سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

 

کری روز یکشنبه در شهر قدس و در جریان یک کنفرانس خبری درباره نقش ایران در حل و فصل بحران سوریه گفت که ایران می تواند حتی بدون حضور رسمی در کنفرانس ژنو 2 و از حاشیه به یافتن راه حلی برای حل بحران سوریه کمک کند.
جان کری وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد که ایران می تواند نقش مثبتی در حل بحران سوریه ایفاکند.

به گزارش عصر ایران به نقل از روزنامه دیلی استار لبنان کری روز یکشنبه در شهر قدس و در جریان یک کنفرانس خبری درباره نقش ایران در حل و فصل بحران سوریه گفت که ایران می تواند حتی بدون حضور رسمی در کنفرانس ژنو 2 و از حاشیه به یافتن راه حلی برای حل بحران سوریه کمک کند.

آمریکا پیشتر با حضور رسمی ایران در کنفرانس ژنو 2 با این توجیه که ایران توافق ژنو 1 درباره سوریه را نپذیرفته و در این کنفرانس شرکت نکرده است، مخالفت کرده است.

کری در سخنان خود در شهر قدس در این باره گفت که مشکل به نظر می رسد ایران که در کنفرانس ژنو 1 سوریه در سال گذشته شرکت نداشته و به چارچوب های آن توافق پای بند نبوده است، بتواند در سطحی رسمی (وزارتی) در این کنفرانس شرکت کند، اما به گفته وزیر خارجه آمریکا ایران می تواند حتی بدون حضور رسمی در کنفرانس ژنو 2 که قرار است در 22 ماه جاری میلادی در سوییس برگزار شود، به حل و فصل این بحران و به کنفرانس ژنو 2 کمک کند.

کری با پیش کشیدن چند جمله استفهامی درباره اینکه آیا ایران می تواند از حاشیه و بدون حضور رسمی در کنفرانس ژنو2 به مصالحه کمک کند؟ و آیا هیات دیپلماتیک ایران در سوییس می تواند در این زمینه موثر باشد یا نه ؟ آزمودن چنین شیوه هایی را امکان پذیر و محتمل دانست.

این نخستین چراغ سبز رسمی آمریکا به مشارکت دادن ایران در حل بحران سوریه حتی با وجود مخالفت این کشور با حضور رسمی ایران در کنفرانس ژنو 2 است.
 
یک سال پس از اعلامیه رسمی
اگر از موافقین و مخالفین نظام اسد بگذریم اعتقاد روزافزون در میان بخش خاکستری مردم سوریه این است که در صورت عدم دخالت حزب الله، جایگزین حکومت کنونی، یک رژیم اسلامگرای تکفیری بود که نه تنها تهدیدی برای همه اقوام مسیحی، علوی و کرد بود بلکه اکثریت سنی سوریه نیز از این تهدیدات در امان نبودند.
عصر ایران؛ علی قادری - یک سال از اعلامیه رسمی حزب الله مبنی بر ورود نظامی به بحران سوریه می گذرد. اقدامی که نه تنها باعث تغییرات اساسی در معادلات میدانی شد بلکه به صراحت می توان ادعا کرد که اگر حزب الله نبود دمشق، مدت ها پیش سقوط کرده بود.
به این ترتیب یکی از دلایل اساسی ورود حزب الله به معرکه، جلوگیری از سقوط نظام سوریه به عنوان یکی از ارکان اساسی محور مقاومت در خاورمیانه بود. با این حال اگر از نیروهای حزب الله بپرسید آیا برای دفاع از بشار اسد وارد سوریه شدید خواهید شنید: هرگز!
 
آنها دلایل زیادی برای این اقدام خویش دارند. اولین انگیزه آنها، مذهبی است. دفاع از مقام سیده زینب. برای حزب الله قابل قبول نیست که تکفیرین بر روی دیوار حرم حضرت زینب بنویسند که بزودی زمان زوال تو نیز خواهد رسید. حزب الله وارد سوریه شود تا لن تسبی زینب مرتین! تردیدی نیست که در صورت عدم مداخله حزب الله، تکفییرین به وعده خویش عمل کرده بودند.

مقابله با خطر تکفیریینی که از هفتاد کشور جهان به سوریه آمده اند یکی از ماموریت های اصلی حزب الله در سوریه است. داعش(دولت اسلامی عراق و شام)، جبهه النصره و جبهه اسلامی نمایندگان رسمی این جریانات در سوریه هستند. جریان هایی که عملا باعث حذف ارتش آزاد سوریه شده اند که فرمانده این ارتش، سلیم ادریس چندی پیش به قطر پناهنده شد.
 
