سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی،اقتصادی و تحلیل متنوع

 

 

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حجت الاسلام حسن روحانی همزمان با مراسم تحلیف خود در مجلس، کابینه​اش را هم در 14 مرداد به مجلس معرفی کرد و 25 مرداد با کسب رای اعتماد برای وزرایش دولتش را تشکیل داد. حال آنکه محمود احمدی​نژاد 30 مرداد 84 ورزایش را معرفی کرد و 2 شهریور دولتش را با وزرایش تشکیل داد.

اگرچه وجه اشتراک هر دو دولت عدم کسب رای اعتماد برای سه وزیر است اما دولت یازدهم در دوماه اول عمر خود با 28 انتصاب مدیران و معاونانش از دولت نهم با 19 عزل و نصب در همین مدت جلوتر است.{ البته 10 انتصاب دیگر هم در دولت یازدهم مربوط به انتخاب استانداران بوده و در دولت نهم، 8 استاندار در این مدت تغییر کردند. این در حالی است که برخی وزرا و یا مدیران استانی نسبت به کندی تغییر استاندران به وزارت کشور و دولت یازدهم خورده می​گیرند. البته عبدالرضا رحمانی فضلی در پاسخ به این انتقادات گفته بود که اگر چه تغییر استانداران کند است اما با دقت صورت می​گیرد.}

در میان منصوبینی که با حکم رئیس جمهور بر مسندی قرار گرفته​اند، تنها «علی اصغر فانی» است که از هر دو رئیس جمهور کنونی و پیشین حکم گرفته و هر بار هم سرپرست وزارت آموزش و پرورش شده است. اگرچه او بعدها به عنوان وزیر پیشنهادی احمدی​نژاد به مجلس معرفی نشد اما این روزها فانی محتمل​ترین گزینه برای حضور در این جایگاه در کابینه یازدهم است. اولویت​ها در انتصابات در هر دودولت با یکدیگر متفاوت است که گویای تفاوت اولویت​ها در نگاه دو رئیس جمهور است. روحانی تغییرات را در نزدیکترین اشخاص در دفترش آغاز کرد اما احمدی​نژاد تغییرات را در معاونینش کلید زد.

در دو جدول زیر به بررسی احکام صادر شده از سوی روسای جمهور نهم و یازدهم بر اساس اخبار مندرج در پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری پرداخته شده است:

سمت

فرد منصوب/زمان انتصاب در دولت نهم

فرد منصوب/زمان انتصاب در دولت یازدهم

معاون اول رییس جمهور

پرویز داوودی/21 مرداد

اسحاق جهانگیری/14 مرداد

رئیس دفتر رئیس جمهور

غلامحسین الهام/24 مرداد

محمد نهاوندیان/14 مرداد

دبیر شورای عالی امنیت ملی

علی لاریجانی/24 مرداد

علی شمخانی/ 19 شهریور

مشاور ارشد رییس جمهور

مجتبی ثمره هاشمی/24 مرداد

اکبر ترکان/ 4 شهریور

مشاور رییس جمهور در امور روحانیت

حیدر مصلحی/24 مرداد

....

رییس گروه مشاوران جوان

مهرداد بذرپاش/27 مرداد

....

رییس سازمان میراث فرهنگی

رحیم مشایی/27 مرداد

محمدعلی نجفی/26 مرداد

رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی

فرهاد رهبر/27 مرداد

محمدباقر نوبخت/20 مرداد

سرپرست​های وزارتخانه​هایی که رای اعتماد نگرفتند

داود مددی،محمدناظمی اردکانی، کاظم وزیری هامانه سرپرستان وزارت رفاه، تعاون و نفت/ 5 شهریور// علی اصغر فانی سرپرست وزارت آموزش و پرورش9 شهریور

جعفر توفیقی و سیدرضا صالحی امیری سرپرستان وزارتخانه​های علوم و ورزش  26 مرداد/ علی اصغر فانی سرپرست وزارت آموزش و پرورش27 مرداد

دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر

....

 

عبدالرضا رحمانی فضلی/2 شهریور

رییس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

....

ولی​الله سیف/ 5 شهریور

دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد و سرپرست موقت شورای عالی امور ایرانیان، جنبش عدم تعهد، معاونت امور بین‌الملل رییس‌جمهور و سازمان فضایی ایران

....

اکبر ترکان/ 5 شهریور

معاون رییس جمهور ی و رییس سازمان انرژی اتمی

غلامرضا آقازاده/ 7 شهریور

علی​اکبر صالحی/26 مرداد

معاون رییس جمهور ورییس سازمان ملی جوانان

علی اکبری/ 7 شهریور

....*

معاون رییس جمهور در امور حقوقی و مجلس

احمد موسوی/ 7 شهریور

الهام امین​زاده معاونت حقوقی 20 مرداد/ مجید انصاری معاونت مجلس9 شهریور

معاون رییس جمهور و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران

حسین دهقان/ 9 شهریور

محمدعلی شهیدی/16 شهریور

معاون رییس جمهوری در امور اجرایی

علی سعیدلو/19 شهریور

محمد شریعتمداری/16 مرداد

نماینده رییس‌جمهور در دانشگاه مذاهب اسلامی

....

مسیح مهاجری/ 28 شهریور

سرپرست مرکز ملی فضای مجازی و سرپرست دبیرخانه شورای عالی فضای مجازی

....

محمود واعظی**/30 شهریور

مشاور رییس جمهور و رییس مرکز امور زنان و خانواده

نسرین سلطانخواه/3 مهر

شهیندخت مولاوردی/16 مرداد

معاون رییس جمهور و رییس سازمان تربیت بدنی

محمد علی​آبادی/3 مهر

....*

مشاور رییس‌جمهور در امور فرهنگی

....

حسام​الدین آشنا/9 مهر

دستیار ویژه رییس‌جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی

....

علی یونسی/ 9 مهر

رییس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز

....

حبیب​الله حقیقی/ 9 مهر

نماینده رییس جمهور در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

....

حسام​الدین آشنا و عبدالرضا رحمانی فضلی***/11 مهر

معاون علمی و فناوری رییس جمهور

....

سورنا ستاری/13 مهر

رییس و عضو هیات عامل صندوق توسعه ملی

....

سیدصفدر حسینی/14 مهر

توضیحات جدول:

*سازمان ملی جوانان و سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش ملحق شده و علی القاعده دولت یازدهم نمی​تواند برای آن فردی را منصوب کند.

**واعظی وزیر ارتباطات با حفظ سمت به این سمت نیز منصوب شد.

***رحمانی فضلی وزیر کشور نیز با حفظ سمت دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر و نماینده رئیس جمهور در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است.

سمت و اسامی افراد در این جدول به ترتیب زمان عزل و نصب​ها مرتب شده است.


