تلنگر/ 922-16580-5 کد خبر |
این که چرا بعضیها مفتون عظمت پارهای از پدیدهها و اشیا نمیشوند حکایتی است که میتوان آن را در منش و طبیعت آنها جستوجو کرد. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ چنین افرادی به یقین متوجه پیرامون خود نیستند. تو گویی اینان را نیرویی بازدارنده از درک اهمیت هر موضوعی ناتوان میسازد. از سوی دیگر، نیروی معکوس پیش برندهای این دسته از افراد را به انجام کارهایی وامیدارد که به راستی صاحب هر عقل سلیمی را انگشت به دهان مىکند. اصولا شگفتی موضوع آن جا صد چندان میشود که درمییابی کسانی وجود دارند که نگاهشان به همه چیز خیلی بدیهی و طبیعی است و چنان با روزمرگی و عوامزدگی خو گرفتهاند که از کنار مسایل مهم زندگی نیز با حالتی رخوتناک میگذرند. از جمله مواردی که از قرار درک آن برای افرد فوقالذکر دشوار است مساله میراث چند هزار ساله پیشینیان است. در شهرستان دزفول پلی با پیشینه عهده ساسانی وجود دارد که به رغم مصائبی که در درازنای تاریخ کشیده هم چنان با وجود سنگ ملامت، سلامت است و مایه افتخار شهر است اما... اما با هر چه بشود شوخی کرد با هویت و فرهنگ یک ملت که جبهه و جمال آن ملت است شوخی کردن روا نیست. حکایت حال و روز پل ساسانی یا به تعبیری پل قدیم دزفول اگر بیشتر از قصه حسین کرد شبستری نباشد کم از آن هم نیست. چه، این پل پیر پرخاطره اگر زبان داشت شاید از تنها چیزی که بیش از دیگر چیزها مینالید جملات و کلمات و عباراتی است که به خط خرچنگ ـ قورباغه بر پیکرش نقش بستهاند؛ حالا بماند که در اثر بیتوجهی و افراط در بهرهوری چه آسیبها که ندید و بدتر از آن، مرمت غیراصولی و مندرآوردی چه بلاها که بر سرش نیاورد. مساله یادگارینویسی و شعارنویسی بر تن خسته میراث حرف و حدیث جدیدی نیست که از این دست زیاد دیدهایم و حکایتها شنیدهایم. اکنون بحث بر سر این است که پارهای از این آثار که دوشادوش ما زندگی میکنند از این آفت زشت مصون نماندهاند و... و پل قدیم دزفول شاهد این ادعا است چراکه دو منطقه شرق و غرب این شهر را به هم متصل میکند و میتوان گفت نقش اساسی در ایجاد ارتباط بین دو پاره از هم جدا افتاده دزفول بازی میکند. از زمانی که به قصد مرمت و بازسازی تردد از روی آن ممنوع شده ـ اگرچه به جبران مافات پل شناوری در جوار آن نصب شده ـ تردد با اختلال مواجه شده و صاحبان خودروهایی که جلوبندی وسایل نقلیهشان از پل شناور دچار آسیب شده منظور نظر نگارنده را به خوبی درک میکنند. این که چرا اصولا آدمی یادگاری مینویسد و از خودش یادگاری به جا میگذارد پاسخاش نزد فلاسفه است که به گفته آنان میل به جاودانگی و جاودانه شدن علت العلل آن است و ظاهرا هیچ کاریش هم نمیشود کرد اما شاید بتوان به انسان متمدن امروزی یاد داد که هر جایی نمیتوان یادگاری نوشت و شعار سر داد و کالا و متاع خود را جار زد. از قدمت و اهمیت تاریخی پل قدیم دزفول سخنی به میان نمیآوریم چراکه این نکته دستکم برای مسؤولان و متولیان این شهر واضح و مبرهن است اما این که چرا دست به کاری نمیزنند تا غصه خاطرهنویسی سرآید و یا اگر میزنند راه به جایی نمیبرد شاید قائلهای است که با پا درمیانی مختصری از آشنایی و آگاهی حل شود. بسیاری از کارشناسان و جامعهشناسان و همچنین روانشناسان بر این عقیدهاند که با نصب تابلوهای بزرگ در کنار بناها و آثار باستانی میتوان از یادگارینویسی و کندهکاری جلوگیری کرد. همچنین این تابلوها گنجینهای از نظرات خواهد بود که چه تعداد مراجعهکننده با چه اهدافی به آن مکان رفتهاند و البته یک روش آمارگیری از بازدیدکنندگان است چراکه در ایران آمارهای داده شده غالبا از صحت آن چنانی برخوردار نبودهاند. برخی از روانشناسان معتقدند که حکاکی کردن و نوشتن یادگاری روی آثار تاریخی در واقع به جنبه روانی افراد بازمیگردد چراکه در ناخودآگاه جمعی بشر کندن آثار وجود دارد. این روانشناسان معتقدند این دسته از افراد به دلیل نداشتن آموزش در مواجهه با آثار، کندهکاریهای خودشان را جزو بزرگتری از آن اثر قرار میدهند و با کاهش تنش و هیجان در واقع خود را جزو آن اثر ثبت و امضا میکنند. کارشناسان بر این باورند بهترین راهکار برای جلوگیری از تخریب میراث تاریخی بر اثر این اقدام غیرفرهنگی برخی افراد آموزش مردم، بالا بردن سطح آگاهی عمومی و ایجاد زیرساختهای فرهنگی برای حفاظت و صیانت بیشتر از میراث فرهنگی کشور است و تا زمانی که این فرهنگ در سطح جامعه نهادینه نشود حفاظت از میراث فرهنگی به دلیل وسعت ابعاد آن به طور کامل امکانپذیر نخواهد بود. نکته درخور اهمیت این که نوشتن یادگاری و حکاکی روی آثار و ابنیه تاریخی جرم محسوب شده و مطابق ماده 558 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) با مجرمان برخورد قانونی میشود. اما برخورد قانونی با تمام مجرمانی که بناهای تاریخی و فرهنگی را با نوشتن یادگاریها و حکاکی تخریب میکنند از توان سازمان میراث فرهنگی و یا هر سازمان دیگری خارج است و تنها شناخت و آگاهی مردم از ارزشهای میراث فرهنگی میتواند میزان تخریب بناها را کاهش دهد. به هر تقدیر، با توجه به این که یکی از مسؤولان سازمان میراث فرهنگی چندی پیش در نشستی خبری از راهاندازی ایستگاه یادگارینویسی در کنار بناهای تاریخی خبر داده بود امیدواریم مردم دیگر روی بناهای تاریخی به خاطرهنویسی و یادگارینویسی اقدام نکنند. |