سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز

 

پس از حدود دو سال درگیری مخالفان سوری با دولت قانونی"بشار اسد"، سیاست‌های سرکردگان شورشیان به بن‌بست خورده و به مرحله‌ای رسیده‌اند که به استفاده از زن‌ها برای جذب نیرو و ادامه درگیری‌ها متوسل شده‌اند. بدبختی و درماندگی شورشیان به مرحله‎‌ای رسیده که زن‌های بدکاره و رقاص را از فاحشه‌خانه‌ها و کلوب‌های شبانه استخدام کرده و از آن‌ها برای جذب جوانان سوری و دیگر کشورها استفاده می‌کنند.
به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران، به دنبال درگیری‌های شدیدی که در داخل خاک سوریه در دو سال گذشته رخ داده است، گروه‌های معارض مختلفی به ارتش مخالف دولت قانونی "بشار اسد" پیوسته‌اند. هدف اصلی این گروه‌های تروریستی و به ظاهرقانونی، تخریب وجهه بین‌المللی "بشار اسد" و به وجودآوردن دولتی است که عروسک دست قدرت‌های غربی و به ویژه "صهیونیست‌ها" باشد.

درگیری‌های بی‌نتیجه وخونین شورشیان
درگیری‌های دو سال اخیر در داخل خاک سوریه تا کنون نتیجه‌ای جز ویرانی‌ و کشتار مردم بی‍گناه و مسلمان سوریه درپی نداشته است. در طی این مدت بیش از یک میلون و پانصد هزار خانواده آواره شده‌اند.

درآغازدرگیری‌های خونین در داخل خاک سوریه، مخالفان تحت پوشش "اصطلاحات قانونی و حکومتی"، فعالیت‌های شوم خود را آغاز کردند، ولی رفته رفته ماهیت واقعی این جریان روشن شد و حمایت‌های بین‌المللی از سوی غرب و به ویژه برخی سران عرب و صهیونیست‌ها باعث شد شعله‌های این نبرد ضدحکومتی و برانداز بیش از پیش شعله‌ور شود.
شورشیان در نبردهای خود از هیچ فعالیت تخریبی و خشن اجتناب نکرده و برای رسیدن به اهداف خود حتی از کودکان و زنان نیز استفاده ابزاری می‌کنند.
این مسئله تا حدی بوده که برای جبران نیروهای خود، دست به دامن "مفتی‌های وهابی" شده و "جهاد نکاح" را به منظور جذب نیروهای بیشترمطرح کردند. هدف اصلی از این فتوای شیطانی، جذب "دختران و زنان زیبا" و در نهایت اغوای مردان جهان عرب برای حضور در جبهه مخالفان سوری بوده است.