منبع: خبرآنلاین

 
 
آیا آنهایی که در راه سید مهدی هاشمی گام گذاشته‌اند، این راه را تا انتها خواهند رفت؟ کسی که این اطلاعات محرمانه را آن هم به دروغ و مغرضانه در اختیار رسانه‌های غربی گذاشته است، شاید امروز شناخته نشود ولی تاریخ در مورد او قضاوتی تلخ خواهد کرد. شاید امروز چهره او مخفی باشد ولی فردا از او با نام خائن نام برده شود. فردایی که شاید چندان دور نباشد
کد خبر: ۳۵۲۳۱۴
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۰ - 20 October 2013
از الشراع تا ال‌مانیتور، این بار چه کسی اطلاعات حساس را به بیرون داد؟

دور جدید گفتگوهای هسته‌ای ایران و 5+1 در ژنو به نحو آشکاری با ادوار پیشین مذاکرات متفاوت است. بعد از سالها مذاکره، دو طرف بر سر بیانیه‌ای در پایان این دور از مذاکرات به توافق رسیدند. علاوه بر این، اکنون دو طرف به شکلی جدی‌تر به دنبال محرمانه نگاه داشتن محتوای مذاکرات هستند تا بعد از تعیین تکلیف و در زمان مناسب نتایج و محتوای آن اطلاع‌رسانی شود.

به گزارش «تابناک»، محرمانه بودن مذاکراتی از این دست، نه تنها بی‌سابقه نیست، بلکه محرمانه نگاه داشتن مذاکرات مهم بین کشورها و پیام‌های رد و بدل شده بین آنها امری کاملا مرسوم است، همان گونه که محتوای مذاکرات علی اکیر ولایتی مشاور عالی رهبر انقلاب در امور بین المللی و یا حتی محتوای پیام‌هایی که بین مقامات ارشد ایرانی و رئیس جمهور آمریکا رد و بدل شده است، تا مدتهایی طولانی محرمانه ماند و بعضا هنوز نیز منتشر نشده است.

این در حالی است که علی‌رغم درخواست طرفین برای محرمانه نگاه داشتن محتوای مذاکرات، بعضی رسانه‌ها به انتشار محتوایی بر پایه حدسیات و یا جعل پرداخته‌اند. رسانه‌های صهیونیستی و آمریکایی در شروع این روند و به نقل از مقامات و منابع غربی پیش قدم بودند و سپس ناگهان مجموعه رسانه‌ای ال‌مانیتور مطالبی را به عنوان محتوای پیشنهادات ایران و به نقل از یک منبع آگاه ایرانی منتشر کرد.

در حالی که بخش زیادی از مخاطبان ایرانی با باور کردن ادعای ال‌مانیتور فردی که مرتکب این خبررسانی شده بود را خائن می‌دانستند، وزیر خارجه اعلام کرد که این منبع ایرانی، قطعا مغرض است و با غرض‌ورزی اطلاعات نادرست را در اختیار خبرنگار ال‌مانیتور گذارده است. وی در گفت‌و‌گوی خود با «تابناک»، تأکید کرد که طرح محرمانه ایران، محرمانه است و آنان که ادعای آگاهی از مفاد آن را دارند، دروغگویانی بیش نیستند.

اظهارات وزیر خارجه در مورد مغرضانه بودن این اقدام یادآور معدود مواردی است که افرادی در داخل کشور مسائل محرمانه کشور را با قصد بهره‌برداری‌های گروهی به رسانه‌های خارجی درز داده‌اند.

در 12 آبان 1365 در اقدامی غیر منتظره ، هفته نامه لبنانی " الشراع " از دیدار محرمانه یک هیات آمریکایی به سرپرستی مک فارلین نماینده ویژه دولت آمریکا ، از ایران خبر داد . " الشراع " نوشت :" رابرت مک فارلین یکی از فرستادگان آمریکایی در ماه گذشته از تهران به طور محرمانه دیدار کرد و گفتگوهای بسیار مهمی با دکتر محمد لواسانی به نمایندگی از وزارت امور خارجه و محمد هادی نائب رئیس کمیته روابط خارجی در مجلس شورای اسلامی و یکی از افسران عالی رتبه ارتش ایران انجام داد ".

این نشریه مدعی شده بود که :" ایران از واشنگتن خواست تا کمک های نظامی ، مادی و سیاسی خود را به عراق متوقف کند و به ایران لوازم یدکی سلاح های آمریکایی بفروشد . ضمناً آمریکا از تهران خواست تا پشتیبانی و کمک های خود را به سازمان های آزادیبخش در جهان ، به بهانه اینکه این سازمان تروریست هستند ، متوقف نماید و امنیت خلیج [فارس] را برای آمریکا حفظ نماید ".

محافل نزدیک به " سید مهدی هاشمی " که برای انحراف افکار عمومی از اتهامات متعددی که به وی وارد شده بود و رژیم صهیونیستی که از روند شروع شده بین ایران و آمریکا نگران بودند، دو طرفی بودند که به درز دادن این گزارش مخلوط از واقعیات و اکاذیب به هفته‌نامه لبنانی " الشراع " متهم شدند.

پس از انتشار گزارش «الشراع»، هاشمی رفسنجانی با توصیه امام خمینی در مراسم 13 آبان در جمع دانشجویان به تشریح سفر مک فارلین و همراهانش به ایران ـ که بحران بزرگ و طولانی ای را برای دولت امریکا ایجاد کرد ـ پرداخت. آقای هاشمی رفسنجانی در این مراسم گفت:« افتخار سلاطین دنیا این است که با یکی از سردمداران امریکا ملاقات کنند ولی جمهور یاسلامی ایران چون روی پای خودش ایستاده و به خدا اتکا کرده آنقدر قدرت دارد که آنهایی که بی اجازه وارد ایران می شدند التماس می کنند ،خواهش می کنند که شفقت ما را جلب کنند و ما را به عنوان میهمانی که به مسلمانی وارد شد تحت فشار معنوی بگذارند، ولی جمهوری اسلامی می گوید نه ما با کسی که آثار خیانتش مشهود است نمی توانیم مذاکره کنیم».(34)

رئیس جمهور وقت حضرت آیت الله خامنه ای ضمن نفی این که معامله اسلحه به موضوع گروگانها منوط بوده است در مصاحبه ای که پس از ایراد سخنرانی در مجمع عمومی با خبرنگار شبکه تلویزیونی ای ـ بی ـ سی امریکا به عمل آوردند اظهار داشت:«من گزارش تاور را که توسط هیئت انتصابی از طرف ریگان تهیه شده خواندم و متوجه شدم که جریان این معاملات تسلیحاتی در میان مردم امریکا با آنچه مورد نظر ماست بسیار فرق دارد تا آنجا که ما اطلاع داشتیم معامله تسلیحات در قبال گروگانها نبود. برای سلاحهای دریافتی پول پرداخت کردیم اما فروشندگان این سلاحها همچنین از ما درخواست کردند که از نفوذ خود برای آزادی سازی گروگانها استفاده کنیم. و چون مخالف چنین اقدامی نبودیم و هیچ اشکالی در کمک به آزادی گروگانها نمی دیدیم موافقت کردیم بنابراین معامله ما در قبال گروگانها نبود بلکه با پرداخت پول بود و طرف معامله هم دلالان بین المللی بودند».

علی‌رغم این که موضوع خرید اسلحه در قالبی محرمانه ولی با همه مقامات عالی نظام در جریان بود، ولی حواشی ناشی از آن باعث شد که در روز اول آذر ، هشت نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با طرح سوالی از وزیر خارجه خواستار توضیح وی درباره این ماجرا شوند.

جالب این است که امام خمینی با لحنی بی‌سابقه و عتاب‌آلود به رفتار این نمایندگان مجلس پرداختند. امام خطاب به این نمایندگان مجلس فرمود: «چرا باید وقتی که دنیا به تزلزل درآمده است برای این بی اعتنایی ایران به کاخ سفید و سیاه، چرا ما باید توجیه کنیم مسائل آنها را؟ چرا ما باید این قدر غربزده باشیم یا شیطان‌زده؟ من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص، ولو بعضی‌شان در نظر من پوچ‌اند، لکن از بعضی از این اشخاص که سابقه دارند هیچ توقع نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر امریکا، فریاد می‌زنند سر مسئولین ما! چه شده است؟ شماها چه‌تان است؟ چه کردید شماها؟ شماها چرا باید تحت تأثیر تبلیغات خارجی واقع بشوید یا تحت تأثیرات نفسانیت خودتان؟ در یک همچون مسئله مهمی که باید همه شما دست به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که ما وحدت داریم، وحدت ما این طور شده است و در روزی که هفته وحدت است چرا شماها می خواهید تفرقه ایجاد کنید؟ لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید، از لحن اسرائیل تندتر است، از لحن خود کاخ نشینان آن جا تندتر است. شما چه شده است این طور شدید؟ شما که این نبودید بعضیتان... شما دل مسئولین ما را نشکنید، شما هی تندرو و کندرو درست نکنید، دودستگی ایجاد نکنید، این خلاف اسلام است، خلاف دیانت است، خلاف انصاف است، نکنید این کارها را.»

علی‌رغم شباهت‌ها و تفاوت‌های آن چه که در ماجرای نشریه الشراع پیش آمد و آن چه که در ماجرای اخیر ال‌مانیتور پیش آمده است، مورد اخیر زنگ‌های هشدار را نیز به صدا در آورده است. آیا آنهایی که در راه سید مهدی هاشمی گام گذاشته‌اند، این راه را تا انتها خواهند رفت؟

از سوی دیگر، کسی که این اطلاعات محرمانه را آن هم به دروغ و مغرضانه در اختیار رسانه‌های غربی گذاشته است، شاید امروز شناخته نشود ولی تاریخ در مورد او قضاوتی تلخ خواهد کرد. شاید امروز چهره او مخفی باشد ولی فردا از او با نام خائن نام برده شود. فردایی که شاید چندان دور نباشد

 

 

حماس و رفع تکلیف از نوع اخوانی آن:
حکایت دور افتخار زدن خالد مشعل با پرچم «تروریست‌های سوری» که موسی ابومرزوق همچنان آن‌ها را «انقلابیون» سوری می‌خواند، روایت تازه‌ای از مکر و حقه‌ای است که تنها در رفتار «اخوانی‌ها» دیده می‌شود. موسی ابومرزوق که خود نیز مانند مشعل دستش به خون هزاران جوان شیعی آلوده است، در این مصاحبه می‌خواهد «اعلام برائت» کند؛ اما او نمی‌داند‌ دیگر دوران «لاپوشانی» و «دروغگویی» گذشته؛ هر چند هنوز هم «شارلاتان‌هایی» پیدا می‌شوند تا «عرض خود ببرند و زحمت دیگران بدارند»
کد خبر: ۳۵۲۰۱۲
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۲ - 19 October 2013
هفته گذشته، «تابناک» در گزارشی کوتاه، اعتراض مردم ایران را نسبت به هر گونه سفر احتمالی خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس به تهران نشان داد که این گزارش بلافاصله با واکنش موسی ابومرزوق، معاون وی روبه‌رو شد.

وی ‌در گفت‌وگو با‌ المیادین اظهار داشت: ‌خالد مشعل به اشتباه پرچم انقلابیون سوری را به ‌دست گرفت.
 
حکایت دور افتخار زدن خالد مشعل با پرچم «تروریست‌های سوری» که موسی ابومرزوق همچنان آن‌ها را «انقلابیون» سوری می‌خواند، روایت تازه‌ای از مکر و حقه‌ای است که تنها در رفتار «اخوانی‌ها» دیده می‌شود. موسی ابومرزوق که خود نیز مانند مشعل، دستش به خون هزاران جوان شیعی آلوده است، در این مصاحبه می‌خواهد «اعلام برائت» کند، اما او نمی‌داند ‌دیگر دوران «لاپوشانی» و «دروغگویی» گذشته است؛ هر چند هنوز هم «شارلاتان‌هایی» پیدا می‌شوند تا «عرض خود ببرند و زحمت دیگران بدارند».
 
او در این مصاحبه طولانی می‌گوید که جنبش حماس و سران آن هیچ رابطه سازماندهی شده‌ای با گروه‌های مسلح و به تعبیر خودش «انقلابی» در سوریه ندارند و هر کس ‌به سوریه می‌رود، بنا بر ‌تصمیمی فردی است؛ اما به این ‌پرسش پاسخ نمی‌دهد، ‌چگونه است که دولت «اسماعیل هینه» در غزه برای هر یک از اعضای حماس که به دست ارتش سوریه «به هلاکت» می‌رسند، مراسم رسمی تشییع و ختم برگزار ‌و آن‌ها را در حکم «مجاهدان شهید» تکریم می‌کند؛ باز هم جناب ابومرزوق بگوید ‌این تسلیت گفتن‌ها هم ‌«اشتباهی» بوده است!

بی‌گمان گزارش هفته گذشته تابناک، ‌به اندازه‌ای مستند و مستدل بود که عزت الرشق، یکی از سران حماس در صفحه فیس بوک خود‌ اعلام کند که مشعل در اوضاع کنونی، قصد سفر به تهران را ندارد، ولی سخنان ابومرزوق تنها نشانه‌های فروپاشی اخلاقی گروهی بود که «نمک خورده و نمکدان شکسته‌اند» و حالا که از همه جا رانده شده و جایی ندارند، یاد یار قدیمی افتاده‌اند، ولی نمی‌دانند که این یار قدیمی هم «دو بار از یک سوراخ گزیده نخواهد شد» و برای سفر مشعل و یاران و انصارش هزار و یک شرط خواهد گذاشت.

موسی ابومرزوق، خالد مشعل و اسماعیل هنیه به خوبی می‌دانند همه آنچه‌ حماس را «حماس» کرد، نه «عرضه»، «توان»، «قدرت» و «ایدئولوژی اخوانی» آن‌ها بود، بلکه آنچه آن‌ها را در صفحه شطرنج منطقه ‌به چشم‌ همه آورد، حضور «گردان‌های قسام» به عنوان یک گروه مقاومت سنی مذهبی بود که قرار و اساس برنامه آن‌ها آزادی فلسطین و قدس شریف بود نه تشکیل محور «اخوانی» با رهبری افرادی مانند محمد بدیع و خیرت الشاطر و محمد مرسی که سرچشمه «نفاق» در منطقه بوده و هستند.

حماس این روز‌ها هزینه قرار گرفتن در محور «امپریالیسم عثمانی» را می‌پردازد و این‌‌ همان چیزی است که در فکر ارتجاعی «اخوانی‌گری» به شدت خود را نشان داده است. حال موسی ابومرزوق می‌خواهد بگوید که خالد مشعل «چوب به آن بزرگی را در پرچم استعماری تروریست‌های سوری که به دست گرفته بود، ندیده است»‌ چه این که بخواهد در مورد ارتباط سازمانی حماس با تروریست‌های جبهه النصره و تیپ احفاد الرسول، حرف‌های خودش را تکرار کند و بگوید همه این مسائل «اشتباهی» بوده است.

با همه این تفاصیل، حماس برای بازگشت به دامان محور مقاومت، باید سه کار مهم را انجام دهد و دیگر «اشتباه» نکند:

۱ـ تغییر کامل کادر رهبری خود،
۲ـ اعلام رسمی از تغییر کامل در رویکرد سیاسی و
۳ ـ اعتراف کامل به فعالیت‌های ضد سوری و همکاری سازمان‌یافته با تروریست‌های فعال در این کشور.

 

 

 

تحولات منطقه خاورمیانه، تغییر نگاه دولت ایالات متحده و شیوه دخالت این کشور در مسائل خاورمیانه، فرصتی را در اختیار کشورهای قدرتمند منطقه قرار داده تا خلا رهبری در منطقه را پرکنند. سوال این است که رقبای اصلی این رقابت چه افرادی هستند و ایران چگونه در عراق بر دیگران پیروز شد؟
کد خبر: ۳۵۲۰۹۹
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۲ - ۱۷:۰۱ - 19 October 2013

تحولات منطقه خاورمیانه، تغییر نگاه دولت ایالات متحده و شیوه دخالت این کشور در مسائل خاورمیانه، فرصتی را در اختیار کشورهای قدرتمند منطقه قرار داده تا خلا رهبری در منطقه را پرکنند. سوال این است که رقبای اصلی این رقابت چه افرادی هستند و ایران چگونه در عراق بر دیگران پیروز شد؟

به گزارش «تابناک»، هاکان فیدان دومین فرد قدرتمند ترکیه، قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و شاهزاده بندر به سلطان رئیس دستگاه امنیتی عربستان سه فردی هستند که به نمایندگی از کشورشان مشغول رقابت بر سر آینده خاورمیانه هستند.

به نوشته وال استریت ژورنال در ماه می سال جاری، در ملاقات پیچیده و سخت اوباما با اردوغان، دو مقام ارشد ترکیه یعنی احمد داود اوغلو و هاکان فیدان نخست وزیر این کشور را همراهی می‌کردند. این نخستین دیدار رو در رو بین اوباما و اردوغان بعد از قریب یک سال بود. پیام صریح اوباما به طرف ترک این بود که انتقال بی‌پروای سلاح و نیروهای مسلح از خاک ترکیه به سوریه می‌تواند منافع آمریکا را به خطر اندازد.

هاکان فیدان رئیس سازمان امنیت ترکیه مامور پیگیری پرونده ساقط کردن حکومت سوریه است. جیمز جفری که به تازگی مسئولین سفارت آمریکا در ترکیه و عراق را برعهده داشته است، فیدان را چهره جدید خاورمیانه می‌داند که آمریکا مجبور است با وی کار کند، زیرا وی توانایی به سرانجام رساندن کارها را دارد. ولی نباید وی را دوست سرسپرده آمریکا دانست.

فیدان یکی از سه مقام امنیتی است که این روزها برای پر کردن خلا رهبری در خاورمیانه‌ای مشغول رقابت هستند که نقش آمریکا در آن کمتر شده است. یکی دیگر از این سه نفر بندر بن سلطان رئیس سازمان اطلاعاتی عربستان است.

فیدان 45 ساله که از سال 2010 ریاست MIT را بر عهده داشته متهم است که در مواردی اطلاعات حساس جمع‌آوری شده توسط آمریکا و اسرائیل را در اختیار ایران قرار داده است. آمریکاییها معتقدند که وی به دنبال مقابله با آمریکا نیست بلکه منافع و دستورات اردوغان را به پیش می‌برد. امره اوسلو تحلیل‌گر اطلاعاتی معتقد است که در این که فیدان دومین فرد قدرتمند ترکیه است، تردیدی وجود ندارد. اما گفته می‌شود که او در قیاس با بندر بن سلطان که بسیار پرادعا است، فروتن و آرام است.

قاسم سلیمانی که نام وی در فهرست سه نفره فوق از وی نام برده شده و نقش وی در عراق، مورد توجه ال مانیتور قرار گرفته است. پس از بررسی فعالیت‌های سپاه قدس، دلایل برتری ایران بر آمریکا در صحنه عراق به صورت زیر خلاصه شده است.

اولین نکته مهم این است که آمریکا بدون ایجاد شبکه‌ای از ارتباطات با نیروهای مخالف صدام به این کشور حمله کرد. در مقابل ایران، سه دهه فرصت داشت که شبکه گسترده‌ای از ارتباطات را با نیروهای شیعه، سنی و کرد عراقی ایجاد کند. مجموعه‌ای از منافع متقابل باعث تقویت این رابطه شد در حالی که آمریکا جز به قدرت نظامی خود بر چیزی تکیه نداشت.

ثانیا، ارتباطی ایدئولوژیک بین ایران و گروه‌های مذهبی در عراق وجود دارد که باعث شده که تکلیف مذهبی در قبال یکدیگر، بخشی از رابطه ایران و عراق باشد که گاه بر مساله منافع ملی نیز مقدم است. بخشی از این رابطه به دوره‌ای طولانی‌تر و به دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بر می‌گردد.

سومین نکته مهم این است که دوره سی ساله سرکوبگرانه حکومت حزب بعث باعث شد که با کنار رفتن حکومت صدام، نظام اداری این کشور فرو بپاشد. در حالی که این وضعیت باعث شد که بسیاری از همسایگان عراق راه را بر مبادلات با عراق ببندند ولی ایران در روندی که سلیمانی هم در آن نقش داشت درهای دو کشور را به یکدیگر گشود.

زائران ایرانی و عراق به تحرک در اقتصاد و پیشرفت اقتصادی عراق کمک کردند. احزاب و گروه‌های نظامی که با آمریکاییها می جنگیدند مورد حمایت ایران قرار گرفتند. ایران همچنین به دولت عراق برای تسلط بر وضعیت امنیتی این کشور کمک کرد.

مساله آخر این بود که ایرانی‌ها از سویی می‌خواستند که روزی عراق در برابر ایران قرار نگیرد و از سوی دیگر به صورت عامل ایران هم در نیاید. ایرانی‌ها به دنبال تعادلی در عراق بودند که به منافع هر دو طرف کمک کند.

 

 

کد خبر: ۳۵۲۲۷۱
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۱ - 20 October 2013
آیا می شود متصور شد که رییس مهم ترین و اصلی ترین  دستگاه اطلاعاتی یک کشور خود نفوذی و عامل یک کشور دیگر باشد؟

این سوالی است که این روزها درباره " هاکان فیدان " رییس 45 ساله دستگاه اطلاعات ترکیه (MIT) مطرح شده است و این مقام اطلاعاتی ارشد ترکیه متهم به ارتباط با ایران شده است.

به گزارش عصرایران ماجرا از اینجا آغاز شد که روزنامه واشنگتن پست آمریکا دو روز پیش با انتشار گزارشی مدعی شد که دولت ترکیه در سال 2012  به دستگاه اطلاعات ایران اطلاعاتی درباره یک  حلقه جاسوسی 10 نفره از ایرانیانی که برای سازمان جاسوسی اسراییل (موساد) در زمینه هسته ای جاسوسی می کردند، ارایه کرده است.

پس از انتشار این گزارش دولت ترکیه آن را تکذیب کرد و انگیزه اصلی چنین گزارش هایی را ایجاد عملیات روانی و تلاش آنها برای عقده گشایی علیه دولت ترکیه (پس از ماجرای کشتی ماوی مرمره) دانست.

حتی آویگدور لیبرمن وزیر خارجه سابق اسراییل و رییس کنونی کمیسیون سیاست خارجی پارلمان رژیم صهیونیستی (کنست) در صفحه توییتر خود نوشت که از شنیدن خبر کار کردن رییس دستگاه اطلاعات اسراییل برای ایران شوکه نشده است چون حکومت اردوغان یک حکومت ضد اسراییلی است که گرایش های بنیادگرایانه اسلامی دارد.

برخی رسانه های اسراییل نیز پس از گزارش روزنامه واشنگتن پست به ارزیابی و تحلیل شخصیت هاکان فیدان پرداختند و به طور مستقیم و غیر مستقیم به این گمانه دامن زدند که وی گرایش های نزدیک به حکومت ایران و اسلامگرایان دارد و از این رو در دوره ریاست او بر دستگاه اطلاعات ترکیه که همزمان با اتفاق کشتی ماوی مرمره بود روابط ترکیه و اسراییل وارد یک تنش بی سابقه شده است.

اما احمد داوود اوغلو وزیر خارجه ترکیه جمعه شب در مصاحبه ای اختصاصی با شبکه 7 تلویزیون ترکیه با رد گمانه ها درباره نزدیکی رییس دستگاه اطلاعات ترکیه به ایران، به طور تلویحی رسانه ها و محافل صهیونیستی و به تصریح از رسانه های آمریکایی به عنوان عوامل ایجاد جنگ روانی علیه ترکیه و شخص فیدان نام برد.

داوود اوغلو با رد این گمانه گفت: مگر می شود چنین چیزی را باور کرد . فیدان فردی معتمد است . دروغ بودن و نادرست بودن این ادعا از آنجا مشخص می شود که روزنامه واشنگتن پست می نویسد فیدان به ایران کمک می کند و روزنامه وال استریت ژورنال همزمان گزارش می دهد که وی به گروه های مسلح مخالف حکومت سوریه سلاح می رساند . مگر می شود این دو تا موضوع را با هم جمع کرد.بالاخره کدام یک از اینها درست است. من معتقدم درستش این است که بگوییم هر دوی اینها غلط و عملیات روانی و شانتاژ رسانه ای است."

فیدان کیست؟

هاکان فیدان متولد 1968 در شهر آنکارا ترکیه است . وی از سال 2010 رییس دستگاه اطلاعاتی ترکیه  است . فیدان از سال 2007 تا 2010  معاونت نخست وزیری و از سال 2001 تا 2007 ریاست آژانس همکاری و توسعه ترکیه را برعهده داشت.

فیدان از سال 1986 تا 2001 در خدمت ارتش ترکیه بوده است. وی لیسانس خود در رشته مدیریت و علوم سیاسی را در دانشگاه مریلند، و فوق لیسانس و دکترای  خود را در همین رشته از دانشگاه " بیلکنت" آنکارا دریافت کرده است.

فیدان یکی از چهره های نزدیک و مورد اعتماد رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه است . وی در سال 2012 ریاست کمیسیون محرمانه گفت و گو با کردها در اسلو نروژ را بر عهده داشت و در جریان مذاکرات صلح دولت ترکیه با عبدالله اوجالان رهبر زندانی گروه پ.ک.ک نیز فیدان به نمایندگی از اردوغان و دولت ترکیه  مسئول مذاکره با اوجالان شد.

پیشتر نیز برخی رسانه های غربی از جمله رسانه های اسراییلی از ارتباطات و گرایش فیدان به ایران مطالبی مطرح کرده بودند . دولت ایران تا کنون به طور رسمی درباره ادعاهای مطرح شده در گزارش روزنامه واشنگتن پست آمریکا اظهار نظری نکرده است.

 

 

 

چرا در همان سال 1384 برای افشاء علی منصوری اقدام نکردند؟ و حالا بعد از 10 سال یادشان آمده علی منصوری می خواسته به مریم قجر به صورت مشکوک نزدیک شود! آیا آنان بعد از 30 سال متوجه شدند علی منصوری جزو نیروی قدس است؟»
کد خبر: ۳۵۲۱۵۱
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۲ - ۲۱:۱۷ - 19 October 2013
با مذاکره نشان دادیم ایران اهل صلح و بیزار از سلاح هسته‌ای است
این روزها آنقدر کار فرقه تروریستی منافقین و مسعود رجوی زار شده که می خواهند جداشدگان از فرقه منحوس خود را با چسبی نچسب به جمهوری اسلامی چسبانده و این تروریست های جدا شده را عامل ایران معرفی کنند.نمونه اش «علی منصوری» که سابقا از وفاداران فرقه منافقین و کارش جاسوسی از نظام جمهوری اسلامی و خارج کردن اطلاعات از ایران برای مسعود بود و حالا که تاریخ مصرفش گذشته، می خواهند وی را با جوسازی رسانه ای به سپاه قدس منتسب کنند.

به گزارش «تابناک»، علی منصوری که جایگاهش در این فرقه بر همگان عیان بوده همان کسی است که این بار به دلایلی دل از مسعود و فرقه اش بریده و بالطبع تاریخ مصرف خود را منقضی کرده است و همین مسئله موجبات بازی جدیدی را فراهم آورده که منافقین با میدان داری صهیونیست ها در حال رقم زدن آن هستند.

بنابر این گزارش، «محمد رزاقی» از نجات یافتگان فرقه تروریستی منافقین است که لب به سخن گشوده است و داستان جاسوس ایرانی دستگیر شده توسط رژیم اشغالگر قدس را این گونه روایت می کند:

«علی منصوری از سال 1359 تا سال 1377 در ترکیه اقامت داشت و از طرف فرقه رجوی برای جمع آوری اطلاعات از مراکز حساس به داخل ایران هم اعزام می شد و سران فرقه تلاش زیادی می کردند که هیچ رد و نشانی از اینکه نشان بدهد علی منصوری برای فرقه کار می کند نماند. اکبر قربانی از اعضاء فرقه رجوی بود که در ترکیه برای فرقه رجوی کارهای اطلاعاتی می کرد و به یاد دارم که چند بار برای دیدن شخصی که قرار بود یک سری عکس از مهرآباد و جماران بیاورد در اکسارای استانبول ملاقات بکند و این شخص همین علی منصوری بود که برای فرقه از داخل ایران جاسوسی می کرد. 

رابطه رجوی با علی منصوری آنقدر تنگا تنگ بود که اجاره کردن بعضی از خانه های مورد استفاده اعضاء گروهک تروریستی رجوی در ترکیه توسط این شخص انجام می شد. علی منصوری به خاطر دادن یکسری اطلاعات برای فرقه رجوی و به عنوان کسی که مورد اعتماد او بود از طرف گروهک به موساد معرفی شد و همچنین به عنوان رابط رجوی و موساد به فعالیت جاسوسی خودش ادامه می داد به همین خاطر اسرائیل اجازه داد تا علی منصوری چندین بار به اسرائیل مسافرت کند البته پوشش این مسافرتها تاسیس شرکت بود ولی در اصل ادامه همان جاسوسی و همکاری با موساد بود.

آیا جاسوسی که اسرائیل گرفته، عضو نیروی قدس است؟

اما چه اتفاقی افتاده که رجوی بعد از 30 سال متوجه شده علی منصوری از اعضاء سپاه قدس است؟! از آنجا که معلوم شده افشاگری‌هایی فرقه رجوی در رابطه با یکسری اطلاعات از داخل ایران پوشالی بوده و برای فرقه رجوی جز آبروریزی چیزی نداشته بطور خاص آخرین افشاگری در پاریس توسط مهدی ابریشمچی از طرف هیچ ارگان و یا روزنامه نگاری تایید هم نشد و مشخص شد این اطلاعات دروغی بیش نبوده و سران فرقه در آستانه مذاکرات اتمی ایران در ژنو نتوانسته اند به اهداف خود برسند به همین خاطر سران فرقه علی منصوری مسبب این  شکست می دانند و تصمیم می گیرند جاسوس 30 ساله خود را به عنوان نیروی سپاه قدس برای اسرائیلی ها معرفی و او را دستگیر کنند.»

رزاقی در ادامه مطلب افشاگرانه و مستند خود به برخی شبهات نیز پاسخ داده و می‌نویسد: 

«البته سران گروهک رجوی برای توجیه این عملشان از زبان کمیسیون تروریستی فرقه ادعاهایی می کنند : در تیرماه1384 در جشنی که در اورسوراواز به مناسبت سالگرد آزادی خانم رجوی از زندان برگزارشد، به طور غیرمترقبه و بدون دعوت قبلی شرکت کرد و زیر این عنوان که می‌خواهد نامه یی را به طور شخصی به دست خانم رجوی برساند قصد نزدیک شدن به وی را داشت که با ممانعت مسئولان حفاظت، موفق به انجام این کار نشد!

اینجا سوالاتی پیش می‌آید: چرا در همان سال 1384 رجوی برای افشاء علی منصوری اقدام نکرد؟ و حالا بعد از 10 سال یادشان آمده علی منصوری می خواسته به مریم قجر به صورت مشکوک نزدیک شود! آیا سران فرقه رجوی بعد از 30 سال متوجه شدند علی منصوری جزو نیروی قدس است؟»

رزاقی یادداشت خود را با طعنه‌های جالبی به پایان برده است: 

«شاید تمام این سیاه‌بازی‌ها برای این است که کمی فشار سیاسی از روی رژیم صهیونیستی کم شود و گروهک تروریستی منافقین با این گونه بچه بازی ها، اتهامات بیشتری را به جان می خرند. کار گروهک منافقین برای صهیونیست همچون لولوی سرخرمن است اما غافل از اینکه این لولو دیگر ترس که ندارد هیچ، دلقکی شده است برای خنداندن.»

بر این اساس، در واقع می‌توان این اقدام صهیونیست ها آن هم با نسخه منافقین را این گونه توجیه کرد که طبق قاعده بازی منافقین، وقتی تاریخ مصرف عضوی تمام می‌شود درصدد حذف او بر می‌آیند و امروز نیز تحت فشار آوارگی از اشرف و دعوا بر سر نخواستنشان در کشورهای اروپایی، مجبورند دست به دامن بازی‌های جدیدی شده و نیروی خودشان را به عنوان جاسوس دستگیر کنند!

به عبارت بهتر، صهیونیست ها جاسوس خودشان را دستگیر کرده تا آبروی از دست رفته را به جوی بازگردانند که صد البته ناشدنی است.

 

 

 

این روزها به موازارت جدی تر شدن مباحث مطرح در مذاکرات هسته ای ایران و همچنین شکل گیری گمانه هایی مبنی بر احتمال بهبود روابط ایران و آمریکا، بحث موضوعیت داشتن یا نداشتن شعار «مرگ بر آمریکا» به مبحثی داغ تبدیل شده است. در این میان، یک سوال مهم این است که در صورت وجود برنامه ای برای حذف این شعار، این اقدام باید در چه شرایط و به چه نحوی انجام گیرد؟
کد خبر: ۳۵۲۱۲۷
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۲ - ۱۸:۰۸ - 19 October 2013
کلید حذف شعار «مرگ بر آمریکا» در دست چه کسی است؟این روزها به موازات جدی تر شدن مباحث مطرح در مذاکرات هسته ای ایران و همچنین شکل گیری گمانه هایی مبنی بر احتمال بهبود روابط ایران و آمریکا، بحث موضوعیت داشتن یا نداشتن شعار «مرگ بر آمریکا» به مبحثی داغ تبدیل شده است. در این میان، یک سوال مهم این است که شعار مرگ بر آمریکا را چه کسی به وجود آورده و چه کسی می تواند این شعار را حذف کند.

به گزارش «تابناک»، از چند هفته پیش و  در پی بازگشت رئیس جمهور از سفر نیویورک این موضوع به طور جدی مطرح شد که با وجود زمزمه های بهبود روابط میان تهران و واشنگتن، آیا ادامه استفاده از شعار «مرگ بر آمریکا» در ایران همچنان ضرورت دارد یا خیر.

این موضوع به سرعت در محافل مختلف داخلی و خارجی مورد توجه قرار گرفت و واکنش های مختلفی نسبت به آن نشان داده شد. از یک سو، شماری از مطبوعات و رسانه های بین المللی با استناد به نمازهای جمعه برگزار شده در این مدت، ادامه شعار مرگ بر آمریکا را چالشی احتمالی بر سر راه بهبود روابط ایران و آمریکا دانستند و از سوی دیگر، شماری از شخصیت های سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی ایران، از جمله ائمه جمعه به این موضوع اشاره کردند که در شرایط ادامه خصومت های آمریکا در اشکال مختلف علیه کشور ما، حذف شعار مرگ بر آمریکا به هیچ وجه به صلاح نیست.

اما فارغ از همه این مباحث و کشمکش ها، اصلی ترین سوالی که در شرایط کنونی باید به آن پاسخ داده شود، این است که در صورت ایجاد عزمی برای حذف شعار «مرگ بر آمریکا»، این اقدام باید چگونه صورت پذیرد؟ آیا ایران باید این کار را انجام دهد یا عملکرد دولت آمریکا است که می تواند با احترام به ملت ایران و عدم ادامه ظلم به مردم ایران در قالب تحریم های اقتصادی و فشارهای سیاسی ، زمینه ساز چنین تصمیمی شود.

در این زمینه، به نظر می رسد مهمترین عاملی که محور و مبنای تمامی مباحث موجود در حوزه روابط با آمریکا را تشکیل می دهد و در موضوع ادامه یا حذف شعار مذکور نیز به خوبی متجلی است، ماهیت اقدامات دولت و به طور کلی دستگاه حکومتی ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی ایران است.

کلید حذف شعار «مرگ بر آمریکا» در دست چه کسی است؟

اگر بخواهیم نگاهی منطقی و به دور از جبهه بندی های سیاسی به موضوع مورد بحث داشته باشیم، باید گفت تا زمانی که ماهیت رفتار آمریکا در قبال ایران در عرصه عملی دستخوش تغییر نشده، نمی توان انتظار داشت حذف شعار «مرگ بر آمریکا» - به عنوان یکی از شعارهای زیربنایی انقلاب اسلامی – مورد پذیرش مسئولین و همچنین توده های مردم قرار گیرد. آن هم امریکایی که ظالمانه ترین تحریم ها و فشارها را علیه ملت ایران اعمال کرده و همچنان از تداوم این تحریم ها سخن می گوید.

در حقیقت مباحث کنونی در حوزه رابطه ایران با آمریکا در شرایطی در جریان است که دولت ایالات متحده و به ویژه کنگره این کشور همچنان به رویکرد پیشین خود نسبت به ایران ادامه می دهند و در این میان تنها تغییر صورت گرفته، تغییر در «لحن» مواضع نسبت به ایران است. آن هم صرفاً لحن «برخی» از مقامات آمریکایی، نه همه آن ها.

همان گونه که شاهد بودیم، باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، به فاصله تنها چند روز پس از گفت و گوی تلفنی با حسن روحانی، زمانی که با نخست وزیر رژیم اسرائیل روبرو شد، بار دیگر از «روی میز بودن همه گزینه ها، از جمله گزینه نظامی» سخن گفت. جالب اینکه بخش دوم عبارت، یعنی «از جمله گزینه نظامی» به دلیل ماهیت حساس آن پیش از این هم کمتر بر زبان مقامات ارشد آمریکایی جاری شده بود. 

از سوی دیگر، مباحث مطرح درباره بهبود رابطه ایران و آمریکا در شرایطی مطرح می شود که نه تنها دولت آمریکا تاکنون اراده ای واقعی و آشکار برای کاهش تحریم های شدید وضع شده علیه ایران از خود نشان نداده، بلکه کنگره این کشور در تدارک وضع تحریم های جدید علیه ایران است. باز هم جالب اینکه وزارت خارجه آمریکا اعلام می کند هنوز تصمیم نگرفته که آیا بار دیگر تقاضای عدم تصویب تحریم های جدید – تقاضایی که پیش از مذاکرات ژنو از کنگره مطرح شده بود – را طرح کند یا خیر. 

در مجموع، می توان گفت تاکنون و در طول این چند هفته، هیچ گونه «تغییر عملی» از سوی ایالات متحده مشاهده نشده که بتواند زمینه ای برای تغییر رویکرد ساختار سیاسی و اجتماعی ایران نسبت به این کشور باشد. این موضوعی است که محمد جواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز به خوبی به آن اشاره کرده و گفته «بی اعتمادی» ریشه دارملت ایران نسبت به آمریکا، تنها با اقدامات اعتمادساز طرف آمریکایی قابلیت برطرف شدن دارد. 

به بیان دیگر، کلید حذف شعار مرگ بر آمریکا، در دست خود آمریکایی هاست و آن ها هستند که باید با اقدامات عملی خود، ضمن برطرف کردن تدریجی بی اعتمادی های تاریخی ملت ایران، زمینه بهبود روابط با جمهوری اسلامی را فراهم نمایند. چگونه آنان انتظار دارند که ظالمانه ترین تحریم ها را علیه ملت ایران اعمال کنند و سپس انتظار داشته باشند که شعار خود به خود حذف شود؟

به هر حال، به نظر می رسد در شرایط کنونی هم شخصیت های سیاسی و هم توده های مردم باید از سرخوشی های زودهنگام و اقدامات شتاب زده در موضوع آمریکا خودداری کرده و ضمن شکیبایی، زمینه حل مسائل سیاست خارجی از طریق «تدبیر» مناسب مسئولین را فراهم کنند. البته شکیبایی و تدبیری که با «امید» و تلاش برای حل مسائل در آینده ای تا حد امکان نزدیک تر همراه است.

 

 

هفته گذشته یک روزنامه آمریکایی خبر داد که دولت ترکیه، اوائل سال 2012 چند ایرانی را که در ترکیه با مأموران "موساد" جلسه داشتند لو داده و سپس آنها را به ایران بازگردانده است. فیگارو، با بررسی ابعاد انتشار چنین خبری می‌نویسد که...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 
فیگارو امروز یکی از گزارش‌های اصلی خود را به موضوع انتشار خبر لو رفتن جاسوسان ایرانی در ترکیه اختصاص داده است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب» ؛ هفته گذشته یک روزنامه آمریکایی خبر داد که دولت ترکیه، اوائل سال 2012 چند ایرانی را که در ترکیه با مأموران "موساد" جلسه داشتند لو داده و سپس آنها را به ایران بازگردانده است.

فیگارو، با بررسی ابعاد انتشار چنین خبری می‌نویسد که اعلام این موضوع نه تنها به بخشی از اطلاعات مخفی اسرائیل ضربه می‌زند، چون معلوم کرده که اسرائیل بخشی از عملیات خود را در ترکیه رهبری می‌کند، بلکه دولت ترکیه را هم در محظوریت قرار داده و بر روابط آینده این کشور با اسرائیل تأثیر بسیار زیادی هم دارد.

این خبر را روزنامه فیگارو، کنار انتشار خبر لو رفتن یک شبکه جاسوسان اسرائیلی از سوی ایران می‌گذارد که با وجود اینکه معلوم نیست این شبکه با چیزی که روزنامه واشنگتن پست اعلام کرده یکی باشد، اما تأثیر خبری زیادی داشته است؛ شاید به همین علت نیز دولت رجب طیب اردوغان- نخست وزیر ترکیه، یک روز پس از انتشار این مطلب اعلام کرد که آنکارا هیچ جاسوس اسرائیلی را به ایران لو نداده است.

این روزنامه، در ادامه اشاره می‌کند به واکنش اسرائیل به این اخبار و نیز گفته‌های یک مقام اسرائیلی مبنی بر تلاش ترکیه برای قدرت اول شدن در منطقه و درگیری‌های دو کشور در سال‌های اخیر مثل حمله اسرائیل به یک کشتی ترک که در سال 2010 به سمت ساحل غزه می‌رفت؛ این حمله به کشته شدن 9 نفر از سرنشینان این کشتی منجر شد. اقدامی که به نظر می‌رسد می‌تواند عامل برخورد تلافی‌جویانه ترک‌ها در مورد لو دادن احتمالی جاسوس‌های ایرانیِ اسرائیل باشد.

فیگارو می‌نویسد: «با اینکه اسرائیلی‌ها این اقدامات ترکیه را برای کسب قدرت بیشتر در منطقه تحلیل کرده‌اند، ترک‌ها برخلاف آنان می‌گویند که به دلیل قدرت گرفتن‌شان در منطقه این موضوع از سوی برخی دولت ها از جمله اسرائیل تحمل نمی‌شود و به همین دلیل چنین افترایی به ترکیه بسته می‌شود.»

 

 

نخستین گروه از کارشناسان عراقی ، دوره های آموزشی استفاده از بالگردهای می 35 خود را در مرکز آموزشی نیروی هوایی روسیه در شهر تورگوک این کشور به پایان برده اند.
روسیه تسلیحات جدیدی را تحویل عراق می دهد.

به گزارش "عصر ایران" به نقل از پایگاه خبری صدای روسیه، دولت روسیه بالگردهای جنگی از نوع  "می 28 ان ای " یا همان "صیاد شب" را تحویل دولت عراق می دهد.

دولت روسیه همچنین آموزش نخستین گروه از کارشناسان عراقی برای استفاده از بالگردهای نظامی را در یکی از پایگاه های نیروی هوایی روسیه به پایان برد.

"حسن جهاد" عضو کمیته امنیت و دفاع پارلمان عراق به پایگاه صدای روسیه گفت: دولت روسیه تسلیحات جدیدی را تحویل عراق می دهد که از جمله می توان به تعدادی بالگرد نظامی از می -28 ان ای (صیاد شب) در چند روز آینده اشاره کرد.