اولین میدان رسمی درگیری حزب الله و تکفیر در منطقه قصیر واقع در جنوب غربی استان حمص بود. این منطقه که در مجاورت منطقه بقاع لبنان و شهرهای هرمل و بعلبک قرار دارد آکنده از روستاهایی است که ساکنین شیعه آن، سوری های لبنانی الاصل هستند که بسیاری از آنها دارای کارت ملی لبنانی هستند. پس از ورود تکفیریین به این منطقه، تعداد زیادی از آنها قتل عام و ذبح شرعی شدند. حملات موشکی از قصیر به هرمل و روستاهای مجاور در داخل لبنان نیز بخش دیگری از اقدامات آنها بود. در پاسخ به این اقدامات، حزب الله در اواخر بهار 2013 با هماهنگی ارتش سوریه وارد منطقه قصیر شد و طی 17 روز این منطقه را پاکسازی کرد.
 
به این ترتیب یکی دیگر از دلایل حزب الله، حمایت از اهالی این روستاها و پیشگیری از هجوم  گروه های مسلح تکفیری به منطقه بقاع شمالی و شرقی بود.
 
معرکه سوریه برای حزب الله لبنان همانگونه که اخیرا سید حسن نصرالله اعلام کرد، یک معرکه وجودی است، چرا که نه تنها حمص، عقبه جغرافیایی استراتژیک برای حزب الله به شمار می رود بلکه اساسا یکی از دلایل اصلی جنگ سوریه، جدا کردن سر مقاومت اسلامی لبنان است و حزب الله به خوبی به این امر واقف است.

حزب الله آخرین گروه لبنانی بود که وارد معادلات بحران سوریه شد چرا که جریان المستقبل به رهبری سعد حریری از روزهای آغازین این بحران به حمایت تبلیغاتی، سیاسی و لجستیکی مخالفین مسلح پرداختند که اسناد، شواهد و اعتراف رسمی سران این جریان به این دخالت ها به اندازه ای است که قابل کتمان نیست. اساسا به لحاظ تاریخی نمی توان لبنان را از سوریه جدا دانست چرا که درهم تنیدگی طایفه ای و مذهبی این دو کشور تا جایی است که مثلا امین جمیل رییس حزب مسیحی کتائب لبنان و رییس جمهور اسبق این کشور که امروز جزء جریان 14 مارس به شمار می رود دارای کارت ملی سوری است و یا مرجعیت شرعی مسیحیان مارونی سوریه در لبنان قرار دارد.  
با این حال پرسش های زیادی وجود دارد که مداخله حزب الله در سوریه با آن روبرو است؟ حتی با وجود این دلایل، مخالفین حضور حزب الله اعلام می کنند که آیا در لبنان، ارتشی وجود ندارد که در برابر حملات تکفیرین به شهروندان لبنانی دفاع کند؟ آیا در لبنان دولتی نیست که با این اقدامات مقابله کند؟ پاسخ این پرسش ها برای آنهایی که لبنان را می شناسند فقط یک پاسخ واقعی است؟ نه!

با اتخاذ موضع بی طرف دولت لبنان به ریاست نجیب میقاتی، ارتش لبنان که بیشتر شبیه پلیس است، ارتش نیز از ورود به برخورد نظامی با این گروه ها امتناع کرد. اما عملا یک جریان سیاسی لبنانی وابسته به عربستان به حمایت همه جانبه گروه های مسلح پرداخت. منطقه عرسال در بقاع، محور عکار-تلکلخ و سلسله کوه های قلمون در مرز دو کشور با حمایت دستگاه امنیتی لبنان که در اختیار جریان مستقبل است به معابر اصلی سلاح و مسلحین به داخل سوریه تبدیل شدند تا در عمل ثابت شود بی طرفی به چه معنا است. در چنین فضایی اگر حزب الله وارد سوریه نشده بود انتحاریون خود را به صور در جنوب لینان رسانده بودند!

پرسش دیگر این است که آیا در سوریه، ارتشی نیست که بتواند در برابر گروه های مسلح بایستد در پاسخ باید گفت که ارتش سوریه تا قبل از ورود حزب الله یک ارتش کلاسیک بود که عملا در برابر صدها گروه مسلح که با تاکتیک های غیر کلاسیک می جنگند ناکارامد بود. ارتش سوریه پس از عملیات قصیر با هدایت حزب الله، سازمان نظامی خویش را بازبینی کرد و با بکارگیری تاکتیک های غیر کلاسیک توانست ابتکار عمل را در مقابله با گروه های مسلح در اختیار بگیرد.

پرسش دیگری که مطرح می شود این است که آیا حزب الله با دستور ایران وارد بحران سوریه شد تا کفه معادله سعودی-ایرانی در خاورمیانه تنظیم شود؟ در پاسخ باید گفت که ساختار روابط ایران و حزب الله بیشتر یک رابطه پدر- فرزندی است تا یک رابطه دستوری. پس از سه دهه از تاسیس حزب الله، این تشکیلات به اندازه ای از بلوغ رسیده است که می توان با وی مشورت کرد و در برخی موارد پیشنهادهای آن را نیز پذیرفت. تنبیه حماس نمونه ای از پیشنهادهای حزب الله به ایران است!

سخت ترین پرسشی که شاید در افکار عمومی ایران در برابر دخالت حزب الله در سوریه مطرح شود این است که آیا مردم سوریه با دخالت حزب الله در بحران کشورشان موافق هستند یا نه؟ طبیعی است که دخالت حزب الله مخالفت بخش هایی از مردم این کشور را در بر داشت. اگر از موافقین و مخالفین نظام بگذریم که پاسخ آنها به این پرسش واضح است باید گفت که اعتقاد روزافزون در میان بخش خاکستری مردم سوریه بر این است که در صورت عدم دخالت حزب الله، جایگزین حکومت کنونی، یک رژیم اسلامگرای تکفیری بود که نه تنها تهدیدی برای همه اقوام مسیحی، علوی و کرد بود بلکه اکثریت سنی سوریه نیز از این تهدیدات در امان نبودند. بسیاری از سربازانی که توسط داعش یا النصره ذبح شده اند و اعضای بدن آنها بیرون کشیده شده است سنی بودند. بسیاری از شهروندانی که در بمب گذاری ها کشته شده اند نیز سنی بودند. برای تکفیریین فرقی میان سنی و غیر سنی وجود ندارد هر که با تفکر سلفی و تکفیری همراه است مسلمان و سایرین همگی کافر هستند و قتل آنها واجب!

بنابراین این آگاهی در میان این قشر از مردم که عمدتا ساکنین شهرها هستند شکل گرفته است که دخالت حزب الله یکی از عوامل اصلی بازدارنده تبدیل بحران کشور به یک نسل کشی طایفه ای و مذهبی است.
 
در نگاه منطقه ای و بین المللی نیز دخالت حزب الله در بحران سوریه دارای اهمیت زیادی است. بی تعارف باید اعتراف کرد که حفظ سوریه یکی از برگه های اصلی ایران در مذاکره با قدرت های جهانی بر سر پرونده هسته ای است. چرا عربستان سعودی ناراضی اصلی حضور حزب الله در سوریه است؟ چرا بزرگترین هجوم داعش و النصره به منطقه غوطه شرقی در آخرین شب مذاکرات ایران و 5+1 در ژنو صورت گرفت؟ عصبانیت عربستان از حضور حزب الله بی دلیل نیست و طبیعی است که صدای انفجار این عصبانیت امروز در بیروت به گوش می رسد!
 
 
بن زاید در سخنان خود امیر نایف بن عبدالعزیز وزیر وقت کشور عربستان را به میمون تشبیه کرده که بر اساس نظریه داروین بعدها تکامل یافته است. وی همچنین به اختلافات درونی شاهزادگان عربستانی و خصوصیات اخلاقی برخی از آنها اشاره داشته است.

یک سند تازه ویکی لیکس اظهارات ولیعهد ابوظبی درباره نظر مردم عربستان نسبت به حکومت سعودی را بازتاب می دهد که این مقام اماراتی مدعی می شود بر اساس نظر سنجی ها 90 درصد از مردم عربستان منتظرند تا آمریکا پس از عراق به سراغ تغییر رژیم آل سعود بیاید.

به گزارش عصر ایران به نقل از پرس تی وی این سند ویکی لیکس حاوی گفت و گوی محمد بن زاید آل نهیان ولیعهد امارات با ریچارد هاس رییس شورای روابط خارجی آمریکا است.

در این دیدار این مقام اماراتی در انتقاد از شاهزادگان سعودی می گوید 90 درصد از مردم عربستان منتظر آن هستند که آمریکا پس از پایان کارش در عراق، رژیم آل سعود را نیز برکنار کند.

تاریخ سند افشا شده در 10 ژانویه 2003 و درست دو ماه پیش از حمله ماه مارس 2003 آمریکا به عراق است و ولیعهد امارات این اظهارات را در یک ضیافت دو ساعته شام در 8 ژانویه با مقام آمریکایی ایراد کرده است.

بن زاید در سخنان خود امیر نایف بن عبدالعزیز وزیر وقت کشور عربستان را به میمون تشبیه کرده که بر اساس نظریه داروین بعدها تکامل یافته است. وی همچنین به اختلافات درونی شاهزادگان عربستانی و خصوصیات اخلاقی برخی از آنها اشاره داشته است.

محمد بن زاید همچنین به موضوع اختلافات امارات با عربستان و قطر اشاره کرده و به رییس شورای روابط خارجی آمریکا گفته که عربستان و قطر در اصل وهابی بودن با یکدیگر مشترک اند ولی رابطه امارات با ریاض پیچیده است و مسائل مرزی موجود میان دو طرف هنوز حل و فصل نشده و مساله چاه‌های نفتی همچنان مورد اختلاف دو طرف است.

انتظار می رود انتشار این سند و توهین هایی که ولیعهد امارات به مقامات عربستانی داشته است، روابط ریاض و ابوظبی را تحت الشعاع قرار دهد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد