اخبار و گزارشات سیاسی و اقتصادی و تحلیل

اولین اظهار نظر رییس جمهور منتخب کره جنوبی: ایران شریک قدیمی ما در خاورمیانه است

رییس جمهور منتخب کره جنوبی خواستار توسعه روابط با ایران در زمینه های فرهنگی ، آموزشی و ورزشی شد و ایران را یکی از مهم ترین شرکای تجاری کشورش در منطقه خاورمیانه خواند.

پارک گئون های رییس جمهور منتخب کره جنوبی در دیدار با سفیر ایران در سئول بر اهمیت روابط کره جنوبی با ایران به عنوان یکی از مهم ترین شرکای سئول در خاورمیانه تاکید کرد.

به گزارش عصر ایران به نقل از " پرس تی وی " خانم های  در دیدار با " احمد معصومی فر" سفیر ایران در کره جنوبی با اشاره به تاریخچه 50 ساله برقراری روابط دیپلماتیک بین ایران و کره جنوبی، خواستار توسعه روابط کشورش با ایران در همه زمینه ها شد.

رییس جمهور منتخب کره جنوبی خواستار توسعه روابط با ایران در زمینه های فرهنگی ، آموزشی و ورزشی شد و ایران را یکی از مهم ترین شرکای تجاری کشورش در منطقه خاورمیانه خواند.

در جریان این دیدار احمد معصومی فر سفیر ایران در کره جنوبی پیام تبریک محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران را به مناسبت پیروزی خانم پارک گئون های  در انتخابات اخیر ریاست جمهوری کره جنوبی تسلیم وی کرد.

سفیر ایران در کره جنوبی همچنین ابراز امیدواری کرد که روابط دو کشور در دوره ریاست جمهوری خانم های همچنان رو به گسترش باشد.

کره جنوبی یکی از شرکای تجاری اصلی ایران محسوب می شود و سئول یکی از 4 مشتری عمده خرید نفت خام ایران به شمار می رود.

همچنین بازار ایران همواره به عنوان یکی از پر جاذبه ترین بازارهای عمده کالاهای صادراتی و لوازم الکترونیکی ساخت کره جنوبی بوده است.

پارک گئون های 60 ساله که دختر پارک چونگ هی رئیس جمهوری سابق کره جنوبی است در انتخابات ریاست جمهوری نوزدهم دسامبر گذشته در رقابتی بسیار نزدیک و با تفاوت آرایی بسیار اندک به پیروزی رسید.مادر خانم های در سال 1974 و هنگامی که وی تنها 22 سال داشت به دست عوامل کره شمالی ترور شد اما وی تاکید کرده است که از سیاست های افراطی لی میون باک رییس جمهوری فعلی کره جنوبی که منجر به تشدید خصومت بین دو کره شده فاصله خواهد گرفت.رییس جمهور منتخب کره جنوبی همچنین برای دیدار با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی ابراز تمایل کرده است.

 

وزیر خارجه یمن: به زودی جاسوس های ایران را محاکمه می کنیم

القربی مدعی شد: ما در وزارت امور خارجه یمن با هماهنگی با سازمان امنیت ملی برای توقف نفوذ ایران در یمن فعالیت می کنیم.

 

وزیر امور خارجه یمن مدعی وجود جاسوس های ایران در کشورش شد و وعده محاکمه آنها را مطرح کرد.

به گزارش عصر ایران به نقل از روزنامه البیان چاپ دبی، ابوبکر القربی گفت دستگاه های مسؤول در یمن به زودی محاکمه افراد متهم به جاسوسی برای ایران را آغاز خواهند کرد.

وی که در مصاحبه تلویزیونی سخن می گفت ادامه داد: متاسفانه ایران در برخی مسائل سیاسی داخلی یمن دخالت می کند. جاسوس هایی که بازداشت شده اند به زودی محاکمه خواهند شد.

القربی افزود: ما در وزارت امور خارجه یمن با هماهنگی با سازمان امنیت ملی برای توقف نفوذ ایران در یمن فعالیت می کنیم.

وزیر امور خارجه یمن همچنین گفت که حوثی ها قصد ندارند در شمال یمن، کشور شیعه تاسیس کنند همانگونه که جنوبی ها به دنبال تشکیل کشور مستقلی در جنوب یمن نیستند. شیعیان زیدیه (چهارامامی) پیرو الحوثی که به حوثی ها مشهورند از مهمترین مخالفان مسلح دولت مرکزی یمن به شمار می آیند.

وزیر امور خارجه یمن به هویت، تابعیت یا تعداد این متهمان به جاسوسی و جزئیات فعالیت و زمان محاکمه آنها اشاره ای نکرد.

قبل از این "عبدربه منصور هادی" رئیس جمهور یمن مدعی کشف شبکه جاسوسی ایران در کشورش شده بود.

"گرالد فایرستاین" سفیر آمریکا در صنعا هم در هفته گذشته مدعی شده بود ایران به جدایی طلبان جنوب یمن (یمن جنوبی) پول می دهد و برای بی ثباتی منطقه اطراف تنگه هرمز تلاش می کند.

در مقابل محمود حسن زاده سفیر ایران در صنعا هم با رد دخالت کشورش در یمن گفته بود آنچه که درباره کشف و نابودی یک شبکه جاسوسی ایران در یمن مطرح می شود یا اتهامات رئیس جمهور یمن علیه ایران در زمینه حمایت از تجزیه جنوب یمن، نتیجه گزارش های گمراه کننده کشورهای غربی است.

نامزد وزارت دفاع آمریکا

سوابق "چاک هاگل" در مخالفت با تحریم های ایران

به عنوان مثال، هاگل از لایحه ۲۰۰۷ کنگره برای مقابله با ایران حمایت نکرد؛ لایحه‌ای که طبق آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گروه تروریستی شناخته می‌شد. این مخالفت در حالی صورت گرفت که ۷۲ سناتور آمریکایی به همراه اوباما، بایدن و کری از آن حمایت کرده بودند.

عصرایران - اکنون به خوبی مشخص شده هیچ کس از نامزدی "چاک هاگل" جمهوری‌خواه برای کسب کرسی وزارت دفاع آمریکا، خرسند نیست؛ نامزدی که توسط "بارک اوباما" رئیس جمهوری این کشور، به کنگره معرفی شده است. برخی به دلیل تحریم‌های ایران با این نامزد معرفی شده، مخالف هستند. گروه‌هایی مانند "ائتلاف یهودی‌های جمهوری‌خواه" و "کمیته اضطراری اسرائیل" بر این نکته تاکید می‌کنند که هاگل در زمان سناتوری مرتبا با اعمال تحریم‌های علیه تهران مخالف بوده است.

این نامزد همچنین در میان "بازهای طرفدار اسرائیل" ، نیز هیچ جایگاهی ندارد. در همین حال، کمیته اضطراری اسرائیل با حمله شدید به هاگل به خاطر مخالفت با اقدام نظامی علیه ایران، او را فردی "غیرمسؤول" می‌داند.

اعمال تحریم‌ها علیه ایران در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا در سال گذشته به یک موضوع اصلی تبدیل شده بود.
"میت رامنی" نامزد جمهوری‌خواهان، همواره از اوباما به خاطر حرکت در مسیرهای چندجانبه و خودداری از اعمال تحریم‌های یک‌جانبه آمریکایی و جایگزین کردن آن با جلب حمایت بین المللی انتقاد می کرد.

هرچند که اکنون این فرضیه نیز وجود دارد که این سناتور جمهوری‌خواه در مورد اعمال تحریم‌ها علیه تهران دقیقا هم راستا با الگوهای اوباما _ چندجانبه‌گرایی موثر و یک‌جانبه‌گرایی کم اثر_ حرکت کند اما باید گفت که هاگل در مسائلی مانند اعمال تحریم‌های آمریکایی علیه ایران همواره خود را به عنوان مخالف طرح‌های اوباما، "جو بایدن" معاون اول رئیس جمهوری آمریکا، و "جان کری" نامزد پست وزارت خارجه، به جهانیان معرفی کرده است. او در دوران سناتوری خود، بار‌ها این مسئله را ثابت کرده است.

به عنوان مثال، هاگل از لایحه ۲۰۰۷ کنگره برای مقابله با ایران حمایت نکرد؛ لایحه‌ای که طبق آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گروه تروریستی شناخته می‌شد. این مخالفت در حالی صورت گرفت که ۷۲ سناتور آمریکایی به همراه اوباما، بایدن و کری از آن حمایت کرده بودند(این لایحه در کنگره تصویب شد اما در سنا رای نیاورد).

همچنین در جولای ۲۰۱۱ میلادی، سنای آمریکا با اکثریت آرا، لایحه افزایش تحریم‌ها علیه ایران و لیبی را به تصویب رساند. این طرح به رئیس جمهور آمریکا اجازه می‌داد تا شرکت‌هایی که بیش از ۲۰ میلیون دلار در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری می‌کنند را جریمه کند. این لایحه با ۹۶ رای موافق و ۲ رای مخالف تصویب شد. هاگل به همراه سناتور "ریچارد لوگار" به آن رای منفی داد. لوگار، سناتوری بود که بعدها به عنوان یکی از اعضای ارشد کمیته روابط خارجی سنا، رابطه خوبی با اوباما برقرار کرد. بایدن و جان کری هر دو به این لایحه رای مثبت دادند.

این روند مخالفت نامزد سمت وزارت دفاع آمریکا با طرح‌های که علیه تهران مطرح می‌شد، همچنان ادامه داشت، به طوری‌که او در اگوست ۲۰۰۸، با اعمال تحریم‌های جامع علیه سیستم بانکداری و سرمایه گذاری ایران مخالفت کرد.
این طرح در کمیته بانکداری سنا با ۱۹ رای در مقابل ۲ رای مخالف مورد تصویب قرار گرفت و زمانی که هاگل دیگر در سنا حضور نداشت، این طرح در سال 2010 در سنای آمریکا با ۹۹ رای موافق تصویب شد. جان کری به این طرح رای مثبت داد و اوباما سال بعد آن را امضا کرد.

منبع: ای‌بی‌سی نیوز

تأملی در نظرات متناقض اصولگرایان در قبال "سران فتنه"

چنانکه عسگراولادی و خاتمی، هر دو، در سخنان اخیر خود به دو هراس متفاوت اشاره کرده بودند. عسگراولادی به هراس از حاضر شدنش در پیشگاه خداوند اشاره کرده بود و احمد خاتمی به هراس از بدهکار شدن مردم انقلابی به "سران فتنه".

عصر ایران؛ هومان دوراندیش - در چند روز گذشته، چهره های برجسته جناح اصولگرا سخنان متعارضی درباره میرحسین موسوی و مهدی کروبی، تحویل افکار عمومی داده اند. حبیب الله عسگراولادی صراحتاً گفت که موسوی و کروبی را "سران فتنه" و "مجرم" نمی داند. مرتضی نبوی هم نه به تندی عسگراولادی، بلکه به شکلی ملایم از موضع رسمی اصولگرایان در قبال موسوی و مهدی کروبی فاصله گرفت. اما احمد خاتمی در نماز جمعه دیروز، بی آنکه از موسوی و کروبی نام ببرد، عنوان "سران فتنه" را شایسته آنها دانست.

این پیام های متعارض جناح اصولگرا را دست کم به دو شکل می توان تحلیل کرد. نخست اینکه بگوییم موضع عسگراولادی نظر شخصی او بوده و سخنان احمد خاتمی، چونکه از تریبون نماز جمعه بیان شده، موضع نظام در قبال موسوی و کروبی است.
دوم اینکه بگوییم بین عسگراولادی و احمد خاتمی تقسیم وظایف صورت گرفته است.

به عبارت دیگر، عسگراولادی سخنان نرم می گوید تا زمینه لازم برای افزایش مشارکت سیاسی در انتخابات آتی ایجاد شود و مهم تر از آن ، راه برای تغییر موضع اصلاح طلبان برجسته در قبال تنش های سیاسی سال 88 و تصریح آنها به صحت انتخابات ریاست جمهوری فراهم شود.

اما از آنجایی که سیگنال ارسال شده از سوی حبیب الله عسگراولادی به اردوگاه اصلاح طلبان با واکنش درخوری مواجه نشده است، احمد خاتمی با بیان سخنان تند و تیز علیه موسوی و کروبی، شبهه عقب نشینی و یا میل به عقب نشینی حکومت در قبال "سران فتنه" را از افکار عمومی می زداید. مطابق این تحلیل دوم، سخنان متعارض عسگراولادی و احمد خاتمی، دو پلان متفاوت از یک پروژه واحد هستند.

در نگاه نخست، شاید به نظر برسد که احتمال صحت تحلیل دوم، چندان بالا نیست؛ چرا که اصولگرایان ابزار قدرت را در اختیار دارند و چون در مقابل رقیب در موضع ضعف نیستند، نیاز به اجرای چنین بازی پیچیده ای ندارند. اما اگر به یاد آوریم که احمد خاتمی پس از حوادث عاشورای 1388، در نماز جمعه تهران، موسوی و کروبی را "برادران معترض و غیربرانداز" خواند، شاید تحلیل دوم چندان هم غریب و نادرست ننماید.

احمد خاتمی در اولین نماز جمعه بهمن ماه 1388 درباره موسوی و کروبی چنین گفت: " در این میان کسانی هستند که می‌گویند ما با نظام، اما معترض و منتقد هستیم. به هر ترتیب قانون اساسی ما اعتراض را پذیرفته و اصلا اعتراض حق هر شهروندی است و ما هیچ‌گاه معترضین را برانداز نخوانده‌ایم و اگر این افراد در چارچوب قانون اساسی حرکت کنند آن‌ها را برانداز نمی‌نامیم … ما به برادرانی که خود را معترض می‌نامند می‌گوییم تا کی و چگونه می‌خواهید به اعتراضات‌تان ادامه دهید. شما می‌خواهید همچنان بیانیه‌های ساختارشکن که بوی عبور از قانون اساسی دارد ادامه دهید و همچنان بسترساز کسانی شوید که سعی دارند هر موقعیت وحدت‌آفرین را به تفرقه تبدیل کنند؟"

بنابراین حتی اگر سخنان اخیر عسگراولادی را هم کنار بگذاریم، در سخنان خود حجه الاسلام و المسلیمن احمد خاتمی نیز، موضع گیری های متعارضی در قبال موسوی و کروبی به چشم می خورد. بدین معنا که آنها گاه "سران فتنه" و گاه "برادران معترض" قلمداد شده اند. کمااینکه در سخنان عسگراولادی نیز چنین تعارض هایی وجود داشته است. کافی است نامه انتقادی مهدی کروبی به عسگراولادی در همان سال 88 را به خاط بیاوریم؛ نامه ای که در آن از عسگراولادی بابت انتقاداتش از رهبران معترض پس از انتخابات سال 88، انتقاد شده بود.

اگر این تعارض ها را در کنار هم بگذاریم، شاید بتوانیم به تحلیل سومی برسیم و آن اینکه، اصولگرایان به درستی نمی دانند در قبال "سران فتنه" چه موضعی باید اتخاذ کنند. به بیان دیگر، مواضع آنها در قبال موسوی و کروبی، و حتی خاتمی و هاشمی، جنبه استراتژیک ندارد.

به نظر می رسد که "نرمش و نکوهش"ی که به تناوب در سخنان اصولگرایان در قبال چهره های سیاسی مذکور ظاهر می شود، مبتنی بر حدس ها و امیدهای اصولگرایان است. یعنی پاره ای از تحلیل های مبتنی بر حدس و گمان های خوش بینانه، و نیز امیدهای اصولگرایان به کوتاه آمدن رقیب، گاه موجب نرمش کلام آنها در قبال رقیب می شود. از دیگر سو نیز، حدس و گمان های بدبینانه، و نیز ناامید شدن اصولگرایان از کوتاه آمدن طرف مقابل، به نکوهش چهره های مذکور در ادبیات سیاسی اصولگرایان می انجامد.

بنابراین پربیراه نیست اگر بگوییم سخنان متعارض عسگراولادی و احمد خاتمی در قبال "معترضان محصور"، بیش از آنکه مبنای استراتژیک داشته باشد، مبنای سایکولوژیک (و حداکثر جنبه تاکتیکی) دارد. چنانکه عسگراولادی و خاتمی، هر دو، در سخنان اخیر خود به دو هراس متفاوت اشاره کرده بودند. عسگراولادی به هراس از حاضر شدنش در پیشگاه خداوند اشاره کرده بود و احمد خاتمی به هراس از بدهکار شدن مردم انقلابی به "سران فتنه".

البته ظاهراً چهره های برجسته اصلاح طلب، به همان تحلیل اول معتقدند. یعنی آنها موضع عسگراولادی را شخصی و موضع احمد خاتمی را موضع نظام می دانند. چنانکه محمد خاتمی هم اخیراً گفت که نشانه روشن و امیدوارکننده ای برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات آتی نمی بیند.

با این حال هنوز بیش از چهار ماه تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است و در ماه های آتی بهتر می توان درباره صحت و سقم تحلیل های سه گانه مذکور داوری کرد.