"محمد الصیهود" عضو ائتلاف دولت قانون حزب حاکم به ریاست نوری مالکی نخست وزیر عراق گفت: قرارداد خرید تسلیحات عراق از روسیه، وارد نخستین مرحله از اجرا شده است.

وی افزود: تسلیحات روسیه به میزان زیاد و تاثیرگذاری در نابودی تروریسم در عراق نقش ایفا می کنند. تروریسم نه تنها به عراق بلکه به کل منطقه را آسیب می زند.

روزنامه روسی ازفستیا قبل از این نوشته بود: روسیه تحویل تسلیحات سفارشی عراق براساس قراردادهای امضا را به این کشور آغاز کرده است. براساس این قرارداد، روسیه باید 40 فروند بالگرد جنگی از انواع می 35 و می 28 را به عراق تحویل دهد.

این روزنامه افزود: نخستین گروه از کارشناسان عراقی ، دوره های آموزشی استفاده از بالگردهای می 35 خود را در مرکز آموزشی نیروی هوایی روسیه در شهر تورگوک این کشور به پایان برده اند.

عراق و روسیه در سال 2012 قراداد تسلیحاتی و فناوری به ارزش 4.3 میلیارد دلار امضا کردند.
این قرارداد شامل 10 فروند بالگرد جنگی از نوع می 28 ان ای به نام صیاد شب می شود.
مبارزه با گروه های تروریستی ، توجیه خرید این بالگردها از روسیه اعلام شده است.
 
 

ترکیه و لبنان در شعف آزادی دو گروه گروگان(+عکس)  

 

این دو خلبان در قبال آزادی 11 شیعه لبنانی به گروگان گرفته شده از سوی مخالفان مسلح حکومت سوریه در شمال این کشور آزاد شدند.

مردم ترکیه و لبنان از آزادی دو خلبان ترک گروگان گرفته شده در لبنان و نیز  11 گروگان شیعه لبنانی که در سوریه به گروگان گرفته شده بودند، خوشحال شدند.

به گزارش عصر ایران به نقل از خبرگزاری آناتولی ترکیه این دو خلبان و کمک خلبان دیشب ساعت 23 و 15 دقیقه به وقت محلی از طریق یک هواپیمای ویژه قطر وارد فرودگاه آتاترک استانبول شدند و مورد استقبال شخصی رجب طیب اردوغان نخست وزیر این کشور قرار گرفتند.

دولت ترکیه در 71 روز گذشته تلاش های گسترده ای را از طریق برخی کشورهای منطقه و با میانجیگری قطر برای آزادی این دو خلبان صورت داده بودند.

این دو خلبان ترک 71 روز در گروگان بودند. آنها 71 روز پیش به هنگام ورود به بیروت و در مسیر فرودگاه به هتل از سوی گروهی مسلح به گروگان گرفته شدند.

این دو خلبان در قبال آزادی 11 شیعه لبنانی به گروگان گرفته شده از سوی مخالفان مسلح حکومت سوریه در شهر اعزاز در شمال سوریه آزاد شدند.





آزادی 11 گروگان لبنانی پس از 17 ماه اسارت




 

 فرمانده پدافند هوایی خاتم‌الانبیا ارتش گفت: دیدار وی با فرمانده نیروی هوایی کشور روسیه در جهت تبادل دانش و دانشجویان پدافند هوایی و انجام عملیا‌ت‌ها و برنامه‌های آموزشی مشترک بود.

به گزارش ایسنا، امیرسرتیپ سردار اسماعیلی در حاشیه دیدار خود با فرمانده نیروی هوایی روسیه اظهار کرد: در این دیدار تبادل اطلاعات براساس احترام متقابل و منافع مشترک صورت گرفت.

وی افزود: در مسائل تکنیکی هوایی، پدافند هوایی، سمانانه‌های شنود،‌سامانه‌های راداری و سامانه‌های موشکی نیز صحبت شد.

فرمانده پدافند هوایی خاتم‌الانبیا ارتش در ادامه با اشاره به این‌که این جلسه، جلسه خوب، مثبت و قدرتمندی بود، خاطر نشان کرد: ما به این نتیجه رسیده‌ایم که هرچه قدر منافع ملی دو کشور نزدیک‌تر شود، ثبات منطقه‌ای بیشتری را شاهد خواهیم بود.

اسماعیلی افزود: ان‌شاءالله در صورت تصویب مقامات بالاتر به صحنه عملیات وارد می‌شویم.

وی همچنین درباره رزمایش مدافعان آسمان ولایت پنج نیز گفت: این رزمایش به مدت پنج روز از 17 مهرماه آغاز شد و در گستره‌ای به مساحت 700 هزار کیلومتر مربع در شمال غرب، مرکز ،شرق و جنوب غرب کشور برگزار شد.

فرمانده پدافند هوایی خاتم‌الانبیا ارتش افزود: ویژگی این رزمایش این بود که آماد رزمی و فوای تاکتیکی در این رزمایش حضور یافته بودند و تفاوت عمده این رزمایش با رزمایش سال قبل ناهمواری و پستی و بلندی‌های منطقه بود. در این رزمایش پدافند هوایی به اهداف خود دست پیدا کرد.

اسماعیلی گفت: در این رزمایش بین نیروهای سه گانه ارتش و سپاه مخصوصا پدافند هوایی سپاه همکاری وجود داشت و بالغ بر 12 هزار نفرنیروی رزمایشی در این رزمایش شرکت کردند و ما شاهد تبادل اطلاعات و تجربیات پدافند هوایی بودیم.

وی در ادامه اظهار کرد: جلسه امروز با فرمانده نیروی هوایی روسیه در جهت سامانه‌های جدید هم بود و دو طرف تصمیم گرفتند که تکنولوژی را با یکدیگر مبادله کنند. ما در این رزمایش برخی از توانمندی‌های فنی خود را تست کردیم و جواب مثبت گرفتیم.

فرمانده پدافند هوایی خاتم‌الانبیا ارتش در پاسخ به این پرسش که آیا پرونده S300 در این جلسه مورد بررسی قرار گرفت یا خیر؟ گفت: پدافند هوایی یگان استفاده کننده است. در خصوص مناقشات سیاسی دولتمردان باید تصمیم‌گیری کنند که اکنون وزارت دفاع در این زمینه با وزارت دفاع روسیه در حال پیگیری هستند که به نتایج خوبی هم رسیده‌اند. البته ما به این سیستم‌ها وابسته نیستیم، اما وقتی مناقشات برطرف شد می‌توانیم سامانه S300 یا سامانه‌های مشابه آن را وارد کشور کنیم.

اسماعیلی در مورد مبادلات نظامی با کشور روسیه هم گفت: ما با روسیه تبادل دانش و فناوری داریم.

وی همچنین در پاسخ به این پرسش که فرمانده نیروی هوایی روسیه آیا بازدیدی از مراکز پدافند هوایی خواهد داشت؟ گفت: در این سفر بازدیدی از مراکز پدافند هوایی صورت نمی‌گیرد.

فرمانده پدافند هوایی خاتم‌الانبیا ارتش در پایان گفت: من در این دیدار به فرمانده نیروی هوایی روسیه گفتم که سمامانه S200 یک سامانه ر وسی است که با موشک سیار اجین شده در واقع ما در ساختا اس S200 تغییرات اساسی را ایجاد کرده‌ایم که این موضوع مورد ستایش فرمانده نیروی هوایی روسیه قرار گرفت.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد