ سفید توضیحات خوبی درباره جزئیات توافقنامه ارائه دادند. با این حال، این رهبر یهودی تاکید داشت که «این منطقی است که به هر معامله با ایرانیان باید با شک و تردید نگاه کرد. تاریخ ایرانیان شامل فریب، دغلبازی و دروغ است و این مسائل، تغییری نکرده و فقط فشار تحریمها است که سبب تغییر موضع ایرانیان شده است.»
او درباره روحانی نیز گفته بود: «روحانی یکی از مذاکرهکنندگان ایران طی سالهای 2003 تا 2007 بود. او کتابی نوشته که در آن به صراحت اعلام کرده که چگونه دروغ گفته، تحریف و فریبکاری کرده تا برای ایران زمان بخرد تا برنامه هستهای خود را توسعه دهد.»
او میگوید: «هدف اصلی آمریکا و اسرائیل از مذاکرات، نابودی کامل برنامه هستهای ایران است.»
تصویر اوباما در جلسه کنفرانس رؤسای سازمانهای یهودیان آمریکایی. هونلاین، نفر وسط است.
به گزارش مشرق، جان بولتون نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل در مقالهای در مجله نشنال رویو نوشت: ایران به مدت تقریبا سه دهه تلاشهای غرب در زمینه مبارزه با منع تکثیر سلاحهای کشتار جمعی را به بازی گرفت. تهران به مراتب از دیپلماتها، جاسوسان و رهبران سیاسی ما زرنگ تر بوده است.
ایران در توافق اقدام مشترک که در ژنو به دست آمد نیز دوباره این بازی را تکرار کرد و چشم انداز توقف یا کند کردن برنامه هسته ای ایران را تیرهتر کرد.
وی در ادامه نوشت: باید به ایران در زمینه این توافق موقت که با 5 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و آلمان حاصل شد جایزه داد. بدتر اینکه، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا با خوشحالی به دنبال راه حلی جامع است و این در حالی است که ایران هرگز با اقدامی که مانع از ادامه برنامه هسته ای این کشور بشود موافقت نمیکند.
وی افزود: فروپاشی تحریمها ضعف آن را به عنوان یک ابزار فشار برجسته کرد.
این تحریمها، آنقدر که عده ای معتقدند، به لحاظ اقتصادی و کند کردن برنامه هسته ای ایران کارآمدی ندارد. حامیان تحریم های آمریکا اشتباه محاسباتی بزرگی مرتکب شدهاند چرا که آنها فراموش کردهاند در جایگاه تصمیمگیری نیستند. اوباما الان روی کار است. ما شاهدیم سیاستی که یک رئیس جمهور قوی آمریکا از آن به عنوان قدرت یاد می کرد اکنون در دستان یک رئیس جمهور ضعیف بی استفاده شده است.
وی در ادامه مقاله خود آورده است؛ امتیازاتی که ایران در قبال توافق هسته ای ژنو داده است اندک و به راحتی قابل بازگشت است. همانطور که عباس عراقچی مذاکره کننده ارشد ایران در مصاحبه خود در ماه ژانویه گفت؛ « ما میتوانیم غنی سازی ۲۰ درصد را در کمتر از یک روز دوباره شروع کنیم و مواد هسته ای را دوباره تولید کنیم. بنابراین ساختار برنامه هسته ای ما حفظ شده است. من میتوانیم با قاطعیت بگویم که ساختار برنامه هسته ای ما حفظ خواهد شد. هیچ چیزی کنار گذاشته یا برچیده یا تعلیق نمیشود. همه چیز ادامه خواهد یافت، غنی سازی هم ادامه می یابد.
بولتون نوشت: متاسفانه آقای عراقچی درست میگوید.منبع: فارس
این منبع امنیتی لبنانی تاکید میکند که ماجد الماجد بالفعل مبتلا به ناراحتی کلیوی بود و این موجب شده بود تا وی مجبور به باشد به صورت مستمر و مرتب در معرض دیالیز قرار گیرد و هر روز که میگذشت، اوضاع جسمانی وی رو به وخامت میگذاشت و همین موضوع او را وادار کرد تا به بیمارستان مراجعه و در آنجا بستری شود.
به این ترتیب ماجد الماجد به همراه جوانی راهی بیمارستان میشود، تا او را در آنجا بستری کنند، هنگان تشکیل پرونده از وی کارشناسایی ماجد الماجد خواسته میشود، این جوان به بهانه اینکه این کارت همراه وی نمیباشد، از مسئولان بیمارستان درخواست میکند، ابتدا ماجد الماجد را بستری کنند تا وی روز بعد کارت شناساییاش را بیاورد، فردا آن روز آن جوان کارت شناسایی جعلی از ماجد الماجد به بیمارستان ارائه میدهد و ماجد الماجد با نام جعلی «محمد طالب» در بیمارستان تحت مداوا قرار میگیرد.
از اطلاعات در اختیار آمریکاییها تا زمان بازداشت ماجد الماجد
در این حین سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا اطلاعاتی در اختیار دستگاه اطلاعات ارتش لبنان میگذارد که مفاد آن بر این نکته تاکید داشت که «فردی خطرناک و تحت پیگرد دستگاه قضایی لبنان به اتهام دست داشتن در قضایای تروریستی برای درمان در یکی از بیمارستانهای لبنان بستری میشود».
در راستای این اطلاعات آمریکایی ارتش لبنان فعالیت خود را برای شناسایی و بازداشت این فرد آغاز میکند و تعدادی از بیمارستانهای بیروت و مناطق دیگر را مورد بازرسی قرار میدهد تا اینکه در همین حین اطلاعاتی به دست میآورد که فردی ناشناس که از ناراحتی کلیوی رنج میبرد، در بیمارستان «المقاصد» تحت درمان است و این شک وجود دارد که مبادا فرد مورد نظر وی باشد، به همین منظور یکی از نظامیان ارتش لبنان تحت عنوان اینکه وی نیز بیمار است و از ناراحتی کلیوی رنج میبرد، در اتاقی بستری میشود که ماجد الماجد بستری شده بود و در آنجا اقدام به گرفتن تصاویری از وی میکند تا هویت وی کشف و مورد تاکید قرار گیرد.
این منبع امنیتی لبنانی در ادامه به این نکته اشاره میکند که تا زمانیکه تصاویر به دست دایره اطلاعات و امنیت ارتش لبنان نرسیده بود، نمیشد از هویت آن اطلاع قطعی حاصل کرد، اما در این میان آنچه موجب افزایش شک و تردیدها درباره وی شده بود، اول عدم ارائه کارت شناسایی از جانب وی بود و دوم اینکه با وجود وضعیت وخیم جسمانیاش هیچ یک از نزدیکانش به ملاقات وی نیامده بودند.
این منبع میافزاید: در این اثنا و هنگامیکه شک و تردیدها درباره این فرد ناشناس به اوج رسیده بود، مشاهده کردیم که جوان همراه ماجد الماجد اقدام به انتقال ماجد الماجد به وسیله یک دستگاه آمبولانس وابسته به صلیب سرخ از بیمارستان میکند، در حالیکه ماجد الماجد در شرایط جسمانی بسیار وخیمی قرار داشت که در بین راه انتقال ماجد الماجد آمبولانس توسط 8 دستگاه خودرو نظامی وابسته به ارتش لبنان تحت پیگرد و توقف قرار میگیرد و به این ترتیب ماجد الماجد دستگیر میشود.
داروهای سمی !!
این منبع امنیتی لبنانی در ادامه افشا میکند که هنگامی که ماجد الماجد پس از دستگیری توسط ارتش لبنان در بیمارستان نظامی وابسته به ارتش بستری بود، یک شخصیت امنیتی غیر لبنانی برای شناسایی ماجد الماجد و تاکید از اینکه او واقعا ماجد الماجد است، در بیمارستان از وی دیدن میکند.
این منبع امنیتی لبنانی در ادامه تاکید میکند، شک و تردیدهایی که درباره مرگ مشکوک ماجد الماجد وجود دارد، کاملا درست و برحق است و میافزاید: درست است که ماجد الماجد واقعا بیمار بود و در شرایط جسمانی وخیمی قرار داشت و حتی رو به مرگ هم بود، اما به نظر من تحریفهایی که درباره نحوه مرگ وی صورت گرفته به نظر من کاملا به جا و به حق است، به ویژه آنکه اطلاعاتی که از سوی کارآگاهان به دستگاههای امنیتی رسید، بر این نکته تاکید داشت که یکی از پزشکان دار و دسته عبر مخبرین إلى الأجهزة الأمنیة به دنبال مواد دارویی به خصوصی بود تا با ترکیب آنها با یکدیگر و تزریق آنها به ماجد الماجد در همنگامیکه بیمار بود، بر وخامت وضعیت جسمانی وی بیافزاید.
منبع مذکور میافزاید: به احتمال بسیار اینگونه به نظر میرسد که دار و دسته ماجد الماجد در پی مسموم کردن وی از طریق دارویی بودند تا موجب مرگ وی شوند و به این طریق اینگونه نشان دهند که مرگ ماجد الماجد امری طبیعی و بر اثر بیماری کلیوی وی بوده است.
با توجه به این اطلاعات جدید بخشی از دلیل مرگ ماجد الماجد افشا میشود، اما هنوز ابهامات بسیاری درباره مرگ وی وجود دارد، اینکه مرگ وی موجب شده تا اطلاعات بسیاری که وی در اختیار دارد به گور سپرده شود و اینکه این اطلاعات بدون تردید اطلاعاتی ماورای اطلاعات امنیتی و اطلاعاتی بوده و سطحی فراتر از سطح محلی و منطقهای و بین المللی را در بر میگرفته است.
ابوریشه این اقدام گروه تروریستی را مدرک و دلیل روشنی درباره حضور این گروه تروریستی در الانبار است که گروه های وابسته به اقلیت همچون متحدون به ریاست اسامه النجیفی رئیس پارلمان عراق همچنان وجود چنین تروریست های خطرناکی را در الانبار انکار کرده و به محکومیت عملیات ارتش و عشایر برای سرکوب آنها می پردازند.
ابوریشه با نشان دادن "دینار داعش" در خلال بررسی بندهای ابتکاری که برای پایان دادن به بحران الانبار ارائه کرد، اظهار داشت جنگ علیه گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام(داعش) از طریق ارتش و پلیس با حمایت تمام عشایر ادامه دارد و عشایر الانبار از حاکمیت امنیت و قانون و اقتدار دولت حمایت می کنند.
شیخ ابوریشه اظهار داشت شیوخ عشایر الانبار روز پنجشنبه در مرکز الرمادی با حضور استاندار و اعضای شورای استان و برخی از فرماندهان امنیتی و بزرگان جلسه تشکیل دادند و حمایت خود را از ارائه ابتکاری برای حل بحران اعلام کردند.
به گفته وی، عشایر و بزرگان الانبار از نیروهای ارتش و پلیس برای سرکوب تروریسم و نابودی داعش و پاکسازی الرمادی و فلوجه از وجود آنها حمایت می کنند.
مهمترین بندهای ابتکار ارائه شده برای حل بحران الانبار به این شرح است : 1- لغو تدابیر قانونی و قضایی و حکم بازداشت در خصوص آن دسته از تظاهرات کنندگان که صرفا به صورت مسالمت آمیز تظاهرات کرده بودند.2- عفو به مدت یک هفته برای کسانی که فریب خورده و با گروههای تروریستی همکاری کرده بودند. 3- انتقال پرونده احمد العلوانی به دادگاههای ذیربط در استان الانبار 4- تشکیل کمیته امنیتی و پارلمانی برای تحقیق در خصوص دلایل فروپاشی امنیتی 4- فراهم کردن 10 هزار شغل برای فرزندان عشایری که با تروریستهای داعش جنگیده اند 5- عقب نشینی نیروهای ارتش از شهرهای الانبار و حمایت از پلیس محلی 6- عشایر از هر کس که سلاح به دست بگیرد، یا از گروههای تروریستی حمایت کند، اعلام برائت می کنند.
خبر دیگر اینکه وزارت دفاع عراق اعلام کرد 35 عضو گروه تروریستی داعش در الانبار به هلاکت رسیدند و چهار خودرو حامل سلاح آنها هم از سوی نیروهای امنیتی ضبط شد.
بر اساس بیانیه وزارت دفاع عراق، نیروهای مسلح عراق و نیروهای یگان مبارزه با تروریسم با همکاری عشایر و پلیس محلی، 35 عضو گروه تروریستی داعش را به هلاکت رساندند و چهار خودرو حامل سلاح تروریستها را در منطقه البوجابر استان الانبار ضبط کردند.
روزنامه الصباح هم نوشت دولت عراق به افرادی که فریب خورده و در مقابل نیروهای امنیتی و مردم الانبار، سلاح به دست گرفتند، یک هفته مهلت می دهد تا خود را تسلیم کنند واز عفو برخوردار شوند.
وزارت دفاع عراق همچنین از 110 حمله هوایی دقیق ارتش به مخفیگاهها و مواضع تروریستهای وابسته به آنچه گروه دولت اسلامی عراق و شام(داعش) خوانده می شود، در استان الانبار خبر داده است.
عامر سلمان المجمعی استاندار دیالی نیز تاکید کرد اوضاع امنیتی این استان تحت کنترل است و تروریست ها حتی یک وجب از استان را در اشغال خود ندارند.
گروه جنگ نرم مشرق- ادعای رو به رشد آمریکاییها: ارسال ماهواره، پوششی برای توسعه توان موشک بالستیک است، موشک بالستیک نیز برای حمل بمب هستهای کاربرد دارد، پس تمام این برنامهها نیز باید متوقف شود.
آمریکاییها علاوه بر پلمب برنامه هستهای ایران، فضاسازی رسانهای درباره توسعه موشکهای بالستیک کشورمان را نیز کلید زدهاند و حتی به این خواستهها نیز اکتفا نکرده و توقف برنامههای ارسال ماهوارههای ایران را نیز به خواستههای خود افزودهاند.
مذاکرهکننده ارشد هستهای آمریکا روز سهشنبه اعلام کرد که طبق توافق هستهای ژنو، ایران میتواند به توسعه موشکهای بالستیک ادامه دهد.
وندی شرمن که در کمیته روابط خارجی سنا سخن میگفت، اعتراف کرد که آمریکا تاکنون نتوانسته است برنامه توسعه موشکهای بالستیک ایران را که قدرت پرواز دوربرد و ظرفیت حمل کلاهک هستهای را دارند، متوقف کند. البته او مدعی شد که مسئله توقف برنامه موشکهای بالستیک ایران میتواند در توافق جامع مورد توجه قرار گیرد.
در این زمینه، رسانههای غربی با تمرکز بر برنامه موشکهای بالستیک ایران نوشتهاند: ایران میتواند طی فرصت شش ماهه توافق ژنو، توانمندی خود در این عرصه را افزایش دهد.
مشخص است که با اظهارات شرمن و فضاسازی رسانههای غربی، آمریکا تلاش دارد علاوه بر توقف برنامه هستهای ایران، برنامه توسعه موشکهای بالستیک را نیز در توافق جامع بگنجاند.
آنها حتی به این خواستهها نیز اکتفا نکرده و توقف برنامههای ارسال ماهوارههای ایران را نیز دنبال میکنند چرا که به ادعای آمریکاییها، «فناوری مورد استفاده برای ارسال ماهواره به فضا، مشابه فناوری مورد نیاز موشکهای بالستیک است و برنامه فضایی ایران، پوششی برای برنامه توسعه توان موشکهای بالستیک است.»
در همین سناریو است که سناتورهای آمریکایی همچون باب کراکر، جیمز ریش و مارکو روبیو از شرمن انتقاد کردند که چرا توافقی را امضا کرده که روزنههایی برای ایران در زمینه توسعه موشکهای بالستیک، باقی گذاشته است. آنها معتقدند ایران به طور همزمان در حال توسعه غنیسازی اورانیوم در سطح بالا و پیشبرد موشکهای بالستیک است. یعنی هم توان ساخت بمب و هم توان موشکی آن را به دست خواهد آورد.
البته شرمن به سناتورها پاسخ داده که اگر آمریکا بتواند جلوی توان ساخت بمب هستهای (غنیسازی) را از ایران بگیرد، آنگاه توان موشکی خطر کمتری خواهد داشت.
در هر حال، شرمن به سناتورها قول داده که کنترل توان موشکهای بالستیک ایران را در توافق نهایی هستهای خواهد گنجاند.
گروه جنگ نرم مشرق- در کنفرانسی که 12 ژانویه 2014 از سوی بنیاد «اعانه برای حقیقت خاورمیانه» و با حضور کارشناسانی از رژیم صهیونیستی و آمریکا برگزار شد، برنامه هستهای ایران مورد بررسی قرار گرفت.
شرکت کنندگان در این کنفرانس ادعاهای فراوانی درباره برنامه ایران برای دستیابی به سلاح هستهای مطرح کردند.
به عنوان مثال، یک لبنانی-آمریکایی به نام ولید فارس Walid Phares مدعی شد که دستیابی به سلاح هستهای، «هدف راهبردی بلندمدت ایران از دهه 1980 بوده است.»
یک افسر سابق سیا به نام کلر لوپز نیز در این کنفرانس، سخنرانی کرد و چشمانداز اصلاحات در ایران را ناامیدکننده دانست. او درباره حسن روحانی رئیس جمهور جدید ایران نیز دیدگاه جالبی داشت و گفت: «روحانی، میانهرو نیست بلکه یک نیروی خودی و محرم قدیمی نظام ایران است.»
لوپز مدعی شد که روحانی در ماجرای بمبگذاری مرکز فرهنگی یهودیان در بوینس آیرس آرژانتین در سال 1994 دست داشته است. این افسر اطلاعاتی آمریکا همچنین اختلافنظرها در مجلس درباره توافقنامه ژنو را «نمایشی برای خارجیها» خواند.
مایکل لدین از نظریهپردازان انقلابهای مخملی، دیگر سخنران این کنفرانس تلفنی بود. او از این که دولت اوباما از جنبش سبز در ایران حمایت نکرد و موجب ناامیدی آنان شد، به شدت انتقاد کرد.
او مدعی شد که نظام جمهوری اسلامی هماینک بسیار متزلزل است. لدین برای اثبات ادعای خود، ادعاهای دیگری مطرح کرد: «ترس نظام ایران از هر گونه گردهماییهای مردم و روشنفکران و سرکوبی آنان»! وضعیتی که لدین معتقد است شبیه روزهای پایانی رژیم شوروی است.
لدین معتقد است گروههای معارض نظام ایران بسیار بزرگتر از جنبشهای اعتراضی رژیم شوروی سابق هستند و نیروی امنیتی ایران نیز از همتای مشابه خود در رژیم شوروی، ضعیفتر است. لدین، ادعاهای خود را با این اظهارنظر تکمیل کرد که «مردم ایران، نظام فعلی را دوست ندارند و ژست ظاهرا اصلاحطلبی روحانی نیز این حقیقت را تغییر نخواهد داد.»
پیشنهاد لدین هم جالب بود: «نظام ایران را ساقط کنید، از مردم ایران حمایت کنید.» لدین ارتباط نگرفتن دولت اوباما با سران مخالفین ایران، را «احمقانه» خواند؛ سرانی که لدین میگوید به طور مرتب با آنها در ارتباط است. به همین دلیل لدین میگوید: «وقتی من میتوانم با آنها ارتباط برقرار کنم، دولت آمریکا هم اگر بخواهد میتواند.»
لدین معتقد است که برای سرنگونی نظام ایران باید از تجربه نحوه سقوط رژیم شوروی بهره جست، یعنی استفاده از گورباچفها و حمایت از گروههای مخالف.
گروه جنگ نرم مشرق_ یکی از ژانرهای پرطرفدار آثار سینمایی، فیلم هایی با موضوع Vampire یا همون خون آشام است. همه ساله انواع فیلم ها و سریال های خارجی ذیل این موضوع ساخته شده و طرفداران آنها نیز کم نیستند. اما به تازگی یک کارگردان جوان ایرانی به صف سازندگان چنین فیلم هایی پیوسته و فیلمش با عنوان "دختری تنها در شب به خانه می رود" در ژانویه 2014 اکران عمومی شد.
گزارش رادار آنلاین می نویسد: آنا لیلی امیرپور کارگردان این فیلم در انگلستان به دنیا آمده و در دوران کودکی به همراه خانواده خود به آمریکا مهاجرت و در میامی و سپس کالیفرنیا دوران کودکی و نوجوانی خود را گذرانده است. وی اولین فیلم از ژانر وحشت خود را در دوازده سالگی با دوربین خانوادگی و به صورت بسیار کوتاه ساخت. امیرپور در دانشگاه سانتا باربارای کالیفرنیا در رشته زیست شناسی مشغول به تحصیل شد و در عرض یک سال ترک تحصیل نموده و به کلورادو نقل مکان نمود. سپس به دنبال علاقه همیشگی خود یعنی فعالیت های هنری و سینمایی رفته و در رشته نویسندگی دانشگاه کالیفرنیا مشغول به تحصیل شد.
متعاقب پخش فیلم وی در ماه گذشته میلادی، منتقدان نگاه ویژه ای به آن نموده و کار امیرپور در زمره آثار نوآورانه در این ژانر تلقی گردید. داستان فیلم از ایران تاثیر فراوانی گرفته است و شهری که در فیلم به نمایش درآمده یک شهر خیالی و متروک در ایران و با فاصله زیاد از تهران و در کویر واقع است (اگرچه در واقع فیلم برداری در شهر تافت کالیفرنیا صورت گرفت). این شهر خیالی مملو از گانگسترها، معتادان، عاشقان دلخسته و بالاخره یک خون آشام مشهور به "دختر" است.
چیزی که جلب توجه فراوانی را نسبت به اثر وی برانگیخته، این است که امیرپور زنی است که توانسته خود را در میان بزرگان سینمایی جا نماید و این در حالی است که تنها 16 درصد از فیلم های مشهور 2013 را زنان کارگردانی، نویسندگی، تهیه کنندگی یا تدوین نموده بودند و در ژانر مذکور این آمار به مراتب کمتر نیز است.
به گزارش مشرق اما نکته مهم در این خبر که از آن غفلت شده است استفاده از کاراکتر چادر برای یک دختر خون آشام است که طبیعتا نگاهی منفی به آن ایجاد می کند.