خبرگزاری فارس: همزمان با خروج ضریح جدید امام حسین (ع) از مرز شلمچه به سمت عراق خرمشهر در وداعی تلخ، بیقرار و مشتاق دیداری دوباره گریست.
چه تلخ است قصه مردمانی که بعد از گذشت سالیان طولانی از دلدادگی به اهل بیت اکنون چند صباحی میزبان وجودی باشند که مانند وجودش بر روی زمین یافت نمیشود؛ و اکنون نالان و مویهکنان باید بدرقه راه و کویش باشند.
درک آنچه در این دلهای عاشق میگذرد بر همگان آشکار شده، اما آنچه پنهان است این غم دوری و رنج فراق است، دوری این وجود تا به کی ادامه داشته و چشمان مردم غیور و صبور آبادان و خرمشهر را منتظر میگذارد.
وجودم سر تا پا شوق است
مریمالسادات محسنفر یکی از زوار خرمشهری حاضر در کاروان سفینةالنجاة در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی فارس اظهار کرد: وجودم سر تا پا مملو از شوق و شور حسینی از این دیدار و زیارت شده است.
وی افزود: امکان نداشت از حرکت کاروان مطلع شده و بتوانم در خانه بنشینم و وصف دلدادگی و عشق به سالار شهیدان را از زبان دیگران بشنوم، حضور در این کاروان سعادت میخواهد.
به خاطر دخترم اینجا هستم
یکی دیگر از شهروندان حاضر در کاروان و خیل مشتاقان آقا عبدالله الحسین (ع) با چشمانی اشک بار به خبرنگار فارس گفت: صبح دیروز با حضور در شهرستان آبادان به زیارت ضریح جدید امام حسین (ع) آمدم.
وی ادامه داد: دیگر امروز قصد خروج از خانه را نداشتم و خواستم دیگر زوار نیز به این سعادت نائل شوند که به خاطر دخترم و با گریههای بی امان او در خواب مصمم شدم بار دیگر به پابوس ضریح بیایم.
این زوار خرمشهری افزود: نصف شب با گریهها و نالههای دختر ۱۰ سالهام از خواب بیدار شدم، او مویهزنان چیزی را در خواب از من طلب کرده و بر خواسته خود اصرار میورزید.
وی اضافه کرد: دخترم خواب ضریح را دیده بود و از من خواست امروز با اجازه مدیر مدرسه او را به زیارت برده تا همنوا با بزرگترها به آرزوی قلبی خود برسد.
به راستی این حسین (ع) کیست که عالم همه دیوانه است؟