حضورزنان درجبهه شورشیان سوری با وعده "نیل به رستگاری"
یکی از جنبه‌های جالب توجه و سوال برانگیز در مورد درگیری‌های خونین سوریه، حضور زنان در جبهه شورشیان است.
در ابتدای درگیری‌ها، زن‌های سوری نقشی در بحران نداشته و تنها نظاره‌گر جنگ بوده‌اند. اما به تدریج و با فریب و اغوای مفتی‌های وهابی و تبلیغات دروغین رسانه‌های غربی مبنی بر مشروع نبودن نظام "بشار اسد" و تحمیل این عقیده که حکومت "اسد" حکومتی دیکتاتوری و غیراسلامی است، برخی زنان به مبارزه در جبهه نظامیان شورشی ترغیب شدند. وعده مفتی‌ها به زنان رسیدن به رستگاری است.
همچنین با برملا شدن سیاست‌های خصمانه و تروریستی شورشیان، مردها از این نیروهای به ظاهر اسلام طلب دلسرد شده و رو به دولت "بشاراسد" آوردند. در نتیجه، سران شورشیان و در راس آن‌ها دول غربی به نقشه‌ای کثیف روی آورده و از زنان بدکاره برای حضور در درگیری‌ها دعوت کردند.
حضورزنان در جبهه شورشی‌ها تا حدی بوده که مجله "تایم" در یکی از شماره‌های خود مقاله‌ای را به این موضوع اختصاص داد و نوشت که "حضور زنان در گروه مخالفان اسد بسیار پررنگ است. کم‌ترمنطقه‌ای را می‌توان یافت که اثری ازحضورزنان نباشد".
زنان مسلح در جبهه معارض سوری
در درگیری‌های داخلی سوریه می‌توان به وضوح نقش پررنگ زنان مسلح را مشاهده کرد. این زنان در حالیکه فرزندان خود را به همراه دارند، با در دست داشتن اسلحه خود را مخالف دولت "بشار اسد" نشان داده و خواستاربراندازی حکومت وی هستند. در پاره‌ای از موارد، زنان رهبری گروهی از شورشیان را برعهده گرفته و با شقاوت تمام دستور قتل مردم بیگناه را صادر می‌کنند.
در یک مورد، یکی از فرماندهان سابق ارتش سوریه به نام "زبیده المیقی" "Zubaida al-Meeki"، با خیانت به کشورخود، به گروه تروریستی "ارتش آزاد سوریه" پیوسته است. وی اولین زنی بود که رسما خروج خود از ارتش کشور سوریه را اعلام کرد و به صف تروریست‌ها پیوست.
زنانی که رهبری همنوعان خود را برعهده می‌گیرند معمولا زنانی عادی بوده و هیج آموزش نظامی‌ای ندیده‌اند. این افراد تنها برای نشان دادن تصویری موجه از "ارتش به اصطلاح آزادی بخش سوریه" به کار گرفته می‌شوند. در بعضی از نقاط زنان نقش "تک تیرانداز" را برعهده گرفته و خون سربازان دولت اسد را بی‌دلیل بر روی زمین می‌ریزند.
اما فرآیند جذب زنان تنها از طریق روش‌های معمول نبوده و رهبران فاسد این شورشی‌ها به طرقی شیطانی در پی استفاده ابزاری از زنان هستند.
به‌کارگیری "زنان بدکاره و فاحشه" در "ارتش به اصطلاح آزادی بخش سوریه"
به دلیل برملا شدن ماهیت وجودی نظامیان شورشی و ریزش افرادشان، سرکردگان این تروریست‌ها به جذب زنان بدکاره و رقاصه روی آورده‌اند. در چند مدت اخیر، دخترانی در گروه‌های مخالف نظام اسد به‌ کار گرفته شده‌اند که به بدکاره بودن مشهور بوده و در کلوب‌ها و کاباره‌ها به رقاصی و ارضای نیازهای حیوانی مردهای طماع عرب مشغولند.
سرکردگان شورشی‌ها با اغوای مالی این دختران و قول داشتن یک زندگی مفرح پس از پایان درگیری‌ها، آن‌ها را به سوریه آورده و برای ارضای نیازهای جنسی شورشیان جوان و پیر استفاده می‌کنند. این حرکت مشمئزکننده به حدی سروصدا کرده که داد مدافعان حقوق زنان را نیز در آورده است. این کارشناسان اعتقاد دارند استفاده ابزاری و جنسی از دختران جوان برای حفظ نیروی نظامی، یک کار غیرانسانی بوده و هیچ توجیهی برای آن وجود ندارد.
به گزارش پایگاه خبری العالم، درپاره‌ای ازموارد، ماموران شورشیان سوری در صورت امتناع ورزیدن این دختران از پیوستن به آن‌ها، به زور متوسل شده و دختران را به مرگ تهدید می‌کنند.
چندی پیش پایگاه خبری" النخیل" اعلام کرد یکی از زنانفاسد معروف به نام "جیسکا" بر اثر فشار "جبههالنصره" و تهدید او به قتل، وارد این گروه شد. مسؤولیت این زن یافتن دختران و زنان سوری برای اعضای گروه تروریستی جبهه النصرة برای مقاصد غیراخلاقی بوده است.

"ام جعفر" یا همان "جیسکا" معروف
"جیسکا" نام یکی از رقاصه‌های شناخته‌شده شبکه‌های غیراخلاقی عربی (شبکه غنوه) است که پس از آغاز جنگ علیه دولت سوریه، توسط جبهه تروریستی "النصره" استخدام شد. وی در جامه یک تک‌تیرانداز به مبارزه و تخاصم با دولت سوریه مشغول است.

جیسکا که تا پیش‌ از این به فعالیت‌های غیراخلاقی مشغول بوده اکنون با تغییرنام خود به "ام جعفر" در صف تروریست‌های سوری قرارگرفته است.
فتوای تکان دهنده "یاسر العجلونی"
معارضان سوری با پشتیبانی "مفتی‌های مرتجع عرب" از "تجاوز" به عنوان یک "سلاح جنگی" استفاده می‌کنند. چندی پیش یک "شیخ سلفی اردنی" به نام "یاسر العجلونی" فتوا داده که به اسارت در آوردن زنان سوری درجریان نبردهای جاری در این کشور و بهره‌برداری جنسی از این زنان اسیر، جایز است.
"جهاد نکاح"، جدیدترین روش جذب دختران
مفتی‌های وهابی با صدور فتوایی بهترین راه برای شرکت زنان در درگیری‌های سوریه را "جهاد نکاح" عنوان کردند. براساس این فتوا که آن را به مفتی تندرو "محمد العریفی" نسبت می‌دهند، دختران 14 تا 16 ساله و یا "زنان مطلقه"، اگر برای رفع نیازهای حیوانی شورشیان سوری به این کشور سفرکنند، ثواب آن‌ها بهشت است.

یک شرکت مصری در امور نقل و انقال زنان سوری فعال شده و آگهی با این مضمون که "دختران متعهد و محجبه و نقابدار سوری به تعداد مورد نیاز موجود است!" منتشر کرده است.
به گفتۀ فعالان "حقوق بشر"، این قبیل شرکت‌ها که تحت پوشش بنگاه‌های ازدواج فعالیت می‌کنند، در واقع مروّج فحشا هستند و از راه "قاچاق انسان" به کسب درآمدهای هنگفت می‌اندیشند.
اخیرا رسانه‌های عربی و منطقه‌ای خبری را درباره اقدام طرفداران گروه النصره در ربودن یک دختر ۱۶ ساله تونسی و فرستادن وی به سوریه برای عمل به فتوای "جهاد نکاح" منتشر کرده بودند.

رهبران فاسد و حیوان‌صفت شورشیان سوری
سرکردگان معارضان سوری علاقه شدیدی به زنان و "مشروبات الکلی" دارند. این افراد با وجود ادعای اسلام‌گرایی، همواره به دختران تعرض کرده و از مشروبات الکلی استفاده می‌کنند. شورشیان سوری درحقیقت با همین دو حربه توانسته‌اند بسیاری از جوانان را از کشورهای عربی و آفریقایی برای مبارزه با دولت سوریه به این کشور بکشانند.
چندی پیش یک فیلم ویدئویی از "غسان سلوایه" معروف به "ابونظیر" که از سرکردگان معارضان سوری است در اینترنت منتشر شد. در این فیلم، وی در حالی که اطرافش را چند زنفاسد گرفته، در حالت مستی آواز می‌خواند و مشروب می‌خورد.



"غسان سلوایه" که پارسال توسط نیروهای امنیتی سوریه دستگیرشده بود، در اعترافاتش به ایجاد هرج و مرج و آتش زدن اموال عمومی و هدف قراردادن نیروهای هوادارنظام اذعان کرده بود، اما با استفاده از عفو عمومی "بشار اسد" از زندان آزاد شد.
هتک حرمت خبرنگار الجزیره توسط یکی از رهبران جبهه النصره
"غاده عویس" مجری و گزارشگر مشهور شبکه "الجزیره"، که مدت‌ها در شهر "حلب" فعالیت کرده و گزارشاتی را از شورشیان سوری در شبکه الجزیره پخش کرده است، توسط یکی از فرماندهان گروه سلفی النصره مورد هتک حرمت قرار گرفت.




مسئله جالب توجه ارائه واکنش از سوی مدیران "شبکه الجزیره" بوده است. این عمل شنیع نشان‌ می‌دهد که شورشیان سوری تنها به فکر اهداف خود بوده و به همرزمان خود به ویژه زنان رحم نمی‌کنند.
 
 
 
 
 
آنجلینا جولی در راستای ماموریت خود یک مدرسه غیر دولتی دخترانه را در افغانستان تاسیس کرد، مدرسه ای که محور آموزشی خود را تعلیمات فمینیستی قرار داده است
به گزارش مشرق؛ پس از اشغال افغاستان و با گذشت زمان خارجی ها دریافتند که مقاومت اسلامی افغان ها، سرکوب شدنی نیست، برای همین آنها میدان نبرد خود از جنگ با اسلام گرایان را به جنگ با اسلام تغییر دادند. آنها در این جنگ جدید، با سلاح تهاجم فرهنگی به نبرد پرداختند، تهاجمی که هدف اصلی آن ایجاد نوعی "تحمیل فرهنگی" به ملت افغانستان بود. اشغالگران در این نبرد با ترویج مکاتب الحادی خود به دنبال ترویج اسلام هراسی و غرب گرایی در افغانستان هستند. از این رو ترویج و بسط تفکرات غربی بالاخص تفکر فمینسیتی در افغانستان مشهود است، تفکری که در آغاز در قالب قانون"منع خشونت علیه زنان"به صحنه آمد و حال با اعمالی همچون "آگاه سازی نسل جدید افغان ها" رو به گسترش است.

در حقیقت از آنجا که غرب از ایجاد نوع انقلاب ضد ارزشی در بین نسل بزرگ سال و جا افتاده افغان در سطوح حداکثری ناامید شده است، بدنبال شستشوی مغزی نسل جدید و کودکان و نوجوانان افغان است.

 

ابزارهای غرب
اشغالگران در راستای پروژه شستشوی مغزی و القای فرهنگی، به واسطه حضور گسترده خود در افغانستان از ابزارها و اهرم های متنوعی بهره می برند. ابزارهایی که دارای ابعاد درون مرزی و فرامرزی است و گاه به شکل رسمی ظاهر و گاه در قالب "کمک های بشردوستانه" وارد معرکه می شود. از این رو سعی می شود به پاره ای از ابزارهای اشغالگران اشاره شود:

1-قانون سازی
اشغالگران و متحدان افغان آن از طریق قوانین همچون "قانون منع خشونت علیه زنان" سعی می کنند نوعی مشروعیت ملی برای بسط تفکرات الحادی مورد نظر خود بدست آورند، تا از طریق آن از یک سو با ادله قانونی تفکرات مقابل را به زنجیر بکشند و از سوی دیگر برای تبلیغ فرهنگ مطلوب خود، فضای عمل ایجاد کنند.

 
     
2-مطرح کردن چهره های غرب گرا در افغانستان
غرب بدنبال این است که با توسل به شانتاژ مطبوعاتی و رسانه ای خود چهره های غرب گرا را در جامعه افغانستان مطرح کند و از طریق جلب توجه به سوی آنان "هژمونی فرهنگی" خود را پیش ببرد. برنامه ای که شاهد حی آن افرادی همچون عمر اکرم، محمد تقی خان بختیاری هستند.

3-ایجاد حرکت اجتماعی در افغانستان
از آنجا که اشغالگران، بالاخص انگلستان دارای بازوهای مطبوعاتی قدرتمندی در افغانستان هستند، آنها با سوء استفاده از جامعه افغانستان که جامعه نابالغی است که با یک کنش- واکنش های اجتماعی می توان آن را به تحرک درآورد، امیال خود را بر فضای رسانه ای افغانستان حاکم می کنند. برای مثال می توان به بازتاب "روز جهانی قیام یک میلیار نفر علیه خشونت علیه زنان" اشاره کرد که با استفاده از شور ناشی از تحرک آن به مانور تبلیغاتی پرداختند.



 
 
4-تعلیم مستقیم افغانستان
یکی از اهرم های جنگ فرهنگی اشغالگران علیه ملت مسلمان افغانستان، تعلیم و ترویج فرهنگ ضد ارزشی خود به طور مستقیم توسط عمّالشان است.

در حقیقت آنان سعی می کنند به عمّال تهاجم فرهنگی خود در قالب یک برنامه از پیش تعیین شده، نوعی مشروعیت بین المللی و بشر دوستانه دهند، در واقع سعی می کنند با دادن جوایزی همچون "نوبل"یا اعطای القابی همچون "سفیر صلح"برای ایادی خود توجه و مشروعیت لازم برای انجام ماموریتشان را تامین نمایند، می توان اوج این برنامه ریزی را در ساخت مدرسه توسط آنجلینا جولی دید.


 
ناتوی فرهنگی برای مشروعیت بخشی به جولی، در سال 2001 او را به عنوان سفیر حسن نیت و کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهدگان انتخاب کرد. در ادامه نیز جایزه اسکاری هم به او دادند تا هم شهرت حرفه ای برایش پدید آید و هم طعم بین المللی شدن را بچشد.

جولی اولین عملیات فرهنگی خود در جهان اسلام را در سال 1390با حضور در کمپ متواریان سوری در شهر آلتین ترکیه انجام داد. او مسئولیت جدی خود در عرصه فرهنگ سازی را در فرودین 1392با ساخت یک مدرسه دخترانه در افغانستان آغاز کرد.

     
ساخت مدرسه
آنجلینا جولی در راستای ماموریت خود یک مدرسه غیر دولتی دخترانه را در افغانستان تاسیس کرد، مدرسه ای که محور آموزشی خود را تعلیمات فمینیستی قرار داده است و در آن به دانش آموزان تعلیم داده می شود تا از سنین پائین تربیت خانوادگی و اصیل و قومیت خود را فراموش کرده و آموزش فمنیستی این مرکز را سرلوحه زندگی هایشان قرار دهند.

 
این مرکز با موسسه فمنیست راشایل آمریکا ارتباط مستقیم دارد و رسماٌ ارتباط هایی را برای همکاری با یکدیگر از آغاز شروع به کارش داشته و دارند.

آنجلینا جولی هدف از راه اندازی این مرکز به اصطلاح آموزشی را خدمت به زنان و دختران جنگ زده عنوان کرده و اعلام کرده که قصد دارد در آینده ای نزدیک فعالیت های خود را گسترش دهد و با حمایت سازمان های حقوق بشری مدارس و مراکز آموزشی بیشتری را در کشور جنگ زده افغانستان تاسیس کند.

 
ساخت این مدرسه بخشی از پروژه شبیخون فرهنگی در افغانستان است، زیرا تنها چند روز پس از تأسیس این مدرسه، از جولی خواسته شد که در برابر رهبران 8 کشور صنعتی در مورد وضعیت زنان افغانستان صحبت کند. او در به اصطلاح گزارش های خود تهدیدات علیه زنان را به بافت قومی، مذهبی و حتی پاره ای از مدیران سیاسی افغانستان نسبت می دهد، ادعا هایی که از برنامه بلند مدت غرب برای استفاده از جولی در نبرد فرهنگی افغانستان حکایت می کند.
 
ساخت مدرسه فمینیستی به معنای عزم غرب برای پرورش نسلی فمینیست و ضد اسلامی در افغانستان است، از سوی دیگر تاکید این مدرسه بر فراموش کردن هویت های قومی، خانوادگی و ... در کنار اتهامات جولی در مورد اقوام و فرهنگ افغان ها حکایت از وجود مجموعه ای از اهداف در استراتژی ناتوی فرهنگی برای غلبه بر فرهنگ اسلامی افغانستان دارد، که سعی می شود به بخشی از آن اشاره شود:

1-تضعیف پایگاه مذهب در افغانستان
مدرسه جولی و نقش آفرینی جدید این زن در نهادی بین دولتی، تمرکز خود را بر روی ضربه زدن به باورهای مذهبی قرار داده است. در حقیقت همان طور که در مانیفست این نهاد گفته شده، هدف این مدرسه تعلیم دختران بر پایه تعالیم فمینیستی و اجتناب از ارزش های سنتی است، از این رو محتمل است که تاسیس این مدرسه آغازی برای تشکیل شبکه های مختلف جهت القای تعالیم فمینیستی به دختران افغان باشد تا بدین وسیله ارزش های اسلامی در افغانستان تضعیف شوند.

 
2-برهم زدن بافت قومی افغانستان
تحمیل باورهای غربی، جامعه افغانستان را از حالت سنتی و فرهنگ بومی خود در می آورد، به دنبال این تحول سنت های قومی و قوم گرایی در افغانستان تضعیف می شود. این مسئله به طور مشخص در مدرسه جنسی جولی نمایان است، یکی از اصول این مدرسه القای عدم تاثیر پذیری از قومیت است. هدف اشغالگران این است که با تضعیف قوم گرایی در جامعه افغانستان، به تدریج نوعی در آمیختگی قومی در این کشور ایجاد خواهد شد که این مسئله از نفوذ ذاتی ایران و پاکستان در منطقه می کاهد.

 
راه اندازی و گسترش چنین مدارسی که تاکید دارند دختران نباید از مسائل قومی تاثیر بگیرند باعث می شود که ازدواج ها از حالت سنتی و قومی خود خارج شوند. در واقع در بیشتر مناطق افغانستان دختر با دستور و خواست پدر به خانه بخت می رود، از آنجا که در افغانستان نظام قبیله ای و قومی حاکم است تا کنون والدین یک دختر اجازه ازدواج یک دختر را با پسری از قومی دیگری نمی دادند اما با گسترش تفکرات فمینیستی این امر موجب تمرد دختران از کانون خانواده و در نتیجه در هم آمیختگی قومی می شود. این رویداد نیز باعث تقلیل تدریجی جمعیت شیعیان افغانستان می شود، زیرا که شیعیان افغانستان در اقلیت بوده و محدود به قوم هزاره این کشور می شوند اما با وصلت دختران هزاره با پسران اکثریت سنی این کشور بتدریج جمعیت شیعیان افغانستان کم خواهد شده و پسران اقلیت شیعه هم با وصلت خود با دختران سنی ، فقط از سرعت این تقلیل کم خواهند کرد.

 
3-تلقین توهم "رویای آمریکایی"
ذهن دختران افغان که بخاطر مجموعی از عوامل همچون اشغال، جنگ داخلی، بی ثباتی سیاسی و ... دچار نوعی خود کم بینی شده اند، هنگام روبرو شدن با هنرپیشه ای همچون آنجلینا جولی که برای چنین دخترانی به نوعی"بت " محسوب می شود، باعث بروز نوعی از خود گریزی در بین دختران افغان و پذیرش توهم "رویای آمریکایی"میان آنان می شود که این مسئله رشد نفوذ فرهنگی آمریکا در افغانستان را تشدید خواهد کرد.

     
4-موازی سازی با فرهنگ ایرانی
جامعه افغانستان به واسطه کثرت فارسی زبانانش، به طور ذاتی گرایش به فرهنگ و زبان و رسوم ایرانی دارد، این عامل از مجموع ظرفیت های ذاتی اعمال نفوذ ایران در افغانستان است اما در صورت قدرت یافتن این چنین مدارسی، به تدریج نفوذ ذاتی ایران در بخشی از نواحی افغانستان به حاشیه می رود.

 
در مجموع باید متذکر شد که عملیات های فرهنگی اشغالگران در راستای هراس غرب از افزایش نفوذ ایران و طالبان در پی تخلیه افغانستان در سال 2014 است. غرب بدنبال این است که با لطمه زدن به تفکرات مذهبی و فرهنگ بومی- قومی افغانستان از نفوذ ذاتی ایران و سایر نیروهای تاثیر گذار در آن منطقه بکاهد. غرب می خواهد با تحمیل فرهنگ خود، ارزش های اسلامی و بومی(که رنگ و بوی ایرانی نیز دارند) را تضعیف کند.

البته باید متذکر شد که تلاش های غرب برای جلوگیری از توسعه نفوذ ایران در افغانستان پس از 2014 میلادی فقط محدود به اعمال فرهنگی نمی شود. زیرا که اشغالگران در این اواخر با امتیازدهی گسترده به طالبان همچون باز کردن دفتر سیاسی طالبان در قطر، گفتگو کرزی با آنان و صحبت از اینکه طالبان هم می توان عضوی از جامعه افغانستان باشد و ... سعی می کنند زمینه سازی لازم برای اشغال فرهنگی افغانستان 2014 میلادی به بعد را تکمیل کنند، چرا که برای جلوگیری از نفوذ اسلام حقیقی در افغانستان باید اسلام سلفی طالبانی را در آن بسط و گسترش داد.

 
 
بررسی علل سفر در سکوت؛
یک روزنامه اردنی، در خبری اختصاصی، از سفر وزیر امور خارجه کشورمان به این کشور طی دو روز آینده خبر داد و این در حالی است که هیچ منبعی در داخل کشور، از چنین موضوعی خبردار نشده و واکنش مجلس شورای اسلامی به انجام این سفر نیز هنوز رسانه‌ای نشده است.
ه گزارش خبرنگار گروه بین‌الملل مشرق، یک روزنامه اردنی، در خبری عجیب، از سفر "علی‌اکبر صالحی" وزیر امور خارجه کشورمان به اردن طی دو روز آینده خبر داد و این در حالی است که هیچ منبع یا رسانه‌ای در داخل کشور، از چنین موضوعی خبردار نشده است.

به نوشته روزنامه اردنی "الرأی" علی‌اکبر صالحی، وزیر امور خارجه، فردا 16 اردیبهشت، در دیداری دو روزه به "عَمان" سفر می‌کند و با مقامات بلندپایه اردنی دیدار خواهد کرد.

به گفته یک منبع دیپلماتیک که نام وی فاش نشده است، صالحی در این دیدارها مذاکراتی درباره روابط دوجانبه و اوضاع منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد داشت.

بر اساس این گزارش، صالحی با "ناصر جوده" همتای اردنی خود مذاکراتی درباره آخرین اوضاع سیاسی و بین‌المللی و بحران سوریه خواهد داشت.

به گفته این منبع دیپلماتیک، صالحی با اصحاب رسانه در اردن نیز دیدار خواهد کرد.

این خبر در حالی منتشر می‌شود که وزارت امور خارجه، تا هنگام انتشار این خبر، از هر گونه اطلاع‌رسانی قبلی درباره انجام این سفر خودداری کرده بود اما به محض افشای آن از سوی روزنامه "الرأی"، ناچار شد خبر کوتاهی را به چند خبرگزاری اصلی کشور نمابر کند.

این در حالی است که حلقه انحرافی در دولت نیز از چند سال پیش، تلاش فراوانی برای تقویت روابط با پادشاهی اردن داشته و در این راستا، نفر اول این حلقه، دیداری ویژه با عبدالله دوم، پادشاه این کشور برگزار کرد که با واکنش شدید رسانه‌ای در داخل و از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی و کارشناسان مسائل امنیتی و استراتژیک در داخل کشور مواجه شد.


خبرنگاران ما برای اطلاع از درستی خبر منتشرشده در برخی رسانه‌ها، موضوع را به‌طور شفاهی از چند دیپلمات ارشد جویا شد که با پاسخ‌های مبهم مواجه گردید.

خبرنگار مشرق، همچنین در تماسی با "سفارت پادشاهی اردن در تهران"، از صحت و سقم خبر منتشرشده درباره سفر صالحی به این کشور جویا شد که مسؤولان این سفارتخانه پس از کسب اطلاع از دفتر سفارت، از این خبر ابراز بی‌اطلاعی کردند که سند صوتی این مکالمه نیز در اختیار پایگاه خبری ـ تحلیلی "مشرق" است.

بر این اساس، به نظر می‌رسد که مسؤولان دستگاه دیپلماسی به دلایلی که برای افکار عمومی چندان واضح نیست، در زد و بندی با دیپلمات‌های اردنی، تصمیم گرفته‌اند این خبر، تا آخرین لحظات فاش نشود تا مانند دفعات پیشین، شاهد موضع‌گیری‌های مقامات کشور و اعتراضات رسانه‌ای و کارشناسی به این اقدام نباشند.


این در حالی است که طی ماه‌های گذشته اخباری در برخی رسانه‌های اردنی و همچنین داخلی منتشر شده که نشان می‌دهد برخی جریانات در دولت، قصد دارند موضوع صادرات نفت و گاز به اردن را اجرایی کنند در حالی که طبق محاسبات منتقدان رسانه‌ای در اردن، میزان در نظر گرفته شده برای صادرات این تولیدات استراتژیک از ایران به اردن، به مراتب بیش از نیاز این کشور است و این در حالی است که برخی خبرها حاکی است اردن قصد صادرات گاز به رژیم صهیونیستی را دارد.

موضوع جالب دیگری که توجه رسانه‌های منطقه‌ای را جلب کرده و می‌تواند موضوع سفر صالحی به اردن را عجیب‌تر کند سفر همزمان مخفیانه "بنیامین نتانیاهو" در رأس یک هیئت بلندپایه به اردن است که این سفر نیز امروز یا فردا به‌مدت دو روز انجام خواهد شد و مشخص نیست در صورت صحت انجام این سفر، وزارت امور خارجه کشورمان چه پاسخی برای انجام سفر همزمان صالحی با این سفر مخفیانه در چنته خواهد داشت.

رسانه‌های اردنی همچنین گزارش داده‌اند که یک هیئت 30 نفره از دیپلمات‌های بلندپایه رژیم صهیونیستی، ظرف هفته گذشته به‌طور مخفیانه از این کشور دیدار و با مقامات بلندپایه اردنی گفت‌وگو کرده‌اند.

باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا نیز اواخر پارسال نیز در سفری به اردن، با پادشاه این کشور درباره راه‌های تضعیف و سرنگونی نظام سوریه گفت‌وگو کرده بود.

ز سوی دیگر، رسانه‌های منطقه دیروز نیز گزارشی از حمله وهابیون اردنی در سکوت دولت این کشور به منزل مبلغان شیعه در منطقه "الکرک" و قتل عام خانوادگی این مبلغ مذهب اهل بیت و به آتش‌کشیدن خانه و خانواده وی منتشر کردند که سفارت جمهوری اسلامی در اردن تا این لحظه در قبال این اقدام شنیع سکوت اختیار کرده است.

اردن طی دو سال اخیر، در رأس کشورهای همسایه سوریه قرار داشته که بیشترین لجستیک نظامی و امنیتی و سیاسی را برای سرنگونی بشار اسد، به کار گرفته است.

بر اساس گزارش‌های دقیق نظامی، میزان نیروهای مسلح ارتش‌های غربی، عربی و حتی صهیونیستی موجود در مرز اردن با سوریه، به مراتب بیشتر از نظامیان خارجی حاضر در مرز ترکیه با سوریه است.

رسانه‌های رسمی اردن نیز اعلام کرده‌اند که این کشور، به‌زودی شاهد برگزاری بزرگترین رزمایش بین‌المللی منطقه با عنوان "الأسد المتأهب2" با حضور ارتش‌های بیش از 20 کشور غربی و عربی در مرزهای سوریه خواهد بود که همه آنان در زمره مخالفان بشار اسد دسته‌بندی می‌شوند.

اردن طی ماه‌های اخیر به پشتیبان اصلی تحرکات خطرناک علیه نظام بشار اسد تبدیل شده و همان‌گونه که دیروز نیز اعلام شد، گروهک تروریستی ویژه‌ای زیر نظر اردن به آموزش روش‌های ترور رئیس‌جمهوری سوریه مشغول است.

روابط اردن با جمهوری اسلامی ایران نیز طی دو سال اخیر به علت حمایت‌های همه‌جانبه مقامات عالی‌رتبه کشورمان از نظام سوریه، بیش از پیش به تیرگی گراییده و به همین دلیل و دلایل متعدد دیگر، اردن از اعزام سفیر به جای کاردار به کشورمان خودداری می‌کرد و این در حالی است وزارت امور خارجه، به جای کاهش سطح روابط از سفیر به کاردار، همچنان "مصطفی مصلح‌زاده" را به عنوان سفیر در پایتخت اردن نگه داشته است!

رسانه‌های دولتی و غیر دولتی اردن نیز، طی ماه‌های گذشته بیشتر حجم حملات رسانه‌ای را علیه مسؤولان کشورمان داشته‌اند به حدی که یک شبکه تلویزیونی این کشور، چندی پیش در برنامه‌ای تمسخرآمیز، با ساختن مترسک مصلح‌زاده، اظهارات وی درباره صادرات نفت ایران به اردن را در برنامه‌ای مفصل به سخره گرفت.


تمسخر سفیر کشورمان در برنامه مفصل تلویزیون اردن در سکوت وزارت خارجه و سفارت ایران

در این شرایط، معلوم نیست وزیر امور خارجه کشورمان، بر چه اساسی تصمیم به سفر به اردن گرفته است و آیا علاوه بر دیدار با همتای خود، برنامه‌ای هم برای دیدار با پادشاه این کشور که به‌تازگی از سفر آمریکا و دیدار با "باراک اوباما" رئیس‌جمهور این کشور برای انجام هماهنگی‌های لازم برای حمله به سوریه و سرنگونی نظام این کشور بازگشته است، دارد یا خیر؟

آیا مسؤولان دستگاه دیپلماسی به این احتمال اندیشیده‌اند که همان‌گونه که دیروز رژیم صهیونیستی، اقدام به مداخله نظامی در خاک سوریه کرد، اگر نظامیان حاضر در خاک اردن، پس از سفر صالحی به این کشور، اقدام به تحرک نظامی علیه سوریه کنند، بازتاب سیاسی و تبلیغاتی و استراتژیک آن چقدر ویرانگر خواهد بود؟

افکار عمومی و رسانه‌ها در انتظار پاسخ قانع‌کننده حلقه انحرافی دولت و وزارت امور خارجه خواهند ماند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد