سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل

 

 

کد خبر: ۳۱۳۱۷۱
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۵:۱۳
با وجود این که مقامات ایرانی همواره اتهام دخالت در امور سایر کشورها را رد کرده‌اند، اتحادیه پارلمان‌های کشورهای عربی در بیانیه‌ای ایران را به توقف آن چه که دخالت در امور داخلی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و نقض حاکمیت و استقلال این کشورها نامیدند، دعوت کردند.

به گزارش ایسنا در بیانیه پایانی کنفرانس اتحادیه پارلمان‌های کشورهای عربی که دو روز پیش در کویت برگزار شد، شرکت‌کنندگان با ادعای دخالت ایران در امور داخلی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از این کشور خواستند تا با دست کشیدن از این اقدام خود به اصل حسن همجواری و قوانین و میثاق‌نامه‌های بین‌المللی پایبند باشد.

بنا بر گزارش خبرگزاری امارات (وام)، در این بیانیه با تاکید بر آن چه که حق ثابت دولت امارات بر جزایر سه‌گانه تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی خوانده شده، بر استفاده از کلیه راه‌کارهای مسالمت‌آمیز برای بازپس گیری حق حاکمیتی امارات بر این جزایر تاکید شد.

این در حالی است که ایران بر اساس اسناد و مدارک متقن موجود، این جزایر را حق مسلم خود می‌داند که حتی از ذره‌ای از آن چشم‌پوشی نخواهد کرد.

این بیانیه در ادامه مدعی شد که اقدام ایران در ایرانی خواندن این جزایر، نقض حاکمیت امارات به شمار می‌رود و امنیت و ثبات منطقه را تهدید و موجب از بین رفتن امنیت در عرصه بین‌المللی می‌شود.
 
 
 
 
 
 
بیش از دو هفته از زمان اوح گیری بحران در شبه جزیره کره و «اعلام وضعیت جنگی» از سوی کره شمالی علیه آمریکا و متحدانش می گذرد، اما اوضاع نه رو به آرامش گذاشته و نه بحرانی تر شده است. در این میان، برخی شواهد به طور فزاینده ای این دیدگاه را تأیید می کند که آمریکا از وضع موجود در شبه جزیره کره به منظور رسیدن به اهداف خود در قبال ایران استفاده می کند.
کد خبر: ۳۱۳۱۶۵
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۷
بیش از دو هفته از زمان اوح گیری بحران در شبه جزیره کره و «اعلام وضعیت جنگی» از سوی کره شمالی علیه آمریکا و متحدانش می گذرد، اما اوضاع نه رو به آرامش گذاشته و نه بحرانی تر شده است. در این میان، برخی شواهد به طور فزاینده ای این دیدگاه را تأیید می کند که آمریکا از وضع موجود در شبه جزیره کره به منظور رسیدن به اهداف خود در قبال ایران استفاده می کند.

به گزارش «تابناک»، از حدود دو هفته پیش که «کیم جونگ اون»، رهبر کره شمالی دستور قرار گرفتن همه واحدهای نظامی این کشور در وضعیت جنگی را اعلام کرده و آمریکا را آماج تهدیدات خود قرار داد، دولت ایالات متحده اعلام کرد تمهیدات دفاعی را در سرزمین خود و همچنین در قلمرو متحدانش شدیدتر می کند و همچنین هشدارهایی را متوجه دولت کره شمالی نمود.

اما بر خلاف آنچه برخی انتظار داشتند، ایالات متحده نه نسبت به قدرتنمایی نظامی خاصی در شبه جزیره کره اقدام نمود و نه از سوی دیگر، هیچ گونه تلاشی را در عرصه دیپلماتیک برای گفت و گو با کره شمالی و احیاناً متقاعد کردن این کشور به دست برداشتن از ادعاهایش انجام داد. بر این اساس، آنچه تاکنون انجام گرفته، مجموعه ای از تبادل تهدیدات میان طرفین بوده است.

در این میان، برخی ناظران و تحلیلگران معتقدند دلیل محدود ماندن اقدامات آمریکا به برخی تمهیدات دفاعی و عدم تحرک بیشتر این کشور، اطمینان از این مسئله است که اولاً کره شمالی موشکی با قابلیت رساندن کلاهک های هسته ایش به خاک آمریکا ندارد و ثانیاً، دولت پیونگ یانگ تا آن حد عقلائی هست که بداند توسل به حمله هسته ای، به قیمت نابودی کامل کشورش تمام می شود.

اما از سوی دیگر، مجموعه اقدامات آمریکا بیانگر آن است که این کشور چندان هم تمایلی به فروکش کردن بحران ندارد. همان گونه که اشاره شد، تهدیدات کره شمالی صرفاً با تهدیداتی شدیدتر، و نه با تلاش برای فعال کردن دیپلماسی پاسخ داده می شود و تحرکات نظامی آمریکا در همراهی با متحدینش در منطقه، در حدی است که به طور مکرر زمینه تحریک کره شمالی را فراهم می کند.

به هر حال، عوامل و زمینه های این رفتار آمریکا، برای مدتی طولانی پنهان نمانده و با رصد اخبار و تحلیل های رسانه های غربی طی روزهای اخیر، این گمانه به طور جدی مطرح می شود که پشت پرده این روند، تنها یک عامل قرار دارد: تقابل با برنامه هسته ای ایران.

به عبارت دیگر، به نظر می رسد هدف بلندمدت تر آمریکا از تطویل بحران کنونی در شبه جزیره کره آن است که با مشابه سازی ایران و کره شمالی – از نظر هسته ای و همچنین تقابل با غرب – اذهان را به این سمت سوق دهد که برای جلوگیری از بحران های مشابه در آینده، باید جلوی برنامه هسته ای ایران گرفته شود.

این خط سیاسی که مطابق معمول به طور هوشمندانه ای در عرصه رسانه ای و افکار عمومی نیز دنبال شد، از چند مرحله عبور کرد و آن گونه که مشخص است، اکنون به مراحل آشکارتر خود رسیده است. 

در ابتدا و زمانی که بحران کنونی در شبه جزیره کره در مراحل اولیه خود قرار داشت، این خط رسانه ای بر القای رابطه و همکاری نزدیک میان ایران و کره شمالی استوار بود که نتیجه منطقی آن در افکار عمومی، می توانست نگرانی از تبادل دانش نظامی هسته ای و تهدیدزایی بیشتر برای غرب از سوی این دو کشور باشد.


در این رابطه، به عنوان مثال، روزنامه «وال استریت ژورنال» روز هشتم مارس سال جاری میلادی، با مطرح کردن دوباره بحث قرارداد همکاری که در تابستان سال گذشته میان ایران و کره شمالی به امضا رسیده بود، تلاش کرد نگرانی ها در این زمینه را تحریک کند. 

این روزنامه با اشاره به قراردادی که در ماه سپتامبر (شهریور ماه) و در جریان کنفرانس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در تهران به امضا رسیده بود، مدعی شد از آنجا که امضاکننده این قرارداد از طرف کره شمالی کسی است که در سال 2002 قرارداد ساخت نیروگاه پلوتونیوم را با سوریه امضا کرده بود و نیز وجود برخی شباهت های دیگر، احتمالاً هدف اصلی، افزایش قابلیت های ایران در زمینه های نظامی هسته ای است.


در راستای همین خط رسانه ای، روز 31 مارس نیز تعدادی از خبرگزاری ها و روزنامه های کره جنوبی، اقدام به انتشار مطلبی کردند که مدعی بودند بر اساس اسناد تازه منتشر شده وزارت خارجه این کشور استوار است. این مطلب که به نوعی به پیشینه تاریخی روابط ایران و کره شمالی اشاره داشت، ادعا می کرد در جریان جنگ ایران و عراق، این کارشناسان نظامی کره شمالی بوده اند که تکنیک های جنگ چریکی و منهدم کردن تانک را به ایران آموخته اند.

نتیجه چنین خبری در افکار عمومی کاملاً آشکار است: دو کشوری که از دیرباز در مقابل دشمنان با یکدیگر همکاری داشته و اکنون نیز قرارداد همکاری امضا می کنند، قاعدتاً متحد هم بوده و در صورت لزوم، بار دیگر به صورت مشترک در مقابل دشمن خود (طبیعتاً آمریکا و مجموعه غرب) قرار خواهند گرفت.

این تنها دو نمونه از مرحله مقدماتی پیاده کردن این سیاست بود که البته به طور مستمر و در قالب اخبار و تحلیل های گوناگون – به هر نحوی که نام ایران و کره شمالی در کنار هم مطرح شود – در جریان بود.

اما به نظر می رسد از روز گذشته این خط سیاسی ابعاد جدید و البته آشکارتری به خود گرفته است. در این راستا، از یک سو سیاستمداران و مقامات رسمی به طور علنی ایران و کره شمالی را در کنار هم قرار می دهند و از سوی دیگر، تحلیل های رسانه ها ابعاد آشکار و تهاجمی تری به خود گرفته است.


از جنبه نخست، روز گذشته «چاک هیگل»، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد «ایران و کره شمالی این توانایی را ندارند که با موشک های مسلح به کلاهک هسته ای به ایالات متحده حمله کنند». البته وی تصریح کرد ممکن است این دو کشور نهایتاً به این توانایی دست پیدا کنند.

نکته اینجاست که این اظهارات در حالی از سوی هیگل مطرح می شود که هرچند کره شمالی به طور رسمی آمریکا را تهدید به «حمله هسته ای» کرده، اما ایران تاکنون حتی یک بار نیز از حمله موشکی و یا اقدام نظامی مستقیم علیه آمریکا سخن نگفته؛ چه برسد به حمله هسته ای که ایران به طور مستمر تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای را تکذیب کرده است.


در پی این اظهارات، روزنامه «شیکاگو تریبیون»، در سرمقاله امروز خود از ضرورت تشدید هرچه بیشتر فشارها علیه ایران سخن گفت تا به زعم خود، از شکل گیری «یک کره شمالی دیگر» جلوگیری شود. جالب اینجاست که در این مطلب، به اصل موضوع، یعنی تهدید نظامی کره شمالی تنها به صورت گذرا و در مقدمه پرداخته شده و تمام هم و غم نویسندگان صرف آن شده که باید با «تکرار» این وضعیت مقابله شود، نه آنچه اکنون موجود است.

در پایان این سرمقاله چنین آمده است: «... هر روز که می گذرد، ایران به کسب جایگاه تهدیدکننده کره شمالی نزدیک تر می شود. با یک کره شمالی دیگر گلاویز شویم؟ نه، ممنون. همین یکی از سرمان هم زیاد است»!


سایت شبکه خبری «بلومبرگ» نیز در مقاله ای به نگارش تیم تحریریه خود، دیدگاهی کم و بیش مشابه را مطرح کرده است. به اعتقاد این سایت، از آنجا که کره شمالی اکنون قابلیت های لازم برای حمله به ایالات متحده را ندارد، دولت باید از تمرکز بر این موضوع صرف نظر کرده و در عوض، با اختصاص دادن بودجه بیشتری به برنامه سپر موشکی، جلوی تهدیدات آتی را بگیرد.

نکته مهم این است که این پیشنهاد در زمانی مطرح می شود که بحث ها بر سر بودجه در آمریکا بالا گرفته و به ویژه، با توجه به بحران های اقتصادی موجود، قرار است بودجه نظامی این کشور کاهش چشمگیری پیدا کرده است. 

به این ترتیب، شاید همه این جار و جنجال ها پیرامون موضوع کره شمالی، چیزی جز صحنه آرایی لابی های سیاسی و نظامی آمریکایی برای رسیدن به دو هدف مشخص نباشد: افزایش بودجه نظامی و مقابله هرچه شدیدتر با برنامه هسته ای ایران؛ که البته وقتی به زعم آمریکایی ها، پای «گزینه های دیگر روی میز» به وسط بیاید، هر دو را می توان در یک عامل، یعنی ایران خلاصه کرد.  
 
 
 
 
چاک هاگل در نشست پرسش و پاسخ کنگره آمریکا در واشنگتن اظهار داشت: در حال حاضر، ایران و کره شمالی نمی توانند به خاک آمریکا حمله موشکی کنند / وزارت خزانه داری آمریکا با صدور بیانیه ای اعلام کرد: شهروند ایرانی به نام بابک زنجانی حدود 40 ساله به علاوه یک شرکت تحت مالکیت او در دبی و یکی از نمایندگی هایش در مالزی، تحت تحریم آمریکا قرار گرفتند.
آمریکا افراد و شرکت های جدیدی را به فهرست تحریم های ضد ایرانی اضافه کرد.

به گزارش عصر ایران به نقل از خبرگزاری فرانسه، این افراد و موسسات قبل از این از سوی اتحادیه اروپا تحت تحریم قرار گرفته بودند.

وزارت خزانه داری آمریکا با صدور بیانیه ای اعلام کرد: شهروند ایرانی به نام بابک زنجانی حدود 40 ساله به علاوه یک شرکت تحت مالکیت او در دبی و یکی از نمایندگی هایش در مالزی، تحت تحریم آمریکا قرار گرفتند.

بابک زنجانی، فعال اقتصادی، مالک بیش از 15 شرکت و موسسه اقتصادی در داخل و خارج از ایران، مدیر شرکت هولدینگ توسعه سورینت قشم و مالک و رییس هیات مدیره باشگاه فوتبال راه‌آهن تهران است.

وزارت خزانه داری آمریکا همچنین یک بانک مستقر در کوالالامپور پایتخت مالزی را نیز تحت تحریم قرار داد. این بانک متهم به انجام مبادلات بانکی و پولی برای شرکت ملی نفت ایران است.

براساس تصمیم وزارت خزانه داری آمریکا، دارائی های این فرد و این شرکت ها و بانک در آمریکا، توقیف می شوند و هر گونه مبادلات تجاری با آنها در آمریکا، قابلیت پیگیری قضایی دارد.

به گفته واشنگتن، یک شرکت تحت مالکیت زنجانی در ترکیه و شعبه آن در تاجیکستان به سود شرکت ملی نفت ایران فعالیت می کنند.

پنتاگون: موشک های ایران به خاک آمریکا نمی رسند

وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد: ایران و کره شمالی نمی توانند خاک آمریکا را هدف قرار بدهند.

چاک هاگل در نشست پرسش و پاسخ روز پنجشنبه کنگره آمریکا در واشنگتن اظهار داشت: در حال حاضر، ایران و کره شمالی نمی توانند به خاک آمریکا حمله موشکی کنند.

وزیر دفاع آمریکا اضافه کرد: تهران و پیونگ یانگ موشک های دوربرد در اختیار ندارند البته این سخن فقط مربوط به هم اکنون است اما وضعیت همچنان خطرناک است.

وی افزود: آمریکا باید آمادگی داشته باشد با هر خطری چه از ایران یا کره شمالی، مقابله کند.

هاگل در پاسخ به پرسش اعضای کنگره ادامه داد: وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) موشک های دفاعی و ضدموشک بیشتری را برای مقابله با تهدیدات موشکی، مستقر نخواهد کرد.

وی اضافه کرد: سیاست دولت آمریکا در برابر تهران ، صحیح و در همین مسیر ادامه خواد یافت.

از سوی دیگر، ژنرال مارتن دیمبسی رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در جلسه پرسش و پاسخ کنگره در پاسخ به سؤالی درباره ضمانت های هسته ای واشنگتن به سئول و نظر آمریکا درباره کسب سلاح هسته ای توسط کره شمالی گفت: پنتاگون مخالف وجود سلاح هسته ای تاکتیکی در شبه جزیره کره است.

وی افزود: آمریکا به کره جنوبی در تقویت سامانه های دفاع موشکی اش کمک می کند.

 

 

حاشیه و متن همایش انتخاباتی روحانی
گروه سیاسی مشرق _ حجت الاسلام حسن روحانی امروز اولین میتینگ انتخاباتی خود را در تالار آدینه برگزار کرد.
 حسن روحانی در همایش انتخاباتی امروز خود با اعلام رسمی کاندیداتوری خود پا به عرصه رقابت های انتخاباتی یازدهم گذاشت.

در این همایش انتخاباتی چهره‌هایی هم چون فاطمه و یاسر هاشمی، تیمور علی عسگری و غفوری فرد حضور داشتند.

روحانی در جمع تیم انتخاباتی و جمعی از هواداران خود پیرامون نام دولت خود اظهار داشت: دولت من دولت تدبیر و امید خواهد بود و منشور حقوقی شهروندی را تدوین خواهم کرد.

او در سخنرانی انتخاباتی خود با تشکر از زنان، اساتید و نمایندگان اقشار مختلف گفت: سلام ما بر ایران، ایرانی که امروز چهره اش غبار آلود است. سلام ما بر اسلام و انقلابی که از نام این انقلاب عده ای سو استفاده کرده اند و شعارهای بی محتوا و بد اخلاقی را پای انقلاب نوشتند و سلام ما بر آن قد خمیده که نمی دانم نامش چیست و خود می گوید نامش آزادی است. سلام من بر انقلاب اسلامی و ایران عزیز و ملت ایران!

حسن روحانی همچنین در جمع خبرنگاران درخصوص احتمال کناره گیری اش گفت: به نفع هیچکس در انتخابات کنار نخواهیم کشید.

او همچنین درباره احتمال ورود هاشمی رفسنجانی و خاتمی به عرصه رقابت های انتخاباتی اظهار داشت: خاتمی و هاشمی قطعا در انتخابات کاندیدا نمی‌شوند.

_ ماجرای دیدار خصوصی با شیوخ عرب زبان خوزستانی
در میتینگ انتخاباتی روحانی میهمانان ویژه ای نیز حضور داشتند که حسن روحانی در حاشیه این همایش دیداری خصوصی و ویژه نیز با آنها ترتیب داد.

شیوخ عرب خوزستان که برای شرکت به تهران دعوت شده بودند در این دیدار خصوصی خواسته های خود را با این نامزد انتخاباتی در میان گذاشتند.


جادری به نمایندگی از این شیوخ عرب باب سخن را با حسن روحانی باز کرد و خواسته های آنان را از این نامزد انتخاباتی بازگو کرد، که یکی از آن خواسته ها اختصاص دادن 10 درصد از وزارت خانه های دولت روحانی به شیوخ عرب زبان بود!

جادری نماینده شیوخ عرب زبان خوزستان در سخنرانی خود که همنوا با "احسنت" های شیوخ شده بود با اشاره به سخنرانی حسن روحانی در این همایش انتخاباتی و مطرح کردن انتقادات تند نسبت به دولت، اظهار داشت: من به جرات می گویم شما با این سخنرانی از خاتمی هم جلوتر زدید!

جادری در گفت و گو با خبرنگار مشرق در تکمیل اظهارات خود گفت: من مطمئن هستم و پای حرفم نیز می ایستم. بنده طرفدار 100% آقای خاتمی بودم ولی حالا طرفدار 1000% حسن روحانی هستم!

شیوخ عرب زبان خوزستانی در این جلسه خصوصی از حسن روحانی تقاضاهای متعددی کردند که روحانی نیز وعده انجام آنها را به این شیوخ داد.


*** در ادامه متن کامل سخنرانی حسن روحانی در این همایش انتخاباتی را ملاحظه می کنید؛


  • امروز ایران روزهای حساسی را می گذراند. سرمایه هایی که در این سال های اخیر یا از دست رفت و یا بر او ضربه های سخت وارد آمد. از اخلاق می گویم که امروز این نورانیت اخلاق در جامعه ما کمرنگ شده است. اخلاق در جامعه و در مدیریت که سخن بعضی از این مدیران سال ها با واقعیت فاصله دارد.

  • از توسعه و پیشرفت می گویم که تنها نام زیبای آن مانده است. توسعه و پیشرفتی که در این 8 سال باید شاهد شکوفایی آن می بودیم. تمام دولت سازندگی ارزی که در اختیار داشت کمتر از 24 درصد در آمد این 8 سال بود. تمام ارزی که دولت اصلاحات داشت کمتر از 27 درصد این دوره بود و چقدر شرمگین که بانک مرکزی سکوت کند و نهادهای بین المللی اعلام کنند که رشد اقتصادی کشور منفی شده است.
  • از کارآمدی میگویم که در طول این مدت سخن زیادگفته شد اما از فعالیت زیربنایی کمتر انجام شد. از اعتماد و رضایت عمومی بگویم که متاسفانه به خاطر بداخلاقی ها به سمت بی اعتمادی و عدم رضایت هستیم.

  • ایران روزهای حساسی را می گذراند، روزهای سخت. زمان فداکاری و زمان حماسه است. چرا حساسیت؟! حساسیت به سبب چالشهای منطقه ای و بین المللی و تحریم ها. حسیاسیت به خاطر معضلات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سو مدیریت ها.

  • مدیریت اقتصادی کشور به جای اینکه با تکیه بر مقاومت و اقتدار مر دم پبام رشد به جهانیان بدهد متاسفانه پیام ضعف می دهد. تورم بالای 30 درصد. کاهش قدرت خرید پول ملی به کمتر از نصف. بیکاری بالای 13 درصد و رشد اقتصادی صفر و یا منفی و این در شرایطی است که بیشترین درآمد ارزی در این 8 سال نصیب کشور شد.
  • قرار بود رشد 7 درصد و نرخ تورم و بیکاری تک رقمی باشد. همه ضعف ها را نمی توان به پای تحریم نوشت. همین مدیریت بود که تحریم ها را به سخره گرفت و آن ها را کاغذ پاره می نامید. می توانستیم تحریم ها را تقلیل دهیم.
  • مگر نهادها و سازکارهای اندیشه ای منحل نشد؟ مگر در کمیسیونهای دولت شاهد این همه به هم ریختگی نبودیم. تصمیمات ناهماهنگ، بی ثبات و... تا جایی شاهد 60 تصمیم مختلف درباره ارز بودیم.

  •  من به عنوان فرزند ایران و سرباز انقلاب اسلامی چه وظیفه ای را بر دوش خود احساس می کنم؟ مگر آنچه که به عنوان تجربه اندوخته ام با سرمایه ملی نبوده است؟ در این شرایط حساس چه باید کرد؟ نباید رئیس جمهوری کار را به دست بگیرد که ملی بیاندیشد نه حزبی؟ معتدل باشد، کار آمد باشد، بین الملل شناس باشد، مسئولیت پذیر و پاسخگو باشد؟ رئیس جمهور باید جمهور مردم را اداره کند.

  • در این شرایط من به خاطر احساس مسئولیت شخصی و فردی ام و به خاطر نظر مشورتی بزرگان نظام که سال ها من با آن ها و در کنار آن ها کار کردم و به من گفته اند تو وظیفه داری حضور یابی و مسئولیت را به عهده بگیری. من پیش پای این ملت بن بستی را نمی بینم. باید تدبیر جای بی تدبیری را بگیرد. باید باور کنیم که مردم باید حاکم باشند. بنابراین نخبگان این مردم باید نظر بدهند.

  •  روزگار روزگار فداکاری است. بیایید آبروها را هزینه کنیم. بیایید برای عظمت این کشور بزرگ کمر همت را ببندیم. ظرفیت ما بالاست. ما دارای توان و قدرت بالایی هستیم. نیروی انسانی تحصیل کرده و مبتکر اما بیکار  هستند. سرمایه های عظیم کشاورزی ما به خاطر بی تدبیری از حد اکثر ظرفیت استفاده نمی شود. یک مدیریت کارآمد و متوازع در کنار سرمایه های بزرگ کشور و با استفاده از تمام سرمایه های کارشناسی استفاده کند می تواند ما را از این وضعیت نجات دهد.
  •  روابط بین المللی باید در مسیر و سیاست مذاکراتی که مذاکرات را به سمت برد برد ببرد . ما نیاز به دانشمندی هنرمند داریم که تجربه داشته باشد. باید دوران جدید مدیریت کشور آغاز شود نه بر پایه ستیزه جویی بلکه با گردهم آیی ها و وفاق ها و وحدت ها. دولتی موفق خواهد بود که فراجناحی باشد. مگر می شود با یک جناح کشور را اداره کرد. کشور را ملت اداره می کند نه حزب و یک جناح .

  •  همه انسانهای کارآمد را به کار بگیریم. هرکس این نظام را پذیرفته است از او بهره بجوییم. چرا با دلایل واهی بخشی از نخبگان را از مدیریت حذف کرده ایم. چرا بسیاری از اساتید را بازنشسته کرده ایم.؟ مگر شما حق دارید سرمایه های ملی را با تهمت و افترا و دروغ این چهره ها را منکوب کنید؟
  • ما مالک کشور نیستیم. رئیس دستگاه اجرایی کشور باید باور کند که صرفا یک امانتدار برای مردم است. احساس مالکانه را کنار بگذاریم. با چه حقی پول مردم را خرج می کنیم؛ ارزش پول ملی را نصف کرده ایم و هنوز شعار می دهیم. در شرایط دوران جدید مدیریت هستیم. ملاک شایستگی است و نه وابستگی.

  •  ما نیاز به فرهنگ پویا و سیاست راهگشا داریم. اداره کشور بر اساس برنامه و نه شعار. استفاده از همه نیروهای لایق و کارآمد. همه مردم ایران باید احساس عدالت کنند و عدالت یعنی فرصت برابر. شیعه، سنی، کرد، بلوچ ، ترکمن و همه اقوام باید عدالت را احساس کنند.

  • اگر بار اجرایی را مردم بر عهده من بگذارند منشور حقوق شهروندی را تدوین خواهم کرد. در منشور حقوق شهروندی تمام مردم احساس برابری خواهند کرد. دولت من دولت تدبیرو امید خواهد بود.

  •  گفتمان من احیای اقتصاد، تعامل با دنیا خواهد بود. دولت راستگویان و درست کاران را تشکیل خواهم داد. آمده ام با احیای اقتصاد ایران و تعامل سازنده با جهان دولت تدبیر و امید را تشکیل بدهم.

  • زنده باد اخلاق، حقوق شهروندی، اعتدال، تدبیر و امید، زنده باد اسلام و زنده باد ایران. ما حماسه سیاسی را به فرمان رهبری در 24 خرداد خواهیم آفرید. ما با دولت تدبیرو امید حماسه اقتصادی را خواهیم آفرید.


حاشیه‌هایی فارس از همایش انتخاباتی حسن روحانی

*مجتمع آدینه از مجتمع‌های نوساز و بسیار شیک منطقه شمال غرب تهران است که البته درباره مالکیت آن روایتهای مختلفی وجود دارد و به یکی از مراکز مهم تجمع سیاسیون اصولگرا و اصلاح‌طلب در آستانه انتخابات تبدیل شده است.

*مهمانان همایش دعوت از روحانی در بدو ورود به خیابان شقایق منشعب از بزرگراه آبشناسان با خودروهای گرانقیمتی مواجه شدند که روی آنها آدرس محل برگزاری «همایش حامیان دکتر روحانی» نصب شده بود.

*قرار بود همایش انتخاباتی روحانی ساعت 9 صبح آغاز شود اما به دلیل نامعلومی که مجری برنامه به آن اشاره نکرد، با تاخیر 45 دقیقه‌ای آغاز شد.

*در بدو ورود به مجتمع و سالن اصلی آن با پلاکاردهای بزرگی مواجه شدیم که تصویر روحانی و شعار انتخاباتی وی که موید خبر دو روز پیش فارس بود، حک شده بود: دولت تدبیر و امید با دکتر روحانی.

*مراسم با قرائت قرآن توسط منصور قصری‌زاده که برخی او را از اقوام نزدیک مدیر مسئول روزنامه کیهان می‌دانند آغاز شد و اجرای برنامه را نیز غفاری از مجریان کهنه‌کار تلویزیون که البته مدتی نیز مسئول روابط عمومی شهرداری تهران در زمان غلامحسین کرباسچی بود، بر عهده داشت.

*حضور فاطمه و یاسر هاشمی فرزندان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در این همایش بیش از هر چیز دیگری نظر خبرنگاران را به خود جلب کرده بود.

بحث خبرنگاران شد، جالب است بدانید که حضور چشمگیر آنها به ویژه خبرنگاران رسانه‌های خارجی خودش از حاشیه‌های غالب بر متن همایش انتخاباتی روحانی بود.

*در این مراسم گفته شد که هموطنانمان از قومیت‌ها و طوایف مختلف حضور دارند که البته در این میان سهم خوزستانی‌ها با لباس‌های محلی بیش از بقیه بود.

*برخی مدیران مترو در زمان مدیریت محسن هاشمی رفسنجانی و همچنین چهره‌های نزدیک به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از جمله محمدحسن غفوری فرد از دیگر حاضران در این مراسم بودند.

در این میان البته حضور فریدون جیرانی کارگردان و منتقد سینما برای حضار جالب توجه بود که برخی از آن به عنوان آغاز فرایند تولید فیلم انتخاباتی روحانی تعبیر می‌کردند.

*علاوه بر روحانیون نزدیک به هاشمی همچون علی عسگری و سیدمحمود علوی و تعدادی از طلاب، علی یونسی وزیر اطلاعات خاتمی، محمد علی زم رئیس سابق حوزه هنری، ذاکری و  اشرفی اصفهانی از چهره‌های نزدیک به کروبی و خاتمی و شهیدی باجناق ناطق نوری که مدتی نیز سرپرستی بازرسی ویژه ریاست جمهوری دولت احمدی‌نژاد را بر عهده داشت، در همایش حضور داشتند.

*در بدو ورود به مراسم به مهمانان کتابچه زندگینامه حسن روحانی که شامل سوابق و کارنامه وی در طول انقلاب و همچنین تصاویر او و نظرات بزرگان نظام درباره این نامزد ریاست جمهوری بود اهدا شد.

همچنین نشریه‌ای چهار برگی تحت عنوان «سرو» از سوی ستاد جوانان و دانشجویان حامی روحانی به پیوست یک نسخه از روزنامه عصر اقتصاد که صفحه اول آن به معرفی روحانی اختصاص داشت در مراسم توزیع شد.

در این ویژه‌نامه که بالای آن عبارت «تنها سرو می‌داند که در زمستان چه گذشته است» حک شده، علاوه بر انتشار مطلبی تحت عنوان «همه چیز درباره دکتر روحانی» دیدگاه‌ها و برنامه‌های وی نیز تبیین شده است.

*مهمانان هنگام ورود به سالن همایش با پلاکاردی مواجه می‌شدند که روی آن از طرف حزب اعتدال و توسعه عبارت «به استقبال شیخ حماسه‌آفرین آمده‌ایم» نوشته شده بود.

*هنگام ورود حسن روحانی به سالن تعداد انگشت‌شماری از حاضران با کف‌زدن از وی استقبال کردند که بلافاصله با صلوات حضار مجبور به سکوت شدند.

*پس از قرائت قرآن کریم حجت‌الاسلام رستگاری در همان آغاز جلسه، فضا را معطر از نام حضرت فاطمه زهرا (س) کرد و به مناسبت ایام فاطمیه به ذکر مناقب و مصائب آن حضرت پرداخت.

وی در انتهای سخنانش ابراز امیدواری کرد حسن روحانی به تبعیت از علی (ع) و فاطمه زهرا (س) مجاهدانه از حریم قرآن و اسلام و میراث شهدا و امام امت سرسختانه دفاع کند و از حضرت زهرا (س) استعانت خواست وی را در این راه مهم مدد دهد.

*محمدرضا نعمت‌زاده رئیس ستاد انتخابات روحانی و محمدباقر نوبخت سخنگوی وی از جمله سخنرانان اصلی این مراسم بودند و روحانی نیز پس از آنها در جمع حامیانش درباره مهمترین مسائل روز و برنامه‌ها و شعارهایش سخنرانی کرد.

هنگامیکه روحانی در بخشی از سخنانش به انتقاد از دولت پرداخت و مسئولان دولت را مخاطب قرار داد که با چه حقی دست در جیب مردم می‌کنند و نصف پول آنها را برمی‌دارند و همچنان شعار می‌دهند یکی از حضار با صدای بلند فریاد زد ایول‌الله دکتر که این اقدام وی هم خنده حضار را در پی داشت و هم تشویق روحانی توسط آنها.

*روحانی در سخنانش از تشکیل دولت تدبیر و امید برای نجات اقتصاد ملی و تعامل سازنده با دنیا و احیای اخلاق در جامعه سخن گفت و وعده داد در صورت پیروزی در انتخابات منشور حقوق شهروندی را تدوین می‌کند.

وی هنگامیکه خواست شعار انتخاباتی خود را اعلام و دلیل انتخاب آن را تبیین کند به شعر مشهوری از یکی از بزرگان ادبیات ایران متوسل شد و گفت: مسلمانان مرا وقتی دلی بود/که با وی گفتمی گر مشکلی بود/به گردابی چو می‌افتادم از غم/به تدبیرش امید ساحلی بود.

روحانی سخنان خود را اینگونه تمام کرد: زنده باد اخلاق، زنده باد صداقت، زنده باد حقوق شهروندی، زنده باد اعتدال، زنده باد تدبیر و امید و زنده باد اسلام و ایران.

*پس از پایان رسمی همایش و خروج مهمانان از مجتمع آدینه مسئولان ستاد انتخابات روحانی پشت درهای بسته اقدام به برگزاری جلسه داخلی خود برای هماهنگی فعالیت‌های انتخاباتی روحانی کردند.

*از دیگر نکات جالب توجه در این مراسم عدم مصاحبه فرزندان هاشمی رفسنجانی با خبرنگاران و خروج فوری آنان از محل برگزاری همایش بود.

 
آغاز تشکیل گروههای افراطی، با شکل گیری رژیم یهودی اسرائیل معنا پیدا می کند. چرا که منافع این رژیم با اهداف القاعده که در پی به قدرت رساندن دولت‌های کوچک طایفه‌ای تندرو و وابسته به تفکر وهابی است، گروه خورده است.
گروه بین‌الملل مشرق-- جبهه النصره از مهمترین گروهای ضد نظام بشار اسد به شمار آمده که با حمایت های تسلیحاتی آمریکا، غرب و متحدان منطقه ای خود توانسته فجایع بزرگی در این کشور رقم بزند. از این رو "مشرق" با انتشار سلسله گزارش هایی به نحوه شکل گیری و دوام این گروه در منطقه و از جمله سوریه پرداخته است.

در پایان بخش اول گفته شد که شاخه‌های گروه القاعده به طور ناگهانی با اشغال عراق و تجاوز به لبنان و ترور رفیق حریری ظهور یافتند. این در حالی است که شاخه‌های پیشین از جمله جبهه النصرة دارای یک ریشه بوده و همزمان با هم شکل گرفته است.

بر اساس نوشته‌های روزین بلیک و گفته اعضای پیشین القاعده، این شاخه در سال 2002 آنگاه که القاعده طالبان را در رویارویی با آمریکا در جنگ افغانستان تنها گذاشت، موجودیت یافت. زرقاوی از افغانستان راهی عراق شد و برخی از همراهان خود را به سوریه فرستاد تا شاخه القاعده در سوریه را به وجود آورند. در آن زمان مبارزان این گروه راهی عراق می‌شدند و با حمایت‌های مالی که دریافت می‌کردند در پی ایجاد شاخه‌های مختلف بودند.

قبل از ورود زرقاوی به عراق، القاعده در انهدام برج تجارت جهانی با موساد و سیا همکاری نمود. در پی این اقدام، قانون مبارزه با تروریسم و به عبارتی قانون امنیت ملی در واشنگتن به وجود آمد و به بهانه مبارزه با القاعده به افغانستان حمله شد.
در جریان این اشغال، القاعده طالبان را تنها گذاشت و به منظور توجیه اشغالگری ایالات متحده، در سال 2003 وارد عراق شد تا بین گروه‌های ملی و مذهبی اختلاف بیندازد و راه را برای تجزیه و ایالتی شدن این کشور فراهم کند. اسناد حاکی از آن است که ملا عمر به خوبی می دانست که گروه القاعده او را در شرایط دشواری قرار داده اند و طالبان نیازی به وی ندارد اما با این حال نپذیرفت که درباره تسلیم فرماندهان القاعده که با تنها گذاشتن طالبان در جنگ با آمریکا وارد پاکستان شدند؛ سخن بگوید.

شایان ذکر است که آغاز تشکیل گروههای افراطی، با شکل گیری رژیم یهودی اسرائیل معنا پیدا می کند. چرا که منافع این رژیم با اهداف القاعده که در پی به قدرت رساندن دولت‌های کوچک طایفه‌ای تندرو و وابسته به تفکر وهابی است، گروه خورده است. القاعده در همین راستا تشکیل دولت یهودی در سرزمین‌های اشغالی و بیرون راندن ساکنان عرب فلسطین را توجیه می‌کند و بر همین اساس است که منافع آن و رژیم صهیونیستی با اهداف آمریکا مبنی بر تجزیه جهان به خرده دولت‌های مذهبی و متخاصم با هدف کنترل آسان و جلوگیری از ایستادگی آن‌ها در برابر خود پیوند خورده‌است.

رژیم صهیونیستی دریافته است که تحمیل خواسته‌های خود از طریق نظامی تقریباً ناممکن است. به محض اینکه سازمان آزادیبخش فلسطین از لبنان خارج شد، مقاومت لبنان شکل گرفت و چون مقاومت لبنان تضعیف شد، حزب الله موجودیت یافت. این امور باعث شده تا این رژیم گسترش نفوذ خود را در اختلافات دینی، مذهبی و سرگرم ساختن دولت‌های منطقه به این اختلافات و تشویق افراط گرایی در بین دشمنان خود جستجو نماید.


در این باره می‌توان به طرح این رژیم برای تضعیف جنبش‌های مقاومت با به رسمیت نشناختن عملیات گروه‌های آزادسازی فلسطین که به حمایت جهانی دست یافته‌اند اشاره کرد. صهیونیست‌ها عملیات نظامی خود را بر گروه‌های دارای گرایش دینی همچون فتح و حماس متمرکز کردند و این امر بر مسئله آرمان فلسطین تأثیر گذاشت. آنها با اینکه همه گروه‌های فلسطینی را دشمن خود می دانند اما می‌دانستند که تقویت گروه‌های دینی در مقابل دیگر گروه‌ها به نفع آنهاست و در بدترین حالات توجه جهانی به آنها کم رنگ خواهد شد. این امر اتفاق افتاد چرا که شهدای سازمان آزادیبخش فلسطین تنها فلسطینی نیستند و در بین آنها شهدای سوری، لبنانی، تونسی، الجزایری و... دیده می شود.

این در حالی است که مبارزان گروهای دینی چون فتح و حماس که همچنان در خارج از این سازمان فعالیت دارند فلسطینی هستند. صهیونیست‌ها همچنین معتقد بودند که "حال که دارای دشمن هستیم بهتر است این دشمن کسی باشد که از حمایت بیرونی برخوردار نیست و در راستای اهداف ما حرکت می کند".
 کسانی که عملیات گروه‌های فلسطینی بخصوص بعد از انتفاضه اقصی را پیگیری می‌کنند، می‌دانند که مهمترین، بزرگترین و بیشترین عملیات را گردان‌های الاقصی انجام داده‌‌اند. با این حال رسانه‌های این رژیم تنها از حماس سخن می گویند. چرا که خطر ورود جوانان فلسطینی به حماس به مراتب کمتر از پیوستن آنها به سازمان‌ها و تشکیلاتی است که از حمایت بین المللی برخوردارند و ممکن است بتوان با ایجاد حملات گسترده بر ضد اسلام در غرب، مردم این قاره را علیه حماس تحریک کرد.


گردان‌های الاقصی

رسانه‌های دشمن به شدت درباره جبهه النصرة بزرگنمایی کردند، چرا که می‌دانستند تنها فرصتشان برای تحمیل هیمنه خود بر منطقه ایجاد درگیری‌های مذهبی است. به همین دلیل از هر گونه اندیشه رادیکالی دینی حمایت کردند، چرا که خطر افراطی های تندرو در دولت‌های کوچک را به مراتب کمتر از دولت‌های بزرگ‌تر می‌دانند.

دولت آمریکا به صورت کاملاً حرفه‌ای به بزرگنمایی القاعده پرداخت. این کشور، در رسانه‌ها القاعده را یک قطب جهانی معرفی کرد که ایالات متحده را تهدید می‌کند و قادر است جهان را چندین بار تخریب کند. از همین رو به بهانه مبارزه با القاعده و نه طالبان به افغانستان حمله نمود. این در حالی بود که القاعده قبل از نبرد از این کشور خارج شده بود.

بخش اول این گروه (افغانستان عرب) به سمت یوگسلاوی سابق و بخش دیگر راهی چچن شد و باقیمانده آنها قبل از حمله آمریکا به افغانستان وارد عراق شدند تا بهانه‌ای برای اشغال عراق وجود داشته باشد. در عراق تشکیلات دیگری با همین فکر و اندیشه و پایگاه دینی تأسیس شد، ولی بزرگ نشان دادن آنها تنها در صورت نیاز انجام می پذیرفت.


آنچه عجیب به نظر می رسد این است که گوانتانامو و زندان‌های مخفی ایالات متحده نه تنها محل اختفای این افراد که بیشتر یک پایگاه شتشوی مغزی برای آن‌ها بوده است. منابع از این حکایت دارند که آمریکائیها به هنگام ورود به افغانستان، اعراب آنجا را به قیمت 10 دلار می خریدند. برخی عربستانی‌ها برای یافتن نیروی کار، این افراد را که هیچ ارتباطی با القاعده و گروه‌های دیگر نداشتند در اختیار گرفتند ولی افغان‌ها آن‌ها را از چنگالشان بیرون آورده و به قیمت 10 دلار به ازای هر نفر به آمریکائیها فروختند.این افراد به زندان‌های مخفی ایالات متحده منتقل شدند و برخی از آنها بعد از رهایی، تشکیلاتی را به وجود آوردند که جبهه النصرة یکی از آنها بود.

در بخش آینده روشن خواهد شد که اسب تروایی که القاعده را بخش‌های کوچکتر از جمله " جبهه النصرة"تقسیم کرد که در خدمت آمریکا باشد چه کسی است؟
 
 
وقتی‌برای‌مرگ‌ولیعهدعربستان‌شیرینی‌پخش‌ می‌‌کنید٬ انتظاردارید برای‌حجاج‌ما فرش‌قرمز پهن کنند؟
کد مطلب : 10281
 
 
گروه سیاسی: آیت الله جوادی آملی گفت: وقتی مقابل سفارت عربستان در تهران به خاطر مرگ ولیعهد این کشور شیرینی توزیع می‌شود نباید انتظار داشت ریاض برای حجاج ایرانی فرش قرمز پهن کند.
وقتی‌برای‌مرگ‌ولیعهدعربستان‌شیرینی‌پخش‌ می‌‌کنید٬ انتظاردارید برای‌حجاج‌ما فرش‌قرمز پهن کنند؟
آیت الله جوادی آملی افزود: توزیع آجیل و شیرینی مقابل سفارت عربستان در تهران در پی مرگ ولیعهد این کشور کاری «معقول» نبوده است. جمهوری اسلامی باید جلوی چنین کار‌هایی را بگیرد و مسائل و مشکلات مربوط به مسلمانان در جهان را از طریق فعالیت‌های دیپلماتیک حل و فصل کند.
حضرت آیت‌الله جوادی آملی بیان کرد: مقداری که از شما برمی‌آید در راه صحیح قدم بردارید، خداوند نیز به شما کمک می‌کند، اگر کسی بخواهد یک حکومت و نظام اسلامی تشکیل دهد، راهکار مشخصی دارد، ادب اجتماعی و مردمی را حفظ کند و با بت‌پرست‌ها از راه برهان و مانند آن پیش می‌روند، به بت فحش دادن کاری را حل نمی‌کند، سب و لعن کاری را حل نمی‌کند، ما که در عالم تنها زندگی نمی‌کنیم، ما مشکلات ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی داریم، این‌ها را باید عاقلانه حل کنیم، تولی و تبری باید با مسأله امنیت جمع شود، این یک کار سیاسی و اجتماعی است، هم دارالتقریب، کارهای فقهی را باید مراجع و علما و اصولیین حل می‌کنند، اما اصل تولی و تبری از یک سو و برقراری امنیت و حفظ دما مسلمین از سوی دیگر باید جمع شود، این موضوع کمتر از جریان انرژی هسته‌ای نیست، از این طرف مدام سب و لعن و از آن طرف همواره کشتار، هر روز می‌شنوید که کشتاری صورت می‌گیرد، این امر در نهایت راه حلی دارد، این راهی دارد یا باید هر روز برای کشتار در میانمار، پاکشتان، بنگلادش و میانمار غصه بخوریم، اگر این دین برای برقراری امنیت آمده است، راه حل دارد، تنها راه حل فقهی و اصولی نیست که حوزه علمیه انجام بدهد، این نیاز به راه امنیتی، مذاکره و مانند آن است، ما ناچار یک قدری افسوس و گریه می‌خوریم، یک ناله کردن و افسوس خوردن و مجلس ترحیم گرفتن کار ما شده است.

وی در پاسخ به سؤالی درباره تفاوت میان لعن و سب اظهار داشت: لعن در کلیات است، خداوند به طور کلی فرمود: «أُولَـٰئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّـهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ» این کلیات را هم ما قبول داریم، هم دیگران، لعن در کلیات است، اما تطبیق در جزییات مسأله دارد، سابقا این طور بود که اگر میان دو کشوری جنگ بود اگر ولیعهد یک کشوری می‌مرد، یک هفته آتش‌بس می‌دادند و بعد هم جنگ را ادامه می‌دادند، اما اگر ولیعهد عربستان می‌میرد، برخی می‌روند در کنار سفارت عربستان آجیل و شیرینی پخش می‌کنند، این امر نه واجب و نه مستحب و نه معقول و نه منقول است، جلوی این کارها را می‌شود گرفت؛ آن وقت انتظار داریم برای حجاج فرش قرمز پهن کنند؛کارهای علمی و فقهی حوزه‌های علمیه سرجای خود محفوظ است، اما اگر بخواهد اجرایی و جهانی شود همه باید دست به هم دهند، هم مردم و هم ملت‌ها دست به دست هم دهند، همان کاری که با انرژی هسته‌ای می‌کنند، تا کی باید این دردها را تحمل کرد.
خرداد ماه سال گذشته گروهی از نیرو‌های حزب‌الله مقابل سفارت عربستان در تهران، به مناسبت مرگ نایف بن عبدالعزیز٬ ولیعهد این کشور اقدام به توزیع شیرینی کرده بودند!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد